« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
دانشگاه محقق اردبیلی اخیرا آگهی استخدامی را منتشر کرده که به عقیده بسیاری از کارشناسان حوزه کار و تعلیم و تربیت در منافات با اهداف آموزش عالی بوده و بر تداوم معضل عدم تناسب رشته با اشتغال اشاره دارد
کد خبر: ۴۵۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۴

بیم آن می رود که برخی از رسانه های محلی به جای جذب سرمایه های انسانی در سطح استان ها ، با شخصیت زدگی و پیروی از بازی های شبه حزبی از مردم نواحی و مناطق فاصله گرفته و نقش مولد و سازنده خود را به خوبی ایفا نکنند
کد خبر: ۴۰۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۳

همزمان با آخرین جمعه ماه مبارک رمضان، پایگاه اینترنتی خبرگزاری مقاومت اسلامی با نام «المقاومة» به زبان عربی آغاز به کار کرد. به گزارش آوای دنا ، این خبرگزاری با هدف بازتاب دقیق رخدادهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا به ویژه جنایت‌های رژیم صهیونیستی علیه مردم بی‌گناه فلسطین و پیروزهای گروه‌های مقاومت در سرزمین‌های اشغالی فلسطین و همچنین تحولات سوریه، لبنان و عراق راه اندازی شده و تحلیل‌های مبتنی بر واقعیت و شفافیت را منتشر می‌کند. تأثیرگذاری بر مخاطبان منطقه و نگاه با رویکردی نو به شرایط حساس منطقه‌ای و موضوع مقاومت اسلامی، از اهداف این خبرگزاری به شمار می‌رود. این خبرگزاری در شبکه‌های اجتماعی فیس بوک و توئیتر نیز حضور فعالی خواهد داشت و هم اکنون صفحه المقاومة با نام www. facebook. com/almoghavemah قابل مشاهده است. بنا بر این گزارش، این خبرگزاری فعالیت خود را به زبان عربی آغاز کرده است و پس گذراندن مراحل آزمایشی، زبان‌های رایج در منطقه را به فعالیت خود اضافه می‌کند. همچنین این خبرگزاری افزون بر زمینه‌های اطلاع رسانی و ارائه آخرین خبر‌ها و خبرهای فوری، در زمینه‌های گفت وگو و مقالات تخصصی و تحلیلی نیز فعالیت خواهد کرد. پایگاه اینترنتی این خبرگزاری در آدرس زیر قابل مشاهده است: www. almoghavemah. com www. almoghavemah. net www. almoghavemah. org
کد خبر: ۳۹۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۳

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: دو جناح اصلاح طلب و اصول گرا در کشور، در اصول و اعتقادات با هم اختلافی ندارند، و اگر اختلافی هست در تاکتیک ها است.به گزارش ایرنا به نقل از روابط عمومی دانشگاه یزد ˈ محمد رضا عارف ˈ در جمع اساتید دانشگاه های یزد اظهارکرد:نباید فراموش کرد که انقلاب با دو بعد جمهوریت و اسلامیت به پیروزی رسید، و لذا این روند باید حفظ شود. وی گفت: نقد گذشته لازم است، ولی مچ گیری ها می تواند زمان را از ما بگیرد و نتیجه ای در بر نداشته باشد؛ لذا باید با نگاه به آینده حرکت کنیم، ضمن اینکه اختلاف نظر برای پیشرفت لازم است. وی، با بیان اینکه نباید اصول را رها کنیم افزود: سفرهای استانی که تاکنون انجام داده ام با هدف سیاسی نبوده و این جلسه هم یک جلسه دانشگاهی است. وی گفت: در همه دانشگاه ها که تاکنون حضور داشتم مشاهده می شود دغدغه های دانشگاهی عمدتا یکسان است. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهارکرد: به همین دلیل برای مواردی همچون آزمون دکترا و آیین نامه ارتقای اعضای هیات علمی دانشگاه ها، بزودی تصمیمات سامان دهنده ای اتخاذ خواهد شد. عارف گفت: در یک بازه زمانی نیاز به افزایش کمی تعداد مقالات بود و برنامه ریزی ها هم در همین راستا انجام شد، ولی به خوبی مهار نشد و امروز کیفیت مقالات ما نگران کننده است. وی افزود: جهت گیری ها به سمت توسعه علم و فناوری تغییر کرده، و در صورتی که با این جهت گیری به پیش برویم شاخص های اقتصادی ما نیز تعدیل خواهند شد. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه دولت تدبیر و امید با 20 هزار میلیارد بدهی دولت گذشته به بخش خصوصی، کار خود را آغاز کرد اظهارکرد:با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، نشاط اجتماعی به جامعه برگشت. عارف گفت: برای اینکه این فضا حفظ ، و ارتقا پیدا کند باید تلاش کنیم و همت ما در بنیاد غیر سیاسی امید، هم همین موضوع است؛ و دانشگاه ها هم باید بدانند که توسعه علم در فضای بسته ممکن نیست. وی افزود: به همفکری نیاز است و ممکن است آرای مخالف هم وجود داشته باشد لذا باید با ایجاد محیطی امن از خودسانسوری پرهیز، و استقلال به دانشگاه ها برگردد. وی در ادامه گفت: به اشتباه فکر می شد مزیت کشور ما نفت است در حالی که ارزش روز تمام ظرفیت های زیر زمینی کشور سه میلیارد بشکه نفت است که از تولید ناخالص برخی کشورها کمتر است، و این بخوبی نشانگر آن است که ما از مزیت اصلی که نیروی انسانی است غافل بودیم. وی اضافه کرد: سند چشم انداز ایران نیز مبتنی بر همین نگاه،و بر اساس توسعه علم و فناوری شکل گرفت. وی ادامه داد: الان یکی از موارد چالشی، وضعیت تولید مقالات آی اس آی در کشور است که با افزایش کمی، و رکود کیفی رو به رو است. عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با طرح این سوال که این افزایش آمار در تولید مقالات علمی چقدر از واردات را کاهش داده، و چقدر از آن باعث افزایش صادرات و افزایش ثروت ملی شده ؟ خود پاسخ داد: به نظر می رسد روند، وضعیت مطلوبی نداشته، و باید در این زمینه مهم توسط مراکز آموزش عالی و دانشگاهیان اقدام لازم بعمل آید. وی گفت: تنها راه ارتقای شاخص ها و بهبود کیفیت در تمامی عرصه ها در سطح کشور ، توجه به نیروی انسانی نخبه کشور است. عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با دفاع از ˈتجاری سازی تحقیقاتˈ، افزود: ایجاد منطقه آزاد علم و فنآوری ، بهترین راهکار برای شناسایی نخبگان کشور و استفاده بهینه از توانمندی های ارزنده آنان است. عارف، با اشاره به برنامه ریزی انجام گرفته برای راه اندازی منطقه آزاد علم و فناوری در دو استان یزد و سمنان گفت: بدون هیچگونه تعصب، یزد در این منطقه ویژه دیده شده، چون یزد دارای توانمندی است و پیشرفت سریع دانشگاهی به ویژه رشته های پزشکی در این استان نشان دهنده توانمندی و ظرفیت بالای آن است. وی همچنین با اشاره به اینکه شرایط جدید کشور توقعات و سرمایه های اجتماعی جدید را خلق کرده اظهارکرد: دولت و نخبگان وظیفه دارند این سرمایه جدید ایجاد شده را حفظ کنند.
کد خبر: ۳۶۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۳۰

به گزارش آوای دنا،طی حكمی از سوی مدیركل تعاون، كار و رفاه اجتماعی استان كهگیلویه و بویراحمد مهندس"ابراهیم مهرجو" به عنوان معاونت پشتیبانی و منابع انسانی این اداره معرفی شده است. مهرجو، دارای مدرک تحصیلی دكتری اقتصاد وهمچنین سابقه ده سال ریاست اداره تعاون شهرستان كهگیلویه وشش سال رئیس نظام مهندسی ساختمان شهرستان كهگیلویه رادركارنامه خود دارد. وی دارای مقالات علمی متعدد و همچنین استاد دانشگاه می باشد.
کد خبر: ۳۵۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۵

 چطور ممکن است خزانه خالی باشد و بعد در حالی که ما در بودجه سال 1392 پیش‌بینی پرداخت سبد کالا را نکرده‌ایم، منابعی بالغ بر 1500 میلیارد تومان برای این طرح هم علاوه بر هزینه‌های معمولی اختصاص داده شود؟
کد خبر: ۳۴۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۷

حجت الاسلام حمید رسایی از رفع توقیف هفته نامه 9 دی که چندی پیش از سوی هیات نظارت بر مطبوعات بدلیل انتقادات از رئیس جمهور توقیف شده بود خبر داد. به گزارش خبرنگار مهر، رسایی در وبسایت شخصی خود ضمن اعلام این خبر با تیتر "خبری خوش برای آقایان هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و علی جنتی" نوشت:  ۹ دی تاکنون دوبار با افزایش تیراژ روبرو شده. یکبار پس از توقیف در دولت دهم در خرداد سال ۹۰ و بار دوم وقتی که نماینده ای در دفاع از فتنه و دولت حسن روحانی، در جلسات معرفی کابینه دولت یازدهم که از سیما به صورت زنده پخش می شد، اتهاماتی را متوجه ۹ دی کرد. بی تردید این بار نیز پس از رفع توقیف، ۹دی با استقبال بیشتر مخاطبان مواجه خواهد شد. ما از همه کسانی که این خدمت را به ما کردند متشکریم خصوصا رئیس جمهور محترم، روحانی مچکریم! وی افزود: امروز بعد از ظهر خبر رفع توقیف هفته نامه ۹ دی به بنده ابلاغ شد. هفته نامه ۹ دی که در سال ۸۹ همزمان با اولین سالگرد ۹ دی ۸۸ انتشارش را آغاز کرده بود، در دولت یازدهم یک روز قبل از سالگرد قیام ۱۹ دی قم (۱۸ دی ۹۲) طی نامه ای از هیأت نظارت تذکر گرفت و پرونده آن به دادگاه ارجاع شد. هیأت نظارت بر مطبوعات به این تذکر بسنده نکرد و ده روز قبل از پایان سال ۹۲ با رأی اعضای دولتی اش، هفته نامه ۹ دی را در تاریخ ۲۷ اسفند ۹۲ توقیف و برای بار دوم مجددا پرونده آن را به دادگاه ارجاع داد. رسایی ادامه داد: خبر توقیف این هفته نامه در همان ابتدا و قبل از اعلام رسمی بواسطه مطبوعات به بیرون درز کرد. مسئولان وزارت ارشاد دولت راستگویان اما با اعتماد به نفس، در حالی در گفتگو با رسانه های پیگیر، چنین موضوعی را از بیخ و بن تکذیب می کردند که نامه توقیف ۹دی را یک روز قبل از پایان سال برای دفتر هفته نامه ارسال کردند! این نماینده مجلس افزود: برای ۹ دی که یکبار در دولت دهم به دلیل انتقاد صریح از جریان انحرافی و ساکتین فتنه به بهانه انتشار تصویر نقاشی شده ای از خاتمی توقیف شده بود، این توقیف تازگی نداشت اما جای تعجب بود، وزارت ارشادی که در برابر توهین به مقدسات و زیر سئوال بردن ولایت امیرالمومنین، حکم الهی قصاص و تفاوت احکام زن و مرد یا سکوت کرده بود یا از این نشریات حمایت می کرد، چطور تنها به دلیل انتقاد از دولت یازدهم، حکم به توقیف ۹ دی داد!؟ مدیر مسئول هفته نامه 9 دی خاطرنشان کرد: دلایل توقیف در دو نامه وزارت ارشاد به دادگاه ویژه روحانیت، صراحتا مقالات انتقادی نسبت به دولت آقای روحانی ذکر شده است. عناوین یادداشت هایی که اعضای دولتی هیأت نظارت بر مطبوعات را به خشم آورد عبارت بودند از : "چرا توافقنامه ژنو را باخت می دانیم، دل بستن به کلیدهای شکسته نفت و مذاکره با کدخدا، کپ وبلاگی با وزیر فیس بوک باز ارشاد، تغییر سه هزار مدیر دولتی در شش ماه، ۵ میلیارد تومان هزینه تغییر دکوراسیون و استخر و سونای دفتر روحانی، اولین دروغ های دولت راستگویان، توافقنامه ژنو ترکمن چای هسته ای، اخراج دانشمندان هسته ای، تفاوت زاویه نگاه مدیران سیاست خارجی با رهبر معظم انقلاب، چرا راکتور آب سنگین اراک مهم است و ..." رسایی همچنین یادآور شد: ۹ دی در حالی در پستو توقیف شد که هنوز افکار عمومی از خود می پرسد اگر هیأت نظارت بر مطبوعات به حکم توقیفی که برای ۹ دی صادر کرده بود، اعتقاد داشت، چرا آن را ده روز در پستو پنهان کرد! چرا مسئولان وزارت ارشاد حاضر شدند یک خبر راست را تکذیب کنند؟ چرا معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد اعلام کرد که به ۹ دی، در سال ۹۲ شش بار تذکر داده است در حالی که فقط ۳ تذکر تحویل ۹ دی شده بود که تازه یکی از آنها تذکر شفاهی بوده؟ چرا برخی از رسانه های حامی دولت و البته هتاک به مقدسات با این که ۶ بار در سال ۹۲ تذکر گرفته اند - و استاد آن در اختیار ماست - اما نه تنها وقتی این رسانه ها با تیتر بزرگ خود، تفاوت احکام زن و مرد را تبعیض جنسیتی می خوانند، با آنها برخوردی نمی شود بلکه مورد حمایت هم قرار می گیرند؟ آیا این عمل به توصیه رهبری انقلاب است که دو هفته قبل از برخورد با هفته نامه ۹ دی فرمودند: اساس باید حمایت از جریانات فرهنگی مؤمن و انقلابی باشد؟ وی همچنین در وبسایت شخص خود نوشت: به هر حال ۹ دی از تاریخ ۱۸ دی ماه ۹۲ که هیأت نظارت بر مطبوعات پرونده آن را به دادگاه ارجاع داد، ضمن حضور چندباره در محضر قانون، تمام مستندات خود را ارائه کرد و از تمام محتواهایی که به چاپ رسانده بود دفاع کرد. دفاع محکم و مستند ۹ دی در خصوص وضعیت پرونده هسته ای و توافقنامه ای که به نفع دشمنان این انقلاب طراحی شده و تاکنون حتی یک جمله از رهبر انقلاب در تأیید آن شنیده نشده، مستندات اخراج دانشمندان هسته ای که با پیگیری ۹ دی و رسانه های دیگر متوقف شد، مستندات ولخرجی های دولت که امروز همه رسانه ها و نمایندگان به هزینه کرد هفت میلیاردی دفتر رئیس جمهور معترضند و مستندات جابجایی های گسترده در سطح مدیران فقط به دلیل اینکه در دولت گذشته مدیر بوده اند و مستندات دیگر در برابر مطالبه غیر قانونی وزارت ارشاد مبنی بر لزوم رعایت شأن دولت! دادگاه را مجاب کرد که ۹ دی حق دارد از مواهب نظام جمهوری اسلامی بویژه آزادی بیان برای دفاع از آرمان های امام امت (ره) و مطالبات امام خامنه ای و اصول قانون اساسی برخوردار باشد و جا دارد که از دادگاه نیز تشکر کنیم. رسایی خاطرنشان کرد: اکنون هفته نامه ۹ دی با صلابت، صراحت و مستدل در کنار دیگر جریانات مؤمن و انقلابی، همانطور که امام و مقتدایش در مشهدالرضا فرمود نه تنها منزوی نمی شود که پرقدرت تر از گذشته با حفظ همه آداب و اصول به راه خود ادامه می دهد و در کنار بیان انتقادات و اعتراض به کجی ها چنانچه دولت محترم و دیگر دستگاه های نظام جمهوری اسلامی در مسیر امام راحل خمینی کبیر (ره) و امام خامنه ای حرکت کنند، دفاع از آنها را وظیفه خود می داند. او ادامه داد: هفته نامه ۹ دی طبق اعلامی که در آخرین شماره خود در روزهای پایانی سال ۹۲ داشت، قرار بود شنبه ۲۳ فروردین ۹۳ منتشر شود اما به دلیل توقیف هیأت نظارت، این امکان فراهم نشد و دو شماره از آن به تأخیر افتاد. در طول این مدت و بویژه در همان دو روز پایانی سال ۹۲ ، برخی از رسانه های معاند از جمله بی بی سی و صدای آمریکا در کنار برخی از سایت های خبری و روزنامه های داخلی همسو با آنها با پرداختن به مسأله توقیف ۹ دی، به طور ضمنی حملات خود را متوجه این رسانه کردند. ما از این که مورد نفرت این جریان هستیم به خود می بالیم و بنا بر اصل به یادگار مانده از امام خمینی (ره) این دشمنی و دشنام ها را نشانه درستی راه مان می دانیم. رسایی به واکنش جریان انقلابی مطبوعاتی کشور در اعتراض به توقیف 9 دی  اشاره کرد و افزود: در این مدت اما رسانه های متعدد و شخصیت های مختلفی نیز ضمن انتقاد از این رفتار  دولت، دوستان خود را در هفته نامه ۹دی مورد لطف قرار دادند، بویژه بیش از ۱۶۰ تن از نمایندگان محترم مجلس در تذکری به وزیر ارشاد، از توقیف ۹دی انتقاد کردند. اینجانب و همکارانم در ۹ دی وظیفه خود می دانیم که ضمن تشکر از تمامی این رسانه ها و شخصیت های محترمی که با دلسوزی برای دفاع از جبهه انقلاب این گونه به صحنه آمدند، اعلام کنیم که ۹ دی در عین حال خود را مبرا از اشکال و انتقاد نمی داند و با جان و دل، انتقاد دوستان و منتقدان و حتی دشمنانش را می شنود و از آنها در راستای تقویت خود برای سربازی در جبهه امام خامنه ای استفاده خواهد کرد. رسایی در پایان تاکید کرد" جا دارد انتشار مجدد هفته نامه ۹ دی را به آقایان هاشمی رفسنجانی، حسن روحانی و علی جنتی تبریک بگویم. چرا که آقای هاشمی نگران آزادی بیان (البته آزادی بیان رسانه های بزک کننده دشمنی آمریکا) بودند و اعتقاد داشتند کسانی که از آزادی بیان و بیان حقایق می ترسند از سانسور در رسانه ها استفاده می کنند. آقای روحانی نیز بارها از برخورد با رسانه ها (البته رسانه های هتاک و نه منتقد دولتش) انتقاد می کرد حتی بعد از توقیف ۹ دی گفت: بگذاریم میدان قلم و میدان بیان باز باشد تا حقایق برای مردم و جامعه تبیین شود. آقای جنتی وزیر ارشاد که خود سهم بسزایی در توقیف ۹ دی داشت، نیز بعد از توقیف روزنامه های هتاک اعلام کرده بود: نباید برای بیگانگان خوراک تهیه کنیم تا بگویند در ایران رسانه ها آزادی بیان ندارند! و رفع توقیف ۹دی این بهانه را از دشمنان انقلاب گرفت.
کد خبر: ۳۱۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۲

در سالروز 27 آذر که بنام وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری شده است، آیین اختتامیه هفته پژوهش و فناوری دانشگاه صنعتی خاتم الا نبیاء بهبهان برگزار شد. به گزارش آوای دنا به نقل از روابط عمومی دانشگاه صنعتی خاتم انبیاء بهبهان، در سالروز 27 آذر که بنام وحدت حوزه و دانشگاه نامگذاری شده است، آیین اختتامیه هفته پژوهش و فناوری دانشگاه صنعتی خاتم النبیاء بهبهان  برگزار شد. در این مراسم كه با حضور  توکلی و مدیران ارشد  دانشگاه  در محل آمفی تئاتر دانشگاه برگزار شد، 9 برگزیده در بخش های مختلف پژوهشی لوح تقدیرخود را از دست راست دانشگاه دریافت كردند. در ابتدای این مراسم حجت الاسلام و المسلمین نصیری مطالبی پیرامون اخلاق در پژوهش مطرح کرد و در ادامه  مرادیان ضمن تشریح فعالیت و عملکرد مدیریت پژوهشی دانشگاه در یک سال گذشته محورهای انتخاب پژوهشگران  برتر دانشگاه را کار در  طرح‌های تحقیقاتی، چاپ مقالات در مجالات داخلی و خارجی، و چاپ کتاب عنوان نمودند و در پایان مراسم از پژوهشگران برتربه شرح زیر تجلیل به عمل آمد. در بخش دانشجویی زینب آزاد (کاشت و برداشت گیاهان دارویی) علی جمشید(بررسی پدیده جیغ ترمز) مهرداد غلامپورو وحید بانشی(معایب جوش در اسکلت بندی ) امین قاسمی نسب(معرفی و نحوه ی کار با نرم افزار latex) در بخش کارکنان مصیب سیدی( مقالات علمی و پژوهشی ) و از میان اساتید نفر اول دکتر جلال البادی ،نفر دوم دکتر مهدی بنایی و نفر سوم دکتر حمیدرضا پورخباز پژوهشگران برتر دانشگاه معرفی شدند.
کد خبر: ۲۳۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۲۷

قیامی که به وسیله امام معصوم صورت گرفت از ابتدا تا انتها درمسیری بود که خدا می خواست و کوچکترین اشتباه و خطا در آن راه ندارد وهمه اقدامات ریز و درشت  آن درچارچوب دین مقدس اسلام بود و بزرگ کردن یک بعد و کوچک شمردن یا نادیده گرفتن بعدی دیگر، خطایی فاحش است
کد خبر: ۲۳۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۲۵

