« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
آوای دنا :به مناسبت سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری و هفته گرامیداشت مقام معلم آیین تجلیل از معلمان نمونه و فرهنگیان بازنشسته در شهرستان لنده برگزار شد.در این مراسم که با حضور مسوولان محلی،معلمان و فرهنگیان این شهرستان  در سالن ورزشی پوریای ولی برگزار شد، از زحمات 11 معلم نمونه استانی و شهرستانی و تعدادی از فرهنگیان بازنشسته قدردانی شد. رئیس آموزش و پرورش لنده در این آیین ضمن گرامیداشت یاد و خاطره استاد شهید آیت الله مطهری و قدردانی از تلاش و زحمات بی شائبه زحمتکشان عرصه علم و تربیت،گفت:با توجه جایگاه تاثیر گذار معلمان و فرهنگیان ، عظمت و ارزش کار آنان در جامعه بسیار بالا است و باید سپاسگزار این خدمات بی منت بود. سید عیسی تقوی فرد افزود: معلمان نقش کلیدی در شکوفایی استعدادها و خلاقیت های نوجوانان و جوانان به ویژه قشر آینده ساز جامعه دارند.وی اظهار داشت: معلمان تاثیر فراوانی در امر تعلیم و تربیت دارند و با آشنایی دانش آموزان با فرهنگ ناب اسلامی و معنویات در باوری آنها برای تضمین آینده جامعه موثرند. رئيس اداره آموزش و پرورش شهرستان لنده تصريح كرد: الحمدالله از وجود مقدس اولياء و مربيان و معلمان با تجربه شهرستان لنده مدت پنج سال است كه اداره آموزش و پرورش شهرستان لنده مقام اول يا دوم را به لحاظ عملكرد در حوزه هاي مختلف كسب كرده است كه اين موفقيت مرهون تلاش همه زحمت كشان و معلمان اين شهرستان مي باشد. همچنین شیوایی کارشناس حوزه برنامه ریزی اداره کل اموزش و پرورش نیز در این آیین یاد و خاطره شهید مطهری و هفته معلم را گرامی داشت و گفت:بزرگی، نجابت و رفتار خوب از مهمترین خصوصیات شخصیتی معلمان محسوب می شود و کار این قشر خدمتگزار بسیار با عظمت است.شیوایی افزود: هفته معلم فرصت مناسبی است تا از تلاشها و خدمات آنهایی که بی ریا برای رشد و بالندگی آینده سازان جامعه قدم برمی دارند،قدردانی شود.به گزارش آوای دنا ، در این آیین ضمن اجرای چند برنامه فرهنگی و هنری از تلاشهای معلمین نمونه شهرستانی همچنین از زحمات و کوشش جمعی از بازنشستگان،شهردار و اعضای شورای اسلامی شهرلنده،اصحاب رسانه و همسران چند شهید با اهداء جوایزی  قدردانی بعمل آمده است. جهت مشاهده اخبار شهرستان لنده روی کلمه« اینجا»کلیک کنید
کد خبر: ۳۲۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۱۶

ما انقلابی هستیم؛ مهم نیست دیگران ما را چه می نامند. انقلابی که ما می گوییم ومی فهمیم منجر به نظام جمهوری اسلامی شد و امروز هم باید از آن دفاع کنیم
کد خبر: ۳۱۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۳۱

احتمال دارد وصیت حضرت زهرا(س) مبنی بر شب دفن نمودن حضرت آن باشد که حضرت زهرا می خواست با این وصیت نارضایتی و ناخشنودی خود از برخی مسلمانان (به ویژه ابابکر و عمر) را اعلام نماید
کد خبر: ۲۹۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۳

رییس جمهور سابق کشور، طی سخنانی کوتاه در خصوص علت حضور خود در زیارتگاه های ۸ سال دفاع مقدس گفت: روزی راحت می نشینیم که پرچم شهدا در بالای کاخ سفید به اهتزاز درآید
کد خبر: ۲۹۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۲

سایت تحلیلی خبری آوای دنا خود را در امر اطلاع‌رسانی مستقل می‌داند و در چارچوب قوانین نظام جمهوری اسلامی و تعهد به آرمان‌های انقلاب اسلامی و امام راحل و شهیدان و رهبرمعظم انقلاب، از درغلتیدن به تمایلات حزبی و جناحی پرهیز دارد اما نقد و تحلیل کارشناسانه دستگاه‌ها، عملکرد مسوولان و احزاب را وظیفه ذاتی خود می‌پندارد و آن را با هدف ارتقای دانایی جامعه، حق پرسشگری شهروندان و وظیفه پاسخگویی مسئولان با جدیت دنبال می‌کند. در همین راستا و بر اساس رسالت خود و به پاس خدمات ارزنده مسولان قبلی و فعلی و تلنگری جهت ایجاد وحدت رویه اقدام به انتشار خبری با عنوان «لغو سخنرانی بخشدار سابق لنده» نموده که البته واکنشهایی را هم در پی داشت که فعلا مجالی برای بیان آنها نیست ! و اما بر حسب و ظیفه نسبت به انتشار جوابیه ی روابط عمومی فرمانداری لنده به شرح زیر اقدام می نماید: همچنین از پاسخگویی به موقع فرمانداری محترم لنده تقدیر و تشکر می گردد. بسمه تعالیمدیریت محترم پایگاه تحلیلی خبری آوای دنا با سلامدر پاسخ به خبر( لغو سخنرانی بخشدار سابق لنده) منتشر شده در تاریخ 21/11/1392 جوابیه ای به شرح ذیل حضورتان ارسال می گردد.خواهشمند است در راستای تنویر افکار عمومی نسبت به درج آن اقدام گردد.ابتدا تقدیر و تشکر فراوان داریم از حضور مثال زدنی ملت فهیم و بصیر ایران اسلامی خاصه دلیر مردان و شیرزنان شهرستان لنده در راهپیمایی 22 بهمن که بار دیگر شکوه و عظمت ایران اسلامی را به بلندای تاریخ و تمدنش را به رخ جهانیان کشیدند و نسبت به سالهای گذشته باشکوه تر برگزار شد. در خصوص خبر (لغو سخنرانی آقای حمیدرضا جمالی بخشدار سابق لنده) به استحضار عموم شهروندان می رساند که انتخاب ایشان یا هر کس دیگری می بایست از قبل با فرمانداری هماهنگی شود. انتخاب ایشان بعنوان سخنران مراسم 22 بهمن بخش موگرمون بدون هماهنگی صورت گرفت و این در حالی بود که از قبل با فرد دیگری در این خصوص صحبت و رایزنی های لازم بعمل آمده بود. در پایان ضمن تقدیر از تلاشهای بی وقفه آوای دنا انعکاس مشکلات امیدواریم که در راستای سخنان مقام معظم رهبری مبنی بر حفظ وحدت و حمایت همه جانبه از دولت تدبیر و امید لازم است که همه ما با حمایت از این دولت برای رفع مشکلات تلاش کنیم.روابط عمومی فرمانداری لنده
کد خبر: ۲۶۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۵

به گزارشآوای دنا ،دکتر خادمی استاندار کهگیلویه و بویزاحمد به مناسبت ایام‌الله دهه فجر انقلاب اسلامی و به منظور حضور پرشور و شعور مردم شهید پرور کهگیلویه و بویراحمددر مراسم 22 بهمن پیامی صادر نمود که متن آن به شرح زیر می باشد.بسمه‌تعالی والفجر و الیال عشر ایام‌الله دهه‌ فجر یادآور روزهای بزرگی در تاریخ معاصر است روزهایی که به دنبال ماه‌ها و سال‌ها حضور و خیزش اعتراضی ملت ایران و خلق صحنه‌های حماسه و ایثار با ورود عزتمندانه‌ امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب به خاک میهن اسلامی در 12 بهمن 1357 آغاز و در 22 بهمن‌ ماه پیروزی انقلاب اسلامی را رقم زد و ایام الهی که نقطه‌ عطف همبستگی، وفاق، وحدت و اقتدار و عظمت ملت یکپارچه و بزرگ ایران اسلامی است که خود را به جهانیان نشان خواهد داد.این نظام در بیان رهبر کبیر انقلاب اسلامی و مردم جمهوری اسلامی نام گرفت و شعار استقلال آزادی جمهوری اسلامی که ملت ایران را به سوی پیروزی بر طاغوت رهنمون شد و به شعار جاودانه‌ انقلاب اسلامی تبدیل کرد تا با پاسداری از آن در هر زمان وظیفه‌ مبرم همه‌ کسانی باشد که حاکمیت انسان را بر سرنوشت خود ودیه‌ای خدادادی تلقی می‌کنند و آن را ضرورتی حیاتی و اجتناب‌ناپذیر در تحقق شعارهای انقلاب می‌دانند.و در ادامه این پیام آمده است فجر انقلاب در حقیقت صبح امیدی بود که پس از سال‌ها مجاهدت از اعتکاف در پرده‌ غیبت بیرون آمد و کار شام ظلمت و تاریکی را به آخر رساند و اینک 35 سال پس از خلق آن حماسه‌ بی‌بدیل باردیگر با آرمان‌های امام راحل و شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی تجدید پیمان می‌بندیم و پاسداشت آن روزهای تاریخی را وظیفه‌ ملی و انقلابی خود می‌دانیم که بر دوش یکایک ما ایرانیان قرار گرفته است. بنابراین ایام‌الله دهه‌ فجر را گرامی می‌داریم و حماسه‌های ماندگار فرزندان این سرزمین خدایی را ارج می‌نهیم.اینجانب نیز بر خود لازم می‌دانم این ایام فرخنده را به محضر خلف صالح بنیانگذار فقید انقلاب مقام معظم رهبری که با تدابیر داهیانه‌ اهداف و آرمان‌های آن پیر سفر کرده را قافله سالاری می‌نماید و به رئیس دولت تدبیر و امید یار با وفای امام راحل عظیم‌الشأن و مقام معظم رهبری و جناب آقای دکتر حسن روحانی رئیس محترم جمهور و به مردم فهیم استان کهگیلویه و بویراحمد تبریک عرض نموده و تداوم این انقلاب الهی را تا ظهور حضرت بقیة‌الله (عج) از حی‌سبحان مسئلت دارم.انشا‌الله در ادامه‌ حضور حماسی و وحدت آفرین خود در اجتماع عظیم مردمی در روز 22 بهمن برگ افتخار دیگری را بر تاریخ درخشان خود خواهیم افزود و موجبات یأس و ناامیدی در اردوگاه استکبار جهانی فراهم خواهیم نمود.به گزارش فارس سایر دستگاه‌ها، ادارات، نهادها، ارگان‌ها، دانشگاهیان، دانشجویان، اساتید، دانش‌آموزان و اقشار مختلف مردمی در پیام‌های جداگانه‌ای حضور خود در راهپیمایی 22 بهمن را اعلام کردند.
کد خبر: ۲۶۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۱

نماینده مشهد در مجلس خطاب به رئیس‌جمهور گفت: آقای روحانی! با چه سیاستی عمل کردید که زبان ۲ سانتی‌متری نظام سلطه و آمریکا به اندازه ۱۰ متر علیه ملت ایران دراز شده است. به گزارش آوای دنا به نقل از فارس، جواد کریمی قدوسی نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی صبح امروز(سه‌شنبه) پارلمان، در تذکری آیین‌نامه‌ای اظهار داشت: امام خمینی(ره) بارها فرموده‌اند «ما با اطمینان می‌گوییم که اسلام ابرقدرت‌ها را به خاک مذلت می‌کشاند، ملت ما آمریکا را زیر پا می‌گذارد، خطر آمریکا آنقدر جدی است که اگر کوچکترین غفلتی کنیم، نابود می‌شویم».وی در ادامه خطاب به رئیس‌جمهور گفت: آقای روحانی! امام با آن عظمت که دنیا را بیدار کرد، شرط حیات سیاسی خودشان را عمل به اسلام می‌دانند، آقای روحانی! شما با سه شرط شرعی در این جایگاه قرار گرفته‌اید که مهمترین شرط ایستادگی در برابر دشمن است، حال چگونه عمل کردید و با چه سیاستی اقدام می‌کنید که در این مدت، زبان 2 سانتی‌متری نظام سلطه و آمریکا را به اندازه 10 متر علیه ملت ایران دراز کرده‌اید؟!کریمی‌قدوسی در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: قطعا پیام انتخابات ریاست‌جمهوری، حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی را به دنبال خواهد داشت. زیرا حماسه سیاسی و اقتصاد مقاومتی دشمن را وادار به تسلیم و دادن امتیاز پشت میز مذاکره خواهد بود که از طرف دیگر تیم مذاکره‌کننده باید پیام انتخابات را در عمل دریافت کند و از تواضع در برابر دشمن و نظام سلطه پرهیز کند و اطاعت عملی از خواست ملت ایران را جدی بگیرد و عظمت 35 سال انقلاب اسلامی را 100 روزه به حراج نگذارد.وی ادامه داد: هر مقام و مسئولی که این موضوعات را فراموش کند و در عمل مراقب آرمان‌ها بایستد، قطعا از همچون آمریکا به خاک مذلت می‌نشیند، حال تفاوت نمی‌کند آن شخص رئیس‌جمهور، نماینده مجلس باشد یا رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام.نماینده مشهد در مجلس در پایان تصریح کرد: امام تاکید کردند که کسانی تا آخر پای ما خواهند ایستاد که طعم فقر را چشیده باشند، حال وزرایی که ثروت آنها بالای 1000 میلیارد تومان است و ثروت یک وزیر به تنهایی برابری می‌کند با ثروت کل کابینه دهم، چگونه می‌توانند سراغ اقتصاد مقاومتی بروند.
کد خبر: ۲۵۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۰۸

اگر امریکایی ها در موضوعی اقدام نمی کنند، علت آن، ناتوانی آنها است و نه عدم دشمنی. آنها گفتند اگر می توانستیم تار و پود صنعت هسته ای ایران را جدا می کردیم اما نمی توانیم
کد خبر: ۲۴۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۱۹

نام نیک گر بماند ز آدمی           به کزو ماند سرای  زرنگارآوای دنا-حاج یدالله مرادی:آموزش و پرورش دستگاه سازنده ، انسان ساز، گسترده و محور فرهنگ جامعه است که استمرار نظام جمهوری اسلامی مرهون آن است.  بدان علت که مبانی اعتقادی و آموزه های قرآن و گسترش و ترویج روح معنویت و انسان گرایی و هدایت از اهداف  تعریف شده آن بوده، لذا این مأموریت خاصه برای تحول و دگرگونی و تبدیل انسان زمینی به انسان آسمانی را متوجه این دستگاه نمود و در قانون اساسی و اسناد بالا دستی و در دوره اخیر  هم با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش این ماموریت را به صورت ویژه و انحصاری در این رابطه یافته است که لازمه موفقیت و صحت و مطلوبیت در انجام این هدف متعالی برخورداری از نیروهای انسانی توانمند ، فرهیخته  ، مدیر و متصل به منابع غنی دینی و قرآنی از یک طرف و معلمی بالنده و امانت دار و آموزش دیده و کارآمد در طرف دیگر است. در این راستا سالهاست  که به تبع تغییر دولتها و فعل و انفعال سیاسی این مرکز رشد و توسعه جامعه دچار جزر و مدهای بسیار شده است.واز این طریق اسیب ها و زخمهای بسیار برداشته است بطوریکه آثاراین میدانداریهای سیاسی درهر دوره ای دردیگر ابعاد جامعه هم نمود وبروز داشته است. آنجا که اموزش وپرورش با صلابت ورعایت شان ومنزلت معلم وحرکت برمسیراصول تعلیم وتربیت اسلامی حرکت نموده رشدیافتگی همه ارکان اجتماعی و درخشش فرزندان دیارمان در عرصه های علمی ، هنری ، ورزشی و... در محیط های داخلی و بین المللی جلوه روشنی داشته و دارد.اما آموزش و پرورش استان مان و طاهری:اینجانب این افتخار را همیشه برای خود دارم که از سال اول انقلاب شکوهمند اسلامی ایران با ایجاد چندین فرصت با علم و آگاهی در کسوت معلمی درآمدم و با وجودی که چندین مرتبه شرایطی ایجاد شد تا به دستگاههای پررنگ تر و «چربتر» درآیم به خود نهیب زدم که ردای فخرآور و گرانمایه معلمی را با عناوین رنگارنگ سایر مشاغل از دست ندهم.در طول 34 سال گذشته موفق شده ام تا بسیاری از طرحها و برنامه های آموزش و پرورش را درک و لمس کنم ، زیبائیهای اندیشه فرهنگی وشیرینی عشق به معلمی را بارها چشیدم وبسیاری از دگرگونیها و تغییرات مدیریتی را از سطوح عالی تا پایین با همه تلخیها و ناهنجاریها مشاهده و بعضاً چوب تر کینه و عداوت سیاست بازان این حوزه فکری و انسانسازی را هم بر تن خود پذیرا بوده ام اما  به شغلم و معلمیم و رسالت فرهنگی ام مفتخر بوده وکارکرد وزرای دوره های گذشته جمهوری اسلامی و مدیران کل استانی و مدیران شهرستانی را در عالم واقع دیده ام اما: چهره ، فکر ، روش و دقت و ظرافت حاج آقای پرویز طاهری را نه صرفاً در ردای مدیر کلی،بلکه در قامت معلم بودن شأن وشخصیت معلمی  ودینی  و علمی ایشان رامشاهده  و بدان شهادت می دهم.مفهوم تفسیر قرآن و کاربردی کردن آیات در مدار آموزش را بعد از سی سال از ایشان آموختم -رعایت حق واحترام و شأن و مدیریت فرهنگی را از چشمه زلال قرآنی با عمل ایشان یافتم .-روح استقلال و صلابت فرهنگی و اصلی بودن آموزش و پرورش در مدیریت جامعه  در توانایی و اقتدار ایشان ظهور و بروز کرد.-ساده زیستی و غنای طبع و رعایت مبانی عقیدتی و پایبندی به اصول فکری و ارزشی از زیبائیهای رفتار عملی ایشان بوده و در حقیقت باید اعتراف کرد که:طاهری آموزش و پرورش را تطهیر داد تا خود را و رسالتش را بیابد . ایشان عزت و عظمت آموزش وپرورش  را با هیچ کس و هیچ چیز قابل مقایسه نمی دانست و معتقد بود که باید هر مقامی در هر جایگاهی برای تطهیر خود و انجام مطلوب وظایف به آموزش وپرورش تمسک جوید و اجازه نمی داد که این دستگاه انسان ساز برای رفع کمبودها و مشکلاتش دست به دامان افراد و عناوین و نهادهای دیگر شود.  دون شأن معلم می دانست که برای رفع نیازهای دنیوی (شخصی یا کاری ) از دنیاطلبان درخواست نماید. خانواده آموزش وپرورش را بزرگ و غنی و توانمند دانسته و رفع نیازها را درون این خانواده حل شدنی می دانست .در نگرش وی کرامت معلم و حریت آن ایجاب می کرد که مستقل از جریانات و گروهها و دسته جات سیاسی ،قومی و فکری بوده و فقط تابع آرمانها وآموزه های قرآنی و اهداف بلند نظام اسلامی و راهبردهای تعیین شده مقام ولایت باشند.شاعر و ادیب ولایی با طبع ظریف و سخنوری شیوا و در عین حال با قاطعیت و صلابت و شفافیت در تصمیم گیریهای اداری و پاکدستی و پاک سیرتی از او مدیر کلی ساخته بود که به دور از تشریفات و عناوین ، نوعی پالایش در سیستم آموزش و پرورش ایجاد کرد که در عین کمبود مالی هم به حذف پرداخت های زاید و ناصواب پرداخت و هم با مدیریت عملکردی خود سلامت و صحت در مسیر همه جانبه  گرایانه را در سراسر استان اعمال نمود.در کلام آخر باید از نیکان یاد کرد که اینان سرمایه روزگارند و آموزش و پرورش برای تداوم و سلامت عملکرد به طاهری و طاهری ها که اندیشه هایشان الهام گرفته از آموزه های مدیریتی و تربیتی قرآنی است نیازمند می باشد. والعاقبة للمتقین
کد خبر: ۲۳۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۲۴

اینکه تلاش کنیم تا ثابت کنیم حق محرومیت دریافت نکرده ایم یا پاداش مرخصی نگرفته ایم یا میزان افزایش حقوقمان 15% است یا 20% و یا حق امتحانات به نرخ جدید باشد یا نرخ قدیم و موارد دیگر تأثیر گذار در تحول اساسی جایگاه و شأن معلمی نیستند و در مواردی سبب ترحم و تحقیر هم شده اند
کد خبر: ۲۳۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۰

مقام معظم رهبری :در هر جایی كه صحنه زورآزمایی است در مقابل دشمن باید ایستاد، باید عزم شما بر عزم دشمن پیروز بشود، اراده شما بر اراده دشمن غالب باید بشود و می شود و این ممكن است
کد خبر: ۲۲۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۹

ما باید درس ایثار، فداکاری، خدمت به مردم و شجاعت در زندگی را از خانواده شهدا، جانبازان و ایثارگران که با صبر و تحمل خود حماسه بزرگی را خلق کردند، بیاموزیم
کد خبر: ۲۲۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۱۵

همزمان با فرارسيدن عيد سعيد غدير پايگاه اطلاع‌رساني دانشگاه جامع بين‌المللي ايرانيان با حضور دکتر احمدي‌نژاد رئيس اين دانشگاه به طور آزمايشي راه‌اندازي شد  
کد خبر: ۲۱۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۰۲

پس از جلسه مشترک عصر امروز دکتر لنکرانی و سعید جلیلی ، کاندیدای جبهه پایداری انصراف خود را از کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری به نفع «سعید جلیلی» اعلام کرد.
کد خبر: ۱۶۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۳۰

حضور مردم لنده در تشییع 2 شهید گمنام آنقدر زیبا بود که گویی به نظاره امواج خروشانی از دریای پر تلاطم عشق نشسته ای و امواج این دریا تو را از دنیا و هر چه در آن است دور می کند.
کد خبر: ۱۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۲۴

به گزارش اوای دنا،حضرت امام خامنه‌ای در قسمتی از بیانات خود در اولین روز سال جدید در حرم مطهر رضوی با تبریک سال نو فرمودند :«انتخابات در کشور ما مظهر حماسه سیاسی است» خاطرنشان کردند: آن‌چه عرض کردم تاکنون وظیفه ما و قشرهای گوناگون در مورد حماسه اقتصادی بود، اما انتخابات مظهر اقتدار نظام اسلامی و آبروی نظام است.ایشان ادامه دادند: آبروی جمهوری اسلامی و انتخابات و حضور مردم در پای صندوق‌های رای و تاثیر یکپارچه مردم در انتخاب مدیران کشور است. مظهر اراده ملی و نماد مردمسالاری اسلامی، انتخابات است.معظم له فرمودند: ما که مساله مردمسالاری اسلامی در مقابل دموکراسی لیبرال غربی را مطرح کردیم، مظهر مردمسالاری اسلامی، حضور مردم در انتخابات است. به دلیل همین اهمیت است که دشمنان سعی می‌کنند انتخابات را از شور و هیجان بیندازند و مردم را برای حضور در پای صندوق‌های رای بازدارند و مردم را دلسرد و ناامید کنند.حضرت‌ امام خامنه‌ای با تاکید بر این‌که «گسترش مشارکت مردم در انتخابات در درجه اول اهمیت قرار دارد» اظهار کردند: حضور گسترده مردم در درجه اول است. حضور مردم پای صندوق‌های رای می‌تواند تهدیدهای دشمنان را بی‌اثر کند، آن‌ها را ناامید و امنیت کشور را تامین کنند.ایشان تاکید کردند: حضور مردم در پای صندوق‌های رای در آینده کشور، امنیت، استقلال و ثروت ملی و همه مسائل کشور تاثیر می‌گذارد.رهبر معظم انقلاب همچنین خاطرنشان کردند: در انتخابات همه سلیقه‌ها و جریانات معتقد به جمهوری اسلامی باید شرکت کنند، وظیفه و حق همه است. انتخابات برای یک سلیقه و جریان فکری و سیاسی خاص نیست. همه کسانی که به نظام جمهوری اسلامی و استقلال کشور معتقدند و به آینده کشور اهمیت قائل می‌شوند و دل‌شان برای منافع ملی می‌سوزد، در انتخابات باید شرکت کنند.ایشان ادامه دادند: روی گرداندن از انتخابات برای کسانی است که با نظام اسلامی مخالفت دارند.حضرت‌ امام خامنه‌ای با تاکید بر این‌که «رای مردم در انتخابات به طور نهایی تعیین‌کننده است» فرمودند: آن‌چه اهمیت دارد، تشخیص و رای مردم است. رهبری یک رای بیشتر ندارد. بنده حقیر مثل بقیه مردم یک رای دارم و این رای را تا وقتی در صندوق نیندازم، هیچ‌کس از آن اطلاعی ندارد.ایشان ادامه دادند: ممکن است آن کسانی که صندوق‌های رای دست‌شان است، صندوق را باز کنند و خط حقیر را بشناسند و بعد رای من را بدانند، اما تا قبل از آن کسی رای من را نمی‌داند. این‌طور نیست که کسی نسبت‌هایی را بدهد و بگوید رهبری به فلان و بهمان کس رای می‌دهد. اگر کسی چنین نسبت‌هایی را داد، درست نیست.معظم له متذکر شدند: البته این روزها حرف‌های گوناگونی و مسائل عجیبی از طریق رسانه‌ها و پیامک‌ها رواج دارد. گزارش دادند به من که ممکن است در ایام انتخابات روزانه حدود 100 میلیون پیامک رد و بدل شود. تحت تاثیر این چیزها قرار نگیرید. اصلح را برای اداره کشور انتخاب کنید.رهبر معظم انقلاب خاطرنشان کردند: البته فعالان سیاسی می‌توانند دیگران را با نظر خود هم‌ رای کنند. این اشکالی ندارد، اما از حقیر کسی چیزی در این زمینه نخواهد شنید.ملت بداند رییس‌جمهور آینده باید امتیازات رییس‌جمهور فعلی را داشته باشد رهبر معظم انقلاب در ادامه بیانلت خود در مشهد مقدس با تاکید بر این‌که «آن‌چه ملاک عمل است، رای ملت است» فرمودند: همه باید در مقابل رای ملت و در مقابل قانون تمکین کنند.حضرت امام خامنه‌ای با اشاره به وقایع بعد از انتخابات سال 88، اظهار کردند: وقایع بعد از انتخابات سال 88 هم از همین مساله ناشی شد که کسانی نخواستند به رای مردم تمکین کنند. آن‌چه که اکثریت تصمیم گرفته‌اند، باید به همان تمکین شود. نباید ملت را به شورش خیابانی دعوت کرد. مردم در مقابل این‌گونه حوادث خواهند ایستاد.ایشان ادامه دادند: ملت بداند رییس‌جمهور آینده باید امتیازات فعلی را داشته باشد، منهای ضعف‌های امروز. رییس‌جمهور هر دوره باید امتیازهای کسبی رییس‌جمهور دوره قبلی را داشته باشد و ضعف‌های آن را نداشته باشد.ایشان تاکید کردند: رییس‌جمهور امروز و رییس‌جمهور آینده قوت‌ها و ضعف‌هایی دارند، همه ما همین‌طور هستیم. اما رییس‌جمهور آینده باید تلاش کند آن‌چه را که قوت رییس‌جمهور فعلی است، داشته باشد و آن‌چه که نقاط ضعف است، از خود دور کند. به این ترتیب در دولت‌هایی که پشت سر هم می‌آیند، رو به پیشرفت خواهیم بود.حضرت امام خامنه ای با اشاره به این‌که «کشور ایران و ملت ایران بزرگ و با عظمت هستند» فرمودند: هرکه می‌آید باید با عقل جمعی و تدبیر باشد. در کشور مسائل فراوان وجود دارد. مشکلات بر سر راه ملت است و کسانی که انتخاب می‌شوند باید با اعتماد به مردم پیش بروند.
کد خبر: ۱۴۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۰۱

خداوند تبارک و تعالی بهار را افرید تا انسانها بالعینه در این سرای مادی زنده شدن بعد از مرگ را مشاهده نمایند و با درک نظام هستی تدبیری عالمانه برای خود ترسیم نمایند.
کد خبر: ۱۴۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۲/۳۰

موسوی و کروبی از عوامل فتنه هستند که بازیچه دست کردانندگان فتنه یعنی آمریکا و انگلیس بودند. اوای دنا:علی محمد بزرگواری نماینده کهگیلویه و بهمئی در مجلس در گفتگو با بولتن نیوز اظهار داشت: بی بی سی یک رسانه صهونیستی است و اهدافش از ابتدای تشکیل آن دروغ پراکنی و اختلاف افکنی بوده است.این عضو کمیسیون کشاورزی مجلس اضافه کرد که اگر همه ما گوش به فرمان رهنمودهای رهبری باشیم این گونه رسانه ها هیچ خوراکی برای تغذیه خبری خود ندارند.بزرگواری گفت : مسئولان نظام و سران قوا باید مراقب باشند که بهانه ای دست رسانه های جریان ساز ضد انقلاب ندهند که آنها از این موضوع در جهت نشان دادن چهره بدی از کشور بهره برداری کنند.علی محمد بزرگواری افزود : سیاست اینگونه رسانه ها در راستای " اختلاف بیانداز حکومت کن " است و اقدامات بی بی سی برای متشنج جلوه دادن کشور در محافل خارجی است.بزرگواری تصریح کرد: موسوی و کروبی از عوامل فتنه هستند که بازیچه دست گردانندگان فتنه یعنی آمریکا و انگلیس بودند.بزرگواری با اشاره به عظمت راهپیمایی 22 بهمن، افزود : راهپیمایی با شکوه روز 22 بهمن نشان داد که اینگونه رسانه های فرافکن تاثیری در ذهن مردم ندارند و ملت ما گوش به فرمان رهبری هستند.
کد خبر: ۱۴۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۲۶

ما خدمتگزار و نوکر مردم هستیم و خدمتگزار مردم در دولت اسلامی و رئیس دولت اسلامی اهل تشریفات نیستند. اوای دنا:به مناسبت دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی مراسمی با حضور جمع کثیری از مردم ،دانش آموزان و کارکنان مجتمع آموزشی و پرورشی شهید زکی نژاد در روستای شیتاب برگزار شد. فرماندار شهرستان لنده در این مراسم ضمن تبریک ایام الله دهه فجر گفت:دهه فجر انقلاب از رشحات اسلام است و آئينه اي است كه خورشيد اسلام در او درخشيد و اين دهه فجر بايد با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. یداله فاطمیان در پاسخ مجری برنامه که بخاط کمبودات احتمالی از ایشان عذرخواهی نموده بود گفت:ما مسولین در شان و منزلت این مردم نیستیم . ایشان افزود ما خدمتگزار و نوکر مردم هستیم و خدمتگزار مردم  در دولت اسلامی و رئیس دولت اسلامی اهل تشریفات نیستند.وی خاطرنشان کرد در زمان جشن شهرستانی و تاسیس فرمانداری ما خدمت دکتر صابری عرض کردیم که مردم بعد از 80 سال به ارزوی دیرینه خود رسیدند و می خواهند جشن بگیرند و شادی کنند و مراسم استقبال برپاکنند که استاندار کهگیلویه و بویراحمد در جواب گفت اگر قرار بر این باشد، پس تفاوت دولت اسلامی ،فرماندار دولت اسلامی با حاکمان گذشته چیست. فرماندار لنده در ادامه ابراز امیدواری کرده به زودی بخشداری موگرمون با مرگزیت شیتاب افتتاح و کار خدمت رسانی به مردم این منطقه با سرعت بیشتری ادامه پیدا کند. فاطمیان از همه مردم درخواست نموده با ارائه مشکلات ،نظرات و پیشنهادات خود مسولین را در امر خدمت زسانی به آنها یاری فرمایند.
کد خبر: ۱۳۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۱۷

اوای دنا:متن کامل سخنرانی دکتر محمود احمدی نژاد در اولین همایش قوه‌ مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران به شرح ذیل است:بسم الله الرحمن الرحیماللهم‌ عجل‌ لولیک‌ الفرج‌ والعافیة والنصر واجعلنا من‌ خیر انصاره و اعوانه‌‌ والمستشهدین‌ بین‌ یدیه‌خدای بزرگ را سپاسگزارم که فرصت و توفیق حضور در این جلسة بسیار ارزشمند را عنایت فرمود. از همة شما عزیزان که با حضور خود بار دیگر بر اهمیت قانون اساسی و نیز عزم خودتان برای پیگیری تحقق اهداف قانون اساسی تأکید کردید، تشکر می‌کنم. همچنین از آقای دکتر حجازی و بقیة عزیزانی که این مراسم را برگزار کردند، تشکر می‌کنم.اما با توجه به اینکه گفته‌اند جلسات حقوقی‌ها خیلی خشک است، شاید جا داشته باشد که بگوییم که جلسه‌ای با این حدت و شدت ندیده‌ایم که برگزار شود. البته به لحاظ محتوا و مطالبی که مطرح شد، به خصوص بحث‌های آقایان دکتر حجازی، شعبانی، الهام، گرجی و اسلامی برای خود بنده بسیار مفید و آموزنده بود و من استفاده کردم.من واقعاً علاقه‌مند بودم که از زبان خود سخنرانان و عزیزانی که مقاله ارائه دادند مطالب را بشنوم، چون آدم وقتی با آن حسی که گوینده یا نویسنده مطلب را بیان می‌کند، دریافت می‌کند، چیز دیگری است. اما به لحاظ شرایطی که هست، از این موهبت محروم هستم، اما حتماً همة مقالات و سخنرانی‌ها را خواهم خواند و بهره خواهم برد. اگر هم نظری داشته باشم، برای دوستان خواهم فرستاد.اشاره کردند که در نظام اجتماعی ما مهم‌ترین رکن و نهاد، خود قانون اساسی است و از قانون اساسی مهم‌تر نداریم. همة اندیشه‌ها و نظریه‌های اجتماعی و حکومتی، مطالبات و آرزوهای چندصدساله، مفاهیم دینی مرتبط با مناسبات و نظامات اجتماعی، شیوة زمامداری، ارزش‌های الهی و انسانی و ... در قانون اساسی مندرج است.اگر ارزش‌ها یا حقوقی هم بخواهد در جامعه گسترش یابد، باز باید بر پایة قانون اساسی باشد. همچنین حقوق متقابل زمامداران و مردم و نیز نقش هر یک در ادارة جامعه به قانون اساسی بر می‌گردد.مهم‌ترین و مستحکم‌ترین سند تنظیم کنندة روابط و حد و مرزهای اجتماعی قانون اساسی است. آنهایی که به دنبال حکومت‌های علوی، نبوی، مردمی، عادلانه و آرمانی در این کشور هستند، سند آن قانون اساسی است.این حرف به معنای آن نیست که این سند کامل است و نیاز به اصلاح ندارد. خیر، بحث‌های خوبی مطرح شد. در دوره‌هایی از زمان براساس تجربیات، دانش، پیشرفت و کمال جامعه حتماً باید اصلاحاتی انجام دهیم. معنایش این نیست که وحی مُنزل است و نمی‌شود آن را دست زد، اما می‌خواهم بگویم که مهم‌تر از آن هم سندی نداریم.بحث‌هایی که آقایان شعبانی، گرجی و دیگران مطرح کردند، نشان‌دهندة نواقصی است. این ایراد اساسی به واضعان قانون اساسی نیست، چون آن کسانی که قانون اساسی را وضع کردند، نوعاً – بلکه همة آنها- فاقد تجربة حکومتداری و زمامداری بودند و در شرایط قبل از پیروزی انقلاب فرصتی در اختیارشان نبود. بنابراین نواقص طبیعی است. حتی اگر این مسئله هم نباشد - بالاخره جامعه در حال کمال و مناسبات در حال تغییر است - وقتی ما به سطح بالاتری منتقل شدیم، نیازمند تنظیم مجدد هستیم. تا زمانی که این قانون معتبر است، هیچ کس نمی‌تواند به استناد یک روایت، حدیث و حتی آیه‌ای از قرآن و فهم خود از دین، قانون اساسی را کنار بگذارد یا آن را نقض کند و بگوید فهم من از این چیز دیگری است. فهم شما برای خودتان معتبر است، نه در مناسبات اجتماعی.همة تصمیمات، قانونگذاری، قضاوت، اجرا و هر اقدام دیگری در کشور باید مبتنی بر این قانون باشد. قانون اساسی تنها سند مکتوب و مدون میثاق ملی است.از منظر تاریخی هم اگر نگاه کنیم، مهم‌ترین و تنها دستاورد انقلاب اسلامی قانون اساسی است. این کلام امام عزیز (ره) هم هست.اما نشست ما دربارة قوة مجریه در قانون اساسی است. البته همان طور که به درستی اشاره کردند، این تقسیم‌بندی که قوة مجریه حیطه‌ای دارد و کاری به کسی ندارد و قوة مقننه همین طور و ... ، متعلق به گذشته بوده و اصلاً حکومت از این شکل خارج شده است. اصلاً ادارة یک نظام نیازمند مناسبات جدیدتری است.اما قبل از اینکه به قوة مجریه بپردازم، می‌خواهم به موضوع اساسی‌تری اشاره کنم و آن خود انسان است. اصلاً این قانون اساسی هم برای انسان است. همة هستی برای انسان است. مخلوقی بالاتر از انسان در عالم هستی نداریم. انسان تنها موجودی است که استعداد الهی شدن دارد. تنها موجودی است که همة اسما و صفات الهی در وجود او به امانت گذاشته شده است و می‌تواند تجلی همة اسما و صفات الهی از جمله علم، حکمت، قدرت، رأفت، ستاریت، لطف و عشق خدا باشد.انسان می‌تواند خلیفه الله باشد. یعنی چه؟ جانشین باید شباهتی با اصل داشته باشد؛ یعنی غیر از خلق خودش، هر آنچه خدا در این عالم هستی می‌تواند انجام دهد، او نیز می‌تواند انجام دهد. انسان آفریده شده تا آیة عظیم و اعظم خدا و راه شناخت و دسترسی به خدا باشد. اگر خدا انسان را خلق نمی‌کرد، راهی برای شناخت خدا و ظرفیتی برای معرفی خدا وجود نداشت.به همین دلیل است که خدا همة عالم را در خدمت انسان و انسان را برای کمال، تعالی، الهی شدن و رسیدن به اوج عظمت قرار داده است. حکومت، قانون، قانون اساسی، کار، تلاش، خانواده، ازدواج و ... همه مربوط به انسان‌اند و دررابطه با انسان معنا پیدا می‌کنند همه باید بسترساز شکوفایی و تعالی انسان باشند؛ یعنی خدا عالم را برای انسان و انسان را برای تعالی و خداگونه شدن خلق کرد.انسان بالاترین مخلوق هستی است و مأموریت او این است که خود را از این خاک تا خدا بالا بکشد. اما انسان این شدن، تعالی و کمال را باید آزادانه انتخاب کند. خداوند انسان را آزاد آفریده و اجازه داده است که با اراده و انتخاب آزاد خود سیر تعالی و کمال را انتخاب کند و اتفاقاً این زیبایی کار خداست. همة هستی متعلق به خداست، همة اراده‌ها در راستای ارادة خداست، همة حیات و موجودیت متعلق به خداست، اما همین خدا مسیر کمال را در برابر انسان قرار می‌دهد، ولی می‌گوید مختار و آزادی که انتخاب کنی و اگر آزادانه انتخاب کردی، کمال پیدا خواهی کرد و انتخاب تو ارزش دارد.خدا می‌توانست اراده کند که انسان مثل ملائک یا سایر موجودات شود یا از همان ابتدا او را در بالاترین مرتبة کمال، بدون نیاز به حرکت انسان، خلق کند. اما زیبایی به این اندازه نبود که خدا مخلوقی را آفریده است که با انتخاب خودش به قله‌ها می‌رسد.عزیزان من، در شرایط تحمیل و اکراه، ارزش و ضدارزش و تعالی و سقوط بی‌معناست. زمانی نظام ارزشی و ارزیابی معنا پیدا می‌کند که انتخاب آزاد باشد. همة ارزش‌های انسانی در سایة آزادی معنا پیدا می‌کند و همة آنها به تبع آزادی است. از جمله عدالت، کرامت، اخلاق، ایثار، فداکاری، مهربانی، شجاعت و حتی ایستادن در برابر ظالم و حمایت از مظلوم، و همة زیبایی‌های عالم در سایة آزادی انسان معنا و مفهوم پیدا می‌کند. والا اگر عده‌ای را با اکراه و فشار برای مقابله با ظالمین بفرستیم، ارزشی ندارد. انسان باید انتخاب کند و به جایی برسد که ظلم را بد و در نقطة مقابل حیثیت، کرامت و شخصیت خود بپندارد و از آن دوری کند. اگر مقابله با ظالم و حمایت از مظلوم را ارزش بداند و انتخاب کند، آن ارزش دارد.خداوند حتی اجرای عدالت در روابط اجتماعی را نیز بر عهدة انسان‌ها و انتخاب آزاد آنها گذاشته است. همة پیامبران آمده‌اند و کتاب و میزان آمده است. برای چه؟ لیقوم الناس بالقسط؛ برای اینکه انسان‌ها عدالت را انتخاب کنند و به عدالت قیام کنند. در غیر این صورت، اولاً، مستقر نخواهد شد و ثانیاً، فاقد ارزش و کمال‌آفرینی است.چرا عدالت مهم است؟ چون بستر کمال و تعالی انسان است و راه رسیدن به خدا را باز می‌کند. حالا اگر همین عدالت با ارادة آزاد ملت‌ها و مردم مستقر نشود، کمال‌آفرین نیست و فاقد ارزش است چون انسان‌ها آزادند، خدا به آنها حق تعیین سرنوشت داده و این مهم‌ترین حق است.عزیزان من، استقلال هم به واسطة آزادی است. کسی که آزاد نیست، استقلال برای او معنا ندارد. استقلال زمانی است که آزادی هست. چرا؟ چون آزادی منشأ کرامت انسان است. کسی که آزادی ندارد، کرامتی ندارد. حالا مفهوم آزادی وسیع است و من وارد آن نمی‌شوم.آزادی منشأ کرامت انسان و کرامت مستلزم استقلال است. اینکه ملتی می‌خواهد مستقل باشد، برای این است که می‌خواهد با کرامت زندگی کند و احساس کرامت می‌کند. کسی که احساس کرامت نمی‌کند، استقلال برای او مفهومی ندارد.همة وابستگی‌ها و باز کردن راه سیطرة بیگانه بر ملت‌ها از ناحیة انسان‌های حقیر و تحقیر شده‌ای است؛ که در درون خود احساس کرامت نمی‌کنند. اگر آزادی نباشد، کرامت بی‌معناست و اگر کرامت نباشد، استقلال بی‌معناست.