« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
صبح امروز انجمن اهل قلم شهرستان لنده در فضایی صمیمانه با فرماندار لنده به طرح نظرات ،دیدگاهها و مشکلات خود پرداختند
کد خبر: ۳۸۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۱۷

سخنگوی دولت دهم گفت: در دولت‌های نهم و دهم در پرتو گفتمان و اندیشه‌های امام و انقلاب، مشکلات مردم حل شده و به امید عدالت احیا شده‌است. خبرگزاری ایسنا: سخنگوی دولت دهم گفت: در دولت‌های نهم و دهم در پرتو گفتمان و اندیشه‌های امام و انقلاب، مشکلات مردم حل شده و به امید عدالت احیا شده‌است. غلامحسین الهام در مراسم بیست و پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی (ره) اظهار کرد: گرچه بعد از بیانات محکم و پرصلابت فرزند مکتب امام جناب دکتر احمدی‌نژاد موجبی برای صحبت نیست، ولی اشکال دانشجویی که میز اول می‌نشیند این است که بلافاصله بعد از استاد باید درس پس بدهد. وی افزود: حضور باور و ایمان به امام خمینی (ره)انقلاب آفرین است. این باور در گستره جهان اسلام بلکه فراتر از آن حماسه و حرکت می‌آفریند و جرات کوبیدن بر ساحل ظلم و بیداد را به مسلمانان و مستضعفان عطا و این روحیه نسل به نسل انتقال پیدا می‌کند. الهام ادامه داد: 25 سال است که دشمنان کینه‌توز با یارگیری از دوستان نادان و بی بصیرت و تکیه بر در راه‌ماندگان پیشمان و دنیاپرست تلاش کردند و می‌کنند امام و آرمان‌های متعالی او و نظام مبتنی بر عدل و حق او از صحنه حکومت حذف کنند و به تاریخ بسپارند. سخنگوی دولت پیشین اضافه کرد: اما هرچه بیشتر تلاش کردند، گفتمان امام خمینی (ره) بیشتر و تازه‌تر مورد استقبال قرار گرفته است. امام در عمق باورها و آرمان‌های بلند جوانان با اراده و در آرمان‌های مجاهدان باشند و در ناله‌های عارفانه شب‌زنده‌داران زنده است. وی خاطرنشان کرد: این محبت از ایمان و عمل صالح او سرچشمه می‌گیرد. امام نماد ایمان به خدا و تجسم فرهنگ قرآن در این زمانه بود. تمام ارزش‌های وجود او برخاسته از مکتب نورانی وحی است. الهام در ادامه سخنان خود به ذکر ویژگی‌های دعوت امام خمینی(ره) پرداخت و یادآور شد: امام ملت را به «خود» دعوت نکرد، همه مردم را به قیام برای «خدا» و بخاطر خدا فراخواند. او تنها رهبری است که در جهان به خود نمی‌خواند و به خدا می‌خواند. او در قول و عمل دعوت‌کننده به اسلام پابرهنگان زمین بود و مدافع و مجری اسلام ناب محمدی بود و مخالفت سرسخت اسلام سرمایه‌داری. سخنگوی دولت پیشین تاکید کرد: امروز به نام قرآن مسلمان سرمی‌برند و برای رفتن به بهشت به نام سنت پیامبر، امت رسول خدا را قتل عام می‌کنند و به نوامیس آنها تعرض می‌کنند. این همان تفکر اسلام انحرافی اموی و ابوسفیان بود که امام رسالت خطیر خود را مبارزه با آن می‌دید. الهام تصریح کرد: امام خمینی جامعه را به امام عصر و قرآن دعوت می‌کرد که این باعث حفاظت از ثقلین می‌شد. نظامی که امام بنا نهاد، امروز الگویی نو و قابل اقتباس است. وی افزود: امام در شرایط بحران جسمی خود، به تعیین شخصی به عنوان رهبر مبادرت نکرد و به اراده ملت باور داشت. او مردم را فهیم بار آورده بود. او اگر کسی را به عنوان رهبر تعیین می‌کرد، همه مردم بی‌هیچ تردیدی به تصمیم وی عمل می‌کردند، اما او اجازه داد مردم تصمیم بگیرند. سخنگوی دولت دهم خاطرنشان کرد: در کمتر از 48 ساعت، بهترین تصمیم را خبرگان ملت اتخاذ و ملت هم از آن پشتیبانی کردند. نظام اسلامی با همه عظمت و ابهت امام، بر ولایت فقیه نهادینه شد. امام راحل به گونه‌ای نظام را بنیان گذاشت که بدون پیش‌بینی قبلی به انتخابی شایسته دست زدند. الهام یادآور شد: امام خمینی در شرایطی فرمان 8 ماده‌ای را صادر کردند که تروریست‌ها ملت را قتل عام می‌کردند و برخورد با آنها، برخوردی قانونی و قاطعی را می‌طلبید. فریادهای امام جایی که یک بی‌عدالتی قضایی در گوشه‌ای از کشور می‌دید، هنوز در گوش ما هست. سخنگوی دولت دهم در بخش پایانی سخنان خود تاکید کرد: حرکت ملت در سال‌های 84 و 88، تجدید عهد مستحکم با این گفتمان و آرمان‌ها بود. امام این آرمان‌ها را پایه‌گذاری کرد و به تعبیر مقام معظم رهبری، در این نهضت عدالت‌گرایانه و انتخابات سال‌های 84 و 88 تثبیت شد. وی خاطرنشان کرد: کسانی که برای فرار به جلو، به تخطئه این حرکت عظیم ملت، به ویژه در سال 88 که حقیقتا انتفاضه عدالت بوده می‌پردازند، بقایای فتنه‌ای هستند که می‌خواهند خاکستر کوته‌بینی برخی منحرفین از خط و آرمان امام را کنار زده و فتنه حذف این آرمان‌های متعالی را شعله‌ور کنند. الهام تصریح کرد: البته هرگز نخواهند توانست. رمز توفیق دولت‌های نهم و دهم پایبندی به این آرمان‌ها بوده و در پرتو گفتمان و اندیشه‌های امام و انقلاب، مشکلات مردم حل شده و به امید عدالت احیا شده‌است و راه نجات کشور، تمسک به این آرمان‌ها و اندیشه متعالی است. سخنگوی دولت دهم اظهار داشت: این حرکت نه به عقب برمی‌گردد و نه منحرفین با غبار بر این عینک شفاف توان توقف آن را خواهند داشت. امام زنده است تا ولایت فقیه پایدار است و تا ملت پایدار است ولایت هم ماندگار خواهد بود.
کد خبر: ۳۵۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۴

آوای دنا :طی حکمی از سوی مدیرکل ورزش و جوانان کهگیلویه و بویراحمد، عبدالعزیز تقی زاده به سمت مشاور مدیرکل و رئیس ساماندهی امور جوانان منصوب شدوی پیش از این  سرپرستی حوزه فرهنگی و جوانان اداره کل ورزش و جوانان استان را عهده دار بوده است. به گزارش روابط عمومی اداره کل ورزش و جوانان کهگیلویه و بویراحمدمتن این حکم به شرح ذیل است.بسمه تعالیجناب آقای عبدالعزیز تقی زادهسلام علیکمپس از حمد خداوند یکتا و با صلوات بو حضرت محمد و آل محمد(ص)؛ احتراما نظر به تعهدات، توانمندی و تجارب جنابعالی به موجب این ابلاغ به عنوان مشاور مدیرکل و رئیس گروه ساماندهی و امور جوانان اداره کل ورزش و جوانان منصوب می شوید. امیدوارم در سایه الطاف الهی و با بهره گیری از وصایای امام عظیم الشان راحل(ره) و منویات مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) و با روحیه اخلاص، خلاقیت، تلاش، قاطعیت و با همکاری سایر معاونین و مدیران واحدهای ستادی و شهرستانی اداره کل متبوع در انجام این مسئولیت خطیر موفق و منصور باشید.جهانبخش ایزدپورمدیرکل ورزش و جوانان کهگیلویه و بویراحمد
کد خبر: ۳۱۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۴

براساس سوگندنامه معلمان، فارغ التحصیلان رشته‌های دبیری سوگند می‌خورند مدافع حق و عدالت و آزادی بوده و به قوانین و مقررات پایبند باشند و زمینه رشد و شکوفایی فطرت الهی و فضایل اخلاقی دانش آموزان را فراهم کنند. به گزارش آوای دنا ، براساس این سوگندنامه، فارغ التحصیلان رشته‌های دبیری سوگند می‌خورند علاوه بر اینکه مدافع حق و عدالت و آزادی باشند، به قوانین و مقررات پای بند و زمینه رشد و شکوفایی فطرت الهی و فضایل اخلاقی دانش آموزان را فراهم سازند و عشق به راه امام و شهیدان و ارزش‌های انقلاب را در وجودشان پرورش دهند و آن‌ها را به خردورزی و تفکر و ایمان و عمل صالح و خلاقیت و پرسشگری رهنمون شوند و شهروندانی امیدوار و آینده نگر و قانون مدار و مسئولیت‌پذیر تربیت کنند. در متن این سوگندنامه آمده است: بسم الله الرحمن الرحیم اکنون با استعانت از الطاف بیکران الهی، مسئولیت خطیر معلمی را برعهده می‌گیرم، به عنوان عضوی از جامعه معلمان در پیشگاه خداوند متعال که دانای آشکار و نهان است، به قرآن کریم سوگند یاد می‌کنم: فرزندان ایران عزیز را چون فرزند خود بدانم و معلمی را رسالتی بزرگ شمارم. تمام توان خود را در تعلیم و تربیت دانش آموزان به کار گیرم. در آموختن و دانش افزایی و ارتقای صلاحیت‌های حرفه‌ای کوشا باشم و در نشر علم کریمانه عمل کنم. خود را به تقوای الهی و فضایل اخلاقی آراسته سازم و از شان و منزلت معلمی پاسداری کنم. از آنچه با پرهیزگاری و شرافت انسانی و اخلاق معلمی منافات داشته باشد، دوری گزینم. مدافع حق و عدالت و آزادی و آزادگی بوده و به قوانین و مقررات پای بند باشم. مصالح دانش آموزان و جامعه را بر منافع خود مقدم بدارم و با همگان صادقانه و صمیمانه رفتار کنم. دانش‌آموزان را امانتهای الهی بدانم و حرمت و کرامت ایشان را پاس بدارم و رازدار و امین آنان باشم؛ زمینه رشد و شکوفایی فطرت الهی و استعدادهای نهفته و فضایل اخلاقی آنان را فراهم سازم. عشق به همه خوبی‌ها و زیبایی‌ها، به ویژه عشق به راه امام(ره) و شهیدان و ارزشهای انقلاب اسلامی را در وجود آنان پرورش دهم. آنان را به خردورزی و تفکر، ایمان و عمل صالح، خلاقیت و پرسشگری برای زندگی سعادتمندانه، رهنمون شوم و شهروندانی امیدوار، پرتلاش و آینده نگر، قانون مدار ومسئولیت پذیر برای خدمت به مردم و میهن اسلامی تربیت کنم. من این عهد و پیمان را با اتکا به شرف و وجدان خویش تعهد می‌کنم و از خداوند متعال می‌خواهم در پیمودن این راه خطیر ، بینش مرا افزون، اراده‌ام را راسخ و گام‌هایم را استوار گرداند. در پایان علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش گفت: امیدوارم معلمان و همکاران آینده ما در مراکز تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان در آغازین روزهای فارغ‌التحصیلی خود با ادای این سوگند نامه تلاش‌های بیش از پیش را برای تربیت نسل آینده مبذول دارند و این حرکت تحولی عظیم در افزایش تعهد همه ما ایجاد کند.   منبع/ایسنا
کد خبر: ۳۰۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۸

سایت تحلیلی خبری آوای دنا: برگزاری جلسه پرسش وپاسخ دانش آموزی با محوریت پیروزی انقلاب اسلامی ایران در خوابگاه دخترانه الزهرا(س)با حضور امام جمعه، بخشدار مرکزی ورئیس آموزش وپرورش شهرستان لنده جلسه پرسش وپاسخ در خوابگاه شبانه روزی الزهرا برگزار شد. دراین جلسه رئیس اداره آموزش وپرورش شهرستان لنده با اشاره به نقش دانش آموزان در پیروزی وتثبیت انقلاب اسلامی گفت : دانش آموزان در زمان جنگ در خط اول جبهه بوده اند ودر حال حاضر هم در صف اول مبارزه با تهاجم فرهنگی وجنگ نرم دشمن هستند وبا ظرفیت وپتاسنیل بالایی که دارند از ارزشها وآرمانهای انقلاب اسلامی دفاع نموده ودر جهت رشد وبالندگی میهن عزیزمان ایران تلاش وکوشش خود را مضاعف نموده وانتقال دهنده ارزشها به نسل های بعدی نیز باشند.تقوی فرد بیان کرد :امیدواریم که این جلسات با عث بالارفتن بصیرت دینی وسیاسی این قشر عزیز شده وشبهات ودغدغه های دانش آموزان مرتفع گردد. در ادامه جلسه سوالات وشبهات متعدد ومختلفی در حوزه های فرهنگی ، سیاسی ، مذهبی ، عمرانی مطرح گردید که مدعوین با ظرافت خاصی به سوالات دانش آموزان جواب دادند ودر نهایت رضایت دانش آموزان را بدنبال داشت. تشکیل جلسه اعضای کمیته پدافند عامل آموزش و پرورش شهرستان لندهدر این جلسه رئیس اداره آموزش وپرورش شهرستان لنده به بیان اهمیت وجایگاه پدافندغیر عامل اشاره کرد وگفت مهمترین وظیفه خطیر کمیته پدافندغیر عامل حفظ سرمایه انسانی است که باید با برنامه ریزی صحیح وحساب شده این مهم را انجام داد.تقوی فرد بیان کرد : بهترین وتخصصی ترین نمود پدافند غیر عامل خنثی کردن فتنه 88بود که با درایت مقام معظم رهبری وغیرت دینی ومذهبی وعرق ملی ملت ایران دشمنان را اسلام شکست عظیمی را متحمل شدند..ایشان بحث پدافند غیر عامل در مدارس را مهم خواند وگفت مدارس را باید ایمن کنیم ودانش آموزان وفرهنگیان را از  خطرات ، در همه ابعادسیاسی، فرهنگی ، اقتصادی واجتماعی و..نجات دهیم. وی از روسای کارگروههای کمیته خواست مشکلات ونارسایی های مختلف را در مدارس شناسایی وبا هماهنگی سایر کارگروهها سعی در برطرف نمودن این مشکلات نمایند.برگزاری مراسم اختتامیه مسابقه بزرگ فرهنگی« رحمت للعالمین» در لنده به همت اداره ارشاد اسلامی شهرستان لنده ،مراسم اختتامیه مسابقه بزرگ فرهنگی «رحمت للعالمین» با حضور فرماندار، امام جمعه و جمعی از مسولان شهرستانی در سالن کانون پرورش فکری کودک و نوجوان برگزارشد. اسماعیل زارعی در ابتدای این مراسم ضمن تبریک هفته وحدت به اهداف برگزاری مسابقه اشاره کرد و گفت: یکی از اهداف اصلی برگزاری مسابقه بزرگ فرهنگی« رحمت للعالمین» آشنایی بیشتر شرکت کنندگان با مضامین و مفاهیم قرآن کریم بود.وی افزود: حضور بیش از 210نفر شرکت کننده در این مسابقه فرصت مناسبی است برای توسعه و گسترش برنامه های فرهنگی و هنری از طریق اجرای مسابقات فرهنگی در شهرستان لنده که به یک فرهنگ نهادینه تبدیل شود.مسئول نمایندگی اداره فرهنگ ارشاد اسلامی شهرستان لنده تصریح کرد: این مسابقه همزمان با هفته وحدت و با هدف  ایجاد وحدت و دوستی میان شرکت کنندگان با محوریت هفته وحدت برگزارشد.زارعی در ادامه به سئوالات مطرح شده در مسابقه اشاره کرد و گفت: بیشترین بخش سئوالات از سه جزء اول قرآن  و مابقی سئوالات از احادیث و صفات نیک و حسنه پیامبراکرم(ص) و چند سئوال پیرامون حرفه خبرنگاری مطرح شده است. مسئول نمایندگی اداره فرهنگ ارشاد اسلامی شهرستان لنده در پایان تصریح کرد: اجرای مسابقات  ارزنده فرهنگی هنری در شهرستان لنده گامی است به سوی توسعه فرهنگی در رشته های گوناگون که موجب شناسائی استعداد های جوان خواهدشد. در پایان این برنامه هدایایی به برندگان مسابقه داده شده است. دستگاههای خودپرداز در لنده پاسخگوی مردم نیستند در شرایطی که بسیاری از امورات بانکی مردم بوسیله خودپردازها صورت می گیرد، در بسیاری از ساعات روز تجمع زیادی در اطراف این عابر بانکها دیده می شود. شهرستان لنده دارای 4 عابر بانک می باشد که این تعداد به هیچ وجه پاسخگوی مردم نیست ضمن اینکه در بسیاری از ساعات روز این عابر بانکها دچار نقص فنی شده و قابلیت پاسخگویی ندارند. امیدواریم مسولین شهری و استانی در این خصوص چاره اندیشی نموده و نسبت به رفع این مشکل اقدام نمایند.
کد خبر: ۲۵۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۰۲

آوای دنا:صبح امروز رئیس و جمعی از پرسنل ستادی آموزش لنده با فرماندار جدید این شهرستان دیدار و گفتگو کردند.در ابتدای این دیدار رئیس آموزش و پرورش لنده  گفت: این جابی بسی شکر است که فرمانداران شهرستان ما از اول تا کنون همه از جمع آزادگان وایثارگران هستند وامیدواریم که با استعانت خداوند متعال موفق وسربلند باشید.تقوی فرد افزود: با توجه به اینکه فرماندار بعنوان رئیس شورای آموزش وپرورش است امیدواریم که حضرتعالی با نگاه مثبت وسازنده وبرنامه ریزی هدفمند زمینه رشد وتعالی این مجموعه را داشته باشید. ایشان تاکید کرد آموزش و پرورش لنده با به تعامل مفید وسازنده  با سایر دستگاهها ونیروها ،توانسته است 4سال بعنوان آموزش وپرورش نمونه استانی انتخاب شود وشورای آموزش وپرورش این  شهرستان نیز در سه سال متوالی بعنوان شورای برتر استان انتخاب شود و همچنین در زمینه های آموزشی- پرورشی- ورزشی نیز موفقیتهای چشمگیری در سطح استان وکشور داشته است.ایشان به مشکلات وموانع آموزش وپرورش لنده هم گریزی زده وعنوان کرد:با توجه به اینکه قبل از انقلاب فقط 2آموزشگاه در سطح شهر داشتیم ،پس از انقلاب اسلامی ایران تلاشهای زیادی در امر مدرسه سازی انجام گرفت وفضاهای زیادی نیز افتتاح شد ولی عمق محرومیت در حدی بود که تلاشهای زیاد نوسازی در ساخت مدارس شهری نیز جوابگوی این نیاز نبوده است و بحث مشکل فضای آموزشی شهری بعنوان مانعی جدی در برابر برنامه های آموزشی وپرورشی این شهرستان قرار گرفت که در حال حاضر با توجه به افزایش بی رویه مهاجرت از روستا به شهر وافزایش جمعیت دانش آموزی شهری با مشکلاتی مواجه هستیم که می طلبد با همکاری وتعامل این مشکل نیز مرتفع گردد.تقوی فرد در ادامه گفت: در حال حاضر 26آموزشگاه درسطح شهر داریم که در 13فضای آموزشی درحال تحصیل هستند.در ادامه به بحث کمبود سرانه مدارس ومشکلات مالی آموزش وپرورش اشاره نمود واز فرماندار خواست با خلاقیت وبرنامه ریزی در این زمینه آموزش وپرورش را یاری نماید.پس از صحبتهای رئیس اداره آموزش وپرورش لنده مرادی فرماندار جدید لنده ضمن خیر مقدم به حضار گفت :شهرستان لنده از نظر فرهنگی وفرهیختگی دارای تمایز ویژه ای است وبا توجه به اطلاعات واخبار، کوشاترین  وموفق ترین دانش آموزان در زمینه پرورشی و آموزشی در شهرستان لنده هستند که نماد آن قبولی بسیار بالای آنها در کنکور سراسری ورتبه های خوب آنهاست.ایشان افزود: با توجه به وظایف خطیر آموزش وپرورش در زمینه تعلیم وتربیت افراد ما هم حساسیت خاصی به این دستگاه داریم وآن را بعنوان بازوی توانمند سایر دستگاهها حساب می کنیم واز کلیه برنامه های آن حمایت می کنیم.
کد خبر: ۲۵۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۲۸

بسیج که به فرمان امام راحل(ره) در پنجم آذر 1358 تشکیل شد شجره طیبه ای است که ریشه آن در دین و باورها و اعتقادات دینی و فرهنگی جامعه قرار دارد و تجلی آثار آن در حکومت و امور مادی و معنوی و زندگی مردم است. آوای دنا-علیرضا سعید آبادی:سال 1392 از سوی مقام معظم رهبری سال حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی نام گرفت.واژه حماسه دارای کاربردهای متفاوت است.در افسانه ها و ادبیات اساطیری به نبرد و پیروزی نیروهای خبر در برابر شر دلالت دارد. ادبیات فارسی در قالب اشعار و آثار حماسی از این گونه در مقایسه با سایر گونه ها بهره فراوان برده است.حماسه یکی از عمیق ترین و اثرگذارترین مفاهیم فرهنگی در جامعه بشمار می رود و در مردم برانگیختگی و شور پدید می آورد.در حوزه مسائل نظامی نیز بالا بردن کیفیت جنگ ها و دستیابی به تمامی اهداف سیاسی,انسانی و نظامی جنگ از راه خلق حماسه و قهرمان پروری و افزایش روحیه و توان ملی امکان پذیر بوده است. در امور سیاسی که به رابطه حکومت و مردم و تاثیر هر یک بر دیگری و رقابت نیروهای سیاسی در حوزه قدرت می اندیشد حماسه به نقش عظیم مردم و خواست و مشارکت ایشان در پیشبرد امور جامعه اشاره دارد.کاربرد دینی واژه حماسه از نگاه شیعی بر هیچ یک از ما پوشیده نیست.مصداق بارز آن حماسه کربلا با تمامی اثرگذاری های دینی و سیاسی آن در طی قرون متمادی است. حال سوال این است که حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی در سال 1392 بر چه اموری اطلاق داشته و دارد؟و نقش پارادایم و تفکر فراگیر بسیج در این حماسه ها چیست؟این نوشتار یک رویکرد تحلیلی و توصیفی دارد و مفروض اصلی آن این است که بسیج همانند واژه حماسه تمامی کاربردهای فرهنگی,نظامی,سیاسی و دینی آن را دارد. حماسه های بسیجبسیج که به فرمان امام راحل(ره) در پنجم آذر 1358 تشکیل شد شجره طیبه ای است که ریشه آن در دین و باورها و اعتقادات دینی و فرهنگی جامعه قرار دارد و تجلی آثار آن در حکومت و امور مادی و معنوی و زندگی مردم است.برانگیختگی و انگیزش انسان ها در آحاد مختلف جامعه از طریق مفاهیم عالیه دینی و فرهنگی برای مشارکت آن ها در امور حیاتی کشور از اهداف والای بسیج است.حماسه های بزرگی در این راه خلق شده است. دفع خطر تجزیه طلبی و عناد گروهک ها,مقابله با تهدیدهای خارجی در استان های مرزی,خلق حماسه های مردمی در دفاع مقدس,مشارکت در سازندگی پس از جنگ,دفاع ارزشی و نرم در برابر تهاجم فرهنگی,مهار اغتشاشات داخلی در سال های 1378 و 1388,نمایش قدرت و ایجاد بازدارندگی در برابر مداخلات خارجی در منطقه,الگوسازی در عرصه های مختلف مملکت داری  و نقش راهبردی در شکل گیری بیداری اسلامی از جمله مهم ترین این حماسه ها بشمار می روند.حماسه دفاع مقدس در هشت سال,مهم ترین حماسه بسیج بوده و دربرگیرنده عمیق ترین حماسه های انسانی,نظامی و سیاسی در تاریخ معاصر ایران و جهان است که ابعاد عظیم آن همواره ظرفیت واکاوی و نهادینه سازی و تعمیم به تمامی عرصه های جامعه را دارد. حماسه سیاسیسال 1392 کشورمان درحوزه سیاست داخلی توانسته ظرفیت و شرایط مناسبی برای خلق حماسه های جدید پدیدار کند و این نامگذاری موید آن بوده است.میزان مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باوجود شرایط حساس داخلی و خارجی از یک حماسه سیاسی سرچشمه گرفته است. در بعد سیاست خارجی مقاومت در برابر فشارهای بی سابقه اقتصادی و سیاسی غرب به بهانه برنامه های هسته ای و خویشتنداری در مقابل درگیری های مذهبی در منطقه از یک حماسه سیاسی دیگر ناشی می شود.انقلاب اسلامی ایران از بدو پیدایش همواره با تهدیدهای داخلی و خارجی متعددی مواجه بوده است.پس از دفاع مقدس از بار نظامی تهدیدها در مقام مقایسه با زمان جنگ کاسته شده و بر حجم تهدیدهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی افزوده شده است.نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران توانسته با ظرفیت بالای تهدیدپذیری خود نه تنها بر تهدیدها فائق آمده بلکه در بسیاری از موارد تهدیدها را به فرصت تبدیل ساخته است. حماسه اقتصادیپس از تسخیر لانه جاسوسی و قطع رابطه سیاسی با آمریکا بدون وقفه یکی از راه هایی که جهان غرب در برابر انقلاب اسلامی ایران در پیش گرفت اعمال محدودیت  برای فعالیت های اقتصادی کشورمان در عرصه های داخلی و منطقه ای و بین المللی بوده است.از آنجا که بخش اعظم درآمدهای ملی از محل فروش نفت و فراورده های آن تامین می شود از این رو,تاثیرگذاری بر بازار انرژی منطقه و نیاز خریداران و صف آرایی در درون اوپک برای کنترل برنامه های ایران از اهمیت خاصی برای غرب برخوردار بوده است. حجم سرمایه گذاری کشورهای غربی در بخش نفت و انرژی در ژئوپلتیک جنوبی و شمالی ایران نشان از این موضوع دارد که راهبرد غرب در این حوزه ها مبتنی بر دو مولفه بوده است؛اول محدودسازی درآمد کشور از محل فروش نفت از راه عدم برخورداری از بازارهای مناسب و عدم نوسازی و رقابت پذیری صنعت نفت و حوزه های وابسته به آن و دوم؛جلوگیری از مشارکت در برنامه های توسعه نفت و انرژی سایر کشورها با هدف تضعیف ایران و بخش های مولد آن برای کاهش سرمایه گذاری آتی در امور زیربنایی و جلوگیری از توسعه همه جانبه و رقابت کشور با قدرت های منطقه ای و جهانی که در نهایت انقلاب اسلامی را بتواند با چالش های جدی مواجه سازد. در این شرایط خلق حماسه اقتصادی از حساسیت خاصی برخوردار است.رهاسازی کشور از شرایط حصر اقتصادی,عدم وابستگی به اقتصاد تک محصولی,استفاده بهینه از ظرفیت بخش خصوصی و مردمی در اقتصاد ملی,جایگزینی اقتصاد مقاومتی با اقتصاد رانتی,ایجاد موقعیت های مناسب برای کسب و کار و رونق اقتصادی و افزایش تعاملات مستقل بین المللی با اقتصاد جهانی برای جمهوری اسلامی ایران می تواند حماسه اقتصادی را رقم بزند. تفکر فراگیر بسیج و بازتولید حماسه های نوحماسه,رخدادی بزرگ و بی سابقه است.عیناً تکرار تاریخ نیست.در خلق حماسه استفاده از ریشه ها و استعدادهای ذاتی و هویتی و تجارب یک ملت در گذشته,نگاه به مقتضیات زمانه و آینده پژوهی کامل به صورت توامان مدنظر است.حماسه بستگی زیادی به حماسه سازان و قهرمانان دارد. من معتقدم آنچه که بسیج را به خلق حماسه های بزرگ نائل آورده؛بهره گیری از تمامی ظرفیت های موجود در لایه های فرهنگی,نظامی,سیاسی و دینی واژه حماسه است.حماسه قهرمان می خواهد.بسیج با خیل عظیم مردان و زنان حماسه ساز این سرزمین قهرمان دوران ماست. بسیج الگوی ماندگاری برای نسل های فعلی و آینده است به شرط آن که همواره در کانون توجه برنامه ریزان ارشد کشور قرار داشته باشد.قهرمانان در خلق حماسه ها پیشتازند.بسیج با پیشتازی در عرصه های مختلف سیاسی,نظامی,اقتصادی و فرهنگی به گواه دوست و دشمن توانسته از عهده ماموریت های خطیر برآید.محوریت بسیج درخلق حماسه دفاع مقدس,بصیرت در مواجهه با تهدیدات متعدد داخلی,توان بالای بسیج در مقابله با جنگ نرم دشمنان خارجی و مشارکت ارزنده بسیج در برنامه های اقتصادی کشور نشان از جایگاه بی بدیل بسیج در انقلاب اسلامی از گذشته تا حال دارد. بسیج یک تفکر فراگیر و پارادایم بی مانند است که به تمامی مردم ایران و بلکه دینداران و آزادگان جهان تعلق دارد.براین اساس,جایگاه بسیج را در خلق حماسه های نو در دو سطح داخلی و بین المللی می توان مورد توجه قرار داد.در مسائل داخلی خلق حماسه سیاسی همان پیروی از ارزش های انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برای مواجهه با شرایط خطیر جهانی پیش آمده یعنی به بهای حل فوری مشکلات داخلی دست برنداشتن از ارزش ها و ضرورت مقاومت در برابر زیاده خواهی ها و سلطه طلبی های استکبار البته با شیوه ها و راهبردهای جدید است و در مسائل خارجی پایبندی به اسلام ناب محمدی(ص) در برابر اسلام متحجرین است که امروزه با ترفندهای صهیونیست ها بیش از گذشته خطر آن گریبان کشورهای اسلامی را گرفته است.ایران ام القرای جهان اسلام است.نقش بسیج در خلق حماسه سیاسی همانا پشتوانه سازی و استفاده از ظرفیت عظیم مسلمانان در شرایط حساس بین المللی و بیداری اسلامی به نفع مصالح مردم ایران و منطقه است. فرق حماسه اقتصادی با آنچه که در بالا گفته شد این است که مسائل اقتصادی از پیچیدگی منحصر به خود  در مقایسه با حوزه سیاست برخوردار است.استیلای غرب بر بسیاری از نهادهای مالی و پولی و اقتصادی و بین المللی جهان از یک نابرابری در مناسبات اقتصاد بین الملل سخن می گوید.از این رو,کشورهای توسعه یافته عمدتاً برای پیشبرد منافع سیاسی خود از اهرم های اقتصادی بر علیه کشورهای هدف استفاده می کنند.براین اساس,کشور ما به آنچه که اقتصاد مقاومتی نامیده می شود در این شرایط نابرابر اقتصادی نیاز دارد.مقاومت در اقتصاد الگوهای عینی می خواهد.اقتصاد مردمی یکی از اصلی ترین این الگوهاست که با الگوی شناخته شده بسیج بسیار قرابت دارد و باید همانندسازی شود.این نوشتار مقدمه ای است بر این موضوع که اگر حتی اقتصاد داخلی تحت تاثیر نوسانات سیاسی در ارتباط تنگاتنگ با اقتصاد بین الملل قرار گیرد برای جلوگیری از تبدیل شدن کشورمان به یکی از حلقه های پیرامونی اقتصاد غرب و یا حتی دوری از خطر وابستگی به صورت نیمه پیرامون به مرکز,باید به اقتصاد بومی و مردمی مناسبی روی آوریم که زیرساخت آن بسیج و فرهنگ اقتصادی و مقاومتی درون آن است.بسیج و خلق حماسه اقتصادی از حماسه سیاسی به عقیده من پیچیده تر و ظریف تر است و نیازمند تبارشناسی مفهومی به مراتب دقیق تر و اتخاذ راهبردهای چندلایه مرتبط با مقوله اقتصاد سیاسی است.جنگ دائمی فقر و غنا در طول تاریخ گواه این مدعاست.مفروض نویسنده این است که می تواند سیاست داخلی در ارتباط و تعامل با سیاست بین الملل قرار گیرد ولی لازمه آن این است که از استقلال اقتصادی مناسبی برخوردار باشیم.نتیجه گیریدولت ها پس از انقلاب اسلامی با رویکردهای متفاوتی برسرکار آمده اند.دولت دفاع مقدس,دولت سازندگی,دولت اصلاحات,دولت عدالت محور و دولت اعتدال با این که هر کدام تفاوت های روبنایی و روشی بایکدیگر داشته اند اما زیربنای مشترک در همه این دولت ها پیروی از ارزش ها و اهداف والای انقلاب اسلامی و فعالیت در ساختار ولایی نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده است. راه های رسیدن به این اهداف را هر یک با توجه به سیاست های خود تعیین کرده اند.بسیج ظرفیت مشترک و تمام نشدنی در تمام این دوره ها بوده و خواهد بود.بسیج الگوی ماندگار دوران معاصر برای نسل های آینده است به شرط آن که برنامه ریزان ارشد کشور همواره آن را در کانون برنامه ریزی های ملی قرار دهند.بسیج مانند همیشه در عرصه های داخلی و خارجی ظرفیت خلق حماسه های سیاسی و اقتصادی بزرگی را در درون خود دارد که چارچوب و کلیات آن در این نوشتار ارایه شد. و نرید انمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین.خلاصه اهم سوابق تحصیلی و اداری علیرضا سعیدآبادیشماره تماس: 09122404987كانديداي مردم تهران در انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلاميکاندیدای مردم تهران در انتخابات چهارمین دوره شورای شهراخذ رتبه ممتاز رشته کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه شهید بهشتی در سال 1380(رونوشت پیوست)پشنهاددهنده ایده طرح تشکیل سازمان نیمه متمرکز نظام مهندسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران(رونوشت پیوست)مشمول آیین نامه جذب و نگهداری نیروی انسانی  نخبه در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی(رونوشت پیوست)دبیر تشکل خانه دانشجو در استان در سال های 81-1380(رونوشت پیوست)اخذ امتیاز عالی از پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع«بررسی استراتژی جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ سرد»(رونوشت پیوست)کارشناس امور مجلس وزارت امور اقتصادی و دارایی از ابتدای سال 1392(رونوشت پیوست)کارشناس مسوول وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی  مطابق حکم کارگزینی امور اداری ازسال 1384 و معاون بين الملل اداره كل روابط عمومي در سال 89 و معاون دفتر آموزش و توسعه فعاليت هاي هنري در سال 90 با ابلاغ داخلي(پیوست)دبير نمايشگاه و نشست هاي تخصصي مد و لباس اسلامي-ايراني در سال 89(رونوشت پيوست)مدیر روابط عمومی موسسه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا اواخر سال 1384(رونوشت پیوست)کارشناس برگزیده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح ملی در چشنواره شهید رجایی در سال 1386(رونوشت پیوست)برگزیده روابط عمومی های دولت در روز 27 اردیبهشت سال  1386 و تقدیر در سالن اجلاس سران(تقدیر نامه پیوست)پیشنهاد و تدوین « طرح جامع نحوه فعالیت روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی » و طی مراحل تصویب و ابلاغ توسط وزیر محترم به تمامی معاونت ها،سازمان ها،ادارات کل ستادی و استانی(رونوشت پیوست)طراحی«نظام ساماندهی و نصب تمثال حضرت امام خمینی ( ره ) و مقام معظم رهبری در دولت  » که به صورت بخشنامه با امضا وزیر محترم به تمامی دستگاه های اجرایی ابلاغ شد(رونوشت پیوست)پیشنهاد«طراحی و ایجاد بانک اطلاعاتی از هنرمندان حرفه ای و شرکت های معتبر در عرصه تبلیغات کشور » به شورای محترم  اطلاع رسانی دولت که در سال 1386 به  تایید رسید(رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه پیام بانوان در سال 75-1374و تالیف مقالات متعدد در این نشریه (رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه آموزش از راه دور وزارت آموزش و پرورش تا سال 1384و تالیف مقالات متعدد در این نشریه(رونوشت پیوست)مدیر مسوول نشریه وفا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درسال1386و تالیف مقالات در این نشریه(رونوشت پیوست)تدوین 6 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با رشته  روابط بین الملل برای پژوهشکده مطالعات راهبردی وابسته به وزارت علوم و تحقیقات و فناوری(رونوشت پیوست )تدوین 2 جلد گزارش پژوهشی مرتبط با روابط بین الملل برای خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (پیوست )انتشار ده ها یادداشت و مقاله راهبردی و فرهنگی و مطلب آموزشي در روزنامه های کثیرالانتشار،نشريات،خبرگزاری ها و سایت های مرجع کشور(رونوشت پیوست)مسوول امور پژوهشی مرکز جامع علمی کاربردی شماره 5(تاییدیه پیوست)ایثارگر دفاع مقدس ( رزمنده – جانباز )
کد خبر: ۲۲۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۵

آوای دنا:همزمان با عید غدیر خم و هفته ولایت و امامت ،همایش كارشناسان ارزیابی عملکرد اداره كل و مناطق تابعه آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد در جوار بارگاه ملكوتي حضرت ثامن الحجج ، در مشهد مقدس برگزار شد. اسفندیار خشنود کارشناس مسول ارزیابی عملکرد اداره کل آموزش و پرورش استان ضمن تبریک عید غدیر خم و هفته امامت و ولایت  به آوای دنا گفت:کارشناسان ارزیابی عملکرد رسالت خطیر و سنگینی در سطح ادارات دارند. وی اظهار داشت کارشناسان ارزیابی عملکرد در ادارات بازوان توانمند مدیران می باشند که در راستای پروژه مهر ،ستاد ثبت نام ،ازشیابی کارکنان نقش خویش را بخوبی ایفا نموده اند لذا به منظور سپاس از زحمات این عزیزان همایشی در جوار بارگاه ملکوتی ثامن الحجج تدارک دیده شد. کارشناس مسول ارزیابی عملکرد افزود در این همایش نقاط قوت و ضعف پروژهای انجام شده  و برنامه های در دست اجرای  ارزیابی عملکرد استان مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهند گرفت. ایشان در ادامه ازهمکاری حاج طاهری مدیر کل محترم آموزش و پرورش ،حاج صمدی معاونت مالی و حاج قاسمی رئیس اداره ارزیابی عملکرد اداره کل آموزش و پرورش استان تقدیر و تشکر نمودند. همایش کارشناسان ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد تا 92/8/7 ادامه خواهد داشت.
کد خبر: ۲۱۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۰۲

از آنجائیکه وظیفه اصلی نماینده مجلس قانونگذاری است و نظارت، بنابراین پر بیراهه نیست انتظار داشته باشیم ، نماینده با ابزار این حرفه که همانا اشراف بر قوانین و رموز آن است، آشنائی لازم را داشته باشد  
کد خبر: ۱۹۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۳۰

دولت‌ها عوض مي‌شوند....مديران بازنشسته مي‌شوند....... مديران ارتقا مي‌يابند.......... اما خبرنگاران بدون كمترين تغيير و تحولي حضور دارند، اما خبرنگاران بايد باشند؛تابنویسندکه چه شد؟
کد خبر: ۱۹۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۱۴

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور حکمی آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد را به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کردند
کد خبر: ۱۹۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۱۴

همواره کوشیدم تا از دادن وعده­‌های فریبنده و غیرعملی که تنها به قصد جلب رای مردم داده می­‌شود خود داری کنم. سعی کردم از سیاه‌نمایی و نادیده گرفتن دستاوردهای انقلاب و خدمات دولتها بپرهیزم و موجب یأس و ناامیدی مردم نشوم.به گزارش آوای دنا،  دکترحدادعادل با انتشار بیانیه‌ای دلایل خود برای انصراف از کاتدیداتوری ریاست جمهوری اعلام کرده است.متن بیانیه انصراف حدادعادل بدین شرح است:«بسم الله الرحمن الرحیمملت شریف ایراندر روزهای حساس و سرنوشت‌ساز یازدهمین دوره­ انتخابات ریاست جمهوری توجه شما مردم عزیز را به نکات زیر جلب می­‌کنم:1- اینجانب که از سال 1341 با کاروان نهضت امام خمینی(ره) همراه بوده و از بهمن 1357 تاکنون در صحنه­‌های انقلاب و مسئولیتهای مهم و سنگین اجرایی و قانون‌گذاری حضور داشته­‌ام، روش و بینش «اصول­گرایی» را در عرصه­ سیاست با تعالیم اسلام و قرآن و آرمانهای امام راحل و اهداف انقلاب اسلامی و منافع و مصالح کشور منطبق و موافق می­‌دانم و خود را اصول­گرا می­‌شناسم و به این صفت افتخار می­‌کنم.2- پیروزی اصول­گرایان را در انتخابات ریاست جمهوری هدف اصلی خود می­‌دانم و معتقدم با استمرار اصول­گرایان حقیقی می­‌توان آرامش و امنیت و عقلانیت را که لازمه­ ایجاد حماسه­ سیاسی و حماسه­ اقتصادی است بر کشور حاکم کرد و بر این اساس خود را موظف می­‌دانم از هر اقدامی که با واسطه یا بی‌واسطه به شکست اصول­گرایی در این انتخابات منجر شود پرهیز کنم.3- شرکت اینجانب در ائتلافی که به «ائتلاف سه­‌گانه» یا «ائتلاف پیشرفت» موسوم شد دقیقا برای آن بود که نامزدهای اصول­گرا در رقابت با یکدیگر سبب شکست اصول­گرایان نشوند. ما با هم برای تلاش در راه پیروزی اصول­گرایان عهد و پیمان بسته­ بودیم و من دقیقاً بر آن عهد و پیمان استوار مانده­‌ام.4- با نزدیک شدن به ایام ثبت‌نام نامزدها و حوادثی که در آخرین ساعت روز آخر ثبت‌نام روی داد و نگرانی­‌هایی از باب تکرار حوادث تلخ سالهای گذشته بویژه فتنه­ سال 88 را پدید آورد لازم دیدیم منتظر مشخص شدن آرایش سیاسی نامزدها بمانیم و پس از آن به مصلحت دیدیم که با شرکت در تبلیغات انتخاباتی و خصوصا با استفاده از فرصتهای صداوسیما و مناظره­‌ها، دیدگاه‌ها و برنامه­‌های خود را به اطلاع ملت برسانیم. اینجانب تصمیم گرفتم مواضع خود را در مناظره‌ها و برنامه­‌های صداوسیما به روشنی و صراحت اعلام نمایم و حتی در این مناظره­‌ها از بیان نقد نسبت به مواضع بعضی از نامزدهای اصول­گرا نیز دریغ نورزم.5- اینجانب در سخنان خود در چند ماه گذشته و بویژه در هفته­­‌های اخیر ضمن تأکید مکرر بر اینکه مشکل عمده­ امروز مردم مشکل اقتصادی است و وظیفه اول دولت آینده حل این مشکل می­‌باشد، همواره کوشیدم تا از دادن وعده­‌های فریبنده و غیرعملی که تنها به قصد جلب رای مردم داده می­‌شود خود داری کنم. سعی کردم از سیاه‌نمایی و نادیده گرفتن دستاوردهای انقلاب و خدمات دولتها بپرهیزم و موجب یأس و ناامیدی مردم نشوم. کوشیدم تا سخنی بر خلاف مصالح کشور و امنیت ملی بر زبان نیاورم و دل دشمنان انقلاب را شاد نکنم. تلاش کردم آرمانهای امام راحل(ره) و رهنمودهای مقام معظم رهبری را که از دل و جان به آنها اعتقاد دارم فراموش نکنم. امیدوارم در آنچه گفته­‌ام توانسته باشم رضای خداوند و رضایت مردم را جلب کرده باشم.6- اکنون بر پایه­ این مقدمات، امروز دوشنبه 20 خردادماه 1392 با در نظر گرفتن واقعیت‌های پیش رو در صحنه­ انتخابات و با توجه به نیت و انگیزه­‌ای که از آغاز حضور در ائتلاف داشته­‌ام به عهد خود وفا می­‌کنم و انصراف خود را از نامزدی انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران اعلام می­‌نمایم تا به سهم خود به پیروزی اصول­گرایی در این انتخابات کمک کرده­ باشم. امیدوارم سایر نامزدهای اصول­گرا نیز در این لحظه­ خطیر و حساس به وظیفه­ خود عمل کنند برادرانه و مشفقانه توصیه می­‌کنم مردم عزیز با تصمیم درست خویش کاری کنند که یا اصول­گرایان در مرحله­ اول انتخابات پیروز شوند یا چنان شود که در صورت کشیده شدن انتخابات به مرحله­­ دوم، رقابت میان دو اصول­گرا باشد.7- با انصراف خود از مردم عزیز می­‌خواهم معیارهای مورد نظر رهبری معظم انقلاب را در رای دادن به نامزدها دقیقا رعایت کنند و به کسانی رأی دهند که به مبانی جمهوری اسلامی معتقد بوده و شجاع و بانشاط و توانمند باشند و از گفتمان انقلاب اسلامی و ارزش‌های مورد نظر امام و رهبری حمایت کنند و پاسدار خون شهیدان و فداکاری‌های ایثارگران عزیز و خانواده­ معظم شهدا باشند تا درخشش انقلاب اسلامی در فضای ظالمانه و ظلمانی نظام سلطه جهانی روز به روز افزونتر گردد.8- وظیفه­ خود می­‌دانم از عموم برادران و خواهرانی که در سراسر کشور در ستادهای انتخاباتی اینجانب صمیمانه و صادقانه تلاش کرده­‌اند و یا در اجرای برنامه­‌های صدا و سیما مرا یاری نموده­‌اند سپاسگزاری کنم. از اینکه نمی­‌توانم با هیچ زبان و قلمی از عهده­ شکر محبت‌های آنان برایم از همگان پوزش می‌خواهم.9- وظیفه دارم از شورای محترم نگهبان که اینجانب را واجد صلاحیت نامزدی انتخابات ریاست جمهوری تشخیص داده­‌اند تشکر کنم. همچنین موظفم از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران که فضای مناسبی برای بیان دیدگاه‌ها و برنامه­‌های نامزدها بوجود آورده سپاسگزاری نمایم. از عموم نمایندگان رسانه‌ها، چه رسانه­‌های مکتوب و چه رسانه­‌های مجازی که در ایام انتخابات با انتشار اخبار مربوط به این جانب اطلاع رسانی مفید و سازنده­ کرده­‌اند نیز تشکر می­‌کنم.10- امیدوارم ملت مسلمان و با بصیرت و شجاع و انقلابی ایران با حضور پرشور و باشکوه در انتخابات جمعه 24 خردادماه 1392 حماسه­ سیاسی ایجاد کنند و با برگزاری یک «انتخابات خوب » به یک «انتخاب خوب» دست یابند و زمینه را برای خلق «حماسه اقتصادی» با مدیریت دولت آینده و وحدت و همت ملت فراهم سازند. امیدوارم حاصل همه­ تلاش‌ها و نتیجه­ انتخاب همگان به خیر و صلاح کشور باشد و مایه­ عزت و ارجمندی بیشتر ملت ایران و تضمین کننده­ دوام و بقای استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی.
کد خبر: ۱۷۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۲۰

آقای مطهری آیا بهتر نبود شما با این توانایی که در شناسایی استعداهای ورزشی دارید به جای بر عهده گرفتن وظیفه خطیر نمایندگی مجلس، عضو کمیته ملی المپیک می شدید؟!
کد خبر: ۱۶۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۳/۰۳

تحولاتی که در روز آخر انتخابات صورت گرفت شرایط جدیدی را در مورد انتخابات به وجود آورد که ضرورت وحدت اصولگرایان را بیشتر کرد.در یک ماهی که باقی مانده است اصولگرایان باید با توجه به موقعیت خطیر پیش آمده در جهت حفظ آرمان‌های امام و رهبری تلاش کنند.
کد خبر: ۱۶۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۲۳

تعداد 150 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نامه ای به هاشمی رفسنجانی نسبت به مواضع اخیر ایشان اعتراض نموده که نام دو نفر از سه نماینده ی استان کهگیلویه و بویراحمد در این لیست وجود  دارد. امروز با همه انتقادات مبنایی به دولت احمدی‌نژاد، پیشرفت در زیرساخت ها، صنعت، مسائل علمی، رفاه و قدرت، بارزتر، با صلابت تر و با قدرت تر از دوره شماستمتن کامل این نامه به شرح زیر است:«جناب آقای هاشمی رفسنجانی در صحبت‌های خود با وبلا‌گ‌نویسان مطالبی را بیان کرد که بی‌شک از مصادیق فاصله گرفتن از اندیشه‌های امام (ره) است.ما نمایندگان مجلس ضمن تذکراتی چند از وی می‌خواهیم که به اندیشه‌های امام  راحل و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بازگردد، به جای آن فاصله خود را از کسانی که دل در گرو انقلاب ندارند و تلاش می کنند انقلاب اسلامی را از مبانی خود تهی گردانند، حفظ نمایند.1- این ساده اندیشی است که ما اعلام کنیم با اسرائیل سر جنگ نداریم و اگر کشورهای عربی با اسرائیل جنگیدند ما از  آنها حمایت خواهیم کرد. امام بزرگوار و رهبر عزیز همه تلاش خود را به کار بردند تا مسئله فلسطین را یک مسئله اسلامی نمایند و از حصار عربیت خارج نمایند. اگر امروز ظهور گروه‌هایی مانند حزب الله لبنان، حماس و جهاد اسلامی را شاهد هستیم که پوزه اسرائیل را با همه مظلومیت و نابرابری به خاک مالیده‌اند نتیجه همین تفکر امام است. اگر ما با اسرائیل سر جنگ نداشته باشیم تا انقلاب اسلامی، انقلاب اسلامی باشد اسرائیل با ما سر جنگ خواهد داشت و نباید فراموش کنیم که امام خمینی محو اسرائیل را از آرمانهای انقلاب اسلامی قرار داده است.2- در طول تاریخ تجربه کردیم که ولایت فقها تنها محور پیروزی امت اسلامی است. در قضیه انحصار تنباکو، انقلاب مشروطیت، انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و آخرین سناریوی غرب یعنی فتنه؛ این ولایت فقیه بود که با درایت رهبری و حمایت مردم، دشمن را زمین گیر کرد و پیروزی های درخشانی برای نظام به ارمغان آورد. قرار دادن ولایت فقها در مقابل ولایت معصومین مغلطه ای بیش نیست، چه اینکه مطابق نظر همان ولایت به فقها منتقل شده است و ولایت فقها در امتداد همان ولایت معصومین است.3 ـ آقای هاشمی به خوبی می داند و حتماً در پیش خود و خدای خود اذعان خواهند کرد که جامعه باز امروز که توأم با سلایق مختلف است به مراتب بازتر و آزادتر از زمان حاکمیت ایشان است و این افتخار نه منصوب بر فرد خاصی است، بلکه قدرتمند شدن توده های مردم و خارج شدن مناصب از دست خانواده‌های تما‌میت‌ طلب است که شما آنها را «نیروهای با سابقه» می نامید. انحصار حضرتعالی در نیروهای خاص مشکلی بود که مردم را از نظام فاصله انداخت.4ـ چرا تلاش می کنید همواره کشور را در حالت خطیر معرفی کنید. امروز با همه انتقادات مبنایی به دولت احمدی‌نژاد، پیشرفت در زیرساخت ها، صنعت، مسائل علمی، رفاه و قدرت، بارزتر، با صلابت تر و با قدرت تر از دوره شماست. مردم در مقطعی که شما اداره امور کشور را عهده دار بودید، بارها نارضایتی خود را از نحوه اداره کشور توسط حضرت عالی ابراز داشتند. تحت تاثیر چند انسان متملق اطراف خود قرار نگیرید و سعی کنید به حب الله ولایت دست یابید و نه بر صورت ولایت چنگ اندازید.1- عبدالله تمیمی2- مهدی عیسی‌زاده3- روح‌الله بیگی4- علیرضا خسروی5- حسینعلی حاجی‌دلیگانی6-  محمدرضا پورابراهیمی7-سید راضی نوری8- عبدالرضا  عزیزی9-جبار کوچکی نژاد10- حمیدرضا عزیزی11- ابوالفضل ابوترابی12-  محمدعلی مددی13- مفید کیائی‌نژاد14- حسین فتاحی 15- فرهاد بشیری16- عباس مقتدایی17- محمدعلی بزرگواری18-جواد کریمی قدوسی19- عبدالله سامری20- روح‌الله حسینیان21- علیرضا سلیمی22-احمد امیرابادی23- مهدی کوچک‌زاده24- سید مهدی هاشمی25- مجید منصوری26-سیدباقر حسینی27- محسن دوگانی28-حسین آذین29-مصطفی افضلی‌فرد30- سید امیر حسین قاضی زاده31-امیرعباس سلطانی32- عباس فلاحی باباجان33-علی علی‌لو34- احمدعلی مقیمی35- مجتبی رحماندوست36- عبدالوحید فیاضی37- محمداسماعیل کوثری38- شهروز افخمی39- محمدعلی موحدی40- سیدعلیرضا مرندی41- سید مسعود میرکاظمی42- حمیدرضا فولادگر43- محمد اسماعیلی44- سیدمحمود نبویان45- احمد آریائی‌نژاد46- محمد سلیمانی47- محمدرضا آشتیانی48- مهدی دواتگری49- فاطمه آلیا50- حلیمه عالی51- احمد بخشایش52- نوذر شفیعی53- حسین‌ محمدزاده۵۴- بهرام بیرانوند۵۵- حسن خسته‌بند۵۶- بیژن نوباوه وطن۵۷- علی کائیدی۵۸- مقداد نجف‌نژاد۵۹- نصرالله پژمان‌فر۶۰- حمید رسایی۶۱- روح‌الله‌ عباسپور۶۲- محمد دهقان۶۳- محمد اسماعیل‌نیا۶۴- حسین مظفر۶۵- ابوالقاسم خسروی۶۶- ناصر سودانی۶۷- ناصر صالحی‌نسب۶۸- سیدهاشم بنی‌هاشمی۶۹- مهرداد بذرپاش۷۰- سید احمدرضا دستغیب۷۱- پاپی‌زاده۷۲- موسی غضنفر آبادی۷۳- سیدمهدی موسوی‌نژاد۷۴- محمد حسن‌نژاد۷۵- سیدمرتضی حسینی۷۶- قاسم جعفری۷۷- ابوالقاسم جراره۷۸- علیرضا۷۹- سیدعلی طاهری80- حجت‌الله سوری۸۱- اسماعیل کوثری۸۲- احمد سجادی۸۳- علی مددی۸۴- عابد فتاحی۸۵- زهره طبیب‌زاده۸۶- مجید جلیل‌سرقلعه۸۷- رجب رحمانی۸۸- احمد جباری۸۹- غلامعلی حدادعادل۹۰- محمدابراهیم رضایی۹۱- نعمت‌الله منوچهری۹۲-شهباز حسن‌پور۹۳- محمدرضا رضایی۹۴- حسین علی شهریاری۹۵- غلام‌محمد زارع۹۶- محمدل علی پورمختار۹۷- سید محمدحسین میرمحمدی۹۸- شمس‌الله بهمئی۹۹- رحمت‌الله نوروزی۱۰۰- جمشید جعفرپور۱۰۱- سیدسعید زمانیان۱۰۲- محمدقسیم عثمانی۱۰۳- محمد رزم۱۰۴- عباس صلاحی۱۰۵- محمدرضا خان‌محمدی۱۰۶- جلیل جعفری۱۰۷- قاسم عزیزی۱۰۸- احمد شوهانی۱۰۹- سیدسعید حیدری طیب۱۱۰- سلیمان عباسی112- محمد علیپور113- امیر خجسته114- روبرت بگلریان۱۱۵- منصور حقیقت‌پور۱۱۶- عثمان احمدی۱۱۷- هادی شوشتری118- عوض حیدرپور119- یعقوب جدگال120-عبدالکریم رجبی 121- محمدابراهیم محبی122- امید کریمیان123- جواد هروی124- محمدرضا امیری125- فرج‌الله عارفی126- سید شکر خدا موسوی127- فرج‌الله عارفی۱۲۸- عطالله سلطانی129- احمد سالک130- عزیز اکبریان131- محمود شکری۱۳۲- مرتضی آقا تهرانی۱۳۳- نبی‌الله احمدی۱۳۴- علیرضا منظری توکلی۱۳۵- حسین نجابت136- موسی احمدی137- سیدبهلول حسینی138- حسینی139- علی جلیلیان140- سیدحسین ذوالانوار141- سیدعنایت‌الله هاشمی142- نادر قاضی‌پور143- حبیب آقاجری144- سیدشریف حسینی145- عبدالرضا مصری5 امضای ناخوانا
کد خبر: ۱۶۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۲۲

اوای دنا:همايش بزرگداشت امور تربيتي با حضوربیش از150نفر نفر از مدیران واحدهای آموزشی ، معاونین و مربیان پرورشي در لنده برگزار شد. مصطفی شجاعیان معاون پرورشی و فرهنگی اداره کل آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد در این مراسم ضمن تبریک سالرور تاسیس امور تربیتی و تقدیر و تشکر از خدمات حوزه معاونت پرورشی امور تربیتی را یادگار گرانبهای انقلاب امام و شهیدان رجایی و باهنر دانست و  به تشریح رسالت خطیر مربیان پرورشی و امر تربیت در آموزش و پرورش پرداخت. در این همایش که با اجرای برنامه های متنوع فرهنگی و هنری برگزار شد از تعداد 15 نفر از مربیان،معاونین پرورشی و تربیت بدنی تجلیل بعمل آمده است.
کد خبر: ۱۴۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۲/۱۲

اوای دنا:متن کامل سخنرانی دکتر محمود احمدی نژاد در اولین همایش قوه‌ مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران به شرح ذیل است:بسم الله الرحمن الرحیماللهم‌ عجل‌ لولیک‌ الفرج‌ والعافیة والنصر واجعلنا من‌ خیر انصاره و اعوانه‌‌ والمستشهدین‌ بین‌ یدیه‌خدای بزرگ را سپاسگزارم که فرصت و توفیق حضور در این جلسة بسیار ارزشمند را عنایت فرمود. از همة شما عزیزان که با حضور خود بار دیگر بر اهمیت قانون اساسی و نیز عزم خودتان برای پیگیری تحقق اهداف قانون اساسی تأکید کردید، تشکر می‌کنم. همچنین از آقای دکتر حجازی و بقیة عزیزانی که این مراسم را برگزار کردند، تشکر می‌کنم.اما با توجه به اینکه گفته‌اند جلسات حقوقی‌ها خیلی خشک است، شاید جا داشته باشد که بگوییم که جلسه‌ای با این حدت و شدت ندیده‌ایم که برگزار شود. البته به لحاظ محتوا و مطالبی که مطرح شد، به خصوص بحث‌های آقایان دکتر حجازی، شعبانی، الهام، گرجی و اسلامی برای خود بنده بسیار مفید و آموزنده بود و من استفاده کردم.من واقعاً علاقه‌مند بودم که از زبان خود سخنرانان و عزیزانی که مقاله ارائه دادند مطالب را بشنوم، چون آدم وقتی با آن حسی که گوینده یا نویسنده مطلب را بیان می‌کند، دریافت می‌کند، چیز دیگری است. اما به لحاظ شرایطی که هست، از این موهبت محروم هستم، اما حتماً همة مقالات و سخنرانی‌ها را خواهم خواند و بهره خواهم برد. اگر هم نظری داشته باشم، برای دوستان خواهم فرستاد.اشاره کردند که در نظام اجتماعی ما مهم‌ترین رکن و نهاد، خود قانون اساسی است و از قانون اساسی مهم‌تر نداریم. همة اندیشه‌ها و نظریه‌های اجتماعی و حکومتی، مطالبات و آرزوهای چندصدساله، مفاهیم دینی مرتبط با مناسبات و نظامات اجتماعی، شیوة زمامداری، ارزش‌های الهی و انسانی و ... در قانون اساسی مندرج است.اگر ارزش‌ها یا حقوقی هم بخواهد در جامعه گسترش یابد، باز باید بر پایة قانون اساسی باشد. همچنین حقوق متقابل زمامداران و مردم و نیز نقش هر یک در ادارة جامعه به قانون اساسی بر می‌گردد.مهم‌ترین و مستحکم‌ترین سند تنظیم کنندة روابط و حد و مرزهای اجتماعی قانون اساسی است. آنهایی که به دنبال حکومت‌های علوی، نبوی، مردمی، عادلانه و آرمانی در این کشور هستند، سند آن قانون اساسی است.این حرف به معنای آن نیست که این سند کامل است و نیاز به اصلاح ندارد. خیر، بحث‌های خوبی مطرح شد. در دوره‌هایی از زمان براساس تجربیات، دانش، پیشرفت و کمال جامعه حتماً باید اصلاحاتی انجام دهیم. معنایش این نیست که وحی مُنزل است و نمی‌شود آن را دست زد، اما می‌خواهم بگویم که مهم‌تر از آن هم سندی نداریم.بحث‌هایی که آقایان شعبانی، گرجی و دیگران مطرح کردند، نشان‌دهندة نواقصی است. این ایراد اساسی به واضعان قانون اساسی نیست، چون آن کسانی که قانون اساسی را وضع کردند، نوعاً – بلکه همة آنها- فاقد تجربة حکومتداری و زمامداری بودند و در شرایط قبل از پیروزی انقلاب فرصتی در اختیارشان نبود. بنابراین نواقص طبیعی است. حتی اگر این مسئله هم نباشد - بالاخره جامعه در حال کمال و مناسبات در حال تغییر است - وقتی ما به سطح بالاتری منتقل شدیم، نیازمند تنظیم مجدد هستیم. تا زمانی که این قانون معتبر است، هیچ کس نمی‌تواند به استناد یک روایت، حدیث و حتی آیه‌ای از قرآن و فهم خود از دین، قانون اساسی را کنار بگذارد یا آن را نقض کند و بگوید فهم من از این چیز دیگری است. فهم شما برای خودتان معتبر است، نه در مناسبات اجتماعی.همة تصمیمات، قانونگذاری، قضاوت، اجرا و هر اقدام دیگری در کشور باید مبتنی بر این قانون باشد. قانون اساسی تنها سند مکتوب و مدون میثاق ملی است.از منظر تاریخی هم اگر نگاه کنیم، مهم‌ترین و تنها دستاورد انقلاب اسلامی قانون اساسی است. این کلام امام عزیز (ره) هم هست.اما نشست ما دربارة قوة مجریه در قانون اساسی است. البته همان طور که به درستی اشاره کردند، این تقسیم‌بندی که قوة مجریه حیطه‌ای دارد و کاری به کسی ندارد و قوة مقننه همین طور و ... ، متعلق به گذشته بوده و اصلاً حکومت از این شکل خارج شده است. اصلاً ادارة یک نظام نیازمند مناسبات جدیدتری است.اما قبل از اینکه به قوة مجریه بپردازم، می‌خواهم به موضوع اساسی‌تری اشاره کنم و آن خود انسان است. اصلاً این قانون اساسی هم برای انسان است. همة هستی برای انسان است. مخلوقی بالاتر از انسان در عالم هستی نداریم. انسان تنها موجودی است که استعداد الهی شدن دارد. تنها موجودی است که همة اسما و صفات الهی در وجود او به امانت گذاشته شده است و می‌تواند تجلی همة اسما و صفات الهی از جمله علم، حکمت، قدرت، رأفت، ستاریت، لطف و عشق خدا باشد.انسان می‌تواند خلیفه الله باشد. یعنی چه؟ جانشین باید شباهتی با اصل داشته باشد؛ یعنی غیر از خلق خودش، هر آنچه خدا در این عالم هستی می‌تواند انجام دهد، او نیز می‌تواند انجام دهد. انسان آفریده شده تا آیة عظیم و اعظم خدا و راه شناخت و دسترسی به خدا باشد. اگر خدا انسان را خلق نمی‌کرد، راهی برای شناخت خدا و ظرفیتی برای معرفی خدا وجود نداشت.به همین دلیل است که خدا همة عالم را در خدمت انسان و انسان را برای کمال، تعالی، الهی شدن و رسیدن به اوج عظمت قرار داده است. حکومت، قانون، قانون اساسی، کار، تلاش، خانواده، ازدواج و ... همه مربوط به انسان‌اند و دررابطه با انسان معنا پیدا می‌کنند همه باید بسترساز شکوفایی و تعالی انسان باشند؛ یعنی خدا عالم را برای انسان و انسان را برای تعالی و خداگونه شدن خلق کرد.انسان بالاترین مخلوق هستی است و مأموریت او این است که خود را از این خاک تا خدا بالا بکشد. اما انسان این شدن، تعالی و کمال را باید آزادانه انتخاب کند. خداوند انسان را آزاد آفریده و اجازه داده است که با اراده و انتخاب آزاد خود سیر تعالی و کمال را انتخاب کند و اتفاقاً این زیبایی کار خداست. همة هستی متعلق به خداست، همة اراده‌ها در راستای ارادة خداست، همة حیات و موجودیت متعلق به خداست، اما همین خدا مسیر کمال را در برابر انسان قرار می‌دهد، ولی می‌گوید مختار و آزادی که انتخاب کنی و اگر آزادانه انتخاب کردی، کمال پیدا خواهی کرد و انتخاب تو ارزش دارد.خدا می‌توانست اراده کند که انسان مثل ملائک یا سایر موجودات شود یا از همان ابتدا او را در بالاترین مرتبة کمال، بدون نیاز به حرکت انسان، خلق کند. اما زیبایی به این اندازه نبود که خدا مخلوقی را آفریده است که با انتخاب خودش به قله‌ها می‌رسد.عزیزان من، در شرایط تحمیل و اکراه، ارزش و ضدارزش و تعالی و سقوط بی‌معناست. زمانی نظام ارزشی و ارزیابی معنا پیدا می‌کند که انتخاب آزاد باشد. همة ارزش‌های انسانی در سایة آزادی معنا پیدا می‌کند و همة آنها به تبع آزادی است. از جمله عدالت، کرامت، اخلاق، ایثار، فداکاری، مهربانی، شجاعت و حتی ایستادن در برابر ظالم و حمایت از مظلوم، و همة زیبایی‌های عالم در سایة آزادی انسان معنا و مفهوم پیدا می‌کند. والا اگر عده‌ای را با اکراه و فشار برای مقابله با ظالمین بفرستیم، ارزشی ندارد. انسان باید انتخاب کند و به جایی برسد که ظلم را بد و در نقطة مقابل حیثیت، کرامت و شخصیت خود بپندارد و از آن دوری کند. اگر مقابله با ظالم و حمایت از مظلوم را ارزش بداند و انتخاب کند، آن ارزش دارد.خداوند حتی اجرای عدالت در روابط اجتماعی را نیز بر عهدة انسان‌ها و انتخاب آزاد آنها گذاشته است. همة پیامبران آمده‌اند و کتاب و میزان آمده است. برای چه؟ لیقوم الناس بالقسط؛ برای اینکه انسان‌ها عدالت را انتخاب کنند و به عدالت قیام کنند. در غیر این صورت، اولاً، مستقر نخواهد شد و ثانیاً، فاقد ارزش و کمال‌آفرینی است.چرا عدالت مهم است؟ چون بستر کمال و تعالی انسان است و راه رسیدن به خدا را باز می‌کند. حالا اگر همین عدالت با ارادة آزاد ملت‌ها و مردم مستقر نشود، کمال‌آفرین نیست و فاقد ارزش است چون انسان‌ها آزادند، خدا به آنها حق تعیین سرنوشت داده و این مهم‌ترین حق است.عزیزان من، استقلال هم به واسطة آزادی است. کسی که آزاد نیست، استقلال برای او معنا ندارد. استقلال زمانی است که آزادی هست. چرا؟ چون آزادی منشأ کرامت انسان است. کسی که آزادی ندارد، کرامتی ندارد. حالا مفهوم آزادی وسیع است و من وارد آن نمی‌شوم.آزادی منشأ کرامت انسان و کرامت مستلزم استقلال است. اینکه ملتی می‌خواهد مستقل باشد، برای این است که می‌خواهد با کرامت زندگی کند و احساس کرامت می‌کند. کسی که احساس کرامت نمی‌کند، استقلال برای او مفهومی ندارد.همة وابستگی‌ها و باز کردن راه سیطرة بیگانه بر ملت‌ها از ناحیة انسان‌های حقیر و تحقیر شده‌ای است؛ که در درون خود احساس کرامت نمی‌کنند. اگر آزادی نباشد، کرامت بی‌معناست و اگر کرامت نباشد، استقلال بی‌معناست.این به عنوان مقدمه بود، به بحث‌های خودمان برگردیم. مقدمة قانون اساسی را ببینید، بهایی است که ملت پرداخت: «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی.» در عنوان شیوة حکومت در اسلام چنین می‌خوانیم: «رسالت قانون اساسی این است که زمینه‌های اعتقادی نهضت را عینیت بخشد، شرایطی را به وجود آورد که در آن انسان با ارزش‌های والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد.»در همین قسمت می‌خوانیم: «قانون اساسی تضمن کنندة نفی هرگونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی می‌باشد و در خط گسستن از سیستم استبدادی و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش می‌کند.»باز در همین بخش می‌خوانیم: «قانون اساسی زمینة چنین مشارکتی را فراهم می‌سازد تا در مسیر تکامل انسان هر فردی خود دست اندرکار و مسئول رشد، ارتقا و رهبری گردد و این همان تحقق حکومت مستضعفین در زمین خواهدشد.»کمی پایین‌تر می‌خوانیم که: «اقتصاد وسیله است، نه هدف؛ در ترکیب بنیادهای اقتصادی، اصل، رفع نیازهای انسان در جریان رشد و تکامل اوست.دربارة زن نیز همین است، خانواده کانون اصلی رشد و تعالی انسان، وظیفة خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسان‌های مکتبی و ... .اصل اول: جمهوری اسلامی نظامی است برپایة ایمان به خدای یکتا، لااله الاالله؛ یعنی توحید. همین جا که گفته است توحید، معاد و نقش سازندة آن در سیر تکاملی انسان، عدل، امامت و بلافاصله «کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا» که این را هم شأن توحید، معاد، عدالت و امامت آورده است.اصل سوم: ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی؛ تأمین آزادی‌های سیاسی و اجتماعی؛ مشارکت عامة مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.اصل ششم: در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی اداره شود، از راه انتخابات.اصل نهم: در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفة دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه‌ای وارد کند. و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادی‌های مشروع را، هرچند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.می‌گوید نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، احزاب و جمعیت‌ها آزادند، راهپیمایی‌ها آزاد است و ...، واژة آزاد و آزادی در قانون اساسی بسیار است.در اصل چهل و سوم، در بحث اقتصاد، می‌گوید: برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادگی او؛ رعایت آزادی انتخاب شغل، محل سکونت و مسکن و ... .اصل پنجاه و ششم: حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم کرده است.هیچ کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.اما، قانون اساسی باید شکل‌دهندة یک نظام اجتماعی متوازن بر مبنای ارادة مردم باشد. برداشت من از قانون اساسی این است که این قانون، ساختارهایی را برای نظام اجتماعی پیش بینی کرده که اگر قطعات آن ساختار را در کنار هم بچینیم، یک نظام متوازن و متعادل در خدمت کمال، آزادی و تعالی انسان‌ها خواهد بود.بعضی‌ها خیال می‌کنند که قانون اساسی اصولی است که نوشته شده، حالا اگر ما به جزئی از آن عمل کنیم، بالاخره یک شکلی درست خواهدشد. من فکر می‌کنم برعکس است؛ یعنی واضعان قانون اساسی اول شکلی از نظام اجتماعی را در ذهنشان تصور و تصویر کرده‌اند، بعد اجزای آن را در قانون اساسی چیده‌اند. مثل پازل بزرگی که قطعه قطعه شده که اگر قطعه‌ها را کنار هم بگذاریم، آن پازل تکمیل می‌شود.بعضی‌ها خیال می‌کنند هر قطعه‌ای را به هر شکلی کنار هم بچینیم، کار درست می‌شود و لزوماً به یک شکل متوازن و متعادل خواهیم رسید.به نظرم این اشتباه است. باید نظام متوازنی داشته باشیم که در آن حق تعیین سرنوشت براساس آزادی متعلق به ملت باشد. این باید در تمام قوا، هرکسی که به نوعی با قانون اساسی سر و کار دارد یا در روند تأثیر می‌گذارد، متبلور باشد؛ هم در اجرا، هم در تفسیر و قانونگذاری و هم در قضاوت لحاظ شود.اصلاً قضاوت، اجرا، قانونگذاری، شورای نگهبان و حکومت باید در خدمت مطالبات بحق مردم و تأمین آزادی و حق تعیین سرنوشت آنها باشد، والا حکومت بی‌معناست.در قانون اساسی، تفسیر و برداشت‌ها از آن باید اختیارات و مسئولیت‌ها متوازن و متعادل باشد. اگر بشود درجه‌بندی کنیم، نمی‌شود به نهادی بگوییم مسئولیت شما 100 واحد است و اختیار شما 2 واحد. اگر 100 واحد مسئولیت دادیم، باید 100 واحد هم اختیار در کنار آن باشد.نمی‌شود مثلاً همة اختیارات در قوة مجریه متمرکز باشد و تکالیف در قوة قضائیه یا برعکس، اختیارات در قوای مقننه و قضائیه، اما مسئولیت‌ها و پاسخگویی‌ها در قوة مجریه. این عدم توازن است که مشکل ایجاد می‌کند و شکلی را که می‌خواهیم بسازیم، ناقص می‌شود. می‌خواستیم عدالت و کرامت را برپا کنیم، آزادی‌ها را تأمین کنیم، پیشرفت کنیم، یک جامعة آرام و کمال یافته و انسان‌های با کرامت داشته باشیم و آرامش انسانی را حاکم کنیم، اما می‌بینیم که موجودی خلق شده که یک دست آن شش متر است و دست دیگرش دو سانتی‌متر است . ... .هر قوه یا حاکم یا مسئولی باید به قدر اختیارات خود مسئول باشد. این یک اصل حقوقی است و فکر می‌کنم مفاهیم حقوقی، مفاهیمی عقلانی است.یکی از مسائلی که در قانون اساسی و قانونگذاری مهم است، تنظیم روابط بین قواست. شأن روابط قوا شأن قانون اساسی است، نه قانون عادی. نمی‌شود ما در قوة مجریه بنشینیم و برای خودمان مقرراتی وضع کنیم که چگونه با قوة قضائیه و مجلس برخورد کنیم. قوة مقننه هم برای خود تنظیماتی درست کند که چگونه با ما و قوة قضائیه برخورد کند. شأن تنظیم روابط قوا قانون اساسی است. نمی‌شود با آیین نامة داخلی مجلس یا قانون عادی، اختیاراتی را به قوه‌ای داد یا از آن سلب کرد.یکی از مسائل دیگر، تفسیر قانون اساسی است. وقتی تفسیرها زیاد می‌شود، غیرمستقیم اشکالی را به اصل وارد می‌کند؛ به خصوص وقتی تفسیر از یک اصل در مقاطع زمانی متناقض می‌شود که کار را بدتر می‌کند.تفسیر قانون اساسی در واقع خود قانون اساسی است و باید با اصل منطبق باشد. باید به گونه‌ای باشد که اکثریت قاطعی از مردم آن را درست بپندارند و بگویند فهم ما هم از قانون اساسی همین است؛ چرا؟ چون اصل اینکه قانون اساسی در کشور ما اجرا می‌شود، به خاطر رأی مردم است. اگر مردم رأی نمی‌دادند و این قانون اساسی را انتخاب نمی‌کردند، اجازة اجرا نداشت و موضوعیت پیدا نمی‌کرد.البته ممکن است بعضی‌ها بگویند که نه خیر، اینها بحث‌های تخصصی است و مردم نمی‌فهمند و هرچه ما گفتیم، درست است. اما بالاخره اصل قانون اساسی که تخصصی‌تر است. همین اصل قانون اساسی به رأی گذاشته شده و چون مردم رأی دادند، معتبر است.نمی‌شود تفسیری از قانون اساسی بکنیم که اکثریت ملت نقطة مقابل آن را بفهمند. در اینجا به نظرم فاقد مشروعیت و اصالت می‌شود.بحث مهم دیگر، تغییر اصول قانون اساسی است که تغییر آن هم پیش‌بینی شده است و روالی دارد. باید رهبری فرمان بدهند که هیئتی تشکیل بشود، بازنگری کند و بعد به رأی مردم گذاشته شود. باید رفراندوم برگزار شود. نمی‌شود با تفسیر یا با قانون عادی، قانون اساسی را عوض کرد یا حتی به نام مصلحت از طریق ارجاع آن به مجمع تشخیص مصلحت آن را عوض کرد.تشخیص مصلحت هم مثل تفسیر است. اولاً باید زمان داشته باشد. نمی‌شود قانون اساسی را به نام مصلحت عوض کنیم، در این صورت اصلاً نیازی به قانون اساسی نداریم.اینکه در قانون اساسی، مجمع تشخیص مصلحت پیش‌بینی شده، برای مصالح است که مصالح هم استثناهاست نه قاعده. راهی برای دور زدن و حذف قانون اساسی نیست. اگر در مجلس مصلحتی تشخیص داده می‌شود، باید آن قدر برجسته و آشکار باشد که اکثریت مردم بگویند بله، این مصلحت است و اکثریت قاطعی به آن رأی بدهند. نه اینکه مثل قوانین عادی رأی‌گیری شود و شورای نگهبان رد کند و بعد به مجمع برود.نمی‌شود عدة قلیلی بگویند که مصلحت ملت را ما تشخیص می‌دهیم، خود ملت قادر به تشخیص مصلحت خود نیست. چطور ملت آن قدر تشخیص داد که شما را انتخاب و بر خود حاکم کرد، اما مصالح خود را تشخیص نمی‌دهد؟این برای مصالح موقتی است. وقتی ما می‌خواهیم به هر دلیلی اصل قانون اساسی را معطل کنیم، یا در موارد نادری پایمان را از مرزهای قانون اساسی فراتر بگذاریم، باید اولاً استدلالی قوی پشت آن باشد، ثانیاً، زمان داشته باشد.یکی دیگر از مباحث قانون اساسی جایگاه رئیس جمهور، صرف نظر از احمدی‌نژاد، است. اگر ما سال اول بر قانون اساسی پافشاری می‌کردیم، همان فضای قبل منتقل می‌شد که اینها اختیارات اضافه ‌می‌خواهند و ... و حرف را منکوب می‌کردند و چه بسا ثمر نمی‌داد و بالعکس می‌شد.در قانون اساسی، تنها مقامی که نماینده و نماد تمرکز و شکل‌گیری ارادة ملی است، رئیس جمهور است؛ یعنی تنها جایی که همة ملت به یک نفر، یعنی رئیس جمهور، رأی می‌دهند. این قانون اساسی ماست.رئیس جمهور تنها کسی است که نمایندة کل ملت محسوب می‌شود. کسی است که بالاترین سطح نمایندگی از مردم را دارد. همة مردم برای انتخاب یک نفر می‌آیند. اشاره کردند، اصل 113 روشن است: بالاترین مقام رسمی کشور، پس از مقام رهبری، مجری قانون اساسی و رئیس قوه مجریه.بخش مهم مردم‌سالاری و جمهوری در انتخاب رئیس جمهور متبلور می‌شود که همة مردم اعمال اراده می‌کنند.البته همة ارکان نظام باید براساس اراده و رأی مردم باشند و هستند. اما مشکل از کجاست؟ مشکل از آنجاست که بخواهیم با اقلیتی کل ملت را کنترل کنیم. اینجا اختلاف‌ها شروع می‌شود؛ نه اختلاف، که بعضی‌ها به محض اینکه تذکر قانون اساسی می‌دهیم، می‌گویند وارد اختلافات شده‌اید؛ اینجا اختلاف نیست؛ اینجا صیانت از اصل نظام، اصل ملت، اصل حقوق مردم و اصل قانون اساسی است.بله، اگر جار و جنجال باشد، آن اختلاف و دعواست؛ اما بحث شخصی نیست. بگذارید اشارة کوتاهی داشته باشیم. ما مجلس داریم و مجلس هم نمایندگان مردم در حوزه‌های مختلف هستند. اما مقایسه‌ای آماری بکنیم. به واسطة قوانین عادی کار به جایی رسیده است که مجموعة نمایندگان مجلس نمایندة اقلیتی از مردم‌اند، نه اکثریت مردم.قانون انتخاباتِ اول می‌گفت هرکس در حوزة انتخابیة خودش باید 50 درصد به اضافة یک رأی بیاورد. بعداً در اجرا مشکلاتی پیدا شد و به 30 درصد تبدیل شد. باز تبدیل به 25 درصد شد. در بهترین شرایط، متوسط آرای کسانی که در دور اول به مجلس راه پیدا می‌کنند، 30 درصد آراست؛ یعنی 70 درصد شرکت کنندگان مشارکت ندارند. اگر به مرحلة دوم برسد که مشارکت هم پایین می‌آید. شما 30 درصد را در مشارکت ضرب کنید و روی واجدین شرایط ببرید و بعد ببینید که چه اتفاقی می‌افتد.اما در قانون ریاست جمهوری فرق می‌کند، باید 50 درصد به علاوة یک نفر باشد. معمولاً هم در ریاست جمهوری چون تمرکز هست، مشارکت مردم هم بالاتر است. نه اینکه بخواهیم در اینجا حق یا باطلی را اثبات کنیم. وقتی می‌گوییم ارادة مردم، ارادة مردم نیرو و سوختی است که اولاً، پشت موتور اداره و حاکمان قرار می‌گیرد و ثانیاً، جهت حرکت آنها را معلوم می‌کند.اگر این سوخت کم یا معیوب شد یا نمایندة اکثریت ملت نبود، نظام سست می‌شود. ضمن اینکه بحث‌های حقوقی هم دارد، که اگر موقعی خدای نکرده نهادها نمایندة اقلیت شدند، آیا اینها اصلاً مشروعیت و اجازة حکمرانی دارند؟ که بحث مستقلی است. اما من در اجرا می‌گویم، رأی و ارادة مردم فقط کاغذی نیست که در صندوق رأی بیندازند و عددها را بالا و پایین کند؛ هرکس تصمیم می‌گیرد و رأی می‌دهد، این ارادة او در عالم بیرون واقعیت پیدا می‌کند. مؤلفه‌هایی است که یک برآیند را در بیرون شکل می‌دهد و ما نمی‌توانیم آن را کم اهمیت تلقی کنیم.به حرف‌های مقدماتی برگردم، خدا در اختیار انسان ها قرار داده است، باید ملت بخواهد تا محقق شود. اگر ملت نخواهد، این دستگاه‌ها هر چقدر تلاش کنند، در بیرون اتفاقی نخواهد افتاد. این یک اصل است؛ ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم. محیط اجتماعی و تغییرات بیرونی تابع ارادة انسان‌هاست. نباید انتخابات را کم اهمیت بدانیم.حالا با قانون عادی مجلس را کرده‌ایم نمایندة اقلیت و با این می‌خواهیم اکثریت یا کل ملت را کنترل کنیم؛ این سخت می‌شود و دچار مشکل می‌شویم. باید این را اصلاح کنیم.بحث دیگر بحث اجرای قانون اساسی است که دیگر به آن نمی‌پردازم و به نظرم دخالت و ... بی معناست.اخیراً بحثی با عنوان تغییر قانون انتخابات ریاست جمهوری مطرح شده است. صرف نظر از اینکه این امر به چه سرنوشتی دچار شود، به نظرم نفس این کار اولاً، خلاف قانون اساسی است و همة ما سوگند خورده‌ایم که خلاف قانون اساسی عمل نکنیم. چرا در کاری که صراحت دارد خلاف قانون اساسی است وارد شویم و وقت و پول مردم را صرف آن کنیم؟ این مخالف صریح اصول 6 و 115 است.تذکر درستی دادند، و گفتند: قانون اساسی در موارد مسکوت، به منابع فقهی، از جمله آیات ارجاع داده است. آن بحثی که من کردم، گفتم مخالفت با قانون اساسی با استناد به یک آیه. این هم خود قانون اساسی اجازه داده است آنجا که من ساکت هستم، به سراغ آیات و روایات بروید.اصل بر رأی مردم است. انتخابات آزاد، حق مردم است؛ هم اصالت دارد، هم ضرورت دارد و هم اهمیت دارد. در اینکه بخواهند برخلاف قانون اساسی، صلاحیت‌های رئیس جمهور را ببندند، به نظر عده‌ای که ملت هیچ حقی به آنها نداده است.کسی زمانی استاندار، وزیر و وکیل بوده است، در دوره‌ای که بوده از حقوقش استفاده کرده و مسئولیت‌هایش را هم پاسخ داده است. حالا ما انتخاب رئیس جمهور را که بالاترین رکن جمهوری و مردم سالاری است، منوط به این کنیم که عدة دیگری قبلاً تأیید کنند؛ سیاسی بودنش را عده‌ای و دیندار بودنش را عدة دیگری! یعنی اگر کسی بخواهد رئیس جمهور بشود، باید کاغذی دستش بگیرد و دنبال آدم‌ها راه بیفتد! آیا در قانون اساسی، رئیس جمهور این است؟اگر می‌خواهید قانون اساسی را عوض کنید، آن راه دارد. به صراحت بگویید می‌‌خواهیم آن را عوض کنیم و بالاخره آن را در مسیر ببرید.قبلاً هم چند بار تلاش شد که قانون اساسی را با شرایطی محدود کنند که خوشبختانه، شورای محترم نگهبان به عنوان نقض قانون اساسی آن را رد کرد.نباید کاری کنیم که حضور مردم کمرنگ شود و مردم فکر کنند عده‌ای به جای آنها تصمیم می‌گیرند. بالاخره قانون اساسی در اصل 115 ویژگی‌های رئیس جمهور را احصا کرده است: «رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی، سیاسی که واجد شرایط زیر باشد، انتخاب گردد: ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر، مدبر، دارای حُسن سابقه، امانت، تقوا، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی و مذهب رسمی کشور.»اصل 116 فقط گفته است نحوة برگزاری انتخابات را قانون معین می‌کند، نه ویژگی‌های رئیس جمهور را.نظارت بر قانون اساسی هم بر عهدة شورای نگهبان است. در دو اصل تأکید شده که نظارت برعهدة شورای نگهبان است و تاکنون نیز همین طور بوده است.اصل این نظام با مردم است، اما عده‌ای مدام می‌خواهند مردم را محدود کنند. حالا اگر محدود کنیم، چه چیزی را به دست می‌آوریم؟ بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر مردم را محدود کنند، خودشان سرجایشان می‌مانند. این طور نیست.به نظرم این کار هم عقلاً و هم شرعاً اشکال دارد. انقلاب ما با حضور مردم زنده است. مردم به تعیین سرنوشت حساس‌اند، احساس مسئولیت اجتماعی می‌کنند، 85 درصد در انتخابات شرکت می‌کنند.البته مردم این مسائل را نخواهند پذیرفت و ما هم همة تلاش خود را برای جلوگیری از نقض قانون اساسی به کار خواهیم برد. ما به دنبال انتخاباتی پرشور و گسترده هستیم. همة انرژی سیستم ما از حضور ارادة مردم گرفته می‌شود. اگر این را سست کنیم، چیزی باقی نمی‌ماند.نمایندگان محترم مردم هم نباید اجازه بدهند که این اقدامات خلاف قانون اساسی در پروندة کاری آنها ثبت شود. اگر کسانی هم می‌خواهند وارد فعالیت‌های انتخاباتی شوند، بروند نظر مردم را جلب کنند. کاری کن که مردم به تو رأی دهند، چرا می‌خواهی دست مردم را ببندی؟اجرای انتخابات، کاری اجرایی است. اصل 60 می‌گوید که اعمال قوة مجریه از طریق رئیس جمهور و وزراست. چطور می‌خواهید این را از وزارت کشور بگیرید و به دادستان کل بدهید؟ یعنی وزیر کشور کارهایش را به تأیید دادستان کل کشور برساند؛ این دخالت صریح قوة قضائیه در مسائل اجرایی است.در طول 33 سال همیشه وزارت کشور انتخابات را برگزار کرده است. اگر اشتباه بوده، برای همه بوده؛ اگر هم درست بوده، برای همه بوده است. شما هم با همین وزارت کشور، نماینده شدید یا دیگران رئیس جمهور، شورا و ... شده‌اند. همه با همین سیستم بالا آمده‌اند.آمده‌ایم روی جایی دست گذاشته‌ایم که دشمنان هم سوء استفاده کنند و همة گذشته را زیر سؤال ببرند. بعضی‌ها شوخی می‌کردند و می‌گفتند خوب است نام فرد موردنظر را هم در مصوبه بنویسند و خیال ملت را راحت کنند.البته تلاش برای دخالت در حوزة اجرا تلاشی مسبوق به سابقه است.اینها مطلقاً بحث‌های سیاسی نیست، بلکه بحث‌های فنی برای مصالح کشور است. برخی خیال می‌کنند هنوز زمان قاجار است که استبداد حاکم است، ملت مبارزه کرده‌اند و کشته داده‌اند و مجلسی پیدا کرده‌اند و همة حقوق مردم در مجلس متبلور است. نه خیر، جایگاه مجلس بسیار بسیار رفیع است، اما دستاوردهای ملت در انقلاب اسلامی فقط مجلس نیست.شخص رئیس جمهور را مردم مستقیماً انتخاب می‌کنند. حتی رهبری را به واسطه انتخاب می‌کنند، اول خبرگان رهبری، بعد رهبر.این طور نیست که فکر کنید مردم فقط یک پناهگاه دارند و یک جا هست که متعلق به مردم است و بقیه متعلق به دورة قاجار استبدادی هستند! این اندیشه باید بیرون برود. 33 سال است که انقلاب شده، ملت حاکم است و ملت باید حاکم شود.چنین تلاش‌هایی بوده است. مثلاً الان در شورای پول و اعتبار افرادی از سایر قوا و حتی بیرون از سیستم حکومتی هستند که تصمیم‌گیرند. در حالی که این شورا یک مرجع قطعاً حاکمیتی است. افرادی رأی می‌دهند که هیچ مسئولیتی ندارند و پاسخگو هم نیستند.تلاش شد که سایر قوا با حق وتو در عزل و نصب رئیس بانک مرکزی دخالت کنند. همین الان مصوب کرده‌اند که با حق وتو در هیئت امنای صندوق توسعه ملی دخالت کنند. اینها کار را خراب می‌کند.بعضی‌ها خیال می‌کنند هر چیزی دست آنها باشد، درست می‌شود و اگر دست آنها نباشد، خراب می‌شود. من خوشبینانه‌ نگاه می‌کنم. این طور نیست. اگر قانون اساسی را درست اجرا کنیم، مسائل درست خواهدشد. اگر بخواهیم اصلاح کنیم، بهترین اصلاح پایبندی به قانون اساسی است. اگر همین را اجرا کنیم، کار درست می‌شود. مقام معظم رهبری همین را فرمودند. نه اینکه از دیگران بگیریم و به دست خودمان بیاوریم.اینها مضر است، توازن را به هم می‌زند و برخلاف ارادة مردم است. اتفاقاً استبداد از همین جا شکل می‌گیرد.حالا برای بحث و تحقیق چند سؤال مطرح می‌کنم:البته پاسخ آن برای من روشن است. بحث‌های مربوط به حقوق اساسی و قانون اساسی است و می‌تواند به یک رسالة دکتری یا فوق لیسانس تبدیل شود.یکی را جناب آقای اسلامی مطرح فرمودند. بالاخره قوة قضائیه، اصل 62، اعمال قوه قضائیه از طریق دادگاه‌های دادگستری است. آیا ادارة زندان‌ها هم جزء قوة قضائیه است؟ آیا ثبت اسناد جزء قوه قضائیه است؟ آیا دادسرا و پزشکی قانونی جزء قوه قضائیه هستند؟یک اتفاقی می‌افتد، دادستان، قاضی و پزشک قانونی همان را می‌گویند. اینجا این شائبه ایجاد می‌شود که راه بر استیفای حقوق مردم تنگ می‌شود.حالا اخیراً لایحه‌ای به دولت دادند که کانون وکلا هم زیرنظر قوة قضائیه برود. خوب دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شاید به مسئله توجه نیست. قاضی مستقل است و همه باید احترام بگذارند.همه در برابر قانون مساوی‌اند. از رهبری تا بنده که خاک پای ملت هستم، همه در برابر حکم قاضی ]برابرند[. اما معنای آن این نیست که همة امور کشور زیر نظر یک قوه بیاید.دو سال قبل بحث «پیشگیری از وقوع جرم» را داشتیم. یک جوری این را تفسیر کردند که تمام بخش‌های مقننه و اجرایی قبل از هر اقدام باید بروند اجازه‌ای بگیرند. گفتیم این طوری نیست. پیشگیری از وقوع جرم یعنی شما مطلع هستید که جرمی در حال اتفاق افتادن است. یا مقدماتی دارد چیده می‌شود که منجر به جرم می شود. شما باید آن مقدمات را کنترل کنید.اما سؤال‌ها!آیین نامة داخلی مجلس طبق اصل 66 ناظر بر ادارة جلسات و تنظیم امور مجلس است.یک) آیا این آیین نامة داخلی می‌تواند اختیاراتی را برای بعضی از قوا یا برای رئیس مجلس یا برای رئیس‌جمهور تعریف بکند؟ یا مسئولیت هایی را برای دیگران؟دو) مسیر قانونگذاری در مجلس دو منشأ دارد؛ یکی طرح و دیگری لایحه. طرح حق نمایندگان مجلس است. تعدادی از نمایندگان طرحی را می دهند و رسیدگی می‌شود. محدودة آن اصل 75 و قانون اساسی است. اما دولت هم حق دارد لایحه بدهد. دولت برای ادارة کشور به راهکارها و برنامه‌ای می‌رسد و می‌خواهد این را اجرا کند. آن را به لایحه تبدیل و به مجلس تقدیم می‌کند. حالا اگر مجلس محترم این لایحه را به گونه‌ای تغییر داد که با لایحة اولیه شباهتی ندارد یا اصلاً جهت‌گیری‌های آن عوض شده است. در این صورت، آیا این قانون محسوب می‌شود و دولت باید آن را اجرا کند؟ مسئولیت تبعات اجرایی چنین مصوبه‌ای به عهده کیست؟ اصلاً دیگر لایحه به چه دردی می‌خورد؟وقتی بناست کاملاً تغییر بکند، علی‌رغم مخالفت‌های دولت، دیگر چه ضرورتی به لایحه است؟ فرق لایحه و طرح چیست؟مسئولیت تهیه و اجرای بودجه به عهدة کیست؟ آیا می‌شود به بهانة رسیدگی به بودجه، کل بودجه زیر و رو شود؟ یا جهت‌گیری‌ها، مبانی و اصول آن دچار دگرگونی اساسی شود؟ آیا قانون اساسی اجازه می‌دهد یا نه؟ اگر شد، چه ضرورتی به ارائه لایحة بودجه است؟ و اگر قبول کردیم، مسئولیت تبعاتش به عهدة کیست؟فرض کنید دولت می‌گوید این مصوبه را نگذارید، چون تورم زاست. یا این پول را به آن دستگاه ندهید، نیاز ندارد یا پول را در جای نامناسب هزینه می‌کند یا درست هزینه نمی‌کند، ولی این پول را اختصاص می‌دهند. حالا مسئولیتش به عهدة کیست؟آیا این ضوابطی که در آیین‌نامة داخلی برای روند رسیدگی به بودجه گذاشته شده که در واقع، خودش یک بودجه‌نویسی ابتدایی است، منطبق با قانون اساسی است؟آیا مجلس شورای اسلامی می‌تواند در خلال رسیدگی به بودجه هر سال بسیاری یا اکثریت قوانین عادی را عوض ‌کند. آیا طبق قانون اساسی چنین اجازه‌ای را دارد؟ یا فرض کنیم اگر اجازه داشت، تبعاتش چه می‌شود؟کشور براساس قوانین ثابت اداره می‌شود. الان در دنیا چشم‌اندازهای پنجاه ساله تنظیم می‌کنند. حتی این قوانین پنج ساله و هفت ساله دارد منسوخ می‌شود. آیا می‌شود کشور را براساس قانون‌های یکساله اداره کرد؟قانون بودجه مستثنی و یک نوع حسابداری است. اما در خلال قانون بودجه، همة قوانین عادی هر روز تغییر پیدا می‌کند. دیگر چه چیزی ثابت می‌ماند؟ما حتی هر سال شاهد هستیم که قوانین برنامه هم در خلال قانون بودجه تغییر می‌کند. حالا بالاتر به شما بگویم، همین قانون بودجه در سال چندین بار اصلاحیه می‌خورد؛ یعنی افق برنامه‌ریزی ما چقدر است؟ یکسال است. شش ماه است، یک ماه است، نمی‌دانیم! بستگی به طرحی دارد که هر روز تصویب می‌شود. آیا اینها طبق قانون اساسی است؟ آیا به حال کشور مفید است؟ما اصل 75 را داریم. این یک تضمینی برای کنترل طرح‌هاست که هزینه ایجاد نکنند.آیا می شود ما اصل 75 را دور بزنیم. هزینه را بتراشیم، اما دور بزنیم. مثال؛ طرح را تصویب کنیم و دولت را موظف کنیم که بودجه‌اش را در قانون بودجة سال آینده بیاورد یا بگوییم دولت از بودجه صرفه‌جویی بکند و اینجا هزینه بکند. مثل قانونی که برای وزارت ورزش تصویب شد. گفتیم آقا! صرفه‌جویی هنوز اتفاق نیفتاده است. به ما فشار می‌آوردند که زودتر وزارت را تشکیل بده. می‌گفتیم بودجه‌ای نیست، می‌گفتند بودجه از محل صرفه‌جویی‌ها. می‌گفتیم هنوز اجرا نشده است که صرفه‌جویی بشود. ما باید قانون بودجه را اجرا کنیم و در پایان سال ببینیم صرفه جویی هست یا نیست. دیدید که چه فضایی در کشور درست شد.یا بیاییم مبهم بگذاریم. مثل «قانون تغییر ساعات». تغییر ساعت یک کار اجرایی است. مجلس تصویب کرد، ما معترض شدیم، گفتیم این هزینه دارد. هزینة آن را اثبات کردیم. کنتورهای وزارت نیرو را در شرایطی که ساعت تغییر می‌کند با شرایطی که ساعت تغییر نمی‌کند، مقایسه کردیم و دیدیم وقتی ساعت تغییر نمی‌کند، مصرف کاهش پیدا می‌کند؛ یعنی ما نیاز به سرمایه گذاری کمتری داریم. این را پیچاندند. چه طوری نوشتند؟ نوشتند ساعات رسمی کشور از اول فروردین تغییر می‌کند و 31 شهریور هم برمی‌گردد.چه کسی این کار را باید بکند؟ بعد به ما فشار آوردند که این کار اجرایی است و شما باید انجام دهید. گفتیم این دور زدن قانون اساسی است و درست نیست.بالاخره اصل 75 تضمینی است برای اینکه ثباتی در مدیریت کشور ایجاد شود. ما یک خزانه داریم و برای یک خزانه از دو نقطه، سه نقطه یا ده نقطه نمی‌شود برنامه‌ریزی کرد. نمی‌شود از ده نقطه خزانه را مدیریت کرد. پول زیاد خرج می‌کنیم، اما بازدهی پایین می‌گیریم. برای اینکه از چند نقطه خزانه دارد مدیریت می‌شود.آیا مجلس می‌تواند با طرح نمایندگان برای خودش اختیاراتی بالاتر از اختیارات قانون اساسی بتراشد یا حتی برای قوه قضائیه؟آیا مجلس شورای اسلامی می‌تواند با وضع قوانین عادی اعمال قوة مجریه را به غیر از وزرا و رئیس جمهور بسپارد؟ جز حوزة‌ مربوط به رهبری، آیا مجلس مثلاً می‌تواند یک چیزی را تصویب بکند و اجرایش را به یک نهاد مردمی بدهد؟ یک کار حاکمیتی را به یک نهاد مردمی بدهد؟دستگاه‌های نظارتی الحمدلله هم در قوه مقننه، مجریه و قضائیه زیاد داریم. البته ظاهراً اینها مسئول‌اند فقط بر قوة مجریه نظارت بکنند.از اول انقلاب یک ترسی در دل‌ها از قوة مجریه به خاطر تاریخ افتاد که همه‌اش در جهت بستن قوه مجریه بود. دیوان عدالت اداری نمی‌تواند تصمیمات قوه قضائیه را لغو کند. تصمیمات مجلس را هم نمی‌تواند لغو کند. فقط می‌تواند تصمیمات قوة مجریه ]را لغو کند.[اخیراً که اشاره کردند با تفسیری از اصل 138 رئیس مجلس بر کل قوه مجریه و بالاتر بر رئیس جمهور حاکم شده است و بخشنامة رئیس‌جمهور را نقض می‌کند. می‌تواند یا نمی‌تواند؟ اینها بحث‌های علمی است. فردا نگویند که آقا شورای نگهبان تصویب کرده و تو چرا حرف زدی و دیگر بی‌دین شده‌ای! این حرف‌ها نیست که شورای نگهبان هم ممکن است اشتباه کند. بالاخره باید یک جا حرف زد و در فضاهای علمی بحث و رسیدگی کرد.حالا این دستگاه‌های نظارتی می‌توانند به بهانة نظارت دخالت کنند؟ قبل از اجرا بگویند بیا این کار و آن کار را بکن. یا حتی بیایند تصمیم قوة مجریه را نقض کنند و بگویند تو نبایستی سد را اینجا می‌ساختی، بایستی اینجا می‌ساختی! حتی ما داریم که با بانک مرکزی مکاتبه شده است که چرا قیمت ارز را بالا نمی‌بری؟ باید بالا ببری. می‌توانند یا نمی‌توانند؟دو سؤال کوتاه است و دیگر عرضم را تمام می‌کنم.آیا قوة مجریه قوه‌ای است تحت امر دو قوة دیگر، یعنی آنها باید هر روز بنشینند و تصمیم بگیرند که به این بگویند که چه کار بکن. معنایش این است که برنامه و بودجه، اداری- استخدامی، اینها اولاً شاکله و توازن را به هم می‌زند، ثانیاً هزینه درست می‌کند، تعادل بودجه را به هم می‌زند و باید در یک نقطه مدیریت بشود.هر یک برای خودشان مصوبه می‌گذارند، می‌روند تصمیم می‌گیرند و این طوری نمی‌شود.آیا مجلس می‌تواند با وضع قوانین عادی اختیارات صریح رئیس جمهور در اصول 113، 121، 123، 124، 125، 126، 127، 128، 129، 134، 135، 136و 137 را محدود کند؟از اینکه حوصله کردید، من از همه شما تشکر می‌کنم. عرضم را خلاصه می‌کنم. تنها سندی که در اختیار ماست، قانون اساسی است. اگر می‌گوییم ولایت مطلقة فقیه، چون اینجا هست. بله یک موقع بحث‌هایی نظری با هم داریم. ممکن است بعضی‌ها به لحاظ نظری بعضی از اصول قانون اساسی را قبول نداشته باشند، اما آنها هم تحت حاکمیت این قانون هستند و حقوق آنها هم تحت حاکمیت این قانون محترم است؛ همة ملت.بحث‌هایی که خدمت شما عرض کردیم، بحث‌های علمی و نظری است برای اینکه کار بکنیم.بالاخره ما 33 سال انقلاب کرده‌ایم، در ابتدای راه هستیم. باید اصلاح و درست بکنیم. به محض اینکه کسی بحث نظری مطرح می‌کند، نباید انگی به پیشانی او بچسبانیم. آقا بحث نظری کرده است. یکی دربارة ایران نظر دارد. باید نظر بدهد. دربارة قانون اساسی نظر دارد، باید نظر بدهد.در مورد حقوق اساسی، آزادی‌های مردم نظر دارد، باید نظر بدهد. نباید بعضی‌ها خودشان را مالک و بقیه را رعیت بدانند.عده قلیلی بگویند ما اصلیم و بقیه فرع‌اند. ما درجه یک هستیم و بقیه درجه دو و بعضاً درجه سه هستند.دربارة حقوق اساسی مردم بحث خوبی شد. همة ملت درباره حقوق اساسی مسئولیم. یکی نمی‌تواند بگوید نه، من تصمیم گرفتم و تو دیگر حق نداری حرف بزنی. این نقطه و پایة شروع استبداد است.بله! همه باید حرف بزنند. ما به عنوان قوة مجریه، بنده به عنوان رئیس جمهور تلاش کردم که نهایت آزادی‌ها را پاس بدارم. سعی کردیم با هیچ کس به عنوان اظهارنظر، حتی وقتی به مرزهای توهین کشیده شده، برخورد نکنیم. مگر جایی که به اساس آسیب زده است و همکاران ما مجبور شدند که به قوه قضائیه شکایت کنند والا با حداکثر سعة صدر و سماحت برخورد کردیم.تلاش کردیم از حقوق اساسی مردم دفاع کنیم، مکاتبه کردیم، تذکر دادیم، نامه نوشتیم، بعضی جاها دیگر علنی شد. ما همه برای مردم، آزادی، تعالی انسان، و حقوق مردم هستیم. اصلاً حکومت برای حقوق مردم است. حکومت چیزی نیست که بگوید من حق دارم بر مردم سیطره داشته باشم و ... حتی پیامبر عزیز ما که اشرف مخلوقات و زیباترین زیبای عالم هستی و در اوج کمال است. خداوند به او می‌فرماید؛ فذکر انما انت مذکر لست علیهم بمصیطر. تو هدایتگری، تذکر می‌دهی. سیطره نداری و به جای آنها نمی‌توانی تصمیم بگیری. باید مردم بخواهند. تو هنرت این است که راه را بازکنی، هدایت و ارشاد کنی و مردم را با حقیقت خودشان آشنا کنی. اگر کسی ظلم کرد، جلوی ظلم را بگیری. از مظلوم دفاع کنی. جای مردم نیستی . پیغمبر!بعضی‌ها فکر می‌کنند حفظ نظام و استقلال این است که دائم دایره را ببندیم. والله استقلال فقط در سایة آزادی و عدالت حفظ خواهدشد. این کلام مولی امیرالمؤمنین علی (ع) است. باید آزادی و عدالت باشد، والا استقلال را نمی‌توانیم حفظ کنیم. در گذشته تجربه کردیم. مردم آزاد نبودند، عدالت و کرامت نبود، یک حوزة حاکمیت بود بدون اتکا به توده‌های مردم و مجبور شد به ذلیلانه‌ترین خفت‌های تاریخی در مقابل اجنبی تن بدهد.مردم باید در یک حکومت اسلامی احساس عزت، اثرگذاری و نقش‌آفرینی بکنند و رشد کنند. برخی فکر می‌کنند فقط خودشان مسلمان‌اند و بقیه مسلمان نیستند. خیال می‌کنند فقط آنها دین را حفظ می‌کنند و متعهد هستند.یک خاطره کوتاه می‌گویم و عرضم تمام! در شورایی بودیم و بحث‌های فرهنگی مطرح بود. در مدتی طولانی در کشور بحث بود که در کشور ما تعطیلات خیلی زیاد است. خودم قبلاً یک بررسی تطبیقی کرده بودم (شخصی) و معتقد بودم در ایران تعطیلات زیاد نیست، گرچه در بحث تعطیلات هم مباحث نظری داریم.اصلاً تعطیل یعنی چه؟ انسان نیاز به تفریح دارد یا ندارد؟ تفریح هم جزء زندگی است یا نیست؟ تفریح هم جزء کمال است یا نیست؟ با خانواده بودن جزء کمال است یا نیست؟غربی‌ها تعریفی کرده‌اند و مطابق آن: انسان یعنی اقتصاد. هر کس تا زمانی مفید است که دارد تولید اقتصادی می‌کند. به محض اینکه جدا شد، می‌شود اوقات فراغت. می‌خواهم این بحث‌ها را کنار بگذارم.یا آمار مقایسه¬ای. در آن شورا تصمیم گرفتیم گروهی تشکیل بشود، برود و یک پژوهش میدانی کند که آیا تعطیلات ما زیاد است یا کم است؟ رفتند و طی یکسال و نیم تا دو سال تمام کشورها را بررسی کردند و در آن جلسه گزارش آوردند.دیدند اولین کشور در کمترین تعطیلات یمن است با 64 روز. بعد ایران است با 77 روز و تعطیلات بقیۀ کشورها همه بالای 100 روز است. بعضی ها 136 روز تعطیلات دارند؛ تعطیلات آخر هفته و تعطیلات رسمی. ما 77 روز تعطیلات آخر هفته و رسمی داریم.همان¬جا پیشنهاد آورده بودند که اگر تعطیلات ما زیاد است، جا به جا کنیم. چه چیزی را جا به جا کنیم، گفتند نوروز را باید کم کنید. گفتیم نوروز را چرا کم کنیم؟ نوروز چهار روز تعطیل است و کمی هم تعطیلی این طرف و آن طرف آن می¬شود یک هفته و مردم یک هفته می¬روند دید و بازدید و ... یک پیشنهاد دیگر دادند که از نوروز یک روز کم کنیم و کنار عید فطر بگذاریم.حالا عرضم اینجاست که بعضی¬ها اصلاً نگاهشان اشکال پیدا کرده است. این نگاه باید تغییر کند. یکی برگشت گفت؛ آقا چه؟ عید فطر را بکنیم دو روز؟ یک ماه مردم زحمت کشیدند، تزکیه کردند، درست شدند، بگذاریم بروند فساد کنند و خراب بشوند؟ اینها که می¬گویم ضبط شده است، سند است. من هم سکوت کردم. نفر اول، دوم، ... هشت نفر در همین سیاق صحبت کردند. بعد من اجازه گرفتم و گفتم حرف¬ها را زدید، حالا گوش کنید. به همان نفر اولی که این حرف‌ها را زده بود گفتم شما وقتی که به مسافرت می‌روی، فساد می‌کنی؟ چرا خیال می‌کنی ملت می‌روند مسافرت فساد می‌کنند؟ این ملت ما که با خانواده می¬روند، آن خانم خانه که تا لحظۀ آخر باید کار کند. غذای توی راه را هم باید درست کند، چون باید ارزان دربیاید. می¬روند توی بیابان، کنار رودخانه، زیر درختی یک پتو می¬اندازند و خانوادگی غذایی می¬خورند، این شد فساد؟ چرا نگاه شما به ملت این است؟همین ملت 1400 سال 2000 سال توحید، عدالت و اندیشۀ انسانی را حفظ کرده است. الان همین ملت فداکاری می‌کند که من و شما اینجا هستیم. چرا نگاه شما به ملت این است؟ چرا خیال می‌کنی از مردم برتری؟ چرا این خیال را می‌کنی؟ این نقطۀ آغاز سقوط است. هرکس فکر می‌کند از مردم بالاتر است؛ والله ساقط شده است. همین نشانۀ این است که بویی از از کمال نبرده‌اند.این توده‌های عظیم مردم! از اینکه مردم به مسافرت می‌روند، ناراحت‌اند و می‌گویند مردم می‌روند فساد می‌کنند؟کجا این ملت می‌رود فساد می‌کند. این ملت عظیم یا می‌رود زیارت یا می‌رود ایران را می‌گردد. یا می‌رود صلۀ ارحام یا می‌رود کیف سالم می‌کند، اشکالی دارد؟ به خدا بعضی ها به جایی رسیده‌اند که از کیف و خوشحالی مردم ناراحت‌اند. یک موقعی بود که اول سهمیه بندی بنزین، ما می‌آمدیم سهمیه می‌دادیم، 100، 60، 50 لیتر، بعضی‌ها بودند که در بعضی نهادها در موضع تصمیم‌گیری بودند، اعتراض شدید به من می‌کردند و می‌گفتند آقا! یعنی چه 60 لیتر اضافه دادید؟ گفتم: خوب مگر چه می‌شود؟ گفت: می‌برند می‌سوزانند. گفتم: خوب ببرند بسوزانند. اولاً گردشگری جزء فرهنگ و اقتصاد است. و سبب تعدیل ثروت، همبستگی ملی، ارتباطات ملی، فهم مشترک ملی و اعتلای فرهنگی می‌شود. مردم باید استراحت کنند.می‌گفت: نخیر آقا! من دیگر ناراحت شدم. گفتم: شما صدایت از جای گرم بلند می‌شود و خودت شش دستگاه ماشین بیت المال در اختیار داری، هر موقع بخواهی خودت و خانواده‌ات مسافرت، تفریح، کیف و همه کارت را می‌کنی، بعد که به مردم می‌خواهد برسد، این طوری می‌شوی. ما برای مردم هستیم. حکومت درست شده تا برای مردم رفاه و آ
کد خبر: ۱۱۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۶

