« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
کد خبر: ۸۶۶۹
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۰:۳۶
منصور نظری:قسمت اول از قطعه مثنوی «به شوق ظهور» تقدیم به‌تمامی شهدای مدافع حرمی که برای آزادی شهرهای شیعه‌نشین نبل و الزهرا جان خود را تقدیم نمودند

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،

منصور نظری:

بسم ربّ الشّهداء والصّدیقین

سرلشگر عزیز جعفری، فرمانده کل سپاه:شهدای مدافع حرم می‌دانند که این استقامت و مبارزه آن‌ها زمینه ظهور حضرت مهدی (عج) را فراهم می‌کند، جنگ‌های امروز منطقه تمرینی برای جنگ موعود است

قسمت اول از قطعه مثنوی «به شوق ظهور» تقدیم به‌تمامی شهدای مدافع حرمی که برای آزادی شهرهای شیعه‌نشین نبل و الزهرا جان خود را تقدیم نمودند

ای نبل شهر سراپا سوخته- دِین خود بر کربلا را توخته

ای نبل ای مقتل مردان مرد - ای مقاوم شهر اهل رنج و درد

ای قیامت کرده بر پا در قیام- بر شهیدان کفن‌پوشت سلام

بر شهیدان ره آزادی‌ات – جان شیرین داده از فرهادی‌ات

بر خلیلی و علیزاده سلام – بر سلحشوران آزاده سلام

بر سراج و باقری و کاهکش - بر غیاثی و رحیمی‌ها منش

بر حمیدی زاده و امجد سلام – بر نری میسایی و احمد سلام

باوفا یاران با قاجاریان -   عادلی و حیدری، توفیقیان

بر کمال، اسکندری، مردان عشق – آن علمداران صحرای دمشق

هم بر الیاسی و نان‌آور سلام - هم به کوچک زادۀ پرپر سلام

بر جواد منفرد سردار نور – بر علمداران میدان ظهور

بر تن خونین حاجی وندها   - آن رها کرده نبل از بندها

بر امیران سپاه انتقام   - بر علمداران زینب اَلسَّلام  

ای نبل ای کهنه شهر باشکوه   - ای نموده استقامت همچو کوه

بر شقایق گشته مردانت قسم- برغریبی شهیدانت قسم

بر دل پر تاول یاس کبود   - انتقامت را بگیریم از سعود

ای نبل ای شهر گشته لاله‌زار - ای دیار عاشقان انتظار

دانی و میدانم این احوال را -   باعث این عشق و شور و حال را

آن‌طرف‌تر از سکوت سایه‌ها   -   پشت دیوار غم بی‌انتها

پشت پرچین‌های عشق آن دورها -   وادیِ دار و سر منصورها

عطر نرگس کرده پُر جان را مَشام - می‌رسد دل را خبرهایی ز شام

بر غرورِ حُسنِ او مه بُرده رَشک - می‌رسد از ره علم بر دوش و مَشک

کَس چه می‌داند که شاید یار ما   -   کرده قصد آمدن دیدار ما

در حریم او چو کَس را بار نیست   - کَس نمی‌داند که این اسرار چیست

در نبل، زهرا، حلب، فوعه، دمشق - هرچه هست آشفته عالم، شور عشق

جمله احوالات عالم درهم است   - گشته آبستن ز طوفان‌ها یم است

این برآشفتن جهان بسیار را - رمز و رازی هست پنهان‌ کار را

کَس چه می‌داند که این آشوب چیست؟   – می‌نوازد آنکه بر در کوب کیست؟

کَس چه می‌داند که شاید آید او   - پرده از رخسارِ مَه بگشاید او....

به امید ظهور حضرت یار

دوشنبه 19 بهمن ماه 1394 منصور نظری

 

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: