امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن نفرت بخشی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملتها از یک سو و مشروع دانستن اقدامات تجاوزکارانه علیه ملتهای مسلمان از سوی دیگر می شود. "سیدمحمد خاتمی " رئیس جمهوری اسبق کشورمان در نامهای به دبیرکل سازمان ملل از او خواسته تا با دعوت از همه نیروهای صلحطلب، اقدامی عملی برای توقف خشونت و ترور انجام دهد. وی آمادگی "بنیاد گفتوگوی تمدنها" را نیز برای همکاری اعلام کرده است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن كامل اين نامه که در وبسایت سیدمحمد خاتمی منتشر شده است را در ادامه آمده می خوانید:
به نام خدا
عالیجناب آقای بان کی مون
دبیرکل محترم سازمان ملل متحد
با احترام و درود
من نیز چون شما و صدها میلیون نفر در سراسر جهان از جنایت تروریستی پاریس و رویدادهای مشابه ونگران کننده پیش و پس از آن که نمونهای از آثار شوم و ضدانسانی تروریسم و افراط گرایی در شرق و غرب عالم است متأثرم و آن را به شدت محکوم میکنم؛ اما از سازمان ملل متحد، سازمانهای بینالمللی، دولتها، نهادهای مدنی، نخبگان و سرآمدان جهان انتظاری فراتر از محکوم کردن این حوادث می رود.
آقای بان کی مون
در جهان امروز، خشونت و ناامنی و افراط، جهنمی سوزان آفریده است که همه انسان ها، پیروان همه مذاهب، همه ملت ها و اقوام را در همه جای جان در کام خود می کشد، اما مسأله این است که آنچه احیاناً به نام مبارزه با ترور و خشونت انجام میگیرد نه تنها راهگشا نیست، بلکه متأسفانه گاه آتش این بلای سهمگین را افروخته تر میکند.
تروریسم و خشونت، نه جنگ دین و آزادی، نه منازعه شرق و غرب و نه مواجهه میان مذاهب و اقوام و ملل که خطری جدید و جدی است که ریشه های گوناگون دارد و باید این ریشه ها را خشکاند و جهان را از پرتگاه “افراطی گری” دور کرد.
آقای دبیرکل
در سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی برج های دوقلوی نیویورک در اثر اقدامی تروریستی و تکان دهنده فروریخت و خطر “تروریسم” که پیش از آن هم وجود داشت، به چشم آمد و جمهوری اسلامی ایران در نخستین لحظات بروز حادثه، آن را محکوم کرد و پیشبرد “گفت و گوی تمدن ها” و طرح “ائتلاف برای صلح” را چاره کار دانست، اما در سویی دیگر پنداشته شد با ائتلاف برای “جنگ علیه تروریسم” که پنداشته می شد پرچم آن در دست جریانهایی چون القاعده است، می توان ریشه این پدیده شوم را کند؟ اما اگر این شیوه پاسخ می داد چرا امروز شاهد گسترش امواج تروریسم در سراسر جهان هستیم و امواجی که نمونهای از آن در پاریس به چشم خورده هر روز ازشرقیترین نقطه عالم تا غربیترین نقطه آن، در عراق و سوریه، در فلسطین و لبنان، در افغانستان و پاکستان، در نیجریه و میانمار و در جای جای عالم خشونت و خون و ترور عرصه را برهمگان از شیعه و سنی و ایزدی و مسیحی و یهودی تا عالم دینی و روشنفکر و سیاستمدار و کودک و پیر و جوان تنگ کرده است!
امروز تنها در خاورمیانه و آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین نیست که امنیت از میان رفته است، بلکه در قلب کشورهای اروپایی و آمریکا نیز هیچکس در امان نیست و بپذیریم که امنیت در جهان به هم پیوسته امروز یا در همه جا برقرار می شود یا هیچ کجا روی امنیت را نمی بیند.
اگر صدای گفتوگو، صلح و مدار را که در لحظه ای حساس از تاریخ در سازمان ملل طنین افکند و مورد استقبال همگان قرار گرفت، جدی گرفته می شد و با ریشهیابی امور در جستجوی راهکارهای عملی با ضمانت اجرایی بودیم و سازمان ملل متحد و نهادهای بین المللی می توانستند سیاستمداران را وادار به رعایت موازین و ملزومات برقراری صلح کند و نهادهای مدنی و اندیشمندان و عالمان عالم در این راه گامهای بلندتری بر می داشتند، امروز شاهد چنین وضعیت تلخی نبودیم.
اگر دعوت به “ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت” در سال 2001 و پس از تصویب پیشنهاد ”گفتوگوی تمدنها” در هیاهوی جنگ و خون و انتقام و لشگرکشی پس از حادثه تروریستی یازده سپتامبر که خونبارتر از آن حادثه هولناک بود گم نمی شد و اگر نصایح خیرخواهان مبنای تصمیمات بین المللی قرار می گرفت آیا بازهم شاهد چنین روزهای تلخی بودیم؟
عالیجناب
آیا فکر کرده ایم، نه تنها برپایه تعالیم ادیان و موازین اخلاقی که به اعتبار رهیافتهای علمی و حتی تجارب سیاسی، فقر، محرومیت، سرکوب، اشغال، آوارگی، استبداد و بدتر از همه تحقیر انسان که از سوی حکومتهای فاسد و قدرتهای توسعه طلب بر عالم و آدم تحمیل شده است در پدید آمدن این حوادث شوم چه نقشی دارد؟
اگر به جای مدارا و محبت، نفرت وخشونت و به جای دیگردوستی، دیگرستیزی حاکم شود و آن که قدرتمندتر است خشونت بیشتری را اعمال و از خشونت ورزانی که آنان را همسو با منافع خود می داند حمایت کند، آیا در دور باطل خشونت و سرکوب و تحقیر از یکسو و ترور و افراطیگری از سوی دیگر گرفتار نخواهیم شد؟
وقتی میلیونها انسان که سرزمینشان اشغال می شود و فریاد مظلومیت و ستم دیدگان و آوارگان در هلهله جنونآمیز اشغالگران سرکوبگر و آدمکش گم شود و بسیاری از قدرتمندان به جای تنبیه متجاوز، مظلوم و آواره را تحقیر کنند، هویت های مرگبار برساخته می شود و تروریسم بی وطن حتی از میان غربیان سربازگیری می کند. تروریسم، افراطیگری و به حاشیهراندگی نوع خوب و بد ندارد. نباید تبعیضهای وحشتناکی که حاصل اعمال ضابطه ها و معیارهای دوگانه است از نظر دور داشت.
آقای دبیرکل
موسی (ع) پیامبر عزت و مبارزه با فرعونیت است و مسیح (ع) پیامبر محبت و مهربانی و انسانیت و محمد مصطفی (ص) پیامبر رحمت و آزادگی. آیا پرسیده ایم که اشغال و جنایت و سرکوب به نام موسی و تحقیر انسانها و به راه اندازی جنگهای صلیبی جدید به نام عیسی و سربریدن بیگناهان و به بردگی کشاندن زنان و ترور و به خاک و خون کشاندن انسانها به نام محمد که هم جنایت علیه بشریت است و هم اهانت بزرگ به این پیامبران عظیم الشأن؟
آقای بان کی مون
محبت ورزان و مدافعان آزادی و عدالت و حقوق بشر در همه جا و با هر آئین و مشرب و مسلک مخالفان با تبعیض و تحمیل و طرفداران برخورداری همگان از برکات زندگی و حق و حرمت در جهان کم نیستند، ولی صدایشان شنیده نمی شود! باید عملاً به فکر راهکارهایی بود، که این صداها بهتر به گوش برسد. امروز وقت آن است که نهادهای بین المللی با همه سرآمدان عالم، همه دولت ها و همه نهادهای مدنی به علل و عوامل گوناگون پدید آمدن این وضع ناگوار بیاندیشند و منصفانه و واقع بینانه در صدد مبارزه با آن برآیند.
عالیجناب
من می دانم که آنچه طی زمانی دراز شکل گرفته است و منجر به تبعیض و بی عدالتی و عقب ماندگی ملتها و استقرار نظامات ناعادلانه بین المللی و نهایتاً تولید خشونت و افراطیگری شده است نه با گفتار و اندرز از میان می رود و نه به سرعت و به یکباره. من می دانم که تعصب و جهالت و کژاندیشی در میان جریانهایی که عقب ماندگی و تحقیر شدگی خود را مبدل به نفرت کرده اند وخشونت و ترور را راه استیفای حقوق از دست رفته خود کرده اند و با کمال تأسف بر اندام رفتار زشت و غیر انسانی خود جامه تقدس می پوشانند و از این راه به انسان و ارزشهای متعالی و مقدس خیانت می کنند، با نصیحت خیرخواهان و حتی بیانیه و تظاهرات و راهپیمایی به سادگی دست از جنایت بر نمیدارند و نیز میدانم که توسل به زور و خشونت برای نابود کردن این جریانها هم همانگونه که به تجربه نیز ثابت شده است، جز به عمیقتر شدن گرایشهای انحرافی و بسط و گسترش این جریانهای منحط نمی انجامد و حتی گاه سبب مظلوم نشان دادن آنها و جذب و جلب بیشتر تحقیر شدگان به سوی آنان نیز خواهد شد.
من میدانم که امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن خشم و نفرت بخش هایی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملتها و اقوام از یک سو و مشروع نشان دادن اقدامهای تجاوزکارانه علیه ملتهای مظلوم، به خصوص مسلمانان از سوی دیگر می شود و نیز غربهراسی که حاصل عدم تفکیک میان جنبههای استعماری سیاستهای غربی در خارج از مرزهای ملی کشورهای غربی با جنبههای تمدنی و فرهنگی مغرب زمین که لااقل دستآوردهای مثبتی برای خود غربیان داشته است می باشد به سادگی و با توصیه های اخلاقی و سیاسی از میان نخواهد رفت.
اما نمی توان از تجارب و تلاش های عملی نیز غافل ماند. جلب توجه واقعی جهانیان و دست اندرکاران عالم اندیشه و عمل به دور از احساسات، مسؤولیتی جهانی و انسانی است. ریشهیابی وضعیت و واقعیت تلخی که به صورت خشونت و افراط گرایی، چه از سوی دولتها و چه جریانهای سیاسی و عقیدتی بروز کرده است و تروریسم تنها یکی از جلوههای وحشتناک و ملموس آن است، نخستین گام برای یافتن راهحلی است که اگر ارائه شود بدون تردید مورد اقبال افکار عمومی عالم و نیز همه خیرخواهان صلحطلب و انساندوست قرار خواهد گرفت و اندک اندک موجب انزوای افراطیون و خشونت گرایان و انشاءالله محو آن از صحنه بین المللی خواهد شد.
من به سهم اندک خود پیشنهاد می کنم سازمان ملل متحد با شجاعت در این راه گام بردارد و عالمان و اندیشمندان، روشنفکران، سیاستمداران، دولت ها و نهادهای مدنی را برای اقدامی عاجل با هدف تحقق آشتی تاریخی که از اهداف مهم گفتوگوی فرهنگها و تمدنها است در این سو فراخواند. بنیاد گفتوگوی تمدنها نیز آمادگی آن را دارد با بازخوانی تجربه خویش و با مشارکت اندیشمندان خیرخواه و صلح طلب جهان در حد توان خود به بلندتر شدن صدای گفت و گو و صلح و نزدیکتر شدن به جهان عاری از خشونت و افراط کمک کند.
آقای دبیرکل
نگذارید و نگذاریم جهان و انسان تحت هیچ عنوانی در معرض هراس، نا امنی و مخاطره باقی بماند. باید از کیان دین، آزادی، عدالت، اخلاق و گفت و گو و صلح به جد دفاع کرد.
سید محمد خاتمی
مؤسس و رئیس
کد خبر: ۵۴۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸
همایش امروز اصلاحطلبان غایبان بسیاری داشت که عدم حضور چهرههای تندروی این جریان ملموستر حس میشد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:به گزارش مشرق، همایش اصلاحطلبان عصر امروز در حالی به همت شورای هماهنگی جبهه اصلاحات در کانون توحید تهران برگزار شد که جای خالی چهرههای شاخص اصلاحطلب توجه بسیاری از خبرنگاران را به خود معطوف کرده بود که البته عدم حضور پررنگ چهرههای تندرو اصلاحطلب با توجه به روی کار آمدن دولت اعتدال گویای تغییر رویه و روشهای اعتدال گونه اصلاحطلبان بود.
بر پایه این گزارش، آیتالله هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی ، حجتالاسلام ناطق نوری، علی مطهری و کرباسچی غایبانی بودند که علیرغم دعوت به همایش نیامدند.
سعید حجاریان، مصطفی معین، عبدالله نوری، محمدعلی نجفی، محمد سعیدی کیا، اکبر ترکان،صادق زیباکلام ، محمدرضا تاجیک، علیاکبر محتشمیپور ، محمد علی ابطحی، محمد سلامتی، محمدرضا خاتمی ، مرتضی الویری، جعفر توفیقی، هادی خانکی، سیدحسین موسوی تبریزی، غلامحسین کرباسچی، اسحاق جهانگیری، مجید انصاری، جواد اطاعت، محسن آرمین،زهرا اشراقی، اکبر اعلمی، معصومه ابتکار، علی ربیعی، اشرف بروجردی، مسعود پزشکیان، تاجگردون، محمدرضا خباز، الیاس حضرتی، محسن مهرعلیزاده، علی خرم ،حقشناس، حسین مرعشی، فائزه هاشمی، محسن هاشمی، محمد قوچانی، محمد مقدم، علیرضا محجوب، علیاکبر موسوی خوئینیها، احمد پورنجاتی، احمد مسجد جامعی ، حسین کاشفی، محمد عطریانفر، داریوش قنبری، سعید لیلاز، موسوی بجنوردی، مرتضی حاجی،احمد شیرزاد، مرتضی مبلغ، علی یونسی، حسن یونسی، محمد شریعتمداری، کمال خرازی از جمله اصلاحطلبانی بودند که اثری از آنان در همایش امروز اصلاحطلبان مشاهده نشد.به گزارش فارس، محمدرضا عارف رئیس بنیاد امید ایرانیان، رسول منتجب نیا دبیرکل حزب اعتماد ملی، عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات، هادی خامنهای دبیرکل مجمع نیروهای خط امام، محسن رهامی دبیرکل انجمن اسلامی دانشگاهیان کشور، حسین کمالی دبیرکل حزب اسلامی کار، فاطمه راکعی دبیرکل حزب زنان نو اندیش، محتشمیپور همسر مصطفی تاجزاده، صادق خرازی رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان، مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردم سالاری، شکوری راد نماینده مجلس ششم، محمدحسن غریبانی عضو شورای هماهنگی اصلاحات، مهدی خزعلی فعال فتنه 88، احمد حکیمیپور دبیرکل حزب اراده ملت، هادی غفاری عضو مجمع نیروهای خط امام (که در جریان فتنه 88 از انبار مؤسسه تحت مدیریتش اسلحه و مهمات کشف شد) و حسن رسولی عضو بنیاد باران حاضران در این همایش بودند
کد خبر: ۵۴۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۶
رئیس بنیاد امید ایرانیان گفت: هر تصمیمی که بهنفع نظام و کشور باشد میگیرم و هیچ ابایی از تصمیم خود برای انتخابات مجلس ندارم
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
محمدرضا عارف رئیس بنیاد امید ایرانیان، در پاسخ به سؤالی مبنی بر "آیا ستاد انتخاباتی شما در استانها تشکیل شده است؟" گفت: خیر، ما مخالفیم که ستادهای انتخاباتی از الآن تشکیل شود و برای همه این یک مسئله است و اصلاحطلبان و اصولگرایان وظیفه خود میدانند مردم را برای مشارکت حداکثری دعوت کنند.
وی در مورد سفرهای استانی خود نیز گفت: سفرهای استانی من فقط در حد حضور در دانشگاهها است.
رئیس بنیاد امید ایرانیان در پاسخ به سؤالی مبنی بر "آیا در شورای مشورتی اصلاحطلبان با محوریت آقای خاتمی شرکت میکنید؟" گفت: خیر، من شرکت نمیکنم، ما خودمان شورای مشورتی داریم.
وی همچنین در پاسخ به سؤال مبنی بر "شما به مرد انصرافهای انتخاباتی مشهور شدهاید به دلیل انصراف در انتخاباتهای مختلف، آیا در انتخابات مجلس آینده نیز انصراف میدهید؟" گفت: برای صلاح و نفع نظام و کشور هر تصمیمی صلاح باشد میگیرم و هیچ ابایی هم ندارم.
تسنیم
کد خبر: ۵۴۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۵
چرا مأموران انتظامی در مرزها به قاچاقچیانی که به سوی مرزبانان آتش گشوده بودند، اجازه نمیدادند ابتداء درباره انگیزه خود از حمله به مرزبانان توضیح بدهند و بعد مانع آتشافروزی آنان شوند؟! و یا چرا رزمندگان اسلام در جریان جنگ تحمیلی بیآن که درباره علت حضور نظامیان دشمن در جبهه نبرد توضیح بخواهند به سوی آنها شلیک میکردند؟ و یا چرا پلیس بعد از اسارت سارقان مسلح و قاتلان محارب، آنان را بدون محاکمه در زندان نگاه میدارد؟! پاسخ این لاطائلات بدیهیتر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حسین شریعتمداری در یادداشتی نوشت: ۱-چرا در مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) که همه ساله در سراسر جهاناسلام برپا میشود و دهها میلیون نفر علیه قاتلان اباعبدالله الحسین(ع) به کوچه و خیابان آمده و جنایت وحشیانه آنان را محکوم میکنند، به طرفداران شمر و یزید و ابنسعد و ابنزیاد و حرمله و... اجازه داده نمیشود که در میان تودههای عظیم و انبوه مردم عزادار حضور یافته و از خود دفاع کنند؟ و مثلا برای مردم توضیح بدهند که چرا در عاشورای سال ۶۱ هجری، خون پاک فرزند رسولخدا(ص) و اصحاب و یاران او را برزمین ریختهاند؟ و چرا سرهای مطهر آنان را از بدن جدا کرده، خیمهها را به آتش کشیده و زنان و کودکان را به اسارت بردهاند؟ شاید آنها برای آنچه در آن روز مرتکب شده بودند، دلیل قانعکنندهای داشته باشند؟! که اگر فرصت و امکان ارائه دلایل و نظرات خود را پیدا کنند، قضاوت مردم درباره آنها تغییر کند! از کجا معلوم که تقصیر اصلی با اردوگاه امام حسین(ع) نبوده است؟! و یا بخشی از گناه آن جنایت وحشیانه به خاطر برخی از اقدامات در همین اردوگاه نبوده باشد؟!چرا با خواندن این چند سطر عصبانی شده و با خشم ابرو در هم کشیدهاید؟! و نگارنده را احمق! و یا دستکم، دیوانه تصور میکنید؟! و این احتمال را پیش میکشید که شاید طرحکننده این سوال با اردوگاه یزید و ابنزیاد سر و سرّی داشته باشد؟!
حتما در پاسخ خواهید گفت؛
اولا؛ رذالت و خباثت شمر و یزید و ابنسعد به اندازهای آشکار و بدیهی است که کمترین نیازی به اثبات ندارد و نه فقط یک یا دو یا ده یا صد، بلکه هزاران دلیل و سند غیرقابل انکار از جنایت وحشیانهای که یزیدیان نسبت به خاندان رسالت و همه انسانها از عصر عاشورا تا عصر حاضر مرتکب شدهاند، حکایت میکند. به گونهای که جزئیترین ابراز تردید در آن، تنها میتواند ناشی از حماقت، دیوانگی و یا مأموریت و وابستگی تردیدکننده تلقی شود.
ثانیا؛ خواهید گفت؛ که اردوگاه سیدالشهداء علیهالسلام غیر از سخنان و بیانات حضرت اباعبدالله(ع) و برخی از یارانش که آنهم در همهمه و شیهه اسبان مهمیز خورده گم میشد، هیچ تریبون دیگری نداشت ولی در همان حال اردوگاه یزیدیان از تمامی تریبونهای آن روز برای تبلیغ نظر و ادعای وارونه خود علیه اردوگاه حسینی(ع) برخوردار بود. سگها را گشاده و سنگها را بسته بودند. بنابراین آنچه نیاز به بازخوانی دارد، مظلومیت مولای شهید ما حسین بن علی(ع) است و آنچه نباید به فراموشی سپرده شود- تا فرصت تکرار نیابد- شرح و تفصیل جنایات وحشیانه یزید و شمر و عمرسعد و ابنزیاد و حرمله و... است. مگر آن حرامیان تاریخ، غیر از آنچه با صدای بلند و در همه جهان آن روز اسلام عربده کشیدهاند، سخن ناگفته دیگری دارند که فرصت گفتن نیافته باشند؟!
ثالثا؛ شاید بگویید؛ مگر تاکنون در هیچیک از مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) شرکت نکرده و در سوگ او حضور نداشتهای؟! و مگر نمیبینی که در این مراسم فراگیر و در عزای سالار شهیدان، بیشتر از آنچه درباره مظلومیت مولای شهیدمان حسین بن علی(ع) و علت قیام آن بزرگوار گفته میشود، از انگیزه یزیدیان در قتل مولای شهید(ع) و به اصطلاح دلایلی که برای ارتکاب آن جنایت بزرگ تاریخی آورده بودند، سخن در میان است. و تمامی آنچه درباره انگیزه اباعبداللهالحسین علیهالسلام از قیام و انگیزه و چرایی ارتکاب آن جنایت از سوی حرامیان، گفته و نوشته میشود، مستند به اسناد غیرقابل خدشه و مکتوب و مضبوط است. بنابراین، چرا تصور میکنید و به دروغ حنجره پاره میکنید که یزیدیان فرصت اعلام نظر و دفاع از خود را نداشتهاند و پیروان اباعبدالله الحسین(ع) درباره واقعه عاشورای سال ۶۱ هجری، یکطرفه به قاضی رفته و شمر و یزید و ابنسعد و ابنزیاد و بقیه حرامیان را محکوم میکنند!
بسیار خوب! نگارنده از ادعای کاذب خود دست میکشد و استدلال شما را قاطع، غیرقابل خدشه و پذیرفتنی میداند. اما آنچه نگارنده، مطرح کرده است، فقط یک ادعای کاذب و سؤال جعلی است که منظور از طرح آن، شنیدن هزارباره استدلالها و نظرات منطقی و مستحکم شما بوده است وگرنه، نگارنده نیز از ژرفای دل با شما عزیزان همراه و همعقیده است و برای مزید اطلاع شما، این توفیق حداقلی را دارد که با هربار نوشیدن آب، به ساحت مقدس اباعبداللهالحسین(ع) سلام و بر قاتلان آن امام مظلوم و شهید لعن و نفرین بفرستد. حتما میپرسید، در حالی که پاسخ ادعای کاذب و پرسش جعلی خود را میدانی از طرح آن چه انگیزهای داشتهای؟!
جواب آن است که دیروز یکی از نمایندگان مجلس که مدعی است هوشمند! و عاقل! و غیروابسته است، سؤال مضحک فوق را که پاسخی بدیهی دارد، برای تبرئه سران فتنه آمریکایی، اسرائیلی ۸۸ و پاککردن داغ ننگ وطنفروشی آنان بر زبان آورده و این واقعیت را نادیده گرفته است که اصحاب فتنه نه فقط از دهها رسانه و سایت اینترنتی داخلی برای پمپاژ ادعای دروغ تقلب و تلاش برای براندازی نظام برخوردار بودهاند بلکه تمامی رسانههای پردامنه دشمنان بیرونی نظیر بیبیسی فارسی، صدای آمریکا، العربیه فارسی، یورو نیوز فارسی، رادیو زمانه، رادیو و تلویزیون اسرائیل، شبکههای تلویزیونی کشورهای عربی و دهها شبکه تلویزیونی فارسی زبان در آمریکا و اروپا، شبکههای اجتماعی فیسبوک، توئیتر و... نیز در خدمت همین پادوهای وطنفروش بوده است. ضمن آن که آزادانه هر از چند روز بیانیه صادر کرده، مصاحبه میکردند و... گفتنی است که «گوگل» بزرگترین و معروفترین موتور جستجوگر، سرویس «ترجمه فارسی- GOOGLE TRANSLATE -» را اختصاصا و با اعلام قبلی برای حمایت از سران فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ راهاندازی کرده بود و فیسبوک به دستور رسمی وزارت خارجه آمریکا تعمیرات سالانه خود را با همین منظور به بعد موکول کرده بود و...
