« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
طنز / وحید حاج سعیدی
درست است که سیگار دشمن سلامتی است ولی در کنار پالتوی بلند، عینک گرد، بندلیک، موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه ببخشید اشتباه شد، سیگار در شمار ملزومات شبه روشن‌فکری نوین در جامعه‌ی ما محسوب می‌شود.
کد خبر: ۲۱۶۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۰

هوشنگ امیر احمدی
الان در دنیا هم به این نتیجه رسیده اند که نیروهای پوپولیست و رادیکال قدرت بیشتری پیدا می کنند چرا که تعداد آدم هایی که فقیر شده اند و آدم هایی که گرفتاری دارند زیاد شده است.
کد خبر: ۲۰۷۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۰۵

یاداشت/ولی‌الله شجاع‌پوریان
شجاع پوریان:اسناد و شواهد گوناگونی وجود داشت که نشان می‌دهد بهشتی تا چه اندازه از زمان خود پیش بوده و در تفسیر مسائل اسلام به مقتضیات روز توجه داشته است.
کد خبر: ۱۸۷۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۹

محمد جواد ظریف با تاکید بر این که دانشجویانی پرورش دهیم که اهل تحلیل باشند و از معلم نترسند و خیال نکنند حرف معلم وحی منزل است تاکید کرد: چون فردا هم فکر می‌کنند حرف رییس‌شان وحی منزل است و آن وقت یک سیستم بله قربان‌گو تولید می‌کنیم. هر رییسی روزی رییس نخواهد بود.
کد خبر: ۱۷۹۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۴

نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان
آیت‌الله سیدعلی شفیعی : گفت اگر علم در دست انسان نااهل بیافتد، نه‌تنها نافع نیست بلکه می‌تواند مضر نیز باشد
کد خبر: ۱۷۹۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۱۱

انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری پیچیده و غیرقابل پیش‌بینی است
دکتر هوشنگ امیراحمدی از سال ۱۹۷۵ در آمریکا اقامت دارد. وی استاد دانشگاه ایالتی نیوجرسی و مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه این دانشگاه است. امیراحمدی بنیانگذار و رئیس شورای آمریکا- ایران نیز هست. این شورا مرکزی برای پژوهش و سیاست‌گذاری است و تلاش دارد ادراک متقابل مردم ایران و ایالات متحده آمریکا را نسبت به یکدیگر بهبود بخشد. وی همچنین از بنیانگذاران و مدیران مرکز تجزیه و تحلیل مسائل ایران است.
کد خبر: ۱۷۵۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۱۶

واکنش شهید بهشتی به تبعیض و شکاف طبقاتی در جامعه؛
شهید بهشتی: بالا بروید یا پایین بیایید، اصلاً قرآن رابر سر جامعه ای پهن کنید، مادام که در آن جامعه در یک سو گرسنه بیچاره از سرما لرزان وجود دارد، و از سوی دیگر متنعمان برخوردار از همه چیز، این جامعه لجن است.
کد خبر: ۱۶۰۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۱۴

بسیج دانشجویی پیام نور شهرستان لنده
آقای رئیس ؛ شما که داعیه روشنفکر ی و عالم بودن دارید و باد به غبغب می اندازید و در روز معارفه سخنان آنچنان ایراد نمودید چرا از ترس دانشجویان و مطالبه گری هایشان متواری هستید؟
کد خبر: ۱۵۶۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۸

