هدف اصلی و مأموریت کلی سپاه بدر از ابتدای تشکیل این سازمان، دفاع از مقدسات و پیروی از خط امام خمینی(ره) بوده است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
باشگاه خبرنگاران در گزارشی نوشت: خروج آمریکا از خاک عراق، شکست سنگینی بر پیکره ایالات متحده وارد کرد زیرا اعتبار خود را در بین کشورهای خلیجفارس از دست داد و کشورهای عربی خلیجفارس بهویژه عربستان سعودی و حتی دیگر کشورها، از آمریکا خواسته بودند بر عراق مسلط شوند زیرا این کشورها از نظام حاکم در عراق به دلیل شیعه بودن مسئولان اجرایی عراق خوف دارند و میترسند که مبادا عراق و ایران متحد شوند و یک قدرت منطقهای بزرگ شکل بگیرد.
بعد از بیداری اسلامی، بعثیهای منحوس فعالیتهای خود را در غرب عراق آغاز کردند، آنها هر جمعه از مردم اهل سنت الانبار، فلوجه، موصل و نینوا درخواست میکردند تا به خیابانها بیایند و علیه حکومت تظاهرات کنند، رسانههای سعودی نیز از این مساله سوءاستفاده کردند و مدعی بودند اهل سنت در عراق در اقلیت قرار گرفتند و حکومت وقت اقدام به سرکوب اهل سنت کرده است از همین رو حکومت وقت به شورشیان و مزدوران بعثی هیچ اهمیتی نداد، بعثیها با همکاری چندین افسر بعثی و تعدادی از قبایل عراق، راه را برای ورود تکفیریهایی که در سوریه بودند باز کردند و گروهک تروریستی داعش که در ابتدا فقط چند گروهک خود را روانه عراق کرده بود باتوجه به اینکه موصل را برای فعالیت خود امن دید، اقدام به حضور گسترده نیروهای خود کرد.
در واپسین ساعات نهم ژوئن سال 2014 بود که گروهک تروریستی موسوم به داعش درپی پیشروی به شمال عراق، توانست زیر چتر خیانت برخی قبایل اهل تسنن منتسب به حزب بعث و اهمالکاری و خیانتهای مقامات مسئول در ارتش و قسمتهای اداری موصل و دیگر استانها موفق شد کنترل سه استان مهم کشور عراق را در دست گیرد.
در حالیکه غرب و به خصوص آمریکا با تشکیل ائتلاف صرفا تبلیغاتی ضد داعش برای عوام فریبی گوش فلک را کر کرده بود، زیرسایه این ائتلاف و به صورت آشکار و پنهان به حمایتهای خود از عناصر داعش و فرستادن تسلیحات به آنها ادامه داد اما سپاه بدر به کمک نیروهای مردمی که به فرمان مرجعیت عراق لبیک گفته بودند و ارتش عراق به مبارزه با این گروه خون آشام پرداخت و توانست با تعداد محدودی نیرو و تجهیزات کمر داعش را در عراق بشکند.
سال 1362 بود که شهید اسماعیل دقایقی دست به یک اقدامی ماندگار یعنی فرماندهی تیپ بدر زد و از سال 1364 این تیپ به صورت سازمان یافته و منظم وارد فاز نظامی شد و از آن سال بود که گسترش یافت. تیپ بدر با گسترش توانست به سپاه بدر موسوم شود که این سپاه شاخهای از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که ابتدا توسط آیتالله هاشمی شاهرودی تشکیل و پس از چند ماه به آیتالله محمدباقر حکیم منتقل شد و آن دوران که مشخص نبود، چگونه باید این توان نظامی سازماندهی شود شهید دقایقی مسئولیت آن را برعهده گرفت.
شهید دقایقی یکی از عناصر انقلابی ایران بود که برای به ثمر رسیدن انقلاب به مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی پرداخت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سپاه مشغول شد و در 28 دیماه 1365 در عملیات کربلای 5 براثر اصابت خمپاره به شهادت رسید.
این شهید بزرگوار زمانی که فرماندهی تیپ 9 بدر را پذیرفت، با تمامی قدرت و پشتکار در مدت کوتاهی موفق شد یگان رزم منسجم و قدرتمندی را در این تیپ پایه گذاری کند.تیپ بدر در آن مقطع زمانی متشکل از دو گروه احرار و بعدها مجاهدین میشد که احرار متشکل از اسیران عراقی بود و مجاهدین نیز افرادی بودند که علیه رژیم بعث و صدام به مبارزه میپرداختند و اکثر آنها توسط عوامل رژیم بعث زندانی و بعد از شکنجه وحشتناک و سهمگین به اعدام محکوم میشدند.احرار از میان اسیران عراقی تشکیل میشد که به رغم آنکه اسیر بودند، اما به این نتیجه دست یافته بودند که صدام آنها را به زور و با فریب به جبهه کشیده است تا با ایرانیها بجنگند که این دسته از اسیران علاقمند بودند تا در نبرد حق علیه باطل در جبهه حق قرار گیرد و با علاقه و اشتیاق در این گردان با ارتشی که خودشان سالها در آن میجنگیدند، و در بسیاری از عملیاتها توانست ضربات سنگین و سهمناکی را بر بدنه رژیم بعث وارد کند و بسیاری از آنها هم به شهادت رسیدند.بعد از سرنگونی صدام و در پی آن متلاشی شدن حزب بعث و تشکیل دولت مستقل در عراق افرادی که در سپاه بدر سازماندهی شده بودند، نقش مهم و بسزایی را در ایجاد امنیت و استقرار حکومت ایفا کردند و اکنون شاخه نظامی بدر نیز به فرماندهی "هادیالعامری" مقابل جنایات داعش ایستاده و در پی آزادسازی کل عراق از شر این تروریستها است و شاید یکی از اقدامات مهمی که از این سازمان صورت گرفتهاست آزادسازی آمرلی بود.
* فرماندهی به دور از پستهای دنیوی در پی رهاسازی عراق از شر تروریستها"هادی فرحان عبدالله العامری" ملقب به "حاج العامری" متولد سال 1954 در استان دیاله عراق است. وی از دهه هشتاد قرن گذشته میلادی مبارزات خود با رژیم بعث عراق و حاکمیت دیکتاتوری صدام بر این کشور را آغاز کرد. العامری به علت فعالیتهایی که در عرصه سیاسی و مبارزه با حزب بعث داشت به واسطه سیاستهای سرکوب گرایانه صدام در حالی که حکم اعدامش صادر شده بود، سالها مجبور به دوری از عراق شد.
هادیالعامری تابعیت ایرانی دارد و همسرش نیز ایرانی است و حتی در تبعید نیز مبارزات خود با رژیم صدام را ادامه داد و در سال1982 متولی امور خاص سپاه بدر در ایران بود و بعد از سال 1991 مدیریت عملیاتهای نظامی در داخل عراق را به عهده گرفت، در آن سالها توانست ضربات سنگینی به حزب بعث وارد کند.
بعد از سقوط حزب بعث در عراق، وی به همراه همکارانش وارد عراق شد و با توجه به حساسیت آنزمان و اینکه عراق در دست بیگانگان قرار نگیرد، وارد مراکز اصلی دولت شد و در سال 2005 با همکاری همرزمانش توانست سازمان اطلاعاتی نوپایی را در عراق راهاندازی کند. وی سابقه نمایندگی در پارلمان عراق و وزارت راه و ترابری در دولت نوری مالکی را در کارنامه فعالیتهای سیاسی خود نیز دارد.
العامری از 20 خرداد در حالی که وزیر راه و ترابری عراق بود، با درخواست نوری المالکی نخستوزیر وقت و فتوای آیتالله سیستانی مرجع تقلید شیعیان عراق، لباس نظامی به تن کرد و خود به استان دیالی (مکانی که داعش قصد داشت از آنجا به عنوان یک محور برای عملیات به سمت بغداد استفاده کند) رفت.
آنقدر اقدامات مثبت از سوی العامری در مبارزه با تروریسم صورت گرفت تا باعث شد در روند تشکیل دولت وحدت ملی به ریاست حیدر العبادی، وی به عنوان گزینه پیشنهادی ائتلاف دولت قانون برای تصدی وزارتدفاع معرفی شود، اما همانگونه که در دولت ائتلاف قانون به رهبری نوری مالکی، وزیر راه و ترابری بود و بارها مقامات آمریکایی بهویژه جانکری، وزیر خارجه آمریکا تلاش کردند مانع از ادامه حضور وی در کابینه عراق شوند که البته این تلاش آنها ناکام ماند در این دولت هم با سمپاشیهای رسانهای و مداخله آمریکا و عربستان سعودی و فشار آنها بر برخی گروههای وابسته اهل تسنن باعث مخالفت قاطع آنها با انتخاب وی به این سمت شد اما در عین حال در دوره جدید نیز العامری به اقدامات خود در مبارزه با تروریستها ادامه داد.
"هادیالعامری" در مصاحبههای صورت داده هدف اصلی و مأموریت کلی سپاه بدر از ابتدای تشکیل این سازمان را دفاع از مقدسات و پیروی از خط امام خمینی(ره) دانسته است.
* کمکهای مستشاری ایران به سپاه بدربزرگترین موفقیتهای سپاه بدر و نیروهای مردمی در اوایل محرمالحرام امسال به دست آمد؛ عملیات استراتژیک جرفالصخر که با همکاری همه گروههای مقاومتی و کمک مستشاری سپاه قدس از جمله سردار حاجقاسم سلیمانی به عراق صورت گرفت.هادیالعامری در مصاحبهای با روزنامه وطن امروز در رابطه با کمکهای جمهوری اسلامی ایران به سپاه بدر اذعان کرد: ما بهوسیله فدایی شدن جوانان شیعه عراقی و همکاری سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران با گروههای مقاومتی شیعه است. اگر حاجقاسم و امثال او نبودند هماکنون نه اثری از حرم حضرت زینب سلامالله علیها بود و نه اثری حتی از سامرا و حرم عسکریین سلامالله علیهما. همه عملیاتهای سرنوشتساز از جمله آمرلی، جرف الصخر، سامرا، مناطق فلوجه و مناطقی از الانبار با همکاری مجاهدان از جمله حاجقاسم صورت گرفته است.
حضور حاجقاسم سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس در عراق باعث محبوبیت چند برابری نیروهای پاسدار در بین مردم عراق شد. در فضای مجازی مردم عراق تصاویر حاجقاسم را به همدیگر ارسال میکنند و وحدت میان نیروهای مقاومتی شیعه توانسته است کمر تکفیریها را در عراق بشکند. یکی از آرزوهای حامیان داعش این است که حاجقاسم کشته شود، داعش از اسم این رزمنده در هراس است، اگر به رسانههای داعشیها سری بزنید، خواهید فهمید که چقدر تکفیریها از این مجاهد قهرمان در هراس هستند. در اینجا جا دارد از مجاهدان ایرانی که به صورت خودجوش پا به پای نیروهای مجاهد عراقی جنگیدند و به شهادت رسیدند یاد کنم و از خداوند برای آنها علو درجات را خواستار باشم.
وی ادامه داد: مهمات و تسلیحات نیروهای مجاهد رزمنده غالبا ایرانی است، همه نقشههای نظامی با هماهنگی نیروهای مجاهد و پاسدار ایرانی و عراقی صورت میگیرد و امور اجرایی و پشتیبانی به طور کل برعهده سپاه بدر است و همه گروههای مقاومتی در یک محور علیه تکفیریها عمل میکنند و عملیات جرف الصخر که در استان بابل عراق انجام شد، اولین عملیات پیروزمندانه و به نوعی آغاز موفقیتها به شمار میرفت.
پانزدهم دی ماه امسال نیز حاجی العامری در حاشیه مراسم گرامیداشت سردار شهید "حمید تقوی" در جمع خبرنگاران در رابطه با کمکهای مستشاری جمهوری اسلامی ایران به عراق برای مبارزه با تروریست اظهار داشت: نیروهای مردمی در کنار نیروهای ارتش و پلیس عراق با داعش (تروریستهای تکفیری ) مبارزه میکنند و بدون نیاز به کمک ائتلاف بر تروریستها پیروز شوند و اگر قاسم سلیمانی و جمهوری اسلامی ایران در عراق نبودند، اکنون دولت حیدر العبادی هم نبود.
* آمریکا بهدنبال انحلال سازمان بدرسایت گلوبال سکیوریتی در رابطه با سازمان بدر اینگونه نوشته استکه؛ اکنون سازمان بدر متشکل از دهها هزار نیروی پیاده نظام، زره پوش، توپخانه، ضدهوایی و واحدهای کماندویی است. این سایت ادامه داد: در ابتدا استراتژی این سازمان ایجاد یک حلقه محبوب مقاومتی بین مردم بود و هدف دیگرش بسیج عراقیها در خارج از عراق و آموزش استفاده از سلاح به آنها بود.
سایت گلوبال سکیوریتی افزود: یکی از اهداف مهم این سازمان استفاده از سلاح برای ایجاد یک نیروی مسلح علیه صدام به شمار میآمد اما اکنون استراتژی سازمان بدر حرکت بر محور مقاومت و ایجاد امنیت پایدار در عراق است و آمریکا نیز طی سالهای 2000 تا 2007 خواهان انحلال این سازمان بوده است که دلیل آن را خشونت علیه اعراب سنی و ایجاد ناامنی در منطقه میدانند.
سایت تایمز در این باره نوشت؛ از اوایل اشغال عراق توسط آمریکا، ایالات متحده به دنبال انحلال این شاخه نظامی بود، اما بعد از ترور آیتالله باقر حکیم متوجه شد که مجلس اعلای انقلاب اسلامی نیاز به یک شاخه امنیتی دارد.