۲- چرا مأموران انتظامی در مرزها به قاچاقچیانی که به سوی مرزبانان آتش گشوده بودند، اجازه نمیدادند ابتداء درباره انگیزه خود از حمله به مرزبانان توضیح بدهند و بعد مانع آتشافروزی آنان شوند؟! و یا چرا رزمندگان اسلام در جریان جنگ تحمیلی بیآن که درباره علت حضور نظامیان دشمن در جبهه نبرد توضیح بخواهند به سوی آنها شلیک میکردند؟ و یا چرا پلیس بعد از اسارت سارقان مسلح و قاتلان محارب، آنان را بدون محاکمه در زندان نگاه میدارد؟! پاسخ این لاطائلات بدیهیتر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد. چرا که افراد یاد شده مرتکب جرم مشهود شده بودند که در حال محاربه مستوجب قتل بودهاند و در غیر اینصورت مظلومان را به قتل میرساندند - که رساندند- و در حال اسارت محاکمه آنان فقط برای تعیین مجازات بود و نه اثبات جرم.
دیروز آقای علی مطهری، همان نماینده یاد شده از تریبون مجلس و برای چندمین بار اعلام کرد که حصر سران فتنه بدون حکم قضایی بوده و غیرقانونی است! و این واقعیت ملموس را نادیده گرفت که سران فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ به گواهی صدها سند غیرقابل انکار تحت مدیریت مستقیم مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس و با هدف براندازی نظام دست به وطنفروشی و جنایت زدهاند و جرایم و جنایات مشهودی نظیر ادعای تقلب در انتخابات - فرمول دیکته شده جرج سوروس صهیونیست به خاتمی و دستورالعمل آشکار ریچارد رورتی به فتنهگران- دریافت کمک مالی کلان از ملکعبدالله سعودی و چند کشور اروپایی، حمایت آشکار از اسرائیل و آمریکا، قتل مردم کوچه و بازار، آتش زدن مسجد، آشوب خیابانی، اهانت به ساحت مقدس عاشورای حسینی(ع)، سنگباران نمازگزاران عاشورا، پاره و لگدمال کردن عکس مبارک حضرت امام(ره)، اعلام آشکار محاربه با نظام اسلامی - شعار انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است- و دهها جنایت دیگر فقط بخشی از جرم غیرقابل اغماض آنان است تا آنجا که نتانیاهو از آنها با عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد کرد و اوباما، حمایت از سران فتنه را با ذکر نام، وظیفه استراتژیک آمریکا دانست و...
آیا سران فتنه فقط به خاطر بخش اندکی از این همه جنایت، مستحق چندین بار اعدام نیستند؟ ضمن آن که قانونی بودن شورای عالی امنیت ملی و ضرورت اجرای تصمیمات آن در قانون اساسی تصریح شده است و رئیس قوه قضائیه که بالاترین مقام قضایی است از جمله اعضای این شورا میباشد.
آقای علی مطهری، از قانون سخن میگوید و توضیح نمیدهد که آیا سران و عوامل فتنه حاضر به پذیرش حکم قانون هستند؟! و اگر بودند، چرا درباره ادعای تقلب- که خود با عمل خویش و در مواردی با بیان صریح آن را تکذیب کردهاند- حاضر به پذیرش قانون و طی روال قانونی تصریح و شناخته شده نبودند؟ و...
۳- و بالاخره اگرچه دراینباره گفتنی بسیار است ولی تنها به نکتهای که هوشیاری آقای علی مطهری در اظهارنظر را میطلبد، اشاره میکنیم و آن، این که، آنچه ایشان هر از چند گاه مطرح میکند و مانند اظهارات دیروز وی بلافاصله با استقبال گسترده رسانههای آمریکایی و صهیونیستی روبرو شده و با کف و سوت گروههای ضدانقلاب همراهی میشود، حاوی هیچ نکته تازه و یا سخن ناگفتهای نیست بلکه نظیر آن بارهاوبارها از سوی دیگران مطرح شده و بیاعتنایی رسانهها و محافل دشمنان اسلام و انقلاب و نظام را در پی داشته است. بنابراین بدون کمترین تردیدی میتوان نتیجه گرفت که اظهارات ایشان به خودی خود برای دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها کمترین ارزش و اهمیتی ندارد و اگر چنین بود، چرا وقتی مشابه همین اظهارات از سوی دیگران مطرح میشود، به آن اعتنایی نمیکنند؟ پاسخ فقط به فقط در انتساب آقای علی مطهری به بیت شریف استاد بزرگوار، آیتالله شهید مطهری است. توضیح آن که رسانهها و محافل بیگانه و ضدانقلابیون وابسته به آنها بدون استثناء در نقل قول از ایشان تاکید میکنند، آقای علی مطهری فرزند آیتالله مطهری و به سختی میتوان حتی یک نمونه را یافت که قید یاد شده را نداشته باشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که جناب علی مطهری بدون انتساب به پدربزرگوار و شهیدشان نزد رسانهها و محافلی که برای ایشان کف و سوت میزنند، اهمیتی ندارد.
و باید از ایشان پرسید که اولا؛ دیدگاهها و نظرات وی چه نسبتی با دیدگاهها و نظرات استاد شهید دارد ثانیا؛ اگر انتساب نسبی وی با استاد شهید نادیده گرفته شود، چه باقی میماند؟! ثالثا؛ مگر نه اینکه در کلام خدا به صراحت آمده است؛ اناولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه «نزدیکترین انسانها به حضرت ابراهیم(ع) کسانی هستند که از آن پیامبر بزرگوار پیروی میکنند» و نه کسانی که با آن پیامبر اولوالعزم فقط رابطه نسبی داشتهاند. و رابعا؛ آیا جناب ایشان به این نکته توجه کرده است که چرا قاتلان استاد شهید مطهری، از اظهارات وی ذوقزده شده و برایش کف میزنند؟! و خامسا؛ آقای علی مطهری، غیر از مطالعه آثار شهید مطهری- اگر آنها را مطالعه کرده باشند!- چه کانال دیگری برای درک و فهم نظرات آن بزرگوار داشتهاند؟ چرا که سن ایشان به بهرهگیری از محضر مستقیم استاد، قد نمیدهد بنابراین باید بپذیرند اگر قرار به بهرهگیری از طریق آثار استاد باشد، دیگران به مراتب از ایشان به دیدگاهها و نظرات استاد شهید نزدیکتر هستند.
کد خبر: ۵۴۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
هرچند که حدود یک سال تا برگزاری انتخابات مجلس باقی مانده است و خبرهایی جسته و گریخته از گوشه و اطراف برای حضور شخصیت های شناخته شده جهت فتح صندلی های سبز بهارستان به گوش می رسد ولی نباید فراموش کرد برگزاري انتخابات رياست جمهوري يازدهم و اعلام پيروزي حسن روحاني در خرداد ماه سال گذشته سبب شد تا بحث و گفت و گو درباره انتخابات مجلس دهم بسيار زودتر از ادوار قبل ميان کنشگران سياسي آغاز شود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
پارسینه نوشت:از آنجا که اصولگریان لشگر خود را در فتح پاستور شکست خورده دیدند پر بیراه نیست که گفته شود این افراد اولین دسته ای بودند که در سوت شروع مذاکرات و یارگیری دمیدند ولی اولین شخصی که رسما اعلام کرد براي مجلس دهم برنامه جدي دارد محمد رضا عارف بود. همچنين بايد دانست که اين اظهار نظرهاي زودهنگام در مورد اين آزمون، نشان از اهميت بيش از پيش و دو چندان اين دوره از انتخابات مجلس دارد و به زعم صاحب نظران اين دوره از انتخابات به طور ويژهتر نسبت به ادوار گذشته در دو سطح مطرح خواهد شد.در سطح اول گروهاي سياسي تلاش ميکنند تا به بهارستان راه پيدا کنند و در سطح ديگر شخصيتهاي مهم سياسي تلاش دارند که صندلي رياست مجلس را از آن خود کرده و بر آن تکيه بزنند. اصولگرايان نيز که سرخورده از انتخابات رياست جمهوري گذشته هستند به شدت در تلاش هستند با ساز و کار و ليستي قدرتمند وارد اين جدال شوند تا جان تازهاي بگيرند و از طرف ديگر اصلاحطلبان که خود را پيروز اين روزهاي سياست ميدانند تلاش جدي دارند که باز هم مانند گذشته به طور کامل به عرصه سياست کشور بازگردند و از هيچ ترفند سياسي فرو نميگذارند تا عرصه را براي حريف تنگ کنند.
در این مجال به حظور و تحرکات طیف های مختلف سیاسی برای بدست آوردن خانه ملت خواهیم پرداخت.
*جبهه پایداری و سعید جلیلی
هرچند که اصولگرايان در مجلس فعلي داراي اکثريت هستند ولي پس از شکستي که از اعتداليون در انتخابات رياست جمهوري متحمل شدند بشدت بر آنند که موقعيت خويش را اثبات کنند. از آنجايي که جريان اصولگرايي مانند اصلاحات خود به چندين گروه مختلف تقسيم ميشود، هر کدام هدفي جز تصاحب کرسيهاي مجلس ندارند و در اين بين شايد يکي از مهمترين گروهها در اردوگاه اصولگرايي که تلاش جدي دارد تا همچنان بقا و نقش سياسي داشته باشد جبهه پايداري است، جريان تازه اي که قبل از انتخابات مجلس نهم تشکيل شد. کارشناسان معتقدند پايداريها که رهبر معنوي گروه خود را آيتالله مصباحيزدي ميدانند، احتمالا با سر ليستي سعيد جليلي يا کامران باقري لنکراني در انتخابات حضور خواهند داشت ولي اميد اين طيف از اصولگرايان به حاميان سعيد جليلي در انتخابات است.
از سوي ديگر پس از تغيير فضاي سياسي کشور با روي کار آمدن دولت حسن روحاني، جبهه پايداري که به رغم هياهوي زياد سياسي در شرايط خوبی از نظر پايگاه مردميقرار ندارد، براي ادامه حضور در مجلس شوراي اسلامي، خروج نمايندگان خود از تهران و فعاليت در شهرستانها را در دستور کار خود قرار داده است. به گزارش سايت نو انديش، گفته ميشود از مدتي پيش کميتهاي در اين جبهه تشکيل و در حال بررسي و شناسايي حوزههاي انتخابيه غير استان تهران براي نمايندگان تهراني خود در مجلس شوراي اسلامي است. پايداريها به خوبي ميدانند مجلس آينده کارزار سختي براي آنها خواهد بود به ويژه اگر مردم حضور گستردهاي در انتخابات داشته باشند. همچنين راي سعيد جليلي در خرداد 92 ميزان مقبوليت اين جريان در ميان مردم را به خوبي مشخص کرد.
*اعتدالیون ومحمد رضا عارف
اولين شخصيتي که پس از به پايان رسيدن انتخابات رياست جمهوري صريحا اعلام کرد براي مجلس دهم برنامه جدي دارد محمد رضا عارف بود. عارف که نامزد اصلاحطلب مقام رياست جمهوري بود و بيشک اقبال عمومي را به همراه داشت ضمن مشورت با بزرگان همفکر خويش و براي پيشبرد بهتر اهداف اصلاحطلبان و اعتداليون از رقابت کناره گرفت، در اين بازه زماني محبوبيت ويژهاي در بين اقشار مختلف جامعه و در اردوگاه اصلاحطلبان کسب کرد و از او بعنوان شخصيت اثر گذار ياد ميکنند. از اين رو ميتوان عارف را مهمترين شخصيت در بين اصلاحطلبان براي حضور در ليست دانست که حتي ميتواند بر صندلي رياست مجلس تکيه کند. در این رابطه، داريوش قنبري نماينده اصلاحطلب مجلس هشتم از طرف همفکرانش ازهاشمي و خاتمي خواسته است که در انتخابات مجلس از محمدرضا عارف بعنوان محور اصلاحطلبان حمايت کنند. از جهتي که پيروزي اصلاحطلبان در انتخابات رياست جمهوري به اقدامات عارف نيز بر ميگردد و به دنبال هويت مستقل و خاص خودشان هستند و در تلاشند که به شکل کامل به عرصه سياست بازگردند، کميغير منطقي ميرسد که بجاي استفاده از عارف بدنبال شخص دیگری برای حضور در مجلس و حتی ریاست آن باشند. همچنين شرکت گسترده مردم در انتخابات رياست جمهوري و راي به اصلاحات و اعتدال يکي از شواهدي است که به گفته کارشناسان اکثريت مجلس در انتظار اصلاحطلبان ميباشد و عارف مهمترين سر ليست اين جريان خواهد بود.
