« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
کد خبر: ۶۷
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۰ - ۱۰:۲۲
فاصله‌ها از ديروز تا امروز: ديروزبي‌نام و نشان وامروزفقط به دنبال نام اما راستي چرا اين همه فاصله؟ چرا اين همه از آن فرهنگ ناب فاصله گرفته‌ايم؟ چرا براي رسيدن به قدرت و يك پست موقت به هر نيرنگ و حيله‌اي متوسل مي‌شويم، دروغ مي‌گوييم، تخريب مي‌كنيم، صبح چپي و بعدازظهر راستي و شب‌ها مستقل مي‌شويم؟ اسدالله ربانی مهر :حماسه دفاع مقدس، برگ زرين ديگري از افتخارات مردان ايران اسلامي است كه هيچ‌گاه از اذهان مردم پاك نخواهد شد، حماسه‌اي جاودان و ماندگار كه سراسر آن ايستادگي، پايداري و معنويت بود. در حماسه دفاع مقدس براي همه جهانيان ثابت شد كه اراده آهنين رزمندگان اسلام كه با معنويت و كلام خدا پيوند خورده است بر همه تجهيزات غرب و شرق پيروز گشته و در حقيقت دفاع مقدس، بهترين صحنه پيروزي تفكر معنوي بر تفكر مادي گرايانه بوده است. در هشت سال دفاع مقدس شاهد بزرگ‌ترين رشادت‌ها، شجاعت‌ها و ايثارگري‌ها بوديم. همه لحظات دفاع مقدس براي مردم ايران زمين، خاطره آفرين و ماندگار است؛ لحظاتي كه در آنجا به خوبي مي‌شود قدرت ايمان و ايستادگي را حس كرد.  

تمام لحظه‌هاي دفاع مقدس، درس و پندهايي عبرت‌آموز است؛ از سنگرهاي خاكي تا فرماندهان بي نام و نشان، از چفيه‌هاي سفيد رزمندگان تا نداي يا حسين(ع) و يا زهرا(س) كه سكوت شب را مي‌شكست و آسمان را نوراني مي‌كرد.هشت سال دفاع مقدس، نماد از خودگذشتگي و ايثار بود، فرمانده با سرباز چندان فرق نداشت، جوان 16 ساله با پيرمرد 60 ساله با يك نيت، شب را در سنگرها به صبح مي‌رساندند و با هم به نبرد در برابر دشمنان بعثي مي‌پرداختند.در هشت سال دفاع مقدس، همدلي و اتحاد موج مي‌زد، كرد، لر، ترك، بلوچ و ارمني حضور داشتند، از روستاهاي دور افتاده كهگلويه وسيستان و ايلام تا بالاي شهر تهران دوشادوش هم مي‌جنگيدند، نسل‌ها طبقه‌بندي نبود، راست وچپ،تندرو وكندرو وبعضي جناح بازي و سياسي كاريها نبود، بلكه تماما عشق به وطن و دفاع از انقلاب بود و همين اتحاد و همدلي اساس پيروزي شد.
در هشت سال دفاع مقدس، هيچ كس به دنبال رياست نبود، هيچ كس براي رسيدن به قدرت، به تخريب كسي متوسل نمي‌شد، هيچ كس براي ارتقاي جايگاه خود به ديگران متوسل نمي‌شد، فرماندهي، نان و آب براي كسي نمي‌آورد، هيچ كس غرور نداشت، هيچ فرمانده‌اي به زيردستان خود بي‌توجه نبود، براي رسيدن به پست و مقام از بيت‌المال استفاده نابجا نمي‌كردند، فرماندهان همراه سربازان، گوني‌هاي برنج را از ماشين خالي مي‌كردند، فرماندهان همراه سربازان در سنگرها به قرائت دعاي توسل مشغول بودند، فرماندهان با سربازان با هم سوار يك ماشين مي‌شدند، فرماندهان خود راننده بودند، فرماندهان خط مقدم بودند و اضافه كار هم نمي‌گرفتند، فرماندهان به دنبال مزايا، حق‌الزحمه، حق مأموريت و ... نبودند، خلاصه اينكه پاك بودند، ساده و بي‌آلايش بودند و از همه مهم‌تر درد داشتند، درد مردم داري، درد خدمت‌رساني، درد آخرت و ... براي آخرت خود كار مي‌كردند نه براي دنياي خود، از خدا مي‌ترسيدند چون قلب‌هاي پاكي داشتند و همين پاكي آن‌ها بود كه آن‌ها را آسماني كرد تا به خداي خود برسند.
اما راستي چرا اين همه فاصله؟ چرا اين همه از آن فرهنگ ناب فاصله گرفته‌ايم؟ چرا براي رسيدن به قدرت و يك پست موقت به هر نيرنگ و حيله‌اي متوسل مي‌شويم، دروغ مي‌گوييم، تخريب مي‌كنيم، صبح چپي و بعدازظهر راستي و شب‌ها مستقل مي‌شويم؟ چرا؟
در آخر اشاره‌اي مي‌كنم به سخن عالم و عارف بزرگ حضرت آيت‌ا.. بهجت كه فرمود: «آمده‌ايم كه با زندگي كردن قيمت پيدا كنيم نه با هر قيمتي زندگي كنيم.»

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: