« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
یک وبگاه آمریکایی در مطلبی پیرامون نمایش توانمندی‌های موشکی ایران نوشت، تصاویر پخش شده رسانه‌های ایران از شهرک موشکی برای دولت اوباما خجالت آور بود.پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir  به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، وبگاه آمریکایی «امریکن ورییر» در تحلیلی پیرامون نمایش قدرت موشکی ایران نوشت: ایران با نمایش پایگاه مخفی موشکی خود اوباما رییس جمهور آمریکا را تحقیر کرد. دولت اوباما باید بعد از اعلام رسانه‌های دولتی ایران و نمایش فیلمی مبنی بر وجود پایگاه زیر زمینی موشکی این کشور خجالت بکشد. بر اساس این گزارش، در این تصاویر مجموعه‌ای از موشک‌های برد بلند ایران و پرتاب کننده هایش به نمایش گذاشته شدند که برخی از آن‌ها قادر به هدف قرار دادن اسرائیل هستند. این وبگاه در ادامه به سخنان سردار «امیر علی حاجی زاده» فرمانده بخش هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اشاره کرد که گفته بود، این شهرک تنها نمونه‌ای از پایگاه‌های موشکی ما است. سردار حاجی زاده در این‌باره گفته بود: «آن‌ها که دل خوش به گزینه‌های روی میز خود هستند، تنها نگاهی به گزینه‌های زیر میز سپاهیان اسلام بیاندازند. اگر دشمنان اشتباهی کنند، پایگاه‌های موشکی ایران همچون آتشفشان از اعماق زمین عمل می‌کنند.»  منابع نظامی اسرائیل نیز در تحلیلی‌هایی ضمن اعتراف به توان موشکی ایران اذعان داشتند موشک جدید «عماد» ایران می‌تواند سامانه‌های رهگیر ضد موشک اسرائیل را دور بزند و موشک‌های ایران چالشی علیه امنیت اسرائیل هستند.
کد خبر: ۷۵۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۷

یک روزنامه سعودی در واکنشی‌ منفعلانه به سخنان رئیس جمهوری ایران مبنی بر استفاده از «زبان اقتدار» مقابل اهمال‌کاری عربستان در باره فاجعه‌ «منا»، به وی توهین کرد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش خبرگزاری فارس، دکتر «حسن روحانی» رئیس جمهوری ایران صبح شنبه 11 مهرماه در مراسم استقبال از پیکر 104 تن از جانباختگان فاجعه منا در فرودگاه مهر‌آباد، درباره موضوع حجاج به عربستان سعودی هشدار داد. روحانی گفته بود: «زبان ما در این حادثه زبان عواطف، برادری و ادب بود و در جای لازم نیز از زبان دیپلماسی استفاده شده و اگر هم لازم باشد جمهوری اسلامی ایران از زبان اقتدارش استفاده خواهد کرد»‌ امروز سه‌شنبه روزنامه عکاظ در یادداشتی به قلم «زیاد عیتانی» مدیر دفتر بیروت خود به این هشدار دکتر روحانی واکنش نشان داد و به وی توهین کرد و او را «دروغگو» نامید. عیتانی با بازی کردن با واژه اقتدار، نوشت: آنچه در آخرین سخنرانی‌های حسن روحانی توجهم را جلب کرد کلمه اقتدار بود. به فرهنگ لغت مراجعه کردم تا معنای آن را پس از آنکه برایم ابهام داشت، بیابم. او با بیان اینکه این واژه [در عربی] دو معنا دارد و یکی «طبخ گوشت در دیگ» [قِدر=دیگ] و دیگری «طلب قدرت از خداست»، نوشت، «منظور روحانی کدام معناست. تفسیر اول؟». اگر اینطور است که سیاست‌های دولت او چیزی برای مردم باقی نگذاشته است. ملت ایران که رأیشان در انتخابات دزدیده شد و مال و پولش را در راه صدور تروریسم و مرگ مردم منطقه صادر کردند... . عکاظ در ادامه این گزارش سراسر توهین و اتهام نوشت: اگر منظور روحانی تفسیر دوم از معنای کلمه است که امری عجیب است. چون خدا دعای ستمکاران را اجابت نمی‌کند. دعای مستجاب برای مظلومان است... . عکاظ افزود: «اقتدار»ی که روحانی از آن صحبت کرد، واژه عربی نبود بلکه حروفش عربی بود برای اینکه با آن به مردمش دروغ بگوید... . این روزنامه سعودی اساءه ادب خود را بدینجا ختم نکرد و در ادامه با بیان اینکه «اقتدار روحانی ادبیاتی فارسی با حروفی عربی بود»، نوشت: روحانی خواست که به مردمش دروغ بگوید... اقتدار روحانی دروغی جدید در ادامه دروغ‌های سابق... و استعاره‌ای بود برای مخفی کردن واژه «ناتوانی بازندگان» است. سیاست‌های رسانه‌های سعودی و رسانه‌های همسو با این کشور مانند برخی رسانه‌های کویتی از چند ماه گذشته بویژه پس از جمع‌بندی مذاکرات هسته‌ای میان ایران و مجموعه موسوم به «1+5» خصمانه‌تر شده و پس از حادثه مکه نیز جان تازه‌ای گرفته است.
