به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف؛با آزادی زنان اسیر و دربند رژیم اسرائیل برخی از آنها جنبههای از فشارهای وارده به خود را در زمان اسارت و بازجویی بازگو کردند.
رغد نشات زن فسطینی که 13 ماه در زندان دامون در اسارت اسرائیلیها بود بخشهایی از رنج و مشقت خود را با زندانبان اسرائیلی برای رسانههای عربی بازگو کرد.
او درباره نحوه دستگیریاش میگوید: روز 28 اکتبر 2022 بود که نیروهای اشغالگر مرا در جادهای متوقف کردند و بعد از ضبط اوراق هویت و کیف همراهم و با وجود اینکه هیچ چیز ممنوعهای همراهم نبود، بازداشت شدم.
این زن آزاده میگوید: نیروهای اشغالگر برای 10 روز به طور مستمر مرا تحت بازجویی و شکنجه قرار دادند، اما هیچ اتهامی علیه من حتی در بازجویی هم ثابت نشد، بعد از آن مرا به حبس احتیاطی منتقل کردند (نوعی بازداشت در اسرائیل که بدون هیچ دلیلی و تنها به خواست نهادهای امنیتی انجام میشود و مدت آن هم به طور نامعلومی هر سه یا ۶ ماه تمدید میشود). بدین ترتیب بود که من برای 13 ماه کامل بدون هیچ اتهام و بدون آنکه بدانم تا چه زمانی باید در زندان بمانم، در اسارت اسرائیلیها بودم.
او در مورد شرایط این دوره در زندان هم توضیح میدهد: جنایات اشغالگران در زندانها تمامی ندارد، روز و شب هم نمیشناسد، این شکنجهها و اذیت و آزارها از لحظه دستبند زدن آغاز میشود، شما به عنوان یک اسیر نمیدانید کجایید و ساعت چند است. در سلول فقط یک زیرانداز بسیار نازک وجود دارد، دستشویی هم در داخل سلول است و همه چیز هم به وسیله دوربین کنترل میشود.
رغد نشات ادامه میدهد: دوره بازجویی من زیاد طول نکشید، اما اسرایی وجود دارند که دورههای بازجویی شدید و وحشتناکی را پشت سر میگذارند، بازجویی برخی آنها با شکنجههای بسیار شدید همراه است که مشکلات بدنی دائمی برایشان به دنبال دارد، این در حالی است که زنانی که بعد از 7 اکتبر بازداشت شدند به طرز وحشیانهتری مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
نشات میافزاید: پیش از 7 اکتبر جنبش اسرا دستاوردهایی کسب کرده بود که از جمله آنها در اختیار داشتن رادیو، تلویزیون، پنکه، بخاری کوچک و کتری برقی بود، علاوه بر آن اسرا میتوانستند آب و غذا هم از بوفه زندان بخرند، اما بعد از 7 اکتبر همه این امکانات از آنها سلب شد و حتی اجازه ورود آب شرب هم به ما نمیدادند.
این زن فلسطینی در بخش دیگری از صحبتهای خود میگوید: بعد از 7 اکتبر اشغالگران بهوضوح نشان میدادند که مقاومت ضربات دردناکی به آنها وارد کرده است، از این رو اذیت و آزار و فشار علیه اسیران زن را بهشدت افزایش دادند، گلولههای گاز اشکآور به داخل سلولهای ما پرتاب میکردند و ما را مدام کتک میزدند، نماینده بند اسیران را به زندان انفرادی بردند و تا زمان آزادی در مبادله اسرا همچنان در انفرادی بود.
او درباره نحوه دریافت خبر عملیات طوفانالاقصی نیز توضیح میدهد: روز ۷ اکتبر را دیگر اسیران به من خبر دادند؛ چون این خبر در رسانههای مختلف عبری و عربی منتشر شده بود، شور و شعف گستردهای بین زندانیان شکل گرفت و ما با خواندن سرود و تکبیر خوشحالی خود را نشان دادیم. تصاویر اولیه عملیات طوفانالاقصی را در شبکههای عبری دیدیم، اما بعد از آن مسئولان زندان برق را قطع کردند و به میان ما آمدند و بهشدت کتکمان زدند و گاز اشکآور بین ما پرتاب کردند.
رغد نشات صحبتهای خود را اینچنین به پایان میبرد: روز 19 نوامبر شرایط بسیار بدتر شد، زندانبانان به داخل اتاق ما گاز فلفل پاشیدند، من سعی کردم دیگر همبندیهای خود را از آن مصون بدارم، از این رو پتو را در مقابل آنها گرفتم اما خودم بهشدت آسیب دیدم، آنقدر به من گاز فلفل پاشیدند که از هوش رفتم، وقتی به هوش آمدم تمامی نگرانیام این بود که دچار سوختگیهای شدید و دائمی شدهام اما خدا را شکر از این خطر جستم.
منبع:اعتماد آنلاین
عضویت در خبر نامه