« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
آوای دنا:سرپرست مرکز اطلاع رسانی داروها و سموم دانشگاه علوم پزشکی استان، با اشاره به آغاز فصل سفرهای نوروزی و احتمال وقوع حوادث پیش بینی نشده، گفت: خانواده ها همراه داشتن جعبه کمک های اولیه را فراموش نکنند. دکتر عبداله ارجمند افزود: خانواده هایی که فرزند خردسال به همراه دارند، پیش از سفر، از وجود شیرخشک، درجه تب و داروهای بدون نسخه مانند داروی تب بر و سرماخوردگی، قطره یا شربت مولتی ویتامین و آهن، پماد سوختگی و دیگر داروهای کودک، اطمینان یابند وی با بیان اینکه بهتر است بیماران مبتلا به فشارخون بالا، دستگاه فشارسنج و داروهای مصرفی را در طول سفر به همراه داشته باشند، اظهار کرد: با پرهیز از مصرف مواد غذایی حاوی نمک مانند آجیل، تنقلات و مواد غذایی چرب، خطر بالا رفتن فشارخون و نیاز به مراجعه به مراکز درمانی، کاهش می یابد. ارجمند تاكيد كرد: نحوه نگهداري داروها را از دكتر داروساز، هنگام تحويل گرفتن دارو از داروخانه بپرسيد و هيچگاه داروهاي خود را در اتومبيلي كه زير نور آفتاب پارك شده است و يا در شيشه عقب اتومبيل (حتی در زمستان) قرار ندهيد. داروهاي يخچالي را در ظروف مخصوص و همراه با یخ و یا ظروف خنك كننده حمل نماييد. به گزارش وب دا ،سرپرست مرکز اطلاع رسانی داروها و سموم دانشگاه علوم پزشکی یاسوج، افزود: مسافران می توانند برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به داروها و موارد مسمومیت، در استان کهگیلویه و بویراحمد با شماره تلفن 2236110 _0741 و یا شماره تلفن پاسخگوی 1490 تماس بگیرند.
کد خبر: ۲۹۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۰۵

شیپور استاش در کودکان کوتاه‌تر و گشادتر است، به همین دلیل در سرماخوردگی کودکان بیشتر شاهد عفونت‌های گوش هستیم.‌ یکی از علامت‌های شاخص آمدن پاییز، برگریزان و کاهش محسوس دمای هواست. این تغییر اقلیمی زیبا با خود بیماری‌هایی به همراه دارد. مهم‌ترین بیماری‌ای که تاکنون درمانی کامل برای آن یافت نشده سرماخوردگی است. سرماخوردگی هر ساله هزینه زیادی را به اقتصاد کشور وارد می‌کند؛ هزینه‌هایی مثل غیبت از محل کار یا رفتن به پزشک و خرید دارو. ویروس سرماخوردگی در مرحله اول به حلق و بینی و گاهی نیز به گوش حمله می‌کند و مشکلاتی را برای فرد مبتلا به وجود می‌آورد. دکتر ابراهیم رزم‌پا، فوق‌تخصص جراحی سر و گردن و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران در این باره بیشتر توضیح می‌دهد.چرا در فصل سرما، سرماخوردگی و آنفلوآنزا نسبت به دیگر فصول شدت می‌یابد؟یکی از ویژگی‌های فصل پاییز تغییرات آب و هوایی ناگهانی است. افت شدید دما در بدن هر فرد تغییراتی ایجاد می‌کند، زیرا کاهش دما روی سیستم ایمنی بدن تاثیر می‌گذارد و آن را ضعیف می‌کند و در نتیجه بدن مستعد بیماری می‌شود و ویروس وارد شده بسرعت عملکرد خود را آغاز می‌کند. عامل مهم دیگری که به ویروس‌ها اجازه فعالیت بیشتری می‌دهد محیط بسته‌ای است که افراد در آن زندگی می‌کنند. در محیط بسته، ویروس‌ها قابلیت جابه‌جایی ندارند و در یک مکان جمع می‌شوند. در این فصل از وسایل گرمایشی نیز استفاده می‌شود. این وسایل، خشکی هوا را زیاد و خشکی نیز مخاط تنفسی و مخاط بینی را در مقابل عفونت‌ها ضعیف می‌کند و خودبه‌خود شیوع بیماری‌های ویروسی دستگاه تنفسی فوقانی بالا می‌رود.با توضیحاتی که دادید می‌توان گفت افرادی که دچار بیماری‌های زمینه‌ای یا نقص سیستم ایمنی هستند بیشتر در معرض خطرند؟کاملا درست است. بیمارانی که سیستم ایمنی ضعیف‌تری دارند مانند بیمارانی که شیمی‌درمانی می‌شوند یا مبتلا به یکی از بیماری‌های خاص هستند، افراد مسن یا کودکان بیشتر در معرض خطرند. البته ویروس، همه افراد سالم یا بیمار را درگیر می‌کند، ولی طبیعی است شدت علائم بیماری به مقاومت بدن فرد بستگی دارد.برخی افراد مدام سرما می‌خورند. آیا به دلیل ضعف در سیستم ایمنی است؟البته می‌تواند به همین دلیل باشد. ولی همان طور که اشاره کردید برخی بخصوص کودکان دبستانی، چند بار در سال سرما می‌خورند. قطعا کودک سیستم ایمنی ضعیف‌تری نسبت به یک بزرگسال دارد، اما عامل مهم در سرماخوردگی کودکان محیطی است که کودک مدت طولانی در آن قرار می‌گیرد. این محیط‌ها بسته هستند و چند نفر در کنار هم قرار می‌گیرند .وجود ویروس در بدن یک کودک بسرعت به دیگران انتقال می‌یابد. این چرخه باید قطع شود، ولی در محیطی مانند مدرسه یا محل کار قطع این چرخه کمی دشوار است.عفونت ویروسی چگونه بدن را درگیر می‌کند؟عفونت ویروسی از راه هوایی وارد بدن می‌شود و علاوه بر بینی، سینوس‌ها، حلق و گوش را نیز درگیر می‌کند. سرماخوردگی یک بیماری سیستمیک محسوب می‌شود و فرد مبتلا ممکن است درد عضلانی نیز داشته باشد. خستگی و بی‌حالی مفرط نیز از دیگر علائم فعالیت ویروس در بدن است، زیرا بدن در این حالت انرژی زیادی صرف مبارزه با ویروس می‌کند. عفونت‌های ویروسی سرماخوردگی کمتر با تب همراهند، ولی آبریزش، سوزش گلو و گلودرد نشانه‌های واضحی است که تقریبا در همه بیماران مبتلا به سرماخوردگی می‌بینیم. البته در برخی مواقع ممکن است عفونت در گوش ظاهر شود.درباره عفونت‌های گوش بیشتر توضیح دهید.گوش از طریق شیپور استاش (لوله‌ای که از طرف عقب بینی به گوش راه پیدا می‌کند و تهویه گوش میانی از طریق این لوله انجام می‌شود) درگیر می‌شود. وقتی عفونت به این مجرا راه می‌یابد، فشار منفی در گوش ایجاد می‌شود و شیپور استاش عملکرد طبیعی خود را از دست می‌دهد.شیپور استاش در کودکان کوتاه‌تر و گشادتر است، به همین دلیل در سرماخوردگی کودکان بیشتر شاهد عفونت‌های گوش هستیم.آیا سرماخوردگی به درمان نیاز دارد؟عفونت‌های ویروسی دستگاه تنفسی فوقانی اغلب مواقع خود به خود و بعد از یک دوره بیماری بهبود می‌یابد و نیازی هم به درمان ندارد ولی گاهی دیده می‌شود با پایین آمدن سیستم ایمنی، عفونت میکروبی نیز بر عفونت ویروسی سوار می‌شود که در این شرایط حال جسمانی بیمار وخیم تر خواهد شد. اینجاست که یک سرماخوردگی ساده به یک گلو درد چرکی تبدیل شده و تب و لرز و سایر نشانه‌ها بروز می‌کند. در این مواقع باید از آنتی‌بیوتیک برای درمان عفونت باکتریایی استفاده شود. برای سرماخوردگی به دادن آنتی بیوتیک نیاز نیست و متاسفانه به غلط برای این بیماران آنتی‌بیوتیک تجویز می‌شود. تجویز آنتی‌بیوتیک بدون دلیل مشخص باعث می‌شود مقاومت بدن در برابر آنتی‌بیوتیک‌ها افزایش یابد و اگر بیماری عفونی جدی پیش آید براحتی نتوان آن را کنترل کرد. در بدن ما میکروب‌های طبیعی زندگی می‌کنند که هیچ ضرری هم برای بدن ندارند. تجویز آنتی‌بیوتیک بی‌مورد این میکروب‌ها را از بین می‌برد.توصیه شما برای مبتلایان به سرما خوردگی چیست؟سرماخوردگی حدود هفت تا ده روز طول می‌کشد. در این مدت بهتر است استراحت کافی داشته باشید و از خوددرمانی پرهیز کنید. در صورتی که زمان بیشتر از این باشد، بهتر است به پزشک مراجعه کنید.هنگام بروز علائم، مصرف مایعات گرم و غذاهایی مانند سوپ و آش را بالا ببرید. استفاده از آبمیوه‌های حاوی ویتامین ث، سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند. سعی کنید رطوبت محل زندگی‌تان را بیشتر کنید. این کار را می‌توانید با استفاده از بخور انجام دهید.اگر دچار گلودرد یا سوزش گلو هستید، می‌توانید یک قاشق غذاخوری نمک را در یک لیوان آب بریزید، آن را هم بزنید و سپس آب نمک را غرغره کنید. این کار برای تسکین گلو درد بسیار مفید است.گرچه ویروس در فضا پخش می‌شود، ولی مهم‌ترین راه انتقال، دست‌های آلوده به ویروس است. سعی کنید در این ایام از دست دادن یا روبوسی با دوستان پرهیز کنید یا به اشیای فردی که سرما خورده است، دست نزنید.مدام دست‌های خود را با آب و صابون بشویید این کار زنجیره انتقال ویروس را می‌شکند.دارویی گیاهی به نام سرخارگل وجود دارد که سیستم ایمنی را قوی‌تر می‌کند. این دارو برای پیشگیری از بیماری است و افرادی که سیستم ایمنی ضعیف‌تری دارند در فصول سرد سال می‌توانند از آن استفاده کنند.در ضمن افرادی که سیستم ایمنی ضعیف‌تری دارند می‌توانند به پزشک مراجعه و با نظر او واکسن آنفلوآنزا دریافت کنند. بهترین زمان برای تزریق واکسن مهر و آبان است، البته در ماه آذر نیز می‌توان این واکسن را دریافت کرد، ولی اقدام سریع‌تر برای تزریق واکسن می‌تواند در پیشگیری موثرتر باشد.ورزش منظم را از یاد نبرید. ورزش سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند. داروغدا
کد خبر: ۲۱۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۲۶

