« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
«بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم تروریستی صهیونیستی،« سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله را به ترور تهدید کرد. به گزارش آوای رودکوف به نقل از  ایرنا، «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم تروریستی صهیونیستی،« سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله را به ترور تهدید کرد. روزنامه لبنانی الاخبار نوشت؛ نتانیاهو در واکنش به اظهارات دبیرکل حزب الله در گفت وگو با شبکه المیادین و تاکید او بر این که هر نقطه فلسطین اشغالی از جمله تاسیسات هسته ای آن در تیررس موشک های حزب الله قرار دارد، گفت: اما در خصوص تهدیدات سیدحسن نصرالله، او نباید عزم و اراده اسرائیل را بیازماید، او به خوبی می داند که چرا در مخفیگاه به سر می برد. براساس این گزارش، رژیم صهیونیستی بار دیگر تهدیدهای غیرمستقیم در خصوص شروع جنگ علیه لبنان را با به نمایش گذاشتن توانائی های دفاعی و هجومی خود در جنگ آینده تکرار کرد. شبکه دهم تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد که خطوط دفاعی بنا شده در طول مرزهای فلسطین اشغالی با لبنان به ارتفاع 9 متر افزایش می یابد تا جلوی نفوذ نیروهای حزب الله به شهرک های صیونیست نشین نزدیک مرزها گرفته شود. این شبکه صهیونیستی افزود: اقدامات در اطراف شهرک مکافعام و چند نقطه دیگر مرزی شروع شده و یکی دیگر از اهداف خارج شدن این شهرک ها از تیررس تک تیراندازان حزب الله است. « اور هیلر» گزارشگر نظامی این شبکه گفت که ارتش اسرائیل درصدد تکمیل مراحل آمادگی خود به منظور ورود به « جنگ سوم علیه لبنان» است زیرا مقامات اسرائیلی به خوبی تهدیدهای سیدحسن نصرالله را می بینند و می شنوند. وی افزود: بخش های ویژه دستگاه امنیتی ارتش اسرائیل به طور دائم تجربیات حزب الله در جنگ سوریه را در چارچوب « آمادگی ارتش برای مقابله با تهدیدها در جنگ آینده از جمله نفوذ صدها رزمنده به شهرک نشین ها و سیطره بر آنها » تحلیل و ارزیابی می کنند. هیلر به نقل از منابع نظامی ارتش صهیونیستی اضافه کرد: سیم خاردارها و دیوارهای نصب شده در مرزهای با لبنان با نمونه های آنها در مرزهای مصر و اردن کاملا متفاوت است. این گزارشگر نظامی گفت: خطوط دفاعی در مرزهای اردن و مصر برای جلوگیری از نفوذ مهاجران و قاچاقچیان است اما در مرزهای لبنان بخشی از برنامه آمادگی ارتش اسرائیل برای جنگ آینده است. وی افزود: به همین دلیل یگان های مهندسی در حال تغییر توپوگرافی منطقه مرزی از طریق تبدیل ایجاد خاکریزهای بلند هستند تا شاید بتوانند نفوذ رزمندگان حزب الله را سخت کنند.
کد خبر: ۹۱۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۱/۰۵

شهید زرین ،در اطراف گچساران در سال 1320 به دنیا آمدند / به قول یکی از فرماندهان دفاع مقدس :ما یک شهید خرازی داشتیم و یک شهید زرین
کد خبر: ۹۰۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۵

شهید زرین ،در اطراف گچساران در سال 1320 به دنیا آمدند. پدرشان و پدربزرگشان از بزرگان منطقه بودند. خوانین منطقه با این ها دشمن بودند و پدر بزرگشان را در سنین کودکی ایشان میکشند و بدر ومادرش را هم در کودکی از دست میدهد
کد خبر: ۹۰۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۴

آوای رودکوف:فراخوان همکاری (ویژه بازرسی‌کل کهگیلویه و بویراحمد) در رشته های مختلف  منتشر شد/جزئیات
کد خبر: ۹۰۳۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۲

 به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، سایت یازرسی کل کشور با درج آگهی استخدام در استان کهگیلویه وبویراحمد از واجدان شرایط دعوت به همکاری کرد.بازرسي کل استان کهگیلویه و بویراحمد در راستاي انجام وظايف قانوني و توسعه نظارت بر دستگاه‌هاي مشمول بازرسی و هدف تأمین نیروی انسانی مورد نیاز در مقاطع تحصيلي فوق‌ليسانس و بالاتر در رشته‌ها و تخصص‌هاي:1. مهندسی مکانیک (مسلط به تحلیل و آنالیز صورت وضیت‌های تأسیساتی).2. مهندسی عمران گرایش عمران / مدیریت ساخت / سازه / راه و ترابری3. مهندسی معماری گرایش شهرسازی4. حسابداری گرایش حسابداري مالي / حسابرسي / حسابداري دولتي5. امورمالیاتی6. بانکداری7. مدیریت امور بیمه8. مهندسی فناوری اطلاعات گرایش امنیت اطلاعات / شبکه‌های کامپیوتریاز بين داوطلبان مرد واجد شرایط به صورت قراردادی تمام‌وقت و مأمور به‌خدمت اقدام به جذب می‌نماید.* دارندگان مدرک تحصيلي فوق‌ليسانس در رشته مديريت بيمه مي‌بايست با رشته تحصيلي ليسانس آنها متجانس باشد.شرايط تحصيلي:داراي مدرک تحصيلي فوق‌ليسانس و بالاتر با حداقل معدل 17 از دانشگاه‌های معتبر.دارندگان مدرک تحصیلی دکتری تخصصی و حرفه‌ای دراولویت قرار دارند.مدارک مورد نياز جهت همکاري:)مدارک مورد نياز به صورت اسکن شده و فايل آن به آدرس الکترونيکي yasouj.bazrasi@136.ir ارسال شود(1. عکس جدید 4*3 بارگذاری شده در فرم پیوست2. تصویر تمام صفحات شناسنامه و کارت ملی3. تصویر کارت پایان خدمت یا معافیت4. تصویر مدارک کلیه مقاطع تحصیلی5. تصویر گواهی ایثارگری در صورت وجود (جانبازان، آزادگان، خانواده معظم شهدا و رزمندگان )6. سوابق شغلی و تحصیلی (رزومه)7. تکمیل فرم ثبت‌نام (فرم پیوست)متقاضيان محترم موارد زير را به دقت مطالعه نموده و براساس آن اقدام نماييد.1. به درخواست‌هايي که فاقد شرايط فوق باشند و يا مدارک اسکن شده آنها ناقص باشد ترتيب اثر داده نمي‌شود.2. از داوطلبان واجد شرايط، براساس نیاز و به مرور براي انجام مصاحبه اوليه دعوت به عمل مي‌آيد.3. از ارسال مدارک و مستندات به صورت فیزیکی خودداری نموده و تصاویر مدارک مورد نیاز به صورت اسکن شده و رنگی ارسال شود.4. ارسال مدارک و درخواست همکاری، هیچ گونه تعهدی مبنی بر جذب و به کارگیری به صورت قراردادی، پیمانی و رسمی برای سازمان بازرسی کل کشور ایجاد نمی‌نماید.دواطلبان بایستی فرم مربوطه را از طریق لینک زیر دریافت و پس از تکمیل، مدارک مورد نیاز را به صورت اسکن شده حداکثر تا تاریخ 10-02-1395 به آدرس yasouj.bazrasi@136.ir ایمیل نمایند.دانلود فرم فراخواندانلود آگهی فراخوان      
کد خبر: ۸۹۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۱

کماکان خود را سربازی کوچک برای انقلاب و در خدمت ولی فقیه زمان می دانم و از سالوس و تزویر سیاسیون بیزارم و چون رهبر فرزانه انقلاب ،انقلابی بودن را افتخار خود می دانم
کد خبر: ۸۸۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۵

آوای رودکوف:مراسم وداع با پیکر مطهر سردار رشید اسلام شهید  ستار اورنگ دریاسوج برگزار شد
کد خبر: ۸۶۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۹

آوای رودکوف-مدیر کل ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد گفت:شهدا برای اعتلای دین اسلام و حفظ ارزشها وحفظ میهن خود به جبهه ها رفتند
کد خبر: ۸۵۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۸

آوای رودکوف-کارگردان سریال پد خندق گفت: هر جا که توان و کششی برای ادامه سریال «پد خندق» نداشتم به شهدا متمسک شدیم
کد خبر: ۸۵۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۷

آوای رودکوف:سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پس از قطعیت غیر عمدی بودن ورود غیر قانونی و غیر مجاز شناورهای رزمی امریکایی، 10 تفنگدار آمریکایی بازداشت شده را رها کرد
کد خبر: ۸۳۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۳

مدیرمسئول هفته‌نامه «یا لثارات» در واکنش به لغو مجوز شدن این هفته‌نامه گفت: تطبیق اتهام ما با ماده ۶ قانون مطبوعات ناروا است و البته از کم‌طاقتی روحانی در مقابل منتقدان مشخص بود چنین عکس‌العملی از سوی دولت رخ می‌دهد. عبدالحمید محتشم درباره لغو مجوز هفته‌نامه «یا لثارات» توسط هیئت نظارت بر مطبوعات، گفت: هنوز حکمی به ما ابلاغ نشده است ولی خبر آن را شنیده‌ایم و براساس نظر متخصصین تطبیق اتهام ما با تبصره ٢ ماده ٦ قانون مطبوعات ناروا است و ما با پیگیری‌های حقوقی سعی می‌کنیم که این حکم لغو شود. مدیرمسئول هفته‌نامه «یا لثارات» افزود: نظر ما این است که در مطلبی که درباره خانم ملاوردی منتشر شد هیچ توهینی صورت نگرفته است و فقط واقعیات و عملکرد ایشان بیان شده است. وی درباره لغو مجوز این هفته‌نامه اظهار داشت: کسانیکه در هیئت نظارت بر مطبوعات به لغو مجوز «یا لثارات» رای داده‌اند دولتی‌ بودند و افراد غیر دولتی هیئت نظارت که در اقلیت هستند، چنین نظری نداشتند. محتشم با بیان اینکه از کم‌طاقتی آقای روحانی در مقابل منتقدان مشخص بود که دولت چنین عکس‌العملی را نشان می‌دهد، به ذکر برخی از فعالیت‌های معاونت امور زنان ریاست‌ جمهوری پرداخت و گفت: بردن کارشناسان معاونت زنان به کشور فنلاند که مهد فمنیست‌های جهان است یکی از فعالیت‌های غیرقابل دفاع این معاونت است که در گزارش ما به آن پرداخته شد. مدیرمسئول هفته‌نامه «یا لثارات» ادامه داد: یکی دیگر از فعالیت‌های غیر قابل دفاع معاونت زنان ریاست جمهوری امضای تفاهمنامه‌ای با صندوق جمعیت سازمان ملل است که اهداف کارهای استعماری دارد و همین امر موجب شد تا کمیسیون اصل 90 مجلس ورود کند و از این اقدام شکایت کند. وی در ادامه تصریح کرد: خانم ملاوردی روندی که منجر به پیری جمعیت و جلوگیری از بارداری زنان شد و در دولت سازندگی اول آغاز شد را با امضای تفاهمنامه با صندوق جمعیت سازمان ملل دوباره احیا کرده است. محتشم به دولت توصیه کرد تا دست از کم‌طاقتی خود در مقابل منتقدان بردارد. مدیرمسئول هفته‌نامه «یا لثارات» گفت: کسانیکه در هفته‌نامه «یا لثارات» قلم می‌زنند بقایای رزمندگان دفاع مقدس هستند که هنوز روحیه سلحشوری آن زمان را حفظ کرده‌اند. وی با بیان اینکه ما در چارچوب قانون حق و حقوق خود را پیگیری می‌کنیم، گفت: آن کاری را که در زمان جنگ با دشمنان کردیم را با منافقین داخلی هم می‌کنیم و از مواضع انقلاب کوتاه نمی‌آییم.
کد خبر: ۸۲۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۱۴

