کد خبر: ۱۸۸۳
تاریخ انتشار: ۰۸ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۷:۴۵
آوای دنا/رؤيا صدر طنزپرداز کشور از نحوه گرايشش به موضوع طنز و از حسین پناهی سخن گفت. اين طنزپرداز و پژوهشگر در گفت‌وگو با ايسنا، درباره سال‌هاي کودکي‌اش گفت: من متولد سال 1339 در تهران هستم‌، خانواده‌ام خانواده تحصيل‌کرده‌اي بودند و پدرم در دانشکده ادبيات درس خوانده بود. من از کودکي با کتاب سروکار داشتم؛ اما زمان ما اين‌طور نبود که خانواده‌ها خط و مشي مشخصي را براي‌مان درنظر بگيرند. خانواده‌ها با ما کاري نداشتند و من براساس علايق شخصي‌ام توي کتابخانه پدرم مي‌گشتم و کتاب‌هايي را که دوست داشتم، مي‌خواندم. سال‌هاي آخر دبستان آثار جمال‌زاده را مي‌خواندم و «کباب غاز» او را حفظ شده بودم. داستان‌هاي عزيز نسين هم آن وقت‌ها بود و من به آن‌ها علاقه داشتم. برادرم مجله «فردوسي» که مي‌خريد، من قسمت‌هاي طنزش را مي‌خواندم. او درباره شروع کارش به طنزنويسي گفت: بعد از انقلاب فرهنگي که دانشگاه‌ها تعطيل شد، من وارد بازار کار شدم. مدتي در نشريه «اميد انقلاب» کار مي‌کردم که روزنامه ارگان دانشجويي سپاه بود. مدتي در آن‌جا مي‌نوشتم و داستاني طنز درباره درگيري‌هاي سياسي در مدارس به طنز نوشتم که در پاييز 59 چاپ شد و اولين داستان طنز من بود. بعد از آن به مجله «زن امروز» رفتم که اول عضو هيأت تحريريه و بعد عضو شوراي سردبيري‌ اين مجله شدم. بعد از آن صفحه «در حاشيه، در متن» را داشتم و مسؤول اين صفحه شدم. آن موقع‌ها حسين پناهي به ما مطلب مي‌داد و او اولين کسي بود که به من ياد داد مي‌توانم براي نوشتن جور ديگري نگاه کنم. وقتي نوشته‌هاي حسين پناهي را مي‌خواندم، مي‌ديدم که چقدر متفاوت فکر مي‌کند و مي‌نويسد. يک بار به او گفتم، اين‌ها که طنز نيست، خيلي تلخ است. اما او با اين‌که نياز مالي داشت، مي‌گفت، من براي دلم مي‌نويسم و نمي‌توانم جور ديگري بنويسم. اين طنزنويس همچنين گفت: از سال 72 همکار مجله «گل‌آقا» شدم و تا سال‌هاي 75، 76 فعاليت‌هايم صرفا به حوزه طنز محدود مي‌شد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: