جشنواره بازی های بومی و محلی عشایری با عنوان (دا) در منطقه گچ بلند شهرستان بهمئي برگزار شد
کد خبر: ۷۴۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۸
حادثه ناگوار و نگران کننده زنی در روستای دلی مهتاب که در مراسم عروسی تک فرزند خود سکته ی مغزی کرد و عروسی این خانواده تبدیل به عزا شد
کد خبر: ۷۴۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۷
رئيس آموزش و پرورش بهمئي خبر داد:با اجراي طرح جديد در ابتداي سال تحصيلي 1394 ، اولياء دانش آموزان در مدارس شهرستان بهمئي نگران مشكلات و ناهنجاري هاي حركتي فرزندانشان نباشند
کد خبر: ۷۲۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۹
مدام با ما جر و بحث می کند. همیشه روبروی آینه نشسته. مدام گوشی موبایلش دستش است. به حرف دوستانش بیشتر از ما گوش می دهد و ...»
کد خبر: ۷۲۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۷
اگر شما هم دختر نوجواني در خانواده داشته باشيد، حتما ميدانيد که دختران نوجوان به دليل ويژگيهاي جسمي خاصي که دارند و نقشهايي که قرار است در آينده ايفا کنند، از نظر سلامت آسيبپذيرتر از پسرها هستند.
از آنجا که همين دخترها قرار است در سالهاي بعدي مادر شوند بايد از همين حالا به فکر اين باشيم که پايههاي سلامت شان را به شکل درست و محکمي بنا کنيم و مراقب باشيم در آينده، زنان جوان کشورمان با بيماريهايي مختلفي مثل پوکي استخوان، کمخوني و سوءتغذيه دست و پنجه نرم نکنند. متاسفانه به سلامت رواني دختران معمولا توجه چنداني نميشود؛ در حالي که اگر دختران نوجوان ما از سنين بلوغ در شرايط امنيت رواني رشد نکنند، در آينده احتمال ابتلاي آنها به انواع اختلالات رواني بيشتر ميشود.
چيزي که نوجواني را از بقيه مراحل عمر متمايز ميکند، بلوغ است. دختران نوجوان در سنين 10 تا 16 سالگي بلوغ جسمي را تجربه ميکنند که تمام عملکردهاي جسمي و روانيشان را متحول ميکند. در اين دوران تغييرات فيزيکي موجب ميشوند که دختران از نظر رواني هم آسيبپذيرتر شوند چون در آستانه يک تغيير جدي يعني گذار از مرحله کودکي به بزرگسالي قرار ميگيرند.
ميل به گوشهگيري، حساسيت نسبت به انتقاد ديگران، نوسان در خلق و خو، بيقراري، بيثباتي، کاهش اعتماد به نفس، نافرماني از والدين، صرف توجه بيش از حد به ظاهر و تمايل بيش از حد به داشتن ارتباط نزديک با گروه دوستان و همکلاسيها از ويژگيهاي رفتاري دختران در سنين بلوغ است.
از طرف ديگر، بلوغ زودرس و ديررس يکي از عوامل ناهنجاريهاي رواني در بعضي از نوجوانهاست. بلوغ چه بهصورت زودرس اتفاق بيفتد و چه با تاخير همراه باشد، نگرانيها و مشکلاتي را براي نوجوان به همراه خواهد داشت. هرچند عواقب آن هم براي دختر و هم براي پسر وجود دارد اما بلوغ زودرس اغلب براي دختران و بلوغ ديررس بيشتر براي پسران مشکلآفرين است. البته اين مشکلي است که با تشخيص والدين و مراجعه به پزشک و روانشناس به راحتي قابل حل است.ولي به طور کلي، در مقابل تغيير خلقيات دختران نوجوان اگر رفتار درستي از طرف والدين صورت نگيرد، احتمال بروز بعضي از اختلالات رواني در آنها بيشتر ميشود.
آمارها نشان ميدهد که 3 درصد از دختران 12 تا 16 ساله، در مقابل 6 درصد از پسران هم سنوسال خودشان، دچار اختلالات شديد رواني ميشوند. افسردگي و اضطراب بيشتر از ساير اختلالات بين دختران نوجوان ديده ميشود. براي مثال، تحقيقي که بين سالهاي 1987 تا 2006 روي دختران 15 ساله اسکاتلندي انجام شده، نشان ميدهد که نزديک به 43 درصد آنها داراي مشکلات احساسي و 27 درصد از آنها داراي مشکلات رواني مانند افسردگي حاد و مزمن بودهاند. افسردگي و ساير اختلالات رواني در صورت شناخت مناسب والدين از فرزندانشان و مشاهده دقيق اعمال و رفتار آنها به سادگي قابل تشخيص بوده و اگر به موقع به روان پزشک مراجعه شود به راحتي قابل درمان نيز هست.
هيولاي لاغري
شايد باورتان نشود ولي تبليغات گسترده لاغري يکي از عوامل تهديد کننده سلامت رواني و جسماني دختران است. بي اشتهايي رواني يکي از بيماريهايي است که به خصوص در دوره نوجواني، بين دختران ديده ميشود. تيترهاي وسوسه انگيز مجلات و الگوهايي که رسانههاي غربي به عنوان اندام متناسب تبليغ ميکنند، دختران نوجوان را دچار وسواس بيمارگونه نسبت به ظاهر خودشان کرده است. مطالعات نشان ميدهد در بين دختران دبيرستاني که اين مقالات را ميخوانند احتمال تلاش براي کاهش وزن از راه نخوردن غذا و يا حتي مصرف سيگار دو برابر بيشتر از ساير دختران است.
نتايج اين بررسيها نشان داده که فقط ?? درصد پسرها در مقابل ?? درصد از دختران اين مقالات را به طور مداوم مطالعه ميکنند. به علاوه اين مقالات روي رفتارهاي تغذيهاي پسراني که اين مقالات را ميخواندند به اندازه دختران تاثير ندارد. در اين ميان بعضي از آنها به رژيمهاي خطرناک و غير اصولي روي ميآورند و بعضي ديگر دچار بياشتهايي رواني ميشوند. يعني ميل و رغبت خود را به غذا از دست ميدهند و بهرغم گرسنگي و نياز شديد از خوردن غذا اجتناب ميکنند.بي اشتهايي رواني موجب عوارض بسيار مخربي مثل پوکي استخوان، مشکلات گوارشي، ريزش مو و توقف قاعدگي ميشود. در اين ميان بعضي از دختران به بيماري خطرناکتري به اسم «آنورکسيا نوروزا» مبتلا ميشوند. اين افراد که نميتوانند به اشتهاي بيش از حد خودشان نسبت به غذا غلبه کنند، بعد از خوردن غذا با انگشت يا وسيلهاي که اغلب يک مسواک است، حلق خود را تحريک ميکنند و همه غذاي خورده شده را بالا ميآورند.اين بيماري ممکن است اوايل از چشم خانواده دور بماند ولي بعد از مدتي با عوارضي مثل خشکي و پوسته پوسته شدن ناخن و پوست و ريزش مو و حالت تهوع و اختلالات گوارشي بروز پيدا ميکند. اين بيماريها که در مرز مشترک اختلالات رواني و جسماني حرکت ميکنند، ميتوانند عوارض جدي و جبران ناپذيري روي سلامت دختران بگذارند.
يک دو سه، حرکت!
آن طرف طيف تمايل شديد به لاغري، چاقي بيش از حد قرار دارد. اضافه وزن يکي ديگر از مشکلاتي است که سلامت دختران نوجوان امروزي را مورد تهديد قرار ميدهد. به خاطر تغذيه نامناسب و تحرک ناکافي، دختران نوجوان بيشتر از پسران در معرض اضافه وزن و چاقي هستند.چاقي در سنين نوجواني ميتواند تا بزرگسالي هم تداوم داشته باشد و سبب تجمع چربيهايي شود که بدن را نسبت به بيماريهاي قلبي عروقي و ديابت آسيبپذير ميکند. يکي از دلايل اصلي چاقي دختران نوجوان در اين سن، همانطور که اشاره شد، نداشتن تحرک بدني است. با توجه به اين که دانشآموزان روزانه چند ساعت در کلاس درس روي نيمکت مينشينند، احساس خستگي و کسالتي در آنها به وجود ميآيد که پسرها اکثرا اين مشکل را با فوتبال بازي کردن در کوچه و خيابان يا ورزشگاهها حل ميکنند ولي براي دخترها به دليل اعتقادات فرهنگي جامعه امکانات کمتري وجود دارد.
آمار نشان ميدهد که در مقابل 61 درصد دانشآموز پسري که در تيمهاي ورزشي بازي ميکنند فقط 50 درصد دختران در تيمهاي ورزشي شرکت ميکنند و در حالي که 4/3 پسران در فعاليتهايي شرکت ميکنند که باعث ميشود براي 20 دقيقه يا بيشتر و سه روز در هفته يا بيشتر عرق کنند و تند نفس بکشند، فقط نيمياز دختران اين وضعيت را دارند. در حالي که ورزش براي دختران بسيار ضروري است و کمک ميکند که استخوانها، عضلات و مفاصلشان ساخته و حفظ شوند، وزنشان کنترل شود و وقوع فشارخون بالا در ميانسالي به تعويق بيفتد. در حقيقت ميزان ورزش دختران نوجوان بين 12 تا 18 سال يک عامل مهم در پيشگيري از شکستگي لگن در سنين ميانسالي است.پس بهتر است دختران خود را به فعاليتهاي بدني مثل پيادهروي منظم، شنا وعضويت در تيمهاي ورزشي و باشگاهي تشويق کنيد تا از اين آسيبها در امان باشند.
همه چيز بخور
کمبودهاي تغذيهاي يکي ديگر از مشکلات عمده سلامت دختران است. شايد به نظر بعيد بيايد که بعد از اين همه اطلاعرساني در جامعه هنوز هم افرادي باشند که درعين داشتن تمکن مادي از سوء تغذيه رنج ميبرند. ولي واقعيت اين است که دختران خانوادههاي متوسط هم ممکن است به فقر پنهان برخي مواد غذايي مثل آهن و روي و کلسيم دچار باشند. برخي از آمارها نشان ميدهند که تنها 20 درصد دختران دبيرستاني، روزانه 5 واحد ميوه و سبزي ميخورند و 3 ليوان شير مينوشند.اين يعني 80 درصد دختران نوجوان ما به اندازه کافي به املاح و ويتامينها دسترسي ندارند و يا بر اثر بيتوجهي خود و والدينشان از خوردن اين مواد مغذي غفلت ميکنند. از سوي ديگر دختران به دليل قاعدگي آهن زيادي از دست ميدهند و لازم است که بيش از پسران آهن مصرف کنند. کمبود روي هم يکي ديگر از کمبودهاي تغذيهاي رايج بين دختران ايراني است که دليل اصلي آن نبود روي کافي در خاک ايران و بعد مصرف نکردن منابع غذايي روي به مقدار کافي است.
