به مناسبت سالروز تحصن تاریخی علما در دانشگاه تهران
روایت حضور آ میر احمد تقوی در تحصن علما در دانشگاه تهران
آ میر احمد نیز از اولین شخصیتهایی بود که به جمع متحصنین پیوست. تصویری را که ملاحظه میفرمایید مربوط به همان ساعت اول شروع تحصن است.

پایگاه خبری آوای رودکوف : مطلب فوق روایتِ حضور آ میر احمد تقوی در تحصن تاریخی علما در دانشگاه تهران می باشد که نظر به اینکه آقای دکتر سید مصطفی تقوی مقدم، فرزند ارشد آ میر احمد تقوی، در آن روزها همراه ایشان و شاهد واقعه بود، فرایند حضور معظم له در تحصن یاد شده را که برگی از تاریخ زندگی آن بزرگوار است، از وی جویا شدیم. توضیحات دکتر تقوی مقدم را در ادامه میخوانید:
درایت رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره)، توطئهها و موانع ایجاد شده از سوی رژیم پهلوی و قدرتهای جهانی حامی او را یکی پس از دیگری از سر راه انقلاب بر میداشت و پیروزی را نوید میداد. پس از خروج شاه از کشور در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷، زمینه برای بازگشت امام به وطن فراهم شده بود. ورود امام به کشور، از منظر محافل سیاسی جهان، آخرین مرحلۀ انقلاب بوده و تحقق پیروزی آن را رقم میزد. از این رو، این واقعه هم برای ملت انقلابی ایران و هم برای قدرتهای جهان، از اهمیت و حساسیت فوق العادهای برخودار بود. آمریکا و غرب که میخواستند با روی کارآوردن بختیار و حمایت از او، مانع پیروزی انقلاب بشوند، برای جلوگیری از بازگشت امام دست به اقداماتی زدند. جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا، ژیسکاردستن، رئیس جمهور وقت فرانسه را واسطه قرار داد و از طریق او امام را تهدید کرد که از تخریب بختیار دست بردارد و بازگشت خود را نیز به تأخیر بیندازد. بختیار نیز ضمن تلاش برای ملاقات با امام در پاریس و ارسال پیامهایی نیرنگ آمیز مبنی بر احترام به فرامین رهبر انقلاب، از ژیسکاردستن خواست تا همۀ تلاش خود را برای جلوگیری از بازگشت امام انجام دهد. یک مقام امنیتی اسرائیل (احتمالاً الیعازر تسفریر، رئیس اسبق موساد در تهران) در سال ۱۳۹۱ در گفتوگویی با شبکۀ فارسی تلویزیون BBC اعلام کرد که بختیار در همان روزها از آنان خواسته بود که امام را سرنگون کنند. ملت ایران با توجه به زمزمههایی مبنی بر توطئه چینی برای جلوگیری از ورود امام، نگران جان او نیز بودند.
به رغم همۀ مشکلات و موانع و پیغامها و تهدیدهای آمریکا برای امام، ایشان اعلام فرمودند که ۵ بهمن از پاریس عازم تهران خواهند شد و ملت ایران نیز آمادۀ بزرگترین استقبال تاریخ از رهبر خود میشد. در این ایام آ میر احمد تقوی که انقلاب را در کهگیلویه رهبری و مدیریت میکرد، با وجود مشغلۀ فراوان، تصمیم گرفت که در مراسم استقبال از امام در تهران شرکت کند. حقیر که قلبم مالامال از عشق به امام بود، اجازه خواستم توفیق همراهی ایشان را داشته باشم. ایشان پذیرفتند و بدین گونه اینجانب که در آن زمان تقریباً ۱۹ سال سن داشتم و دانشجو بودم، افتخار یافتم یکی از پرفیضترین سفرهای عمر خود را داشته باشم. سفری که همزمان، فیض همراهی با آقا و خدمتگزاری به او و فیض شرکت در مراسم استقبال از امام را نصیبم میکرد. حجة الاسلام سید علی اصغر باقی زاده و حجة الاسلام مهدی قائمی، دو تن از وعاظ انقلابی که از قم برای تبلیغ به شهرهای دهدشت و سوق آمده بودند و پس از انجام تبلیغشان میخواستند باز گردند نیز همسفر ما شدند. بدین ترتیب، در سوم بهمن ۱۳۵۷ از دهدشت عازم شیراز شدیم. صبح ۴ بهمن از شیراز یک ماشین سواری کرایه کرده و عازم تهران شدیم. ساعت ۲ بعد از ظهر در حالیکه چند کیلومتر از اصفهان گذشته بودیم از طریق خبر رادیو مطلع شدیم که دولت بختیار همۀ فرودگاههای کشور را بست و فرودگاه بین المللی مهرآباد به وسیلۀ تانکهای ارتش اشغال شد. به هر حال اوایل شب به تهران رسیدیم و در منزلی در شهر ری، متعلق به یکی از بستگان آقای قائمی مستقر شدیم. آقا از آقای قائمی خواستند تا با حجة الاسلام فلسفی، واعظ شهیر، تماس گرفته سلام ایشان را رسانده و آخرین اخبار از دفتر امام در پاریس و تصمیمات روحانیت مبارز تهران در شرایط جدید را از وی جویا شوند. آقای فلسفی گفتند که امام فرمودند در اولین فرصت پس از رفع مانع، عازم ایران خواهند شد. همچنین گفتند که قرار است فردا راهپیمایی به سوی بهشت زهرا انجام شود و در آنجا مواضعمان در قبال این اقدام بختیار اعلام شود.
