کد خبر: ۲۴۲۲۷
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۹:۲۸
تاریخ و پژوهش
در دوره اسلامی، لرستان به دو قسمت مجزا به نام «لُر بزرگ» و «لُر کوچک» تقسیم شد که هر یک فرمانروایان خاصی داشت.
به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف؛ در کتاب فرهنگ واژه‌های لری بویراحمدی (افضل مقیمی، جلیل نظری، محمدهادی خلقزاده، جبار مقیمی) نشر مانا آمده است:


 لُرستان نامی تاریخی برای سکونت‌گاه قوم لُر بوده است، نخستین مردمی که بر مناطقی از لرستان حاکمیت داشته‌اند، عیلامیان بوده‌اند، اما اطلاع درستی از چگونگی تشکیل جوامع و ابتدای تاریخ آن‌ها در دست نیست.

و این در حالی است که توانسته بودند پیش از ورود اقوام آریایی به ایران در حدود هزاره چهارم پیش از میلاد در بخش‌هایی از غرب ایران کنونی دولتی بنا کنند.

لرهای کهگیلویه و بویراحمد و سابقه تاریخی مردم لر در این منطقه باستانی

از شهرهای مهم حکومت عیلامی‌ها در سرزمین لرستان، شوش و اهواز بوده است.

پس از عیلامیان، کاسی‌ها در نواحی کنونی سکونت‌گاه مردم لُر ساکن شدند.

کاسیان قبل از مادها و پارسیان از ارتفاعات قفقاز و آذربایجان به جنوب غربی ایران وارد شدند، ولی در ابتدای سکونت در فلات ایران، در نواحی اطراف دریای مازندران ساکن شدند و نام خود را به این دریا داده و آن را دریای کاسپی نامیدند.

این قوم همزمان با عیلامیان بر بخش‌هایی از لرستان تسلط داشته و مهمترین قبایل کوهستانی زاگرس محسوب می‌شدند و پیشه دامداری داشته و با زبانی که با عیلامی قرابت داشت، سخن می‌گفتند.

از زمان حکومت هخامنشیان تا ساسانیان، منطقه لرستان که سکونتگاه اصلی مردم لر به شمار می‌آ‌ید، به نام «پهله» یا پَهلَو، نام‌گذاری شده است.

سرزمین وسیعی که بیشتر شهرها و نواحی زاگرس فعلی را بر داشته است.

در روز هخامنشیان، لرستان کنونی، به اتفاق ایلام و خوزستان ایالت سوم این امپراطوری عظیم بودند.

در زمان اشکانیان، این سرزمین یکی از ساتراپ‌های (ایالت) این سلسله بوده است و سرانجام در زمان ساسانیان این منطقه به نام «پهله» نام‌گذاری شده است.

لرهای کهگیلویه و بویراحمد پس از اسلام

در دوره اسلامی، لرستان به دو قسمت مجزا به نام «لُر بزرگ» و «لُر کوچک» تقسیم شد که هر یک فرمانروایان خاصی داشت.

هزار اسپیان از جمله فرمانروایانی بودند که به نام اتابکان لر بر نواحی لرستان کنونی و بخش‌هایی از استان خ وزستان و چهار محال و بختیاری حکومت می‌کردند.

اتابکان به دو دسته، اتابکان لر بزرگ و اتابکان لر کوچک تقسیم می‌شدند.

پایتخت اتابکان لُر بزرگ، شهر ایذه و پایتخت لُر کوچک، شهر خرم‌آباد بود.

موسس سلسله اتابکان لر بزرگ، ابوطاهر فضلویه بود که بر قسمت شرقی و جنوبی لرستان یعنی کهگیلویه و بختیاری حکومت می‌کرده‌اند و موسس لُر کوچک، شجاع‌الدین خورشیده بوده است.

اتابکان لر بزرگ، سرانجام به دست سلطان ابراهیم فرزند شاهرخ تیموری از بین رفت و آخرین حاکم لُر کوچک، به دست شاه عباس صفوی کشته شد و بدین ترتیب هر دو سلسله اتابکان منقرض گردیدند.

استان کهگیلویه و بویراحمد و لرهای کهگیلویه و بویراحمد
موقعیت جغرافیایی:

استان کهگیلویه و بویراحمد به مرکزیت یاسوج و با مساحتی بالغ بر ۱۶۲۶۴ کیلومتر مربع، از شمال به استان چهار محال و بختیاری و اصفهان، از شرق به استان فارس، از غرب به استان خوزستان و از جنوب به استان بوشهر محدود می‌شود.