کد خبر: ۵۳۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
سال 88 یادآور مشکلات و مصائب سیاسی زیادی است که زخم عمیقی بر پیکره انقلاب برجای گذاشت درمیان فتنه گران و جاسوسان زنانی نیز بودند که ایفاگرنقش های مخوفی بودند، یکی از این زنان کلوتیلدریس فرانسوی، جاسوسی است که بعداز فعالیت های بسیار سیاسی آزاد شده و به عنوان یک قهرمان وارد کشورش شد.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
فتنه 88 هیچگاه از خاطر مردم ایران محو نشده و همچنان یادآور خاطرات تلخی است که دشمنان قسم خورده انقلاب بانی آن بوده و هستند.
سال 88 باردار حوادث سیاسی زیادی بود که گاهی تلخ و گاهی افتخار آمیز بود به طور مثال حماسه 9دی که نشان از غیرت مردم و در صحنه بودن آنان داشته و مهر تائیدی بر مبارزه توامان مردم در مقابل رخنه گران است.
حامیان فتنه که سالهاست در صدد ضربه زدن به انقلاب بوده و هستند هیچگاه از تربیت جاسوسانی که اوضاع سیاسی کشور را تحت الشعاع قرار دهند فروگذار نکرده اند این درحالی است که نقش جاسوسان کشورهای حامی فتنه در طول این سالها انکارناپذیر بوده و همواره یادآور دشمنی دیرینه آنان است.
وفور دادگاه های سیاسی سال 88 مبرهن نشان از تلاش سرسختانه کسانی است که آزادانه در کشور به کسب اطلاعات اجتماعی مردم پرداخته و برنامه ریزی های سیاسی خودرا با روسای خود در میان می گذاشتند.
یکی از این افراد کلوتیلد ریس فرانسوی است که با گذاشتن تنها یک وثیقه آزاد شده و با استقبال رئیس جمهور کشور خود مواجه شده و تقریبا قهرمان ملی کشور خود شد.
کلوتیلدریس که فوق لیسانس روابط بین الملل بوده و ماه ها در دانشگاه صنعتی اصفهان به تدریس زبان فرانسه پرداخته است، هیچگاه از تحقیقات خود در زمینه روابط اجتماعی ایران دست نکشیده و به طور مرتب به مبادله اطلاعات با مقامات مافوق خود می پرداخته است.
وی بعداز شروع اعتشاشات با دردست داشتن دوربین به تهران سفر کرده و با شرکت در تظاهرات به عکاسی و فیلمبرداری و تهیه گزارش از تظاهرات و ارسال آن به کشورفرانسه اقدام نموده است اما در نهایت هنگام مراجعه به کشور خود با ممانعت ماموران مواجه شده و به عنوان جاسوس به دادگاه انقلاب معرفی می شود.
کلوتیلد ریس که از طرف کشور خود مبری از هرگونه اتهامی معرفی می شود به آشکار به سرقت اطلاعات اجتماعی کشور مبادرت کرده و با همکاری در برنامه ریزی های سیاسی ایام خاص آن دوران کمک شایانی به دشمنان انقلاب نموده است اما در کمال تعجب با یک وثیقه آزاد شده و در سفارت فرانسه اقامت می کند.
سوالی که پیش می آید این است که چگونه فردی 24 ساله و تحصیل کرده روابط بین الملل که به خوبی به زبان فارسی مسلط است بدون هیچ سوءظنی به راحتی در یکی از بهترین دانشگاه های کشور تدریس می کند؟ براستی فیلتر هایی که برای تعیین صلاحیت علمی و سیاسی اساتید دانشگاه استفاده می شود مناسب است؟
در نهایت با رای دادگاه ایران کلوتیدریس آزاد شده و به کشور خود باز می گردد اما به طرزی کاملا غیرعادی مورد استقبال قرار می گیرد.
نکته جالب توجه این است که سارکوزی رئیس جمهور وقت شخصا به استقبال یک محقق ساده که چندماهی را در کشوری دیگر به سر می برد رفته و اذعان می کند که وی جاسوس نبوده و یک فرد عادی است!
باکمی تامل به سادگی می توان دریافت که یک فرد عادی نمی تواند هوش سیاسی عمیقی داشته و به ارسال اطلاعات سیاسی یک کشور بدون داشتن انگیزه های تهاجمی بپردازد چراکه چنین اقداماتی نیاز به جسارت زیادی داشته و از عهده یک فرد عادی برنمی آید.
کلوتیدریس که چندماهی را در بخش تحقیقاتی سازمان انرژی اتمی فرانسه کارکرده و در مورد روابط سیاسی ایران تحقیقاتی را انجام داده است. وی به طور مکرر در همایش های اجتماعی و سیاسی ایران شرکت کرده و تمام انرژی خودرا به کسب اطلاعاتی در مورد ایران به کار بسته است، بنابراین چگونه می توان وی را یک فرد عادی که تنها به قصد تدریس زبان فرانسه به ایران آمده است درنظر گرفت؟!
این درحالی است که فتنه 88 با تمام وقایع تلخی که به همراه داشت باعث بیدار شدن هوش سیاسی مردم شده و رخنه دوباره مفسدانی که افراد خودفروخته زیادی را اجیر خود کرده اند را سخت تر از قبل نموده است.
این درحالی است که کشور به طور مداوم در جریان نوسانات سیاسی تزریق شده توسط دشمنان انقلاب قرار دارد و مردم کشور همواره در خط مقدم جبهه ای قدم می زنند که روزی با خون هزاران جوان جان برکف بدست آمده است و نباید اجازه نفوذ عوامل دست نشانده ای که از هرعنوانی برای نفوذ به جامعه ما استفاده می کنند بدهیم.
جاسوسانی که در فتنه 88 فعالیت های کثیف سیاسی کردند اگرچه درکمین نشسته اند تا دوباره حوادثی را به بار آورند اما مردم بیدارتراز گذشته به آنان فرصت نفوذ نخواهند داد.
کد خبر: ۵۲۸۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۵
مسئلهی انرژی هستهای بهانه است؛ میخواهند یک ملت را به زانو در بیاورند؛ میخواهند انقلاب را زمین بزنند
آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالی که] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول کارند. جوانهای ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت کردند، کارها را پیش بردند. بنابراین از مذاکراتی هم که امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم کرد. البتّه بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از]این مذاکرات آن نتیجهای را که ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
گروه سیاسی گفتمان نیوز، ۲۶ آذرماه همایشی با عنوان «بررسی ۱۰ سال مذاکرات هسته ای میان ایران و کشورهای ۵+۱» در دانشگاه تهران برگزار شد که افراد حاضر در آن از جمله آقایان احمد شیرزاد و صادق زیباکلام به اظهارنظردرباره برنامه هستهای ایران پرداختند.
پاسخ ادعاهای مطرح شده توسط این دو تن، پیشتر و مکررا از سوی کارشناسان و مسئولان سابق و کنونی مرتبط با انرژی اتمی پاسخ داده شده است. جالب اینکه دکتر گرت پورتر در خاک آمریکا، هشت سال از عمر خود را وقف تحقیق و مطالعه روی برنامه هستهای ایران کرده و به همه سوالات و شبهات ادعایی پیرامون آن پاسخ میگوید.
با این حال پایگاه گفتمان نیوز از منظری دیگر به این اظهار نظرات پاسخ داده؛ رهبر انقلاب در سال های اخیر به مناسبت های گوناگون در مورد ابعاد گوناگون برنامه هسته ای ایران سخنرانی نموده اند که در این نوشته هرچند ناقص به گوشه ای از بیانات ایشان اشاره شده است.
شیرزاد: چرا موضوع هسته ای را ناموسی کرده اید؟ چه فرقی می کند ۱۰ هزار سانتریفیوژ داشته باشیم یا ۱۰ تا!؟
احمد شیرزاد نماینده اصلاح طلب مجلس ششم با بیان اینکه هرکسی در هر دوره ای که تصمیم گرفته ایران را به سمت هسته ای شدن پیش ببرد اشتباه کرده گفت: از مسئولان سازمان انرژی اتمی در زمان مجلس ششم سؤال میکردم که استراتژی هستهای ما چیست که هیچکس پاسخ روشنی در این باره به من نمیداد.
عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم با بیان اینکه از این چاه (صنعت هستهای) آبی در نمیآید، مگر اینکه برای برخی افراد نانی درآید، افزود: از سال ۸۲ تاکنون دریغ از یک لیوان آب برای کشور.
وی اظهار داشت: هیچکس در ایران نمیداند که ما به چه دلیلی به مسیر هستهای شدن پا گذاشتهایم و این امر دقیقاً به مانند ادامه جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر بود در حالیکه برخی افراد شعارهایی مانند راه قدس از کربلا میگذرد را بیان میکردند. شیرزاد گفت: اگر جمهوری اسلامی ایران به جای ۱۰ هزار دستگاه سانتریفیوژ ۵۰۰ یا هزار و یا حتی ۱ دستگاه داشته باشد چه اتفاقی رخ میدهد؟
مسئلهی انرژی هستهای بهانه است؛ میخواهند یک ملت را به زانو در بیاورند؛ میخواهند انقلاب را زمین بزنند
رهبرانقلاب: یک تجربهای در اختیار ملّت ایران است – که حالا من مختصراً عرض خواهم کرد – این تجربه ظرفیّت فکری ملّت ما را بالا خواهد برد؛ مثل تجربهای که در سال ۸۲ و ۸۳ در زمینهی تعلیق غنیسازی انجام گرفت، که آنوقت تعلیق غنیسازی را در مذاکرات با همین اروپاییها، جمهوری اسلامی برای یک مدّتی پذیرفت. خب ما دو سال عقب افتادیم، لکن به نفع ما تمام شد. چرا؟ چون فهمیدیم که با تعلیق غنیسازی، امید همکاری از طرف شرکای غربی مطلقاً وجود ندارد. اگر ما آن تعلیق اختیاری را – که البتّه بهنحوی تحمیل شده بود، لکن ما قبول کردیم، مسئولین ما قبول کردند – آن روز قبول نکرده بودیم، ممکن بود کسانی بگویند خب یک ذرّه شما عقبنشینی میکردید، همهی مشکلات حل میشد، پروندهی هستهای ایران عادی میشد. آن تعلیق غنیسازی این فایده را برای ما داشت که معلوم شد با عقبنشینی، با تعلیق غنیسازی، با عقب افتادن کار، با تعطیل کردن بسیاری از کارها مشکل حل نمیشود؛ طرف مقابل دنبال مطلب دیگری است؛ این را ما فهمیدیم، لذا بعد از آن شروع کردیم غنیسازی را آغاز کردن. امروز وضعیّت جمهوری اسلامی با سال ۸۲، زمین تا آسمان فرق کرده؛ آن روز ما چانه میزدیم سرِ دو، سه سانتریفیوژ، [ در حالی که] امروز چندین هزار سانتریفیوژ مشغول کارند. جوانهای ما، دانشمندان ما، محقّقین ما، مسئولین ما همّت کردند، کارها را پیش بردند. بنابراین از مذاکراتی هم که امروز در جریان است، ما ضرری نخواهیم کرد. البتّه بنده همچنان که گفتم خوشبین نیستم؛ من فکر نمیکنم [از]این مذاکرات آن نتیجهای را که ملّت ایران انتظار دارد، بهدست بیاید، لکن تجربهای است و پشتوانهی تجربی ملّت ایران را افزایش خواهد داد و تقویت خواهد کرد؛ ایرادی ندارد امّا لازم است ملّت بیدار باشد.
بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان۱۳۹۲/۰۸/۱۲
رهبرانقلاب: سلطه میخواهد برگردد به این کشور. همهی این تلاشها برای این است. مسئلهی انرژی هستهای بهانه است. آن کسانی که خیال میکنند اگر ما مسئلهی انرژی هستهای را حل کردیم، مشکلات حل خواهد شد، خطا میکنند. مسئلهی انرژی هستهای را مطرح میکنند، مسئلهی حقوق بشر را مطرح میکنند، مسائل گوناگون را مطرح میکنند، که اینها بهانه است. مسئله، مسئلهی فشار است، میخواهند یک ملت را به زانو در بیاورند؛ میخواهند انقلاب را زمین بزنند.
بیانات در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور۱۳۸۹/۰۶/۱۶
شیرزاد: در زمینه هستهای جمهوری اسلامی ایران نه منابع اولیه دارد و نه احاطه به علوم آن
شیرزاد در ادامه گفت: در زمینه هستهای جمهوری اسلامی ایران نه منابع اولیه دارد و نه احاطه به علوم آن را
عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم افزود: تولید اورانیوم در جمهوری اسلامی ایران ۱۰ برابر قیمت جهانی تمام میشود. ضمن اینکه هیچگونه برداشتی نیز از معدن ساغند یزد تا کنون به دست نیامده و فقط فعلاً از معدن گچین بندرعباس برداشت میکنیم.