مطالعات نشان داده‌اند برخلاف تصور عموم، آنتی‌بیوتیک‌ها بر سرماخوردگی ویروسی کاملا بی‌اثر هستند و فواید اندکی در مبتلایان به برونشیت حاد، گرفتگی گلو و سینوزیت دارند آوای دنا/ مطالعات نشان داده‌اند برخلاف تصور عموم، آنتی‌بیوتیک‌ها بر سرماخوردگی ویروسی کاملا بی‌اثر هستند و فواید اندکی در مبتلایان به برونشیت حاد، گرفتگی گلو و سینوزیت دارند. بسیاری از بیماران برای غلبه بر تب، گرفتگی گلو و سردرد، از ضددردهای خفیف استفاده می‌کنند. یک مطالعه سیستماتیک، فواید کوتاه‌مدت و محدود مصرف تک‌دوز ضداحتقان‌ها را نشان داده است اما مصرف درازمدت ضداحتقان‌ها نقشی در بهبود کلی علایم بیماری ندارد.تجویز قطره‌ها یا اسپری نازال ضداحتقان در بزرگسالان برای مدت بیش از چند روز توصیه نمی‌شود زیرا باعث التهاب مزمن و راجعه مخاط خواهد شد. همچنین طبق مطالعات انجام شده بتاآگونیست‌ها در مقایسه با دارونما یا اریترومایسین طول مدت سرفه را در مبتلایان به برونشیت حاد کاهش می‌دهند.گروه آنتی‌هیستامین‌ها در بهبود علایم آبریزش از بینی و عطسه موثرند و ویتامین C باعث کاهش طول دوره علامت‌دار بیماری در افراد با عفونت‌های مجاری تنفسی فوقانی می‌شود هر چند این فواید اندک‌ هستند و چندان ارزشمند نیستند. نتایج به‌دست آمده درباره اثربخشی زینک در پیشگیری و درمان سرماخوردگی هنوز هم ضد و نقیضند.درمان خانگیدر میان درمان‌های خانگی سرماخوردگی، عجیب‌ترین آنها سوپ مرغ است! شاید شنیده باشید که در قرن 12 میلادی پزشکی به نام مایمونیدس (Maimonides) برای درمان سرماخوردگی و آنفلوانزا سوپ مرغ تجویز می‌کرد.به نظر می‌رسد سوپ مرغ باعث غلبه بدن بر سرماخوردگی و بهبود سریع‌تر بیماری می‌شود. به بیمارتان توصیه کنید مایعات بنوشد. سرماخوردگی و آنفلوانزا، به‌خصوص اگر با تب، اسهال و استفراغ همراه باشند، ممکن است باعث از دست رفتن آب بدن شوند توصیه کلی در سرماخورده‌ها نوشیدن آب ساده، انواع چای گیاهی و آبمیوه‌های تازه است. مصرف نوشابه، قهوه و نوشیدنی‌های حاوی کافئین باید محدود شود زیرا این ترکیب‌ها ادرارآورند و باعث کمبود آب بدن می‌شوند. بهتر است مایعات به صورت گرم مصرف شوند.در گذشته اکیناسه درمانی رایج برای سرماخوردگی محسوب می‌شد اما امروزه به نظر می‌رسد تاثیر چندانی در پیشگیری از سرماخوردگی ندارد. در مبتلایان به آسم استفاده از ترکیباتی مانند اکیناسه ممکن است باعث وخامت بیماری شود. نتایج یک مطالعه بالینی در آلمان نشان داده است عفونت‌های با علایم شبیه سرماخوردگی در صورت مصرف اکیناسه سریع‌تر بهبود می‌یابند. از سوی دیگر، اکیناسه سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند. میزان مصرف توصیه شده 3 تا 5 میلی‌لیتر افشره یا 300 میلی‌گرم پودر اکیناسه، 3 بار در روز است.1 سیر، با خاصیت ضدویروسی و ضدباکتریایی خود و نیز قابلیت تقویت‌کنندگی سیستم ایمنی باعث بهبود سرماخوردگی می‌شود. به بیمار توصیه کنید 3 حبه سیر به 3 لیوان آب اضافه کند و بگذارد آب به جوش بیاید. مخلوط را از روی شعله بردارد و به آن نصف لیوان آبلیمو و نصف لیوان عسل اضافه کند. مصرف روزی 3 بار از این معجون توصیه می‌شود.2 مخلوط پیاز قرمز، عسل طبیعی و شکر قهوه‌ای یک درمان خانگی برای سرفه کودکان و بزرگسالان سرماخورده است. پیاز را پوست بکنید و حلقه‌حلقه کنید. برش‌های پیاز را به ترتیب با لایه‌ای از عسل طبیعی یا شکر قهوه‌ای بپوشانید. سپس آنها را برای 12 تا 15 ساعت (یک شب تا صبح) به همان وضعیت رها کنید. پس از گذشت این مدت، حدود یک فنجان شربت شیرین پیاز به‌دست خواهد آمد. این شربت حاوی میزان قابل‌توجهی ویتامین‌ها و موادمعدنی است که از پیاز و عسل به‌دست آمده و باعث نرم شدن گلو و بهبود سرفه می‌شود.3 ترکیب آبلیموی تازه و عسل طبیعی سرفه را درمان می‌کند و از تعداد دفعات حمله سرفه‌های تحریکی می‌کاهد. عسل طبیعی همراه با موم، اثر ضدویروسی و ضدباکتریایی دارد. ویتامین C و آنتی اکسیدان‌های موجود در لیموی تازه سیستم ایمنی را تقویت و بهبود را تسریع می‌کند.4 چای به‌لیمو و زبرفون، چای نسترن، چای آویشن، چای رزماری، چای مرزنجوش و چای اسطوخدوس همگی آثار ضدسرماخوردگی دارند. دم‌کرده خانگی آویشن، چای زعفران و چای نعناع ضدسرفه‌اند. از بیمار بخواهید 2 تا 3 عدد فلفل را به تنهایی یا همراه با کمی زیره به آرامی بجود.5 چای گل ماهور برای درمان احتقان سینه و سرفه در سرماخوردگی و آنفلوانزا توصیه می‌شود. این گیاه همانند یک داروی خلط‌آور اثر می‌کند و باعث رقیق شدن آن می‌شود. برگ‌های خشک‌شده گل ماهور را 10 دقیقه در آب جوش قرار دهید. جوشانده حاصل را با عسل طبیعی شیرین کنید.6 چای زنجبیل خاصیت ویروس‌کشی دارد و احتقان را برطرف می‌کند. برای تهیه این نوع چای، 2 قاشق غذاخوری زنجبیل تازه را در 2 فنجان آب برای مدت 15 دقیقه بجوشانید سپس آن را از روی شعله بردارید و 10 دقیقه صبر کنید تا خنک شود.7 تنفس هوای مرطوب (چه سرد و چه گرم) در تسکین گرفتگی بینی و گلودرد موثر است. یک راه موثر، گرفتن دوش آب گرم است. توصیه کنید بیمار بخار آب را استنشاق و از دستگاه بخور استفاده کند.8 تمیز کردن بینی در فرد سرماخورده بسیار مهم است. به بیمار یاد بدهید موکوس و باکتری‌ها را با استفاده از سرم شستشو یا محلول دست‌ساز از بینی خارج کند. انجام این کار 2 تا 4 بار و حداکثر ساعتی یکبار در روز توصیه می‌شود. البته فین کردن باید با ملایمت انجام شود. با فین کردن شدید، ممکن است ترشحات چرکی به مجاری گوش رانده شوند.9 گرم نگه داشتن بدن و استراحت به‌خصوص اوایل سرماخوردگی یا آنفلوانزا باعث تقویت بیشتر سیستم ایمنی بدن در مبارزه با بیماری می‌شود. در صورت بروز تب، به‌خصوص در کودکان، پاشویه با جوشانده ختمی موثر است.10 غرغره کردن آب نمک رقیق، خلط گلو را تخلیه و گرفتگی گوش را برطرف می‌کند. بهتر است بیمار آب نمک گرم غرغره کند.  4 بار غرغره کردن در روز توصیه می‌شود.11 قطره نعناع یا اکالیپتوس به تنفس راحت‌تر کمک بگیرد. ترکیبات نامبرده اثر التیام‌بخشی روی مخاط آسیب‌دیده بینی دارند.12 کمپرس گرم نواحی سینوسی هم مفید است. توصیه می‌شود برای بهبود درد سینوس‌ها در سرماخوردگی، روزانه 3 تا 4 بار کمپرس گرم روی نواحی سینوس گذاشته شود.نکته آخر اینکه بهتر است سرماخورده‌ها هنگام خواب بالش اضافی زیر سر خود بگذارند. بالا بردن ارتفاع سر هنگام خواب به باز شدن مجاری هوایی سینوس‌ها کمک خواهد کرد. دکتر شیرین میرزازاده
کد خبر: ۲۱۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۰۹

بايد سعي كنيم در رفتار روزمره‌مان تجديدنظر كنيم، تحت تأثير جو رواني قرار نگيريم، مصرف خود را اصلاح نماييم، از مصرف زياد و غيراصولي دوري كنيم و اين را به نسل‌هاي آينده منتقل كنيم.
کد خبر: ۱۳۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۰۷

اوای دنا:شاید بیشتر آدم ها ریفلاکس  معده  را تجربه می کنند. منظور از ریفلاکس، همان سوزش سردل یا به اصطلاح عامیانه «ترش کردن معده» است.. قدیمی‌ها برای حل این مشکل ازدرمان‌های سنتی و توصیه‌های تغذیه‌ای خاصی استفاده می کردند (مانند خوردن عرق نعناع و سیب ، شیر …) که گاهی به درمان آن کمک می‌کرد. آیا نوع تغذیه در رفع این بیماری تأثیر دارد و آیا پرهیزهای غذایی می‌توانند جلوی این بیماری را بگیرند، دکتر سید سعید حسینی، متخصص تغذیه و رژیم‌درمانی در این مورد توضیحاتی را می دهند: ریفلاکس یا ترش کردن معده، در حقیقت، برگشت محتویات معده به مری است که معمولا نیم تا ۲ساعت پس از خوردن غذا اتفاق می‌افتد. این، تعریفی است که دکتر سید سعید حسینی، متخصص تغذیه و رژیم درمانی، از این عارضه ارایه می‌دهد. عاملی که سبب سوزش مری می‌شود، اسید معده و هورمون پپسین است: «این هورمون به مخاط مری آسیب میرساند و در صورت تداوم به ضعف شدیدی در این منطقه منجر می گردد که در درازمدت ممکن است به بدخیمی منجر شود.علامت بارز این ناراحتی، سوزش سردل یا احساس درد همراه با سوزش زیر جناغ سینه است اما گاهی ریفلاکس با بیماری‌های دیگری مثل ناراحتی قلبی و تنفسی اشتباه گرفته می‌شو. برخی از بیماران با احساس درد قلبی مراجعه می‌کنند و نمی‌دانند مشکل اصلی‌شان  از معده وریفلاکس است.این ناراحتی در موارد خیلی شدید علایم اختلال تنفسی به وجود می‌آورد. برخی از افراد که مدت‌ها به عنوان بیماران مبتلا به آسم و برونشیت تحت درمان بوده‌اند، در حقیقت ریفلاکس معده داشته‌اند. اینها به احتمال زیاد پس از غذا می‌خوابیده‌اند و محتویات معده‌شان وارد مری می‌شده است و سپس از راه حلق به ریه می‌‌رسیده و مشکلات تنفسی را ایجاد می‌کرده است اما به جای مراجعه به متخصص گوارش، نزد متخصص ریه می‌رفته‌اند.معده یک شیره ای برای هضم غذا ترشح می کند که معمولا ۰.۴% تا ۰.۵% آن اسید کلریدریک می باشد وظیفه اسید کلریدریک کشتن باکتریهایی است که با تغذیه وارد معده می شوند و نیز در هضم غذا کمک می نمایند.اگر مقدار اسید کلریدریک معده زیاد گردد و یا در معده تولید مقدار زیادی جوهر شیر شود ( این اسید از تخمیر اغذیه قنددار درست می شود ) انسان یک سوزشی در حلق و مری احساس می کند که در این صورت می گویند که ترش کرده است. البته همیشه نباید ترش کردن غذا را بعلت زیادی اسید در معده دانست، چرا که ممکن است مقدار اسید معده به اندازه لازم باشد و باز معده ترش کند.●  روشهای معالجه ترش کردن معدهالف) آشامیدن آب زیاد : در نتیجه این عمل شیره معده و اسید موجود در آن رقیق می شود و اثر سوزش از بین می رود.ب) خوردن جوش شیرین :جوش شیرین ، بی کربنات سدیم است که هم بصورت گرد و هم بصورت قرص بفروش می رسد و چون در روز چند دفعه، هر دفعه یک نوک چاقو جوش شیرین را در آب و یا بصورت قرص بخورند ترشی معده از بین می رود زیرا جوش شیرین اسید کلریدریک موجود در معده را خنثی می کند و نمک و آب تولید می نماید. اغلب داروهایی که برای جلوگیری از ترش کردن غذا در معده بکار می روند دارای جوش شیرین می باشند مثلا نمک بولریش دارای جوش شیرین است و نمک روها علاوه بر چاشنیهای آلی و جوش شیرین دارای سولفات سدیم و فسفات کلسیم و کربنات منیزیم می باشد.ج) اغلب داروهای جدیدی که برای رفع ترشی معده بکار می روند دارای سیلیکات سدیم و آلومینیم و منیزیم می باشد. ممکن است برای رفع ترشی معده هیدر اکسید کلوئید آلومینیم هم بکار برد. این اجسام اسید معده را خنثی می کنند در ضمن موجب تولید اسید بیشتری در آینده نمی گردند.د) خوردن کربنات کلسیم :در داروخانه های انگلستان گرد کربنات کلسیم را بعنوان داروی رفع ترشی می فروشند. این گرد اسید معده را خنثی می کند و تولید دی کلرید کلسیم و آب و گاز دی اکسید کربن می کند.و) اکسید منیزیم :در روز یک نوک چاقو گرد اکیسد منیزیم MgO برای رفع ترشی معده تجویز شده است این ترکیب اسید معده را خنثی کرده و دی کلرید منیزیم و آب تولید می کند.هـ) آشامیدن آب آهک :ساده ترین راه برای خنثی کردن اسید معده بکار بردن محلول سود و یا پتاس سوزان است ولی از آنجایی که این دو محلول غشای مری و معده را می سوزانند از بکار بردن آن صرف نظر شده است در عوض آب آهک را که یک قلیائی ضعیف است بکار می برند در آب آهک ۹۹% آب می باشد بنابراین ، بیم آنکه ضرری برساند نیست. آب آهک ، اسید معده را خنثی کرده تولید دی کلرید کلسیم و آب می کند.داروهای ذکر شده برای رفع ترشی معده بصورت موقت ترشی معده را برطرف می کنند. ولی ممکن است بعدا موجب زیاد شدن ترشح اسید معده هم بشوند.از دراز کشیدن بعد از خوردن غذا پرهیز کنید.- بعد از خوردن غذا، در وضعیت زانو در بغل ننشینید.- حداقل ۳ ساعت قبل از خواب چیزی نخورید.ـ موقع خوابیدن زیر سر خود را ۱۰ تا ۱۲ سانتیمتر بالاتر ببرید.- موقع خوابیدن به پهلوی راست و کمی خمیده بخوابید.- تعداد دفعات وعده ی غذا را زیاد و حجم آن را کم کنید تا معده تان زیاد پُر نشود.- در طی روز زیاد دولا و راست نشوید.ـ اگر اضافه وزن دارید، وزنتان را کم کنید.ـ از پُرخوری پرهیز کنید.- باید از خوردن وعده های غذایی خیلی سنگین و چرب بپرهیزید.- سعی کنید همراه وعده های غذایی آب نخورید.ـ از خوردن غذاهای اسیدی مثل انواع گوشت،حبوبات و تخم مرغ پرهیز کنید، زیرا ترشح اسید معده را بسیار افزایش می دهند.- مصرف میوه های ترش و اسیدی مثل انواع آلو و گوجه ، غذاهای تند(ادویه دار) و نوشابه های گازدار را کاهش دهید.- موادی مثل نعنا، قهوه ، شکلات و الکل را مصرف نکنید.- اگرزخم یا التهاب معده دارید، از خوردن میوه ی خام پرهیز کنید.- لباس‌های تنگ نپوشید و کمربندتان را محکم نبندید.- اگر سیگاری هستید، سیگار کشیدن را ترک کنید. - درمان این بیماری اغلب با خوردن آنتی‌ اسیدها بهبود می‌یابد. داروهای آنتی اسید، اسید موجود در معده را خنثی می‌کنند. سعی کنید آنتی اسیدی مصرف کنید که هم «هیدروکسید منیزیم» و هم «هیدروکسید آلومینیوم» داشته باشد.اگر تغییر سبک زندگی و مصرف آنتی اسید در بهبود علائم شما کمکی نکرد، به پزشک مراجعه کنید تا داروی دیگر یا یک سری آزمایش برای شما تجویز کند. این آزمایشات شامل عکس برداری از قفسه سینه برای بررسی وجود زخم، ارزیابی وضعیت اسید داخل مری، آندوسکوپی مری و پیدا کردن باکتری مولد زخم است.● آیا بعد از درمان،امکان عود مجدد بیماری وجود دارد؟بله، متأسفانه از خصوصیات این بیماری عودهای مکرر بعد از درمان می باشد. در حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد بیماران پس از قطع دارو، دچار عود بیماری می شوند. لذا لازم است این بیماران بدون هیچ گونه نگرانی به مصرف داروهای توصیه شده توسط پزشک ادامه دهند.● عدم درمان به موقع این بیماری چه عوارضی دارد؟عدم درمان به موقع ممکن است باعث شود که این بیماران مبتلا به بیماری مری بارت شوند و متعاقب آن سرطان مری ایجاد شود، البته مصرف داروهای عنوان شده به طور کامل از ابتلا به سرطان مری پیشگیری نمی کند. نکته مهم، تشخیص به موقع بیماری می باشد که در صورت ایجاد علایم و شواهدی به سمت ابتلا به مری بارت یا سرطان مری، به موقع درمان مناسب شروع شود.● توصیه کلی شما به این بیماران کدام است؟این بیماری، یک بیماری مهم می باشد و باید زود شناخته شود و از سایر بیماری هایی که ممکن است با این بیماری تظاهرات مشترک داشته باشند، افتراق داده شود و بعد از اثبات این بیماری، فرد تحت درمان مناسب قرار گیرد. منبع/سایت پزشکان بدون مرز
کد خبر: ۹۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۲۷

اوای دنا:مديران نالايق انسانهاي مشکلمداري هستند که احساس کهتري وخودکم بيني درآنها ريشه در بحرانهاي دوران رشد دارد وچون رشد همه جانبه واستانداردي نداشته اند درنتيجه هرهري مذهب هم گشته اند يعني کمبودهاي خودرا با پوششهاي مذهبي وظاهري متدين نقاب مي زنند وچون عقده هاي سرکوفته اي داشته اند تمايل افراطي به لجبازي وسماجت مرضي دارند ودرواقع دزدان نقابداري هستند که درپوشش هاي مختلف به حقوق مردم تعدي مي نمايند. مديران نالايق محصول باندگرايي سيستمي ناکارامد مي باشند که تنها ملاک براي آنها جلب توجه ازطريق قدرت نمايي مي باشد وبه عبارتي ديگر مديران نالايق برآيند تفکرات ورفتارهاي بيماري مي باشند که براي ارضاء روح بيمار خود ديگر آزاري مي نمايند.مديران نالايق خدايي را نمي شناسند وخداي آنها مقام وميز وپست آنهاست وچون خدا را بنده نيستند مستعد همه جور فساد اخلاقي واقتصادي واجتماعي وسياسي مي باشندوامام حسين (ع) مي فرمايند: "بترس ازکسي که ازخدا نترسد".مديران نالايق با ظاهري ارزشي ارزشها را خراب مي کنند چراکه روح بيمار آنها به همه مقدسات به شکل ابزار توجه دارد واگر زمان وشرايط به اينها اجازه دهد ادعاي ملاقات با معصوم عليهم السلام هم مي نمايند تنها بدين علت که بيمارهستند ودر عالم توهم وهذيان به سر مي برند.مديران نالايق يا ازلقمه حرام رويش يافته اند ويااينکه لقمه هاي حلال ارثي وباد آورده را بخاطر هوسراني وروح پليد خود با باطل آغشته اند فلذا ازترس برملا شدن واقعيات وجوديشان ناچار به هياهو سالاري وفرافکني وبرچسب زني به اين وآن هستند. مديران نالايق بدون استثناء سابقه نارحتيهاي شديد رواني وبستري در بيمارستانهاي رواني ويا مراکز رواني را داشته اند وآنهاييکه چنين پرونده اي نداشته اند ازمعدود سايکوزهاي پارنوئياي بوده اند که خوددرماني کرده اند وبا جبراني ستيزه گرانه شخصيتي ضداجتماعي پيدا کرده اندوبعبارتي هوش نسبتا" بالاي آنها اسبابي براي پوشش نمايي آنها شده است.مديران نالايق دروغگو هستند وعده و وعيد فراوان را ابزاري براي توجيه کاستيها تصور مي نمايند فلذا براحتي وخيلي آشکار دروغ مي گويند وبردروغ خودنيز اصرار مي ورزند تنها بخاطر اينکه زمان را بخرند. مديران نالايق تمايلات افراطي به تحقير واذيت ديگران دارند چراکه خود فريب خورده اند وسابقه بهره کشي هاي زيرکانه توسط عناصري را داشته اند ودراين راستا با تحقير مخالفان ومنتقدان خود به فکر کاهش آلام روحي خود هستند ولي نتيجه عکس مي گيرند چرا که نمک به زخمهاي تاول کرده قبلي خود مي زنند وخودشان هم عذاب مي کشند. خلاصه کلام مديران نالايق بيماران جامعه ستيزي هستد که بخاطر سيستمي بيمار فرصت هياهو پيداکرده اند واعتقادي به دين وخدا وولايت ندارند ونان را به نرخ روز مي خورند گاهي باشکل اصلاح طلبي وگاهي با نقاب اصول گرايي وگاهي هم با سوء استفاده ازاحساسات عوامفريبانه ولي تنها يک هدف دارند وآن هم جاه طلبي وقدرت است چراکه بدون قدرت هويتي نمي توانند داشته باشند. منبع/الف
کد خبر: ۸۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۰۷

اوای دنا:از قدیم الایام که تلفن همراه وارد ایران شد همواره یک مسئله ذهن دارندگان آنها را درگیر خودش کرده بود. فکر کنم در بقیه جهان هم این ترس وجود داشته باشد که اگر گوشی‌مان خیس شد چه کار باید بکنیم؟ بهترین راه این است که نگذاریم موبایل‌مان خیس بشود! اما چه کسی می‌تواند مطمئن باشد هیچ‌وقت هیچ اتفاقی نمی‌افتد؟ گوشی از دستش نمی‌افتد یا زیر باران موبایلش خیس نمی‌شود؟به جای توصیه‌های مهندسان فامیل ( از دیروز همه مهندس شدند و شما خبر ندارید ) و راهکارهای بعضا اشتباهشان، 5 راهکار برای شما جمع‌آوری کردیم که می‌تواند سریعا رطوبت تلفن همراه شما را از بین ببرد و شما را نجات دهد.قدم های اولA ) در اولین قدم گوشی را خاموش و باتری گوشی را خارج کنید. اگر هم خشک خشک نشده است اصلا توی گوشی نیاندازید چون ممکن است اتصالی کند. احتمالا سوختن باتری زیاد است پس اگر گوشی بعد از خشک کردن کار نکرد در وهله اول فکر نکنید گوشی سوخته است!B ) سیم کارت را هم در بیاورید. خیلی سریع این کار را انجام بدهید چون سیم کارت هم خیلی حساس است و اگر در معرض آب بماند سریع می‌سوزد. خسارتش سنگین نیست اما از وقت و کار و زندگی می‌اندازد حسابی.C ) از سشوار استفاده نکنید. سشوار اولین راهی است که پیشنهاد می‌دهند اما سشوار باد داغی می‌زند که خودش هم می‌تواند باعث خرابی بشود. اگر سشوار شما برای گرمایش درجه‌بندی دارد از درجه گرمای کم می‌توانید استفاده کنید. هر چند توصیه می‌کنیم از راه‌هایی که در ادامه ذکر می‌شود استفاده کنید.و حالا 5 ابزار بسیار مفید برای خشک کردن گوشی تلفن همراه :یک – برنج نپختهمادر شما دانشمند بزرگی است. او تجربیات بسیار زیادی در زندگی دارد و روزانه از تعداد زیادی از آنها استفاده می‌کند. برای مثال در آشپزی از خاصیت نم‌گیری برنج استفاده می‌کند تا پلویی خوش طعم برای شما تهیه کند.این ویدیو نشان می‌دهد که شما می‌توانید با یک کاسه برنج خام و قرار دادن گوشی در میان آنها نجات پیدا کنید.دو – سیلیکا ژلبرنج خوب است اما یک جور گرد و غبار خاص دارد که حتما متوجه آن شدید. اگر یک کیسه بزرگ برنج را خالی کنید بهتر متوجه می‌شوید. برای همین است که برنج را می‌شورند قبل از هر کاری. همین مسئله شاید موجب بشود که شما از استفاده از برنج خام واهمه داشته باشید.سیلیکا می‌تواند درمان این ترس شما باشد. سیلیکا همان ماده‌ای که به عنوان سیلیکا ژل معمولا در بسته‌های دستگاه‌های الکترونیکی و لباسهای تازه خریده قرار می‌دهند. فقط یادتان باشد که سیلیکا ژل کمی سرعت پایینی در جذب رطوبت دارد برای همین باید سریعا دست به کار شوید و وقت را هدر ندهید.سه – جاروبرقیاگر در منزل هستید به جای گشتن دنبال سشوار به دنبال جاروبرقی بگردید! در این مقاله می‌خوانیم که با 20 دقیقه جارو کردن قسمتهای خیس شده می‌توان رطوبت قسمتهای داخلی گوشی را کاملا از بین برد و بعد از 30 دقیقه بدون هیچ مشکلی دوباره از گوشی استفاده کرد.این روش سریعترین و موثرترین روشی است که می‌توانید برای خشک کردن کامل اجزای داخلی موبایل استفاده کرد.چهار – آب خالصاگر دیدید یک نفر گوشیش را درون آب انداخت فکر نکنید دیوانه است! این راه درمان برای افتاده در آب نمک است. مخصوصا خانم‌های خانه‌دار زیاد پیش می‌آید که تلفن همراهشان داخل آب نمک بیافتد. نمک حالت خورندگی بالایی برای قطعات الکترونیکی دارد. اول از همه اگر خیلی خیس شده و دیگر یک ذره خیس شدن بیشتر برایش فرقی نمی‌کند آن را داخل آب تمیز بیاندازید و کمی حرکت بدهید که نمک خارج شود. بعد با روشهایی که گفته شد آن را تمیز کنید.پنج – یخچالاگر فکر کردید که راه‌های عجیب و غریب ما تمام شده است اشتباه کردید. این یکی از همه عجیب‌تر است چون معمولا فکر می‌کنیم که باید با گرما رطوبت را از بین برد.AdvancedTelecom می‌گوید استفاده از یخچال یک راه عالی نجات گوشی خیس شده است. برای استفاده از این راه گوشی را داخل فریزر نگذارید. دلیلش این است که معمولا گوشیهای ما از صفحه نمایش LCD استفاده می‌کنند. ال سی دی مخفف Liquid crystal display است. مشخص است که اگر یک مایه را در فریزر بگذاریم یخ می‌زند و تغییرات حالت می‌دهد :)گوشی را در قسمتهای میانی یخچال قرار بدهید و بعد از نیم ساعت در بیاورید. 10 دقیقه صبر کنید و دوباره این روند را طی کنید تا به جایی برسد که مطمئن شوید گوشی خشک خشک شده است.تمامی راه‌هایی که در این مقاله ذکر می‌شود از منابع مختلف موجود در اینترنت ( + و + و + و + ) جمع‌آوری شده است. هیچکدام از این راه‌ها را خودم تست نکردم چون خودم هیچوقت گوشیم خیس نشده است. لطفا با احتیاط عمل کنید چون مسئولیتش گردن خودتان خواهد بود!سالانه حدود 880 هزار انگلیسی به خاطر افتادن موبایل در آب اعصابشان را خرد می‌کنند. اگر برای شما این اتفاق افتاد خونسردی خود را حفظ کنید و با آرامش‌ راه‌های بالا را تست کنید. بعد هم نتیجه را همین‌جا بیان کنید تا دیگران هم استفاده کنند. این جوری از این به بعد خیس شدن گوشی به معنای سوختنش نخواهد بود.منبع:وبلاگ یک فتحی