وجود دو گونه آب و هوا، این استان را به دو ناحیه سردسیری و گرمسیری تقسیم کرده است.

۸ شهرستان به‌نام بویراحمد، دنا، باشت، گچساران، چرام، کهگیلویه، لنده و بهمئی، و ۱۰ شهر به نام‌های بویراحمد، طیبی، دشمن‌زیاری، بهمئی، بابویی و چرام دارد.

بویراحمد، بزرگ‌ترین ایل این استان و به سه بخش مجزا تقسیم می‌شود:

بویراحمد علیا، بویراحمد سفلی و بویراحمد گرمسیر، جمعیت استان، بر اساس آخرین سرشماری نفوس، ۶۵۸۶۲۹ نفر است.

پیشینه تاریخی

سرگذشت لرهای کهگیلویه و بویراحمد از لحاظ تاریخی به سرگذشت اقوام دیگر لُر به‌ویژه «لُر بزرگ» گره خورده است، بنابراین تاریخ مردم این استان همان چیزی است که درباره لُرستان و لُر بزرگ گفته شده است.

درباره وجه تسمیه و تاریخ «کهگیلویه» و «بویراحمد» در کتاب‌هایی که به این موضوع پرداخته‌اند، به اقوال و دیدگاه‌های متفاوتی برمی‌خوریم که بسیاری از آن‌ها قابل اعتماد نیست، اما آن‌چه علمی‌تر به نظر می‌رسد و برخی از پژوهشگران و کتب جغرافیای تاریخی آن را تایید می‌نماید، به قرار زیر است:

«نخستین بار در جنگ اسکندر با آریویارزانس (آریوبرزن) و عشایر اوکسیان در دربند پارس – احتمالا تنگ تکاب، ۲۵ کیلومتری شمال شرقی شهر بهبهان – آشنایی بیشتری با مردم و ناحیه‌ای که بعدا کهگیلویه نامیده شد، پیدا می‌کنیم.

ناحیه کهگیلویه، پیش از استیلای عرب یکی از نواحی پنجگانه فارس به‌شمار می‌رفت و ناحیه قباد خوره به مرکزیت «ارجان» در این ناحیه بوده است.

در حمله اعراب، آن قسمت از طوایف شبانکاره که ساکن رَوَن بودند، در دروازه استخر مهاجمین را شکست دادند.

پیش از سال ۲۲۶ ه‍.ق، زم زمیجان zamijan یا مسکن قبیله‌ای زمیجان یکی از پنج قبیله بزرگ فارس، به اطاعت جیلویه نامی که از کوره استخر به آن‌جا رفته بود درآمد، پس از آن، این زم، به مناسبت جیلویه و آل جیلویه که بر آن حکومت می‌کرد، «زم جیلویه» خوانده شد و احتمالا از قرن سوم هجری قمری به بعد قسمتی از کهگیلویه کنونی که زم جیلویه در آن زندگی می‌کرد «کوه جیلویه» نامیده شده است.

 در همه منابع، این تسمیه کهگیلویه و انتساب آن به «جیلویه» بیان شده است.

اما درباره وجه تسمیه و تاریخ «بویراحمد» و این‌که چرا این ایل به «بویراحمد» مشهور شده است، مطلب روشنی نمی‌توان گفت و چیزی به وضوح نامگذاری کوه جیلویه که بعدها به کهگیلویه معروف شد، در کتاب‌های معتبر نمی‌توان یافت.

روایت ذهنی و شفافی بر آن است که دو «کی ملک» از سال ۸۵۶ به بعد سرپرستی بویراحمدی‌ها را به‌عهده داشته است؛ کی ملک اول یا کی ملک بزرگ به نام «ملک شاه بیراحمدی» به استناد سنگ‌نوشته‌ای در منطقه «گدار تختی» بهمئی جنوبی که تاریخ ۸۵۶ را به خط «ملک شاه بیراحمدی» نشان می‌دهد، قبل از سلطنت شاهان صفوی می‌زیسته است و کی ملک دیگری که به کی ملک دوم از او یاد می‌کنند، حدود اواسط قرن دوازدهم هجری قمری سرپرستی بویراحمدی‌ها را به‌عهده داشته است.

از فاصله بین حکومت این دو «کی ملک» اطلاعی در دست نیست و بویراحمدی‌ها شجره خود را به کل ملک دوم می‌رسانند.