سردار سلیمانی در روزهای اخیر، با اشاره به شعار انحرافی که در جریان حوادث سال 88 در حمایت از رژیم صهیونیستی سر داده شد، بیان داشت: «کسانی که هر‌گونه شعار علیه فلسطین سر دهند در هیچ پست سیاسی نخواهند بود»، شعاری که با حمایت جریان اصلاحات آن هم در پایتخت ایران و در روز قدس، به زبان فتنه‌گران جاری شد.به گزارش آوای رودکوف  به نقل از مشرق، سیاست‌های غلط حاکی از خطای محاسباتی عموما در جریان معلوم‌الحال و منحرفی رخ داده است که اگر این موارد ادامه می‌یافت، معلوم نبود چه سرنوشتی برای کشورمان رقم می‌خورد. این خطاهای محاسباتی که عموما از شیفتگی به غرب نشات می‌گرفت اغلب در موضوع سیاست‌ خارجه برای همسویی و نشان دادن در باغ سبز به آمریکا از سوی غرب‌گرایان این جریان رخ داده و مبنایی جز پالس مثبت به غرب نداشته اما در عمل آثاری بسیار مخرب برای منافع ملی و امنیت سرزمینی کشورمان در بر داشته است. یکی از این موارد، شعار انحرافی « نه غزه نه لبنان؛ فقط فلات ایران» یا «نه غزه نه لبنان؛ جانم فدای ایران» بود که آثار مخرب آن این روزها با وقایع منطقه‌ای بیش از پیش آشکار می‌شود و خط بطلان آن به خوبی نمایان شده است. موضوعی که اگر بر اساس آن سیاست‌خارجی ایران چیده می‌شد بایستی مانند ترکیه میزبان تروریسیم و وحشت در کشورمان بودیم. این موضوع اخیرا در روزهای پایانی سال 94 در دیدار سردار سلیمانی که در خط مقدم جبهه مقاومت با تروریست‌ها مقابله می‌کند با هیئت حماس مطرح شد. وی در این باره با صراحت بیان داشت: « در ایران، زمانی که مسئله، «فلسطین» باشد، همه انقلابی هستند، همگان فلسطین را دوست دارند فلسطین حتی در داخل ایران هم (موضوعی) اساسی است چند سال پیش شعار «نه غزه نه لبنان؛ جانم فدای ایران» را سر دادند؛ از شما می‌پرسم اینها اکنون کجا هستند. ما این را در قاموس سیاسی خود ثبت کردیم. کسانی که هرگونه شعاری در مخالفت با حمایت ما از فلسطین سر دهند در هیچ پست سیاسی نخواهند بود و در راس تصمیم‌گیرندگان کلان کشور جای نخواهند داشت. کجا ممکن است چنین چیزی اتفاق بیفتد؟»[1] اما به واقع این شعار از چه جریانی نشات گرفت و چه کسانی از آن حمایت کردند؟ این شعار انحرافی اغلب با سکوت و یا سخنان تایید کننده مورد حمایت جریان اصلاحات در فتنه سال 88 قرار گرفت تا جایی که فردی چون علی‌اکبر محتشمی‌پور رئیس وقت کمیته حمایت از مردم فلسطین گرچه شعار "نه غزه، نه لبنان" را شعاری انحرافی دانست اما با "قابل توجه" و "طرفدار مظلوم" خواندن اغتشاشگرانی که این شعار را سر داده اند و با پاک کردن صورت مسئله گفت: « سردهندگان این شعار، نه با غزه مخالف هستند و نه با لبنان، بلکه در مقطعی، اعتراض خود را به عملکرد ناصواب برخی افراد و جریانات در زمینه مسائل داخلی در واکنش با اعتراض و مخالفت با شعارهایی که بعضاً این افراد و جریانات خود را داعیه‌دار آن قلمداد می‌کردند، نشان دادند.»[2] از سوی دیگر افرادی چون صادق زیباکلام از نزدیکان هاشمی رفسنجانی که در کسوت استاد علوم سیاسی در دانشگاه تهران مشغول به کار است درباره این شعار انحرافی به طرفداری از فتنه‌گران گفت: «بنده به عنوان یک ایرانی مسلمان نمی‌دانم که چرا باید از شعار نه غزه و نه لبنان اعلام برائت کنم؟ من فکر می کنم هنوز هم اول برای من اول ایران می‌آید، دوم ایران می‌آید و مهم است و سوم هم ایران می‌آید و آخر هم ایران می‌آید.»[3] البته این موضوع در سال‌های بعد با نامه اعتراض‌آمیز اصلاح‌طلبان به بشار اسد که مصداق بارز این شعار بود [4] و حمایت جریان اصلاحات از سقوط حکومت سوریه به نفع غرب و همچنین روشنفکر نامیدن داعش ادامه یافت.[5] جالب اینجاست که افرادی چون مجتبی واحدی مشاور یکی از سران فتنه که از ایران فرار کرده و به اپوزیسیون خارج نشین ملحق شده است، نیز در برابر سخنان اخیر سردار سلیمانی در حمایت از فلسطین تاب نیاورده و در مطلبی اهانت‌آمیز با تاکید به رویه گذشته جریان اصلاحات و شعار « نه غزه نه لبنان» در صفحه فیس‌بوک خود نوشت: « در کشوری که ارمغان نوروز برای بسیاری شرمندگی برای فرزندانشان است قاسم سلیمانی و بزرگترها و شیفته‌های حقیر او بیجا می‌کنند از تحریم استقبال می‌کنند!» تاکید سردبیر پیشین روزنامه اصلاح‌طلب آفتاب یزد به نکته عوام‌فریبانه این شعار از آبشخور خاصی برای تضعیف اقتدار محور مقاومت و در راس آن جمهوری اسلامی آب می‌خورد. این تاکیدها درحالی است که کارشناسان حوزه بین‌الملل بر این باورند که گسترش تروریسم داعش در منطقه خاورمیانه و کشورهای مسلمان نیز با هدف انحراف اذهان عمومی مسلمین از موضوع فلسطین و رژیم‌صهیونیستی صورت گرفته است که تا حدود زیادی هم برای این رژیم و غرب موفقیت‌آمیز بوده است. در زمان سردادن این شعار در کشورمان نیز بسیاری از کارشناسان شعار «نه غزه و نه لبنان» را صهیونیستی نامیدند. اشاره یادآورانه سردار سلیمانی به موضوع محوری فلسطین و شعار مذکور هم از همین منظر قابل توجه است که مبنای گسترش تروریسم و ناامنی در منطقه اسرائیل است و به نظر می‌رسد هرگاه کشورهای مسلمان از موضوع رژیم صهیونیستی و فلسفه تشکیل این رژیم غافل شده دچار مصیبت شده‌اند و بلعکس هرگاه بر روی موضوع فلسطین متمرکز شده‌اند به عنوان نقطه قوتی که ضعف غرب نیز در آن وجود دارد مانند جنگ‌های 33 و 22 روزه با تزلزل شدید دشمن و همچنین اقتدار ملت‌های اسلام روبرو شده‌اند. به نظر می‌رسد تمامی ارکان جمهوری اسلامی ایران و به خصوص قوه مجریه و مقننه می‌بایست به گونه‌ای رفتار کنند که از درون خانواده جمهوری اسلامی ایران، یک شعار و یه حرف به بیرون مخابره شود، با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نباید بر اساس امیال سلیقه‌ای و سیاسی رفتار شود و که اگر اینگونه شد، نه تنها منافع ملی به خطر می‌افتد بلکه مردم نیز برای حراست از امنیت مقابل نمایندگان خاطی خواهند ایستاد.
کد خبر: ۹۱۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۳

فرماندار شهرستان بویراحمد از اعلام نتایج شمارش آرا ،دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در این شهرستان خبر داد
کد خبر: ۸۸۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۹

پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، محمد‌علی درخشان:حضور کاندیدی کم‌نام و گمنام که اگر نامی از او هست در این کارزار انتخاباتی، بی‌شک محصول پدیده منحوس "قوم‌گرایی" است، تشتت و دو‌ دستگی را در استان دو چندان کرده است و انتخابات هفتم اسفند را به یک انتخابات دو قطبی علیا-سفلی تبدیل کرده است. مشخصا روی سخنم با آقای مهدی روشنفکر است. بر خود لازم می‌دانم به عنوان عضو کوچکی از جامعه نخبگان استان، حقایقی را متذکر شوم: 1.آقای روشنفکر ، در کدام دانشگاه از رساله دکتری خود دفاع کرده‌اید؟ یکبار و برای همیشه بگویید دکتر نیستید. دغدغه من و امثال من مدرک حضرت‌عالی نیست، بلکه معتقدیم که خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا می‌رود دیوار کج. در گام اول با مردم روراست نبوده‌اید چطور انتظار دارید وعده‌هایتان را باور کنیم. 2.آقای روشنفکر ،به استحضار می‌رسانم نمایندگی یک شهرستان را با تدریس دو واحد درسی در دانشگاه اشتباه نگیرید. شما مدت ها از عرصه مدیریت دور بوده اید. چندین سال پی در پی است که در کالبد یک مدرس دانشگاه تنفس و ارتزاق می‌کنید. یادآور می‌شوم که هر انسان بالغ و عاقلی قبل از اتخاذ هر تصمیمی، اندکی درنگ می‌کند، توانایی‌ها و ظرفیت‌های خود را می‌سنجد، شرایط را می‌سنجد و سپس اقدام می‌کند. آری، نگارنده هم معتقد است جامعه بویراحمد سفلی شرایط پذیرش حضرت‌عالی را مهیا کرده است، نه فقط شما، اگر آقای ایکس، آقای وای یا هر شخص دیگری با کمترین توانمندی از جامعه سفلی پا به عرصه می‌گذاشت، قطعا به همین میزان (که نگارنده آن را نهایتا سیزده هزار رای تخمین می‌زند) مورد حمایت هم‌وطنان عزیز سفلی قرار می‌گرفت. آری، خاستگاه قومی-قبیله‌ای شرایط پذیرش اجتماعی شما را رقم زده است اما به صلاحیت سیاسی و ظرفیت‌هایتان در قبال پذیرش این مسئولیت تردید کنید. شما در بهترین حالت می‌توانید رئیس آموزش و پرورش یا رئیس دانشگاه فرهنگیان باشید. 3. مشخصه بارز یک نماینده کارآمد فصاحت کلام ایشان است.آقای روشنفکر ، اجازه دهید بگویم حضرت‌عالی از این قوه الهی و این ابزار کارای نمایندگی بی بهره‌اید. هر چند این نوشتار، منکر اندک فصاحت شما به گویش محلی نمی‌شود اما این به کار بهارستان نمی‌آید که درخت بی بر بیفکنندنش سزاست. 4.این نگارنده در غیاب سید باقر، مهر تایید به پیشانی هیچ‌کدام از نامزدها نمی‌زند، ولی قطعا در بین کاندیدهای دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی حوزه بویراحمد و دنا، گزینه اجماع مجمع شورای اصلاح‌طلبان بویراحمد (هر کی می‌خواهد باشد) مطلوبتر است چون حداقلش این است که متعهد به تضمین منافع ملی ( و نه جناحی) خواهد بود.ایام به کام باد
کد خبر: ۸۸۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۳

به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، اسامی داوطلبان تأیید صلاحیت شده دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در استان کهگیلویه و بویراحمد به شرح ذیل است: حوزه انتخابیه بویراحمد و دنا: خدارحم اخشیک، فرشید ارجمند، مسلم افروز، سیدشکراله امامی، عبدالنبی انصاری، محمد بهرامی سیف آباد، کرم جانی‌پور، فیض اله جوزاریان، علی حیدری اصل، عبدالخالق خرسندیان، فاطمه رستمیان تل زالی، محمد روشن رو، مهدی روشنفکر ، غلام محمد زارعی، رحیم سبحان‌زاده، محمد کرمی، عنایت محمدپور، سیدمحسن محمودی نیکو، سیدعلی مصطفوی، محمدرضا نیک بخت، زینب هاشمی، ستار هدایتخواه و رهام یزدان پناه حوزه انتخابیه کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده: علی آرام، صالح آذرخش، مصطفی ارژنگ، خیراله انصاری، سیدمسعود اژدری، مصطفی بهره بر، رحمان ترحممند، حاجتی ترحم‌پور، سیدمصطفی تقوی مقدم، سیدعلی جمال‌نژاد، امین جمالی نسب، محمد جهانبخش، منوچهر جوانمردی، محمود حمیدی بلدان، سیدنعمت اله خادمی، اسلام خسروی مقدم، سیدمسعود دانشی، علی دردانه، علی دلاور، عبداله رئیسی سرآسیاب، علی رضا سجادی، سیدلطف اله سپهر، علی محمد شفاعت نیا، رضا ضرغامی، جمشید عزیزی، علی علی‌زاده آرند، فریدون فاطمی‌زاده، کریم قاسمی، علی کامرانی مقدم، سید خداداد کشاورز، غلامعباس مردانی، یاسر مستوفی‌زاده، سیدمجتبی مشیری فرد، محسن معماری، فرزاد نجات نیا، سیاوش نریمان، عدل هاشمی‌پور، سید مهدی وفائی مقدم، منوچهر چک نژادیان و با انتقال حجت الاسلام سیدمحمد موحد از تهران به حوزه انتخابیه کهگیلویه، بهمئی، چرام و لنده موافقت نشد. حوزه انتخابیه گچساران و باشت: سیدمصیب افتخاری، غلامرضا تاج گردون، کرم خلیلی، سیدسلمان ستایش، محمدباقر شریفی، اسماعیل صادقی، بهادر مرودشتی، سیدیوسف پنجه بند، حمید پورحسن دیل (انصراف داده است) و علی پولادی وندا به گزارش ایسنا، استان کهگیلویه و بویراحمد دارای سه حوزه انتخابیه «بویراحمد و دنا»، «گچساران و باشت» و «کهگیلویه، چرام، بهمئی و لنده» است و در مجموع سه نماینده به مجلس راه می‌یابند. این استان دارای یک نماینده در مجلس خبرگان رهبری است. انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری همزمان روز هفتم اسفند امسال برگزار می‌شود.
کد خبر: ۸۷۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۳۰

آوای رودکوف: انتشار تصاویری از دیدار کوتاه ستار هدایت خواه و مهدی روشنفکر در فضای مجازی گواهی است بر این ادعا و حال باید ماند و دید که آیا این تلاش ها منتج به نتیحه خواهد شد یا خیر !
کد خبر: ۸۴۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۴

از فرمانداری شهرستان بویراحمد خبر می رسد که امروز در روند نام نویسی از داوطلبان انتخابات مجلس خبرگان رهبري و مجلس شورای اسلامی  شاهد حضور چهره‌هاي شاخص و سرشناسی بوده اند
کد خبر: ۸۱۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۲

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir کیهان در ستون گفت و شنود خود نوشت: گفت: یکی از شبه روشنفکر ها که هر وقت اسم آمریکا را می‌برد، یک آمریکا می‌گوید و از شدت خوشحالی هزار تا آمریکا از لب و لوچه‌اش آویزان می‌شود...گفتم: بقیه‌اش را نگو که فهمیدم منظورت کیست! حالا بگو که می‌خواستی چی بگی؟!گفت: این آقا نوشته علت ناکامی دولت‌های اروپائی و آمریکا در کشف شبکه‌های تروریستی این است که قوانین دموکراتیک در آن کشورها به آسانی اجازه بازرسی از افراد و مکان‌های مشکوک را نمی‌دهد!گفتم: ولی مقامات آمریکایی و اروپایی خودشان تأکید می‌کنند که سخت‌ترین و بی‌ملاحظه‌ترین نوع بازرسی و جاسوسی از افراد را به کار می‌برند و به قول رئيس سازمان «سیا» آمریکا در بازرسی از شهروندانش هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد.گفت: آمریکا برای این شبه روشنفکر وطنی نقش «لیلی» را دارد که مجنون هیچوقت هیچ عیبی در او نمی‌دید. مثلاً اگر از او بپرسی چرا در آمریکا و اروپا ماشین‌های بی‌سقف فراوان است، جواب می‌دهد؛ برای این که کفترهای آمریکا با شعورند و روی سقف ماشین‌ها فضله نمی‌اندازند!گفتم: از شخصی که بدجوری کشته و مرده آمریکا بود پرسیدند؛ آمریکا چند حرفه؟! یارو با عصبانیت گفت: زبونتو گاز بگیر! آمریکا قربونش برم اصلاً حرف نداره!
کد خبر: ۷۷۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۲

سربه‌زیر است و خندان با یک عینک ته استکانی! زبانش تند نیست؛ همواره سعی داشته تا مرکب اندیشه‌ای خود را بین خطوط حاکمیت و جریان اصلاح‌طلب برانَد؛ این رمز پایداری او در میان هم‌مسلکان سیاسی‌اش است
کد خبر: ۷۶۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۱

در حالی‌که به روزهای پایانی مذاکرات ایران و 5+1 نزدیک می‌شویم، موضع‌گیری‌های مختلفی پیرامون نتیجه مذاکرات و امتیازهای متقابل طرفین مطرح می‌شود. در طی این روزها نه تنها انتقادهای دلواپسان بیش‌تر شده است بلکه تعداد بیش‌تری نیز به جمع دلواپسان پیوسته اند. باید منتظر بود و دید که تا 10 تیرماه چه اتفاقی خواهد افتاد. به گزارش رویش نیوز، 29 خرداد سالروز رحلت دکتر علی شریعتی، استاد جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد است. مرور  برخي نظرات وي در مورد استكبارستيزي در شرايط فعلي خالي از لطف نيست و شاید لازم باشد تیم مذاکره‌کننده‌ی هسته‌ای نیز این دیدگاه‌ها را بار دیگر مورد بازخوانی قرار دهد. الف) اگر امضای یک آخوند پاي قراردادهاي استعماري بود، اعلام می‌کنم : آخوند دوست ندارم!“… این یک مسأله ذوقی نیست که بگویید من آخوند دوست دارم، من آخوند دوست ندارم، این یک مسأله عینی و تاریخی است; باید سند نشان دهید و مدرک. تا آنجا که من می‌دانم، زیر تمام قراردادهای استعماری را کسانی که امضاء گذاشته‌اند، همگی از میان ما تحصیل کرده‌های دکتر و مهندس و لیسانسیه بوده‌اند و همین ما از فرنگ برگشته ها. یک آخوند، یک از نجف برگشته، اگر امضایش بود، من هم مثل شما اعلام می‌کنم که: آخوند دوست ندارم! اما از آن طرف، پیشاپیش هر نهضت ضد استعماری و هر جنبش انقلابی و مترقی، چهره یک یا چند آخوند را در این یک قرن می‌بینم. از سید جمال بگیر و میرزا حسن شیرازی و بشمار تا مشروطه و…”1 ب) خروج روحانیون خیانتکار از این جرگه قبل از خیانت“… اگر یکی از میان این علما می‌خواسته خود را بفروشد و پای قراردادی استعماری را امضاء کند، اول عمامه و قبا و عبا را می‌کنده و ریش می‌تراشیده و فکل می‌بسته و یک سفری به فرنگ می‌رفته است و [او را] در رودخانه تایمز غسل تعمیدش می‌داده‌اند و بعد برمی‌گشته و (تصحیف حر) می‌شد و آلتِ فعل. و بالاخره به نام یک شخصیت متجدد و مترقی اروپایی‌مآب غیر مذهبی امضا می‌کرده است…”2 ج) شناخت روحانیت از غرب استعمارگر، فراتر از استعمار اقتصادی بوده است“… این رهبران و متفکران اسلامی بودند که بیش از همه خودشان و هم‌چنین با زبان معنوی و مذهبی خودشان، که با توده مردم و نسل خودشان (برخلافِ روشنفکر انِ فرنگی‌مآبِ امروز) تفاهم و تبادل فکری داشتند، اعلام خطر کردند که اروپاییان نیامدند که فقط غارت مس و طاس و نفت و پنبه و کتان کنند و منابع زیرزمینی و معادن گران بها را به یغما ببرند، بلکه در عین حال، همه منابع و ثروت انسانی و سرمایه فرهنگی و فضایل اخلاقی و ریشه‌های سنتی مذهب و معنی و شخصیت و تاریخ و هرچه موجودیت ملی ما را می‌سازد نیز، غارت می‌کنند و به لجن می‌کشند. اولین بار اینها بودند که در برابر امپریالیسم می‌ایستادند، برخلاف رهبران ملی نهضتهای ضد استعماری، مبارزه ضد استعماری‌شان را تنها در بعد اقتصادی و سیاسی محدود نکردند، بلکه یک زیربنا و پشتیبان فکری و ایدئولوژی و معنوی هم داشتند و استعمار را در همه چهره هایش شناختند، به‌خصوص در پنهانی‌ترین و مهیب‌ترین جناح هجوم و نفوذش، یعنی جناح فکری و معنوی و اخلاقی و علمی یعنی فرهنگی‌اش، با او درگیر شدند. اینان با یک سلاح فرهنگ و فکر در برابر غرب ایستادند…”3 د) دفاع از روحانیت به عنوان پیش قراولان مقابله با استعمار لازم و ضروری است“… همیشه قوی‌ترین، مؤمنانه‌ترین و منعصبانه‌ترین دفاع از روحانیت راستین و مترقی از جامعه درست و اصیل اسلامی کرده‌ام و در این جا، حتی به خود شما هم گفته‌ام که دفاع، نگاهبانی و جانبداری از این جامعه علمی، نه تنها وظیفه هر مسلمان مؤمن است، بلکه از آنجا که آخرین و تنهاترین سنگر است که در برابر هجوم استعمار فرهنگی غرب، ایستادگی می‌کند، وظیفه هر روشنفکر ِ مسؤول است ولو معتقد به مذهب هم نباشد…”4 ه) بیش‌تر مخالفت‌ها با روحانیت احساسی است“… در سال ۱۳۳۹ در انجمن دانشجویان اروپا در فرانسه، جلسه‌ای تشکیل شده بود و در آن آقایی، که مشهور است، سخنرانی می‌کرد. حضرت ایشان می‌فرمودند که: (من از اسلام خوشم نمی‌آید، هرجا آخوندی می‌بینم (اُقم) می‌گیرد، مذهب عامل استعمار بوده و ملاها هم در تاریخ ما همیشه واسطه استعمار بوده اند. اصلاً من از مذهب خوشم نمی‌آید). همان جا برخاستم و گفتم: جناب! تو مثل آن خانمهایی حرف می‌زنی که شکم اول‌شان برای شوهر جان‌شان ناز می‌کنند که مثلاً من از ترشی خوشم می‌آید، از شیرینی خوشم نمی‌آید، آن را خوش ندارم، دلم می‌خواهد نان لواش بمکم، شیرین پلو حالم را به هم می‌زند! تو از مذهب و ایدئولوژی هم آن جوری حرف می‌زنی. مگر دین، ویار است که تو از آن خوشت بیاید یا خوشت نیاید؟ برای ردّ و اثبات یک مذهب باید استدلال کرد، استدلال علمی و عقلی، نه ابراز احساسات شخصی…”5 وی، آن گاه، جریان روشنفکر ی را با این پرسش خود مورد خطاب قرار می‌دهد که:“… شما که می‌خواهید، این پایگاه فرهنگی ریشه دار را که در عمق تاریخ ما و در اعماق وجدان جامعه ما ریشه دارد برچینید، برای تکیه گاه فرهنگی و مردمی خود (به نام روشنفکر مسؤول)، در برابر استعمار فرهنگی چه پایگاهی را می‌خواهید جایش بگذارید؟ چند تا شعر فارسی که مدیحه معشوق [است] یا چند تا ترجمه‌های آشفته آثار فرهنگی را؟…”6 و در نهایت، وی، روشنفکر ان را متوجه یک مسأله جدّی می‌کند و آن، این که: “… قانون تجربه‌ها به دشمن هوشیارِ پرتجربه‌ای که از قدرت اسلام و اسلامِ بیدار فردا می‌هراسد، آموخته است که: “برای کوبیدن یک حقیقت، به آن خوب حمله مکن، از آن بد دفاع کن”. این تجربه‌ای است که درباره‌ی اسلام و جامعه علمی اسلامی و به‌خصوص حوزه علمیه شیعه، بسیار تکرار شده است و حمله‌های رویارویی، نتیجه‌ای معکوس داشته است…” پاورقی: 1. مجموعه آثار، دکتر علی شریعتی،  ج ۲۲/ ۳۲۰۳۲۲ انتشارات قلم. 2. همان، ج ۵ (ما و اقبال)/ ۸۲۸۳. 3. همان/ ۸۴. 4. همان، ج ۲۶/ ۳۷۱. 5. همان، ج ۲۶/ ۳۷۴. 6. همان.
کد خبر: ۶۶۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۳۱