بسیج که به فرمان امام راحل(ره) در پنجم آذر 1358 تشکیل شد شجره طیبه ای است که ریشه آن در دین و باورها و اعتقادات دینی و فرهنگی جامعه قرار دارد و تجلی آثار آن در حکومت و امور مادی و معنوی و زندگی مردم است. آوای دنا-علیرضا سعید آبادی:سال 1392 از سوی مقام معظم رهبری سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نام گرفت.واژه حماسه دارای کاربردهای متفاوت است.در افسانه ها و ادبیات اساطیری به نبرد و پیروزی نیروهای خبر در برابر شر دلالت دارد. ادبیات فارسی در قالب اشعار و آثار حماسی از این گونه در مقایسه با سایر گونه ها بهره فراوان برده است.حماسه یکی از عمیق ترین و اثرگذارترین مفاهیم فرهنگی در جامعه بشمار می رود و در مردم برانگیختگی و شور پدید می آورد.در حوزه مسائل نظامی نیز بالا بردن کیفیت جنگ ها و دستیابی به تمامی اهداف سیاسی,انسانی و نظامی جنگ از راه خلق حماسه و قهرمان پروری و افزایش روحیه و توان ملی امکان پذیر بوده است. در امور سیاسی که به رابطه حکومت و مردم و تاثیر هر یک بر دیگری و رقابت نیروهای سیاسی در حوزه قدرت می اندیشد حماسه به نقش عظیم مردم و خواست و مشارکت ایشان در پیشبرد امور جامعه اشاره دارد.کاربرد دینی واژه حماسه از نگاه شیعی بر هیچ یک از ما پوشیده نیست.مصداق بارز آن حماسه کربلا با تمامی اثرگذاری های دینی و سیاسی آن در طی قرون متمادی است. حال سوال این است که حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی در سال 1392 بر چه اموری اطلاق داشته و دارد؟و نقش پارادایم و تفکر فراگیر بسیج در این حماسه ها چیست؟این نوشتار یک رویکرد تحلیلی و توصیفی دارد و مفروض اصلی آن این است که بسیج همانند واژه حماسه تمامی کاربردهای فرهنگی,نظامی,سیاسی و دینی آن را دارد. حماسه های بسیجبسیج که به فرمان امام راحل(ره) در پنجم آذر 1358 تشکیل شد شجره طیبه ای است که ریشه آن در دین و باورها و اعتقادات دینی و فرهنگی جامعه قرار دارد و تجلی آثار آن در حکومت و امور مادی و معنوی و زندگی مردم است.برانگیختگی و انگیزش انسان ها در آحاد مختلف جامعه از طریق مفاهیم عالیه دینی و فرهنگی برای مشارکت آن ها در امور حیاتی کشور از اهداف والای بسیج است.حماسه های بزرگی در این راه خلق شده است. دفع خطر تجزیه طلبی و عناد گروهک ها,مقابله با تهدیدهای خارجی در استان های مرزی,خلق حماسه های مردمی در دفاع مقدس,مشارکت در سازندگی پس از جنگ,دفاع ارزشی و نرم در برابر تهاجم فرهنگی,مهار اغتشاشات داخلی در سال های 1378 و 1388,نمایش قدرت و ایجاد بازدارندگی در برابر مداخلات خارجی در منطقه,الگوسازی در عرصه های مختلف مملکت داری  و نقش راهبردی در شکل گیری بیداری اسلامی از جمله مهم ترین این حماسه ها بشمار می روند.حماسه دفاع مقدس در هشت سال,مهم ترین حماسه بسیج بوده و دربرگیرنده عمیق ترین حماسه های انسانی,نظامی و سیاسی در تاریخ معاصر ایران و جهان است که ابعاد عظیم آن همواره ظرفیت واکاوی و نهادینه سازی و تعمیم به تمامی عرصه های جامعه را دارد. حماسه سیاسیسال 1392 کشورمان درحوزه سیاست داخلی توانسته ظرفیت و شرایط مناسبی برای خلق حماسه های جدید پدیدار کند و این نامگذاری موید آن بوده است.میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باوجود شرایط حساس داخلی و خارجی از یک حماسه سیاسی سرچشمه گرفته است. در بعد سیاست خارجی مقاومت در برابر فشارهای بی سابقه اقتصادی و سیاسی غرب به بهانه برنامه های هسته ای و خویشتنداری در مقابل درگیری های مذهبی در منطقه از یک حماسه سیاسی دیگر ناشی می شود.انقلاب اسلامی ایران از بدو پیدایش همواره با تهدیدهای داخلی و خارجی متعددی مواجه بوده است.پس از دفاع مقدس از بار نظامی تهدیدها در مقام مقایسه با زمان جنگ کاسته شده و بر حجم تهدیدهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی افزوده شده است.نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران توانسته با ظرفیت بالای تهدیدپذیری خود نه تنها بر تهدیدها فائق آمده بلکه در بسیاری از موارد تهدیدها را به فرصت تبدیل ساخته است. حماسه اقتصادیپس از تسخیر لانه جاسوسی و قطع رابطه سیاسی با آمریکا بدون وقفه یکی از راه هایی که جهان غرب در برابر انقلاب اسلامی ایران در پیش گرفت اعمال محدودیت  برای فعالیت های اقتصادی کشورمان در عرصه های داخلی و منطقه ای و بین المللی بوده است.از آنجا که بخش اعظم درآمدهای ملی از محل فروش نفت و فراورده های آن تامین می شود از این رو,تاثیرگذاری بر بازار انرژی منطقه و نیاز خریداران و صف آرایی در درون اوپک برای کنترل برنامه های ایران از اهمیت خاصی برای غرب برخوردار بوده است. حجم سرمایه گذاری کشورهای غربی در بخش نفت و انرژی در ژئوپلتیک جنوبی و شمالی ایران نشان از این موضوع دارد که راهبرد غرب در این حوزه ها مبتنی بر دو مولفه بوده است؛اول محدودسازی درآمد کشور از محل فروش نفت از راه عدم برخورداری از بازارهای مناسب و عدم نوسازی و رقابت پذیری صنعت نفت و حوزه های وابسته به آن و دوم؛جلوگیری از مشارکت در برنامه های توسعه نفت و انرژی سایر کشورها با هدف تضعیف ایران و بخش های مولد آن برای کاهش سرمایه گذاری آتی در امور زیربنایی و جلوگیری از توسعه همه جانبه و رقابت کشور با قدرت های منطقه ای و جهانی که در نهایت انقلاب اسلامی را بتواند با چالش های جدی مواجه سازد. در این شرایط خلق حماسه اقتصادی از حساسیت خاصی برخوردار است.رهاسازی کشور از شرایط حصر اقتصادی,عدم وابستگی به اقتصاد تک محصولی,استفاده بهینه از ظرفیت بخش خصوصی و مردمی در اقتصاد ملی,جایگزینی اقتصاد مقاومتی با اقتصاد رانتی,ایجاد موقعیت های مناسب برای کسب و کار و رونق اقتصادی و افزایش تعاملات مستقل بین المللی با اقتصاد جهانی برای جمهوری اسلامی ایران می تواند حماسه اقتصادی را رقم بزند. تفکر فراگیر بسیج و بازتولید حماسه های نوحماسه,رخدادی بزرگ و بی سابقه است.عیناً تکرار تاریخ نیست.در خلق حماسه استفاده از ریشه ها و استعدادهای ذاتی و هویتی و تجارب یک ملت در گذشته,نگاه به مقتضیات زمانه و آینده پژوهی کامل به صورت توامان مدنظر است.حماسه بستگی زیادی به حماسه سازان و قهرمانان دارد. من معتقدم آنچه که بسیج را به خلق حماسه های بزرگ نائل آورده؛بهره گیری از تمامی ظرفیت های موجود در لایه های فرهنگی,نظامی,سیاسی و دینی واژه حماسه است.حماسه قهرمان می خواهد.بسیج با خیل عظیم مردان و زنان حماسه ساز این سرزمین قهرمان دوران ماست. بسیج الگوی ماندگاری برای نسل های فعلی و آینده است به شرط آن که همواره در کانون توجه برنامه ریزان ارشد کشور قرار داشته باشد.قهرمانان در خلق حماسه ها پیشتازند.بسیج با پیشتازی در عرصه های مختلف سیاسی,نظامی,اقتصادی و فرهنگی به گواه دوست و دشمن توانسته از عهده ماموریت های خطیر برآید.محوریت بسیج درخلق حماسه دفاع مقدس,بصیرت در مواجهه با تهدیدات متعدد داخلی,توان بالای بسیج در مقابله با جنگ نرم دشمنان خارجی و مشارکت ارزنده بسیج در برنامه های اقتصادی کشور نشان از جایگاه بی بدیل بسیج در انقلاب اسلامی از گذشته تا حال دارد. بسیج یک تفکر فراگیر و پارادایم بی مانند است که به تمامی مردم ایران و بلکه دینداران و آزادگان جهان تعلق دارد.براین اساس,جایگاه بسیج را در خلق حماسه های نو در دو سطح داخلی و بین المللی می توان مورد توجه قرار داد.در مسائل داخلی خلق حماسه سیاسی همان پیروی از ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برای مواجهه با شرایط خطیر جهانی پیش آمده یعنی به بهای حل فوری مشکلات داخلی دست برنداشتن از ارزش ها و ضرورت مقاومت در برابر زیاده خواهی ها و سلطه طلبی های استکبار البته با شیوه ها و راهبردهای جدید است و در مسائل خارجی پایبندی به اسلام ناب محمدی(ص) در برابر اسلام متحجرین است که امروزه با ترفندهای صهیونیست ها بیش از گذشته خطر آن گریبان کشورهای اسلامی را گرفته است.ایران ام القرای جهان اسلام است.نقش بسیج در خلق حماسه سیاسی همانا پشتوانه سازی و استفاده از ظرفیت عظیم مسلمانان در شرایط حساس بین المللی و بیداری اسلامی به نفع مصالح مردم ایران و منطقه است. فرق حماسه اقتصادی با آنچه که در بالا گفته شد این است که مسائل اقتصادی از پیچیدگی منحصر به خود  در مقایسه با حوزه سیاست برخوردار است.استیلای غرب بر بسیاری از نهادهای مالی و پولی و اقتصادی و بین المللی جهان از یک نابرابری در مناسبات اقتصاد بین الملل سخن می گوید.از این رو,کشورهای توسعه یافته عمدتاً برای پیشبرد منافع سیاسی خود از اهرم های اقتصادی بر علیه کشورهای هدف استفاده می کنند.براین اساس,کشور ما به آنچه که اقتصاد مقاومتی نامیده می شود در این شرایط نابرابر اقتصادی نیاز دارد.مقاومت در اقتصاد الگوهای عینی می خواهد.اقتصاد مردمی یکی از اصلی ترین این الگوهاست که با الگوی شناخته شده بسیج بسیار قرابت دارد و باید همانندسازی شود.این نوشتار مقدمه ای است بر این موضوع که اگر حتی اقتصاد داخلی تحت تاثیر نوسانات سیاسی در ارتباط تنگاتنگ با اقتصاد بین الملل قرار گیرد برای جلوگیری از تبدیل شدن کشورمان به یکی از حلقه های پیرامونی اقتصاد غرب و یا حتی دوری از خطر وابستگی به صورت نیمه پیرامون به مرکز,باید به اقتصاد بومی و مردمی مناسبی روی آوریم که زیرساخت آن بسیج و فرهنگ اقتصادی و مقاومتی درون آن است.بسیج و خلق حماسه اقتصادی از حماسه سیاسی به عقیده من پیچیده تر و ظریف تر است و نیازمند تبارشناسی مفهومی به مراتب دقیق تر و اتخاذ راهبردهای چندلایه مرتبط با مقوله اقتصاد سیاسی است.جنگ دائمی فقر و غنا در طول تاریخ گواه این مدعاست.مفروض نویسنده این است که می تواند سیاست داخلی در ارتباط و تعامل با سیاست بین الملل قرار گیرد ولی لازمه آن این است که از استقلال اقتصادی مناسبی برخوردار باشیم.نتیجه گیریدولت ها پس از انقلاب اسلامی با رویکردهای متفاوتی برسرکار آمده اند.دولت دفاع مقدس,دولت سازندگی,دولت اصلاحات,دولت عدالت محور و دولت اعتدال با این که هر کدام تفاوت های روبنایی و روشی بایکدیگر داشته اند اما زیربنای مشترک در همه این دولت ها پیروی از ارزش ها و اهداف والای انقلاب اسلامی و فعالیت در ساختار ولایی نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده است. راه های رسیدن به این اهداف را هر یک با توجه به سیاست های خود تعیین کرده اند.بسیج ظرفیت مشترک و تمام نشدنی در تمام این دوره ها بوده و خواهد بود.بسیج الگوی ماندگار دوران معاصر برای نسل های آینده است به شرط آن که برنامه ریزان ارشد کشور همواره آن را در کانون برنامه ریزی های ملی قرار دهند.بسیج مانند همیشه در عرصه های داخلی و خارجی ظرفیت خلق حماسه های سیاسی و اقتصادی بزرگی را در درون خود دارد که چارچوب و کلیات آن در این نوشتار ارایه شد. و نرید انمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین.خلاصه اهم سوابق تحصیلی و اداری علیرضا سعیدآبادیشماره تماس: 09122404987كانديداي مردم تهران در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلاميکاندیدای مردم تهران در انتخابات چهارمین دوره شورای شهراخذ رتبه ممتاز رشته کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی در سال 1380(رونوشت پیوست)پشنهاددهنده ایده طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(رونوشت پیوست)مشمول آیین نامه جذب و نگهداری نیروی انسانی  نخبه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(رونوشت پیوست)دبیر تشکل خانه دانشجو در استان در سال های 81-1380(رونوشت پیوست)اخذ امتیاز عالی از پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع«بررسی استراتژی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سرد»(رونوشت پیوست)کارشناس امور مجلس وزارت امور اقتصادی و دارایی از ابتدای سال 1392(رونوشت پیوست)کارشناس مسوول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  مطابق حکم کارگزینی امور اداری ازسال 1384 و معاون بين الملل اداره كل روابط عمومي در سال 89 و معاون دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري در سال 90 با ابلاغ داخلي(پیوست)دبير نمايشگاه و نشست هاي تخصصي مد و لباس اسلامي-ايراني در سال 89(رونوشت پيوست)مدیر روابط عمومی موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا اواخر سال 1384(رونوشت پیوست)کارشناس برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح ملی در چشنواره شهید رجایی در سال 1386(رونوشت پیوست)برگزیده روابط عمومی های دولت در روز 27 اردیبهشت سال  1386 و تقدیر در سالن اجلاس سران(تقدیر نامه پیوست)پیشنهاد و تدوین « طرح جامع نحوه فعالیت روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی » و طی مراحل تصویب و ابلاغ توسط وزیر محترم به تمامی معاونت ها،سازمان ها،ادارات کل ستادی و استانی(رونوشت پیوست)طراحی«نظام ساماندهی و نصب تمثال حضرت امام خمینی ( ره ) و مقام معظم رهبری در دولت  » که به صورت بخشنامه با امضا وزیر محترم به تمامی دستگاه های اجرایی ابلاغ شد(رونوشت پیوست)پیشنهاد«طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی از هنرمندان حرفه ای و شرکت های معتبر در عرصه تبلیغات کشور » به شورای محترم  اطلاع رسانی دولت که در سال 1386 به  تایید رسید(رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه پیام بانوان در سال 75-1374و تالیف مقالات متعدد در این نشریه (رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا سال 1384و تالیف مقالات متعدد در این نشریه(رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه وفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درسال1386و تالیف مقالات در این نشریه(رونوشت پیوست)تدوین 6 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با رشته  روابط بین الملل برای پژوهشکده مطالعات راهبردی وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری(رونوشت پیوست )تدوین 2 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با روابط بین الملل برای خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (پیوست )انتشار ده ها یادداشت و مقاله راهبردی و فرهنگی و مطلب آموزشي در روزنامه های کثیرالانتشار،نشريات،خبرگزاری ها و سایت های مرجع کشور(رونوشت پیوست)مسوول امور پژوهشی مرکز جامع علمی کاربردی شماره 5(تاییدیه پیوست)ایثارگر دفاع مقدس ( رزمنده – جانباز )
کد خبر: ۲۲۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۵

امكان مشاهده پايگاه بر روي انواع سيستم‌ها اعم از (كامپيوتر، موبايل، تبلت و ...) بدون نياز به نصب نرم‌افزار طراحي شده امكان‌پذير است و همچنين مشتركين ايرن نيوز مي‌توانند با استفاده از موتور جستجوي پيشرفته ايرن (كه داراي قابليت جستجو براساس متن مقالات ، عنوان، موضوع، دوره نشر، بازه تاريخي و ... مي‌باشد)  بخش قابل توجهي از مطالب مورد نظر خود را در كمترين زمان يافته و از آن‌ها استفاده نمايند.آوای دنا/پایگاه جامع مطبوعات ایران (ایرن نیوز) طی اطلاعیه ای که یک نسخه از آن در اختیار سایت تحلیلی خبری آوای دنا قرار گرفته از ایجاد و راه اندازی خود در عرصه ی مجازی خبر داد که متن آن به شرح ذیل می باشد.به اطلاع مي‌رساند شركت آتي‌سازان پارت فاخر با بيش از يك دهه تجربه و فعاليت مستمر در زمينه توليد و راه‌اندازي آرشيوهاي الكترونيكي، براي اولين بار در کشور و با همراهي بيش از يكصد نشريه سراسري و استاني (با حفظ حقوق مالکیت معنوی نشریات و اخذ مجوزهای لازم) اقدام به ايجاد و راه‌اندازي جامع‌ترين پايگاه مطبوعات كشور با نام "ايرن نيوز" و به آدرس الكترونيكي www.irennews.org نموده است.ايرن نيوز گيشه فروش نسخه ديجيتالي مطبوعات ايران به صورت روزانه از ساعات اوليه بامداد به روز شده و با ارائه امكانات بي‌نظير تحقيقي، پژوهشي و آرشيوي توانسته است نظر مخاطبين را به خود جلب نمايد.امكان مشاهده پايگاه بر روي انواع سيستم‌ها اعم از (كامپيوتر، موبايل، تبلت و ...) بدون نياز به نصب نرم‌افزار طراحي شده امكان‌پذير است و همچنين مشتركين ايرن نيوز مي‌توانند با استفاده از موتور جستجوي پيشرفته ايرن (كه داراي قابليت جستجو براساس متن مقالات ، عنوان، موضوع، دوره نشر، بازه تاريخي و ... مي‌باشد)  بخش قابل توجهي از مطالب مورد نظر خود را در كمترين زمان يافته و از آن‌ها استفاده نمايند.از ديگر ويژگي‌هاي ايرن نيوز مي‌توان به امكانات زير اشاره كرد:ـ با تعريف كليد‌واژه‌هاي شخصي و سازماني براي جلوگيري از اتلاف وقت و تايپ مكرر واژگان كه دائما در انواع مطبوعات جستجو مي‌شود مطالب مرتبط و مورد نياز خود را بصورت كاملا هوشمند دريافت و آرشيو نمايند.ـ مخاطبين ايرن در هركجاي دنيا كه باشند مي‌توانند به نشريات سراسري و حتي استاني و محلي سراسر ايران دسترسي داشته باشند.ـ تمركز بيش از يكصد نشريه (تمام صفحه با ضمائم و ویژه نامه ها) در يك پايگاه را در هيچ پايگاهي نمي‌توان يافت.ـ در ايرن نيوز مي‌توان به آرشيو كامل مطبوعات از گذشته تا كنون به راحتي دسترسی پيدا كرد.ـ با توجه به اينكه نسخه موجود در پايگاه ايرن نيوز الكترونيكي است، نسبت به نسخه‌هاي كاغذي با قيمت پايين‌تري عرضه مي‌شوند و صرفه‌جويي اقتصادي را براي مشتركين خود به همراه دارد.ـ صرفه‌جويي در وقت و هزينه‌هاي ناشي از تردد نيز از ديگر مزيت‌هاي پايگاه ايرن نيوز است.ـ افراد مي‌توانند در ايرن نيوز بدون نياز به فضاي فيزيكي، آرشيو مورد علاقه خود را از ميان نشريات موجود در سيستم خود ذخيره ساخته و در زمان نياز به آن‌ها دسترسي داشته باشند.ـ و ...برای اطلاع از سایر امکانات پایگاه به بخش راهنما پایگاه مراجعه و یا با دفاتر شرکت در تهران با شماره‌هاي 66840254 و 66840257 و در قم با شماره‌های ، 32941723-025 ، 32941724-025 تماس حاصل فرمائید.
کد خبر: ۱۹۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۲۰

ابلاغ دستورالعمل ترویج فرهنگ حجاب و عفاف به ادارات آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد آوای دنا/  در راستای ترویج فرهنگ حجاب و عفاف و نهادینه سازی این مهم دستورالعمل پوشش دانش آموزان و کارکنان مدارس از طریق اداره کل آموزش و پرورش استان به ادارات آموزش و پرورش ابلاغ شد. بر این اساس از ادارات و مدیران مدارس خواسته شده است تا برنامه‌های خود در راستای ترویج حجاب و عفاف را براساس این دستورالعمل اجرایی کنند. در ادامه به 21 مورد از راهکارهای اجرایی فرهنگ حجاب و عفاف در وزارت آموزش و پرورش مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره می گردد:1- آموزش، ساماندهي، توجه و بكارگيري مديران، معلمان و همه پرسنل مدارس جهت ترويج فرهنگ عفاف و حجاب در بين دانش آموزان و سازمان‌هاي مربوط نظير بسيج، انجمن‌هاي اسلامي و ... 2 - انجام تحقيقات لازم در مورد بسط حيا و عفاف در مدارس به منظور اجراي برنامه‌هاي فرهنگي، تربيتي و پرورشي در آن. 3- گنجاندن موضوع عفاف و حجاب از ديدگاه آيات و روايات همراه با تبيين ضرورت و فلسفه آن براي دانش آموزان در كتب درسي همه مقاطع تحصيلي. 4- اهتمام به مثبت نگري و زيباانديشي در مورد فرهنگ عفاف و حجاب در تأليف كتب درسي. 5- اجراي مسابقات فرهنگي - هنري و علمي با هدف جهت دهي به افكار نسل جوان با موضوع حجاب و عفاف و نظرسنجي از جوانان‌ در تهيه طرح‌ها و برنامه‌هاي مناسب در زمينه‌ حجاب. 6 - تجليل از دختران و پسران نخبه و ممتاز (با توجه به ملاك‌هاي حجاب و عفاف و علم) و برگزاري مسابقات و معرفي افراد نمونه با توجه به ويژگي‌هاي الگويي آنها در زمينه پوشش. 7 - آموزش احكام شرعي عفاف و حجاب و برگزاري كلاس‌هاي دانش افزايي براي والدين (خصوصا مادران) و توجيه آنها نسبت به رعايت حريم عفاف در خانه و محيط‌ هاي اجتماعي از طريق انجمن اوليا و مربيان. 8- تأكيد بر ضرورت رعايت پوشش و الگوي مدهاي اسلامي و ترويج الگوهاي بايسته در پوشش دانش آموزان و همه كادر مدرسه و آرايش نكردن در مدارس. 9 - تعيين رنگ‌ها و مدل‌هاي متنوع در پوشش دانش آموزان با رعايت موازين و ضوابط شرعي جهت تأمين سلايق مختلف. 10- محرم سازي محيط‌هاي آموزشي و پرورشي و اداري به منظور ايجاد زمينه بروز نيازهاي دختران با حفظ سادگي و موازين و ضوابط شرعي براي جلوگيري از خودنمايي آنها در مجامع عمومي. 11- آشنا كردن جوانان - خصوصاً دختران - براي شناخت توطئه‌ها، زمينه‌ها، روش‌ها و مجاري نفوذ فرهنگ غربي از طريق مدارس. 12- آشنا كردن خانواده‌ها و جوانان با اصول ازدواج آسان و تشكيل خانواده‌ در سنين پايين ‌تر با توجه به شرايط اقتصادي جامعه از طريق كتب درسي. 13- استفاده از شعرخواني، قصه گويي و نقاشي در مقاطع پيش دبستاني و مهد كودك جهت آشنا كردن كودكان با فرهنگ عفاف و حجاب. 14- معرفي و تشويق نمونه‌هاي عيني از اساتيد، مربيان، نفرات اول كنكور، المپيادي‌ها و خانواده‌ها ايثارگران و ... از نظر رعايت مظاهر عفاف و حجاب در مدارس. 15- انعكاس موفقيت‌هاي دانش آموزان - خصوصاً دختران - در ابعاد مختلف با هدف ارتقاي شخصيت و منزلت اجتماعي آنها. 16- آموزش معيارهاي رفتار صحيح زن و مرد جهت برقراري روابط انساني و اجتماعي متعادل در خانواده و جامعه از طريق كتب درسي. 17- تهيه و تدوين نشر كتب، مقالات و جزوات تخصصي در راستاي تقويت بنيه اعتقادي و ديني در جهت توسعه فرهنگ عفاف در بين والدين دانش آموزان توسط انجمن اوليا و مربيان. 18- غني سازي اوقات فراغت دانش آموزان - با تأكيد بر فرهنگ عفاف و حجاب - از طريق استفاده از توانمندي‌هاي تشكل‌هاي دانش آموزي. 19- در نظر گرفتن امتيازاتي از نظر انضباطي براي دانش آموزاني كه پوشش اسلامي را رعايت مي‌كنند. 20- در نظر گرفتن امتيازاتي براي مديران مدارسي كه رعايت حجاب كاركنان و دانش آموزان آن اسلام و مناسب است. 21- پاسخگوي بودن مدير مدرسه در صورت عدم رعايت عفاف و حجاب از طرف دانش آموزان.
کد خبر: ۱۸۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۹

به راستی که چو صد آید نود هم پیش ماست.تهران باعظمت الگویی است برای ایران باعظمت در سراسر کشور و در اقصی نقاط جهان برای دوستداران این مردم بزرگ.اقدامات هدفمند و هماهنگی دقیق شورای شهر تهران با بخش های بالادستی و سایر بخش های مرتبط امکان اجرای برنامه های جامع تر را می دهد و افزایش تمامی ظرفیت های بالقوه و بالفعل شهری را در پایتخت جمهوری اسلامی ایران میسر می سازد.آوای دنا-علیرضا سعید آبادی:پس از حضور فعال در انتخابات مجلس نهم و افکار و برنامه هایی که در سطحی وسیع در رسانه های کشور منتشر کرده ام اینک شورای شهر تهران را برای فعالیت در عرصه های اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی جامعه برگزیده ام.در نگاه اول، شاید فقط کارکرد شهری و عمرانی از شورا به ذهن برسد.اما تهران همان جایگاهی را دارد که کشور ما در بین سایر کشورها بویژه در جهان اسلام.در این که شورای شهر به شهردار و برنامه هایش رای می دهد.او و ضعف ها و قوت های اقدامات و برنامه هایش را ارزیابی می کند و اولویت های کاری و عمرانی شهر را برجسته می سازد و آن ها را در دستور کار خود قرار می دهد و پیگیری می کند از کارویژه های ذاتی آن است.ولی سوال این است شورای شهر تهران چه ویژگی های منحصربه فردی دارد که آن را از سایر شوراها منمایز می سازد؟اعضای آن چه ویژگی های فکری و کاری باید داشته باشند؟ تهران مرکز سیاسی کشور است.بالاترین تاثیرگذاری را در عرصه های داخلی و بین المللی دارد.اهمیت بالای برنامه های پایتخت در مقایسه با سایر استان ها که هرکدام در جای خود دارای اثرات محلی و ملی والایی نیز هستند در نزد برنامه ریزان ارشد کشور پوشیده نیست و نه تنها منافاتی با عدالت اجتماعی ندارد بلکه عین عدالت است.مردمان دوردست ترین نقاط ایران اسلامی به اعتلای پایتخت و نوسعه نقش های داخلی و بین المللی آن اعتقاد راسخ دارند و به قوت برنامه های آن افتخار می کنند و ضعف آن را برنمی تایند. قوی ترین بنیان های فرهنگی،مستحکم ترین زیرساخت ها،زیباترین نمادهای زندگی شهری،شاخص ترین مظاهر و دستاوردهای زندگی مادی و معنوی،بهترین مدل های زندگی شهری،جامع ترین برنامه های مدنی،بزرگ ترین و مسئولیت پذیرترین مسئولان و در یک عبارت بالاترین سطح آگاهی و مظاهر زندگی بشری را در این شهر باید همواره بیابیم یعنی این گونه زیبنده مردم ایران اسلامی است.من معتقدم شورای شهر تهران با پیروی دقیق تر از یک نگاه جامع نگر و فرایندی به جای رویکردهای قدیمی یک کل با اجزای بسیار است و دیگر فقط با شهرداری سروکار ندارد.از این منظر،شورای شهر تهران ورودی های متعددی برای بررسی و کار خواهد داشت.مردم،شهرداری،مجلس،دولت،بخش خصوصی،تعاونی،فرهنگ و هنر،اقتصاد و مراکز مالی و پولی،صنعت،معدن و تجارت،بازار،محیط زیست و فضای سبز،کشاورزی و منابع طبیعی،بسیج،نیروی انتظامی،محاکم،ورزش،جوانان،خانواده،زنان،کارگران،مساجد،رسانه،آموزش و پرورش،آموزش عالی،بهداشت و درمان،خدمات عمومی از قبیل؛آب،برق،گاز،مخابرات،حمل ونقل،سوخت،نان،میوه و تره بار،مسکن و تمامی مراکز و مظاهر و عوامل مرتبط با زندگی شهری در مهم ترین و بزرگ ترین کلان شهر کشور اهمیت برنامه ای دارند.پردازش این ورودی ها و تنظیم روابط بین این اجزا از طریق مسئولان و دست اندرکاران ذیربط و ارایه نتایج آن در قالب برنامه های کوتاه مدت،میان مدت و بلند مدت و پیگیری های بعدی و گزارش منظم به مردم به افکار و انسان های ویژه ای نیاز دارد. عضو شورای شهر تهران بودن برای شهروندانی که واجد این افکار و توان ملی هستند یک فریضه دینی و اجتماعی است.بارزترین ویژگی اعضای شورای شهر تهران قدرت برنامه ریزی،جامع نگری،نوآوری و آینده سازی در سطوح ملی و فراملی است. به راستی که چو صد آید نود هم پیش ماست.تهران باعظمت الگویی است برای ایران باعظمت در سراسر کشور و در اقصی نقاط جهان برای دوستداران این مردم بزرگ.اقدامات هدفمند و هماهنگی دقیق شورای شهر تهران با بخش های بالادستی و سایر بخش های مرتبط امکان اجرای برنامه های جامع تر را می دهد و افزایش تمامی ظرفیت های بالقوه و بالفعل شهری را در پایتخت جمهوری اسلامی ایران میسر می سازد. براین اساس من معتقدم شورای شهر تهران در انتظار آرای شهروندان تهرانی به نسل جدیدی از نماینده های برنامه ریز،جامع نگر،نوآور و آینده ساز است. شايان ذكر است كه سعیدآبادی به عنوان كانديداي مردم تهران در چهارمین دوره انتخابات شورای شهر تهران مدير مسئول سه نشريه در سال هاي گذشته بوده،پشتوانه سال ها تجربه حرفه اي در حوزه رسانه را با ارايه ده ها اثر و ايده و انتشار آنها در روزنامه ها،شبکه های خبری و سايت هاي مرجع كشور دارد.در حوزه صنعت و شناخت مسائل موجود در مناسبات كارفرمايي-كارگري صاحب رای است.در حوزه روابط بين الملل دارای  تحصیلات تکمیلی با گرايش استراتژي جمهوري اسلامي ايران است.در حوزه آموزش و پرورش و اهتمام عملی به رويكرد آموزش هاي نوين در نظام آموزشي كشور تا سال 1384 در ستاد وزارت آموزش و پرورش فعالیت داشته است.و در حوزه فرهنگ و هنر  تا سال 1391 در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در متن فعالیت های مختلف ستادی بوده است.و از سال 1392 در ستاد وزارت امور اقتصادی و دارایی فعالیت اداری خود را در یک دوره کاری جدید آغاز کرده است.وی افكار و برنامه هایش را  در یک سال اخير تحت عناوين متنوع در قالب مصاحبه ها و یادداشت های مختلف علاوه بر ده ها ايده و اثر منتشر شده در سال هاي 80 در روزنامه ها،خبرگزاري ها و سايت هاي مرجع كشور منتشر ساخته و قابل مطالعه برای مردم ایران اسلامی است.خلاصه اهم سوابق تحصیلی و اداری علیرضا سعیدآبادیشماره تماس: 09122404987کاندیدای مردم تهران در انتخابات چهارمین دوره شورای شهر تهرانپیشنهاد دهنده ایده خانه رسانه های محلی ایران و اقبال وسیع استان ها به اجرای این طرحكانديداي مردم تهران در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامياخذ رتبه ممتاز رشته کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی در سال 1380(رونوشت پیوست)پیشنهاددهنده ایده طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(رونوشت پیوست)مشمول آیین نامه جذب و نگهداری نیروی انسانی  نخبه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال 87(پیوست)دبیر تشکل خانه دانشجو در استان در سال های 81-1380(رونوشت پیوست)اخذ امتیاز عالی از پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع«بررسی استراتژی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سرد»(رونوشت پیوست)کارشناس مسوول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  مطابق حکم کارگزینی امور اداری ازسال 1384 و معاون بين الملل اداره كل روابط عمومي در سال 89 و معاون دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري در سال 90 با ابلاغ داخلي(پیوست)دبير نمايشگاه و نشست هاي تخصصي مد و لباس اسلامي-ايراني در سال 89(رونوشت پيوست)مدیر روابط عمومی موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا اواخر سال 1384(رونوشت پیوست)کارشناس برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح ملی در چشنواره شهید رجایی در سال 1386(رونوشت پیوست)برگزیده روابط عمومی های دولت در روز 27 اردیبهشت سال  1386 و تقدیر در سالن اجلاس سران(تقدیر نامه پیوست)پیشنهاد و تدوین « طرح جامع نحوه فعالیت روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی » و طی مراحل تصویب و ابلاغ توسط وزیر محترم به تمامی معاونت ها،سازمان ها،ادارات کل ستادی و استانی(رونوشت پیوست)طراحی«نظام ساماندهی و نصب تمثال حضرت امام خمینی ( ره ) و مقام معظم رهبری در دولت  » که به صورت بخشنامه با امضا وزیر محترم به تمامی دستگاه های اجرایی ابلاغ شد(رونوشت پیوست)پیشنهاد«طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی از هنرمندان حرفه ای و شرکت های معتبر در عرصه تبلیغات کشور » به شورای محترم  اطلاع رسانی دولت که در سال 1386 به  تایید رسید(رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه پیام بانوان در سال 75-1374و تالیف مقالات متعدد در این نشریه (رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا سال 1384و تالیف مقالات متعدد در این نشریه(رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه وفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درسال1386و تالیف مقالات در این نشریه(پیوست)تدوین 6 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با رشته  روابط بین الملل برای پژوهشکده مطالعات راهبردی وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری(رونوشت پیوست )تدوین 2 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با روابط بین الملل برای خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران(پیوست )انتشار ده ها یادداشت و مقاله راهبردی و فرهنگی و مطلب آموزشي در روزنامه های کثیرالانتشار،نشريات،خبرگزاری ها و سایت های مرجع کشور(رونوشت پیوست)مسوول امور پژوهشی مرکز جامع علمی کاربردی شماره 5(تاییدیه پیوست)ایثارگر دفاع مقدس ( رزمنده – جانباز )
کد خبر: ۱۷۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۱۶

اوای دنا:حاج یدالله مرادی در ناز سحر نوشت ،بحول و قوه ی الهی در صدد هستم تا بمناسبت دهه فجر 1391 ده مقاله پژوهشی پیرامون انقلاب اسلامی ارائه نمایم تا اهل نظر به کمک آیند و با بیان نظرات خود مرا در بازپروری این مقالات یاری نمایند.وی تا کنون سه مقاله در این خصوص منتشر نموده که متن دو مقاله از ایشان به شرح ذیل است:مقاله شماره یک (1)                از سال 1357 هـ.ش (1979 م ) با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران محافل متعدد علمی در داخل و خارج پیرامون عللی که منجر به وقوع انقلابی عظیم در «جزیره ثبات» به زبان رئیس جمهور امریکا در سال 1356 شد و توانست قدرت سیاسی ایران را که بر پایه حاکمیت مطلقه شاه و اطاعت و فرمانبری از او می چرخید و سیستم با کمک مستشاران خارجی به صورت نسبتاً کارائی در خدمت اهداف نظام که همانا تثبیت و تحکیم قدرت سیاسی بود، تحولات بنیانی در آن ایجاد نماید و سیستم سیاسی جدیدی را جایگزین آن گرداند.در چنین شرایطی با پیروزی انقلاب اسلامی بهت جهانیان و مراکز دانشگاهی برانگیخته شد و در نتیجه برای چرائی و چگونگی آن بدنبال ارائه تئوریها و فرضیه های مختلف برآمدند که اینان هرکدام با بررسی بعدی از ابعاد عظیم انقلاب یک وجه مشخصه را مطلق کرده و تلاش نموده اند تا تمامی عواملی را که منجر به وقوع این حادثه شگفت جهانی شده، توجیه و تبیین نمایند. در بسیاری از نوشته هایی که طی 33 سال اخیر در تحلیل وقایع ایران نوشته شده، تلاش گردیده تا به این پرسش پاسخ دهد که چه عامل یا عواملی باعث شد؛ در عرض مدت کوتاهی یکی از باثبات ترین رژیمهای جهان سوم متزلزل و سرانجام سرنگون شود؟ از مجموعه مطالعات و نظرات و دیدگاههای ارائه شده دسته بندی زیرارائه می شود:1-دیدگاه اقتصاد محور (بررسی تحولات و مشکلات اقتصادی سالهای 1355 تا 1357 ایران)2-دیدگاه مدرنیزاسیون جامعه توسط محمدرضا شاه و واکنشهای متقابل آن3-دیدگاه فضای باز سیاسی یا طرح حقوق بشر کارتر و حزب دمکرات امریکا4-دیدگاه مذهبی بر مبنای خواست خداوند و تأکید بر نقش رهبری5-فرضیه توطئهجای بیان این نکته هم ملحوظ است که متفکران داخلی و خارجی هر کدام بر اساس تمایلات فکری خود با بیان نظرات دیگری تلاش نموده اند علل انقلاب اسلامي را ترسيم كنند كه عمدتا؛ يا فاقد استدلال لازم علمی است يا بدون توجه به تحولات اجتماعی و ساختار فکری، فرهنگی، اجتماعی جامعه ايراني ابراز شده و يا به دليل سوگيري توان نیروهای معارض جامعه را نشناخته اند.الف) دیدگاه اقتصاد محوردر بررسی شرایط اقتصادی و تأثیر آن در بروز انقلابها توجه عمده به نابرابریها و بی عدالتیهای اقتصادی که وجه مشترک اکثر نظامهای سیاسی مستعد انقلاب می باشد، نیست . ب .دیدگاه مدرنیزاسیونواقعه ای که تحت عنوان مدرنیسم در غرب رخ داد یک وجه ملموس و قابل مشاهده داشت (مدرنيزاسيون) و در كنار آن یک جوهر اساسی، که اين يكي برای همه قابل مشاهده نبود (مدرنيته). وجه قابل مشاهده آن عبارت اند از: شهرنشینی، صنعتی شدن، تکنولوژی معیشتی، گسترش وسایل ارتباط جمعی، تحول نظام اخلاقی، قدرت نظامی فزاینده، افزایش میزان و تنوع مصرف و از این قبیل. اما ذات آن؛ خرد باوری و اعتقاد به خودبسندگی خرد در تحلیل و ارزیابی بود و تلاش برای سامان دادن خردمندانه همه چیز. در این ارتباط است که بعضی متفکران دیدگاه فوق را در تحلیل انقلاب اسلامی مطرح کرده اند. همین که درآمد نفتی و استقلال عمل حکومت در دهه های 1340 و 1350 شمسی رو به افزایش نهاد، حکومت توانست نقش سلطه آمیز فزاینده ای را در تمامی امور اجتماعی بازی کند. در حوزه اقتصاد تبدیل شیوه تولید ایران از یک سرمایه داری نسبتاً ابتدایی مبتنی بر کشاورزی، به یک سرمایه داری متکی بر نفت با صنعتی شدن فزاینده در دهه 1970 مایه دگرگونی فراوانی در ساختار طبقاتی اجتماع ایران شد (1). که این دگرگونیها به نوبه خود تأثیرات مهمی بر روابط اجتماعی و استقلال عمل دولت داشتند. هسته اصلی دیدگاه مدرنیزاسیون به همین تغییرات اجتماعی ناشی از تغییر شیوه تولید ایران برمی گردد. که تلاش دارند استفاده از مظاهر تمدن غرب و توسعه صنعتی آنهم از نوع وابسته و مونتاژ دهه 1350 ه. ش ایران را معادل با مدرنیزاسیون کردن جامعه بدانند! ادامه دارد.
کد خبر: ۱۳۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۱۴

