پایگاه خبری آوای رودکوف: مرگ یک جوان و زخمی شدن دو نفر دیگر در پی تیراندازی با کلاش غیرمجاز در مراسم عروسی یک روستای کهگیلویه، نه نخستین بار است و نه – با این روند – آخرین بار خواهد بود. مردم هر بار میپرسند: چرا فقط بعد از حادثه مسئولان موضع میگیرند؟ چرا قانون صریح، مصوبه جدی و مجازات عبرتآموز اینگونه رفتارهای خطرناک دیده نمیشود یا اگر دیده شده چرا خبری از انتشار آن نیست؟ آیا جان انسانها به قدری بیارزش شده که فقط در سایه مرگ، چند جمله اظهار تأسف و وعده داده شود؟ این نقد ناظر بر کلیت رویهها و ساختارهاست، نه عملکرد فردی هیچ مقام انتظامی.
سرهنگ سید محمد موسوی، فرمانده انتظامی کهگیلویه، اعلام کرد که با دریافت گزارش مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مبنی بر وقوع تیراندازی مرگبار، موضوع فوراً در دستور کار مأموران انتظامی قرار گرفت.
وی توضیح داد: «در تحقیقات اولیه مشخص شد در مراسم عروسی، فردی با اسلحه کلاش غیرمجاز اقدام به تیراندازی کرده که این رفتار خطرناک منجر به مرگ یک جوان و زخمیشدن دو نفر دیگر شد.»
فرمانده انتظامی افزود: «با تلاش نیروهای انتظامی و همکاری معتمدان محلی، پنج نفر از کسانی که اقدام به تیراندازی کرده بودند شناسایی و به مراجع قضایی معرفی شدند. دو قبضه اسلحه غیرمجاز نیز کشف و ضبط شد.»
اما فراتر از روایت رسمی این حادثه، پرسش جدی وجود دارد: چرا تنها پس از وقوع چنین فاجعههایی، شاهد موضعگیری مسئولان هستیم؟ چرا پیشگیری واقعی، قانونگذاری محکم و اطلاعرسانی شفاف درباره نتایج برخوردها جایی در مدیریت بحران ندارد؟ اگر توانایی برخورد مؤثر وجود ندارد، باید صادقانه اعلام کنند و مسئولیت تأمین امنیت را به نیروهای مردمی و بسیج بسپارند؛ نیروهایی که ثابت کردهاند میتوانند با اراده و غیرت، بسیاری از تهدیدات امنیتی را مهار کنند.
جان انسانها عزیز است. وقتی یک گلوله، شادی را به غم و عزا تبدیل میکند، این درد نه فقط خانواده قربانی، بلکه وجدان عمومی را هم زخمی میکند. امنیت جشنهای مردمی، میلیاردها تومان بودجه نمیخواهد؛ اراده، قانون، انتشار احکام بازدارنده و پیگیری واقعی میخواهد. تا زمانی که مسئولان در عمل نتوانند این اراده را نشان دهند، هر عروسی میتواند به صحنه عزاداری تبدیل شود و هر شادی به کابوس.