آنها خیال میکردند که ما نمیتوانیم صفحهی سوخت و میلهی سوخت درست کنیم؛ اما جوانهای ما درست کردند و آنها ماندهاند در مقابل عمل انجام شدهی ملت رهبرانقلاب: سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران داشت تمام میشد، به ما گفتند باید بیائید اورانیوم ۵/۳ درصدتان را به فلان کشور بدهید تا او تبدیل کند به ۲۰ درصد؛ بعد او بدهد به فلان کشور، که او تبدیل کند به سوخت؛ بعد با اجازهی آقایان دنیا، این سوخت بیاید داخل! یعنی از چندین خان بگذرد، که قطعاً هم نمیگذشت. اگر چنانچه ما میخواستیم سوخت هستهای را برای همین رآکتورهای تحقیقاتی که در اینجا داریم، از اینها بخریم، تا ملت ایران را ذلیل و تحقیر نمیکردند، ذرهای از آن را به ما نمیدادند. یک وقتی من گفتم اگر همین نفتی که ما امروز داریم، مال اروپائیها بود و بنا بود ما از آنها نفت یا بنزین بخریم، بطری بطریاش را با قیمتهای گزاف به ما میفروختند. آنها اینجوریاند. خب، اینها فکر میکردند که ما برای خرید سوخت ۲۰ درصد مجبور خواهیم شد و زیر بار خواهیم رفت؛ لذا این موانع را درست کردند. اما جوانهای ما آمدند کار تحقیقاتی کردند و سوخت ۲۰ درصد را خودشان درست کردند. بعد آنها خیال میکردند که ما نمیتوانیم صفحهی سوخت و میلهی سوخت درست کنیم؛ اما جوانهای ما درست کردند و کار گذاشتند. حالا آنها ماندهاند در مقابل عمل انجام شدهی ملت ایران!
بیانات در دیدار مدالآوران المپیک و پارالمپیک۱۳۹۱/۱۲/۲۱
شیرزاد: متأسفانه برخی افراد خصوصاً دلواپسان مسئله هستهای را به ایدئولوژی نظام تبدیل کردهاند
شیرزاد با اشاره به مذاکرات هستهای گفت: جمهوری اسلامی ایران با ورود به صنعت هستهای به خط قرمز برخی قدرتهای بزرگ وارد شده است و هماکنون باید در میز مذاکرات به آنها بگوییم که اگر ایران پای خود را از خطوط و دایره قرمز آنها عقبتر بگذارد چه چیزی را به ایران میدهند و این موضوع تنها در میز مذاکرات مشخص میشود.
نماینده مجلس ششم با تأکید بر اینکه متأسفانه برخی افراد خصوصاً دلواپسان مسئله هستهای را به ناموس یا ایدئولوژی نظام تبدیل کردهاند، افزود: وقتی چیزی به ناموس تبدیل شود نمیتوان برای آن چانهزنی کرد.
این فعال سیاسی تصریح کرد: در حال حاضر شورای عالی امنیت ملی به مسئله هستهای نگاه منافع ملی دارد و دیگر به هیچ وجه به این موضوع نگاه ناموسی ندارد.
مشکل زورگوهای سیاسی غرب این نیست که ایران بر سر قضیهی هستهای مذاکره نمیکند ؛ نه، مشکل آنها این است که ایران زیر بار حرف آنها نمیرود
رهبرانقلاب: وانمود میشود این زورآزمائی به خاطر مثلاً مسئلهی هستهای یا مسئلهی حقوق بشر است؛ و این دروغ است. دروغ بودن این ادعا، یکی از واقعیتهاست. نه اینکه ما بگوئیم این واقعیت است؛ امروز در دنیا کسی نیست که باور کند آمریکا دنبال حقوق بشر است، دنبال حقوق ملتهاست؛ یا رژیم صهیونیستیِ نسلکش و کودککش دنبال اجرای دموکراسی در کشورهای دنیاست. پروندهی آمریکا، پروندهی رژیم صهیونیستی، پروندهی همین چند قدرت که در مقابل جمهوری اسلامی قرار دارند، از لحاظ مسئلهی حقوق بشر و طرفداری از حقوق ملتها و حقوق انسانها، پروندهی بسیار سیاهی است. شصت سال نسلکشی در فلسطین، نقض حقوق بشر نیست؟ دادن سلاح اتمی به دولت غاصب صهیونیستی، نقض صلح جهانی نیست؟ اینهائی که این کارها را کردند، میتوانند مدعی دفاع از صلح جهانی باشند؟ دادن سلاح شیمیائی به کسی مثل صدام، نقض حقوق بشر نیست؟ کارهائی از قبیل آنچه که در ابوغریب و گوانتانامو و افغانستان و عراق و نقاط دیگری از دنیا به وسیلهی آمریکائیها، به وسیلهی غربیها، به وسیلهی انگلیس اتفاق افتاده است، جائی برای ادعای دفاع از حقوق بشر باقی میگذارد؟ بنابراین اینکه اینها میگویند مقابلهی ما با جمهوری اسلامی برای حقوق بشر است، دروغ است؛ این هم که میگویند مقابلهی با جمهوری اسلامی برای سلاح هستهای است، دروغ است؛ این را ما اول با حدس بیان میکردیم، بعد در مذاکرات و مبادلات بینالمللی برای ما روشن شد که آنها میدانند جمهوری اسلامی دنبال سلاح هستهای نیست؛ این را باور کردند و قبول دارند، و واقعیت هم همین است؛ در عین حال مسئلهی سلاح هستهای را مطرح میکنند. پس ادعای اینکه این فشارها، این تحریمها، این محاصرهها، این دشمنیها و خصومتها به خاطر مسئلهی سلاح هستهای و مسئلهی توان هستهای است، یک دروغ است؛ این دروغ بودن هم یک واقعیت است.
بیانات در دیدار کارگزاران نظام۱۳۹۱/۰۵/۳
رهبرانقلاب: یکی از حرفهای رائج این است: ما بر ایران فشار وارد میآوریم تا ایران به پای میز مذاکره برگردد. کدام میز مذاکره؟ کِی ایران مذاکرات در مورد مسائل گوناگون جهانی را، از جمله مسئلهی هستهای را ترک کرده بوده که حالا برگردد؟! این یک تقلب و خدعهی تبلیغاتی است. ما تلاش میکنیم که ایران به میز مذاکره برگردد! این، خدعه و تقلب تبلیغاتی است. همین را در دنیا هی تکرار میکنند، هی میگویند، هی میگویند. این تعبیرات اینقدر تکرار میشود که به نظرم خود سیاستمداران غربی هم باورشان میآید که واقعیت این است؛ در حالی که آن کسی که این شکل را، این جملهبندی را، این فرمول مطلب را اختراع میکند، مقصود دیگری دارد. او از ایران نمیخواهد که به میز مذاکره برگردد؛ او میخواهد ایران هنگام مذاکره، در مقابل زورگوئیهای غربی تسلیم شود. خب، جواب از طرف ایران این است که نخیر؛ شماها کوچکتر از آن هستید که بتوانید یک ملت انقلابیِ مبارزِ بصیرِ آگاه را در مقابل خواستهها و مطامعِ خودتان به زانو دربیاورید. مشکل زورگوهای سیاسی غرب این نیست که ایران بر سر قضیهی هستهای یا قضایای دیگر مذاکره نمیکند؛ نه، مشکل آنها این است که ایران زیر بار حرف آنها نمیرود. و البته این مشکل باقی خواهد ماند؛ معلوم است.
بیانات در دیدار نخبگان و مسئولان استان خراسان شمالی۱۳۹۱/۰۷/۲۵
رهبرانقلاب: نظام سلطه جنگ را، فقر را، فساد را گسترش میدهد، با همان سازوکار مشخّص تقسیم دنیا به ظالم و مظلوم. اسلام – یعنی انقلاب اسلامی که برگرفتهی از همان مفاهیم اسلامی است – میآید میگوید: لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون، یعنی همهی این عوامل را نفی میکند؛ چالش اصلی اینجا است؛ دعوای اصلی اینجا است؛ دعوای با انقلاب اینها است؛ بقیّهی حرفها بهانه است. تحریم، جنگ داخلی، ایجاد کودتا، بقیّهی چیزهایی که در این سالها [بوده]، مسئلهی انرژی هستهای، همه را در این چهارچوب باید نگاه کرد، باید دید: یک انقلابی میآید برخلاف تصور همهی دنیا پیروز میشود، دولت تشکیل میدهد و آن دولت ماندگار میشود و میماند – برخلاف تصور همهی دنیا که خیال میکردند جمهوری اسلامی ظرف شش ماه، یک سال، دو سال، بعد یک خرده تخفیف دادند، ظرف سه چهار سال، باید از بین میرفت – روزبهروز قویتر شد، روزبهروز «اَصلُها ثابِتٌ وَ فَرعُها فِی السَّماء. تُؤتی اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذنِ رَبِّها» شد، تبدیل شد به یک قدرت منطقهای، تبدیل شد به یک کشور اثرگذار در مسائل کلان جهانی؛ با این مخالفند، با این دشمنند.
بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی۱۳۹۲/۰۶/۲۶
زیباکلام: هیچ پیشرفت و نوآوری علمی در رابطه با مسئله هستهای نه تنها در ایران بلکه در هیچ کشوری وجود ندارد
در ادامه این همایش صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و فعال اصلاح طلب گفت: هر وقت به مردم، مطبوعات و رسانهها اجازه اظهارنظر در مورد آن داده نشده متأسفانه حاصل کار خوب از کار درنیامده است.
وی ادامه داد: اشغال سفارت آمریکا نیز اینگونه بود و اجازه داده نشد افکار و نظرات دیگر ارائه شود و تصمیمی بود که وحشتناک به زیان منافع ملی بود و همچنان از منافع ملی قربانی میگیرد.
زیباکلام تصریح کرد: به راه افتادن آمریکاستیزی هم همینطور بوده است. در مسئله جنگ نیز اجازه داده نمیشد مسائل گفته شود. زمانی که آتشبس برقرار شد تا به امروز همچنان بحث و گفتوگو در این رابطه وجود دارد و افراد مختلف پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را بر گردن هم میاندازند.
وی افزود: کسانی که تلاش میکردند مسائل هستهای را پیش ببرند آدمهای انقلابی، اسلامی، غیرتمند و غیور شدند و کسانی که صحبتهای کژدار مریض میکردند به قول احمدینژاد خائن شدند.
زیباکلام اضافه کرد: من زمانی در یک جا گفتم هستهای چه گلی به سر ملت زده است و فقط به خاطر این مسئله برایمان پرونده درست شد..وی ادامه داد: من بارها از اصولگرایان پرسیدم حداقل یکی از این ۲۵۰ صنعتی که هستهای به وجود میآورد بگویید. هیچ پیشرفت و نوآوری علمی در رابطه با مسئله هستهای نه تنها در ایران بلکه در هیچ کشوری وجود ندارد.
عضو هیأتعلمی دانشگاه تهران در قسمت دیگری از سخنانش افزود: فعالیتهای هستهای دست کم از سال ۸۲ به این سو خیلی شیره گلوسوزی برای مملکت نبوده است، نه از نظر پیشرفت علمی خیلی خبری بوده و نه از لحاظ اقتصادی و چه بسا با مطالبی که مطرح شد به ضرر ما بوده است.
حرکت هستهای و صنعت هستهای، نماد پیشرفت یک کشور است
رهبرانقلاب: در هر برههای که ما در مقابل جبههی دشمن انعطاف نشان دادیم و با توجیههائی عقبنشینی کردیم – مثلاً یک وقت گفتیم بگذارید بهانه را از دست دشمن بگیریم، یک وقت گفتیم بگذارید سوءظن دشمن را از خودمان زائل کنیم – دشمن مواضع گستاخانهتری علیه ما گرفته. در آن روزی که ادبیات مسئولین ما آلوده شد به حرفها و تعبیرات تملقآمیز نسبت به غرب و فرهنگ غربی، در آن روز اینها ما را «محور شرارت» معرفی کردند! چه کسی؟ آن کسی که خودش مجسمهی شرارت بود. رئیس جمهور قبلی آمریکا – مجسمهی شرارت – ایران اسلامی را «محور شرارت» معرفی کرد! این کِی بود؟ آن وقتی که ما در ادبیات خودمان، در اظهارات خودمان، حرفهای تملقآمیز نسبت به غرب و نسبت به آمریکا و اینها را تکرار میکردیم. اینها اینجوریاند. در همین قضیهی هستهای، آن وقتی که ما با اینها همراهی کردیم و عقبنشینی کردیم – البته برای ما تجربهای بود، اما این واقعیت است – اینها جلو آمدند؛ اینقدر جلو آمدند که من در همین حسینیه گفتم اگر بنا باشد که این روال از سوی آنها ادامه پیدا کند، من خودم وارد قضیه خواهم شد؛ و وارد قضیه شدم؛ ناچار شدیم؛ اینها کار ما نیست. عقبنشینیها آنها را گستاختر کرد، طلبگارتر کرد. یک روزی بود که مسئولین ما قانع بودند که اجازه بدهند ما ۲۵ سانتریفیوژ در کشور داشته باشیم؛ آنها گفتند نمیشود! اینها قانع شدند که ۵ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! مسئولین ما قانع شدند که ۳ تا سانتریفیوژ داشته باشیم؛ باز هم گفتند نمیشود! امروز گزارش را شنیدید، یازده هزار سانتریفیوژ داریم! اگر ما آن عقبنشینیها را، آن انعطافها را ادامه میدادیم، امروز از پیشرفت هستهای که هیچ خبری نبود، به این نشاط علمی هم که در چند سال اخیر در کشور وجود پیدا کرده – این حرکت علمی، این جوانها، این ابتکارات، اختراعات، پیشرفتهای گوناگون در بخشهای مختلف – قطعاً لطمه میخورد؛ چون اولاً نسبت به هر یک از آنها ممکن بود یک بهانهای بیاورند؛ ثانیاً حرکت هستهای و صنعت هستهای، نماد پیشرفت یک کشور است.
بیانات در دیدار کارگزاران نظام۱۳۹۱/۰۵/۰۳
رهبرانقلاب: یک جمله هم در خصوص قضیهی هستهای عرض کنم من در سخنرانیِ روز اول سال گفتم جبههی مخالف ما که عمدتاً منحصر در چند کشور معدودِ زورگو و زیادهخواه است و اسم خودشان را به غلط و به دروغ میگذارند جامعهی جهانی، و در رأس آنها آمریکا است، محرک اصلی هم صهیونیستهایند، مسئلهی اینها این است که نمیخواهند موضوع هستهای ایران حل شود. اگر لجبازی آنها نبود، موضوع هستهای براحتی حل میشد. بارها تا لحظهی حل پیش رفتیم، امضاء کردند، آژانس هستهای امضاء کرد؛ قبول کرد که این اشکالاتی که وجود داشته، برطرف شده – اینها موجود است، اینها سند است؛ اینها که قابل انکار نیست – خب باید قضیه تمام میشد، پروندهی هستهای کشور باید پایان پیدا میکرد. آمریکائیها بلافاصله یک چیز جدید را مطرح کردند، آوردند وسط. نمیخواهند قضیه تمام شود. نمونههای متعددی را ما در این زمینه داریم. حل مسئلهی هستهای جمهوری اسلامی، به حسب طبیعت خود، از جملهی کارهای سهل و آسان و روان است؛ اما وقتی طرف مقابل مایل نیست این قضیه حل شود، خب بله همین جور میشود که ملاحظه میکنید.
بیانات در دیدار مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه۱۳۹۲/۰۴/۰۵
زیباکلام: اینکه میگویند اسرائیل باید نابود شود و با افتخار هم این حرف را میزنند باعث چنین مشکلاتی میشود
زیباکلام خاطرنشان کرد: این سوالی که در رابطه با مسئله هستهای پرسیده شد را میتوان در رابطه با مسائل دیگر مانند اینکه آیا فعالیتهای سیاست خارجی ایران در سوریه و لبنان به نفع ما در بلندمدت بوده است یا اینکه آیا اشغال سفارت آمریکا و ادامه جنگ به نفع ما بوده است نیز پرسید.
جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که عملا اعلام کرده میخواهد یک کشور دیگر به نام اسرائیل را نابود کند، این در شعار هم خلاصه نشده و هرگاه توانستیم در رابطه با نابودی اسرائیل با کمک به حماس و لبنان و غیره گام برداشتیم و اگر سلاحهای مرگبار هم به آنها ندادهایم به خاطر این بوده که نمیشده است.
این استاد دانشگاه افزود: ما در مقابل همه تهدیدهایی که داشتهایم فقط گفتهایم که اسلام با سلاح هستهای مخالف است و علما و مقام معظم رهبری فتوا دادهاند که سلاح هستهای حرام است و یک طلبه ساده هم میداند که فتوا تابع زمان است.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: اینکه میگویند اسرائیل باید نابود شود و با افتخار هم این حرف را میزنند باعث چنین مشکلاتی میشود و آن وقت با هر چیزی که در ایران ختم به کشتار جمعی شود مخالفت خواهند کرد.
اسرائیل که روزی در این منطقه عربده میکشید؛ از چند صد جوانِ باایمان و پُرشور شکست خورد؛ سلاح قوی و شکستناپذیر آنها، ایمان بود
رهبرانقلاب: جنجالی که راه میاندازند، با هدف این است که ما را متوقف کنند. میدانند که ما دنبال سلاح هستهای نیستیم؛ این را فهمیدهاند، دانستهاند. من شک ندارم که دستگاههای تصمیمگیر و تصمیمساز در این کشورهائی که جلوی ما ایستادهاند، اطلاع دارند و میدانند که ما دنبال سلاح هستهای نیستیم. واقعاً سلاح هستهای به صرفهی ما نیست؛ علاوه بر اینکه از لحاظ فکری و نظری و فقهی، ما این کار را خلاف میدانیم و این حرکت را حرکت خلافی میدانیم. ما استفادهی از این تسلیحات را گناه بزرگ میدانیم و نگهداشتنش را یک کار بیهودهی پرضررِ پرخطر میدانیم و هرگز دنبالش هم نمیرویم. آنها هم این را میدانند، اما روی این نقطه فشار میآورند برای اینکه این حرکت را متوقف کنند. ما میخواهیم به دنیا اثبات کنیم که داشتن سلاح هستهای، قدرتآفرین نیست؛ به دلیل اینکه قدرتهائی که سلاح هستهای دارند، امروز دارای سختترین مشکلاتند. آنها با تهدید هستهای بر دنیا مسلط شدند، اما امروز این تهدید دیگر کاربرد ندارد. ما میخواهیم بگوئیم ما دنبال سلاح هستهای نیستیم و اقتدار را در سلاح هستهای نمیدانیم و اقتدار متکی به سلاح هستهای را هم میتوانیم بشکنیم.
بیانات در دیدار دانشمندان هستهای۱۳۹۰/۱۲/۰۳
رهبرانقلاب: یک حادثهی مهم دیگر که خوب است ملت ما به اهمیت آن توجه داشته باشد و این حادثه معنا دارد، اتفاقی است که در گردهمائی طولانی مربوط به ان.پی.تی در نیویورک افتاد. اصلاً این گردهمائی را تشکیل داده بودند تا قدرتهای زورگو بتوانند به برکت این گردهمائی، ملتهائی را که هنوز به انرژی هستهای دسترسی پیدا نکردهاند، باز هم محدودتر کنند، موانع سر راه آنها را بیشتر کنند. البته دلشان میخواست و برنامهریزی کرده بودند که در این اجلاس، بالخصوص نسبت به جمهوری اسلامی کینهورزی خودشان را آشکار کنند. درست عکس آنچه که میخواستند، اتفاق افتاد. تقریباً یک ماه این گردهمائی طول کشید. به جای اینکه آنها بتوانند مقاصد خودشان را پیش ببرند و کشورهائی مثل جمهوری اسلامی را محدود کنند، نتیجهای که از این کنفرانس طولانی به دست آمد، این بود که قدرتها به وسیلهی ۱۸۹ کشور موظف شدند که سلاحهای هستهای خودشان را نابود کنند؛ از ادامهی تولید این سلاحها مانع بشوند؛ حق دستیابی به قدرت هستهای صلحآمیز به وسیلهی کشورهای دیگر شناخته شد و رژیم صهیونیستی – که دایههای او در این کنفرانس بشدت هم به نفع او فعال بودند – محکوم شد به اینکه بایستی به قرارداد ان.پی.تی بپیوندد؛ درست عکس آنچه آنها میخواستند. این حادثهی کوچکی نیست؛ این نشاندهندهی این است که قدرت زورگو و متکبر و مستکبر آمریکا و دیگر قدرتهای زورگو و دنبالهروان اینها در دنیا حرفشان پیشروی ندارد. امروز دیگر آمریکا در موضعی نیست که بتواند در سیاستهای بینالمللی دخالت مؤثر بکند. جمهوری اسلامی با ایستادگی سی سالهی خود توانسته است وضعیتی را در افکار عمومی جهان به وجود بیاورد که نه فقط ملتها، حتّی دولتها هم – یعنی ۱۸۹ دولت – در مقابل آمریکا میایستند و علیرغم او تصمیمگیری میکنند و رأی میدهند. اینها جزو بشارتهای الهی است به ملت بزرگ ایران
خطبههای نماز جمعهی تهران در حرم امام خمینی (ره)۱۳۸۹/۰۳/۱۴
رهبرانقلاب: وقتی که ملت مشاهده میکند که ما بدون اینکه یک کشور پشتیبانی داشته باشیم، توانستهایم از درون خودمان دانش هستهای را رشد بدهیم، فوران بدهیم، به پیشرفت برسانیم، خب جوان امیدوار میشود. در دنیا چند تا از کشورهای دارندهی دانش هستهای این را به طور بومی توانستهاند در خودشان به وجود بیاورند؟ بسیار کم. هستند، اما بسیار بسیار نادر؛ از دیگران گرفتهاند. بسیاری از همینهائی که الان – ما این را اطلاع داریم، بنده میدانم؛ از روی اطلاع دارم عرض میکنم – دانش هستهای دارند، کشورهای پشتیبان به آنها بستهی دانش را اهداء کردند؛ روی دلائل ایدئولوژیکی و سیاسی و بقیهی چیزها. ما نه؛ ما توانستیم خودمان این کار را انجام بدهیم.
بیانات در دیدار جمعی از کارآفرینان سراسر کشور۱۳۸۹/۰۶/۱۶
رهبرانقلاب: امروز برخلاف سی سال پیش، رژیم صهیونیستی دیگر یک هیولای شکستناپذیری نیست؛ برخلاف دو دهه پیش، آمریکا و غرب تصمیمگیران بی چون و چرا در خاورمیانه نیستند؛ بر خلاف ده سال پیش فنآوری هستهای و دیگر فنآوریهای پیچیده برای ملتهای مسلمان منطقه، دور از دسترس و افسانهگون به شمار نمیرود. امروز ملت فلسطین، قهرمان مقاومت است، ملت لبنان به تنهایی شکنندهی هیبت پوشالی رژیم صهیونیستی و فاتح جنگ ۳۳ روزه است و ملت ایران پرچمدار و خطشکن حرکت به سمت قلهها است.
پیام ولیامر مسلمین به حجاج بیتاللهالحرام۱۳۸۹/۰۸/۲۴
رهبرانقلاب: بحث سلاح هستهای را مطرح میکنند. خب، ما سلاح هستهای را نه بهخاطر زید و عمرو، نه به خاطر آمریکا و غیر آمریکا، بهخاطر عقیدهمان قبول نداریم؛ هیچ کس نباید داشته باشد. وقتی ما میگوییم شما نداشته باش، معنایش این است که خودمان هم قاطعاً میگوییم نباید داشته باشیم و نخواهیم داشت؛ امّا مسئلهی آنها مسئلهی دیگری است؛ آنها حرفی ندارند که برخی از کشورها هم فرضاً بهوجود بیایند [که] انحصار آنها را به هم بزنند، البتّه نمیخواهند انحصارشان به هم بخورد، امّا قیامتی هم بر پا نمیکنند؛ در مورد ایران اسلامی و جمهوری اسلامی قیامت بپا میکنند؛ چرا؟ چون داشتن یک چنین توانی، یک چنین قدرتی، پشتوانهی این نظامِ «لا تَظلِمونَ وَ لا تُظلَمون» است؛ چالش اصلی اینجا است؛ این را باید شناخت، این را باید دید، در این چهارچوب بایستی رویکردهای آمریکا و غرب و فلان کشور وابستهی به اینها و فلان جریان وابسته و دلبستهی به اینها را تفسیر و تحلیل کرد؛ انقلاب اسلامی این است.
بیانات در دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی۱۳۹۲/۰۶/۲۶
رهبرانقلاب: روزی که مقاومت اسلامی در لبنان به همّت دلاورمردان لبنانی و با توصیه و حمایت امام راحل شکل گرفت، اسرائیل، بیروت – یعنی پایتخت لبنان – را در اشغال خود داشت و بر مقدّرات سیاسی این کشور چنگ انداخته بود. آن روز وقتی مقاومت اسلامی شعار «زحفاً زحفاً نحوالقدس» را سر داد، گروهی از بیخبران، آنان را سادهاندیش خواندند و به طعنه سؤال کردند: آیا میشود به سوی قدس حرکت کرد، حال آنکه شما لبنانیها از ورود به پایتخت کشور خود ناتوان هستید؟ از آن تاریخ تا پیروزی تاریخی مقاومت اسلامی بر اسرائیل، فقط هجده سال به درازا کشید. تصدیق میفرمایید که هجده سال، در تاریخ مبارزات ملتها زمان زیادی نیست. بی تردید، مبارزه، خسارتهای تأسّفباری را نیز به همراه دارد. مردم کشته میشوند؛ خانهها ویران میگردد؛ فشار اقتصادی بر دوش مردم سنگینی میکند و دهها مصیبت دیگر که ملال و تأثّر آن هرگز دلهای ما را رها نخواهد کرد؛ ولی باید ببینیم نتیجه این ایثار و فداکاری چیست؟ پیروزی آنقدر باارزش است که ناگزیر باید بهای آن نیز پرداخته شود. اسرائیل که روزی در این منطقه عربده میکشید و همه خواستههای خود را بر ملتهای عربی دیکته میکرد، اینک ناتوان و افسرده در برابر عظمت مقاومت اسلامی، بر زمین زانو زده است؛ این بخشِ کوچکی از تواناییهای ملتهای مسلمان و عرب است. یقین بدانید که اگر همه امکانات جهان اسلام و حتّی بخشی از آن در این مسیر به کار گرفته شود، ما شاهد زوال و نابودی رژیم صهیونیستی خواهیم بود. اسرائیل در جنوب لبنان از یک مقاومت چند هزار نفره شکست خورد. درست است که حزباللَّه، امتداد مردمیِ عمیقی داشته و به هنگام ضرورت توانسته است هزاران، بلکه دهها هزار نیرو را بسیج کند؛ ولی به طور مستمر فقط از چند هزار، بلکه گاه از چند صد نیرو در محورهای رویارویی با اشغالگران صهیونیست بهره برده است. یعنی اسرائیل و همه امکانات نظامی آن و فنآوری تسلیحاتی و پیشرفتهاش – که به زرّادخانه امریکا متّصل است – از چند صد جوانِ باایمان و پُرشور که از سلاحهای بسیار ابتدایی در جنگ بهره میبرند، شکست خورد. البته سلاح قوی و شکستناپذیر آنها، سلاح ایمان بود. پس، الگوی مقاومت و مبارزه پیش روی ماست؛ یعنی میتوان با مقاومت و مبارزه و البته تحمّل خسارت، به پیروزی رسید. درعینحال الگوی شکست نیز پیش روی ماست و آن دل بستن به روشهای سازشکارانه و کاسه گدایی صلح در دست گرفتن است. نتیجه آن نیز تحقیر، به ذلّت کشاندن و در نهایت تحمیل یکطرفه خواستههای اسرائیل است که این را نیز عیناً مشاهده کردیم.
