« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان با بیان اینکه این حق قانونی مقاومت است که به تجاوزات در هر زمان و مکان پاسخ دهد، تاکید کرد ریخته شدن خون شهدای ایرانی و لبنانی در خاک سوریه نشان داد که هدف و سرنوشت ما یکی است. به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از شبکه تلویزیونی المنار، سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان لحظاتی پیش سخنرانی خود را در مراسم بزرگداشت شهدای مقاومت که چند روز پیش در قنیطره در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به خیل شهدای مقاومت بر ضد اشغالگری پیوستند، آغاز کرد. در این مراسم شمار زیادی از شخصیت های سیاسی و مذهبی لبنان و همچنین علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس شورای اسلامی ایران هم حضور دارند. تسلیت سید حسن نصرالله به خانواده شهدای قنیطره سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله در آغاز سخنرانی خود به روان پاک حضرت محمد(ص) و عترت پاکش درود فرستاد. دبیرکل حزب الله در ادامه به آیه ای از قرآن کریم درباره شهادت اشاره کرد و گفت : در آغاز مایلم سخنانی را در خصوص کاروان شهدا و همبستگی مردم در این زمینه بیان کنم و در  ادامه به عملیات ترور در قنیطره و عملیات مقاومت در مزارع اشغالی شبعا اشاره می کنم. وی در ابتدای سخنانش شهادت رزمندگان مقاومت را به خانواده شهدای قنیطره تسلیت گفت و افزود: ابتدا به خانواده های شهدا تبریک و تهنیت عرض می‌کنم و درجات عالی را نزد خداوند برای شهدای مقاومت مسئلت می‌کنم‬‎. از خداوند می خواهم که شهدای شما را شفیعان شما و ما در روز قیامت قرار دهد و به شما صبر و اجر عنایت فرماید. سید حسن نصرالله از کسانی که با حزب الله ابراز همبستگی کردند و شهادت رزمندگان مقاومت را تسلیت گفتند، تشکر و قدرانی کرد و گفت: با همچنین از تمام کسانی که به خاطر این شهدای بزرگ با ما به شیوه های مختلف ابراز همبستگی کردند از لبنان تا فلسطین، سوریه، ایران، موریتانی، پاکستان و جهان اسلام و کشورهای عربی و تمام کسانی که از عملیات بزرگ مقاومت در مزارع شبعا تمجید و ابراز همبستگی کردند، قدردانی می‌کنم‬. وی افزود: از مجاهدان و رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان که از همان لحظه نخست ترور جنایتکارانه در قنیطره در بالاترین سطح آمادگی و مسئولیت پذیری قرار داشتند نیز تشکر می‌کنم. لازم است از ملت عزیز لبنان ملت مقاوم و تمام کسانی که در کنار مقاومت قرار داشته اند از همان لحظه ترور جنایتکارانه در قنیطره و با وجود مخاطرات امنیتی در مراسم تشییع شهدا شرکت و از هر گزینه ای که مقاومت در پیش گرفت، حمایت کرده اند، قدردانی می‌کنم. سید حسن نصرالله که سخنانش با ابراز احساسات مردم حاضر در مراسم بزرگداشت شهدای قنیطره روبرو می شد، از شهدای ارتش لبنان که در نبرد با تروریست ها و دفاع از لبنان در برابر تروریست های تکفیری مسلح به شهادت رسیدند، تمجید کرد.‬‎ وی با اشاره به همسویی و اتحاد گروه های تروریستی تکفیری و رژیم صهیونیستی خاطرنشان کرد: به شهدای ارتش لبنان که در راس بعلبک در نبرد با تکفیری ها به شهادت رسیدند، درود می فرستم.‬‎ دبیرکل حزب الله در ادامه با آوردن نام شهدای قنیطره از جمله شهید "الله دادی" از جمهوری اسلامی ایران گفت: به این شهدا اعلام می کنم بر شما مبارک باد و گوارای شما باد حسن عاقبت‬‎ و رستگاری. اما شما ای برادران و فرزندان و شهدای عزیزمان که به زندگی عزتمندانه و سعادت اخروی نائل شدید و ازخداوند می خواهیم به ما کمک کند در راه شما باقی بمانیم و راه شما را ادامه دهیم.آرزو داریم که خداوند نیز افتخار شهادت آنها را نصیب ما کند. نصرالله افزود: شهدای مقاومت، وابستگی و تعلق تمام خانواده‌ها به مدرسه جهاد و شهادت را نشان دادند شهدای قنیطره از طریق شهادت خود، استمرار حضور فرماندهان را در میدان بیان کردند. شهدای مقاومت، وابستگی و تعلق تمام خانواده ها به مدرسه جهاد و شهادت را نشان دادند شهدای قنیطره از طریق شهادت خود، استمرار حضور فرماندهان را در میدان بیان کردند.‬‎ سید حسن نصرالله با تمجید از شهید جهاد عماد مغنیه و دیگر شهدای مقاومت اعلام کرد : وقتی نتانیاهو و یعلون خارج می شوند و رزمندگان مقاومت را تهدید می کنند، آنچه را که امام زین العابدین(ع) به یزید گفت، به نتانیاهو و یعلون می گویند که آیا می خواهید ما را از شهادت بترسانید. ریخته شدن خون شهدای ایرانی و لبنانی بیانگر وحدت سرنوشت و نبرد است وی با اشاره به شهادت رزمندگان مقاومت در خاک سوریه اظهار داشت: آمیخته شدن خون لبنانی و ایرانی در خاک سوریه را به تصویر کشیدند  و وحدت قضیه و سرنوشت و یکی بودن میدان نبرد را به نمایش گذاشتند و نشان دادند که تجزیه دولت ها و جریان های سیاسی و دسته بندی موجب شکست و ناکامی بوده و این خون است که ما را وارده دوران پیروزی کرده است. دبیرکل حزب الله لبنان تصریح کرد: رزمندگان مقاومت در خط مقدم جبهه‌ها هستند و دنیا هرگز قادر نخواهد بود میان آنها و آنچه به آن ایمان دارند، مانع  ایجاد کنند‬‎. وی با اشاره به اقدام رژیم صهیونیستی در اسیر کردن هزاران فلسطینی و اشغال جولان سوریه و تجاوزات مستمر به لبنان و مناطق دیگر به ویژه سوریه اعلام کرد این رژیم به طور واضح از گروه‌های تروریستی تکفیری با هدف ویرانی سوریه و ارتش آن حمایت می‌کند. اسرائیل ساده ترین حقوق بشر را نقض می‌کند وی با بیان اینکه "اسرائیل در روز روشن مواضع ارتش سوریه را بمباران می کند" گفت: اسرائیل ساده ترین حقوق بشر را نقض می کند و از جنگ سوریه سوء استفاده می کند و به آن دامن می زند. اسرائیل به قطعنامه ای که برخی آن را تقدیس می کنند احترام نمی گذارد و پایبند نیست. سید حسن نصرالله تصریح کرد: اسرائیل شب و روز به تجاوزات خود ادامه می دهد لبنان در معرض تجاوزات مستمر اسرائیل قرار دارد اسرائیل از اوضاع منطقه به شدت استفاده می‌کند‬‎ .اسرائیل اکنون در وضعی است که احساس می کند می تواند همه را هر زمانی که بخواهد تهدید کند. اصلا نهادی به نام اتحادیه عرب وجود ندارد وی با انتقاد از اتحادیه عرب و مواضع سازشکارانه رژیم های عربی گفت در حقیقت باید گفت که اصلا نهادی به نام اتحادیه عرب وجود ندارد‬.  نصرالله با انتقاد از سیاست‌های رژیم های عربی و اتحادیه عرب خاطر نشان کرداسرائیل از وجود شکاف های عربی و اسلامی و ضعف کامل دولت های عربی و حتی آنچه اتحادیه عرب خوانده می شود، سوء‌استفاده می کند. هنگامی که درگیری در داخل کشورهای عربی باشد، پول و سلاح و رسانه های عربی هم حضور دارند، تجربه جنگ ظالمانه سال گذشته علیه غزه بهترین شاهدی بر این مدعاست. هنگامی که نبرد ، نبرد با اسرائیل باشد، تصمیم گیری عربی مستقلی هم وجود ندارد. تصمیم به ترور شهدای قنیطره در بالاترین سطوح دشمن اتخاذ شد به گزارش تسنیم، سید حسن نصرالله خاط نشان کرد، روز یکشنبه پیش از ظهر،‌بالگردهای اسرائیلی دو خودرو غیر نظامی را هدف قرار دادند که به شهادت برادران ما منجر شد که در حال انجام گشت زنی بودند. دشمن تصمیم به ترور شهدای قنیطره را قبلا گرفته بود و بر آن اصرار داشت‬‎. تصمیم به ترور شهدای قنیطره در بالاترین سطح تصمیم گیرندگان دشمن اتخاذ شد. وی افزود: ما در مقابل عملیات تروریستی آشکارقرار داریم که کاملا شبیه عملیات ترور شهید عباس الموسوی و همسرش و فرزندش در سال 1992 بود که هرگز تصادفی نیست‬‎. ما به این شهدای خود افتخار می کنیم و به پشتوانه آنها احساس سربلندی می کنیم و آنها را شهدای مقاومت و راه قدس می دانیم. اولین اقدام غافلگیر کننده حزب الله برای اسرائیل دبیرکل حزب الله لبنان با اعلام اینکه" اولین اقدام غافلگیرکننده ای حزب الله برای اسرائیل اعلام اسامی شهدای مقاومت نیم ساعت پس از ترور بود‬‎" تاکید کرد: اسرائیل گمان می‌کرد که حزب الله هرگز به عملیات ترور شهدای مقاومت در قنیطره پاسخ نمی دهد و گمان می کرد که حزب الله در وضعی متزلزل و ضعیف قرار دارد. بهانه‌های رژیم صهیونیستی برای حمله به جنوب سوریه نصرالله افزود: قاتل(رژیم صهیونیستی) آشفته و سردرگم شد در حالی که مقتول واضح و شفاف بود. بهانه اسرائیل برای ترور چه بود؟ بر اساس آنچه از تحلیلگران و روزنامه ها و رسانه های اسرائیلی و دیگران دریافت کردیم، متوجه بهانه های اسرائیل می شویم، یک بار گفتند که اسرائیل به این دلیل، این گروه را هدف قرار داد که می خواستند عملیاتی در جولان اشغالی انجام دهند. بار دیگر گفتند این گروه از رزمندگان به خاطر وضع سکوهای موشکی در این منطقه آمده بودند.‬‎ اسرائیلی ها بهانه های زیادی برای عملیات ترور شهدای قنیطره ایجاد کردند و بهانه ها همگی حول جولان بود‬‎. نتانیاهو هرگز از حضور النصره احساس نگرانی ندارد سید حسن نصرالله با اشاره به همکاری رژیم صهیونیستی و گروههای تکفیری در سوریه اظهار داشت: همه ملت های منطقه این سئوال را مطرح می کنند که اسرائیل در نوار مرزی چه می کند. هزاران جنگجوی جبهه النصره که تانک و توپخانه و موشک و انواع سلاح و ضد زره و مقادیر زیادی از مواد منفجره و مواضع نظامی و استحکامات نظامی دارند، بین نوار مرزی و نیروهای ارتش سوریه، مستقر هستند. جبهه النصره شاخه سوری شبکه القاعده است. شبکه القاعده در فهرست های تروریستی سازمان ملل و آمریکا و غربی و عربی قرار دارد شاخه عربی شبکه القاعده که از نظر غربی و عربی و بین المللی تروریستی خوانده می شود بین ارتش سوریه و نوار مرزی در جولان اشغالی حضور گسترده ای دارد نتانیاهو هرگز از این حضور النصره احساس نگرانی ندارد یعلون هرگز از حضور النصره نگران نیست بلکه به حمایت و پوشش هوایی جنگجویان و باز کردن بیمارستان های خود به روی تروریست های النصره می پردازند‬‎. هدف اسرائیل در تنگنا قرار دادن حزب الله بود وی با بیان اینکه "اسرائیل هرگز از حضور این افراد (تروریست‌های النصره) احساس نگرانی نمی‌کند" افزود: اسرائیل تصمیم خطرناکی می‌گیرد و دو خودرویی را هدف قرار می دهد که هیچ یک از این سلاح ها و جنگ افزارها را ندارند ملت‌ها این سئوال را می پرسند‬‎. فرهنگ ما و فرهنگ آباء‌ و اجداد ما ثابت کرده است که نوه‌های ما هم در راه شهادت گام بر‌می‌دارند .هدف اسرائیل این بود که پس از عملیات قنیطره به زعم خود، حزب الله دچار آشفتگی شود و در تنگنا قرار گیرد. غیر از بعد انسانی، تمام آنچه در این مصیبت رخ داد، جز خیر و برکت و مثبت و الطاف الهی نبوده است. هر چند در برابر جنایات قنیطره و دیگر جنایات رژیم دچار تالم می شویم، اما همانند حضرت زینب(س) که فرمود ما رایت الا جمیلا می گوییم که "ما راینا الا جمیلا" میان ما و دشمن اسرائیلی دنیا و آخرت قرار دارد. اسرائیل به طور رسمی مسئولیت عملیات قنیطره را برعهده نگرفت سیدحسن نصرالله با اشاره به نوع تحلیل‌ها از نوع پاسخ مقاومت به تجاوز رژیم صهیونیستی به جنوب سوریه که به شهادت 6 تن از رزمندگان مقاومت انجامید، گفت: از همان ساعات نخست ارتکاب این جنایت(در قنیطره)، همه به تحلیل و بررسی روی آوردند، پرسش اصلی که مطرح شد، این بود که آیا حزب الله به این تجاوز پاسخ خواهد داد یا ساکت می ماند؟ در صورتی که پاسخ مثبت باشد، پرسش  دیگری مطرح شد و آن اینکه، این پاسخ چگونه خواهد بود و محدوده آن تا کجا خواهد بود. این پرسش ها از روز یکشنبه تا ظهر چهارشنبه مطرح می شد. البته بیشترین بحث و بررسی را اسرائیلی ها مطرح می کردند. اما اکنون این مساله به پایان رسیده است و تا حد زیادی پاسخ شفاف شده است. آنچه پس از اعلام عملیات قنیطره از سوی حزب الله متوجه شد، اهمیت دارد.  این نکته را در نظر بگیرد که اسرائیل دولت منطقه ای بزرگی است که تهدید می کند و به قتل می رساند، اما چگونگی تعامل اسرائیل با این عملیات، بیانگر یک تردید بود. تا کنون من اطلاعی از اینکه کسی در اسرائیل این عملیات را رسما به عهده گرفته باشد، ندارم. موضوع دیگر چگونگی تعامل آنها در خصوص وجود یک سردار ایرانی در عملیات ترور بود. وی به هراس و سطح آماده باش این رژیم در مناطق مرزی با لبنان اشاره کرد و اعلام کرد : اسرائیل با آماده باش در جبهه شمالی، استحکامات و تدابیر پیشگیرانه و آماده باش اطلاعاتی و جاسوسی صد در صدی و حتی در شهرک های صهیونیست نشینی که چیزی در آن وجود ندارد، مستقر شدند، آن ها با وجود تهدیدها از سوی دولت های مختلف‌، پیام های متعددی را مطرح کردند، با این حال تمام اسرائیل، تمام اهتمامات خود را برای رصد کردن موضع حزب الله به کار گرفتند، پرسش آن ها این بود که حزب الله چه واکنشی نشان خواهد داد؟ هیچ ارتباطی میان پرونده هسته ای ایران با تصمیم مقاومت ندارد وی به دستاوردهای خون شهدای قنیطره اشاره کرد و گفت: اولین دستاورد خون شهدای قنیطره این بود که از روز یکشنبه تا روز چهارشنبه، اسرائیل منتظر واکنش حزب الله بود و این به برکت خون شهدا و اراده مبارزان بود. همچنین سخنانی مطرح شد مبنی بر اینکه ایران برای جلوگیری از پاسخ حزب الله به این تجاوز، تماس خواهد گرفت و یا اینکه مقامات سوری در این زمینه تماس خواهند گرفت. من تاکید می کنم که هیچ یک از دوستان هرگز راضی به ذلت و خواری ما نیستند و نمی خواهند هنگامی که خون ما بر زمین ریخته می شود، ما تنها تماشاگر و ناظر باشیم(و پاسخی به تجاوز ندهیم) من تاکید می کنم که هیچ مساله ای در لبنان، چه ریاست جمهوری و یا واکنش مقاومت ارتباطی با پرونده هسته ای ایران ندارد. دشمن باید به خاطر جنایتش در قنیطره مجازات می‌شد وی با تاکید بر اینکه "باید دشمن اسرائیلی به خاطر جنایتی که در قنیطره مرتکب شد مجازات می شد" افزود: آماده باش اسرائیل کافی بود تا به اسرائیلی ها گفته شود که نمی توانند مردم را به قتل برسانند و راحت بخوابند و آسوده باشند، گویی یک پشه را کشته اند.اسرائیلی ها تمام  احتمالات را در نظر گرفتند و از تمام سناریوها از کمترین حد تا بیشترین حد آن سخن گفتند، زیرا اسرائیل می داند که مقاومت قادر(به انجام هر کاری) و آماده است. مقاومت از همان ساعات نخست عملیات ترور، ما به وضوح تصمیم به پاسخ داشتیم و تردیدی هم در این زمینه نداشتیم،‌ما می گفتیم که باید دشمن اسرائیلی را به خاطر جنایتی که در قنیطره مرتکب شد مجازات کرد باید به تجاوزکاری دشمن پایان داد این مساله مستلزم فداکاری است، حتی اگر این پاسخ، کار را به جاهای باریک بکشاند، این مساله مستحق فداکاری است. ما منطقه عملیات و نوع و گزینه های خود را انتخاب کردیم و تمام احتمالات و بدترین احتمالات را در نظر گرفته و تدابیری را اتخاذ کردیم. ما خود را برای بدترین احتمالات آماده کرده بودیم نصرالله با اعلام اینکه مقاومت خود را برای بدترین احتمال‌ها آماده کرده بود، تصریح کرد: در حالی وارد این عملیات شدیم که ما خود را برای بدترین احتمالات هم آماده کرده بودیم و این مساله را اسرائیل پیش از روز چهارشنبه درک کرده بود مبنی بر  اینکه کسی که در این لحظه آتش می گشاید، برای تمام آنچه که حتی قابل پیش بینی نیست، آماده است. ما برای بدترین احتمالات و برای همه چیز آماده شدیم. وی به ویژگی های عملیات مقاومت در شبعا اشاره کرد و افزود: در حالی که این عملیات در سایه آماده باش کامل اسرائیل انجام شد‬‎. از ویژگی های عملیات شبعا این بود که در اوج آمادگی اسرائیل انجام شد. مقاومت در روز روشن و در اوج آمادگی و ناتوانی اسرائیل از اینکه چه امور و اتفاقاتی در حال وقوع است، پاسخ داد. این پیام عملیت به دشمنان و مردم آنها و به دوستان است، این عملیات مقاومت است، عملیات هوشمندانه، مبتکرانه و حرفه ای، دبیرکل حزب الله با تاکید بر اینکه ما پاسخ دشمن را به شیوه دشمن دادیم گفت : پاسخ ما در شبعا به ترور شهدا در قنیطره، اولا (مجاهدان) ما را در روز روشن کشتند، ما هم آنها را در روز روشن کشتیم، ساعت یازده و نیم در مقابل ساعت یازده و بیست و پنج دقیقه، دو خودرو (از حزب الله) در برابر دوخودرو و یک مقدار بیشتر، کشته‌ها و زخمی‌ها در برابر شهدا، موشک در برابر موشک، تنها دو اختلاف میان ما و اسرائیل وجود دارد، اول اینکه آنان ترسو بوده و مرد نیستند و نمی‌جنگند مگر در آبادی‌های مستحکم، آنان خیانت کردند اما مقاومت صورت به صورت پاسخ دادند، اختلاف دوم این است که اسرائیلی‌ها جرئت برعهده گرفتن عملیات خود را پیدا نکردند اما مقاومت مستقیما پس از انجام عملیات به واسطه بیانیه شماره یک این عملیات را برعهده گرفتند.‎ نتیجه تا این لحظه این است که آنها(صهیونیست ها) جز ناامیدی و پشیمانی چیزی عایدشان نشد و ما جز پیروزی چیز دیگری کسب نخواهیم کرد. وی با اشاره به آیه ای از قرآن کریم درباره مجاهدان راه خدا تاکید کرد: مردان ما هرگز از مرگ نمی ترسند آنها از روبروی دشمن می آیند نه از پشت آنها‬‎ باید به مجاهدان مقاومت و فرماندهان آنها که از لحظه ترور با مسئولیت کامل عمل کردند درود بفرستیم باید از مبارزان شجاعی که این عملیات بزرگ را در قلب د شمن انجام دادند تمجید کنم. اسرائیلی ها اکنون طی چند روز گذشته تاکنون کشف کردند که ارزیابی رهبران و فرماندهان سیاسی و نظامی و امنیتی آنها برآورد احمقانه ای بود. تمام برآوردها و پیش بینی‌های دشمن اشتباه بود سید حسن نصرالله با تاکید بر اینکه "تمام برآوردها و پیش بینی های دشمن اشتباه بود" افزود:  اسرائیلی ها متوجه شدند که رهبرانشان آنها را به خاطر ارتکاب این حماقت، در پرتگاه خطرات قرار داده است. نکته دوم اینکه ارتش اسرائیل و دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی از مقابله با اراده مقاومت ناتوان بودند. مقاومت در آماده باش کامل است دبیرکل حزب الله لبنان با اعلام اینکه " ارتش اسرائیل از رویارویی با مقاومت و عملیات میدانی اش ناتوان است" تصریح کرد: این همین اسرائیلی است که در سال 2000 شکست دادیم بارها آن را شکست دادیم در سال 2006 شکست دادیم و اسرائیلی که روز چهارشنبه شکست دادیم سست تر از لانه عنکبوت است. نتیجه و خلاصه آنچه که رخ داد این است که مقاومت در لبنان در آماده باش کامل به سر می‌برد. وی گروه‌های تکفیری را همپیمان با رژیم صهیونیستی دانست و افزود: گروههای مسلح به ویژه گروه هایی که در جولان حضور دارند،  را هم پیمان طبیعی اسرائیل و ارتش لحد(اشاره به مزدوران آنتوان لحد که همدست رژیم صهیونیستی در جریان اشغال لبنان بودند) جدیدی هستند، هر چند پرچم اسلامی به دست گرفته اند. سید حسن نصرالله بار دیگر سخنان خود را در مصاحبه با شبکه المیادین تکرار کرد و افزود: دوست دارم که سخنانی را که در گفت و گو با المیادین در معادله نبرد بیان کردم، مورد تاکید قرار  دهم  و  امروز به اسرائیلی ها می گویم چیزی را آزمایش کردید که تا کنون آزمایش نکرده بودید. ما هرگز از جنگ نمی ترسیم به گزارش تسنیم، دبیرکل حزب الله لبنان با بیان اینکه مقاومت از جنگ ترسی ندارد ولی در مقابل جنگی که بر آن تحمیل شود مقابله می‌کند، گفت: اسرائیل باید خوب بفهمد که مقاومت، دوراندیش است و دست بسته نیست. اگر دشمن اسرائیلی گمان می کند که مقاومت از جنگ می ترسد امروز در مراسم بزرگداشت شهدای قنیطره به آنها می گویم که ما هرگز از جنگ نمی ترسیم و در صورتی که بر ما تحمیل شود لحظه ای در مقابله با دشمن و جنگ با آن تردید به خود راه نخواهیم داد و به یاری خدا در آن پیروز خواهیم شد. وی عملیات مزارع اشغال شبعا را حامل پیام مهمی برای رژیم صهونیستی دانست و افزود: روز چهارشنبه، پیام مهمتری به همراه داشت و آن اینکه اسرائیل نباید در محاسبات خود اشتباه کند، من از جنگ روانی و بزرگنمایی حرف نمی زنم، بلکه حقیقتی را که در میدان نشان دادیم، می گویم. نصرالله گفت: به دوستان و طرفداران خود می گویم که ما خواهان جنگ نیستیم، قدرت مقاومت این  است که مجبور است آماده باشد، زیرا با تجاوزگری اسرائیل روبرو هستیم، ما خواهان جنگ نیستیم، اما از آن هم نمی ترسیم(اگر دشمن جنگ افروزی کند)، لبنانی ها باید میان دو مساله تفاوت قائل شوند و اسرائیل هم باید این مساله را بفهمد که ما از جنگ نمی ترسیم، زیرا ما مرد جنگ و آماده آن هستیم و به یاری خدا در این جنگ هم پیروز خواهیم شد. با تجاوزی در هر زمان و مکان مقابله می‌کنیم دبیرکل حزب الله با اعلام اینکه "امروز پس از عملیات قنیطره و عملیات مزارع شبعا چیزی به نام قواعد درگیری در رویارویی با تجاوزگری و ترور برای ما ارزشی ندارد و به آن پایبند نخواهیم بود" تصریح کرد:  دیگر جداسازی صحنه های نبرد را به رسمیت نمی شناسیم. این حق اخلاقی ، انسانی و قانونی ما است که با تجاوز در هر زمان و مکان مقابله کنیم. وی افزود: ما شنیدیم که اسرائیل گفته است می خواهد به همان اقدامی که در واکنش به عملیات شبعا انجام شد، بسنده کند، ولی ما می دانیم که اسرائیل از رویارویی نظامی فرار می‌کند و در جست و جوی جوانانی که روز چهارشنبه تحقیرش کردند، خواهد رفت تا آنها را ترور کند. نصرالله گفت: ما بر این اساس در گذشته میان ترور و اقدام نظامی فرق قائل می شدیم و به هر اقدام نظامی پاسخ می دادیم، اما هنگامی که ترور امنیتی صورت می گرفت، درنگ می کردیم، اما از حالا به بعد هر یک از اعضای کادر مقاومت یا هر جوانی که ترور شود، ما اسرائیل را مسئول خواهیم دانست و حق خود می دانیم که به شیوه و در زمان مناسب به آن پاسخ دهیم.  دبیرکل حزب الله لبنان با تاکید بر آنکه "آنچه در مزارع شبعا روی داد، بیشتر از یک انتقام و کمتر از یک جنگ بود" تصریح کرد:‬‎ ما با حکمت و مسئولیت ملی عمل می کنیم‬‎ اما اهل احساسات و هیجانات نیستیم . این شهدا هستند که راه و مسیر را برای ما ترسیم می کنند و پیروزی های آتی را به ما مژده می دهند و ما از سال 1982 تا کنون همواره گفته ایم که مقاومت، تنها پاسخ است و شهدا پیروزی را برای ما ترسیم می کنند و انشاءالله پیروزی های بیشتری را در آینده کسب خواهیم کرد.
کد خبر: ۵۶۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۰

امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن نفرت بخشی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملت‌ها از یک سو و مشروع دانستن اقدامات تجاوزکارانه علیه ملتهای مسلمان از سوی دیگر می شود. "سیدمحمد خاتمی" رئیس جمهوری اسبق کشورمان در نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل از او خواسته تا با دعوت از همه نیروهای صلح‌طلب، اقدامی عملی برای توقف خشونت و ترور انجام دهد. وی آمادگی "بنیاد گفت‌وگوی تمدن‌ها" را نیز برای همکاری اعلام کرده است. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: متن كامل اين نامه که در وب‌سایت سیدمحمد خاتمی منتشر شده است را در ادامه آمده می خوانید:  به نام خدا عالی‌جناب آقای بان کی مون دبیرکل محترم سازمان ملل متحد با احترام و درود من نیز چون شما و صدها میلیون نفر در سراسر جهان از جنایت تروریستی پاریس و رویدادهای مشابه ونگران کننده پیش و پس از آن که نمونه‌ای از آثار شوم و ضدانسانی تروریسم و افراط گرایی در شرق و غرب عالم است متأثرم و آن را به شدت محکوم می‌کنم؛ اما از سازمان ملل متحد، سازمان‌های بین‌المللی، دولت‌ها، نهادهای مدنی،‌ نخبگان و سرآمدان جهان انتظاری فراتر از محکوم کردن این حوادث می رود. آقای بان کی مون در جهان امروز، خشونت و ناامنی و افراط، جهنمی سوزان آفریده است که همه انسان ها، پیروان همه مذاهب، همه ملت ها و اقوام را در همه جای جان در کام خود می کشد، اما مسأله این است که آنچه احیاناً به نام مبارزه با ترور و خشونت انجام می‌گیرد نه تنها راهگشا نیست، بلکه متأسفانه گاه آتش این بلای سهمگین را افروخته تر می‌کند. تروریسم و خشونت، نه جنگ دین و آزادی، نه منازعه شرق و غرب و نه مواجهه میان مذاهب و اقوام و ملل که خطری جدید و جدی است که ریشه های گوناگون دارد و باید این ریشه ها را خشکاند و جهان را از پرتگاه “افراطی گری” دور کرد. آقای دبیرکل در سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی برج های دوقلوی نیویورک در اثر اقدامی تروریستی و تکان دهنده فروریخت و خطر “تروریسم” که پیش از آن هم وجود داشت، به چشم آمد و جمهوری اسلامی ایران در نخستین لحظات بروز حادثه، آن را محکوم کرد و پیشبرد “گفت و گوی تمدن ها” و طرح “ائتلاف برای صلح” را چاره کار دانست، اما در سویی دیگر پنداشته شد با ائتلاف برای “جنگ علیه تروریسم” که پنداشته می شد پرچم آن در دست جریان‌هایی چون القاعده است، می توان ریشه این پدیده شوم را کند؟ اما اگر این شیوه پاسخ می داد چرا امروز شاهد گسترش امواج تروریسم در سراسر جهان هستیم و امواجی که نمونه‌ای از آن در پاریس به چشم خورده هر روز ازشرقی‌ترین نقطه عالم تا غربی‌ترین نقطه آن، در عراق و سوریه، در فلسطین و لبنان، در افغانستان و پاکستان، در نیجریه و میانمار و در جای جای عالم خشونت و خون و ترور عرصه را برهمگان از شیعه و سنی و ایزدی و مسیحی و یهودی تا عالم دینی و روشنفکر و سیاستمدار و کودک و پیر و جوان تنگ کرده است! امروز تنها در خاورمیانه و آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین نیست که امنیت از میان رفته است، بلکه در قلب کشورهای اروپایی و آمریکا نیز هیچکس در امان نیست و بپذیریم که امنیت در جهان به هم پیوسته امروز یا در همه جا برقرار می شود یا هیچ کجا روی امنیت را نمی بیند. اگر صدای گفت‌و‌گو، صلح و مدار را که در لحظه ای حساس از تاریخ در سازمان ملل طنین افکند و مورد استقبال همگان قرار گرفت، جدی گرفته می شد و با ریشه‌یابی امور در جستجوی راهکارهای عملی با ضمانت اجرایی بودیم و سازمان ملل متحد و نهادهای بین المللی می توانستند سیاستمداران را وادار به رعایت موازین و ملزومات برقراری صلح کند و نهادهای مدنی و اندیشمندان و عالمان عالم در این راه گام‌های بلندتری بر می داشتند، امروز شاهد چنین وضعیت تلخی نبودیم. اگر دعوت به “ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت” در سال 2001 و پس از تصویب پیشنهاد ”گفت‌وگوی تمدن‌ها” در هیاهوی جنگ و خون و انتقام و لشگرکشی پس از حادثه تروریستی یازده سپتامبر که خون‌بارتر از آن حادثه هولناک بود گم نمی شد و اگر نصایح خیرخواهان مبنای تصمیمات بین المللی قرار می گرفت آیا بازهم شاهد چنین روزهای تلخی بودیم؟ عالی‌جناب آیا فکر کرده ایم، نه تنها برپایه تعالیم ادیان و موازین اخلاقی که به اعتبار رهیافت‌های علمی و حتی تجارب سیاسی، فقر، محرومیت، سرکوب، اشغال، آوارگی، استبداد و بدتر از همه تحقیر انسان که از سوی حکومت‌های فاسد و قدرت‌های توسعه طلب بر عالم و آدم تحمیل شده است در پدید آمدن این حوادث شوم چه نقشی دارد؟ اگر به جای مدارا و محبت، نفرت وخشونت و به جای دیگردوستی، دیگرستیزی حاکم شود و آن که قدرتمندتر است خشونت بیشتری را اعمال و از خشونت ورزانی‌ که آنان را هم‌سو با منافع خود می داند حمایت کند، آیا در دور باطل خشونت و سرکوب و تحقیر از یک‌سو و ترور و افراطی‌گری از سوی دیگر گرفتار نخواهیم شد؟ وقتی میلیونها انسان که سرزمینشان اشغال می شود و فریاد مظلومیت و ستم دیدگان و آوارگان در هلهله جنون‌آمیز اشغالگران سرکوب‌گر و آدم‌کش گم شود و بسیاری از قدرتمندان به جای تنبیه متجاوز، مظلوم و آواره را تحقیر کنند، هویت های مرگبار برساخته می شود و تروریسم بی وطن حتی از میان غربیان سربازگیری می کند. تروریسم، افراطی‌گری و به حاشیه‌راندگی نوع خوب و بد ندارد. نباید تبعیضهای وحشتناکی که حاصل اعمال ضابطه ها و معیارهای دوگانه است از نظر دور داشت. آقای دبیرکل موسی (ع) پیامبر عزت و مبارزه با فرعونیت است و مسیح (ع) پیامبر محبت و مهربانی و انسانیت و محمد مصطفی (ص) پیامبر رحمت و آزادگی. آیا پرسیده ایم که اشغال و جنایت و سرکوب به نام موسی و تحقیر انسانها و به راه اندازی جنگهای صلیبی جدید به نام عیسی و سربریدن بی‌گناهان و به بردگی کشاندن زنان و ترور و به خاک و خون کشاندن انسان‌ها به نام محمد که هم جنایت علیه بشریت است و هم اهانت بزرگ به این پیامبران عظیم الشأن؟ آقای بان کی مون محبت ورزان و مدافعان آزادی و عدالت و حقوق بشر در همه جا و با هر آئین و مشرب و مسلک مخالفان با تبعیض و تحمیل و طرفداران برخورداری همگان از برکات زندگی و حق و حرمت در جهان کم نیستند، ولی صدایشان شنیده نمی شود! باید عملاً به فکر راهکارهایی بود، که این صداها بهتر به گوش برسد. امروز وقت آن است که نهادهای بین المللی با همه سرآمدان عالم، همه دولت ها و همه نهادهای مدنی به علل و عوامل گوناگون پدید آمدن این وضع ناگوار بیاندیشند و منصفانه و واقع بینانه در صدد مبارزه با آن برآیند. عالی‌جناب من می دانم که آنچه طی زمانی دراز شکل گرفته است و منجر به تبعیض و بی عدالتی و عقب ماندگی ملتها و استقرار نظامات ناعادلانه بین المللی و نهایتاً تولید خشونت و افراطی‌گری شده است نه با گفتار و اندرز از میان می رود و نه به سرعت و به یک‌باره. من می دانم که تعصب و جهالت و کژاندیشی در میان جریانهایی که عقب ماندگی و تحقیر شدگی خود را مبدل به نفرت کرده اند وخشونت و ترور را راه استیفای حقوق از دست رفته خود کرده اند و با کمال تأسف بر اندام رفتار زشت و غیر انسانی خود جامه تقدس می پوشانند و از این راه به انسان و ارزش‌های متعالی و مقدس خیانت می کنند، با نصیحت خیرخواهان و حتی بیانیه و تظاهرات و راهپیمایی به سادگی دست از جنایت بر نمی‌دارند و نیز می‌دانم که توسل به زور و خشونت برای نابود کردن این جریانها هم همانگونه که به تجربه نیز ثابت شده است، جز به عمیق‌تر شدن گرایش‌های انحرافی و بسط و گسترش این جریانهای منحط نمی انجامد و حتی گاه سبب مظلوم نشان دادن آنها و جذب و جلب بیشتر تحقیر شدگان به سوی آنان نیز خواهد شد. من می‌دانم که امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن خشم و نفرت بخش هایی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملت‌ها و اقوام از یک سو و مشروع نشان دادن اقدام‌های تجاوزکارانه علیه ملتهای مظلوم، به خصوص مسلمانان از سوی دیگر می شود و نیز غرب‌هراسی که حاصل عدم تفکیک میان جنبه‌های استعماری سیاست‌های غربی در خارج از مرزهای ملی کشورهای غربی با جنبه‌های تمدنی و فرهنگی مغرب زمین که لااقل دست‌آوردهای مثبتی برای خود غربیان داشته است می باشد به سادگی و با توصیه های اخلاقی و سیاسی از میان نخواهد رفت. اما نمی توان از تجارب و تلاش های عملی نیز غافل ماند. جلب توجه واقعی جهانیان و دست اندرکاران عالم اندیشه و عمل به دور از احساسات، مسؤولیتی جهانی و انسانی است. ریشه‌یابی وضعیت و واقعیت تلخی که به صورت خشونت و افراط گرایی، چه از سوی دولت‌ها و چه جریان‌های سیاسی و عقیدتی بروز کرده است و تروریسم تنها یکی از جلوه‌های وحشتناک و ملموس آن است، نخستین گام برای یافتن راه‌حلی است که اگر ارائه شود بدون تردید مورد اقبال افکار عمومی عالم و نیز همه خیرخواهان صلح‌طلب و انسان‌دوست قرار خواهد گرفت و اندک اندک موجب انزوای افراطیون و خشونت گرایان و ان‌شاءالله محو آن از صحنه بین المللی خواهد شد. من به سهم اندک خود پیشنهاد می کنم سازمان ملل متحد با شجاعت در این راه گام بردارد و عالمان و اندیشمندان، روشنفکران، سیاستمداران، دولت ها و نهادهای مدنی را برای اقدامی عاجل با هدف تحقق آشتی تاریخی که از اهداف مهم گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها است در این سو فراخواند. بنیاد گفت‌وگوی تمدن‌ها نیز آمادگی آن را دارد با بازخوانی تجربه خویش و با مشارکت اندیشمندان خیرخواه و صلح طلب جهان در حد توان خود به بلندتر شدن صدای گفت و گو و صلح و نزدیک‌تر شدن به جهان عاری از خشونت و افراط کمک کند. آقای دبیرکل نگذارید و نگذاریم جهان و انسان تحت هیچ عنوانی در معرض هراس، نا امنی و مخاطره باقی بماند. باید از کیان دین،‌ آزادی،‌ عدالت، اخلاق و گفت و گو و صلح به جد دفاع کرد. سید محمد خاتمی مؤسس و رئیس
کد خبر: ۵۴۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸

چرا مأموران انتظامی در مرزها به قاچاقچیانی که به سوی مرزبانان آتش گشوده بودند، اجازه نمی‌دادند ابتداء درباره انگیزه خود از حمله به مرزبانان توضیح بدهند و بعد مانع آتش‌افروزی آنان شوند؟! و یا چرا رزمندگان اسلام در جریان جنگ تحمیلی بی‌آن که درباره علت حضور نظامیان دشمن در جبهه نبرد توضیح بخواهند به سوی آنها شلیک می‌کردند؟ و یا چرا پلیس بعد از اسارت سارقان مسلح و قاتلان محارب، آنان را بدون محاکمه در زندان نگاه می‌دارد؟! پاسخ این لاطائلات بدیهی‌تر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: حسین شریعتمداری در یادداشتی نوشت:    ۱-چرا در مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) که همه ساله در سراسر جهان‌اسلام برپا می‌شود و دهها میلیون نفر علیه قاتلان اباعبدالله الحسین(ع) به کوچه و خیابان آمده و جنایت وحشیانه آنان را محکوم می‌کنند، به طرفداران شمر و یزید و ابن‌سعد و ابن‌زیاد و حرمله و... اجازه داده نمی‌شود که در میان توده‌های عظیم و انبوه مردم عزادار حضور یافته و از خود دفاع کنند؟ و مثلا برای مردم توضیح بدهند که چرا در عاشورای سال ۶۱ هجری، خون پاک فرزند رسول‌خدا(ص) و اصحاب و یاران او را برزمین ریخته‌اند؟ و چرا سرهای مطهر آنان را از بدن جدا کرده، خیمه‌ها را به آتش کشیده و زنان و کودکان را به اسارت برده‌اند؟ شاید آنها برای آنچه در آن روز مرتکب شده بودند، دلیل قانع‌کننده‌ای داشته باشند؟! که اگر فرصت و امکان ارائه دلایل و نظرات خود را پیدا کنند، قضاوت مردم درباره آنها تغییر کند! از کجا معلوم که تقصیر اصلی با اردوگاه امام حسین(ع) نبوده است؟! و یا بخشی از گناه آن جنایت وحشیانه به خاطر برخی از اقدامات در همین اردوگاه نبوده باشد؟!چرا با خواندن این چند سطر عصبانی شده و با خشم ابرو در هم کشیده‌اید؟! و نگارنده را احمق! و یا دستکم، دیوانه تصور می‌کنید؟! و این احتمال را پیش می‌کشید که شاید طرح‌کننده این سوال با اردوگاه یزید و ابن‌زیاد سر و سرّی داشته باشد؟! حتما در پاسخ خواهید گفت؛ اولا؛ رذالت و خباثت شمر و یزید و ابن‌سعد به اندازه‌ای آشکار و بدیهی است که کمترین نیازی به اثبات ندارد و نه فقط یک یا دو یا ده یا صد، بلکه هزاران دلیل و سند غیرقابل انکار از جنایت وحشیانه‌ای که یزیدیان نسبت به خاندان رسالت و همه انسان‌ها از عصر عاشورا تا عصر حاضر مرتکب شده‌اند، حکایت می‌کند. به گونه‌ای که جزئی‌ترین ابراز تردید در آن، تنها می‌تواند ناشی از حماقت، دیوانگی و یا مأموریت و وابستگی تردید‌کننده تلقی شود. ثانیا؛ خواهید گفت؛ که اردوگاه سیدالشهداء علیه‌السلام غیر از سخنان و بیانات حضرت اباعبدالله(ع) و برخی از یارانش که آنهم در همهمه و شیهه اسبان مهمیز خورده گم می‌شد، هیچ تریبون دیگری نداشت ولی در همان حال اردوگاه یزیدیان از تمامی تریبون‌های آن روز برای تبلیغ نظر و ادعای وارونه خود علیه اردوگاه حسینی(ع) برخوردار بود. سگ‌ها را گشاده و سنگ‌ها را بسته بودند. بنابراین آنچه نیاز به بازخوانی دارد، مظلومیت مولای شهید ما حسین بن علی(ع) است و آنچه نباید به فراموشی سپرده شود- تا فرصت تکرار نیابد- شرح و تفصیل جنایات وحشیانه یزید و شمر و عمرسعد و ابن‌زیاد و حرمله و... است. مگر آن حرامیان تاریخ، غیر از آنچه با صدای بلند و در همه جهان آن روز اسلام عربده کشیده‌اند، سخن ناگفته دیگری دارند که فرصت گفتن نیافته باشند؟! ثالثا؛ شاید بگویید؛ مگر تاکنون در هیچیک از مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) شرکت نکرده و در سوگ او حضور نداشته‌ای؟! و مگر نمی‌بینی که در این مراسم فراگیر و در عزای سالار شهیدان، بیشتر از آنچه درباره مظلومیت مولای شهیدمان حسین بن علی(ع) و علت قیام آن بزرگوار گفته می‌شود، از انگیزه یزیدیان در قتل مولای شهید(ع) و به اصطلاح دلایلی که برای ارتکاب آن جنایت بزرگ تاریخی آورده بودند، سخن در میان است. و تمامی آنچه درباره انگیزه اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام از قیام و انگیزه و چرایی ارتکاب آن جنایت از سوی حرامیان، گفته و نوشته می‌شود، مستند به اسناد غیرقابل خدشه و مکتوب و مضبوط است. بنابراین، چرا تصور می‌کنید و به دروغ حنجره پاره می‌کنید که یزیدیان فرصت اعلام نظر و دفاع از خود را نداشته‌اند و پیروان اباعبدالله الحسین(ع) درباره واقعه عاشورای سال ۶۱ هجری، یکطرفه به قاضی رفته و شمر و یزید و ابن‌سعد و ابن‌زیاد و بقیه حرامیان را محکوم می‌کنند! بسیار خوب! نگارنده از ادعای کاذب خود دست می‌کشد و استدلال شما را قاطع، غیرقابل خدشه و پذیرفتنی می‌داند. اما آنچه نگارنده، مطرح کرده است، فقط یک ادعای کاذب و سؤال جعلی است که منظور از طرح آن، شنیدن هزارباره استدلال‌ها و نظرات منطقی و مستحکم شما بوده است وگرنه، نگارنده نیز از ژرفای دل با شما عزیزان همراه و هم‌عقیده است و برای مزید اطلاع شما، این توفیق حداقلی را دارد که با هربار نوشیدن آب، به ساحت مقدس اباعبدالله‌الحسین(ع) سلام و بر قاتلان آن امام مظلوم و شهید لعن و نفرین بفرستد. حتما می‌پرسید، در حالی که پاسخ ادعای کاذب و پرسش جعلی خود را می‌دانی از طرح آن چه انگیزه‌ای داشته‌ای؟! جواب آن است که دیروز یکی از نمایندگان مجلس که مدعی است هوشمند! و عاقل! و غیروابسته است، سؤال مضحک فوق را که پاسخی بدیهی دارد، برای تبرئه سران فتنه آمریکایی، اسرائیلی ۸۸ و پاک‌کردن داغ ننگ وطن‌فروشی آنان بر زبان آورده و این واقعیت را نادیده گرفته است که اصحاب فتنه نه فقط از دهها رسانه و سایت اینترنتی داخلی برای پمپاژ ادعای دروغ تقلب و تلاش برای براندازی نظام برخوردار بوده‌اند بلکه تمامی‌ رسانه‌های پردامنه دشمنان بیرونی نظیر بی‌بی‌سی‌ فارسی، صدای آمریکا، العربیه فارسی، یورو نیوز فارسی، رادیو زمانه، رادیو و تلویزیون اسرائیل، شبکه‌های تلویزیونی کشورهای عربی و دهها شبکه تلویزیونی فارسی زبان در آمریکا و اروپا، شبکه‌های اجتماعی فیس‌بوک، توئیتر و... نیز در خدمت همین پادوهای وطن‌فروش بوده است. ضمن آن که آزادانه هر از چند روز بیانیه صادر کرده، مصاحبه می‌کردند و... گفتنی است که «گوگل» بزرگترین و معروفترین موتور جستجوگر، سرویس «ترجمه فارسی- GOOGLE TRANSLATE -» را اختصاصا و با اعلام قبلی برای حمایت از سران فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ راه‌اندازی کرده بود و فیس‌بوک به دستور رسمی وزارت خارجه آمریکا تعمیرات سالانه خود را با همین منظور به بعد موکول کرده بود و... ۲- چرا مأموران انتظامی در مرزها به قاچاقچیانی که به سوی مرزبانان آتش گشوده بودند، اجازه نمی‌دادند ابتداء درباره انگیزه خود از حمله به مرزبانان توضیح بدهند و بعد مانع آتش‌افروزی آنان شوند؟! و یا چرا رزمندگان اسلام در جریان جنگ تحمیلی بی‌آن که درباره علت حضور نظامیان دشمن در جبهه نبرد توضیح بخواهند به سوی آنها شلیک می‌کردند؟ و یا چرا پلیس بعد از اسارت سارقان مسلح و قاتلان محارب، آنان را بدون محاکمه در زندان نگاه می‌دارد؟! پاسخ این لاطائلات بدیهی‌تر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد. چرا که افراد یاد شده مرتکب جرم مشهود شده بودند که در حال محاربه مستوجب قتل بوده‌اند و در غیر اینصورت مظلومان را به قتل می‌رساندند - که رساندند- و در حال اسارت محاکمه آنان فقط برای تعیین مجازات بود و نه اثبات جرم. دیروز آقای علی مطهری، همان نماینده یاد شده از تریبون مجلس و برای چندمین ‌بار اعلام کرد که حصر سران فتنه بدون حکم قضایی بوده و غیرقانونی است! و این واقعیت ملموس را نادیده گرفت که سران فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ به گواهی صدها سند غیرقابل انکار تحت مدیریت مستقیم مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس و با هدف براندازی نظام دست به وطن‌فروشی و جنایت زده‌اند و جرایم و جنایات مشهودی نظیر ادعای تقلب در انتخابات - فرمول دیکته شده جرج سوروس صهیونیست به خاتمی و دستورالعمل آشکار ریچارد رورتی به فتنه‌گران- دریافت کمک مالی کلان از ملک‌عبدالله سعودی و چند کشور اروپایی، حمایت آشکار از اسرائیل و آمریکا، قتل مردم کوچه و بازار، آتش زدن مسجد، آشوب خیابانی، اهانت به ساحت مقدس عاشورای حسینی(ع)، سنگباران نمازگزاران عاشورا، پاره و لگدمال کردن عکس مبارک حضرت امام(ره)، اعلام آشکار محاربه با نظام اسلامی - شعار انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است- و دهها جنایت دیگر فقط بخشی از جرم غیرقابل اغماض آنان است تا آنجا که نتانیاهو از آنها با عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد کرد و اوباما، حمایت از سران فتنه را با ذکر نام، وظیفه استراتژیک آمریکا دانست و... آیا سران فتنه فقط به خاطر بخش اندکی از این همه جنایت، مستحق چندین‌ بار اعدام نیستند؟ ضمن آن که قانونی بودن شورای عالی امنیت ملی و ضرورت اجرای تصمیمات آن در قانون اساسی تصریح شده است و رئیس قوه قضائیه که بالاترین مقام قضایی است از جمله اعضای این شورا می‌باشد. آقای علی مطهری، از قانون سخن می‌گوید و توضیح نمی‌دهد که آیا سران و عوامل فتنه حاضر به پذیرش حکم قانون هستند؟! و اگر بودند، چرا درباره ادعای تقلب- که خود با عمل خویش و در مواردی با بیان صریح آن را تکذیب کرده‌اند- حاضر به پذیرش قانون و طی روال قانونی تصریح و شناخته شده نبودند؟ و... ۳- و بالاخره اگرچه دراین‌باره گفتنی بسیار است ولی تنها به نکته‌ای که هوشیاری آقای علی مطهری در اظهارنظر را می‌طلبد، اشاره می‌کنیم و آن، این که، آنچه ایشان هر از چند گاه مطرح می‌کند و مانند اظهارات دیروز وی بلافاصله با استقبال گسترده رسانه‌های آمریکایی و صهیونیستی روبرو شده و با کف و سوت گروههای ضدانقلاب همراهی می‌شود، حاوی هیچ نکته تازه و یا سخن ناگفته‌ای نیست بلکه نظیر آن بارهاوبارها از سوی دیگران مطرح شده و بی‌اعتنایی رسانه‌ها و محافل دشمنان اسلام و انقلاب و نظام را در پی داشته است. بنابراین بدون کمترین تردیدی می‌توان نتیجه گرفت که اظهارات ایشان به خودی خود برای دشمنان بیرونی و دنباله‌های داخلی آنها کمترین ارزش و اهمیتی ندارد و اگر چنین بود، چرا وقتی مشابه همین اظهارات از سوی دیگران مطرح می‌شود، به آن اعتنایی نمی‌کنند؟ پاسخ فقط به فقط در انتساب آقای علی مطهری به بیت شریف استاد بزرگوار، آیت‌الله شهید مطهری است. توضیح آن که رسانه‌ها و محافل بیگانه و ضدانقلابیون وابسته به آنها بدون استثناء در نقل قول از ایشان تاکید می‌کنند، آقای علی مطهری فرزند آیت‌الله مطهری و به سختی می‌توان حتی یک نمونه را یافت که قید یاد شده را نداشته باشد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که جناب علی مطهری بدون انتساب به پدربزرگوار و شهیدشان نزد رسانه‌ها و محافلی که برای ایشان کف و سوت می‌زنند، اهمیتی ندارد. و باید از ایشان پرسید که اولا؛ دیدگاه‌ها و نظرات وی چه نسبتی با دیدگاه‌ها و نظرات استاد شهید دارد ثانیا؛ اگر انتساب نسبی وی با استاد شهید نادیده گرفته شود، چه باقی می‌ماند؟! ثالثا؛ مگر نه اینکه در کلام خدا به صراحت آمده است؛ ان‌اولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه «نزدیکترین انسان‌ها به حضرت ابراهیم(ع) کسانی هستند که از آن پیامبر بزرگوار پیروی می‌کنند» و نه کسانی که با آن پیامبر اولوالعزم فقط رابطه نسبی داشته‌اند. و رابعا؛ آیا جناب ایشان به این نکته توجه کرده است که چرا قاتلان استاد شهید مطهری، از اظهارات وی ذوق‌زده شده و برایش کف می‌زنند؟! و خامسا؛ آقای علی مطهری، غیر از مطالعه آثار شهید مطهری- اگر آنها را مطالعه کرده باشند!- چه کانال دیگری برای درک و فهم نظرات آن بزرگوار داشته‌اند؟ چرا که سن ایشان به بهره‌گیری از محضر مستقیم استاد، قد نمی‌دهد بنابراین باید بپذیرند اگر قرار به بهره‌گیری از طریق آثار استاد باشد، دیگران به مراتب از ایشان به دیدگاه‌ها و نظرات استاد شهید نزدیکتر هستند.
کد خبر: ۵۴۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲

امام تکلیف انقلاب را روشن کرد که مسئولان باید زمینه سازی بکنند برای قیام حضرت مهدی (عج)، امام فرمود:” مسائل مادی و اقتصادی اگر مسئولین را غافل کند خطری بزرگ انقلاب را تهدید می کند، تو نماینده شدی و وزیر شدی، قاضی شدی چشمت کور باید کار کنی وضع مردم خوب شود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: دکتر مهدی کوچک زاده، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی هفته گذشته در هیات انصار علمدار ولایت در مسجد قمر بنی هاشم (ع) حاضر شد و با موضوع بصیرت و اهداف انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی ره به نکات و مسائل روز پرداخت. این نماینده مجلس شورای اسلامی در خصوص هدف از انقلاب اسلامی توسط مردم گفت: یک حرف هایی می باشد که ما انقلاب کردیم برای چه؟ انقلاب کردیم که وضع معیشت ما خوب شود، پس این چه وضعی است؟ چطور می شود که امام حسین (ع) از مدینه بیرون می آید( به دلیل اینکه معاویه به درک واصل شد و می خواستند برای یزید از امام بیعت بگیرند و از مدینه خارج شد) در طول این مسیر خیلی ها با امام برخورد کردند ولی با امام همراه نشدند و خیلی ها را هم امام فرستاد دنبال آن ها و یکی گفت من اسب خوبی دارم و به شما می دهم ولی امام گفت من شما را می خواهم. من نگرانم مسائل گوشه و کنار و حاشیه ای باعث شود که ما یک عمر زیارت عاشورا بخوانیم ولی حسینی نبوده باشیم، هر روز عاشوراست و همه جا کربلا است و هر روز یک حسین است و یک یزید و این دل نگرانی می باشد که من کدام طرف باشم. بزرگترین توهین و بی شرافتی این است که چشم باز کنیم ببینیم در تیم یزید می باشیم، مردم کوفه هم به امام حسین(ع) نامه نوشتند گفتند بیا، خیلی سخت است این حرفها را برای کسانی بزنیم که مثل شما عمری امام حسینی (ع) هستند. وی ادامه داد: در همین انقلاب خودمان دقت کنیم از همان اول چه کسانی در جریان انقلاب بودند و حالا سرانجامشان چه شد و حتی یک عده ای از همین ها به دلیل همکاری با منافقین اعدام شدند. مسئله گرانی و مسئله ی ظلم باید مدنظر گرفته شود و ما باید بدانیم که هیچکسی نمی تواند نسبت به ظلم آمریکایی و خارجی و مدیران داخلی بی تفاوت باشد. همین دیروز دیدید که یک سمینار مبارزه با فساد اقتصادی دائر شد و معاون رییس جمهور گفتند ما از یک ماه پیش به رهبر معظم انقلاب گفتیم برای شروع این سمینار یک پیامی دهید، اول آقا پیام ندادند و آخر دو خط مرقوم فرمودند و گفتند از این سمینارها قرار است چه معجزه ای دربیاید؟ شما که همه چیز را می دانید پس چرا جلو نمی روید تا فساد را ریشه کن کنید؟ دکتر مهدی کوچک زاده اظهار داشت: یک آیه ای در قرآن می باشد که مهر زدند قلب و چشم آن ها را( چرا وقتی انسان چشم دارد ولی کور دل می باشد) آیا ندیدند آن کسی را که خدای او هوای نفسش می باشد؟ چه کسی او را گمراه می کند؟ خداوند او را گمراه می کند علی رغم اینکه دانشمند می باشد( ما آیت ا… العظمی ها داشتیم) مثل شریعتمداری و منتظری و شیخ علی تهرانی چه شد؟ امام درباره ی شیخ علی تهرانی فرمود بعضی ها کتاب اخلاق می نویسند ولی از اخلاق چیزی نمی دانند. خداوند می فرماید چرا اینکار خلاف را می کنید می گوید دلم می خواهد، دوست دارم، حالا اگر کسی اینگونه گفت اولا ورود به صف یزیدی ها کرده و دوم خداوند بر قلب و گوش و چشم او مهر می زند. همه ی بی بصیرتی از اینجا می باشد، همه ی این مسیری که انسان در خط شیطان می رود برای این است که می گوید دلم می خواهد. گاهی هوای تهران را دود می گیرد و ما جلویمان را نمی توانیم ببینیم هوا و هوس حکمش همین است، چشم داریم اما به خاطر گرد و غبار نمی توانیم ببینیم. بعضی ها علم دارند و چشم دارند و آیت ا… می باشند ولی به خاطر تبعیت کردن از هوای نفس جلویشان را نمی توانند ببینند، اگر ما مومن هستیم باید ببینیم خدا چه می خواهد. مردم کوفه فکر می کنید از اول بی وجدان بودند؟ نخیر، سر بزنگاهی امتحان شدند. عده ای می گویند ما شب عملیات می رویم و هر وقت امام زمان آمد می رویم کنارش، من گفتم بله از این مال و اموالت معلوم است که انباشته کرد ، ریشه همه ی بدبختی ها در همین نفس است. وی در خصوص اوضاع اقتصادی کشور و سختی های پیش آمده بیان داشت: دارند از همین نفس استفاده می کنند و یک دروغ بزرگی را دارند به ملت می چسباندند می گویند ما انقلاب کردیم که گوجه فرنگی ارزان شود. بله این گرانی ها هم درست نیست، شما برای رضای خداوند تحمل می کنید، در مقابل بی تدبیری و بی عرضگی و اشرافی گری باید موضع بگیریم،.ما برای چه انقلاب کردیم؟ برای ارزانی گوجه فرنگی ؟ برای اینکه خانه و ماشین به ما بدهند؟ کم کم اگر متوجه نباشیم نمی فهمیم به چه کسی سیلی می زنیم وقتی که به خودمان می آئیم می بینیم امام حسین(ع) را سر بریدیم. به ما می گویند ترکیه را ببینید و غرب را ببینید که چه پیشرفتی کرده اند، هی اینها را به رخ ما می کشند. حالا ما انقلاب کردیم که اینطوری شود؟ این شهداء برای چه خون دادند به آن فکر کنید آیا این ها عقل شان کم بود و یا اینکه کسی آن ها را دوست نداشت یا چیز دیگری بود؟ این ها برای چه کشته شدند و حدود ۲۰۰ هزار نفر در طول ۸ سال جنگ ایران و عراق کشته شدند، این ها چه می گفتند؟ این خیلی سوال مهمی می باشد. امام حسین (ع) بیکار بود که زن و بچه اش را به کشتن داد برای چه؟ دشمن همه ی کارش این است که به ما بقبولاند که ما فقط برای زندگی خوب و اموال دنیا انقلاب کردیم. من اصلا امشب آمدم اینجا که یک عده یزیدی را رسوا کنم که خون ملت را توی شیشه می کنند. کوچک زاده با اشاره به اینکه امام اسلام آمریکایی را از اسلام ناب تفکیک کرده ، گفت : البته باید این را در نظر بگیریم که دو نوع اسلام داریم . یک اسلامی که به قول امام اسلام آمریکایی است. و یک اسلام هم اسلام ناب محمدی است . البته خود امام هم این دو اسلام را معنا کرده است .امام درباره اسلام آمریکایی می فرماید:” فرزندان عزیز جهادیم! به تنها چیزی که باید فکر کنید، به استواری پایه‌های اسلام ناب محمدی صلی‌اله علیه و آله و سلم است. اسلامی که غرب و در راس آن، آمریکای جهانخوار و شرق و در رأس آن شوروی جنایتکار را به خاک مذلت خواهد نشاند. اسلامی که پرچمدار آن پابرهنگان و مظلومین و فقرای جهانند و دشمنان آن‏، ملحدان و کافران و سرمایه‌داران و پول‌پرستانند. اسلامی که طرفداران واقعی آن همیشه از مال و قدرت بی‌بهره بوده‌اند و دشمنان حقیقی آن زراندوزان حیله‌گر و قدرتمداران بازیگر و مقدس نمایان بی‌هنرند.( الآن در لباس روحانی دارند سر ما کلاه می گذارند نماز شب می خوانند ولی خانه اش میلیارد ها تومان می ارزد) الآن تقدس یک عده ریش و یقه می باشد اگر از آن ها بگیری چیز دیگری ندارند. امام می فرمایند: ” آیا جوانان ما خونشان را برای اینکه ما زندگی خوبی داشته باشیم دادند، ایا می شود کسی خودش را بکشد تا زندگی خوبی داشته باشد یا اینکه این نهضت یک نهضت الهی بود، نهضت ایران نهضتی بود که خداوند تبارک و تعالی در آن نقش داشت”، گرنه شاه هم می رفت زیارت امام رضا(ع) و وقتی ما می گفتیم شاه ظالم است یک عده می گفتند کفر نگو شاه شیعه می باشد. اینکه دشمنان تابحال نتوانستند ما را یک لقمه ی چب بکنند برای این است که ما حسینی می باشیم و می خواهند این را هم از ما بگیرند. برخی میگویند اینطور نیست که همه ی دنیا یزید باشند و ما فقط امام حسین باشیم . آن ها هم خوبند. من خودم با آقای اوباما تلفنی صحبت کردم. خیلی آدم عاقل و با ادبی هم هست. ما اصلا دشمن نداریم. اگر بنشینیم با دنیا حرف بزنیم، دنیا هم با ما کاری ندارد. با همین حرف ها می خواهند زحماتی که در سی و پنج سال کشیده شده را یک شبه بر باد دهند. کوچک زاده با اشاره به اتفاقاتی که در روز دانشجو افتاد اضافه کرد: روز دانشجو روز استکبار ستیزی و مخالفت با آمریکاست. اما برخی با تمام وقاحت، امسال تلاش کردند که جنبه ضد استکباری این روز را کمرنگ کنند. البته جوان ها تقصیری ندارند. زیرا از کسانی که نه انقلاب را دیدند و نه جنگ را انتظاری نیست. اما آن آقایی که می آید منتقدین را “تازه به دوران رسیده” خطاب می کند باید یقه او را گرفت. وی در خصوص لحن تند یکی از مسئولین در روز دانشجو گفت: خود آن فرد هم قبول دارد که آمریکا اگر بتواند، تا سر حد ممکن به ملت ایران فشار وارد می کند. در این وضعیت چرا حرفی را میزنی که اگر نگوییم اکثریت، ولی تعداد زیادی از تو کینه به دل بگیرند. روزی میگویند بی سواد، روزی میگویند بی شناسنامه ، روز دیگر میگویند به جهنم بروند . چرا همش عصبانی هستی؟ شاید عصبانیت به دلیل به نتیجه نرسیدن مذاکرات است. این از ابتدا هم مشخص بود. رهبری از ابتدا فرمودند که خوشبین نیستند و البته دلیلش هم واضح است. مذاکرات برد برد با گرگ یعنی چه؟ یعنی گرگ یک پنجه به صورت شما بیاندازد و صورت شما را خونین کند و شما هم یک تکه از پشم گرگ را بکنی! حالا مذاکرات به نتیجه نرسیده و شما عصبانی هستی و حرفی میزنی که جماعت زیادی نسبت به تو کینه ورز بشوند. در این شرایط همه باید هوای هم دیگر را داشته باشند. همه این حرف را قبول دارند ، حتی خود آن آقا. وی در ادامه به موضوع امر به معروف و نهی از منکر اشاره کرد و گفت: مسئله دیگر امر به معروف و نهی از منکر است، زیرا علت اصلی قیام اباعبدلله که خودشان به آن تصریح کرده اند امر به معروف و نهی از منکر بود. البته ما باید روش صحیح آن را بلد باشیم. روش آن کتک زدن و فحش دادن نیست. اینکه خانومی مویش بیرون بود ما برویم به او بی احترامی کنیم، این امر به معروف و نهی از منکر نیست. برخورد با هر ناهنجاری هم یک قاعده دارد و یک دلیل اصلی قیام امام حسین (ع) برای امر به معروف بود، آیا ما چند نفرمان قواعد امر به معروف را می دانیم؟ و این همان چیزی بود که امام حسین (ع) برای او شهید شد. اگر دختری موهایش بیرون بود ما نباید به او فحش بدهیم. بالاترین منکرها ظلم مسئولین حکومتی می باشد و یاد بگیریم نهی از منکر را از بالایی ها انجام دهیم، چرا ملتی که فرزندانش را جلوی صدام فرستاد حالا برای امر به معروف کوتاهی می کند ؟ راه مبارزه با فساد راه انداختن سمیناری که خرجش معلوم نیست چقدر می باشد نیست. ای مردم مراقب باشید کلاه سرتان نرود، الآن چند تا را داریم که به خاطر آقازاده هایشان انقلاب را بیخیال شدند و هر کاری می کنند که فرزندانشان را نجات دهند و ما باید متوجه باشیم که فقط راه نجات ما دفاع از حریم ولایت می باشد. این نماینده مجلس شورای اسلامی پیرامون آزادی و استقلال اظهارداشت: امام در ادامه می فرمایند:” حکومت را برداشتند که حکومت اسلامی باشد نه اینکه فقط ازاد باشیم.  عده ای می گویند ما می خواهیم آزاد باشیم، ما هر طور می خواهیم حرف بزنیم و هرکار بکنیم. همه ی مقصد این نبود که آزاد باشیم. آیا ما فقط می خواستیم آزاد باشیم مثل سوئد که خیلی آزادی دارد و مستقل هم هستند ولی اگر از قرآن در آن خبری نباشد باز هم می خواستند؟ آیا ایران قیام کرد که فقط آزاد باشد و ما جوانان را دادیم که فقط آزاد باشیم؟ یا ایران متحول شده بود به یک ملت صدر اسلامی که شهادت را برای خودشان سعادت می دانستند” مردم این شهادت را می خواهند از شما بگیرند چون اگر کسی از خود گذشته باشد کسی نمی تواند جلویش بایستد، کسی که از مرگ نمی ترسد از هیچ چیزی نمی ترسد. امام فرمود:” مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست بلکه نقطه شروع و انتقال بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت (عج) می باشد.” وی در خصوص مقصد انقلاب اسلامی در تفکر امام گفت: امام تکلیف انقلاب را روشن کرد که مسئولان باید زمینه سازی بکنند برای قیام حضرت مهدی (عج)، امام فرمود:” مسائل مادی و اقتصادی اگر مسئولین را غافل کند خطری بزرگ انقلاب را تهدید می کند، تو نماینده شدی و وزیر شدی، قاضی شدی چشمت کور باید کار کنی وضع مردم خوب شود. حکومت اسلامی باید تمامی سعی و تلاش خود را بنماید ولی همه ی اینها نباید ما را از قیام ولی عصر (عج) منصرف کند. فرق ما با امام حسین (ع) چیست؟ امام حسین (ع) برای خداوند قیام کرد و ما هم قیام را از امام حسین (ع) الگو گرفتیم. چه کسی است که نداند مردم عزیز ما در سختی می باشند و گرانی و کمبود بر طبقه ی مستضعف فشار می اورد ولی هیچکس هم نیست که نداند که پشت کردن به فرهنگ دول دنیای امروز و برخورد قاطع و اسلامی با آمریکا و… فشار و سختی و گرسنگی را بدنبال دارد و مردم عزیز ما این راه را خود انتخاب کردند و بهای ان را خود پرداخت خواهند کرد و به ان افتخار می کنند. بدون شهادت این راه میسر نیست.” کوچک زاده در خصوص تهدیدات استکبار جهانی گفت: به خدا بمب هسته ای دروغ است و بهانه ای بیش نیست، بلکه مزاحمت این انقلاب برای آمریکا، یک عده ای پا برهنه ای است کا از فرزندان شهید شما درآمدند که ۳۳ روز اسرائیل را در جنوب لبنان زمین گیر کردند و بعد سنی های غزه و یمن را دیدند، حالا آمریکا آمده مسلمان تقلبی را بوجود آورده مثل داعش که جلوی ما را بگیرند. امام می فرمایند:” ملت شریف ایران توجه داشته باشد کاری که شما انجام دادید آن قدر گران بها می باشد که اگر صدها بار ایران با خاک یکسان شود نه تنها ضرری نکرده ایم بلکه سود زیستن در کنار اولیاء ا… را برده ایم.” آقا ما می خواهیم پا به گور بگذاریم دوست دارید چه کسی به استقبال ما آید؟ امام حسین(ع) و یا یزید؟ من میدانم زندگی ها سخت است ولی می خواهند به ما بگویند همه ی دنیا شکم و زیر شکم می باشد می خواهند دیدگاه ما را به دنیا و ارزش ها عوض کنند. در پایان سخنرانی یکی از حضار در مورد آیت الله مصباح یزدی و جبهه پایداری از دکتر کوچک زاده سوال پرسید و با لحنی کنایه آمیز گفت: کمی از پدر معنوی خودتان بگویید که دکتر کوچک زاده در پاسخ گفت: کسانی که بنده را می شناسند، اطلاع دارند که بنده دوسال است که عضو جبهه پایداری نیستم. درمورد آیت الله مصباح هم با این که ایشان بسیار انسان محترمی است و رهبری تعاریف زیادی از ایشان کرده اند، اما بنده یک آقا بیشتر ندارم و آن اقای خامنه ای هستند و بقیه برایم مثل همدیگر هستند و فرقی نمی کنند. البته تهمت ها و نسبت هایی که به ایشان می دهند، نباید قبل از اثباتش روی آنها تکیه کنیم و مدام تکرار کنیم. همه به یاد داریم که اول انقلاب هم نسبت هایی به شهید بهشتی می زدند، حضرت امام در مورد ایشان گفتند که مظلومیت شهید بهشتی از شهادتش برای من دردناک تر بود.   منبع/متین نیوز
کد خبر: ۵۲۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۹

وی افزود: سران فتنه بعد از 25 خرداد 88 نیز با حمایت بی بی سی و فیس بوک و توئیتر ، اردوکشی خیابانی خود را ادامه دادند تا جایی که کار به سر دادن شعار 'نه غزه ، نه لبنان' در روز قدس، پاره کردن عکس امام (ره) و آتش زدن عزاخانه امام حسین(ع) کشیده شد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:امام جمعه مشهد: خبرگان ناظر بر عملکرد رهبری نیستند/ موسوی و کروبی کنار دریا و ییلاقشان برقرار استامام جمعه مشهد گفت: خبرگان، ناظر بر عملکرد رهبری نیستند چون رهبر ولی همه است و خبرگان نمی توانند بر عملکرد ولی خود نظارت کنند. به گزارش ایرنا، آیت الله سید احمد علم الهدی شامگاه چهارشنبه در جلسه تفسیر هفتگی قرآن خود در محل مهدیه مشهد در پاسخ به پرسشهای حاضران درباره سخنان اخیر یکی از نمایندگان تهران در دانشگاه فردوسی مشهد افزود: رهبری ولی است و خبرگان مُوَلّی علیه هستند و وقتی او ولی من است چه طور بر عملکردش نظارت کنم؟ عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: نظارت خبرگان بر بقای شرایط رهبری است، نه نظارت بر عملکرد رهبر و خبرگان بر دفتر رهبری و دستگاههای زیر نظر ایشان نظارتی ندارند. علم الهدی تصریح کرد: افرادی که چنین مسایلی را مطرح می کنند فقه بلد نیستند و نمی دانند که مسایل دموکراسی لیبرال یک چیز است و اسلام موضوعی دیگر است . امام جمعه مشهد با اشاره به مخالفت برخی افراد با ادامه حصر سران فتنه گفت: دادستان بر اساس مصالح سیاسی حکم به بازداشت این افراد داده است، چون آقایانی که از دفاع از اینها دم می زنند به قضاوت دستگاه قضا راضی نخواهند شد. آیت الله علم الهدی به وقایع پس از انتخابات سال 88 اشاره و تاکید کرد: بررسی ادعای تقلب در انتخابات در نظام جمهوری اسلامی راهکار دارد و آن ارجاع ادعا به شورای نگهبان است . وی افزود: در انتخابات 88 نیز به مدعیان تقلب در انتخابات گفته شد که از طریق راهکار قانونی ، اعتراض خود را پیگیری کنند اما آنها قبول نکردند و از نظام تقاضای ابطال انتخابات داشتند. امام جمعه مشهد این تقاضا را زیاده خواهی در حقوق دانست و تصریح کرد: زیاده خواهی در حقوق ، 'بغی' است و حکم 'باغی' حکم محارب است. آیت الله علم الهدی گفت: در 25 خرداد 88 پس از راهپیمایی معترضان به نتایج انتخابات حدود 23 تن کشته شدند و چون مباشر این قتل ها معلوم نشد، پس مسبب قتل در حکم قاتل است و مسبب قتل کسی است که اعلامیه داده و به راهپیمایی غیرقانونی دعوت کرده است . وی افزود: سران فتنه بعد از 25 خرداد 88 نیز با حمایت بی بی سی و فیس بوک و توئیتر ، اردوکشی خیابانی خود را ادامه دادند تا جایی که کار به سر دادن شعار 'نه غزه ، نه لبنان' در روز قدس، پاره کردن عکس امام (ره) و آتش زدن عزاخانه امام حسین(ع) کشیده شد. عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: موسوی هیچگاه نگفت که این کارها به من مربوط نیست، لذا او متهم است و دادستان طبق قانون حق دارد که او را بازداشت کند و هیچ قانونی در کشور دادستان را در تعیین زمان بازداشت محدود نکرده که متهم را یک روز یا دو روز یا یکسال نگه دارد. آیت الله علم الهدی تاکید کرد: دادستان به جای آنکه این افراد را در زندان نگهداری کند، حکم به نگهداری آنها در منزلشان داده و این افراد کنار دریا و ییلاق تابستانشان برقرار است، با محافظ می آیند و با محافظ می روند و رهبری در این حکم هیچ دخالتی ندارد و آن را به قانون واگذار کرده است. امام جمعه مشهد گفت: ما قائل به معصومیت ولی فقیه نیستیم، اما حق نداریم هر تصمیم ایشان را که درست نمی دانیم بگوئیم اشتباه است، چون ولی فقیه، حکیم، حافظ الدینه و مخالف لهواه و مطیع الامر مولاه است و همه جوانب امور را در تصمیم گیری رعایت می کند و مشورت می گیرد. آیت الله علم الهدی افزود: ولی فقیه موید از جانب امام زمان (عج) است و آیا امام زمان(عج) ، جامعه اسلامی را تحویل آقایی می دهند که بعد یک 'ابوالیلغوزی' از گوشه ای بیاید و بگوید او اشتباه می کند؟ وی با بیان اینکه امام خمینی(ره) ولایت فقیه را همان ولایت رسول الله می دانند گفت: از این رو مقابله با ولی فقیه و رویارویی با او، مبارزه و رویارویی با شخص پیغمبر است، حتی اگر برخورد کننده مسلمان و شیعه و معتقد به وحی و امامت و نبوت باشد. امام جمعه مشهد افزود: دشمنان به این نتیجه رسیده اند که انقلاب و نظام را تا زمانی که ولایت هست نمی توانند از بین ببرند و راه از بین بردن ولایت استفاده از جریانهای داخلی است. آیت الله علم الهدی در عین حال تاکید کرد: برخورد فیزیکی و اجرایی با طرفداران فتنه درست نیست و وظیفه ما این است که برخورد فکری و منطقی داشته باشیم و موقعیت فکری و بینشی خود را نشان دهیم، اما اگر کسانی توطئه کنند باید با آنها برخورد کرد. منبع: ایرنا
کد خبر: ۵۰۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷

علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در برنامه شناسنامه حضور یافت. در ابتدای این برنامه گزیده‌ای از بیوگرافی علی جنتی به این صورت مطرح شد: «برنامه شناسنامه امروز شناسنامه مردی را ورق می زند که از کارگزاران انقلاب اسلامی است و به ظاهر شاید آقازاده هستند اما از آن نوع آقازاده‌هایی نیست که به پدر و خانواده‌اش متکی باشد بلکه ایشان همیشه بر روی پای خود ایستاده و عرصه‌های مختلف انقلاب و سختی‌های پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی و نظام را طی کرده است؛ می‌توان گفت سختی‌های عرصه‌های مختلفی که برای هر فردی قابل تحمل نیست را پشت سر گذاشته است و طی مسیر کرده است.وی پیش از انقلاب مبارزات خارج از کشور را ساماندهی کرد و به سمت مبارزات مسلحانه رفت، بعد از انقلاب نیز در حساس‌ترین شرایط در جنوب صدا و سیمای خوزستان، شورای سرپرستی صدا و سیما خوزستان و همچنین استانداری خوزستان را در سه سال پایانی جنگ را تجربه کرده است.وی اکنون نیز سکاندار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و البته که با عرصه فرهنگ نیز غریبه نیست.» به گزارش آوای دنا ،متن زیر شرح گفت‌وگوی محمدحسین رنجبران سردبیر و مجری برنامه شناسنامه با علی جنتی است. شناسنامه: شما روحانی هستید، در سال ۵۲ از معمم بودن خارج شدید که به خارج از کشور رفتید و در سال ۵۸ هم که برای تبلیغ حزب جمهوری اسلامی به کرمانشاه رفتید معمم شدید. بعد از آن چه زمانی دیگر لباس بر تن نکردید؟ علت چه بود؟جنتی: ابتدای سال ۵۹ که قرار شد به عنوان مدیر صدا و سیمای مرکز اهواز خدمت کنم؛ با شرایطی که در آن زمان صدا و سیما داشت و وضعیت خاصی که داخل صدا و سیما حاکم بود، مناسب نبود که با لباس طلبگی به آن جا بروم. لذا به وضعی که امروز هست درآمدیم. شناسنامه: در بحث‌های طلبگی هنوز حضور دارید؟جنتی: متاسفانه فرصت پیدا نمی‌کنم؛ در دهه ۶۰ در تهران گاهی در درس‌های مختلف اساتید شرکت می‌کردم ولیکن از آن تاریخ به بعد به خصوص زمانی که به استانداری خراسان رفتم، و بعد هم به حوزه بین‌الملل وزارت ارشاد متأسفانه دیگر فرصت پرداختن به این مقوله را نداشتم. شناسنامه: شاگرد بزرگوارانی همچون پدر بزرگوارتان، شهید بهشتی، آیت الله خزعلی و آیت‌الله مقتدایی بودید و از شاگردان مدرسه شهید حقانی. فعالیت سیاسی خود را هم از مدرسه حقانی شروع کردید؟جنتی: بله؛ عزیزان دیگری هم چون آیت الله جوادی آملی، آیت‌الله آذری قمی، آیت‌الله گرامی و آیت‌الله شهید مفتح و بسیاری دیگر از بزرگان نیز از اساتید ما بودند. مبارزات ما از سال ۴۷ آغاز شد؛ اولین بار که توسط ساواک شناسایی شدیم سال ۴۷ بود؛ تعدادی اعلامیه به شخصی سپرده بودیم که به اصفهان ببرد و تحویل شخص مورد نظر ما دهد.این فرد نتوانسته بود فرد مورد نظر ما را در اصفهان بیابد، ناگزیر بازگشته بود و در قم دستگیر شد. شناسنامه: آقای کفعمی؟جنتی: بله، ایشان لو داد از چه کسی این‌ها را گرفته است و از همان زمان ما تحت تعقیب قرار گرفتیم؛ به تدریج بر پرونده ما در ساواک افزوده شد.شناسنامه: ساواک هم در نهایت نتوانست شما را دستگیر کند؛ من ‌خوانده‌ام که مطالعات بسیار عمیقی هم در باب مسائل انقلاب و کارهای فرهنگی نیز داشتید. از همان نوجوانی سرکلاس امام(ره) شرکت داشتید و سخنرانی‌های بزرگ امام مانند کاپیتولاسیون را درک کرده بودید.در کتاب خاطراتتان خواندم. دکتر شریعتی اثرگذاری خوبی در قشر فرهیخته و دانشجو ایجاد کرده بود. در جایی اذعان داشتید غذای فکری که شریعتی به جوانان ارائه می داد، غذای ناب و خالصی نبوده است و برخی انحرافات در آن وجود داشت؛ چطور می شود ایشان نگرش سطحی به اسلام داشته باشد و بتواند این چنین جوانان را جذب کند؟ جنتی: شعارهایی که شریعتی مطرح می کرد، شعارهای انقلابی بود؛ در آن زمان، فضا، فضای انقلابی بود آن زمان که عناصر چپ و مارکسیست در دانشگاه‌ها نفوذ داشت و فعالیت‌های تبلیغاتی انجام می‌داد؛ در چنین شرایطی فردی که به نام اسلام علم مبارزه و مقابله با رژیم را مطرح می کند، به طور طبیعی جاذبه‌هایی خواهد داشت.شریعتی بیشتر جامعه شناس بود، نمی‌توان گفت اسلام شناس به معنای کامل بود؛ به طور طبیعی ضعف‌هایی در گفتار و برداشت‌های وی از اسلام وجود داشت؛ برخی نکاتی که از سوی وی مطرح می‌شد همانند نکاتی که در رابطه با مرحوم مجلسی مطرح کرد، این گونه تلقی می‌شد که تمام روحانیت را زیر سوال می‌برد؛ در حالی که وی روحانیونی که اهل مبارزه نبودند را بیشتر مورد انتقاد قرار می‌داد.زمانی که مرحوم شهید محمد منتظری تمام کتاب‌های شریعتی را به حضرت امام (ره) دادند و ایشان مورد مطالعه قرار دادند، حضرت امام (ره) از نوع برخورد شریعتی با مرحوم مجلسی در زمان صفویه اظهار ناراحتی کرده بودند؛ شریعتی هر کسی را که شاهان سابق را به نوعی تائید می‌کردند، مورد نقد قرار داده است که مرحوم مجلسی نیز از جمله این افراد هستند. شناسنامه: نکته حضرت امام (ره) در این مورد چه بود؟جنتی: نکته حضرت امام (ره) این بود که شخصیت مرحوم مجلسی شخصیتی والا و وارسته بود و خدمات وی به اسلام و تشیع بسیار ارزنده است؛ این شخصیت از سوی شریعتی در بحث تشیع صفوی و تشیع علوی مورد نقد قرار گرفته است. شناسنامه: بعد از فوت مرحوم شریعتی، آقای ابراهیم یزدی برای دانشجویان خارج از کشور پیامی از حضرت امام (ره) بگیرد و تلاش داشت حضرت امام (ره) شریعتی را شهید خطاب کند که حضرت امام (ره) این کار را انجام ندادند؛ شما هم در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید نقدی کردید اگر این کار انجام می‌شد اثر بهتری می گذاشت.جنتی: نقد که نبود، ایشان در پیامشان فقد شریعتی یاد کرده بودند و این در بین دانشجویان مسلمان اروپا تأثیر منفی گذاشته بود، اثر بدی گذاشته بود آن‌ها می گفتند اگر کسی هم که در راه خدا مهاجرت کرده است و آن جا از دنیا رفته است شهید محسوب می‌‍شود. لذا من عنوان کردم اتحادیه دانشجویان ایرانی مقیم اروپا اندکی از پیام شما دلگیر هستند و انتظار داشتند به عنوان شهادت از مرگ شریعتی یاد می‌کردید؛ حضرت امام (ره) روی ترش کردند و فرمودند مگر من همانند روشنفکرها هستم که بگویم شهادت، شهادت. شهادت شرایطی دارد. شناسنامه: شما هم چیزی نگفتید.جنتی: من جرات نکردم دیگر حرفی بزنم. شناسنامه: چطور شد به فکر مبارزه مسلحانه افتادید؟جنتی: سال ۵۰ که حرکت مسلحانه آغاز شد، در ابتدا توسط چریکی‌های فدایی‌های خلق بود که بزرگ‌ترین عملیات آن‌ها در سیاهکل بود و محکوم به شکست شد که رژیم آن‌ها را محاصره کرد و تعداد زیادی از آن‌ها کشته شدند. مجاهدین خلق نیز از سوی دیگر کار خود را شروع کردند و مبارزه آن‌ها نیز مسلحانه بود.قبل از آن‌ها نیز حزب ملل اسلامی نیز حرکتی مسلحانه را آغاز کرده بودند، که حدود ۵۵ نفر بودند که همه نیز دستگیر شدند. در روحانیت و محیط حوزه این حرکت دیده نمی‌شد؛ در آن زمان به همراه جمعی از دوستان حوزوی به این فکر افتادیم که حرکت مسلحانه‌ای را آغاز کنیم؛ به طور طبیعی به دلیل نداشتن تجربه در این زمینه تلاش می‌کردیم خود را به مجموعه مجاهدین خلق نزدیک سازیم تا از تجربیات آن‌ها بهره ببریم.برادر من که یک بار به دلیل پخش رساله حضرت امام (ره) دستگیر شده بود و ۶ ماه محکوم شده بود در زندان با برخی از این عناصر آشنایی پیدا کرده بود و از آن جا به مجموعه مجاهدین خلق وصل شده بود و هنوز هم عضویت پیدا نکرده بود اما با آن‌ها ارتباط داشت، با آقای عزت‌الله شاهی که بعدا به عزت مطهری اسمش را عوض کرد.یکسری نوشته‌ها و دست‌نوشته‌های مجاهدین خلق را در زمینه اقتصاد، درباره نهج البلاغه و برداشت از قرآن، سوره محمد(ص) را دریافت می‌کردیم و به تدریج به دنبال تهیه سلاح رفتیم. در این گروه شاید یک قبضه سلاح هم بیشتر به دست ما نیامد اما در هر صورت به دنبال این امر بودیم؛ تصور می‌کردیم از طریق مبارزه مسلحانه باید راه را ادامه دهیم. شناسنامه: در ادامه به سمت رفتن به خارج از کشور کشیده شدید؛ برای رفتن به خارج از کشور با آقای رفسنجانی و مقام معظم رهبری مشورت کردید.جنتی: بله؛ در آن شرایط اخوی بنده هم دستگیر شده بودند، برخی از دوستان نیز مانند محمد حسین طارمی دستگیر شده بودند.بعدش آقای محمدی عراقی دستگیر شده بودند و دو سه نفر هم بیشتر از گروه نمانده بودیم. همه دوستان هم پیشنهاد کردند که بروید به خارج از کشور. بهترین گزینه برای ما خروج از کشور بود چرا که سرانجام کسی که دستگیر می‌شد یا اعدام یا حبس ابد بود؛ در نتیجه تصمیم به خروج از کشور گرفتم؛ در آن زمان در ابتدا به ذهن من رسید که با مقام معظم رهبری در این خصوص صحبت کنم و از این ایشان که در مشهد بودند استمداد بطلبم تا ایشان با توجه به آشناهایی که به منطقه سیستان و بلوچستان داشتند یک نفر را معرفی کنند تا کمک کند من به آن طرف مرز بروم که ایشان فرمودند من الان کسی را نمی شناسم. بعد خدمت آقای هاشمی رفسنجانی آمدم که ایشان فردی را معرفی کردند و از طریق آن ما رفتیم زاهدان و از آن جا هم قاچاقی را پیدا کردند ما را به آن طرف مرز بردند. شناسنامه: با شهید محمد منتظری بسیار محشور بودید؛ در مبارزات خارج از کشور نیز در سوریه و لبنان دو نفر اصلی یکی شما بودید و یکی ایشان؛ از ایشان برای ما بگوئید.جنتی: شهید منتظری بعد از یک دوره ۳-۲ ساله زندان، در حوزه به تدریس اقتصاد پرداخت. تعدادی از طلبه‌های جوان هم در دوره ایشان جمع شدند. این که در حوزه اقتصاد تدریس شود امری نو بود؛ ایشان در زندان آموخته بود. بعد هم کتابی را شروع کرد. بعد از شدت گرفتن اوضاع به خارج از کشور رفتند و در نجف مستقر شدند؛ بعد از نجف بلافاصله در سوریه و لبنان بود و گاهی هم به افغانستان، پاکستان و گاهی در حوزه خلیج فارس سفر می‌کرد.عمدتا نیز به فعالیت‌های مبارزاتی مشغول بودند و پیام‌های حضرت امام (ره)، کتاب‌های ایشان، را منتقل می‌کردند و با شخصیت‌های مختلف نیز در تماس بودند. شهریور سال ۵۴ مصادف شد با اختلافات درونی سازمان مجاهدین خلق؛ این اختلافات ایدئولوژیک بود که جمعی از آن‌ها مارکسیست شده بودند و بسیاری از عناصر مسلمان که در داخل سازمان مجاهدین خلق ارتباطشان با سازمان قطع شد و عمدتا به خارج از کشور آمدند و بیشتر به پاکستان می آمدند.تلاش شد این عناصر حفظ شوند و در راه مبارزه قرار گیرند؛ این‌ها از پاکستان به دمشق منتقل می‌شدند که در این میان آن‌ها که پرونده سنگین داشتند آن جا ماندند و ابتدا آموزش‌های نظامی و سیاسی دیدند و بعد هم به تدریج برای افرادی که وضعیت عادی داشتند مربی می‌شدند. شناسنامه: از افراد سرشناس چه کسانی به سوریه و لبنان آمدند؟جنتی: در طول نزدیک به ۴ سال که ما آن جا بودیم بیش از ۶۰ نفر برای آموزش به خارج از کشور آمدند؛ شهید محمد بروجردی از جمله آن ها بود که در جنوب لبنان هم نزدیک مرز اسرائیل که رفتیم ایشان هم بودند. شهید مهدی باکری آمدند، سردار سرلشگر رحیم صفوی به همراه دوستش آقای احمد فضائلی بودند که این دو هم دست پر برگشتند زیرا مقداری اسلحه هم با خود به ایران آوردند، آقای یونسی (وزیر سابق اطلاعات)بودند، آقای غرضی از جمله افرادی بودند که ثابت ماندند و آموزش‌های سیاسی می‌دادند. چون یک قسمت هم آموزش سیاسی بود که در این زمینه آقای غرضی بیشترین نقش را داشتند. شناسنامه: جایی اشاره کردید که با فلسطینی‌ها بده و بستان داشتید به طوری که آن‌ها آموزش‌هایی برای ما می‌گذاشتند و ما هم به نوعی گاهی افرادی را برای آن‌ها به اسرائیل میفرستادیم. از تبادلاتی که بین ایران و فلسطین بود نیز صحبت بفرمائید.جنتی: در اردوگاه‌هایی که فلسطینیان در اطراف دمشق داشتند، آموزش‌ها در آن انجام می شد؛ آموزش تکمیلی که آموزش استفاده از مواد منفجره بود یعنی با استفاده از مواد دسترسی مواد منفجره را می‌ساختند. بیشتر این آموزش‌ها هم در لبنان داده می‌شد. افراد آن جا می آمدند و شرکت می کردند و آموزش می‌دیدند و بر می گشتند.خانم دکتر زهرا پیشگاهی فرد به همراه همسر خود آقای شریف خانی به آن جا آمدند در حالی که بچه شیرخواره‌ای نیز همراهشان بود. تحت آموزش‌های مختلف در سوره لبنان قرار گرفتند و برای ورود به فلسطین اقدام کردند؛ اعلام آمادگی برای ورود به اسرائیل کردند. ما با مقام‌های فلسطینی صحبت کردیم و آن ها پیام‌های لازم و نقشه‌هایی را که لازم بود به داخل منتقل شود دادند و این‌ها بردند این پیام‌ها و بعد از گشت و گذاری هم که داشتند برگشتند شناسنامه: سال ۵۵ با لباس مبدل و پاسپورت کویتی به ایران آمدید؛ در این سفر علاوه بر دیدارها مختلف با افرادی از جمله شهید بهشتی، ازدواج هم کردید؛ ماجرای ازدواج خود را تعریف کنید.جنتی: در سال ۵۵ تصمیم گرفتم برای دریافت کمک‌های مالی و مشورت‌ها به ایران آمدم. البته پاسپورت کویتی نداشتم، پاسپورت یکی از کشورهای حوزه خلج فارس بود؛ آمدیم کویت و از سفارت ایران در این کشور ویزا گرفتم و به عنوان تبعه خارجی وارد ایران شدم و بعد که وارد ایران شدم تغییر لباس داده و به جای لباس عربی لباس عادی خودمان را پوشیدم.در این فرصت با شهید بهشتی، آقای هاشمی رفسنجانی و شهید قدوسی دیدار داشتم که مشورت‌های لازم و کمک‌های مالی را دریافت کردم. مقداری کمک‌های مالی هم نیاز داشتیم که از مرحوم حاج تقی حاج ترخانی گرفتم که از قبل هم با ایشان در ارتباط بودیم.من نمی دانستم که تا چه مدتی در خارج از کشور خواهم ماند و از طرفی علاقه مند بودم که از ایران و با یک ایرانی ازدواج کنم منتهی مشکل این بود که نمی‌توانستم هیچ جا خود را معرفی کنم.با توجه به شناختی که نسبت به برخی دوستان در زمانی که تحت تعقیب بودم، پیدا کردم و در سونقر کلیایی بودند به شهر کرمانشاه بیشتر رو آوردم تا در کرمانشاه موردی را برای ازدواج پیدا کردیم؛ بعد از این که دسترسی پیدا کردیم و برای ازدواج اقدام کردم دیدم که فرد مورد نظر آمادگی هر گونه فداکاری را دارد و همراه من خواهد بود؛ من از اول هم به ایشان گفتم که اگر با من ازدواج کنید ممکن است تا آخر نتوانید به داخل ایران بیایید. قبول کردند اما نمی توانستیم پدر و مادر ایشان توجیه کنیم؛ در نتیجه یکی از دوستان، استاد موسی موسوی که نماینده مقام معظم رهبری در کردستان بودند، در این امر وارد شدند و خواستگاری کردند و هر چه که پدر و مادر دختر می‌گفتند که پدر و مادر ایشان که هستند و این در حالی بود که پدر و مادر من در اسد آباد همدان تبعید بودند، اما گفتند که پدر و مادر ایشان در خارج از کشور هستند و خودم را نیز به عنوان دانشجویی در بیروت معرفی کردیم؛ خانواده همسرم از روی اعتمادی که به آقای موسوی داشتند قبول کردند؛ مراسم عقد در جمع بسیار کوچکی خوانده شد و ما به سرعت از کشور خارج شدیم و بعد همسرم به من ملحق شد.شناسنامه: چند فرزند دارید؟جنتی: ۳ تا فرزند دارم.یک پسر و دو دختر. شناسنامه: کجا به دنیا آمدند؟جنتی: پسر اول من در سال ۵۷ در دمشق به دنیا آمد. شناسنامه: حاج خانم از اوضاع خواستگاری گلایه نمی کنند؟جنتی: نه. در خاطرات من این ماجراها بیان شده است. شناسنامه: بعد از تبعید حضرت امام (ره) به پاریس سفری به لیبی داشتید تا با قذافی ملاقات داشته باشید. در این خصوص توضیحی بفرمائید.جنتی: شهروندان ایرانی در فرانسه در بدو ورود اقامت ۳ ماهه داشتند، ترس این وجود داشت که بعد از ۳ ماه نیز دولت فرانسه به حضرت امام (ره) برای خروج از فرانسه فشار آورد و به طور قانونی می‌توانستند که اخراج کنند؛ باید برای این امر فکری می شد؛ به دلیل این که افکار و سخنان حضرت امام (ره) در دنیا منتشر شده بود امکان این وجود داشت که هیچ کشوری حاضر به اجازه اقامت ایشان در آن کشور نشود.از طرفی بسیاری از کشورها با شاه هم ارتباط داشتند و نمی خواستند روابطشان را به هم بزنند. به این دلیل تصمیم گرفتیم تا با برخی از کشورها صحبت کنیم که من به همراه آقای غرضی تصمیم گرفتیم با مقامات لیبی صحبت کنیم.یک هفته ای برای ملاقات با قذافی ما را معطل کردند؛ در آخرین لحظات بازگشت به فرانسه، در زمانی که در فرودگاه بودیم، اجازه ملاقات داده شد؛ اما ما دیگر مهر خروج از لیبی بر روی پاسبورتمان خورده بود و نمی خواستیم با این وضعیت برویم زیرا همین اتفاق برای امام موسی صدر هم افتاده بود که او را از فرودگاه و زمانی که مهر لیبی بر پاسبورتش خورده بود برگردانده بودند. با نگرانی به ملاقات با قذافی رفتیم چرا که امام موسی صدر در گذشته در آن کشور ناپدید شده بود به خصوص این که مهر خروج از لیبی بر پاسپورت‌های ما خورده بود.این وضعیت بسیار نگران کننده بود و ترس این وجود داشت که به سرنوشت امام موسی صدر دچار شویم؛ ما را به پادگانی که قصر قذافی در آن بود، بردند و بعد از چند لحظه ای قذافی آمد و مسئله مطرح شد؛ قذافی از این ورود حضرت امام (ره) استقبال کرد و گفت اصلا لزومی ندارد که این مدت هم تمام شود ما از همین زمان آمادگی داریم که پذیرای ایشان باشیم. اعلام آمادگی هم کرد که ما هم می توانیم به شما پول و هم اسلحه بدهیم که ما اعلام بی نیازی کردیم و گفتیم احتیاجی نداریم. شناسنامه: از امام موسی صدر چیزی نپرسیدید؟جنتی: نه؛ امکان طرح چنین مسئله ای در آن شرایط وجود نداشت؛ با این گزارش و با خوشحالی به پاریس خدمت حضرت امام (ره) رسیدیم؛ حضرت امام (ره) با بی اعتنایی بیان کردند قذافی قابل اعتماد نیست. تعبیر صحبتشان به این مضمون بود که با طناب قذافی نمی‌شود به چاه رفت. سخن حضرت امام (ره) همانند آب سردی بر بدن ما بود چرا که با تمام تلاش‌هایی که صورت گرفت و سختی‌ها که تحمل شد، با چنین پاسخی از سوی حضرت امام (ره) مواجه شدیم؛ البته حضرت امام (ره) آینده‌ای را می دیدند که بر ما پوشیده بود. شناسنامه: در ابتدای انقلاب رئیس صدا و سیمای خوزستان شدید؛ چطور این پیشنهاد به شما شد؟جنتی: آقای غرضی استاندار خوزستان شده بود. آقای غرضی به شورای سرپرستی آن زمان که آقای دکتر هادی، موسوی خوئینی‌ها و اقای حداد عادل وآقای غضنفرپور بودند پیشنهاد داد که من مدیر صدا و سیمای خوزستان شوم؛ به این دلیل که پدر من نیز در اهواز در دادگاه انقلاب فعالیت می کردند علاقمند به حضور در کنار ایشان بودم، در نتیجه این پیشنهاد را پذیرفتم. شناسنامه: ماجرای نماز جمعه را پدر بزرگوار شما تعریف کردند؛ اعلام از طریق رادیو و تلویزیون از طریق شما انجام شد؟جنتی: بله؛ در زمانی که ایشان می‌خواستند نماز جمعه را در دانشگاه برگزار کنند خبر رسید که گروه‌های چپ و مارکسیست‌ها در دانشگاه سنگر بندی کردند تا نمازگزاران را مورد هجوم قرار دهند؛ نزدیک به زمان ظهر بود که مستقیم به استودیو رفتم.شناسنامه: خودتان پشت میکروفن رفتید؟جنتی: بله،این امر را اعلام کردم و از مردم خواستم در دانشگاه حضور پیدا کنند و با این افراد مقابله کنند؛ جمعیت بسیار عظیمی به سوی دانشگاه به راه افتادند؛ با حضور مردم اقدام آن‌ها ناموفق شد و افراد فرار کردند. شناسنامه: بعد از این عضو شورای سرپرستی صدا و سیما شدید؛ شما از طرف شهید بهشتی، از طرف شورای عالی قضایی به همراه اقای شیبانی معرفی شدید. دکتر حسن روحانی از مجلس و آقای غفاری و طارمی هم از دولت. در دیداری که با حضرت امام (ره) داشتید، ایشان به طور ویژه در زمینه موسیقی به شما تذکر می دهند که نظارت و توجه ویژه داشته باشید. که شما ذکر کرده بودید شاید امام نظر خاصی هم داشتند اما امام می‌فرمودند که صدای علمای بلاد درنیاید. در این خصوص صحبت کنید.جنتی: این سوالی بود که از سوی ما مطرح شد؛ مسئله موسیقی از جمله مسائلی بود که در ابتدای انقلاب بسیار مطرح بود؛ امام (ره) حدود این مسئله را مطرح نکردند ولیکن اذعان داشتند که به گونه ایی عمل نشود که سر و صدای علمای بلاد برخیزد. شناسنامه: حتی یک جا بیان کردید که یک میان برنامه پخش کردید که کمی موسیقی‌اش تند بوده سریع حاج احمد آقا زنگ زدند.جنتی: بله. معلوم بود که امام(ره) برنامه‌ها را رصد می‌کردند.حالا با این اوضاع فکر می کنید آن زمان که شما در شورای سرپرستی بودید کسی جرأت داشت درباره تک خوانی زنان با حضور امام و با این تأکیدات امام(ره)حرف بزند و چیزی پخش کند؟جنتی: آن زمان اصلا چنین بحثی مطرح نبود. به ذهن هم نمی‌آمد کسی بیاید و چنین چیزی را مطرح کند. شناسنامه: الان چه طور است که علی آقای جنتی می گویند تک خوانی زنان اگر مفسده‌ای نداشته باشد ایراد ندارد، با توجه به این که این تجربیاتی که شما دارید هرکسی ندارد. بالاخره شما از زبان امام شنیدید حتی می‌گویید شاید امام خودشان هم نظراتی داشته‌اند اما برای این که صدای علما درنیاید گفته‌اند این کارها نشود. چه طور شما در سال ۹۲ این حرف را می‌زنید؟جنتی: اینجا هم که من مستقیما انگیزه‌ای برای بیان این مطلب نداشتم. بعد هم دیگر ما به دلیل برخی از همین ملاحظات اصلا تا به حال اجازه تک خوانی به خانم‌ها در جمع آقایان که مطلقا داده نشده است. به هیچ وجه در این یک سال و اندی علی رغم شایعاتی که انجام شده اجازه داده نشده است. دو مورد گروه‌های خانم ها بوده است که در بین آن نیز خواننده زن بوده است فقط این دو مورد برای خانم‌ها اجرا شده است. شناسنامه: یعنی اصلا برای غیرخانم‌ها اجرا نشده است؟جنتی: نخیر اجرا نشده. شناسنامه: سال ۶۶-۶۳ استاندار خوزستان شدید؛ در زمانی که جنگ بود پذیرش این مسئولیت بسیار سخت بود؛ این مسئولیت را به دلیل دوستی با آقای ناطق پذیرفتید؟جنتی: با آقای ناطق رفاقت و روابط دوستانه داشتیم و ایشان نسبت به من محبت داشتند ولیکن با توجه به شناخت من نسبت به استان خوزستان و آمادگی برای حضور در منطقه جنگی و کمکی در جهت پشتیبانی از جبهه این مسئولیت را پذیرفتم؛ این مسئولیت بسیار سنگین بود؛ از طرفی همانند باقی استانداران کشور باید مسائل و مشکلات مردم استان را حل می کردیم در کنار این نیز جایی بود که منطقه جنگی بود و از این استان جنگ آغاز شده بود.بمباران های زیادی که می شد. برخی از شهرها مانند دزفول مرتب بمباران می شد و باید از نزدیک می‌رفتیم و تفقدی از آسیب دیدگان صورت می گرفت. خود رزمندگان مرتب مکان‌هایی را برای فعالیت خود می‌خواستند. شناسنامه: نخستین تجربه شما در زمینه وزارت ارشاد بعد از پایان استانداری خراسان معاون بین الملل وزارت ارشاد بود؛ در زمان آقای خاتمی بود؟جنتی: نه؛ در زمان آقای لاریجانی بود؛ در ابتدای حضور آقای لاریجانی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی من به عنوان معاون بین الملل شروع به کار کردم. شناسنامه: در وزارت ارشاد آقای مهاجرانی نیز همکاری داشتید؟جنتی: بله؛ از سال ۷۱ تا ۷۷ در وزارت ارشاد بودم؛ ۳سال ابتدایی را به عنوان معاون بین الملل وزارت ارشاد فعالیت می‌کردم؛ بر اساس پیشنهادی که خدمت مقام معظم رهبری داده شد، قرار بر این شد تمام دستگاه‌های خارج از کشور که فعالیت فرهنگی دارند مثل مجمع تقریب مذاهب، مثل مجمع اهل بیت، مثل سازمان تبلیغات اسلامی حوزه بین المللی‌شان، با معاونت بین الملل ارشاد یکی شود تا از پراکنده کاری جلوگیری شود.از سال ۷۴ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از ادغام نهادهای مختلف با معاونت بین الملل تشکیل شد؛ از آن زمان که آیت‌الله تسخیری رئیس سازمان شدند من به عنوان قائم مقام و معاون انتشارات تبلیغات سازمان فعالیت می کردم؛ در آن دوره نیز من بیشتر در شورای معاونین وزارت ارشاد شرکت داشتم. شناسنامه: بعد از خارج نشین شدن آقای مهاجرانی با وی در ارتباط بودید؟جنتی: نه؛ به هیچ وجه ارتباط نداشتم.شناسنامه: نظر شما در خصوص وی بعد از این که به خارج رفتند چیست؟جنتی: آقای مهاجرانی در دوره ابتدای فعالیت خود با توجه به توصیه‌های مقام معظم رهبری مسیر را طی می کرد؛ به تدریج آقای مهاجرانی با نوع سیاست‌هایی که در حوزه فرهنگ از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ می شد، زاویه پیدا کرد؛ این امر سبب شد شخص مقام معظم رهبری نسبت به وزارت ارشاد مسئله پیدا کردند؛ در ادامه به تدریج نمایندگان مجلس این زاویه را احساس کردند.شناسنامه: در سال ۷۶ ستاد آقای ناطق یا آقای خاتمی بودید؟جنتی: در ستاد کسی نبودم؛ در روزهای آخر با آقای ناطق نوری همراهی داشتم. شناسنامه: به ایشان رای دادید؟ فکر می کردید رای نیاورند؟جنتی: بله؛ فکر نمی کردم رای نیاورند.شناسنامه: چطور شد که سفیر ایران در کویت شدید؟ مدت طولانی هم بودید. دو دوره.جنتی: بله. با توجه به این که در حوزه بین الملل فعالیت می‌کردم و با وزارت خارجه مانوس بودم، در زمان دکتر کمال خرازی این پیشنهاد به من شد؛ با توجه به آشنایی که از قبل از انقلاب با کویت داشتم این مسئولیت را پذیرفتم و حدود ۴ سال در این مسئولیت در کویت بودم، تا سال ۸۱. که دوره بعدش از سال ۸۵ باز مجددا نزدیک به ۴ سال رفتم.شناسنامه: سال ۸۴ به چه کسی رای دادید؟جنتی: به آقای هاشمی رای دادم. شناسنامه: چطور شد که معاون سیاسی وزارت کشور دولت آقای احمدی نژاد شدید با توجه به این که اصولا کسانی در این پست قرار می گیرند که رای آن‌ها به رئیس جمهور باشد؟جنتی: در آن زمان در ستاد آقای هاشمی فعالیت می کردم؛ اعتقاد قلبی من این است که بعد از انتخابات هر کسی رئیس جمهور شود، چه من به او رای داده باشم و چه نداده باشم، نیاز به وجود من باشد باید کمک کنم؛ در آن زمان آقای پور محمدی به عنوان وزیر کشور انتخاب شد و این پیشنهاد را وی داد و با آقای احمدی نژاد نیز هماهنگ شده بود. چون بر اساس دستور العمل که آقای احمدی‌نژاد ابلاغ کرده بود همه وزرا باید معاونینشان را هماهنگ می کردند ان هم معاون سیاسی که مهم هم بود.بعد که آقای احمدی نژاد فهمید ما با آقای هاشمی همراهی داشتیم بر آقای پور محمدی فشار فوق العاده‌ای وارد کرد که ما را کنار بگذارد؛ آقای پور محمدی تا یک سالی مقاومت کردند ولیکن من راضی به فشار بر آقای پور محمدی نبودم و خود قبول کردم که کنار بروم. شناسنامه: مگر امکان دارد آقای احمدی نژاد از ابتدا خبر نداشته باشد که در ستاد آقای هاشمی فعالیت داشتید؟جنتی: ممکن است اطلاع نداشته باشند؛ به هر حال بعد از انتصاب ما حساسیت نسبت به ما ایجاد شد در حالی که طول آن مدت، تمام سخنرانی‌های من دفاع از مواضع دولت بوده است.شناسنامه: دوباره به کویت رفتید؛ گفته می‌شود در سیستم وزارت خارجه مرسوم نیست که سفیری که دو دوره یک جا بوده دوباره دور سوم بفرستند. اما شما را فرستادند.جنتی: اکنون این گونه نیست البته ما خیلی کارهای خلاف عرف بین المللی انجام می دهیم که یکی نیز این امر است که تعدادی از سفرا دو یا سه بار به یک ماموریت در کشور فرستاده شدند؛ ممکن است یک نفر به عنوان کارشناس یا نفر دوم در یک کشوری باشد و در دوره بعد به عنوان سفیر برود و هیچ مشکلی هم ندارد و کاملا متعارف است ولی در دوره دوم که قرار شد من بروم آقای احمدی نژاد اصرار بر رفتن من به کویت بود؛ در حالی که با توجه به اشرافی که به برخی دیگر از کشورهای حوزه خلیج فارس داشتم، با اصرار آقای احمدی نژاد به کویت رفتم. شناسنامه: سال ۸۸ نیز کویت بودید؟جنتی: بله؛ تا سال ۸۹ کویت بودم. شناسنامه: در انتخابات ۸۸ به چه کسی رای دادید؟جنتی: در این انتخابات رای مخفی بود؛ قرار بود رای‌ها عنوان نشود.شناسنامه: در باقی انتخابات نیز رای مخفی بود ولی بیان کردید.جنتی: به آقای احمدی نژاد رای ندادیم. شناسنامه: فتنه بزرگ سال ۸۸ شما را هم نگران کرد؟جنتی: اخباری از گوشه و کنار دنیا می شنیدیم که در مقابل سفارت خانه‌ها تجمع کردند؛ در مقابل سفارت خانه ایران در کویت نیز این تجمع وجود داشت؛ ما چند روز درگیر این وضعیت بودیم و همواره با مقامات امنیتی در تماس بودیم که افرادی که اعتراضی دارند نیایند به سفارت نزدیک شوند. پلیس کویت نیز همکاری و هماهنگی لازم را داشت.در انتخابات آن دوره از بین ۱۹ هزار نفر ایرانی که در کویت بودند و در این انتخابات شرکت کردند ۱۱ هزار نفر به اقای احمدی نژاد رای دادند؛ به هر حال افرادی که آقای موسوی رای داده بودند معترض بودند. شناسنامه: به دلیل ارتباطی که در گذشته با آقای موسوی داشتید تلاشی برای آرام کردن فضا نکردید؟جنتی: ارتباطی با داخل کشور به آن معنا نداشتیم. شناسنامه: در سال ۸۹ خبری مبنی بر کشف شبکه جاسوسی ایران در کویت منتشر شد؛ هم زمان با پایان دوره سفارت شما بود؛ این مرتبط با دوره سفیری شما بود؟جنتی: ارتباطی نداشت. خبرهایی که در ویکی پدیا در خصوص زندگی نامه من وجود دارد به اشتباه نوشتند که من را بازگرداندند؛ اصلا این گونه نبوده است؛ ماموریت‌های من معمولا در دوره‌های اخیر در وزارت خارجه ۳ ساله بوده است و گاهی بر حسب انتخاب فرد جایگزین تمدید می‌شد؛ من مدت ۶، ۷ ماه هم مدتم را آقای متکی تمدید کرده بودند. شناسنامه: آن جریان شبکه جاسوسی چه بود؟جنتی: این معمولا جریاناتی هستند که تلاش دارند دولت کویت را بترسانند که ایران دارد در آن جا دخالت می‌کند ؛ تا کنون چندین بار اتفاق افتاده است که برخی اتباع خود را بازداشت می‌کنند و بعد عنوان می‌کنند با برخی عناصر در داخل ایران مرتبط بودند و جاسوس هستند؛ کویت مطبوعاتی دارد که همواره مخالف ایران قلم می‌زدند و این مطبوعات به این قضایا دامن می‌زدند؛ تا امروز نیز تمام موارد ثابت شده است که ایران دخالتی نداشته است؛ مقامات کویتی نیز به این امر اعتراف دارند. شناسنامه: چه شد که آقای روحانی شما را برای این سمت انتخاب کرد؟جنتی: زمانی که آقای روحانی به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند و به دنبال انتخاب اعضای کابینه خود بودند، افراد متعددی برای وزارت خانه‌های مختلف از جمله وزارت ارشاد مطرح بودند؛ به دلیل این که ۱۲-۱۰ سال در وزارت امور خارجه فعالیت می کردم، علاقه داشتم به عنوان یک کارمند یا مدیر در وزارت امور خارجه ادامه فعالیت کنم با این که بازنشسته بودم و در مرکز تحقیقات کار پژوهشی و تحقیقاتی آن هم در حوزه سیاست خارجه به خصوص خاورمیانه و کشورهای عربی انجام می‌دادم.در نهایت اقای روحانی بعد از بررسی‌های مختلف با افراد متعدد به من وزارت ارشاد را پیشنهاد کردند و من نیز به شدت ابا و امتناع داشتم چرا که کم و بیش با مشکلات و حاشیه های این وزارت خانه آشنا بودم؛ آقای روحانی بر پذیرش این سمت از سوی من اصرار فوق العاده داشتند.به آقای روحانی گفتم که حاضر به پذیرش مسئولیت در برخی وزارت‌خانه‌های دیگر هستم. شناسنامه: کجاها را گفتید؟جنتی: مثلا وزارت کشور ولیکن آمادگی برای حضور در وزارت ارشاد نداشتم ولیکن تنها گزینه آقای روحانی بعد از بررسی‌ها من بودم. شناسنامه: قبل از شما با چه کسانی در خصوص پذیرش این مسئولیت صحبت شد؟جنتی: با افراد دیگری صحبت شده بود، شاید ضرورت نداشته باشد در این برنامه عنوان شود. شناسنامه: ارتباط با مجلس چگونه است؟جنتی: ارتباط ما خوب است و مشکلی با مجلس نداریم. شناسنامه: یعنی ارتباط آن‌ها خوب نیست؟جنتی: نه؛ برخی از دوستان در مجلس بر برخی نکات بحث دارند که همواره اعلام آمادگی کردیم و به کرات در کمیسیون فرهنگی حضور یافتیم. شناسنامه: برخی از روزنامه‌ها که حالا طرفداران و هم نظر با دولت هستند، هر از چند گاهی بحث استیضاح شما را کلید می‌زنند؛ قصد دارند شما را از موضع استیضاح دور نگه دارند یا می‌خواهند وضعیت مجلس و دولت را تیره نشان دهند.جنتی: از هدف آن‌ها اطلاع ندارم؛ بالاخره بر اساس برخی اظهارات این امر را بیان می کنند؛ اخیرا یکی از نمایندگان مجلس اظهار کرده بودند که قرار است فردا استیضاح فلانی را تقدیم هیات رئیسه کنیم؛ این امر منشا پرداختن برخی مطبوعات به این مطلب شده بود. حالا یکی بیاید بگوید امضاکنندگان به حد نصاب رسیده است یکی بگوید نرسیده. یکی بگوید مطرح نیست. شناسنامه: آیا دفاع و اشاعه ارزش‌های انقلاب را در برنامه خود دارید؟جنتی: قطعا این گونه است؛ هم در برنامه‌ای که به مجلس ارائه دادم و هم در سخنرانی که در مجلس انجام دادم و هم در تمام اظهارات و مصاحبه‌های خود به این امر اذعان دارم؛ من همواره به این نکته پای فشرده‌ام که نسبت به ارزش‌های انقلاب و باورهای انقلابی خود نگاه عمیق داریم؛ به خصوص در حوزه فرهنگ اعتقاد عمیق دارم که سیاست‌های مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ در بخش های مختلف بیان کردند باید دقیق اجرا کنیم.‌آقای روحانی نیز بر این نکته تاکید دارند که ممکن است مقام معظم رهبری نسبت به برخی از وزارت خانه ها نظر خاصی نداشته باشند ولیکن نسبت به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مساله فرهنگی عنایت خاص دارند بنابراین تمام توجهات ایشان باید مورد توجه قرار گیرد. شناسنامه: چه روش‌هایی را پیش روی دارید؟ زیرا این حرف در مقام صحبت آسان است. شما هم که فرد بسیار باتجربه هستید.جنتی: مقام معظم رهبری این را تبیین کردند؛ ایشان بارها فرموده‌اند که ما جبهه فرهنگی انقلاب داریم که باید از این عناصر مومن و پایبند به ارزش های انقلاب در این زمینه بهره ببریم به خصوص نیروهای جوانی که وارد این صحنه می شوند حالا چه در حوزه سینما چه هنرهای نمایشی این افراد باید از سوی وزارت خانه مورد حمایت قرار گیرند.برخی در آن طرف قرار دارند که ممکن است با انقلاب زاویه داشته باشند، ایشان با این که این افراد کار خود را بکنند بحثی ندارند ولیکن روی این که ما جبهه‌ای را که با انقلاب زاویه دارند حمایت کنیم بحث است. که آن را هم طبق سیاست‌هایی که ایشان ابلاغ می‌کنند دنبال می‌کنیم.ما در حوزه سینما مواردی که در سال ۸۹ مقام معظم رهبری در دیدار با مدیران حوزه سینما مطرح کردند، تمام را به سازمان امور سینمایی ابلاغ کردیم که دقیقا در حوزه‌های متخلف و بخش‌ها عمل کنند؛ در حوزه هنرهای نمایشی همین است. در حوزه کتاب نکاتی که ایشان در طول دو دهه مطرح فرموده‌اند و همه نیز تدوین شده است دقیقا مورد توجه است ممکن است گاهی اشکالی جزئی در کتابی پیدا شود. وقتی در سال ۹۲، شصت و شش هزار عنوان کتاب چاپ می کنیم که بیش از ۵۰ درصد آن چاپ اول هستند ممکن است در ۵ تا کتاب هم مشکلی بوده که از زیر دست ویراستار یا بررسی کننده در برود. این ها به نظرم قابل اغماض است. شناسنامه: به نظر خود در این مدت در این مسیر موفق بودید؟جنتی: اقدامات فوق العاده خوبی صورت گرفته است؛ در حوزه کتاب قبل از ما حدود۴-۳ سال هیئت نظارت بر کتاب نداشتیم؛ در طول این دوره ۲۱ نفر از شخصیت‌های علمی، فرهنگی و فرهیخته به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی و تائید شدند تا در این زمینه شروع به فعالیت کنند.شورای پروانه ساخت فیلم، شورای پروانه نمایش فیلم و در تمام حوزه‌ها افراد اهل نظر تعیین شدند؛ من کار را به اهل آن واگذار کردم همان گونه که در سخنرانی خود در مجلس برای رای اعتماد این امر را متذکر شدم. در حوزه معاونت‌ها و چه در حوزه مدیران معمولا کسانی هستند که هم دارای فکر خاص هستند و هم بدون گرایش خاصی وهم اهل نظر هستند شناسنامه: در جایی اذعان کردید فرهنگ باید از مسائل سیاسی و امنیتی جدا شود؛ می‌دانید که عرصه نظامی و امنیتی در عرصه فرهنگی متمرکز شدند و در این زمینه فعالیت می‌کنند؛ صحبت شما را چگونه می‌توان معنا کرد؟جنتی: به یاد ندارم چنین تعبیری کرده باشم. من هیچ جا یادم نمی‌آید. اما این که نباید به مسئله فرهنگ نباید نگاه امنیتی داشته باشیم را بیان کردم؛ باید بر اساس معیارهای ارزشی که مسئله فرهنگ دارد به این مسئله نظر شود.شناسنامه: تا چه میزان به تهاجم فرهنگی معتقد هستید؟جنتی: در سخنرانی خود در مجلس در جریان رای اعتماد داشتم این مسئله را مطرح کردم؛ تهاجم فرهنگی را یک توهم نمی‌دانیم بلکه یک واقعیت است. مقام معظم رهبری نیز بیش از دو دهه بر این مسئله تاکید دارند؛ این امر جزء باورهای ما است و امری است که به آن عمل می شود و به دنبال مقابله با آن هستیم.در طی این مدت کتاب‌های بسیاری برای مجوز انتشار وارد شدند که احساس کردیم در این چارچوب می گنجد، در نتیجه مجوز چاپ به آن‌ها داده نشد. شناسنامه: در خصوص ممیزی کتاب دو نقل قول متفاوت از شما عنوان شده است؛ ممیزی قبل از نشر باید به ممیزی بعد از نشر منتقل شود و بعد از چند روز عنوان کردید بردن ممیزی به بعد از نشر صلاح نیست؛ کدام یک از این دو نظر اشتباه بوده است؟جنتی: گفته نشده است صلاح نیست. در ابتدای ورودم به وزارت ارشاد بر اساس بعضی از اظهارنظرهایی که آقای روحانی هم در دوران مبارزات انتخاباتی‌شان داشتند من بیان کردم ممیزی قبل از نشر را می توانیم حذف کنیم و به دست ناشرین سپرده شود؛ ناشرین بر اساس قوانین نشر ممیزی کنند؛ بعد از نشر در وزارت ارشاد ممیزی شود؛ فرد به دلیل آگاه بودن از قوانین رعایت ضوابط را انجام می دهد تا بعد از چاپ از سوی وزارت ارشاد گفته نشود فلان صفحه حذف شود و فلان قسمت باید تغییر کندو ناشران این امر را نپذیرفتند و برخی اذعان داشتند که وزارت ارشاد قصد دارد سانسور را از خود به ناشران منتقل کند؛ در نتیجه ما خود طبق ضوابط نشر خودمان وظیفه داریم این کار را بکنیم . و هیئت نظارت که ما به شورای انقلاب فرهنگی معرفی کردیم برای این بود این وظیفه را انجام دهد. بعد از ۲ ماه اعلام کردیم تمام ضوابط ممیزی نشر را قبول داریم و بر طبق قانون اعمال می کنیم و تا کنون نیز به این نحو اعمال شده است. شناسنامه: راه حل همان راه حل قدیمی است که انجام میشود؟جنتی: بله؛ همان راه حلی که در گذشته انجام می شد؛ البته هیات نظارت بر کتاب مباحثی را درون خود داشتند؛ باید به برخی از نهادها که شناخته شده هستند، مجوز داده شود تا خودشان اگر شورای کتاب دارند که مورد اعتماد هستند آن شورا اگر تصویب کرد تصویب وزارت ارشاد تلقی شود. شناسنامه: چندین بار از فهرست ممنوع القلم‌ها صحبت کردید در دوره دولت قبل. معاون فرهنگی شما اعلام کرده است سند مکتوبی در این زمینه وجود ندارد و این امر شفاهی بوده است؛ این اذعان درست است؟جنتی: منظور از مکتوب این است که جایی نوشته نشده است که لیست کرده باشند بگویند این مثلا ۷۰، ۸۰ تا آدم هر چه کتاب آوردند نباید بپذیریم. چنین لیستی نبوده است. ما آن را که بحث کردیم گفتیم بله ما آن را قبول داریم یک سری از افراد هستند که این ها آدم‌های بدنام و وابسته به رژیم گذشته هستند و شخصیت‌هایی هستند که مورد تأیید نیستند اما این که شما بیایید یک مجموعه را فقط به خاطر اسمش رد کنیم مورد قبول نیست کتاب را بررسی می کنیم؛ اگر محتوا مورد قبول ما باشد، تائید می شود. شناسنامه: الان مثلا داریم کسانی را که بر اساس ضوابط، نهادهای امنیتی این افراد را به شما ابلاغ کرده باشند جنتی: بله؛ وجود دارد. منتهی سیاست کلی این است که محتوای کتاب بررسی شود لذا بسیاری از کتاب هایی که در گذشته تنها به دلیل نام مولف یا ناشر رد شده بود، مورد بررسی قرار گرفت و برخی با اصلاحات و برخی بدون اصلاحات مورد تائید قرار گرفته است و اجازه چاپ داده شده است. شناسنامه: مجوز به دفن دو فردی که موسیقی زیرزمینی کار می‌کردند در دوره شما خبرساز شد؛ ماجرا چه بود؟جنتی: بارها در این باره توضیح دادیم ولیکن برخی هم چنان بر حرف خود پافشاری می کنند؛ دو فرد این گروه برادر بودند که با فرد ثالثی گروه موسیقی تشکیل دادند و نام گروه را سگ‌های زرد گذاشتند؛ اختلافاتی با هم پیدا کردند و نفر ثالث به این دو نفر تیراندازی کرده بود و این دو برادر را کشته بود.بحث انتقال جنازه این دو به ایران مطرح شد. نهاد غیر دولتی در خارج کشور تحت عنوان انجمن قربانیان خشونت هزینه حمل جنازه این افراد را پرداخت کرده بود و به ایران آوردند؛ ما را متهم کردند که ۱۰۰ هزار دلار برای حمل این جنازه‌ها به ایران هزینه کردیم که ما از این امر بی خبر بودیم.در دوران وزرای گذشته توافقی با شهرداری تهران شده بود مبنی بر این که قطعه ای به هنرمندان اختصاص داده شود؛ این که چه کسانی هنرمند شناخته می شود و باید در این قطعه دفن شود شورای شهر با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هماهنگ می کردند؛ این افراد را از وزارت ارشاد استعلام کردند.این افراد قربانی خشونت بودند و والدین این دو مقتول از افراد مورد تائید وزارت ارشاد و سینماگر بودند،اعلام شد می توانند در قطعه هنرمندان دفن شوند؛ دخالتی دیگری در این داستان نداشتیم و باقی سخنان اتهامات ناروا است. شناسنامه: پس صدور مجوز دفن آن‌ها در قطعه هنرمندان بیشتر به خاطر پدر آن‌ها بود؟جنتی: خود این خانواده هنرمند بوده است و این که داغدیده بودند، در نتیجه مجوز دفن این جنازه در قطعه هنرمندان صادر شد. شناسنامه: این که از پدر شما در برخی محافل و مطبوعات نوشته می‌شود، چه حسی پیدا می کنید؟جنتی: خود ایشان معمولا با سعه صدر برخورد می‌کنند. من از این جهت که پدر من است ناراحت می شوم. با این که واکنشی نشان نمی دهم ولیکن آدمی بر اساس علایق عاطفی خود دوست ندارد درباره پدر و یا برادرش از این صحبت ها بشنود. شناسنامه: تا چه اندازه با پدر اختلاف نظر دارید؟جنتی: بسیار اندک؛ برخی گمان می کنند اختلاف سلیقه ما بسیار است ولیکن در واقعیت این گونه نیست؛ گاهی در برخی مسائل سیاسی اختلاف نظر وجود داشته است، مربوط به الان هم نیست مثلا در دو دهه گذشته ممکن است اختلافاتی وجود داشته است. در کمال احترامی که من نسبت به پدر دارم و محبتی که پدر نسبت به من دارند این اختلاف نظر وجود داشت.شناسنامه: چه اندازه پدر را دوست دارید؟جنتی: این واضح است؛ جدای از این که پدر بنده است، از نظر معنوی مربی من هستند؛ اگر چیزی داشته باشم بخش عمده آن مرهون تربیت پدر است؛ زهد، تقوا، ورع و ساده زیستی و خصلت‌های والای اخلاقی ایشان برای من قابل لمس و مشاهده است بنابراین برای ایشان احترام بسیاری قائل هستم با توجه به این که اختلاف سلیقه هایی در برخی مسائل سیاسی یا فرهنگی وجود دارد. شناسنامه: آخرین توصیه ایشان به شما چه بود؟جنتی: به یاد ندارم؛ شاید زمانی به من گفتند به گونه ای عمل نکنید که بهانه دست کسی بدهید؛ این نکته ای بود که به یاد دارم به من گوشزد کردند. شناسنامه: پدر بزرگوارتان اذعان داشتند در بحث های شما و پدر، والده از ما طرفداری می‌کنند.جنتی: ما به طور مرتب هفته ای یک بار خدمت پدر می رسیم و مباحث مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... مطرح می‌شود. شناسنامه: تلاشی برای بازگشت اخوی به مسیر انجام دادید؟جنتی: بله؛ در دومین دفعه دستگیری و ورود به زندان، به عنوان عضو سازمان مجاهدین خلق دستگیر شد؛ در زندان عملا همراه این سازمان بود، وقتی او از اعضای سازمان فاصله گرفته بود حتی زندانیان وی را بایکوت کرده بودند ؛ این طور هم برای او می‌شد زندان در زندان. بعد از آزاد شدن از زندان، او را به عنوان عضوی از سازمان مجاهدین خلق می شناختند که تفکر آن‌ها را دنبال می کرد.در اواخر ۵۷ و بعد سال ۵۸ با وی رفت و آمد داشتم، یک مدت هم که بیشتر در اصفهان بود و در یک دوره کاندید سازمان مجاهدین خلق بود؛ کاندید جنبش مجاهدین بحث می کردم با ایشان منتهی روش وی و برخی دوستان ما که بعد به این سازمان پیوستند، این بود که بعد از بحث طولانی مدت پاسخی از سوی آن ها نمی شنیدید؛ برادر من نیز این گونه بود؛ اصولا استدلالی نداشتند و پاسخی نمی دادند. در قم مثلا از جمله افرادی که با من هم پرونده بود و جز گروهی بود که تشکیل داده بودیم، او هم زندان بود و بعد پیروزی انقلاب آزاد شد. یک بار در قم با ایشان صحبت کردم و گفتم در خارج زندان این حوادث گذشته مجاهدین خلق این برخوردها را داشتند اخرش گفت فرمایشی ندارید و رفت. شناسنامه: ایشان از شما کوچکتر بودند؟جنتی: حدود سه سال کوچکتر بودند.
کد خبر: ۴۸۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۶

امروز بر همگان واضح شده است که هدف از ايجاد گروه داعش ايجاد اختلاف بين فرق اسلامي و فراموش کردن مسئله ي اصلي اسلام يعني آزادي فلسطين از دست رژيم سفاک و کافر صهيونيستي است
کد خبر: ۴۸۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۴

تظاهرات کنندگان مصری در جریان تظاهرات امروز با محکوم کردن اقدام اخیر دولت در ایجاد منطقه حائل در مرز رفح با غزه اعلام کردند که این اقدام کودتای نظامی است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : طرفداران "محمد مرسی" رئیس جمهور برکنار شده مصر تظاهراتی را در خیابان "قصرالعینی" نزدیک میدان تحریر برگزار کرده و به اقدام اخیر ارتش در آواره کردن مردم رفح برای ایجاد منطقه حائل اعتراض کرده و این اقدام را "کودتای نظامی" توصیف کردند. تظاهرات کنندگان شعارهایی را سر دادند که طی آن اقدامات نظام مصر و وزارت کشور را محکوم کردند. ائتلاف ملی برای حمایت از مشروعیت و رد کودتا، از طرفداران خود خواسته تا روز جمعه تظاهرات خود را به مدت یک هفته علیه نظام و با شعار "ارتش سینا را می‌فروشد"، برگزار کند.   طرفداران مرسی همچنین در تظاهرات خود در خیابان سودان پرچم اسرائیل را به آتش کشاندند. تظاهرات کنندگان در این تظاهرات اعلام کردند که دولت کنونی در راستای منافع یهود فعالیت می‌کند. مشارکت‌کنندگان در این تظاهرات فریاد می‌زدند که "دولت نظامی ننگ و خیانت است" و خون شهیدان را فراموش نخواهیم کرد. تظاهرات کنندگان همچنین حمایت خود را در دفاع از قبله اول مسلمانان اعلام و تجاوزات رژیم صهیونیستی در مسجدالاقصی را محکوم کردند.منبع: تسنیم
کد خبر: ۴۷۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۹

با توجه به اینکه امروزه فست فودها یکی از رایج ترین غذاها بین مردم شده اند،مصرف این گونه غذاها به دلیل محتوای بالای چربی که عمدتاً هم چربی های اشباع می باشند برای قلب و عروق بسیار خطرناک است و می تواند باعث افزایش کلسترول خون شود
کد خبر: ۴۵۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۵

کاخ سفید فیلم کوتاهی از ورود اوباما را بر روی اینستاگرام قرار داد و همین اقدام گاف رئیس‌جمهوری آمریکا را که هیچ عکاسی نشان نداده بود، فاش کرد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :  انتشار فیلم کوتاهی از ورود اوباما به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل و احترام نظامی وی به افسران با لیوان چای جنجالی شد. به گزارش روزنامه دیلی میل، باراک اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا روز سه‌شنبه برای سخنرانی در نشست تغییرات جوی و حضور در نشست سوریه وارد نیویورک شد تا در مجمع عمومی سازمان ملل شرکت کند. زمانی که اوباما حوالی ظهر به وقت نیویورک از هلی‌کوپترش خارج شد، با احترام نظامی دو افسر نیروی دریایی روبه رو شد و وظیفه داشت که به عنوان فرمانده کل قوا، به احترام آنها پاسخ نظامی دهد اما وی در حالی که یک لیوان سفید رنگ چای در دست داشت، دست خود را به نشانه احترام در کنار سر خود قرار داد. این اقدام نقض قوانین نظامی محسوب می‌شود و با واکنش طرفداران ، کهنه‌سربازان و نیروهای نظامی آمریکا مواجه شد.                                                                                         کاخ سفید فیلم کوتاهی از ورود اوباما را بر روی اینستاگرام قرار داد و همین اقدام گاف رئیس‌جمهوری آمریکا را که هیچ عکاسی نشان نداده بود، فاش کرد. اوباما به چای خوردن مشهور است؛ مخصوصا در سفر و قبل از سخنرانی‌هایش. با این حال ادای احترام نصفه و نیمه وی باعث خجالت کاخ سفید شد چرا که احترام نظامی به پرسنل ارتش برای رئیس‌جمهوری آمریکا تا زمانی که این سمت را در اختیار دارد و فرمانده ارشد پنتاگون محسوب می‌شود، ضروری است. منبع/ایسنا
کد خبر: ۴۴۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳

حضرت حجت‌الاسلام محمدرضا ميرتاج‌الديني، معاون پارلماني دولت دهم بر اين باور است كه هنوز مردم مي‌خواهند احمدي‌نژاد برگردد و اعتقاد دارد كه مجلس بعدي مجلس اصولگرايان است و طيف اصولگريان هم جبهه پايداري را تنها نمي‌گذارند. وی معتقد است كه دولت يازدهم درك كرد كه مردم به دولت قبل تعصب دارند و براي همين بود كه انتقادات خود به دولت قبل را متوقف كرد و به راهكارهايي براي تحقق وعده‌هاي خود انديشيد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : مشروح گفت‌وگو ميرتاج الديني با«آرمان»را در ذيل مي‌خوانيد:  با توجه به اينكه يكسال و يك ماه از آغاز فعاليت دولت تدبير واميد مي‌گذرد، عملكرد اين دولت را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ با توجه به سابقه كاري كه در مجلس و دولت داشتم عملكرد يكسال را براي ارزيابي كافي نمي‌دانم. در يك سال طليعه حركتي دولت مشخص مي‌شود، بنابراين نبايد انتظار كارهاي عملياتي اثربخش را از يك دولت در سال اول فعاليتش داشته باشيم بلكه رويكردها، جهت‌گيري‌ها، برنامه‌ريزي‌ها بيشتر در اين يك سال معلوم مي‌شود. باز زماني يك سال زمان كافي براي اظهارنظر به عملكرد دولت نيست.  با توجه به اينكه به جهت‌گيري و برنامه‌ريزي‌هاي دولت اشاره كرديد، فكر مي‌كنيد اين دولت توانست در همين مسير گام‌هاي خوبي بردارد؟ اگر بخواهم به اين سوال به نحو ديگري پاسخ بدهم، بايد بگويم كه تا اندازه‌اي جهت‌گيري‌ها و رويكردهاي دولت در اين يكسال مشخص شده است. عملكرد دولت در اين مدت كه كارخود را آغاز كرده است به صورت نسبي ديدم؛ دولت آقاي روحاني با يك رويكرد نقادي تمام عيار نسبت به دولت قبلي بروز و ظهور داشت و به نوعي مي‌خواستند همه آنچه را كه دولت قبلي انجام داده بود را زير تيغ نقد خودشان قرار دهند.   به هر حال آنچه تحويل دولت يازدهم شد ماحصل عملكرد دولت قبل بود كه بايد به اطلاع جامعه مي‌رسيد. اينطور چرا نمي‌گوييد كه به دليل ورود مديران و مسئولان جديد به دستگاه‌ها و نهادها، طبيعي است كه وضعيت موجود را بررسي ‌كنند و گزارش‌هايي به دولت و شخص آقاي رئيس‌جمهور بدهند كه متاسفانه همه اين گزارش‌ها، اظهارنظرها با رويكرد انتقادي بود. بر‌اين اعتقاد هستم که عملكرد دولت يازدهم در اين بخش، يك جهت‌گيري ناقص بود و درست نبود چرا كه هر دولتي كه بر سر كار مي‌آيد بايد همت خود را معطوف به اين امر كند كه مشكلات جامعه و مردم را حل كند و آثار خوبي از خود به جاي بگذارد. اينكه يك نفر بيايد همه اقدامات و فعاليت‌هاي دولت قبل از خودش را نفي كند، رويكرد درستي نيست بلكه بايد با اين جهت پيش برويم كه كارهاي و اقدامات مثبتي در گذشته انجام شده و مثلا اين اقدامات بزرگ هم بوده است البته حالا قرار نيست وارد ارزيابي دولت قبلي ‌شويم. اين موضوع را هم لازم است مطرح كنم كه در كارهاي بزرگ، اشتباهاتي هم رخ مي‌دهد و نواقصي هم پيش مي‌آيد. ما اگر اشتباهات و نواقص را در كنار كارهايي كه انجام شده است بيان كنيم، مردم بيشتر مي‌پذيرند تا اينكه تنها بخواهيم نفي كنيم. بنابراين اين رويكرد در ماه‌هاي اول دولت يازدهم بيشتر بود كه شاهد بوديم اين انتقادها در جامعه پس زده شد و جواب نداد كه حتي دولت از نيمه دوم سال اول رويكردش عوض شد.  منظورتان از تغيير رويكرد دولت چيست؟ يعني دولت و رئيس‌جمهور به سمتي رفتند كه كارها و اقدامات خودشان را عنوان كنند. دولت در شش ماه اول كاري خود نمي‌توانست گزارشي از كارهايش ارائه بدهد به همين دليل انتقاد از دولت قبل را پيش روي خود قرار داد حتي در گزارش صد روزه آقاي رئيس‌جمهور همين جهت‌گيري و رويكردها ديده مي‌شد يعني تمام آن، نقد دولت گذشته بود و در جامعه هم انتقادهاي زيادي به اين مساله وارد شد بنابراين از نيمه دوم سال گذشته يعني در يك سال اول دولت، جهت‌گيري دولت يك مقدار اصلاح شد و دولتمردان و رئيس‌جمهور به ميزاني از كارهاي خودشان گفتند و البته انتقاد بطور كامل قطع نشد و در بخش‌هايي باز هم انتقاد كردند.  فكر نمي‌كنيد دولت قبل جاي نقد داشت؟ من اين موضوع را نفي نكردم املاي نانوشته غلط ندارد. دولتي 8 سال روي كار باشد حتما جاي نقد دارد. بعضي‌ها همين يك سال عملكرد آقاي روحاني در دولت يازدهم را چقدر نقد مي‌كنند. 4 سال دولت تكميل شود، باز عده‌اي نقد مي‌كنند. كسي كه روي كار است، بطور حتم براي حل مشكلات، فعاليت و تلاش مي‌كند اما همه مشكلات را نمي‌تواند حل كند. نواقصي هم حتما وجود دارد. در زمان آقاي احمدي‌نژاد، شخص رئيس‌جمهور فضاي نقد را باز گذاشته بود و با توجه به اينكه فضا باز بود، نقد دولت‌هاي قبل نسبت به آن دولت كمتر به گوش مي‌رسيد و يكي هم مخالفين و منتقدين دولت‌هاي نهم ودهم بيشتر بودند. باز هم تكرار مي‌كنم كه فضاي نقد در اينجا بازتر بود در حالي كه در گذشته اينچنين نبود. زمان آقاي خاتمي هم يكپارچه دوم خردادي‌ها و اصلاح‌طلب‌ها از رئيس‌جمهور و دولت حمايت مي‌كردند و فقط جريان ارزشي كه آن موقع اصولگرايان بودند و بعدها جبهه اصولگرايان شكل گرفت، انتقاد مي‌كردند اما نسبت به دولت‌هاي نهم ودهم، جريان اصلاح‌طلب مخالف بود، نقد تمام عيار داشت و علاوه بر آن بخش‌ها و طيف‌هايي از داخل جريان اصولگرا دولت‌هاي نهم و دهم را نقد مي‌كردند.  خيلي از تحليل گران سياسي بر اين باور هستند كه آقاي روحاني يك ويرانه را تحويل گرفت. من اين را قبول ندارم براي اينكه آقاي احمدي‌نژاد چندين بار در سال آخر حضورخود در دولت، گزارش‌هاي بسيار جامع و گسترده‌اي ارائه كرد. او هم در ديدار همه مسئولين و كارگزاران با مقام معظم رهبري و هم دو يا سه مورد به تلويزيون آمد و به همه مردم گزارش داد. اگر اين گزارش‌ها را ببينيم و منصفانه نگاه كنيم، در بخش‌هاي مختلف توليد صنعت، فولاد، سيمان، برق، جاده‌سازي، مسكن و... همه اينها معلوم مي‌شود كه دولت‌هاي نهم و دهم حداقل سه تا چهار برابر دولت‌هاي قبلي كار كرده است. چطور كسي مي‌تواند آنقدر غير‌منصفانه قضاوت كند و بگويد ويرانه‌اي را تحويل گرفته است. براي نمونه برق ما از 37 هزار مگاوات به حدود 70 هزار مگا وايت رسيده بود. ما در كشور قطعي برقي نداشتيم، حتي صادرات هم داشتيم؛ اين مي‌شود ويرانه؟ ساخت نزديك 2 ميليون مسكن مهر در دولت‌هاي قبلي برنامه‌ريزي شد و نزديك يك ميليون و سيصد هزار عدد از آنها تمام شده بود. 700 مسكن براي تكميل ماند كه به اين دولت تحويل شد. اگر ما براي هر خانواده متوسط طبقات پايين 4-5 نفر در نظر بگيريم، مشكل مسكن يك ميليون مسكن مهر يعني 5 ميليون نفر و اگر 300 تا هم آنجا حساب كنيم، 6 ميليون و 500 هزار نفر حل شده بود، اين ويرانه است؟ هر دولت بيايد و مشكل مسكن دو ميليون نفر را حل كند، شاهكار انجام داده است اينها مي‌گويند كه ويرانه است. چون هنوز عملكردي از خودشان نداشتند كه به مردم گزارش بدهند، بايد گذشته را نقد مي‌كردند كه اين روش در جامعه جواب نداد چون بالاخره مردم عملكرد دولت را مي‌ديدند. دولتي كه چهار دوره كل كشور را بگردد و كل كابينه را بردارد، ببرد به مناطق دور و نزديك استاني، كار آساني نبود. يك زماني همه متمركز مي‌شدند در مركز كشور و استان‌هاي ديگر هم به دولت توجه داشتند ولي اين رويكرد را آقاي احمدي‌نژاد شروع كرد و دو دوره هم ادامه داد. اگر سال آخر يك سري مشكلات پيش آمد كه اگر آن مشكلات نبود، بيشتر از اين هم مي‌توانست برود. اگر من اينطور بحث مي‌كنم به اين معنا نيست كه بگويم هيچ انتقادي وارد نيست.  اشاره به سفرهاي استاني داشتيد، چرا آقاي احمدي‌نژاد بصورت فله‌اي مصوب‌ و طرح‌هاي عمراني و غير عمراني را تصويب مي‌كرد؟ جواب شما را اينگونه بدهم كه هر چه جلوتر مي‌رويم، قضايا بيشتر روشن مي‌شود اول اين صحبتي كه شما مي‌كنيد، درست نيست. خوشبختانه بعد از يكسال از عمر دولت جديد، قضايا دارد بيشتر روشن مي‌شود. اين حركت حركت مثبت و مقبولي بود كه الان اين دولت هم آغاز كرده است.  چه حركتي؟ آقاي احمدي‌نژاد نخستين جلسه هيات دولت را در مشهد تشكيل داد ولي آقاي روحاني آن را به تاخير انداخت كه در همين سفر من در خبرها شنيدم 190 تصميم درباره استان خراسان گرفتند، اين فله‌اي نيست؟   بهتر از ما مي‌دانيد كه تصميم با تصويب تفاوت دارد. بله مزاح لفظي كه نداريم؛ اسمش را بذاريم تصميم يا مصوبه يك چيز است.  آقاي ميرتاج الديني تصميم و تصويب معنايش متفاوت است. از شما بعيداست اين را مي‌گوييد، من در دولت بودم، در دولت قبلي هم بعدها براي اينكه بحث‌هاي حقوقي بين دولت و مجلس پيش آمده بود، مصوبه را عنوان ديگري مي‌گفتند ولي ماهيت هم يك چيز است. بالاخره تصميم مي‌گيرند كه مثلا جاده‌اي در اين روستا يا در استان اصلاح يا ساخته بشود، يك بيمارستاني ساخته شود، پلي ساخته شود، اينها تصميمات است اسمش را مي‌شود مصوبه گذاشت.  دولت قبلي بدون حضور هيچ كارشناسي و در همان استان مصوبه‌ها را تصويب مي‌كرد؟ خير؛ اينطور نبود. دولت دهم قبل از اينكه به شهري سفر كند، مسائل و مشكلات آنجا را بررسي و حتي جلساتي نيز مي‌گذاشتند. اين صحبت‌هایي كه مي‌شود شانتاژ و فضا‌سازي تبليغاتي بود كه عده‌اي هم عليه دولت آن موقع راه انداخته بودند. من در جريان كار بودم؛ از دو سه ماه قبل كه عزيزان مي‌خواستند به يك استاني بروند، كارها شروع مي‌شد. اول در خود استان، كارگروه‌هاي مختلف معاون عمراني استاندار درگير بودند. در شهرها پيشنهادهاي خودشان را مي‌دانند و بعد اين پيشنهادات به استان مي‌رسيد و در آنجا بررسي مي‌كردند. يكي دوهفته قبل از سفر مي‌آمدند در تهران، جلساتي با حضور معاون اول برگزار مي‌شد و اين پيشنهادات را بررسي مي‌كردند و يك جلساتي هم با حضور نمايندگان مجلس براي همين موضوع تشكيل مي‌شد. من، خودم به عنوان معاون پارلماني آن دولت، از نزديك شاهد بودم كه پيشنهادات را سبك و سنگين مي‌كردند. در نهايت از اين پيشنهادات، برخي را براي هر كدام از وزارتخانه‌ها مي‌گذاشتند و درباره آنها تصميماتي مي‌گرفتند و مي‌آوردند در دولت چون در دولت بايد تصويب مي‌شد. دور آخر سفرها هم مصوبات سفرهاي قبلي را بررسي مي‌كردند و مي‌گفتند وزارت صنعت و معدن، 20 تصميم درباره وزارتخانه شماست كه بايد انجام مي‌داديد. به آنها مي‌گفتند از اين 20 مصوبه، به 10 مصوبه عمل كرديد و 10 مصوبه ديگر مانده است و بايد درباره عملياتي نشدن آنها توضيح دهيد.  به بحث ديگري بپردازيم؛ راستي دانشگاه ايرانيان آقاي احمدي‌نژاد به كجا رسيده است؟ در جريان جزيياتش نيستم از اين سوال عبور كنيم.  آقاي تركان يك صحبتي داشتند مبني بر اينكه هنوز دولت قبل اتومبيل‌ها و ساختمان‌هاي اداري را برنگردانده است. چرا برنمي‌گردانند؟ اين هم من در جزيياتش نيستم. معاون نهاد آقاي بقايي بود و مي‌توانيد از ايشان چنين سوالي را بپرسيد ولي يكي از اتومبيل‌های دولت تا يك ماه و نيم در اختيار من بود تا اينكه منتقل شديم به صداو سيما و ماشين‌ها را به نهاد رياست‌جمهوري تحويل داديم. ماشيني كه در اختيار بقيه وزرا بود، هم همينطور حالا اگر چيزي باشد، من در جريان نيستم.  انتخابات مجلس دهم را چطور مي‌بينيد؟ انتخابات مجلس دهم مي‌تواند يكي از پرشورترين، رقابتي‌ترين و حساس‌ترين رقابت‌ها باشد. به دليل اينكه جريان اصولگرا در انتخابات ريــاست‌جــمــهـوري، شكست خورده بود و يك مقدار خودشان را جمع وجور كرده‌اند.  فكر مي‌كنيد دليل اصلي شكست آنها چه بود؟  چون در دو، سه انتخابات پيروزي پشت سر هم مثل رياست‌جمهوري، مجالس هفتم و هشتم حتي نهم شدند و اين موضوع آنها را يك مقدار خاطر جمع كرده بود كه هميشه رويكرد مردم به آنهاست و رقابت در داخل جريان اصولگرايي ايجاد شده بود. اين انتخابات رياست‌جمهوري اخير كه جريان اصولگرا با تشتت آمد، كانديداهاي متعدد داشت و جريان اصلاح‌طلب تدبير كرد، كانديداهايشان را يكي كردند و پيروز شدند. اين انتخابات طبعا يك هشدار براي جريان اصولگرا بود و به آنها فهماند در انتخابات مجلس تلاش بيشتري داشته و طيف‌هاي درون اين جبهه و جريان به هم نزديك شوند. از طرف ديگر با توجه به پيروزي‌اي كه آقاي روحاني در رياست‌جمهوري داشتند، طرفداران ايشان و همينطور جريانات نزديك به جريان اصلاح‌طلبي يا طيف‌هايي از داخل جريان اصلاح‌طلبي براي انتخابات مجلس فعال‌تر خواهند شد چون اكثريت مجلس در دوره دهم، بسيار تعيين‌كننده است بنابراين انتخابات مجلس بعدي را پر شور و رقابتي مي‌دانم و چون انتخابات مجلس مثل انتخابات رياست‌جمهوري نيست كه يك نفر نماد يك جريان مي‌شود و همه به او اقبال مي‌كنند. مجلس واقعا مجلس مردمي است و در شهرستان‌ها، شهرهاي كوچك و شهرهاي بزرگ، مردم نماينده خودشان را انتخاب مي‌كنند. بنابراين نمايندگان فعلي پايگاه مردمي دارند و فارغ از جريان سياسي و فارغ از اينكه مربوط به كدام جريان سياسي هستند از پايگاه مردمي برخوردارند كه بر همين اساس ارتباطات مردمي آنها قوي است و اين ارتباط را با مردم هم حفظ كردند. به دليل اينكه بنده چون هم در مجلس بودم و هم ارتباطات پارلماني داشتم و دارم، يكي از دغدغه‌هاي بسيار جدي و هميشگي نمايندگان مجلس پيگيري مشكلات و مسائل حوزه انتخاباتي خودشان و حل مشكلات مردم است كه اين رويكرد همچنان محفوظ است و آن را ادامه مي‌دهند، بنابراين يك پايگاه مردمي دارند.  پيش بيني مي‌كنيد مجلس دهم مجلس اصولگرا مي‌شود؟ من پيش بيني نمي‌كنم اما اقليت آن مجلس جاندار و قوي خواهد بود.  همچنان جبهه پايداري سر جايش هست؟ جبهه پايداري يك طيف از اصولگرايان است.  طيف سياسي خارج مجلس جبهه پايداري چطور؟ آنها هم در داخل جريان اصولگرا هستند. اينها با هم كنار مي‌آيند و با جريان اصولگرايان مي‌شوند.  تعامل دولت و مجلس را چطور مي‌بينيد؟  هيات رئيسه مجلس تلاشش بر اين است تعامل بين دولت و مجلس خوب باشد. اين رويكرد را مي‌پسندم و بدان اعتقاد دارم. معتقدم بايد دولت را براي حل مشكلات جامعه كمك كرد چون بار سنگين اداري كشور بر دوش دولت است. اگر دولت در كشمكش مسائل سياسي قرار بگيرد، نخستين قرباني اين كشمكش، مردم هستند و مسائل و مشكلات جامعه حل نمي‌شود. اگر مجالس گذشته را از ابتدا بررسي كنيم، هميشه رويكرد مجالس اين بوده كه هيات رئيسه مجلس و شخص رئيس مجلس سعي مي‌كردند تعامل منطقي بين دولت و مجلس شكل بگيرد و بتوانند به دولت كمك كند الان هم اين رويكرد وجود دارد. اين تاكيد بايد در مجلس بعدي هم حفظ شود. در بدنه مجلس، منتقدين جدي براي دولت وجود دارد ولي همينطور كه اشاره كردم، رقابت‌هاي سياسي در جاي خودش و جامعه پويا و سياسي اين رقابت‌ها را هميشه خواهد داشت و نمي‌توانيم اينها را حذف كنيم چون از بالندگي جامعه مي‌كاهد اما براي حل معضلات جامعه به صورت اقتصادي و معيشت مردم، هميشه رويكرد تعاملي را بايد حفظ كنيم مجلس هم بايد به كمك دولت بياید در اين جريان دولت بتواند مشكلات مردم را حل كند.  تعامل دولت قبل و مجلس را چطور مي‌بينيد؟ تعامل دولت قبل با مجلس در 6 سال اول خوب بود دو سال آخر اين رابطه خيلي بهم خورد.  دليلش را در چه مي‌بينيد؟ هميشه در اختلاف بين دولت و مجلس مسائل سياسي بيشتر تاثيرگذار است و علتش هم همين است.  اين تغيير نگرش سياسي از سوي دولت بود يا از سوي مجلس؟ انتقادها نسبت به دولت از سوي مجلس بيشتر شده بود.  فكر نمي‌كنيد به خاطر عملكرد دولت بود؟ اشاره داشتم كه عملكرد هميشه جاي نقد و بررسي دارد اما حاشيه‌هاي سياسي بيشتر غالب بود.  از چه جانب، مجلس يا دولت؟ انتقادهايي كه مجلسي‌ها به دولت داشتند. فكر مي‌كنيد انتقادهايشان منطقي بود يا نه؟ موردي بايد بررسي شود. بطور كلي نمي‌شود نظر داد. بالاخره در مواقعي حق با مجلس و برخي اوقات هم حق با دولت بود.  ادبيات سياسي احمدي‌نژاد را چطور مي‌بينيد؟ آقاي احمدي‌نژاد ادبيات سياسي‌اش در خارج از كشور، ادبيات انقلابي و هجومي بود و انفعالي نبود و پس از حرفي كه مي‌زد، فضاي سنگيني در سطح جهاني ايجاد مي‌شد.  ادبيات آقاي روحاني را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟ ادبيات آقاي روحاني ادبيات ديپلماتيك است.  شما كدام را مي‌پسنديد؟ معتقدم نبايد انفعالي عمل كنيم، انقلاب اسلامي در دنيا به وجود آمد نبايد در مقابل جريانات حاكميت در جهان منفعل باشد و همين حركت كوبنده امام (ره) بود كه در دنيا مستضعفين را جذب و آنها را عليه نهضت‌هاي آزاديبخش در جهان جمع كرد، رويكرد انقلاب اسلامي اين است. شهيد رجايي وقتي در مجمع عمومي سازمان ملل صحبت مي‌كند سخنراني قاطع و انقلابي در مقابل ابرقدرت‌ها ارائه داد، پاهاي خودش را نشان مي‌دهد كه پاهاي من از رژيمي شكنجه شده كه شما از اين رژيم حمايت مي‌كرديد. امام وقتي انقلاب كرد، بسيج مستضعفين را تشكيل داد نه بسيج جوانان انقلابي و مسلمان ايران بلكه بسيج مستضعفين جهان و پيام‌هايي كه دادند، با رويكرد انقلاب بود. دولت نبايد رويكرد انقلاب را فراموش كند. دولت برآمده از اين انقلاب است البته با رعايت سه عنصر اصلي كه مقام معظم رهبري تاكيد كرده و آن عبارت است از حكمت، مصلحت و تدبير كه بايد رعايت شود.  آقاي احمدي‌نژاد در انتخابات شركت مي‌كند‌؟ چيزي اعلام نكرده است، خودش كه براي مجلس نمي‌آيد.  اطرافيان ايشان چطور؟ من در جريان نيستم چون در مكان‌ها و مقاطع مختلف كه صحبت كرده است، نسبت به اينكه براي مجلس كاري كرده باشد موضوعي را اعلام نكرده است.  انتخابات رياست‌جمهوري چطور؟ هنوز خيلي زود است اما مردم از الان اين خواسته را دارند.  از مديريت آقاي ضرغامي چقدر مانده است؟ درباره رياست سازمان صداوسيما، مقام معظم رهبري تصميم مي‌گيرند، بنابراين هيچ كس مطلع نيست كه چگونه خواهد شد و تا آبان ماه حكم آقاي ضرغامي كه هست و ايشان تا آن زمان حضور دارند. بعد از آن را بايد همه منتظر باشيم كه مقام معظم رهبري تصميم خودشان را اعلام كنند.
کد خبر: ۴۴۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳

گویی زمین و زمان ،منطقیان و لاهوتی ،دولت وقت ،استاندار ،بزرگواری و همه کسانی که که از اشتباهات گذشته درس نگرفتند و هنوز در بازی منطقیان و لاهوتی سرگردانند هرگزاجازه نخواهند داد کهگیلویه نماینده ای اصلاح طلب به خود ببیند
کد خبر: ۴۲۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۹

رای اصولگرایان همان ۴میلیون رایی است که سعید جلیلی آورده و ۲میلیون رای ولایتی. اما برعکس اصولگرایان احمدی‌نژاد همچنان دارای محبوبیت قابل توجهی در بین اقشار پایین جامعه است، معتقدم که اگر همین فردا انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود احمدی‌نژاد ۱۰ میلیون رای خواهد داشت.حضور احمدی نژاد در مراسم راهپیمایی روز قدس اما فضایی دیگر بود که برخی از طرفداران او شعار بازگشتت به قدرت را سر دهند.نباید تعریف و تمجید برخی را به حساب صداقت آن ها گذاشت. امثال زیباکلام یقین دارند که احمدی نژاد دارای پایگاه مردمی است. حال در صد این هستند با نفوذ به بدنه این پایگاه مردمی، القائات خود را به آن تزریق کند. برای مثال دوست دارند همه حامیان احمدی نژاد را، افراد بی سواد و کم تحصیلات معرفی کنند.به گزارش میدان۷۲، در همین راستا صادق زیبا کلام، فعال سیاسی اصلاح طلب در مورد شعارهای هوادارن احمدی نژاد در روز قدرس مبنی بر اینکه وی در دوره بعدی رییس جمهور خواهد بود،گفت: خیلی بعید می‌دانم که شرایط کشور به گونه‌ای باشد که احمدی‌نژاد سه سال دیگر نامزد ریاست جمهوری شود. حتی  اگر بخواهد در انتخابات نامزد شود، کاندیدای جناح اصولگرا خواهد بود و شانس اینکه از سوی اصلاح‌طلبان نامزد بشود مطمئنا منتفی است.وی به تجربه تلخ اصولگرایان از ریاست احمدی‌نژاد اضافه کرد و افزود: با توجه به تجربه تلخی که اصولگرایان خصوصا از دوره دوم از احمدی ‌نژاد دارند خیلی بعید است که بخواهند از احمدی‌نژاد حمایت کنند، این اتفاق به احتمال زیاد نخواهد افتاد. در بهترین حالت احمدی‌نژاد مجبور است تا به عنوان یک نامزد مستقل در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند. من شانسی برای ایشان نمی‌بینم. اما در عالم سیاست هیچ چیز را نمی‌توان قطعی پیش بینی کرد.زیباکلام تصریح کرد: ممکن است احمدی‌نژاد بار دیگر با اصولگرایان ائتلاف کند، اما این شانس در صورتی است که روحانی ظرف این ۳ سال عملکردی بسیار بسیار بسیار ضعیف را از خود نشان بدهد و عملکردی به مراتب بدتر از ۸ سال گذشته اصولگرایان داشته باشد. در این حالت ممکن است که اتحاد و ائتلافی بین احمدی‌نژاد و اصولگرایان صورت گیرد. این فعال سیاسی اصلاح طلب با بیان اینکه مشکل اصولگرایان این‌ است که هیچ محبوبیتی بین مردم ندارند، خاطرنشان کرد: رای اصولگرایان همان ۴میلیون رایی است که سعید جلیلی آورده و ۲میلیون رای ولایتی. اما برعکس اصولگرایان احمدی‌نژاد همچنان دارای محبوبیت قابل توجهی در بین اقشار پایین جامعه  است، معتقدم که اگر همین فردا انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود احمدی‌نژاد ۱۰ میلیون رای خواهد داشت. وی ادامه داد: مشکل اصلی و اساسی این‌ است که اصولگرایان از هیچ محبوبیتی در بین مردم برخوردار نیستند، از سوی دیگر اگر بخواهند به سمت احمدی‌نژاد و آن ۱۰ میلیون رای بروند، باید تجربه بسیار تلخ ۸ سال گذشته را تحمل و تکرار بکنند. مشکل اصلی احمدی‌نژاد برای اصولگرایان این است که احمدی‌نژاد انسان مطیعی برای آنها نخواهد بود و بعضی اوقات میخواهد امور را آنگونه که خودش میخواهد سامان دهد. استاد دانشگاه تهران با توجه به سکوت احمدی‌نژاد درباره بازگشتش به سیاست،  گفت: نباید از احمدی‌نژاد توقع داشته باشیم که بگوید بله من صد در صد می‌خواهم در انتخابات شرکت کنم و اعلام آمادگی می‌کنم. اگر این چنین موضعی را بگیرد، باعث حملات زیادی از سوی طیف اصولگرا علیه خود می‌شود . در حقیقت احمدی‌نژاد هم هست و هم نیست و در سایه به سر می‌برد. این تحلیلگر سیاسی با اشاره به محبوبیت احمدی‌نژاد در میان روستائیان کشور تصریح کرد:  ضمن اینکه احمدی‎نژاد می‌داند، شخصیت‌ها و چهره‌های اصولگرا هیچ‌کدام در بین مردم محوبیتی ندارند و می‌داند که خودش محبوبیتی درمیان  روستائیان و اقشار با سطح تحصیلات و سواد پایین کشور دارد، اصولگرایان هم می‌دانند که احمدی نژاد رای ۱۰ میلیونی را در بین مردم دارد و نمی توانند به این راحتی از این مقدار رای چشم‌پوشی کنند. این فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: در مجموع همه‌چیز بستگی به عملکرد روحانی دارد. البته عملکرد روحانی هم بستگی به مذاکرات هسته‌ای خواهد داشت. اگر مذاکرات هسته‌ای موفقیت‌آمیز باشد که تا به الان هم بسیار موفق عمل کرده است(!)، شانسی برای احمدی‌نژاد و اصولگرایان نخواهد بود. مگر اینکه در نهایت روحانی نتواند در امر مذاکرات هسته‌ای به توافق و موفقیت کامل دست پیدا کند و کشور همچنان در باتلاق معضل هسته‌ای باقی بماند. وی درباره منظور روح‌الله حسینیان مبنی بر بازگشت دولت کریمه تصریح کرد: منظور آقای حسینیان هم از دولت کریمه همان دولت احمدی‌نژاد است که اصول‌گرایان از آن به عنوان دولت کریمه یاد می‌کردند. همان طور که در بیان زیبا کلام مشهود است، وی علاقه وافری دارد، که تسلیم هسته ای را بزرگترین دستاورد دولت تدبیر مطرح کند و از کوخ دولت روحانی کاخ بسازد. تا آن ها هم در مقابل خدمات خستگی ناپذیر دولت خدمتگذار احمدی نژاد، حرفی برای گفتن داشته باشند.
کد خبر: ۴۰۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۶

در رقابت‌های جام‌جهانی برزیل مردم آبادان در کنار تیم‌ملی کشورمان به حمایت از تیم کشور برزیل پرداختند. برزیل در این تورنمنت عملکرد نسبتاً خوبی از خود نشان داد و مردم آبادان از بابت این موضوع بسیار خوشحال بودند ولی یک اتفاق ناگهانی کافی بود تا مردم آبادان در کنار مردم برزیل عزادار شوند
کد خبر: ۳۸۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۹

قوانین دولت تدبیر و امید جهت صدور مجوز انتقاد از دولت یازدهم: ماده 1 - ارائه اصل شناسنامه خود و گروه سیاسی مرتبطتبصره 1- کسانیکه عضو هیچ گروه سیاسی نیستند نمی‌توانند انتقاد کنند.تبصره 2- گروه مرتبط باید گروه سیاسی باشد.تبصره 3- گروه سیاسی باید موافق دولت یازدهم باشد.تبصره 4- ارسال نام گروه‌های مخالف دولت نمره منفی دارد.تبصره 5- گروه‌های معاند و فاقد مجوز در اولویت هستند.ماده 2- ارائه اصل پایان‌نامه دکترا فقط در رشته حقوق! جهت اطمینان از حداقل سواد برای انتقادتبصره 1- گرایش رشته حقوق افراد باید حتما با گرایش رشته حقوق آقای رئیس جمهور منطبق باشدتبصره 2- کسانی که مدرک خود را از دانشگاه‌های انگلستان دریافت کرده باشند در اولویت هستند.ماده 3- ارائه اصل پاسپورت ممهور به مهر ویزای تمام کشورهای دنیاتبصره 1- کشورهای افریقایی مورد قبول نیست.تبصره 2- کشورهای آمریکای لاتین امتیاز منفی دارد.تبصره 3- کشور آمریکا پنج نمره مثبت دارد.تبصره 4- کشور انگلستان از آمریکا هم نمره مثبت بیشتری دارد.تبصره 5- مکالمه تلفنی به زبان انگلیسی امتیاز جداگانه دارد.تبصره 6- پاسپورتهای صادره در دولت قبل فاقد اعتبار است.ماده 4- همراه داشتن کد رهگیری انصراف از دریافت یارانهتبصره 1- این ماده برای کسانیکه مشمول تبصره 4 ماده 3 هستند لازم نیست.تبصره 2- به کسانیکه این کد را ارسال کنند علاوه بر صدور مجوز انتقاد، یک عدد وام میلیاردی اهدا خواهد شد چون بلاشک توان پرداخت اقساط آن را دارند. یک علامت ویکتوری از نوع غربی‌اش به 97 درصد سایرینتبصره 3- اعضاء کابینه دولت از این ماده استثناء می‌شوند.ماده 5- صدور مجوز برای متقاضیان، مانع پیگیری‌های قضایی بعدی در خصوص موارد احتمالی نقد آنها که به مذاق رئیس دولت خوش نیاید نخواهد بود.تبصره 1- برای اطمینان از عدم پیگری قضایی، ارسال اصل انتقاد بهمراه شش نسخه رونوشت آن قبل از انتشار الزامی است.تبصره 2- حداقل زمان پاسخ به درخواستهای ارسالی تبصره یک همین ماده شش ماه است.ماده 6- مجوزهای صادره به مدت شش ماه اعتبار داشته و برای تمدید مجوزهای صادره، گذراندن مراحل گزینش مجدد الزامی است.تبصره 1- امکان صدور مجوز برای برخی منتقدان موافق دولت یازدهم با معرفی رئیس جمهور وجود دارد.ماده 7- شرایط و مدارک لازم اعلامی در این قانون به همین موارد ختم نشده و در آینده امکان اضافه شدن هر شرایط جدید و سخت تر محتمل نزدیک به قطعی است.ماده 8- هرفرد یا گروهی که از تاریخ این قانون نسبت به انتقاد بدون مجوز اقدام کنند طبق قانون به اشد مجازات خواهند رسید.تبصره 1- این ماده به هیچ عنوان نافی ادعای دولت در تحمل مخالفان و شنیدن صدای منتقدان نیست.تبصره 2- این دولت صدای مخالفان و منتقدان را می‌شنود و در این زمینه به خود افتخار می‌کند.ماده 9- طرفداران رئیس جمهور قبل کلا مستثنی هستند.ماده 10- این قانون از نه ماه قبل از صدور قابلیت اجراء داشته و کسی حق اعتراض ندارد حتی کسانیکه مجوز دریافت میکنند. امضا محفوظ
کد خبر: ۳۲۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۴

طرفداران احمدی نژاد این روزها در تلاش هستند تا با تأثیرگذاری بر افکار عمومی، زمینه بازگشت وی به قدرت را فراهم کنند.به گزارش سرویس سیاسی جام نیوز، وب سایت خبری تحلیلی "ال- مانیتور" (al-monitor) درباره بازگشت مجدد احمدی نژاد به قدرت نوشت: "محمود احمدی نژاد" رئیس جمهور سابق ایران دوباره قصد دارد تا به قدرت باز گردد و دلیل این مسئله این است که طرفداران وی بعد از هشت ماه، شروع به فعالیت های تبلیغاتی کرده اند به طوری که قصد دارند افکار عمومی را شکل دهند. این وب سایت آمریکایی در توضیح این تلاش ها بیان کرد: قسمتی از این فعالیت ها تشکیل گروه رسانه ای به نام "هوما" است که مخفف جمله "هواداران محمود احمدی نژاد" است و با تشکیل وبلاگ ها و سایت ها از وی حمایت می کنند. سایت هایی مانند "دولت بهار"، "آیین نیوز" و "رئیس جمهور ما" این سایت ها از هم اکنون به ترویج دستاوردهای دوران احمدی نژاد مشغول هستند و به نقد سیاست های "روحانی و "هاشمی رفسنجانی" می پردازند که طرفدران احمدی نژاد وی را حامی رئیس جمهور فعلی ایران می دانند. ال مانیتور اضافه کرد: طرفداران احمدی نژاد همچنین سعی می کنند تا نشان دهند که وی نزد رهبر ایران "آیت الله علی خامنه ای" مقبول است و در برخی از این سایت ها به جای عبارت "مقام معظم رهبری" از واژه "امام خامنه ای" استفاده می شود که مرتبه اش از آیت الله بالاتر است و این اقدام به این دلیل است که بازگشت احمدی نژاد به قدرت نیازمند حمایت رهبری در ایران است. این وب سایت با ادعای اینکه استفاده از نارضایتی مردمی پس از اجرای دور دوم هدفمندی یارانه در ایران یکی از موارد برابری تیم احمدی نژاد و روحانی خواهد بود نوشت: با اصلاحات قانون یارانه ها قرار است هزینه غذا، سوخت و برق افزایش یابد و در نتیجه مردم از روحانی ناراضی خواهند شد و درخواست بازگشت مجدد وی را خواهند داشت. احمدی نژاد همچنین بر روی نقد محافظه کاران ایران که از نتیجه مذاکرات هسته ای عصبانی هستند حساب ویژه ای باز می کند. ال مانیتور در ادامه نوشت: البته باید توجه داشت که بازگشت احمدی نژاد راحت هم نخواهد بود چرا که پس از 8 سال ریاست جمهوری، وی منتقدان زیادی برای خود درست کرد به طوری که برخی از آنها تلاش می کنند تا احمدی نژد را به دادگاه بکشانند.
کد خبر: ۳۱۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۱

مجید نجاتی حین بازی شهرداری یاسوج و نساجی قائمشهر در لیگ دست یک، پشت دروازه خودی مشغول گرم کردن بود. او زمانی که فوروارد حریف را مقابل دروازه خالی دید در یک حرکت انتحاری به داخل زمین پرید و دروازه تیمش را نجات داد!
کد خبر: ۳۱۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۷

دختر رئیس جمهور برکنار شده مصر مدعی شد، فردی که درون قفس در دادگاه محاکمه می شود محمد مرسی نیست و بدل اوست! به گزارش العالم، شیما مرسی در صفحه شخصی خود در پایگاه اجتماعی فیسبوک، دو تصویر مختلف از پدرش منتشر کرد که یکی هنگام حضور مرسی در قفس و در دادگاه تهیه شده و دیگری یک عکس قدیمی از محمد مرسی است.او مدعی شده که «اهل فن می توانند تشخیص دهند که این دو عکس متعلق به یک نفر نیست».شیما ضمن ابراز نگرانی از سرنوشت پدر خود ادعا کرده که شخصی "شبیه" پدرش در دادگاه برای محاکمه حاضر می شود.فعالان پایگاه های اجتماعی این ادعای دختر مرسی را دست مایه طنز و تمسخر خود کردند و معتقدند که عوارض حبس موجب کاهش وزن و ژولیدگی مو و ظاهر محمد مرسی شده و ظاهر وی را نسبت به گذشته متفاوت کرده است.اما طرفداران اخوان المسلمین سعی کردند ادعای دختر مرسی را تقویت کنند و آنها نیز مدعی شدند تصویر مرسی در زمان ریاست جمهوری با تصویری که از وی در دادگاه تهیه شده متفاوت است!آنها با ایجاد هشتگی با عنوان "رییس کجاست؟" در توییتر تلاش کردند نظریه خود مبنی بر ربوده شدن مرسی توسط حکومت فعلی مصر را ترویج کنند. فردی به نام نورهان محمد در این رابطه نوشت:" بله. به محض این که عکس را دیدم متوجه شدم که مرسی نیست. جزئیات صورت این دو عکس کاملا متفاوت است". یمنی احمد نیز زیر عکس نوشت: خدا آنها را به ذلت بنشاند و به همین بلا گرفتار شوند که مردم را به ذلت نشانده اند. اما فردی به نام دینا سامح زیر عکس نوشت: شیما! من تصور می کنم که این عکس خودِ دکتر مرسی است، اما ترس از مرگ و کوتاه نکردن موهایش او را به این روز انداخته است... خدا به آنها خیر ندهد.. اما تو چهره پدرت را بهتر می شناسی. البته نجلاء خاله مرسی بهتر از هرکسی او را می شناسد. عکس یا ویدیوی محاکمه را به او نشان بده. اگر این شخص، مرسی نباشد باید موضع جدی اتخاذ کنیم. خدا به ما و شما اطمینان خاطر بدهد و او را از بند اسارت آزاد کند. انشاءالله به زودی سالم و پیروز نزد ما بازگردد.
کد خبر: ۳۱۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۴

در این مطلب قصد داریم به بررسی فواید یکی از مواد مصرفی که در کشور ما طرفداران بسیار زیادی دارد بپردازیم. به گزارش آوای دنا به نقل از ایران مطلب، چای در مناطق شمالی کشور کشت و تولید می شود. باید بدانید که این ماده نوشیدنی حاوی مواد معدنی فراوانی است. مواد معدنی موجود در چای فراوانند؛ از پروتئین، نشاسته و حتی چربی های نوع لیپید بگیرید تا ویتامین (اگرچه بسیار کم) و اسیدهای آمینه و ترکیبات فنلی و حتی قندهای محلول. به دلیل وجود همین مواد است که نوشیدن چای در حد متعادل خواصی مفید برای حفظ سلامتی بدن دارد و در صورت زیاده روی و افراط یا نوشیدن آن در زمانی نامناسب مضر می شود. با برخی از مزایا و مضار چای که در پی فهرست شده آشنا شوید: چای حاوی عناصر آنتی اکسیدان است که پیری سلول ها را به تاخیر می اندازد. واضح است هر قدر چای کمرنگ تر باشد اثر این مواد هم کمتر خواهد بود. چای پررنگ باعث ایجاد لایه رنگی قهوه ای بر دندان و در برخی افراد نیز تحریک معده به سبب افزایش ترشح اسید آن می شود. بهتر است در مقدار و غلظت رنگ چای روزانه دقت کنید و از افراط در حجم و دفعات نوشیدن چای پررنگ بپرهیزید. چای یکی از بهترین نوشیدنی ها برای کاهش اضطراب و استرس به شمار می رود و نوشیدنی مفیدی برای رفع احساس خستگی است. نیم ساعت قبل از خوردن غذا و یک ساعت بعد از آن چای ننوشید. اگر به کمبود آهن دچارید نیم ساعت دیگر هم به زمان های یادشده بیفزایید و حتما این فاصله را در نوشیدن آن رعایت کنید. کافئین و تئین موجود در چای، جذب آهن در بدن را بخصوص بین خانم ها کاهش می دهد. افراط در نوشیدن چای سیاه، کافئین بیشتری را به بدن می رساند که نه تنها برای زنان باردار مناسب نیست، بلکه سبب خشکی تارهای صوتی و مخاط حلق و گلو، سفت شدن عروق و رگ ها، تحریک عصب ها و حتی تپش قلب می شود. اولین اثر افراط در نوشیدن چای سبز هم کاهش شدید فشار خون است. نوشیدن چای سبز به زنانی که کودک شیرخوار دارند نیز توصیه نمی شود. آنتی اکسیدان های فلاوونوئید سبب کاهش خطر ابتلا به دیابت نوع دوم می شود. پلی مورفیسم چای سبز هم اثرات معتدل کننده ای بر اختلالات حاصل از وجود چربی خون در این بیماران دارد. برخی مطالعات حاکی از آنند که عصاره چای سبز سطح تری گلیسیرید را کاهش می دهد. چای ترش که از گلبرگ گیاهی به نام Hibiscus Sabdariffa به دست می آید، برای پیشگیری و درمان سنگ های کلیه و مثانه مفید است و افزون بر اثرات کاهنده فشار خون، خواص ضدقارچ و آنتی باکتریال دارد. به سبب داشتن مواد پلی فنولی، نوشیدن یک فنجان چای در روز برای کسانی که رژیم لاغری گرفته اند، باعث کاهش بهتر وزن می شود. چای با داشتن مقادیری از فلوراید به عنوان دهانشویه و به طور موضعی برای درمان آکنه و کاهش احساس خارش و التهاب ناشی از گزیدگی حشرات اثرات مفیدی دارد. کاتچین چای، سرعت رشد سرطان را کاهش می دهد. افزودن متعادل چند دانه هل یا چند قطره لیموترش به طور گاه به گاه در چای خاصیت ضد باکتریایی آن را بیشتر می کند و خاصیت عدم جذب آهن را نیز کاهش می دهد؛ اما زیاد از دارچین و بویژه زعفران استفاده نکنید. به رغم مزایای مفید، هر نوع از چای اثرات مضری هم دارد؛ چای سیاه از جذب آهن بخصوص در خانم های مبتلا به کم خونی می کاهد و به دردهای حاصل از روماتیسم مفصلی می افزاید. همچنین احتمال ابتلا به سرطان پستان را در خانم ها افزایش می دهد (به طور نسبی، چای سیاه برای مردان کم خطرتر از زنان است). بر عکس، چای سبز به واسطه اثرات مفید در کارکرد تخمدان و دستگاه تناسلی برای زنان بهتر و به سبب آثار نامطلوبش بر اسپرم و دستگاه تناسلی برای مردان نامناسب است؛ با این حال، زیاده روی در نوشیدن چای سبز و سیاه برای هر دو جنس، مضر است. ترکیبات آلکالوئیدی درون چای بویژه تانن باعث تلخی چای می شود. اثر آن را می توان با گرداندن آب سرد درون قوری و یکی دو بار شستن چای پیش از دم کردن آن کاهش داد. اگر دارو مصرف می کنید (بخصوص داروهای ضدآسم) برای جلوگیری از اختلالات درمانی حتما با پزشک خود مشورت کرده، فواصل زمانی نوشیدن چای را به سه تا چهار ساعت پیش و پس از مصرف دارو موکول کنید. به هیچ وجه چای و حتی آب گرم را در لیوان های پلاستیکی (مخصوصا آنها که به لیوان یک بار مصرف معروفند) نریزید. آب داغ در این لیوان ها به سبب ایجاد ترکیبات شیمیایی با جنس لیوان، اثرات سمی و سرطانی آب و چای را به بدن هدایت می کند.
کد خبر: ۳۰۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۵

 جدیدترین نتایج شمارش آرا در انتخابات محلی و شهرداری‌های ترکیه از پیشتازی حزب حاکم رجب طیب اردوغان خبر می‌دهد.  به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، به نقل از سایت شبکه الجزیره، جدیدترین نتایج شمارش آرا در انتخابات شهرداری‌های ترکیه از پیشتازی حزب "عدالت و توسعه" وابسته به رجب طیب اردوغان، نخست‌وزیر این کشور حکایت دارد؛ به طوری که این حزب توانسته تاکنون نزدیک به 47 درصد آرا را به دست بیاورد. در مقابل نیز حزب "مردم جمهوری خواه" که رقیب سرسخت حزب حاکم ترکیه به شمار می‌آید، توانسته تنها 28 درصد آرا را به دست آورد.  بر اساس گزارش‌های خبری، تاکنون 80 درصد آرای این انتخابات شمارش شده است.  پیشتر نیز رجب طیب اردوغان از پیروزی تاریخی حزبش در این انتخابات خبر داده و عنوان داشته بود که امروز، روز جشن برای ترکیه جدید به شمار می‌آید.  وی همچنین مخالفان و رقبای خود را به پرداخت تاوان اتهاماتی که علیه دولت وی طی ماه‌های گذشته وارد آورده بودند، تهدید کرد.  حزب اردوغان بیشترین آرا را در شهرهای آنتالیا، هاتایا و سامسون به دست آورده است.  در این انتخابات 26 حزب به رقابت پرداختند و مردم ترکیه روز یکشنبه برای انداختن آرای خود به پای صندوق‌های رای در 32 استان این کشور حاضر شدند.  در همین حال بسیاری از ناظران، انتخابات روز یکشنبه را نوعی همه پرسی درباره محبوبیت رجب طیب اردوغان توصیف کرده‌اند که نخستین رای گیری بعد از اعتراضات گسترده خیابانی ژوئن (تیر) گذشته علیه دولت اردوغان بود. قرار است که در ماه اوت امسال در ترکیه انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود و این موضوع، اهمیت نتیجه انتخابات محلی را بیشتر می‌کند. حدود ۵۰ میلیون نفر در ۲۰۰ هزار شعبه، برای انتخاب نمایندگان خود در شهرداری‌های ترکیه پای صندوق‌های رای رفتند. بنا بر گزارش‌ها، در درگیری‌های انتخاباتی بین طرفداران احزاب مختلف ترکیه حداقل هشت نفر کشته شده‌اند. حزب عدالت و توسعه در انتخابات محلی سال ۲۰۰۹ میلادی، حدود ۳۸ درصد آرای شرکت کنندگان در انتخابات را به دست آورده بود. به نظر می‌رسد که با توجه به نتایج اولیه، حزب حاکم توانسته است که نسبت به انتخابات سال ۲۰۰۹ نتیجه بهتری کسب کند.
کد خبر: ۲۹۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۱