پایگاه خبری آوای رودکوف؛جاده لنده–تشان، که قرار بود مسیر توسعه، ارتباط و امید برای مردم جنوب کشور باشد، همچنان در تاریکی ابهام گرفتار شده است. بیش از یکسال از وعدههای رسمی دولت چهاردهم برای آغاز عملیات اجرایی این محور گذشته، اما آنچه بر زمین مانده نه آسفالت و ماشینآلات، که «توضیح و شفافیت» است.
در روزهایی که بسیاری از طرحهای عمرانی کشور به مرحله اجرا نزدیک شدهاند، مطالبه مردم لنده برای تسریع احداث این جاده از اهمیتی بالاتر از نیازهای روزمره معیشتی برخوردار شده است. این مسیر نهتنها ارتباطی حیاتی میان لنده و تشان فراهم میکند، بلکه یکی از حلقههای اصلی در شبکه ترانزیتی جنوب و بنادر خلیج فارس بهشمار میرود؛ مسیری که میتواند شهرستان را از بنبست جغرافیایی و عمرانی خارج کرده و چرخه اقتصادی منطقه را فعال سازد.
با وجود پیگیریهای فرماندار بومی و تأکید استاندار محترم بر آغاز کار، وعدهها به مرحله اجرا نرسیده و سکوت در برابر افکار عمومی، پرسشبرانگیزتر از توقف ماشینآلات عمرانی است. اکنون که بیش از ۱۲ ماه از تاریخ وعدهها میگذرد، انتظار میرود مسئولان مربوطه با صراحت، موانع اداری، مالی، زیستمحیطی یا حقوقی پروژه را اعلام کنند تا مردم بدانند گِره کار در کجاست.
اما آنچه در واکاوی کارشناسانه پیداست، تنها مشکل امروز نیست؛ توقف آگاهانهی پروژه در ماههای پایانی دولت سیزدهم، در سایه اولویتبندیهای متفاوت عمرانی، آغازگر این تعلل طولانی بود؛ تصمیمی که آثار آن هنوز بر برنامههای دولت چهاردهم سایه انداخته است. این واقعیت، ضرورت پاسخگویی شفاف را دوچندان میسازد، زیرا مردم حق دارند بدانند این وقفه نتیجهی ملاحظههای مدیریتی بوده یا غفلت از مطالبات محلی.
مطالبه امروز مردم لنده و تشان، تنها آسفالت یک جاده نیست؛ آنان خواهان صداقت و شفافیت در مدیریت وعدهها هستند. جادهای که در نگاه مردم، نه صرفاً مسیر ارتباطی که نشانه اعتماد و امید به آینده استان است. وعدهها اگر قرار است محقق شوند، باید از پشت درهای بسته به زمین واقعی عمل برسند.