بیانات در مراسم گشایش کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه ۱۳۸۰/۰۲/۰۴
تجربهی جمهوری اسلامی و تجربهی ملت ایران نشان داد که در این راه، آن که پیروز است، ملت ایران است و او است که به دشمنان خود سیلی خواهد زد
رهبرانقلاب: جمهوری اسلامی در قضیهی هستهای، هم قانونی عمل کرده است، هم شفاف عمل کرده است، هم از لحاظ استدلالی، منطقی عمل کرده است؛ منتها این یک نقطهای است که برای فشار بر جمهوری اسلامی این را مناسب دانستهاند. اگر این هم نباشد، یک قضیهی دیگری را برای فشار مطرح میکنند. هدف، تهدید است؛ هدف، فشار است؛ هدف، خسته کردن است. خودشان گفتند: هدف، تغییر دادن نظام سیاسی و سازوکار سیاسی است. البته در حرفهای خصوصی که میزنند، یا گاهی نامه که مینویسند، میگویند نه، ما نمیخواهیم نظام را تغییر دهیم؛ لیکن در گوشه و کنار حرفهایشان، در اظهاراتشان، در عملکردشان، این مسئله کاملاً روشن است. ملتی که زیر فرمان آنها نباشد، بر طبق میل آنها عمل نکند، بر طبق سلیقهی آنها در ممشای خود عمل نکند، مغضوب آنها است. حکومتها و دولتها هم اگر در مقابل آنها مطیع و سربهراه بودند، برایشان مقبولند؛ نه دموکراسی برای آنها اهمیت دارد، نه حقوق بشر اهمیت دارد، نه هستهای اهمیت دارد. مسئله این است که جمهوری اسلامی روی پای خود ایستاده است، با اتکاء به قدرت خود ایستاده است، با اعتماد به خدای متعال ایستاده است، و در جهات مختلف دارد پیشرفت میکند؛ این را اینها نمیپسندند، و نپسندند. البته تجربهی جمهوری اسلامی و تجربهی ملت ایران نشان داد که در این راه، آن که پیروز است، ملت ایران است و او است که به دشمنان خود سیلی خواهد زد.
بیانات در دیدار مسئولان و کارکنان قوهی قضائیه۳۹۲/۰۴/۰۵
کد خبر: ۵۲۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۲
احسان شیخ ممو ملی پوش تیم های فوتبال و فوتسال ناشنوایان ایران که به همراه هم تیمی های خود چند روز اخیر قهرمان ی مسابقات فوتبال ناشنوایان کشورهای آسیایی در بندر عباس شده است، اگرچه با زبان اشاره سخن می گوید اما دنیایی از سخنان ناگفته قلبش را آزار می دهد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش خبرنگار ایرنا، این جوان 23 ساله که دومقام قهرمان ی و دو عنوان نایب قهرمان ی در مسابقات فوتبال کشورهای آسیایی و ده ها رتبه برتر مسابقات ملی در کارنامه افتخارات ورزشی خود دارد، از کم لطفی های برخی از مسوولان به ویژه در سال های 89، 90 و 91 و تبعیض های انجام شده بین او و دیگر ورزشکاران در اعطای پاداش به قهرمان ان ورزشی در شهرستان گچساران دلگیر است.
احسان در حالی که بر مبل رنگ و رو رفته ای در خانه محقر پدری خود تکیه زده از چهار سال حضور مستمر در تیم های ملی و عدم دریافت هیچ پاداشی گله مند است.
برگ های دفتر خاطراتش را که ورق زدم چند خط توجهم را به خود جلب کرد، نوشته بود ملی پوش استان خراسان رضوی در مراسم استقبال از بازگشت مسابقات آسیایی کلید یک واحد آپارتمان را دریافت کرد.
اکنون من پس از چهار سال تلاش و صرف هزینه های شخصی برای اعزام به مسابقات ورزشی حتی کمترین پاداشی دریافت نکرده ام.
او با زبان اشاره از دلخوری های خود برای عدم تحقق قانون سه در صد استخدام معلولان توانمند و حمایت از مسکن ورزشکاران ملی سخن می گوید.
این قهرمان ورزشی با نگاهی عمیق به چهره پدرش که حکایت از شرمندگی دارد، بر کاغذ کوچکی نوشت حتی هزینه های مصدومیت من در تیم ملی فوتبال از سوی پدرم تامین شده است.
پدر این قهرمان ورزشی که فرهنگی بازنشسته آموزش و پرورش است، از داشتن سه فرزند معلول و هزینه های سرسام آور درمانی آنها به عنوان سختی های زندگی یاد می کند.
ابراهیم شیخ ممو با چهره ای شکسته که ناشی از درد سه فرزند جوان با معلولیت های جسمانی است افزود: بر اساس قانون کشور پاداش هایی در قالب زمین مسکونی یا وجه نقد به قهرمان ان ورزشی اعطا می شود اما از سویی از این که احسان احساس می کند به او کم توجهی شده چون معلول است نگران هستم و از سوی دیگر به عنوان یک آموزگار که سال ها به دانش آموزان قناعت را آموخته است در شان خود نمی بینم که مطالبات فرزندم را پیگیری کنم.
رییس اداره ورزش و تربیت بدنی گچساران تصریح کرد که تاکنون یک ریال اعتبار برای تجلیل از ورزشکاران قهرمان در اختیار این اداره گذاشته نشده است .
اسماعیل حسینی در عین حال گفت : قرار است از طریق شورای شهر و نماینده مردم گچساران در مجلس شورای اسلامی در بهمن ماه از ورزشکاران این شهرستان تجلیل شود.
کد خبر: ۵۱۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۳
اعتبارات ماده 180 ورزش و جوانان استان با نگاهی تبعیضآمیز توزیع شده که نگرانی مسئولان و ورزش دوستان را به همراه داشته و سهمیه شهرستان نوپای لنده از اعتبارات بسیار ناچیز و بهتر بگوییم صفر ریال است!
کد خبر: ۵۱۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷
در حالی که وزیر خارجه کانادا طی اجلاس منامه در اظهاراتی توهین آمیز سردار سلیمانی را مورد خطاب قرار داد، حسین موسویان با اشاره به خوشنشینی مقامات غربی، سلیمانی را کسی دانست که در مبارزه با داعش جانش را به خطر انداخته است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: تسنیم نوشت : جان برد، وزیر خارجه کانادا در اجلاس منامه با توهین به سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران گفت: قاسم سلیمانی نماینده ترور در منطقه، امروز به عنوان قهرمان مبارزه با داعش خود را نشان میدهد.
سید حسین موسویان، دیپلمات سابق ایرانی و پژوهشگر مقیم در دانشگاه پرینستون آمریکا در پاسخ به اظهارات توهینآمیز وزیر خارجه کانادا گفت: آقای وزیر، در حالی که شما اوقاتتان را در کاخهای کشورهای منطقه و در هتلهای فوقالذکر میگذرانید، سردار سلیمانی جانش را در کف گرفته در صحنه عملیاتی و در جبهههای عملیاتی با داعش و تروریسم تکفیری مبارزه میکند و جانش را برای مبارزه با داعش به خطر انداخته است. آنوقت شما ایران را در مورد تروریسم داعش محکوم میکنید. همه میدانند که تروریسم تکفیری داعش و جبهه النصره و طالبان و القاعده، ریشه در یک ایدئولوژی خطرناک دارد که منزلگاه آن کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس (GCC) است.
موسویان ادامه داد: برای مبارزه با ریشه این تروریسم چه کردهاید؟ داعش و تروریستهای تکفیری با پول و اسلحه کشورهای GCC رشد کردند و پدید آمدند، برای مبارزه با این واقعیت تلخ چه کردهاید؟ اینها واقعیاتی است که کسی در این کنفرانس جرئت ندارد در مورد آن حرف بزند. آمریکا رهبری اقدامات خصمانه علیه ایران را در ۳۵ سال گذشته بهعهده داشته است. حتی آمریکا نقش مثبت ایران در مبارزه با داعش را مورد تقدیر قرار داده است. همین چند روز پیش جان کری، وزیر خارجه آمریکا نقش ایران در مبارزه با داعش را مثبت خواند. وقتی آمریکا در این مورد به نقش مثبت ایران اعتراف میکند، چرا در این کنفرانس، پیروان آمریکا، غیرمنصفانه ایران را مورد سرزنش قرار میدهند".
گفتني است موسویان كه در اجلاس منامه موسوم به "Manama Dialogue " حضور دارد، در پاسخ به اظهارات ژان-ایو لودریان، وزیر دفاع فرانسه که ایران را تهدیدی برای امنیت جهانی قلمداد کرد، نيز گفت:
آقای وزیر! شما ایران را تهدیدی در راستای اشاعۀ سلاح های هسته ای دانستید. شما می دانید که ایران بمب هسته ای ندارد و هیچ نشانه ای مبنی بر انحراف برنامه هسته ای ایران به سمت ساخت بمب مشاهده نشده است. شما می دانید که اسراییل تنها کشوری است در خاورمیانه که بمب هسته ای دارد و حقیقت امر اینست که ۴۰۰ بمب هسته ای اسراییل صلح و امنیت خاورمیانه را تهدید می کند.
سفیر پیشین کشورمان در ادامه با طرح این پرسش از وزیر فرانسوی که:" چرا شما یک کلمه در مورد این واقعیت صحبت نکردید و نمی کنید؟" افزود:
آقای وزیر! شما بهتر می دانید که هدف اول معاهده انپیتی، خلع سلاح هسته ای است. پنج قدرت بزرگ مذاکره کننده با ایران دارای ۲۲۰۰۰ بمب هسته ای هستند و ۴۰ سال است که معاهدۀ انپیتی را زیر پا گذاشته و نقض کرده اند.
موسویان در ادامه گفت: آیا شما ۲۲۰۰۰ بمب هسته ای را نابود کرده اید؟ چرا فرانسه بمب های هسته ای خود را نابود نکرده و چرا انپیتی را نقض کرده است؟ برعکس فرانسه و قدرتهای بزرگ با کشورهایی که انپیتی را نپذیرفته و بمب هسته ای ساخته اند مثل اسراییل و پاکستان و هند رابطه استراتژیک برقرار کرده و همۀ تحریمها را علیه ایران اعمال نموده است؛ در حالیکه ایران عضو معاهدۀ انپیتی است و بمب هسته ای ندارد و جالب تر اینکه فرانسه به اسراییل کمک کرد تا بمب هسته ای بسازد.
سیدحسین موسویان در پایان افزود: چرا این واقعیتها را نادیده می گیرید؟
وزیر دفاع فرانسه در پاسخ نتوانست به هیچیک از سوالات مطرح شده توسط موسویان در مورد برنامه هسته ای پاسخ بدهد و صرفاً گفت که فرانسه و آژانس بین المللی انرژی و سایر قدرتها هنوز در مورد صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران قانع نشده اند.
کد خبر: ۵۱۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷
جوان فوتباليست گچسارانی قهرمان سومين دوره مسابقات قهرمان ی فوتبال ناشنوايان آسيا و اقيانوسيه شد
کد خبر: ۵۰۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۹
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
صدای کفشهایش توی سالن میپیچد. یک جفت گیوه سفید که به خاطر بارانی که از صبح یک ریز میبارد خیس و کمی هم گلی شده. آهسته و مرتب قدم برمیدارد.
وقت قدم برداشتن جوری به عصایش تکیه میدهد که انگار نه انگار روزگاری جوان بوده و برای رسیدن به زمین کشاورزی کل مسیر روستا را سرخوش و با پای پیاده طی میکرده. وارد کلاس میشود، روی نزدیکترین صندلی مینشیند. صدای پچ پچ بچهها توجهش را جلب میکند. به چهرههای معصومشان نگاهی میاندازد و لبخند محوی برلبانش مینشیند. لبخندی پر از حسرت. حسرت روزهایی که دیگر بازنمیگردند...
پیرمرد فارسی نمیداند. یکی از معلمان آذری زبان کنارش مینشیند و از او میخواهد داستانش را تعریف کند. داستانی که سالهای سال در کتاب فارسی سوم دبستان جا خوش کرده بود و برای بسیاری از کودکانی امروز خودشان پدرو مادر شدهاند، فداکاری را معنا میکرد. بله! جوانی که 54 سال پیش با از خودگذشتگی جان صدها نفر را از مرگ حتمی نجات داد، امروز در هشتاد و چهارمین پاییز زندگیاش کنار دانشآموزان دبستان قرآنی امام حسن مجتبی(ع) کرج نشسته تا یک بار دیگر داستانش را تعریف کند. داستان شبی که در آن با آتشزدن کت خود مانع از برخورد قطار با توده سنگی که از کوه فروریخته بود، شد و فرصت زندگی دوباره را به صدها نفر هدیه کرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه البرز، « ازبرعلی حاجوی» که به نام «ریزعلی خواجوی» شهرت یافته است نامآشنای همه ایرانیان است. فداکاری که در یک شب سرد سال 1341 جان صدها نفر را نجات داد و برغم کتک خوردن، از این ماجرا به عنوان بهترین خاطره زندگیش یاد میکند.
ریزعلی در توضیح داستان آن شب میگوید: این قصه به حدود 50 سال پیش و زمانی که حدود 31 ساله بودم بازمیگردد؛ یادم می آید اواخر پاییز بود که یک شب باجناغم میهمان من شده بود؛ ساعت هشت شب یکباره از زیر کرسی بلند شد و گفت که «الان یادم افتاد که فردا دوستانم برای فروش گوسفندانشان به تهران میروند و من هم باید بروم» و از من خواست که او را به ایستگاه قطار در حدود هفت کیلومتری منزلمان برسانم.
وی ادامه میدهد: هرچه به او اصرار کردم که «هوا سرد و بارانی است، امشب را بمان»، قبول نکرد که در نهایت با یک فانوس و تفنگ شکاری به راه افتادیم و او را به ایستگاه رساندم. در راه برگشت به خانه دیدم که فاصله میان دوتونل به خاطر ریزش کوه مسدود شده است. با دیدن این صحنه ابتدا به این فکر کردم که اگر بخواهم کاری انجام دهم بدون شک برایم دردسرساز میشود و با تصور سئوال پیچ شدن توسط ماموران قطار به سمت منزل قدم برداشتم. هنوز چند قدمی از ایستگاه دور نشده بودم که یادم آمد قطاری که به سمت توده سنگ پیش میآید پر از مسافر است!
پیرمرد اضافه میکند: با تصور چهره برخی از مسافرانی که در قطار مرگ آرام و بیخبر نشسته بودند، راه خود را به سمت ایستگاه تغییر دادم و با خودم گفتم «هر چه بادا باد».
قهرمان کتاب فارسی سوم دبستان ما میگوید: با توجه به این که قطار چند دقیقهای میشد که از ایستگاه حرکت کرده بود، برای این که بتوانم جلوی حرکت آن را بگیرم، چارهای جز آتش زدن کتم پیدا نکردم. بنابراین کتم را بر سر چوب بستم و نفت فانوس را بر روی آن ریختم و با کبریتی که همراه داشتم، آن را آتش زدم و دوان دوان بر روی ریل قطار حرکت میکردم و به راننده علامت میدادم.
خواجوی گفت: وقتی دیدم که راننده متوجه نمیشود، با تفنگ شکاری که همراهم بود یکی دو گلوله شلیک کردم که با صدای شلیک گلوله راننده متوجه شد و قطار را کم کم متوقف کرد.
قهرمان فداکار داستان درحالیکه چشمهای خیسش را با دستمال پاک میکند میگوید: با توقف قطار همه مأموران و مسافران با تصور این که من دزد هستم و یا قصد مردم آزاری دارم از قطار بیرون ریختند مرا تا جایی که می توانستند کتک زدند ولی بعد از آنکه جریان را برایشان توضیح دادم به شدت به شعف آمده بودند و به هر شکلی که می توانستند از من تشکر کردند.
وی ادامه داد: حالا بیش از نیم قرن از آن اتفاق میگذرد و من هر روز با خودم فکر میکنم که اگر آن شب باجناقم قصد سفر به تهران را نمیکرد و من تودههای سنگ ریخته شده بر روی ریل قطار را نمیدیدم چند خانواده داغدار میشدند؟؟
خواجوی در بخش دیگری از صحبتهای خود با گلایه از دو اشتباهی که در انتشار داستان وی در کتاب فارسی سوم دبستان رخ داده بود میگوید: در آن داستان اسم من «ریزعلی خواجوی» قید شده بود در حالی که اسم واقعی من « ازبرعلی حاجوی» است، دوم اینکه در آن کتاب نوشته شده بود که من پیراهنم را برای نجات جان مسافران در آورده و به آتش میکشم، این درحالی است که آن شب من پیراهن به تن داشتم و با بستن کتم بر روی چوب مشعل ساختم و جلوی حرکت قطار را گرفتم.
حذف کامل داستان دهقان فداکار از کتابهای درسی یکی دیگر از گلایهها خواجوی است و با ناراحتی دربارهاش توضیح میدهد: من نمیدانم چرا درس دهقان فداکار از کتابهای درسی حذف شده است؛ مسوولان به جای آنکه حمایت کنند بخشهای زیادی از آن ماجرا را از کتب درسی برداشتهاند و تنها به بخش کوچکی از آن در داستان فداکاران اشاره کردهاند.
وی در پاسخ به این سئوال که اکنون کجا زندگی میکند و منبع درآمدش از کجاست میگوید: من و خانوادهام چندین سال پیش از روستای «قالاچق» که از توابع شهرستان میانه است به کرج نقل مکان کردیم و از آن زمان تاکنون در منطقه حصارک کرج زندگی میکنیم و در خصوص منبع درآمدم نیز باید بگویم من 15 سال پیش به استخدام راه آهن درآمدم و درحال حاضر حقوق بگیر دولتم!
وی ادامه داد: هرچند زندگی برای من و همسرم در فضای یک زیرزمین بسیار دشوار است ولی چون خدا این را برایمان مقدرکرده شاکریم و گلایهای نداریم.
قهرمان دیروز اضافه میکند: خدا به من 43 نوه و 32 نتیجه داده که هرکدام اگر ماهی یک بار هم به منزلم بیایند مسلماً حقوق 600 هزار تومانی راه آهن حتی جوابگوی میوه و چای آنها هم نمیشود.
از او میپرسم اگر دوباره چنین اتقاقی بیفتد حاضر هستی برای نجات جان دیگران زندگی خودت را به خطر بیاندازی؟ ریزعلی قاطع جواب میدهد اتفاق آن شب خداوند به من نظر داشت؛ چراکه منی که اصلاً اهل سیگار نبودم شب آن حادثه به طور اتفاقی کبریت در جیب داشتم تا وسیلهای شود برای نجات جان مسافران قطار. تمام زندگی امتحان الهی است و من تلاش میکنم از این امتحانات سربلند بیرون بیایم.
ریزعلی درجواب این سوال که آن شب که میخواستی جان مسافران را نجات دهی آیا به شهرت و محبوبیت بعد از اتفاق فکر کردی جواب میدهد: به هیچ وجه، اتفاقاً از این میترسیدم که کارکنان راه آهن واکنش بدی نشان دهند و فکر این که ممکن است روزی اسمم در کتابهای درسی جای بگیرد و همه مرا بشناسند حتی به ذهنم هم خطور نکرد.
دهقان فداکار در پاسخ به این سوال که فداکارترین فردی که در زندگیت میشناسی چه کسی است نیز میگوید: حسین فهمیده فداکارترین فردی است که میشناسم چون علیرغم سن کماش آگاهانه و از روی انتخاب از جان خود گذشت و با رفتن به زیر تانک دشمن جان همرزمان خود را نجات داد.
وی در پایان به معلمان و کسانی که وظیفه پرورش دانش آموزان را به عهده دارند نیز توصیه کرد: با تمام توان برای تربیت مناسب دانش آموزان تلاش کنند؛ چراکه آینده مملکت اسلامی به دست آنها است.
داستانهای زیادی در کتابهای فارسی بود که شاید تا سالها از ذهن کسانی که با آنها سر و کار داشتند بیرون نرود؛ داستانهایی که نمیتوان آنها را فراموش کرد و به راحتی پذیرفت که دیگر بنا نیست بچهها آنها را بخوانند و یک سال تمام با هر کلمهشان زندگی کنند.
انگار قرار است خاطرات و نوستالژیهای مشترک نسلها از بین برود و آنها که «دهقان فداکار» میخواندند، همچون خود «ازبرعلی » کمکم نسلشان منقرض و داستانهای نوستالژیک دوران تحصیلشان به اعماق تاریخ سپرده شود.
با تمام این نامهربانیها باید خوشحال باشیم که هرچند که داستان کامل دهقان فداکار ایرانی دیگر از کتاب فارسی حذف شده، اما ریزعلی خواجوی همچنان زنده است و هر چند وقت یکبار داستان آن شب فراموش نشدنی را برای رسانهها تعریف میکند.
گزارش از: المیرا اگیر خبرنگار ایسنای منطقه البرز
کد خبر: ۴۹۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۵
فینال مسابقات فوتسال آموزشگاههای مقطع ابتدایی شهرستان لنده با حضور جمع کثیری از دانش آموزان ،فرهنگیان و اولیاء دانش آموزان بر گزار شد
کد خبر: ۴۹۷۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۳
مسابقات ورزشی شهرستانی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان لنده برگزار شد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :در مراسمی با حضور رئیس فرماندار، شهردار و امام جمعه و رئیس آموزش و پرورش شهرستان لنده، مسابقات مرحله شهرستانی دانش آموزان مقطع ابتدایی مدارس این شهرستان در سالن پوریای ولی آغاز شد.
در این مراسم سید عیسی تقوی فرد، رئیس اداره آموزش وپرورش شهرستان لنده ضمن تشکر ازدست اندرکاران و برگزارکننده این مسابقات، به یک نکته مهم که ” تحکیم شخصیت دانش آموز ، تقویت ابعاد ارتباطات اجتماعی و آموزش مهارت های زندگی ” ازمهمترین اهداف این برنامه ها می باشد اشاره نمود.
در ادامه سید محمدیار سپهر، کارشناس تربیت بدنی و سلامت اداره آموزش و پرورش گفت: این مسابقات با شرکت 10 تیم در دو گروه و بمدت دو روز ادامه دارد. وی افزود: تیم قهرمان این دوره از مسابقات به مرحله استانی صعود خواهد کرد.
کد خبر: ۴۹۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۸
به جرات میتوان گفت مادران عراقی از دلاوریهای او در مقابل داعش برای فرزندان خود افسانهها ساختهاند، افسانهای به نام «ژنرال سلیمانی».
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com : با نگاهی اجمالی به تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی ایران به ویژه دوران بعد از دفاع مقدس، میتوان مشاهده کرد که نظامیان باوجود مشهور بودن، چندان محبوبیتی حداقل در انتخاباتهای ریاست جمهوری نداشتهاند. مردم همیشه به این افراد به چشم انسانهای غیرمنعطف و سخت نگاه میکنند و همین باعث میشود که به آنها احترام بگذارند اما شاید کمتر محبوب باشند.
در این میان اما در کنار تمام محبوبهای ایران چه در دنیای هنر، چه در دنیای ورزش و چه در هر دنیای دیگری که فکرش را میکنید، یک نظامی در صدر قرار گرفته است و همچون ستارهای بی بدیل میدرخشد. بدون شک « نام سردار قاسم سلیمانی» به عنوان یکی از محبوب ترین چهرههای میان ایرانیان شناخته میشود.
ایرانیهای که در سالها دور و در افسانههای کهن پارسی با قهرمان انی روبرو بودند که به جنگ دیوها و پلیدیها میرفتند و نقل داستانهایشان لالایی مادران برای بچهها بود، این روزها با یک افسانه زنده، زندگی میکنند و نام سردار سلیمانی را در کنار نام رستم قرار دادهاند و او را ستایش میکنند.
در دنیایی که ایران در مرزهای شرقی و غربیش، درگیر تهدیدهای بزرگی همچون القاعده و داعش است، نام قاسم سلیمانی به تمام مردم ایران آرامش خاصی میبخشد. دیدن تصویر او در میدانهای نبرد با داعش، روایتهای رسانههای غربی از ژنرال ایرانی و ... برای مردم غروری است وصف ناپذیر.
سردار برای ما ایرانیها تبدیل به قهرمان ملی شده است. مردم لبخند هایش، سرپایین انداختنهایش، لباس نظامی پوشیدنش را دوست دارند، چون او با تمام این رفتارها غرور ملی را زنده میکند. وقتی هواپیماهای آمریکایی، ارتش بزرگ عراق، نیروهای ویژه در مقابله با داعش عاجز ماندهاند، خبر از فتحی بزرگ در مقابل داعش به گوش میرسد و بعد عکس از حضور ژنرال در میانه میدان و لبخند کنار سربازانش.
مردم این حضور همه جانبه او را دوست دارند، درست زمانی که میگویند در میانه درگیریهاست، در مراسم عزاداری حضور پیدا میکند با همان چهره با نفوذ و درست زمانی که فکر میکنند او در ایران است، میبینیم که عملیاتی بزرگ را علیه داعش برنامه ریزی و اجرا کرده است.
بسیاری از نوجوانان و جوانان داستانهای هشت سال دفاع مقدس را شنیدهاند و برای آنها داشتن فرماندهی که میتواند یاد آن فرماندهان دفاع مقدس را زنده کند بسیار جذاب و شیرین است.
در روزهایی که سیاستمداران با تمام ترفندها، با تمام شیوایی کلام و با تمام وعدههای ریز و درشتشان سعی میکند نظر مردم را به خود جلب کنند و محبوبیتی میان آنها بدست آورند، حاج قاسم سلیمانی بدون هیچ کلامی تبدیل به قهرمان ملی مردم ایران میشود. این نشان میدهد که مردم عاشق کسانی که خوب حرف میزنند نمیشوند بلکه کسانی را دوست دارند که عمل میکنند و میشود به واسطه فعالیتهایشان با غرور گفت، که این سردار که خاورمیانه زیر چکمههای اوست یک ایرانی است.
فضای مجازی که بسیاری سعی میکنند با تیغ تکفیر از روی آن بگذرند، پر است از کامنتها و صفحههایی که برای قاسم سلیمانی ایجاد شده است. جوانی که شاید هیچ وابستگی به جمهوی اسلامی نداشته باشد، سردار سلیمانی را دوست دارد چون او را به یاد افسانههایی میاندازد که در کتابهای مدرسه آنها را خوانده است. یاد جنگ اسفندیار با دیو هفت سر.