آقای هاشمی! آتش فتنه‌ای که از اظهارات و اقدامات و مواضعتان بوجود آوردید، اول دامان خود شما را خواهد گرفت و طبیعتاً هر گونه توقعی بی‌معناست . ان شا الله بتوانید با توبه انقلابی و فاصله گیری از اطرافیان نااهل و مأیوس کردن دشمنان ظلم بزرگ را جبران کنید.به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف" متن رنجنامه حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خطاب به هاشمی رفسنجانی منتشر شد: مواضع شما را در روزهای اخیر و در ثبت نام مجلس خبرگان رهبری مشاهده کردم. فرموده بودید که: «امیدواریم این انقلاب به حضرت حجت (عج) واگذار شود و ما نیز زیر نظر این امام زنده و غایب، راهمان را بدرستی بپیماییم.» مواضع جنابعالی را از ابتدای انقلاب مرور و بازخوانی کردم تا ببینم آیا مسیری که جنابعالی از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز پیموده¬اید در راستای آرزویی می باشد که بیان کردید و یا آنکه خدای ناخواسته برعکس است. لذا این رنجنامه را تقدیم می کنم شاید مؤثر افتد. حمایت از منافقین و جنبشی ها در اثنای مبارزات قبل از انقلاب، هرچند مطالبی در مورد جنابعالی شنیده بودم ولی اولین‌بار که توفیق دیدار شما را پیدا کردم در زندان اوین بود. در آن زمان از کمیته‌ی مشترک به اوین منتقل‌شده بودم و در آنجا در سلول انفرادی بودم. هنگام اولین ملاقات با خانواده وقتی در اتاق انتظار ملاقات، زندانیان سیاسی را جمع و مأمورین زندان چشم‌بند را از روی چشمانم باز کردند، عده‌ای زندانی در کناری بودند و یک فرد روحانی تنها در کناری دیگر ایستاده بود؛ متوجه شدم که از طرف چپی‌ها (مارکسیست‌ها) و منافقین (سازمان مجاهدین خلق) در بایکوت قرارگرفته¬اید. با اعتقادی که به روحانیت داشتم به‌طرف شما آمدم و حال و احوالی کردیم و علی‌رغم توجهی که معمولاً به یک زندانی جدید می‌شد، شما را ترجیح دادم. بعدها که از سلول انفرادی به بند عمومی منتقل شدیم به بند علما و روحانیون (مذهبیون) آمدم و آشنایی بیشتری با شما حاصل شد، هرچند مجال آن کوتاه بود و شما آزاد شدید. اما آنچه در این مدت برایم جلب‌توجه می‌نمود سؤال‌های شما از محیط بیرون و فضای دانشگاهی بود و نگرانی‌تان از افکار افرادی همچون دکتر پیمان و امثالهم؛ چراکه این افکار را خطرناک می‌دانستید. این دقت نظر برای من که یک جوان ۲۰، ۲۱ ساله بودم بسیار قابل‌توجه بود. البته داستان حمایت‌های شما از منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و فاصله‌گیری شما پس از تغییر ایدئولوژی آن‌ها و برخوردهایشان با روحانیت در زندان را نیز کمابیش می‌دانستم. با این خاطره که از شما در ذهن داشتم، پس از پیروزی انقلاب‌اسلامی دعوت از افرادی چون دکتر پیمان برای عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی، برایم بسیار سؤال‌برانگیز بود. بعدها نیز در رابطه با حمایت شش‌دانگ شما از آقای بهزاد نبوی در ماجرای انفجار دفتر نخست‌وزیری که منجر به شهادت آقایان رجائی و باهنر شد -آن‌ هم در خطبه‌های نماز جمعه- و همچنین هنگام رأی اعتماد وزارت صنایع سنگین، همچنین زمانی که در رابطه با سازمان مجاهدین انقلاب‌اسلامی خدمت رسیدیم و ماجراهای سازمان را مطرح کردیم و نیز آن هنگام که نگرانی خود را از خط ۳ و باند مهدی هاشمی (سال ۶۱-۶۲) برای شما تشریح کردیم ولی حضرت‌عالی به‌عنوان رهنمود فرمودید که مراقب باشید آتش‌بیار معرکه نشوید (!)، بر تعجب ما افزوده شد. اما به‌هرحال چون تصور ما این بود که حضرت‌عالی سرباز و یار حضرت امام (ره) هستید، بر این نکات تمرکز نکردیم. اصرار بیش‌ازحد بر پذیرش قطعنامه خلاف نظر امام خمینی(ره) آنچه برای ما غم‌انگیزتر بود اصرار بیش‌ازحد شما -علیرغم نظر حضرت امام خمینی (ره)- بر پذیرش قطعنامه بود. آن زمان که فشارهای بین‌المللی و لیبرال‌ها و ضدانقلاب و منافقین و آقای منتظری و بیت ایشان بر حضرت امام (ره) و ملت ایران برای القا و تحمیل قطعنامه به جمهوری اسلامی بود و راهبرد حضرت امام (ره) و ملت ایران و رزمندگان «جنگ جنگ تا پیروزی» بود، شما به دنبال پذیرش قطعنامه بودید. این‌که چنین تحلیل و نظری داشتید، شاید چندان مهم به نظر نرسد، ولی مسئله پراهمیت این است که برای تحقق نظرتان در فرماندهان ایجاد تردید کردید. «خط تردید» بزرگ‌ترین اشتباه استراتژیک شما بود که برای به راه انداختن آن تلاش کردید و هم‌عرض دیدگاه امام (ره) این خط را بر ملت ایران تحمیل کردید. نام آن را نیز عقلانیت گذاشتید و به فرماندهان و رزمندگان سپاه گفتید همه موافق قبول قطعنامه هستند؛ الا شما و اگر شما کوتاه بیایید حضرت امام (ره) هم قبول می‌کنند. تئوریزه کردن «خط تردید» و تندرو خواندن مخالفینِ آن آقای هاشمیتئوریزه کردن «خط تردید» و عقلانی جلوه دادنش و تندرو خواندن مخالفینِ آن، بزرگ‌ترین خطای شما بود و متأسفانه نه تنها هیچ‌گاه در خود تردید نکرده بلکه همواره مخالفین را مذمت نمودید. ولی ای کاش این « خط تردید » را لحظه ای در افکار خود تقویت می کردید تا شاید ... .البته خوب می‌دانید که امام و ملت ایران و بچه‌های حزب الهی هیچ‌گاه جنگ‌طلب نبوده و نیستند؛ بلکه بر عزت ملی و غیرت ملی تأکید داشته و دارند؛ هیچ‌گاه به وعده‌های نظام سلطه اعتماد نداشته و ندارند و بزرگ‌ترین مصداق و دلیل آن‌هم همین قطعنامه ۵۹۸ بود. دشمنان چقدر به وعده‌های خود عمل کردند؟ آیا متجاوز (صدام) محاکمه شد؟ بر مردم عادی کوچه و بازار هم معلوم بود که ماشین جنگی صدام با کارگردانی و حمایت و پشتیبانی قدرت‌های جهانی کوک شده و محاکمه‌ی صدام یعنی محاکمه‌ی خودشان و آن‌ها هرگز زیر بار چنین موضوعی نخواهند رفت. بگذریم ... حمایت از مرام اقتصادی موسوی و چرخش ۱۸۰ درجه ای به سمت تعدیل اقتصادی وتشدید فشار به مردم جناب هاشمیحضرت‌عالی در دوران ریاست‌جمهوری خویش با در پیش گرفتن سیاستِ تعدیل اقتصادی از مرام اقتصادی دولت آقای میرحسین موسوی –که میدانیم موردحمایت شدید جنابعالی بود- یعنی اقتصاد بسته و دولتی به سمت اقتصاد باز و آزاد، طی یک چرخش ۱۸۰ درجه‌ای در خط‌مشی، تغییر رویکردی آشکار دادید؛ به‌گونه‌ای که در خطبه‌های نماز جمعه که تا دیروز بر عدالت اجتماعی تأکید داشتید ازآن‌پس مردم را به مانور رفاه و مصرف‌گرائی دعوت کردید و چه بسیار خیرخواهان و دوستان که شما را نصیحت کردند و گوش فرا ندادید.سوگوارانه باید عرض کنم که در دوران دولت جنابعالی فرصت‌های زیادی از دست رفت. عده‌ای از بستگان و اعضای حزب دولت ساخته که شما را پدر معنوی خود می‌دانند و شما نیز خود را برادر معنوی آن‌ها معرفی کردید آن‌چنان شما را احاطه کردند که صدای دیگری را یا نمی‌شنیدید و یا حسابی برای آن باز نمی‌کردید. فشار اقتصادی آن‌قدر بر مردم زیاد شد که حوادث و رخدادهای ۱۳ آبان، مشهد، اسلامشهر و ... رخ داد ولی علت وقوع آن‌ها را ریشه‌یابی نکردید. کسبه‌ی جزء، حتی فروشندگان تره بار هم قیمت‌ها را افزایش می‌داد و علت را که جویا می‌شدید می‌گفتند چون دلار گران شده پس ما هم گران می‌کنیم. این در شرایطی بود که عده‌ای از نزدیکان شما خیلی معمولی و با صراحت می‌گفتند که بستگان رئیس‌جمهور بایستی با بستگان روسای جمهور دنیا ارتباط و حشرونشر داشته باشند؛ و قطعاً برای اینکه کم نیاورند، روی آوردن به زندگی و مشرب اشرافی و گذراندن اوقات فراغت و تفریحات در اروپا و جزایر تفریحی و... امری طبیعی است. و یا اظهار می‌داشتند که در دنیا برای اجرای سیاست تعدیل اقتصادی دولت‌ها با معترضین برخورد می‌کنند و کشتن آن‌ها هزینه‌ای است که برای تعدیل اقتصادی و اصلاحات اقتصادی غربی باید پرداخت تا کشور شکوفا شود!! تهاجم فرهنگی، شکل‌گیری طبقه ممتاز و اشرافیت دولتی در دولت هاشمی وای بر ما. این تذهبون؟به‌راستی، زندگی ملت رهاشده از جنگ و مستضعفین کجا و زندگی مرفه بی‌دردان و دنیاطلبان کجا؟!آن هنگام که هشدارها و فریادهای رسا و بلند رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی) نسبت به مسائلی همچون تهاجم فرهنگی، مذمت شکل‌گیری طبقه ممتاز، اشرافیت دولتی و امثالهم به گوش میرسید نیز واکنش مناسب از شما ندیدیم و فی‌المثل اگر به وزیری از مشکلات اقتصادی و گرانی انتقاد می شد می‌گفت تو هم سوسیالیست شده‌ای؟! ( کما اینکه اخیراً هم این جمله از وزیری دیگر شنیده شده است. )در دوران شما فکر و فعالیت اقتصادی غلط آن‌چنان حاکم شد که در شهرداری هر کاری امکان‌پذیر شد؛ البته به قول معروف «قیمت آن متفاوت بود.» دستگاه اطلاعاتی نیز که باید چشم نظام و دیده‌بان آن برای رصد کجی‌ها باشد وارد عرصه‌های اقتصادی فاسد شد و علیرغم نظر رهبر معظم انقلاب به کارش ادامه داد و شما حمایت می کردید. آقای هاشمی ما دیدیم که خط نفوذ دشمنان قسم‌خورده ملت ایران وارد حریم خصوصی و خانوادگی مدیران کشور شده و در حال آلوده‌سازی فرزندان آن‌ها است؛ اما دریغا که هشدارها فایده‌ای نکرد. سپردن مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک به کسی که ولایت فقیه را قبول نداشت جناب آقای هاشمی!برای ما این نکته نیز بسیار تعجب‌برانگیز بود که مسئولیت مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری را به کسی واگذار کردید که ولایت‌فقیه را قبول نداشت و جالب آنکه آنجا کانون فعالیت گروه‌ها و احزابی شد که نه تنها به دنبال ترویج لیبرالیسم در فضای جامعه بودند، بلکه حتی علیه شما و دولت شما رسماً فعالیت می‌کردند و علیه ارزش‌های انقلاب مطلب می‌نوشتند و شما می‌دانستید و به این مسئله تن دادید؛ چرا؟ توهم ریاست جمهوری مادام العمر برای شما!!! توجه داشتید که قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ اطرافیان شما تلاش زیادی کردند که محدودیت زمانی قانون اساسی را برای ریاست جمهوری نادیده بگیرند تا جایی که اگر امکانش باشد ریاست جمهوری شما را مادام العمر کنند، براستی واکنش شما در خصوص این گونه عملکردها چه بود؟ وقتی در رابطه با فساد و ریخت و پاشهای مدیریتی هشدار داده می¬شد می¬گفتید وقتی قطار توسعه اقتصادی و سازندگی حرکت می¬کند ۵ تا ۱۰درصد ریخت و پاش امری طبیعی است و این نگاهی وارداتی است نه مبنی بر اسلام ناب محمدی (ص) و توجه به محرومین و مستضعفین. ناطق نوری را شما ناکام کردید!پاسخ مشارکتی ها به خیرخواهی شما! جالب است در انتخابات دوم خرداد، در حالی که همه و از جمله شخص آقای ناطق انتظار داشتند از وی حمایت کنید، با کمال تعجب شما همسو با جریان موسوم به چپ- همانها که در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری بهشان بال و پر دادید- در نماز جمعه سناریوی تردید و احتمال تقلب را تقویت کردید. به این ترتیب جمله «بنویسید خاتمی می‌خوانند ناطق» آقای ناطقی را که کاملاً به شما نزدیک بود با ناکامی مواجه کرد. در انتخابات ۷۶ بود که خیلی ها میزان وفاداری شما به نزدیکترین دوستانتان –از جمله آقای ناطق- را فهمیدند و ای کاش آقای ناطق نیز همین حقیقت را درک می کرد! آیا یادتان هست که چند صباح بعد، مشارکتی ها در انتخابات مجلس ششم از خجالت شما در آمدند و هدیه ای که در دوم خرداد از شما دریافت کرده بودند را در زمستان ۷۸ به شما عودت دادند!!! و دیدید که کودتای نرم و سخت ۱۸ تیرماه سال ۱۳۷۸ را رغم زدند و اگر نگوییم کارگردانی کردند ولی همراه و مؤید خوبی بودند تا اسباب به آتش کشاندن میراث امام و شهدا و ملت ایران را فراهم آورند که خدا نخواست. - شما دیدید که آن‌ها تمامی شخصیت شما را به استهزاء گرفتند.- شما دیدید که آن‌ها میراث امام را به آتش کشیدند.- شما دیدید که بیشترین دشمنی آن‌ها با شما بود.- شما دیدید که آن‌ها دنبال حکومت سکولار هستند.- شما دیدید که آن‌ها خط امام را تحریف می‌کنند- شما دیدید که آن‌ها تحت تأثیر خط نفوذ، هضم در نظام ظالمانه جهان را پذیرا هستند- شما دیدید خط افراط و رادیکال را آن‌ها دنبال می‌کنند.- شما دید که آن‌ها جهاد، گذشت و ایثار بسیجیان را به خشنوت‌طلبی معنا کردند.اما در مقابل چه کردید؟ آنچه شرط بلاغ بود به شما گفتیم؛ اما دریغ از گوش شنوا و ما علی‌رغم بی‌مهری‌ها و کم‌لطفی‌ها به خاطر امام و شهدا و انقلاب حاضر شدیم با شما کار کنیم، به‌عنوان محور وحدت از شما دعوت کنیم و شما به بهانه فراجناحی بودن امتناع ورزیدید. حتی قبل از انتخابات خبرگان رهبری خدمت شما رسیدیم و عرض شد که در شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی به تبعیت از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اسامی نامزدهای سراسر کشور را در یک جلسه به جمع‌بندی رسیدند ولی در مورد حضرت‌عالی در دو جلسه بحث و بررسی با اختلاف یک رأی حضرت‌عالی رأی آوردید (که موجب شد خانم وحید دستجردی به اعتراض بر قرار گرفتن نام شما در فهرست از جمعیت بروند). آنچه دوستان و اعضای شورای مرکزی از سوز دل و خیرخواهی و حضوری در جلسه در اعتراض و انتقاد به شما مطرح کردند عبارت بود از: ۱) اجرای مشی اقتصادی و سیاست تعدیل که منجر به حمایت از سرمایه‌داران بی درد و نادیده انگاشتن توده مردم و مستضعفین می‌شود.۲) برخی اطرافیان شما (حزب دولت ساخته کارگزاران) در مسائل اقتصادی علاوه بر بند ۱، حساسیتی نسبت به فساد اقتصادی و مالی ندارند.۳) بستگان شما علاوه بر بند ۱ و ۲ سلوکشان شکل دادن به یک طبقه ممتازه و ویژه‌خواری را تداعی می‌کند.۴) در بخش فرهنگی در دوران دولت شما مشکلات جدی ظهور و بروز کرد.۵) در مسائل خارجی سیاست تنش‌زدایی یعنی وادادگی را اتخاذ کردید؛ گویا ایران کاری کرده که حالا بیاید رفع تنش کند!و مهمتر اینکه دیدگاه شما با دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری زاویه دارد و این موجب گسست فکری در نظام می شود.پس از بیان محورهای انتقاد به مشی مدیریتی دولت کارگزاران، جنابعالی در مقام پاسخ‌گویی همه‌ی موارد را نفی کردید و بیان داشتید که تعداد دانشجویان، مدارس و... زیاد شده و ثانیاً ابزارهای فرهنگی در اختیار رهبری است نه دولت که شگفتی زیادی برای دوستان ایجاد کرد که فی‌المجلس واکنش نشان دادند. جناب آقای هاشمیملاحظه می‌فرمایید که بچه‌های حزب‌الله از روی تعهد و وظیفه آنچه شرط بلاغ بود انجام دادند و صادقانه بارها و بارها مشکلات و انتقادات را برای شما بیان کردند اما دریغ از گوش شنوا. حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه می‌دانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! پس از کودتای نرم و قائله ۱۸ تیر ۷۸ که همه‌ی نیروهای حزب‌الله را نگران کرد، گروه‌های سیاسی اصول‌گرا گرد هم جمع شدند تا چاره‌اندیشی کنند. آن‌ها وفاق در بین همه‌ی وفاداران به‌نظام را ضروری دانستند و جهت شکل‌گیری این وفاق محوریت شما را جمع‌بندی کردند و همگی خدمت رسیدند و تحلیل خود را ارائه دادند و از شما برای محوریت وفاق همه نیروهای معتقد به‌نظام دعوت کردند. اما شما علیرغم قبول تهدیدها و چالش‌ها و ضرورت وفاق و وحدت فرمودید که دوم خردادی‌ها در قدرت هستند و شما در ضعف هستید و من هم فراجناحی هستم و تحقیر آمیز گفتید دلم برای شما می سوزد و حاضر نشدید به وحدت حزب الله کمک کنید! و ما چه می‌دانستیم که بنا دارید با مخالفین خود ائتلاف کنید؟! هرچند اگر در انتخابات دوم خرداد دقت می‌شد معلوم بود که طراحان کارگزار و آقایان مرعشی و کرباسچی از فعالان صحنه هستند. آنان اولین کسانی هستند که اتهام ناجوانمردانه تقلب را به جمهوری اسلامی زدند و صریحاً تبلیغ کردند که در پای صندوق‌های رأی مردم می‌نویسند خاتمی ولی خوانده می‌شود ناطق؛ شما می‌دانستید و توی دهان آن‌ها نزدید و بلکه آن‌را فرصتی تلقی کردید تا نامزد موردنظر حزب‌الله رأی نیاورد. ماجرای قدرت‌طلبی تمام نشد القصه؛ ماجرای قدرت‌طلبی تمام نشد و روزبه‌روز به شکلی دیگر ادامه یافت. مردم فهمیدند هاشمی دهه ۷۰ با هاشمی دهه ۶۰ و هاشمی دهه ۸۰ با هاشمی دهه ۷۰ تفاوت دارد. مردم دیدند همان تیم اقتصادی که در دولت میرحسین موسوی دنبال اقتصاد بسته و دولتی بود، در دولت هاشمی با شعار اقتصاد آزاد و اقتصاد باز به میدان آمده و در دولت آقای خاتمی هم فعال مایشاء است، چنانچه در دولت احمدی‌نژاد و الآن هم در دولت روحانی همان فکر میدان‌داری می‌کند؛ البته ممکن است بعضی عوض‌شده باشند ولی فکر همان فکر است. این فکر و اندیشه اقتصاد لیبرال -آن‌هم ناقص و با اشکال مختلف عاریه‌ای و وارداتی با الگوهای صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی- است که بیش از ۳۰ سال تلاش می‌کند تا خودش را بر کشور تحمیل کند و فرصت نداده تا اقتصاد ملی و اسلامی وارد صحنه شود. دائماً می‌گفتید می‌آیم، نمی‌آیم! جناب آقای هاشمیچه کسی باید پیشتاز تحقق اسلام ناب محمدی (ص) و اندیشه ناب امام خمینی (ره) در حوزه اقتصاد می‌شد؟ شما کدام جبهه را تقویت کردید؟! به‌هرحال یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ اعضای شورای مرکزی جمعیت ایثارگران خدمت شما آمدیم -بااینکه به وفاق کمک نکردید و علی رغم آنکه با مخالفین و منتقدین خود ائتلاف کرده بودید و با همه ناملایماتی که از سوی شما مشاهده شد- و عرض کردیم شما نیروهای نسل اول انقلاب هستید، اوضاع کشور خوب نیست و یاران امام بایستی برای نسل آینده کمک کنند تا کادر سازی شود، لازم است جوانان و تازه نفس ترها به میدان بیایند، گردش نخبگان صورت گیرد، چرخش قدرت شود، به جوانان بها داده شود و دیگر حضور نسل اولی‌های مانند شما در عرصه انتخابات به مصلحت نیست. هر آن¬چه تحلیل کردیم را قبول کردید و تشویق نمودید و گفتید که بنا دارید در انتخابات وارد نشوید ولی تا آستانه انتخابات هرروز مطلبی مطرح کردید و دائماً می‌گفتید می‌آیم، نمی‌آیم! و در آخر با اینکه متوجه شدید مقام معظم رهبری مصلحت شما را در آمدن به عرصه انتخابات ندیدند ولی تصمیم گرفتید که وارد رقابت شوید. بار دیگر و در آستانه انتخابات سال۸۴ ریاست جمهوری خدمت رسیدیم و شما را یادآور ملاقات یک سال قبل کردیم و فرمودید همه آن حرف‌ها را که گفتید یادم هست و قبول دارم ولی اگر اصول‌گرایان وحدت کنند، نمی‌آیم. گفتیم کمک کنید تا وحدت شود؛ ما طی توافقات که داشته‌ایم قرار است هرکس در سنجش افکار عمومی بالاتر باشد از وی حمایت کنیم و شما گفتید اگر روی آقای ولایتی تفاهم کنید من حمایت می‌کنم و نمی‌آیم. عرض کردیم بنای ما این است که هرکس در سنجش بالاتر باشد و الآن آقای قالیباف بالاتر است و گفتید ایشان سرهنگ است و اهل پادگان و حاضر نشدید کمک کنید. ما عرض کردیم در بهترین حالت اگر شما بیایید انتخابات دومرحله‌ای می‌شود و نفس دومرحله‌ای شدن یک افت برای شما است و مصلحت شما نیست، قبول کردید؛ ولی فرمودید دوستان ما سنجش کرده‌اند همین الآن که من تصمیم نگرفته‌ام برای آمدن، ۵۷ درصد رأی دارم. عرض کردیم ما از این سنجش خبر داریم، نظرسازی است که اطرافیان شما انجام داده اند و علمی نیست و ساختگی است و با این مذاکره جدا شدیم و شما تحت تأثیر جریانات مشکوک و لیبرال‌ها وارد صحنه شدید و با دست خودتان زمینه رأی آوری آقای احمدی‌نژاد را فراهم کردید. حمایت ضدانقلاب و مارکسیست‌ها و لیبرال‌ها و امثالهم در مرحله دوم انتخابات ۸۴ جناب آقای هاشمیچه بگوییم از ستاد تبلیغات انتخابات شما و کارناوال‌هایی که راه انداختند و برچسب‌های ۲۰۰۵ که تولید کردند! براستی چه کسانی برای شما تبلیغ می‌کردند و چه می‌توان گفت از آن فیلم تبلیغاتی و به‌اصطلاح دیدار صمیمی با جوانان و ... . و چه بگوییم از مرحله دوم انتخابات که همه‌ی ضدانقلاب و مارکسیست‌ها و لیبرال‌ها و امثالهم از شما حمایت کردند و دوقطبی احمدی‌نژاد و هاشمی رقم خورد که طبعاً نتیجه کار برای هر انسان منصفی معلوم بود. کار شما برای رأی‌آوری به کجا رسیده بود؟!!! در همان زمان مطلع شدیم که اتاق‌های فکر و کمیته‌ی پشت‌صحنه به ستادهای شما خط داده‌اند که ساعت ۱۲ امشب اگر اسم آقای هاشمی از صندوق درنیامد بریزید جلوی وزارت کشور و در خیابان‌ها و اعلان کنید تقلب شده. خوشبختانه این خبر زودهنگام لو رفت و به حضرت‌عالی منعکس شد و شما هم به برادرتان منعکس کردید و این فتنه تااندازه‌ای کور شد. چون معترضین سازماندهی شده کمتر از هزار نفر آمدند و شعار تقلب سردادند و فتنه خنثی شد؛ ولی متأسفانه همان جریان نفوذ موفق شد، این سناریو را بعدها به نتیجه رساند.جالب‌تر آنکه فرزند عزیزتان و البته به قول شما مظلوم (!) آقای مهدی هاشمی، قبل از انتخابات ۸۴، در تاریخ دوم ژوئن ۲۰۰۵ در مصاحبه با روزنامه امریکایی «یو.اس.ای تودی» جملاتی بر زبان راند که شرم بر چهره انسان از بازگو کردن آن می‌نشیند، اما برای بازخوانی تاریخ باید بگویم که او در این مصاحبه گفت: «پدرم در صورت انتخاب مجدد به‌عنوان رئیس جمهوری، قانون اساسی را به منظور کاهش قدرت رهبری و تبدیل آن به مقامی تشریفاتی نظیر «ملکه انگلیس» تغییر خواهد داد.» البته همین آقازاده عزیزتان همان زمان بارها برای ما پیغام فرستاد که اگر پدرم رئیس‌جمهور شود حاضریم ۴ یا ۵ وزارت خانه را به شما بدهیم و بعد هم تهدید کرد که اگر برای ژنرال ما مشکل پیش آید ژنرال شما را می‌زنیم. وای بر ما، کار شما برای رأی‌آوری به کجا رسیده بود؛ از گریه با جوانان تا حمایت ضدانقلاب؛ از تطمیع توسط فرزندتان تا تهدید توسط ایشان.پس باید پرسید «فاین تذهبون»؟! کینه‌ی حزب‌الله به دل گرفتید آقای هاشمیچه شده که چنین شتابان مسیر افول را انتخاب کرده‌اید؟! ما را کاملاً از خود مأیوس کرده اید. حزب‌الله نهایت حسن نیت خود را نسبت به شما نشان داد ولی شما حاضر نشدید کمی توجه و تأمل‌کنید. کینه‌ی حزب‌الله به دل گرفتید و همه را با احمدی‌نژاد یکی فرض کردید که حتماً اشتباه کردید! شما هیچ می‌دانید بسیاری از بزرگان که از حضرت‌عالی حمایت می‌کنند نه به این دلیل است که در شما اشکال نمی‌بینند بلکه برای بازدارندگی از شکل‌گیری منتظری دیگری هستند، متاسفانه شما هیچ متوجه این معنا نیستید. خط ۳ که در دهه ۶۰ مخالف شما بود با تمام قامت به همراه کارگزاران و فرزندان شما به صحنه آمدند تا به بهانه حمایت از شما از دولت وقت انتقام بگیرند و خودشان را برای انتخابات سال ۸۸ آماده کردند و خدا می‌داند که چه تلاش‌ها و برنامه‌ریزی‌هایی شد، چه پول‌ها که خرج شد، چه ارتباطاتی که برقرار شد و چه کارشناسان داخلی و خارجی‌ای که به کار گرفته شدند تا در ۸۸ احمدی‌نژاد رأی نیاورد. کلید فتنه با اسم رمز تقلب مدت‌ها قبل از انتخابات سال ۸۸ زده شد که دلیل آشکارش راه انداختن کمیته صیانت از آراء بود. دردمندانه عرض میکنیم که در همه‌ی صحنه‌های آشکار و پنهان فتنه -از اتاق‌های فکر پشت‌صحنه گرفته تا تظاهرات آشکار جریان فتنه- همه و همه جای پای بستگان و نزدیکان آقای هاشمی به چشم می‌خورد. بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیش‌بینی کردید؟ قبل از شروع فتنه ۸۸ که به قول خودتان در آخرین نماز جمعه، اسم بحران روی آن قرار دادید، در نامه بدون سلامی که با رضایت و موافقت جنابعالی رسانه‌ای شد، خطاب به ولی‌فقیه اعلام کردید که اگر به پیشنهاد‌های شما توجه نشود، آتش و دود آن بعد از انتخابات، جامعه را فرا خواهد گرفت و چطور همان شد که شما گفتید، حال‌آن‌که هیچ‌گاه حاضر نشده‌اید به سؤال افکار عمومی جواب دهید بر اساس چه اطلاعاتی، دود آتش فتنه گران را دیده و پیش‌بینی کرده است. و همچنین گفتید: «با این¬همه بر فرض این¬که اینجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جریان¬ها این وضع را بیش از این بر نمی‌تابند و آتش‌فشان¬هایی که از درون سینه‌های سوزان تغذیه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان¬ها، خیابان¬ها و دانشگاه¬ها مشاهده می‌کنیم.» و البته راست هم می¬گفتید چرا که فرزندانتان میدان¬دار این صحنه¬ بودند! و در آخر نامه با بیت شعری کنایه آلود گفتید: سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل و حال آنکه شما از همه این¬ها مطلع بودید و به جای برخورد با این عناصر فتنه¬گر که داشتند کشور را به آتش فتنه خود می¬سوزاندند و به سمتی می¬بردند تا سوریه¬ای دیگر در ایران عزیز ما رقم بزنند و به جای تلاش برای فرونشاندن آتش فتنه¬ی قدرت¬طلبان که معلوم بود ایادی استکبارند، عکس العمل شما آن نامه¬ی بدون سلام شد که حاوی تهدیدات متعدد به رهبری و مجموعه¬ی نظام بود. فیلم فائزه هاشمی را دیدید،اتفاقی نیفتاد فی‌المثل وقتی به شما گفته شد دخترتان فائزه خانم در تظاهرات بوده و چنین و چنان شعارهایی داده، گفتید فیلمش را بدهید و وقتی فیلم را هم دیدید، نه‌تنها اتفاقی نیفتاد بلکه برعکس حضور آن‌ها در فتنه بیشتر شد و ما هیچ‌گاه از جنابعالی درباره برائت از حضور و مدیریت تظاهرات توسط فرزندانتان، ندیده و نشنیدیم. نسبت نادرست دادن به فرماندهان سپاه و آیت الله ری شهری و شراکت در فتنه ۸۸با موسوی کار به‌جایی رسید که شما برای اثبات ادعای تقلب، استشهاد غلط به فرماندهان سپاه دادید و نقل غلط از آیت‌الله ری‌شهری کردید. آقای هاشمی! روح امام و شهدا را عذاب دادید وقتی در جلسه ۴ نفره با حضور میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی و سید حسن خمینی گفتید کف نظر آقای میرحسین ابطال انتخابات است. با این اقدامات و موضع‌گیری‌هایتان فرصت رجزخوانی و تجرّی برای نظام سلطه و سفیران آن، منافقین و ضدانقلاب را فراهم آوردید و حاضر نشدید به دهن میرحسین بزنید. البته نه شما و نه خاتمی و نه آقای سیدحسن به دهن میرحسین نزدید و در این ماجرا شریکید. اعواج و شک و تردید را در نماز جمعه جبران نکردید در روز ۲۶ تیرماه سال ۸۸ (که به قول خودتان نماز جمعه تاریخی بود) و به شهادت تاریخ و اسناد که مورد حمایت جریان ضدانقلاب، معاندین خارجی، سکولارها، ملی مذهبی‌ها و منافقین بود، به‌عنوان یگانه رهبر جریان فتنه، همان خواسته‌های خود در نامه بدون سلام را از تریبون مقدس نماز جمعه تکرار کردید و قطعاً می‌دانید اکثریت کسانی در آن نماز جمعه حامی شما بودند، هیچ قرابتی با مقدسات شرعی و نماز نداشتند تا جایی که به آن شکل در صف نماز جماعت حاضر شدند و به امامت شما اقتدا کردند. به‌راستی آقای هاشمیِ یار و یاور امام و رهبری، حالا یارو یاور چه جریانی شده بود؟ چرا دشمنان قسم‌خورده ملت ایران به او دل‌خوش کرده بودند؟ چرا ضدانقلاب به او استشهاد و استناد می‌کردند؟! آه از این همه اعواج و شک و تردید! آه از این همه شاد کردن دل دشمن! آه از این همه تغییر در کسی که خود را یار امام و دوست، همراه، همسنگر دیروز، امروز و فردای رهبری می¬داند! قربان دل رهبر عزیز و خانواده شهدا و ملت مظلوم ایران که حالا شاهد یک‌دندگی‌ها و غرور اصحاب و یاران بنیان‌گذار انقلاب بودند. از میرحسین و کروبی و خاتمی بگذریم، جناب هاشمی شما چرا چنین کردید؟! چرا به جای جبران، در آخرین نماز جمعه¬ی خود که حاوی مطالب سرشار از انحرافات فکری و بدعت¬های دینی و تهدید نظام ولایی بود خود را ابزاری برای نفوذ نظام سلطه و دشمنان انقلاب برای مقابله با رهبری قرار دادید؟! قوه قضاییه را تحت فشار قرار دادید که مهدی هاشمی را تبرئه کند اگر روزی فشارها برملا شود چه برای شما می‌ماند؟! همکاری شما در بازگرداندن مهدی فراری، برای محاکمه وی، بسیار اقدام مناسبی بود، اما مع الاسف پس‌ازآن خطای دیگری که از شما سر زد آن بود که قوه قضاییه را با لطایف‌الحیل تحت‌فشار قراردادید تا مجرم را تبرئه کند؛ داستان فشارها به قوه قضاییه و تلاش برای تبرئه مهدی و...اگر روزی برملا شود چه برای شما می‌ماند؟! ماجرای نامزدی مجدد و انتخابات ۹۲ نیز یک داستان مفصل و درس‌آموز است. هم انتخابات گذشت وهم مهدی محکوم شد که درس‌ها و عبرت‌هایش برای تاریخ و آیندگان به‌جای می‌ماند، ولی آنچه باعث شد این رنج‌نامه را بنویسم داستان تحریف تاریخ و مواضع حضرت امام خمینی (ره) و واقعیت‌های انقلاب بود. بسیار برایم رنج‌آور است که اصحاب امام، یاران انقلاب و مجاهدان دیروز را در حال ریزش ببینم. خدا می‌داند خوشحال نیستم که هیچ، غم و اندوه دارم که برای چه؟ چرا هاشمی حاضر است با دست خود عزت و افتخارات را پایمال کند؟ من نمی‌گویم شما قصد خیانت دارید ولی دردمندانه عرض می‌کنم نتیجه و آثار مواضع و اقدامات شما منجر به خیانت به انقلاب و ملت ایران می‌شود. چرا باید شما مطلبی را بیان کنید که خوراک و استناد رسانه‌ی بیگانه و دشمنان اسلام شود؟ سرنوشت مشترک هاشمی و منتظریوقتی به یاد آقای منتظری می‌افتم سرنوشت مشترکی در ذهنم تداعی می‌کند. هنگامی که این جمله‌ی حضرت امام خطاب به آقای منتظری را در نامه‌ی ۰۶/۰۱/۶۸ مرور می‌کنم که فرمودند «تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام» را مرور می‌کنم، به این یقین می‌رسم که خداوند حکیم پاسخ رفتار غیرصادقانه و ناخالصانه را در دنیا و آخرت می‌دهد. جناب هاشمیمتاسفانه واقعیت امر این است که شما از جایگاه یک انسان زیرک و سیاسی که در مقابل دشمنان می‌ایستاد، تا جایگاه فردی که رهبری یک گروه سیاسی قدرت‌طلب را به‌دست گرفته، افول کرده‌اید. این کار مشاوره‌های غلط و اتاق‌های فکر ادراک ساز نفوذی است تا چنین شخصیت بزرگی را جلوی انقلاب و نظام قرار دهند؛ البته زمینه‌ها مهم است و آن زمینه‌ها این فرصت‌ها را به وجود می‌آورد. مواضع افراطی سال های اخیر جناب هاشمیچگونه بگوییم در مسیر عدل و قسط قرار دارید؟ چگونه بگوییم دم زدن شما از عدالت و قسط واقعی است؟ چگونه بگوییم در تلاش برای بسترسازی ظهور حضرت ولی¬عصر(عج) هستید در صورتی¬که جرم برخی از فرزندانتان با این همه پرونده اثبات شده و حکم صادر شده، ولی باز از ایشان تمام قد دفاع می کنید و در مقابل فرزندانتان نظام مظلوم جمهوری اسلامی را محکوم می کنید! آیا این دست اندازی¬ها و جرم¬های فرزندان شما شایسته¬ی ملت مظلوم ایران است که این¬گونه حامیشان هستید. برای روشن شدن بیشتر شما و افکار عمومی مروری بر مواضع این سال¬های اخیرتان دارم: ۱- شما در فروردین ماه سال ۹۱ و در گفت‌وگویی با فصلنامه مطالعات بین‌المللی می‌گویید: «من در سالهای آخر حیات امام (ره) نامه‌ای را خدمتشان نوشتم، تایپ هم نکردم. برای اینکه نمی‌خواستم کسی بخواند و خودم به امام دادم. در آن نامه هفت موضوع را با امام مطرح کردم و نوشتم که شما بهتر است در زمان حیاتتان، این‌ها را حل کنید، در غیر این صورت ممکن است این‌ها به صورت معضلی سدّ راه آینده کشور شود. گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود... یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست. آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آن‌ها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟ معنای مذاکره هم این نیست که تسلیم آن‌ها شویم. مذاکره می‌کنیم اگر مواضع ما را پذیرفتند و یا ما مواضع آن‌ها را پذیرفتیم، تمام است.» و جالب اینکه پس‌ازآنکه این اظهارات شما با واکنش نخبگان سیاسی و رسانه‌ها مواجه می‌شود، در توجیه ادعای خود گفتید: «اگر بحث‌هایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتماً حضرت امام در همان زمان پاسخ من را می‌دادند.» (!) با توجه به‌قاعده «الاقرار العقلا علی أنفسهم جائز» می‌توان صحت ادعای شما در نگارش نامه را پذیرفت، اما اینکه شما سکوت امام را حمل بر رضایت ایشان کرده‌اید، سخت مبالغه‌آمیز و تحریف مکتب امام (ره) است. حتی اگر صحت ادعای شما مبنی بر عدم پاسخ امام را بپذیریم هیچ عقل سلیمی نمی‌پذیرد که سکوت امام به‌معنای موافقت با دیدگاه شما باشد. چه آنکه امام در پیش و پس از انقلاب در بسیاری از مسائل چالشی مطرح بین انقلابیون، همچون کتاب شهید جاوید و دکتر شریعتی، سکوت پیشه کردند و این را نمی‌توان به‌حساب موافقت ایشان با دیدگاه‌های انحرافی گذارد و مهمتر اینکه سرتاسر مواضع حضرت امام(ره) در سال پایانی عمر و حتی در وصیت نامه سیاسی الهی ایشان و در نامه عزل آقای منتظری (۰۶/۰۱/۶۸) و پیام نوروزی ایشان در ( ۰۱/۰۱/۶۸) همه و همه نفی دیدگاه و نظر شماست. ۲- شهریورماه ۱۳۹۲ و در اوج تبلیغات مستکبران علیه مقاومت و سوریه که باهدف حمله به این کشور و اشغال آن انجام می‌گرفت، جنابعالی نیز به سهم خود پازل طراحی‌شده نظام سلطه را تکمیل کرده و در مراسم سالگرد آیت‌الله صالحی مازندرانی ادعا کردید: «مردم سوریه بیش از ۱۰۰ هزار کشته و ۸ میلیون آواره دادند در داخل و خارج، زندان‌ها پر از مردم، زندان‌ها جا ندارد بعضی از ورزشگاه‌ها را گرفتند، آن‌ها را پر کردند شرایط بدی بر مردم حاکم است مردم ازیک‌طرف از طرف خود حکومتشان بمباران شیمیایی می‌شوند و از طرف دیگری امروز منتظر بمب‌های آمریکا باید بمانند.» تنها پس از واکنش رسانه‌ها و سیاسیون انقلابی بود که شما عقب‌نشینی کرده و اظهارات خود را تصحیح کردید، اما چگونه می‌توان تبعات آن سخنان دشمن‌شادکن و مستندساز برای دشمنان را از یاد برد؟ ۳- دیگر موضع شما که بسیار هم جنجال‌برانگیز شد، ادعای شما مبنی بر موافقت امام (ره) برای حذف شعار مرگ بر آمریکا بود؛ چنانچه در گفتگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات ادعا کردید: «موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم، نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الا ن با شوروی مشکل آن‌چنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. وی گفت یک اصل قرآنی وی را به این روحیه رسانده است، چراکه قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بت‌ها فحش می‌دادند، می‌گوید: حق ندارید به بت‌های آن‌ها فحش بدهید. «و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» می‌فرماید بت‌ها را سب نکنید، چون آن‌ها هم متقابلاً به خدا بد می‌گویند و باعث گمراهی بیشتر آن‌ها می‌شوید.» پس‌ازآن نیز پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت‌عالی با بازنشر بخشی از خاطرات شما نوشت: «هاشمی با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنش‌های تند بعدی و جوسازی‌های به‌عمل‌آمده در این خصوص تأکید می‌کند: تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الآن هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به‌هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم.»این در حالی بود که تا آخرین روز عمر پر برکت امام عظیم‌الشان در همه مجامع عمومی و مخصوصاً در حضور ایشان در حسینیه جماران و نیز در نمازهای جمعه‌ای که به امامت خود حضرت‌عالی برگزار شد، شعار «مرگ بر آمریکا» سر داده میشد. مگر از یاد برده‌ایم که حضرت امام در پیام قبول قطعنامه که در کمتر از یک سال تا پایان عمر پر برکتشان صادر شد، با اشاره به ادعاهای آل سعود برای توجیه کشتار حج گذاران، فرمودند: «دست‌نشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را به‌حساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا و اسرائیل را به‌حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشته‌اند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس اِحرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کرده‌اند!» و مگر می‌توان فراموش کرد که ایشان قاطعانه تأکید کرد: «از خدا می‌خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ بر امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.» امام بزرگواری که تا آخرین لحظات حیات، دست از مجاهدت و مبارزه نکشید، چگونه ممکن است در میانه‌ی سال‌های دفاع مقدس موافق حذف شعار «مرگ بر آمریکا» شده باشد؟! گویا برخی خواص که به «آلزایمر سیاسی» مبتلا شده‌اند، آرزوهای دوره استحاله خود را به نام امام (ره) سند می‌زنند! خدا را شکر می‌کنم که آن عزیز سفرکرده، هوشمندانه چنین روزهایی را پیش‌بینی کرد و راه سوءاستفاده را چنین بست: «اکنون‌که من حاضرم، بعضی نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممکن است پس از من، در حجم آن افزوده شود. لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده‌شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست، مگر آنکه صدای من یا خط و امضای من باشد با تصدیق کارشناسان یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم.»حال که امام (ره) به این صراحت مسیر «تحریف» را مسدود کرده و شاهد چنین ادعاهایی هستیم، باید از خود بپرسیم اگر آن امام بصیر چنین پیش‌بینی نکرده بود، تحریف‌گران با میراث فکری او چه می‌کردند؟! و ملت ایران بسیار متأسف و متأثر است که چطور و چگونه ممکن است، کسی که هر چه دارد از امام و انقلاب است، اینگونه مکتب امام را تحریف کند. ۴- روایت عجیب شما در خصوص چرایی آغاز جنگ نیز بسیار تأمل‌برانگیز است. شما اخیراً در مصاحبه‌ای ادعا کرده‌اید: «در همان موقع [ابتدای انقلاب] انسان‌های افراطی بین ما بودند که حرف از صدور انقلاب [نه آن گونه که امام می‌گفتند] می‌زدند. بعضی‌ها [نه باز با رویکرد و منظوری که امام داشتند] می‌گفتند: با دولت‌ها کار نداریم و با ملت‌ها کار داریم. این حرف‌های عجیب‌وغریب، باعث شد که کم‌کم اختلاف پیش بیاید. عراق بیش از همه ترسید و عامل اجانب شد و علیه ما جنگ به راه انداخت.» ظاهراً صدام هم بی‌تقصیر بوده و این به قول شما افراطی‌های داخلی بوده‌اند که صدام را ترسانده‌اند تا آن جنگ ظالمانه را بر ملت ایران تحمیل کند. اما آقای هاشمی! آن افراطی‌هایی که از آن‌ها سخن گفته‌اید و آن‌ها را آغازگر جنگ نامیده اید؟، چه کسانی هستند؟ اگر مقصودتان مسئولان نظام هستند که خود شما هم جزو آنان بوده‌اید و احتمالاً باید گفت حضرت‌عالی در رأس افراطیون بوده‌اید. مگر یادتان رفته است که حضرت امام در پیام منشور روحانیت فرمودند: «من قبلاً نیز گفته‌ام همه توطئه‌های جهان خواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما نگوییم اسلام جوابگوی جامعه است و حتماً در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم.» و باز در همین پیام در پاسخ به کسانی که ادعاهایی مانند شما را مطرح می‌کنند، می‌فرمایند «آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل می‌کنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسی خود تجدیدنظر نماییم و ما خامی کرده‌ایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزوای کشور شده است و اگر ما واقع‌گرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانی می‌کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین می‌گذارند. این یک نمونه است که خدا می‌خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینه‌اش با اسلام برملا سازد تا ما از ساده‌اندیشی به درآییم و همه‌چیز را به‌حساب اشتباه و سوءمدیریت و بی‌تجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسئله اشتباه ما نیست، بلکه تعمد جهان خواران به نابودی اسلام و مسلمین است و الا مسئله فردی سلمان رشدی آنقدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیست‌ها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند» اگر هم مقصودتان از افراطی‌هایی که دم از صدور انقلاب می‌زدند، همان خط ۳ ای‌ها و باند مهدی هاشمی معدوم‌اند، خوب است از خود بپرسید، الان باقیمانده‌های آن‌ها کجا هستند و آیا در پناه شما مأوی نگرفته‌اند؟ ۵- مواضع و دیدگاه‌های روزها و سالیان اخیر شما درباره ولایت فقیه نیز به مراتب تأمل‌برانگیز است. بنا بر نقل رسانه‌ها شما در جلسه تاریخ ۷ اسفند ۸۷ هیئت امنای وقت دانشگاه آزاد، پیشنهاد یکی از اعضا را که گفته بود «در صورت فوت کلیه یا اکثریت اعضای مؤسس در یک زمان، ولی‌فقیه تصمیم‌گیری کند و این مسئله در اساسنامه گنجانده شود» را رد کرده و گفته‌اید «ولی‌فقیه خوب است اما اشکالش این است که بعداً اگر نظام ما ولی‌فقیه نداشته باشد، اگر ما بخواهیم وقف ابدی باشد که نمی‌شود بگوییم ولی‌فقیه؛ ممکن است نظام ما ولی‌فقیه نداشته باشد... تعدادی علی‌البدل داشته باشد که در صورت حادثه جایگزین شود.» این‌گونه اظهار نظر درست زمانی از سوی شما مطرح می‌شد که شما رئیس مجلس خبرگان رهبری بودید و این انتظار به حق از حضرت‌عالی وجود داشت که بیش از هر کس دیگری پاسدار نظام و الگوی حکومتی ولایت فقیه باشید. حال چطور ممکن است رئیس مجلس خبرگان برای «آلترناتیو ولایت فقیه» برنامه‌ریزی کند؟! ۶- نگاه شما به مقوله «آلترناتیو نظام ولایی» تنها به همین سخن ختم نمی‌شود. در دهه فجر سال ۱۳۸۹ در گفت‌وگو با روزنامه جمهوری اسلامی و در توصیه به کسانی که ناراضی خطابشان کردید، گفتید: «من به این قشر ناراضی توصیه‌ام این است که بیایید در صحنه. انقلاب مال آن‌ها هم هست. همه بیایند. حتی آن‌هایی هم که در انقلاب نبودند، سهمی هم نداشتند بیایند. این کشور مال آن‌ها هم هست. ما می‌خواهیم همه بیایند. ما الان آلترناتیوی برای وضع موجود نداریم. همین را باید حفظ بکنیم. با اصلاحات. با ترمیم‌هایی که لازم است انجام بدهیم. این طرف هم بعدها این را به رخ آن‌ها نکشند که برای ما آمدند. همه به عنوان وظیفه ملی و انقلابی و اسلامی بیایند.» چنین به نظر می‌رسد که شما خود را در قامت رهبر اپوزیسیون تلقی کرده و به هواداران این جریان توصیه می‌کنید فعلاً که گزینه دیگری به‌جای نظام نداریم، باید کوتاه آمد! سبحان الله! چطور ممکن است رئیس مجمع تشخیص مصلحت یک نظام خود را گاه در قامت رئیس اپوزیسیون همان نظام تصور کند؟! ۷- موضوع دیگر مورد ادعای شما امکان تشکیل شورای رهبری است که در ۲۶ بهمن ۹۳ گفته‌اید: «اگر خبرگان به وظیفه خودشان درست عمل کنند، در صورت نبودن یک فرد مناسب حتماً می‌توانند شورایی کنند. چون قانون شورا شدن هم باز است. شاید در آینده بدون شورا نتوانند کار درستی انجام بدهند.» این درحالی است که هم ما و هم شما می‌دانیم که قانون اساسی مخالف رهبری شورایی است و بنا بر نقل حضرت آیت الله امینی، امام نیز پس‌ازآنکه نظر شورای بازنگری قانون اساسی مبنی بر حذف رهبری شورایی را شنیدند، بر آن صحه گذاردند؛ با این حال مواضع این روزهای اخیر شما و بازگوکردن مجدد تئوری شکست خورده و شورای رهبری و اصرار بر جا انداختن این تئوری خلاف قانون اساسی برای چیست؟!حال جای این پرسش از حضرت‌عالی است که در حالی که هیچ محمل قانونی بر ای رهبری شورایی نیست، طرح یکباره آن از سوی شما با چه هدفی انجام می‌پذیرد؟ ایا می‌توان در این‌گونه اظهارات نیت خیر پیدا کرد؟شما می دانید که افراد عادی هم چنین تلقی می کنند شما طرح مسئله شورائی را برای این مطرح می کنید که در آن شریک شوید و چرا حاضرید چنین اتهاماتی را برای خود بخرید.و باز می دانید همه نخبگان و حضرت امام(ره) رهبری شورائی را راهگشا نمی دانستند و با تجربه به دست آمده آن را از قانون اساسی حذف کردند. ۸- موضوع دیگری که نشان می‌دهد به‌زعم جنابعالی مسیر انقلاب بعد از امام خمینی (ره) دچار تحریف شده و بر اساس اندیشه‌های بنیان‌گذار انقلاب حرکت نکرده است، اظهارنظر شما در ۱۰ آبان ۹۴ و در همایش بین‌المللی "قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی" است، آنجایی که مدعی می‌شوید «البته اگر این انقلاب را با اندیشه و دیدگاه امام خمینی (س) پیش می‌بردیم، قطعاً در حال حاضر وضعیت بهتری داشتیم، اما من مأیوس نیستم که با توجه به آگاهی که مردم پیدا کردند و توانایی‌هایی که به‌طور روزافزون در کشور افزایش پیدا می‌کند، ما موج جدیدی از پیشرفت را که تا الآن نگذاشتند به آن دست بیابیم در آینده به نام اسلام و قرآن ایجاد کنیم». حال‌آنکه باید از شما بپرسیم چه کسانی به دنبال فرستادن امام خمینی و اندیشه‌های امام خمینی به موزه تاریخ بودند و در حال حاضر آن‌ها چه قرابت و ارتباطی با شما دارند تا جایی که این قرابت به حدی نزدیک می‌شود که "عبدالحسین هراتی¬فرد" فرد هتاک به امام خمینی (ره) و انقلاب، در چند قدمی هاشمی رفسنجانی در مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر می‌شود و در جلسات خصوصی و عمومی شما شرکت می‌کند. آیا با این وضعیت نمی‌توانیم به تغییر ۱۸۰ درجه‌ای هاشمی رفسنجانی اقرار کنیم و بگوییم دشمنان دیروز انقلاب، امام و فعلی مقام معظم رهبری، دوستان و حامیان امروز هاشمی رفسنجان
کد خبر: ۸۱۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۶

به دنبال وقوع حملات تروریستی در پاریس، رسانه های حامی داعش برای سرپوش گذاشتن بر عملکرد حامیان این گروه تروریستی، به ارائه تحلیل های مضحک روی آورده اند!به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، به دنبال وقوع عملیات تروریستی داعش در پاریس که منجر به کشته و زخمی شدن بیش از ۵۰۰ نفر گردید، حامیان رسانه ای این گروه تروریستی با فرافکنی تلاش کردند تا بر سابقه سیاه خود و دولت های متبو‌ع‌شان در حمایت های گسترده از داعش سرپوش بگذارند. بر اساس این گزارش، شبکه بی بی سی فارسی که بارها به دلیل حمایت از داعش مورد اعتراض فعالان ضد جنگ انگلیسی و مخاطبین خود قرار گرفته است، در اظهاراتی عجیب مدعی "حمایت مالی ایران از داعش" گردید! "ریچارد کمپ" یکی از فرماندهان پیشین ارتش انگلیس در خاورمیانه که به دعوت شبکه دولتی انگلیس در بخش خبری آن حضور پیدا کرده بود، در اظهاراتی عجیب بدون اشاره به ائتلاف ناموفق کشورهای غربی به رهبری آمریکا در یکسال گذشته علیه داعش، با تمجید از این ائتلاف دروغین، مدعی حمایت ایران و روسیه از داعش گردید! در حالی که حملات روسیه به مواضع داعش در سوریه و عملیات های گسترده زمینی رزمندگان مقاومت و ارتش سوریه در یک ماه گذشته موجب شده است تا بسیاری از مناطق تحت تسلط این گروه تروریستی به تصرف در بیاید، وی مدعی گردید: «روسیه بر خلاف ادعاهایش با داعش برخورد عمده ای نمی کند و ایران هم چنین ادعایی دارد اما در مقیاسی کوچک به آن حمله کرده ولی از طرف دیگر از آن حمایت مالی کرده و به داعش خط می دهد!» ریچارد کمپ در ادامه با حمله به ایران و روسیه در دروغی آشکار گفت: «ایران همیشه «دودوزه بازی» درمی آورد و همانند عراق و افغانستان مدعی همکاری با غرب و کمک به آن در مقابله با گروه های تروریستی بوده و تا حدودی هم همکاری نمایشی انجام می دهد"! و این ادعای کذب کارشناس بی بی سی فارسی در حالی است که جمهوری اسلامی به دلیل دروغین بودن مقابله آمریکا و کشورهای غربی با داعش، هرگز حاضر به همکاری با آنها نگردیده است. وی در پایان اظهارات عجیب خود که با تایید مجری شبکه بی بی سی فارسی همراه بود، حمله زمینی کشورهای غربی به سوریه را برای از بین بردن داعش ضروری دانسته و گفت: «فقط اسرائیل تاکنون به صورت جدی در سوریه عملیات زمینی انجام داده است و در منطقه هیچ کس به اندازه این رژیم خطر تروریست‌ها را درک نکرده است!» گفتنی است مرور اظهارات این فرد که به عنوان یک کارشناس در شبکه بی بی سی فارسی حضور پیدا کرده است، به وضوح این مساله را روشن می کند که وی از درک بدیهی ترین مسائل نیز عاجز بوده و مسئولان شبکه دولتی انگلیس به دنبال تحقق پیش بینی مسئولان جمهوری اسلامی که بارها به کشورهای حامی تروریست های داعش هشدار داده بودند که آتشی که در سوریه برافروخته اند، روزی دامن گیر خود آنها خواهد شد، به تکاپو افتاده اند تا برای سرپوش گذاشتن بر ۵ سال حمایت بی شائبه مالی-تسلیحاتی غرب از این جنایتکاران، با دعوت از هر فردی به عنوان "کارشناس" به شبکه خود به فرافکنی و دروغ پراکنی بپردازند. شایان ذکر است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی خود در تاریخ ۱۳۹۳/۳/۱۲ خود با تکرار هشدارهای قبلی به مسئولان غربی درباره حمایت از گروه های تروریستی فرمودند: «برخی کشورهای منطقه اکنون با کمک به گروه‌های تکفیری، از کشتار و جنایات آنها در سوریه و برخی کشورهای دیگر حمایت می‌کنند اما در آینده نه‌چندان دور، این گروه‌ها بلای جان همان کشورهای حامی خواهند شد در نهایت مجبور خواهند بود با هزینه زیاد، آنها را از بین ببرند».   منبع: جام نیوز
کد خبر: ۷۷۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۳۰

سیدحسن نصرالله در دیدار با یکی از اساتید فقه دعایی را که با دست‌خط خودش نوشته و به توصیه بزرگان در زمان گرفتاری‌ها مکرر می‌خواند را هدیه کرده است. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، حجت‌الاسلام موسوی مطلق در صفحه مجازی خود با اشاره به خاطره‌ای از یکی از اساتیدش و دعایی که سیدحسن نصرالله توصیه کرده بود، دعایی با دست خط سید‌حسن نصرالله منتشر کرده است که برخی از علما و عرفا در مواقع سختی‌ها به خواندن آن توصیه کرده‌اند. متن نوشته حجت الاسلام موسوی مطلق را در ادامه می‌خوانید: بسم‌الله الرحمن الرحیم «یکی از استادان ما که بنده یک سال محضر ایشان فقه خواندم چند سال پیش که سوریه و لبنان رفتند، بعد از سفر فرمودند برایتان یک سوغات ارزشمند آورده‌ایم و آن اینکه: در این سفر با عالم مجاهد سیدحسن نصرالله ملاقات داشتم. ایشان عوامل پیروزی حزب‌الله را در جنگ 33 روزه ایمان قوی رزمندگان ، توکل به خدا و توسل دانستند و اظهار داشتند: مقام معظم رهبری توصیه فرموده بودند که ما در مشکلات به امام رضا(ع) پناه می‌بریم و جمکران و حرم حضرت معصومه(س) و همچنین آقا به ایشان در یک امری گفته بود شبی 10 دقیقه با زبان مادری با خدا صحبت کن. و ایضا جناب نصرالله فرموده بود به خواندن این دعا که از طریق یکی از شاگردان مرحوم آیت‌الله العظمی سید علی قاضی در مشهد به ما رسیده و بسیار مجرب است و گفته بود وقتی آمدم ایران دعا را به آیت‌الله العظمی بهجت نشان دادم، فرمودند: بله این دعا از استادمان آیت‌الله قاضی رسیده است. استاد به بنده فرمود به نظر شما از چه کسی در مشهد گرفته است؟ بنده عرض کردم از شاگردان آیت‌الله قاضی در مشهد الان نداریم. قاضی دیده داریم ولی شاگرد نداریم. ممکن است از طریق مرحوم علامه قطب راوندی در تاریخ انبیاء نقب کرده و از مرحوم علامه طهرانی در مطلع انوار هم آمده است، هم همراه داشتنش مفید است و هم خواندن بعد از هر نماز واجب و ذکری که در ذیل ورقه آمده است 400 مرتبه در یک اربعین.»  متن آمده در دست نوشته سید حسن نصرالله این است: «یا مَن إذا تضایقتِ الأمورُ فَتحَ لها باباً لم تَذهَب الیه الأوهامُ صَلِّ على محمد و آل محمد و افتح لأموریَ المتضایقةِ باباً لم یَذهَب الیه وَهمٌ یا ارحم الراحمین.» و در انتهای با توسلی به امام زمان(عج) نوشته شده است: «یا بقیه‌الله اغثنا. یا بقیه‌الله ادرکنا». درباره متن این دعا که سید حسن نصرالله آن را توصیه کرده، همچنین از مرحوم آیت الله سید مرتضی کشمیری که از عرفای به نامی است که بزرگان او را قبول داشته و کراماتی از او نقل کرده‌اند؛ توصیه‌ای بیان شده است. گفته شده که ایشان از وجود نازنین امام زمان(عج) یک دعایی را شنیده و نقل می‌‌کند که حضرت به من فرمودند؛ هر وقت به بن‌ بست رسیدی این دعا را بخوان. «ای خدایی که وقتی حلقه‌های بلا به هم گره می‌خورد و انسان را در فشار قرار می‌دهد؛ در این زمان دری را به روی بندگان باز می‌کند که فکر و وهم بشر هم به آن جا نمی‌رسد. خدایا صلوات خود را بر محمد و آل محمد نازل فرما و برای من که در بن بست گیر کرده‌ام، راهی باز کن که به عقل من نمی‌رسد».
کد خبر: ۷۷۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۲

هم خائنین و هم ساده‌اندیشان دنبال بزک کردن چهره آمریکا هستند/ تمجید رهبر انقلاب از نمایش شهر موشکی سپاه/ دفاع از مظلومین را ادامه می‌دهیم جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: بعد از توافق هسته ای برخی بدنبال بزک کردن چهره منفور امریکا و منتظر فاصله گرفتن سیاسی ایران از مقابله با استکبار هستند. اینها دو دسته اند، یا خائن‌اند یا ساده‌اندیش که ما در برابر هر دو باید بایستیم.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، سردار سرلشکر غلامعلی رشید جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح طی سخنانی در مراسم چهارمین سالگرد شهادت سردار شهید حسن طهرانی مقدم و جمعی از نیروهای موشکی سپاه پاسداران با بیان اینکه بنده در همه ایام جنگ حضور داشتم و در عملیاتها کنار رزمندگان بودم و قادرم به طور دقیق از همه اینها صحبت کنم، اظهار داشت: ما هنوز هم در جنگ و در کنار شهدا زندگی می‌کنیم؛ هنوز هم دفتر و تاریخ جنگ را نبسته ایم و از بدی ها و خوبی های جنگ حرف می‌زنیم و یکی از دلایل آن هم تشییع با شکوه شهدای غواص و مدافعین حرم است. وی دفاع مقدس را یک اتفاق جهانی و متمایز از جنگهای دیگر نظیر جنگ ویتنام، کره، اعراب و اسراییل دانست و افزود: حضرت امام(ره) یک نه بزرگ به شرق و غرب گفت و همه استکبار به مقابله با آن پرداخت. رشید حمایت شرق و غرب از رژیم بعث عراق را نشانه عظمت و مظلومیت ملت ایران در جنگ دانست و گفت: در این جنگ دشمن نابود شد و ملت ما فاتح میدان بود و امروز باید حقیقت دفاع مقدس را برای جوانان بازگو کنیم تا بدانند که این جنگ چقدر مشکل بود و فرماندهان ما چه روح بزرگی داشتند. فرماندهان شهید ما وقتی در برابر دشمن می‌ایستادند، همه رزمندگان شان هم می ایستادند. جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: زمانی که طهرانی مقدم توپخانه را ساماندهی می کرد، روزی حسن شفیع زاده را صدا کردم و گفتم بچه ها از کمبود آتش گله دارند و او هم پاسخ داد سهمیه توپهای ما 7 گلوله و دشمن 180 گلوله است.» جنگیدن با این توان، نشان‌دهنده حماسه‌سازی فرماندهان و رزمندگان ماست. رشید افزود: در همان زمان امام(ره) فرمودند به این مضمون که من دست و بازوی کسانی که در مسیر تولید گلوله تلاش می‌کنند را می‌بوسم و حاج احمدآق به من گفت امام(ره) این حرف را از تا دل زدند. وی تصریح کرد: ما زمانی عظمت حماسه ملت ایران در دفاع مقدس را متوجه شویم که آن را با جنگ‌های دیگر مقایسه کنیم. جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در بخش دیگری از سخنان خود به جنگ‌های گذشته ایران و روس اشاره کرد و گفت: در جنگی که 12 سال با روسها طول کشید، نتیجه‌ای جز شکست ایران و انعقاد قرارداد ترکمنچای نداشت که ما هم زمین دادیم و هم دیدیم که روسها چه بلاهایی که سرمان نیاوردند. وی افزود: رضاخان فقط در مقابل ملت خودش قلدر بود نه بیگانگان و دیدیم که نهایتا در مقابل دشمنان خارجی فرار کرد و ارتشش از هم پاشید. رشید ادامه داد: یکی از آقایان که زیاد یادداشت می‌نویسد گفته بود مگر ارتش رضاخان می‌توانست در برابر متجاوزین انگلیسی و ... مقاومت کند؟ من به این آقا گفتم بی انصاف، تو دلاوری ها و مقاومت رزمندگان ما را دیده ای پس بله می توانست. این فرمانده عالیرتبه نیروهای مسلح خاطرنشان کرد: آنچه همیشه درباره شهدا گفته می‌شود، سبقه رفتاری و اخلاقی آنهاست که البته هرچند بسیار مهم است اما باید درخصوص نحوه تصمیم گیری آنها در شرایط سخت و عمل و همت و پشتکارشان نیز سخن گفته شود و ما باید ابعاد فرماندهی و مدیریت فرماندهان شهیدمان را بدانیم. رشید گفت: آنچه که حسن طهرانی مقدم را از بقیه متمایز می‌کند، عملکرد او در در سخت‌ترین انتخابها، مدیریت یگان و نیز انجام مسئولیت در شرایط حساس بود. جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح همچنین با اشاره به نمایش پایگاه‌های زیرزمینی موشکی سپاه در روزهای اخیر گفت: 17 مهرماه خدمت رهبر معظم انقلاب بودیم و من از توانایی های هوافضا گزارش می‌دادم که آقا فرمودند کار تبلیغاتی آقای حاجی‌زاده بسیار خوب بود و گویش ایشان هم برای مردم جالب بود. منظورشان نشان دادن شهر موشکی سپاه بود. وی اظهار داشت: حسن طهرانی مقدم در تاریخ 20 آذر 60 در سنگر روستای بردیه در عملیات طریق القدس  یادداشتی به من داد و خطری را گوشزد کرد و من به ا گفتم برو دنبال کار توپخانه و خمپاره ها را رها کن. در آن نامه از توپخانه ارتش ناامید شده بود. جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ادامه داد: من یک بار گفتم فرماندهان سپاه ژنرال های جوان بودند که یکی از آقایان که الان هم از مسئولین است ناراحت شد و گفت که پس بقیه فرماندهان چه؟ که به او گفتم البته ارتش هم ژنرال جوان داشت مثل صیاد شیرازی که سی و چند سال بیشتر نداشت اما کاری که حسن کرد یک معجزه بود. رشید با تاکید بر اینکه باید دوستان و یاران قدیم حسن از او بگویند تا همه بدانند که چطور او یگان توپخانه را راه انداخت، تصریح کرد: آتش توپخانه حسن، بلای آسمانی بعثی ها، منافقین و صهیونیست ها بود. وی خاطرنشان کرد: سال 77 نقطه عطفی در زندگی حسن طهرانی مقدم بود که به فکر بازدارندگی در برابر رژیم صهیونیستی افتاد و در سال 79 موشکی با برد 2 هزار کیلومتر شلیک کرد. جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع هسته‌ای پرداخت و گفت: بعد از توافق هسته ای برخی بدنبال بزک کردن چهره منفور امریکا و منتظر فاصله گرفتن سیاسی ایران از مقابله با استکبار و امریکا هستند. اینها دو دسته اند، یک دسته ساده اندیش‌اند و خائن نیستند که شاید از برخی مسئولین هم جزوشان باشند اما یک عده مغرض و خائن و نفوذی اند. ما در مقابل هر دو دسته باید بایستیم چون اینها می خواهند پای امریکا را به ایران باز کنند. رشید گفت: توافق هسته ای به معنای همسویی ایران با قدرتهای استکباری و امریکا در مسایل منطقه نیست اما دشمن همواره برنامه خود را برای مقابله با انقلاب اسلامی دنبال می کند. وی ادامه داد: تقابل ما با امریکا صرفا برروی منافع جغرافیایی نیست بلکه براساس تقابل اسلام و کفر است. این مقام عالیرتبه نظامی اظهار داشت: آژانس در نطنز و مراکز هسته ای ما دوربین دارد اما آیا از دیمونا هم بازرسی کرده است؟ رژیم صهیونیستی بالای 90 درصد غنی سازی می‌کند و بمب اتم می‌سازد اما چرا کسی به آنها چیزی نمی‌گوید؟ رشید تصریح کرد: اینها در حالیست که حضرت آقا فتوا دادند که تولید، نگهداری و بکارگیری بمب اتمی حرام است و به مسئولین سیاست خارجی هم گفتند این را در سازمان ملل ثبت کنید. وی در بخش پایانی سخنان خود با بیان اینکه نیروی هوافضای سپاه شالوده قدرت ایران را در ابعاد دفاعی و تهاجمی بنا کرده‌است، تاکید کرد: حمایت ایران از مسلمانان و مظلومین عالم ادامه خواهد داشت هرچند دشمنان در آینده با همین بهانه ملت ایران را تحت فشار می گذارند. جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح گفت: ما چشم انداز روشنی خواهیم داشت که شامل ثبات سیاسی و امنیتی و رفع مشکلات معیشتی مردم و حمایت از مظلومین عالم خواهد بود.   منبع: خبرگزاری فارس
کد خبر: ۷۶۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۱

