آوای رودکوف –در سالگرد شهادت سید حسن نصرالله، دبیرکل فقید حزبالله لبنان، جامعه مقاومت بار دیگر در سوگ عظیم عروج فرماندهای مینشیند که اقتدارش، کابوس دائمی رژیم صهیونیستی و معمار پیروزی ۲۰۰۶ بود. این اقتدار، ریشه در مکتبی دارد که از جوانان دفاع مقدس ایران آغاز شد و شهید نصرالله با تقدیم فرزند شهیدش، سید هادی، و پیوند با یاران ایرانی چون سردار شهید عباس نیلفروشان، مهر تأیید بر این مسیر زد؛ مسیری که امروز عروج فرماندهاش، آغاز فصل جدیدی از مقاومت تا آزادی قدس شریف اعلام میشود. این یادنامه، بزرگمردی است که هویت مقاومت منطقهای را بازتعریف کرد و میراث اقتدار دفاع مقدس را تا قلب خاورمیانه امتداد داد.
سید عزیز مقاومت! ۲۷ سپتامبر، نه تنها یک تاریخ، بلکه نقطهی عطفی است که قلب تاریخ را به درد میآورد و ما را یکبار دیگر به شوک آن جمعه خونین میبرد. ما هنوز در سوگ آن روز ایستادهایم؛ آنجا که ضاحیهی جنوبی بیروت، حارة حریک، با عملیات وحشیانهی «نظام جدید» رژیم صهیونیستی به لرزه درآمد. این عملیات، اوج اوج کینه و حقد دشمن بود. رژیم متجاوز، با استفاده از پیشرفتهترین تسلیحات خود، هدفی مشخص داشت: حذف فرماندهای که توازن قوا را برهم زده بود. ابعاد حمله سایبری و فیزیکی در این ترور بیسابقه بود؛ آنها با استفاده از نیروی هوایی سنگین و با هدف قرار دادن مستقیم محل نشست با مختصات دقیق، بیش از ۸۰ تُن بمب ضد استحکامات GBU-۳۱ را بر سر آن مجتمع مسکونی فرو ریختند. این حجم از قدرت تخریب، هدف را به وضوح مشخص میکرد. فردای آن روز، ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴، پیکر نورانیات خبر از حقیقتی داد که جهان مقاومت را به سوگ نشاند. تلآویو با غرور اعلام کرد که هدف اصلیاش شکار تو بود، اما غافل از آنکه تو سالها پیش به کاروان شهدا پیوسته بودی و شهادت، تنها مزد تو بود. این پیروزی تلخ برای دشمن، در واقع بذری بود که هزاران مجاهد جدید را پرورش داد.
سید حسن نصرالله، تو فراتر از یک دبیرکل یا یک رهبر نظامی بودی؛ تو آینهی تمامنمای یک مسیر بودی. آن اقتداری که از آن سخن میگوییم، از همان جوانانی آغاز شد که در دوران دفاع مقدس، ریشه در خاک ایران دوانده و با حضور در صحنههای نبرد حق علیه باطل، درس ایستادگی آموختند. مکتب دفاع مقدس، صرفاً یک نبرد منطقهای نبود؛ بلکه یک فلسفهی بقا و پیروزی بود که بر پایههای ایمان، اتکاء به نیروی خودی و پذیرش شهادت بنا شده بود. تو یکی از آنانی بودی که بهای سنگین هدفشان را با جان و خون خود و خانوادهشان پرداختند. ما خوب به یاد داریم که تو در دهه نود میلادی، با افتخار فرزند شهیدت، سید هادی نصرالله را تقدیم راه آزادی کردی. این پیوند مقدس با ایثار و شهادت، دقیقاً همان مهرهای خاکی است که ریشه ایمان نسلها را آبیاری میکند.
چه کسی است که نداند، تو برای نتانیاهو و تمام سران صهیونیست، نه یک دشمن، که یک کابوس دائمی بودی؟ تو معماری بودی که با درایت خود، هیبت ارتش اسرائیل را در سال ۲۰۰۶ در هم شکستی و معادلهای را جا انداختی که رژیم را از هرگونه ماجراجویی بیپروا در مرزهای لبنان باز داشته بود. جنگ ۳۳ روزه، نقطهی عطفی در تاریخ منطقه بود. فرمولی که تو جا انداختی، مبتنی بر اصول ایستادگی بود که توانست بیشترین خسارات فیزیکی و روانی را در یک بازه زمانی کوتاه بر ارتش اسرائیل وارد آورد. در کنار تو، یاران صدیق و زحمتکشت نیز به پرواز درآمدند. شهادت این فرماندهان، مهر تأییدی بر این حقیقت بود که جبهه مقاومت یک شبکهی فراملی است که از تهران تا بیروت، یک روح واحد دارد؛ از جمله: سردار شهید عباس نیفروشان، شهید علی عبدالمنعم کرکی (حاج ابوالفضل)، شهید علی نایف ایوب، شهید عبدالامیر سبلینی، و شهید ابراهیم جزینی.
امروز، در این سوگ عظیم، ما با صدای بلند اعلام میکنیم که شهادت تو، آغاز فصل جدیدی از مقاومت است. این شهادت، برای دشمن پیامد معکوس داشت؛ زیرا هر قطره خون تو، میلیونها رزمنده را به یاد این فرمایش میاندازد که مسیر متوقف نمیشود. آینده مقاومت بر چهار پایه استوار خواهد بود که تو بنا نهادی: استقلال تصمیمگیری، تکیه بر نیروهای بومی، آمادگی دفاعی دائمی، و وحدت امت. ما به عنوان میراثداران فرهنگ دفاع مقدس، سوگند میخوریم که این چراغ را روشن نگه داریم و اقتدار برخاسته از مکتب تو را تا آزادی قدس شریف، در سرلوحه اقدامات خود قرار دهیم. آرام بخواب سید! میراث تو، اقتدار دفاع مقدس را به عنوان میراثی زنده، در قالب جبههی مقاومت به جای گذاشت.