یادداشت به قلم مدینه صابری:
توجه به هویت شهری-منطقهای با توجه به منابع و پتانسیلهای پایدار کمی و کیفی مختلف موجود هر منطقه ، یک رکن از پیشرفت و توسعه محسوب میشود.
پایگاه خبری آوای رودکوف- مدینه صابری:توجه به هویت شهری-منطقهای با توجه
به منابع و پتانسیلهای پایدار کمی و کیفی مختلف موجود هر منطقه ، یک رکن
از پیشرفت و توسعه محسوب میشود.
تفاوتهای آب و هوائی و اقلیمی، نوع ساخت و سازها، فرهنگها و ریزفرهنگهای
،منابع فرهنگی-اجتماعی مثل قومیتها و..... تولیدات متنوع کشاورزی و آب و
خاک که به یقین تأثیری پایدار بر شرایط محلی و پایداری آنها است از جمله
مواردی است که در هویت هر شهر و یا روستا ترسیم و تدوین شده است؛ اهمیت
این مسأله وقتی بروز کرد که مدیریت شهری در جای جای میهن پرمهرمان، بر
اهمیت اموری چون توجه به راهها و مبلمان شهری و حتی گردشگری و اقتصاد مناطق
قلمفرسائی کرده و با اقداماتی بیشمار، در صدد ارتقای وضعیت شهری
–منطقهای شدند.
از سوی دیگر با توجه به اینکه بسیاری از اقدامات در بخش دولتی و برخی نیز
در شرف تفویض اختیار به بخش خصوصی و سرمایهگذاران این بخش است، و اصلاح و
یا تحول در ماهیت مناطق با توجه به کمبود فعلی منابع مالی و اعتباری هر دو
بخش پروسهای زمانبر قلمداد میشود خود ممکن است موجب بحران محیطی شود چرا
که همه شهروندان نیز در حمایت از حقوق شهروندی و با علم به اینکه هویت شهری
و تلاش برای تثبیت آن نقشی اثرگذار برای ترسیم هویتی مطلوب دارد بر انسان و
نقشپذیری انسان در امور محوله شهری تصریح کردند و این تفکر و عمل در
مباحثات، مصوبات و جلسات و محتوای پروژهها،، در عمل خود را نشان داد.
اینطور که از سخنان برخی مسئولان بخش مدیریت شهری و مدیریت در روستاها
برمیآید مقولههای محیط فرهنگی، انسان و فرهنگ، هویت فرهنگی، هویت انسانی
همه و همه از برهمکنشی و تعامل بخشهای مختلف ، نمود پیدا میکند که هر چه
بهتر بتواند مقوله تفکیک و تمایز و حتی اتحاد رویه را در بخشهای مختلف ،
در مسیر نشو و نمو منطقهای با هویت جذاب و گیرا، به همهجای جهان مخابره
کند.
رضایتمندی سکونتی دیگر مقولهای است در بخشِ راهها و جادهها و برخورد
قاطع با برخی ازمدیرانی که درانجام مسئولیت خود کوتاهی میکنند و باعث عدم
توسعه وپیشرفت شده اند و همچنین تشکیل یک کارگروه متشکل ازجوانان علمی
ومتخصص ومعتمدین در شهر و روستا برای پیگیری امور را به فراخور زمان و
مکان، به یدک کشید.
اما این اقدام که در قالب یک مصوبه بهطور عموم و بعضا بهطور اخص در
مدیرتی شهر و روستا تشریح و تدوین میشود؛ ممکن است در آینده ضمن بازخورد
مثبت تبعاتی چون کاهش کارآمدی مدیران در عرصه تصمیمگیری و افت حضور پررنگ
آنها در مجامع اصلی و فرعی را در پی داشته باشد این به آن معناست که
هرگونه تفویض اختیاز از جانب مدیران دولتی به افراد عام از هر گروه که باشد
در نهایت یک نوع افت مدیریت شهری و اجرائی و نظارتی را در پی داشته باشد.
به این معنا که لازمه ایجاد مدیریت خوب و شاداب و بادوام در مناطق، اهتمام
و تلاش مدیران اجرائی، شهری و نظارتی و روستائی بر اداره امور منطقهای
است و نباید این امر به بهانههای گوناگون از مسیر خود جدا شود و به بیراهه
رود.