*علی لاریجانی و صندلی ریاست بهارستان
علی لاریجانی از جمله چهره های سیاسی بود که هر چند نتوانسته است بر صندلی پاستور تکیه بزند اما توانست بر ریاست بهارستان بنشیند. علی لاریجانی ریاست دو مجلس هشتم و نهم را توانست با فراکسیونی که به راه انداخت به دست گیرد. فراکسیون رهروان ولایت مجلس نهم نیز توانست اقتدار لاریجانی را قوت ببخشید و وی را در برابر رقیبش یعنی حدادعادل پیروز کند. لاریجانی علاوه بر تلاش برای حضور قدرتمند در مجلس دهم باید این مجلس را نیز مدیریت کند تا مجلس نهم دچار تفرقه و تشت نشده و ریاستش متزلزل نشود. در حال حاضر همانطور برخی شنیده ها حکایت از آن دارد که برخی از نزدیکان آیت الله هاشمی رفسنجانی و رئیس جمهور دولت تمايل دارند که علي لاريجاني که از يک چهره اصولگراي محض به فردي فراجناحي تبديل شده است ميتواند بهتر از عارف باشد و تمایل زیادی دارند که او همچنان بر صندلی بهارستان تکیه بزند.
پدیده سیاست ایران؛ احمدی نژاد
محمود احمدينژاد پديده سياست ايران که پس از اتمام دوران رياستش کمتر از او خبري منتشر شده است، تمايل زيادي براي باقي ماندن در دايره سياستمداران و سياستمدار بودن دارد. بعضي اخبار حکايت از آن دارد که گروه نزديک به وي پس از نتيجه نگرفتن در انتخابات رياست جمهوري و شوراي شهر، تحرکات خود را براي حضور در مجلس دهم آغاز کرده اند و به موازات جريانات سياسي کشور جلسات انتخاباتي خود را کليد زده اند. گرچه بنا به گفته محمدرضا ميرتاجالديني معاون احمدينژاد اين جلسات تشکيلاتي نيست و تنها جمع وزرا و معاونان دولت سابق است اما گويي در پس اين جلسات اهداف انتخاباتي دنبال ميشود تا تيم دولت سابق به سياست بازگردند. معاون رييسجمهور سابق در جايي اشاره کرده است که «اگر در حال حاظر در ميان روستانشينان و قشر محروم کشور نظر سنجي صورت بگيرد، همگان خواهند دانست که آمار محبوبيت احمدينژاد خيلي بالاست».اين نکته ميتواند نشان گر اين باشد که نزديکان احمدينژاد در مناطق محروم و روستايي در حال پيشبرد اهداف خود براي رسيدن به مجلس هستند. از طرف ديگر، احمدينژاد که در مناظرههاي انتخاباتي حملات تندي را عليه بعضي از بزرگان نظام از جمله حجتالاسلام والمسلين ناطقنوري کرده بود، برخي از نزديکان خود را به ديدار وي فرستاده است تا زمينه ديدار با ايشان را فراهم کنند.احمدينژاد علاوه بر درخواست ديدار با ناطقنوري، افرادي را نيز نزد سيدمحمد خاتمي فرستاده است که همه اين اقدامات نشان دهنده برنامههاي خاص اين طيف براي رسيدن به مجلس است.ذکر این نکته مهم است که احمدی نژاد شخصی نیست که خود را در عزلتي 4 ساله قرار دهد و بيشک انتخابات پارلمان دهم براي او و همطيفانش نيز مجالي براي عرضاندام است و مجلس دهم را سکوي پرش خود قرار داده است که دوباره به کاخ رياست جمهوري برسد و در اين راه به احتمال زياد با بخشي از جبهه پايداري و اصولگرايان تندرو نيز ائتلافي خواهد داشت لذا نامزدهايي را در تهران و شهرستانهاي بزرگ از ليست خود معرفي خواهد کرد.
در يک نماي کلي ميتوان گفت که مجلس آينده بنا بر تحولات صورت گرفته در فضاي سياسي کشور به خصوص بعد از انتخابات رياست جمهوري، مجلسي خواهد بود با آرايش و چيدمان متفاوت نسبت به ادوار گذشته خود که تلاش دولت براي داشتن کرسيهاي مجلس و اقدامات اصلاحطلبان براي بازگشت کامل به عرصه سياست و کوشش اصولگرايان براي حفظ جايگاه فعلي خود، اهميت ويژه اي به دهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي بخشيده است و اين اهميت با سپري شدن هر روز و نزديک تر شدن به موعد برگزاري اين انتخابات توجه و تحرکات سياسي را در بين اصلاحطلبان و اصولگرايان افزايش ميدهد.
کد خبر: ۵۴۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
اظهارات رئیس جمهور در همایش اقتصادی نشان میدهد دولت بیش از حد سیاست زده شده است.
به گزارش آوای دنا،سایت فردا ضمن انتشار این تحلیل و مرور برخی سخنان روحانی در همایش اقتصاد ایران مبنی بر انزوای کشور، وصل نبودن سانتریفیوژ به اصول و... نوشت: این اظهارات در شرایطی مطرح شد که در طول هفتههای اخیر، رئیس جمهور در همایشهای مختلفی اعم از دیدار با فعالان کشاورزی و همین همایش اقتصاد ایران شرکت کرده اما خروجی این همایشها و فعالیتهای دولت یازدهم در یکسال و نیم گذشته در زندگی مردم کشور اثر نداشته است. سیاست زدگی بیش از حد دولت یازدهم موجب شده تا حسن روحانی حتی در همایشهای اقتصادی نیز سخن از مسائل سیاسی به میان آورده و به تنش و تقابل با منتقدان بپردازد.
فردا افزود: مطرح کردن موضوع رفراندوم در زمینه مذاکرات هستهای بیشتر به مظلومنمایی دولت یازدهم شبیه بود تا درخواست ویژه رئیس جمهور، چرا که طرح این پیشنهاد نشان دهنده ناتوانی و ناکامی سیاست خارجی دولت است. همین نیز سبب شده که این روزها هواداران دولت بازی رسانهای جدیدی راه بیاندازند.نویسنده خاطرنشان میکند: نکته قابل توجه اینجاست که هنوز سخنرانی روحانی در این همایش به پایان نرسیده بود که رسانههای اپوزیسیون و معاند، اقدام به تحلیل و بررسی اظهارات حسن روحانی در این همایش کردند. این رسانهها (نظیر بیبیسی) تا حدی از سخنان رئیس جمهور درباره موضوع رفراندوم ذوق زده شدند که تمام تلاش خود را برای برجسته کردن این بخش از اظهارات روحانی به خرج دادند.
سایت الف نیز درباره اظهارات اخیر روحانی نوشت: گزاره «مشکل اقتصاد ایران، اقتصادی نیست»، یا «اقتصاد، راه حل اقتصادی ندارد»، یا «اقتصاد ایران راهکار بینالمللی و سیاسی دارد» پیش از این نیز بارها و طی ماهها و سالهای گذشته توسط برخی اقتصاددانان لیبرال تئوریزه و تکرار شده است. اساساً سؤال این است که مگر قبل از تحریمها، ساختار اقتصاد ایران، مشکلدار نبوده و تورم و بیکاری وجود نداشته است که مشکل اقتصاد ایران را نه اقتصادی، که در حوزه سیاست خارجی میدانند. یا مگر بسیاری از همین افراد در سالهای گذشته مشکلات کشور را عمدتاً ناشی از تحریمهای داخلی نمیدانستند، یا بیش از ۷۰ درصد مشکلات را ناشی از بیتدبیری ارزیابی نمیکردند؟ حال چه شده که پس از گرفتن مسئولیت به فکر راحتطلبی و شانه خالی کردن از وظیفه افتادهاند.
الف تصریح کرد: اصلاً بیایید فرض کنیم ممکن است فردی واقعاً اعتقاد داشته باشد که مشکل اقتصاد، سیاست خارجی است. اگر این دیدگاه از منظر افراد خارج از دولت یا اقتصاددانی غیر دولتی یا غیر متصل به دولت به گوش میرسید (یا برسد)، میشد، این حرف را به پای اعتقاد یانظر شخصی ایشان نوشت. اما شنیدن این استدلالات از زبان فردی که «مسئولیت رفع مشکلات اقتصادی در چارچوبهای موجود» رسماً به وی سپرده شده، مسموع نیست و بیشتر به رفع مسئولیت شبیه است. چرا که به نظر میرسد، رئیس جمهور محترم با پذیرفتن ساختارهای مورد توافق نظام در مورد حفظ استقلال سیاسی و عزت در عرصه بینالملل پای به این عرصه نهاده و اقتصاددان همراه وی نیز با پذیرفتن این قیود، مسئولیت پذیرفتهاند.
الف میافزاید: اینکه در میانه راه، ناگهان بیرق «اقتصاد ایران مشکل سیاسی» دارد را برافراشته کنیم، جز «بیمسئولیتی» و شانه خالی کردن از «اصلاحات» اقتصادی تفسیر دیگری ندارد. «اقتصاد راهکار سیاسی دارد»، یعنی ما اهل کار اقتصادی نیستیم. مردم از شما اصلاح ساختار اقتصادی، تدبیر درست، اشتغال، رشد اقتصادی ملموس و افزایش قدرت خرید میخواهند نه بهانه.
یادآور میشود روزنامههای زنجیرهای با ذوقزدگی به استقبال اظهارات فرافکنانه رئیسجمهور رفتند و سپس به ذوق خود از زبان ورشکستگانی چون رضا خاتمی ، شکوریراد، جلاییپور و... موضوع را به حصر سران فتنه و متهمان فتنه ۸۸ بسط دادند.
وبسایت بیبیسی نیز با استقبال از این اظهارات، سخنان روحانی را در بیش از ۳ دهه حکومت جمهوری اسلامی بینظیر توصیف کرد و نوشت: حکومت جمهوری اسلامی اساسش را بر ایدئولوژی گذاشته و حالا رئیسجمهور میخواهد منطق و منافع ملی را جایگزین ایدئولوژی کند(!)
بیبیسی فهرستی از مطالبات غرب و گروهکهای ضدانقلاب را که باید در جمهوری اسلامی تغییر کند پیش کشید اما تحلیلگران این سایت میگویند سخنان روحانی فاقد زمینه واقعی و اجرایی و صرفا برای منفعل کردن منتقدان و حاکمیت است.
علیاصغر رمضانپور معاون فراری وزارت ارشاد در دولت اصلاحات میگوید بدون توافق روحانی با رهبری، سخنان روحانی را باید جنگ لفظی علیه تندروها در سنگر مجلس توصیف کرد.مهدی خلجی نیز به بیبیسی گفت: «در قانوناساسی جمهوری اسلامی، فرمان همهپرسی از اختیارات ولیفقیه است و تنها مرجع دیگری که میتواند دستور همهپرسی صادر کند، مجلس شورای اسلامی و آن هم در حالتی است که دو سوم نمایندگان به همهپرسی رأی دهند».
وی در ادامه گفته است موضوعهایی که شایسته همهپرسی هستند بسیارند، از تغییر قانون اساسی و لغو نهاد ولایتفقیه گرفته تا قانون انتخابات و عادیسازی رابطه با آمریکا، ولی هر موضوع مهمی قابلیت به همهپرسی گذاشته شدن را ندارد از جمله برنامه هستهای.
وی افزود: «برنامه هستهای هم از نظر سیاسی و هم از نظر فنی بسیار پیچیده است و با پاسخهای سرراستی که از همهپرسی انتظار میرود، سازگار نیست، حتی در کشورهای دموکراتیک هم به ندرت چنین موضوعی به همهپرسی گذاشته شده است».
