پایگاه خبری آوای رودکوف -جهانگیر ایزدپناه:براستی از خود پرسیده ایم که چرا ودر چه شرایطی داوری وقضاوت نهایی را به تاریخ می سپاریم وفلسفه اصطلاح " تاریخ قضاوت خواهد کرد چیست؟تاریخ بررسی وروایت گذشته هاست.
چه عواملی یاعث میشودکه قضاوت همزمان یک موضوع یا واقعه را که در شرایط وزمانه حال روی داده است به بعد واگذار کنیم تا به عنوان یک رویدادگذشته تاریخ به قضاوت آن بنشیند.؟
مانعان وبه بیراهه کشان قضاوت درست حادثه یا واقعه کیانند. قضاوت وتاریخ نگاری در چه محیط وشرایط وحاکمیتی بدور از واقعیت است. در چه شرایطی قضاوتها تبلیغات محسوب میشودو اعتبار وارزش آن دیرینه پا وماندگار نیست وبا پایان عمر همان شرایط یاحاکمیت همان اعتبار کاذب تبلیغات کالای بنجل گونه را هم از دست میدهد؟
چرا در حاکمیتهای غیر دمکراتیک ممدوحان ومحمودان ومعبودان امروز،منفوران،مذمومان ومقدوحان ومطرودان فردایند وبالعکس مغضوبین ومطرودین امروز ممدوحین وقهرمانان فردایند؟
در هر شرایطی قضاوت به فرصت کنکاش وبررسی نیازمند است اما اصطلاح کنایه گونه"تاریخ قضاوت خواهد کرد" حکایت دیگری استکه نشان از تحریف ودگرگونه نشان دادن وقایع توسط حاکمان فرمانروایان و مقتدرین خواهان وضع موجود دارد.
کسانی که منافع خود را درقلب و وارونه نشان دادن ماهیت رویدادها میدانندودر این را از هیچ ترفند ودسیسه وتبلیغ دروغینی ابا ندارند.مستبدین خواهان حفظ وضع موجود قائل به ضرورت پویایی وتکامل جامعه نیستند ونمی خواهند بپذیرند که عقلانیت ناقص جامعه موجود تکافوی شرایط جدیدرا نمیدهد و وضعیت فعلی جامعه با آنچه از نظر عقلانی باید باشد مطابقت ندارد وجامعه نیازمند مرتبه عالی تروتکامل یافته تری از عقلانیت وتدبیر اداره امور جامعه است. .
تاریخ حاصل کار مورخان است . برخلاف دوران پیشاتاریخ که متکی بر باستاشناسی است مورخ با اتکابه اسناد مکتوب ،منابع وشواهد رویدادهای گذشته را بررسی وروایت میکند. موضوع تاریخ گذشته های دارای اهمیت است. این اهمیت می تواند درسطح جهان ،ملی یا محلی مطرح باشد.
اهمیت را هم اعمال وافعال شخصیتها ،گروهها،جریانها یا ممالکی مشخص میکنند که بر سیر تحولات جوامع وجهان تاثیر مثبت یا منفی بجای بگذارند.
گرچه تاریخ نویسی نوین همانند تاریخ نویسی سنتی بطور عمده معطوف به اقدام حاکمان و فرمانروایان و جنگ وستیز وسرگذشت آنها نیست وحیطه وگستره وسیعتری یافته وعقاید ونظرات واجتماع وعواملی که برزندگی مردم وجامعه تاثیر میگذارد نیز در برگرفته است اما باز این اصطلاح" تاریخ قضاوت خواهد کرد"بیشتر اعمال وافعال حاکمان وفرمانروایان ومقتدرین در سطوح گوناگون را در نظر داردکه با استفاده از اقتدار وامکانات اجرایی وتبلیغی خود به تحریف ودگرگونه جلوه دادن حقایق پرداخته اند اما امید است که بمرور زمان سیر حوادث وتاریخ که رسالت آن محرز ساختن حقایق امر و واقعیت هاست.خلاف آنرا به اثبات برساند .
مطالعه وتجربه تاریخی کسب عبرت و عبرت آموزی است اما جای تآمل وتاسف دارد که بعضی حاکمان وفرمانروان غره در اقتدار ومدح وستایش وقداست ساختگی از سرنوشت امثال ضحاک، نرون ،هیتلر، موسولینی وژنرال فرانکو وپینوشه ،محمدعلیشاه وهمدستانش که در پیشگاه قضاوت تاریخی وافکار عمومی از جایگاه اقتدار وجبروت به جایگاه انزجار ومطرودشدگان رانده شدند عبرت نمیگیرند وقدم برجای پای منحوس ونامیمون همانها میگذارند.
گرچه تاریخ نوعی درک شهودی وذهنی وتصوری است وحب وبغض وتعصب وشخصیت ونگرش مورخ در اثر تاریخی اش تاثیر گذار است اما در جوامع استبدادی مورخان و وقایع نگاران فزون بر آن مشکل بزرگ دیگری هم دارند.
شرایط وساختار سیاسی اجتماعی واقتصادی در جوامع دیکتاتوری امکان وقایع نگاری وتاریخ نویسی وقضاوت راستین تاریخی را دشوار می نماید.
اوضاع بگونه ای استکه که مورخ اجازه بررسی نقادانه وقضاوت عینی را نمی یابدو برای درج حقایق و واقعیتها با اعمال فشار،تضییق ها وتطمیع ها روبرواست.
مورخ و وقایع نگار نمی تواند آزادانه ونقادانه به درج حقایق تاریخی بپردازد وآثار کنترل شده وفرمایشی هم که نگاشته میشوند ارزش ماندگار تاریخی ندارندوعمرودوام واعتبار ناچیزشان به زحمت به درازای عمر همان نوع حکومتهاست.
بنابراین قضاوت وتاریخ نویسی قابل استناد به آینده وشرایط مناسب دیگری واگذار میشودکه در چارچوب همان اصطلاخ " تاریخ قضاوت خواهد کرد" قرار میگیرد .
تاریخ در نزد مستبدبن جنبه تبلیغ و مدح وستایش دارد وبیان کننده امیال،خواسته ها ونظرات آنهاست که حتی سعی در وارونه نشان دادن وقایع گذشته هم دارند.