قدرت سردار مریم در منطقه به حدی بود که روس‌ها به هنگام فتح اصفهان خصمانه به منزل او تاختند و اثاثیه او را به یغما بردند و کلیه اموال و املاک او را در اصفهان مصادره کردند. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: بی‌بی مریم بختیاری دختر حسینقلی خان ایلخانی، خواهر علیقلی خان سردار اسعد و همسر ضرغام‌ا‌لسلطنه بختیاری از زنان مبارز عصر مشروطیت است. او از زنان تحصیلکرده و روشنفکر عصر بود که به طرفداری از آزادیخواهان برخاست و در این راه از هیچ چیز دریغ نورزید. وی به مثابه زندگی ایلیاتی در فنون تیراندازی و سوارکاری ماهر بود و چون همسر و جانشین خان بود عده‌ای سوار در اختیار داشت و در مواقع ضروری به یاری مشروطه‌خواهان می‌پرداخت. سردار بی بی مریم بختیاری، یکی از مشوقین اصلی سردار اسعد بختیاری جهت فتح تهران محسوب می‌شد. وی طی نامه‌ها و تلگراف‌های مختلف بین سران ایل و سخنرانی‌های مهیج و گیرا، افراد ایل را جهت مبارزه با استبداد صغیر (استبداد محمدعلی شاهی) آماده می‌کرد و به عنوان یکی از شخصیت‌های ضداستعماری و استبدادی عصر قاجار مطرح بوده است. سردار مریم بختیاری قبل از فتح تهران مخفیانه با عده‌ای سوار وارد تهران شده و در خانه پدری حسین ثقفی منزل کرد و به مجرد حمله‌ای سردار اسعد به تهران، پشت بام خانه را که مشرف به میدان بهارستان بود سنگربندی نمود و با عده ای سوار بختیاری، از پشت سر با قزاق‌ها مشغول جنگ شد. او حتی خود شخصا تفنگ به دست گرفت و با قزاقان جنگید. نقش او در فتح تهران، میزان محبوبیتش را در ایل افزایش داد و طرفداران بسیاری یافت به طوری که به لقب سرداری مفتخر شد. 1سردار مریم بختیاری در جنگ جهانی اول با وجود آنکه ایل بختیاری از انگلیس‌ها حمایت می‌کرد به مخالفت با انگلیس‌ها پرداخت و با عده ای از تفنگچیان و سرداران خود جانب متحدین را گرفت. او پاره‌ای از خوانین جزء بختیاری چون خوانین پشتکوه را با خود یار ساخت و در یورش‌های مداوم خود به انگلیس‌ها صدماتی وارد ساخت به طوری که پلیس جنوب مبارزات دائمی و پیگیری را با او شروع کرد. او از سربازان و افسران آلمانی و سرکوب و قلع و قمع راهزنان کهگیلویه و کنترل خوانین کوچک استفاده نمود. 2 قدرت سردار مریم در منطقه به حدی بود که روس‌ها به هنگام فتح اصفهان خصمانه به منزل او تاختند و اثاثیه او را به یغما بردند و کلیه اموال و املاک او را در اصفهان مصادره کردند. 3رشادت و دلاوری این زن بختیاری به حدی بود که آوازه شهرت و آزادگیش در سرتاسر میهن پیچید و منزل او مأمن و پناهگاه بسیاری از آزادیخواهان عصر مشروطه شد به طوری که هنگام فتح اصفهان توسط روس‌ها (در جنگ جهانی اول)؛ فن کاردف، شارژ دافر سابق آلمان به خانه سردار مریم بختیاری پناه برد و مدت سه ماه و نیم در پناه او بود تا اینکه پس از شکست بختیاری‌ها از روسها و کشته شدن 58 نفر راهی کرمانشاه شد و از آنجا به برلن رفت. به پاس حمایت‌های سرسختانه بی بی مریم از فن کاردف، امپراطور آلمان، کمان تمثال میناکاری و الماس نشان و همچنین صلیب آهنین خود را که مهمترین نشان دولت آلمان بود، برای او فرستاد و او تنها زنی بود که در دنیا توانست به دریافت این نشان نائل آید. 4جریان مبارزات سردار مریم بختیاری با انگلیس‌ها در طی قرارداد 1919 و کودتای 1299 همچنان ادامه یافت به طوری که دکتر محمد مصدق حاکم فارس در زمان کودتای 1299 پس از مخالفت و عزل از اصفهان راهی بختیاری شد و مدتها مهمان سردار مریم بود.سردار مریم بختیاری در سال 1316هـ. ش سه سال پس از شهادت فرزندش علی‌مردان خان در اصفهان به دستور رضاشاه، زندگی را بدرود گفت. 5 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1. ابوالفتح اوژن بختیاری، تاریخ بختیاری (تهران، بی نا، 1345) ص 2192. رالف گارثویث، بختیاری در آئینه تاریخ ترجمه مهراب امینی (تهران، سهند، 1345) ص 228-2273. نورالله دانشور علوی، جنبش وطن‌پرستان اصفهان و بختیاری (تهران، آنزان، 1377) ص 1794. سپهر. عبدالحسین، ایران در جنگ بزرگ (تهران، بانک ملی، 1336) ص308-3045. بختیاری، مریم، خاطرات سردار مریم بختیاری از کودکی تا آغاز انقلاب مشروطه (تهران، آنزان، 1382) ص 21 . منبع/مشرق
کد خبر: ۶۱۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۹

امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن نفرت بخشی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملت‌ها از یک سو و مشروع دانستن اقدامات تجاوزکارانه علیه ملتهای مسلمان از سوی دیگر می شود. "سیدمحمد خاتمی" رئیس جمهوری اسبق کشورمان در نامه‌ای به دبیرکل سازمان ملل از او خواسته تا با دعوت از همه نیروهای صلح‌طلب، اقدامی عملی برای توقف خشونت و ترور انجام دهد. وی آمادگی "بنیاد گفت‌وگوی تمدن‌ها" را نیز برای همکاری اعلام کرده است. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: متن كامل اين نامه که در وب‌سایت سیدمحمد خاتمی منتشر شده است را در ادامه آمده می خوانید:  به نام خدا عالی‌جناب آقای بان کی مون دبیرکل محترم سازمان ملل متحد با احترام و درود من نیز چون شما و صدها میلیون نفر در سراسر جهان از جنایت تروریستی پاریس و رویدادهای مشابه ونگران کننده پیش و پس از آن که نمونه‌ای از آثار شوم و ضدانسانی تروریسم و افراط گرایی در شرق و غرب عالم است متأثرم و آن را به شدت محکوم می‌کنم؛ اما از سازمان ملل متحد، سازمان‌های بین‌المللی، دولت‌ها، نهادهای مدنی،‌ نخبگان و سرآمدان جهان انتظاری فراتر از محکوم کردن این حوادث می رود. آقای بان کی مون در جهان امروز، خشونت و ناامنی و افراط، جهنمی سوزان آفریده است که همه انسان ها، پیروان همه مذاهب، همه ملت ها و اقوام را در همه جای جان در کام خود می کشد، اما مسأله این است که آنچه احیاناً به نام مبارزه با ترور و خشونت انجام می‌گیرد نه تنها راهگشا نیست، بلکه متأسفانه گاه آتش این بلای سهمگین را افروخته تر می‌کند. تروریسم و خشونت، نه جنگ دین و آزادی، نه منازعه شرق و غرب و نه مواجهه میان مذاهب و اقوام و ملل که خطری جدید و جدی است که ریشه های گوناگون دارد و باید این ریشه ها را خشکاند و جهان را از پرتگاه “افراطی گری” دور کرد. آقای دبیرکل در سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی برج های دوقلوی نیویورک در اثر اقدامی تروریستی و تکان دهنده فروریخت و خطر “تروریسم” که پیش از آن هم وجود داشت، به چشم آمد و جمهوری اسلامی ایران در نخستین لحظات بروز حادثه، آن را محکوم کرد و پیشبرد “گفت و گوی تمدن ها” و طرح “ائتلاف برای صلح” را چاره کار دانست، اما در سویی دیگر پنداشته شد با ائتلاف برای “جنگ علیه تروریسم” که پنداشته می شد پرچم آن در دست جریان‌هایی چون القاعده است، می توان ریشه این پدیده شوم را کند؟ اما اگر این شیوه پاسخ می داد چرا امروز شاهد گسترش امواج تروریسم در سراسر جهان هستیم و امواجی که نمونه‌ای از آن در پاریس به چشم خورده هر روز ازشرقی‌ترین نقطه عالم تا غربی‌ترین نقطه آن، در عراق و سوریه، در فلسطین و لبنان، در افغانستان و پاکستان، در نیجریه و میانمار و در جای جای عالم خشونت و خون و ترور عرصه را برهمگان از شیعه و سنی و ایزدی و مسیحی و یهودی تا عالم دینی و روشنفکر و سیاستمدار و کودک و پیر و جوان تنگ کرده است! امروز تنها در خاورمیانه و آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین نیست که امنیت از میان رفته است، بلکه در قلب کشورهای اروپایی و آمریکا نیز هیچکس در امان نیست و بپذیریم که امنیت در جهان به هم پیوسته امروز یا در همه جا برقرار می شود یا هیچ کجا روی امنیت را نمی بیند. اگر صدای گفت‌و‌گو، صلح و مدار را که در لحظه ای حساس از تاریخ در سازمان ملل طنین افکند و مورد استقبال همگان قرار گرفت، جدی گرفته می شد و با ریشه‌یابی امور در جستجوی راهکارهای عملی با ضمانت اجرایی بودیم و سازمان ملل متحد و نهادهای بین المللی می توانستند سیاستمداران را وادار به رعایت موازین و ملزومات برقراری صلح کند و نهادهای مدنی و اندیشمندان و عالمان عالم در این راه گام‌های بلندتری بر می داشتند، امروز شاهد چنین وضعیت تلخی نبودیم. اگر دعوت به “ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت” در سال 2001 و پس از تصویب پیشنهاد ”گفت‌وگوی تمدن‌ها” در هیاهوی جنگ و خون و انتقام و لشگرکشی پس از حادثه تروریستی یازده سپتامبر که خون‌بارتر از آن حادثه هولناک بود گم نمی شد و اگر نصایح خیرخواهان مبنای تصمیمات بین المللی قرار می گرفت آیا بازهم شاهد چنین روزهای تلخی بودیم؟ عالی‌جناب آیا فکر کرده ایم، نه تنها برپایه تعالیم ادیان و موازین اخلاقی که به اعتبار رهیافت‌های علمی و حتی تجارب سیاسی، فقر، محرومیت، سرکوب، اشغال، آوارگی، استبداد و بدتر از همه تحقیر انسان که از سوی حکومت‌های فاسد و قدرت‌های توسعه طلب بر عالم و آدم تحمیل شده است در پدید آمدن این حوادث شوم چه نقشی دارد؟ اگر به جای مدارا و محبت، نفرت وخشونت و به جای دیگردوستی، دیگرستیزی حاکم شود و آن که قدرتمندتر است خشونت بیشتری را اعمال و از خشونت ورزانی‌ که آنان را هم‌سو با منافع خود می داند حمایت کند، آیا در دور باطل خشونت و سرکوب و تحقیر از یک‌سو و ترور و افراطی‌گری از سوی دیگر گرفتار نخواهیم شد؟ وقتی میلیونها انسان که سرزمینشان اشغال می شود و فریاد مظلومیت و ستم دیدگان و آوارگان در هلهله جنون‌آمیز اشغالگران سرکوب‌گر و آدم‌کش گم شود و بسیاری از قدرتمندان به جای تنبیه متجاوز، مظلوم و آواره را تحقیر کنند، هویت های مرگبار برساخته می شود و تروریسم بی وطن حتی از میان غربیان سربازگیری می کند. تروریسم، افراطی‌گری و به حاشیه‌راندگی نوع خوب و بد ندارد. نباید تبعیضهای وحشتناکی که حاصل اعمال ضابطه ها و معیارهای دوگانه است از نظر دور داشت. آقای دبیرکل موسی (ع) پیامبر عزت و مبارزه با فرعونیت است و مسیح (ع) پیامبر محبت و مهربانی و انسانیت و محمد مصطفی (ص) پیامبر رحمت و آزادگی. آیا پرسیده ایم که اشغال و جنایت و سرکوب به نام موسی و تحقیر انسانها و به راه اندازی جنگهای صلیبی جدید به نام عیسی و سربریدن بی‌گناهان و به بردگی کشاندن زنان و ترور و به خاک و خون کشاندن انسان‌ها به نام محمد که هم جنایت علیه بشریت است و هم اهانت بزرگ به این پیامبران عظیم الشأن؟ آقای بان کی مون محبت ورزان و مدافعان آزادی و عدالت و حقوق بشر در همه جا و با هر آئین و مشرب و مسلک مخالفان با تبعیض و تحمیل و طرفداران برخورداری همگان از برکات زندگی و حق و حرمت در جهان کم نیستند، ولی صدایشان شنیده نمی شود! باید عملاً به فکر راهکارهایی بود، که این صداها بهتر به گوش برسد. امروز وقت آن است که نهادهای بین المللی با همه سرآمدان عالم، همه دولت ها و همه نهادهای مدنی به علل و عوامل گوناگون پدید آمدن این وضع ناگوار بیاندیشند و منصفانه و واقع بینانه در صدد مبارزه با آن برآیند. عالی‌جناب من می دانم که آنچه طی زمانی دراز شکل گرفته است و منجر به تبعیض و بی عدالتی و عقب ماندگی ملتها و استقرار نظامات ناعادلانه بین المللی و نهایتاً تولید خشونت و افراطی‌گری شده است نه با گفتار و اندرز از میان می رود و نه به سرعت و به یک‌باره. من می دانم که تعصب و جهالت و کژاندیشی در میان جریانهایی که عقب ماندگی و تحقیر شدگی خود را مبدل به نفرت کرده اند وخشونت و ترور را راه استیفای حقوق از دست رفته خود کرده اند و با کمال تأسف بر اندام رفتار زشت و غیر انسانی خود جامه تقدس می پوشانند و از این راه به انسان و ارزش‌های متعالی و مقدس خیانت می کنند، با نصیحت خیرخواهان و حتی بیانیه و تظاهرات و راهپیمایی به سادگی دست از جنایت بر نمی‌دارند و نیز می‌دانم که توسل به زور و خشونت برای نابود کردن این جریانها هم همانگونه که به تجربه نیز ثابت شده است، جز به عمیق‌تر شدن گرایش‌های انحرافی و بسط و گسترش این جریانهای منحط نمی انجامد و حتی گاه سبب مظلوم نشان دادن آنها و جذب و جلب بیشتر تحقیر شدگان به سوی آنان نیز خواهد شد. من می‌دانم که امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن خشم و نفرت بخش هایی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملت‌ها و اقوام از یک سو و مشروع نشان دادن اقدام‌های تجاوزکارانه علیه ملتهای مظلوم، به خصوص مسلمانان از سوی دیگر می شود و نیز غرب‌هراسی که حاصل عدم تفکیک میان جنبه‌های استعماری سیاست‌های غربی در خارج از مرزهای ملی کشورهای غربی با جنبه‌های تمدنی و فرهنگی مغرب زمین که لااقل دست‌آوردهای مثبتی برای خود غربیان داشته است می باشد به سادگی و با توصیه های اخلاقی و سیاسی از میان نخواهد رفت. اما نمی توان از تجارب و تلاش های عملی نیز غافل ماند. جلب توجه واقعی جهانیان و دست اندرکاران عالم اندیشه و عمل به دور از احساسات، مسؤولیتی جهانی و انسانی است. ریشه‌یابی وضعیت و واقعیت تلخی که به صورت خشونت و افراط گرایی، چه از سوی دولت‌ها و چه جریان‌های سیاسی و عقیدتی بروز کرده است و تروریسم تنها یکی از جلوه‌های وحشتناک و ملموس آن است، نخستین گام برای یافتن راه‌حلی است که اگر ارائه شود بدون تردید مورد اقبال افکار عمومی عالم و نیز همه خیرخواهان صلح‌طلب و انسان‌دوست قرار خواهد گرفت و اندک اندک موجب انزوای افراطیون و خشونت گرایان و ان‌شاءالله محو آن از صحنه بین المللی خواهد شد. من به سهم اندک خود پیشنهاد می کنم سازمان ملل متحد با شجاعت در این راه گام بردارد و عالمان و اندیشمندان، روشنفکر ان، سیاستمداران، دولت ها و نهادهای مدنی را برای اقدامی عاجل با هدف تحقق آشتی تاریخی که از اهداف مهم گفت‌وگوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها است در این سو فراخواند. بنیاد گفت‌وگوی تمدن‌ها نیز آمادگی آن را دارد با بازخوانی تجربه خویش و با مشارکت اندیشمندان خیرخواه و صلح طلب جهان در حد توان خود به بلندتر شدن صدای گفت و گو و صلح و نزدیک‌تر شدن به جهان عاری از خشونت و افراط کمک کند. آقای دبیرکل نگذارید و نگذاریم جهان و انسان تحت هیچ عنوانی در معرض هراس، نا امنی و مخاطره باقی بماند. باید از کیان دین،‌ آزادی،‌ عدالت، اخلاق و گفت و گو و صلح به جد دفاع کرد. سید محمد خاتمی مؤسس و رئیس
کد خبر: ۵۴۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: روزنامه ابتکار در سرمقاله خود نوشت:سيد محمد خاتمي و محمود احمدي نژاد هر کدام هشت سال افتخار رياست جمهوري ايران را در کارنامه خود دارند. اين دو هم به لحاظ ويژگي هاي شخصيتي و هم روش مديريتي هيچ شباهتي با هم نداشتند. پوزيشن اصلي خاتمي فيلسوف، روشنفکر و نظريه پرداز است و در جايگاه رياست جمهوري هم تلاش کرد که يک فيلسوف-رئيس جمهور باشد. خاتمي از نظر رفتار شخصي، مداراجو و مشورت پذير بود. اسلام رحماني دغدغه اصلي اش بود. اما محمود احمدي نژاد هيچگاه نخواست پوزيشن مهندسي را رها کند و ميانه اي با نظريه پردازي نداشت. او بيشتر عملگرا و جزئي نگر بود. تکنيکال فکر مي‌کرد و به همين دليل هم بخش نظريه پردازي را به تنها مونس خود يعني مشايي سپرد. او از نظر رفتار شخصي سخت گير و ستيزه جو و مشورت ناپذير بود و تلاش مي‌کرد يک انقلابي-رئيس جمهور باشد. پيامد و آثار دوره رياست جمهوري ان دو نيز تابع اين تفاوت همين ويژگي ها بود. يکي محور گفتمان اصولگرايي بود و ديگري رهبري گفتمان اصلاح طلبي را بر عهده داشت. هر کدام پس از هشت سال رياست جمهوري سنت نوعي خاصي از حکمراني را بر جاي گذاشتند. اما چرخ روزگار آن دو را در دوره بازنشستگي شبيه هم نموده است. سيد محمد خاتمي که از محبوبيت غير قابل انکاري بر خوردار است همچنان سيبل مخالفت ها و موافقت هاست...سيد محمد با تابلوي "فتنه" دست به گريبان است و پشت اين خاکريز زمين گير شده است و محمود نيز با تابلوي "انحراف" گرفتار شده است. رئيس جمهور اسبق، جناب آقاي خاتمي پس از وقايع 88 برغم تنظيم رفتار خود بر مدار جمهوري اسلامي و تأکيد مکرر بر انطباق عناصر گفتماني اش بر فرا گفتمان جمهوري اسلامي، همچنان متهم به رهبري فتنه است و در نگاه رقيبان اين مقدار تعهد جبران کاستي هايش را نمي‌کند و فعاليتش مشروط به توبه و اعلام برائت از سران فتنه شده است.رئيس جمهور سابق جناب آقاي احمدي نژاد هم در نظر هم کيشان گذشته خود فاقد صلاحيت فعاليت شناخته شده است و مجوز فعاليتش مشروط به اعلام انزجار نسبت به يار ديرنه اش جناب مشايي است. اخيراًً تحت فشارهاي وارده (و به زعم برخي طي يک تاکتيک) جناب مشايي از ساحت سياست خداحافظي کرد. اقدامي که به منزله آشتي گروههاي اصولگرا با محمود احمدي نژاد تفسير شد. ولي اين حرکت در نظر تعدادي از گروههاي اصولگرا کافي ارزيابي نشده و تصريح کردند که احمدي نژاد بايست به صورت علني نسبت به مشايي اعلان برائت و انزجار نمايد!پس تا به اينجا اين دو رئيس جمهور محترم فعاليتشان در زمان بازنشستگي در تعليق مي‌باشد و جالب اين که هيچکدام از محدوديتهاي برشمرده شده توسط مراجع قانوني بر آنان اعمال نشده بلکه به دليل تفسير برخي گروههاي قدرتمند، اين جايگاه براي اين دو تعريف شده است.اين در حالي است که هر کدام از اين دو بزرگوار برغم وجود اشکالات دوران مديريتشان، داراي مزيت ها و ظرفيت هاي بسياري هستند که مي‌توانست در خدمت نظام و کشور قرار گيرد و هر کدام نقش يک مشاور و سفير را در پيشبرد اهداف عالي نظام ايفا نمايند اما تعليق غيررسمي فعاليت اين دو به تعليق و ابهام فضاي سياسي نيز منجر شده است.
کد خبر: ۵۳۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۳