خلجی در ادامه گفته است «با این همه، کسانی که خواست برگزاری همهپرسی را در هر زمینهای طرح میکنند، میدانند که در چارچوب قانوناساسی و معادلات قدرت موجود، این کار نه ممکن است و نه اگر صورت بگیرد به سود نیروهای دموکراسیخواه ]اپوزیسیون[ انجام خواهد گرفت.
از سوی دیگر سعید برزین از مخالفان مقیم لندن معتقد است: تک مضرابهای جدلی روحانی برای شنوندگان آشنا شده و توی دل اصولگرایان را خالی میکند(!)؛ هنری تاکتیکی که همدست روحانی یعنی هاشمی استاد آن است. اما این کار بیخطر هم نیست. این احتمال را نباید دست کم گرفت که صحن سیاسی دو قطبی شود و گفتمانهای اعتدالی و اصولگرایی زبان یکدیگر را نفهمند. در جامعه ایران رفتار تهاجمی میتواند راه برای لشکرکشی افراطیها باز کند. به علاوه سادهسازی معادلات پیچیده سیاسی به شعارهای عوامپسند و ارجاع به تصمیم در کف خیابان با سنت سیاستمداری کارآمد همخوانی ندارد.
حقیقتنژاد تحلیلگر دیگر بیبیسی گفت: «براساس اصول ۶، ۹۹، ۱۱۰ و ۱۲۳ قانوناساسی، رئیسجمهور ایران تنها وظیفه امضا و ابلاغ نتیجه همهپرسی را دارد و در طرح همهپرسی، تصویب، صدور فرمان و برگزاری آن اختیاراتی ندارد، از این منظر، طرح عمومی دوباره مسئله همهپرسی صرفا تلاش دولت روحانی برای جلب توجه افکار عمومی است.»
اما حسین رسام تحلیلگر سفارت انگلیس که در فتنه سال ۸۸ مدتی بازداشت بود به بیبیسی گفت: برگ برنده وقتی ارزش دارد که بازی شود و گرنه بلوف است. به ظاهر مهمترین مسئله روز ایران موضوع مناقشه هستهای است، ولی روحانی نیک میداند که نه منطقی است و میتوان آن را به رفراندوم گذاشت و نه اینکه این موضوع مهمترین گرهگاه مدیریت کلان و دراز مدت جمهوری اسلامی است. گرهگاه اصلی، قدرت سیاسی ناشی از توزیع قدرت است.
منبع/کیهان
کد خبر: ۵۳۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
روحانی: «همه مردم باید از آمار، ارقام و طرحهای اقتصادی در یک لحظه باخبر شوند؛ در اینجا پسرخاله و پسرعمه نداریم!»
کد خبر: ۵۳۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۴
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
روزنامه ابتکار در سرمقاله خود نوشت:سيد محمد خاتمي و محمود احمدي نژاد هر کدام هشت سال افتخار رياست جمهوري ايران را در کارنامه خود دارند. اين دو هم به لحاظ ويژگي هاي شخصيتي و هم روش مديريتي هيچ شباهتي با هم نداشتند. پوزيشن اصلي خاتمي فيلسوف، روشنفکر و نظريه پرداز است و در جايگاه رياست جمهوري هم تلاش کرد که يک فيلسوف-رئيس جمهور باشد. خاتمي از نظر رفتار شخصي، مداراجو و مشورت پذير بود.
اسلام رحماني دغدغه اصلي اش بود. اما محمود احمدي نژاد هيچگاه نخواست پوزيشن مهندسي را رها کند و ميانه اي با نظريه پردازي نداشت. او بيشتر عملگرا و جزئي نگر بود. تکنيکال فکر ميکرد و به همين دليل هم بخش نظريه پردازي را به تنها مونس خود يعني مشايي سپرد. او از نظر رفتار شخصي سخت گير و ستيزه جو و مشورت ناپذير بود و تلاش ميکرد يک انقلابي-رئيس جمهور باشد.
پيامد و آثار دوره رياست جمهوري ان دو نيز تابع اين تفاوت همين ويژگي ها بود. يکي محور گفتمان اصولگرايي بود و ديگري رهبري گفتمان اصلاح طلبي را بر عهده داشت. هر کدام پس از هشت سال رياست جمهوري سنت نوعي خاصي از حکمراني را بر جاي گذاشتند. اما چرخ روزگار آن دو را در دوره بازنشستگي شبيه هم نموده است.
سيد محمد خاتمي که از محبوبيت غير قابل انکاري بر خوردار است همچنان سيبل مخالفت ها و موافقت هاست...سيد محمد با تابلوي "فتنه" دست به گريبان است و پشت اين خاکريز زمين گير شده است و محمود نيز با تابلوي "انحراف" گرفتار شده است. رئيس جمهور اسبق، جناب آقاي خاتمي پس از وقايع 88 برغم تنظيم رفتار خود بر مدار جمهوري اسلامي و تأکيد مکرر بر انطباق عناصر گفتماني اش بر فرا گفتمان جمهوري اسلامي، همچنان متهم به رهبري فتنه است و در نگاه رقيبان اين مقدار تعهد جبران کاستي هايش را نميکند و فعاليتش مشروط به توبه و اعلام برائت از سران فتنه شده است.رئيس جمهور سابق جناب آقاي احمدي نژاد هم در نظر هم کيشان گذشته خود فاقد صلاحيت فعاليت شناخته شده است و مجوز فعاليتش مشروط به اعلام انزجار نسبت به يار ديرنه اش جناب مشايي است. اخيراًً تحت فشارهاي وارده (و به زعم برخي طي يک تاکتيک) جناب مشايي از ساحت سياست خداحافظي کرد. اقدامي که به منزله آشتي گروههاي اصولگرا با محمود احمدي نژاد تفسير شد. ولي اين حرکت در نظر تعدادي از گروههاي اصولگرا کافي ارزيابي نشده و تصريح کردند که احمدي نژاد بايست به صورت علني نسبت به مشايي اعلان برائت و انزجار نمايد!پس تا به اينجا اين دو رئيس جمهور محترم فعاليتشان در زمان بازنشستگي در تعليق ميباشد و جالب اين که هيچکدام از محدوديتهاي برشمرده شده توسط مراجع قانوني بر آنان اعمال نشده بلکه به دليل تفسير برخي گروههاي قدرتمند، اين جايگاه براي اين دو تعريف شده است.اين در حالي است که هر کدام از اين دو بزرگوار برغم وجود اشکالات دوران مديريتشان، داراي مزيت ها و ظرفيت هاي بسياري هستند که ميتوانست در خدمت نظام و کشور قرار گيرد و هر کدام نقش يک مشاور و سفير را در پيشبرد اهداف عالي نظام ايفا نمايند اما تعليق غيررسمي فعاليت اين دو به تعليق و ابهام فضاي سياسي نيز منجر شده است.
کد خبر: ۵۳۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۳
آنچه ما را به تکرار مکررات و گفتن واقعیات فوق واداشت زمزمه ی تطهیر افرادی است که خسارت بزرگ و جبران ناپذیری را بر ملت نجیب ایران تحمیل نمودند و دست طمع دشمن را بر این کشور دراز کردند
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن بیانیه بسیج اساتید دانشگاه پیام نور استان اصفهان پیرامون وقایع سال ۸۸
بسم الله الرحمن الرحیم
بیانیه تحلیلی پیرامون وقایع سال ۸۸
حضرت آیت الله العظمی امام سید علی الحسینی الخامنه ای – مدظله -:
اگر چنانچه مسائل سال ۸۸ را مطرح می کنید، مسئلهی اصلی و عمده را در این قضایا مورد نظر و در مدّ نگاهتان قرار دهید؛ آن مسئلهی اصلی این است که یک جماعتی در مقابل جریان قانونی کشور، به شکل غیر قانونی و به شکل غیر نجیبانه ایستادگی کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛این را چرا فراموش می کنید؟(۰۶/۰۵/۱۳۹۲)
در ایام ۸۸ ، جملیون نظام سوار بر شتر سرخ موی نخوت و کینه راندند و عَلَم دروغ تقلب برافراشتند و دهانهای مهمل گوی خود را بر روی نظام باز کردند، در آن روزها خداوند صحنه دیگری از خون دلهای حضرات معصومین(ع) را بر ما گشود.
دیدیم که چگونه افراد منتسب به چهره های سیاسی پیشگام کندن ریشه نظام، امام و اسلام شدند و فرزندان زبیرها رهبر و پیشوای فتنه گران گردیدند و کمکهای پشت صحنه ی شیاطین زمان را به اصحاب فتنه رساندند.
ما با هم تجربه کردیم که چگونه مریدان معاویه در صف انقلابیون و اصحاب خاص رخنه کردند و هیزم آتش فتنه را فراهم آورده و کشته سازی و شایعه پروری نمودند و شمشیر زبان داعیه داران سیف الاسلامی نهضت خمینی کبیر(ره) را بر روی امیر مومنان و ولی امر مسلمین کشیدند.
ما متاسفانه چشیدیم طعم تلخ صحنه گردانی خواصِ دنیا طلب را در یورش به خیمه ی اصیل انقلاب و گشودن دهان آنها به طعنه و تهدید بر امام امت و عزیز ملت.
همه دیدیم گذشتن فتنه انگیزان و بازی گردانان صحنه را از همه ی اصولی که خود عزت نداشته ی شان را از آن داشتند.
همه ی ملت به بصیرت دیدند که اصحاب جملِ درون نظام، به ظاهر بر سر یک ادعای دروغ و در باطن به جهت حقد، کینه و حسد و البته در خطر دیدن دنیایشان و اشاره ی دشمنان شکست خورده ی انقلاب، چگونه اصل حکومتی را که برای جلوس بر مسند آن در انتخابات شرکت کرده بودند نشانه رفته و به صراحت سقوط آن را خواستار شدند.
چگونه با این همه دلایل روشن و آشکار باور کنیم که وقایع تلخ سال ۸۸ ، لکه ی سیاه و دعوای پیش پا افتاده ی دو طیف بر سر نشستن عَمر یا زید بر مسند ریاست جمهوری بوده است. اگر اینگونه بود
لشگر کشی خیابانی چرا؟
زیر سوال بردن ارکان و نهادهای نظام چرا؟
آرزوی مرگ برای ستون خیمه گاه انقلاب چرا؟
پاره کردن عکس و توهین به بنیانگذار این حکومت چرا؟
همدستی و همنوایی با قاتلان حرفه ای و منافقین اسم و رسم دار چرا؟
کشتن مدافعان نظام چرا؟
تبدیل شدن به خط قرمز آمریکا، اسراییل و منافقین چرا؟
محبوب شدن نزد بهاییان و همجنس بازها چرا؟
حمله به پایگاههای مردمی جمهوری اسلامی چرا؟
به آتش کشیدن قرآن و مسجد و منبر چرا؟
تیغ کین بر نمازگزار و عزادار سید الشهداء چرا؟
به زیر کشیدن علم و پرچم عزای سید و سالار شهیدان حضرت امام عاشقان، حسین (ع) در روز عاشورا چرا؟
و از همه بدتر، تبری نجستن و حمایت کردن از این کژیها چرا؟
اینها همه سند محکم و متقن این حرف درست امام عزیزمان آیت الله العظمی سید علی الحسینی الخامنه ای – مد ظله – است که اتفاقات سال ۸۸ فتنه ای عظیم برای براندازی نظام و بر اساس طراحی ده ساله ی دشمن بود. آنچه مستندات غیر قابل خدشه نشان می دهد تکرار کلمه ی تقلب و امثال آن توسط صحنه گردانان حادثه و شاگردان “جین شارپ” و “جورج سوروس” یکسال قبل از انتخابات شروع شده بود که مرور چند جمله از آن روشنگر است :
رادیو فردا به نقل از ایسنا : “محمد خاتمی نسبت به سلامت انتخابات ریاست جمهوری ابراز نگرانی کرد.”(۹ مهر ۸۷)
روزنامه دنیای اقتصاد : “هشدارهای هاشمی را جدی بگیریم.”(۵ آذر ۸۷)
روزنامه آفتاب یزد به نقل از فیض الله عرب سرخی : “برخی اصولگرایان نیز نگران سلامت انتخابات هستند.”(۴ دی ۸۷)
روزنامه آفرینش به نقل از هاشمی رفسنجانی : “دخالت در رای مردم به استبداد می انجامد.”(۵ دی ۸۷)
رادیو فرانسه : “پیشنهاد نهضت آزادی درباره ی نظارت بین المللی برای تضمین آزادی و سلامت انتخابات.”(۱۹ دی ۸۷)
روزنامه اعتماد به نقل از منتجب نیا : “دغدغه ی سلامت انتخابات در میان مردم وجود دارد.”(۱۹ اردیبهشت ۸۸)
و دهها نمونه دیگر گواه این مطلب است که این طیف به قول آقای ابطحی تقلب را به عنوان رمز فتنه بسیار قبل تر از برگزاری انتخابات اعلام نموده بودند.