در این چند ساله اخیر نیز متوجه بودیم که بخش غیر دولتی و عامه مردم
تلاشهای زیادی را در کنار مسئولان برای ارتقا و هویتبخشی مناطق داشتهاند
ولیکن آنچه پُر واضح است این است که در هیچ جای کشورمان چنین حضوری به
نتیجه که نرسیده هیچ! بلکه در بهترین شرایط هم نتیجه مطلوب نداشته است و به
شکافهای مدیریتی انجامیده است.
در ضمن ادارات و نهادهای دولتی و نهادهای خصوصی در مناطق مختلف و در همه
ادوار تاریخ کشورمان در مسیر یکپارچهسازی دست بر ادغام زدهاند و در اجرای
مصوبهها، اجرای بخشنامهها و اجرای ابلاغیهها جدا و منفک از دیگر نقاط
نبودهاند و همگی با دستان توانمند بخش دولتی ایجاد هویت واحد مناطق را
ترسیم کرده که بتواند با ایجاد تفاوتهای فرهنگی یکپارچه، یک جامعه متفاوت
را با جاذبههای خاص خود در راستای ایجاد یک منطقه برخوردار از مواهب
اقتصادی، توریستی و اجتماعی و حتی فرهنگی بازی کند که چه بسا نوع چیدمان
منطقهای نیز تا این لحظه گواه همین مدعاست.!
و همین موضوع توانسته است به خوبی شهر و روستا را زا هم متمایز و با ویژگی
های خاص شهر و روستا به مردم معرفی کند چرا که یک شاخصه مهم تمایز بین شهر و
روستا بوده است که خود یک رکن از هویت را به ارمغان آورده است.
ضمن اینکه برای تعیین و تشخیص کارآمدی و بهینه بودن ادارات و نهادهای دولتی
و خصوصی در دوره های گذشته به مظنور نیل به ایجاد مدیریت بهینه جدید در هر
منطقه از کشورمان م بایست کمی دیدگاه تیزبینانه و بدور از هر گونه تنگ
نطری را در بستر واقعیات گنجاند.
به راستی که به واسطه همین امتیاز کمتر شاهد تعارضات بین قومی و تضادهای
منطقهای بودهایم. و همین مسأله خود نشان داده است که ادارات و نهادهای
دولتی و نهادهای خصوصی با تأمین اعتبارات ملموس و ناملموس، نه تنها در مسیر
هویتبخشی مناطق موفق بودهاند بلکه این مسیر باید همچنان ادامه داشته
باشد و حتی بهبود یابد.
باید دانست که ادارات و نهادهای دولتی و نهادهای خصوصی، تصمیمگیرنده و
توزیع کننده و تأمینکننده خدمات بوده و هستند و نباید این وظیفه با ورود
نا به هنگام عامه مردم برای حضور در مجامع کلان و حتی خرد که به نظر میآید
در برخی موارد ضرورتی هم نداشته باشد، به مخاطره بیفتد که اگر مخاطره
ایجاد شود به یقین این بخش هم از مسیر تصمیمگیری و هم از مسیر تصمیمسازی
عقب میافتد و عقیم خواهد شد.
این به آن معناست که حضور کسانیکه سمتی ندارند در امر و مقوله رفع مشکلات
در مجامع کلان در غیاب مسئولان امر خود یک شوک فرهنگی را بدنبال خواهد داشت
و حتمأ اگر به یکباره اتفاق نیفتد در کوتاهترین زمان تعارضات و شکافهای
مدیریتی را برملا خواهد کرد.
پس بهتر است در موضوع نقشبخشی به حضور عام در مجامع مختلف تصمیمگیری و
تصمیمسازی در دو بخش کلان و خرد هم دستگاههای نظارتی و هم دستگاههای
اجرائی، کارشناسی بیشتر داشته باشند.
اگر قرار بر نقشبخشی به جوانان علمی ومتخصص در امور مدیریتی باشد؛ ادغام
مدیریت واحد شهری که از این موضوع بینصیب نخواهد بود؛ خیلی بهتر است.
البته باید دانست که در مدیریت واحد شهری، خدمات زیر نظر شهرداری است.
خیلی هم عالی، دیگر با ورود به معتمدین و جوانان و صاحبان دانش که البته
همگی عام هستند دیگر مدیران دغدغه رفت و برگشتها در نزد سفرا و وزرا و
وزارتخانهها را نخواهد داشت، از طرفی قیمتها براساس شرایط نظرات همین گروه
محلی قابل تغییر بوده و در نتیجه قیمت واقعی نیز در تلاطم خواهد شد.!!!!
مدینه صابری/خبرنگار پایگاه خبری آوای رودکوف
عضویت در خبر نامه