-پایگاه خبری آوای رودکوف- سید سپهر جهانآرا کارشناس ارشد سازههای آبی و عضو کمیته تخصصی چالشهای سدسازی در قرن بیستویکم :
سد آبریز بر رودخانه مارون در محدوده دهدشت – شهرستان کهگیلویه، با هدف تأمین آب کشاورزی و توسعه منطقهای مطرح شده است. با این حال، ویژگیهای خاص هیدرولوژیکی، زمینشناسی و زیستمحیطی حوضه مارون، مجموعهای از چالشهای اساسی را پیش روی این پروژه قرار میدهد. حساسیت اکوسیستمهای طبیعی، موقعیت کارستی منطقه، وابستگی شدید پاییندست به جریانهای مارون و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی ناشی از تغییر رژیم آب، ضرورت بازنگری دقیق و ارزیابی چندجانبه طرح را دوچندان میکند. بررسی چالشهای پیشرو میتواند چشماندازی دقیق از میزان توجیهپذیری فنی، اقتصادی و محیطزیستی سد ارائه دهد و نقش مهمی در تصمیمگیریهای کلان آبی کشور داشته باشد.
احداث سد آبریز موجب تغییر گسترده در هیدرولوژی منطقه میشود و این تغییرات بهطور مستقیم بر زیستگاههای طبیعی اثر منفی دارد. غرقاب شدن بخشهایی از مراتع و جنگلها، نابودی پوشش گیاهی ارزشمند و کوچ اجباری جانوران، کاهش تنوع زیستی و آسیب به زنجیرههای غذایی منطقه را به دنبال دارد. منطقه آبریز دارای گونههای گیاهی و جانوری منحصربهفرد است و تغییرات شدید رطوبتی و ساختاری ناشی از سد میتواند به کاهش تنوع زیستی و زنجیرههای غذایی منطقه منجر شود.
محل احداث سد آبریز در نزدیکی گسلهای فعال و ساختارهای زمینشناسی حساس قرار دارد. ذخیره حجم بالای آب در پشت سد میتواند فشار مضاعف بر لایههای زمین ایجاد کند، تعادل گسلها را تغییر دهد و خطر فرونشست یا زمینلغزشهای گسترده را افزایش دهد. این موضوع به ویژه در زمینهای آهکی و کارستی کهگیلویه، نگرانیهای جدی ایجاد کرده و پتانسیل مخاطرهزایی بالایی دارد.
سد آبریز میتواند جریان طبیعی آب را در بخشهای پاییندست دچار اختلال کند. کاهش حقابهها و تغییر رژیم رودخانهای سبب کمبود آب در زمینهای کشاورزی، افت تولید محصولات و تهدید معیشت کشاورزان و دامداران میشود. در کهگیلویه و مناطق پاییندست، اقتصاد محلی بهشدت به منابع آب سطحی وابسته است و سدسازی در بالادست میتواند تضادهای اجتماعی و اقتصادی ایجاد کند.
سد آبریز بر رودخانه مارون، که این روزها با نام توسعه بر سر زبانها افتاده، اگر بدون مطالعهی جامع و بیاعتنا به هشدار کارشناسان پیش برود، فردا نهتنها باید شاهد خشکیدن مارون باشیم، بلکه باید فاتحهی جنگلها، مراتع و زیستگاههای گیاهی و جانوری این سرزمین را نیز بخوانیم؛ توسعهای که اگر در سایهی شعور آبشناسی و احترام به طبیعت تعریف نشود، چیزی جز ویرانیِ سبزترین پهنههای جنوب، کوچ جانوران از خانههایشان و نابودی معیشت مردمِ صبور این دیار بهجا نخواهد گذاشت.
رودخانههای منطقه به دلیل ساختار زمینشناسی و پوشش گیاهی محدود، رسوبخیز هستند. با ایجاد سد، حجم زیادی از رسوبات در مخزن تجمع خواهد کرد و این پدیده ظرفیت ذخیره مخزن را سریع کاهش میدهد، هزینههای لایروبی را بالا میبرد و خطر کاهش عمر مفید سد را افزایش میدهد. در صورت نبود برنامه مدیریت رسوب، سد ممکن است کارایی اقتصادی و فنی خود را طی چند دهه از دست بدهد.
اجرای طرح سد میتواند به جابجایی ساکنان برخی روستاها یا از بین رفتن زمینهای کشاورزی و منابع درآمدی مردم محلی منجر شود. این جابجاییها آثار اجتماعی عمیقی دارند؛ از بین رفتن سرمایههای اجتماعی و فرهنگی، تغییر الگوهای معیشتی و ایجاد نارضایتی یا تعارضات اجتماعی در منطقه از مهمترین آنهاست. تجربه سدهای مشابه در استان نشان داده که تأمین خسارت و اسکان مجدد معمولاً با مشکلات جدی مواجه میشود.
با تغییر رژیم آبی و خشک شدن برخی اراضی، احتمال افزایش فرسایش بادی و آبی بالا میرود. ایجاد مناطق خشک و عاری از پوشش گیاهی در اثر قطع حقابهها میتواند کانونهای جدید ریزگرد ایجاد کند؛ مسئلهای که برای مناطق گرم و خشک کهگیلویه بسیار مهم است.
سد آبریز نیازمند سرمایهگذاری بسیار سنگین است. اگر آب ذخیرهشده نتواند بازده اقتصادی پایدار ایجاد کند، پروژه از نظر اقتصادی توجیهپذیر نخواهد بود. تجربه سدهای مشابه نشان داده که تأمین بودجه، تکمیل پروژه و نگهداری آن معمولاً با مشکلات جدی روبهرو میشود.
سد آبریز همچنین مقدار قابلتوجهی از آب ورودی به سد مارون را کاهش میدهد. این کاهش منجر به تشدید بحران آب در دشتهای پاییندست مانند بهبهان، رامهرمز و ماهشهر، آسیب به کشاورزی و باغات، کاهش حقابه تالابها و اراضی حساس و ایجاد اختلاف بین مناطق مختلف میشود. حوضه مارون در سالهای اخیر بارها با کمآبی شدید مواجه بوده و سد جدید فشار بیشتری ایجاد میکند.
محل سد در منطقهای با سنگهای آهکی، کارستی و گسله قرار دارد؛ این مناطق مستعد نشت گسترده آب از مخزن، کاهش شدید راندمان سد و افزایش هزینههای ایمنسازی و تزریق هستند. پروژههایی در مناطق مشابه ثابت کردهاند که سدسازی بر بستر کارست، بسیار پرریسک و پرهزینه است.
حوضه آبریز مارون از زیستگاههای حساس استان کهگیلویهوبویراحمد محسوب میشود. احداث سد سبب غرقاب شدن بخشهایی از جنگلها و مراتع، از بین رفتن مسیر مهاجرت حیاتوحش، تغییر رژیم طبیعی رودخانه و کاهش تنوع زیستی و زادآوری گونهها میشود. این منطقه یکی از محورهای عبور حیاتوحش از دنا به مناطق جنوبی است و قطع این مسیر خطرناک است.
رودخانه مارون در بخش دهدشت رسوبخیز است. ذخیره آب در پشت سد آبریز باعث تجمع رسوبات سنگین شده و ظرفیت مخزن سریع کاهش مییابد، هزینههای لایروبی بسیار بالا میرود، عمر مفید سد کاهش مییابد و کیفیت آب پایین میآید. سد مارون ۱ نیز همین مشکل را بهوضوح تجربه کرده است.
آبگیری سد میتواند منجر به نابودی زمینهای حاصلخیز، جابجایی یا تخریب برخی سکونتگاهها و از دست رفتن اراضی کشاورزی و منابع آب مردم محلی شود. این موضوع تعارضات اجتماعی، نارضایتی محلی و مشکلات طولانیمدت در پرداخت خسارتها را ایجاد میکند.
قطع جریان طبیعی رودخانه و خشک شدن برخی اراضی پاییندست موجب افزایش فرسایش خاک، بروز کانونهای ریزگرد جدید و تهدید محیطزیست و سلامت مردم میشود. این پدیده در پروژههای مشابه حوضههای خشک جنوبی نیز مشاهده شده است.
با توجه به هزینه ساخت بالا، زمینشناسی پیچیده، لزوم ایمنسازی گسترده و نیاز به جبران خسارتهای مردم، احتمال اینکه پروژه از نظر اقتصادی توجیهپذیر نباشد زیاد است. چنانچه نشت مخزن یا رسوبگذاری گسترده رخ دهد، حتی بازگشت سرمایه عملاً غیرممکن خواهد بود.
با در نظر گرفتن مجموعه چالشهای فنی، زیستمحیطی و اجتماعی، مشخص است که احداث سد آبریز بر رودخانه مارون علاوه بر کاهش جریان آب پاییندست و ایجاد تنش آبی، با خطرات زمینشناسی، رسوبگذاری سنگین و هزینههای بالای اقتصادی همراه است. این موانع نشان میدهد که اجرای پروژه بدون انجام مطالعات تکمیلی، مدیریت ریسک و تضمین حقابههای پاییندست، پیامدهای بلندمدتی بر محیطزیست و معیشت جوامع محلی بر جای خواهد گذاشت. از اینرو، ارزیابی جامع و اتخاذ رویکرد احتیاطی در تصمیمگیری نهایی، امری ضروری و اجتنابناپذیر است.
📍 منبع: کبنا نیوز
✍🏻 نویسنده: سید سپهر جهانآرا