این انتخابات توسط همان نظام و با اجرای همان نهادهایی برپا شده بود که طیف مدعی در چهار دوره ریاست جمهوری بعد از امام راحل- ره – از طرف مردم و در همین روند منتخب شده و بر کرسی نظام نشسته بودند. پس آنچه بر زبان می راندند در دل قبول نداشتند، لکن برای استفاده در موقع مقتضی و زمان مناسب به انداختن این شبهه در دل و جان مردم احتیاج داشتند و البته به افراد کج فهمی چون موسوی و کروبی برای اجرا و پیگیری.
آنچه ما را به تکرار مکررات و گفتن واقعیات فوق واداشت زمزمه ی تطهیر افرادی است که خسارت بزرگ و جبران ناپذیری را بر ملت نجیب ایران تحمیل نمودند و دست طمع دشمن را بر این کشور دراز کردند و این زیاده رویی تا آنجا پیش رفته که برخی از این افراد، مدعی ظلم رفته بر خودشان شده اند.
اگر امروز محبت کریمانه ی نظام و صبر آمیخته با حکمت امام، مانع از محاکمه حضرات فتنه گر به عنوان باغی و محارب در دادگاههای صالحه ی جمهوری اسلامی گردیده و تنها به حصر معدودی و محدودیت عده ای دیگر منجر گشته و این کرامت و آن حکمت تا آنجا پیش رفته که ارتزاق برخی دیگر از محل بیت المال مسلمین و نشستن بر مصادر و منابر حکومت را تاب آورده، امر نباید بر ایشان مشتبه شود که چشمان تیزبین ملت عزیز ایران اسلامی به عنوان صاحبان اصلی نظام به خوبی و درستی پندار، گفتار و کردار ایشان را رصد کرده و این بار اگر نیت شومی در سر بپرورانند و یا قول و فعل ناصوابی بر زبان و دست برانند، اعمال مجرمانه ی فعلی و قبلی را همه با هم در کفه ی ترازوی عدالت قرار می دهد و حکمی درخور یاغیان و طاغیان بر آنها خواهد راند، اگر صبر بر طغیانشان بیفزاید. پس خود اندازه نگهدارند.
والسلام علی من التبع الهدی
بسیج اساتید دانشگاه پیام نور استان اصفهان
منبع/گفتمان نیوز
کد خبر: ۵۳۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۰
نماینده ادوار هفتم و هشتم مجلس و عضو جبهه پایداری گفت: امیرالمومنین(ع) را با شعار اعتدال کنار گذاشتند
کد خبر: ۵۳۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۹
حشمت الله قنبری در برنامه گفتگوی ویژه خبری گفت: فتنه ۸۸ شیرینی حماسه مقتدرانه را به کام ملت تلخ و دشمن را برای مدتی به براندازی نظام امیدوار کرد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حشمت الله قنبری استاد دانشگاه در خصوص حوادث سال ۸۸ اظهار داشت: در سال ۸۸ هم در جریان انتخابات و هم متعاقب برگزاری انتخاب در دهمین دوره ریاست جمهوری،حوادث تلخی به وقوع پیوست که دستاوردهای عبرت آموزی نیز داشت؛ در این وقایع شیرینی حماسه مقتدرانه ملت ایران در ذائقه ملت تلخ شد و برای مدتی دشمن به براندازی نظام امیدوار شده موجی از ناآرامی در جامعه ایران ایجاد و فضای متشنجی در خانواده های ایرانی به وجود آمد. شیرینی حماسه مقتدرانه ملت ایران در ذائقه ملت تلخ شدوی ادامه داد: گذشته از آن بخشی از انرژی که دستگاه های نظام باید خرج خدمت به مردم می کردند؛به هدر رفت و واژگانی مانند فتنه،خواص و بصیرت به شکل فراگیری در فرهنگ نامه سیاسی کشور وارد شد و تا مدت ها این واژگان در هر نشستی رد و بدل می شد. قنبری با بیان این که موضوع فتنه واژه جدیدی نیست،تاکید کرد: موضوع فتنه چه در دوران انقلاب و چه در آن چه بر ملت سپری شد واژه جدیدی نیست و خود ذات اقدس الهی فتنه را مهم تر از قتل قرار داده است. مجموعه فتنه های بعد از انقلاب را می توان در فتنه ۸۸ ردیابی کردوی ادامه داد: آن چه از فتنه بر می آید؛ مجموعه ای جریانات اجتماعی سیاسی بود که فضای جامعه ایران را در موج حق و باطل با یک بحران مواجه کرد و به اعتقاد بنده فتنه ۸۸ تنها یک فتنه نبود البته وقایع ۸۸ فتنه کور و تاریک بود که مجموعه ی فتنه های بعد از انقلاب را می توان در فتنه ۸۸ ردیابی کرد و آن چه این فتنه را متمایز می کرد،مدیریت بیگانه به صورت ملموس در این فتنه بود. استاد دانشگاه افزود: اما آن چه که قطعی است برنامه ریزی دشمنان انقلاب برای جریان فتنه است و نیروی عملیاتی آن ها در داخل به گونه ای وارد عمل شده اند که اگر قرار بود دشمنان از نخبگان خود افراد فتنه را انتخاب می کردند آن ها تا این حد موفق عمل نمی کردند. برخورد با این فتنه بدون شجاعت حیدری ممکن نبود قنبری تصریح کرد: برخورد با فتنه ۸۸ بدون شجاعت حیدری ممکن نبود و حکم ملت ایران آن بود که این شجاعت را در سایه خون شهدا در خود نهادینه کرده و علاوه بر شجاعت با فرزانگی به مقابله با فتنه برخواست. وی افزود: من معتقدم اگر مردم ایران درعصر پیغمبر(ص)، امیر المومنین(ع) و امام حسن(ع) بودند سرنوشت امت اسلامی غیر از آن چه که امروز شاهد آن هستیم،رقم می خورد. استاد دانشگاه در ادامه نقبی به تاریخ اسلام زد و گفت: مقطع دوران امیر المومنین (ع)زمانی که ایشان حکومت را در دست گرفتند،در آغاز این حکومت قبل از آن که با جنگ های مختلف مواجه شوند با فتنه روبرو بودند و تمام جنگ ها محصول فتنه بود. امیرالمومنین(ع) تا آخرین لحظه با زبیر مدارا کردقنبری افزود: فتنه گاهی در قالب "جنگ جمل" ظهور پیدا کرد به این ترتیب که در حوادث جمل عده ای با وجود این که در کنار پیامبر(ص)بودند،اما در یافتن واقعیت با مشکل روبرو شدند و مردم با این واقعه روبرو بودند که از یک طرف امیرالمومین(ص) با آن جایگاه قرار داشت و در طرف دیگر کسانی که در خانه پیغمبر (ص)بودند و کسانی که افکار عمومی جامعه نسبت به آن ها سهم درستی نداشت. وی با عنوان نمونه به شخصیت "زبیر" اشاره کرد و تصریح کرد: وقتی پیغمبر(ص) از دنیا رفتند، چهار نفر در کنار حضرت امیر(ع)بودند که یکی از آن ها" زبیر" بود. وی به عنوان یک نماد بازی خورده است که امیرالمومنین(ع) تا آخرین لحظه با زبیر مدارا می کند؛ این افراد اهل توبه هم نیستند و برگشت نمی کنند وقتی حضرت علی(ع) این فتنه را از بین می برد؛ "می فرماید: با عده ای مدارا کنید" حضرت آن ها را نه به دادگاه می فرستد و نه آن ها را می کشد با وجود این که ایشان حاکم اسلامی هستند. "زبیر" نماد انسان بازی خورده استاستاد دانشگاه ادامه داد: در جریان این فتنه پس از آن که افراد پیک های فرستاده شده از طرف حضرت علی (ع) را رد می کنند؛دست آخر خود حضرت وارد عمل می شوند و آن ها دراین لحظه شعار "مرده باد "را سر می دهند این ها حاکی از مظلومیت حضرت امیر(ع) است. قنبری افزود: ائمه تراز عملشان تراز حق است و هیچ دایره فتنه ای آن ها را از اهداف اصلی شان دور نمی کند؛اهدافی که در حقیقت به مصلحت ملت اسلامی منتهی خواهد شد.آن چه که بر فرق علی (ع) فرود آمد شمشیر فتنه بودوی در ادامه با بیان این که در هر سه فتنه نقش یهود به وضوح دیده می شد،اظهار داشت: بر همین اساس این فتنه علیه امیرالمومنین(ع) رقم خورد و ۲۵ سال بذر کینه علیه امام علی (ع) را در دل مردم کاشتند و عوامل نفوذی شان را همه جا فعال کردند و بعد از آن هم اطرافیان امام حسن(ع) را ربودند.استاد دانشگاه افزود: آن چه که بر فرق علی (ع) فرود آمد شمشیر کفر نبود بلکه شمشیر فتنه بود.فتنه سال ۸۸ از جنس جنگ احزاب بودقنبری فتنه ۸۸ را دارای عقبه عنوان کرد و اظهار داشت:فتنه سال ۸۸ از جنس جنگ احزاب بود و همه شیاطین جمع شده بودند تا آن چه که از اسلام است برچینند.وی با اشاره به این که در دوران بعد از جنگ دولتی به روی کار آمد که موسوم به سازندگی بود تصریح کرد: این دولت توسعه را به عدالت اجتماعی مقدم داشت و در اواخر این دولت عده ای به این نتیجه رسیدند که کشور بدون امیر و سردار اداره نمی شود و به دنبال تعقیب قانون اساسی افتادند تا دوره سازندگی را ادامه بدهند اما دیده بانان این نظام اجازه ندادند.استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: در یک نماز جمعه به مردم القا کردند که کسی که شما به او رای می دهید از درون صندوق بیرون نمی آید و این نشان می دهد اساس فتنه دروغ است.اگر امکان تقلب در انتخابات بود نه خاتمی و نه احمدی نژاد نباید به روی کار می آمدندقنبری بیان داشت: بعد از دولت سازندگی با گذشت ۸ سال از آن فردی به روی کار آمد که گفتمان انقلاب اسلامی را به عنوان روش کار خود عنوان کرد.وی در راستای ایمن بودن انتخابات ایران افزود: اگر امکان تقلب در انتخابات بود نه خاتمی و نه احمدی نژاد نباید به روی کار می آمدند.استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت: دولت نهم حلقه نفوذ ناپذیر مدیریتی کشور را شکست و برای شکل گیری دولت دهم عده ای کمر همت بستند تا گفتمان انقلاب پیروز نشود.برخی مناظره ها بی ادبانه و غیراسلامی بودقنبری با اشاره به این که خیلی از کسانی که امروز در حاشیه هستند ،بدترین سخنان را به نظام دادند گفت: برخی مناظره ها هم بی ادبانه ، زشت و غیر اسلامی بود.وی با بیان این که "شعار سبز حسینی" بنی امیه از آب در آمد اظهار داشت: در فتنه ۸۸ خواص حق و باطل با تمام نیرو عمل کردند و استکبار نیز تمام امکانات خود را به خدمت در آورد و از سرمایه های مالی، سیاسی و رسانه ای هزینه کرد و در داخل هم خواص باطل دقیق عمل کردند.استاد دانشگاه با اشاره به مصیبت امام حسن مجتبی(ع) گفت: در حماسه ۹ دی کسانی به میدان آمدند که درپای صندوق های رای حضور یافتند.قنبری با اشاره به این که اگر مردم ایران در زمان گذشته حضور داشتند تاریخ اسلام قطعاً تغییر می یافت،افزود: کسانی که در ۹ دی حضور داشتند بالغ بر ۴۰ میلیون نفر بودند به طوری که آن ها در انتخابات حاضر شدند.وی با بیان این که بنده در گذشته می گفتم که یک میلیون نفر آن ها نااهل بودند،اما بعداً متوجه اشتباهم شدم اظهار داشت: بعدها متوجه شدم نااهل کسی است که این گونه فکر می کند.استاد دانشگاه افزود: کسانی که رای داده بودند و با فتنه مواجه شدند متوجه شدند که ارزش ها و مقدسات دینی مورد تهاجم قرار گرفته است.رئیس جمهور جدید بعداً خودش گرفتار فتنه ها شدقنبری با اشاره به این که عده ای در انتخابات به رقبای دسته اول رای دادند،خاطر نشان کرد: آن ها متوجه شدند که مسلمات اسلام در خطر است به طوری که موضوع این و آن مطرح نبود ،بلکه اساس اسلام و ولایت دین را در خطر دیدند.وی با بیان این که رئیس جمهور جدید بعداً خودش گرفتار فتنه ها شده بود،گفت: نا اهلان را راه داد و آنچه را که زحمت در دوره نهم کشیده شده بود با یک موج طغیانگر توطئه ای همراه بود اما مردم اجازه ظهور و بروز فرصت را به نااهلان ندادند.قنبری ادامه داد که کسانی که به دیگران رای داده بودند و برای اسلامی در صحنه حاضر شدند میان خودشان و نظام همچنین میان اسلام و مقدسات و خودشان به تعریف رسیدند.وی با بیان این که اکنون وقت دفاع کردن از رای من نیست بلکه وقت دفاع از نظام است افزود: ولایت فی نفس است.تشخیص درست داشتن در جبهه حق قاطبه ملت ایران استاستاد دانشگاه با اشاره به این که خواص به معنای فرزانگی،بینایی دل داشتن و تشخیص درست داشتن در جبهه حق قاطبه ملت ایران است، خاطر نشان کرد: این مسئله تعارف نیست بلکه حقیقت است.در هیچ دوره ای از تاریخ اسلام مردمی نظیر ملت ایران وجود نداشتقنبری با تاکید بر این که در هیچ دوره ای از تاریخ اسلام مردمی نظیر ملت ایران با چنین بینایی دقیق و ژرفی سابقه نداشته است، گفت: حلقه انحراف جریان فتنه است.وی با بیان این که بسیاری در این عرصه مال اندیشی کردند ،افزود: پیوند بین امام (ره)و مردم در انقلاب ما به آیت الهی تبدیل شده است به گونه ای که خط قرمز ما دین، اسلام و شریعت محسوب می شود.استاد دانشگاه با اشاره به سوره منافقون گفت: خداوند در قرآن به پیغمبر(ص) فرمود:"منافقین پیش تو می آیند و می گویند فرستاده خدا هستی به طوری که آن ها راست نمی گویند،زیرا آن ها ایمانشان را سپر دنیا و منافعشان قرار داده اند."قنبری با اشاره به این که عده ای ممکن است ظواهرشان دینی باشد اما درونشان پوچ و بی اعتبار ،اظهارداشت: این عده غیر قابل اعتماد هستند به طوری که روح آمرزش و استغفار ندارند و از هر نوع مرحمتی سوء استفاده می کنند.منبع:تسنیم
کد خبر: ۵۳۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۸
دبیرکل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی در پاسخ به اظهارات حسین مرعشی عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی که مجلس نهم را عاری از کفایت دانسته بود از وی خواست پاسخگوی واگذاریهای مسئلهدار زمینهای جزیره آشوراده باشد
کد خبر: ۵۲۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۸
حسین مرعشی عضو حزب کارگزاران سازندگی با اشاره به اینکه نسبت به مجلس فعلی از نزدیک شناخت ندارم، گفت: از دور که رفتارهای آنها را با دولت و مسئولان پیگیری میکنم احساس من این است که روزی خوف داشتیم که مجلس از کفایت تهی شود و اکنون این اتفاق افتاده است.
به گزارش فارس، حسین مرعشی عضو حزب کارگزاران سازندگی با حضور در جمع دانشجویان یاسوجی در دانشگاه علوم پزشکی و سالن حکیم جرجانی این شهر سخنانی ایراد کرد و به سئوالاتی پاسخ داد که حاشیههایی را نیز به دنبال داشت.
** دعوت از حسین مرعشی در این دانشگاه پس از آن صورت گرفت که بسیاری از شخصیتهای استان از قبل نسبت به ساختارشکنی برخی سخنرانان در دانشگاههای استان موضعگیری کرده بودند و ائمه جمعه در خطبهها نسبت به حضور افراد ساختارشکن هشدار داده بودند.
** در این آیین مطابق معمول رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی و دانشگاه یاسوج و معاونین، مرعشی را همراهی میکردند در حالی که در مراسم سخنرانی عباس سلیمینمین در همین دانشگاه خبری از این افراد نبود و پایبندی به اعتدالگرایی تا حدود زیادی مشخص شد.
** حسین مرعشی در قسمت اول برنامه که سخنرانی بود، تلویحاً به این نکته اشاره کرد که اولویت ما انرژی هستهای نیست و کشور چین را مثال زد که وقتی از کار نظامیگری و ساخت سلاح هستهای دست کشید و وارد بازار اقتصادی شد اوضاع و احوال خوب امروزی را پیدا کرد.
** عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی در پاسخ به سؤال دانشجویی که از حل مشکلات کشور در طول مدت ۱۰۰ روز از سوی رئیسجمهور خبری نشد و اکنون پس از ۵۰۰ روز هنوز مشکلات به حال خود پابرجاست اظهار داشت: روحانی مدعی نشد که ۱۰۰ روزه مشکلات کشور را حل میکند بلکه قول داد که ۱۰۰ روزه مشکلات را برای مردم بازگو خواهد کرد.
** وی در این نشست در خصوص وزارت علوم و قضایای مربوط به آن گفت: ما در دانشگاه محبوب هستیم و روحانی هم برای احترام به این ذائقه دانشجویان که ما را میپسندند اصرار بر وزیری با گرایش سیاسی مورد پسند دانشجویان داشت و امروز هم شما بروید و در دانشگاهها محبوب شوید تا وزیر علوم از جنس شما بگذارند.
** مرعشی مشکلات دولت گذشته را مربوط به رئیسجمهور ندانست و با بیان اینکه در دوره پیش از انقلاب هم نخست وزیرها از جمله هویدا هر چند مروج بهاییت بودند اما فساد مالی نداشتند، تصریح کرد: معتقدم که اگر احمدینژاد شخصا مشکلی داشت دستگاه قضایی با او برخورد میکرد، اما مشکلات به دیگران برمیگشت که میبینیم دستگاه قضایی برای معاون اول وی و بابک زنجانی حکم صادر کرده است.
** برخی افراد حاضر در سالن معتقد بودند که مجری برنامه چه در برنامه سخنرانی منتجبنیا و چه در سخنرانی مرعشی خود یکی از عوامل ایجاد تنش بوده چرا که در هنگام سؤال دانشجویان طیف مقابل به حالت بسیار ناشیانه و یکطرفه اجازه صحبت به طرف مقابل را نمیداد.
** مرعشی در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویان که برای له شدن مردم زیر چرخ اقتصاد با نسخه کارگزارانیها چه حرفی دارید، از وی در خصوص مشکلاتی که آقازادهها برای کشور ایجاد کردهاند سؤال کرد که مرعشی در جواب عنوان کرد: در دوره آقای هاشمی هر ساله نرخ رشد اقتصادی شش درصدی را داشتیم و نرخ تورم هم ۲۲ درصد بود.
وی خاطرنشان کرد: برای مثال خودم چند دوره نماینده کرمان در مجلس بودم و مسئولیت داشتم و روزی که مقام معظم رهبری به کرمان سفر کردند حدود ۳۰۰ هزار نامه به دست ایشان رسید که در آن یک نامه هم حاوی شکایت مردم از ما نبود.
** مرعشی در خصوص سخنان اخیر روحانی و عصبانیت وی و بیان این جمله که از استبداد به خدا پناه میبرم، افزود: روحانی از فشار شیاطین هم به خدا پناه میبرد.
** عضو حزب کارگزاران سازندگی به دوران حضور خود در زندان هم اشاره کرد و گفت: سه تا پتوی سربازی در زندان به من داده بودند که برخی اوقات یکی را زیر سر میگذاشتم و بار دیگر آن را زیر پا پهن میکردم و در هنگام نماز جور دیگری از آن استفاده میکردم، اما در مجموع این ۴۲ روز بازداشت به من بیش از ۴۲ ماه حضور در دولت خوش گذشت.
** اما مهمترین بخش سخنان عضو حزب کارگزاران سازندگی مربوط به مجلس فعلی و تشکیل مجلس آینده بود که گویی همه اهداف این سفر برای بیان این جمله بود «من مجلس فعلی را از نزدیک نمیشناسم، اما از دور که رفتارهای آنها را با دولت و مسئولان پیگیری میکنم احساس من این است که روزی خوفی داشتیم که مجلس از کفایت تهی شود و اکنون این اتفاق افتاده است».
** مرعشی دولت اصلاحات را دنباله دولت کارگزاران دانست و با بیان اینکه اگر مردم آقای هاشمی را دوست نمیداشتند در انتخابات دوم خرداد به خاتمی رأی نمیدادند، تصریح کرد: آقای هاشمی طرفدار ناطقنوری نبود و اگر اینگونه بود من به عنوان مرید آقای هاشمی و فائزه هاشمی به عنوان دختر ایشان به شهرهای مختلف سفر نمیکردیم و تبلیغ برای آقای خاتمی نمیشد.
** در پایات مرعشی در پاسخ به این سؤال خبرنگاران در خصوص ارتباط ناطقنوری با جریان اصلاحات و اینکه چرا در دوم خرداد از وی حمایت نشد و اکنون ناطق را متعلق به خود میدانند تنها به ذکر این نکته بسنده کرد که آقای ناطق استاد ما و تاج سر ماست.!
کد خبر: ۵۲۲۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۷
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
روزنامه اجارهای نزدیک به خانواده هاشمی میگوید اصلاحات موردنیاز امروز، اصلاحات هاشمی است، نه اصلاحات خاتمی .روزنامه آرمان از آشفتگی در اردوگاه اصلاحطلبان خبر داده و نوشت: واقعیت این است که باید بپذیریم که اصلاحات این روزها سرماخورده و زکام شده است. آن ویروسی که امروز در بدن اصلاحات جولان میدهد و چهرهاش را همانند دهه 70 شاداب نمیکند را باید در درون اردوگاه اصلاحطلبی یافت و نه حتی یک قدم خارج آن. نام این ویروس «نشناختن خود» است که البته با بیهویتی هیچ قرابتی ندارد.
چنانچه ریشه اصلاحات چنان مستحکم است که حتی سختترین مخالفان، از بیان ناآگاهی به ریشه جریان اصلاحات قاصر هستند.آرمان با تاکید بر اینکه تراژدی نباید آغاز شود میافزاید: زمانی که سؤال میشود اصلاحات چیست و اصلاحطلب کیست، با انبوه پاسخ مواجه میشوید. این جریان نمیداند راه و چاه اصلاحات کجاست.
یکی از اساتید دانشگاه علامه طباطبایی چندی پیش چنین وضعیتی را به طنز تشبیه کرد که در صورت استمرارش تبدیل به تراژدی در اردوگاه اصلاحات خواهد شد اما تبدیل شدن وضعیت اردوگاه اصلاحات به تراژدی چه تبعاتی دارد؟
نویسنده با طرح دو گونه اصلاحات (اصلاحات هاشمی- اصلاحات خاتمی ) خاطرنشان کرد: اما چرا باید نسبت به این تراژدی هشدار داد؟ برای پاسخ به این سوال باید به دهه 70 بازگشت یعنی همان زمانی که آهسته راه خود را آغاز کرد. اصلاحاتی که بخشهای فرهنگی آن در دولت دوم آیتالله هاشمی کلید خورد و با پیروزی سیدمحمد خاتمی زمان آغاز اصلاحات سیاسی آن بود. یعنی نمیتوان اینگونه پنداشت که فضای فرهنگی اصلاحات با دولت اصلاحات آغاز شد بلکه زمینه این بخش از اصلاحات در دولت قبل از دوم خرداد فراهم شده بود. فارغ از این مسائل مگر سازندگی معنایی جز اصلاحات دارد؟ اصلاحات سیاسی در دوم خرداد با مستقر شدن سیدمحمد خاتمی و همفکرانش در دولت هفتم کلید خورد شاید بسیاری نپذیرند که اصلاحات از دولت آیتالله هاشمی آغاز شد که این هم یکی از آسیبهای جریان اصلاحطلبی امروز و نه دیروز است.
