مذاکرات هسته ای مملو از برداشت ها و سوءبرداشت ها و تناقض های عمدی و غیرعمدی است. بين المللي كردن و فرسایشی ساختن مسائل داخلی کشورهای هدف در سطح جهان، دو راهبرد قدیمی دولت های استعمارگر است
کد خبر: ۵۱۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۷
سوال اساسی من این است: مگر میخواهید به همراه دانش هستهای موجودیت نظام را هم به دشمنان نظام، انقلاب و اسلام هدیه کنید که ما را محرم نمیدانید و مگر نمیدانید که بعد از متوقف کردن چرخهای هستهای نوبت به موشکهای بالستیک، حقوق بشر و بهانههای واهی دیگر خواهد رسید؟ آیا نمیدانید که دشمنان از اساس با اسلام عزیز مشکل دارند؟
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
یک نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی از بیخبری مجلس و نمایندگان نسبت به جزئیات مذاکرات هستهای انتقاد کرد.
عطاءالله حکیمی در نطق میان دستور خود در جلسه علنی امروز مجلس شورای اسلامی ضمن گرامیداشت هفته بسیج، گفت: همه ما میدانیم که دانش هستهای در نتیجه زحمات 35 ساله شهدا، ایثارگران و حمایتهای بینظیر رهبر انقلاب، مجلس و قوه قضاییه از دانشمندان این سرزمین شکل گرفته است.
وی ادامه داد: اما متاسفانه در این شرایط حساس شاهد خفقان اطلاعات در این زمینه هستیم.
نماینده مردم رودبار در مجلس در ادامه خطاب به رییسجمهور اظهار کرد: شما در تبلیغات انتخاباتی خود به مردم اعلام کردید برنامه هستهایتان طوری است که هم چرخ هستهای بچرخد و هم چرخ زندگی، اما حدود یک سال و نیم است که چرخ هستهای متوقف شده و از طرف دیگر با رکود شدید فعلی، چرخ زندگی مردم نیز متوقف گردیده است.
حکیمی همچنین بیان کرد: آیا قرار است اتفاق نامبارکی بیفتد که مردم و عصاره ملت یعنی مجلس نباید بدانند؟ آیا کاخهای سفید، کرملین، پادشاه عمان، صهیونیسم غاصب، آلمانیها، فرانسویها و وزیر خارجه امارات محرمتر از ملت و مجلس برای شما هستند؟
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس خاطرنشان کرد: ممکن است بگویید سه چهار نفر در مجلس از جزئیات خبر دارند و ما در پاسخ به شما میگوییم آنها یا عصاره ملت نیستند یا از ما بهترانند.
وی در ادامه خطاب به رییسجمهور گفت: سوال اساسی من این است: مگر میخواهید به همراه دانش هستهای موجودیت نظام را هم به دشمنان نظام، انقلاب و اسلام هدیه کنید که ما را محرم نمیدانید و مگر نمیدانید که بعد از متوقف کردن چرخهای هستهای نوبت به موشکهای بالستیک، حقوق بشر و بهانههای واهی دیگر خواهد رسید؟ آیا نمیدانید که دشمنان از اساس با اسلام عزیز مشکل دارند؟
حکیمی ادامه داد: آقای رییسجمهور ژنرالهایی که با خود آوردهاید یا بیماری جسمی دارند یا بیماری اقتصادی و هر روز برای نظام حاشیه درست میکنند و عصاره ملت را کوچک شمرده و در حد شنیدن گزارش اقدامات چند ژنرال بیمار در حوزههای بینالمللی، اقتصادی و فرهنگی توانا نیستند.
این نماینده اصولگرای مجلس در ادامه انتقادات خود بیان کرد: آقای روحانی نه تنها فرزندان شما و حتی ژنرالهای بازنشسته دولت شما در هشت سال دفاع مقدس حضور نداشتند؛ بلکه در همان زمان در خارج از کشور مشغول تحصیل یا تفریح بودهاند و اطلاع دارم برخی از این ژنرالهای شما پاستورت دول بیگانه را دارند.
وی افزود: بنابراین دولتی که به نظر میرسد برخی اعضای آن نسبت به این آب و خاک حساسیتی ندارند حق ندارند هر طور که میخواهند تفاهم کنند و فاتحه انقلاب و نظام را بخوانند. لذا هشدار میدهم که این مجلس اصولگرا که اکثریت آنها یا ایثارگرند و یا از خانواده شهدا و روحانیت معظم هستند به هیچ احدی اجازه نخواهند داد که با سرنوشت انقلاب و ملت بازی شود.
حکیمی با اشاره به تدوین طرح دو فوریتی مبنی بر اینکه دولت ملزم میشود با اجرای اصل 77 قانون اساسی هرگونه توافق هستهای قبل از امضای نهایی با هر کشوری مصوبه مجلس را اخذ کند، تصریح کرد: از همه همکاران میخواهم به این طرحی که تدوین کردم رای دهند که طبق این طرح قبل از هرگونه توافق هستهای و امضای نهایی با هر کشوری مصوبه مجلس را اخذ نموده و مفاد آن در مراحل نهایی و قبل از امضا در جلسه غیرعلنی و محرمانه به تصویب نمایندگان ملت برسد.
این عضو کمیسیون اقتصادی مجلس همچنین با اشاره به مسائل اقتصادی کشور اظهار کرد: آقای رییسجمهور مگر شما نبودید با زیر سوال بردن دولت قبل پرداخت یارانه به مردم را ترویج تکدیگری میدانستید؟ حالا چه شده که در طول یک سال و نیم گذشته نه تنها این تکدیگری را ادامه دادید بلکه پا را فراتر گذاشته و عزت و کرامت مردم بخصوص محرومین را نیز با به صف کشیدن در خیابانها برای چند عدد تخممرغ و روغن تاریخ گذشته و برنج آلوده هندی رنگ عدالتخواهی و راستگویی بر تن خود و دولت خود کردید؟
وی افزود: همچنین موسسات مالی و اعتباری که همچون قارچ و هر روز با نام جدیدی بدون مجوز بانک مرکزی متولد میشوند و مانند طاعون به جان اقتصاد این کشور افتادند و هیچ توجهی به آنها نمیشود. به عنوان مثال موسسه مالی فرشتگان که مرکز آن در مشهد است دو سال است که بدون مجوز پولهای مردم را میبلعد و از طرفی 28 درصد سود میدهد و از سوی دیگر تا 38 درصد از این مردم سود میگیرد و پول مردم را تبدیل به اموال و املاک نموده به طوریکه اگر تعدادی از مردم به آن مراجعه کنند پولی ندارند که پرداخت کنند.
حکیمی در ادامه نطق خود از وضعیت اشتغال در کشور و بیکاری جوانان نیز انتقاد کرد.
این نماینده مجلس همچنین گفت: از مجلس میخواهم که دولت را مکلف کند طی یک سامانه شفاف از تخلفات دولت قبل با مستندات ایجاد کند بنابراین آقای رییسجمهور وقتی عملکرد یک سال و نیم گذشته شما را مرور میکنیم میبینیم نه تنها اتفاقی نیفتاده بلکه وضعیت به مراتب بدتر از گذشته شده است.
وی در پایان بیان کرد: بنابراین با عرض پوزش از علما به شما میگویم روضهخوانی بس است، ما روضهخوان قهارتر از شما هم داریم و چون سابقه اجرایی کلان نداشتهاید فقط برای ملت روضه میخوانید و روضه مجلس را در جمع ملت و روضه ملت را در جمع مجلس میخوانید و این نهایت بیتدبیری است. شما را به خدا دیگر بس است.
منبع/ایسنا
کد خبر: ۴۹۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۲
اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com عبدالرضا داوری از جمله افراد نزدیک به محمود احمدینژاد است که در نوشتهها و گفتوگوهایش به شکلی صریح از محمود احمدینژاد دفاع میکند. داوری در مصاحبه تفصیلیاش با ایلنا، به نقد و بررسی دولت روحانی میپردازد و میگوید که روحانی اولین دولتی خواهد بود که شاید دور دوم ریاست جمهوری را نبیند و دلیل آن را تقابل روحانی و دولتمردانش با محمود احمدینژاد میداند و البته میگوید تقابل روحانی با احمدینژاد برای راضی نگه داشتن آیتالله هاشمی رفسنجانی است چراکه روحانی بدون برنامهریزی هاشمی خواب ریاست جمهوری را هم نمیدید. از دیگر سو، وی میگوید که روحانی در عرصهای "سیاست خارجی" قدم گذاشته و سرمایهگذاری کرده است که پارامترهایش دست وی نیست و اینک نیز میگوید توافق هستهای در کار نخواهد بود. داوری از سوی دیگر مدعی عدم برنامهریزی محمود احمدینژاد برای انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی است و البته بیان میکند که اصولگرایان برای بازگشت به قدرت چارهای جز رجوع به محمود احمدینژاد را ندارند.
متن کامل مصاحبه دکتر عبدالرضا داوری با خبرگزاری ایلنا در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از عملکرد دولت آقای روحانی چیست؟
دولت آقای روحانی در این مدت دو خطای استراتژیک داشته است. خطای اولشان این بود که تمام تخم مرغ هایشان را در سبد مذاکرات هستهای قرار دادهاند و تمام توفیقات دولتشان را به توفیق در عرصه مذاکرات هستهای گره زدهاند که طبیعی است کمترین نوسان مثبت یا منفی در عرصه مذاکرات، میتواند کل عملکرد دولت را در محور مثبت یا منفی تحتالشعاع قرار دهد.
در حوزه سیاسی هم دولت ایشان یک خطای عمده دیگر دارند و آن هم اینکه هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد تعریف کرده است، به یک معنا "دگر" دولت یازدهم را دولت نهم و دهم میدانند و ماموریت دولت خود را بازگرداندن عقربههای زمان به پیش از سال 1384 تعریف کرده است. این رفتار دولت یازدهم، سبد آراء آقای روحانی را به شدت آسیبپذیر کرده است چون به دلیل حملات غیرمنصفانه و بعضا کینهتوزانه آقای روحانی و دولتشان به آقای احمدینژاد و دولت قبل، آراء بخش مهمی از جامعه که در مناطق روستایی و کمتر توسعهیافته و حاشیهای قرار دارند و تقریبا 75 درصد کل سبد آرا در هر انتخاباتی را شامل میشوند و به آقای احمدینژاد شدیدا علاقهمند هستند در تضاد روحانی- احمدی نژاد که دولت یازدهم دنبال میکند از سبد آقای روحانی خارج میشود، آن هم در شرایطی که بخش مهمی از این اقشار در انتخابات سال 92 به آقای روحانی رای دادهاند. بنابراین معتقدم با روند حملات کنونی علیه دولت قبل، آقای روحانی در جلب آراء این بخش مهم از جامعه دچار مشکل خواهد شد ضمن آنکه نظرسنجیهای معتبر هم این پدیده را تایید میکند.
یعنی میخواهید بگوئید که دیگر آقای روحانی در آن طبقاتی که گفتید حامی ندارد.
معتقدم وقتی آقای روحانی بر اساس تحلیل و دستورالعملی که از آقای هاشمی دریافت کردهاند، هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد نشان میدهد، عملا سبد آرای کسانی که به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه دارند را از دست داده است.
شما میگوئید آقای روحانی هویت خودش را بعد از انتخابات آقای احمدینژاد قرار داد اما قبل از انتخابات هم اینکه هویت مقابل آقای روحانی، فردی مانند احمدینژاد است، مشخص بود.
در فضای عمومی کشور این طور نبود. شما صرفا فضای نخبگان، روشنفکران، دانشگاهیان و روزنامهنگاران را معیار ندانید. بدنه عمومی تودهها به ویژه در شهرهای کوچکتر و روستاها، به هیچ وجه تلقیشان این نبود که آقای روحانی در موضع ضدیت با آقای احمدینژاد قرار دارد.
اما در هنگام مناظرات و سفرهای تبلیغاتی، آقای روحانی صریحا به نقد سیاستهای دولت دهم بالاخص سیاستهای سیاست خارجی دولت میپرداخت.
هویت مقابل آقای روحانی در انتخابات اخیر آقای جلیلی بود. آقای سعید جلیلی نزد افکارعمومی و مردم نماینده آقای احمدینژاد نبود. آقای احمدینژاد بارها اعلام کرد که من در انتخابات نمایندهای ندارم و در انتخابات هم از کسی اعلام حمایت نمیکنم. مردم این پیام را دریافت کردند.
اگر قرار بود ضدیت با آقای احمدینژاد، موجب رایآوری باشد باید آقای قالیباف رئیسجمهور میشد؛ چون در ایام پیش از انتخابات خرداد 92، بیشترین حملات علیه دولت آقای احمدینژاد را آقای قالیباف و تیم سیاسی رسانهای نزدیک به شهردار تهران ساماندهی کرد. پس از تحلیل محتوای گفتارهای انتخاباتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری 92 متوجه شدیم که آقای قالیباف 3.7 برابر بیشتر از آقای روحانی علیه دولت دهم و آقای احمدینژاد سخن گفته بود. اتفاقا کاندیداهای اصولگرا رای نیاوردند چون تمام هویتشان را در ضدیت با آقای احمدینژاد قرار داده بودند.
با این حساب، با توجه به تحلیل شما اگر آقایان قالیباف و جلیلی هویتشان را در ضدیت آقای احمدینژاد قرار نمیدادند، احتمال بیشتری برای ریاست جمهوری داشتند.
شک نکنید که اگر اصولگرایان با پرچم ضدیت با آقای احمدینژاد حرکت نمیکردند و در عین حال با بیتدبیری کمپین انتخاباتی آقای جلیلی، صحنه انتخابات به صحنه سازش – مقاومت تبدیل نمیشد، آقای روحانی هیچ شانسی برای ریاستجمهوری نداشت. اصولگرایان باید دو کار میکردند. اول آنکه باید نقشه راه انتخاباتی آقای هاشمی را میفهمیدند و میدیدند که آقای هاشمی در حال مهندسی انتخابات است تا بتوانند نقشه راه آقای هاشمی را ناکام کنند و صحنه انتخابات را به مدل مورد نظر خود یعنی صحنه کارآمدی تبدیل کنند که در ذهن آقای قالیباف بود ولی همانطور که قبلا گفتم، صحنه عوض شد و انتخابات به جای رقابت بر سر کارآمدی به صحنه رفراندوم هستهای و دوگانه سازش – مقاومت تبدیل شد.
نکته دومی که اصولگرایان باید به آن توجه میکردند این بود که از تقابل با آقای احمدینژاد احتراز میکردند و نه تنها احتراز نکردند بلکه تلاش میکردند تا با تصویر خدمتگذار احمدینژادی در صحنه حاضر میشدند و خود را بدیل آقای احمدینژاد نشان میدادند که در این صورت با رای بالایی پیروز میشدند. البته با اقداماتی که در سالهای 90 تا 92 بخش سیاسی – رسانهای اصولگرایان علیه آقای احمدینژاد سازماندهی کرد، آنان دیگر نمیتوانستند با آقای احمدینژاد تعامل کنند چراکه دو سال تقابل کرده بودند تا نماینده آقای احمدینژاد را حذف کنند.
شما اولین اشتباه آقای روحانی را در این دانستید که ایشان تمامی تخممرغهای خود را در سبد مذاکرات هستهای گذاشته است اما خیلی از تحلیلگران و صاحبنظران هم اعتقاد دارند که از قضا نقطه قوت و پیروزی آقای روحانی در همین عرصه مذاکرات هستهای است. بهرحال توافقی صورت گرفت و مقداری از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شد و روند پرشتاب تحریم متوقف شد...
میگویند پولها آزاد شده، ولی مگر چقدر پول آزاد شده است؟ همین الان 2.8 میلیارد دلاری که قرار شده در چهار ماه به ما بدهند، در همین مدت 4 ماهه 30 میلیارد از درآمدهای صادرات نفت ایران مجددا بلوکه میشود. یعنی به ازاء هر یک دلار آزاد شده 11 دلار بلوکه میشود! ضمن آنکه در نحوه هزینهکرد همین دلارهای آزاد شده هم دهها محدودیت وجود دارد.
این مقدار هم پول را آزاد کردن بهتر از این بود که هیچ پولی آزاد نشود...
عرض بنده این است که بزرگنمایی و اتکاء به این موضوع اشتباه بود. شما نباید تمامی تخممرغهای خود را در سبدی قرار دهید وقتی همه پارامترهای آن سبد تحت کنترل شما نیست. شناخت تیم آقای روحانی از ماهیت آمریکاییها، شناختی سطحی و غیرواقعی است. آقایان فکر کردند که با لبخند زدن و خوشوبشهای دیپلماتیک میتوانند طرف غربی را نرم کنند که نه تنها این اتفاق رخ نداده است بلکه هرچه نرمتر برخورد کردیم سختتر خوردیم.
شما میگوئید شناخت سطحی و غیرواقعی است اما آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه و رئیس تیم مذاکرات، سالها در آمریکا تحصیل و زندگی کردهاند و علاوه بر آن، سفیر کشورمان در سازمان ملل بودهاند.
سالها حضور داشتن در آمریکا مانع عدمشناخت صحیح از آمریکا نیست. ممکن است فردی سالها در آمریکا باشد ولی شناخت درستی از ماهیت آمریکا نداشته باشد. اعتقاد دارم آقای روحانی و تیمش شناخت درستی از امپریالیسم و استکبار ندارند. وقتی رهبری آمدند و گفتند من به مذاکرات خوشبین نیستم این موضع ایشان مبتنی بر یکسری دادهها و اطلاعات دقیق بود که چنین چیزی را بیان کردند.
ولی آنقدر عملکرد دولت روحانی و آقای ظریف خوب بوده که فضای قبل شکسته و الان هیاتهای دیپلماتیک برای ورود به تهران درحال سبقت گرفتن از همدیگر هستند.
مابهازا این سفرها چیست؟
مابهازایش این نیست که وقتی رئیسجمهور آمریکا به رئیسجمهور فرانسه میگوید از سفر هیاتهای اقتصادی کشورت به تهران جلوگیری کن، اولاند میگوید من نمیتوانم و تورم نقطه به نقطه ما از حدود 45 درصد در حال کاهش است.
ادعای کاهش تورم فقط به خاطر فضای روانی ناشی از توافق ژنو است، والا چه اتفاق مهمی در حوزه اقتصاد رخ داده است؟ اصلا چطور میشود که تورم پائین بیاید وقتی که رشد اقتصادی منفی است و همزمان نقدینگی موجود در اقتصاد نسبت به سال قبل 30 درصد رشد کرده باشد؟ در حوزه اقتصادی به شکل واقعی هیچ اتفاقی نیافتاده است. فقط بازار ارز نسبت به رفتارهای دیپلماتیک، خوشبینی خود را بروز داده است و این موجب شده تا نرخ دلار در محدودهای ثابت بماند.
این به نظر شما دستاورد مثبتی نیست؟
این دستاورد هرچه که هست، ماهیت اقتصادی ندارد و به محض وقوع کمترین اختلال در مذاکرات، نرخ دلار جهش میکند. ضمن آنکه از سقوط آزاد بورس تهران غافل نشوید. شش میلیون سهامدار جزء و مردم عادی که در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند، در نه ماه اخیر خرد شدهاند. واقعیتها فقط شعار نیست. به نظرم، آقای روحانی در حوزه اقتصاد هیچ اقدام ملموسی نکرده است و فقط بر موج مذاکرات هستهای جلو رفته است. هیچ واقعیت اقتصادی در ماههای اخیر تغییری نکرده است، حتی همین شیب کاهش تورم را نیز اگر بررسی کنید میبینید این روند از اسفند سال 91 شروع شده است و این روندی است که از دوره آقای احمدینژاد با کنترل نقدینگی شروع است. بعد براساس آمارهای بانک مرکزی، رشد نقدینگی در سال 92 افزایش یافته و رشد اقتصادیمان هم که منفی است پس این نقدینگی افزایش یافته کجا جذب شده است؟ چطور میشود که با این شرایط تورم با مکانیزم اقتصادی کاهش یافته باشد؟ این براساس اصول اقتصاد معقول نیست. تمام حرف من این است که تدبیر اقتصادی نداشتیم بلکه اتفاق سیاسی رخ داده است و اینها آمدند از لحاظ روانی مقداری بازار را آرام کردهاند.
این یک دستاورد نیست؟
این یک دستاورد موقت است. در سوم آذر 93، اگر توافقی صورت نگیرد، شرایط حتی بدتر از قبل میشود.
به نظرم، شما امکان رسیدن به توافق غیرممکن میدانید؟
بله.
چرا؟
وقتی رهبری خطوط قرمز را شفاف و بر اساس منافع ملی و محاسبات کارشناسی بیان کردند، معلوم است که این خطوط قرمز مورد مخالفت آمریکاییهاست. ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی که رهبری درباره غنیسازی اورانیوم اعلام کردند، فراتر از غنیسازی صنعتی است و وقتی این خطوط قرمز اعلام میشود نشان میدهد تلاشها و فشارهای آمریکاییها به ثمر نرسیده است. در یک دورهای، اینها توانستند شکل مذاکرات را تغییر بدهند که شامل سطح و نوع مذاکرات بود. اینکه سطح مذاکرات بالاتر رفته است میتواند بر کیفیت مذاکرات اثرگذار باشد اما اینکه این تغییر سطح در نتیجه مذاکرات اثری داشته باشد، تصور درستی نیست.
براساس آخرین گفتهها، حدود شصت، هفتاد درصد متن توافق جامع نهایی مورد توافق دو طرف مذاکره قرار گرفته است...
خب ممکن است که حتی 99 درصد توافق صورت گیرد اما در یک درصد باقیمانده توافق نشود و این یک درصد، کل توافق را زیر سوال ببرد چون دربند آخر توافق ژنو آمده است تا در همه موارد طرفین به توافق نرسند، هیچ توافقی صورت نمیگیرد، به عبارتی طرفین بر سر دوراهی همه یا هیچ قرار دارند. مسئله اصلی آمریکاییها با ما در مورد سطح غنیسازی است. آمریکاییها به هیچ وجه ظرفیت غنیسازی 190 هزار سو را نمیپذیرند. مسئله اصلی ما هم رفع فوری همه تحریمهاست که آمریکاییها هم به آسانی از این ابزار دست برنمیدارند.
قبول دارید که آمریکاییها بیش از ما به توافق جامع نیازمند هستند؟
این یک بحث دیگر است. آمریکاییها اگر غنیسازی 190 هزار سویی را برای ایران قبول کنند، حزب دمکرات باید برای همیشه در تاریخ دفن شود. چون آنها میخواهند بگویند که ما بدون آنکه امتیازی به ایران بدهیم برنامه هستهای ایران را تعطیل کردیم در حالی که اگر هم تحریمها لغو شوند و هم ظرفیت 190 هزارسویی غنیسازی برای ایران تثبیت شود که اوباما در موقعیت بسیار سختی قرار میگیرد. البته این هدف با استقامت جدی بر سر منافع ملی کشورمان دستیافتنی بود اما خطای تیم آقای روحانی این بود که در آغاز کار عملا این پیام را به غربیها دادندکه تحریمها بر ایران موثر بوده و ما به خاطر تحریمهاست که آمدهایم و در حال مذاکره با آمریکا هستیم.
این حرف شما را هم آقای روحانی و هم آقای ظریف بارها رد کردند.
متاسفانه با رفتار دولت در آغاز کار و سخن گفتن از خزانه خالی و بحران اقتصادی، غربیها این پیام را دریافت کردند و بر همین اساس هم رفتارشان را محکم تنظیم کردند. تا آنجا که جان کری گفت که توافق نکردن بهتر از توافق بد است. پذیرش ظرفیت غنیسازی 190 هزار سویی برای ایران، حتما برای آمریکاییها یک توافق بد است.
آقای ظریف هم بارها گفته بودند که ایران زیر بار هر توافقی نمیرود و توافق نکردن بهتر از توافق بد است...
آقای ظریف هرچند این حرف را گفته است اما آقای کری این موضع را همان روز اول بیان کرد. با این شرایط سخن گفتن از نتیجه برد – برد کاملا بیمعناست.
شما بازی برد – برد را قبول دارید؟
من نتیجه برد – برد بین ایران انقلابی و آمریکای استکباری را از اساس قبول ندارم. چطور میشود با آمریکاییها به نتیجهای برسیم که هم پیروزی انقلاب اسلامی باشد و هم پیروزی جبهه شیطان، مگر چنین چیزی امکانپذیر است؟
اینکه شما چنین چیزی را میگوئید و از لفظ «شیطان» استفاده میکنید، بسیار ایدئولوژیک است. اما عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی، عرصه رئالیستی است...
اتفاقا استفاده از لفظ شیطان و استکبار برای جبهه غرب کاملا رئالیستی و مبتنی بر واقعگرایی است. جمهوری اسلامی هم قرار است ساختاری باشد که از انقلاب اسلامی دفاع کند. انقلاب اسلامی یعنی نفی همه آنچه استکبار است و تحقق کلمه توحید و توحید یعنی نفی استکبار.
پس شما به هیچ وجه به مذاکرات خوشبین نیستید؟من اعتقاد دارم که مذاکرات به نقطه پایان رسیده است و در دو ماه آینده هم هیچ اتفاق معناداری نخواهد افتاد.
آقای داوری! در هنگام مذاکرات یکسری واژهها از سوی برخی جریانات سیاسی ظهور کرد که نمونه مشهور آن «دلواپسیم» بود. شما یا جریان آقای احمدینژاد هم دلواپس هستید؟
بهرحال نگرانی جدی در مورد شیوه کنش تیم مذاکرهکننده و پیامهایی که تیم دولت آقای روحانی به طرف غربی در این ماهها منتقل کرده، وجود دارد.
رهبری بارها از تیم مذاکرهکننده دفاع کرده است.
موضع رهبری با موضع جریانهای سیاسی فرق میکند. بالآخره رهبری از یک موضع بالا جریانها را هدایت میکنند. ولی موضع جریانها سیاسی، موضع تعامل و نقد سیاسی است و نقش و سطح تاثیرگذاری رهبری با جریانهای سیاسی متفاوت است. جریانهای سیاسی میتوانند نگرانیهایشان را سریع و صریح گویند ولی رهبری به دلیل جایگاهشان شاید صلاح نباشد صریحا دغدغهها و نگرانیهایشان را بیان کنند.
حال به عنوان یک فعال سیاسی فکر میکنید این دلواپسیها نزد رهبری هم وجود دارد.
قطعا بیشترین دغدغه و در عین حال اشراف نسبت به منافع ملی را رهبری دارند؛ هرچند که من نمیدانم این دغدغهها و نگرانیها در کدام حوزهها بیشتر است.
آقای داوری! با این حال شاهد حمایتهای مکرر مقام رهبری از دولت بودهایم که در آخرین بار نیز در دیدارشان با گفتند که همه بدانند که من از دولت حمایت میکنم و با همه توانم به دولت کمک خواهم کرد...
مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟
ولی نوع حمایت...
اگر به نوع حمایت باشد، حمایتهایی که رهبری از آقای احمدینژاد داشتند، در هیچ دورهای مشابه ندارد. حمایتی که رهبری از دولت آقای احمدینژاد کردند، حمایت گفتمانی بود و نه فقط حمایت اجرایی. به غیر از دولت آقای احمدینژاد، رهبری از هیچ دولتی، حمایت گفتمانی نکردند. دوما، مگر از مقام معظم رهبری، توقعی غیر از این دارید؟ بهرحال سیاست رهبری در حمایت از دولتها یک سیاست قطعی بوده است هرچند من حمایت ویژهای هم از سوی مقام معظم رهبری در این ماهها ندیدهام و فکر میکنم که حمایتهایی هم که ایشان تاکنون داشتهاند، در راستای همان حمایتهای متداول و معمول و جاری بوده است.
ولی بالآخره ایشان مذاکرهکنندهکنندگان را فرزندان انقلاب دانستند و اعلام کردند که من از تیم مذاکرهکننده حمایت میکنم...
این حمایت کاملا طبیعی است چراکه تیم مذاکرهکننده در حال مذاکره با دشمن است. وقتی سربازی را به جبهه فرستادید، باید این سرباز را از نظر لجستیک و تدارکات حمایت کرد. در عین حال رهبری چندین بار هم گفتند که من به مذاکرات خوشبین نیستم. آیا این دو قابل جمع است؟ خیر. من میخواهم بگویم که رهبری از مذاکرات حمایت میکنند تا اگر زمانی مذاکرات به نتیجه نرسید، دشمن سواستفاده نکند و باجخواهی و زیادهخواهی خود را به دوش ایران بیاندازند و بگویند چون رهبری ایران حمایت نکرد، مذاکرات شکست خورد. رهبری نظام حمایت کردند تا ماهیت دشمن روشن شود. تردیدی نداشته باشید که این روند به توافقی منجر نمیشود.
اگر توافقی صورت نگیرد، این عدم توافق موجب شکست روحانی میشود؟
به نظرم به جهت خطای استراتژیک آقای روحانی، دولت بعد از عدم توافق در آذرماه، دچار دستاندازهای بسیاری جدی خواهد شد.
این دستاندازها در کدام عرصهها بیشتر خواهد بود؟
در حوزه اقتصاد و سیاست داخلی مشکلات جدی خواهد بود. دولت آقای روحانی برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی برنامه جدی نداشته و همه موضوعات را به زلف سیاست خارجی گره زده و تصور کرده میتواند این پروژه را به پیش ببرند تا از سرریز ارتباط با غرب برای حوزههای اقتصادی و سیاست داخلی استفاده کنند؛ چراکه نگاه دولت به مذاکرات صرفا محدود به مسئله هستهای نبوده است.
مگر چه نگاهی بوده؟آقایان به همکاری راهبردی با غرب میاندیشند.
اگر حرفتان هم درست باشد، آقای روحانی هم از همان زمان انتخابات، شعار تعامل با دنیا را سر میدادند.
تعامل با همکاری راهبردی متفاوت است. چون اینها نگاهی فراتر از مسئله هستهای داشتند، تمامی تخممرغها در این سبد قرار دادند و تصور کردند از سرریز همکاری راهبردی با امریکا، منافع اقتصادی بدست میآید و میتوانند نقاط ضعف در سایر حوزهها را بپوشانند. این باعث شد تا دچار خطای محاسباتی در تعیین استراتژی بشوند و با توجه به فضایی که امروز در مذاکرات داریم، بعید میدانم به این راحتی بتوانند خطایشان را جبران بکنند.
شما در صحبتهایتان گفتید که بحث مذاکرات برای دولت بیش از مسئله هستهای است و دولت به تعامل به غرب میاندیشد. اگر نگاهی به عملکرد آقای احمدینژاد کنیم، میبینیم که در ایشان در چهار سال اولشان، وارد یک فضای پر از تنش شدند و به قول خودشان، دیپلماسی تهاجمی را به راه انداختند ولی در چهار سال دوم دولتشان، دیگر از آن تنشها و اقدامات جنجالی خبری نبود بلکه ایشان بیشتر به اصول دیپلماسی پایبند بود و به سران غربی نامه مینوشت...
نامه که در دولت نهم نوشته شد.
بهرحال در چهار سال دوم، ایشان هم از بهبود و تعامل با غرب بدشان نمیآمد...
این حرف به طور کلی صحیح نیست. نگاه آقای احمدینژاد در دولت دهم، در امتداد نگاه دولت نهم بود. ایشان یک نگاه انسانمحور در سیاست خارجی دارد که خروجی آن موضوع راهبردی مدیریت مشترک جهانی است که طی آن، همه کشورها باید در مدیریت جهان سهیم شوند. استراتژی دیپلماسی آقای احمدینژاد در طول دولت نهم و دهم تغییری نیافت، هرچند محیط بینالملل و شرایط داخلی در دولت دهم نسبت به دولت نهم تغییر کرد.
پس منکر هرگونه تغییر در احمدینژاد هستید؟
آقای احمدینژاد در تاکتیکها متکاملتر شدند ولی در اصول و راهبرد تغییری نکردند.
ولی در سالهای پایانی ریاستجمهوریشان دیگر از آن اقدامات و حرفهای جنجالیای مانند مسئله هولوکاست شاهد نبودیم.
سوالات ایشان درباره هولوکاست همچنان پابرجاست و در عین حال بیپاسخ از طرف غرب. دیدید که در راهپیمایی روز قدس امسال نیز به این سوالات اشاره کردند. آقای احمدینژاد در بحث هولوکاست فقط چند سوال مطرح کردهاند و هیچ وقت به دنبال تنشزایی نبودند...
ولی در عمل، آنچه رخ میداد تنشزایی بود و چهار قطعنامه علیه کشورمان صادر شد.
اینها بازنمایی رسانهای است. اگر آقای احمدینژاد، آن سوالات درباره هولوکاست را نمیپرسید هم باز آن قطعنامهها صادر میشد. در عین حال یادتان باشد که مسئلهای که اقتصاد کشور ما را مختل کرد قطعنامههای مورد نظر شما نبود، بلکه مسئله تحریم بانک مرکزی در زمستان1390 و بعد از اتفاق مشکوک اشغال سفارت انگلیس در تهران، اقتصاد ایران را زیر ضرب برد و گرنه تا آن زمان تحریمها فشار کمرشکنی وارد نکرده بودند.
شما اشغال باغ قلهک را اقدامی مشکوک دانستید. این اقدام را برای برای به زمین زدن احمدینژاد میدانید؟
نتیجه این عمل، تحریم بانک مرکزی ایران بود. به نظرم عاملان این اقدام خواسته یا ناخواسته، به انگلیس و غرب پاس گل دادند.
دومین خطای استراتژیکی که گفتید حسن روحانی در این مدت انجام داده است، این بوده که وی هویت مقابل خود را محمود احمدینژاد تعریف کرده است و بر این اساس به تخریب دولت قبل عمل کرده اما خیلی از حامیان ایشان میگویند دولت روحانی باید آنچه در هشت سال گذشته رخ داده را به مردم بیان کند؛ مثلا بگوید که میزان تورم، رشد کشور و...
دولت آقای روحانی در حوزه اقتصادی هیچ نسخه جدیدی ندارد و عملا همان سیاستهای اقتصادی آقای احمدینژاد را دنبال میکند که قبل از حضور در دولت مداوما به همان سیاستها حمله میکردند! آقای نوبخت زمانی که خارج از دولت بود میگفت اگر هدفمندی یارانهها اجرا بشود، تورم به 500 درصد میرسد! ولی همین آقای نوبخت وقتی به دولت میآید و میخواهد فاز دوم هدفمندی را اجرا کند، میگوید تورم چندانی نخواهیم داشت! آقای نهاوندیان زمانی که خارج از دولت بود به رهبری نامه مینوشت که دولت آقای احمدینژاد یارانه تولید را نمیدهد، اما مگر دولت آقای روحانی به تولید یارانه داد؟
آقای روحانی و تیمش چون پس از سال 84 دیگر هیچگاه فکر نمیکردند به راس دولت برسند، هشت سال علیه آقای احمدینژاد سیاهنمایی کردند ولی وقتی به دولت آمدند، دیدند که تصمیمات آقای احمدینژاد منطبق بر اصول کارشناسی بوده است و آقایان فقط شعار سیاسی میدادند. مگر نمیگفتند آقای احمدینژاد قانون بهبود فضای کسب و کار را تعطیل کرده و شورای گفتوگو را برگزار نمیکند، حال بروید از آقای نهاوندیان بپرسید که در یک سال اخیر چند جلسه شورای گفتگو برگزار شده است؟ من به شما میگویم. در یکسال اخیر حتی یک جلسه از شورای گفتوگو هم برگزار نشده است.
مگر آقایان مداوما نگفتند که آقای احمدینژاد سازمان مدیریت را منحل کرد، پس حالا که دولت دستشان است چرا سازمان مدیریت را احیا نمیکنند؟ متاسفانه آقای روحانی به خاطر آنکه آقای هاشمی را راضی کند، مجبور شده هویت مقابل خودش را آقای احمدینژاد قرار بدهد. اگر کسی دلسوز آقای روحانی بود، به ایشان میگفت که شما نباید این کار را بکنید ولی آقای روحانی به دلیل ملاحظاتی که با آقای هاشمی دارد، ناچار است هویت مقابل خود را آقای احمدینژاد قرار دهد و همین رفتار، پاشنه آشیلش خواهد بود. با این روند اعتقاد دارم که آقای روحانی در سال 96 به سختی میتواند رای سال 84 آقای هاشمی را هم تکرار کند، یعنی رایش به 10 میلیون هم نمیرسد و شاید اولین رئیسجمهوری باشد که در دور دوم انتخاب نشود.
آقای روحانی در چه زمانی رای نمیآورد؟ وقتی رقیبش در انتخابات سال 96، احمدینژاد باشد؟
اعتقاد دارم اگر در سال 96 مجموعهای با بینش، منش و روش آقای احمدینژاد مقابل آقای روحانی قرار بگیرد، آنگاه آقای روحانی اولین رئیسجمهوری خواهد بود که دور دوم ریاست جمهوری را نمیبیند.
به عنوان یکی از نزدیکان آقای احمدینژاد، فکر میکنید ایشان در انتخابات سال 96 کاندیدا میشود؟
آقای احمدینژاد دیگر اراده معطوف به قدرت ندارد و تا آنجا که میدانم به هیچ عنوان قصد کاندیداتوری یا برنامهریزی در هیچ انتخاباتی را ندارند. البته این تحلیل شخصی بنده و مربوط به امروز است و از آینده خبری ندارم و نمیدانم چه اتفاقی خواهد افتاد.
در چه شرایطی آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96 شرکت میکند؟
اگر آقای احمدینژاد مجدداً رئیسجمهور شود، چیزی بر فضائل ایشان افزوده نمیشود. اما احتمالا اگر آقای احمدینژاد احساس کنند که منافع مردم و انقلاب با تداوم شرایط کنونی به طور جدی به خطر میافتد و ایشان میتوانند از منافع مردم و انقلاب صیانت کنند، نقشآفرین خواهند بود ولی امروز ممکن است که این تلقی را نداشته باشند.