این به عنوان مقدمه بود، به بحث‌های خودمان برگردیم. مقدمة قانون اساسی را ببینید، بهایی است که ملت پرداخت: «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی.» در عنوان شیوة حکومت در اسلام چنین می‌خوانیم: «رسالت قانون اساسی این است که زمینه‌های اعتقادی نهضت را عینیت بخشد، شرایطی را به وجود آورد که در آن انسان با ارزش‌های والا و جهان شمول اسلامی پرورش یابد.»در همین قسمت می‌خوانیم: «قانون اساسی تضمن کنندة نفی هرگونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی می‌باشد و در خط گسستن از سیستم استبدادی و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش می‌کند.»باز در همین بخش می‌خوانیم: «قانون اساسی زمینة چنین مشارکتی را فراهم می‌سازد تا در مسیر تکامل انسان هر فردی خود دست اندرکار و مسئول رشد، ارتقا و رهبری گردد و این همان تحقق حکومت مستضعفین در زمین خواهدشد.»کمی پایین‌تر می‌خوانیم که: «اقتصاد وسیله است، نه هدف؛ در ترکیب بنیادهای اقتصادی، اصل، رفع نیازهای انسان در جریان رشد و تکامل اوست.دربارة زن نیز همین است، خانواده کانون اصلی رشد و تعالی انسان، وظیفة خطیر و پر ارج مادری در پرورش انسان‌های مکتبی و ... .اصل اول: جمهوری اسلامی نظامی است برپایة ایمان به خدای یکتا، لااله الاالله؛ یعنی توحید. همین جا که گفته است توحید، معاد و نقش سازندة آن در سیر تکاملی انسان، عدل، امامت و بلافاصله «کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا» که این را هم شأن توحید، معاد، عدالت و امامت آورده است.اصل سوم: ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی؛ تأمین آزادی‌های سیاسی و اجتماعی؛ مشارکت عامة مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی.اصل ششم: در جمهوری اسلامی ایران، امور کشور باید به اتکاء آرای عمومی اداره شود، از راه انتخابات.اصل نهم: در جمهوری اسلامی ایران، آزادی و استقلال و وحدت و تمامیت ارضی کشور از یکدیگر تفکیک ناپذیرند و حفظ آنها وظیفة دولت و آحاد ملت است. هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی ایران کمترین خدشه‌ای وارد کند. و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادی‌های مشروع را، هرچند با وضع قوانین و مقررات، سلب کند.می‌گوید نشریات و مطبوعات در بیان مطالب آزادند، احزاب و جمعیت‌ها آزادند، راهپیمایی‌ها آزاد است و ...، واژة آزاد و آزادی در قانون اساسی بسیار است.در اصل چهل و سوم، در بحث اقتصاد، می‌گوید: برآوردن نیازهای انسان در جریان رشد، با حفظ آزادگی او؛ رعایت آزادی انتخاب شغل، محل سکونت و مسکن و ... .اصل پنجاه و ششم: حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم کرده است.هیچ کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.اما، قانون اساسی باید شکل‌دهندة یک نظام اجتماعی متوازن بر مبنای ارادة مردم باشد. برداشت من از قانون اساسی این است که این قانون، ساختارهایی را برای نظام اجتماعی پیش بینی کرده که اگر قطعات آن ساختار را در کنار هم بچینیم، یک نظام متوازن و متعادل در خدمت کمال، آزادی و تعالی انسان‌ها خواهد بود.بعضی‌ها خیال می‌کنند که قانون اساسی اصولی است که نوشته شده، حالا اگر ما به جزئی از آن عمل کنیم، بالاخره یک شکلی درست خواهدشد. من فکر می‌کنم برعکس است؛ یعنی واضعان قانون اساسی اول شکلی از نظام اجتماعی را در ذهنشان تصور و تصویر کرده‌اند، بعد اجزای آن را در قانون اساسی چیده‌اند. مثل پازل بزرگی که قطعه قطعه شده که اگر قطعه‌ها را کنار هم بگذاریم، آن پازل تکمیل می‌شود.بعضی‌ها خیال می‌کنند هر قطعه‌ای را به هر شکلی کنار هم بچینیم، کار درست می‌شود و لزوماً به یک شکل متوازن و متعادل خواهیم رسید.به نظرم این اشتباه است. باید نظام متوازنی داشته باشیم که در آن حق تعیین سرنوشت براساس آزادی متعلق به ملت باشد. این باید در تمام قوا، هرکسی که به نوعی با قانون اساسی سر و کار دارد یا در روند تأثیر می‌گذارد، متبلور باشد؛ هم در اجرا، هم در تفسیر و قانونگذاری و هم در قضاوت لحاظ شود.اصلاً قضاوت، اجرا، قانونگذاری، شورای نگهبان و حکومت باید در خدمت مطالبات بحق مردم و تأمین آزادی و حق تعیین سرنوشت آنها باشد، والا حکومت بی‌معناست.در قانون اساسی، تفسیر و برداشت‌ها از آن باید اختیارات و مسئولیت‌ها متوازن و متعادل باشد. اگر بشود درجه‌بندی کنیم، نمی‌شود به نهادی بگوییم مسئولیت شما 100 واحد است و اختیار شما 2 واحد. اگر 100 واحد مسئولیت دادیم، باید 100 واحد هم اختیار در کنار آن باشد.نمی‌شود مثلاً همة اختیارات در قوة مجریه متمرکز باشد و تکالیف در قوة قضائیه یا برعکس، اختیارات در قوای مقننه و قضائیه، اما مسئولیت‌ها و پاسخگویی‌ها در قوة مجریه. این عدم توازن است که مشکل ایجاد می‌کند و شکلی را که می‌خواهیم بسازیم، ناقص می‌شود. می‌خواستیم عدالت و کرامت را برپا کنیم، آزادی‌ها را تأمین کنیم، پیشرفت کنیم، یک جامعة آرام و کمال یافته و انسان‌های با کرامت داشته باشیم و آرامش انسانی را حاکم کنیم، اما می‌بینیم که موجودی خلق شده که یک دست آن شش متر است و دست دیگرش دو سانتی‌متر است . ... .هر قوه یا حاکم یا مسئولی باید به قدر اختیارات خود مسئول باشد. این یک اصل حقوقی است و فکر می‌کنم مفاهیم حقوقی، مفاهیمی عقلانی است.یکی از مسائلی که در قانون اساسی و قانونگذاری مهم است، تنظیم روابط بین قواست. شأن روابط قوا شأن قانون اساسی است، نه قانون عادی. نمی‌شود ما در قوة مجریه بنشینیم و برای خودمان مقرراتی وضع کنیم که چگونه با قوة قضائیه و مجلس برخورد کنیم. قوة مقننه هم برای خود تنظیماتی درست کند که چگونه با ما و قوة قضائیه برخورد کند. شأن تنظیم روابط قوا قانون اساسی است. نمی‌شود با آیین نامة داخلی مجلس یا قانون عادی، اختیاراتی را به قوه‌ای داد یا از آن سلب کرد.یکی از مسائل دیگر، تفسیر قانون اساسی است. وقتی تفسیرها زیاد می‌شود، غیرمستقیم اشکالی را به اصل وارد می‌کند؛ به خصوص وقتی تفسیر از یک اصل در مقاطع زمانی متناقض می‌شود که کار را بدتر می‌کند.تفسیر قانون اساسی در واقع خود قانون اساسی است و باید با اصل منطبق باشد. باید به گونه‌ای باشد که اکثریت قاطعی از مردم آن را درست بپندارند و بگویند فهم ما هم از قانون اساسی همین است؛ چرا؟ چون اصل اینکه قانون اساسی در کشور ما اجرا می‌شود، به خاطر رأی مردم است. اگر مردم رأی نمی‌دادند و این قانون اساسی را انتخاب نمی‌کردند، اجازة اجرا نداشت و موضوعیت پیدا نمی‌کرد.البته ممکن است بعضی‌ها بگویند که نه خیر، اینها بحث‌های تخصصی است و مردم نمی‌فهمند و هرچه ما گفتیم، درست است. اما بالاخره اصل قانون اساسی که تخصصی‌تر است. همین اصل قانون اساسی به رأی گذاشته شده و چون مردم رأی دادند، معتبر است.نمی‌شود تفسیری از قانون اساسی بکنیم که اکثریت ملت نقطة مقابل آن را بفهمند. در اینجا به نظرم فاقد مشروعیت و اصالت می‌شود.بحث مهم دیگر، تغییر اصول قانون اساسی است که تغییر آن هم پیش‌بینی شده است و روالی دارد. باید رهبری فرمان بدهند که هیئتی تشکیل بشود، بازنگری کند و بعد به رأی مردم گذاشته شود. باید رفراندوم برگزار شود. نمی‌شود با تفسیر یا با قانون عادی، قانون اساسی را عوض کرد یا حتی به نام مصلحت از طریق ارجاع آن به مجمع تشخیص مصلحت آن را عوض کرد.تشخیص مصلحت هم مثل تفسیر است. اولاً باید زمان داشته باشد. نمی‌شود قانون اساسی را به نام مصلحت عوض کنیم، در این صورت اصلاً نیازی به قانون اساسی نداریم.اینکه در قانون اساسی، مجمع تشخیص مصلحت پیش‌بینی شده، برای مصالح است که مصالح هم استثناهاست نه قاعده. راهی برای دور زدن و حذف قانون اساسی نیست. اگر در مجلس مصلحتی تشخیص داده می‌شود، باید آن قدر برجسته و آشکار باشد که اکثریت مردم بگویند بله، این مصلحت است و اکثریت قاطعی به آن رأی بدهند. نه اینکه مثل قوانین عادی رأی‌گیری شود و شورای نگهبان رد کند و بعد به مجمع برود.نمی‌شود عدة قلیلی بگویند که مصلحت ملت را ما تشخیص می‌دهیم، خود ملت قادر به تشخیص مصلحت خود نیست. چطور ملت آن قدر تشخیص داد که شما را انتخاب و بر خود حاکم کرد، اما مصالح خود را تشخیص نمی‌دهد؟این برای مصالح موقتی است. وقتی ما می‌خواهیم به هر دلیلی اصل قانون اساسی را معطل کنیم، یا در موارد نادری پایمان را از مرزهای قانون اساسی فراتر بگذاریم، باید اولاً استدلالی قوی پشت آن باشد، ثانیاً، زمان داشته باشد.یکی دیگر از مباحث قانون اساسی جایگاه رئیس جمهور، صرف نظر از احمدی‌نژاد، است. اگر ما سال اول بر قانون اساسی پافشاری می‌کردیم، همان فضای قبل منتقل می‌شد که اینها اختیارات اضافه ‌می‌خواهند و ... و حرف را منکوب می‌کردند و چه بسا ثمر نمی‌داد و بالعکس می‌شد.در قانون اساسی، تنها مقامی که نماینده و نماد تمرکز و شکل‌گیری ارادة ملی است، رئیس جمهور است؛ یعنی تنها جایی که همة ملت به یک نفر، یعنی رئیس جمهور، رأی می‌دهند. این قانون اساسی ماست.رئیس جمهور تنها کسی است که نمایندة کل ملت محسوب می‌شود. کسی است که بالاترین سطح نمایندگی از مردم را دارد. همة مردم برای انتخاب یک نفر می‌آیند. اشاره کردند، اصل 113 روشن است: بالاترین مقام رسمی کشور، پس از مقام رهبری، مجری قانون اساسی و رئیس قوه مجریه.بخش مهم مردم‌سالاری و جمهوری در انتخاب رئیس جمهور متبلور می‌شود که همة مردم اعمال اراده می‌کنند.البته همة ارکان نظام باید براساس اراده و رأی مردم باشند و هستند. اما مشکل از کجاست؟ مشکل از آنجاست که بخواهیم با اقلیتی کل ملت را کنترل کنیم. اینجا اختلاف‌ها شروع می‌شود؛ نه اختلاف، که بعضی‌ها به محض اینکه تذکر قانون اساسی می‌دهیم، می‌گویند وارد اختلافات شده‌اید؛ اینجا اختلاف نیست؛ اینجا صیانت از اصل نظام، اصل ملت، اصل حقوق مردم و اصل قانون اساسی است.بله، اگر جار و جنجال باشد، آن اختلاف و دعواست؛ اما بحث شخصی نیست. بگذارید اشارة کوتاهی داشته باشیم. ما مجلس داریم و مجلس هم نمایندگان مردم در حوزه‌های مختلف هستند. اما مقایسه‌ای آماری بکنیم. به واسطة قوانین عادی کار به جایی رسیده است که مجموعة نمایندگان مجلس نمایندة اقلیتی از مردم‌اند، نه اکثریت مردم.قانون انتخاباتِ اول می‌گفت هرکس در حوزة انتخابیة خودش باید 50 درصد به اضافة یک رأی بیاورد. بعداً در اجرا مشکلاتی پیدا شد و به 30 درصد تبدیل شد. باز تبدیل به 25 درصد شد. در بهترین شرایط، متوسط آرای کسانی که در دور اول به مجلس راه پیدا می‌کنند، 30 درصد آراست؛ یعنی 70 درصد شرکت کنندگان مشارکت ندارند. اگر به مرحلة دوم برسد که مشارکت هم پایین می‌آید. شما 30 درصد را در مشارکت ضرب کنید و روی واجدین شرایط ببرید و بعد ببینید که چه اتفاقی می‌افتد.اما در قانون ریاست جمهوری فرق می‌کند، باید 50 درصد به علاوة یک نفر باشد. معمولاً هم در ریاست جمهوری چون تمرکز هست، مشارکت مردم هم بالاتر است. نه اینکه بخواهیم در اینجا حق یا باطلی را اثبات کنیم. وقتی می‌گوییم ارادة مردم، ارادة مردم نیرو و سوختی است که اولاً، پشت موتور اداره و حاکمان قرار می‌گیرد و ثانیاً، جهت حرکت آنها را معلوم می‌کند.اگر این سوخت کم یا معیوب شد یا نمایندة اکثریت ملت نبود، نظام سست می‌شود. ضمن اینکه بحث‌های حقوقی هم دارد، که اگر موقعی خدای نکرده نهادها نمایندة اقلیت شدند، آیا اینها اصلاً مشروعیت و اجازة حکمرانی دارند؟ که بحث مستقلی است. اما من در اجرا می‌گویم، رأی و ارادة مردم فقط کاغذی نیست که در صندوق رأی بیندازند و عددها را بالا و پایین کند؛ هرکس تصمیم می‌گیرد و رأی می‌دهد، این ارادة او در عالم بیرون واقعیت پیدا می‌کند. مؤلفه‌هایی است که یک برآیند را در بیرون شکل می‌دهد و ما نمی‌توانیم آن را کم اهمیت تلقی کنیم.به حرف‌های مقدماتی برگردم، خدا در اختیار انسان ها قرار داده است، باید ملت بخواهد تا محقق شود. اگر ملت نخواهد، این دستگاه‌ها هر چقدر تلاش کنند، در بیرون اتفاقی نخواهد افتاد. این یک اصل است؛ ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا بانفسهم. محیط اجتماعی و تغییرات بیرونی تابع ارادة انسان‌هاست. نباید انتخابات را کم اهمیت بدانیم.حالا با قانون عادی مجلس را کرده‌ایم نمایندة اقلیت و با این می‌خواهیم اکثریت یا کل ملت را کنترل کنیم؛ این سخت می‌شود و دچار مشکل می‌شویم. باید این را اصلاح کنیم.بحث دیگر بحث اجرای قانون اساسی است که دیگر به آن نمی‌پردازم و به نظرم دخالت و ... بی معناست.اخیراً بحثی با عنوان تغییر قانون انتخابات ریاست جمهوری مطرح شده است. صرف نظر از اینکه این امر به چه سرنوشتی دچار شود، به نظرم نفس این کار اولاً، خلاف قانون اساسی است و همة ما سوگند خورده‌ایم که خلاف قانون اساسی عمل نکنیم. چرا در کاری که صراحت دارد خلاف قانون اساسی است وارد شویم و وقت و پول مردم را صرف آن کنیم؟ این مخالف صریح اصول 6 و 115 است.تذکر درستی دادند، و گفتند: قانون اساسی در موارد مسکوت، به منابع فقهی، از جمله آیات ارجاع داده است. آن بحثی که من کردم، گفتم مخالفت با قانون اساسی با استناد به یک آیه. این هم خود قانون اساسی اجازه داده است آنجا که من ساکت هستم، به سراغ آیات و روایات بروید.اصل بر رأی مردم است. انتخابات آزاد، حق مردم است؛ هم اصالت دارد، هم ضرورت دارد و هم اهمیت دارد. در اینکه بخواهند برخلاف قانون اساسی، صلاحیت‌های رئیس جمهور را ببندند، به نظر عده‌ای که ملت هیچ حقی به آنها نداده است.کسی زمانی استاندار، وزیر و وکیل بوده است، در دوره‌ای که بوده از حقوقش استفاده کرده و مسئولیت‌هایش را هم پاسخ داده است. حالا ما انتخاب رئیس جمهور را که بالاترین رکن جمهوری و مردم سالاری است، منوط به این کنیم که عدة دیگری قبلاً تأیید کنند؛ سیاسی بودنش را عده‌ای و دیندار بودنش را عدة دیگری! یعنی اگر کسی بخواهد رئیس جمهور بشود، باید کاغذی دستش بگیرد و دنبال آدم‌ها راه بیفتد! آیا در قانون اساسی، رئیس جمهور این است؟اگر می‌خواهید قانون اساسی را عوض کنید، آن راه دارد. به صراحت بگویید می‌‌خواهیم آن را عوض کنیم و بالاخره آن را در مسیر ببرید.قبلاً هم چند بار تلاش شد که قانون اساسی را با شرایطی محدود کنند که خوشبختانه، شورای محترم نگهبان به عنوان نقض قانون اساسی آن را رد کرد.نباید کاری کنیم که حضور مردم کمرنگ شود و مردم فکر کنند عده‌ای به جای آنها تصمیم می‌گیرند. بالاخره قانون اساسی در اصل 115 ویژگی‌های رئیس جمهور را احصا کرده است: «رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی، سیاسی که واجد شرایط زیر باشد، انتخاب گردد: ایرانی الاصل، تابع ایران، مدیر، مدبر، دارای حُسن سابقه، امانت، تقوا، مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی و مذهب رسمی کشور.»اصل 116 فقط گفته است نحوة برگزاری انتخابات را قانون معین می‌کند، نه ویژگی‌های رئیس جمهور را.نظارت بر قانون اساسی هم بر عهدة شورای نگهبان است. در دو اصل تأکید شده که نظارت برعهدة شورای نگهبان است و تاکنون نیز همین طور بوده است.اصل این نظام با مردم است، اما عده‌ای مدام می‌خواهند مردم را محدود کنند. حالا اگر محدود کنیم، چه چیزی را به دست می‌آوریم؟ بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر مردم را محدود کنند، خودشان سرجایشان می‌مانند. این طور نیست.به نظرم این کار هم عقلاً و هم شرعاً اشکال دارد. انقلاب ما با حضور مردم زنده است. مردم به تعیین سرنوشت حساس‌اند، احساس مسئولیت اجتماعی می‌کنند، 85 درصد در انتخابات شرکت می‌کنند.البته مردم این مسائل را نخواهند پذیرفت و ما هم همة تلاش خود را برای جلوگیری از نقض قانون اساسی به کار خواهیم برد. ما به دنبال انتخاباتی پرشور و گسترده هستیم. همة انرژی سیستم ما از حضور ارادة مردم گرفته می‌شود. اگر این را سست کنیم، چیزی باقی نمی‌ماند.نمایندگان محترم مردم هم نباید اجازه بدهند که این اقدامات خلاف قانون اساسی در پروندة کاری آنها ثبت شود. اگر کسانی هم می‌خواهند وارد فعالیت‌های انتخاباتی شوند، بروند نظر مردم را جلب کنند. کاری کن که مردم به تو رأی دهند، چرا می‌خواهی دست مردم را ببندی؟اجرای انتخابات، کاری اجرایی است. اصل 60 می‌گوید که اعمال قوة مجریه از طریق رئیس جمهور و وزراست. چطور می‌خواهید این را از وزارت کشور بگیرید و به دادستان کل بدهید؟ یعنی وزیر کشور کارهایش را به تأیید دادستان کل کشور برساند؛ این دخالت صریح قوة قضائیه در مسائل اجرایی است.در طول 33 سال همیشه وزارت کشور انتخابات را برگزار کرده است. اگر اشتباه بوده، برای همه بوده؛ اگر هم درست بوده، برای همه بوده است. شما هم با همین وزارت کشور، نماینده شدید یا دیگران رئیس جمهور، شورا و ... شده‌اند. همه با همین سیستم بالا آمده‌اند.آمده‌ایم روی جایی دست گذاشته‌ایم که دشمنان هم سوء استفاده کنند و همة گذشته را زیر سؤال ببرند. بعضی‌ها شوخی می‌کردند و می‌گفتند خوب است نام فرد موردنظر را هم در مصوبه بنویسند و خیال ملت را راحت کنند.البته تلاش برای دخالت در حوزة اجرا تلاشی مسبوق به سابقه است.اینها مطلقاً بحث‌های سیاسی نیست، بلکه بحث‌های فنی برای مصالح کشور است. برخی خیال می‌کنند هنوز زمان قاجار است که استبداد حاکم است، ملت مبارزه کرده‌اند و کشته داده‌اند و مجلسی پیدا کرده‌اند و همة حقوق مردم در مجلس متبلور است. نه خیر، جایگاه مجلس بسیار بسیار رفیع است، اما دستاوردهای ملت در انقلاب اسلامی فقط مجلس نیست.شخص رئیس جمهور را مردم مستقیماً انتخاب می‌کنند. حتی رهبری را به واسطه انتخاب می‌کنند، اول خبرگان رهبری، بعد رهبر.این طور نیست که فکر کنید مردم فقط یک پناهگاه دارند و یک جا هست که متعلق به مردم است و بقیه متعلق به دورة قاجار استبدادی هستند! این اندیشه باید بیرون برود. 33 سال است که انقلاب شده، ملت حاکم است و ملت باید حاکم شود.چنین تلاش‌هایی بوده است. مثلاً الان در شورای پول و اعتبار افرادی از سایر قوا و حتی بیرون از سیستم حکومتی هستند که تصمیم‌گیرند. در حالی که این شورا یک مرجع قطعاً حاکمیتی است. افرادی رأی می‌دهند که هیچ مسئولیتی ندارند و پاسخگو هم نیستند.تلاش شد که سایر قوا با حق وتو در عزل و نصب رئیس بانک مرکزی دخالت کنند. همین الان مصوب کرده‌اند که با حق وتو در هیئت امنای صندوق توسعه ملی دخالت کنند. اینها کار را خراب می‌کند.بعضی‌ها خیال می‌کنند هر چیزی دست آنها باشد، درست می‌شود و اگر دست آنها نباشد، خراب می‌شود. من خوشبینانه‌ نگاه می‌کنم. این طور نیست. اگر قانون اساسی را درست اجرا کنیم، مسائل درست خواهدشد. اگر بخواهیم اصلاح کنیم، بهترین اصلاح پایبندی به قانون اساسی است. اگر همین را اجرا کنیم، کار درست می‌شود. مقام معظم رهبری همین را فرمودند. نه اینکه از دیگران بگیریم و به دست خودمان بیاوریم.اینها مضر است، توازن را به هم می‌زند و برخلاف ارادة مردم است. اتفاقاً استبداد از همین جا شکل می‌گیرد.حالا برای بحث و تحقیق چند سؤال مطرح می‌کنم:البته پاسخ آن برای من روشن است. بحث‌های مربوط به حقوق اساسی و قانون اساسی است و می‌تواند به یک رسالة دکتری یا فوق لیسانس تبدیل شود.یکی را جناب آقای اسلامی مطرح فرمودند. بالاخره قوة قضائیه، اصل 62، اعمال قوه قضائیه از طریق دادگاه‌های دادگستری است. آیا ادارة زندان‌ها هم جزء قوة قضائیه است؟ آیا ثبت اسناد جزء قوه قضائیه است؟ آیا دادسرا و پزشکی قانونی جزء قوه قضائیه هستند؟یک اتفاقی می‌افتد، دادستان، قاضی و پزشک قانونی همان را می‌گویند. اینجا این شائبه ایجاد می‌شود که راه بر استیفای حقوق مردم تنگ می‌شود.حالا اخیراً لایحه‌ای به دولت دادند که کانون وکلا هم زیرنظر قوة قضائیه برود. خوب دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد؟ شاید به مسئله توجه نیست. قاضی مستقل است و همه باید احترام بگذارند.همه در برابر قانون مساوی‌اند. از رهبری تا بنده که خاک پای ملت هستم، همه در برابر حکم قاضی ]برابرند[. اما معنای آن این نیست که همة امور کشور زیر نظر یک قوه بیاید.دو سال قبل بحث «پیشگیری از وقوع جرم» را داشتیم. یک جوری این را تفسیر کردند که تمام بخش‌های مقننه و اجرایی قبل از هر اقدام باید بروند اجازه‌ای بگیرند. گفتیم این طوری نیست. پیشگیری از وقوع جرم یعنی شما مطلع هستید که جرمی در حال اتفاق افتادن است. یا مقدماتی دارد چیده می‌شود که منجر به جرم می شود. شما باید آن مقدمات را کنترل کنید.اما سؤال‌ها!آیین نامة داخلی مجلس طبق اصل 66 ناظر بر ادارة جلسات و تنظیم امور مجلس است.یک) آیا این آیین نامة داخلی می‌تواند اختیاراتی را برای بعضی از قوا یا برای رئیس مجلس یا برای رئیس‌جمهور تعریف بکند؟ یا مسئولیت هایی را برای دیگران؟دو) مسیر قانونگذاری در مجلس دو منشأ دارد؛ یکی طرح و دیگری لایحه. طرح حق نمایندگان مجلس است. تعدادی از نمایندگان طرحی را می دهند و رسیدگی می‌شود. محدودة آن اصل 75 و قانون اساسی است. اما دولت هم حق دارد لایحه بدهد. دولت برای ادارة کشور به راهکارها و برنامه‌ای می‌رسد و می‌خواهد این را اجرا کند. آن را به لایحه تبدیل و به مجلس تقدیم می‌کند. حالا اگر مجلس محترم این لایحه را به گونه‌ای تغییر داد که با لایحة اولیه شباهتی ندارد یا اصلاً جهت‌گیری‌های آن عوض شده است. در این صورت، آیا این قانون محسوب می‌شود و دولت باید آن را اجرا کند؟ مسئولیت تبعات اجرایی چنین مصوبه‌ای به عهده کیست؟ اصلاً دیگر لایحه به چه دردی می‌خورد؟وقتی بناست کاملاً تغییر بکند، علی‌رغم مخالفت‌های دولت، دیگر چه ضرورتی به لایحه است؟ فرق لایحه و طرح چیست؟مسئولیت تهیه و اجرای بودجه به عهدة کیست؟ آیا می‌شود به بهانة رسیدگی به بودجه، کل بودجه زیر و رو شود؟ یا جهت‌گیری‌ها، مبانی و اصول آن دچار دگرگونی اساسی شود؟ آیا قانون اساسی اجازه می‌دهد یا نه؟ اگر شد، چه ضرورتی به ارائه لایحة بودجه است؟ و اگر قبول کردیم، مسئولیت تبعاتش به عهدة کیست؟فرض کنید دولت می‌گوید این مصوبه را نگذارید، چون تورم زاست. یا این پول را به آن دستگاه ندهید، نیاز ندارد یا پول را در جای نامناسب هزینه می‌کند یا درست هزینه نمی‌کند، ولی این پول را اختصاص می‌دهند. حالا مسئولیتش به عهدة کیست؟آیا این ضوابطی که در آیین‌نامة داخلی برای روند رسیدگی به بودجه گذاشته شده که در واقع، خودش یک بودجه‌نویسی ابتدایی است، منطبق با قانون اساسی است؟آیا مجلس شورای اسلامی می‌تواند در خلال رسیدگی به بودجه هر سال بسیاری یا اکثریت قوانین عادی را عوض ‌کند. آیا طبق قانون اساسی چنین اجازه‌ای را دارد؟ یا فرض کنیم اگر اجازه داشت، تبعاتش چه می‌شود؟کشور براساس قوانین ثابت اداره می‌شود. الان در دنیا چشم‌اندازهای پنجاه ساله تنظیم می‌کنند. حتی این قوانین پنج ساله و هفت ساله دارد منسوخ می‌شود. آیا می‌شود کشور را براساس قانون‌های یکساله اداره کرد؟قانون بودجه مستثنی و یک نوع حسابداری است. اما در خلال قانون بودجه، همة قوانین عادی هر روز تغییر پیدا می‌کند. دیگر چه چیزی ثابت می‌ماند؟ما حتی هر سال شاهد هستیم که قوانین برنامه هم در خلال قانون بودجه تغییر می‌کند. حالا بالاتر به شما بگویم، همین قانون بودجه در سال چندین بار اصلاحیه می‌خورد؛ یعنی افق برنامه‌ریزی ما چقدر است؟ یکسال است. شش ماه است، یک ماه است، نمی‌دانیم! بستگی به طرحی دارد که هر روز تصویب می‌شود. آیا اینها طبق قانون اساسی است؟ آیا به حال کشور مفید است؟ما اصل 75 را داریم. این یک تضمینی برای کنترل طرح‌هاست که هزینه ایجاد نکنند.آیا می شود ما اصل 75 را دور بزنیم. هزینه را بتراشیم، اما دور بزنیم. مثال؛ طرح را تصویب کنیم و دولت را موظف کنیم که بودجه‌اش را در قانون بودجة سال آینده بیاورد یا بگوییم دولت از بودجه صرفه‌جویی بکند و اینجا هزینه بکند. مثل قانونی که برای وزارت ورزش تصویب شد. گفتیم آقا! صرفه‌جویی هنوز اتفاق نیفتاده است. به ما فشار می‌آوردند که زودتر وزارت را تشکیل بده. می‌گفتیم بودجه‌ای نیست، می‌گفتند بودجه از محل صرفه‌جویی‌ها. می‌گفتیم هنوز اجرا نشده است که صرفه‌جویی بشود. ما باید قانون بودجه را اجرا کنیم و در پایان سال ببینیم صرفه جویی هست یا نیست. دیدید که چه فضایی در کشور درست شد.یا بیاییم مبهم بگذاریم. مثل «قانون تغییر ساعات». تغییر ساعت یک کار اجرایی است. مجلس تصویب کرد، ما معترض شدیم، گفتیم این هزینه دارد. هزینة آن را اثبات کردیم. کنتورهای وزارت نیرو را در شرایطی که ساعت تغییر می‌کند با شرایطی که ساعت تغییر نمی‌کند، مقایسه کردیم و دیدیم وقتی ساعت تغییر نمی‌کند، مصرف کاهش پیدا می‌کند؛ یعنی ما نیاز به سرمایه گذاری کمتری داریم. این را پیچاندند. چه طوری نوشتند؟ نوشتند ساعات رسمی کشور از اول فروردین تغییر می‌کند و 31 شهریور هم برمی‌گردد.چه کسی این کار را باید بکند؟ بعد به ما فشار آوردند که این کار اجرایی است و شما باید انجام دهید. گفتیم این دور زدن قانون اساسی است و درست نیست.بالاخره اصل 75 تضمینی است برای اینکه ثباتی در مدیریت کشور ایجاد شود. ما یک خزانه داریم و برای یک خزانه از دو نقطه، سه نقطه یا ده نقطه نمی‌شود برنامه‌ریزی کرد. نمی‌شود از ده نقطه خزانه را مدیریت کرد. پول زیاد خرج می‌کنیم، اما بازدهی پایین می‌گیریم. برای اینکه از چند نقطه خزانه دارد مدیریت می‌شود.آیا مجلس می‌تواند با طرح نمایندگان برای خودش اختیاراتی بالاتر از اختیارات قانون اساسی بتراشد یا حتی برای قوه قضائیه؟آیا مجلس شورای اسلامی می‌تواند با وضع قوانین عادی اعمال قوة مجریه را به غیر از وزرا و رئیس جمهور بسپارد؟ جز حوزة‌ مربوط به رهبری، آیا مجلس مثلاً می‌تواند یک چیزی را تصویب بکند و اجرایش را به یک نهاد مردمی بدهد؟ یک کار حاکمیتی را به یک نهاد مردمی بدهد؟دستگاه‌های نظارتی الحمدلله هم در قوه مقننه، مجریه و قضائیه زیاد داریم. البته ظاهراً اینها مسئول‌اند فقط بر قوة مجریه نظارت بکنند.از اول انقلاب یک ترسی در دل‌ها از قوة مجریه به خاطر تاریخ افتاد که همه‌اش در جهت بستن قوه مجریه بود. دیوان عدالت اداری نمی‌تواند تصمیمات قوه قضائیه را لغو کند. تصمیمات مجلس را هم نمی‌تواند لغو کند. فقط می‌تواند تصمیمات قوة مجریه ]را لغو کند.[اخیراً که اشاره کردند با تفسیری از اصل 138 رئیس مجلس بر کل قوه مجریه و بالاتر بر رئیس جمهور حاکم شده است و بخشنامة رئیس‌جمهور را نقض می‌کند. می‌تواند یا نمی‌تواند؟ اینها بحث‌های علمی است. فردا نگویند که آقا شورای نگهبان تصویب کرده و تو چرا حرف زدی و دیگر بی‌دین شده‌ای! این حرف‌ها نیست که شورای نگهبان هم ممکن است اشتباه کند. بالاخره باید یک جا حرف زد و در فضاهای علمی بحث و رسیدگی کرد.حالا این دستگاه‌های نظارتی می‌توانند به بهانة نظارت دخالت کنند؟ قبل از اجرا بگویند بیا این کار و آن کار را بکن. یا حتی بیایند تصمیم قوة مجریه را نقض کنند و بگویند تو نبایستی سد را اینجا می‌ساختی، بایستی اینجا می‌ساختی! حتی ما داریم که با بانک مرکزی مکاتبه شده است که چرا قیمت ارز را بالا نمی‌بری؟ باید بالا ببری. می‌توانند یا نمی‌توانند؟دو سؤال کوتاه است و دیگر عرضم را تمام می‌کنم.آیا قوة مجریه قوه‌ای است تحت امر دو قوة دیگر، یعنی آنها باید هر روز بنشینند و تصمیم بگیرند که به این بگویند که چه کار بکن. معنایش این است که برنامه و بودجه، اداری- استخدامی، اینها اولاً شاکله و توازن را به هم می‌زند، ثانیاً هزینه درست می‌کند، تعادل بودجه را به هم می‌زند و باید در یک نقطه مدیریت بشود.هر یک برای خودشان مصوبه می‌گذارند، می‌روند تصمیم می‌گیرند و این طوری نمی‌شود.آیا مجلس می‌تواند با وضع قوانین عادی اختیارات صریح رئیس جمهور در اصول 113، 121، 123، 124، 125، 126، 127، 128، 129، 134، 135، 136و 137 را محدود کند؟از اینکه حوصله کردید، من از همه شما تشکر می‌کنم. عرضم را خلاصه می‌کنم. تنها سندی که در اختیار ماست، قانون اساسی است. اگر می‌گوییم ولایت مطلقة فقیه، چون اینجا هست. بله یک موقع بحث‌هایی نظری با هم داریم. ممکن است بعضی‌ها به لحاظ نظری بعضی از اصول قانون اساسی را قبول نداشته باشند، اما آنها هم تحت حاکمیت این قانون هستند و حقوق آنها هم تحت حاکمیت این قانون محترم است؛ همة ملت.بحث‌هایی که خدمت شما عرض کردیم، بحث‌های علمی و نظری است برای اینکه کار بکنیم.بالاخره ما 33 سال انقلاب کرده‌ایم، در ابتدای راه هستیم. باید اصلاح و درست بکنیم. به محض اینکه کسی بحث نظری مطرح می‌کند، نباید انگی به پیشانی او بچسبانیم. آقا بحث نظری کرده است. یکی دربارة ایران نظر دارد. باید نظر بدهد. دربارة قانون اساسی نظر دارد، باید نظر بدهد.در مورد حقوق اساسی، آزادی‌های مردم نظر دارد، باید نظر بدهد. نباید بعضی‌ها خودشان را مالک و بقیه را رعیت بدانند.عده قلیلی بگویند ما اصلیم و بقیه فرع‌اند. ما درجه یک هستیم و بقیه درجه دو و بعضاً درجه سه هستند.دربارة حقوق اساسی مردم بحث خوبی شد. همة ملت درباره حقوق اساسی مسئولیم. یکی نمی‌تواند بگوید نه، من تصمیم گرفتم و تو دیگر حق نداری حرف بزنی. این نقطه و پایة شروع استبداد است.بله! همه باید حرف بزنند. ما به عنوان قوة مجریه، بنده به عنوان رئیس جمهور تلاش کردم که نهایت آزادی‌ها را پاس بدارم. سعی کردیم با هیچ کس به عنوان اظهارنظر، حتی وقتی به مرزهای توهین کشیده شده، برخورد نکنیم. مگر جایی که به اساس آسیب زده است و همکاران ما مجبور شدند که به قوه قضائیه شکایت کنند والا با حداکثر سعة صدر و سماحت برخورد کردیم.تلاش کردیم از حقوق اساسی مردم دفاع کنیم، مکاتبه کردیم، تذکر دادیم، نامه نوشتیم، بعضی جاها دیگر علنی شد. ما همه برای مردم، آزادی، تعالی انسان، و حقوق مردم هستیم. اصلاً حکومت برای حقوق مردم است. حکومت چیزی نیست که بگوید من حق دارم بر مردم سیطره داشته باشم و ... حتی پیامبر عزیز ما که اشرف مخلوقات و زیباترین زیبای عالم هستی و در اوج کمال است. خداوند به او می‌فرماید؛ فذکر انما انت مذکر لست علیهم بمصیطر. تو هدایتگری، تذکر می‌دهی. سیطره نداری و به جای آنها نمی‌توانی تصمیم بگیری. باید مردم بخواهند. تو هنرت این است که راه را بازکنی، هدایت و ارشاد کنی و مردم را با حقیقت خودشان آشنا کنی. اگر کسی ظلم کرد، جلوی ظلم را بگیری. از مظلوم دفاع کنی. جای مردم نیستی . پیغمبر!بعضی‌ها فکر می‌کنند حفظ نظام و استقلال این است که دائم دایره را ببندیم. والله استقلال فقط در سایة آزادی و عدالت حفظ خواهدشد. این کلام مولی امیرالمؤمنین علی (ع) است. باید آزادی و عدالت باشد، والا استقلال را نمی‌توانیم حفظ کنیم. در گذشته تجربه کردیم. مردم آزاد نبودند، عدالت و کرامت نبود، یک حوزة حاکمیت بود بدون اتکا به توده‌های مردم و مجبور شد به ذلیلانه‌ترین خفت‌های تاریخی در مقابل اجنبی تن بدهد.مردم باید در یک حکومت اسلامی احساس عزت، اثرگذاری و نقش‌آفرینی بکنند و رشد کنند. برخی فکر می‌کنند فقط خودشان مسلمان‌اند و بقیه مسلمان نیستند. خیال می‌کنند فقط آنها دین را حفظ می‌کنند و متعهد هستند.یک خاطره کوتاه می‌گویم و عرضم تمام! در شورایی بودیم و بحث‌های فرهنگی مطرح بود. در مدتی طولانی در کشور بحث بود که در کشور ما تعطیلات خیلی زیاد است. خودم قبلاً یک بررسی تطبیقی کرده بودم (شخصی) و معتقد بودم در ایران تعطیلات زیاد نیست، گرچه در بحث تعطیلات هم مباحث نظری داریم.اصلاً تعطیل یعنی چه؟ انسان نیاز به تفریح دارد یا ندارد؟ تفریح هم جزء زندگی است یا نیست؟ تفریح هم جزء کمال است یا نیست؟ با خانواده بودن جزء کمال است یا نیست؟غربی‌ها تعریفی کرده‌اند و مطابق آن: انسان یعنی اقتصاد. هر کس تا زمانی مفید است که دارد تولید اقتصادی می‌کند. به محض اینکه جدا شد، می‌شود اوقات فراغت. می‌خواهم این بحث‌ها را کنار بگذارم.یا آمار مقایسه¬ای. در آن شورا تصمیم گرفتیم گروهی تشکیل بشود، برود و یک پژوهش میدانی کند که آیا تعطیلات ما زیاد است یا کم است؟ رفتند و طی یکسال و نیم تا دو سال تمام کشورها را بررسی کردند و در آن جلسه گزارش آوردند.دیدند اولین کشور در کمترین تعطیلات یمن است با 64 روز. بعد ایران است با 77 روز و تعطیلات بقیۀ کشورها همه بالای 100 روز است. بعضی ها 136 روز تعطیلات دارند؛ تعطیلات آخر هفته و تعطیلات رسمی. ما 77 روز تعطیلات آخر هفته و رسمی داریم.همان¬جا پیشنهاد آورده بودند که اگر تعطیلات ما زیاد است، جا به جا کنیم. چه چیزی را جا به جا کنیم، گفتند نوروز را باید کم کنید. گفتیم نوروز را چرا کم کنیم؟ نوروز چهار روز تعطیل است و کمی هم تعطیلی این طرف و آن طرف آن می¬شود یک هفته و مردم یک هفته می¬روند دید و بازدید و ... یک پیشنهاد دیگر دادند که از نوروز یک روز کم کنیم و کنار عید فطر بگذاریم.حالا عرضم اینجاست که بعضی¬ها اصلاً نگاهشان اشکال پیدا کرده است. این نگاه باید تغییر کند. یکی برگشت گفت؛ آقا چه؟ عید فطر را بکنیم دو روز؟ یک ماه مردم زحمت کشیدند، تزکیه کردند، درست شدند، بگذاریم بروند فساد کنند و خراب بشوند؟ اینها که می¬گویم ضبط شده است، سند است. من هم سکوت کردم. نفر اول، دوم، ... هشت نفر در همین سیاق صحبت کردند. بعد من اجازه گرفتم و گفتم حرف¬ها را زدید، حالا گوش کنید. به همان نفر اولی که این حرف‌ها را زده بود گفتم شما وقتی که به مسافرت می‌روی، فساد می‌کنی؟ چرا خیال می‌کنی ملت می‌روند مسافرت فساد می‌کنند؟ این ملت ما که با خانواده می¬روند، آن خانم خانه که تا لحظۀ آخر باید کار کند. غذای توی راه را هم باید درست کند، چون باید ارزان دربیاید. می¬روند توی بیابان، کنار رودخانه، زیر درختی یک پتو می¬اندازند و خانوادگی غذایی می¬خورند، این شد فساد؟ چرا نگاه شما به ملت این است؟همین ملت 1400 سال 2000 سال توحید، عدالت و اندیشۀ انسانی را حفظ کرده است. الان همین ملت فداکاری می‌کند که من و شما اینجا هستیم. چرا نگاه شما به ملت این است؟ چرا خیال می‌کنی از مردم برتری؟ چرا این خیال را می‌کنی؟ این نقطۀ آغاز سقوط است. هرکس فکر می‌کند از مردم بالاتر است؛ والله ساقط شده است. همین نشانۀ این است که بویی از از کمال نبرده‌اند.این توده‌های عظیم مردم! از اینکه مردم به مسافرت می‌روند، ناراحت‌اند و می‌گویند مردم می‌روند فساد می‌کنند؟کجا این ملت می‌رود فساد می‌کند. این ملت عظیم یا می‌رود زیارت یا می‌رود ایران را می‌گردد. یا می‌رود صلۀ ارحام یا می‌رود کیف سالم می‌کند، اشکالی دارد؟ به خدا بعضی ها به جایی رسیده‌اند که از کیف و خوشحالی مردم ناراحت‌اند. یک موقعی بود که اول سهمیه بندی بنزین، ما می‌آمدیم سهمیه می‌دادیم، 100، 60، 50 لیتر، بعضی‌ها بودند که در بعضی نهادها در موضع تصمیم‌گیری بودند، اعتراض شدید به من می‌کردند و می‌گفتند آقا! یعنی چه 60 لیتر اضافه دادید؟ گفتم: خوب مگر چه می‌شود؟ گفت: می‌برند می‌سوزانند. گفتم: خوب ببرند بسوزانند. اولاً گردشگری جزء فرهنگ و اقتصاد است. و سبب تعدیل ثروت، همبستگی ملی، ارتباطات ملی، فهم مشترک ملی و اعتلای فرهنگی می‌شود. مردم باید استراحت کنند.می‌گفت: نخیر آقا! من دیگر ناراحت شدم. گفتم: شما صدایت از جای گرم بلند می‌شود و خودت شش دستگاه ماشین بیت المال در اختیار داری، هر موقع بخواهی خودت و خانواده‌ات مسافرت، تفریح، کیف و همه کارت را می‌کنی، بعد که به مردم می‌خواهد برسد، این طوری می‌شوی. ما برای مردم هستیم. حکومت درست شده تا برای مردم رفاه و آ
کد خبر: ۱۱۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۹/۱۶