کد خبر: ۶۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۲۸

اوای دنا:بالاخره پس از کش و قوس های طولانی طرح سئوال از رئیس جمهور در مجلس شورای اسلامی اعلام وصول شد . طرح سئوال از رئیس جمهور ماهها بهانه ای بود دست برخی از نمایندگان مجلس که هر جا با دولت به مشکل بر می خوردند روی آن مانور می دادند که حتی در این مسیر منجر به  شوی خنده دار یکی از نمایندگان مدعی و از طراحان اصلی سئوال از رئیس جمهور قرار گرفت که از نمایندگی مجلس مثلا استعفا داد! همان نماینده ای که به خاطر قرار نگرفتن در لیست جبهه متحد اصولگرایان سرو دست می شکند و بعید هم نیست برای راهیابی به مجلسی که می خواست از آن استعفا دهد باهرگروهی اعتلاف کند!بنده به عنوان یک شهروند کاری به این ندارم که این کار حق مجلس هست یا نیست که اگر به آن بپردازیم باید خیلی از حق های مردم که توسط برخی از نمایندگان همین مجلس پایمال شده است مورد سئوال قرارگیرد.قصد از نوشتن این وجیزه زمان نشناسی مجلسی ها در اعلام وصول طرح سئوال از رئیس جمهور است چرا که به هر حال حتما رئیس جمهور محترم بر ایرادات و سئوالاتی که مجلس از وی کرده جواب هایی دارد.پس دلیل انتقاد؟امروزه دشمن دیرینه این آب وخاک طوماری از تحریم ها را علیه ما اعمال می کند کشورهای اروپایی که بعضا هر کدام به اندازه یک استان کشوراسلامی و پهناور ایران نمی شوند برای خرید نفت از ما ناز می کنند و یکی یکی از کشورهای عربی ماهیت شکم پروری و نمک نشناسی و دین ستیزی خود را به نمایش می گذارند کشور دوست و همراه ما سوریه مورد هجوم همه جانبه رسانه ها و سران کشورهای دوست و همراه رژیم اشغالگر صهیونیستی قرار گرفته است و با سقوط سران خود باخته و مستبد چند کشور عربی ، مردمان مسلمان و انقلابی همین کشورها چشم امیدشان به ایران اسلامی است و دیپلماسی خارجی کشورو دولتمردان نظام اسلامی نیاز به آرامش و حمایت همه جانبه همین مجلس برای مدیرت اتفاقات پیش رو دارند و زمانی که مجلس بایستی با قاطعیت هرچه بیشتر دوشا دوش دولت در مقابل عربده کشی های غربی ها بایستند حالا می آیند طرح سئوال از رئیس جمهور را اعلام وصول می کنند!مجلسی که حتی حرمت هفته وحدت را هم لا اقل در حد یک شعار نگه نمی دارد درایام شکوهمند فجر انقلاب پایه را بر مودت و دوستی نمی گذاردو به فاصله چند روز از صحبتهای تاریخی و محکم و کم نظیر حضرت آقا که حقیقتا دوستداران نظام اسلامی را قوت قلب به معنای واقعی بخشید و حتی مردم کوچه و بازار هم با تاریخی و کم سابقه خواندن صحبتهای ولی امر مسلمین آن را تحسین و خویشتن را برای جانسپاری در صورت اشاره حضرت ایشان آماده می کنند تعجب می کنم چطور مجلس پیام مهم خطبه های جمعه را دریافت نکرده است!همانطور که قبلا اشاره شد بنده مخالف طرح سوال نیستم و شاید برخی از آنها سئوال خود بنده هم باشد ولی تقویم این اجازه را نمی دهد .نمایندگان محترم یک ماه به رئیس جمهور فرصت داده اند پاسخ خود را ارسال کند یعنی زمانی که بحث داغ انتخابات مجلس نهم و اعلام نظر شورای محترم نگهبان و ... به راستی آیا مجلس به مردم حق می دهد این سئوال را داشته باشد که چرا تاکنون و قبل از انتخابات طرح سئوال اعلام وصول نشد تا مردم جواب رئیس جمهور را هم بشنوند؟! به راستی چه برنامه ای پشت این زمانبندی ناصحیح وجود دارد؟!پی نوشت: جالب اینکه اعلام وصول در مجلس با ریاست باهنر انجام می گیرد و برخلاف تمام دستورهای سابق که عمدتا توسط محبی نیا خوانده می شد توسط رضایی خوانده می شود کسانی که اندک شناختی از افراد یاد شده داشته باشند منظور بنده را می فهمند! منبع:وبلاگ روزنامه نگار مستقل
کد خبر: ۴۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۲۲

اوای دنا-عمار بیدار:اقای نماینده ،قرارمان اين نبود. قرار بود مزه عدالت به مردم چشانده شود، مسولینی از جنس مردم انتخاب شوند ، بچه های حزب الهی ،حامیان ولایت و رهبری،یادگاران دفاع مقدس از حاشیه به بطن بیایند. بساط معامله و منافع شخصی و ويژه خواري برچيده شود. [مي‌گفت پشت ميدان مين زمينگير شده بوديم. چند پاكباخته راه افتادند به سمت ميدان تا معبر باز كنند. هنوز چند قدمي نرفته، يكيشان برگشت. فكر كرديم ترسيده، ولي نه، ترسي در كار نبود. مي خواست پوتينش را كه تازه از تداركات گرفته بود به همرزمش بدهد. گفت: بيت الماله حيفه كه در انفجار مين از بين بره. داد و رفت، پابرهنه.] جناب آقای نماینده قرارمان اين نبود. قرار بود مزة عدالت به مردم چشانده شود،قرار بود در حاکمیت شما ، بچه های حزب الهی ،حامیان ولایت و رهبری،یادگاران دفاع مقدس از حاشیه به بطن بیایند. بساط معامله و منافع شخصی و ويژه خواري برچيده شود، پيوند نامبارك قدرت وثروت بگسلد و بيت‌المال از حيف و ميل به دور بماند. منابع برابر نیازها ،و منافع در جهت عموم خرج گردند. اقای نماینده چرا فراموش کردی بسیاری از هواداران شما فقط بخاطر اینکه شما منتسب به خانواده معظم شهید و از یادگاران هشت سال دفاع مقدس بودی به تو رای  دادند،بخاطراینکه بر حریف بخاطر عدم رعایت شایسته سالاری می تاختی  رای دادند، سوال من اینست که در عزل و نصبهای بی شمارتان، کدام مسول را بخاطرمنتسب بودن  به خانواده شهید، انتصاب نمودی؟کدام یادگار هشت سال دفاع مقدس را به صرف سوابق جبهه و جنگ در مسولیتهای اداری گماشتی؟ آقای نماینده در شهرستان ما سه طیف سیاسی فعالیت می نمودند که از قضا! طیف معروف به حزب الله از شما حمایت می کردند پس چرا از تشکیلاتی که سالهای سال شما را همراهی کردند تبری جستی ؟ایا این مصداق نمک خوردن و نمک دان شکستن نبود؟؟ چرا بسیاری از مسولین خود را بعد از معاملات سیاسی و فارغ ازنوع فکر و گرایش آنها انتخاب نمودی؟ چرا بچه های حزب الهی را یکی پس از دیگری از صحنه خارج ودربسیاری ازموارد مخالفین فکری و افراد دارای زاویه با افکار حزب الهی ها را جایگزین آنها نمودید؟ شنیده ایم یکی از مسولین شما دریکی از بخش های کهگیلویه در جمع دوستان قدیمی خود با افتخار اعلام نموده خوشبختانه توانستم همه نیروهای فکری طیف حزب الله را از آقای نماینده جدا کنم !این سخن چه معنایی دارد؟با کدام هزینه این کار صورت گرفت و با چه اندیشه ای عملی شد؟وبا کدام ضمانت اجرایی و پشتیبانی محقق شد؟ مگر جرم این بچه ها چه بوده جز اینکه سالهای سال از شما و تشکیلات حزب الله و ارزشها دفاع نمودند؟ اقای نماینده ایا می دانید سوء تدبير، ضعف مديريت و سوء استفاده ها كار را به جايي رسانده كه اكنون از همكلامي با مردم، سختمان ميشود؛ مردمي كه به ما مدعيان اصولگرايي و حزب الهی اميد بسته بودند توقع داشتند كه دردوران نمایندگی شما ،ركورد فامیل گرایی و  سوءاستفادهای اداری به حداقل برسد.توقع داشتند بهترینها بر مردم خدمت کنند.توقع داشتندباب معامله و سفارش و توصیه در امورات روزمره، به حداقل برسد. چراكه از چراي نهفته در نگاه پرسشگرشان احساس شرمندگي مي‌كنيم و پاسخ درخوري نداريم كه تقديمشان كنيم. برادران من! چرا متدینین و چهرهای خوشنام حزب الله که تا کنون در همه عرصه ها امتحان خود را بدرستی پس داده اند باید پاسخگوی عملکرد نادرست بعضی از مدیران شما باشند ؟چرا نیروهای حزب الهی باید تاوان بداخلاقی های سیاسی و اجتماعی بعضی ها را پس بدهند ؟بارهای بار این جمله را شنیدیم که ای داد و بیداد از دست حزب الهی ها(یا به تعبیر خودمان حزبی ها) در حالی که نگرانی اون دسته از معترضین به افرادی بود که بواسطه معاملات سیاسی فقط بر کرسی بچه های حزب الهی نشسته بودند و نه در جایکاه فکری و عملی آنها! آقای نماینده ،مردم از تشکیلات حزب الله برادری ، و حسن خلق و حسن شهرت را انتظار داشتند ! آقای نماینده آیا فراموش کردی که بعد از انتخابات سوم تیر 1384 فرمودی خط سومیها جای خط اولیها را گرفتند پس چرا در دوران نمایندگی شما در بسیاری از مناطق و از جمله در لنده و چرام و .....خط اولیها را از صحنه اخراج و حتی قائل به صحبت کردن با آنها هم نیستی ودر جایی که عده ای از دوستان شما درخواست نمودند تا با آنها مجددا ارتباط برقرار نمایی گفتی نه ، نمایندگی مجلس شانی دارد؟ دوست عزیز، من شنیده ام که در روز رحلت نبی مکرم اسلام جمعی .... بدلیل رد صلاحیت آقای موحد جنگ شادی برپا نمودند لطفا بفرمایید در این خصوص و بعنوان یک طلبه نظرتان چیست و چرا محکوم نفرمودید؟ ایا اگر رقیب ما دست به این اقدام می زد همین طور سکوت می کردیم و به راحتی از کنار قضیه می گذشتیم؟ آقای نماینده ، لطفا به این سوالات ما جواب دهید و نفرمایید نماینده مجلس شانی دارد و نمی تواند پاسخگو باشد(ما هم معتقد به شان نمایندهایی چون مدرس و چمران و.........هستیم) زیرا  پاسخگويي در حکومت علي(ع) از جايگاه و اهميت بالايي برخوردار بود. اولين نوع اين پاسخگويي، پاسخگويي حاکمان به مردم بود. او استانداران خود را موظف مي‌کرد که به مردم پاسخگو باشند و حتي گمانهاي منفي آنان را از طريق پاسخگويي شفاف از بين ببرند. خود نيز، به طور مستقيم به همه پاسخگو بود و در اين راه درشتيهاي آنان را نيز تحمل مي‌کرد. امیدوارم از ما به دل نگیری اما اگر نقدها و سوالات ما درست بوددر جهت اصلاح آنها اقدام فرماییدو...
