پایگاه خبری آوای رودکوف-فرشید بهزادیان:موضع دوستانم در ارتباط با طرح مسئله جریان سوم را دیدم و شنیدم.با توجه به اینکه بیان این کلیدواژه نخستین بار توسط بنده در جلسه ی سخنرانی دکتر وکیلی در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج که به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام(ره)بود،انجام گرفت و در پی آن جناب آقای دکتر حسن زاده با بسط و گسترش مبانی ایدئولوژیک آن،موجب تبیین مواضع جریان سوم برای کنشگران سیاسی استان شدند که واکنشهای گسترده ای را برانگیخت،به دلیل وجود برخی مغالطات در این واکنشها که گاها رنگ و بوی غرض ورزی یافته بودند لازم دانستم به این موضع گیری ها پاسخی در حد توان بدهم.
جریان سوم اتفاقا آمده است تا گفتمان سخیف و نرمالیزه شده و شبه پولاریزه ی" اصولگرایِ اصلاح طلب"را در این وا نفسای عبور جامعه از گفتمان های منسوب به اصلاح طلبی و اصولگرایی،منزوی کند.
دوستان و همفکران من گویا حرف ما را نشنیده اند(البته اگر خود را به نشنیدن نزده باشند).جریان سوم یک مسیر کاملا نو و جدید است و سرجنگ یا قصد ادغام با هیچ یک از دو جناح را ندارد.
فراموش نکنیم که در تحلیل برساخت های میان نخبگان و جامعه در حقیقت این افکار عمومی هستند که به تصمیم نخبگان جهت میدهند و نخبگان پس از کسب تکلیف از افکار عمومی وظیفه دارند نقاط تاریک مسیر پیش رو را روشن کنند.
این همان معنای واقعی نخبگان مردمی و مردم سالاری است.گروهی از اصولگرایان پیش از اصلاحطلبان متوجه این اراده ی جمعی در میان آحاد جامعه شدهاند و در این مسیر پیشقدم گشته اند.
توصیه من به عنوان یک عضو کوچک از جنبش دانشجویی و فعالین سیاسی به همفکران اصلاح طلبم این است که پیش از آن که زیر چرخهای خواست عمومی مردم له شوند و از معادلات،به قرینه جمود و واپس گرایی حذف گردند، طرحی نو در اندازند.
جریان سوم یک پیشنهاد است.پیشنهادی که میتواند چکش کاری شود،صیقل پذیرد و به عنوان یک نمونه استانی از یک راهحل ملی به کنشگران اجتماعی و سیاسی عرضه گردد.
در ارتباط با انتخابات مجلس،کاندید منسوب به جریان سوم پتانسیل های مورد نیاز برای نمایندگی خواست های چنین جریانی را دارا میباشدو این را به وضوح نشان داده است،در مقابل تمام فشارهای طولانی مدت جریان فکری که پیش از این به آن نزدیک بود ایستاد و کاندید مورد نظر اصولگرایان سنتی را در بویر احمد با سیاست ورزی و پشتوانه قرار دادن خواست مردم ناچار به ترک صحنه انتخابات کرد.
در واقع جریان سوم نتیجه ی محتوم شرایط فعلی جامعه است و شروع کننده ی آن به ناچار میبایست فردی جدا شده از بدنه ی یکی از جریانهای غالب کشور میبود.دکتر روشنفکر بارها و بارها در سخنان خود از آغوش بازش برای پذیرش همه دلسوزان با هر پیشینه فکری سخن گفت و این را با عملکردش به اثبات رساند(نمونه بارز آن شخص بنده)
اِشکال دیگری که دوستان عزیز و البته عجول من که گویا ید طولایی در حرفه ی قضاوت دارند وارد نمودند بحث قومیت گرایی بود.سوالی که اینجا مطرح است اینکه آیا از زمین قومیت گرایی میتوان محصول پرباری همچون گفتمان جریان_سوم را درو کرد؟گفتمانی که در همه زمینه های ملی و استانی حرف تازه برای گفتن دارد.
موضع ما در این باره مشخص است.احترام به همه قومیت ها و طوایف و ارج نهادن به ارزشها و سنت ها اما در عین حال جدا کردن این قومیت گرایی از مناسبات مدیریتی و معادلات قدرت در حقیقت ما میگوییم قومیت محترم است و میتواند تصمیم شخصی هر کسی باشد اما جدا از سیاست.
علی ای حال از همه عزیزانی که در این مدت به صواب یا ناصواب دست به تحلیل و مقابله و یا حتی همراهی با طرح مسئله#جریان_سوم زده اند ضمن تشکر به جهت دغدغه مندیشان درخواست دارم که کمی ملایم تر و با سعه ی صدر درباره این سطور بیندیشند.
اشاره:
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان "آوای رودکوف" است و
انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان "آوای
رودکوف" می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
عضویت در خبر نامه