دولت ششم هم در این مسیر حرکت کرد اما بدون هیاهو و بر سنت مدرنیتهای که از سال 76 آغاز شد تاکید کرد بدین معنا که «اصلاحات ساکت» را در دستور کار قرارداد و نام «سازندگی» بر آن گذاشت.
روزنامه آرمان در ادامه عملکرد دولت دوم هاشمی را اصلاحطلبانه توصیف میکند و میافزاید: شاید در این مقطع نقدهایی برعملکرد دولت دوم هاشمی در زمینه فرهنگی باشد اما عادلانه نیست امروز که شرایط کشور آرام و بدون دغدغه است، شرایط آن روزها را با معیار امروز سنجید. جدای از این موضوعات مگر اصلاحات سیاسی که آغازگر آن را سیدمحمد خاتمی میدانند بدون اصلاحات فرهنگی در قبل از آن، امکانپذیر بود؟ مگر نه اینکه در دولت دوم هاشمی افکار و ذهنها برای پذیرش اصلاحاتی دیگر آماده شد و آنگاه بود که دولت هفتم توانست اصلاحات سیاسی را رقم بزند.این تحلیل آرمان تداعی کننده تحلیل سال 79 روزنامه ایران -در زمان مدیریت کارگزارانی این روزنامه- است که مدعی شده بود دولت سازندگی با ایجاد تجمل و تورم و نارضایتی میان وضع موجود و وضع مطلوب شکاف ایجاد کرده و موجب رو آمدن نیروهای تحولخواه و اصلاحطلب شده است. در حقیقت این روزنامه با زبان بیزبانی میگفت کارگزاران با ایجاد نارضایتی در مردم مقدمه رای به جریان منتقد ( خاتمی و چپها در مقابل ناطق نوری و جریان موسوم به راست که متحد سنتی هاشمی تصور میشد) را فراهم آورده است!
روزنامه آرمان در ادامه تحلیل خود تصریح کرد: اصلاحطلبان به سه بخش تقسیم میشوند که عبارت است از اصلاحطلبان ایدئولوژیک، اصلاحطلبان سنتی و اصلاحطلبان روشی. از این منظر اصلاحات دوران آیتالله هاشمی را میتوان در بخش اصلاحات گروه دوم یعنی اصلاحات سنتی معنا کرد که از یک سو اصلاحات بدون کوچکترین لطمهای صورت گرفت و از سوی دیگر بهترین استفاده از ابزارها برای رسیدن به هدف انجام شد. اما در اصلاحات سیدمحمد خاتمی بعضا این سه اندیشه با هم در چالش هستند.این نوشته تمجیدآمیز نسبت به سیاستهای دوره سازندگی درحالی است که اخیرا خبرگزاری اصلاحطلب کار (ایلنا) ضمن یادداشتی با اشاره به باز تولید سیاستهای اقتصادی کارگزاران تصریح کرد این سیاستها یک بار شکست خورده و موجب تورم 45درصدی و نارضایتی شده است اما با این وجود دولت اعتدال در حال احیا و اجرای مجدد همین سیاستهاست.همین تقابل دو تلقی عدالتخواه و سرمایهدارانه پیش از این در دولت اصلاحات باعث بنبست تئوریک دولت در حوزه اقتصادی شد به نحوی که خاتمی مجبور شد از سال هفتم دولت خود رئيس سازمان مدیریت و برنامهریزی و وزیر اقتصاد را با هم عزل کند.
منبع/خراسان
کد خبر: ۵۲۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۵
چطور وقتي در انتخابات ها از چند ماه قبل از شروع توهم تقلب داريم وبعد از انتخابات اگر راي به نفع ما بود قبول واگر به ضرر ما بود تقلب مي شود ؟
کد خبر: ۵۰۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۲
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کهگیلویه و بویراحمد گفت: باید پرسید چرا برخی افراد به وضوح از خاتمی ، کروبی و میرحسین موسوی به عنوان عناصر اصلی فتنه سال 88 نام نمیبرند و سکوت میکنند.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج، جلسه ستاد بزرگداشت 9 دی ظهر امروز در سالن جلسات استانداری و به ریاست مدیرکل فرهنگی و اجتماعی استانداری کهگیلویه و بویراحمد برگزار شد که خالی از حاشیه نبود.
در این جلسه ابتدا حجتالاسلام علیفتح میرمحمدی مدیرکل فرهنگی و اجتماعی استانداری کهگیلویه و بویراحمد حادثه فتنه 88 را نتیجه تندرویهای جریانات سیاسی در کشور دانست و گفت: بعد از انتخابات ریاست جمهوری عدهای تندرویهایی داشتند که موجب ایجاد فتنه شد.
مدیرکل فرهنگی و اجتماعی استانداری کهگیلویه و بویراحمد ادامه داد: عدهای به بهانه واهی تقلب در انتخابات و با هدف براندازی حکومت اسلامی و با حمایت شبکههای بیگانه خارج از کشور اقداماتی را انجام دادند که حضور به موقع مردم در 9 دی این حرکت را خنثی کرد.
در ادامه این جلسه صفدر پناهی رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه استان کهگیلویه و بویراحمد با بیان اینکه موضوع 9 دی را نباید سیاسی کنیم، بیان کرد: باید پرسید چرا برخی افراد به وضوح از خاتمی ، کروبی و میرحسین موسوی به عنوان عناصر اصلی فتنه سال 88 نام نمیبرند و سکوت میکنند.
وی ادامه داد: برخی که طرفدار نظام، رهبری و انقلاب هستند چرا در این خصوص سکوت میکنند و یا میگویند عدهای از دو جریان سیاسی تندرویی کردند این در حالی است که عناصر فتنه برای تمام مردم شناخته شده هستند.
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کهگیلویه و بویراحمد گفت: حرکات و اقدامات فتنهانگیز خواص را نمیتوان نادیده گرفت که این افراد در فتنهای که ایجاد کردند سبب مرگ حداقل 70 نفر شدند پس به وضوح بگویید که عناصر فتنه سه نفری بودند که همه مردم آنها را میشناسند.
کد خبر: ۵۰۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۱
علی مطهری را باید بازنده بزرگ رای اعتماد به وزیر پیشنهادی علوم دانست؛ کسی که ار علی لاریجانی، الیاس نادران و 195 نماینده دیگر و حتی از وزیر محمد فرهادی هم نه شنید تا شاید فکری به حال ولع بی پایان شهرت طلبی اش کند
کد خبر: ۴۹۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۵
3مرداد ماه سال 88 نامهای با عنوان "بازگشتِ ایران به دوران سیاه ستمشاهی" از سوی محمد خاتمی ، میرحسین موسوی، مهدی کروبی در فضای رسانههای ضد انقلاب منتشر میشود که امضای فرهادی؛ وزیر پیشنهادی دولت برای تصدی وزارت علوم نیز پای آن بوده است.
به گزارش "خبرگزاری دانشجو"؛ 3مرداد ماه سال 88 نامهای با عنوان "بازگشتِ ایران به دوران سیاه ستمشاهی" از سوی محمد خاتمی ، میرحسین موسوی، مهدی کروبی در فضای رسانههای ضد انقلاب منتشر میشود.
این نامه از سوی تنی چند از چهرههای شاخص اصلاحطلب به مراجع عظام تقلید نوشته شد که به بازداشتهای فتنه 88 اعتراض داشت و در راستای تحریک مراجع برای ورود به این مسئله نوشته شده بود.
محمد فرهادی وزیر پیشنهادی روحانی برای تصدی وزارت علوم از جمله امضاکنندگان این نامه در کنار افرادی چون مرتضی الویری، سید کاظم اکرمی، رحیم ابوالحسنی، عباس عبدی، محمدعلی نجفی، سید هاشم آقاجری، محسن آرمین، محمدرضا تاجیک، نجفقلی حبیبی، حمید میرزاده و دیگران بود.
در بخشی از این نامه آمده است: همزمان با اعلام نتایج دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، موج وسیعی از دستگیریها از میان فعالان ستادهای انتخاباتی نامزدهای غیردولتی و شهروندانی که در راهپیماییهای مسالمت آمیز شرکت جسته بودند آغاز شد که در ادامه، با گسترش موج اعتراضات مردمی نسبت به تخلفات گوناگون و گستردهای که در قبل، حین و بعد از انتخابات صورت گرفت، افزایش یافته و هنوز هم ادامه دارد. بازداشتهای انفرادی و گروهی، از اقشار مختلف اجتماعی از جمله اساتید دانشگاهها، فعالان سیاسی، روزنامهنگاران، که بدون صدور مجوزهای قانونی صورت گرفته و همراه با برخوردهای خشونتبار و استفاده از شیوههای بازجویی که یادآور دوران سیاه ستمشاهی است و بسیاری از امضاکنندگان این نامه در آن زمان خود بارها قربانی آن بودهاند، به هیچ روی زیبنده نظام و کشوری که داعیه برپایی قسط و عدل دارد نبوده و نخواهد بود و چهره جمهوری اسلامی را در روح و جان هر ایرانی و نیز انظار جهانیان تیره و تار خواهد کرد.
کد خبر: ۴۹۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
با معرفی دکتر فرهادی، رئیس جمهور و دولت پیام مجلس را گرفت و با این گزینه به نظر میآید نظر نمایندگان مجلس جلب شود
کد خبر: ۴۹۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
فرهادی که دارای چهره علمی و پژوهشی است در سال ۱۳۷۰ مرکز کاشت حلزون شنوایی ایران را تاسیس کرد و اولین عمل کاشت حلزون شنوایی را در سال۱۳۷۱ انجام داد. وی همچنین انجمن علمی پزشکی لیزری و نیز انجمن علمی پزشکی خواب ایران را تاسیس کرد
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
رئیس جمهور صبح امروز در نامهای به رئیس مجلس شورای اسلامی "محمد فرهادی" را به عنوان وزیر پیشنهادی علوم تحقیقات و فناوری معرفی کرد. فرهادی پنجمین گزینه دولت برای تصدی وزارت علوم تحقیقات و فناوری است. روز گذشته مجلس با صلاحیت و برنامه فخرالدین احمدی دانش آشتیانی برای وزارت علوم مخالفت کرد.
محمد فرهادی، متولد سال ۱۳۲۸ از شهرستان شاهرود است، وی در سال ۱۳۴۷ وارد دانشگاه فروسی مشهد شد و دوره طب عمومی و تخصصی را در همان دانشگاه گذراند و در سال ۱۳۵۹ به عنوان متخصص گوش و حلق و بینی فارغالتحصیل شد و در حال حاضر جراح و متخصص گوش و حلق و بینی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران است. فرهادی که دارای چهره علمی و پژوهشی است در سال ۱۳۷۰ مرکز کاشت حلزون شنوایی ایران را تاسیس کرد و اولین عمل کاشت حلزون شنوایی را در سال۱۳۷۱ انجام داد. وی همچنین انجمن علمی پزشکی لیزری و نیز انجمن علمی پزشکی خواب ایران را تاسیس کرد. وی همچنین رییس بخش و رییس مرکز تحقیقات گوش و حلق و بینی و جراحی سر و گردن مجتمع بیمارستانی رسولاکرم (ص) است و چندی پیش نیز داروی گیاهی "ضدایدز" ایمود توسط گروه تحقیقاتی به سرپرستی این فرد به موفقیتهای چشمگیری دست یافت. فرهادی در کارنامه اجرایی خود علاوه بر وزیر بهداشت دولت خاتمی ، وزیر فرهنگ و آموزش عالی طی سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ بود. وی مدتی نیز به عنوان رئیس دانشگاه تهران و قائم مقام جمعیت هلالاحمر به فعالیت مشغول بوده است.
محمد فرهادی در حال حاضر رییس جمعیت هلالاحمر است.
کد خبر: ۴۹۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۸