کد خبر: ۷۴۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۴

کتاب ملی «فتاح»، خاطرات خواندنی و جذاب فتاح محمدی نوجوان پانزده‌ساله‌ای است که در ۱۰کیلومتری بصره به اسارت نیروهای بعثی درآمد. اسارتی که هشت سال در اردوگاه‌های عنبر و موصل به طول انجامید. به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irعلی هوشمند صبح شنبه به خبرنگاران گفت: کتاب «فتاح» خاطرات دکتر فتاح محمدی از اسارت گاه های عراق به قلم «میترا رفیعی» در چهارمین جشنواره تولیدات حوزه هنری با کسب مقام دوم در بخش کتاب تدوینی دفاع مقدس مورد تقدیر قرار گرفت. وی افزود: جایزه ارزشمند این جشنواره به همراه لوح تقدیر به خانم رفیعی تدوینگر کتاب و همچنین رئیس حوزه هنری استان اهدا شد. هوشمند اظهار داشت: در این آیین هم چنین کتاب «فتاح» به همراه  ۱۲۰ عنوان کتاب دفاع مقدس  از سراسر کشور رونمایی شدند. رئیس حوزه هنری استان گفت: این مراسم با شکوه هشتم مهرماه و به میزبانی شهر اصفهان در میدان امام(ره) این شهر و با حضور رئیس حوزه هنری کشور، استاندار اصفهان، شهردار اصفهان و جمعی از سرداران بنام دوران ۸ سال دفاع مقدس از جمله سردار مرتضی قربانی، سردار مرندی و هنرمند عرصه دفاع مقدس، سیدجواد هاشمی برگزار شد. وی عنوان کرد: کتاب «فتاح»  از تولیدات حوزه هنری استان کهگیلویه وبویراحمد است که طی سه سال در ۳۶۰ صفحه گردآوری و تدوین شد و توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. هوشمند یادآور شد: این کتاب در آذرماه امسال روانه بازار کتاب کشور خواهد شد. وی در خصوص این کتاب گفت: کتاب ملی «فتاح»، خاطرات خواندنی و جذاب فتاح محمدی نوجوان پانزده‌ساله‌ای است که در ۱۰کیلومتری بصره به اسارت نیروهای بعثی درآمد. اسارتی که هشت سال در اردوگاه‌های عنبر و موصل به طول انجامید. هوشمند اظهار داشت: دکتر محمدی در آن سالها عضوی از گروهی مخفی به رهبری مرحوم حاج علی‌اکبر ابوترابی(ره) بود که در اسارت نیز دست از مبارزه برنداشتند. وی از جمله ویژگی های شاخص این کتاب را صداقت در روایت و تدوین به دور از خیال پردازی های مربوط به ژانر رمان، نثر روان و ساده، سهولت برقراری ارتباط متن کتاب با خواننده، باور پذیری، تاثیرگذاری عمیق، زیرنویس های به جا، مفید و مستند برای درک بیشتر مطالب عنوان کرد.
کد خبر: ۷۳۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۱

یک روزنامه لبنانی اعلام کرد که حضور کاروان جانشین ولی‌عهد سعودی در سرزمین «منا» سبب تغییر حرکت حجاج و در نتیجه تلنبار شدن آنان و زیر دست‌وپا ماندن صدها حاجی و نهایتا مرگ آنان شد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir یک روزنامه لبنانی اعلام کرد که حضور کاروان جانشین ولی‌عهد سعودی در سرزمین «منا» سبب تغییر حرکت حجاج و در نتیجه تلنبار شدن آنان و زیر دست‌وپا ماندن صدها حاجی و نهایتا مرگ آنان شد. روزنامه «الدیار» لبنان در گزارشی، علت مرگ بیش از 1000 حاجی در سرزمین «منا» در پنج کیلومتری مکه مکرمه را حضور کاروان پر خدم و حشم «سلمان بن عبدالعزیز» جانشین ولی‌عهد سعودی، پسر شاه و وزیر دفاع در مرکز منا دانست. این روزنامه نوشت: مقامات عربستان سعودی تلاش می‌کنند خبر عبور کاروان رسمی را که به کشته شدن حدود 1000 حاجی و مصدومیت بیش از 2000 حاجی بیت‌الله الحرام منتجر شد، مخفی کنند. الدیار افزود: حقیقت این است که هنگام ازدحام حجاج در منا، محمد بن سلمان تصمیم گرفت در این مراسم شرکت کند، پس با کاروانی شامل 200 نیروی ارتشی و 150 نیروی پلیس که از همه طرف آن را اسکورت می‌کردند وارد جمعیت شد و به مرکز منا رسید. در این لحظه جهت حرکت حجاج تغییر و حتی به جهت عکس حرکت اولیه تبدیل شد تا بسرعت ازدحام شدیدی میان حجاج حاصل شد. این روزنامه لبنانی افزود: فاجعه از همین‌جا آغاز شد و پسر شاه سفرش را پایان داد و بازگشت اما فاجعه خیلی بزرگ بود. حجاج به همدیگر فشار می‌آوردند و ناخودآگاه بر زمین می‌افتادند حال آنکه هزاران حاجی دیگر آنان را زیر پا له می‌کردند و شمار کشته‌ها از 10 و 20 حاجی شروع شد تا به صدها حاجی رسید و اکنون رقم به بیش از 900 کشته رسیده است و صدها حاجی هم مصدوم شده‌اند که هر چند دقیقه تعدادی جان خود را از دست می‌دهند. دستور شاه برای مخفی ماندن خبر و اعدام کسانی دیگر به عنوان مسبب الدیار در ادامه ادعـا کـرد: سلمان دستور داده تا لیستی از مسئولان برگزاری سفر حجاج در منا تهیه شود به این عنوان که آنان مسبب مرگ حدود 1000 حاجی شده‌اند. او دستور داده که گردن آنان ظهر فردا (جمعه) که 28 مسئول هستند، زده شود. به ادعای این روزنامه، دادگاه شرعی عربستان علیه آنان حکم داده و حکم مقابل حجاج اجرا خواهد شد چرا که وزیر کشور گفته که هرگز نخواهیم پذیرفت که چنین حادثه‌ای در سال آینده نیز تکرار شود. الدیار در ادامه با اشاره به اعتراض ایران نوشت که تهران، سفیر عربستان را فراخوانده و علت حادثه را عدم برگزاری درست مراسم و حضور کاروان رسمی در جهت عکس حرکت حجاج دانسته است. این روزنامه در پایان نوشت: آیا عربستان سعودی جرأت اعلام حضور کاروان رسمی را دارد یا اینکه موضوع را مخفی خواهد کرد زیرا جانشین ولی‌عهد مسئول حادثه است. البته که نتیجه تحقیقات به جانشین ولی‌عهد نمی‌رسد و هزاران حاجی که کشته شدند قربانی تکبر و عدم برگزاری مناسب مراسم حجاج خواهند شد و مسئول این واقعه 28 مسئول برگزاری مراسم حجاج اعلام خواهد شد.   منبع/فارس
کد خبر: ۷۳۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۲

آیت‌‌الله ابوالقاسم خزعلی یار صدیق امام و رهبری و عضو مجلس خبرگان، دارفانی را وداع گفت.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از فارس، آیت‌‌الله ابوالقاسم خزعلی عضو مجلس خبرگان پس از یک دوره طولانی بیماری و به دلیل کهولت سن صبح امروز چهارشنبه دعوت حق را لبیک گفت. آیت الله ابوالقاسم خزعلی، در سال 1304 هجری شمسی در بروجرد، از توابع استان لرستان متولد شد. بخشی از تحصیلات ابتدایی را در استان لرستان و باقیمانده آن را به دلیل مهاجرت به مشهد مقدس در این شهر سپری کرد. در سن 17 سالگی به تحصیلات حوزوی علاقمند شد و به حوزهٔ مشهد رفت و دورهٔ مقدمات و سطح را در این حوزه فراگرفت سپس برای ادامه تحصیلات حوزوی و بهره‌مندی از محضر اساتید برجسته نظیر آیت الله العظمی بروجردی و امام خمینی(ره) عازم قم شد و در کلاس درس خارج فقه و اصول آنان شرکت کرد. مشاهده شخصیت امام خمینی(ره) در زمان تحصیل و ارتباط نزدیک با ایشان به دلیل شرکت در کلاس درس حضرت امام باعث علاقمندی وی به شخصیت ایشان و قدم گذاشتن در مسیر مبارزات علیه رژیم پهلوی شد. آیت الله بروجردی نیز علاقه ویژه‌ای به وی به عنوان یکی از شاگردان برجستهٔ خود داشت. ارتباط نزدیک با این دو شخصیت سبب انجام فعالیت‌های مبارزاتی نظیر سخنرانی، انتشار اعلامیه‌ها و رهبری مردم جهت حرکت‌های اعتراضی علیه رژیم شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی وی مسئولیت‌هایی نظیر عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی و عضویت در مجلس خبرگان رهبری به نمایندگی از مردم خراسان رضوی را بر عهده داشته است. دو سال قبل از ازدواج، آیت الله خزعلی، برای تکمیل معلومات حوزوی خود و گذراندن دورهٔ خارج به شهر قم رفت. آیت الله خزعلی در قم، در درس خارج فقه "آیت الله بروجردی" و درس "خارج فقه" حضرت امام خمینی (ره) شرکت کرد. وی همچنین مدتی در درس "آیت الله بهجت"‌ حاضر شد و از محضر این استاد برجسته استفاده کرد. آیت الله خزعلی، علاوه بر شاگردی، ارتباط ویژه‌ای با حضرت امام(ره) داشت و به علت اقامت در محلهٔ "یخچال"، این مجاورت با امام، نقش مهمی در زندگی ایشان داشت. چون امام به رغم مقام رفیع خود در تمام رشته‌های دینی، می‌خواست برخی نکات فقهی را با توجه به دانش گستردهٔ آیت‌الله بروجردی فراگیرد آیت الله خزعلی چون شاهد حضور امام در کلاس فقه آیت‌الله بروجردی بود، به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و این روحیهٔ فروتنی و تواضع تأثیر عمیقی برجای نهاد و مقدمهٔ پیوند و الفت نسبت به امام در ایشان شد. او در سال 1338 طی یک سخنرانی در شهر رفسنجان، با مقایسهٔ شاه و آیت‌ الله بروجردی، شاه را به یک انگشتر در دستان بروجردی تشبیه کرد و در توضیح قدرت مرجع تقلید شیعیان اظهار کرد که هرگاه ایشان اراده نماید این انگشتر را پرت می‌نماید. این سخنان تأثیر گسترده‌ای در میان نیروهای امنیتی و حتی خود شاه به جا نهاد. به زودی دستگاه امنیتی رژیم پهلوی در برخورد نسبت به سخنان آقای خزعلی ایشان را به سه سال تبعید به گناباد محکوم کرد. حضور مستمر در نهضت امام خمینی(ره) بارزترین جنبهٔ سیاسی شخصیت آیت‌الله خزعلی حضور مستمر و شایان در نهضت اسلامی امام خمینی(ره) بود. در سال 1352 باز به دلیل امضای نامه و اعلامیه به نفع حضرت امام(ره) به بندر گناوه تبعید شد. پس از جریان تبعید در گناباد، امام(ره)‌ ایشان را به حضور طلبید و ضمن تشویق خواستار ادامهٔ مبارزه با دستگاه پهلوی گردیدند. در دههٔ 1340 آیت‌ الله خزعلی سفرهای تبلیغی زیادی به نقاط مختلف ایران، به خصوص استان خوزستان، انجام داد. از دیگر فعالیت‌های آیت‌ الله خزعلی سخنرانی در حسینیهٔ ارشاد است. این مرکز در اواخر دههٔ 1340 محل سخنرانی شخصیت‌هایی چون استاد مطهری و دکتر شریعتی بود. آقای خزعلی نیز در سال 1348 چند سخنرانی در حسینیهٔ ارشاد ایراد کرد که محتوای آنها ضرورت فعالیت‌های فرهنگی از جمله تأسیس کتابخانه بود. تبعیدهای پیاپی و محدودیت‌های روزافزون، آیت‌ الله خزعلی را از پیگیری مبارزه علیه رژیم بازنمی‌داشت. در سال 1354 آیت‌ الله خزعلی در مسجدالجواد تهران دستگیر و در زندان قزل‌قلعه به مدت 48 روز در یک سلول به همراه یک نفر دیگر حبس گردید. پس از انتشار مقالهٔ توهین‌آمیز روزنامهٔ اطلاعات علیه امام خمینی(ره) در روزهای 18 و به خصوص 19 دی ماه 1356 مردم قم تظاهرات وسیعی علیه رژیم پهلوی برگزار کردند. رژیم این تظاهرات را در 19 دی ماه به شدت سرکوب کرد. پس از این واقعه، کمیسیون حفاظت امنیت اجتماعی شهرستان قم در 12 دی‏ماه 135، 10 نفر فوق را به نقاط دوردست تبعید نمود. آیت‌ الله خزعلی این بار زیر بار این تبعید نرفت، از این رو ناچار شد به صورت مخفی در تهران زندگی نماید. وی تا آستانهٔ پیروزی انقلاب به همین صورت در تهران زندگی کرد. آیت الله خزعلی پس از استعفای "آیت الله مهدوی کنی" به عضویت شورای نگهبان در آمد. دور دوم انتصاب فقهای شواری نگهبان در سال 1359، شورای نگهبان با حضور آیت الله صافی گلپایگانی، آیت الله احمد جنتی، آیت الله ابوالقاسم خزعلی، آیت الله محمدی گیلانی، آیت الله محمد مؤمن و آیت الله امامی کاشانی تشکیل شد. اعلام برائت آیت الله خزعلی از اظهارات فرزندش مهدی خزعلی یکی از فرزندان آیت الله خزعلی، به نام مهدی خزعلی از فعالان فتنه سال 1388 بود که آیت‌الله خزعلی 28 خردادماه 1388 بیانیه‌ای را مبنی بر اعلام برائت از مواضع فرزندش، مهدی خزعلی منتشر کرد. آیت‌الله خزعلی در بخشی از این بیانیه نوشته بود: «مدت مدیدی است پسرم مهدی خزعلی از راه مستقیم منحرف شده درست در خط مقابل قرار گرفته هر چه نصحیت می‌کنم و برای هدایتش متوسل به اولیای خدا می‌شوم اثر نمی‌کند. با بعضی از علمای بزرگ صحبت کردم، فرمود دست نگه دار شاید به راه بیاید. دیگر کاسه صبرم لبریز شده، دیگر با او صحبت نمی‌کنم و حرف‌های نامناسب او را بر نمی‌تابم. ملت انقلابی عزیز همیشه در صحنه ما بدانند او از ما جدا هست و هر چه از من نقل کند، نپذیرند. با من ارتباطی ندارد ولی الان هم دعا می‌کنم خداوند به او توفیق دهد که از راه انحرافی که پیش گرفته است برگردد و گرنه خداوند مقتدر، اسلام و انقلاب و امام و رهبر و رئیس جمهور و مسلمین عزیز را از شر او مصون و محفوظ بفرماید...»
کد خبر: ۷۲۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۵

بهترین نمایندگان ملت" ، متعالی و از جنس مردم و ارزش های آنها بوده و تحقق وعده های الهی و خواسته های مردم را وظیفه ذاتی خود می دانند
کد خبر: ۷۱۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۴

«قندون جهيزيه». نخستين اثر بلند علي ملاقلي‌پور داستان دردسرهاي شخصيت‌‎هايي است که از پس مخارج معمول زندگي خود بر نمي‌آيند. زن و شوهري که از دوگنبدان – گچساران – به تهران آمده‌اند، ناگهان با افزايش اجاره‌بها مواجه مي‌شوند
کد خبر: ۷۱۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۹

یک مقام لبنانی اعلام کرد که احتمال اجرای حکم اعدام برای احمد الاسیر سرکرده گروه های تروریستی و تکفیری این کشور به دلیل جنایت هایی که مرتکب شده است، وجود دارد.به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری میزان به نقل از پایگاه النشره؛ "قاضی دانی زعنی" نماینده دولت لبنان در دادگاه نظامی این کشور امروز چهارشنبه اعلام کرد که احتمال اجرای مجازات اعدام برای "احمد الاسیر" که جنایت های زیادی مرتکب شده وجود دارد. وی از ارجاع پرونده "احمد الاسیر" به قاضی دادگاه نظامی "ریاض ابوغیدا" خبر داد. "احمد الاسیر" طی یک عملیات حساب شده، توسط نیروهای امنیتی لبنان در فرودگاه بین المللی بیروت دستگیر شد. او تاکنون به دست داشتن در اقدامات تروریستی در لبنان اعتراف کرده است. "احمد الاسیر" یک مبلغ سلفی-تکفیری لبنانی است که در سال 2011 با آغاز بحران در سوریه به دلیل حمایت همه جانبه از گروه‌های تروریستی و مسلح در سوریه، شهرتی را برای خود در رسانه‌ها کسب کرد. وی در سال 2012 نیز آشکارا مخالفت خود را با مقاومت لبنان اعلام کرد و درگیری هایی را در شهر صیدا ترتیب داد. با آغاز بحران در سوريه، الاسير تلاش های خود را برای آغاز فتنه مذهبی در لبنان آغاز کرد. وی در آخرین اقدام خود برای به آشوب کشیدن لبنان، در ژوئن 2013 مسير صيدا به صور را بست و با حمايت نيروهای وهابی طرفدار خود به ايست بازرسی ارتش لبنان در صيدا حمله كرد. در این درگیری ها 24 نیروی ارتش لبنان کشته و بیش ازیکصد تن زخمی شدند، و همچنین 30 تروریست تکفیری از گروهک الاسیر کشته شدند. با واکنش شدید ارتش لبنان، این مبلغ سلفی به همراه نزدیکانش فراری شد و گروهک وی نیز متلاشی شد. دادگاه لبنان در 28 فوریه 2014 به صورت غیابی حکم اعدام احمد الاسیر را صادر کرد. اتهام احمد الاسیر، ایجاد گروه های مسلح، حمله به نیروهای ارتش، کشتار سربازان و افسران ارتش، در اختیار داشتن مواد منفجره و سلاح سبک و سنگین و استفاده از آنها علیه ارتش، اعلام شد. وی پس از بازداشت هفته گذشته و اتمام بازجویی های اولیه توسط اداره امنیت عمومی لبنان، به اداره اطلاعات ارتش تحویل داده شد تا مرحله تازه ای از بازجویی ها درباره درگیری های منطقه عبرا در شهر صیدا در جنوب لبنان که دو سال پیش توسط وی به راه افتاد، انجام گیرد. باند احمد الاسیر در ژوئن 2013 درگیری هایی با ارتش لبنان داشت که منجر به کشته شدن 18 افسر و سرباز ارتش و زخمی شدن بیش از 60 نفر دیگر شد. این درگیری ها که قربانیانی از شهروندان عادی نیز داشت، در نهایت با فرار الاسیر و اختفای وی از انظار عمومی خاتمه پیدا کرد. نقش الاسیر در انفجارهای تروریستی چند سال گذشته لبنان و جذب و بکارگیری عناصر انتحاری و تروریستی توسط وی و رابطه او با گروه های تروریستی همچون داعش، جبهه النصره و بوکوحرام و رهبران این گروه ها، محور بازجویی ها از این شیخ تکفیری را تشکیل می دهد. الاسیر در بازجویی های اولیه خود پرده از نقشه هایی برداشت که برای ترور برخی شخصیت ها از جمله شیخ ماهر حمود امام جماعت مسجد قدس صیدا و شیخ زید ضاهر مسوول حزب الله در حوزه صیدا کشیده بود. وی ارتباطاتی با گروه های تروریستی خارج لبنان از جمله گروه بوکوحرام نیجریه داشت که پیشتر بیعتش را با داعش اعلام کرده بود. وی همچنین با فرماندهان داعش در منطقه قلمون سوریه و بلندی های عرسال لبنان ارتباط داشته است. الاسیر در بازجویی ها اعتراف کرده که پس از فرار، به کمک فضل شاکر (یکی از اعضای گروه تروریستی خود) به منزل محمد شریف که خانه بهیه حریری (خواهر رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان و نماینده پارلمان) خریده، رفته و از آنجا به منزل شیخ سالم الرافعی در طرابلس در شمال لبنان انتقال پیدا کرده است. الاسیر مدتی را نیز در اردوگاه عین الحلوه صیدا متعلق به پناهجویان فلسطینی به سر برده است. با وجود تلاش برای مخفی ماندن بازجویی ها از احمد الاسیر، برخی اطلاعات منتشر شده، نشان می دهد که اعترافات وی از ارزش بالایی برخوردار است و به مثابه گنج راهبردی به شمار می آید. روزنامه لبنانی الاخبار در این باره نوشت که احمد الاسیر اعترافات زیادی داشته که برنامه ریزی برای ترور شیخ ماهر حمود امام جماعت مسجد قدس صیدا و شیخ زید ضاهر مسوول حزب الله در صیدا از مهمترین آنها است. الاسیر، شیخ حمود را به تهمت «طرفداری از حزب الله» و شیخ ضاهر را به اتهام «دست داشتن در کشته شدن مسلمین» مهدور الدم می دانست. وی همچنین اعتراف کرد که اقدام به انتقال خودرو از شمال لبنان به صیدا برای استفاده در عملیات انتحاری کرده بود. به نوشته الاخبار، نیروهای امنیتی لبنان با استناد به اعترافات الاسیر، اقدام به دستگیری افرادی در شهر صیدا و حومه آن کرده اند. این افراد متهم به همدستی با الاسیر و پناه دادن به وی و پشتیبانی تدارکاتی از الاسیر هستند. در جریان این دستگیری ها، مقادیری مواد منفجره نیز کشف شد. الاخبار خاطر نشان کرد: علاوه بر پرونده حوادث عبرا، احمد الاسیر پرونده دیگری نیز دارد که مربوط به مدیریت هسته های امنیتی به منظور انجام ماموریت های تروریستی احتمالی است. الاخبار با بیان اینکه احتمال می رود عده ای به دنبال بهره برداری های سیاسی خاصی از پرونده الاسیر باشند، خاطر نشان کرد: هیچ کدام از مسوولان مربوط به این پرونده از جمله ژنرال جان قهوجی فرمانده ارتش و قاضی صقر صقر و ادمون فاضل مدیر واحد اطلاعات ارتش و طلعت زین رییس بخش بازجویی ها در ارتش لبنان، درصدد ایجاد چالش برای جریان المستقبل نیستند. برای همین اطلاعات به دست آمده در بازجویی از الاسیر، به طور کامل منتشر نخواهد شد و به صورت امانتی نزد ارتش این کشور باقی خواهد ماند. الاخبار فاش کرد که سه تاجر لبنانی به نام های نزیه العلایلی ، عماد الاسدی و محمد القوام، نقش مهمی در تامین مالی جریان الاسیر داشتند.
کد خبر: ۷۰۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۴

نشست فوق‌العاده و یک روزه شورای حکام آژانس با محوریت چگونگی اجرای راستی‌آزمایی و نظارت بر فعالیت‌ها و تاسیسات هسته‌ای ایران توسط آژانس بر اساس قطعنامه 2231 و وظایفی که برجام به آن محول کرده است برگزار شد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش خبرنگار انرژی هسته‌ای خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این نشست بر اساس گزارشی که یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس دوشنبه 26 مرداد در اختیار اعضای شورای حکام قرار داد برگزار شد. در این نشست گزارش مدیرکل درباره چگونگی راستی‌آزمایی برجام به بحث گذاشته شد. مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در این نشست به توضیح مفهوم قوانین و بندهای قطعنامه شورای امنیت 2231 پرداخت. آمانو از شورای حکام درخواست کرده است تا بودجه و برنامه آژانس اصلاح و بهبود یابد تا آژانس بتواند بازرسی‌ها و راستی‌آزمایی‌های ذکر شده در قطعنامه 2231 را به صورت کامل انجام دهد. بخشی از بودجه مورد نظر از طریق کمک‌های داوطلبانه کشورها و بخشی دیگر هم از طریق اجرای پادمان جامع تامین خواهد شد. آژانس در حالی برای چگونگی راستی‌آزمایی اقدامات ایران در چارچوب برجام امروز تصمیم‌گیری می‌کند که تا روز اجرای برجام که هنوز مشخص نیست به راستی‌آزمایی "برنامه اقدام مشترک" می‌پردازد. آمانو در گزارش خود درباره راستی‌آزمایی برجام به پیشرفت‌های جدید در تعامل با ایران برای حل مسایل حال و گذشته نیز اشاره کرده است. "نقشه راه برای شفاف‌سازی مسایل حال و گذشته" که در 23 مرداد بین ایران و آژانس به دست آمد مسیر حل و فصل مسایل باقی‌مانده را روشن کرده است. سندی که با وجود محرمانه بودن بخش‌هایی از آن از سوی یک رسانه آمریکایی که مدعی است یک نسخه از این سند در اختیارش قرار گرفته منتشر شد. رضا نجفی، نماینده دائم ایران در آژانس در واکنش به گزارش این رسانه‌ آمریکایی که مدعی شده است جزییات توافق ایران و آژانس را منتشر کرده است گفت: بخشی از توافق ایران و آژانس محرمانه است یعنی «نقشه راه»، یک بخشی از آن آشکار است که منتشر شده و ضمائمی دارد که راجع به برخی از ترتیبات خاص است که این ترتیبات خاص محتویاتش محرمانه است و نه ایران و نه آژانس نمی‌توانند این محتوا را آشکار کنند و تعهد دارند، به خصوص آژانس تعهد دارد که محتوای این ترتیبات را محرمانه نگه دارد. ایران در یک دهه گذشته و در مقاطع مختلف همواره نسبت به درز اطلاعات فنی و هسته‌ای خود از آژانس اعتراض کرده است اما این اعتراض‌ها هیچ وقت راه به جایی نبرد تا جایی که سند رسمی توافق شده همکاری بر سر مسایل باقی‌مانده به رسانه‌ها کشیده می‌شود. یکی از مهم‌ترین نگرانی‌های مقامات ایران درباره برجام و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی درز اطلاعات فعالیت‌ها و تاسیسات هسته‌ای ایران به بیرون از آژانس است که با وجود تمهیدات جدی دو طرف اما هم‌چنان شاهد درز این اطلاعات که بعضا طبقه‌بندی شده‌اند هستیم و به نظر می‌آید یکی از چالش‌های مهم در صورت اجرای برجام موضوع بازرسی‌ها و اطلاعات و اسنادی باشد که در اختیار آژانس قرار می‌گیرد. بر اساس آن بخش از نقشه راه که منتشر شده قرار است تا 15 دسامبر 2015 آژانس آخرین ارزیابی خود از حل تمام مسایل باقی مانده را ارایه کند. آژانس تاکید کرده است که ارزیابی خود درباره مسایل گذشته و حال را همان‌گونه که در ضمیمه گزارش نوامبر 2011 آمده است فراهم خواهد کرد؛ گزارشی که همواره از سوی ایران مورد انتقاد بوده است. نکته کلیدی و مثبت گزارش آمانو درباره برجام به گزارش ایسنا، شاید به جرات بتوان گفت که از زمان حضور یوکیا آمانو در جایگاه مدیرکلی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، وی هیچ‌گاه جمله مثبتی در گزارش‌هایش درباره ایران نگفته است. آمانو تمام تلاش خود را در این سال‌ها به کار گرفته است تا هر چه بیش‌تر در محتوا و شکل فضای گزارش‌هایش درباره ایران منفی و مبهم باشد. با این حال این جمله در گزارش اخیر آمانو مبنی بر این که "مفاد برجام که بر اساس برنامه اقدام مشترک بنا شده است،‌ تاکید می‌کند که اجرای برجام ماهیت صرفا صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران را تضمین خواهد کرد" از چند جنبه قابل بررسی است. آژانس برای اولین‌بار در تاریخ بررسی موضوع هسته‌ای ایران اعلام کرده که قادر است "ماهیت صرفا" صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران را تضمین کند. هر چند این ضمانت به واسطه اجرای برجام است اما همین که در نهایت آژانس به راهکاری برای تضمین ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران رسیده است قابل توجه است. اساسا واژگانی مثل "ماهیت"، "صرفا" و نیز تعریف "تضمین" به لحاظ حقوقی در بحث ایران چالش برانگیز بوده است و همواره حقوقدانان و کارشناسان فنی ایران نسبت به کاربرد این واژگان به آژانس اعتراض داشته‌اند. به نظر می‌آید تحت اجرای کامل پادمان جامع، ترتیبات فرعی کد اصلاحی 3.1، اقدامات شفاف‌ساز و به ویژه پروتکل الحاقی امکان تضمین و اعلام ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران فراهم خواهد شد. یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس نیز در بیانیه خود که روز دوشنبه در نشست شورای حکام قرائت شده است درباره اقدامات شفاف‌ساز یا به عبارتی همکاری‌های فراپادمانی و فراپروتکلی گفته است که " اقدامات شفاف‌ساز شامل دسترسی بیش‌تر بازرسان آژانس به معادن اورانیوم و ادامه نظارت بر مکان‌های تولید و ذخیره سانتریفیوژ است. این اقدامات فراتر از موافقت‌نامه پادمان‌های جامع ایران و پروتکل الحاقی است و به آژانس کمک خواهد کرد به درک بهتری از برنامه هسته‌ای ایران دست یابد. " هم‌چنین در گزارش آژانس به حمایت قطعنامه 2231 از نقش ضروری و مستقل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در تشخیص حرکت ایران در راستای توافق‌های پادمانی شامل انحراف نداشتن ایران در استفاده از ذخایر و مواد هسته‌ای برای هدف‌های اعلام نشده و پنهانی و نبود مواد و فعالیت‌های هسته‌ای مخفی و اعلام نشده و اطمینان از ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران که از طریق اجرای چارچوب مشترک همکاری که در 11 نوامبر 2013 میان ایران و آژانس به دست آمد و انجام نقشه راه برای شفاف‌سازی در مورد اختلافات و موضوعات گذشته و کنونی است، تاکید شده است. آژانس براساس نقشی که به واسطه قطعنامه 2231 عهده‌دار شده است اقدامات ضروری بازرسی و راستی‌آزمایی مربوط به برنامه هسته‌ای ایران برای انجام کامل تعهدات ایران که در پاراگراف 3 توافق جامع اقدام مشترک ذکر شده است را انجام خواهد داد. هم‌چنین آژانس باید درباره راستی‌آزمایی برجام به اعضای شورای حکام آژانس و هم‌چنین شورای امنیت در راستای اطمینان از اجرای کامل تعهدات ذکر شده طبق پاراگراف 4 برجام گزارش‌دهی کند. در عین حال هنوز مشخص نیست این گزارش‌دهی فصلی است یا در چارچوب دیگری گزارش‌دهی درباره برجام صورت می‌گیرد. به نظر می‌آید گزارش‌دهی‌های فصلی آژانس که تاکنون و در 13 سال گذشته همواره شاهد آن بودیم به گزارش آژانس درباره راستی‌آزمایی برجام اختصاص داده شود. آژانس در چارچوب قطعنامه 2231 به محض آن که اطمینان حاصل کرد و به نتیجه کلی رسید که همه مواد هسته‌ای موجود در ایران در جهت صلح‌آمیز استفاده خواهند شد، به شورای حکام و نیز شورای امنیت گزارش می‌دهد. هم‌چنین قطعنامه شورای امنیت از آژانس خواسته است تا با کمیسیون مشترکی که میان ایران و کشورهای 1+5 تشکیل شده است، در زمینه‌های مناسب، به مشورت و تبادل اطلاعات بپردازد. مدیرکل آژانس هم‌چنین از شورای حکام درخواست کرد تا بودجه و برنامه آژانس اصلاح و بهبود یابد تا آژانس بتواند بازرسی‌ها و راستی‌آزمایی‌های ذکر شده در قطعنامه شورای امنیت را به صورت کامل انجام دهد. آمانو در بیانیه خود در نشست فوق‌العاده اعلام کرده است که منابع مازاد مورد نیاز برای انجام این فعالیت‌ها در ایران از روز اجرا به بعد حدود 9.2 میلیون یورو در سال برآورد شده است. این ارزیابی شامل 3 میلیون یورو مورد نیاز برای اجرای موقت پروتکل الحاقی ایران در طول یک سال (2.2 میلیون یورو از این مبلغ هزینه یک سال بازرسان است) و 6.2 میلیون یورو در سال برای انجام راستی آزمایی و نظارت بر تعهدات مرتبط هسته‌ای ایران طبق برنامه جامع اقدام مشترک می‌شود. این فعالیت‌ها که به اجرای برجام مرتبط است در طول 15 سال آینده مورد بازبینی قرار می‌گیرد. فعالیت‌های نظارت و راستی‌آزمایی درخواست شده از آژانس همان گونه که در بالا ذکر شد، هزینه‌هایی فراتر از بودجه تعیین شده آژانس را در پی دارد که در زیر به آن پرداخته شده است. تمام این نیازهای مالی مازاد تا پایان سال 2016 از طریق منابع فرابودجه‌یی تامین خواهد شد. هزینه اجرای موقت پروتکل الحاقی ایران (3 میلیون یورو در سال) و هزینه بازرسان که با راستی‌آزمایی و نظارت بر تعهدات مرتبط هسته‌ای ایران طبق برنامه جامع اقدام مشترک (2.2 میلیون یورو در سال) مرتبط است در مجموع 5.2 میلیون یورو در سال است که در بودجه تعیین شده سال 2016 آژانس وجود ندارد و بنابراین باید از طریق منابع فرابودجه‌ای تامین شود. مدیرکل در مدت زمان تهیه بودجه سال 2017 آژانس خواهان رایزنی با کشورهای عضو درباره بودجه مقرری سال 2017 و بعد از آن است.