مردم وقتی میشنوند که رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا مبهوت او هستند به خود میبالند. صادق خرازی، سفیر سابق ایران در فرانسه در مورد نظر رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا در مورد« حاج قاسم» میگوید: «او همان كسي است كه اوباما ريس جمهور ايالات متحده درباره او به العبادي نخست وزير جديد عراق گفته است:" او دشمن من است ولي من براي او احترام ويژه اي قايل هستم".یااینکه جان کری وزیرخارجه امریکا به دکتر جواد ظریف وزیرامورخارجه ایران اسلامی گفته است که اگر برای یکبارهم شده مایل است او را ببیند.»
امروز وقتی رسانههای خارجی را ورق بزنی و به منطقه خاورمیانه برسی دو نام میبینی؛ یکی داعش و دیگری ژنرال قاسم سلیمانی. یکی که تمام قد نماد پلیدی است و دیگری با تمام وجود نماد آزادی و روشنایی است. بسیاری از مردم جهان به ویژه در خاورمیانه فرمانده کل نیروهایی را که در مقابل داعش ایستادهاند چه در عراق و چه در سوریه یک نام میدانند و آنهم « سردار قاسم سلیمانی است.»
یک روزنامه انگلیسی در وصف سردار مینویسد:« سردار سلیمانی 57 ساله، که اخیرا در فهرست سیاه دولت آمریکا قرار گرفت، به عنوان « قهرمان ملی» در ایران شناخته میشود و رسانههای این کشور نیز تصاویر وی را که از میدان نبرد در عراق گرفته شده است ، نمایش میدهند.»
خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز مینویسد: «یکی از مقامات نظامی عراق که خواسته نامش فاش نشود، در توصیف شخصیت سردار قاسم سلیمانی وی را شخصی شجاع و بیباک خوانده است که حتی در زمان حضور در خطوط مقدم نیز از جلیقه ضدگلوله استفاده نمیکند.»
درنهایت خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ در واکنش به لبخندهای ژنرال ایران در عراق مینویسد: «در تصاویری که از سلیمانی در توییتر و دیگر شبکه های اجتماعی منتشر شده است، سلیمانی موهای جوگندمی و محاسن دارد و اغلب در نگاه به دوربین لبخند می زند، همانند یک توریستی که در تعطیلات است و هیچ نگرانی از بابت کلاشینکفی که همراهانش در دست دارند نیز ندارد. در ایران، همه او را به عنوان ناجی بشار اسد در مقابل نیروهای شورشی میدانند. نام و شهرت فعلی سردار سلیمانی نشان میدهد که او مردی کاریزماتیک است که از حضور در جبههها و فرماندهی جنگها ترسی ندارد. بسیاری از ایرانیان شاید قاسم سلیمانی را در گذشته نمیشناختند، اما با اتفاقات اخیر، محبوبیت او روز به روز در میان ایرانیان در حال افزایش است.»
فارغ از هرگرایش سیاسی و مذهبی، سردار امروز فاتح قلبهای ایرانیان است و قهرمان لالایی مادران برای بچهها. حتی میشود به جرات میتوان گفت مادران عراقی از دلاوریهای او در مقابل داعش برای فرزندان خود افسانهها ساختهاند، افسانهای به نام «ژنرال سلیمانی».
نامه
کد خبر: ۴۸۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۴
دولت قبل با اجرای طرح هدفمندی یارانهها، به موازات افزایش قیمت آب، برق و بنزین به مردم یارانه داد و ارادهاش بر این بود که با اجرای هر فاز از هدفمندی یارانهها، مقدار پرداخت یارانه نقدی را افزایش دهد و این بدحسابی بود ولی دولت شما برخلاف وعده شما، تلاش کرد تا مردم را از دریافت یارانه منصرف کند که با نه 97درصدی مردم روبرو شد و حالا در فاز دوم، بنزین، گاز و برق را گران کردید و یارانه دریافتی مردم را افزایش ندادید و خوشحال هستید که دولت خوش حسابی هستید؟! سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
دولت بهار - محمد جوادی/ حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر روحانی رئیس جمهور دولت یازدهم دیشب در مصاحبه زنده تلویزیونی گفت: «دولت در گذشته خوشحساب نبوده باید به یک دولت خوشحساب تبدیل شود.» در این باره سوالاتی وجود دارد:
دولت قبل به مردم قول داد که از حقوق هستهای آنها دفاع کند و با تمام وجود دفاع کرد و قدرتهای بزرگ را مأیوس کرد و متهم به بدحسابی میشود و شما قول دادید که ضمن حفظ دستاوردهای هستهای، به توافق کامل و جامع با غرب برسید و تحریمها بخشیده شود. اکنون شاهد آن هستیم ضمن آنکه همه دستاوردهای هستهای را متوقف کردهاید، به هیچ توافقی نرسیدید و تحریمها هم بخشیده نشده، خود و دولتتان را خوش حساب میدانید؟
دولت قبل به مردم قول داد که به آنها مسکن مهر بدهد و 6 میلیون مسکن مهر ساخت و بخش قابل توجهی از آن را به مردم تحویل داد. امروز دولت شما که متعهد شد طرح مسکن مهر را به پایان برساند ولی امروز آن را در همه کشور متوقف کرده و مردم را بلاتکلیف گذاشته و خوش حساب نامیده می شود؟
دولت قبل به مردم قول داد که با انجام سفرهای استانی و حذف بروکراسی اضافی همچون سازمان مدیریت و برنامهریزی به ساخت شهرها و استانهای محروم کشور سرعت بخشیده و چنین کرد و بدحساب نامیده شد. دولت شما به مردم قول داد که سازمان مدیریت و برنامهریزی را احیاء کند و پس از یکسال و نیم از گذشت دولتتان نه تنها هیچ قدمی برداشته نشده بلکه سخنگوی شما با لحنی تمسخر آمیز حکم دو معاونت رئیس جمهور برای خود را معادل تشکیل سازمان مدیریت و برنامهریزی اعلام کرده و با روش ماستمالیزاسیون جواب خبرنگاران را میدهد. اکنون شما دولتتان را خوش قول و خوش حساب مینامید؟!
دولت گذشته به تمام کسانیکه بچهدار میشدند بلافاصله یارانه میداد ولی دولت شما با تأخیر شش ماهه و پس از فشار رسانهها شروع به دادن یارانه به تازه متولدین کرد. معنای کار دولت شما خوش حسابی است و معنای عمل به موقع دولت قبل بد حسابی است؟
دولت قبل با اجرای طرح هدفمندی یارانهها، به موازات افزایش قیمت آب، برق و بنزین به مردم یارانه داد و ارادهاش بر این بود که با اجرای هر فاز از هدفمندی یارانهها، مقدار پرداخت یارانه نقدی را افزایش دهد و این بدحسابی بود ولی دولت شما برخلاف وعده شما، تلاش کرد تا مردم را از دریافت یارانه منصرف کند که با نه 97درصدی مردم روبرو شد و حالا در فاز دوم، بنزین، گاز و برق را گران کردید و یارانه دریافتی مردم را افزایش ندادید و خوشحال هستید که دولت خوش حسابی هستید؟!
دولت قبل با یک مصوبه رئیس جمهور، هرگونه کارمزد از خرید بوسیله دستگاههای کارتخوان و همچنین پرداخت غیر حضوری قبوض را ممنوع کرد و از جانب شما به بدحسابی متهم میشود. امروز دولت شما که بدون مصوبه مجلس و بطور غیرقانونی از فروشندگان برای هر تراکنش کارمزد دریافت میکند، خوش حساب است؟!
دولت قبل به همه مردم سهام عدالت داد و سود و اصل سهام را ضمانت کرد و اتفاقا دولت بدحسابی نامیده میشود و دولت شما سهام عدالتی را که بصورت قانونی و کاملا شفاف و روشن به مردم داده شده، یک برگه بیاعتبار اعلام میکند و با یک جمله تعهد دولت به مردم را نایدیده میگیرد و دولت خوش حساب محسوب میشود!
دولت قبل به مردم قول نداد که مبالغی تحت عنوان عیدی بدهد ولی علاوه بر یارانه عیدی هم میداد آن هم با کرامت و با این وجود بدحساب نامیده شد ولی شما رسما در تبلیغات انتخاباتی به مردم قول دادید که علاوه بر یارانه نقدی سبد کالا هم بدهید و یکبار به برخی از آنها دادید و آن افتضاح در تاریخ ایران به ثبت رسید و یکباره متوقف شد. شما خوش حساب هستید؟
دولت قبل به مردم قولی در خصوص اختصاص سهمیه بنزین سفر عید و تابستان نداده بود ولی به مردم آسان میگرفت و به آنها سهمیه بنزین سفر میداد و حالا متهم به بدحسابی میشود و دولت شما که اصلا به خودش زحمت نمیدهد به این چیزها بیاندیشد و برای مردم امتیازی هرچند ناقابل قائل شود، خوش حساب نامیده میشود؟
دولت قبل در همه جای کشور در شهرهای بزرگ و کوچک به ساخت مجموعههای ورزشی و توسعه ورزش به دورترین نقاط کشور پرداخت و رتبه و تعداد مدال ایران را در بازیهای آسیایی و المپیک جهانی با یک رشد خیره کننده مواجه کرد و بدحساب نامیده میشود. دولت شما نه تنها حقوق ورزشکاران را نمیدهد بلکه برای آنها پاداشی هم قائل نمیشود و وزیر ورزشتان به قهرمان کشتی که از او انتقاد میکند میگوید "تو کی هستی که به من انتقاد میکنی" و رتبه ایران در بازیهای آسیایی را یک رتبه کاهش میدهد و خود را خوش حساب و موفق میداند و دولت قبل که برای قهرمان انش پاداشهای خوب در نظر میگرفت را بد حساب میداند؟!
کد خبر: ۴۶۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۲
در مسابقات کورس تابستانه قهرمان ی کشور که در تهران برگزار شد ،اسب قهرمان بویراحمد با چابکسواری یعقوب غمخوار به مالکیت علی طالبی موفق شد مقام سوم را از آن خود کند
کد خبر: ۴۶۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۲
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
وبگاه خبری - تحلیلی «میدل ایست آنلاین» طی تحلیلی نوشت: تلویزیون ایران در اقدامی نادر تصاویری از سردار سرلشگر «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس ایران در میدان نبرد در عراق را منتشر ساخت و بلافاصله این تصاویر در توییتر نیز پخش شد.
بر اساس این گزارش، سپاه قدس ایران شاخهای از نیروهای برون مرزی سپاه پاسداران ایران است که عملیات سنگین و سطح بالایی را در راستای اهداف جمهوری اسلامی ایران انجام میدهد.
در حالیکه سردار سرلشگر سلیمانی کمتر در رسانههای ایران ظاهر میشود، اما او در خاورمیانه به عنوان یکی از بانفوذترین و مقتدرترین فرماندهان محسوب میشود.
به گزارش این منبع خبری پیشتر نیز تصاویر سردار سلیمانی در شهر آمرلی عراق مشاهده شده بود.
یک مقام ارشد دولت آمریکا نیز در وصف سردار سلیمانی گفت: «او همانند «کایزر سوزی» شخصیت قهرمان یک فیلم معروف آمریکایی است که بیشتر اوقات در اذهان عمومی مشاهده نمی شود.»
منبع: فارس
کد خبر: ۴۵۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۴
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
طرفداری نوشت: حدود 30 دقیقه از بازی ذوب آهن - استقلال گذشته بود که ناگهان، یکی از توپ جمع کن ها که بر روی پیراهنش جمله « گناه من چیست که در این فوتبال جایی ندارم» را نوشته بود، وارد زمین شد. حالا از زبان او مسائل را می شنویم.
-به صورت مختصر خودتونو معرفی کنید.
به نام خدا، مصطفی آبسالان هستم از شهر یاسوج، استان کهگیلویه و بویر احمد. متولد 1371 هستم. اصلیتم از روستای گندی زار از بخش پاتاوه شهرستان دناست.
- از فوتبالت بیشتر بگو. از کجا شروع کردی؟
من خیلی عاشق فوتبال بودم. 17 سالگی درس را ول کردم و به اصفهان رفتم. برای اینکه فرصتی پیدا کنم به پای ا. ق. افتادم اما به من توجهی نشد و مرا بیرون انداختند. بعد از آن به خانه برگشتم و یک سال تمرین کردم و در سن 18 سالگی دوباره به اصفهان رفتم، این بار برای تست دادن در امیدهای ذوب آهن. واقعا خوب بودم اما آقای ع. س. که مربی بود منو خط زد. چون پارتی نداشتم، پول نداشتم، جیبم خالی بود.
-پیشنهاد پرداخت مبلغ خاصی به شما شد؟
معلوم بود، نمیشه بگید که چیزی گفتند اما به خدا درو فوتبال ما هر کی جیبش پر است، او را قبول دارند. فوتبال ما شده این.
- بعد چه اتفاقاتی برایتان افتاد؟
بعد رفیق هایم که از بازیکنان ذوب آهن بودند به من گفتند که به خدمت بروم و بعد از آن بیایم. به خدمت رفتم. آقای گل هم شدم، در اینترنت عکسش موجود است. تدارکات هم بوده ام. تیم بعدی من عقاب تهران بود. آقایان مسلم عسگری و حبیب بهبهانی به من خیلی محبت داشتند. قهرمان دو و میدانی هم شدم. پس از پایان خدمت، به تیم شهرداری یاسوج رفتم، آن جا هم پول نداشتم. آقای خ. ا. پسر خودش را آورده بود. نمی توانستم به خاطر پارتی بازی، بازی کنم. خیلی منو اذیت کردند. آقای ح. ه. و تدارکتشون منو زدند. اما خدا جوابشونو داد، افتادند لیگ دو.
- چه شد که دوباره سر از ذوب آهن در آوردی؟
خنده دار است اما من الکی به خانواده ام گفته بودم که بازیکن ذوب آهن ام و خوابگاه به من داده اند در صورتی که شب ها را در پارک سر می کردم. رفتم توپ جمع کن شوم چون می دانستم کاناوارو توپ جمع کن بود و یا مورینیو ابتدا مترجم بود.
- از کاری که کردی بیشتر بگو.
شب بازی آخر، دیگر صبرم تمام شد. رو کردم به خدا و گفتم توکل بر تو، این همه با همه حرف می زنم، فایده ندارد. گفتم این جوری بروم داخل زمین تا خودم را ثابت کنم، یعنی اینکه من هم در این فوتبال جایی باید داشته باشم. منم بنده خدا ام.
- چندمین بازی بود که به عنوان توپ جمع کن مشغول بودی؟
بازی با استقلال شد پنجمین بازی. بازی با تراکتورسازی، راه آهن، سپاهان، پیکان، استقلال.
- از بعد از دستگیریت بگو.
بعد از اینکه مرا گرفتند، به رختکن انتقالم دادند و به من آب دادند. بعد به بازداشتگاه انتقال پیدا کردم و شب را آن جا گذراندم. صبح به دادگاه اعزام شدم، مسئولین ذوب آهن هم آمده بودند؛ قاضی پاک بود. به قاضی گفتم من تا به حال گناهی نکرده ام، آمدم از حقم دفاع کنم. به خدا حق گرفتنی است نه دادنی. آقای قاضی هم لطف کرد و مرا آزاد کرد، آدم خوبی بود. بعد از آن از اصفهان آمدم یاسوج.من به خاطر عشق رفته بودم، به خاطر اینکه در ذوب آهن فوتبال کنم، این همه جا و خوابگاه دارند و این همه غذایی که در نهایت نصیب گربه ها می شود، می دادند ما بخوابیم و ما بخوریم، مگر چه می شد؟ دنیا به آخر می رسید؟ این همه پول میلیاردی که خرج می کنند، سالی صد هزار تومان بدهند، کرایه مرا تا یاسوج بدهند برایشان بازی می کنم. مگر چه می شود؟ زیاد است؟
- در خبرها آمده بود آقای بوستانی پیگیر کارهایتان شده است، آیا تایید می کنید؟
در سایت ها زده بودند کریم بوستانی آمده است، واقعا آدم بزرگی است اما با من تماسی گرفته نشده. می خواستم اول بیایم توپ را بزنم تو گل، اما گفتم نه، چون من استقلالی ام، قلبم استقلالی است.
- حرف پایانی تان را بفرمایید.
من از باشگاه های استقلال و ذوبآهن عذرخواهی می کنم که در بازی چنین کاری کردم. من مجبور بودم، باید حرف دلم را می زدم. بازهم ازشان عذرخواهی می کنم.
کد خبر: ۴۵۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۲
سرمربی استقلال می گوید تیمش در این فصل راحت تر از همیشه قهرمان لیگ می شود.آوای دنا: به گزارش ایسنا، امیر قلعه نویی در حاشیه تمرین امروز استقلال درباره مصاف هفته گذشته تیمش برابر فولاد گفت: به کلیه بازیکنانم یک خسته نباشید می گویم. ما دو بار بازی با فولاد را آنالیز کردیم و اعتقاد دارم که این دیدار یکی از بهترین بازی های ما در این چند سال اخیر بود. فولاد دو بار به دروازه ما رسید اما ما هفت موقعیت با احتمالا 80 درصد گل داشتیم. در این بازی عدالت فوتبال رعایت نشد.
وی درباره بازی با ذوب آهن افزود: ذوب آهن تیم بسیار خوبی است. آنها از مربی و مدیریت خوبی برخوردار هستند و جای آنها آنجای جدول نیست. اگر زمین بازی خوب باشد، مطمئن باشید علاوه بر بازی خوب، به نتیجه مورد نظرمان هم می رسیم.
سرمربی استقلال درپاسخ به سوالی درباره وضعیت روحیه بازیکنانش بعد از دو شکست متوالی بیان کرد: فوتبال همین است. رئال مادرید و منچستر هم همین اواخر شکست خورده اند. قطعا شکل گیری یک تیم زمان می برد. ما همه بازیکنانمان را در اختیار نداریم و با این وجود تا اینجا کار خوب نتیجه گرفته ایم. ما 18 امتیاز کسب کرده ایم و مطمئنم که این تیم راحت قهرمان می شود. روزی تیمم در رده شانزدهم جدول بود و گفتم که قهرمان می شویم، الان هم می گویم که راحت تر از هر دوره ای قهرمان می شویم. امیدوارم که بازیکنانمان زودتر به تیم اضافه شوند.
او درباره وضعیت مصدومانش گفت: ما چهار بازیکن مصدوم داریم. کریمی هم در تیم ملی مصدوم شده است. اگر او را به تیم ملی نمی دادیم می گفتند که باعث این نتایج هستیم و حالا هم مصدومش را به ما داده اند. کادرپزشکی ما با او در تماس است و ظاهرا گفته که فعلا وقتی راه می رود، درد ندارد.
قلعه نویی درپاسخ به این سوال که نظرش راجع به نتایج تیم ملی امید چیست، اظهار کرد: همه جای دنیا این نتایج رخ می دهد. ایتالیا و اسپانیا هم راحت در جام جهانی حذف شدند. متاسفانه یک عده ای میکروفون دستشان گرفته اند و یک عده قلم به دست هم دنبال آنها هستند. آنها اکبر محمدی را له کردند و حالا دم از مسلمانی می زنند. آنها می گویند که جام ملتها مهم نیست و بخاطر آن مرا محاکمه کردند. وینگادا مربی خوبی است و این نتایج یک اتفاق بود. مشکل ما برنامه ریزی نکردن است. کجای دنیا این همه لیگ تعطیل می شود؟ در استرالیا که میزبان بازی هاست، انقدر لیگ تعطیل نمی شود که اینجا لیگ تعطیل شده است. وقتی من سرمربی تیم ملی بودم، مرا محاکمه کردند و ذوالفقارنسب و حاج رضایی را آوردند و مدام در میکروفونشان صحبت می کردند. انگار که من قتلی مرتکب شده باشم. من نگران این دوربین و قلم ها هستم. آن زمان گفتم در جام ملتها خوب دویدیم و آنها گفتند که برای دویدن باید دونده می آوردی اما کی روش همین حرف را زد و به او به به گفتند.
وی در پاسخ به این سوال که عده ای اعتقاد دارند که او به مربیان خارجی می بازد، گفت: جای دو بازی کارنامه مرا ببینید. عده ای به دنبال خوار کردن ایران و ایرانی هستند. ده سال دیگر می بینید که آنها از کجا حمایت می شدند. ما نژاد برتر هستیم و انسان های بزرگی داریم و تنها مشکل ما برنامه ریزی نداشتن است. اگر نتیجه می خواهیم باید زیرساخت هایمان را حل کنیم و به تیم های پایه توجه کنیم. الان ما یک زمین آزادی را داریم و من در بازی به ذوب آهن تنها به وضعیت زمین این تیم فکر می کنم.
سرمربی استقلال در پایان و در پاسخ به این سوال که عده ای می گویند چطور امیر عرب، مشاور افشارزاده در کنار زمین حضور پیدا می کند، بیان کرد: مشکل ایران واقعا حضور امیر عرب کنار زمین است؟ الان مشکل قرار داد کی روش، زمین های فوتبال ما، مشکلات اقتصادی، پول نفت، اعتیاد و چیزهای دیگر حل شده و تنها حضور امیر عرب مانده است؟ حتما عرب کارتی داشته که بواسطه آن در کنار زمین حاضر شده است.
کد خبر: ۴۴۳۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۳۱
دکتر خادمی استاندار کهگیلویه و بویراحمد در پیامی هفته دفاع مقدس را تبریک عرض نمود .
به گزارش آوای دنا ،متن پیام استاندار بدین شرح است:
هفته دفاع مقدس، مجموعه ای از برجسته ترین افتخارات ملت بزرگ ایران در دفاع از انقلاب، شریعت و اسلام ناب محمدی(ص) و دفاع از مرزهای آبی و خاکی میهن اسلامی را در خود دارد که دلیرمردانش درخشنده ترین و نفیس ترین حماسه ها را در طول تاریخ این سرزمین به یادگار گذاشته اند.
ذکر فداکاری و مجاهدت رزمنداگان دوران دفاع مقدس موجب زنده نگه داشتن و پویایی اسلام و انقلاب اسلامی و بیانگر آمادگی و حفظ قدرت دفاعی ملت قهرمان ایران است، حدیث هشت سال دفاع مقدس، حدیث مقاومت و مظلومیت ملتی است که قله های سربلند ایثار و حماسه و شرف را در راه دفاع از کیان مکتب، انقلاب و میهن اسلامی خویش درنوردیده است، حکایت ماندگار دلاوری شهیدان و شاهدانی است که با خون و جانشان سطر سطر تاریخ این مرز و بوم اسلامی را نگاشته اند.
اینجانب ، فرا رسیدن هفته دفاع مقدس که نمودار مجموعه ای از برجسته ترین افتخارات ملت ایران در دفاع از مرزهای میهن اسلامی و جانفشانی دلاورانه در پای پرچم برافراشته اسلام و قرآن است را به ساحت مقدس حضرت بقیه الله الاعظم (عج)، رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله العالی)، ملت شهید پرور ایران اسلامی و مردم فهیم و ولایتمدار استان کهگیلویه و بویراحمد تبریک و تهنیت عرض می نمایم.
سید موسی خادمی
استاندار کهگیلویه و بویراحمد
کد خبر: ۴۴۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۳۰
«اسماعیل دژه» ناشنوای دهدشتی عضوتیم ملی، در مسابقات قهرمان ی فوتسال آسیا و اقیانوسیه به عنوان بهترین و فنیترین بازیکن مسابقات شناخته شد
کد خبر: ۴۳۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۸
آوای دنا :بانوی شطرنجباز هم استانی قهرمان کشور شد.به گزارش روابط عمومی اداره کل ورزش و جوانان استان کهگیلویه وبویراحمد ،بانوی شطرنجباز هم استانی قهرمان کشور شد. در جریان مسابقات شطرنج بانوان کارمند ادارات کل امور مالیاتی کشور که با حضور35 نفر از بانوان شطرنج باز از سراسر کشور در قزوین برگزار شد ،خانم فروغ صلاحی کارمند اداره کل مالیاتی استان موفق به کسب عنوان قهرمان ی این مسابقات شد.
کد خبر: ۴۲۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
ابوطالب صیادی مربی 21 ساله تیم فوتبال سایپای یاسوج با فروش موبایل و برخی وسایل شخصی، تیمی را در مسابقات کشوری هدایت کرد که قهرمان ایران شد.
به گزارش آوای دنا، در روزهای گذشته خبری مهم برای ورزش کهگیلویه و بویراحمد از طریق رسانههای کشوری به خصوص سایت فدراسیون فوتبال منتشر شد که حتی رسانههای استانی هم از درج آن عقب ماندند.
دلیل آن هم تنها عدم اطلاعرسانی و البته بیخبری مسئولان ورزش استان از این موضوع بود که نه تنها از تیم فوتسال نوجوانان سایپای یاسوج قهرمان ایرانحمایتی نکردند بلکه اصولا هیچ اطلاعی از حضور این تیم نداشتند.
در همین خصوص ابوطالب صیادی، مربی جوان این تیم که متولد سال 72 و تنها 21 سال سن دارد در گفتوگو با خبرنگار فارس در یاسوج در حالی که اشک از گونههایش سرازیر بود به اتفاقاتی که برای این تیم تا لحظه قهرمان ی در ایران رخ داد پرداخت و گفت: همه اتفاقات تلخ بود چه پیش از عزیمت بابوطالب ه شهرستان فسا در شیراز و چه پس از برگشتن که نمایندگی سایپا در یاسوج مدعی شکایت از ما شده است.
صیادی در خصوص نحوه اعزام این تیم به مسابقات قهرمان ی کشور گفت: گوشی موبایلی که یک میلیون و 700 هزار تومان خریده بودم به همراه برخی لوازم شخصی خود را به حراج گذاشتم و با اندک پولی که از خود بازیکنان جمع کردم تیم را راهی مسابقات کردیم.
وی اضافه کرد: بچههای تیم را که 12 نفر بودند در یک خوابگاه که مسئولان برگزاری به مامساعدت کرده بودند روی تعدادی تخت و عدهای را روزی زمین جا دادیم و با شام و نهاری مختصر که بیشتر ماست و خیار بود و در شب آخر و هنگام فینال به ساندویچ بندری ارتقا یافته بود بچهها را تغذیه کردیم.
این مسئول تأکید کرد: با دست خالی و در نهایت تمسخری که برخی تیمها در ابتدای مسابقات نسبت به ما روا داشتند بازیها را قدرت آغاز کردیم و توانستیم که تیم نوجوانان سایپای یاسوج را همانطور که فدراسیون فوتبال هم اعلام کرده، قهرمان نوجوانان فوتسال ایران کنیم.
صیادی در پاسخ به این سئوال که مسئولان ورزش چه حمایتی از شما کردند از خبرنگار فارس خواست تا سلام بازیکنان تیم نوجوانان سایپا قهرمان ایران را به مسئولان ورزش استان برساند
کد خبر: ۴۱۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۳۱