سه‌شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۴ - ۰۲:۵۴  |  Tuesday, 02 December 2025
کد خبر: ۳۷۹۷۵
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۴۰۴ - ۰۰:۱۷
تحلیل حمیدرضا رفیعی از نقش ترکیه در بحران‌های منطقه ؛

اردوغان؛ میراث‌خواه عثمانی یا بازیگر ناپایدار سیاست منطقه؟

در این یادداشت با مرور نقش آنکارا در تحولات منطقه، بر ضرورت هوشیاری ایران و پرهیز از اعتماد بی‌پشتوانه به چرخش‌های تاکتیکی ترکیه تأکید می‌کند.

پایگاه خبری آوای رودکوف: در حالی‌که رفتارهای متناقض رجب طیب اردوغان طی دو دهه اخیر، سایه‌ای از بی‌ثباتی بر معادلات سوریه و قفقاز انداخته است، حمیدرضا رفیعی ـ فعال سیاسی ـ در این یادداشت با مرور نقش آنکارا در تحولات منطقه، بر ضرورت هوشیاری ایران و پرهیز از اعتماد بی‌پشتوانه به چرخش‌های تاکتیکی ترکیه تأکید می‌کند.

در دو دهه اخیر، سیاست خارجی ترکیه ـ به‌ویژه با محوریت رجب طیب اردوغان ـ نقش تعیین‌کننده‌ای در تحولات منطقه ایفا کرده است؛ نقشی که به باور بسیاری از تحلیلگران، بیش از آنکه در خدمت جهان اسلام باشد، در مسیر توسعه نفوذ نوعثمانی‌گری و بعضاً به زیان امنیت منطقه و ایران عمل کرده و عملاً بر مدار منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی چرخیده است.

در این میان، هاکان فیدان، وزیر خارجه فعلی و رئیس پیشین سازمان اطلاعات ترکیه (میت)، یکی از چهره‌های محوری پروژه‌های امنیتی و میدانی ترکیه بوده است؛ چهره‌ای که مسئولیت سازماندهی گروه‌های مسلح خارجی، تجهیز آنان و هدایت جنگ سوریه را برعهده داشته و اتکای اردوغان به طرح‌های اطلاعاتی او، زمینه پیشروی جریان‌های تروریستی را فراهم کرد و سقوط دمشق را تا آستانه تحقق پیش برد.

این رفتارها در حالی رقم خورد که جمهوری اسلامی ایران ـ به‌ویژه رهبر معظم انقلاب ـ در دیدارهای متعدد، اردوغان را از تبعات بحران‌آفرینی در سوریه آگاه کرده بودند و بارها تأکید شد:

«امنیت سوریه، امنیت ترکیه نیز هست.»

اما اردوغان، خود را فراتر از این توصیه‌ها دانست و در اوج توهم قدرت، مدعی شد: «در جهان فقط من و پوتین سیاستمداریم.»

به‌محض آغاز حمله تروریست‌های مورد حمایت ترکیه به دمشق و درگیرشدن ارتش سوریه با آشفتگی ناشی از آن، فرصت بی‌سابقه‌ای برای اسرائیل فراهم شد. صهیونیست‌ها با حملات هوایی گسترده، زیرساخت نظامی سوریه را یکی پس از دیگری نابود کردند و بخش عمده‌ای از ظرفیت دفاعی این کشور ـ که طی سال‌ها توسط حافظ و بشار اسد در برابر رژیم صهیونیستی ساخته شده بود ـ فرو ریخت. به‌این‌ترتیب، راه نفوذ اسرائیل به عمق سوریه هموارتر از همیشه شد.

نتیجه آنکه نه تنها رؤیای اردوغان برای «نماز خواندن در مسجد اموی دمشق» همچون سلطان سلیم در سال ۱۵۱۶ محقق نشد، بلکه امروز با کاهش عمق استراتژیک ترکیه در سوریه و افزایش ریسک‌های امنیتی علیه آنکارا روبه‌رو هستیم.

وقایع اخیر در بیت‌جن، که در آن اسرائیل به مردم حمله کرد، ۲۰ نفر را به شهادت رساند، ۱۰۰ نفر را زخمی و تعدادی را اسیر کرد، اعتراض گسترده مردم سوریه را برانگیخت و نشان داد گروه‌های تحت حمایت ترکیه در عمل ناتوان‌اند. این حوادث، نشانه‌ای روشن از شکست پروژه نفوذ میدانی اردوغان است؛ پروژه‌ای که روزی قرار بود مقدمه احیای امپراتوری عثمانی باشد.

در شرایطی که نشانه‌های شکل‌گیری بلوک‌بندی‌های نظامی جدید و حتی امکان بروز یک جنگ بزرگ دیده می‌شود، ترکیه از یک‌سو از جانب اسرائیل تهدید به تجزیه شده و از سوی دیگر قادر به دفاع از حکومت تروریست جولانی ـ که با صرف صدها میلیارد دلار در سوریه مستقر کرده ـ نیست. آنکارا امروز خود را در برابر اسرائیل بسیار ناتوان می‌بیند و از همین رو به سمت سیاستی انعطاف‌طلبانه‌تر حرکت کرده است؛ تا جایی‌که هاکان فیدان را شتاب‌زده به تهران فرستاده و قرار است اردوغان نیز به ایران سفر کند.

اما تجربه نشان داده هرگاه اردوغان در تنگنا قرار می‌گیرد، برای عبور از بحران به سوی ایران می‌آید و پس از اخذ امتیازات لازم، دوباره به رفتارهای پان‌ترکی و بی‌ثبات گذشته بازمی‌گردد.

این طبیعت یک بازیگر فرصت‌طلب است.

سوابق او در قفقاز، سوریه و مناسبات امنیتی منطقه، و نیز سخنان رجزآمیزش علیه ایران در کنار علی‌اف، و همراهی‌اش در کشتار شیعیان سوریه، شواهدی روشن از همین رفتار متناقض و ناپایدار است. به تعبیر رهبر انقلاب، این رفتار کسی است که «وقتی خرش از پل گذشت، به ریش دیگران می‌خندد.»

بنابراین ضروری است مسئولان کشور با هوشیاری تاریخی و عبرت از گذشته به استقبال این مذاکرات بروند. اردوغان بارها نشان داده که چرخش‌هایش مقطعی و تاکتیکی است و پس از عبور از مرحله اضطرار، امکان بازگشت او به سیاست‌های پان‌ترکی و تقابلی فراوان است.

تعامل با آنکارا باید مبتنی بر ضمانت‌های عملی، چارچوب دقیق و پرهیز کامل از اعتماد بی‌پشتوانه باشد.

شکست‌های پی‌درپی ترکیه در سوریه و ناتوانی گروه‌های نیابتی‌اش در برابر رژیم صهیونیستی، نه فرصتی باثبات برای ایران، بلکه تهدیدی بالقوه برای یکپارچگی سوریه، آینده ثبات منطقه و حتی امنیت ایران محسوب می‌شود.

از همین رو باید از هرگونه تصمیم‌گیری عجولانه در قبال درخواست‌های جدید اردوغان پرهیز شود.

تجربه گذشته چراغ راه آینده است؛

نه واگذاری فرصت به سیاستمداری بی‌ثبات و فرصت‌طلب.

مرور بیست سال رفتار اردوغان و پذیرش دوباره او از سوی برخی سیاستمداران داخلی، می‌تواند حس بی‌اعتمادی و نگرانی از تکرار خلف وعده‌های گذشته را در جامعه تقویت کند.

حمیدرضا رفیعی

فعال سیاسی

نظرات بینندگان