کد خبر: ۴۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۰۷

اوای دنا-صالح چاروسا: جلوی کژِ ونادرستی وبداخلاقی باید ایستاد .چه به نفع ما باشد وچه به ضررما .ممکن است مدتی طول بکشد تا درستی از نادرستی وکژی ثابت شود و کژی کیست وچیست ؟ولی در هرحال امروزه شاهد کژیها وبداخلاقیهای هستیم که اگر امروز به نفع شما باشدشاید فردا به ضررتان؟ چرا در سالگرد ارتحال نبی مکرم اسلام خوشحالی ،شادی ،پایکوبی،پخش شیرینی ! مگر یادمان رفت که ایشان فرستاده و آخرین رسولش بود. ((فاعتبرو یا اولی الابصار )) باید بدانیم که دنیا دار مکافات است  و این شعر را زمزمه کنیم از مکافات عمل غافل مشو       گندم از گندم بروید جو زجوبه طوری که در برخورد باهر سختی و جستجو در اعمال گذشته ی خود پرداخته و ریشه ی مشکلات راپیداکنیم و با پرخاش با دوستان ویاران  خود صحبت نکنیم ببینیم دلیل دفع حداکثری وجذب حداقلی چیست ؟ پس وقتی قرار است رقابتی در کار باشد چرا همدیگر را تخریب کنیم ؟ چرا اگر مسئولی  به شما رای نداد اورا نمک نشناس قلمداد کنیم ؟ چرا از سربلندی واقتدار دیگران بهراسیم ؟ جالب این است که  اکثر نامزدها در رد صلاحیت جناب موحد اظهار نگرانی کردند اما شما چرا موضعگیریهای تند  گرفته ای ؟ بسی باید تامل کرد در این اعمال ورفتار خود  .ما بودیم که تا دیروز سنگ طرفداری وحمایت از عملکردهای جناب موحد را به سینه میزدیم.پس چه خوب بود که در رد صلاحیت ایشان حدا قل سکوت میکردیم و واکنشی نشان نمیدادیم وبا این توصیف در آستانه ی انتخابات مجلس وبرای پیشی گرفتن از رقیب چه ترفندی کار آمدتر از پخش شب نامه وپخش نقل وشیرینی وشادی وشلیک گلوله به آسمان و..... این جهان کوه است و فعل ما ندا               سوی ما اید نداها را صدا
کد خبر: ۳۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۱/۰۵

اوای دنا-سید عمادالدین هاشمی : نقد نماينده حق مردم است و نقادي مردم وظيفه نماينده نيست. نماينده ای که مي گويد: مسئوليني كه من به كارگرفته ام به من خيانت كردندو به من راي نمي دهند.اين يك مساله دومجهولي نيست كه ،از تفسير آن عاجز باشيم. اين نشانه عدم شناخت نماينده از وظايف خود مي باشد. و نشانه عدم آگاهي از اينكه ،مديران و مديريت استان ارث پدري نيست . انتخابات اين سالها : استان ما به دليل جهش يافتگي سياسي ،نسبت به ساير استانها در مرتبه بالاتري قراردارد و به همين دليل وجود معادلات سياسي در استان ما نشانه ايجاد وضعيت سياسي مشابه در سطح كشور در زمان اينده است. اگر مقايسه كنيد دوره هاي مختلف نمايندگي در استان را ، متوجه اين حقيقت مي شويد . اين بار تغييرات فاحشي در حال وقوع در استان مي باشد . ضعف نمايندگي در اين دوره و عدم آگاهي سياسي و اجتماعي نماينده منطقه اي كهگيلويه و بهمئي ،سبب ايجاد گاف هايي براي استان شده است كه تقريبا جبران ناپذيراست.نماينده بايد در برخورد هاي روزمره جانب احتياط را حفظ كند و در نظر بگيرد كه شناسه عبور ساير هموطنان از استان مي باشد. رمز ورود به هر استاني با نماينده شروع مي شود. پس نماينده بايد قالب محبوبي باشد از شجاعت ، علم ،آگاهي و شناخت. نماينده اي كه نتواند ساده ترين وظيف روزمره را به خوبي انجام دهد و شناختي نسبت به تكنولوژي حول و حوش خود نداشته باشد و تشخيص شهر از استان برايش سخت باشد قطعا بايد سبب محبوبيت رسانه ها براي ايجاد گاف هاي جديد باشد. نقد نماينده حق مردم است و نقادي مردم وظيفه نماينده نيست. نماينده ای که مي گويد: مسئوليني كه من به كارگرفته ام به من خيانت كردندو به من راي نمي دهند.اين يك مساله دومجهولي نيست كه ،از تفسير آن عاجز باشيم. اين نشانه عدم شناخت نماينده از وظايف خود مي باشد. و نشانه عدم آگاهي از اينكه ،مديران و مديريت استان ارث پدري نيست كه نماينده برچسب خودماني برآنها بچسباند و ديدگاه شخصي به كرسي مديريت و منابع صادر كند.وجود خندق هاي آگاهي و فقدان اطلاعات علمي و محيطي در نماينده كهگيلويه ، سبب ريزش ها و رويش ها براي كساني شده كه هرگز بر كرسي سياست نبوده اند و دل خوش اندبه: "من آنم كه رستم هنر مي نمود "‌ وجود ضعف نماينده سبب برگشت مردم به واقعيت است و منجر به پيداكردن شخص واقعي توسط مردم براي سكانداري منطقه اي است. شخصي كه با اقتدار تمام تاريكي هاي سياسي را پيموده و راههاي توسعه منطقه اي را شخص به شخص دنبال مي كند و يك تنه اداره كاري است كه صدها نفر از اين منطقه محروم را در جاهايي به كارگمارده است كه باور كردني نيست. پيمانكاراني را رشد داده كه هركدام در نقطه اي از كشور به آباداني و كار مشغولند. بيگناهاني را از زندانها رها كرد كه هركدام ، به باور جديدي از زندگي رسيده اند و باور كرده اند كه زندگي آنگونه كه فكر مي كردند ، نامرد نيست. گناهكاراني را از گناه نجات داد و آنهارادر مسير زندگي قرارداد كه درحال حاضر به كار مشغول و دست از گذشته بد خود كشيده اند. و قطعا افراد نابابي هم ازاين خوان حاتم طايي وار،ميوه نجات، پست و مقام تناول كرده اند،نمك خورده و نمكدان شكسته اند .ولي محبوبيت موحد انكار نشده ،و دليل آن هم پيوستن فوج فوج مردم شهرستان به اين واقعيت شناخته شده است.
کد خبر: ۳۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۰/۲۸

اوای دنا-امیدوار تابش :فرهنگ عامیانه بخشی از فرهنگ توده مردم است که تخیل ، احساس ، آرزو و اندیشه ها ی گوناگون را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده و دگرگونی معیارهای زیبا شناسی و اخلاقی هر دوره از زندگی یک قوم را آشکار می کند . علاقه روستائیان به حفظ سنت ها و اقتضای شیوه ی زندگی آنها با طبیعت باعث افزایش تخیل آنهاست . فرهنگ عامیانه و فولکلور مجموعه ای از دانش ها و باورها و رفتارها گروهی است که با موازین علمی و منطقی جامعه انطباق ندارد و اجرای آنها برحسب عادت ، تقلید و همچشمی و سرگرمی است . این دانشی ها عبارتند از آداب و رسوم ، تولد ، مرگ ، ازدواج ، و نحوه زندگی ، کشاورزی ، جشن ها ، پیشگوئی ها ، خرافات ، طبایت ها ، بازی ها ، آوازها ، قصه ها ، و سایر آداب و اعتقادات که بیانگر چگونگی تفکر و نحوه ی زندگی مردم در طول اعصار مختلف است . مردم شهر لنده هم دارای اداب و سنن خاصی بوده که تصمیم گرفته ام گوشه ای از آنها را جمع آوری و در قالب کتابچه ای تهیه که اولین بخش آن را با توجه به زیباییهای آنها و نیم نگاهی به خاطرات بزرگترها تقدیم به همه هموطنان و لر زبانان میکنم :كم باراني :درشهرلنده قبلاًرسم براين بود كه وقتي سالي كم باران بود عده اي ازمردم جمع مي شدندواين شعرها را مي خواندند :يالا يالاباروني(1) سيِمُسّوون ،سيِمُسّوون اورّ بيا وآسمون (2)،سرِگاه هونِ رئيس ياخدابارون ِبريسِ(3) ،ّيه مُس ِجهي داشتُم ّسرِِ تِلي كاشتُم يا خدابزن بارون سي  ِدلِ عيال دارون(4) ،ّمشكِ وملارّ اُوبُ كاي فتح لانّ خُوبُو(5)،ايمانيم هفت  ِبرارون اوّميِم ّودينِ بارون (6)وجلو خانه ها جمع مي شدند واين اشعار رامي خواندند تا صاحب خانه هابه آنها مقداري آرد مي دادندواين افراد سروروي خود را مي پوشيدند تا شناخته نشوند زيرا رسم براين بود كه به حالت ناشناس بيايند .بعداًدرخانه اي جمع مي شدند واين آردها براي خميركردندآاماده ميكردند وقتي كه آنها را خمير ميكردند وسنگ ريزه درآن خمير قرارمي دادند وخميررا پهن ميكردند كه به آن گرده(1) مي گفتند وآن رازيرخاكستر آتش قرارمي دادند هروقت گرده پخته مي شد آن رااززيرخاكستر بيرون مي آوردند وبين افراد تقسيم مي كردند درسهميه هركس سنگ ريزه بود همه گروه اورا مي گرفتند وبه طرف قنات يا استخر وياجويبارورودخانه مي بردند تا كسي ضمانت اورا ازيك روز تا يك هفته برعهده مي گرفت اگردراين مدت باران مي باريد ديگر ارافتادن در آب معاف مي شد ولي اگر باران نمي باريد اورا به آب مي انداختند ولي از جاييكه اعتقاد مردم خوب بود قبل اتمام موعد معين باران شروع به باريدن ميكرد .1-اي خداوند ،اي خداوند تورحمي به حال بندگانت كن وباران رحمتت راببار .2-اي امامزاده سيد محمد حسين ،سيد محمد حسين ما ازتو مي خوهيم كه توازخدابخواهي تا ابرها رابراي بارندگي در آسمان بياورد .              3-سرگاوخانه رئيس  وبزرگ اين محل مي باشد بصورت گروگان است خدايا توبخاطر رهاي اين سرگاو باران رحمت راازآسمان ببار. -خدايا يك مشت جوداشتم وآنها راسرتپه بلندي كاشتم براي فرزندانم وجايي كاشتم كه امكان آبياري دستي آنها را نيست خدايا تو براي مردم كه عيا ل وروزي خورا ن تو هستند شروع به باريدن بار ان كن .5-مشك وملار را چون قايد فتح اله ديشب تا به سحر دعا براي بارندگي ميكرد وآنچنان ايشان گرم خواب شدن وباران باريده تا مشك وملار راآب برده وقايد فتح اله ازخواب بيدار نشده است.6-ماهفت برادران اي خدا بسوي توآمديم ودست دعا به درگاهت درازمي كنيم وازشما مي خواهيم باران رحمتت را بسوي ما بندگانت ببار .1-گرده :خمير را بصورت نا ن كيكي پهن مي كنند ودرزيرخاكستري كه بالاي آن آتش باشد قرارمي دهند ملار:وسيله بود كه ازسه تا چوب يك متر ونيم به هم بسته مي شدند ومشك حاوي ماست را به آن مي بستند وماست را به دوغ وكره تيديل ميكردند.اگرزماني باران مي زد ودرهنگام كسي فوت مي كرد وبعد از فوت آن شخص دچار بي باراني مي شدند مي رفتند مقداري ازگل قبرفرد مرده را مي آوردند ودرآب مي ريختند تا باران ببارد چون معتقد بودند ميت اين مرده باران رابرده وخاك قبرش همراه آب وارددريا مي شود ودريا بخار مي شود وابردرست مي شود دوباره باران مي بارد كه وقتي اينكار را مي كردندباران هم شروع به باراندگي مي كرد واگرباران زياد مي زد عروسك درست مي كردند وبه آب روان مي انداختند تابارندگي تمام شود .تمام شدن ماه صفر  ورسیدن ماه ربیع الاول : قبلاًدرشهر لنده وقتي ماه صفر تمام مي شد دسته چوب برميداشتند وآنهارا آتش مي زدند وقتي وارد خانه مي شدندمي گفتند مولي به تو وبيرون مي رفتند مي گفتند صّفّرّك به در .چون اعتقاد داشتند كه پيامبرقرموده:هروقت ماه صفرتمام شده ياييد ازمن مژدگاني بگيريد .معتقد بودند كه هزار بلا درسال وجوددارد كه يكي ازاين بلاها دريازده ماه سال است ونصدونودونه بلاي ديگر درماه صفر مي باشد به همين خاطر وقتي وارد خانه مي شدند يعني مي گفتند ماه مولي يعني ربيع الاول  وارد شو ووقتي بيرون مي رفتند مي گفتند ماه صفر كه پرازبلا هستي بيرون برو .       شيروره : ازرسومات ديگر دراين شهر قبلاًاين بود كه دوهمسايه كه دامدار بودن وقتي دامهاي آنان شروع زاييد ن وزمان شيردهي شروع مي شد .مثلاًدوهمسايه به نامهاي زهراوآسيه  باهم شيروره ميكردند يعني زهرا به مدت يك ماه شروع به دادن شير به آسيه  ميكرد وهروقت شير رامي دادزهرا با نكار(1) آن شيرهارا اندازه مي كرد ودرپايان ماه كه  نوبت آسيه  مي شد كه زهرا كه شير بدهكار آسيه بودبايد  شيرهاي بدهكاري خودرا تحويل آسيه  دهد زهرا هرقت شير مي بردوبه آسيه مي داد با نكارهاي كه قبلا آسيه ًطلبكار بوده اندازه ميگرفت وبه آسيه مي دادوآسيه هرنكار كه درعوض آن شير ميگرفت آن را مي شكست تاتمام نكارهاي طلبكاري خود را ميگرفت زهرا دوباره شير مي دادوبراي خودش كه طلبكار مي شد با نكار اندازه ميگرفت تاده الي پانزده روز دوباره شير را تحويل زهرا مي داد وبه تعداد نكارها شير ميگرفت وتا پايان زمان شيردهي گوسفندان اين رسم معامله  بين زهراو آسيه ادامه داشت .مي گفتند نكاردون پسين ازنكاردون صبح كوتاهتراست 1-نكار:چوبي بود به اين شكل y كه واحد وپيمانه اندازگيري در شير وره بود شيروره :يعني معامله شير بين دودامدار براي استفاده بيشتر از محصولات لبني  پسين :بعدازظهريا عصري               دون :قسمت يانصف روز الف:يعني نكار قسمت عصرچون گوسفندهارا صبح دوشيدن ازنكار قسمت صبح كوهتاتراست .ازدواج : قبلاًهركس دختر هركس رابراي ازدواج باپسرش مي خواست اصلاًپسر ودختر حق اظهارنظر نداشتند وانتخاب با پدران، دختر وپسر بوده كه يابصورت ناف برون بوده كه دراين روش وقتي دختري به دنيا مي آمد پدر پسر ويا مادر پسر هنگاميكه ناف آن طفل دختر را مي بريدند مي گفتند كه اين دختر مال پسر ماست وقتي اين دختر بزرگ مي شد بعنوان نامزد اين پسر بوده فقط اينكه اگر اختلافي بين خانواده ها بوجود می آمد  تا اين ازدواج به هم بخوردي .طريق ديگر اين  بوده كه پدرپسرازپدردختر،دخترش رابراي پسرش  خواستگاري مي كردومي گفت مثلاًنام پدردخترهوشنگ بودمي گفت آقاي  هوشنگ مي خواهم اگر قسمت خداباشد پسرم رابه فرزندي قبولي كني تابعنوان پسري ازپسرانت باشد ودركارها به ياريت بشتابد  وپدردختر بصورت آني جواب نمي دادومي آمد با اهل خانه زن وپسرانش مشورت ميكرد بعداًازدائي تاعموعمه خاله وپسرخاله با همه صحبت مي كرد ونظر خواهي مي شد وقتي همه جواب مثبت مي دادند جواب را خانواده  پسر مي دادواززماني كه جواب به آنها داد تازمان وروز وحتي فقط شب عروسي ،عروس وداماد ازنزديك باهمديگر ارتباط داشتندوالي رسم نبود تاقبل از عروسي با همديگر ارتباط داشته باشند واگرداماد به خانه نامزدش مي رفت نامزد يادرخانه پنهان مي شد ويااز خانه به خانه يكي ازبستگانش مي رفت .وهنگام برگزاري مراسم عروسي  داماد نزد اقوامان مي رفت ويوزي مي گرفت.يوزي: مقدار كمك مالي ياجنسي بوده كه به داماد مي دادند .قواي هالو :يعني درآن زمان رسم بوده كه گاو،اسب ،بزوگوسفند،قاطر،ويا فرش ويا تفنگ بعنوان قوا يه دائي دختر مي دادند ومي گفتند قوا،بهاء دارد بايد دائي دختر دربرابراين قوا وسيله يا وسايلي يه خواهرزاده خود اهداءمي كردي .وبايد داماد دراختيار خانه پدرزن بودي براي كارهاي خانگي مثل ساختن خانه شخم زدن كشاوزي وغير ه كمكشان مي كرد بطوري كه چون داماد زياد كارمي كرد مي گفتند اگر خرنداري داماد بگير. ولي خانه پدر زن آنقدر داماد رادوست مي داشتند كه هرچه مي خوردند يا داشتند بخورند سهميه داما دويژه بوده .وبه داماد مي گفتند برو «خّسي تّپّنّك بخور» :خّسي يعني :مادرزن  ،يعني برو آنچه را مادرزنت برايت برداشته وپنهان كرده برو وآن رابخور .وقتي پدر دختر بله را مي گفت پدر داماد زُون گِشون مي داد :يعني گاوي ياگوسفندي ياپول بعنوان زبان گشاده به دختر مي دادند ومادر دختر بعد ازكدخدايي :يعني اقوامان داماد مي آمدند مهريه وحق شيركه به آن شير بها مي گويند، مشخص مي كردند شروع به خريدن وسايل مرسوم آن زمان براي دخترش ميكرد ومقداري جوراب دستمال وروسري وپيراهن مي خريدند وهروقت دختر به خانه داماد مي بردند تحت عنوان رسه يعني هديه به اقوامان دختروداماد مي دادند .وروزي كه عروس را مي خواستن ببرند آرايشگر محلي مي آوردند وعروس را به رسم رايج كه آن زمان مرسوم مي كرد وبه رسم آن زمان آراسته مي شد وشبي كه دختر ازخانه پدر مي خواستند به خانه شوهر ببرند پسرعموي دختركه  نابالغ بود وچون مي گفتند محرم بوددرخانه پدردختر آرايش مي كردند ودامادرا هم آرايشگر مرد به حمام مي برد واورا حمام است  با پارچه اي كه درآن چند سكه پول وچند حبه قند مي گذاشتندوبه  كمردختر مي بست ومي گفتند اين كار به سبب مباركي مي باشد يعني دختر براي انجام وظايف درخانه جديد وبراي مقابله با مشكلات كمربسته وآماده مي باشد وقند يعني مزه زندگي مشتركي  چون قند شيرين باشد وعلت بستن به كمر توسط پسرعمو يعني پسرعمو مي گويد درزندگي ومشكلات آن چون كوه پشت سرت هستم وتا مراداري جاي هيچ نگراني برايت نيست  .وقتي عروس راازخانه پدر بسوي خانه شوهر ومي  آوردند تا به درخانه شوهر مي رسيد مي گفتند دم هونه گِرونيش چِنِ :يعني هديه مي خواهيم تاعروس وارد خانه شود كه پدرشوهرقول هديه ياپولي نقدي مي دادوعروس راوارد خانه مي كردند وهنگام ورود گوسفندي را مي كشتند بعنوا ن خونروش يعني باريختن  اين خون  قضا وبلاي براي زن شوهر اتفاق نيفتد.وازروزاول زندگي تا يك هفته غذاي عروس وداماد برعهده خانه عروس بوده بعد يك هفته دختر را به خانه پدرش مي بردند كه به واطلبيدن مشهور بوده بعدازاتمام حداقل يك روز ياحداكثر يك هفته مادرياخواهر ياخاله وياعمه داماد مي رفتند عروس رابه خانه شوهر مي آوردند بعداًآنچه ا زبرنج وگوشت وخوراكيهاي كه به خانه عروس داده بودند اضافه  بودند به خانه داماد همراه با مقداري وسيله هنگام واطلبون هم همان پس پرده دختر بود بعدازيك هفته   به دختر مي دادند .ودرهنگام زندگي مشتركي باپدر شوهر ومادر شوهر زن ومرد استقلالي دراستفاده وتصرف اموال نداشتند ومادر شوهر بصورت ارباب رعيتي با زن پسررفتار ميكرده كه قدما نقل مي كنند كه مي گويند حتي اگر فرزندكوچكي داشتند كه درگهواره هنگام گريه فرزند وشيردادن به آن كاملاًعروسها مختار نبودند ومي گفتند كه اتفاق مي افتاد كه شايد طفلي ازصبح تاعصر شايد يك بار ازگهواره درآورده مي شد وحتي درخوردن موادغذايي هم بصورت جيره بندي به شوهرتحت هيچ عنواني نمي توانست آشكارادردعواها في مابين مادر وهمسرازهمسرش دفاع كند زيرا اگرآشكارادفاع ميكرد مادرمي گفت مادروهمسررفتن به ديوان همسرسرافراز آمد مادر پشيمان ،ويا مي گفت شبگو روزگورا آنه غذامي دادند ومي گفتند هرچه گفتيم بايد پسر وعروس بدون چون چرا عمل كنند كه اين رسم مختص به لنده تنها نبود بلكه درتمام نقاط كهگيلويه رايج بوده است دليل اين بوده كه خودمادر شوهرها فبلاًبه همين سيستم حاكميت گرفتار بودند وعقده اي بودند ومي خواستند به اين روش عقده خودراخالي كنند.ودراين شرايط برد يعني زن وشوهرشب كه مي شود زن برعليه من مادر باشوهر صحبت مي كند وپسرم رابرعليه من تحريك كي كند .وزن بيچاره مي گفت ّخسي ايز ّنُم كه پُرخورم ميره ايزّ نُم كه لاغّرُم ،يعني :مادرشوهرمراكتك كاري مي كند ومي گويد كه شما زيادغذا مي خوري وپرخوري مي كني وشوهرمراكتك مي زند ومي گويد شما چون كم غذا مي خورد مرتب لاغر مي شويد.  يعني زن بدبخت رانه شوهر ونه مادر شوهر درك نمي كنند .عروس درمدت 40روز ازرفتن به مراسمات عزاداري منع ميكردند چون مي گفتند اگر به قبرستان بروي ممكن است چله مرده تورا بگيرد وموجب نازايي  توشود .افتادن دندانهاي شيري : وقتي بچه ها به سن هفت سالگي مي رسيدند ودندانهاي آنها شروع به افتادن مي كرد به بچه ها مي گفتند كه دندانهاي خود را درگيگاه بگذاريد وبگوييد.گيگاه دِندون حلواخّروّت دام دندون ريگ كوز وّم بِرِ چون اعتقاد داشتند دندانهاي شيري مقاومت ندارند وبايد دندانهاي كه بجاي آنها روييده مي شوند بايد دندانهاي محكمي باشند .گيگاه :يعني كودگاو *يعني اي كودگاو من دندان شيري كه فقط قدرت جويدن خرما وحلواراداشت به تودادم وازتومي خواهم دنداني به من بدهيد كه توانايي جويدن سنگريزه راداشته باشد .خوابيدن مرغ روي تخم ها : براي خوابيدن مرغ روي تخمها به اين شكل بوده كه اگر مرغي بعد مدتي تخم گذاري براي مدت از تخم گذاشتن خودداري مي كرد مي گفتند كه: مُرگِ كِرُك است وبراي اينكه ازكِرُكي سرد بشه يا مرغ چندين مرتبه درآب سرد حمام مي كردند ويا ازپرمرغ مي كندند وازسوراخهاي بيني مرغ رد مي كردند تا ازكِرُكي سرد بشه .راه مشخص کردن تعداد تخم مرغ وروش تبدیل تخم به جوجه :براي مشخص  كردن تعدادتخم هاي كه آينده مي گذارد پرهاي دم آن مرغك را مي چيدند وآنها را مي شمردند هرچند دانه بودند تعدادتخمهاي آينده اش مشخص مي شد كه اين برايشان به تجربه رسيده بود .وقتي مرغ شروع به تخم گذاري مي كرد اولين مرحله ازتخمگذاري رابراي تبديل جوجه مناسب           نمي دانستند چون مي گفتند اين تخمها تخم مرغ نوجواني مرغ مي باشد وتخمهاي مرحله دوم به بعدرا جمع آوري مي كردند تابقول خودشان مرغ كرك شود چند روزي ازكركي آن بگذرد تاكركي آن گرم شود بعداًدرقوطي ياجعبه ياكارتن مقداري كاه مي ريختند وپارچه ياگوني مي گذاشتند تخمها داخل جايگاه قرارمي دادند ومرغ راروي تخمه مي خوابندند تا بيست روزودراين مدت 24ساعتي يكبار مرغ رابراي مدت نيم الي يك ساعت براي تفريح وغذاخوردن وآب آشياميدن ومدفوع كردن آزاد مي كردند وجالب اين بود كه اگر مرغي ازگرسنگي تخم خود را مي خورد نوك منقارش مي سوختند ومي گفتند كرم غله خّر دي رُم مُرِگِ تيلّ خّر نّيرُم،  يعني كرمي كه غلات گندم وجو رابخورد ديدم ولي مرغي كه جوجه خود را بخورد نديدم وقتي شبهاي باراني كه رعدوبرق بود وآسمان غرش مي كرد باوسيله به آن كارتن يا قوطي ويا جعبه مي زدند ومي گفتند كربوي گنگ بوي لال بوي نّشنِفي :يعني اي جوجه هاي كه درون تخم مرغ هستي شما كروگنگ ولال باشيد اين صداي رعدوبرق وغرش آسمان رانشنويد . چو ن اعتقاد داشتند صداي غرش آسمان موجب هلاك جوجه ها دردرون تخم مرغ مي شود .  وقتي جوجه ازتخم بيرن مي آمدند تا يك هفته غذاي آنها پركونه پود وتا 40روز هيچ زن ودختري حق نداشت فوراٌبعد ازسرشستن به ديدار جوجه هاي كوچك مرغ بياييد چون معتقد بودند اگر كسي سرش شسته باشد وبه تماشاي جوجه بيايد تمام جوجه ها مي ميرند چون اين مسئله برايشان به تجربه رسيده بود ودراين مدت هم زياد احتياط كردند   .كِرُك :به مدت زماني كه مرغ تخم نمي گذارد مي گويند .ديرُم :ديدن     نّيرُم :نديدن       خّر:خوردن     نرفتن  مرغ ياجوجه  به آغل گوسفندان : چون معتقد بودند رفتن طيور خانگي به آغل گوسفندان موجب  بيماري انگلي پوستي به نان شِشِكّ مي شود .ششِِكّ:شپش دامي كه مختص بزوگوسفندوبزغاله وبره مي باشد .پيش بيني بارندگي : درخصوص پيش بيني بارندگي قدما معتقد بودن اگر تابستان بادهاي هفت روزه كه معروف به باد چپ بودن اگر اين بادها درمدت اين هفت روز درسال    مي وزيدند مي گفتند امسا ل وضعيت بارش وبارندگي خوب است ولي اگر باد ها نمي وزيدند مي گفتند كه اوضاع بارش درسالي كه درپيش داريم خوب نيست . واگر شبهاماه حلقه اي دور خود مي زد ودردرون حلقه ستاره زياد بوده مي گفتند سال امسالي خشكسالي است چون اطراف ماه خوشه وّرچين زياد است خوشه ورچين به كساني مي گفتند كه هنگام دروجووگندم پشت سركشاورزان خوشه هاي ازگندم وجوي كه مي افتاد آنها رمي داشتند .ولي اگر درحلقه اي كه دراطراف ماه بود   ستاره ديده نمي شد مي گفند امسال سالي پربارش است مردم سيرهستند كسي دنبال برچيدن خوشه نيست  .صداي روباه درشب و خاموش صداي شغالهادرشب : قدما درلنده مردم معتقد بودند كه اگر شب روباه ازقسمت شمال به طرف مغرب زوزه مي كشيدو مي آمد كه بقول خودشان شمال نقطعه اي بنام بّنگّرودون ودر قسمت مغرب قناتي بود كه محل آب شرب وغسل دادن ميتها بود مي گفتند كه اگر ازقسمت بّنگّرودون صداكند بطرف پايين بيانگر فوتي كسي اراهالي اين شهر مي باشد وهنگام زوزه كشيده برهمه ايجاب مي كرد كه بگويند وّخيراوميِ وخيربِرّ يعني اي روبا ه انشاءالله آمدن ورفتن همراه با خير وخوشي براي اهل اين محل باشد .وازديگر اعتقادات اين بود هنگام تقسيم جو يا گندم درون خرمن مي گفتند بايد اين تقسيم شب باشد تا روبا ه بياييد وزوزه بكشد چون همراه بايان زوزه كشيدن خير وبركت براي اين خرمن مي باشد . ازديگر اعتقادات اين منطقه اين بوده كه وقتي شب صداي شغالها آزاردهنده بود مي گفتند وقتي شغالي شروع به زوزه كشيدن كرده كفشهاي خودراوارونه كنيد صداي شغالها قطع مي شود كه اين براي مردم حال حاضر هم به تجربه رسيده است .مسافرت وخواب بدبودن ستاره براي انجام كارها  : ازاعتقاات ديگر اين محل اين بوده كه براي شروع هركاري يا مسافرتي ويا رفتن به خانه جديد ويا تابستان شروع مي شد مي خواستند بيرون بخوابند ويا دراتمام تابستان كه مي خواستند داخل بخوابند به ملا يا تقويم دان آن منطقه رجوع مي كردند ومي گفتند براي بگو كه ستاره دركدام طرف مي باشد چون اين اعتقاد راداشتند كه مي گفتند :*روز روزِ خدايّه پُرس کن  ببين ستاره كجايّه *قّرّ بّس قِطارّ ّبس زيرّ بي زِنارّ وّش گِرُم سفرمزن ري وري ستاره * درست روز مخصوص خدامي باشد اماپرس ببين ستاره دركدام طرف مي باشد *شخصي درجنگ كشته شده دليلش را مسافرت روبروي ستاره مي دانستند كه اين شعرفوق راگفته بودند ومعني شعر اين است قطاروزناره رابه قدرابست به ايشان گفتم كه روبروي ستاره مسافرت نكن .آداب  ورسوم مردم لنده درخصوص دهه محرم وعاشورا : ازديگر اعتقادات اين مردم اين بوده كه شبهاي محرم دردستجات زياد به سينه زني وزنجير زني مشغول بودن تا شبهاي تاسوعا وعاشورا دراين دوشب بعد اتمام سينه زني به دوسته تقسيم مي شدند وتا نزديك صبح اين اشعار را مي دادند امشب تاسوعاست  يامحمدامحشركبراست يامحمدا ،ولي درشب عاشورا مي گفتند امشبي را شه دين درحّرّمّت ميمانست مكن اي  صبح طلوع مكن اي  صبح طلوع ،                                   فرداحسين سّرمي دهد عباس واكبرمي دهد ،زينب اسيرمي ورد واي زبي برادري ،فردا حسين بي یاورست فرزند زهرا بي سراست ،اي فاطمه مينا د ُرنگ حسن كشتن مِنِ جنگ ،گِلي را كه حسين بو مي كرد شمر باچكمه لگد كوب        مي كرد .اين مراسم ادامه داشت تاپاسي ازشب صيح عاشورا بعد مراسم سينه زني وزنجيرزني بعد ظهر عاشورا مراسم تعزيه را انجام مي دادند صحنه كربلا را نزديك به واقعيت به تئاترنشان می دادند وبعد از مراسم تعزيه به خيمه ها حمله ورمي شدند وخيمه ها را آتش مي زدند ومي گفتند آتش زديم به خيمه گاه کشته شدن آل عبا بعداٌاسيران را مي گرفتند ومي بردند شب آنها به خرابهاي شام مي آوردند ومرسم شام غريبان رابرپامي كردند وحتي هنگام اربعين مراسم برگرداندسرامام حسين ار شام به كربلا را به نمايش درمي آوردند .اعتقادبعضي طايفه ها به ناميمون بودن روز چهارشنبه : ازديگر اعتقادات اين شهر طايفه بنام تيله كوئي هستند كه اينا ن معتقد هستند روز چهارشنبه روز ناميموني براي اين گروه مي باشد پس اين طايفه درروزچهارشنبه هيچ اموري كه بر مبناي ساخت وساز عروسي مسافرت خريد فروش شروع بكار جديد انجام نمي دهند چون براي خود وپيشينيان آنها تجربه شده كه انجام اين كارها برايشن ناميمون بوده است .طايفه درروستاي مونه هم شبيه به اين طايفه روز دوشنبه برايشان نحس وناميمون است كه اينها دراين روز دست به هيچيك از كارهاي كه درمتن فوق براي تيله كوئيهاست  هم انجام نمي دهند .درخصوص اعتقادات مردم در تحويل سال نو: مردم اين منطقه اعتقاد داشتند وقتي سال نو تحويل شود درهمان ساعت تحويل سال و دو ستاره به نامهاي زهرا ومشتري يكديگر راملاقات مي كنند وهركسي موفق به   ديدن اين صحنه ملاقات اين دوستاره شود هرآرزوي دردل داشته باشد وازخدا بخواهد برآورده مي شود .بطوري كه مي گفتند پيرزني بدون دندان دلش مي خواست پرآغلش ميش باشد وقت ديدن اين دوستاره ،  مي خواست بگويد  خدايا فردا آغلم پراز ميش باشد اشتباهي گفت فرداپرآغلش  ميخ باشد صبح متوجه شده كه آغل گوسفندانش پراز ميخ مي باشد .واين شعر رادرمورد اين ملاقات درساعت تحويل سال نومي گفتند رفيقي مون چِ خّشِ وُ ديري مون گِرونِ چي زهرا وُ مشتري سالي بينِ مون :يعني دوستي ورفقاقت ما آنقدر شيرين ودلچسب است كه مثل زهرا ومشتري وعده ملاقات وديدار ما هرسالي يكبار مي باشد سقوط شهاب سنگ درشب درزمان قدین درشهر لنده معتقد بودند که اگر  شب شهاب سنگي ازآسمان سقوط مي كرد ودرآسمان به هرجهتي  كشيده  مي شد مي گفتند اين به معني  است كه بزرگي يا شاهي از آن كشور يا آ ن منطقه  ای که ستاره کشیده می شد فوت مي كن د .درخصوص فصل زمستان:مردم معتقد هستند كه فصل زمستان شامل چله بزرگ وكوچك وبهار هستند .به اين شكل كه ازاول ديماه تادهم بهمن ماه را جيه بزرگ مي دانند يعني چون چهل روز است به آن چله گپو يا چله بزرگو مي گويند وازيازده هم بهمن تاآخر بهمن راجزچله كوچك مي دانند چون ازشروع چله كوچك هواسردمي شود اعتقاد دارند كه چله كوچكه به چله بزرگه مي گويد اي پيرهُر،هِروتونّتّرِسي دالو وپيرمرد را سركِچِك چاله بنشوني وجّوونّ كاري كني كه جِلِ گاوخُش بدوزه.                                                                يعني اي پيرازكارافتاد شما اين هنر رانداشتي كه كاري كني تاپيرزن وپيرمرد ازشدت سرما روي سنگهاي دور بخاري هيزم سوز بنشينند وجوانان ازسردي لباس محكمي كه درزمستان باآن   بد ن گاوهارا مي پوشانند بدور خود بدوزند دالو:پيرزن    جل :لباس مخصوص گاو      كچك :سنگهاي كه بعنوان سه پايه ازآنهابراي پختن غذااستفاده مي كردند       وخش :به خودش       چاله :بخاري هيزم سوز قبلي كه دروسط خانه بودند     ومعتقد بودند وهستند  كه از11بهمن تا20بهمن را اززمستان وبقيه راازبهار        مي دانند وچون نزديك عيد هواسرد است مي گويند دّمّ دّمِ نوروزجُلِ گا وّخُت بدوز .يعني نزديكهاي عيد نوروز ازسرمايي لباس مخصوص گاورابه دوربدنت بدوز .وازاعتقادات ديگر اين است كه معتقد بودند دراتمام چله بزرگ وشروع چله كوچك آتش به زيرزمين مي رود وزمين را گرم مي كند درنتيجه علفها وردختان ازخواب بيدار مي شود وشروع به حركت مي كنند واين شعر را مي گويند ّارمّليلُم رو،مُرّمليلُم رو دِل وّكي كِنُم خّش   تّچِرايِ  بّن وُ بّلي  عالّمّ ايزّنُم تّش يعني مي گفتند زني دوپس به نام ارمليل ومرمليل داشته كه اول زمستان گم شدند اين مادر ازاول زمستان تاروز دهم بهمن دنبال پسرانش مي گشته اما آنها را پيدا نكرده واين شعرراگفته ،اي ارمليل ومرمليل چون شما گم شديد وپيدا نشديد بعدازشما من دل به چه چيز يا كسي خوش كنم من ازغصه شما من  چوبهاي بن وبلوط  را آتش مي زنم وبا آن آتش تمام عالم ا مي سوزانم معتقد بودند كه آن مادر هرسال مي آيد وآن آتش راروشن مي كند تازيرزمين برود ودرختان وگياهان زنده شوند .بن :بنك      بلي :بلوط خش :خوشحال       تچراي :چوب آتش گرفته   درخصو ص شیون کردن بر مردگان : ازرسمهاي ديگر مردم اين بوده كه معتقد بودند زنان شيون كردن راازگاوهايادگرفتند چون وقتي گاوي ازبين مي رفت وجسد اودرصحرا             مي انداختند بقيه گاوهابرسر اين گاو دادفرياد مي كردند ودمهاي خود را تكان مي دادند وبادست زمين را مي كندند پس زنان هم این روش شیون کردن را ازاین حیوان آموختند .:دوقلو زاییدن گاو ازرسمهاي ديگر اين بوده وقتي گاو مي زاييد ودوقلو مي آورد اين زادولد را بسيار ناميمون مي دانستن فوراٌيكي از گوساله رابراي رفع قضا وبلاي اهل خانه برشاخ مادر گوساله سرمي بريدند تاقضا وبلا رد شود .دست برزمین زدن اسب :درقدیم مردم لنده وروستاهای اطراف معتقدبودند که اگر اسبي مرتباًدستهاي رابرزمين مي زد مي گفتند بيانگر مرگ يكي ازاهل خانه كه بيشتر مربوط به صاحب اسب مي شد چون معتقد بودند اسبها اخباری از  غيب مي داند .گریه زیاد  کودک :اگركودكي زياد گريه مي كرد مي گفتند گِرّیي شد مي گفتند گريه اين بچه بايد بوسيله درختي بنام دِرّ برطرف شود مي آمدند مقداري از لباس كودك را به كسي كه ناشناس باشد مي دادند ومي گفتند تو درفلان باغ درخت دِرّ وجود دارد برو اين لباس راببند وبگو دِرّ بِوّ گِرّ تاسه بار بعداًاين بچه بهانه گرفتن وگريه كردن رافراموش مي كرد .درِّ بِوّگِرّ :يعني ايدرخت دره گره وبهانه اين كودك ازشیر  بگير .ازرسومات ديگر مردم لنده قبلاٌاگر گوسفدي يابزي وياگاوي  را مي گشتند فقط صاحب دام به اندازه خوردن خودش برمي داشت بعداًفرياد مي كرد اي همسايه هركس بياييد وگوشت براي خوردنش ببرد هركس مي آمد به اندازه مصرف خانواده مي برد .ويادرزمستان مخصوصاٌروزهاي باراني به ترتيب هرخانه براي صبحانه آش كارده يا محلي هره مي گفتندازبرنج وكارده وسير وآبليمودرست مي كردند .صبح زود زن خانه بلند مي شد وآنراگرم مي كرد وبراي تمام همسايگان واقوامان وخويشان مي بردند واز آن مي خوردند .مي گفتند خاصيت كارده اين است كه به كليه كمك مي كند وموجب تقويت كليه ها مي شود .عزاداري: قبلاًاگر كسي ازدنيا مي رفت تاهفت روز درمسجد مردان ودرخانه زنان عزداري مي كردندوبعد هفت روز آرايشگر مردمحل را مي بردند وسروريش صاحبان عزا رااصلاح مي كردند وزني هم مي رفت زنان صاحب عزا واداربه حمام كردن مي كردند وتمام بستگان تا چهلم يا سالگرد به احترام شخص  شده لباس سياه مي پوشيدند  وبعد سالگرد وياقبل سال نو يك نفر داوطلب مي شد يك يادوپيراهن مردانه وزني پيراهن زنانه مي گرفتندوبه خانه صاحبان عزا مي رفتند ولباسهاي آنها راعوض مي كردند بعداًصاحبان عزا خودشان نزد بستگان وآشنايان مي رفتند ولباسهاي آنان راعوض مي كردند . اگرزني شهر فوت مي كرد بعد از سالگرد بزرگان طايفه مي نشستند آن زن رايابه برادرشوهر ياپسربرادر وياپسرخواهروبالاخره به يكي ازافرادطايفه مي دادند مخصوصاًاگرفرزندي يافرزنداني داشته مي دادند چون مي گفتند به زني بيوه مي گويند كه برادرشوهرنداشته باشد .وقتي كسي فوت مي كرد بعدازخاك سپاري دوياچند سنگ ريزه ازقبرمي آوردند ودرخانه صاحب عزا مي انداختند مي گفتند تاديگر براي اين خانه مصيبتي بوجود نياييد .علائم  آمدن میمان : وقتي نان مي پختنداگرخمير مي پريد مي گفتند ميمان براي ما مي آيد  ويااگرموي سر،زن صاحب ازخانه اززيرمقنعه به طرف بيرون مي پريد هم دال براين بوده كه مهمان براي خانه مي آيد .واگركف پاي كسي حالت لرزش بوجود مي آمد هم دال برآمدن میمان براي صاحب خانه مي دانستن واعتقا دداشتن ميهمان عزيز خداست وهرخانه ميمان داشته باشد نشانه اين است،كه خدادوستش دارد چون مي گفتند هركس راخدادوست داشته باشد ميمان برايش مي فرستد .اگرمیمان احترام شود یانشود چون شیپورچی است :اين داستان را مي گويند كه براي شخصي ميمان آمده وقتي ميمانها وارد خانه شدند گفت بفرمائيد اي شيران من وقتي غذا خوردن وقت خواب بود گفت برويد بخوابيد اي شتران من وصبح بعد از صبحانه ميمانها خداحافظي كردند گفت به سلامت اي شيپور چيهاي من ميمانها گفتند راز اين امر چيست ماازديشب تا حال ،شيروشتروشيپورچي شديم ،صاحب خانه گفت ميمان وقتي وارد خانه مي شود آنقدر عزيزوبا ابهت است كه همانند شير مي باشد اماوقتي غذاخورد مثل شترهرجاباشد مي خوابد ولي وقتي خداحافظي كرده اگر صاحب خانه احترامش كند همه جا تعريف اين احترام رامي گويد واگر بي احترامي هم بيندهم همه جا اين راتعريف مي كند به اين خاطربه ايشان شيپورچي مي گويند .تشخیص میزبان خوب ،یابدمیزبانی: ازديگراعتقادات اين بوده براي تشخيص خوش ميماني بابعد ميماني اگركف پاراخارش كنند اگركسي خوشش بياييد وحساسيت نداشته باشد اور فردي ميمان دوست مي گويند واگر حساسيت نشان دهد وي رافردي بد ميما ن قلم داد          مي كنند . اگرپشت ابروي كسي لرزش داشته باشد تكه اي علف خشك راپشت پلك وزيرابرو مي چسبانند تاازلرزش جلوگيري شود .                    وازديگر اعتقادات اين است كه وقتي غذايي يا چيز خوردني دردست كودكي بگذارند  می گفتند بسم الله ، او پدرت  وآن هم  مادرت  هستند درصورتيكه پدر يامادر واقعي درآنجا نبودند ، وچون  معتقد بودند که بچه که پدرومادرش زنده باشد نیازی به مساعدت غذایی دیگران ندار د وغذارا به  بچه يتيم مي دهند .تولد نوزاد :وقتي دختري ازدواج مي كند بعدازازدواج حامله مي شود اولاًخبر حامله شدن وبچه اول براي پدرمادر دختر بسيار مسرت بخش مي باشد وقتي ازحامله شدن باخبر مي شوند ديگر سخت ازدختر مواظبت ومراقبت ويژه مي كنند.ورسم اين است كه بچه اول راخانواده دختر گهواره وسايرمايحتاج پوشاكي بچه را باهماهنگي وهمكاري دخترآماده مي كنند ،تاروز وضع حمل وقتي بچه بدنيا بياييداگر دختر باشد قبلاًسه شب براي كشيك مي دادند واگر پسربوده برايش هفت شب كشيك مي دادند وقتي پسربوده برايش حيواني ذبح مي كردند وقسمتي ازگوشتش رابراي كساني كه كشيك مي زدند كباب ميكردند وقسمت ديگر رابين فقرا تقسيم مي كردند قبل تا حال پيش دعانويسان محلي مي رفتند وبا نخهاي سفيد وسياه (چله بر)درست مي كردند كه دعايي مي خواندند كه تا چهل روز تمام شود ازآزار واذيت اجنه وپري درامان مي باشند چون معتقدبودند مخصوصاًدراين چهل روز بيشتر مودآزارو اذيت را اجنه وپري واقع  می شوند  . قبلاًگهواره ومادر بچه رادوربندي بنام ِوريس قرارمي دادند ومي گفتند كه اجنه هم نمی  توانند ازاين طناب  عبورکنند  وارد دايره كه گهواره ومادر پچه است شوند وبعداًتا چهل روز زنگوله بزرگي به اسم كوس قرارمي دادند وشب تا صبح هروقت اين بچه بيدار مي شد اين كوس رابه صدادر مي آرودند چون معتقد بودند با به صدادرآوردن اين كوس باعث مي شود كه اجنه وپريان فراركنند .وازديگر رسومات اين بوده وهست كه زنان طايفه وبقيه دوستان زن به ديدار خودش وفرزند ش مي روند وهدايايي كه شامل پول ولباس براي بچه مي باشد  مي آورند بعد از چهل روز زن وفرزند را به خانه شوهر ش مي آورند .ِوریس: طناب که زنان ازموی بزمی بافتند غذای اضافه شب برای مصرف روزبعد :قبلاًدرشهرلنده رسم بود غذای که شب اضافه می شد وبرای مصرف وعده بعد استفاده کنند شب برآن غذاسوره توحید رامی خواندندوسوزن قفلی یا سوزن خیاطی درآن فرو می بردند چون معتقد بودند اگر این کاررا نکنند شبانه اجنه می آیند وازغذا می برند سوزن ویاسوزن قفلی برای این بودکه معتقد بودند اجنه از آهن آلات می ترسد واین کار باعث می شد که به اعتقاد خودشان غذا سالم بماند واجنه قدرت تصرف به آن رانداشته باشند چون معتقد بودن که اجنه شب ازغذای مانده می خورند وبرای اینکه ما متوجه نشویم دوباره آن رادرهمان ظرف استفراغ می کنند .شنا کردن گنجشک درفصل پاييز: درشهر لنده قدما معتقد بودن که هروقت گنجشک در ماه مهرماه شروع به شنا کردن نمايد نشانه باران زود هنگام است وبراين باور هنوز هم اعتقاد راسخ دارند چون می بینند بعداز شنا کردن گنجشکان یک هفته الی دوهفته بعد باران شروع به باريدن می کند .زاييدن گاو (گوساله دوقلو) :درقدیم درلنده اگر گاوی دوقلو می زایید معتقد بودن که موجب بلایی برای صاحب خانه می شود ویکی ازگوساله ها راذبح می کردند وخونش رابرشاخ می ریختندتاقضا وبلااز خانه و گاوصاحب خانه  رفع شود . دودکردن کله پاچه بز یا گوسفند :درقدیم درلنده مرسوم بوده برای باعبان ها که بخاطر تبدیل شدن گل مرکبات به میوه ،هنگام بهار که درختان مرکبات گل درست می کردند باغبان از قصابی کله پاچه ای می گرفت وآن رادرباغ می برد با روشن کردن آتش موهای کله پاچه را می سوزاند تابوی حاصل ازسوزندان موهای کله پاچه ویا باجابجاکردن آتش  دراطراف باغ بوی کله پاچه به همه درختان باغ برسد چون معتقد بودن که بوی کله پاچه موجب به بارنشستن درختان می شود . دود کردن دینشت (اسفند )در شب چهارشنبه :درقدیم وحالا درلنده مرسوم بوده که شب چهارشنبه (سه شنبه شب )عصرموقع اذان مغرب مقداری ذغال آتش می زدند ووقتی روشن می شدند مقداری اسفند روی آنها می ریختند تادودشوند سپس آن دود رادرخانه می چرخاندندتا بوی ودود همه فضای خانه راپرکند زیرامعتقد بودند بوی اسفند موجب فراری دادن اجنه از خانه می شوند وبرای اهل خانه مبارک است . سیزده بدر رفتن :ازاعتقادات قدیم درلنده این بوده که هرقت سیزده نوروز به صحرا می رفتن زنان تازه ازدواج کرده یا زنی که دیرحامله می شد وقتی به صحرا می رفت علف رادست می گرفت می گفت ای سیزده بدر من امسال آمدو به امید اینکه سال آینده بچه ای دربغل داشته باشم ودوبار برای تفریح سیزده نوروز به صحرا بیایم براین باور بودند که خداوند دعایش رامستجاب می کند چون امروز با آرامش خاطر به درگاه خداوند دعامی کند . چراغ روشن کردن روری قبر:درقدیم درلنده مرسوم بود هرکس فوت می کرد تا یک هفته چراغ فانوسی برقبرش روشن می کردند برای این کارشان دودلیل داشتند یکی چون فبلاسیمان نبوده می گفتندممکن است شب حیوانات درنده وگوشتخوار بیایند وقبرراسوراخ کنند وبه بدن میت آسیب برسانند ودیگری می گفتند چون تازه فوت کرده است باید چراغش خاموش نباشد وبقیه اموات متوجه شوند که شخص دیگری به آنها پیوسته است . نمک دادن به گوسفندان وسرصداکردن گاو:درقدیم درلنده مرسوم بود بین دامداران که برای اینکه گوسفندان یا بزهای آنها زود آماده جفت گیری برای حامله شدن شوند درطول یک هفته صح یا عصرها که ازچراگاه برمی گشتند مقداری نمک به آنها می دادند چون معتقد بودند که نمک هورمونهای جنسی آنهارا تحریک می کند وارگانسیم بدن راوادرمی کند تازودتر حیوان آماده برای جفت گیری وحامله شدن شود . وازدیگر اعتقادات این بود که وقتی گاوی یک مرتبه شروع به سروصداکردن کند وصدای بع بع آن تکرای ودریک نصف روز یایک روز کامل ادامه پیداکند معتقد بودن که آماده برای جفت گیری وحامله شدن است وفوراگاو را پیش گاو نر می بردند وبعداز جفت گیری گاو حامله وبرای زاییدن می شد . راه تشخیص حامله بودن بز یاگوسفند :دامداران درقدیم درلنده برای تشخیص اینکه آیا گوسفند ویابز حامله است یانیست صبح مقداری کمی نمک به گوسفند می دادند ودست زیر شکمش می گذاشتند اگر گوسفند حامله بودبچه گوسفند زیردست دامدارتکان می خورد واگر حامله نبود هم مشخص بود زیرامعتقد بودند که نمک موجب تحرک نوزاد گوسفند درشکم مادرش می شود .  بچه اول هر انسان: درقدیم معتقد بودن که بچه اول انسان مانند نان اول که زنان نان محلی می پختند که بوسیله تاوه یا تنور محلی که قبلابا هیزم یا کود گاو وگوسفند نان می پختند چون اولین نان که درتنور می گذاشتند میزان گرمی تنور برایشان مشخص نبود یا نان اولی تنور بسیارگرم بود می سوخت ویا هم تنور سرد بود آنطور که می خواستند نان پخته نمی شد ویا هم گرمای تنورمناسب بود ونان آنطوریکه می خواستند پخته می شد پس معتقد بودن بچه اولی هرانسانی مثل نان اول است یا بچه ای عاقل ودانا واهل فهم کمال است مثل نانی که خوب می پخت یا آدم شرطلب وناسازگار برای جامعه ومشکل ساز برا ی پدرومادر مثل نانی که می سوخت یا هم فرزندی ساده لوح وزود باور که حرف هرکس را می پذيرد وبه خوب يابد بودن آن کاری ندارد مثل نان پخته نشده پس می گفتند هرکس نان اولیش خوب پخته شود آدم خوش شانسی است مثل آدمی که بچه اولش شخصی عاقل ودانا باشد .
کد خبر: ۳۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۱۴

ميخك گياهي بسيار كوچك اما با خواص درماني فراوان است كه درعين حال به عنوان يك ادويه شفابخش و خوش عطر در تهيه غذاها مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
کد خبر: ۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