جمعه ۱۱ مهر ۱۴۰۴ - ۰۲:۰۰  |  Friday, 03 October 2025
کد خبر: ۳۷۷۲۸
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۴۰۴ - ۲۲:۱۹
هفت تابلوی کوتاه از سروده‌های «دلیر»؛ روایت زخم، فقر و امید به شال سبز التیام؛

خالد بایزیدی (دلیر): چه رفته‌ست بر مام میهنم که همه مسلح‌اند به سلاح دلتنگی؟!

این سروده‌ها که ترکیبی از حماسه مقاومت، ایثار، زخم‌های دفاع مقدس، دلتنگی‌های غربت و آرزوی التیام وطن هستند، تصویری چندوجهی و صادقانه از عشق و اندوه نسبت به میهن ارائه می‌دهند.

آوای رودکوف –اشعار آزاد (سپید) همواره آینه‌ای تمام‌نما از دغدغه‌های اجتماعی، سیاسی و عاطفی شاعر بوده‌اند. «خالد بایزیدی» متخلص به «دلیر»، در مجموعه اشعار اخیر خود، هفت تابلوی کوتاه اما عمیق از ایران و هویت ایرانی ترسیم کرده است. این سروده‌ها که ترکیبی از حماسه مقاومت، ایثار، زخم‌های دفاع مقدس، دلتنگی‌های غربت و آرزوی التیام وطن هستند، تصویری چندوجهی و صادقانه از عشق و اندوه نسبت به میهن ارائه می‌دهند. از خون‌های جاری بر سیم‌های خاردار که چشم‌انتظار تماشای آزادی‌اند تا سفره‌های خالی که فقر با مهارت تمام غذاهایش را از آن برمی‌چیند؛ «دلیر» در این هفت پاره‌شعر، تنها یک شاعر نیست، بلکه راوی صادق دردهای امروز یک ملت است. او با بیانی پرکشش، مادران را “ابرهای اندوهی” می‌بیند که در آسمان وطن جاری‌اند و در نهایت، آرزو می‌کند شالی سبز باشد بر تمام زخم‌هایی که بر پیکر این خاک افسرده نشسته است تا مرهمی بر این دلتنگی جهان‌شمول باشد.

متن کامل سروده‌های «دلیر»:

تو هی نمک بپاش

روی زخم‌ها؛

روزی، خون‌های سرخ

جاری بر سیم خاردارها،

به شکوفه‌های بهار

به تماشای آزادی خواهد نشست.

چه رفته‌ست

بر مام میهنم

که همه مسلح‌اند

به سلاح دلتنگی؟!

فقر!

هر سه وعده

از غذاهای سفره‌اش را

با مهارت می‌چیند.

چه عطر جهان‌شمولی دارد

وطن!

در هر غربتی

تعقیب می‌کند

پیراهن‌ام را.

مادران

ابرهای اندوهی‌اند

در آسمان

خدایا!

بباران باران

بر این خاک افسرده

مساحت سرزمینم

چه وسیع‌ست

هر کجای جهان که می‌روم

در گوشه‌ی دنج‌اش

آرام می‌گیرم.

خاک وطنم

که زخم بر می‌دارد

دوست دارم

شال سبزی شوم

بر تمام زخم‌هاش.

خالد بایزیدی (دلیر)

نظرات بینندگان