سردار سیدنصرت‌الله حسینی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس استان کهگیلویه و بویراحمد در سوریه زخمی شد. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir گزارش های رسیده از فضای مجازی حاکی از زخمی شدن این سردار سپاه در نبرد با تروریست های حاضر در سوریه است. سردار سرتیپ حسینی به عنوان مستشار نظامی برای کمک به جبهه مقاومت و ارتش سوریه ،در این کشور به سر می برد. وی برادر شهید هدایت‌الله حسینی از شهدای سرافراز جنگ تحمیلی و همچنین برادر شهیدو سید ناصر حسینی نویسند «پایی که جا ماند» می‌باشد. خبرها از شدت جراحات سردار حسینی حکایت دارد و گویا پس از بستری در سوریه جهت ادامه درمان و مراقبت های بیشتر به ایران انتقال داده شده است.
کد خبر: ۷۶۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۱

۱3۰ نفر از دانش آموزان پایه دوم متوسطه دوم شهرستان لنده در قالب سه اتوبوس به مدت 3 روز به مناطق جنگی جنوب کشور عزام شدند
کد خبر: ۷۵۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۵

در کنار دو جنگنده رژیم صهیونیستی، 16 هواپیماهای سعودی و اماراتی مشاهده می شدند و در مقر فرماندهی نیروی هوایی عربستان نیز تعدادی افسر صهیونیست حضور داشتند که نقشه حمله نظامی به یمن با بمب‌های شکافنده را بررسی می‌کردند.  به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir  به نقل از مشرق، عملیات حمله موشکی نیروهای یمنی به پایگاه نظامی سعودی «خالد بن عبد العزیز» نگاه و توجه بسیار محافل منطقه ای و بین المللی را به دنبال داشت، شاید یکی از مهمترین دلایل این توجه میزان خسارات و زیان های وارد شده به آن و مطرح شدن آن به عنوان یکی از پایگاه های فعال و مطرح در تجاوز عربستان سعودی علیه یمن بود. در عین حال خسارات سنگین وارد شده به این پایگاه، موجب شد، این سوال از سوی بسیاری از تحلیلگران مطرح شود که چرا سیستم موشکی «پاتریوت» در برابر موشک های «اسکاد» تا این اندازه ناکارآمد نشان داد؟ چه اطلاعات و اخبار مهم و جدیدی درباره این حمله به دست آمده است و بازتاب های این ناکامی و شکست سعودی را چگونه می توان تحلیل و ارزیابی کرد؟ حقایقی درباره آنچه در این پایگاه نظامی پیش از حمله موشکی نیروهای یمنی به آن جریان داشت: منابع آگاه یمنی 24 مهر گذشته اعلام کردند که ارتش و کمیته های مردمی یمن و رزمندگان جنبش «انصار الله» پایگاه هوایی خالد بن عبد العزیز در منطقه «خمیس مشیط» در استان «عسیر» در جنوب غربی عربستان سعودی را با موشک های «اسکاد» هدف قرار دادند. به گفته این منابع این حمله موشکی اهداف خود را با دقت هرچه تمام تر محقق کرد و در این راستا سرهنگ «غالب لقمان»، سخنگوی رسمی ارتش یمن نیز اعلام کرد که رژیم صهیونیستی مقادیری موشک و بمب به پایگاه نظامی خمیس مشیط منتقل کرده است. به موازات آن، فرماندهی نیروهای مشترک شرکت کننده در تجاوز به یمن که مقر آن در ریاض قرار دارد، به این حمله موشکی اذعان کرد، تا بعد از آن خبر کشته شدن فرمانده نیروی هوایی سلطنتی عربستان سعودی نیز توسط این منبع منتشر شود.  در همین راستا مطبوعات کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تاکید کردند که نظامیان آمریکایی و صهیونیستی در زمان حمله موشکی نیروهای یمنی در این پایگاه هوایی حضور داشتند که تماما کشته شدند و همین موضوع موجب شد تا ریاض زیان ها و قربانیان واقعی این حمله را کتمان کند. اما مهم تر از این اخبار، اطلاعاتی است که منابع محلی یمنی درباره زمان شلیک موشک های اسکاد و آنچه در این پایگاه رخ می داد و میزان واقعی خسارات و تلفات است. به گفته این منابع محلی زمان انجام این حمله موشکی از پیش برنامه ریزی و به دقت محاسبه شده بود. اما در خصوص آنچه در این پایگاه هوایی جریان داشت، اطلاعات موثق به دست آمده تاکید می کند که صبح روز حمله موشکی نیروهای یمنی به خمیس مشیط یک فروند جنگنده صهیونیستی حامل بمب های شکافنده در این پایگاه بر زمین می نشیند. به دنبال این جنگنده صهیونیستی یک فروند هواپیمای غیر نظامی نیز در این پایگاه بر زمین می نشیند که حامل 15 کارشناس نظامی صهیونیستی بود که ماموریت داشتند، بر عملیات تحویل و راه اندازی بمب های شکافنده نظارت و اشراف داشته باشند.  در همین برهه زمانی در کنار این دو فروند هواپیمای وابسته به رژیم صهیونیستی، 16 فروند هواپیماهای سعودی و اماراتی حامل تسلیحات و تجهیزات نظامی نیز مشاهده می شدند، درحالی که در مقر فرمانده نیروی هوایی عربستان تعدادی از افسران صهیونیستی حضور داشتند که به همراه افسران ائتلاف سعودی ضد یمن نقشه حمله نظامی با بمب های شکافنده به یمن را مرور و بررسی می کردند و این مهمترین دلیل حمله موشکی نیروهای یمنی به این پایگاه نظامی بود و موجب شد، رسانه ها تاکید کنند که در کنار افسران سعودی و اماراتی کشته شده در این حمله افسران آمریکایی و صهیونیستی نیز وجود داشتند. اما عربستان سعودی برای جلوگیری از بازتاب های منفی این رسوایی واقعیت خبر را پنهان می کرد و مانع ورود خبرنگاران به پایگاه می شد. موشک های اسکادی که نزدیک بمب های شکافنده و هواپیماهای حامل تجهیزات و تسلیحات نظامی اصابت کردند، موجب انفجارهای شدید و وارد آمدن خسارات بسیار گسترده ای شدند که به گفته منابع محلی جغرافیای منطقه را تغییر داد.  تحلیل حمله و بازتاب های آنپس از این حمله موشکی کارشناسان تحلیل های بسیاری در خصوص آن ارائه دادند، اما کتمان و عدم افشای این اطلاعات که در سطور بالا به آنها اشاره شد، موجب می شود، درستی این تحلیل ها زیر سوال رود، بنابراین براساس این اطلاعات جدید باید گفت: یک: با توجه به آنچه در پایگاه هوایی خمیس مشیط گذشت، بار دیگر عربستان سعودی ثابت کرد که همکاری گسترده و عمیقی با دشمن صهیونیستی دارد و این همسویی سیاسی تل آویو و ریاض را نشان می دهد. اگرچه این موضوع جدیدی نیست، اما اثبات می کند که عربستان سعودی شایستگی و لیاقت به دست گرفتن رهبری هیچ محوری را در جهان ندارد، به خصوص پس از کشتارهایی که در یمن به راه انداخت. دو:حمله موشکی به خمیس مشیط این سوال مهم و اساسی را مطرح می کند که سعودی ها و صهیونیست ها چه نقشه تروریستی و خطرناکی را می کشیدند که در آن حتی استفاده از سلاحی مجاز شده بود که جزو سلاح های نامتعارف و تحریم شده بین المللی به شمار می آید. سه: از سوی دیگر این عملیات بحث و جدل بسیاری درباره کارآیی نظام موشکی پاتریوت و عدم موفقیت آن در برابر موشک های اسکاد به راه انداخت. موضوعی که در این خصوص برای کارشناسان امور نظامی سوال برانگیز و تعجب آور بود، از کار افتادن این نظام موشکی بود، به گونه ای که بسیاری از رسانه ها و مطبوعات جهان عملیات نظامی عربستان سعودی در یمن و امکان تحقق اهداف ریاض در یمن را زیر سوال برده و تاکید کردند که یمنی ها در این عملیات نشان دادند که توان پیروزی نظامی علیه سعودی ها را دارند و این بدین معناست که عربستان تاکنون به اهداف نظامی خود در یمن از جمله نابودی توانمندی و قدرت نظامی یمن دست نیافته است. درحالی که هر روز بیش از پیش ابعاد جدیدی از شکست های مفتضحانه ائتلاف سعودی علیه یمن برملا می شود، عملیات پایگاه هوایی خمیس مشیط انجام شد تا اثبات کننده میزان و حجم توطئه های بین المللی علیه مردم یمن باشد. «منصور عواض»، فرمانده نظامی نیروهای یمن در منطقه «جیزان» در مصاحبه با پایگاه خبری یمنی «لحج نیوز» ابعاد دیگری از آنچه در پایگاه هوایی خمیس مشیط جریان داشت، را افشا کرد و در این خصوص تاکید کرد: براساس هماهنگی های صورت گرفته بین ریاض و تل آویو مقرر بود، ارتش رژیم صهیونیستی بمب های شکافنده خود را در حمله جنگنده های سعودی و اماراتی به منطقه «جبل نقم» یمن آزمایش کند که اساسا سلاحی نامتعارف و تحریم شده در سطح بین المللی بود، چون خسارات مادی و تلفات انسانی و آسیب های زیست محیطی بسیاری از خود برجا می گذاشت و با وجود اینکه در نزدیکی جبل نقم مناطق مسکونی و غیر نظامی بسیاری وجود دارد، عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی همچنان بر آزمایش این بمب ها علیه مردم یمن اصرار داشتند. فرمانده نظامی نیروهای یمن در جیزان در ادامه افشاگری های خود توضیح می دهد که پیش از اتمام عملیات تجهیز و ارسال جنگنده های صهیونیستی دو اسکادران از جنگنده های اف 16 سعودی و اماراتی نیز تدارک دیده شدند تا جنگنده های صهیونیستی «شبح» را در این عملیات همراهی کنند. از سوی دیگر، ضربه وارد شده به عربستان سعودی در پایگاه خمیس مشیط چنان سنگین و کمرشکن بود که مسئولان امر را در ریاض سرگردان و متحیر کرده و موجب شده تا تصمیمات و اقدامات مضحکی برای توجیه این شکست بزرگ اتخاذ کنند، از جمله اینکه منابع خبری اعلام کردند که وزارت دفاع سعودی افسران و نظامیان مسئول محافظت و مراقبت از این پایگاه نظامی را به خیانت متهم کرده است. در این راستا وزارت دفاع عربستان سعودی فرماندهان نظامی این پایگاه را احضار و آنها را به دلیل ناتوانی در شناسایی مسیر موشک های اسکاد به خیانت ملی و خیانت به کشور متهم و شماری از این فرماندهان را بازداشت کرده و نشست ها و جلسات محرمانه ای درحال برگزاری است تا درباره این نظامیان تصمیم گیری نهایی شود. ضربه وارد شده به عربستان سعودی در پایگاه هوایی خمیس مشیط چنان سنگین بود که ریاض را وادار کرد، کشته شدن فرمانده نیروی هوایی خود در این پایگاه را با انتشار این دروغ کتمان کند که مرگ وی در اثر سکته قلبی و طی ماموریتی که خارج از عربستان درحال انجام آن بوده، رخ داده تا بعدها به واقعیت امر اشاره کند. پایگاه خبری صهیونیستی «والا» که گفته می شود، به محافل نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی نزدیک است، نیز به نقل از منابع نظامیش افشا کرد که نیروهای یمنی 15 موشک اسکاد به پایگاه هوایی خمیس مشیط شلیک کرده بودند، در حالی که رسانه های سعودی از شلیک 5 موشک خبر داده بودند. به نوشته این پایگاه خبری صهیونیستی نظامیان آمریکایی که در این پایگاه حضور داشتند و مسئول استفاده از نظام موشکی پاتریوت بودند، تنها موفق شدند، 2 یا 3 موشک را رهگیری و منهدم کنند و نظامیان سعودی از این حمله به شدت غافلگیر شده بودند. این پایگاه خبری در ادامه گزارش خود مدعی شد که ایران اطلاعات این پایگاه و حضور فرمانده نیروی هوایی عربستان سعودی در آن را در اختیار نیروهای یمنی از جمله انصار الله قرار داده است.والا تاکید کرد که عربستان سعودی برای جلوگیری از بازتاب های منفی کشته شدن فرمانده نیروی هوایی این کشور به خصوص بر روحیه و معنویات نظامیان سعودی شرکت کننده در تجاوز به یمن تلاش بسیاری کرد که واقعیت را کتمان کند. این اولین باری نیست که پرده از مشارکت رژیم صهیونیستی در کنار عربستان سعودی در تجاوز به یمن پرده برداشته می شود، چون پیش از این نیز «علی عبد الله صالح»، رئیس جمهوری برکنار شده یمن از شناسایی یک هسته تروریستی مرتبط با رژیم صهیونیستی در یمن و بازداشت اعضای آن سخن گفته بود که بیانگر چشم داشت ها و مطامع این رژیم در یمن است که حضوری ریشه دار و قدیمی در این کشور دارد.
کد خبر: ۷۵۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۴

تذکرات کتبی نمایندگان مجلس شورای اسلامی به مسئولان اجرایی کشور توسط محمد دهقان عضو هیأت رئیسه مجلس قرائت شد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش ایسنا، متن این تذکرات به شرح زیر است: -احمدی لاشکی نماینده نوشهر و چالوس به وزیر راه : تسریع در تکمیل احداث پل وتونل مرکز شهر چالوس. -ایرانپور نماینده مبارکه به وزیر ورزش و جوانان: لزوم توجه اداره کل ورزش و جوانان استان اصفهان به مشکلات متعدد حوزه ورزش شهرستان مبارکه، به وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی: تسریع در پرداخت حقوق بازنشستگان ذوب آهن و صنعت فولاد. -قادر مرزی نماینده قروه و دهگلان ، ذوالانوار نماینده شیراز به وزیر علوم: رفع سوء مدیریت در دانشگاه پیام نور و تسریع در معرفی رئیس دانشگاه . -پورابراهیمی نماینده کرمان به وزیر جهاد کشاورزی: لزوم توزیع علت عدم پیگیری و اعلام جدی وزارت جهاد کشاورزی برای مبارزه واز بین بردن آفت کرم میوه انار، همچنین به وزیر صنعت: توضیح علت در خواست غیرقانونی وزیر صنعت برای خروج محصولات پتروشیمی از بورس کالا. -پورابراهیمی، منصوری بیدکانی، ایرانپور و امیری خامکانی نمایندگان کرمان، لنجان، مبارکه، زرند و کوه بنان به وزیر تعاون : توضیح علت عدم پرداخت حقوق ومعوقات بازنشستگان صنعت فولاد کشور. -حسینی، آذین ، موسوی و عباسپور ، نمایندگان قزوین، رفسنجان، اهواز ، بوئین زهرا به وزیر آموزش و پرورش : توضیح علت عدم اجرای کامل مصوبه مجلس راجع به نیروهای پیش دبستانی و شرکتی ، همچنین توضیح علت عدم پرداخت پاداش پایان خدمت فرهنگیان . -حسینی نماینده قزوین به وزیر نفت: تسریع در گازرسانی به دهستان رجایی دشت. -محبی نماینده سنقر به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: توضیح علت عدم توزیع عادلانه یارانه مطبوعات، به وزیر آموزش و پرورش :‌توضیح علت عدم اجرای مصوبه مجلس راجع به معلمان حق التدریسی و پیش دبستانی‌ها در استان کرمانشاه. -بشیری نماینده پاکدشت، سعیدی نماینده تبریز به رئیس جمهور : اتخاذ تدابیر برای ارایه سبد کالا به ویژه به اقشار آسیب پذیر. -محجوب ، قاضی پور ، آقاجری، رزم و اکبریان نمایندگان تهران ، ارومیه، ‌بندر ماهشهر، کرمانشاه و کرج به وزیر نیرو : لزوم یکسان سازی حقوق و مزایای اپراتورهای برق با سایرین. -احمدی نماینده کنگاور به وزیر تعاون: لزوم در اولویت قرار دادن نیروهای بومی شهرستان های هریس، صحنه و کنگاور و بخش های بیستون برای بکارگیری در کارخانه ها و مراکز صنعتی و تولیدی حوزه انتخابیه ، همچنین به رئیس جمهور : تسریع در ابلاغ بخشودگی اصل، سود و جرایم دیر کرد وام زلزله زدگان بخش صحنه این شهرستان ، همچنین به وزیر راه و شهرسازی : تسریع در تکمیل طرح راهسازی سه راهی هرسین. -منوچهری نماینده پاوه به وزیر امور خارجه و وزیر کشور: لزوم اقدام موثر برای اجرای مصوبه تردد مسافر از مرز شهرستان پاوه که به دلیل عدم همکاری دولت اقلیم کردستان عراق متوقف شده است. -فیاضی نماینده نور و محمود آباد به وزیر ورزش و جوانان : توضیح علت عدم برخورد قانونی با تصاحب کنندگان خوابگاه ورزشی نور، به وزیر کشور: توضیح علت عدم رسیدگی به سیل زدگان روستای نور. -سودانی نماینده اهواز به رئیس جمهور : لزوم اعلام اقدامات انجام شده توسط دستگاه های ذیربط راجع به مهار ریزگردها و بیابان زدایی ، همچنین به وزیر نیرو: تسریع در اجرای عملیات تامین آب رودخانه کرخه از طریق گرمسیری علیرغم وجود مصوبه و فراوانی آب. -بزرگواری نماینده کهگیلویه و بهمئی به وزیر آموزش و پرورش : لزوم حل مشکلات طرح طبقه بندی معلمان. -ذوالانوار و قادری نمایندگان شیراز به رئیس جمهور : توضیح علت اقدامات تبعیض آمیز راجع به تخصیص بودجه برای احیاء دریاچه های بختگان و مهارلو و پریشان. -حسینی و احمدی نمایندگان قصر شیرین و کنگاور به وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح: علت عدم پرداخت حقوق باقی مانده رزمندگان طرح شهید کاظمی در استان های کرمانشاه،‌ کردستان و آذربایجان غربی، همچنین به رئیس جمهور: علت عدم پرداخت حقوق رزمندگان معسر که بر اساس مصوبه مجلس باید دولت از محل منابع تعریف شده تامین و پرداخت کند که از شهریورماه حقوق آنان پرداخت نشده است. -رحمانی نماینده تاکستان به رئیس جمهور و وزرای جهاد کشاورزی ، امور اقتصادی و دارایی و صنعت، معدن و تجارت: تعیین قیمت تضمینی کشمش بر اساس درخواست 224 نفر از نمایندگان مجلس به گرانی نهاده های کشاورزی و تورم به میزان حداقل 5 هزار تومان به ازای هر کیلو. -رحماندوست نماینده تهران به رئیس جمهور : جلویگری از ثبت و ایجاد شعبه شرکت های مک دونالد و برگر کینگ در ایران . -خسروی نماینده سمنان به وزیر آموزش و پرورش : لزوم یکسان سازی حقوق بازنشستگان و شاغلان آموزش و پرورش و پاداش پایان خدمت فرهنگیان بازنشسته. -نجف نژاد نماینده بابلسر به وزیر کشور: رفع مشکل جدی شهروندان و صیادان . -ایرج عبدی نماینده خرم آباد به وزیر نیرو: تعطیلی کامل پروژه نیروگاه خرم آباد و عدم رسیدگی و پرداخت و تعیین تکلیف اپراتورهای برق. -قاضی پور نماینده ارومیه به وزیر تعاون: تسریع در نظارت بر اتاق تعاون کشور و تعاونی های کشور به خصوص مسکن مهر. -احمدی لاشکی نماینده نوشهر به وزیر آموزش و پرورش : علت کسر حقوق دانشجویان دانشگاه فرهنگیان و تخصیصی بخشی از آن برای اداره آن دانشگاه. -عزیزی فارسانی نماینده اردل و فارسان به وزیر بهداشت و درمان : دلیل تاخیر در راه اندازی بیمارستان شهرستان کوهرنگ. -زاهدی نماینده کرمان به وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح: وضعیت معیشتی و حقوق بازنشستگان ارتش جمهوری اسلامی مناسب نیست، حمایت از این افراد حمایت از اقتدار ارتش عزت مند جمهوری اسلامی ایران است، همچنین به وزیر آموزش و پرورش : وضعیت معیشتی بازنشستگان فرهنگی مناسب نیست می طلبد که همزمان با افزایش حقوق فرهنگیان شاغل این افزایش شامل بازنشستگان نیز شود. -جدگال نماینده چابهار به وزیر راه و شهرسازی : رسیدگی به واگذاری زمین به افراد غیر بومی توسط اداره کل راه و شهرسازی جنوب استان . -قاضی پور و دهقان نمایندگان ارومیه و چناران و طرقبه به وزیر صنعت: تسریع در برخورد با قاچاق دخانیات و شبکه های آن. -جبار کوچکی نژاد نماینده رشت به وزیر کشور: چرا صدور شناسنامه فنی ساختمان اجرا نمی شود؟. -زاهدی نماینده کرمان به وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی: عدم ساماندهی پرداخت به موقع حقوق بازنشستگان صنعت فولاد علیرغم وعده های متعدد تمامی دست اندرکاران مربوط به این قشر، همچنین به وزیر کشور: متاسفانه حقوق کارکنان و افسران و درجه داران نیروی انتظامی اعم از شاغل و بازنشسته کافی نیست . -فیاضی نماینده نور به وزیر جهاد کشاورزی: نابسامانی کشاورزی در مازندران و کاهش محسوس تولید برنج و افت و انگیزه کشاورزان. -رسایی نماینده تهران به وزیر صنعت:‌لزوم نظارت بیش تر بر بازار با توجه به کاهش وزن اجناس مختلف در بسته بندی های قبلی و نیز اظهارات غیرمنطقی و برخلاف عزت ملی در خصوص استفاده از مدیران خارجی. -منظری توکلی نماینده بافت به وزیرصنعت: علت تعطیلی پروژه فولاد بافت و اخراج 241 نفر کارگران این پروژه چیست؟ ؛ همچنین به وزیر تعاون : چرا حقوق بازنشستگان فولاد دو ماه است پرداخت نشده است؟ -رسایی نماینده تهران به رئیس جمهور : لزوم رعایت شروط 9 گانه مقام معظم رهبری در خصوص اجرای برجام قبل از هرگونه اقدام عملی و عدم توجیه اقدامات مربوط. -قاضی پور نماینده ارومیه و امیرآبادی نماینده قم به رئیس جمهور: تسریع در ادامه بیمه قالیبافان و فرش بافان دستی کشور. -شکر خدا موسوی نماینده اهواز به وزیر جهاد کشاورزی: علت عدم اعلام به موقع قیمت تضمینی محصولات کشاورزی.
کد خبر: ۷۵۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۴

دوره هشت ساله ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای، دوره مدیریت جنگ و محاصره اقتصادی، در کنار پروسه مهم ساختار سازی و هماهنگی نهاد ها برای انتظام جمهوری اسلامی بود.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir دوره هشت ساله ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای، دوره مدیریت جنگ و محاصره اقتصادی، در کنار پروسه مهم ساختار سازی و هماهنگی نهاد ها برای انتظام جمهوری اسلامی بود. امر ساختار سازی و هماهنگی نهادها در کنار ابر مشکل جنگ و مقابله با ضد انقلاب، منافقین و لیبرالها در حالی در دستور کار ایشان قرار داشت که در بعد خارجی نیز، لزوم معرفی انقلاب و مواضع نظام، به دلیل تحرکات جبهه استکبار و صهیونیسم، بسیار حیاتی بود. بر همین اساس مرکز اسناد انقلاب اسلامی به مناسبت سالروز مراسم تنفیذ و تحلیف آیت‌الله خامنه‌ای در دوران ریاست جمهوری به بازخوانی دوران مسئولیت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در کسوت ریاست جمهوری می‌پردازد. پس از شهادت محمدعلی رجایی (دومین رئیس جمهوری اسلامی ایران) شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی و نیز جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به اتفاق آرا و علیرغم مخالفت حضرت آیت الله خامنه ای، ایشان را به عنوان نامزد ریاست ‌جمهوری انتخاب کردند و امام خمینی که سابقاً با تصدی روحانیون برای ریاست جمهوری موافق نبودند با نامزدی ایشان موافقت کردند. [1] انتخابات در 10 مهر 1360 برگزار شد و آیت‌الله خامنه‌ای در دوره اول ریاست جمهوری با کسب اکثریت مطلق آراء (95درصد) به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد. در 17 مهر 1360 امام خمینی حکم ریاست ‌جمهوری ایشان را تنفیذ کرد و آیت‌الله العظمی خامنه‌ای نیز در 21 مهر به عنوان سومین رئیس‌جمهور اسلامی ایران در مجلس شورای اسلامی سوگند یاد کردند.  آیت‌الله خامنه‌ای ریاست ‌جمهوری خود را در حالی آغاز کرد که نهاد ریاست‌ جمهوری از ساختار مناسبی برخوردار نبود و ساختار نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران شکل نگرفته بود. گروه‌های مشاور و کارگروه­ها برای کمک به رئیس‌جمهور در انجام وظایف قانونی نیز هنوز تشکیل نشده بود و این امر مشکلات فراوانی را برای عملکرد رئیس‌جمهور پدید می‌آورد. آیت‌الله خامنه‌ای در ابتدا بخشی از تلاشهای خود را معطوف ساختارسازی برای دفتر رئیس‌ جمهور و نهاد ریاست ‌جمهوری کرد و به تدریج، دفتر ریاست‌ جمهوری با چندین مشاور و کارگروه شکل گرفت. [2] با تمام مشکلاتی که در دوره اول ریاست جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای وجود داشت، سرفصل برنامه‌های معظم له به شرح زیر بود: اهتمام به امور مربوط به جنگ تحمیلی نیل به سیاست‌های اقتصادی به سوی حمایت از مستضعفان و دور افتادگان از مرکز کشور طاغوت‌زدایی از همه‌ی شئون زندگی اداری، اجتماعی و سیاسی مردم ایران کشف و به کارگیری استعدادهای انسانی در همه‌ی عرصه‌ها از تکنیک تا هنر تأمین امنیت اجتماعی، اداری و قضایی برای ارائه‌ی خدمت مؤثر به مردم تأمین امنیت و آزادی همه‌ی افراد وفادار به نظام جمهوری اسلامی با هر اندیشه و تفکر با وجود اینکه جنگ تحمیلی مشکلات فراوانی برای کشور ایجاد کرده بود و جمهوری اسلامی در اولین سال‌های حیات خود قرار داشت، اما در کنار همه ساختار سازی های صورت گرفته که در راس برنامه های حضرت آیت الله خامنه ای قرار داشتند توجه به اقتصاد و فرهنگ مردم در راس استراتژی ایشان قرار داشت. همچنین انتخابات چهارمین دوره ریاست جمهوری که در مرداد ماه سال 1364 برگزار شد، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای بنا به توصیه دوستان و تکلیف حضرت امام (ره) بار دیگر کاندیدا و با کسب بیشترین آرا به عنوان رئیس جمهور منتخب مردم انتخاب شدند. این رای توسط حضرت امام خمینی (ره) تنفیذ شد و حضرت آیت الله خامنه ای چهار سال دیگر عهده دار این سمت شدند. حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با توجه به تجربه مشکلات و اختلاف‌نظرها با برخی اعضای هیئت دولت در چهار ساله اول ریاست جمهوری، مایل نبود برای دومین بار در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند ولی پس از آنکه امام خمینی (ره) آن را تکلیف شرعی ایشان دانستند، تصمیم گرفتند که در انتخابات چهارمین دوره ریاست جمهوری کاندیدا شوند. در دوره‌ی چهارساله‌ دوم نیز ضمن ادامه‌ی برنامه‌های دوره‌ اول که در رأس آنها جنگ تحمیلی قرار داشت، سیاست ها و برنامه هایی در دستور کار قرار گرفت که اهم آنها را اینگونه می توان خلاصه کرد: تدوین لایحه‌ی اختیارات ریاست جمهوری، کاهش تصدی‌گری دولت و واگذاری امور به مردم، به کار گماردن مسئولین لایق، انقلابی و کارآمد در دولت رفع فقر مزمن و طولانی‌مدت حاکم بر جامعه و زندگی مردم واگذاری زمینهای کشاورزی به مردم، واگذاری صنایع دولتی به بخش تعاونی سهیم‌شدن کارگران در کارخانه‌ها، گسترش و توسعه‌ی صادرات غیرنفتی و کاهش اتکای کشور به درآمد نفت مشارکت مردم در امور اقتصادی و فرهنگی کشور با نظارت دولت سوق دادن سیاست فرهنگی کشور به سوی استقلال فرهنگی [3] شاخصه های مهم ریاست جمهوری حضرت آیت‌الله خامنه ای با همه مشکلاتی که در دوره ریاست جمهوری هشت ساله حضرت آیت الله خامنه ای در بعد داخلی و بین المللی وجود داشت، دوره ریاست جمهوری ایشان از جمله دوران های بسیاری طلایی انقلاب بوده و بسیاری از اقدامات ایشان به عنوان شاخصی ماندگار ثبت شده اند. این ویژگی ها به شرح زیر است: توجه ویژه آیت‌الله العظمی خامنه‌ای به مردم  توجه آیت الله خامنه‌ای به نقش مردم از ارکان سیاست های ایشان بوده و این موضوع سیاستی بود که آیت الله خامنه ای در ارائه چهره واقعی از انقلاب ایران در مجامع بین المللی در دستور کار خود داشت و حمایت مردم از انقلاب اسلامی را هم بر همین مبنا می دانست. آیت‌الله العظمی خامنه‌ای معتقدند جمهوری اسلامی، انقلاب و نظام، کارش مردمی است و مردم از ریزترین کارها مطلع می شوند، مگر آن چیزهایی که گفتنش مفسده‌ای بار بیاورد. معیارها، فهم و درک مردم از انقلاب است. نظام ما، نظام مردمی است، نه نظام حزبی که ریسمان‌هایش به نقطه‌ای وصل است و در آن نقطه، یک حزب نشسته و هر کاری که می خواهد، انجام می دهد. در راستای همین سیاست نیز بود که رسیدگی به معیشت مردم در مورد توجه ویژه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای قرار داشت. لذا حضور بدون غیبت معظم له در جلسات شورای اقتصاد که برای مبارزه با وضع بد توزیع و گرانی اشیاء و موادی که مورد احتیاج مصرفی مردم و نابسامانی وضع کالا و همکاری گسترده ای با دولت از این واقعیت حکایت دارد. بر همین اساس می‌توان دریافت مردم در تفکرات آیت‌الله العظمی خامنه‌ای جایگاه والایی داشت و این مسئله در تمام دوران مدیریتی معظم له  به خصوص در سیاست های کلان جنگ نمود بارزی داشت. حضور آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در جبهه های جنگ نه تنها به عنوان عامل روحیه بخش رزمندگان اسلام بود بلکه جلوه ای دیگر از مردمی بودن این انقلاب و نظام بود. 2- تبعیت کامل حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای از امام (ره) یکی از جلوه‌های ویژه مدیریت ایشان در دوره ریاست جمهوری تبعیت از حضرت امام خمینی(ره) و گذشت از مواضع خود در مقابل خواست رهبری و منافع ملی بود. این مسئله در انتخاب نخست وزیر دوره دوم ریاست جمهوری ایشان و قبول نظر حضرت امام خمینی به عینه دیده می شود. در این مقطع حضرت آیت الله خامنه ای موافق نخست وزیری دوباره موسوی نبودند اما به دلیل برخی حوادث و خواست حضرت امام خمینی (ره) حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دستور امام خمینی (ره) را اطاعت کردند. برای نمونه برخی نظامی‌ها نزد امام (ره) رفتند و ابراز کردند که پیشرفت در جبهه‌های جنگ منوط به نخست‌وزیری دوباره مهندس موسوی است. امام خمینی نیز  به جهت مصلحت جنگ این نظر را پذیرفتند و به آیت‌الله خامنه‌ای حکم کردند که مهندس موسوی را به عنوان نخست‌وزیر معرفی کند. آیت‌الله خامنه‌ای در اطاعت از حکم امام و علیرغم نظر مخالف خود، وی را به مجلس معرفی کرد. این مسئله از جمله مواردی بود که آیت الله خامنه ای در دوره حساس جنگ با تبعیت از امام خمینی(ره) اطاعت عملی از ولی فقیه را نشان داد. 3. سفرهای داخلی آیت‌الله العظمی خامنه‌ای دیدار با اقشار مختلف مردم، بازدید از مؤسسات و سازمان‌های گوناگون، شرکت در مراسم افتتاح طرح‌ها، شرکت در همایش‌ها و سفرهای استانی از دیگر برنامه‌ها و اقدامات آیت‌الله خامنه‌ای در دوره ریاست جمهوری بود. حفظ ارتباط با مردم به ویژه خانواده‌های شهدا از راهبردهای اساسی  آیت‌الله خامنه‌ای در دوره ریاست جمهوری بود. همچنین، سفرهای آیت‌الله خامنه‌ای به استان‌ها و مناطق مختلف کشور، با هدف ملاقات با اقشار مختلف مردم، به‌ویژه قشر محروم و آشنایی با مسائل و مشکلات آنها از نزدیک، رفع اختلافات مقامات محلی، پیگیری مسائل مربوط به جنگ و همکاری سپاه و ارتش، دیدار با علما و بزرگان شهرها و روستاها، بررسی مسائل و مشکلات اقتصادی و مانند آن از جمله ابتکارات، فعالیت‌های مستمر و مؤثر معظم له بود. 4. فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی حضرت آیت الله خامنه ای مسئله فرهنگ و مقابله با فرهنگ غیر اسلامی از جمله مسائل و دغدغه های حضرت آیت الله خامنه ای بوده است. اهمیت این مسئله در تفکرات ایشان را می‌توان در دوران مسئولیت معظم‌له در ریاست جمهوری هم به وضوح مشاهده کرد و تصدی ایشان بر ریاست ستاد انقلاب فرهنگی و شورای عالی انقلاب فرهنگی از اهمیت این موضوع حکایت دارد. در 8 شهریور 1362 آیت‌الله خامنه‌ای، اولین ترمیم عمده در ستاد انقلاب فرهنگی را براساس حکم امام خمینی عهده‌دار شد. امام این حکم را در پاسخ به استعلام ایشان به مناسبت بازگشایی دانشگاه‌ها صادر کرد. آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، دومین ترمیم در ستاد انقلاب فرهنگی را بر اساس پیام امام خمینی در 19 آذر 1363، اجرا کرد. در این ترمیم، ستاد انقلاب فرهنگی به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر نام داد و رئیس‌جمهور رئیس این شورا شد. آیت‌الله خامنه‌ای این سمت را تا پایان دومین دوره‌ی ریاست جمهوری خود در تیر 1368 عهده‌دار بود و در این سال‌ها در تدوین سیاست‌های مهم فرهنگی کشور نقش مؤثری ایفا کرد. در زمینه مسائل فرهنگی و فعالیت شورای عالی انقلاب فرهنگی، تلاش آیت الله العظمی خامنه ای در مدت کمی بیش از شش ماه که از تشکیل آن به دستور امام (ره) می گذشت، تشکیل 31 جلسه فشرده بوده است که طی آنها مباحث کلان فرهنگی کشور و اتخاذ سیاست مشخص و هماهنگ در سطح کشور و اتخاذ تصمیمات مناسب انجام شده است. 5. احیای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران   از جمله اقدامات بسیار مهمی که حضرت آیت الله  العظمی خامنه‌ای توجه ویژه ای به آن داشتند شکل‌دهی به سیاست خارجی متناسب با آرمان های جمهوری اسلامی ایران و فعال کردن دستگاه سیاست خارجی  بود. مجموعه اقداماتی که ایشان در رابطه با سیاست خارجی در دستور کار داشتند به شرح زیر است: اتخاذ سیاست مستقل و متوازن در قبال هر یک از کشورهای جهان و تصمیم‌گیری برمبنای مصالح نظام و کشور، همراه با قاطعیت و صراحت. عدم وابستگی به شرق و غرب اهمیت دادن به وحدت میان مسلمانان جهان اهتمام جدی در بازپس گرفتن حقوق مسلمانان جهان از قدرتهای جهانی و مبارزه‌ی مستمر با هرگونه اقدام و حرکتی در جهت سلطه‌ی ابرقدرتها در منطقه اهتمام جدی به مسئله‌ی قدس و دیگر سرزمینهای غصب‌شده‌ی فلسطین و آمادگی برای مبارزه‌ی همه‌جانبه با دشمن صهیونیست بازگشت به فرهنگ غنی و اصیل اسلامی در عرصه‌ی بین‌المللی به عنوان سد راه دشمنان و غارتگران افزایش فعالیت و حضور مؤثر در صحنه‌های بین‌المللی بود آیت الله خامنه ای در گزارش خود از عملکرد دوره اول ریاست جمهوری در زمینه مسائل سیاست خارجی می فرمایند: "...در مسائل سیاست خارجی که فعالیت بسیار گسترده ای در این قسمت بود و من در این مدت 185 جلسه با شخصیت‌های سیاسی و نمایندگان سیاسی خارجی داشتم، و حدود هزار و سیصد نامه و پیام به سران کشورها و رؤسای جمهور در این مدت فرستادم ..."[4] در دوران هشت ساله‌ی ریاست جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی ایران فعال تر شد و چهره واقعی‌تری از انقلاب اسلامی ایران به جهان معرفی شد. از اقدامات مهم آیت‌الله خامنه‌ای در زمینه‌ی سیاست خارجی می‌توان به برقراری ارتباط منسجم با گروه‌های سیاسی شیعی در افغانستان، عراق و لبنان و ایجاد تفاهم بین آنها و تشکیل مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق اشاره کرد. به طوری که اختلاف بین آنها را به وحدت و اتحاد بر ضد دشمن مشترک‌شان تبدیل کرد. تشکیل حزب وحدت اسلامی از احزاب هشت‌گانه افغانستان که به رقابت زیان‌بار آنها پایان داد و نیز تشکیل مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق از مصداق‌های مهم  این رویکرد است. در این دوره، به دامنه‌ حمایت ایران از مبارزان اسلامی در لبنان، فلسطین، عراق و افغانستان افزوده شد و پشتیبانی ایران به احزاب و گروههای اسلامی در آن کشورها جایگاه منطقه‌ای و بین‌المللی قابل ملاحظه‌ای بخشید. یکی از شاخص‌های توسعه‌ سیاست و روابط خارجی، سفرهای رئیس‌جمهور به کشورهای مختلف برای توسعه روابط بود که در دوره‌ی اول ریاست جمهوری شروع شد و در دوره‌ی دوم توسعه یافت. ایشان در دوره‌ی اول ریاست‌ جمهوری از 15 تا 20 شهریور 1363 به کشورهای سوریه، لیبی و الجزایر و در دوره‌ی دوم از 23 دی تا 3 بهمن 1364 به کشورهای آسیایی و آفریقایی پاکستان، تانزانیا، زیمبابوه، آنگولا و موزامبیک سفر کردند. از 11 تا 15 شهریور 1365 برای شرکت در هشتمین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد در هراره مجدداً به زیمبابوه سفر کرد. در این سفر در اجلاس سران سخنرانی کرد و با برخی از سران کشورهای غیرمتعهد دیدار و گفت‌و گو کردند. از 2 تا 6 اسفند 1367 به کشورهای یوگسلاوی و رومانی و از 19 تا 26 اردیبهشت 1368 به کشورهای چین و کره ‌شمالی سفر کرد. آیت‌الله خامنه‌ای در 31 شهریور 1366 در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد شرکت کرد و در سخنرانی خود دیدگاه‌ها و مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران را برای سران دولت‌های جهان تشریح کردند. این اولین حضور رئیس جمهور اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد بود.  نکته‌ حائز اهمیت در سفر به سازمان ملل، استقبال عظیم ایرانیان و مسلمانان مقیم نیویورک و اصحاب مطبوعات بین‌المللی از ایشان و فعالیت‌های ایشان برای تبیین شرایط انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و سیاست‌های استکبار جهانی در قبال ایران بود. همچنین امامت نماز جمعه مسلمانان نیویورک و سخنرانی در خطبه‌های آن نیز از نکات جالب و با اهمیت این سفر بود. *** اهمیت سفر های خارجی آیت الله العظمی خامنه‌ای   فرهای آیت الله خامنه ای در داخل و خارج و بخصوص دیدارهای بین المللی ایشان، دست آوردهای بزرگی برای انقلاب اسلامی داشت. شناساندن انقلاب اسلامی و اصول اساسی و ارزشهای والای آن، حقانیت جمهوری اسلامی در دفاع مقدس علیه استکبار جهانی، تبیین مواضع جمهوری اسلامی نسبت به مسائل مختلف جهانی، توضیح مسائل داخلی و زدودن شبهه ها و تردیدها از اذهان، تشریح انقلاب و دمیدن روح خودباوری و امید در مسلمانان و مستضعفان جهان و بالاخره انعکاس توجه و محبت حضرت امام قدس سره به مردم محروم، مسلمان و مستضعف جهان از یک طرف و انعکاس علاقه ها و محبتها و تاسی مسلمانان و مستضعفان به راه امام و پیام روشن انقلاب از طرف دیگر، بخشی از این رهآوردهاست. معظم له در طول مسؤولیتهای خویش به کشورهای سوریه، لیبی، پاکستان، هند، چین، الجزایر، موزامبیک، انگولا، تانزانیا، زیمبابوه، یوگسلاوی (سابق)، رومانی و کره شمالی سفر کرده‌اند. اما یکی از فصلهای پرشور دوره دوم ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای، عزیمت به نیویورک (مقر سازمان ملل متحد) برای شرکت در چهل و دومین جلسه اجلاس عمومی آن سازمان در اواخر شهریور سال 66 می باشد. معظم له با سخنرانی مهم خود، مواضع جمهوری اسلامی را در برابر امریکا و دنیای استکباری، با قوی‌ترین بیان و استدلال برشمردند و یاد سخنرانی شهید بزرگوار، محمد علی رجایی، رئیس جمهوری شهید را زنده کردند. مقایسه این بیانات با سخنرانیهای قبل و بعد رؤسای جمهوری اسلامی ایران، نشانه های بزرگی از عظمت روحی و توکل عظیم و تبعیت مثال زدنی ایشان از حضرت امام خمینی قدس سره را برای مشتاقان روشن می کند. مقام معظم رهبری، همچون امام خمینی(ره)، بی توجه به خوشامد یا بد آمد دنیای استکباری و تبعات آن، ضمن طرح اندیشه الهی اسلام و ویژگی‌ها و تاریخ پربرکت اسلام، ویژگی‌های بارز انقلاب اسلامی و مواضع اصولی آن را مطرح کرده، سپس به مساله جنگ می پردازند و آن گاه فهرست بلند بالایی از دشمنی ها و تجاوزات امریکا را عنوان می‌کنند. آمریکا و صهیونیسم بیشترین ضربه را از این افشاگری جهانی خوردند و خروج نمایندگان آنان، خشم آنها را بر ملا ساخت. از جمله سفرهای دیگری که معظم له به خارج از کشور داشتند، سفری بود که به «کره شمالی» کردند. این سفر مورد توجه حضرت امام خمینی (ره) قرار گرفت و به گفته مرحوم حاج احمد آقا خمینی (ره)، امام مشتاقانه این سفر را از سیمای جمهوری اسلامی ایران پی می گرفتند و با ملاحظه استقبال مردم از ایشان و مذاکرات معظم له با مقامات کره شمالی، به صلاحیت آیت الله خامنه ای برای رهبری اشاره فرمودند: "وقتی که آیت الله خامنه ای در سفر کره (شمالی) بودند، امام گزارشهای آن سفر را از تلویزیون می دیدند. از آن منظره دیدار از «کره» ، استقبال مردم و با سخنرانیها و مذاکرات خود در آن سفر، خیلی جالب بود و امام گفته بودند(الحق ایشان شایستگی رهبری را دارند). "[5] حسین مولایی منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
کد خبر: ۷۴۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۰