صبح پنجشنبه ۵ بهمن در خدمت ابوی و همراهان عازم بهشت زهرا شدیم. در بهشت زهرا آیت الله شهید بهشتی از طرف جامعۀ روحانیت سخنرانی کردند. او ضمن تشریح اوضاع سیاسی، اعلام و تهدید کرد که اگر دولت بختیار فرودگاه را باز نکند باید منتظر عواقب وخیم این تصمیم خود باشد.
از راهپیمایی بهشت زهرا به منزل آقای قائمی بازگشتیم. فردا صبح جمعه آقا تصمیم گرفتند در راهپیمایی میلیونی مردم تهران در اعتراض به بستن فرودگاه شرکت کنند. مسیر خیابان آزادی تا میدان آزادی را در راهپیمایی شرکت کردیم. در آنجا از میان انبوه جمعیت خودمان را به بلندی مشرف به قسمت شمال غربی میدان رساندیم تا ایشان بتوانند کمی بنشینند. مشاهدۀ خیل جمعیت، به ویژه هنگامی که بالگردهای نظامی رژیم از بالای سر جمعیت عبور میکردند و بالا رفتن مشتهای گره کردۀ مردم در واکنش به آنها که سطح میدان را یک پارچه رنگین میکرد، بسیار دیدنی و هیجان انگیز بود. بعد از اذان ظهر، از راهپیمایی برگشتیم و در خیابان آزادی در مسجد دانشگاه صنعتی شریف، نماز ظهر و عصر را خواندیم. آن روزها تهران و تمام شهرهای کشور همواره در حال تظاهرات بوده و خواستار بازگشت امام بودند. این تظاهرات در تهران و چند شهر دیگر منجر به شهادت تعدادی از هموطنان گردید.
در پی حوادث یاد شده، در روز یکشنبه ۸ بهمن جامعۀ روحانیت مبارز تهران به ابتکار مرحوم شهید مطهری تصمیم گرفتند که در اعتراض به بستن فرودگاه، در مسجد دانشگاه تهران تحصن کنند. آقا نیز پس از تبادل نظر با علما، برای شرکت در تحصن راهی دانشگاه تهران شدند. و اینجانب هم در خدمت ایشان بودم. حیاط دانشگاه و خیابانهای اطراف مملو از جمعیت بود و از جمله شعارهای گوناگون آنان، این شعارها بود که: وای به حالت بختیار، اگر خمینی دیر بیاد – اگر امام فردا نیاد، مسلسلها بیرون میاد – وای اگر خمینی حکم جهادم دهد، ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد. علما به تدریج وارد دانشگاه شده از میان خیل جمعیت عبور کرده و در مسجد مستقر میشدند. آ میر احمد نیز از اولین شخصیتهایی بود که به جمع متحصنین پیوست. تصویری را که ملاحظه میفرمایید مربوط به همان ساعت اول شروع تحصن است. آیت الله شهید مرتضی مطهری، آیت الله شهید دکتر مفتح، مرحوم آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی، مرحوم آیت الله مشکینی، آیت الله حسین راستی کاشانی، آیت الله مؤمن، آیت الله جنتی و مرحوم آیت الله خلخالی در عکس مشاهده میشوند. به تدریج بر تعداد متحصنین افزوده شد. مرحومان آیات طالقانی و منتظری نیز ساعاتی بعد وارد مسجد دانشگاه شدند. مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای نیز مدیریت هماهنگی و اطلاع رسانی این تحصن را به عهده داشتند. یادم میآید از آقا پرسیدم که در تحصن چه گذشت؟ ایشان فرمودند علاوه بر همۀ محاسن این نشست، فرصت مغتنمی بود تا با چند تن از بزرگان از نزدیک به گفتوگو پرداخته و مباحث ارزشمندی مطرح شود.
تحصن یاد شده که به یکی از رخدادهای تأثیرگذار آن روزهای حساس انقلاب اسلامی تبدیل شد، تا ۱۱ بهمن که دولت بختیار ناچار شد فرودگاه را به روی امام بگشاید ادامه داشت. در ۱۲ بهمن در خدمت آقا در مراسم استقبال از امام شرکت کرده و در بهشت زهرا شنوندۀ سخنان تاریخی رهبر انقلاب اسلامی بودیم. پس از پایان مراسم استقبال، عازم قم شدیم و شب در منزل آیت الله محمد علی شرعی از طریق تلویزیون بخشهایی از مراسم ورود هواپیمای امام به فرودگاه و مراسم استقبال از ایشان را مشاهده کردیم. فردای آن روز آ میر احمد برای ادامۀ فعالیتهای انقلابی عازم منطقۀ کهگیلویه شدند. و سرانجام چند روز بعد، در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در کهگیلویه، همچون همۀ ملت ایران شهد پیروزی انقلاب اسلامی را چشیدیم.
عضویت در خبر نامه