پایگاه خبری آوای رودکوف : مسئله واگذاری بخش مهمی از تکالیف درسی کودکان به مادران ـ از انجام کامل تا پیگیری روزانه ـ هرچند غالباً از نیتی خیرخواهانه و دغدغهمندانه برمیخیزد، اما در عمل تبعاتی پدید میآورد که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت. خانوادهها و صاحبنظران حوزه تعلیموتربیت بارها هشدار دادهاند که همراهی افراطی والدین، بهویژه مادران، نهتنها فرصت مسئولیتپذیری را از کودک سلب میکند، بلکه فشار روانی و جسمی مضاعفی بر مادر تحمیل مینماید؛ فشاری که در درازمدت به فرسودگی، دلزدگی و گاه گسست ارتباط سازنده میان والد و فرزند میانجامد. کودکی که در چنین شرایطی رشد میکند، بهجای آنکه برنامهریزی، تلاش مستقل و مدیریت تکالیف را بیاموزد، به حضور دائمی مادر تکیه میکند و وابستگیاش استمرار مییابد.
کمک والدین در برخی موقعیتها ضروری و طبیعی است؛ اما هنگامی که این همراهی از حد اعتدال خارج شود و به تکلیف روزانه مادر بدل گردد، مسیر تربیت را از هدف اصلی خود دور میسازد. از سوی دیگر، مدارس باید توجه داشته باشند که حجم و نوع تکالیف، باید متناسب با توان کودک و قابل انجام بدون دخالت مستقیم بزرگسال باشد؛ در غیر این صورت، مسئولیت آموزشی ناخواسته به دوش خانواده منتقل میشود.
برای برونرفت از این چرخه، راهکارهایی قابل اتکا وجود دارد. ضروری است از همان ابتدا نقشها شفاف شود و کودک بداند که مسئول اصلی انجام تکالیف، خود اوست؛ والدین تنها در جایگاه ناظر و پشتیبان قرار دارند. تعیین زمان مشخص برای انجام درسها میتواند پایههای نظم فردی را در کودک تقویت کند. حضور والدین بهتر است در حد رفع ابهام و هدایت باشد نه انجام مستقیم کار. گفتوگوی مستمر میان معلم و والدین نیز میتواند از سوءتفاهمها بکاهد و زمینه تنظیم منطقی حجم تکالیف را فراهم سازد. در نهایت، حمایت عاطفی، تشویق تلاش و پذیرش اشتباهات کودک، بیش از هر مداخلهای انگیزه یادگیری را در او زنده نگه میدارد و بار روانی را از دوش خانواده و مدرسه برمیگیرد.
فتاح بدری – مدرس آموزش خانواده