اوای دنا:متن کامل سخنرانی دکتر محمود احمدی نژاد در اولین همایش قوه‌ مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران به شرح ذیل است:بسم الله الرحمن الرحیماللهم‌ عجل‌ لولیک‌ الفرج‌ والعافیة والنصر واجعلنا من‌ خیر انصاره و اعوانه‌‌ والمستشهدین‌ بین‌ یدیه‌خدای بزرگ را سپاسگزارم که فرصت و توفیق حضور در این جلسة بسیار ارزشمند را عنایت فرمود. از همة شما عزیزان که با حضور خود بار دیگر بر اهمیت قانون اساسی و نیز عزم خودتان برای پیگیری تحقق اهداف قانون اساسی تأکید کردید، تشکر می‌کنم. همچنین از آقای دکتر حجازی و بقیة عزیزانی که این مراسم را برگزار کردند، تشکر می‌کنم.اما با توجه به اینکه گفته‌اند جلسات حقوقی‌ها خیلی خشک است، شاید جا داشته باشد که بگوییم که جلسه‌ای با این حدت و شدت ندیده‌ایم که برگزار شود. البته به لحاظ محتوا و مطالبی که مطرح شد، به خصوص بحث‌های آقایان دکتر حجازی، شعبانی، الهام، گرجی و اسلامی برای خود بنده بسیار مفید و آموزنده بود و من استفاده کردم.من واقعاً علاقه‌مند بودم که از زبان خود سخنرانان و عزیزانی که مقاله ارائه دادند مطالب را بشنوم، چون آدم وقتی با آن حسی که گوینده یا نویسنده مطلب را بیان می‌کند، دریافت می‌کند، چیز دیگری است. اما به لحاظ شرایطی که هست، از این موهبت محروم هستم، اما حتماً همة مقالات و سخنرانی‌ها را خواهم خواند و بهره خواهم برد. اگر هم نظری داشته باشم، برای دوستان خواهم فرستاد.اشاره کردند که در نظام اجتماعی ما مهم‌ترین رکن و نهاد، خود قانون اساسی است و از قانون اساسی مهم‌تر نداریم. همة اندیشه‌ها و نظریه‌های اجتماعی و حکومتی، مطالبات و آرزوهای چندصدساله، مفاهیم دینی مرتبط با مناسبات و نظامات اجتماعی، شیوة زمامداری، ارزش‌های الهی و انسانی و ... در قانون اساسی مندرج است.اگر ارزش‌ها یا حقوقی هم بخواهد در جامعه گسترش یابد، باز باید بر پایة قانون اساسی باشد. همچنین حقوق متقابل زمامداران و مردم و نیز نقش هر یک در ادارة جامعه به قانون اساسی بر می‌گردد.مهم‌ترین و مستحکم‌ترین سند تنظیم کنندة روابط و حد و مرزهای اجتماعی قانون اساسی است. آنهایی که به دنبال حکومت‌های علوی، نبوی، مردمی، عادلانه و آرمانی در این کشور هستند، سند آن قانون اساسی است.این حرف به معنای آن نیست که این سند کامل است و نیاز به اصلاح ندارد. خیر، بحث‌های خوبی مطرح شد. در دوره‌هایی از زمان براساس تجربیات، دانش، پیشرفت و کمال جامعه حتماً باید اصلاحاتی انجام دهیم. معنایش این نیست که وحی مُنزل است و نمی‌شود آن را دست زد، اما می‌خواهم بگویم که مهم‌تر از آن هم سندی نداریم.بحث‌هایی که آقایان شعبانی، گرجی و دیگران مطرح کردند، نشان‌دهندة نواقصی است. این ایراد اساسی به واضعان قانون اساسی نیست، چون آن کسانی که قانون اساسی را وضع کردند، نوعاً – بلکه همة آنها- فاقد تجربة حکومتداری و زمامداری بودند و در شرایط قبل از پیروزی انقلاب فرصتی در اختیارشان نبود. بنابراین نواقص طبیعی است. حتی اگر این مسئله هم نباشد - بالاخره جامعه در حال کمال و مناسبات در حال تغییر است - وقتی ما به سطح بالاتری منتقل شدیم، نیازمند تنظیم مجدد هستیم. تا زمانی که این قانون معتبر است، هیچ کس نمی‌تواند به استناد یک روایت، حدیث و حتی آیه‌ای از قرآن و فهم خود از دین، قانون اساسی را کنار بگذارد یا آن را نقض کند و بگوید فهم من از این چیز دیگری است. فهم شما برای خودتان معتبر است، نه در مناسبات اجتماعی.همة تصمیمات، قانونگذاری، قضاوت، اجرا و هر اقدام دیگری در کشور باید مبتنی بر این قانون باشد. قانون اساسی تنها سند مکتوب و مدون میثاق ملی است.از منظر تاریخی هم اگر نگاه کنیم، مهم‌ترین و تنها دستاورد انقلاب اسلامی قانون اساسی است. این کلام امام عزیز (ره) هم هست.اما نشست ما دربارة قوة مجریه در قانون اساسی است. البته همان طور که به درستی اشاره کردند، این تقسیم‌بندی که قوة مجریه حیطه‌ای دارد و کاری به کسی ندارد و قوة مقننه همین طور و ... ، متعلق به گذشته بوده و اصلاً حکومت از این شکل خارج شده است. اصلاً ادارة یک نظام نیازمند مناسبات جدیدتری است.اما قبل از اینکه به قوة مجریه بپردازم، می‌خواهم به موضوع اساسی‌تری اشاره کنم و آن خود انسان است. اصلاً این قانون اساسی هم برای انسان است. همة هستی برای انسان است. مخلوقی بالاتر از انسان در عالم هستی نداریم. انسان تنها موجودی است که استعداد الهی شدن دارد. تنها موجودی است که همة اسما و صفات الهی در وجود او به امانت گذاشته شده است و می‌تواند تجلی همة اسما و صفات الهی از جمله علم، حکمت، قدرت، رأفت، ستاریت، لطف و عشق خدا باشد.انسان می‌تواند خلیفه الله باشد. یعنی چه؟ جانشین باید شباهتی با اصل داشته باشد؛ یعنی غیر از خلق خودش، هر آنچه خدا در این عالم هستی می‌تواند انجام دهد، او نیز می‌تواند انجام دهد. انسان آفریده شده تا آیة عظیم و اعظم خدا و راه شناخت و دسترسی به خدا باشد. اگر خدا انسان را خلق نمی‌کرد، راهی برای شناخت خدا و ظرفیتی برای معرفی خدا وجود نداشت.به همین دلیل است که خدا همة عالم را در خدمت انسان و انسان را برای کمال، تعالی، الهی شدن و رسیدن به اوج عظمت قرار داده است. حکومت، قانون، قانون اساسی، کار، تلاش، خانواده، ازدواج و ... همه مربوط به انسان‌اند و دررابطه با انسان معنا پیدا می‌کنند همه باید بسترساز شکوفایی و تعالی انسان باشند؛ یعنی خدا عالم را برای انسان و انسان را برای تعالی و خداگونه شدن خلق کرد.انسان بالاترین مخلوق هستی است و مأموریت او این است که خود را از این خاک تا خدا بالا بکشد. اما انسان این شدن، تعالی و کمال را باید آزادانه انتخاب کند. خداوند انسان را آزاد آفریده و اجازه داده است که با اراده و انتخاب آزاد خود سیر تعالی و کمال را انتخاب کند و اتفاقاً این زیبایی کار خداست. همة هستی متعلق به خداست، همة اراده‌ها در راستای ارادة خداست، همة حیات و موجودیت متعلق به خداست، اما همین خدا مسیر کمال را در برابر انسان قرار می‌دهد، ولی می‌گوید مختار و آزادی که انتخاب کنی و اگر آزادانه انتخاب کردی، کمال پیدا خواهی کرد و انتخاب تو ارزش دارد.خدا می‌توانست اراده کند که انسان مثل ملائک یا سایر موجودات شود یا از همان ابتدا او را در بالاترین مرتبة کمال، بدون نیاز به حرکت انسان، خلق کند. اما زیبایی به این اندازه نبود که خدا مخلوقی را آفریده است که با انتخاب خودش به قله‌ها می‌رسد.عزیزان من، در شرایط تحمیل و اکراه، ارزش و ضدارزش و تعالی و سقوط بی‌معناست. زمانی نظام ارزشی و ارزیابی معنا پیدا می‌کند که انتخاب آزاد باشد. همة ارزش‌های انسانی در سایة آزادی معنا پیدا می‌کند و همة آنها به تبع آزادی است. از جمله عدالت، کرامت، اخلاق، ایثار، فداکاری، مهربانی، شجاعت و حتی ایستادن در برابر ظالم و حمایت از مظلوم، و همة زیبایی‌های عالم در سایة آزادی انسان معنا و مفهوم پیدا می‌کند. والا اگر عده‌ای را با اکراه و فشار برای مقابله با ظالمین بفرستیم، ارزشی ندارد. انسان باید انتخاب کند و به جایی برسد که ظلم را بد و در نقطة مقابل حیثیت، کرامت و شخصیت خود بپندارد و از آن دوری کند. اگر مقابله با ظالم و حمایت از مظلوم را ارزش بداند و انتخاب کند، آن ارزش دارد.خداوند حتی اجرای عدالت در روابط اجتماعی را نیز بر عهدة انسان‌ها و انتخاب آزاد آنها گذاشته است. همة پیامبران آمده‌اند و کتاب و میزان آمده است. برای چه؟ لیقوم الناس بالقسط؛ برای اینکه انسان‌ها عدالت را انتخاب کنند و به عدالت قیام کنند. در غیر این صورت، اولاً، مستقر نخواهد شد و ثانیاً، فاقد ارزش و کمال‌آفرینی است.چرا عدالت مهم است؟ چون بستر کمال و تعالی انسان است و راه رسیدن به خدا را باز می‌کند. حالا اگر همین عدالت با ارادة آزاد ملت‌ها و مردم مستقر نشود، کمال‌آفرین نیست و فاقد ارزش است چون انسان‌ها آزادند، خدا به آنها حق تعیین سرنوشت داده و این مهم‌ترین حق است.عزیزان من، استقلال هم به واسطة آزادی است. کسی که آزاد نیست، استقلال برای او معنا ندارد. استقلال زمانی است که آزادی هست. چرا؟ چون آزادی منشأ کرامت انسان است. کسی که آزادی ندارد، کرامتی ندارد. حالا مفهوم آزادی وسیع است و من وارد آن نمی‌شوم.آزادی منشأ کرامت انسان و کرامت مستلزم استقلال است. اینکه ملتی می‌خواهد مستقل باشد، برای این است که می‌خواهد با کرامت زندگی کند و احساس کرامت می‌کند. کسی که احساس کرامت نمی‌کند، استقلال برای او مفهومی ندارد.همة وابستگی‌ها و باز کردن راه سیطرة بیگانه بر ملت‌ها از ناحیة انسان‌های حقیر و تحقیر شده‌ای است؛ که در درون خود احساس کرامت نمی‌کنند. اگر آزادی نباشد، کرامت بی‌معناست و اگر کرامت نباشد، استقلال بی‌معناست.این به عنوان مقدمه بود، به بحث‌های خودمان برگردیم. مقدمة قانون اساسی را ببینید، بهایی است که ملت پرداخت: «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی.» در عنوان شیوة حکومت در اسلام چنین می‌خوانیم: «رسالت قانون اساسی این است که زمینه‌های اعتقادی نهضت را عینیت بخشد، شرایطی را به وجود آورد که در آن انسان با ارزش‌های والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد.»در همین قسمت می‌خوانیم: «قانون اساسی تضمن کنندة نفی هرگونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی می‌باشد و در خط گسستن از سیستم استبدادی و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش می‌کند.»باز در همین بخش می‌خوانیم: «قانون اساسی زمینة چنین مشارکتی را فراهم می‌سازد تا در مسیر تکامل انسان هر فردی خود دست اندرکار و مسئول رشد، ارتقا و رهبری گردد و این همان تحقق حکومت مستضعفین در زمین خواهدشد.»کمی پایین‌تر می‌خوانیم که: «اقتصاد وسیله است، نه هدف؛ در ترکیب بنیادهای اقتصادی، اصل، رفع نیازهای انسان در جریان رشد و تکامل اوست.دربارة زن نیز همین است، خانواده کانون اصلی رشد و تعالی انسان، وظیفة خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسان‌های مکتبی و ... .اصل اول: جمهوری اسلامی نظامی است برپایة ایمان به خدای یکتا، لااله الاالله؛ یعنی توحید. همین جا که گفته است توحید، معاد و نقش سازندة آن در سیر تکاملی انسان، عدل، امامت و بلافاصله «کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا» که این را هم شأن توحید، معاد، عدالت و امامت آورده است.اصل سوم: ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی؛ تأمین آزادی‌های سیاسی و اجتماعی؛ مشارکت عامة مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.اصل ششم: در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی اداره شود، از راه انتخابات.اصل نهم: در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفة دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه‌ای وارد کند. و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادی‌های مشروع را، هرچند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.می‌گوید نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، احزاب و جمعیت‌ها آزادند، راهپیمایی‌ها آزاد است و ...، واژة آزاد و آزادی در قانون اساسی بسیار است.در اصل چهل و سوم، در بحث اقتصاد، می‌گوید: برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادگی او؛ رعایت آزادی انتخاب شغل، محل سکونت و مسکن و ... .اصل پنجاه و ششم: حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم کرده است.هیچ کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.اما، قانون اساسی باید شکل‌دهندة یک نظام اجتماعی متوازن بر مبنای ارادة مردم باشد. برداشت من از قانون اساسی این است که این قانون، ساختارهایی را برای نظام اجتماعی پیش بینی کرده که اگر قطعات آن ساختار را در کنار هم بچینیم، یک نظام متوازن و متعادل در خدمت کمال، آزادی و تعالی انسان‌ها خواهد بود.بعضی‌ها خیال می‌کنند که قانون اساسی اصولی است که نوشته شده، حالا اگر ما به جزئی از آن عمل کنیم، بالاخره یک شکلی درست خواهدشد. من فکر می‌کنم برعکس است؛ یعنی واضعان قانون اساسی اول شکلی از نظام اجتماعی را در ذهنشان تصور و تصویر کرده‌اند، بعد اجزای آن را در قانون اساسی چیده‌اند. مثل پازل بزرگی که قطعه قطعه شده که اگر قطعه‌ها را کنار هم بگذاریم، آن پازل تکمیل می‌شود.بعضی‌ها خیال می‌کنند هر قطعه‌ای را به هر شکلی کنار هم بچینیم، کار درست می‌شود و لزوماً به یک شکل متوازن و متعادل خواهیم رسید.به نظرم این اشتباه است. باید نظام متوازنی داشته باشیم که در آن حق تعیین سرنوشت براساس آزادی متعلق به ملت باشد. این باید در تمام قوا، هرکسی که به نوعی با قانون اساسی سر و کار دارد یا در روند تأثیر می‌گذارد، متبلور باشد؛ هم در اجرا، هم در تفسیر و قانونگذاری و هم در قضاوت لحاظ شود.اصلاً قضاوت، اجرا، قانونگذاری، شورای نگهبان و حکومت باید در خدمت مطالبات بحق مردم و تأمین آزادی و حق تعیین سرنوشت آنها باشد، والا حکومت بی‌معناست.در قانون اساسی، تفسیر و برداشت‌ها از آن باید اختیارات و مسئولیت‌ها متوازن و متعادل باشد. اگر بشود درجه‌بندی کنیم، نمی‌شود به نهادی بگوییم مسئولیت شما 100 واحد است و اختیار شما 2 واحد. اگر 100 واحد مسئولیت دادیم، باید 100 واحد هم اختیار در کنار آن باشد.نمی‌شود مثلاً همة اختیارات در قوة مجریه متمرکز باشد و تکالیف در قوة قضائیه یا برعکس، اختیارات در قوای مقننه و قضائیه، اما مسئولیت‌ها و پاسخگویی‌ها در قوة مجریه. این عدم توازن است که مشکل ایجاد می‌کند و شکلی را که می‌خواهیم بسازیم، ناقص می‌شود. می‌خواستیم عدالت و کرامت را برپا کنیم، آزادی‌ها را تأمین کنیم، پیشرفت کنیم، یک جامعة آرام و کمال یافته و انسان‌های با کرامت داشته باشیم و آرامش انسانی را حاکم کنیم، اما می‌بینیم که موجودی خلق شده که یک دست آن شش متر است و دست دیگرش دو سانتی‌متر است . ... .هر قوه یا حاکم یا مسئولی باید به قدر اختیارات خود مسئول باشد. این یک اصل حقوقی است و فکر می‌کنم مفاهیم حقوقی، مفاهیمی عقلانی است.یکی از مسائلی که در قانون اساسی و قانونگذاری مهم است، تنظیم روابط بین قواست. شأن روابط قوا شأن قانون اساسی است، نه قانون عادی. نمی‌شود ما در قوة مجریه بنشینیم و برای خودمان مقرراتی وضع کنیم که چگونه با قوة قضائیه و مجلس برخورد کنیم. قوة مقننه هم برای خود تنظیماتی درست کند که چگونه با ما و قوة قضائیه برخورد کند. شأن تنظیم روابط قوا قانون اساسی است. نمی‌شود با آیین نامة داخلی مجلس یا قانون عادی، اختیاراتی را به قوه‌ای داد یا از آن سلب کرد.یکی از مسائل دیگر، تفسیر قانون اساسی است. وقتی تفسیرها زیاد می‌شود، غیرمستقیم اشکالی را به اصل وارد می‌کند؛ به خصوص وقتی تفسیر از یک اصل در مقاطع زمانی متناقض می‌شود که کار را بدتر می‌کند.تفسیر قانون اساسی در واقع خود قانون اساسی است و باید با اصل منطبق باشد. باید به گونه‌ای باشد که اکثریت قاطعی از مردم آن را درست بپندارند و بگویند فهم ما هم از قانون اساسی همین است؛ چرا؟ چون اصل اینکه قانون اساسی در کشور ما اجرا می‌شود، به خاطر رأی مردم است. اگر مردم رأی نمی‌دادند و این قانون اساسی را انتخاب نمی‌کردند، اجازة اجرا نداشت و موضوعیت پیدا نمی‌کرد.البته ممکن است بعضی‌ها بگویند که نه خیر، اینها بحث‌های تخصصی است و مردم نمی‌فهمند و هرچه ما گفتیم، درست است. اما بالاخره اصل قانون اساسی که تخصصی‌تر است. همین اصل قانون اساسی به رأی گذاشته شده و چون مردم رأی دادند، معتبر است.نمی‌شود تفسیری از قانون اساسی بکنیم که اکثریت ملت نقطة مقابل آن را بفهمند. در اینجا به نظرم فاقد مشروعیت و اصالت می‌شود.بحث مهم دیگر، تغییر اصول قانون اساسی است که تغییر آن هم پیش‌بینی شده است و روالی دارد. باید رهبری فرمان بدهند که هیئتی تشکیل بشود، بازنگری کند و بعد به رأی مردم گذاشته شود. باید رفراندوم برگزار شود. نمی‌شود با تفسیر یا با قانون عادی، قانون اساسی را عوض کرد یا حتی به نام مصلحت از طریق ارجاع آن به مجمع تشخیص مصلحت آن را عوض کرد.تشخیص مصلحت هم مثل تفسیر است. اولاً باید زمان داشته باشد. نمی‌شود قانون اساسی را به نام مصلحت عوض کنیم، در این صورت اصلاً نیازی به قانون اساسی نداریم.اینکه در قانون اساسی، مجمع تشخیص مصلحت پیش‌بینی شده، برای مصالح است که مصالح هم استثناهاست نه قاعده. راهی برای دور زدن و حذف قانون اساسی نیست. اگر در مجلس مصلحتی تشخیص داده می‌شود، باید آن قدر برجسته و آشکار باشد که اکثریت مردم بگویند بله، این مصلحت است و اکثریت قاطعی به آن رأی بدهند. نه اینکه مثل قوانین عادی رأی‌گیری شود و شورای نگهبان رد کند و بعد به مجمع برود.نمی‌شود عدة قلیلی بگویند که مصلحت ملت را ما تشخیص می‌دهیم، خود ملت قادر به تشخیص مصلحت خود نیست. چطور ملت آن قدر تشخیص داد که شما را انتخاب و بر خود حاکم کرد، اما مصالح خود را تشخیص نمی‌دهد؟این برای مصالح موقتی است. وقتی ما می‌خواهیم به هر دلیلی اصل قانون اساسی را معطل کنیم، یا در موارد نادری پایمان را از مرزهای قانون اساسی فراتر بگذاریم، باید اولاً استدلالی قوی پشت آن باشد، ثانیاً، زمان داشته باشد.یکی دیگر از مباحث قانون اساسی جایگاه رئیس جمهور، صرف نظر از احمدی‌نژاد، است. اگر ما سال اول بر قانون اساسی پافشاری می‌کردیم، همان فضای قبل منتقل می‌شد که اینها اختیارات اضافه ‌می‌خواهند و ... و حرف را منکوب می‌کردند و چه بسا ثمر نمی‌داد و بالعکس می‌شد.در قانون اساسی، تنها مقامی که نماینده و نماد تمرکز و شکل‌گیری ارادة ملی است، رئیس جمهور است؛ یعنی تنها جایی که همة ملت به یک نفر، یعنی رئیس جمهور، رأی می‌دهند. این قانون اساسی ماست.رئیس جمهور تنها کسی است که نمایندة کل ملت محسوب می‌شود. کسی است که بالاترین سطح نمایندگی از مردم را دارد. همة مردم برای انتخاب یک نفر می‌آیند. اشاره کردند، اصل 113 روشن است: بالاترین مقام رسمی کشور، پس از مقام رهبری، مجری قانون اساسی و رئیس قوه مجریه.بخش مهم مردم‌سالاری و جمهوری در انتخاب رئیس جمهور متبلور می‌شود که همة مردم اعمال اراده می‌کنند.البته همة ارکان نظام باید براساس اراده و رأی مردم باشند و هستند. اما مشکل از کجاست؟ مشکل از آنجاست که بخواهیم با اقلیتی کل ملت را کنترل کنیم. اینجا اختلاف‌ها شروع می‌شود؛ نه اختلاف، که بعضی‌ها به محض اینکه تذکر قانون اساسی می‌دهیم، می‌گویند وارد اختلافات شده‌اید؛ اینجا اختلاف نیست؛ اینجا صیانت از اصل نظام، اصل ملت، اصل حقوق مردم و اصل قانون اساسی است.بله، اگر جار و جنجال باشد، آن اختلاف و دعواست؛ اما بحث شخصی نیست. بگذارید اشارة کوتاهی داشته باشیم. ما مجلس داریم و مجلس هم نمایندگان مردم در حوزه‌های مختلف هستند. اما مقایسه‌ای آماری بکنیم. به واسطة قوانین عادی کار به جایی رسیده است که مجموعة نمایندگان مجلس نمایندة اقلیتی از مردم‌اند، نه اکثریت مردم.قانون انتخاباتِ اول می‌گفت هرکس در حوزة انتخابیة خودش باید 50 درصد به اضافة یک رأی بیاورد. بعداً در اجرا مشکلاتی پیدا شد و به 30 درصد تبدیل شد. باز تبدیل به 25 درصد شد. در بهترین شرایط، متوسط آرای کسانی که در دور اول به مجلس راه پیدا می‌کنند، 30 درصد آراست؛ یعنی 70 درصد شرکت کنندگان مشارکت ندارند. اگر به مرحلة دوم برسد که مشارکت هم پایین می‌آید. شما 30 درصد را در مشارکت ضرب کنید و روی واجدین شرایط ببرید و بعد ببینید که چه اتفاقی می‌افتد.اما در قانون ریاست جمهوری فرق می‌کند، باید 50 درصد به علاوة یک نفر باشد. معمولاً هم در ریاست جمهوری چون تمرکز هست، مشارکت مردم هم بالاتر است. نه اینکه بخواهیم در اینجا حق یا باطلی را اثبات کنیم. وقتی می‌گوییم ارادة مردم، ارادة مردم نیرو و سوختی است که اولاً، پشت موتور اداره و حاکمان قرار می‌گیرد و ثانیاً، جهت حرکت آنها را معلوم می‌کند.اگر این سوخت کم یا معیوب شد یا نمایندة اکثریت ملت نبود، نظام سست می‌شود. ضمن اینکه بحث‌های حقوقی هم دارد، که اگر موقعی خدای نکرده نهادها نمایندة اقلیت شدند، آیا اینها اصلاً مشروعیت و اجازة حکمرانی دارند؟ که بحث مستقلی است. اما من در اجرا می‌گویم، رأی و ارادة مردم فقط کاغذی نیست که در صندوق رأی بیندازند و عددها را بالا و پایین کند؛ هرکس تصمیم می‌گیرد و رأی می‌دهد، این ارادة او در عالم بیرون واقعیت پیدا می‌کند. مؤلفه‌هایی است که یک برآیند را در بیرون شکل می‌دهد و ما نمی‌توانیم آن را کم اهمیت تلقی کنیم.به حرف‌های مقدماتی برگردم، خدا در اختیار انسان ها قرار داده است، باید ملت بخواهد تا محقق شود. اگر ملت نخواهد، این دستگاه‌ها هر چقدر تلاش کنند، در بیرون اتفاقی نخواهد افتاد. این یک اصل است؛ ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم. محیط اجتماعی و تغییرات بیرونی تابع ارادة انسان‌هاست. نباید انتخابات را کم اهمیت بدانیم.حالا با قانون عادی مجلس را کرده‌ایم نمایندة اقلیت و با این می‌خواهیم اکثریت یا کل ملت را کنترل کنیم؛ این سخت می‌شود و دچار مشکل می‌شویم. باید این را اصلاح کنیم.بحث دیگر بحث اجرای قانون اساسی است که دیگر به آن نمی‌پردازم و به نظرم دخالت و ... بی معناست.اخیراً بحثی با عنوان تغییر قانون انتخابات ریاست جمهوری مطرح شده است. صرف نظر از اینکه این امر به چه سرنوشتی دچار شود، به نظرم نفس این کار اولاً، خلاف قانون اساسی است و همة ما سوگند خورده‌ایم که خلاف قانون اساسی عمل نکنیم. چرا در کاری که صراحت دارد خلاف قانون اساسی است وارد شویم و وقت و پول مردم را صرف آن کنیم؟ این مخالف صریح اصول 6 و 115 است.تذکر درستی دادند، و گفتند: قانون اساسی در موارد مسکوت، به منابع فقهی، از جمله آیات ارجاع داده است. آن بحثی که من کردم، گفتم مخالفت با قانون اساسی با استناد به یک آیه. این هم خود قانون اساسی اجازه داده است آنجا که من ساکت هستم، به سراغ آیات و روایات بروید.اصل بر رأی مردم است. انتخابات آزاد، حق مردم است؛ هم اصالت دارد، هم ضرورت دارد و هم اهمیت دارد. در اینکه بخواهند برخلاف قانون اساسی، صلاحیت‌های رئیس جمهور را ببندند، به نظر عده‌ای که ملت هیچ حقی به آنها نداده است.کسی زمانی استاندار، وزیر و وکیل بوده است، در دوره‌ای که بوده از حقوقش استفاده کرده و مسئولیت‌هایش را هم پاسخ داده است. حالا ما انتخاب رئیس جمهور را که بالاترین رکن جمهوری و مردم سالاری است، منوط به این کنیم که عدة دیگری قبلاً تأیید کنند؛ سیاسی بودنش را عده‌ای و دیندار بودنش را عدة دیگری! یعنی اگر کسی بخواهد رئیس جمهور بشود، باید کاغذی دستش بگیرد و دنبال آدم‌ها راه بیفتد! آیا در قانون اساسی، رئیس جمهور این است؟اگر می‌خواهید قانون اساسی را عوض کنید، آن راه دارد. به صراحت بگویید می‌‌خواهیم آن را عوض کنیم و بالاخره آن را در مسیر ببرید.قبلاً هم چند بار تلاش شد که قانون اساسی را با شرایطی محدود کنند که خوشبختانه، شورای محترم نگهبان به عنوان نقض قانون اساسی آن را رد کرد.نباید کاری کنیم که حضور مردم کمرنگ شود و مردم فکر کنند عده‌ای به جای آنها تصمیم می‌گیرند. بالاخره قانون اساسی در اصل 115 ویژگی‌های رئیس جمهور را احصا کرده است: «رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی، سیاسی که واجد شرایط زیر باشد، انتخاب گردد: ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر، مدبر، دارای حُسن سابقه، امانت، تقوا، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی و مذهب رسمی کشور.»اصل 116 فقط گفته است نحوة برگزاری انتخابات را قانون معین می‌کند، نه ویژگی‌های رئیس جمهور را.نظارت بر قانون اساسی هم بر عهدة شورای نگهبان است. در دو اصل تأکید شده که نظارت برعهدة شورای نگهبان است و تاکنون نیز همین طور بوده است.اصل این نظام با مردم است، اما عده‌ای مدام می‌خواهند مردم را محدود کنند. حالا اگر محدود کنیم، چه چیزی را به دست می‌آوریم؟ بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر مردم را محدود کنند، خودشان سرجایشان می‌مانند. این طور نیست.به نظرم این کار هم عقلاً و هم شرعاً اشکال دارد. انقلاب ما با حضور مردم زنده است. مردم به تعیین سرنوشت حساس‌اند، احساس مسئولیت اجتماعی می‌کنند، 85 درصد در انتخابات شرکت می‌کنند.البته مردم این مسائل را نخواهند پذیرفت و ما هم همة تلاش خود را برای جلوگیری از نقض قانون اساسی به کار خواهیم برد. ما به دنبال انتخاباتی پرشور و گسترده هستیم. همة انرژی سیستم ما از حضور ارادة مردم گرفته می‌شود. اگر این را سست کنیم، چیزی باقی نمی‌ماند.نمایندگان محترم مردم هم نباید اجازه بدهند که این اقدامات خلاف قانون اساسی در پروندة کاری آنها ثبت شود. اگر کسانی هم می‌خواهند وارد فعالیت‌های انتخاباتی شوند، بروند نظر مردم را جلب کنند. کاری کن که مردم به تو رأی دهند، چرا می‌خواهی دست مردم را ببندی؟اجرای انتخابات، کاری اجرایی است. اصل 60 می‌گوید که اعمال قوة مجریه از طریق رئیس جمهور و وزراست. چطور می‌خواهید این را از وزارت کشور بگیرید و به دادستان کل بدهید؟ یعنی وزیر کشور کارهایش را به تأیید دادستان کل کشور برساند؛ این دخالت صریح قوة قضائیه در مسائل اجرایی است.در طول 33 سال همیشه وزارت کشور انتخابات را برگزار کرده است. اگر اشتباه بوده، برای همه بوده؛ اگر هم درست بوده، برای همه بوده است. شما هم با همین وزارت کشور، نماینده شدید یا دیگران رئیس جمهور، شورا و ... شده‌اند. همه با همین سیستم بالا آمده‌اند.آمده‌ایم روی جایی دست گذاشته‌ایم که دشمنان هم سوء استفاده کنند و همة گذشته را زیر سؤال ببرند. بعضی‌ها شوخی می‌کردند و می‌گفتند خوب است نام فرد موردنظر را هم در مصوبه بنویسند و خیال ملت را راحت کنند.البته تلاش برای دخالت در حوزة اجرا تلاشی مسبوق به سابقه است.اینها مطلقاً بحث‌های سیاسی نیست، بلکه بحث‌های فنی برای مصالح کشور است. برخی خیال می‌کنند هنوز زمان قاجار است که استبداد حاکم است، ملت مبارزه کرده‌اند و کشته داده‌اند و مجلسی پیدا کرده‌اند و همة حقوق مردم در مجلس متبلور است. نه خیر، جایگاه مجلس بسیار بسیار رفیع است، اما دستاوردهای ملت در انقلاب اسلامی فقط مجلس نیست.شخص رئیس جمهور را مردم مستقیماً انتخاب می‌کنند. حتی رهبری را به واسطه انتخاب می‌کنند، اول خبرگان رهبری، بعد رهبر.این طور نیست که فکر کنید مردم فقط یک پناهگاه دارند و یک جا هست که متعلق به مردم است و بقیه متعلق به دورة قاجار استبدادی هستند! این اندیشه باید بیرون برود. 33 سال است که انقلاب شده، ملت حاکم است و ملت باید حاکم شود.چنین تلاش‌هایی بوده است. مثلاً الان در شورای پول و اعتبار افرادی از سایر قوا و حتی بیرون از سیستم حکومتی هستند که تصمیم‌گیرند. در حالی که این شورا یک مرجع قطعاً حاکمیتی است. افرادی رأی می‌دهند که هیچ مسئولیتی ندارند و پاسخگو هم نیستند.تلاش شد که سایر قوا با حق وتو در عزل و نصب رئیس بانک مرکزی دخالت کنند. همین الان مصوب کرده‌اند که با حق وتو در هیئت امنای صندوق توسعه ملی دخالت کنند. اینها کار را خراب می‌کند.بعضی‌ها خیال می‌کنند هر چیزی دست آنها باشد، درست می‌شود و اگر دست آنها نباشد، خراب می‌شود. من خوشبینانه‌ نگاه می‌کنم. این طور نیست. اگر قانون اساسی را درست اجرا کنیم، مسائل درست خواهدشد. اگر بخواهیم اصلاح کنیم، بهترین اصلاح پایبندی به قانون اساسی است. اگر همین را اجرا کنیم، کار درست می‌شود. مقام معظم رهبری همین را فرمودند. نه اینکه از دیگران بگیریم و به دست خودمان بیاوریم.اینها مضر است، توازن را به هم می‌زند و برخلاف ارادة مردم است. اتفاقاً استبداد از همین جا شکل می‌گیرد.حالا برای بحث و تحقیق چند سؤال مطرح می‌کنم:البته پاسخ آن برای من روشن است. بحث‌های مربوط به حقوق اساسی و قانون اساسی است و می‌تواند به یک رسالة دکتری یا فوق لیسانس تبدیل شود.یکی را جناب آقای اسلامی مطرح فرمودند. بالاخره قوة قضائیه، اصل 62، اعمال قوه قضائیه از طریق دادگاه‌های دادگستری است. آیا ادارة زندان‌ها هم جزء قوة قضائیه است؟ آیا ثبت اسناد جزء قوه قضائیه است؟ آیا دادسرا و پزشکی قانونی جزء قوه قضائیه هستند؟یک اتفاقی می‌افتد، دادستان، قاضی و پزشک قانونی همان را می‌گویند. اینجا این شائبه ایجاد می‌شود که راه بر استیفای حقوق مردم تنگ می‌شود.حالا اخیراً لایحه‌ای به دولت دادند که کانون وکلا هم زیرنظر قوة قضائیه برود. خوب دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شاید به مسئله توجه نیست. قاضی مستقل است و همه باید احترام بگذارند.همه در برابر قانون مساوی‌اند. از رهبری تا بنده که خاک پای ملت هستم، همه در برابر حکم قاضی ]برابرند[. اما معنای آن این نیست که همة امور کشور زیر نظر یک قوه بیاید.دو سال قبل بحث «پیشگیری از وقوع جرم» را داشتیم. یک جوری این را تفسیر کردند که تمام بخش‌های مقننه و اجرایی قبل از هر اقدام باید بروند اجازه‌ای بگیرند. گفتیم این طوری نیست. پیشگیری از وقوع جرم یعنی شما مطلع هستید که جرمی در حال اتفاق افتادن است. یا مقدماتی دارد چیده می‌شود که منجر به جرم می شود. شما باید آن مقدمات را کنترل کنید.اما سؤال‌ها!آیین نامة داخلی مجلس طبق اصل 66 ناظر بر ادارة جلسات و تنظیم امور مجلس است.یک) آیا این آیین نامة داخلی می‌تواند اختیاراتی را برای بعضی از قوا یا برای رئیس مجلس یا برای رئیس‌جمهور تعریف بکند؟ یا مسئولیت هایی را برای دیگران؟دو) مسیر قانونگذاری در مجلس دو منشأ دارد؛ یکی طرح و دیگری لایحه. طرح حق نمایندگان مجلس است. تعدادی از نمایندگان طرحی را می دهند و رسیدگی می‌شود. محدودة آن اصل 75 و قانون اساسی است. اما دولت هم حق دارد لایحه بدهد. دولت برای ادارة کشور به راهکارها و برنامه‌ای می‌رسد و می‌خواهد این را اجرا کند. آن را به لایحه تبدیل و به مجلس تقدیم می‌کند. حالا اگر مجلس محترم این لایحه را به گونه‌ای تغییر داد که با لایحة اولیه شباهتی ندارد یا اصلاً جهت‌گیری‌های آن عوض شده است. در این صورت، آیا این قانون محسوب می‌شود و دولت باید آن را اجرا کند؟ مسئولیت تبعات اجرایی چنین مصوبه‌ای به عهده کیست؟ اصلاً دیگر لایحه به چه دردی می‌خورد؟وقتی بناست کاملاً تغییر بکند، علی‌رغم مخالفت‌های دولت، دیگر چه ضرورتی به لایحه است؟ فرق لایحه و طرح چیست؟مسئولیت تهیه و اجرای بودجه به عهدة کیست؟ آیا می‌شود به بهانة رسیدگی به بودجه، کل بودجه زیر و رو شود؟ یا جهت‌گیری‌ها، مبانی و اصول آن دچار دگرگونی اساسی شود؟ آیا قانون اساسی اجازه می‌دهد یا نه؟ اگر شد، چه ضرورتی به ارائه لایحة بودجه است؟ و اگر قبول کردیم، مسئولیت تبعاتش به عهدة کیست؟فرض کنید دولت می‌گوید این مصوبه را نگذارید، چون تورم زاست. یا این پول را به آن دستگاه ندهید، نیاز ندارد یا پول را در جای نامناسب هزینه می‌کند یا درست هزینه نمی‌کند، ولی این پول را اختصاص می‌دهند. حالا مسئولیتش به عهدة کیست؟آیا این ضوابطی که در آیین‌نامة داخلی برای روند رسیدگی به بودجه گذاشته شده که در واقع، خودش یک بودجه‌نویسی ابتدایی است، منطبق با قانون اساسی است؟آیا مجلس شورای اسلامی می‌تواند در خلال رسیدگی به بودجه هر سال بسیاری یا اکثریت قوانین عادی را عوض ‌کند. آیا طبق قانون اساسی چنین اجازه‌ای را دارد؟ یا فرض کنیم اگر اجازه داشت، تبعاتش چه می‌شود؟کشور براساس قوانین ثابت اداره می‌شود. الان در دنیا چشم‌اندازهای پنجاه ساله تنظیم می‌کنند. حتی این قوانین پنج ساله و هفت ساله دارد منسوخ می‌شود. آیا می‌شود کشور را براساس قانون‌های یکساله اداره کرد؟قانون بودجه مستثنی و یک نوع حسابداری است. اما در خلال قانون بودجه، همة قوانین عادی هر روز تغییر پیدا می‌کند. دیگر چه چیزی ثابت می‌ماند؟ما حتی هر سال شاهد هستیم که قوانین برنامه هم در خلال قانون بودجه تغییر می‌کند. حالا بالاتر به شما بگویم، همین قانون بودجه در سال چندین بار اصلاحیه می‌خورد؛ یعنی افق برنامه‌ریزی ما چقدر است؟ یکسال است. شش ماه است، یک ماه است، نمی‌دانیم! بستگی به طرحی دارد که هر روز تصویب می‌شود. آیا اینها طبق قانون اساسی است؟ آیا به حال کشور مفید است؟ما اصل 75 را داریم. این یک تضمینی برای کنترل طرح‌هاست که هزینه ایجاد نکنند.آیا می شود ما اصل 75 را دور بزنیم. هزینه را بتراشیم، اما دور بزنیم. مثال؛ طرح را تصویب کنیم و دولت را موظف کنیم که بودجه‌اش را در قانون بودجة سال آینده بیاورد یا بگوییم دولت از بودجه صرفه‌جویی بکند و اینجا هزینه بکند. مثل قانونی که برای وزارت ورزش تصویب شد. گفتیم آقا! صرفه‌جویی هنوز اتفاق نیفتاده است. به ما فشار می‌آوردند که زودتر وزارت را تشکیل بده. می‌گفتیم بودجه‌ای نیست، می‌گفتند بودجه از محل صرفه‌جویی‌ها. می‌گفتیم هنوز اجرا نشده است که صرفه‌جویی بشود. ما باید قانون بودجه را اجرا کنیم و در پایان سال ببینیم صرفه جویی هست یا نیست. دیدید که چه فضایی در کشور درست شد.یا بیاییم مبهم بگذاریم. مثل «قانون تغییر ساعات». تغییر ساعت یک کار اجرایی است. مجلس تصویب کرد، ما معترض شدیم، گفتیم این هزینه دارد. هزینة آن را اثبات کردیم. کنتورهای وزارت نیرو را در شرایطی که ساعت تغییر می‌کند با شرایطی که ساعت تغییر نمی‌کند، مقایسه کردیم و دیدیم وقتی ساعت تغییر نمی‌کند، مصرف کاهش پیدا می‌کند؛ یعنی ما نیاز به سرمایه گذاری کمتری داریم. این را پیچاندند. چه طوری نوشتند؟ نوشتند ساعات رسمی کشور از اول فروردین تغییر می‌کند و 31 شهریور هم برمی‌گردد.چه کسی این کار را باید بکند؟ بعد به ما فشار آوردند که این کار اجرایی است و شما باید انجام دهید. گفتیم این دور زدن قانون اساسی است و درست نیست.بالاخره اصل 75 تضمینی است برای اینکه ثباتی در مدیریت کشور ایجاد شود. ما یک خزانه داریم و برای یک خزانه از دو نقطه، سه نقطه یا ده نقطه نمی‌شود برنامه‌ریزی کرد. نمی‌شود از ده نقطه خزانه را مدیریت کرد. پول زیاد خرج می‌کنیم، اما بازدهی پایین می‌گیریم. برای اینکه از چند نقطه خزانه دارد مدیریت می‌شود.آیا مجلس می‌تواند با طرح نمایندگان برای خودش اختیاراتی بالاتر از اختیارات قانون اساسی بتراشد یا حتی برای قوه قضائیه؟آیا مجلس شورای اسلامی می‌تواند با وضع قوانین عادی اعمال قوة مجریه را به غیر از وزرا و رئیس جمهور بسپارد؟ جز حوزة‌ مربوط به رهبری، آیا مجلس مثلاً می‌تواند یک چیزی را تصویب بکند و اجرایش را به یک نهاد مردمی بدهد؟ یک کار حاکمیتی را به یک نهاد مردمی بدهد؟دستگاه‌های نظارتی الحمدلله هم در قوه مقننه، مجریه و قضائیه زیاد داریم. البته ظاهراً اینها مسئول‌اند فقط بر قوة مجریه نظارت بکنند.از اول انقلاب یک ترسی در دل‌ها از قوة مجریه به خاطر تاریخ افتاد که همه‌اش در جهت بستن قوه مجریه بود. دیوان عدالت اداری نمی‌تواند تصمیمات قوه قضائیه را لغو کند. تصمیمات مجلس را هم نمی‌تواند لغو کند. فقط می‌تواند تصمیمات قوة مجریه ]را لغو کند.[اخیراً که اشاره کردند با تفسیری از اصل 138 رئیس مجلس بر کل قوه مجریه و بالاتر بر رئیس جمهور حاکم شده است و بخشنامة رئیس‌جمهور را نقض می‌کند. می‌تواند یا نمی‌تواند؟ اینها بحث‌های علمی است. فردا نگویند که آقا شورای نگهبان تصویب کرده و تو چرا حرف زدی و دیگر بی‌دین شده‌ای! این حرف‌ها نیست که شورای نگهبان هم ممکن است اشتباه کند. بالاخره باید یک جا حرف زد و در فضاهای علمی بحث و رسیدگی کرد.حالا این دستگاه‌های نظارتی می‌توانند به بهانة نظارت دخالت کنند؟ قبل از اجرا بگویند بیا این کار و آن کار را بکن. یا حتی بیایند تصمیم قوة مجریه را نقض کنند و بگویند تو نبایستی سد را اینجا می‌ساختی، بایستی اینجا می‌ساختی! حتی ما داریم که با بانک مرکزی مکاتبه شده است که چرا قیمت ارز را بالا نمی‌بری؟ باید بالا ببری. می‌توانند یا نمی‌توانند؟دو سؤال کوتاه است و دیگر عرضم را تمام می‌کنم.آیا قوة مجریه قوه‌ای است تحت امر دو قوة دیگر، یعنی آنها باید هر روز بنشینند و تصمیم بگیرند که به این بگویند که چه کار بکن. معنایش این است که برنامه و بودجه، اداری- استخدامی، اینها اولاً شاکله و توازن را به هم می‌زند، ثانیاً هزینه درست می‌کند، تعادل بودجه را به هم می‌زند و باید در یک نقطه مدیریت بشود.هر یک برای خودشان مصوبه می‌گذارند، می‌روند تصمیم می‌گیرند و این طوری نمی‌شود.آیا مجلس می‌تواند با وضع قوانین عادی اختیارات صریح رئیس جمهور در اصول 113، 121، 123، 124، 125، 126، 127، 128، 129، 134، 135، 136و 137 را محدود کند؟از اینکه حوصله کردید، من از همه شما تشکر می‌کنم. عرضم را خلاصه می‌کنم. تنها سندی که در اختیار ماست، قانون اساسی است. اگر می‌گوییم ولایت مطلقة فقیه، چون اینجا هست. بله یک موقع بحث‌هایی نظری با هم داریم. ممکن است بعضی‌ها به لحاظ نظری بعضی از اصول قانون اساسی را قبول نداشته باشند، اما آنها هم تحت حاکمیت این قانون هستند و حقوق آنها هم تحت حاکمیت این قانون محترم است؛ همة ملت.بحث‌هایی که خدمت شما عرض کردیم، بحث‌های علمی و نظری است برای اینکه کار بکنیم.بالاخره ما 33 سال انقلاب کرده‌ایم، در ابتدای راه هستیم. باید اصلاح و درست بکنیم. به محض اینکه کسی بحث نظری مطرح می‌کند، نباید انگی به پیشانی او بچسبانیم. آقا بحث نظری کرده است. یکی دربارة ایران نظر دارد. باید نظر بدهد. دربارة قانون اساسی نظر دارد، باید نظر بدهد.در مورد حقوق اساسی، آزادی‌های مردم نظر دارد، باید نظر بدهد. نباید بعضی‌ها خودشان را مالک و بقیه را رعیت بدانند.عده قلیلی بگویند ما اصلیم و بقیه فرع‌اند. ما درجه یک هستیم و بقیه درجه دو و بعضاً درجه سه هستند.دربارة حقوق اساسی مردم بحث خوبی شد. همة ملت درباره حقوق اساسی مسئولیم. یکی نمی‌تواند بگوید نه، من تصمیم گرفتم و تو دیگر حق نداری حرف بزنی. این نقطه و پایة شروع استبداد است.بله! همه باید حرف بزنند. ما به عنوان قوة مجریه، بنده به عنوان رئیس جمهور تلاش کردم که نهایت آزادی‌ها را پاس بدارم. سعی کردیم با هیچ کس به عنوان اظهارنظر، حتی وقتی به مرزهای توهین کشیده شده، برخورد نکنیم. مگر جایی که به اساس آسیب زده است و همکاران ما مجبور شدند که به قوه قضائیه شکایت کنند والا با حداکثر سعة صدر و سماحت برخورد کردیم.تلاش کردیم از حقوق اساسی مردم دفاع کنیم، مکاتبه کردیم، تذکر دادیم، نامه نوشتیم، بعضی جاها دیگر علنی شد. ما همه برای مردم، آزادی، تعالی انسان، و حقوق مردم هستیم. اصلاً حکومت برای حقوق مردم است. حکومت چیزی نیست که بگوید من حق دارم بر مردم سیطره داشته باشم و ... حتی پیامبر عزیز ما که اشرف مخلوقات و زیباترین زیبای عالم هستی و در اوج کمال است. خداوند به او می‌فرماید؛ فذکر انما انت مذکر لست علیهم بمصیطر. تو هدایتگری، تذکر می‌دهی. سیطره نداری و به جای آنها نمی‌توانی تصمیم بگیری. باید مردم بخواهند. تو هنرت این است که راه را بازکنی، هدایت و ارشاد کنی و مردم را با حقیقت خودشان آشنا کنی. اگر کسی ظلم کرد، جلوی ظلم را بگیری. از مظلوم دفاع کنی. جای مردم نیستی . پیغمبر!بعضی‌ها فکر می‌کنند حفظ نظام و استقلال این است که دائم دایره را ببندیم. والله استقلال فقط در سایة آزادی و عدالت حفظ خواهدشد. این کلام مولی امیرالمؤمنین علی (ع) است. باید آزادی و عدالت باشد، والا استقلال را نمی‌توانیم حفظ کنیم. در گذشته تجربه کردیم. مردم آزاد نبودند، عدالت و کرامت نبود، یک حوزة حاکمیت بود بدون اتکا به توده‌های مردم و مجبور شد به ذلیلانه‌ترین خفت‌های تاریخی در مقابل اجنبی تن بدهد.مردم باید در یک حکومت اسلامی احساس عزت، اثرگذاری و نقش‌آفرینی بکنند و رشد کنند. برخی فکر می‌کنند فقط خودشان مسلمان‌اند و بقیه مسلمان نیستند. خیال می‌کنند فقط آنها دین را حفظ می‌کنند و متعهد هستند.یک خاطره کوتاه می‌گویم و عرضم تمام! در شورایی بودیم و بحث‌های فرهنگی مطرح بود. در مدتی طولانی در کشور بحث بود که در کشور ما تعطیلات خیلی زیاد است. خودم قبلاً یک بررسی تطبیقی کرده بودم (شخصی) و معتقد بودم در ایران تعطیلات زیاد نیست، گرچه در بحث تعطیلات هم مباحث نظری داریم.اصلاً تعطیل یعنی چه؟ انسان نیاز به تفریح دارد یا ندارد؟ تفریح هم جزء زندگی است یا نیست؟ تفریح هم جزء کمال است یا نیست؟ با خانواده بودن جزء کمال است یا نیست؟غربی‌ها تعریفی کرده‌اند و مطابق آن: انسان یعنی اقتصاد. هر کس تا زمانی مفید است که دارد تولید اقتصادی می‌کند. به محض اینکه جدا شد، می‌شود اوقات فراغت. می‌خواهم این بحث‌ها را کنار بگذارم.یا آمار مقایسه¬ای. در آن شورا تصمیم گرفتیم گروهی تشکیل بشود، برود و یک پژوهش میدانی کند که آیا تعطیلات ما زیاد است یا کم است؟ رفتند و طی یکسال و نیم تا دو سال تمام کشورها را بررسی کردند و در آن جلسه گزارش آوردند.دیدند اولین کشور در کمترین تعطیلات یمن است با 64 روز. بعد ایران است با 77 روز و تعطیلات بقیۀ کشورها همه بالای 100 روز است. بعضی ها 136 روز تعطیلات دارند؛ تعطیلات آخر هفته و تعطیلات رسمی. ما 77 روز تعطیلات آخر هفته و رسمی داریم.همان¬جا پیشنهاد آورده بودند که اگر تعطیلات ما زیاد است، جا به جا کنیم. چه چیزی را جا به جا کنیم، گفتند نوروز را باید کم کنید. گفتیم نوروز را چرا کم کنیم؟ نوروز چهار روز تعطیل است و کمی هم تعطیلی این طرف و آن طرف آن می¬شود یک هفته و مردم یک هفته می¬روند دید و بازدید و ... یک پیشنهاد دیگر دادند که از نوروز یک روز کم کنیم و کنار عید فطر بگذاریم.حالا عرضم اینجاست که بعضی¬ها اصلاً نگاهشان اشکال پیدا کرده است. این نگاه باید تغییر کند. یکی برگشت گفت؛ آقا چه؟ عید فطر را بکنیم دو روز؟ یک ماه مردم زحمت کشیدند، تزکیه کردند، درست شدند، بگذاریم بروند فساد کنند و خراب بشوند؟ اینها که می¬گویم ضبط شده است، سند است. من هم سکوت کردم. نفر اول، دوم، ... هشت نفر در همین سیاق صحبت کردند. بعد من اجازه گرفتم و گفتم حرف¬ها را زدید، حالا گوش کنید. به همان نفر اولی که این حرف‌ها را زده بود گفتم شما وقتی که به مسافرت می‌روی، فساد می‌کنی؟ چرا خیال می‌کنی ملت می‌روند مسافرت فساد می‌کنند؟ این ملت ما که با خانواده می¬روند، آن خانم خانه که تا لحظۀ آخر باید کار کند. غذای توی راه را هم باید درست کند، چون باید ارزان دربیاید. می¬روند توی بیابان، کنار رودخانه، زیر درختی یک پتو می¬اندازند و خانوادگی غذایی می¬خورند، این شد فساد؟ چرا نگاه شما به ملت این است؟همین ملت 1400 سال 2000 سال توحید، عدالت و اندیشۀ انسانی را حفظ کرده است. الان همین ملت فداکاری می‌کند که من و شما اینجا هستیم. چرا نگاه شما به ملت این است؟ چرا خیال می‌کنی از مردم برتری؟ چرا این خیال را می‌کنی؟ این نقطۀ آغاز سقوط است. هرکس فکر می‌کند از مردم بالاتر است؛ والله ساقط شده است. همین نشانۀ این است که بویی از از کمال نبرده‌اند.این توده‌های عظیم مردم! از اینکه مردم به مسافرت می‌روند، ناراحت‌اند و می‌گویند مردم می‌روند فساد می‌کنند؟کجا این ملت می‌رود فساد می‌کند. این ملت عظیم یا می‌رود زیارت یا می‌رود ایران را می‌گردد. یا می‌رود صلۀ ارحام یا می‌رود کیف سالم می‌کند، اشکالی دارد؟ به خدا بعضی ها به جایی رسیده‌اند که از کیف و خوشحالی مردم ناراحت‌اند. یک موقعی بود که اول سهمیه بندی بنزین، ما می‌آمدیم سهمیه می‌دادیم، 100، 60، 50 لیتر، بعضی‌ها بودند که در بعضی نهادها در موضع تصمیم‌گیری بودند، اعتراض شدید به من می‌کردند و می‌گفتند آقا! یعنی چه 60 لیتر اضافه دادید؟ گفتم: خوب مگر چه می‌شود؟ گفت: می‌برند می‌سوزانند. گفتم: خوب ببرند بسوزانند. اولاً گردشگری جزء فرهنگ و اقتصاد است. و سبب تعدیل ثروت، همبستگی ملی، ارتباطات ملی، فهم مشترک ملی و اعتلای فرهنگی می‌شود. مردم باید استراحت کنند.می‌گفت: نخیر آقا! من دیگر ناراحت شدم. گفتم: شما صدایت از جای گرم بلند می‌شود و خودت شش دستگاه ماشین بیت المال در اختیار داری، هر موقع بخواهی خودت و خانواده‌ات مسافرت، تفریح، کیف و همه کارت را می‌کنی، بعد که به مردم می‌خواهد برسد، این طوری می‌شوی. ما برای مردم هستیم. حکومت درست شده تا برای مردم رفاه و آ
کد خبر: ۱۱۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۶

اوای دنا:فردا ششم آبان، سالروز تولد 'محمود احمدی نژاد' رییس جمهوری اسلامی ایران است. مردی که با تاکید بر شعارهای انقلابی و دفاع از آرمانهای بلند اسلامی به ستیز با دنیای سلطه برخاسته و فریادهای حق طلبانه اش، دلهای مردمان بسیاری را در اقصی نقاط جهان به سوی خود کشانده است. به گزارش  اوای دنابه نقل از معیارنیوز ، احمدی نژاد را که امروز پای به پنجاه و هفتمین سال زندگی می گذارد، همه جهانیان می شناسند. کافی است نگاهی به اخبار بین المللی بیندازید. هر جا نام ایران هست، واژه احمدی نژاد نیز به عنوان رییس جمهوری آن با هر زبان و خطی می درخشد. روزنامه ها ، صفحات خود را با نوشتن نامش زینت می بخشند، رادیوها هر روز با گفتن از او و در باره او به دنبال مخاطب بیشتر می گردند و تلویزیونها را بی پخش تصویر او، جاذبه ای نیست. اما، این مرد کیست؟ در یک کلام، فرزندی متعهد از خانواده ای تهیدست که در سایه انقلاب، فرصت تحصیل و رشد و نمو یافت، قدر شرایط را دانست و به دفاع از دستاوردهایی پرداخت که این انقلاب بزرگ اسلامی برای او و هموطنانش به ارمغان آورده است. احمدی نژاد سرگذشت خود را اینگونه نوشته است:"در ایامی که اشرافیت شرافت بود وشهرنشینی کمال، در خانواده ای تهیدست در روستایی دورافتاده از توابع گرمسار متولد شدم.از شهریور ۱۳۲۰ و سلطنت مستبدانه پهلوی دوم پانزده سال می گذشت که پدرم کام مرا با تربت سیدالشهدا باز کرد. از آنجا که قرار بود شاه کورکورانه ایران را دروازه تمدن غرب کند، طرح های زیادی اجرا شده بود تا ایران به بازار مصرف دیگری برای کالاهای تشریفاتی غرب تبدیل شود بدون آنکه در زمینه علمی پیشرفتی داشته باشد. فرهنگ ایران اسلامی ما اجازه چنین هجمه ای را نمی داد و مانعی بر سر راه آمال شاه و اربابان بیگانه اش بود. از این رو می خواستند تا آرام آرام این فرهنگ اصیل و مستحکم را کم رنگ کنند تا وابستگی اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ایران به غرب روز به روز بیشتر شود. در پی اجرای همین سیاستها و رونق ظاهری شهرها، آن سالها سالهای هجوم روستائیان به شهرها بود. پس از پیاده سازی سیاست اصلاحات ارضی وضع روستاها به مراتب بدتر از گذشته گردید و روستائیان برای پیدا کردن لقمه ای نان فریب زرق و برق و ظاهر اغوا کننده شهرها را خوردند و شهرنشین یا به بیان دقیق تر "حاشیه نشین" شدند.بر خانواده ما نیز در روستا بسیار سخت می گذشت. با تولد من که چهارمین فرزند خانواده بودم فشارها بیشتر شد. پدرم شش کلاس سواد داشت. او آهنگری زحمتکش و سرد و گرم چشیده و با ایمان بود و دین را به خوبی می شناخت. در مسجد حضور پررنگی داشت و قرآن و احکام درس می داد. اگرچه هیچگاه زرق و برق دنیا در چشم او ارزشمند نبود اما فشارهای زندگی او را نیز یک سال پس از تولد من وادار کرد به تهران مهاجرت کند. در تهران محله پامنار را برای سکونت برگزیدیم. برای دور شدن از فضای به ظاهر مترقی و در واقع بی هویت آن روز تهران که با فشار رژیم شاه ایجاد شده بود، پدرم خانواده ما را با مسجد و منبر آشنا کرد. من نیز کمی که بزرگتر شدم و دوران کودکیم آغاز شد همراه خانواده با مسجد و روحانی آن آشنا شدم.شناخت امام (ره)پدرم همیشه روزنامه می خرید. کلاس اول بودم که با کمک بزرگترها خبر تصویب کاپیتالاسیون را در روزنامه خواندم. اگرچه آن روز معنی آن را نمی فهمیدم اما از اعتراضهایی که در حوزه های علمیه به رهبری حضرت امام به آن شد و از برخورد شدید و خشنی که شاه با معترضین داشت پی بردم که شاه می خواهد برگ دیگری از تحقیر مردم کشور در برابر بیگانگان را به کارنامه خود بیافزاید. همان سالها بود که در پانزدهم خرداد، شاه یاران امام (رحمه ا... علیه) را به خاک و خون کشید. آنروزها امام تازه از زندان آزاد شده بود.صحبت های امام را در آن ایام هیچ گاه فراوش نمی کنم‌، در صحبت هایش چیزی نهفته بود که همه را شیفته خود می کرد. ایمان به خدا در کلام او موج میزد و مردم را به اسلام حقیقی دعوت می کرد. پیامش دعوت به توحید بود و عدالت و رفع ظلم و فتنه از جهان. شجاع بود. با صلابت سخن می گفت. کلامش ساده و صادقانه بود. رهنمودهای امام بر دلهای مردم می نشست و به عمق جانها رسوخ می کرد. همین ویژگی ها بودکه او را محبوب قلوب ملت از پیر و جوان و البته مغضوب رژیم شاه و اربابان آمریکاییش کرده بود. اما جالب اینجاست که حتی دشمنان او نیز برای او احترام خاصی قایل بودند.رفته رفته تحمل امام دیگر برای شاه ممکن نشد و از آنجا که می دانستند کشتن او قیام خونین غیر قابل مهاری در پی خواهد داشت تصمیم گرفتند امام را تبعید کنند تا به زعم خود میان او و یارانش فاصله بیاندازند و انقلابی که در شرف وقوع بود را مهار کنند.امام شبانه تبعید شد و این تبعید ۱۴ سال ادامه یافت. در دورانی که امام در تبعید بود در کلاسها و جلسات یاران و شاگردان امام با افکار او بیشتر آشنا شدم. هر چه بیشتر با افکار و اصول امام آشنا میشدم علاقه ام به آن مرد الهی بیشتر می شد و تحمل دوری وی برایم دشوارتر. دشمنان مردم مسلمان ایران اگرچه امام را از مردم دور کرده بودند اما او در عوض در قلبهای مردم جا گرفته بود و از همیشه به آنها نزدیکتر.دوران دانشگاهدوران دبیرستان من همراه با جشن های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی بود. آن سالها فشار فقر بر اقشار محروم مضاعف شد بود. تحمیل هزینه های سنگین جشنها و عیش و نوشهای خاندان شاه و اشراف زادگان و مهمانان خارجیشان کمر مردم را می شکست. تمام ملزومات این جشنها با هواپیماهای اختصاصی از اروپا به ایران آورده می شد و شاید به توان ادعا کرد که جشنهای ننگین ۲۵۰۰ ساله شاه خائن پرهزینه ترین جشن تاریخ تمدن بشری بود.بگذریم، در چنین شرایطی دیگر پتک و سندان پدر کفاف مخارج خانواده را نمی داد و من مجبور شدم برای کمک به خانواده و تامین خرج تحصیل در کارگاه یکی از همسایه ها مشغول به کار شوم و کانال کولر پرس بزنم. با وجود آنکه بسیار بازیگوش و پر جنب و جوش بودم اما از درس و مدرسه هم غافل نبودم و دانش آموز ممتاز محسوب می شدم. از همان دوران بود که به معلمی علاقه مند شدم و گاه و بیگاه برای دوستانی که تقاضای کمک داشتند در خانه یا مسجد کلاسهای تقویتی برگزار می کردم. سال آخر دبیرستان با چند کتاب تست و تلاش شبانه روزی مانند همه کنکوری ها و البته بی نصیب از کلاس های تقویتی کنکور خود را برای این آزمون آماده کردم. قرار داشتن در بحبوحه جریان انقلاب و فعالیتهای مبارزاتی پراکنده علیه رژیم شاه باعث نشده بود که دچار ضعف تحصیلی شوم و با تلاش مضاعف سعی می کردم تا در کنار فعالیتهای اجتماعی و انقلابی آمادگی علمی خود را نیز همواره در حد مطلوب نگه دارم. صبح روز امتحان کنکور مطمئن بودم که رتبه ام تک رقمی خواهد بود اما تقدیر چنان رقم خورد که در جلسه امتحان دچار خونریزی بینی شوم. با این حال رتبه ۱۳۲ ریاضی هم رضایت بخش بود و من توانستم در رشته مورد علاقه ام - مهندسی عمران - در دانشگاه علم و صنعت سه سال قبل از پیروزی انقلاب پذیرفته شوم.رژیم شاه می خواست با تزریق بی بند و باری و ترویج فساد و فحشا در دانشگاه ها ، انگیزه های اسلامی و انقلابی را در دانشجویان بخشکاند و از این طریق مانع پیوستن آنها به جریان انقلاب شود. اگرچه تعداد اندکی از دانشجویان در این دام افتند اما علی رغم تمام تلاشهای رژیم شاه دانشگاه به پایگاهی برای مبارزه تبدیل گردید. اما خطری که هنوز دانشجویان انقلابی را تهدید می کرد منحرف شدن به سمت اردوگاه کمونیسم بود. اما خوشبختانه جوانان و دانشجویان مذهبی دانشگاه ها از امام آموخته بودند که تمامی حصرهای غیرعقلانی و تحمیلی را بشکنند و به دنبال حقایق ناب باشند. هوشیاری این گروه باعث شد در زمان کوتاهی جریانی نو و غیر التقاطی در دانشگاهها شکل گیرد که پیروی از مکتب امام و اعتلای کلمه توحید تا آخرین نفس تنها شعارشان بود. شکل گیری این گروه تازه نفس، اندک اندک مرزبندی ها را شفاف تر کرد و وزن واقعی هر کدام از گروهها را نمایان کرد و دست های پشت پرده انحراف جریان مبارزات را برای همگان آشکار ساخت. حرکتهای مردمی هر روز بیش از پیش رنگ و بوی مذهبی به خود می گرفت و ارزش های دینی ای مردم همچون شهادت، ملت ایران را آماده مواجهه با شکنجه های وحشیانه و گلوله های آتشین رژیم سفاک شاه می کرد. اگر نبود ایمان و توکل مثال زدنی مردم قهرمان ایران و توسل آنها به اهل بیت و پیروی تمام و کمالشان از امام ، ریشه های انقلاب بارها و بارها در اثر این شکنجه های هولناک و کشتارهای گسترده می خشکید.با شدت گرفتن جریان انقلاب و واضحتر شدن سرانجام امید بخش آن خون تازه ای در رگهای مردم جریان یافت.پیروزی انقلابامام آمد. پس از ۱۵ سال دوری و تبعید. استقبالی که مردم ایران از رهبرشان کردند برای همیشه در تاریخ ثبت شد. تمام ایران برای استقبال از امام به خیابانها ریخته بودند. چشمهای ناظران جهانی خیره مانده بود و از تحلیل این همه حماسه و شور عاجز بودند.انقلاب اسلامی مردم ایران پس از سالها استقامت و پایداری قهرمانانه و با تقدیم هزاران شهید در عین ناباوری و حیرت تحلیلگران شرق و غرب و دستگاههای اطلاعاتی ابرقدرتها به پیروزی رسید. انقلاب ما در نوع خود بینظیر بود، مردم با دستانی خالی و صرفا با تکیه بر سلاح ایمان و با رهبری پیر مردی ۸۰ ساله نماینده نظامی آمریکا – شاه مزدور – را سرنگون کردند و حامیان ابر قدرت شاه را در منطقه و جهان بی آبرو و ذلیل کردند.اگرچه از همان آغاز نهضت امام خمینی حکومت مطلوبی که امام مدنظر داشت برای همگان روشن بود اما حضرت امام با اصرار فراوان فرمان به برپایی همه پرسی برای تعیین نوع حکومت جدید در ایران را داد تا از همان ابتدا نشان دهد که با خواست مردم و بر مبنای شرع است که حکومت اسلامی شکل می گیرد. اگرچه نیازی به چنین همه پرسی ای اساسا وجود نداشت اما امام با درایت خویش حجت را بر همگان تمام کرد و راه بهانه جویی های احتمالی را بست. این اقدام و جواب قاطع ملت ایران به آن باعث سرخوردگی برخی گروههای وابسته به ابرقدرتها شد و آنان نیز با اشاره قدرتهای استکباری و در راس آنها آمریکا دست به کشتار مردم بی گناه و ترور رهبران انقلابی زدند تا به زعم اربابان خام خود نهال حکومت جدید را از همان ابتدا بخشکانند. اما مردم حاضر نبودند دستاورد انقلاب عظیم خود را به این راحتی از دست دهند و باز ایستادند و با تحمل سختی ها از انقلاب خود پاسداری کردند و در نهایت گروهکهای تروریستی را از کشور خود راندند. هرچند این گروهکهای تروریستی هنوز هم در پناه شیطان بزرگ آمریکا ذلیلانه ارتزاق می کنند اما سیلی ای که از ملت ایران دریافت کردند را هرگز فراموش نخواهند کرد.حضور در جبهه های دفاع مقدساستکبار جهانی تصمیم گرفته بود به هر قیمتی که شده انقلاب اسلامی ایران را دچار شکست کند زیرا از این میترسید که انقلاب الگویی برای سایر ملتها در سطح منطقه و جهان شود. از طرف دیگر می خواست آبروی از دست رفته خود را باز یابد. از همین رو در میان کشتارهای روزانه گروهکهای تروریستی در داخل ایران آتش جنگ علیه ایران توسط رژیم صدام برافروخته شد. تحلیل سیاستمداران فاسد جهان آنروز بر این بود که ایران در اول راه است و حکومت آن هنوز اسقرار کامل نیافته است نیروی نظامی آن هم از هم گسیخته است و از طرف دیگر سلاح و مهمات ندارد اما در طرف مقابل صدام هرچه بخواهد به او می دهیم و او پیروز جنگ خواهد بود. صدام سرمست از کمکهایی مالی، نظامی و اطلاعاتی که از آمریکا و دیگر کشورهای غربی دریافت کرده بود اعلام کرد طی مدت ۳ روز تهران را فتح خواهد کرد. جنگی که به ایران تحمیل شد نه ۳ روز بلکه بیش از ۸ سال به طول انجامید و در آخر هم حتی یک وجب از خاک ایران نصیب صدام و حامیانش نشد.در این هشت سال صدام هم با ما می جنگید و هم با مردم خود. هم شهرهای ما را هدف بمباران شیمیایی قرار می داد و هم روستاهای عراق را. در تمام مدت جنگ در شرایطی که صدام شهرهای ما را بمباران می کرد جمهوری اسلامی برای رعایت مسایل اسلامی و انسانی از مقابله به مثل پرهیز کرد و درگیری با عراق را به جبهه های نبرد محدود کرد، اگرچه چنین رفتاری هم باز برای ناظران جهانی قابل درک نبود.در ابتدای جنگ ۲۵ سال داشتم. مادر و همسرم و تمامی مادران و همسرانی که جوانان و همسرانشان در جبهه ها از کیان کشور خویش دفاع می کردند صبورانه به تربیت نسلی مقاوم، شجاع و مومن اهتمام داشتند. جوانان توانمند امروز ثمره همان تلاشها و به جان خریدن سختی ها هستند.دفاع مقدس دانشگاه منحصر به فردی برای آموختن انسانیت بود. تجربه همزمان مرگ و زندگی انسان های جنگ را در بهشتی میان دنیا و آخرت نگه داشته بود که هرچه می گفتند و می شنیدند و انجام می دادند الهی بود.برادری و صمیمیت، جدیت و سخت کوشی، معنویت و عبادت، شوق و شادمانی، ایثار و رشادت، همه و همه به ما ثابت می کرد که دنیا و آخرت در بستر دین نه تنها با هم در تضاد نیستند بلکه مکمل یکدیگرند. شهادت تنها آرزوی رزمندگان ما بود و هست.سال ۶۷ یعنی یکسال قبل از وفات امام (رحمه ا... علیه) قطعنامه ای صادر شد و امام با اکراه آنرا پذیرفت و اعلام کرد که با این کار جام زهر نوشیده است. جنگ به پایان رسید و این در حالی بود که در تمام این مدت سازمانهای بین المللی سعی می کردند با تحریف حقایق آشکار متجاوز بودن رژیم صدام را کتمان کنند و در عمل از هیچ کمکی به او دریغ نکردند. برای کسانی که از پیوند این سازمانها با کشورهای سلطه گر بی خبر بودند این چشم پوشی و کتمان حقیقت عجیب می نمود ".احمدی نژاد، زندگینامه خود نوشته خود را مردادماه دو سال پیش در وبلاگ شخصی اش تا همین جا گفته و ادامه آن را به بعد موکول کرده است، اما به نظر می رسد گرفتاریهای او در مقام رییس جمهوری، تاکنون فرصتی را به او نداده است تا این زندگی نامه را کامل کند.با این حال، می توان زندگینامه او را در جای دیگری هم یافت:"پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری اسلامی ایران" که به صورت مختصر و رسمی، او را اینگونه معرفی کرده است:زندگینامه رسمیدکتر محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۳۵ هجری شمسی در روستای ارادان از شهرستان گرمسار، چشم به جهان گشود و از یک سالگی به همراه خانواده در تهران اقامت گزید. وی دوران تحصیلات ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه خود را در این شهر گذراند و در سال ۱۳۵۴ با کسب رتبه ۱۳۲ کنکور سراسری گزینش دانشجو، تحصیلات عالی خود را در رشته مهندسی عمران دانشگاه علم و صنعت آغاز کرد و در سال ۱۳۶۵ در مقطع کارشناسی ارشد همان دانشگاه پذیرفته شد و در سال ۱۳۶۸ به عضویت هیات علمی دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت در آمد و در سال ۱۳۷۶موفق به دریافت مدرک تحصیلی دکترای مهندسی و برنامه ریزی حمل و نقل از دانشگاه علم و صنعت گردید . ایشان به زبان انگلیسی آشنایی دارند و طی سال های تدریس در این دانشگاه و تدوین مقالات و پژوهش های متعدد علمی ، راهنمایی ده ها پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی در زمینه های مختلف مهندسی عمران ، راه و حمل و نقل و مدیریت ساخت را بر عهده داشته است.دکتر احمدی نژاد پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در کسوت دانشجو و با شرکت در مجالس مذهبی و سیاسی وارد فضای سیاسی جامعه شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به حضور در دانشگاه از پایه گذاران انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران بود و در دوران جنگ تحمیلی به عنوان داوطلب بسیجی در قسمت های متعدد جبهه به ویژه مهندسی رزمی به خدمت پرداخت و این مهم را تا پایان دوران دفاع مقدس ادامه داد. دکتر احمدی نژاد متاهل و دارای سه فرزند- دو پسر و یک دختر – است.
کد خبر: ۱۰۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۵

اوای دنا:دومین کنفرانس ملی مهندسی نرم افزار دانشگاه آزاد لاهیجان از تاریخ ششم تا دوازدهم آبان ماه با هدف معرفی ایده‌ها و دستاوردهای پژوهشی، داخلی و خارجی در زمینه مهندسی کامپیوتر و فناوری اطلاعات، ایجاد شناخت متقابل میان صنعت و دانشگاه و ایجاد علاقه و انگیزه در دانشجویان و متخصصین شروع به کار کرده است. در این راستا از کلیه اساتید محترم و دانشجویان علاقه‌مند دعوت میشود تا ضمن رعایت کلیه قوانین و deadlineهای این کنفرانس مقاله خود را ثبت نمایند. انتظار می رود ایده‌های نو و نوآوری‌های جدید، نه تنها در زمینه مهندسی نرم افزار بلکه در زمینه رشته‌های مرتبط و نزدیک مانند: سخت افزار، شبکه، روش‌های محاسباتی و کاربردهای مهندسی نرم افزار در این کنفرانس مطرح شوند. مقالات مطرح شده باید دقیقاً مربوط به نویسنده / نویسندگان مطرح شده باشد و قبلاً درکنفرانس یا ژورنال دیگری مطرح نشده باشند.همچنین از ارسال مقاله‌ای که به کنفرانس داخلی دیگری ارسال شده است (و در دست داوری یا چاپ است) خودداری نمایید.استثنا: مقالات با کیفیتی که قبلاً توسط همین نویسنده / نویسندگان در یک کنفرانس یا ژورنال بین المللی در یک کشور خارجی چاپ شده باشند می‌توانند با بازنویسی / تغییر در ویرایش و ساختار مقاله و یا گنجاندن جنبه یا جنبه های جدید نسبت به مقاله قبلی مجدداً مطرح شوند. عرفان امیری کوه بنه عضوهیئت دانشجویی دومین کنفرانس ملی مهندسی نرم افزارلاهیجان
کد خبر: ۱۰۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۰۵

اوای دنا:مشاور فرهنگی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: نقش رهبر معظم انقلاب به عنوان ولی فقیه در حفظ انسجام ملی بسیار روشن و حساس است اما درک رابطه معنوی بین ایشان و مردم برای دشمنان نظام اسلامی قابل درک نیست.به گزارش مهر ، محمد حسین صفار هرندی امروز در جمع دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز با بیان این مطلب گفت: بر همین اساس استقبال پر شور مردم از رهبر معظم انقلاب در خراسان شمالی برای دشمنان مایوس کننده بود و آنها انتظار چنین استقبالی ان نداشتند.وی با اشاره به برنامه ریزی های صورت گرفته از سوی دشمنان برای ایجاد نفاق بین مردم و مسئولان نظام اظهار داشت: در حال حاضر باید توجه داشت که توسل آنها به ابزارهای مختلف برای تحت فشار گذاشتن ملت ایران نتیجه ای نداشته و مردم نیز باید در برابر این توطئه ها هوشیار و آماده باشند.صفارهرندی با اشاره به موفقیت های بدست آمده مجامع علمی کشور در زمینه تولید مقالات علمی در جهان گفت: خوشبختانه با این رویکرد اهداف جمهوری اسلامی ایران در سند چشم انداز ایران ۱۴۰۴ در زمینه فناوری نانو محقق شده و این شور و نشاط علمی کلید ایران در جهان و عاملی برای بالا رفتن وزن ایران بین سایر کشورهاست.وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی با تاکید بر اینکه تحریم ها علیه برنامه هسته ای یک بهانه بیش نیست تصریح کرد: این تحریم ها قبل از این نیز بوده و بار اولمان نیست که با آنها مواجه می شویم.صفارهرندی ادامه داد: هم اکنون برنامه دشمن این است تا در آستانه انتخابات ریاست جمهوری به ایجاد آشوب در داخل کشور بپردازد اما وفاق ملی ایرانیان به برکت خون شهدا مانع از این امر خواهد شد.
کد خبر: ۱۰۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۳۰

اصولا یک مرد باید از ۴ طرف و با ۴ روان شناسی مختلف حمایت شود و اگر هرکدام از این ها کم باشد، مشکلی پیش می آید. شما ببینید چرا عروس و مادر شوهر باهم مشکل دارند؟ به این دلیل که می خواهند، مرد را بالانس کنند و این مشکل طبیعی است. اوای دنا: پروفسور «باهر»، جامعه شناس و بنیان گذار رفتارشناسی در ایران است. او متخصص برگزاری سمینارها و نشست های عجیب و غریب در حوزه های مختلف و به ویژه روابط زناشویی است.به گزارش اوای دنا به نقل از پایگاه بسیج هنرمندان، آخرین نمونه از این دست همایش های پروفسور باهر همایش طلاق درمانی است که در حال برگزاری است. بهانه گفت وگوی ما با پروفسور باهر اما رویت یک تیتر در فهرست مقاله های او بود: «هر مرد باید ۴ زن داشته باشد!» این تیتر به لحاظ روزنامه نگاری جذابیت بالایی داشت.این موضوع بهانه ای شد برای گفت وگویی کوتاه اما جالب با پروفسور باهر در بین عنوان مقالات شما چند تیتر دیده می شود که خیلی جالب به نظر می رسند.می خواهیم رویکرد و نظر شما را راجع به این موضوعات بدانیم. برای مثال عنوان هر مرد باید ۴ زن داشته باشد این یعنی چه؟ شما واقعا معتقدید، هر مرد باید ۴ زن داشته باشد؟!نه، آن فقط عنوان مقاله است. منظور این است که هرمرد باید تکفل ۴ زن را برعهده بگیرد. در واقع از نظر من هر مرد را ۴ زن می سازد.● این ۴ زن چه افرادی هستند؟مادر، خواهر، دختر و همسر. یک مرد را باید ۴ زن چکش کاری کنند تا بشود یک آقا. این ۴ زن باید در زندگی یک مرد وجود و حضور داشته باشند تا یک مرد نرمال و عادی باشد.● یعنی چه، یعنی اگر مردی خواهر یا دختر ندارد، آقا نیست؟نه، قطعا کم دارد. وجود نداشتن هر کدام از این ۴ زن می تواند در زندگی روحی و عاطفی و از طرفی در زندگی اجتماعی فرد اخلال ایجاد می شود.● مصداق و نمونه این کمبود ها در کدام رفتارها دیده می شود؟اصولا یک مرد باید از ۴ طرف و با ۴ روان شناسی مختلف حمایت شود و اگر هرکدام از این ها کم باشد، مشکلی پیش می آید. شما ببینید چرا عروس و مادر شوهر باهم مشکل دارند؟ به این دلیل که می خواهند، مرد را بالانس کنند و این مشکل طبیعی است.مثلا مردی که مادر ندارد، همسرش هرچه توانسته زور گفته و این مرد هم قبول کرده ولی اگر هرکدام از این ها حضور داشته باشند آن ها با هم مشکل دارند و مرد رفتاری متعادل پیدا می کند.هرچیزی که در هستی است، حکمت خودش را دارد. وجود هر چیزی از نظر پروردگار لازم است. از دیدگاه هنرمند، مجسمه موسی (ع) و فرعون یک اندازه اهمیت و قیمت دارند ولی عده ای، یکی را می گذارند بالای ستون و عده ای دیگر آن یکی را می شکنند. هر چه در هستی است، حکمتی دارد و ما باید حکمت آن را متوجه شویم.● با این اوصاف مردی که ازدواج نکرده و طبیعتا دختری ندارد، خواهری نداشته و مادرش را هم از دست داده چه وضعیتی پیدا می کند؟مطمئنا این افراد خیلی مشکل پیدا می کنند. این افراد در دوران میانسالی و کهولت به شدت دچار افسردگی و انزوا می شوند و در دوران جوانی هم به شدت دیکتاتور هستند. این افراد به هیچ عنوان بالانس نیستند و تعادل ندارند.ولی همه ما در اطراف مان زنان زیادی وجود دارند.همه ما در طول زندگی مان زنان زیادی را دیده ایم ولی این که کدام تاثیر گذار بوده است و این که ما نسبت به کدام یک از آن ها تعهد داشته ایم مهم است.● با این شرایط شما در مشاوره های تان حتما به همه توصیه می کنید که ازدواج کنند؟بله مکرر پیش آمده که به افراد توصیه می کنیم که این اتفاق بیفتد. در یکی از مراجعات، خانمی که تحصیلات حوزه را به پایان رسانده بود، برای مشاوره پیش من آمد که پس از شنیدن صحبت های او، توصیه کردم که ازدواج کند و پس از چند هفته تماس گرفت و گفت، ازدواج کرده . در بسیاری از موارد ازدواج درمان بسیاری از نابسامانی ها و مشکلات روحی و روانی است.ما نمی توانیم منکر قوای ۴گانه وجودمان شویم که قوه شهوت هم جزو همین هاست که باید در مسیر صحیح، ابراز و کنترل شود. این نیرو در تمام موجودات زنده وجود دارد، حتی در میان معصومین و پیامبران هم به عنوان انسان های برگزیده وجود داشته است و البته این تضاد میان زن و مرد هم در همه زمان ها وجود داشته.● این مسئله به قدری مهم و اساسی بوده که راجع به آن ۴ آیه در قرآن خطاب به پیامبر(ص) آمده است. در موضوعی که بین پیامبر (ص) و زنانش پیش آمده بود خدا می فرماید، تو برای راضی کردن زنانت تصمیم گرفته ای حلال خدا را بر خودت و دیگران حرام کنی؟در هر حال باید گفت این حالت به صورت طبیعی در بین تمام موجودات زنده جاری و ساری است و نمی توان آن را نادیده گرفت یا از بین برد. در مورد یک گلدان هم می توان دید اگر نسبت به آن بی تفاوت باشی از بین می رود ولی اگر در محلی قرار بگیرد که مورد توجه و مهربانی است شاداب تر و سرحال تر می شود. این مسئله در میان حیوانات هم صدق می کند. برای مثال در مرغداری های بزرگ هم برای این که مرغ ها راحت تر و بهتر تخم بگذارند، تصویر بزرگی از یک خروس در معرض دید مرغ های تخم گذار قرار می دهند. این تاثیر روی نبات و حیوان دیده می شود پس چطور می توان آن را در مورد انسان نادیده گرفت؟تمام موجودات زنده حتی جن، زوجیت دارند و فقط ملائک از این مسئله مستثنا هستند و ما به عنوان انسان باید آن را قانونمند کنیم. یعنی نه افراط باشد و نه تفریط، نه تارک الدنیا باشیم مثل بعضی از پیروان کلیسا که ازدواج را ممنوع اعلام می کنند و نه مثل بعضی از مواردی که می بینیم منجر به بی بند و باری های جنسی می شوند. باید حد متعادل هرکدام از این غرایز رعایت شوند و در کنترل باشند. هر آنچه در وجود ما نهاده شده است لازم بوده و مفید است، بنابراین آن هایی که می گویند نفس را باید کشت اشتباه می گویند بلکه باید آن را مهار کرد و در اختیار گرفت، اگر لازم بود تا کشته شود، خداوند آن را می کشت و اصلا اینگونه آدم را خلق نمی کرد.در نسل جوان به دلیل سست شدن سنت ها یا الگوبرداری از غرب، متاسفانه تمایل به ازدواج کم شده است و در مواردی می بینیم که بیشتر به عنوان هم خانه به زندگی ادامه می دهند، نظر شما در این مورد چیست؟ آیا این مدل زندگی می تواند تامین کننده نیازهای ۲طرف به هم باشد یا نه؟به نظر من تازمانی که تمام موارد و لوازم این زندگی رعایت شود و در آن هرزگی رخ ندهد، همان زندگی مشترک است. در امر ازدواج لفظ عقد مهم نیست مثل هر عقد دیگر مثل عقد بیع که همان خرید و فروش است. هیچ کس زمان خرید و فروش عقد بیع را نمی خواند. برای مثال شما یک ساعت برای فروش دارید و من آن را به قیمت ۵۰۰ تومان می خرم. پول را می دهم و ساعت را می گیرم بدون آن که عقد معامله را خوانده باشیم.در امر ازدواج هم همین طور است. اگر تعهدی نباشد این عقد هم نمی تواند او را پایبند کند. این موارد مهریه و عقدنامه های پیچیده و بگیر و ببند، ازدواج را سخت و ناپایدار می کند. همین هاست که ازدواج را از یک کار «دلی» به یک کار «گِلی» تبدیل می کند. آدم ها باید از نظر قلبی یکدیگر را بخواهند و اگر از روی ترس و اجبار باشد هیچ فایده ای ندارد. مثل مواردی که در گذشته بوده که بچه ها را از بدو تولد به عقد هم در می آوردند و وقتی بزرگ می شدند، بدون این که بخواهند مجبور بودند با هم زندگی کنند. تصور من این است که کم کم راه حل های انسانی برای این مورد پیدا می کنند. متاسفانه امروز می بینیم زوج ها باهم زندگی می کنند ولی دچار طلاق ذهنی هستند. نسل اول که پدران و مادران ما هستند به همین شیوه اجباری و انتخاب بزرگ ترها تن دادند و زندگی کردند، نسل دوم دچار این مشکلات هستند و طلاق های ذهنی و جسمی دارند ولی نسل سوم یک شیوه جدید را پیدا کرده به عنوان همزیستی مسالمت آمیز.آیا زندگی مشترک بین ۲ نفر به تضمین و پشتوانه ای نیاز ندارد و هرکدام از طرفین که احساس کرد خسته شده یا نیاز به تنوع و تغییر دارد می تواند زندگی مشترک را تمام کند؟ یعنی یک مرد می تواند پس از گذشت یک سال، ۲سال یا ۵ سال و بعد از تمتع از زن می تواند او را بدون هیچ عذر و بهانه ای رها کند؟اشکال از همین جا شروع می شود؛ آیا زن در این زندگی تمتعی نبرده است؟ مشکل اینجاست که ما برای زن نرخ تعیین می کنیم در صورتی که زن هم در این ماجرا یک طرف قضیه بوده است. شما ببینید ساختمان بتن آرمه در مقابل زلزله مقاوم تر است یا ساختمان اسکلت فلزی؟ مسلما ساختمانی با اسکلت فلزی با زلزله کمی تکان می خورد بعد می ایستد ولی بتن ترک بر می دارد و می ریزد.همین شروط و تعهدات سنگین و مهریه های نجومی باعث شده بنیان خانواده مثل بتن آرمه در مقابل مشکلات انعطاف نداشته باشد و بریزد. انعطاف در هستی قاعده است به همین دلیل در اسلام گفته می شود تساهل و تسامح، یعنی گذشت کنید و راحت بگیرید. دلیل آنکه زن و مرد برای طلاق تلاش می کنند این است که زن و مرد هیچ کدام حاضر نیستند ذره ای از موقعیت و خواسته ای که دارند پا عقب بگذارند و همین اصرار بر موقعیت و خواست شان است که زندگی شان را سست می کند یعنی حاضرند تجرد را تحمل کنند، زهر طلاق را بچشند و دربه دری بچه های شان را ببینند ولی ذره ای از موقعیت خودشان عقب ننشینند.آیا جایگزینی وجود دارد که مردی که خواهر ندارد یا مادرش را از دست داده بتواند این کمبود را جبران کند؟بله، هستند افرادی که می توانند این جای خالی را پر کنند. من همیشه در کلاس ها و صحبت هایم گفته ام پشت سر هر مرد موفق، ۴ زن ایستاده اند لزوما تنها همسر او نیست. همیشه افرادی هستند در اطراف ما که بیشتر و بهتر از خواهر به ما کمک کرده و دست مان را گرفته اند، این افراد می توانند جای خالی خواهر نداشته را برای ما بگیرند، ولی در مورد مادر این مسئله کمی سخت تر است. خانم ها اگر در بعد شخصیت مورد توجه قرار بگیرند بسیار موثرتر خواهند بود.چرا ۴ نفر و نه بیشتر! آیا دلیل خاصی وجود دارد؟بله، هرکدام از این نقش ها روان شناسی خاص خودشان را دارند و بخشی از نیاز های ما را برطرف می کنند. برای مثال رابطه بین مادر و فرزند از یک جنس است و رابطه خواهر و برادری از جنس دیگر و همین تفاوت ها باعث می شود انسان در جهات مختلف رشد پیدا کند.شما در مراوده با همسرتان نیازهای جنسی و غریزی تان را برطرف می کنید و برای برطرف کردن نیاز های عاطفی، عرفانی و روانی به ۳ منبع دیگر احتیاج دارید. هرچند ممکن است همسرتان بتواند در این نقش ها هم موثر باشد ولی در جایی این بازی نقش ها به نهایت می رسد و فرد از اجرای آن خسته می شود.رابطه عرفانی مقدسی که می تواند تو را در نهایت به خدا برساند رابطه بین شما و مادرتان است. تنها زنی که بدون هیچ چشمداشتی به تو عشق می دهد بدون آن که نفعی برایش داشته باشی، مادر است. می توان گفت در خاک مادر و در افلاک خداوند است که بی چشمداشت به تو عشق می دهد. خواستن بدون توقع را می توان در وجود مادر دید؛ حتی اگر بد هم هستی باز هم عزیزی صد بار اگر توبه شکستی بازآ.با مادر دعوا می کنی ولی باز هم بر می گردی به آغوش او، برای آرامش روانی بازهم به دامن مادر پناه می بری. حتی افرادی که مادرشان هم فوت کرده در مواقع گرفتاری به عنوان مددو یاری خواب مادر را می بینند.در مورد زنان هم همین طور است؟بله؛ در مورد زن هم همین طور است. یک خانم به ۴ مرد نیاز دارد تا کامل شود.پس با این تعاریف شما با تک فرزندی مخالف هستید چون در این صورت یکی از این ۴ عضو ناقص می شود.باهر: بله؛ از نظر توازن و تعادل ۲دختر و ۲ پسر تعادل و توازن را برقرار می کنند ولی در جامعه و مشکلات امروز یا ۲ فرزند باید باشد یا اصلا بچه ای نباشد. ۲ بچه با فاصله ۳ یا ۴ سال مناسب است.
کد خبر: ۱۰۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۷/۲۸

اوای دنا-علیرضاسعیدآبادی:پيشتازي احزاب و گروه هاي سياسي باعث مي شود که گزينه هاي پيشنهادي آنان براي احراز پست رياست جمهوري از سوي مردم جدي گرفته شده و حتي شايسته ترين آنها مورد قبول عامه قرار گيرد. وقتي اين نقش به هردليل ممکن در مناسبات بين حکومت کنندگان و حکومت شوندگان با مشکل مواجه گردد به اشکال مختلف بر جامعه اثر گذاشته و تصميمات حزبي را با چالش روبرو مي سازد.يکي از اين تاثيرات عمده،اختلال در فرايند گردش قدرت و معرفي شايستگان ملت براي انتخابات سرنوشت ساز رياست جمهوري در کشور است. در شرايطي که ما شاهد خلا احزاب دائمي،کارآمد و حرفه اي در جامعه باشيم رسانه ها به عنوان يکي از ارکان مردم سالاري ديني مي توانند اين رابطه و سطح تماس را بين صاحبان افکار و برنامه هاي نو و ملت برقرار کرده و از هرج و مرج يا سراسيمگي سياسي جلوگيري کنند. در غيراين صورت،افرادي که توان کافي دارند ناديده گرفته شده و کساني که به معناي واقعي عصاره فضائل ملت نيستند و يا در صحنه هاي ديگر آزموده شده اند و فاقد نوآوري هاي لازم هستند به مردم معرفي خواهند شد. سازوکار معرفي افراد واجد شرايط براي احراز پست رياست جمهوري نيازمند يک شبکه پيچيده از رسانه ها و کانال هاي ارتباطي در جامعه است که سرمايه هاي ملت در اين شبکه به دقت مورد توجه و ارزيابي قرار گيرند. زمان محدود براي ثبت نام و تبليغات کانديداها فرصت را از افرادي که توان بالايي دارند اما شناخته شده نيستند و يا به کانون هاي قدرت و ثروت نيز متصل نبوده اند خواهد گرفت. رسانه ها در اين شرايط است که نقش پيشتازي را به خوبي بايد بازي کنند.سوال اين است که در کشور ما رسانه در خدمت حزب بايد باشد يا حزب در خدمت رسانه؟احزاب به افکار عمومي سمت و سو مي دهند يا رسانه ها بايد به هدايت افکار عمومي بپردازند؟با گذشت چهار دهه از انقلاب شکوهمند اسلامي من مي خواهم بيان کنم که پاسخ اين سوال بستگي به تعريف ما از الگوي توسعه در کشور دارد. ديدگاه شرقي معتقد است که دولت،موتور محرکه توسعه است و هيچ پيشرفت،ترقي و تعالي بدون دخالت مستقيم و يا هدايت دولت در جامعه اتفاق نمي افتد.ديدگاه مقابل آن الگوي غربي توسعه است که نقش دولت را محدود کرده و بخش خصوصي را مولد توسعه مي داند.انقلاب اسلامي با توجه به خاستگاه مردمي و اجتماعي گسترده اي که دارد از الگوي اول نمي تواند پيروي کند. الگوي دوم نيز اگر به معناي حاکميت نظام سرمايه داري باشد مورد قبول نيست.از اين رو،الگوي توسعه در انقلاب اسلامي داراي تعريف جديدي است. از يک سو،حاکميت الهي و از سوي ديگر حاکميت مردم دو وجه غالب در تعريف حکومت ديني در کشور ماست.من معتقدم که انقلاب اسلامي که ثمره خون صدها هزار شهيد و جانباز  در دهه هاي اخير است موتور محرکه اش خون بوده است.خون،نماد مبارزه شيعه در بستر تاريخ اسلام است. انقلاب اسلامي مي تواند از اين الگو پيروي کند.دولتمردان بايد خون هايي را که در رگ هاي جامعه جريان دارد پاس داشته و آن را به عنوان بزرگ ترين سرمايه به الگويي هميشگي تبديل کنند.اين الگو بسيار مشارکت جو،مولد،مقدس،کارآمد،تاريخ ساز،سرزنده،دشمن ستيز،انقلابي،آينده ساز،باصلابت،بومي و واجد تمامي عناصر سازنده يک جامعه است. وقتي در سراسر کشور خيابان ها،کوچه ها،محله ها و اماکن ما مزين به نام شهداست و يادآور خون هاي مقدس مردمان اين سرزمين است که در راه آزادي،استقلال و جمهوري اسلامي به زمين ريخته شده اند درقالب يک گفتمان جديد و کاربردي با جزئياتي که در موقع مناسب ارايه خواهم کرد مي توانند در همه شئون جامعه الگو باشند.الگوي توسعه ايراني مي تواند نه از نوع شرقي باشد و نه غربي.در عين حال،از مزيت هاي هر دو الگوي يادشده مي تواند استفاده کند.انقلاب اسلامي و دفاع مقدس و حوادث خونبار آن نمي تواند در زمان متوقف بماند.الگوسازي و برجسته سازي آن نياز به گفتمان هاي جديد دارد.مگرنه اين است که ما در جامعه بهره وري،کيفيت،مسئوليت پذيري،وفاداري،تخصص،تعهد،کارآمدي،حاکميت الهي و مشارکت مردمي را مي خواهيم.تجربه هاي گرانسنگ تاريخ معاصر اين مفاهيم را براي ما کاربردي ساخته است و فقط دولتمرداني را مي خواهد که علاوه بر نقش ديني به آن نقش سياسي،اقتصادي و از همه مهم تر نقش فرهنگي بدهند.شعار کافي است.ارزش هاي انقلاب اسلامي و دفاع مقدس و خون مايه آن داراي تمامي جنبه ها و عناصر موردنياز براي يک الگوي جامع و مانع توسعه بومي در کشور هستند.دولت هاي يازدهم و دوازدهم مروج اين الگوي توسعه ملي بايد باشند.من معتقدم در اين چارچوب و با اين شرايط،رسانه ها مقدم بر احزاب هستند.امام عظيم الشان فرمود:"قلم ها شهيد پرور هستند.اهميت انتشارات،مثل اهميت خون هايي است که در جبهه ها ريخته مي شود."البته من برنامه هايي براي توسعه احزاب در کشورمان دارم که به وقتش ارايه خواهم کرد اما در حال حاضر رسانه ها بايد نقش خود را به خوبي ايفا کنند.تکرار چهره هاي قديمي براي انتخابات رياست جمهوري يازدهم جفا به سرمايه هاي ملت است.معناي آن اين است که ملت ما ندارد کساني را که بتوانند جاي شخصيت ها را بگيرند.درحالي که همه ما مي دانيم که اين درست نيست.شايد درباره معرفي چهره هاي جديد در عرصه انتخابات رياست جمهوري اگر شوراي محترم نگهبان قانون اساسي اصل آن را بپذيرد بتوان سه نگاه را از يکديگر تفکيک کرد:نگاه اول؛هنگامي است که  بين برنامه ها و شخصيت و توان فکري اين افراد سازگاري و ارتباط صددرصد ديده مي شود و همه مي توانند آن را  باور کنند.نگاه دوم؛وقتي است که در اين رابطه فاصله وجود داشته و تناسب منطقي ديده نمي شود و همه چيز حاکي از آن است که برنامه ها فراتر از توان فردي اين چهره هاي جديد است.نگاه سوم؛همان برداشت سنتي کساني است که عقيده دارند فقط و فقط افرادي که پست هاي حساس حاکميتي داشته اند مي توانند وارد اين عرصه شوند و به فرصت سوزي هاي ناشي از نگاه خود توجه نمي کنند.فصل الخطاب گروه ها و سياستمداران ايراني،نظام سياسي و قانون اساسي و منافع ملي هستند.اول،نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران كه در مباني با ويژگي هاي يك نظام خاص ولايي و دربرابر ساير نظام هاي رايج سياسي مبتني بر روح مردم سالاري ديني و اصل تفكيك قوا و نزديكي به الگوي نظام هاي رياستي است و دوم،قانون اساسي با محتواي روشن و استنادات محكم و سوم منافع ملي كه ستاره راهنماي اقدامات هر كشوري در عرصه هاي بين المللي است كه هر سه شاخص هاي مناسبي براي فعالان سياسي هستند كه ايشان مي توانند از آنها پيروي كنند و راه را از بيراهه تشخيص دهند.كانديداهاي رياست جمهوري آينده بويژه فرد مستقلي مانند من دقيقاً از اين مدل و جزييات آن مي توانند براي اثرگذاري بر راي مردم استفاده كند.آري،روي سخن من به عنوان کانديداي احتمالي رياست جمهوري يازدهم براساس رهنمود مقام معظم رهبري و با يک رويکرد اصول گرايي اصلاح طلبانه دراين لحظه رسانه ها هستند و مي خواهم با کمک آنها به تقاضاهاي باقي مانده از سال ها رقابت سنتي اصول گراها و اصلاح طلب ها پاسخ دهم. به عقيده من،هركسي كه مستقل از كانون هاي قدرت و ثروت بتواند با ايده ها و افكار ارزنده تر و برنامه ريزي هاي مناسب تر از ظرفيت هاي موجود جامعه در تمامي اقشار و زيبايي ها و وجوه خاص و مشترك اصول گرايي و اصلاح طلبي در كشورمان استفاده كند با اقبال بيشتري مواجه خواهد شد.اصول گرايي و اصلاح طلبي با ورود جريان سوم كه مستقل و توازن دهنده است پويا و كارآمدتر خواهد شد.من به سهم خود در انتخابات رياست جمهوري يازدهم مي خواهم اين مدل را با شعار:"دستان خالي اما توانمند و قلبي لبريز از نيروهاي دروني و انرژي هاي معنوي و ذهني سرشار از افكار و برنامه ها و آرزوهاي بزرگ براي مردم ايران اسلامي كه قطع به يقين همگي نيز دست يافتني هستند."به شهروندان ايراني تقديم  کنم. در مدل من و شعار آن يعني"چشم انداز يازدهم:ايران؛سرزمين ثبات"،مردم و بويژه جوانان با انگيزه تر به آينده مي نگرند چون مي بينند كه فردي بدون برخورداري از امتياز و موقعيت هاي بالاي سياسي آمده و مي خواهد در سرنوشت كشورش نقش راهبردي و پيچيده ايفا كند.من معتقدم در اين شرايط،رسانه ها نقش پيشتازي فعالان سياسي را در صحنه هاي كلان جامعه مي توانند بعهده بگيرند و نقش مکمل احزاب را به خوبي ايفا كنند.هرچند طبق تقسيم بندي هاي رايج،مطبوعات ركن چهارم و احزاب ركن دوم دمكراسي اند اما اين تقدم و تاخر هميشگي نيست و شايد از اين رهگذر،يك الگوي بومي در كشور ما شكل بگيرد. رسانه ها با توجه به سطح تماس وسيع با نيروهاي فكري جامعه از عمق تحليلي بيشتري نسبت به گروه هاي سياسي در حال حاضر مي توانند برخوردار باشند.رسانه هاي عمده  اعم از خبرگزاري ها،مطبوعات،سايت ها و شبكه هاي خبري مي توانند الگوسازي ها و شخصيت سازي هاي درخوري براي جامعه داشته باشند و از شخصيت زدگي دوري كنند و در سايه بازي هاي سياسي قرار نگيرند تا بتوانند شخصيت هاي جديد و ايده هاي بزرگ را به جامعه معرفي كنند. من معتقدم ايده ها و آثاري كه در ذهن شهروندان خلق مي شوند بايد در نشريات،خبرگزاري ها،سايت ها و شبكه هاي خبري پرورش يافته و افكار عمومي از طريق آنها ايده هاي ناب و شخصيت هاي جديد را بشناسند. رييس جمهور آينده ما خالق آثار و ايده هاي بزرگ براي ملت است و اين يكي از شاخص هاي كليدي همپاي شاخص وفاداري صددرصد به نظام سياسي،مردم،حكومت،اصول و ارزش هاي ملي است.افكار و ايده هاي ارزنده و اراده هاي بزرگ شهروندان بايد به كمك ابزار رسانه همانند ساير آثار در حوزه هاي تئاتر،سينما،هنرهاي تجسمي و عرصه هاي فرهنگي و اجتماعي آشكارا و تمام قد روي صحنه بروند و در معرض ديد عموم قرار بگيرند و حتي گستره هاي ملي را مي توانند درنوردند و براي ساير جوامع الگوساز باشند.اگر بيصدا بمانند خداي ناكرده تاييدي بر بي صدايي رسانه در كشور است و اين مناسب حال جامعه اسلامي ما با 75 ميليون شهروند و سرمايه انساني و روياها و آرزوهاي بزرگ ملي ايشان نيست.در پايان اين سوال جدي را براي آينده مطرح مي کنم و مي پرسم آيا اين مردان بزرگ هستند که جامعه را مي سازند يا اين جامعه است که مردان بزرگ را معرفي مي کند؟جامعه شرايط را مي سازد و يا اين شرايط است که جامعه را شکل مي دهد؟شايان ذكر است كه سعيدآبادي به عنوان كانديداي مردم تهران در نهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي و چهره رسانه اي آشنا در سال هاي اخير و مدير مسئول سه نشريه در سال هاي گذشته،داراي پشتوانه سال ها تجربه حرفه اي در حوزه هاي رسانه با ارايه ده ها اثر و ايده و انتشار آنها در روزنامه ها،شبکه هاي خبري و سايت هاي مرجع كشور،صنعت و شناخت مسائل موجود در روابط كارفرمايي-كارگري،روابط بين الملل با گرايش استراتژي جمهوري اسلامي ايران،آموزش و پرورش و رويكرد آموزش هاي نوين در نظام آموزشي كشور و حوزه فرهنگ و ارشاد اسلامي با فعاليت چندساله در اين وزارتخانه در سطوح كارشناسي و مديريتي و ستادي براي رسيدن به اين جامعيت فكري مي باشد.ضمناً سخنان و افكارش در هفت ماه اخير تحت عناوين متنوع در قالب مصاحبه ها و يادداشت هاي مختلف علاوه بر ده ها ايده و اثر منتشر شده در سال هاي 80 در روزنامه ها،خبرگزاري ها و سايت هاي مرجع كشور قابل مطالعه است.خلاصه اهم سوابق تحصيلي و اداري عليرضا سعيدآباديكانديداي مردم تهران در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامياخذ رتبه ممتاز رشته کارشناسي ارشد روابط بين الملل دانشگاه شهيد بهشتي در سال 1380(رونوشت پيوست)پشنهاددهنده ايده طرح تشکيل سازمان نيمه متمرکز نظام مهندسي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران(رونوشت پيوست)مشمول آيين نامه جذب و نگهداري نيروي انساني  نخبه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي(رونوشت پيوست)دبير تشکل خانه دانشجو در استان در سال هاي 81-1380(رونوشت پيوست)اخذ امتياز عالي از پايان نامه کارشناسي ارشد با موضوع«بررسي استراتژي جمهوري اسلامي ايران پس از جنگ سرد»(رونوشت پيوست)کارشناس مسوول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي  مطابق حکم کارگزيني امور اداري ازسال 1384 و معاون بين الملل اداره كل روابط عمومي در سال 89 و معاون دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري در سال 90 با ابلاغ داخلي(پيوست)دبير نمايشگاه و نشست هاي تخصصي مد و لباس اسلامي-ايراني در سال 89(رونوشت پيوست)مدير روابط عمومي موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا اواخر سال 1384(رونوشت پيوست)کارشناس برگزيده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در سطح ملي در چشنواره شهيد رجايي در سال 1386(رونوشت پيوست)برگزيده روابط عمومي هاي دولت در روز 27 ارديبهشت سال  1386 و تقدير در سالن اجلاس سران(تقدير نامه پيوست)پيشنهاد و تدوين « طرح جامع نحوه فعاليت روابط عمومي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي » و طي مراحل تصويب و ابلاغ توسط وزير محترم به تمامي معاونت ها،سازمان ها،ادارات کل ستادي و استاني(رونوشت پيوست)طراحي«نظام ساماندهي و نصب تمثال حضرت امام خميني ( ره ) و مقام معظم رهبري در دولت  » که به صورت بخشنامه با امضا وزير محترم به تمامي دستگاه هاي اجرايي ابلاغ شد(رونوشت پيوست)پيشنهاد«طراحي و ايجاد بانک اطلاعاتي از هنرمندان حرفه اي و شرکت هاي معتبر در عرصه تبليغات کشور » به شوراي محترم  اطلاع رساني دولت که در سال 1386 به  تاييد رسيد(رونوشت پيوست)مدير مسوول نشريه پيام بانوان در سال 75-1374و تاليف مقالات متعدد در اين نشريه (رونوشت پيوست)مدير مسوول نشريه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا سال 1384و تاليف مقالات متعدد در اين نشريه(رونوشت پيوست) مدير مسوول نشريه وفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي درسال1386و تاليف مقالات در اين نشريه(رونوشت پيوست)تدوين 6 جلد گزارش پژوهشي مرتبط با رشته  روابط بين الملل براي پژوهشکده مطالعات راهبردي وابسته به وزارت علوم و تحقيقات و فناوري(رونوشت پيوست )تدوين 2 جلد گزارش پژوهشي مرتبط با روابط بين الملل براي خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران (پيوست )انتشار ده ها يادداشت و مقاله راهبردي و فرهنگي و مطلب آموزشي در روزنامه هاي کثيرالانتشار،نشريات،خبرگزاري ها و سايت هاي مرجع کشور(رونوشت پيوست)مسوول امور پژوهشي مرکز جامع علمي کاربردي شماره 5(تاييديه پيوست)ايثارگر دفاع مقدس ( رزمنده – جانباز )    شماره تماس: 09122404987
کد خبر: ۹۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۱۶