اینجانب جنابعالی را انسانی موحد، مؤمن، پاک، صبور و دارای قلب و اندیشه ای زلال، عاشق و دلبسته به ارزشهای الهی و آحاد مردم جهان و عمیقاً عارف و متعهد به آرمان مهدوی، حاکمیت جهانی توحید، عدالت، عشق و آزادی و مدیریت مشترک ملت ها و فردی شایسته، مدیر، مدبر و امین و از جهات گوناگون توانمند می شناسم و آشنایی و همکاری با شما را برای خود هدیه ای الهی و افتخاری بزرگ می شمارم.
کد خبر: ۱۱۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۱

علیرغم تأکید رهبری بر به صلاح نبودن استیضاح وزرا در ماه‌های پایانی دولت‌ها، مجلس برای بار دوم و به فاصله هشت ماه قصد کشانیدن رئیس جمهور به صحن علنی مجلس را دارد و جالب‌تر این که برخی نمایندگان از احتمال استیضاح رئیس جمهور نیز سخن می‌گویند! عبارت «مسئولین و رؤسای قوا» بیانگر این نکته است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز قطعاً تحت‌الشمول تحذیرات رهبری انقلاب هستند.ایران-سخنان چهارشنبه 10 آبان ماه رهبری معظم انقلاب را شاید بتوان یکی از خطابه‌هایی دانست که تأثیر و نفوذ آن نه در چند روز و چند هفته بلکه در ماه‌های سرنوشت‌ساز آینده مشخص خواهد شد. گرچه برخی با سانسور و تقطیع و حذف عبارات رهبری، کوشیدند تا این بیانات حیاتی را تنها معطوف و متوجه دولت نمایند ولیکن آنچه که مهم و اثرگذار است، صراحت سخنان امام خامنه‌ای است که به مثابه همیشه نقطه اصلی و ثقل محاسبات دشمن را نقش بر آب نمود. امام خامنه‌ای در انتهای بیاناتشان فرمودند: «این را من به مسئولان، به رؤسای محترم هشدار می‌دهم. من از رؤسای قوا حمایت کردم، باز هم حمایت می‌کنم - مسئولند، باید کمکشان کرد - اما به آنها هشدار می‌دهم، مراقب باشند. نه این که این نامه‌نگاری‌ها خیلی مهم باشد؛ نه، صد تا نامه بنویسند؛ کار خودشان را بکنند، اختلافات را به میان مردم نکشانند، چیزهای جزئی را مایه جنجال و هیاهو و استفاده تبلیغاتی دشمن و خوراک تبلیغاتی رادیوهای بیگانه و تلویزیون‌های بیگانه نکنند، صد تا نامه بنویسند؛ نامه اهمیتی ندارد. مهم این است که همه ما بدانیم مسئولیتی داریم، همه ما بدانیم موقعیت حساسی داریم.» این سخنان مهم و اثرگذار رهبری معظم انقلاب واجد چند پیام مهم و اساسی بود: نکته اول: امام خامنه‌ای در بخشی از سخنانشان فرمودند:«یک وقت یک چیزهای مهمی است، خب مردم باید مطلع شوند اما این اختلافاتی که انسان می‌بیند بین این حضرات هست، چیزهایی نیست که اینقدر اهمیت داشته باشد که حالا با ادعاهای گوناگون، ما اینها را بزرگ کنیم، جلوی چشم مردم نگه داریم، به اینها اهمیت بدهیم که اهمیتی هم ندارد. اختلافات را نباید علنی کرد؛ اختلافات را نباید به مردم کشاند.» بر این اساس باید به این نکته اشاره کرد که بر اساس صریح سخنان معظم‌له، بازدید از زندان اوین مسئله مهمی نیست و نباید این مسئله بزرگنمایی و وسیله اختلاف شود. علی ایحال باید توجه داشت که این عبارت تنها در مورد اختلاف حادث شده ایراد گردیده و این بیانات درصدد محدود کردن اختیارات رئیس جمهور در مورد نظارت بر اجرای قانون اساسی نیست. در تأیید این نظر می‌توان به بیانات صریح امام خامنه‌ای در در دیدار با اعضای هیأت پیگیری و نظارت بر اجرای قانون اساسی در تاریخ 11 اسفندماه 1376 (در دولت اصلاحات) اشاره کرد که فرمودند: «با توجه به وظایف مصوبه ریاست جمهوری در قانون اساسی، انجام این مسئولیت خطیر (نظارت بر اجرای قانون اساسی) از هیچ شخصیتی جز مقام ریاست جمهوری برنمی‏آید...» معظم‌له برای تکمیل اجرای این وظیفه حساس، یافتن راهکارهای قانونی را برای تضمین اقدامات لازم پس از تذکر و اخطار ریاست جمهوری ضروری دانستند و با تأکید بر این که در نظارت بر اجرای «تمامی» اصول قانون اساسی هیچ گونه سستی و کوتاهی نباید روی دهد، ابراز داشتند از این اقدام حمایت کامل خواهند کرد. هشت سال بعد نیز رهبری معظم انقلاب بر این نکته تأکید کردند. معظم له در 11 اردیبهشت 84 و دیدار با مردم کرمان می‌فرمایند: «در میان مسئولان کشور، هیچ مسئولی به قدر رئیس جمهور در قانون اساسی ما امکانات و توانایی‌ها و عرصه عظیم خدمتگزاری ندارد. قانون همه چیز را در اختیار رئیس قوه‌ مجریه قرار داده است.» نکته دوم: شاید بتوان فرض کرد که در صورت عدم وجود عبارات «نامه‌نگاری‌ها مهم نیست»، «صد تا نامه بنویسند» (دوبار تأکید) در بیانات امام خامنه‌ای؛ فردای این سخنرانی چه بلایی از سوی خواص و برخی سایت‌های زنجیره‌ای‌شان بر سر رئیس جمهور کشور می‌آمد! تیزبینی دیده‌بان انقلاب و به‌کارگیری عباراتی متقن به مانند همیشه راه را برای سوءاستفاده بدخواهان بست. نکته سوم: همان طور که باید پذیرفت که رئیس جمهور و رؤسای قوای قضائیه و مقننه جزو مخاطبین اصلی این بیانات بوده‌اند؛ القای این تفکر که مخاطب این بیانات نورانی امام امت «فقط» دکتر احمدی‌نژاد بوده است، می‌تواند خیانتی بزرگ به کشور محسوب گردد. رسانه‌هایی که در پی تحریف کلام رهبر معظم انقلاب بوده و می‌کوشند تا تنها رئیس جمهور را مخاطب این سخنان قرار دهند، به خوبی بر این نکته واقفند که اگر منظور رهبری «فقط» رئیس جمهور بود، این سخنان باید در فاصله ارسال نامه دکتر احمدی‌نژاد به رئیس محترم قوه قضائیه (قبل از پاسخ رئیس قوه قضائیه) صورت می‌گرفت. توجه به این نکته ضروری است که نامه رئیس جمهور در اول آبان ماه نگاشته شده و جوابیه رئیس محترم قوه قضائیه نیز در سوم آبان ماه منتشر شد یعنی فاصله‌ای حدوداً 48 ساعته. نکته چهارم: رهبری معظم انقلاب کشانیدن اختلافات را به میان مردم امری نادرست دانستند و بر این اساس برخی معتقدند که تنها مخاطب این عبارات رئیس‌جمهور است به واسطه جوابیه علنی به نامه خیلی محرمانه رئیس قوه قضائیه و لیکن باید به این نکته نیز اشاره کرد که محتویات نامه خیلی محرمانه رئیس قوه قضائیه در سی ‌و هفتمین نشست خبری سخنگوی این قوه کاملاً آشکار شده بود و بنابراین جوابیه نامه رئیس جمهور نه به یک نامه خیلی محرمانه که به نامه‌ای آشکار شده بود.سخنگوی قوه قضائیه در 24 مهرماه (6 روز قبل از جوابیه علنی رئیس جمهور) به صورت غیرمستقیم به موضوع درخواست رئیس جمهور به منظور بازدید از زندان اوین اشاره می‌نماید. اژه‌ای در این جلسه می‌گوید: «در زندان این گونه نیست که هر وقت هر کسی اراده کرد، بتواند ملاقات داشته باشد. هر وقت با هماهنگی و در فرصت مناسب باشد، ملاقات برای هر مقامی ممکن است... چنانچه هماهنگی صورت گیرد، امکان بازدید از زندان وجود دارد وگرنه این گونه نیست و ممکن است عدم هماهنگی دردسرساز باشد.» حیاتی‌ترین، حساس‌ترین و آخرین نکته: دیده‌بان بصیر انقلاب با ذکر عبارت: «از امروز تا روز انتخابات، هر کسی احساسات مردم را در جهت ایجاد اختلاف به کار بگیرد، قطعاً به کشور خیانت کرده» راه را برای سوءاستفاده معاندین و برخی گروه‌های سیاسی کاملاً مسدود می‌نماید. هشدار صریح رهبری و خائن خطاب کردن کسانی که از این تاریخ به بعد درصدد اختلاف‌افکنی و برانگیختن احساسات مردم باشند، گویای این واقعیت است که نقشه‌ها و راهبردهای مخالفین برهم زدن ثبات سیاسی و اقتصادی کشور است. طرح محدود کردن اختیارات رئیس جمهور و سلب اختیارات اقتصادی دولت، طرح مبارزه با جمهوریت نظام و مصوبه تغییر مجری انتخابات ریاست جمهوری و همچنین حذف سیستماتیک شورای نگهبان از چرخه انتخابات به واسطه این طرح، بیان اتهامات اثبات نشده علیه اطرافیان رئیس جمهور از سوی گروه‌های مختلف سیاسی، کشانیدن هر روزه وزرا و حتی رئیس جمهور برای سؤال و استیضاح در مجلس با وجود نهی رهبری انقلاب از این اقدام در ماه‌های پایانی دولت (در سال 1383، زمانی که مجلس شورای اسلامی عزم خود را برای استیضاح وزیر وقت آموزش و پرورش جزم کرده بود تا او را برکنار کند، رهبر معظم انقلاب در نامه‌ای به رئیس مجلس ضمن تأکید بر لزوم استفاده مجلس از همه ابزارهای نظارتی، استیضاح وزیران را در ماه‌های آخر فعالیت دولت بدون سود و دارای زیان‌هایی برای کشور دانستند) نمونه‌ای از تحرکات مخالفان دولت است. نکته جالب اینجاست که علیرغم تأکید رهبری بر به صلاح نبودن استیضاح وزرا در ماه‌های پایانی دولت‌ها، مجلس برای بار دوم و به فاصله هشت ماه قصد کشانیدن رئیس جمهور به صحن علنی مجلس را دارد و جالب‌تر این که برخی نمایندگان از احتمال استیضاح رئیس جمهور نیز سخن می‌گویند! عبارت «مسئولین و رؤسای قوا» بیانگر این نکته است که نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز قطعاً تحت‌الشمول تحذیرات رهبری انقلاب هستند. حال باید دید که اقدامات سیاسی و اختلاف برانگیزی که تا به امروز درصدد اختلاف‌افکنی و ساقط کردن دولت مکتبی و انقلابی انجام گرفته است، بعد از این هشدار صریح رهبری متوقف می‌گردد یا خیر؟ باید دید خواص مردودی که با طرح جریان موهوم انحرافی باعث فراموشی فتنه 88 شدند، آیا باز هم درصدد اختلاف‌افکنی برخواهند آمد و یا این که از اوامر مولا تبعیت می‌کنند؟ باید به این نکته نیز اشاره کرد که رهبری، اختلاف‌افکنی «از امروز تا روز انتخابات» را خیانت دانستند، و این موضوع قطعاً به صلاح دولت مستقر و به زیان جریانات معاندی است که با انواع و اقسام کارشکنی درصدد ورود زودهنگام به عرصه انتخابات ریاست جمهوری و مختومه کردن پرونده دولت قبل از شهریور 92 هستند. این بار شناسایی خائنین با انگشت اشاره امام امت به آسانی مقدور شده است.
کد خبر: ۱۱۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۴

اوای دنا:رییس جمهوری اسلامی ایران با ارسال نامه ای به محضر رهبر معظم انقلاب با تقدیر از توجه هوشمندانه ایشان به ضرورت حفظ و تقویت وحدت در شرایط خطیر کنونی، اظهار داشت: دولت ضمن استقبال کامل از این تذکر به موقع، مانند همیشه تمام هم خود را مصروف خدمتگزاری بی منت و پافشاری بر اصول و ارزش های انقلاب و صیانت از حقوق اساسی ملت خواهد کرد .به گزارش خبرگزاری مهر، متن نامه محمود احمدی نژاد به شرح زیر است: بسم الله الرحمن الرحیمحضرت آیت الله خامنه ای(مدظله العالی )مقام معظم رهبریسلام علیکمبا تبریک عید عظیم غدیر که تضمین و کمال رسالت پیامبراعظم (ص) و نقطه پیوند بشریت با حقیقت انسان کامل و امام معصوم (س) است از توجه هوشمندانه حضرتعالی به ضرورت حفظ و تقویت وحدت در شرایط خطیر کنونی صمیمانه سپاسگزارم .دولت ضمن استقبال کامل از این تذکر به موقع مانند همیشه تمام هم خود را مصروف خدمتگزاری بی منت و پافشاری بر اصول و ارزش های انقلاب و صیانت از حقوق اساسی ملت خواهد کرد و بدلیل مسئولیت های سنگین خود از بگومگوها و یا اصطکاکات داخلی استقبال نخواهد نمود و مانند گذشته و برای مصالح کشور همه نامهربانی ها را صبورانه تحمل خواهد کرد .به واسطه طراحی دشمنان ،ملت و کشور در فشارند. اینجانب و همکارانم در دولت برای تدبیر امور و مقابله با توطئه های دامنه دار و وسیع بدخواهان و برای کاهش فشار بر مردم و پیشبرد امور کشور تمام توان خود را به طور شبانه روزی به کار بسته ایم لیکن ابعاد مسئله و اهمیت موضوع مستلزم حضور همه قوا و مسئولیت پذیری و همکاری و همراهی آنان با دولت است که امروز در خط مقدم این جنگ تمام عیار اقتصادی قرار دارد.مطمئن هستم که جنابعالی بر پاسداری قاطع از قانون اساسی و به ویژه از حقوق اساسی ملت و همچنین صیانت از جایگاه رفیع رییس جمهوری منتخب ملت که بالاترین مقام رسمی کشور پس از رهبری و مجری قانون اساسی است، تاکید دارید و با هر اقدامی که اختیارات و مسئولیت های مهم او را مخدوش نمایید، مخالفید .توجه دادن حضرتعالی به امر انتخابات ریاست جمهوری بسیار دقیق و مهم است .انتخابات ریاست جمهوری مظهر اراده ملی و نماد حاکمیت مردم و بالاترین تجلی مردم سالاری است . جنابعالی بارها تاکید کرده اید که همه باید به گونه ای عمل نمایند که انتخاباتی پرشور و با حداکثر مشارکت مردم که موجب تجدید قوای انقلاب و عامل نشاط وهمبستگی ملی و بزرگترین ضربه به دشمن است برگزار گردد. این امر در شرایط کنونی از اهمیتی به مراتب بالاتر برخوردار است و ضرورت دارد از هرگونه اقدام و رفتار که شائبه تضعیف نقش محوری اراده مردم در اداره کشور و یا حضور حداکثری آنان در انتخابات است به جد پرهیز گردد . دولت با تمام توان در خدمتگزاری همه جانبه به ملت حاضر و در صدد زمینه سازی تحقق این امر است .انشاالله با تدابیر خردمندانه حضرتعالی از این عقبه به سلامت عبور خواهیم کرد.سلامتی و عزت روزافزون جنابعالی و ملت بزرگ ایران را از ایزد منان مسئلت دارم . محمود احمدی نژاد
کد خبر: ۱۰۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۸/۱۱