اگر آقای احمدینژاد در چهار سال دیگر قصد کند که کاندیدا شود. آیا اصولگرایان که به قول شما هر کاری کردند تا آقای احمدینژاد به زمین بزنند، چه میکنند؟
آنها که چارهای ندارند. از قضا، اصولگرایان اگر میخواهند مجددا به قدرت بازگردند باید دعا کنند تا آقای احمدینژاد راضی به کاندیداتوری شود. اگر اصولگرایان میخواهند آقای روحانی در سال 96 رئیسجمهور نشود باید حتما به دنبال آقای احمدینژاد بیایند چراکه کسی را برای رقابت با آقای روحانی ندارند.
اینکه مسائلی نظیر دادگاه احمدینژاد از سوی اصولگرایان ایجاد شده، فکر نمیکنید به خاطر این است که اصولگرایان عزمشان را جزم کردهاند تا احمدینژاد دیگر در صحنه سیاست کشور نباشد؟
برای پاسخ به سوال شما لازم است اصولگرایان را تفکیک کنیم. اصولگرایان یک بدنه کوچک حزبی - رسانهای دارند که بخشی از اینها رابطه خوبی با آقای احمدینژاد ندارند. در عین حال جریان اصولگرایی یک بدنه اجتماعی ده میلیونی هستند و این سازمان رای به آقای احمدینژاد سمپاتی و علاقه شدید دارد و با آقای احمدینژاد احساس همذاتپنداری میکنند. چه بخش کوچک حزبی اصولگرایی بخواهد یا نخواهد این بدنه بزرگ کاملا در سبد رای آقای احمدینژاد مستقر است. به ویژه اگر آقای احمدینژاد بخواهد با جریان آقای هاشمی رقابت علنی بکند، قطعا در آن زمان، سازمان رای بدنه اجتماعی اصولگرایی کلا در سبد رای آقای احمدینژاد قرار میگیرد.
آقای احمدینژاد تا کی میخواهند سکوت کنند؟فعلا سکوت ایشان ادامه دارد مگر اینگه ایشان به جمعبندی جدیدی برسند.
فکر میکنید کی سکوتشان را میشکنند؟نمیدانم اما شاید در آینده آقای احمدینژاد ضروری ببینند برای آگاهی افکارعمومی نکاتی را بیان کنند.
ارزیابی خودتان از سکوت آقای احمدینژاد چه بوده است؟
سکوت ایشان تا الان نتایجی خوبی داشته است ولی باید مقداری زمان گذشت و نتایج عملکرد دولت فعلی مشخص و فاصله واقعی بین ادعاها و عملکردها روشن شود. به نظرم اگر فضای شفافتر شود، میتوان از این سکوت عبور کرد.
درباره جلسات آقای احمدینژاد با وزرا و مدیرانش هم صحبت میکنید.
این جلسات طبیعی است. آقای ناطقنوری با گذشت 30 سال از زمانی که وزیر کشور بودهاند، هنوز جلساتشان را با استاندارانشان برگزار میکند. این جلسات، بیشتر جلسات عاطفی است و آقای احمدینژاد هیج جلسه سازمانیافتهای ندارد.
پس تشکیل دولت در سایه را تکذیب میکنید.
ایشان به هیچ وجه به دنبال دولت در سایه نیست.
ارزیابیتان از انتقاداتی که اصولگرایان به دولت آقای روحانی میکنند، چیست؟
به نظرم یکی از خطاهایی که اصولگرایان دارند، این است که عرصه انتقاد از دولت آقای روحانی را به عرصههای فرعی میآورند. ما نباید تضاد اصلیمان با آقای روحانی را فراموش کنیم. ما دو تضاد اصلی با دولت آقای روحانی داریم: تضاد اول در عرصه استقلالخواهی است که ناشی از رفتار تیم دولت در مذاکرات هستهای است و تضاد دوم در عرصه عدالتخواهی است که ناشی از رویکردهای تیم دولت یازدهم در عرصه اقتصادی است، هرچند تا امروز به دلیل اولویتدهی به مذاکرات هستهای نتوانستهاند این رویکرد پیاده کنند اما گفتمان اقتصادی دولت آقای روحانی، بازتولید گفتمان اقتصادی دولت آقای هاشمی است؛ در واقع دولت آقای روحانی، دولت دوم آقای هاشمی است. به نظرم اصولگرایان به جای آنکه انتقاداتشان را به عرصههای فرهنگی ببرند که در شرایط امروز یک تضاد فرعی است، باید به تضاد اصلی یعنی تضاد بر سر مفاهیم استقلال و عدالت بپردازند. در اینجاست که میتوان دولت را به شکل جدی به نقد کشاند و نقاط ضعف دولت آقای روحانی را برای مردم روشن کرد. آحاد جامعه هم به این تضادها، حساس هستند و برای همین است که دولت آقای روحانی هم تمایل دارد که انتقادات به دولت یازدهم از عرصه فرهنگی فراتر نرود.
دلیلش چیست؟
اگر انتقادات به دولت یازدهم به عرصه فرهنگی محدود شود، دولت میتواند خلاهایش را در سایر حوزهها از منظر افکار عمومی بپوشاند و در عین حال میتواند اقبال بخشی از اقشار اجتماعی که طالب آزادیهای اجتماعی و فرهنگی بیشتر هستند را جلب کند. وقتی با حملات اصولگرایان در عرصه فرهنگی به دولت آقای روحانی، تصویر این دولت، به عنوان دولتی با دروازههای باز فرهنگی - اجتماعی ترسیم شود - که البته در واقع امر اینگونه نیست -، بخشی از اقشار اجتماعی از این تصویر دولت استقبال میکنند. بنابراین چنین شیوهای برای مواجهه با دولت یازدهم خطای راهبردی جریان اصولگراست. اصولگرایان اگر میخواهند در مواجهه با دولت یازدهم موفق باشند، باید به نقاط ضعف واقعی و پاشنه آشیل اصلی دولت آقای روحانی، یعنی سیاست خارجی و اقتصاد بپردازند.
آقای احمدینژاد برای انتخابات مجلس سال 94 برنامهای دارد؟
آقای احمدینژاد هیچ برنامهای برای هیچ انتخاباتی ندارند و قطعا در انتخابات مجلس بعدی هم حضور سازمانیافتهای نخواهند داشت. البته ممکن است برخی از وزرای ایشان با تصمیم شخصی در مناطقی که مقبولیت بومی و منطقهای دارند، مثل آقای نیکزاد در اردبیل یا آقای شیخالاسلام در چالوس در انتخابات حضور پیدا کنند که البته در این رابطه هم هنوز هیچ جمعبندی وجود ندارد.
دلیل این عدم حضور سازمانیافته چیست؟
واقعیت ساختار سیاسی کشورمان این است که همیشه مجلس به نوعی تابع دولت میشود. اگر الان نیز نگاه کنید، مشاهده میکنید که بخش مهمی از مجلس با دولت آقای روحانی همراه شده است. تا قبل از سال 90 نیز مجلس با دولت آقای احمدینژاد همراه بود.
اگر آقای احمدینژاد در انتخابات سال 96، کاندیدا نشود، احتمال دارد از کاندیدایی حمایت کنند؟
نمیدانم.
آقای داوری! شما ریاست مجتمع هما (هواداران مردمی احمدینژاد) را برعهده دارید. هما براساس چه سازوکاری راهاندازی شده است؟
بنده ریاستی در مجتمع هما ندارم. بیشتر نقش بنده نقش هماهنگکننده است چون سازوکار درونی هما یک سازوکار کاملا خودجوش، درونی و از پایین به بالاست...
میتوان گفت هما حزب آقای احمدینژاد است؟
به هیچ وجه. مجتمع هما با دفتر آقای احمدینژاد هیچ نوع ارتباط سازمانی و ساختاری ندارد. هما مجموعهای است که از پائین شکل گرفته و بخش کوچکی از بدنه نیروهای هوادار آقای احمدینژاد که در مناطق مختلف کشور، در وبلاگها، در شبکههای اجتماعی و... فعال هستند و نیاز داشتند تا هماهنگیها و همافزاییهایی صورت گیرد را به هم پیوند داده است.
آیا هما بدنه رای و ستاد آتی آقای احمدینژاد در سال 96 خواهد بود؟
هما برای فعالیت سیاسی برنامهای ندارد و نگاهمان غالبا فرهنگی و اجتماعی است.
تا حالا چه اقداماتی مجمتع هما داشته است؟
تا الان یک فراخوان و ثبتنام اولیه داشتهایم و توانستهایم برنامههای آموزشی محدودی هم برگزار کنیم. در حال حاضر سازماندهی و برنامهریزی مطالعاتی و پژوهشی در برخی از حوزهها را برای شناخت بهتر شرایط ایران و منطقه تکمیل کردهایم.
شما در بخشی از این مصاحبه بیان کردید که آقای روحانی برای رضایتخاطر آقای هاشمی هویت مقابلش را احمدینژاد تعریف کرده است. حال اگر آقای روحانی این کار را به قول شما انجام ندهد، به نظر شما آقای هاشمی چه میکند؟
آقای روحانی، هویتی مستقل از آقای هاشمی ندارد و میتوان دولت آقای روحانی را سایهای پررنگ از دولت آقای هاشمی دانست. آقای هاشمی ایستاده که دولت آقای روحانی تولید شده است و گرنه آقای روحانی بدون برنامهریزی آقای هاشمی، نمیتوانست حتی خواب ریاست جمهوری را هم ببیند.
رابطه اصلاحطلبان را با دولت آقای روحانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصلاحطلبان آقای روحانی را بیشتر به مثابه یک محلل و نه یک متحد نگاه میکنند. واقعیت این است که نظام بعد از فتنه 88، اصلاحطلبان را سه طلاقه کرد، حالا اصلاحطلبان میخواهند از محلل شدن آقای روحانی مشکل سه طلاقه بودنشان را حل کنند.
اینکه اصولگرایان میگویند اصلاحطلبان و روحانی به مشکل و جدایی برمیخورند را قبول دارید؟
در میان مدت این اتفاق نمیافتد. امروز آقایان خاتمی و هاشمی، که جریان اصلاحات و اعتدال را هدایت میکنند یک روحند در دو بدن. هر چند در بدنه اجتماعی اصلاحطلبان یکسری گلایهها و غرغرها وجود دارد ولی این غرغرها نمیتواند در استراتژی کلان این دو جریان اثرگذار باشد.
ارزیابیتان از آینده سیاسی آقای مشایی چیست؟
آقای مشایی از خرداد سال گذشته کاملا از عرصه سیاسی خود را به عرصه فرهنگی منتقل کردند و مشغول مطالعات و پژوهشهای فرهنگی هستند.
احتمال برگشتشان به عرصه سیاست وجود دارد؟
اصلا. ایشان به هیچوجه علاقهای برای درگیر شدن با سیاست ندارند. اگر سال پیش هم کاندیدا شدند، به دلیل اصرار آقای احمدینژاد بود. جنس آقای مشایی، جنس فرهنگ است.
به فرض اینکه آقای احمدینژاد در سال 96 در انتخابات حضور یابند و رئیسجمهور نیز شوند، آقای مشایی به عرصه دولت و سیاست باز میگردند؟
بعید میدانم آقای مشایی انگیزهای برای کار اجرایی داشته باشند.
کد خبر: ۴۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
توصیهها و راهنماییهای مفید برای پیشگیری از اضافه وزن و چاقی
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
- به کودکان و دانش آموزان توصیه کنید از میان وعدههای سالم و با ارزش غذایی مانند میوه، سبزی، شیر، لقمههای خانگی مانند نان و پنیر و گردو، نان و تخم مرغ و …، انواع میوهها مانند سیب، پرتقال، نارنگی، هلو …، سبزیها مانند هویچ، کاهو، خیار و … و شیر و لبنیات کم چرب استفاده کنند. همچنین از خوردن شیرینی و شکلات بیش از حد، چیپس و میان وعدههای چرب خودداری کنند.
- مصرف غذاهای چرب، سرخ شده، شیرین و شور را محدود کنید.
- سرعت غذا خوردن خود را کاهش دهید. هر لقمه غذا را برای مدت طولانیتر بجوید.
- غذا را در ظرف کوچکتری بکشید. در رستوران غذای نیم پرس سفارش دهید.
- غذا خوردن را همزمان با سایر فعالیتها مانند تماشای تلویزیون یا خواندن کتاب انجام ندهید.
- همه غذای تهیه شده را سر میز نگذارید. بهتر است به همان اندازه که میخواهید مصرف کنید، در ظرف خود غذا بکشید و دوباره سراغ غذا نروید.
- مواد غذایی نامناسب مانند نوشابه، چیپس، سس مایونز، شیرینی و … را نخرید.
- مصرف فست فودها مانند: سوسیس، کالباس، پیتزا، سیب زمینی سرخ شده و انواع ساندویچها که در بیرون از خانه و با مواد چرب و نامرغوب تهیه میشود را محدود کنید.
- برای میان وعده از میوهها و سبزیهای تازه استفاده کنید.
- از شیر و لبنیات کم چرب (کمتر از 1.5 درصد) و یا بدون چربی استفاه کنید. در مورد کودکان مصرف شیر و لبنیات بدون چربی توصیه نمیشود.
- مراقب باشید بی جهت غذا نخورید. مثلا وقتی به بچهها غذا میدهید باقی مانده را خودتان مصرف نکنید.
- فعالیت بدنی خود را افزایش دهید.
- بچههایی که ساعتهای زیادی را به تماشای تلویزیون میپردازند چاقتر هستند چون هم تحرکشان کم میشود و هم در هنگام تماشای تلویزیون اغلب تنقلات کم ارزش و چاق کننده میخورند. به کودکان توصیه کنید در روز بیش از دو ساعت از وقتشان را به تماشای تلویزیون نگذارنند.
- سه روز در هفته، 30 دقیقه پیادهروی تند انجام دهید.
کد خبر: ۴۴۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۰۳
به گزارش آوای دنا ،عوامل مختلفی در زندگی روزمره از مشغله های شغلی و مسائل مالی گرفته تا اتفاقات خانوادگی و... زمینه ساز بی حوصلگی و بداخلاقی می شود. اما همسر، فرزندان، همکاران و دوستان ما گناهی ندارند که همواره ما را با چهره عبوس ببینند؛ پس باید به دنبال روشی برای شاد بودن یا حداقل لبخند زدن بود. تغذیه نیز در این باره بسیار مؤثر است چرا که کمبود برخی عناصر غذایی قطعا تاثیر سوئی خواهد داشت.نان سبوس دار، پاستا، پنیر، تخمه کدونان سبوس دار و انواع پاستا و ماکارونی حاوی نشاسته (قندهای کند) هستند و پنیر و تخمه کدو نیز سرشار از تریپتوفان محسوب می شوند. نشاسته را به خوبی می شناسید اما تریپتوفان چیست؟ تریپوفان اسید آمینه ای ( ترکیبی از پروتئین ها) است که معمولا در برنامه غذایی افراد بداخلاق جای ندارد. این ترکیب تا حد بالایی در اخلاق خوب مؤثر است زیرا زمینه ساز سروتونین محسوب می شود. سروتونین مولکول ناقل عصبی است که در مغز از یک نورون به دیگری انتقال می یابد و عملکردهای متعددی از جمله تاثیر بر اخلاق و رفتار دارد.تشکیل مولکول مهم سوتونین روند پیچیده ای دارد زیرا باید تریپتوفان و نشاسته همزمان مصرف شوند چرا که تریپتوفان فقط با کمک نشاسته به سروتونین تغییر حالت می یابد.به جز خوراکی ها و نوشیدنی های شیرین که به سرعت در خون پخش می شوند و تاثیر مخالفی دارند، بقیه منابع غذایی نشاسته مفید بوده و تفاوتی در این زمینه با هم ندارند.از جمله بهترین منابع حاوی نشاسته پیچیده باید به نان سبوس دار و البته نان سبوس دار جو، انواع پاستا، حبوبات، نخود سبز، گیلاس و شکلات اشاره کرد.پنیرها نیز سرشار از تریپتوفان هستند. در هر وعده غذایی و به خصوص صبحانه تکه ای پنیر مصرف نمایید.این خاصیت در مورد تخمه کدو نیز صدق می کند، پس بهتر است آن را جز تنقلات مفید همیشه داشته باشید و یا در ترکیب انواع سالادها استفاده کنید. تخمه کدو بسیار خوشمزه است به خصوص اگر کمی بوداده شود.همچنین باید خاطر نشان کرد که ماکیان، تخم مرغ و ماهی ها نیز حاوی تریپتوفان هستند.ماهی های چرب، نان با دانه های کتانماهی های چرب مانند ساردین، آزاد و ماکرو جز بهترین خوراکی ها برای داشتن اخلاقی خوب است زیرا علاوه بر تامین تریپتوفان، سرشار از امگا 3 نیز هستند که تولید سروتونین را در سلول های عصبی تسهیل می کند. اما امگا 3 در دانه های کتان نیز وجود دارد که اگر در ترکیب نان تهیه شود خاصیتی مضاعف خواهد داشت زیرا نشاسته را همراه امگا 3 دارد.از دیگر منابع غذایی حاوی امگا 3 نیز می توان به اسفناج، کلم و سمنه خوراکی اشاره کرد که منابع بسیار غنی هستند. این سبزیجات در ترکیب سالاد همراه با کمی روغن کلزا یا گردو مقدار امگا 3 را بیشتر می کند.هنگامی که تخم مرغ می خرید بهتر است انواع غنی شده را انتخاب کنید زیرا در این صورت مرغ ها دانه های کتان، کلزا و یونجه مصرف کرده اند و تخم ها نیز غنی از این ترکیبات هستند. در این صورت نیز تریپتوفان و امگا 3 را با هم مصرف کرده اید.فلفل، جعفری، گوجه فرنگی، توت فرنگیوجه اشتراک این میوه ها و سبزجات مقدار بالای ویتامین C است. زمانی که بدن دچار کمبود این ویتامین است، خلق و خو به راحتی تحت تاثیر قرار می گیرد. از فلفل و جعفری می توان در ترکیب انواع سالادها و خوراک ها استفاده کرد. در مورد گوجه فرنگی نیز باید گفت که هر چه رسیده تر باشد، ویتامین C بیشتری خواهد داشت. توت فرنگی نیز یکی از خوشمزه ترین و پرطرفدارترین میوه ها در تهیه انواع دسر و شیرینی است.شکلاتشکلات حاوی تریپتوفان، گلوسید (قندهای کند) و بسیاری دیگر از ترکیبات مفید است. یک تکه شکلات سیاه علاوه بر احساس لذت، بسیار مفید نیز خواهد بود. اما بگذارید شکلات به آرامی در دهان باز شود و به زبان و کام بچسبد تا همه خواص آن پخش شود.اگر هر روز صبح تکه ای نان سبوس دار، پنیر، چند عدد توت فرنگی و کمی شکلات میل کنید حتما از احساس نشاط و خوش اخلاقی در طول روز متعجب خواهید شد!منبع:www.Esante.fr
کد خبر: ۴۳۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۶
سلام دکتر. من هیچ شغلی ندارم و امشب من و خانوادهام با شکم گرسنه به رختخواب همراه با گریه فرزندان رفتیم
کد خبر: ۴۰۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۶
استخوان یکی از منابع عالی کلسیم است که مصرف آن برای همه انسانها قابل توصیه است؛ ولی مصرف آن بویژه برای افراد مبتلا به نرمی و پوکی استخوان، فوق العاده ارزشمند است. لازم به ذکر است که جوشاندن استخوان و مصرف آب حاصله نمی تواند کلسیم فراوانی را به بدن وارد سازد، بلکه لازم است دقیقا خود استخوان جویده و بلعیده شود.دکتر احمدرضا درستی در ماهنامه آشپزباشی نوشت: انسان با دریافت غذاهای مناسب، کافی و متنوع، آنها را هضم نموده و در نهایت موادی را وارد جریان خون میکند که به آنها مواد مغذی گفته میشود. بیش از 40 نوع ماده مغذی از طریق غذاها وارد بدن میشوند، تا سلامت فرد حفظ شود و توان کافی برای انجام فعالیتهای روزمره خود داشته باشد و ضمنا کودکان بتوانند رشد مناسب داشته باشند و افراد بیمار نیز بتوانند دوره بیماری و نقاهت را به سلامت پشت سر بگذارند. برخی از مواد مغذی لازمست هر روز به مقدار زیاد (حداقل دهها گرم) به بدن برسند که از جمله آنها میتوان ترکیبات قندی، چربیها و پروتئینها را نام برد. در علم تغذیه به این گروه از مواد مغذی، درشت مغذیها گفته میشود. بعضی دیگر از مواد مغذی فقط به اندازه محدود (حداکثر چند گرم) در روز باید وارد بدن شوند تا تغذیه مناسبی برای فرد رقم بخورد. به این مواد مغذی، ریزمغذیها گفته میشود. در علم تغذیه ریزمغذیها را نیز به دو دسته مواد معدنی و ویتامینها تقسیم میکنند. حفظ سلامت و نشاط انسان منوط به دریافت مناسب 13 نوع ویتامین و حدود 18 ماده معدنی است.
کلسیم یکی از مواد معدنی است که نقوش بسیاری را در بدن ایفا میکند. این ماده نه تنها در ساختمان استخوانها و دندانها نقش اساسی ایفا میکند، بلکه آنزیمهای بسیاری نیز به این ماده حیاتی برای ساخته شدنشان نیاز دارند. کلسیم یکی از عوامل انعقاد خون است و ضمنا در انتقال پیامهای عضلانی و عصبی نقش مهمی ایفا میکند. مقدار کلسیم خون بشدت و بطور دقیق توسط سیستمهای کنترل بدن مورد بررسی و تنظیم قرار میگیرد تا اندازه آن بطور دقیق در خون حفظ شود؛ زیرا هرنوع کاهش و یا افزایش کلسیم در خون، منجر به مشکلات قلبی - تنفسی حاد و لطمات جدی و حتی مرگ فرد میگردد.هنگامی که کلسیم موجود در غذای فرد برای مدت طولانی کمتر از نیازش باشد، بدن تلاش میکند تا با استفاده از کلسیم موجود در استخوانها، مقدار کلسیم خون را بدقت تنظیم کند. این کار بدن سبب میشود که پس از مدتی نه چندان طولانی، ذخیره کلسیم استخوانها کاهش یابد و در نتیجه استخوانهای فرد پوک شوند (پوکی استخوان یا استئوپروز). در کودکان کاهش کلسیم استخوانها منجر به نرمی استخوان (استئومالاسی) میشود که بدنبال آن نیز شکل استخوانها بویژه در ناحیه استخوانهای سینه و ساق پا، دستخوش تغییر و بدشکلی اندام میشود. ممکن است شما افرادی را دیده باشید که هنگام راه رفتن، پاهایشان در ناحیه ساق شبیه پرانتز باز و پرانتز بسته میباشد. این افراد در سنین کودکی به کمبود کلسیم و در نتیجه نرمی استخوان دچار بوده اند که عارضه بد شکلی استخوانهای پا در آنها بصورت دائمی بجای مانده است.
مقدار کلسیم موجود در غذاهای مختلف متفاوت است و درواقع هر غذا دارای مواد مغذی مختلفی است که بسته به نوع آن غذا، مواد مغذیای که با خوردن آن ماده غذایی وارد بدن میشوند، متفاوتاند. به همین دلیل نیز ما ناچاریم از غذاهای مختلفی استفاده کنیم؛ زیرا بعضی از آنها ویتامین بیشتری دارند، بعضی پروتئین بیشتر و بعضی هم مواد معدنی بیشتری را به بدن میرسانند. غذاها را نیز برمبنای مقدار مواد مغذی که در خود دارند، به 5 گروه اصلی تقسیم بندی کرده اند. گروه غذایی غلات و مواد نشاسته ای، با رساندن مقدار قابل توجهی قندهای پیچیده به بدن، انرژی کافی را برای ما تامین میکنند. مصرف میوهها و سبزیجات، ویتامینهای متعدد و فیبرهای مناسب غذایی را در اختیار بدن قرار میدهد و خوردن گوشتها، تخم مرغ و حبوبات نیز پروتئینهای ارزنده ای را به بدن وارد میسازد. از قدیم هم همگان میدانسته اند که مصرف لبنیات مقدار قابل توجهی کلسیم به بدن میرساند.
برخی افراد که در مدت حیات خود لبنیات کافی دریافت نمیکردهاند، در معرض خطر جدی برای کاهش توده استخوانی خود هستند. اگر تا 40 سالگی فرد کلسیم کافی دریافت نکند، پوکی استخوانی که برای او به ارمغان نهاده میشود، تا انتهای عمر گریبانش را میگیرد. این گونه افراد حتی با مصرف مکملهای حاوی مقادیر معتنابه کلسیم نیز، همواره با درجاتی از مشکلات استخوانی روبرو هستند. بنا براین، دو گروه در معرض خطر شدید مشکلات استخوانی عبارتند از کسانی که در کودکی، نوجوانی و جوانی مقدار لبنیات ناکافی مصرف میکنند و کسانی که در سنین بالای 40 سال قرار دارند و با مشکل پوکی استخوان دست به گریبان هستند. چنانچه افراد بالای 40 سال مبتلا به پوکی استخوان حتی شروع به مصرف لبنیات کافی بنمایند، باز هم برای مقابله با این بیماری، با دشواریهایی روبرو خواهند بود. لذا بسیاری از این افراد بناچار به مصرف مکملها روی میآورند که البته همانگونه که ذکر شد، ممکن است چندان کارساز نیز نباشد.
استخوان یکی از منابع عالی کلسیم است که مصرف آن برای همه انسانها قابل توصیه است؛ ولی مصرف آن بویژه برای افراد مبتلا به نرمی و پوکی استخوان، فوق العاده ارزشمند است. لازم به ذکر است که جوشاندن استخوان و مصرف آب حاصله نمی تواند کلسیم فراوانی را به بدن وارد سازد، بلکه لازم است دقیقا خود استخوان جویده و بلعیده شود. حتی کسانی که پوست تخم مرغ را در آبلیمو خوابانده و پس از نرم شدن پوسته تخم مرغ ، آبلیموی باقیمانده را مصرف میکنند نیز، عایدی چندانی نخواهند داشت و این کار حتی میتواند به بیماری گوارشی در آنها منجر شود. توصیه جدی به افراد مبتلا به مشکلات تغذیه ای ناشی از کمبود کلسیم این است که مرغ را بخوبی بپزند و انتهای برجسته استخوانهای دراز (مثل استخوان ران مرغ) را جویده و بخورند. استخوان ماهی برای جویده و خورده شدن جزو مناسب ترین گزینهها محسوب میشود؛ زیرا استخوان ماهی نرم و نازک بوده و برای جویده و خورده شدن مناسبتر است. امروزه رسم است که کنسرو برخی از ماهیها حاوی استخوان نیز هست که مصرف کننده میتواند با لذت این ماهی همراه با استخوان را خورده و از عواید آن استفاده کند. لازم به یادآوری است که خود گوشتها (اعم از گوشتهای قرمز یا سفید) کلسیم کمی دارند و لذا فقط با خوردن خود استخوان است که میتوان مقدار مناسب کلسیم را دریافت نمود. ماهیهای ریز (از قبیل کیلکا و ساردین) نه تنها بهترین پروتئینها و اسیدهای چرب را به بدن میرسانند، بلکه هنگامی که با استخوان جویده و خورده شوند، کلسیم قابل توجهی را نیز به بدن وارد میسازند. استخوانهای ریز ماهیهای کمی درشتتر (که اصطلاحا به آنها تیغ ماهی گفته میشود) نیز برای خوردن مناسب هستند؛ ولی شرط مهم در مورد مصرف تمام استخوانها و از جمله تیغ و استخوان ماهی آن است که بخوبی پخته شده باشند، به گونه ای که وقتی در دهان جویده میشوند، براحتی نرم و بلعیده شوند و خدای ناکرده در گلو یا دیگر قسمتهای دستگاه گوارش گیر نکنند. به همین دلیل نیز مصرف ماهیهای کوچک با استخوان بیشتر قابل توصیه است؛ زیرا استخوانهای آنها بخودی خود بسیار ریز و نرم و بیآزار است و با حرارت اندک نیز خود ماهی و تیغ آن بخوبی پخته و قابل مصرف میشود.
کد خبر: ۳۶۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
کمی شوخی با چاشنی انتقاد از دولت کشورم /دولت روحانی 9ماه و 9 روزه و 9ساعته شد. ما هم خواستیم در این ایام میمون، نگاهی منصفانه و بیطرفانه داشته باشیم به برخی اقدامات دولتی که میانگین سن آنها چیز است، چیز...!
کد خبر: ۳۳۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۲۵
یه نفر از کمی فرزند به امام گلگی کرد ، ایشون فرمودند : از خدا طلب آمرزش کن و تخم مرغ و عسل بخور
کد خبر: ۲۹۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۰
تقویت سیستم دفاعی بدن و جلوگیری از بروز سکته های قلبی از جمله مهمترین تاثیر حجامت در افراد است.
کد خبر: ۲۷۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۶
جلسه اهدای جوایز مسابقه نجات تخم مرغ با حضور مهندس درواخ سرپرست گروه حمایت و پشتیبانی فرهنگی و اجتماعی دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان در سالن جلسات این دانشگاه برگزار شد.
به گزارش آوای دنا، مهندس درواخ در این جلسه ضمن خوشامدگویی به دانشجویان منتخب و آرزوی توفیق روز افزون برای آنها ، از همکاری کلیه انجمن های علمی در برگزاری مراسمات و مسابقات و ثمرات این همکاری ها تقدیر و تشکر نمود .در پایان مراسم نماینده های گروه های منتخب جوایز خود را از ایشان دریافت نمودند.
کد خبر: ۲۷۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۵
در حالی که هنوز مرحله اول توزیع سبد کالا به اتمام نرسیده ، قرار است مرحلهی دوم توزیع سبد کالا از شنبه سوم اسفند آغاز شود!
کد خبر: ۲۶۹۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۰۲
با راه اندازی پورتال اطلاع رسانی سامانه سبد کالای حمایتی دولت، مردم می توانند با ارسال شماره کارت بانکی حساب یارانه و کد ملی به شماره پیامک ۵۰۰۰۷۹۹ از وضعیت شمول خود در طرح سبد کالا اطلاع پیدا کنند
کد خبر: ۲۵۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۰۵
درحالی که قرار بود توزیع سبد کالایی از امروز سهشنبه یکم بهمن آغاز و تا 15 روز ادامه داشته باشد هنوز کالایی در شبکههای توزیع تعریف شده قرار نگرفته است!
کد خبر: ۲۵۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۰۱
قبل از هر نوع استفاده از پوست تخممرغ ، آنها را خوب بشویید.
به گزارش آوای دنا به نقل از باشگاه خبرنگاران، ۱- جلوگیری از گرفتگی لولههای فاضلاب: ریختن مقداری پوست خرد شده تخممرغ روی صافی فلزی سینک، باعث تمیزی و جلوگیری از گرفتگی لولهها میشود. آنها همچنین مانع از عبور مواد جامد و رهایی از چربیهای داخل لولهها میشوند.۲ - به عنوان پاککننده: مقداری از پوست تخممرغ را همراه با پودر ظرفشویی روی سطح لک شده بریزید و با اسفنج آن را تمیز کنید.در صورتی که بخواهید داخل ظرفی دردار را تمیز کنید، میتوانید مقداری پوست تخممرغ خرد شده را داخل ظرف ریخته، آن را با آب سرد تقریبا پر کنید و چندین بار تکان دهید. نتیجه فوقالعاده خواهد بود.۳ - تمیز کردن لباسهای سفید: اگر از خاکستری شدن لباسهای سفید خود نگرانید، کافیست مقداری پوست تخممرغ داخل صافی ریخته، همراه لباسها داخل ماشین لباسشویی قرار دهید.۴ - حاصلخیز کردن خاک: پوست تخممرغ سرشار از کلسیم و سایر مواد معدنی است. برای حاصلخیز کردن خاک آن را به کمپوست اضافه کنید.۵ - دفع آفات: حلزونها، کرمهای برگخوار و آفات را با پاشیدن مقداری پوست تخممرغ در اطراف باغ خود دور کنید.۶ - تغذیه گیاهان: قبل از آبیاری گیاهان، مقداری پوست تخممرغ داخل آب ولرم ریخته، داخل ظرفی دردار در جای تاریک و خنک قرار دهید. بگذارید چند روز باقی بماند.۷ - تامین کلسیم: با ریختن مقداری پوست تخم مرغ به کف گلدان گوجه فرنگی، فلفل و بادمجان، کلسیم مورد نیاز آنها را تامین کنید.۸ - گلدان: از تخممرغهای شکسته برای کاشت دانه استفاده کنید. آنها تا زمان سبز شدن دانه به عنوان گلدان قابل استفادهاند.۹ - غذای پرندگان: ریختن خردههای پوست تخممرغ نزدیک ظرف غذای پرندگان ماده در جذب کلسیم مورد نیاز آنها برای تخمگذاری موثر است.نکته: قبل از هر نوع استفاده از پوست تخممرغ در باغ، آنها را خوب بشویید.
کد خبر: ۲۰۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۶/۱۵
سایت تحلیلی خبری آوای دنا:
«دکتر صادق زیباکلام، فعال، پژوهشگر و تحلیلگر سیاسی است. زیباکلام دارای مدرک دکترای علوم سیاسی از دانشگاه برادفورد انگلستان و عضو هیات علمی دانشگاه تهران است. او نامی آشنا در رسانهها و دانشگاههاست. زیباکلام از جمله تحلیلگران سیاسی است که همیشه بدون رودربایستی عقاید و آرای خود را بیان میکند. او معتقد است که اسفندیار رحیممشایی کسی است که میتواند بر تمامی کاندیداهای اصولگرا پیروز شود. این بار و پس از ثبتنام اشخاص سیاسی نظر وی را در خصوص تایید صلاحیتها جویا شدیم و او از منظر یک استاد علوم سیاسی معتقد است در یک جامعه مردمسالار تعیین اینکه چهکسی میتواند در عرصه انتخابات حاضر شود و چهکسی نه، نقض ذات مردمسالاری است.»به گزارش ایسنا، متن کامل گفتوگوی روزنامه شهروند با دکتر صادق زیباکلام را در ادامه میخوانید.آقای دکتر شما در جایی عنوان کرده بودید که در صورت حضور آقای رحیممشایی آقای هاشمی هم وارد عرصه انتخابات میشود. آیا هنوز هم بر سر این موضع خود هستید؟مقصود من این نبود که آقای هاشمی آمدن یا نیامدشان را گره زدهاند به آمدن یا نیامدن آقای رحیممشایی. منظورم این بود که از جبهه مخالف کسی که میتواند رقیب جدی آقای هاشمی بشود آقای رحیممشایی است چون معتقدم که درصد رای ایشان و میزان محبوبیت ایشان بیشتر از آقایان جلیلی، ولایتی یا لنکرانی یا حتی آقای قالیباف است.و به تعبیر شما آقای رحیم مشایی این محبوبیتی را که گفتید از کجا به دست آورده یا میآورد؟از نظر جامعهشناسی اقشار و لایههای اجتماعی که سبد رای آقای رحیممشایی را تشکیل خواهد داد چنانچه رد صلاحیت نشود، خیلی متنوع است، یعنی اگر آقایان جلیلی، ولایتی یا هر کس دیگری نامزد اصلی اصولگرایان شود رای ثابت 5 تا 7 میلیون این جبهه را خواهند داشت. یعنی همان رایدهندگانی که براساس تکلیف میآیند پای صندوق و رای میدهند و مشخص هستند اما آرای آقای مشایی کمی متفاوت است و میتوانیم درچند گزینه دستهبندی کنیم. اولین گروهی که به آقای مشایی رای میدهند طرفداران آقای احمدینژاد هستند. آقای احمدینژاد به رغم تمام مشکلاتی که برایش به وجود آمده و دارد، به رغم تمامی این حملاتی که اصولگرایان و اشخاص داخل مجلس و خارج از مجلس و روزنامههای حکومتی و رادیو و تلویزیون علیهش انجام میدهند، به اعتقاد من در همین حال حاضر که ما صحبت میکنیم به تنهایی چیزی حدود 10 تا 15 میلیون رای دارد یعنی چیزی حدود دو برابر آرای اصولگرایان. من نمیگویم که همه این آرا به سبد آقای مشایی ریخته میشود اما چون نامزد آقای احمدینژاد آقای مشایی است، کسری از آن آرا به وی رای خواهند داد. از طرفی دیگر مشایی رای ایرانیان خارج از کشور را هم دارد. از سوی دیگر کسانی که مسئله ایران برایشان مهم است. گروه بعدی کسانی هستند که مقداری تحت تاثیر رفتار جنتلمنمآبانه آقای مشایی هستند. او از معدود شخصیتهای اصولگرایی است که ظرف چهار سال گذشته به هیچ جریان مخالف و مقابلی توهین نکرده، نه به کسی انگ مزدور و عامل بیگانه و لامذهب و خوارج و ... زده و نه محکوم کرده و در جامعهای که جریان سیاسی قالب و حاکمش این قدر راحت به رقبا و چهرههای سیاسی توهین میکنند در چنین جوی صرف اینکه کسی با اخلاق و ادب و نزاکت رفتار کند و توهین به کسی انجام ندهد، رایآور است چون به نظر من ما از نظر اخلاق سیاسی آنقدر سقوط کردهایم که کافی است یک نفر ابتداییترین اصول ادب و نزاکت را رعایت کند تا رای بیاورد. از طرف دیگر گروهی از اصلاحطلبان و کسانی که نمیخواهند در انتخابات شرکت کنند به وی رای میدهند. البته این گروههای آخر از سبد اصلاحطلبان هستند و اینها منوط به تایید صلاحیت آقای مشایی است که من امیدوارم این اتفاق بیفتد چون معتقدم که نباید جلوی افراد در ورود به انتخابات گرفته شود زیرا این امر نقض اصلیترین رکن مردمسالاری است. البته این را هم بگویم که آمدن مشایی به زیان اصلاحطلبان و آقای هاشمی است چون آرای اصولگرایان که مشخص است و چه آقای مشایی بیاید و چه نه از آرای آنان کسر نمیشود اما این امر برای اصلاحطلبان به این صورت نیست و آمدن آقای مشایی از سبد رای اصلاحطلبان میکاهد. آنچه مشخص است، این است که آقای مشایی درصدی از رای آقای هاشمی را میرباید.آقای دکتر، در تمام این گروههای تعریفی برای رایدادن به آقای مشایی، زنان و جوانان چه جایگاهی دارند و آیا ایشان میتواند رای این گروهها را هم به خود جذب کند؟البته این دستهبندی که من گفتم بر مبنای گروههای اجتماعی بود و قطعا درصد جوانان و زنانی که به مشایی رای میدهند بیشتر از اقشار و لایههای دیگر است. همچنان که درصد کسانی که به پیشبرد اصلاحات اعتقاد دارند نوعا به هاشمی رای میدهند. مقصود من در کل این است که بررسی فکری و عمیقی که از نظر جامعهشناسی صورت نگرفته و ما فقط میتوانیم یک سری عبارات کلی را بیان کنیم و مطمئنا درصد رایی که آقای مشایی از طیف جوانان و زنان میآورد بیشتر از آقایان جلیلی و ولایتی و ... خواهد بود.با این حساب موقعیت آرای آقای هاشمی به چه ترتیبی میشود؟هاشمی و مشایی بدون شک به دور دوم انتخابات خواهند رفت.و یک سوالی در اینجا مطرح میشود که شاید آخرین سوال من هم در این مصاحبه باشد و آن هم این است که اگر آقای مشایی تایید صلاحیت نشود، آن وقت پیشبینی شما در مورد اتفاقات بعدی چیست؟این سوالی است که برای خیلیها مطرح بوده و هست و البته هدف از این سوال در اصل این است که در نهایت آقای احمدینژاد چه خواهد کرد؟ به نظر من این پروسه دو حالت دارد؛ یکی اینکه ممکن است در آخرین لحظات آقای مشایی هم مانند آقای معین که در سال 84 توسط رهبری تایید شد، با اختیارات ویژهای که رهبری دارند تایید صلاحیت شود اما اگر این اتفاق نیفتد و کار حضور مشایی در عرصه انتخابات تمام شود، من هم مثل 75 میلیون ایرانی دیگر نمیدانم که ممکن است چه شود و آقای احمدینژاد چه کاری انجام دهد. عدهای این نظر را دارند که آقای احمدینژاد اسنادی را دارد که آنها را رو میکند و عدهای هم میگویند که ایشان بلوف میزند و چیزی در دست ندارد و از سویی هم ممکن است که اساسا واکنش حاد و رادیکالی را نشان ندهد. البته تحلیل من این است که آقای احمدینژاد وقتی 72 ساعت بعد از ثبتنام از دستیارانش خواست که انصراف خود را اعلام کنند، دارد این پیام را به اصولگرایان میرساند که من تمام تخم مرغهایم را در سبد آقای مشایی گذاشتهام و نامزد دیگری جز او ندارم و بنابراین آلترناتیو دیگری که روی کس دیگری مصالحه کنم وجود ندارد.
کد خبر: ۱۶۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۲/۲۶
هدایت الله طیب در شهر تمپا،یکی از شهرهای ایالت فلوریدا ساکن شد و تحصیلات خود را در دانشگاه شهر تمپا شروع کرد.
کد خبر: ۱۲۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۸
اوای دنا-برترین ها:کلامی از شیخ بهایی:آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا:اگر بسیار کار کند، میگویند احمق است !اگر کم کار کند، میگویند تنبل است !اگر بخشش کند، میگویند افراط میکند !اگر جمع گرا باشد، میگویند بخیل است !اگر ساکت و خاموش باشد، میگویند لال است !اگر زبان آوری کند، میگویند وراج و پر گوست !اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند، میگویند ریا کار است !و اگر نکند، میگویند کافر است و بی دین !لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کردو جز از خداوند نباید از کسی ترسید.پس آنچه باشید که دوست دارید.شاد باشید، مهم نیست این شادی چگونه قضاوت شود. **********نظر گاندی در مورد هفت چیزی که بدون هفت چیز دیگر خطرناک هستند:ثروت بدون زحمتدانش بدون شخصیتعلم بدون انسانیتسیاست بدون شرافتلذت بدون وجدانتجارت بدون اخلاقو عبادت بدون ایثاراین هفت مورد را گاندی تنها چند روز پیش از مرگش بر روی یک تکه کاغذ نوشت و به نوه اش داد. اعتقاد بر این است که وی این موارد را در جست و جوی خود برای یافتن ریشه های خشونت شناسایی کرد. در نظر گرفتن این موارد، بهترین راه جلوگیری از بروز خشونت در یک فرد و یا جامعه است.**********جملاتی زیبا درباره تجارت:درآمد: هیچگاه روی یک درآمد تکیه نکنید، برای ایجاد منبع دوم درآمد سرمایه گذاری کنید.خرج: اگر چیزهایی را بخرید که نیاز ندارید، بزودی مجبور خواهید شد چیزهایی را بفروشید که به آنها نیاز دارید.پس انداز: آنچه که بعد از خرج کردن می ماند را پس انداز نکنید، آنچه را که بعد از پس انداز کردن می ماند خرج کنید.ریسک: هرگز عمق یک رودخانه را با هر دو پا آزمایش نکنید.سرمایه گذاری: همه تخم مرغ ها را در یک سبد قرار ندهید.انتظارات: صداقت هدیه بسیار ارزشمندی است، آن را از انسانهای کم ارزش انتظار نداشته باشید.********** رازی جادویی در انسان:یك راز جادویی در وجود انسان هست که می توان به او تکنیک ساده گرفتن یا آسان گیری لقب داد و اینکه بسیاری از مردم از جواب دادن به مسایلی که طی روز با آنها درگیر می شوند، عاجزند، فقط و فقط به خاطر اینکه تصورشان از مشکل از خود مشکل بزرگتر است.میگن در مسابقه ای از یک دانشمند ریاضی پرسیدند ۲ به علاوه ۱ چند میشه...!؟ از اونجایی که طرف یک ریاضیدان بزرگ بود و فکر می کرد باید نکته غریبی در مسئله باشه، یک هفته وقت خواست تا به مسئله فکر کنه، روزها و شب ها بدنبال جواب گشت و یک هفته بعد با کوهی از جواب های پیچیده برگشت (۲ به علاوه ۱ میشه ۲۱ ، یا ۱۲، و یا اگر اینطور باشه، میشه ...) . اما در همین حین، یک کودک دبستانی آرام گفت ۳، و جایزه را برد.واقعا گاهی اوقات دانش زیاد به خودی خود مانعی موثر برای یافتن پاسخ مجهولات می شود. و بقول انیشتین : اگر نتوانید یک مساله پیچیده را به زبان خیلی ساده برای خودتان و دیگران توضیح دهید آن مسئله را از اساس نفهمیده اید.**********کلامی شایسته از مولانا:در جهان تنها یك فضیلت وجود داردو آن آگاهی است و تنها یك گناه وآن جهل است**********جملاتی ماندگار از سهراب:نه تو می مانی و نه اندوهو نه هیچیک از مردم این آبادی ...به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،غصه هم می گذرد،آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند ...لحظه ها عریانند.به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز.**********دکتر علی شریعتی:همه بشرند اما فقط بعضی ها انسـان اند ...********** بیل گیتس:من در رقابت با هیچکس جز خودم نمیباشم. هدف من مغلوب نمودن آخرین کاری است که انجام داده ام.********** آرتور کلارک:تنها راه کشف ممکن ها، رفتن به ورای غیر ممکن ها است. ********** ژوبرت:برای یاد گرفتن آنچه می خواستم بدانم احتیاج به پیری داشتم اکنون برای خوب به پا کردن آنچه که می دانم، احتیاج به جوانی دارم.********** چرچیل:بزرگترین درس زندگی اینست که گاهی احمق ها درست می گویند.********** جک لندن:هیچ می دانی فرصتی که از آن بهره نمی گیری، آرزوی دیگران است؟!********** جااولیور هاینز:مردم اشتباهات زندگی خود را روی هم می ریزند و از آنها غولی بوجود می آورند که نامش تقدیر است.********** باس:بزرگترین بدبختی آن است که طاقت کشیدن بار بدبختی را نداشته باشیم.********** موریس مترلینگ:آدمی ساخته ی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است.********** آنتوان چخوف:دانشگاه تمام استعدادهای افراد، از جمله بی استعدادی آنها را آشکار میکند.********** نیچه:آنکه می خواهد روزی پریدن آموزد، نخست می باید ایستادن، راه رفتن، دویدن و بالا رفتن آموزد. پرواز را با پرواز آغاز نمی کنند.********** لارنس استرن:اگر قرار باشد بایستی و به طرف هر سگی که پارس میکند سنگ پرتاب کنی، هرگز به مقصد نمیرسی.********** لویی فردینان سلین:هرگز فوراً بدبختی کسی را باور نکنید، بپرسید که می تواند بخوابد یا نه؟ اگر جواب مثبت باشد، همه چیز روبراه است. همین کافی است!********** میلان کوندرا:این دشمنان نیستند که انسان را به تنهایی و انزوا محکوم می کنند بلکه دوستانند.********** وین دایر:باید در زندگیتان چیزی وجود داشته باشد که به خاطر آن از بستر خارج شوید!********** آلدوس هاکسلی:یکی از فواید اصلی رفیق این است که جور تلافی هایی را که می خواهیم ولی نمی توانیم سر دشمنانمان درآوریم بکشد!********** آلبر کامو:همیشه روزهایی هست که انسان در آن کسانی را که دوست می داشته است بیگانه می یابد!********** والتر بنیامین:اینكه همه چیز به روال همیشگی پیش میرود، خود همان فاجعه است!********** ماکسیم گورکی:انسان بـا مقاومتی کـه در مقابل محیط می کند خـود را می سازد.********** دکتر علی شریعتی:مادرم می گفت: عاشقی یک شب است و پشیمانی هزار شباما هزار شب است پشیمانم که چرا یک شب عاشقی نکرده ام********** خورخه لوئیس بورخس:همیـشه توان این را داشته باش تا از كسی یا چیزی كه آزارت می دهد بـه راحتی دل بكنی!********** گابریل گارسیا مارکز: شوهر کردن بخاطر پول و بی عشق بدترین نوع خودفروشی است ...********** آرتور شوپنهاور:انسان های وحشی یکدیگر را می خورند و انسان های متمدن، یکدیگر را فریب میدهند.**********آلبر کامو:کسانی که مدعی اند همه چیز را می دانند و همه چیز را می توانند درست کنند، سرانجام به این نتیجه می رسند که همه را باید کُشت...! **********توماس ادیسون:زنها اختراعهای بزرگی نكرده اند، اما مخترعان بزرگ را پرورش داده اند..**********مارسل پروست:زمان آدمها را دگرگون میکند اما تصویری را که از ایشان داریم ثابت نگه میدارد. هیچ چیزی دردناکتر از این تضاد میان دگرگونی آدمها و ثبات خاطره نیست.**********رومن گاری:پیش از آنکه کسی در راه خیانت گام بردارد، لازم است که عشق فراوانی را بیهوده هدر داده باشد.**********گویند اسكندر قبل از مرگ وصیّت كرد:هنگام دفنم دست راست مرا بیرون از خاك بگذارید، پرسیدند چرا ؟گفت : میخواهم تمام دنیا بدانند كه اسكندر با آن همه شكوه و جلال دست خالی از دنیا رفت.
کد خبر: ۹۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۶/۰۵
اوای دنا:شاید بیشتر آدم ها ریفلاکس معده را تجربه می کنند. منظور از ریفلاکس، همان سوزش سردل یا به اصطلاح عامیانه «ترش کردن معده» است.. قدیمیها برای حل این مشکل ازدرمانهای سنتی و توصیههای تغذیهای خاصی استفاده می کردند (مانند خوردن عرق نعناع و سیب ، شیر …) که گاهی به درمان آن کمک میکرد.
آیا نوع تغذیه در رفع این بیماری تأثیر دارد و آیا پرهیزهای غذایی میتوانند جلوی این بیماری را بگیرند، دکتر سید سعید حسینی، متخصص تغذیه و رژیمدرمانی در این مورد توضیحاتی را می دهند:
ریفلاکس یا ترش کردن معده، در حقیقت، برگشت محتویات معده به مری است که معمولا نیم تا ۲ساعت پس از خوردن غذا اتفاق میافتد. این، تعریفی است که دکتر سید سعید حسینی، متخصص تغذیه و رژیم درمانی، از این عارضه ارایه میدهد. عاملی که سبب سوزش مری میشود، اسید معده و هورمون پپسین است: «این هورمون به مخاط مری آسیب میرساند و در صورت تداوم به ضعف شدیدی در این منطقه منجر می گردد که در درازمدت ممکن است به بدخیمی منجر شود.علامت بارز این ناراحتی، سوزش سردل یا احساس درد همراه با سوزش زیر جناغ سینه است اما گاهی ریفلاکس با بیماریهای دیگری مثل ناراحتی قلبی و تنفسی اشتباه گرفته میشو. برخی از بیماران با احساس درد قلبی مراجعه میکنند و نمیدانند مشکل اصلیشان از معده وریفلاکس است.این ناراحتی در موارد خیلی شدید علایم اختلال تنفسی به وجود میآورد. برخی از افراد که مدتها به عنوان بیماران مبتلا به آسم و برونشیت تحت درمان بودهاند، در حقیقت ریفلاکس معده داشتهاند. اینها به احتمال زیاد پس از غذا میخوابیدهاند و محتویات معدهشان وارد مری میشده است و سپس از راه حلق به ریه میرسیده و مشکلات تنفسی را ایجاد میکرده است اما به جای مراجعه به متخصص گوارش، نزد متخصص ریه میرفتهاند.معده یک شیره ای برای هضم غذا ترشح می کند که معمولا ۰.۴% تا ۰.۵% آن اسید کلریدریک می باشد وظیفه اسید کلریدریک کشتن باکتریهایی است که با تغذیه وارد معده می شوند و نیز در هضم غذا کمک می نمایند.اگر مقدار اسید کلریدریک معده زیاد گردد و یا در معده تولید مقدار زیادی جوهر شیر شود ( این اسید از تخمیر اغذیه قنددار درست می شود ) انسان یک سوزشی در حلق و مری احساس می کند که در این صورت می گویند که ترش کرده است. البته همیشه نباید ترش کردن غذا را بعلت زیادی اسید در معده دانست، چرا که ممکن است مقدار اسید معده به اندازه لازم باشد و باز معده ترش کند.● روشهای معالجه ترش کردن معدهالف) آشامیدن آب زیاد : در نتیجه این عمل شیره معده و اسید موجود در آن رقیق می شود و اثر سوزش از بین می رود.ب) خوردن جوش شیرین :جوش شیرین ، بی کربنات سدیم است که هم بصورت گرد و هم بصورت قرص بفروش می رسد و چون در روز چند دفعه، هر دفعه یک نوک چاقو جوش شیرین را در آب و یا بصورت قرص بخورند ترشی معده از بین می رود زیرا جوش شیرین اسید کلریدریک موجود در معده را خنثی می کند و نمک و آب تولید می نماید. اغلب داروهایی که برای جلوگیری از ترش کردن غذا در معده بکار می روند دارای جوش شیرین می باشند مثلا نمک بولریش دارای جوش شیرین است و نمک روها علاوه بر چاشنیهای آلی و جوش شیرین دارای سولفات سدیم و فسفات کلسیم و کربنات منیزیم می باشد.ج) اغلب داروهای جدیدی که برای رفع ترشی معده بکار می روند دارای سیلیکات سدیم و آلومینیم و منیزیم می باشد. ممکن است برای رفع ترشی معده هیدر اکسید کلوئید آلومینیم هم بکار برد. این اجسام اسید معده را خنثی می کنند در ضمن موجب تولید اسید بیشتری در آینده نمی گردند.د) خوردن کربنات کلسیم :در داروخانه های انگلستان گرد کربنات کلسیم را بعنوان داروی رفع ترشی می فروشند. این گرد اسید معده را خنثی می کند و تولید دی کلرید کلسیم و آب و گاز دی اکسید کربن می کند.و) اکسید منیزیم :در روز یک نوک چاقو گرد اکیسد منیزیم MgO برای رفع ترشی معده تجویز شده است این ترکیب اسید معده را خنثی کرده و دی کلرید منیزیم و آب تولید می کند.هـ) آشامیدن آب آهک :ساده ترین راه برای خنثی کردن اسید معده بکار بردن محلول سود و یا پتاس سوزان است ولی از آنجایی که این دو محلول غشای مری و معده را می سوزانند از بکار بردن آن صرف نظر شده است در عوض آب آهک را که یک قلیائی ضعیف است بکار می برند در آب آهک ۹۹% آب می باشد بنابراین ، بیم آنکه ضرری برساند نیست. آب آهک ، اسید معده را خنثی کرده تولید دی کلرید کلسیم و آب می کند.داروهای ذکر شده برای رفع ترشی معده بصورت موقت ترشی معده را برطرف می کنند. ولی ممکن است بعدا موجب زیاد شدن ترشح اسید معده هم بشوند.از دراز کشیدن بعد از خوردن غذا پرهیز کنید.- بعد از خوردن غذا، در وضعیت زانو در بغل ننشینید.- حداقل ۳ ساعت قبل از خواب چیزی نخورید.ـ موقع خوابیدن زیر سر خود را ۱۰ تا ۱۲ سانتیمتر بالاتر ببرید.- موقع خوابیدن به پهلوی راست و کمی خمیده بخوابید.- تعداد دفعات وعده ی غذا را زیاد و حجم آن را کم کنید تا معده تان زیاد پُر نشود.- در طی روز زیاد دولا و راست نشوید.ـ اگر اضافه وزن دارید، وزنتان را کم کنید.ـ از پُرخوری پرهیز کنید.- باید از خوردن وعده های غذایی خیلی سنگین و چرب بپرهیزید.- سعی کنید همراه وعده های غذایی آب نخورید.ـ از خوردن غذاهای اسیدی مثل انواع گوشت،حبوبات و تخم مرغ پرهیز کنید، زیرا ترشح اسید معده را بسیار افزایش می دهند.- مصرف میوه های ترش و اسیدی مثل انواع آلو و گوجه ، غذاهای تند(ادویه دار) و نوشابه های گازدار را کاهش دهید.- موادی مثل نعنا، قهوه ، شکلات و الکل را مصرف نکنید.- اگرزخم یا التهاب معده دارید، از خوردن میوه ی خام پرهیز کنید.- لباسهای تنگ نپوشید و کمربندتان را محکم نبندید.- اگر سیگاری هستید، سیگار کشیدن را ترک کنید.
- درمان این بیماری اغلب با خوردن آنتی اسیدها بهبود مییابد. داروهای آنتی اسید، اسید موجود در معده را خنثی میکنند. سعی کنید آنتی اسیدی مصرف کنید که هم «هیدروکسید منیزیم» و هم «هیدروکسید آلومینیوم» داشته باشد.اگر تغییر سبک زندگی و مصرف آنتی اسید در بهبود علائم شما کمکی نکرد، به پزشک مراجعه کنید تا داروی دیگر یا یک سری آزمایش برای شما تجویز کند. این آزمایشات شامل عکس برداری از قفسه سینه برای بررسی وجود زخم، ارزیابی وضعیت اسید داخل مری، آندوسکوپی مری و پیدا کردن باکتری مولد زخم است.● آیا بعد از درمان،امکان عود مجدد بیماری وجود دارد؟بله، متأسفانه از خصوصیات این بیماری عودهای مکرر بعد از درمان می باشد. در حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد بیماران پس از قطع دارو، دچار عود بیماری می شوند. لذا لازم است این بیماران بدون هیچ گونه نگرانی به مصرف داروهای توصیه شده توسط پزشک ادامه دهند.● عدم درمان به موقع این بیماری چه عوارضی دارد؟عدم درمان به موقع ممکن است باعث شود که این بیماران مبتلا به بیماری مری بارت شوند و متعاقب آن سرطان مری ایجاد شود، البته مصرف داروهای عنوان شده به طور کامل از ابتلا به سرطان مری پیشگیری نمی کند. نکته مهم، تشخیص به موقع بیماری می باشد که در صورت ایجاد علایم و شواهدی به سمت ابتلا به مری بارت یا سرطان مری، به موقع درمان مناسب شروع شود.● توصیه کلی شما به این بیماران کدام است؟این بیماری، یک بیماری مهم می باشد و باید زود شناخته شود و از سایر بیماری هایی که ممکن است با این بیماری تظاهرات مشترک داشته باشند، افتراق داده شود و بعد از اثبات این بیماری، فرد تحت درمان مناسب قرار گیرد.
منبع/سایت پزشکان بدون مرز
کد خبر: ۹۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۲۷
اوای دنا:كارشناسان تغذیه 10 ماده خوراكی را معرفی كردهاند كه اگر آنها را به رژیم غذایی روزانه خود اضافه كنید موفق میشوید تا چند كیلو اضافه وزن خود را كاهش دهید و زودتر لاغر شوید.در این مقاله كه در مجله تغذیه به چاپ رسیده فهرست این 10 ماده معجزهگر منتشر شده است:- فلفل تند: افزودن مقداری فلفل تند به غذای روزانه به كم كردن وزن كمك میكند. مطالعات نشان میدهد كه اگر در هنگام صبح یك صبحانه تند و فلفلی را انتخاب كنید در وعده ناهار حجم غذای كمتری را تهیه كرده و میخورید. به نظر میرسد ماده موجود در فلفل تند و قرمز موسوم به «كاپسایسین» این تاثیر را بر جای میگذارد. بررسیها نشان میدهد كه این ماده در واقع اشتها را كاهش میدهد. به گفته كارشناسان؛ تخم مرغ فلفلی در وعده غذایی صبحانه میتواند گزینه مناسبی برای این منظور باشد.- گریپ فروت: كارشناسان در آزمایشات خود دریافتهاند كه خوردن نصف میوه گریب فروت قبل از هر وعده غذایی و یا نوشیدن آب این میوه سه نوبت در روز میتواند به كاهش وزن كمك كند. این میوه سحرآمیز حاوی فیتو موادشیمیایی است كه باعث كاهش میزان انسولین میشوند و بدن را ترغیب میكنند كه به جای ذخیره چربی، كالریها را سوزانده و به انرژی تبدیل كند.- دارچین: این ادویه مفید و بینظیر نه تنها به كاهش وزن كمك میكند بلكه خواص بسیار دیگری نیز برای سلامتی دارد. این ادویه روی ترشحات انسولینی تاثیر میگذارد. بعلاوه برای بهرهمندشدن از مزایای دارچین نیازی به مصرف مقدار زیاد آن نیست بلكه با خوردن مقادیر بسیار كمی میتوان از این خواص سودمند بهرهمند شد. مطالعات نشان میدهد كه مصرف فقط یك چهارم قاشق چایخوری دارچین در روز برای پایین آوردن قندخون، كلسترول و چربی تری گلیسیرید كافی است.- چای رازیانه: رازیانه نیز علاوه بر كمك به كاهش وزن مزایای بسیاری برای بدن دارد. رازیانه نیز علاوه بر كمك به كاهش وزن مزایای بسیاری برای بدن دارد. این گیاه منبع غنی از املاحی چون پتاسیم، منگنز و كلسیم و همچنین ویتامینهای B و C است. اما در مورد كاهش وزن این گیاه تاثیردوگانه دارد به طوری كه هم اشتها را كاهش میدهد و هم متابولیسم و سوخت وساز مواد غذایی را در بدن افزایش میدهد كه هر دو فرآیند برای از دست دادن وزن اضافی مفید هستند.- سالاد: مصرف سالاد حاوی كالری اندك قبل از خوردن هر وعده غذایی به كاهش وزن كمك میكند. در واقع سالاد پیش از غذا حجم زیادی از معده را پر میكند و باعث میشود كه زودتر احساس سیری كنید كه به این ترتیب از حجم غذایتان كاسته میشود.- چای سبز: این نوشیدنی اثرات مطلوب چندگانه روی بدن دارد. مطالعات نشان میدهد كه نوشیدن 5 فنجان چای سبز در روز كمك میكند كه وزنتان را به میزان زیادی كم كنید و نكته جالب اینكه بیشتر این كاهش وزن در ناحیه دور شكم اتفاق میافتد.- كرفس: این سبزی منبع غنی از فیبر خوراكی و فولیت است كه مصرف آن به همراه سالاد یا بعنوان میان وعده برای كم كردن وزن توصیه میشود.- عدس: این ماده غذایی در عین حال كه شما را خوب سیر میكند اما معدهتان را انباشته از كالری نخواهد كرد و البته ارزش غذایی بالایی نیز دارد. اغلب اوقات میتوان عدس را جایگزین گوشت گرد. عدس هم مانند كرفس حاوی فیبر و فولیت زیاد است كه احساس سیری را در مصرف كننده ایجاد میكند.- شكلات تلخ: شكلات تلخ برخلاف سایر انواع شكلات هم كالری پایین و هم چربی اندكی دارد لذا مصرف آن در طولانی مدت میتواند به كاهش وزن كمك كند. بعلاوه شكلات تلخ حاوی مقدار زیادی از انواع آنتی اكسیدانهاست كه برای بدن مفید هستند. شما میتوانید از شكلات تلخ بعنوان زرهی برای كاهش وزن در برابر میل شدید به خوردن شكلات و هر نوع شیرینی استفاده كنید.- كونیوآ: این خوردنی نوعی غلات اصلی و بومی كشور پرو است. این غلات حاوی پروتئین بالا است و به همین خاطر میتواند تا مدت طولانی احساس سیری را در شما نگه دارید. همچنین كربوهیدراتهای موجود در آن به كندی در بدن آزاد میشوند و در نتیجه انرژی را تا مدت طولانی برای بدن تامین میكند. با توجه به این مزایا به عنوان یك خوراكی مناسب برای كاهش وزن توصیه میشود.مجله پزشکی مادر
کد خبر: ۸۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۴/۲۳