در حالي که دختران در سن نوجواني سريعترين رشد را دارند و بايد روزانه همه ويتامينها و املاح معدني را به اضافه 2200 کالري مصرف کنند. مصرف مکرر نوشابه در اين سنين خيلي خطرناک است و در آينده به پوکي استخوان منجر ميشود، پس بهتر است نوشابههاي گازدار را از برنامه غذايي خانواده حذف کنيد. ضمن اينکه دختران خود را تشويق کنيد از همه مواد غذايي به ميزان کافي مصرف کنند.
salamat.com
کد خبر: ۷۲۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۶
عاملان ايجاد پيج جعلي و کلاهبرداري اينترنتي ازشهروندان در سبزوار خراسان رضوي شناسايي و دستگير شدند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.comبه گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس فتا ،فرمانده پليس سبزوار با اعلام اين خبر گفت: در پي شکايت يكي از شهروندان مبني بر کلاهبرداري از او در فضاي مجازي رسيدگي به موضوع در دستور کار کارشناسان پليس فتا شهرستان قرار گرفت.شاکي در اظهارات اوليه خود گفت: در يکي از شبکه هاي اجتماعي عکس زيبايي نظرم را جلب کرد و چون مجرد بودم و به دنبال همسر مناسبي مي گشتم سعي کردم کيس مورد نظر را بيشتر بشناسم که در اين رابطه با طرح موضوعي درخواست کمک مالي از من داشت و به محض دريافت وجه تمام ارتباطات خود را با من قطع کرد .سرهنگ سيد محمد هاشمي افزود:کارشناسان پليس فتا بدنبال اظهارات شاکي و پيج مورد نظر سرنخهايي از يک موضوع کلاهبرداري پيدا نموده و در اقدامات فني در اين رابطه دو نفر متهم را شناسايي و دستگير نمودند.متهمان با عنوان اين مطلب که هرگز گمان نمي کردند با توجه به مهارتي که داشتند شناسايي شوند پس از رويارويي با شواهد و مستندات بزه خود را پذيرفته و در اين رابطه گفتند: با سوء استفاده از عکس هاي زيباي دختران که از جستجو در اينترنت پيدا مي کردند با هويت دختران ه وارد شبکه هاي اجتماعي شده و به اغفال جنس مخالف مي پرداختند.فرمانده انتظامي شهرستان سبزوار افزود: با توجه به اينکه تحقيقات در خصوص تعداد کلاهبرداري اين دو متهم ادامه دارد متهمين به همراه پرونده خود جهت سير مراحل قضايي به دادسرا اعزام شدند.وي در پايان از کاربران شبکه هاي اجتماعي درخواست کرد تا به هويت ادعا شده در اين شبکه ها اعتماد ننمايند زيرا يکي از قابليت هاي فضاي مجازي پوشيده بودن هويت در اين فضا مي باشد که گاها از طرف برخي افراد سود جو مورد سوء استفاده قرار مي گيرد.
کد خبر: ۷۱۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۱
«قندون جهيزيه». نخستين اثر بلند علي ملاقليپور داستان دردسرهاي شخصيتهايي است که از پس مخارج معمول زندگي خود بر نميآيند. زن و شوهري که از دوگنبدان – گچساران – به تهران آمدهاند، ناگهان با افزايش اجارهبها مواجه ميشوند
کد خبر: ۷۱۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۹
در اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامهای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آنجا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاستجمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشتهشدهبود که شهروندی هیتلر بهعنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر میخواست به نتیجهی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را بهعنوان صدراعظم خود برگزید.
یک پزشک - در دوران پیش از ظهور خدماتی مانند پیام کوتاه، ایمیل و شبکههای اجتماعی، بهترین راه برای مکاتبهی افرادی که دور از هم زندگی میکردند، نوشتن بود. بیشتر این نامهها، محتوای کاملاً خصوصی داشت و بنابراین تعجبآور نخواهد بود اگر با سرک کشیدن در محتوای آن، به رازهای نویسندگان و یا میان گیرنده و نویسنده پی ببریم. برخی از نامهها هم از جنبههای تاریخی، بسیار مهم و تعیینکننده بودند و به نوعی بعضاً نامههای سرگشادهای بودند که میان رهبران سیاسی و اجتماعی جنبشها رد و بدل میشد و نقشی حساس در ادامهی روند مناسبات سیاسی و مبارزات ملتها داشت. این نامهها از لحاظ سیاسی و تاریخی، اهمیتی بهسزا دارند، اما نوشتهی امروز دربارهی نامههای بسیار مهمی است که امروزه کمتر از آنها سخنی به میان می اید. چه، اگر برخی از این نامهها مورد توجه گیرندهاش قرار میگرفت، بسیاری از فجایع و تلخکامیها به بار نمیآمد. در این نوشته، به مرور این نامههای مهم ولی فراموششده میپردازیم.
1- نامهی فیدل کاسترو به فرانکلین روزولتفیدل کاسترو، دوران زمامداری ۱۰ رئیسجمهور امریکا را درک کرده. آن هم رئیسجمهورهایی که اغلبشان، آرزوی خلع او از قدرت را داشتند و برخی تلاش عملی هم برای رسیدن به این مقصود، انجام دادند. به هر حال، اولین تماس کاسترو با آمریکا، حاوی پیامی دوستانه بود.در سال ۱۹۴۰، دانشآموزی ۱۲ ساله از مدرسهی Colegio de Dolores واقع در سانتیاگوی کوبا، به رویسجمهور وقت، فرانکلین روزولت، نامهای نوشت. او نامهی خود را چنین آغاز کردهبود: «دوست خوبم، روزولت!» او احوالپرسی گرمی با روزولت کرده بود و برایش نوشتهبود که وقتی در رادیو شنیده که روزولت مجدداً در انتخابات ریاستجمهوری برنده شده، چقدر خوشحال شدهاست. کودک از روزولت خواسته بود که برایش یک اسکناس ده دلاری بفرستد، زیرا تا آن زمان، یکی از این اسکناسها را از نزدیک ندیدهبود! این پسرک، کسی نیست جز فیدل کاسترو!کاسترو در نامهاش نوشتهبود که با آنکه زبان انگلیسیاش ضعیف است، اما خیلی باهوش است و خیلی صادقانه نوشتهبود: «با اینکه یک پسربچه هستم، خیلی فکر میکنم.» این نامه در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۴۰ به مقصد رسید، اما هرگز به دست روزولت نرسید. بعدها وقتی روزولت فوت کرد، حتی فرصت نکرد که بداند فیدل کاسترو کیست!
2- نامهی ملکه الیزابت دوم به رئیسجمهور آیزنهاوردر سال ۱۹۵۷، دوایت آیزنهاور نخستین رئیسجمهور امریکا بود که از ملکهی انگلستان دعوت به عمل آورد. ملکه که از مدت اقامت خود و مهماننوازی رئیسجمهور و همسرش بسیار لذت بردهبود، دو سال بعد برای جبران آنها را به بالمورال در اسکاتلند دعوت کرد. بعد از سفر آنها به اسکاتلند، به نظر میرسید هنوز خاطرهی خوب طعم فوقالعادهی شیرینیهایی که ملکه از آنها برای پذیرایی استفاده کرده، از خاطر آیزنهاور نرفتهباشد. پنج ماه بعد از این ملاقات دوباره، ملکه نامهای به آیزنهاور نوشت و به آن دستور پخت شخصی خود برای تهیهی این شیرینیها را اضافه نمود.این نامه که در ۲۴ ژانویهی ۱۹۶۰ به مقصد امریکا فرستادهشد، از ماجرای عکسی از رئیسجمهور در روزنامه در حال درست کردن کباب بلدرچین، الهام گرفته بود. این نامه، سرشار از راههای مفیدی برای درست کردن صبحانه به اندازهی ۱۶ نفر بود. ملکه حتی به فکرش رسید که توصیه کند اگر تعداد افراد حاضر برای صبحانه کمتر از ۱۶ نفر باشد، مقدار آرد و شیر باید کاسته شود! این نامه، چنین پایان یافتهبود که چقدر ملکه و خانوادهاش از دیدار با رئیسجمهور لذت بردهاند.
3- نامهی استعفای هیتلردر اول مارچ سال ۱۹۳۲، هیتلر نامهای به برونسْویک نوشت و اجازه خواست که اگر ممکن است، آنجا را برای تشکیل کمپین برای رقابت ریاستجمهوری و تعیین رایش آینده که در پیش بود، ترک کند. این نامه، ۴ روز پس از آن نوشتهشدهبود که شهروندی هیتلر بهعنوان یک آلمانی، پذیرفته شد. هیتلر در اصل شهروند اتریشی بود و زمانی تابعیت آلمان را پذیرفت که در دولت استخدام شد. هیتلر میخواست به نتیجهی انتخابات و برگزیده شدن پاول فون هیندنبورگ اعتراض کند، با این حال یک سال پس از این موضوع، هیندنبورگ او را بهعنوان صدراعظم خود برگزید.در این نامه، خطاها و اشتباهات زیادی دیده میشود که عمدهی آن دربارهی درخواست هیتلر خروج از شغلش تا زمان «پایان انتخابات برای برگزیده شدن رئیس رایش بعدی» است. این نامه تازه چند سال است که پیدا شده و انتظار میرفت که در یک حراج، با قیمتی بیش از ۵۰۰۰ یورو به فروش برسد.
4- نامهی آلبرت انیشتین به فرانکلین روزولتنامهای که در سال ۱۹۳۹ توسط انیشتین برای روزولت نوشتهشد، یکی از مهمترین نامههای تاریخ معاصر تلقی میگردد. در این نامه، انیشتین به رئیسجمهور اخطار میدهد که ممکن است آلمانیها به سلاحی بسیار ویرانگر دست یابند. بعدها خودِ انیشتین میگفت که نوشتن این نامه، یکی از بزرگترین اشتباهات زندگیاش بود. برخی از مورخان باور دارند که این نامه را «لئو زیلارد» نوشته و انیشتین تنها امضا کردهاست،دربارهی سه نامهی دیگری که انیشتین برای روزولت نوشته، اطلاعات اندکی در دست است. با این حال تصور میشود که دو نامهی اول حاوی پیامهای مشاوره و نصیحتهایی برای رئیسجمهور است و در آن پیشنهادهایی به او میدهد، در آخرین نامه اما (که پیش از مرگ روزولت به دستش نرسید)، انیشتین از روزولت میخواست که لطفی در حق او کند. این نامه هم احتمالاً توسط زیلارد نوشته شده و برای نخستین بار، این زیلارد است که از مفهوم سلاح اتمی در این نامهی آخر سخن راندهاست. در این نامه از رئیسجمهور و کابینهاش درخواست شدهبود که اجازهی ملاقاتی خصوصی به زیلارد و دوستان دانشمندش داده شود تا دربارهی این موضوع با هم گفتوگو نمایند.5
- نامهی ماهاتما گاندی به آدولف هیتلردر بین سالهای ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰، گاندی دو نامه به هیتلر نوشت. آنکه بیشتر دربارهاش شنیده شده، نامهای است که با عنوان «دوست عزیز»، شروع شدهاست و در جولای سال ۱۹۳۹ نوشته شده. گاندی به هیتلر نوشته بود که تنها خودِ هیتلر است که می تواند جلوی جنگ جهانی دوم را بگیرد. از هیتلر خواستهبود که مسیر خودش را در یافتن راهحلی بدون خشونت دنبال نماید و به او گفته بود که چقدر در این مسیر، دستاوردهای ارزشمندی داشتهاست. این سیاستمدار و فیلسوف برجستهی هندی، در انتهای نامهاش از اینکه نوشتهی او باعث هر گونه رنجش در هیتلر شدهباشد، فروتنانه عذر خواسته بود.نامهی دوم اما، در تاریخ کمتر مورد بحث قرار گرفته. در این نامه لحن گاندی تغییر کرده و مستقیماً شروع نامهی پیشین را یادآوری میکند و میگوید اینکه پیشتر او هیتلر را یک «دوست» خطاب کرده، صرفاً رعایت تشریفات بودهاست!این نامه پس از آن نوشتهشد که در دسامبر سال ۱۹۴۰، جنگ جهانی دوم آغاز گردید. در این نامه، گاندی نازیسم هیتلر را با امپریالیسم بریتانیا مقایسه نموده که هند در تلاش بود با آن به مقابله بپردازد. او به هیتلر هشدار داد که قدرت دیگری هم در جهان هست که با شیوههای پیشرفتهتر از او و با سلاحهای خودش، آلمان را شکست خواهد داد. او این نامه را با تکرار اخطاری مشابه به موسولینی پایان دادهاست.
6- درخواست کارِ لئوناردو داوینچیمدتها پیش از آنکه لئوناردو داوینچی برای نقاشیهایش معروف شود، او یک ایتالیایی از خانوادهی متوسط بود که مهارتهایی هم داشت، و خب، دقیقش این که خیلی از مهارتها را داشت! در سال ۱۴۸۲ و در سن سی سالگی، داوینچی که در آن زمان تقریباً ناشناخته بود، به دنبال شغلی میگشت. او مستقیماً نامهای برای دوک میلان نوشت تا یک موقعیت شغلی در اختیارش گذاشته شود. داوینچی مهارتهایش را در نامهای مفصل ذکر کرد و چنین اغاز کرد که او میتواند برای کشتیها اسلحه بسازد و همچنین توانایی ساخت واگنهای زرهپوش و منجنیق را هم دارد. او همچنین نوشت که میتواند برای دوک چندین روش حمله و دفاع، طرحریزی نماید. برای اینکه دوک با خودش فکر نکند که این مرد جوان فقط در فکر جنگ است، او گفت که توانایی طراحی پل، ساخت ساختمان و ساخت مجسمه از خاک رس، برنز و سنگ مرمر را نیز دارد. او که بسیار به نبوغ و تواناییهایش مطمئن بود، خاطرنشان کرد که اگر جناب دوک پی ببرد که او تنها یکی از این مهارتها را نداشته باشد، مختار است که وی را پای میز محاکمه بکشاند.
7- نامهی مالکوم ایکس به مارتین لوترکینگبا آنکه مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس بخاطر هدفی مشترک می جنگیدند، در روشهای آنها شباهتهای اندکی وجود داشت. در حالی که لوترکینگ بهشدت به مبارزهی بدون خشونت معتقد بود، مالکوم ایکس به مسیر شبهنظامی روی آورد. تضاد و رقابت آنها آنجا بیشتر نمود یافت که ایکس نامهای به کینگ نوشت و او را «دکتر کشیشمسلک ترسو مثل یک جوجه» خطاب کرد! ایکس دو نامه برای لوترکینگ فرستاد، یکی در سال ۱۹۶۳ و دیگری در سال ۱۹۶۴٫در اولین نامه، او از کینگ خواست که در یکی از تجمعات فضای باز شرکت کند و از آنها حمایت نماید. او در نامهاش نوشته بود که اگر رئیسجمهور جان اف. کندی، که یک کاپیتالیست است، و رهبر شوروی خرشچوف، که یک کمونیست است، هدفی مشترک با هم بیابند، او و کینگ هم میتوانند هدفی مشترک داشتهباشند! او در نهایت به کینگ پیشنهاد داد که اگر شخصاً برایش حضور در این تجمع مقدر نیست، یک نماینده بفرستد.نامهی بعدی، در ۳۰ جون ۱۹۶۴ نوشته شد که حاوی یک پیشنهاد خشن از سوی مالکوم ایکس بود. در نامه او از وضعیت اسفبار مردم در سنت آگوستین گفت. او همچنین تهدید کرد که اگر دولت بهرودی دخالت نکند، او مجبور است برخی از برادران را به سراغ کوکلوسکلانها بفرستد تا «طعم داروی خود را به آن ها بچشانند.»
8- "De Profundis” از اسکار وایلدتیرگی روابط مابین مارکیزِ کویینزبری و پسرش، لرد آلفرد داگلاس، بیشتر به این دلیل ریشهیابی شده که داگلاس با اسکار وایلد رابطهای دوستانه داشت. کمی بعد، وایلد دو سال را به دلیل بینزاکتی فراوان در زندان گذراند. او در زمان زندان، نامه ای به داگلاس با عنوان De Profundis (به معنای «از اعماق») نوشت که بعدها بهعنوان یک مقاله به چاپ رسید. این نامه، بازتابی است از خیانت داگلاس و پشیمانی عمیق وایلد.وایلد نامه را چنین میاغازد که او احساس میکند توسط داگلاس رها شده، همان داگلاس که شعرها و نامههای خصوصیای را که برایش فرستاده، منتشر نمودهاست. او داگلاس را متهم نمود که با سوء استفاده از ضعف شاعر، او را در دام خود کشانده است. او خود را شماتت کرده که چرا نتوانست هرگز به داگلاس «نه» بگوید. او در نهایت داگلاس را نصیحت میکند که: «بیشتر مردم بخاطر عشق و تحسین زندگی میکنند. اما در حقیقت با مورد عشق واقع شدن و تحت تحسین قرار گرفتن است که بایستی زندگی کنیم.»9- نامهی بنجامین فرانکلین به ویلیام استراهانپیش از آن که جنگ های امریکا برای استقلال آغاز گردد، یکی از پدران مؤسس این کشور، بنجامین فرانکلین، دوستیِ نزدیکی با ویلیام استراهان داشت. استراهان یکی از ناشران برجسته و از اعضای پارلمان بریتانیا شناخته میشد. حتی پس از آنکه جنگ انقلاب آمریکا آغاز شود، آن دو دوست باقی ماندند. این دوستی تنها تا زمانی دوام یافت که فرانکلین پی برد که استراهان رأی بر این داده که آمریکاییها بهعنوان شورشی شناخته شوند. در پاسخ، فرانکلین نامهای برای استراهان نوشت.شروع این نامه از آن رو جالب است که فرانکلین دوست قدیمیاش را به سردی «آقای استراهان» مورد خطاب قرار دادهاست. او استراهان و هممسلکان پارلمانیاش را مورد عتاب قرار دادهبود که هرج و مرج وقت در آمریکا، به دلیل آرا و اعمال آنها شکل گرفتهاست. او بریتانیاییها را قاتل خطاب کرد و حتی به دوست قدیمی گفت تا دستهای خود را بنگرد و ردْ خون اقوام را روی آن ببیند! نامهی کوتاه فرانکلین، با تصریح او که دوستی آنها دیگر پایان یافته و اینکه آن دو از این لحظه به بعد، همچون دو دشمن رو در روی هم ایستادهاند، تمام میشود.
10- نامهی گریس بِدِل به آبراهام لینکلنتا بهحال چیزی از ماجرای ریش خاص آقای لینکلن شنیدهبودید؟ او ریشش را به خاطر نامهی دختری جوان بهنام گریس بدل به این سبک نگاه داشتهبود. گریس در آن زمان، دخترکی یازده ساله بود. نامهی دوشیزه بدل که در ۱۵ آگوست سال ۱۸۶۰ نوشته شدهبود، به لینکلن میگفت از آنجایی که او صورت لاغری دارد، بهتر است ریش بگذارد تا خوشقیافهتر به نظر بیاید. او گفت که زنها عاشق ریش هستند و اگر او ریش بگذارد، شوهرانشان را مجبور خواهند کرد تا به او رأی دهند! بدل پیشنهاد کردهبود که از آنجایی که ممکن است آقای لینکلن گرفتار باشد، یکی از دختران ش از طرف او جوابش را بدهد.چهار روز بعد، لینکلن شخصاً جواب نامهی او را نوشت. او از نامهی گریس تشکر کرد و نوشت که دختری ندارد و سه پسر دارد. او نوشت که شاید ریش گذاشتن، یک تظاهر بیمعنا به نظر بیاید. بدل بعدها با لینکلن در مقام رئیسجمهور و در حالی که ریش گذاشتهبود، در سفرش به وستفیلد در سال ۱۸۶۱ ملاقات نمود.
کد خبر: ۷۰۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۷
خبرنگار شبکه «بی بی سی» در سفر به تهران از مدرن بودن این شهر علیرغم سالها تحریم و اینکه تصاویر آیتالله خمینی و آیتالله خامنهای در همه جای شهر به چشم میخورد، به مخاطبان این شبکه خبری گزارش داد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، «کیم گاتاس» خبرنگار شبکه خبری «بی بی سی»، بنگاه سخنپراکنی رسمی دولت بریتانیا، در سفری که به تهران داشته است، گزارشی از این سفر تهیه کرده که در آن مسائلی همچون مدرن بودن شهر تهران علیرغم سالها تحریم برایش عجیب به نظر میرسد.
وی در توصیف شهر تهران و مسیری که به سمت جنوب تهران طی میکند، اینطور میگوید: پارکها و مکانهای سرسبز زیادی در تهران به چشم میخورد. علیرغم سالها تحریم و روابط بدی که ایران با دیگر نقاط جهان به ویژه غرب داشته، بزرگراههای عریض و توسعه یافتهای در تهران به چشم میخورد.
خبرنگار بی بی سی که مدرن بودن شهر تهران برایش عجیب به نظر میرسد، میگوید: علیرغم سالها تحریم، تهران شبیه یک مخروبه نیست و تقریباً شهر مدرنی میباشد.
وی در توصیف خانوادههای ایرانی میگوید: زوجهای جوان و خانوادهها و دختران و پسران تقریباً تمام روز در خیابانهای تهران حضور دارند ولی سعی میکنند که از موانع عبور کنند و میبینید که موهایشان از روسریهایشان بیرون ریخته شده است.
این خبرنگار که سفرش به ایران جنجالبرانگیز شده است، ادامه میدهد: 60 درصد از جمعیت ایران را جوانان زیر 30 سال تشکیل میدهند که خواستار ارتباط با جهان هستند.
وی در گفتوگو با مردم تهران تأکید میکند که شهر قشنگی است و در گفتوگو با یکی از شهروندان ایرانی درباره چشمانداز توافق هستهای ایران و 1+5 برای آینده ایران سوال میپرسد که این مرد ایرانی پاسخ میدهد: احتمالاً تغییرات مثبتی از نظر اقتصادی حاصل میشود اما باید منتظر ماند و دید که چه نتیجهای از این مذاکرات بیرون میآید.
این مرد ایرانی ادامه میدهد: همه طرفها حرف زدهاند اما هماکنون باید اقداماتی نیز صورت گیرد. شعار مرگ بر آمریکا، در واقع علیه مردم و ملت آمریکا نیست بلکه علیه رویکرد صهیونیستی آمریکا است. اگر آمریکا واقعاً نگرش صهیونیستی خود را تغییر دهد، دیگر مردم آمریکا، شعار مرگ بر آمریکا سرنمیدهند. تا وقتی که گرایش صهیونیستی آمریکا ادامه داشته باشد، شعار مرگ بر آمریکا نیز ادامه خواهد داشت.
خبرنگار بی بی سی سپس از مصاحبه خود با «معصومه ابتکار» میگوید: به دفتر «معصومه ابتکار» یکی از معاونان رئیسجمهور ایران رسیدیم. او امروز در دولت «حسن روحانی» بعنوان یک اصلاحطلب میباشد اما در سال 1979 بعنوان یک فرد افراطی انقلابی معروف بود. او سخنگوی دانشجویانی بود که گروگانهای آمریکایی در سفارت آمریکا در تهران را نگه داشته بودند. آن گروگانگیری 444 روزه در سفارت آمریکا موجب شد که لطمه زیادی به روابط ایران با غرب وارد شود و بعد از آن نیز تحریمهای بیشتری به واسطه برنامه هستهای، علیه ایران وضع شد.
کیم گاتاس سپس در خصوص مواضع مقامات ایرانی در قبال سوریه اینگونه گفت: اکثر مقامات ایرانی به وضوح از «بشار اسد» رئیسجمهور سوریه و حزبالله حمایت میکنند.
وی در مصاحبه با ابتکار سوال کرد که ایران قصد دارد، پولهایی را که در نتیجه لغو تحریمها، دریافت میکند را صرف چه اقداماتی بکند؟
ابتکار پاسخ داد: خیلی واضح است که ما بدهیهای ملی داریم. ما طرحهای توسعهای در دست اجرا داریم. البته مسائل دفاعی هم مهم است. ما نیاز داریم که از خود دفاع کنیم و در این مسئله هیچ تردیدی وجود ندارد. ما در منطقهای زندگی میکنیم که شاید حدود صد کشتی نظامی آمریکایی وجود دارد. ناآرامی در منطقه وجود دارد و افراطگرایی در منطقه رو به افزایش است. ما باید در مقابل این رخدادها از خود دفاع کنیم.
مسئله دیگری که برای خبرنگار بی بی سی جالب بود، وجود تصاویر امام راحل (ره) و رهبر انقلاب در خیابانهای تهران بود.
وی در اینباره گفت: در اتاق مصاحبه، تصویر آیت الله خمینی و آیتالله علی خامنهای به دیوار آویزان شده بود. شما تصویر آیت الله خامنهای و آیت الله خمینی را در همهجا، خیابانها، ادارات، لابی هتل، صرافیها و مغازهها و حتی بازار تهران میبینید.
خبرنگار بی بی سی در پایان ضمن تعریف از بازار تجریش و تازه بودن میوهها و سبزیهای آن گفت: میلیونها ایرانی، توافق هستهای را یک فرصت ناب در تاریخ خود میدانند و امید به بهتر شدن اوضاع دارند.
کد خبر: ۷۰۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۸
شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان یکی از متولیان اصلی در سیاست گذاریهای فرهنگی کشور، طی سالهای اخیر مصوباتی در راستای تحقق «سبک زندگی اسلامی» داشته است.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.comبه گزارش نکته آنلاین ، با اجرای صحیح این مصوبات از سوی دستگاههای مسئول، شاهد افزایش زور افزون مردم به نوع زندگی اسلامی و مقابله با تهاجم فرهنگی خواهیم بود.
برخی از مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی را در زیر میخوانید.
-سیاستهای بهبود وضع گذران اوقات فراغت زنان و دختران
-مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در ارتباط با زنان
-سیاستهای فرهنگی- اجتماعی بهینه سازی وضعیت خوابگاههای دانشجویان کشور
-سیاستهای کلی مبارزه با مواد مخدر
-سیاستهای ارتقای فعالیتهای فرهنگی در دانشگاه ها
-مصوبه «طرح اصلاح الگوی مصرف در خانواده»
-آیین نامه شورای فرهنگی و اجتماعی زنان
-مصوبه «اصلاح آیین نامه شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و خانواده»
-اساسنامه بنیاد ملی بازیهای رایانه ای
-مصوبه «سند نهضت مطالعه مفید»
-سیاستهای ارتقای مشارکت زنان در آموزش عالی
-اساسنامه شورای عالی جوانان
-اساسنامه سازمان دانش آموزی جمهوری اسلامی ایران
-سیاستهای و راهبردهای ارتقای سلامت زنان
-سیاستهای مقابله با تهاجم فرهنگی
-اصول سیاستهای فرهنگی کشور
-اهداف و اصول تشکیل خانواده و سیاستهای تحکیم و تعالی آن
-موضوعات سیاستهای کلی نظام
کد خبر: ۷۰۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۷
از همان نخستین روزهای تصرف بخش هایی از عراق و سوریه توسط داعش، اخبار مختلفی درباره جنایات فجیع تروریست های این گروه در مناطق تحت کنترل، از جمله تجاوز به زنان و دختران روایت شده است. در این میان، آنچه ماجرا را دردناک تر می کند این است که تروریست های عضو داعش سعی می کنند با تحریف آیات قرآن و رویه های دینی، این گونه جنایت های خود را توجیه نمایند.
به گزارش به نقل از سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com «تابناک»، روزنامه «نیویورک تایمز» در گزارشی مفصل به موضوع تجاوز به زنان و دختران نوجوان توسط داعش و دیگر جنایات این گروه در عراق و سوریه پرداخته و می نویسد اعضای این گروه با ادعای اینکه قرآن از این اقدامات آن ها حمایت می کند، عملاً در مناطق تحت کنترل خود نوعی برده داری جنسی به راه انداخته و از این موضوع به عنوان ابزاری برای جذب اعضای جدید نیز استفاده می کنند.
در این گزارش اشاره شده که تجاوز سیستماتیک به زنان و دختران ایزدی، از همان روزهای نخست ظهور داعش به پدیده ای رایج در مناطق تحت کنترل این گروه تبدیل شده است. مصاحبه با 21 زن و دختر که به تازگی از چنگ این گروه گریخته اند و همچنین نگاهی به بیانیه های رسمی داعش، نشان می دهد که چطور این رویه تجاوزگری به یک محور اعتقادی در این گروه تبدیل شده است.
بر همین اساس، ربودن و سوءاستفاده از زنان و دختران ایزدی، به نوعی تجارت برای داعش تبدیل شده است. بر اساس اخبار و گزارش های منابع محلی، سال گذشته 5270 ایزدی توسط داعش ربوده شده اند که از این میان، 3144 نفر هنوز در اسارت این گروه هستند. به منظور سوءاستفاده از این اسرا، یک بوروکراسی وسیع برده داری جنسی توسط داعش ایجاد شده که مدیریت آن بر عهده دادگاه های این گروه است. از سوی دیگر، وجود چنین رویه ای به ابزاری برای داعش تبدیل شده تا از آن برای تبلیغ جهت عضویت مردان استفاده کند.
گفتنی است به عنوان پشتوانه ایدئولوژیک این جریان، مباحثات فروانی در بحث برده داری توسط داعش مطرح شده که یکی از آن ها، ماه گذشته در یک دستورالعمل منتشره توسط اداره تحقیق و فتوای این گروه نمود پیدا کرد. در حقیقت، رهبری داعش نوعی قرائت تحریف آمیز از قرآن و دیگر متون دینی ارائه می دهد تا بر اساس آن، نه تنها خشونت را توجیه کند، بلکه تجاوز جنسی را به عنوان امری دارای ثواب معنوی نیز جلوه دهد. یکی از دختران ایزدی که مورد مصاحبه قرار گرفته می گوید فرد متجاوز به وی، اقدام خود را «عبادت» می دانسته است.
آغاز بیانیه های رسمی داعش در توجیه برده داری جنسی، به سوم اوت 2014، یعنی به زمانی باز می گردد که تروریست های این گروه، به روستاهای منطقه «سنجار» که محل سکونت ایزدی های عراق است، حمله کردند. در ابتدا گمان می رفت که حمله داعش به این روستاها مطابق معمول در راستای توسعه قلمرو این گروه است؛ اما به زودی مشخص شد که این بار، هدف متفاوت است.
بازماندگان ماجرا می گویند از همان ساعت اولیه حمله داعش به منطقه، تروریست های این گروه مردان و پسران بالغ را جدا کرده و آن ها را به قتل رساندند و سپس زنان، دختران و کودکان را سوار کامیون های کرده اند. متیو باربر، کارشناس اقلیت های ایزدی در دانشگاه شیکاگو می گوید: «حمله به کوهستان سنجار، بیشتر یک فتح جنسی برای داعش بود تا یک تصرف سرزمینی».
یک دختر 15 ساله ایزدی که در ماجرا حضور داشته می گوید تروریست ها، دختران مجرد را نیز از مادران و دیگر اعضای خانواده خود جدا کرده و آن ها را سوار اتوبوس هایی کرده و آن ها را به موصل و برخی دیگر از شهرهای تحت کنترل داعش منتقل کرده اند. پس از گذشت مدتی، آن ها دوباره تقسیم بندی شده و با اتوبوس هایی به سوریه و دیگر مناطقی از عراق که در تصرف داعش قرار دارد منتقل شده اند.
گزارش های منابع محلی که مورد تأیید دیده بان حقوق بشر و عفو بین الملل نیز قرار گرفته، حاکی از آن است که کار تجارت جنسی توسط داعش، به طور کامل سیستماتیک و از پیش برنامه ریزی شده بوده است. بر اساس این گزارش ها، دختران پس از منتقل شدن به موصل و دیگر مناطق، توسط تروریست ها سرشماری شده و مشخصات آن ها ثبت شده است. گفته می شود این برده داری سیستماتیک جنسی داعش، تاکنون به دختران و زنان ایزدی محدود بوده و گزارش های مستدلی از حضور زنان از دیگر فرقه ها و مذاهب وجود نداشته است.
باربر می گوید تأکید بر زنان ایزدی از سوی داعش احتمالاً بدان سبب است که داعشی ها آنان را کافر و چندخدایی می دانند. به همین دلیل، از دید تروریست ها وضعیت ایزدی ها حتی با مسیحیان و یهودیان نیز متفاوت است.
اندکی پس از به اسارت درآمدن گروه مذکور از زنان و دختران ایزدی، داعش مطلبی را در نشریه آنلاین خود منتشر کرد که نشان می داد روند موجود کاملاً برنامه ریزی شده است. در این مطلب ادعا شده بود که اعضای داعش مدتی درباره ایزدی ها تحقیق کرده اند و بر خلاف مسیحیان و یهودیان، هیچ بختی برای آن ها وجود ندارد که با پرداخت «جزیه» آزاد شوند. بنابراین، زنان و دختران ایزدی پس از اسارت میان اعضای داعش تقسیم شده اند. بخش دیگری از این اسرا نیز به عنوان برده فروخته شده اند.
انتشار اخبار مربوط به تجاوز سیستماتیک به زنان و دختران توسط داعش، در ابتدا حتی سبب شگفتی برخی از هواداران گروه شد که ضمن انکار ماجرا، از پذیرش آن خودداری می کردند. با این حال، گزارش های متعدد و مصاحبه با زنان و دختران ی که موفق به فرار از دست این گروه شده اند، بر این موضوع صحه می گذارد.
کد خبر: ۶۹۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۳
او کمترین نرخ باروری را مربوط به چهار استان تهران، گیلان، اصفهان و سمنان با نرخ 2/ 1 تا 6/ 1 درصد دانست و افزود: این نرخ باروری در برخی نقاط تهران کمتر از یک درصد است که بسیاری از ساکنان این نقاط نیز از قشر مرفه و دارای تحصیلات بالا هستند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.comکاهش شمار دختران در جامعه، کشور را در آینده دچار بحران تجدید نسل خواهد کرد.
در سال های اخیر با چرخش 180 درجه ای سیاست های جمعیت مسائلی که افزایش جمعیت در ایران را با چالش مواجه می کند بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. علاوه بر اینکه مسئولان و کارشناسان درباره کاهش تمایل زوجین به فرزندآوری هشدار می دهند آنطور که اظهارنظرهای اخیر نشان می دهد بعضی از تغییرات جمعیتی نیز می تواند بحران جمعیت در ایران را تشدید کند؛ یکی از موارد تولد بیشتر نوزادان پسر نسبت به دختران است.
به گزارش آرمان، در سال 90 رشد جمعیت ایران 3/1 بود که نشان از کاهش جمعیت در ایران و رسیدن به آمار جهانی رشد جمعیت 2/1 داشت. میزان باروری كل (متوسط تعداد بچههای زندهای كه یك مادر در طول دوره باروری به دنیا میآورد) به زیر دو بچه كاهش یافته و این به معنی كاهش تدریجی جمعیت و نهایتا انقراض نسل است. تبعات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کاهش جمعیت و تأثیر منفی آن بر رشد و پیشرفت کشور باعث شده است که سیاست افزایش جمعیت در سالهای اخیر مورد توجه قرار گیرد. بحران کاهش جمعیت فقط معطوف به ایران نیست و بسیاری از كشورهای پیشرفته كه نرخ باروری كلی آنها كمتر از 2 است با ارائه مشوقهایی تلاش دارند تا والدین را به داشتن فرزند بیشتر ترغیب كنند.
در کشور ما هم دولت تلاش کرد با اجرای برنامههای تشویقی مختلف نرخ باروری را در کشور بالا ببرد. یکی از این سیاستها افزایش مرخصی بعد از زایمان زنان از شش ماه به نه ماه است. در صورتی که برنامههای افزایش جمعیت، رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را در کنار افزایش جمعیت مدنظر قرار دهند میتوانند موفقیتآمیز باشند.
کاهش دختران در جامعه به بحران تجدید نسل میانجامد
معاون برنامهریزی و هماهنگی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: کاهش شمار دختران در جامعه، کشور را در آینده دچار بحران تجدید نسل خواهد کرد.
محمد اسحاقی در همایش «تبیین سیاستهای کلی جمعیت مبتنی بر سلامت مادر و کودک» در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان افزود: اگر همین روند ادامه یابد و بیشتر فرزندان متولد شده پسر باشند؛ در آینده با کاهش تعداد مادران به منظور فرزندآوری و تجدید نسل مواجه میشویم.
او همچنین با بیان اینکه در حال نزدیک شدن به بحران باروری هستیم، اظهار کرد: مقرر بود نرخ رشد جمعیت در سال 90 به 3/2 درصد برسد اما به رقم 3/1 درصد رسیدیم.
اسحاقی ادامه داد: مقرر بود نرخ باروری کلی از 4/6 درصد در سال 65 به چهار درصد در سال 90 برسد اما در سال 71 به این نقطه هدف رسیدیم و با ادامه روند کاهشی نرخ باروری، در سال 90 این رقم به 7 /1 درصد رسید.
او کمترین نرخ باروری را مربوط به چهار استان تهران، گیلان، اصفهان و سمنان با نرخ 2/ 1 تا 6/ 1 درصد دانست و افزود: این نرخ باروری در برخی نقاط تهران کمتر از یک درصد است که بسیاری از ساکنان این نقاط نیز از قشر مرفه و دارای تحصیلات بالا هستند.
اسحاقی اظهارکرد: کاهش نرخ باروری کلی، امری فراگیر در کشور شده است که این موضوع خسارتهای بزرگی به کشور وارد میکند.
او بیان کرد: با کاهش باروری، کشور دچار چالشهای جمعیتی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی میشود؛ از جمله چالشهای جمعیتی میتوان به کاهش جمعیت ملی، کاهش نیروی کار، بحران سالمندی و افزایش مهاجرتهای بینالمللی اشاره کرد.
معاون برنامهریزی و هماهنگی دبیرخانه شورایعالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: براساس پیشبینیها، اگر نرخ باروری کلی به همین روند پایین باشد، جمعیت ایران در سال 1480 شمسی به 31 میلیون نفر کاهش مییابد.
او افزود: مهمترین علل کاهش نرخ باروری تاخیر در ازدواج و فرزندآوری و همچنین کاهش فرزندآوری است که این معضلات باید با فرهنگسازی، اعمال قوانین مرتبط، اصلاح سبک زندگی و مدیریت صحیح حل شود.
سیاستهای افزایش جمعیت به تعدیل جنسیت کمک میکنند
بهرغم ادعاهای مطرحشده در مورد کاهش دختران یک کارشناس جمعیت با بیان اینکه در ایران اصلا چنین پدیدهای را نداریم به «آرمان» میگوید: گرایش بیشتر به فرزند پسر در جوامع سنتی و کشاورزی روی میدهد که به نیروی کار پسر احتیاج دارند. چین از جمله کشورهایی بود که بهدلیل اجباری بودن تکفرزندی و رواج معیشت مبتنی بر کشاورزی در آن تعداد موالید پسر افزایش یافته بود اما در جامعه ما به نظر میرسد که چنین اتفاقی رخ نداده باشد.
شهلا کاظمی میافزاید: تحقیقاتی که من در سه چهار ساله اخیر انجام دادهام نشان میدهد که برای اکثریت خانوادههایی که یک یا دو بچه دارند جنسیت بچه فرقی نمیکند.
او تصریح میکند: در کشور ما بهدلیل توسعهیافتگی آمار موالید پایین آمده است و شاید این پایین آمدن موالید و گرایش خانوادهها به تک فرزندی باعث شود که گرایش آنها به فرزند پسر بیشتر شود.
او تأکید میکند: این درحالی است که سیاستهای افزایش جمعیت که در جامعه دنبال میشوند، میتوانند به تعدیل جنسیت در جامعه کمک کنند.
روشهای مؤثر بر تعیین جنسیت فرزند
یک متخصص زنان و زایمان با اشاره به اینکه استفاده از بعضی روشها میتواند روی جنسیت فرزند تأثیر بگذارد به «آرمان» میگوید: تغذیه درمانی یکی از روشهایی است که وجود دارد. مصرف موادی که سدیم و پتاسیم بالا و کلسیم پایین دارند احتمال پسردارشدن را بالا میبرد و مصرف موادی که سدیم و پتاسیم پایین و کلسیم و منیزیم بالا احتمال دختردارشدن را بالا میبرد.
روناک نوری میافزاید: بهجز تغذیهدرمانی روشهای دیگری هم وجود دارند که استفاده از آنها بر تعیین جنسیت فرزند تأثیر میگذارد. او تصریح میکند: این روشها تا حدودی تأثیرگذار هستند ولی تأثیرگذاری آنها صد درصد نیست و در مورد میزان تأثیرگذاری آنها آمار دقیقی وجود ندارد.
ثبات جامعه در گرو تعادل بین جمعیت پسر و دختر است
یک عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در مورد کاهش تعداد دختران به «آرمان» میگوید: کاهش تعداد دختران در جامعه تبعات بسیاری به همراه دارد و جای نگرانی دارد. ثبات یک جامعه در تعادل بین جمعیت دختران و پسران است و کاهش جمعیت یک جنس میتواند تعادل جامعه را به هم بزند.
کارن خانلری میافزاید: امیدوارم که این مساله موقتی باشد، زیرا در صورتی که ادامه داشته باشد عواقب بدی برای جامعه خواهد داشت که کاهش ازدواج و کاهش نرخ موالید تنها بخش کوچکی از عوارض آن است.
او تصریح میکند: عملی شدن سیاستهای درست افزایش جمعیت میتواند مساله کاهش جمعیت را حل کند و از روی دادن مسائلی اینچنینی در جامعه بکاهد.
او ادامه میدهد: کاهش جمعیت تأثیرات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسیای مهمی در پی دارد و به همین دلیل توجه به آن اهمیت زیادی دارد.
کد خبر: ۶۹۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۳
براساس گزارش مرکز آمار در زمستان 93، استان های کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری با نرخ بیکاری بالای 70درصد مواجه هستند
کد خبر: ۶۹۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۲
این سریال. حامی ارزشهایی چون گسترش خانواده های گسترده، احترام به منزلت پدر، احترام به حقوق زنان، احترام بسیار به پدر شوهر و تحمل رفتارهای آزار دهنده اش و نقد انتظارات مردم از شورای اسلامی ودیگرنمایندگان است
کد خبر: ۶۷۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۹
رییس جمهوری در جلسه هیئت دولت ضمن تقدیر از حضور گسترده مردم در مراسم تشییع پیکر پاک شهدا گفت: ملت ما باید به خوبی بداند که مشکل تحریم مانع از رشد و توسعه ما نخواهد شد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com) به نقل از مهر، حسن روحانی روز چهارشنبه در جلسه هیات دولت از روحیه بلند و وفاداری ملت بزرگ ایران نسبت به مجاهدان راه حق، فداکاران، رزمندگان و کسانی که در هشت سال دفاع مقدس از کیان کشور دفاع کردند تجلیل کرد و گفت: آنان به خوبی در برابر دشمن ایستادگی کرده و از عزت و استقلال کشور حراست کردند.
رساندن ندای مظلومیت شهدا به گوش جهانیان و تاکید بر تداوم راه شهدا؛ دو پیام ایرانی ها در مراسم وداع با شهداروحانی تصریح کرد: مردم ما با حضور شکوهمند در مراسم وداع و تشییع شهدا به دنیا نشان دادند که ارتباط این ملت با آنهایی که برای دفاع از کشور، استقلال و تمامیت ارضی ایران عزیز مجاهدت و تلاش کردند و چه کسانی که به درجه رفیع شهادت نایل شدند و چه کسانی که به عنوان جانباز امروز در برابر مشکلات زندگی صبوری می کنند و چه آزادگان که در اسارت سختیها کشیدند و برخی نیز در اسارت به ناروا به شهادت رسیدند، قطع نخواهد شد و همواره قدردان آنها هستند.رییس شورای عالی امنیت ملی با یادآوری برخورد توام با محبت و انسانیت لشکر اسلام از سپاه، ارتش، بسیج و نیروی انتظامی با نیروهای طرف مقابل، اظهار داشت: در همین حال آنها چه قدر سبوعانه رفتار کردند که یک نمونهاش همین رفتاری بود که با این ۱۷۵ شهید خط شکن و غواص صورت گرفت.رییس جمهوری ادامه داد: مردمی که دیروز به خیابان ها آمدند دو پیام داشتند، اول رساندن ندای مظلومیت این بچهها به گوش جهانیان ؛ شهدای ما مظلومانه شهید شدند این ندا بسیار مهم بود. دوم تاکید بر این واقعیت که راه و مسیر شهیدان ادامه خواهد یافت.
روحانی با بیان اینکه یاد، خاطره و عملکرد شهدا هیچگاه فراموش نخواهد شد افزود: احترام به شهدا را وظیفه خود میدانیم و امروز هم در هر کجا که باید برای کشور و استقلالمان فداکاری کنیم، مسیر و راهمان همان مسیر و راه شهدا، جانبازان و آزادگان و ایثارگران خواهد بود. باید ایستادگی و مقاومت کنیم و بیتردید در سایه ایستادگی و مقاومت خداوند نصرتش را بر ما نازل میکند.
رییس شورای عالی امنیت ملی با اشاره به دلدادگی مردم به شهیدان و رزمندگان که همواره به منصه ظهور نشسته است، اظهار داشت: خداوند مقام همه آن عزیزان و شهدا و همه کسانی که فداکاری کردند را متعالی خواهد کرد و ملت ما همواره متواضعانه به خانواده های آنان احترام میگذارد.
تغییر جهت مثبت اقتصاد کشور
رییس شورای عالی اقتصاد در بخش دیگری از سخنانش با ابراز خرسندی از گزارش بسیار امیدوار کننده بانک مرکزی در خصوص برخی شاخص های اقتصادی نظیر مهار قابل ملاحظه تورم، گفت: سال ۹۳ اولین سالی است که بعد از ۲ سال ما شاهد رشد اقتصادی هستیم و آمار نشان میدهد که اقتصاد کشور شاهد رشد ۳ درصدی در سال گذشته بود.
روحانی ضمن تبیین رشد منفی اقتصاد در سال های ۹۱ و ۹۲ ، تغییر جهت مثبت اقتصاد کشور را خبر بسیار خوب و دلگرم کننده برای ملت ایران، کارآفرینان بخش خصوصی، دولتی، وزرا و کسانی دانست که در راه آبادانی این کشور قدم برداشتند.
رییس شورای اقتصاد گفت: این دستاورد با حمایت و حضور فداکارانه ملت ایران در صحنههای مختلف از یک سو و حمایت و راهنمایی های رهبر معظم انقلاب که همواره حامی و راهنمای دولت بودند، محقق شد که نمونه آن راهنمایی های داهیانه معظم له در موضوع اقتصاد مقاومتی است.
تحریم مانع رشد و توسعه ما نخواهد شد
رییس جمهوری با تاکید بر پایبندی راسخ دولت به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب، از تصویب آیین نامه های رفع موانع تولید در جلسه امروز هیات دولت، به عنوان خبر خوب دیگری برای مردم یاد کرد و ادامه داد: مسیر رونق را آمادهتر خواهیم کرد، ملت ما باید به خوبی بداند که مشکل تحریم مانع از رشد و توسعه ما نخواهد شد ممکن است تحریم موجب کندتر شدن حرکت ما شود اما دولت افتخارش این است که در شرایط تحریم با رکود و تورم مبارزه کرد و موفق شد.
رییس شورای عالی امنیت ملی با بیان اینکه در شرایطی که قدرتهای بزرگ در برابر ما هستند ما به خوبی، با قامتی استوار و با منطق و استدلال در مذاکرات هستهای حضور پیدا کردیم، گفت: تا این لحظه موفقیتهای بسیار خوبی به دست آوردیم و راه هنوز ادامه دارد. اگر با همین روند به پایان کار برسیم این هم از موفقیتهای ملت بزرگ ما است.
روحانی تصریح کرد: ملت ما آنجایی که لازم باشد ایستادگی خواهد کرد. امروز هم از مذاکرهکنندگان خودش حمایت میکند. مسیر، مسیر امید، نشاط و موفقیت ملت است و اگر ما مشکلی داشته باشیم مثل همیشه دستمان به سوی حق است و انشاء الله رحمت خداوند شامل حال همه ملت بزرگ ایران و همه مسلمانان خواهد شد.
ضرورت جاری شدن فضای برادری و اخوت میان همه اقشار جامعه در ماه مبارک رمضان
روحانی در بخش دیگری از سخنانش ضرورت احترام و حفظ حرمت ماه رمضان را از سوی همه مردم یادآور شد و گفت: همه باید در خیابانها و اماکن عمومی به رعایت شئونات ماه ضیافت الهی اهتمام داشته باشند و همه نسبت به وظایف دینیمان بیش از گذشته پایبند باشیم، بویژه جوانان عزیز، دختران و خواهران جامعه که باید مراقبت بیشتر از عفاف و حجاب را بیش از گذشته در نظر داشته باشند.رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: جوانان ما پیروی از پیامبر (ص) و امیرالمؤمنین(ع) را افتخار خودشان می دانند و انشاء الله که ماه رمضان ماه پرخیر و پربرکتی برای همه ما باشد.
رییس جمهوری با اشاره به اینکه با حلول ماه مبارک رمضان درهای رحمت الهی از همیشه بازتر و گشودهتر خواهد شد و زمینه برای تعالی معنوی همه انسانهایی که به حق معتقدند به ویژه مسلمانان باز خواهد شد، اظهار داشت: همه ما از امشب به میهمانی و ضیافت خداوند دعوتیم و این زمان بهترین ماهها و به تعبیر پیامبر(ص)، روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبهاست بطوریکه حتی نفس کشیدن و خواب در این ماه هم عبادت است.
روحانی از ماه رمضان به عنوان ماه نزول قرآن و ماهی که دربرگیرنده شب های قدراست یاد کرد و گفت: ماه رمضان ماه مولای ما امام مجتبی(ع) و امیرالمؤمنین(ع) مولای متقیان است. انشاء الله این ماه برای همه مسلمانان و همه ملت ایران ماه پربرکتی باشد و همه مسئولین باید نسبت به این ماه احساس وظیفه خاص بکنند.
رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: در محل کار، کارفرمایان و مدیران، همه باید مراعات لازم را داشته باشند. همه کارگران، کارمندان روزهدار هستند، شرایط خاصی است و هر گونه تسهیلی بشود انجام داد در چارچوب قانون که تخلف از قانون هم نباشد، شایسته است.
رییس جمهوری با تبریک فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، ضرورت جاری شدن فضای برادری و اخوت میان همه اقشار جامعه را خاطرنشان ساخت و گفت: در این ماه علاوه بر اینکه خیابانها و همه مناظر کشور اسلامی ما ماه رمضانی باشد، باید احزاب، گروهها و جناحها همه باید احساس برادری بیشتری داشته باشند.
روحانی در خاتمه تصریح کرد: البته این ماه رمضان برای این است که در زبان، گفتار، برخورد و حرفزدنها باید همه چیز ماه رمضانی باشد، ما همه جا و همه ساعات خودمان را در کنار سفره حق و میهمان حق ببینیم و بدانیم که تشویش اذهان عمومی، اتهام زدن گناهش چقدر زیاد است.
کد خبر: ۶۶۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۷
درپی درگذشت بانوی مرحومه، لطیفه عرفانی، همسر گرامی محمدرضا رحیمی، دختران وی با انتشار نامه ای از حضور و ابراز تسلیت و همدردی مردم شریف کردستان و قروه در مراسم تشییع، تدفین و ترحیم، قدردانی و اندکی از انبوه رنج های سالهای اخیر را بازگو کردند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا ( avayedena.com):
به گزارش دولت بهار متن نامه دختران عزیز محمدرضا رحیمی بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«الذین إذا أصابَتهم مُصیبةٌ قالوا إنا لله و إنا إلیه راجعون»از خداوند منان میخواهیم که ما را مشمول کلام خود گردانَد و توان و صبرمان دهد تا در مقابل مصائب سخت و سنگینی که پیش رویمان قرار گرفته است، شکیبایی پیشه سازیم. مردم شریف کردستان، هم استانیهای عزیز و همشهریان گرامی!ای کاش پیش از این مجالی فراهم میشد تا از عمق جان با شما سخن میگفتیم و این گفتگو به چنین روزی نمیافتاد که بغض گلویمان را فشرده و اشکِ دیدههایمان، خونابه رخسار شده است.در آغاز درود میفرستیم بر غیرتِ مردانتان و عطوفت و مهرِ زنان و دختران تان که در سختترین روزهای عمر در سالیان اخیر نوازشگر روح آزرده و آسیب دیده مان بودید. و مهربانیهای شما، دیروز و امروز تسلیبخش دلهای غم دیده مان گشته است. مهر شما افزون باد که تنهایمان نگذاشتید و شانه های آسیب دیده و رنجور ما را با کوه قامت خود پشتیبانی کردید. اینک که در سوگ مادر مظلوم و رنج دیده مان که کوه صبر و استقامت بود و عمرش را در غیاب پدر، به پای ما و برای بزرگ شدن ما سپری نمود، نشسته ایم، خوب است استحضار داشته باشید سخن ما از مهرِ مادری، سخن امسال و سال قبل نیست؛ زیرا از زمانی که چشم باز کردهایم در حسرت یک دلِ سیر دیدار پدر بودهایم و اگر نبود عاطفه بی گلایه او، طاقتمان طاق میشد و دل به طوفان ناسپاسی میسپردیم.از زمانی که چشم باز کردهایم، چشمهایمان بر در میخشکید تا شاید یک شب قبل از خواب، پدر از کارِ شبانهروزی در استانداری کردستان به خانه بیاید! دوران کودکی و نوجوانی نیز به همین صورت گذشت و ما در عمرمان فرزند استاندار و نماینده مجلس، ریاست دیوان و معاون اول رئیس جمهور و مقامات مختلف کشوری و پست های کلیدی اجرایی، تقنینی و قضایی را تجربه کردیم اما خدایمان گواه است که آقازادگی را به معنی مرسوم و رایج و البته منفور امروزی، نه میشناسیم و نه برای آن تربیت شدهایم. وضع زندگی دیروز و امروز ما به گواه اسنادی که پدرم در ابتداء و انتهای خدمتش تقدیم مقامات قضایی کرده، گواه این ادعاست. تا به امروز زندگی ما چیزی جز حقوق کارمندیِ پدر و معلمیِ مادر نبوده است. نه سهمی در بورس داریم، نه سهامی در کارخانهای و نه سفرهای غرب و شرق عالم را به چشم دیدهایم. الا سفر عمرهای که در دوره دانشجویی، خداوند بهره مان کرد هرچند آن هم مقدر نگردید. در نهایت ماحصل این 34 سال خدمت، منجر به کسب نشان درجه یک خدمت شد و پدر نیز به بهای 34 سال خدمت صادقانه، جز عناوینی اداری و البته امید به قبول خدمت از سوی خداوند، اندوختهای ندارد. البته گلهای هم نداریم و خدا را شاکریم.هماستانی های عزیز! میدانید پدر ما امروز دوران محکومیتش را بخاطر اخذ یک میلیارد و دویست میلیون تومان یا اندکی بیشتر یا کمتر، از فردی و مصرف تمامِ آن در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی سپری میکند. روالی که متاسفانه در همه ادوار مجلس شورای اسلامی متداول بوده است. اما بدانید که زندگی ما به گواه موجود، حتی ریالی آلوده به حرام نیست. گرچه این سخنِ ما ممکن است با تصورات شما و اخباری که شنیدهاید، متفاوت باشد. اما دیگر مهم نیست که رسانه های داخل و خارج درباره ما و پدرمان چه قضاوتی میکنند، زیرا آموزهای دینی و تربیتی به ما آموخته است که برخی داوریها را به نزد داور اندازیم که او احکم الحاکمین است. شوربختی ما از زمانی آغاز شد که پدرم آخرین تجربه ی مدیریتی خود را آغاز کرد و هر روز از سایتها و تریبونهای مختلف، خبری و اتهامی بیان میشد. اتهاماتی دروغ و ساختگی که علیرغم همه تلاشهای دروغ سازان هیچگاه به اثبات نرسید. دامنه ی اخبارِ منتشر شده، آنچنان وسیع شد که مادربزرگمان که بیش از هرکس پدرم را میشناخت، نتوانست آنها را تحمل کند و پس از دو بار سکته و مدتی افتادن در بستر بیماری به رحمت خدا رفت! پس از آن مادر صبور و مظلوممان که سالهای پرفراز و نشیب در کنار پدرم بود، با شنیدن اولین اخبارِ کذب، دچار بیماری شدید قلبی شد و دو بار تحت عمل جراحی باز قلب قرار گرفت و وضعیت جسمانیاش به حال غیر قابل وصفی رسید. اما به لطف خداوند پس از 22 ماه بستری شدن در بیمارستان، وضعیت سلامتی نسبی را بدست آورده بود و در منزل، خود را برای جشن عقد یکی از دختران ش مهیا مینمود تا آنکه در روزهای سرد زمستان که همزمان بود با رأی محکومیت پدرم، وقتی که بی تابیها و دلهرههای ما را با چشمان خود میدید و نای سخن گفتن نداشت و ما هم سعی میکردیم مادرمان خبر ناگوارِ محکومیتِ پدر را نشنود، ولی با تبلیغات وسیع صدا و سیما (بر خلاف فتوای صریح مقام معظم رهبری) و نیز چند برابر اعلام کردنِ جزئیاتِ حکم، و پس از مشاهده ی زیرنویس تلویزیون و مناظرههای رنگارنگِ آن، متوجه عمق فاجعه شد و دچار حالت بحرانیِ قلب، همراه با سکته مغزی شد و مادرمان راهیِ بخشِ مراقبتهای ویژه بیمارستان قلب شد و سپس پدرمان هم به زندان اوین منتقل شد و ما بین بیمارستان و اوین در حیرت و سرگردانی ماندیم و از آن زمستان سرد و غمگین، مادر عزیزمان دیگر چشمانش را به رویمان باز نکرد و در (24 خرداد) بود که گوش و هوش نیز به دنیای دیگر داد. و اینک ما ماندهایم و غم از دست دادن او و بار اتهامات ناروا ! و پایان سخن آنکه بدانید: پدرمان گرچه در عالم سیاست و خدمتگزاری، سری پر شور و شخصیتی جسور دارد اما در عالم حلال و حرام، حساس و خدا ترس است. و البته ما چه میتوانیم بکنیم جز آنکه بر مصائب رفته و مانده صبر کنیم و دست به دعا برداریم تا خداوند، خود داوری کند و پرده از چهره حقیقت بردارد و مظلومیت پدر و مادرمان به اثبات برسد. بار دیگر مهربانیهایتان را قدر دانسته و ارج مینهیم و برای سلامت و سربلندی شما دعا میکنیم. هدی رحیمی - هانیه رحیمی
کد خبر: ۶۶۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۷
در پی درگذشت همسر آقای محمدرضا رحیمی، دکتر محمود احمدی نژاد رییس جمهور سابق پیام تسلیت صادر کرد
کد خبر: ۶۶۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۴
نماینده سازمان ملل متحد ادامه داد: دختران در این مزایده قبل از قیمت گذاری و فروش چند باره، تجربه توهین آمیزی را پشت سر می گذرانند. دختری را می شناسم که در مقابل یک پاکت سیگار فروخته شد. دخترها چند بار خرید و فروش می شوند.داعش چگونه زنان عراقی را در بازار می فروشد؟داعش زنان عراقی را به صورت برهنه در مزایده به فروش می رساند.
به گزارش عصرایران ، گروه مسلح داعش در مزایده هایی زنان ایزدی عراقی را به صورت برهنه در معرض فروش قرار می دهد تا مشتریان بتوانند ضمن بررسی این زنان، آنها را خریداری کند.
این زنان توسط داعش در جنگ عراق دستگیر و به عنوان برده جنسی زن یا کنیز خرید و فروش می شوند.
"زینب بنغورا" نماینده سازمان ملل متحد در امور "خشونت جنسی در درگیری های مسلحانه" که به تازگی از اردوگاه های آوارگان و پناهندگان عراق و سوریه بازدید کرده بود به شبکه سی ان ان آمریکا گفت: آنچه دقیقا روی می دهد این است که به هنگام ورود داعش به روستاهای محل سکونت مردم ایزدی در عراق، زنان سن بالا را جدا می کنند زیرا آنها به این زنان برای بهره برداری جنسی نیازی ندارند اما دختران جوان را بر می دارند و پس از بررسی بکارت، آنها را به شهر رقه سوریه پایتخت داعش و دیگر شهرهای تحت کنترل داعش می فرستند تا در این شهرها به خرید و فروش می گذارند.
وی افزود: هر چقدر دختری کم سن تر و زیباتر باشد گران قیمت تر است. آنها را به بازار می برند و در بازار در مزایده علنی به فروش می رسانند. دختران را به هنگام فروش، برهنه می کنند تا مشتریان به خوبی بتوانند آنها را بررسی کنند و بخرند.
نماینده سازمان ملل متحد ادامه داد: دختران در این مزایده قبل از قیمت گذاری و فروش چند باره، تجربه توهین آمیزی را پشت سر می گذرانند. دختری را می شناسم که در مقابل یک پاکت سیگار فروخته شد. دخترها چند بار خرید و فروش می شوند.
کد خبر: ۶۵۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۷
متن زیر، گزارش تکاندهنده «فایننشال تایمز» درباره رنجهای آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است.خبرگزاری ایسنا: متن زیر، گزارش تکاندهنده «فایننشال تایمز» درباره رنجهای آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است.
از حمله نظامی جان سالم بهدر برد و از کشتار جمعی و تجاوز گروههای مختلف در سوریه فرار کرد اما درست پس از رسیدن به بهشتی امن در کشور همسایه «لبنان» بود که فاطمه 13 ساله رگ دست خود را زد.
این تنها مورد خودکشی در میان آوارگان سوری نیست. پس از سهسال زندگی در چادر، افسردگی، خود آسیبرسانی، تلاش برای خودکشی و دیگر مشکلات روحی در بین دختران سوری افزایش داشته است. نام فاطمه بهخاطر امنیت او تغییر کرده و تیم فایننشالتایمز نمیتواند خود او را مستقیما ملاقات کند. اما مادرش داستان او را با ما در میان میگذارد تا نشان دهد که چگونه پس از فرار از جنگ سوریه، دختران بیشماری هنوز با خطر تجاوز، سوءاستفاده خانگی و ازدواج اجباری روبهرو هستند.
یازدههزار سوری مجبور شدند از خانه خود فرار کنند و هیچ نشانهای از پایان جنگی که چهارسال از شروع آن میگذرد و به جنگ داخلی تبدیل شده، وجود ندارد. اولویتهای فوری در بحران آوارگی نسبتاً مشخص هستند: مردم به سرپناه و غذا نیاز دارند. اما وقتی بحرانی طولانی میشود - روزی پنج هزار نفر - تلاش برای کنترل آن طاقتفرسا میشود.
فاطمه و مادرش به مرکز زنان که توسط کمیته نجات بینالمللی راهاندازی شده، امید زیادی بستهاند. کمیته نجات در سال 1933 توسط آلبرت اینشتین برای نجات خانوادههای آلمانی که با خطر نازیها روبهرو بودند، ایجاد شد. این خیریه در حال حاضر در بیش از 30 کشور جهان از میانمار تا زیمباوه کار میکند و پس از طوفانها و سونامیها به مردم کمکرسانی میکند یا درمانگاههای بهداشت و سلامت دائمی میسازد.
در سال 2014 کمیته نجات در سطح جهانی به 14.8 میلیون نفر از جمله چهار میلیون آواره سوری کمکرسانی کرد.
با وجودی که در بین جمعیت آواره سوری، زنان بیش از سایرین در معرض خطر قرار دارند اما به دلیل تلاش گروههای امداد برای تهیه غذا، دارو و آموزش، زنان جوان غالبا فراموش میشوند. مادر فاطمه با سیاهی زیر چشم که از دوران سخت حکایت دارد میگوید: دختران مهاجر در زندان هستند... شبها در اردوگاهها صدای گریه زنان را میشنوید و مردانی که زنان خود را کتک میزنند. نیمی از آن زنان زیر 14 سال سن دارند.
با دسترسی محدود به آموزش، دختران آینده را از دست میدهند. والدینی که زمانی از دختران خود حمایت میکردند، اکنون خود زخم خوردهاند و غالبا دختران شان را مورد آزار قرار میدهند و اینقدر فقیرند که با ازدواج زودهنگام آنان موافقت میکنند، یکی از امدادگران میگوید که در این شرایط امکان اینکه دختری به خودفروشی وادار شود نیز وجود دارد. در شرایط پیچیدهای که هزاران مهاجر در آن قرار دارند، ترس از تعرض یعنی اینکه بسیاری از دختران به ندرت چادرهای برزنتی را که زمستانها دچار سیل میشوند و تابستانها از گرمای هوا مانند کوره سوزانند، ترک میکنند، وجود دارد.
مادر فاطمه که با وجود درگیری با سوءرفتار خانوادگی، هنوز امیدوار است، میگوید: مرکز زنان ما را تشویق به ادامه زندگی و بازسازی تواناییمان میکند. اگر آنها نبودند، دخترم جان خود را از دست میداد و ممکن بود، خود من هم دست به خودکشی بزنم.
تلاشهای کمیته نجات
کمیته نجات بیش از 30 مرکز در اردوگاههای پناهندگان در شمال سوریه و کشورهای همسایه دارد. حمایت از زنان و توانمندسازی آنان یکی از هزاران برنامهای است که این خیریه بهعنوان بخشی از واکنش به مصائب سوریه اجرا میکند و نیازهای بهداشتی و سلامتی تا آموزش شغلی را در بر دارد.
این کمیته که سال گذشته 456 میلیون دلار درآمد داشت، بر فوریت و گسترش کار خود در سراسر جهان تأکید دارد و علاوهبر بحران سوریه که در فراخنای پنج کشور گسترده است، درمانگاههایی را برای معالجه بیماران ابولا در غرب آفریقا ایجاد کرد و در مناطقی که عراقیها از دست نیروهای داعش میگریزند، کمکهای انسانی توزیع کرد. کمیته همچنین در آمریکا به مهاجرانی که شانس شروع زندگی جدیدی را به دست آوردهاند، کمک میکند.
یافتن راهحلهای درازمدت برای مهاجران، جهت ثبات منطقه بسیار حیاتی است زیرا اردوگاهها، زمینی حاصلخیز برای رشد گروههای رادیکال افراطی هستند. جابهجایی عظیم مردم، موجب فشارهای اقتصادی میشود که میتواند در مناطق پذیرای آنان، ناامنی بهوجود آورد اما همانگونه که بزرگترین بحران آوارگان جنگ جهانی عمیقتر میشود، بودجه خیریهها کاهش مییابد. هفته گذشته سازمان ملل اعلام کرد که به علت کمبود بودجه، لیست غذای حیاتی خود را به 1.7 میلیون آواره سوری کاهش میدهد.
دیوید میلبند، رئیس و مدیر اجرایی کمیته نجات میگوید: بحران سوریه بزرگترین فاجعه بشری قرن حاضر تاکنون است. حدود نیمی از 22 میلیون جمعیت کشور مجبور به ترک خانه خود شدند و این میزان بسیار بزرگتر از آن است که داوطلبان کمک بتوانند آن را درک کنند.
جنگ، بیماری و فجایع محیطی به چیزی که از زمان جنگجهانیدوم عنوان بزرگترین بحران مهاجرت را بهخود اختصاص داده، افزوده است. میلبند، از کمیته نجات خواسته است که به نیازهای زنان مهاجر توجه بیشتری نشان دهند.
سارا ابواصالی، رئیس برنامه زنان کمیته نجات در ترکیه میگوید: بازپروری حیاتی و لازم است، به این موضوع از منظر دیگری نگاه کنید؛ چه کسانی سوریه را دوباره خواهند ساخت؟ فقط رسیدن به اردوگاهها در سوریه بسیار چالشبرانگیز است زیرا جادهها، نقطههای ایست و بازرسی و شهرها مرتباً بین گروههای مسلح مختلف دستبهدست میشوند. قانعکردن خانوادههای محافظهکار که غالباً خروج زنان از خانه را ممنوع کردهاند، خودش مانع جدی دیگری است. با وجود این مساله، حدود دو هزار زن روزانه از هشت مرکز زنان کمیته نجات در شمال سوریه دیدن میکنند و از کمک و مشاوره بهره میگیرند.
کمیته «گروههای سیار» را به اردوگاههای بیشتری میفرستد ولی این تلاش مانند قطرهای در دل اقیانوس است. سوریهای مهاجر در طول مرز شمالی حدود 500 اردوگاه ساختهاند که برخی دهها هزار ساکن دارند.
کمیته نجات میگوید، کارش بسیار حیاتی است زیرا بسیاری از برنامههای مربوط به جوانان در اردوگاهها بهطور ناخواسته دختران را از برنامهها حذف کردهاند؛ زیرا از نظر آوارگان پس از سن بلوغ دختران و پسران نباید کنار هم باشند.
آمار ناامیدکننده
برنامه زنان کمیته نجات بهطور مرتب با حداقل 32 هزار زن آواره در یکسال کار کرده است اما حتی داستانهای موفق نیز به دلیل مسائل تازهای که گزارش میشود، مایه خوشحالی نیست. فاطمه یکی از این موارد است. زخمهای روی بازوها و همچنین افسردگی او به کمک مشاوران کمیته التیام یافت اما کمی بعد، پدرش او را مجبور به ازدواج با پسرعمویش که دوبرابر فاطمه سن دارد، کرد و به راه دوری فرستاد.
در حالی که آمار قابل اعتمادی از تجاوز یا خود آسیبرسانی وجود ندارد، مادر فاطمه میگوید، بسیاری از دختران به بریدن رگ خود اقدام میکنند. زنان جوان دیگری از این هم فراتر رفتهاند. یک نفر خودسوزی کرد، آنها او را بیرون اردوگاه به خاک سپردند. دیگری سعی کرد با خوردن کُلر خودکشی کند که او را به بیمارستان رسانده و معدهاش را شستوشو دادند. دختر دیگری را میشناسم که فقط 15 سال داشت و قبل از آن خانوادهاش سهبار او را شوهر دادهاند. این دختر سعی کرد فرار کند.
متوقف کردن همه ازدواجهای اجباری و زودهنگام امکانپذیر نیست. در برخی مناطق روستایی سوریه، این مسأله امری متداول و عادی است اما اغلب سوریها تا پایان تحصیلات دانشگاهی دخترشان منتظر میماندند. اکنون مدرسهای نیست و درحالیکه بحران طولانیتر میشود، خانوادهها توسط خواستگاران خارجی که شیربهای خوبی هم میپردازند، وسوسه میشوند.
هبا، دختر 26 ساله شاد و شلوغ با کت چرمی و روسری سفید، امید خود را از دست نداده است. مناطقی در شمال سوریه جایی که او مراکز زنان کمیته نجات را اداره میکند، برای بازدید بسیار خطرناکند به همین دلیل او برای دیدن تیم روزنامه فایننشالتایمز در ترکیه از مرز عبور میکند. برای ایمنی وی، نامش را اعلام نمیکنیم.
هبا بیش از هر چیز از سرنوشت دختران ی که او نمیتواند به آنها کمک کند، بیم دارد. «تشخیص واقعیت از شایعاتی که مرتباً دهان به دهان میچرخد، کار بسیار سختی است. ما به ندرت دوباره از زنانی که به آنها کمک میکنیم، خبری میشنویم. برخی زنان بدون اینکه آگاه باشند، با مردان در ترکیه یا کشورهای حاشیه خلیجفارس ازدواج میکنند و نمیدانند که این شرایط رسمی و قانونی نیست. گفته میشود بسیاریف از این دختران به فاحشگی وادار میشوند.»
هبا میگوید: «حتی چادر محل اقامت یک دختر، امن نیست. خشونت جنگ، رفتارها را بهویژه در میان پسرانی که طی درگیریها به بلوغ میرسند، تحتتأثیر قرار میدهد تا حدی که موارد زیادی از آزار جنسی دختران گزارش میشود. رهیافتن به این محیطها بسیار سخت و پیچیده است. بسیاری زنان خجالتیتر از آن هستند که حتی بپذیرند مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند.»
در لبنان، آوارگان مونث ممکن است سرپناههای مخفی پیدا کنند اما در شمال سوریه که از قانون خبری نیست، خانه امن یا مراکز قانونی وجود ندارد. بهجای این مراکز، هبا و دوستانش استراتژیهای مبارزه و کنار آمدن با شرایط را آموزش میدهند. در مرکز جوانان آواره در ترکیه، مشاوری بهنام منال با گروهی از دختران خندان و شلوغ احاطه شده که پیشنهادهای خود درمورد «راههای نه گفتن» را با صدای بلند میگویند تا منال روی بورد بنویسد.
دختران جملات را با هم تمرین میکنند تا ببینند چه کاری نتیجه بهتری دارد. کمی بعد، منال پیشنهاد میکند که ایده برتر را به والدینشان که اجازه نمیدهند دختران خانه را ترک کرده یا به مدرسه بروند، بگویند.
هبا میگوید: «ما با چیزهای کوچک شروع میکنیم. اگر دختران نتوانند آن را انجام دهند، چگونه میتوانند درمورد مسائل بسیار بزرگتر و مهمتری چون ازدواج بحث کنند؟ زمانی که دختران و زنان شروع به صحبت میکنند، اعتماد به نفسشان سریعا افزایش مییابد. گاهی لازم نیست خودمان زیاد صحبت کنیم، ما فقط فرصت را برایشان فراهم میکنیم... آنها خودشان همدیگر را راهنمایی میکنند. بهعنوان مثال، زنان بزرگتری که قبلا و در سن کم ازدواج کردهاند، به مادران جوانتر میگویند، من خیلی عذاب کشیدم، سعی کن برای دخترت مادر بهتری باشی.»
کمیته نجات امیدوار است با بودجه بیشتر بتواند چادرهایی ویژه آماده کند تا در آنجا به زنان آموزش شغلی بدهند و آنها بتوانند کار خود را آغاز کنند و در هزینه خانواده کمکخرج باشند.
مادر فاطمه یاد میگیرد که قبل از اینکه دختر جوانترش با سرنوشت مشابه خواهرش مواجه شود، صحبت کند. او میگوید: «فکر میکردم هیچ دوستی ندارم، از دنیا میترسیدم... حالا جواب شوهرم را میدهم، آخرینبار که میخواست دخترم را کتک بزند، جلویش ایستادم و حرف زدم.»
او لبخند میزند و با ناباوری میگوید: «شوهرم واقعا گوش کرد، بالاخره نتیجه گرفتم.»
کد خبر: ۶۵۲۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۷
ما جامعه تحصیل کرده و هنرمند ضمن محکوم کردن این حرکت ضد انسانی و ضد اخلاقی آل سعود و اربابش آمریکا،از تیم مذاکره کننده ایران می خواهیم نهایت دقت را در طرح دسیسه های تیم های مذاکره کننده از جمله آمریکای هفت خط و خال و موزی را داشته باشند
کد خبر: ۶۳۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۹