در یک تقسیم‌بندی دیگر، کهگیلویه، از سه قوم درست شده است:

«چهار بنیچه، آغاجاری، باوی و بویراحمدی. واپسین حاکم یکی از اقوام چهار بنیچه کریم خان معروف به بهادرالسلطنه بویراحمدی بوده است که سرانجام در روزگار قاجاریه با توطئه سران قبیله و اطرافیان او به قتل رسید و بعد از او نوبت به محمدطاهر خان بویراحمدی می‌رسد که مناطق را بین فرزندان خود تقسیم می‌کند.

قسمتی از آن را به علی پناه‌خان و برادران او و قسمت دیگر را به خداکرم‌خان و برادران او می‌دهد.

اما این تقسیم‌بندی معتبر نماند و جنگ بین وارثان آغاز شد که سرانجام به تقسیم بویراحمد به بویراحمد بالا، و بویراحمد پایین انجامید.

اولی سهم کریم‌خان گردید و دومی به شکرالله‌خان رسید و تا انقلاب اسلامی فرزندان این دو بر بویراحمد، کلانتری و حاکمیت داشتند.

مردم این استان شیعه مذهب‌اند و به مبانی دینی و مذهبی، اعتقادی عمیق نشان می‌دهند.

علاوه بر آن به عناصری چون آل، جن و پری، نحوست روزها، شومی برخی رفتارها، نیز باور دارند.

فراوانی جمعیت سادات و وجود زیارتگاه‌ها و مکان‌های مقدس در این استان قابل توجه است.

شهرستان بویراحمد

شهرستان بویراحمد، در دامنه و امتداد کوه دنا واقع شده و مرکز آن یاسوج است.

این شهرستان با جمعیتی برابر ۲۵۲۵۶۹ نفر از موقعیت آب و هوایی ممتاز و نشاط‌آوری برخوردار است.

وجود جنگل‌های انبوه و همیشه سبز، چشمه‌سارهای جوشان و زیبا، کوه‌ها، تپه‌ها، دره‌ها و دشت‌های باصفا و از همه مهم‌تر حرکت افسون‌گر رودخانه بشار و آبشارهای زیبا، آن را در جایگاه برتری در استان قرار داده و آمیزه‌ای از طبیعت‌های زیبا و برتر است.

بویراحمد، بزرگ‌ترین ایل استان و جمعیت آن در زمینی به وسعت ۶۵ هزار کیلومتر مربع پراکنده است.

زیستگاه تابستانه این ایل مناطق سردسیری شهرستان بویراحمد به‌ویژه در نقاط زیبا و باصفا کوه دنا و جایگاه زمستانه آن در بخش‌هایی از شهرستان باشت و گچساران است.
گویش لرهای کهگیلویه و بویراحمد

گویش مردم در این استان «لُری» است.


این گویش از لحاظ جغرافیایی در سه استان لُرستان، چهار محال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و مناطقی از استان‌های فارس، خوزستان، اصفهان، بوشهر، مرکزی، کرمان و قم رواج دارد و بازمانده ایرانی میانه غربی و فارسی باستان است.

بر اساس پژوهش‌های انجام گرفته، گویش لُری یکی از نزدیک‌ترین گویش‌های ایرانی به فارسی است که تنها از لحاظ آوایی و برخی واژه‌ها با آن تفاوت دارد.

مردم در سراسر استان به این گویش تکلم می‌کنند و این در حالی است که در هر یک از مناطق آن گونه‌ای تفاوت آوایی و واژگانی نیز دیده می‌شود که این می‌تواند در تهیه اطلس گویش لُری در استان قابل توجه باشد. لرهای کهگیلویه و بویراحمد هم از همین گروهند.

علاوه بر آن برخی از طوایف غیر لُر به‌ویژه ترک در این استان زندگی می‌کنند و عمده زیستگاه آن‌ها منطقه کاکان و شهرستان گچساران است.

گویش لُری، بر اثر نفوذ رسانه‌های گروهی به‌ویژه رادیو و تلویزیون و مراکز آموزشی در حال فراموشی است و این امر با تهی شدن محیط زندگی از گویش‌وران سنتی یعنی زنان و مردان پیر و بی‌اعتنایی جوانان از به‌کارگیری آن شتاب بیشتری به خود گرفته است.

این بود مطلبی با عنوان لرهای کهگیلویه و بویراحمد و سابقه تاریخی مردم لر در این منطقه باستانی.




منبع/پایگاه خبری گلونی
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: