به گزارش آوای رودکوف، عصرِ غمبار امروز، سانحهای دلخراش در محور قلعهرئیسی به دیشموک جانِ یک معلم جوان و پرتلاش را گرفت؛ افسانه امیریکیا، فارغالتحصیل دانشگاه فرهنگیان، که نخستین روزهای خدمت خود را در یکی از روستاهای دورافتاده بخش دیشموک آغاز کرده بود، با تصادفی جانسوز از میان ما رفت.
او از اهالی شریف چاروسا بود، سرشار از عشقِ آموزش، و آمده بود تا دانایی را در دلِ کودکان روستایی بکارَد؛ اما تقدیر بیرحمانه، پس از لحظاتی کوتاه از شادی زندگیاش، او را از میان برد. چند ساعت پیش از این سانحه، این دختر و معلم جوان تولد خود را با حضور همان دانشآموزان روستاییاش جشن گرفته بود — جشن کوچکی آکنده از خندههای کودکی، کیک ساده و شوقِ تعلیم. و همان روزِ شاد، برای همیشه به تلخترین خاطرهی سال بدل شد.
هنوز تختهاش سفید مانده و نیمکتها چشمانتظارِ صدای مهربانشاند.
پدرِ این نومعلم نیز از فرهنگیان باسابقه و محترمِ چاروساست؛ مردی از نسلِ معلمان عاشق، که امروز در فقدان دختری نجیب و مؤمن، اشک بر زمینِ علم میریزد. این غم، نهتنها غمی خانوادگی که زخمی بر روحِ جامعهی فرهنگی کهگیلویه است — جایی که معلمانش با دلِ روشن، بر جادههای تاریکِ زندگی قدم میگذارند.
مسیر قلعهرئیسی به دیشموک، سالهاست کابوسِ تکرارشوندهی مردمان این سرزمین شده؛ جادهای که هر فصل قربانی میگیرد و هنوز امنیتش به وعدهها سپرده شده است. فریادِ عدالتخواهی فرهنگیان، باید تا گوشِ تصمیمسازان برسد تا جانِ معلم، بهای توسعه نباشد.
امروز دیشموک عزادار است، چاروسا مغموم، و آموزشوپرورش در ماتم. افسانه امیریکیا نه فقط معلمی تازهنفس، بلکه نماد نسلی از امیدهای سوخته بود. نامش تا همیشه در دلِ معلمان و دانشآموزان زنده میماند؛ معلمی از جنسِ نور که برای دانستن آمده بود و با خاموشیاش دانایی را جاودانه کرد.
🕯 یادِ افسانه امیریکیا، نومعلمِ چاروسایی دیشموک، چراغی جاودانه در دلِ فرهنگیان ایران
✍️ فتاح بدری | آوای رودکوف