يکشنبه ۰۴ آبان ۱۴۰۴ - ۰۰:۰۹  |  Sunday, 26 October 2025
کد خبر: ۳۷۸۳۲
تاریخ انتشار: ۰۳ آبان ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۴
تحلیلی بر کفران نعمت، بی‌انصافی اجتماعی و نگاه سیاسی به خدمت؛

ناسپاسی؛ بیماری مزمن و خطرناک جامعه امروز

جامعه‌ای که آموخته هر کار درست را «وظیفه» بداند و هر خطا را «محل سکوت»، دیر یا زود دچار زوال روحی و اجتماعی می‌شود.
فتاح بدری
نویسنده: فتاح بدری

پایگاه خبری آوای رودکوف :در روزگاری زندگی می‌کنیم که شکرگزاری و قدرشناسی از نعمت‌ها و خدمت‌ها، به‌تدریج جای خود را به نقدهای فرساینده، بدبینی‌های سیاسی و ناسپاسی آشکار داده است. جامعه‌ای که آموخته هر کار درست را «وظیفه» بداند و هر خطا را «محل سکوت»، دیر یا زود دچار زوال روحی و اجتماعی می‌شود. پدیده‌ی ناسپاسی، امروز نه در میان مردم عادی، بلکه حتی در میان نسل تحصیل‌کرده و فعالان اجتماعی نیز دیده می‌شود؛ کسانی که گویی فراموش کرده‌اند نهادهایی که برای خدمت کار می‌کنند، متشکل از انسان‌هایی‌اند با تمام نقاط قوت و ضعف طبیعی بشر.

اگر مدیری متعهدانه و بی‌وقفه تلاش کند، ناسپاسان می‌گویند «انجام وظیفه کرده است»، اما اگر کوتاهی ببیند، ترجیح می‌دهند سکوت اختیار کنند تا شاید گذر زمان خطا را کم‌رنگ سازد. در فضای مجازی نیز همان قصه جاری است: هر کس مطالبه کند یا کم‌کاری را نقد نماید، می‌گویند «مسئول است، این کارش بوده»، بی‌آنکه اندکی قدردان روحیه‌ی پیگیری و دغدغه‌مندی باشد.

قرآن کریم شکر را سرچشمه‌ی رشد و برکت و کفران را عامل زوال معرفی می‌کند. در سوره ابراهیم، آیه ۷ آمده است:

«لَئِن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِن كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ»

اگر شکرگزار باشید، نعمتتان را افزون می‌کنم، و اگر کفران کنید، عذابم سخت خواهد بود.

این قانون الهی تنها درباره‌ی نعمت‌های مادی نیست؛ شامل نعمت حضور مدیران دلسوز، امنیت اجتماعی و حتی فرصت خدمت نیز می‌شود. جامعه‌ای که قدرِ خیر را نمی‌داند و در تشخیص نیت‌ها گرفتار نگاه جناحی می‌شود، در حقیقت کفران کرده است.

در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است:

«مَن لَم يَشْكُرِ الْمَخْلُوقَ لَم يَشْكُرِ الْخَالِقَ»

کسی که از بندگان خدا سپاسگزاری نکند، در حقیقت شکر خدا را نیز به‌جا نمی‌آورد.

این حدیث، مرز میان ایمان حقیقی و سطحی را روشن می‌سازد؛ شکر خدا تنها در نماز و دعا نیست، بلکه در رفتار اجتماعی و احترام به خدمت بندگان او معنا پیدا می‌کند.

یکی از ریشه‌های ناسپاسی، نگاه حزبی و جناحی به عملکرد مدیران است. هرگاه شاخص سنجش کارآمدی نه انصاف بلکه تعلق سیاسی باشد، عدالت قربانی می‌شود. بعضی افراد اگر مدیری از جناح فکری نزدیک به آنان باشد، حتی بی‌عملی او را توجیه می‌کنند و ضعف‌ها را نادیده می‌گیرند؛ اما وقتی مدیری غیرهم‌سو باشد، ولو شبانه‌روز در خدمت مردم باشد، با بی‌انصافی برچسب ناکارآمدی می‌خورد.

در چنین فضایی، توان تصمیم‌گیری و اعتماد عمومی آسیب می‌بیند، مدیران دلسوز دلسرد می‌شوند و افکار عمومی از مسیر منطق به سمت التهاب عاطفی و جناحی منحرف می‌گردد. این دقیقاً همان «قساوت قلب» است که قرآن در برابر ناسپاسی هشدار داده:

«فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ» (سوره صف، آیه ۵)؛ چون انحراف پیدا کردند، خدا دل‌هایشان را منحرف ساخت.

شکرگزاری تنها یک حس مذهبی نیست؛ عامل رشد اجتماعی است. جامعه‌ای که قدردان خدمت است، خود به پویایی و اعتماد ملی دست می‌یابد. کسانی که حقیقتاً ایمان دارند، حتی اگر از مدیر یا نهاد خاصی انتقاد کنند، این کار را منصفانه، مسئولانه و با نیت اصلاح انجام می‌دهند، نه برای تخریب.

از این‌رو بر این باورم که مدیر سیاسیِ کارآمد را باید ستود، اما مدیر جناحیِ کم‌کار، مدیر وعده‌گو و مدیر تنبل را نه‌فقط نقد، بلکه باید بر او تاخت؛ و این خود نوعی شکر نعمت است — چراکه نقد منصفانه نسبت به کوتاهی در خدمت، پاسداری از ارزش کار و مسئولیت است.

دعوت قرآن و سیره اهل‌بیت (ع) این است که نیکی را ببینیم، ضعف را اصلاح کنیم و با انصاف قضاوت نماییم. هیچ مدیری، هیچ انسانی، خالی از خطا نیست؛ اما هر تلاشی که با نیت خیر و خدمت همراه باشد، شایسته‌ی احترام است.

بیاییم در عصر جنگ شناختی و التهاب رسانه‌ای، نگاه خود را تطهیر کنیم و از خدا بخواهیم که ما را از قساوت، بدبینی و ناسپاسی حفظ کند.

به یاد داشته باشیم: ناسپاسی، مرگ آرام وجدان است، و شکر، روشنایی ایمان.

هر جا شکر باشد، برکت جاری است؛ و هر جا ناسپاسی غالب شود، زوال آغاز می‌گردد.

قدردانی از خالق و مخلوق، نشانه‌ی ایمان زنده است؛

و جامعه‌ای که قدر نعمت‌ها، امنیت و خدمت را می‌داند، سزاوار رحمت الهی است.

✍️ فتاح بدری

تحلیل روز آوای رودکوف

نظرات بینندگان