کد خبر: ۷۰۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۴

جریان هائی چون نفی هولوکاست و تروریست خواندن احمدی نژاد فقط ابزارهائی در جهت پیگیری همان تحریم ها و فشارهای قبلی همیشگی غرب علیه ایران و جهان سوم بود که در گذشته و حتی آینده با این بهانه ها یا بدون آن همچنان همین وضعیت خواهدبود . سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش سرویس بین الملل میدان72، مردی که سوالات زیادی را بر استکبار تحمیل کرد و شیطان بزرگ را به چالش طلبید. او می دانست و آگاهی میداد که جهان براساس منطق پیش نمی رود، بلکه مطرح کردن منطقت در جهان به قدرت نیاز دارد. او هنوز معماست نه بخاطر اینکه اعتقداتش را مخفی می کرد بلکه از این رو، که او بشکل شگفت انگیزی نمونه و استثناست. بله او احمدی نژاد ” مردی در قلب طوفان ” است. این کتاب بوسیله عادل الجوجری، نویسنده برجسته ی مصری در 8 فصل نوشته شده است. مؤلف در فصل اول کتاب با عنوان ” قرار با طوفان (موعد مع العاصفه) ” مینویسد: رئیس احمدی نژاد ، از اگوست 2005 که ریاست را در دست گرفت طوفان ها را یکی پس از دیگری در می نوردد بدون جنجال و خستگی ناپذیر، و او محبوب میلیون نفر در جهان سوم خاصه : کوبا ، بولیوی، ونزوئلا ، برزیل ، هندوراس، و باقی ملتهای دربند آرزومند رهائی از چنگال آمریکا ست . رئیس جمهور احمدی نژاد، استاد دانشگاه است و اصولگرای ملتزم تربییت شده در مکتب آیه الله امام خمینی (ره) است و میان اصولگرائی و مدرنیته امتزاجی در کار اجرائی خود ایجاد کرده است، همانطور بین نرمش با عقل دیپبلماتیک تاریخی ایران، همزمان در امور عقیدتی نیز عزت و کرامت کشور و یا آنچه که او ” اقتدار ایرانی ” می نامد سخت پایبندی نشان می دهد. تمدنی که حداقل 5000 سال سابقه دارد، پشتکار و اصرار ایرانی در نوع خود منحصر بفرد است و مردمی که یک فرش (قالیچه) را در پنج سال می بافند در قیمت گذاری آن 5 ساعت وقت مذاکره می گذارند. واضح است که ایرانی ها وقتی که به محل برگزاری انتخابات می روند صرفاً ” نامی ” را به صندوق های رای نمی اندازند، بلکه آنها روشی را که می پسندند از منتخب خود انتظار دارند در دستور کار داشته باشد مخصوصاً اینکه احمدی نژاد قبل از نامزدی اش برای ریاست جمهوری دیدگاه کامل خود را در پایتخت تهران به عرضه گذشته بود و صداقت خود را در عملی کردن همه ی شعارهایش نشان داده است و برهمین اساس وقتی در انتخابات به خود لقب (خدمتگذار) “خادم الشعب ملت ایران ” داد، ایرانی ها او را باور کردند و او وقتیکه با جدیت اعلام آمادگی کرد که به جارو کردن در خیابانها بخاطر آرامش مردمش هم حاضر است بپردازد با همین جمله نفس ها را در سینه شهروندان حبس کرد، چون احمدی نژاد با سوابق عملی تطبیق اقوال با افعال شناخته شده بود ، و در این رابطه او به خیابانهای تهران رفت و به جمع رفتگران خیابانی پیوست و شعار او برای جاروکردن فساد “مبارزه با فساد ” بسرعت در قلوب ایرانی ها راه پیدا کرد. عملیات “چنگال عقاب از آغاز در تعقیب احمدی نژاد بود “، کاخ سفید با تدارک تعدادی برنامه ی دروغ پراکنی علیه احمدی نژاد به جنگ روانی علیه او پرداخت و هجوم و انتقادات اولیه در رسانه های آمریکا وا سرائیل با إطلاق صفت تندرو و افراطی علیه احمدی نژاد آغاز شد و “موتور دروغ پردازیها در واشنگتن و وین ” همچنان احمدی نژاد را هدف قرار می داد و این از هنگام اعلام پیروزی احمدی نژاد در انتخابات 2005 از سوی واشنگتن شدت بخشیده شد. ولی احمدی نژاد همچنان موفق بود. چرا؟ چون او به برنامه های سیاسی خود پای بند و در مقابل غرب سرسختی نشان میداد و حاضر نشد که امتیاز خاصی به غربی ها خاصه در مبارزه ایران با جهان غرب در قضیه برنامه ی هسته ی بدهد و جوانان پرشور ایرانی از این عوامل استقبال می کردند چون به غرور ملی شان سخت علاقمندند. احمدی نژاد از یکی عوامل اصلی در موفقیتش یعنی عقبه و تجربه نظامی خود بسیار استفاد کرد و همچنین توانائی او در کار تشکیلاتی و سازماندهی از 2003 م، و کار با مجموعه های جوان باعث شد تا بسیاری از امور را حل کند. و دو حقیقت که احمدی نژاد را بعنوان رئیسی متمایز نشان می داد : اول: او اولین رئیسی بود که از خانواده ی فقیر و غیر روحانی می آمد. دوم: احمدی نژاد مسلمانی صریح و بی پرده بود، چنانکه در صحبت هایش اصولگرائی انقلابی مشخص و آشکار بود. او براستی در زمانی بسیارکوتاه “جبهه جهانی از توده فقیر و انقلابیون جهان را علیه امپریالیسم و سلطه آمریکا ” سازماندهی کرد و این حرکت و جنبش او بسرعت جواب داد. وقتی از گروه کشورهای غیر متعهد خواست که برنامه انرژی هسته ی ایران را برسمیت بشناسند آنها فوری با درخواست او موافقت کردند و در بسیاری از مقدمات از ایران در این رویکرد چالش برانگیز حمایت کردند و همین میزان از روابط ایران با هرکدام از کشورهای -ونزوئلا، چین ، روسیه و کره شمالی، غرب را مستاصل کرده بود و برنامه اتمی ایران علاوه بر داخل کشور در خارج نیز موفقیت های مداومی کسب می کرد . از همان آغاز انقلاب آمریکا و غرب و اسرائیل هر کدام بنوعی با ایجاد بحران و مانع با ایران در ابعاد وعرصه های مختلف درگیر بودند و بلافاصله پس از انتخاب احمدی نژاد بار دیگر این اسرائیل بود که بهانه ها و اتهامات مختلف را پیش کشید و ایران نیز هر بار در موضع دفاعی پاسخ داده بود. و رهبران افراطی صهیونىست اظهاراتی برای ترور احمدی نژاد مطرح کردند و تهدیدات مستمر در تهاجم علیه تاسیسات اتمی ایران، محور کنش و واکنش های اسرائیل و ایران بود . ولی ایران هیچگاه در اشتباهات زبانی و ادبیاتی مانند اشتباهات لفظی  ” بوش ” قرار نگرفت. جریان هائی چون نفی هولوکاست و تروریست خواندن احمدی نژاد فقط ابزارهائی در جهت پیگیری همان تحریم ها و فشارهای قبلی همیشگی غرب علیه ایران و جهان سوم بود که در گذشته و حتی آینده با این بهانه ها یا بدون آن همچنان همین وضعیت خواهدبود نتیجه گیری مولف در پایان این کتاب: احمدی نژاد ؛ مردی که به سرزمین خود (بله / آری) گفت ، توانست به بیگانه (نه / خیر) بگوید … بیگانه ی که همواره در کمین کشور و منافعش بوده است. نویسنده : عادل الجوجریتاریخ انتشار: 2006- 2007تهیه و ترجمه: عبدالمجید اورا
کد خبر: ۶۷۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۶

 سرنوشت دین و مذهب باراک اوباما با وجود رو به پایان بودن دوره ریاست جمهوری او، برای جهان همچنان مبهم است؛ ولی یک کارشناس عرب بدون نیاز به ذکر دلیل منطقی کشف کرد که اوباما به خاطر مذاکره با ایران حتما شیعه است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، روزنامه آمریکایی واشنگتن پست روز دوشنبه به نقل از یک نماینده سابق مجلس عراق نوشت که باراک  اوباما به دلیل متمایل شدن به سمت ایران، شیعه است. به نوشته این روزنامه آمریکایی ، " طه الهیبی " نماینده سابق مجلس عراق می گوید که رئیس جمهوری آمریکا به علت اصل و نسب شیعی اش با جمهوری اسلامی ایران مذاکره می کند. اللهیبی در ویدیوئی که روز یکشنبه این هفته در یوتیوب منتشر شد ، ابراز عقیده کرد که اوباما با ایرانِ شیعه مذهب بسیار مذاکره و همکاری می کند؛ زیرا اصل و نسب اوباما از طرف پدرش به شیعه برمی گردد. این سیاستمدارعراقی گفت : اسم کامل رئیس جمهوری کنونی آمریکا باراک حسین اوباما و نام پدرش حسین است که همان اسم نوۀ شهید پیامبر اسلام (ص) است. واشنگتن پست در گزارش خود می نویسد: درسال 2008 هنگام نامزدی اوباما برای انتخابات ریاست جمهوری شایعاتی درباره مسلمان بودن وی منتشر و گفته شد که وی در یک مدرسه اسلامی در اندونزی تحصیل کرده و مادرش که برای کار به این کشور مسافرت کرده بود، با یک مسلمان اندونزیائی ازدواج کرد. به نوشته این روزنامه آمریکائی ؛ نظرسنجی سال 2014 نشان می دهد که 50 درصد جمهوریخواهان معتقد به مسلمان بودن اوباما هستند. در این گزارش آمده است : تلاش باراک اوباما برای توافق با ایران درباره برنامه هسته ای تهران شاید حاکی از شیعه بودن اوباما باشد. واشنگتن پست نوشت : اللهیبی قبلاً نیز  گفته بود که سوریه با کمک ایران داعش را تشکیل داده است و آمریکا توانست به لایه های درونی این گروه مسلح نفوذ کند ولی اظهارات اللهیبی طرفدار ندارد و کاربران عراقی شبکه های اجتماعی به تمسخر این نماینده سابق مجلس خود می پردازند. روزنامه آمریکایی به نقل از یک نویسنده سوریِ مقیم لندن به نام محیی الدین اللاذقانی نیز نوشت : اوباما به علت اصل و نسب شیعه اش توجه و اهتمام ویژه ای به ایران نشان می دهد و می خواهد که ایران پیروز میدان باشد و سوریه و دیگر کشورهای عربی نابود شوند. اوباما درجریان تبلیغات دوره اول ریاست جمهوری خود در سال 2008 در واکنش به انتشار اخباری مبنی بر اینکه وی مسلمان بودن خود را مخفی نگه داشته است گفته بود که " مسلمان نیستم و از دین مسیح پیروی می کنم.
کد خبر: ۶۵۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۹

متن زیر، گزارش تکان‌دهنده «فایننشال تایمز» درباره رنج‌های آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است.خبرگزاری ایسنا: متن زیر، گزارش تکان‌دهنده «فایننشال تایمز» درباره رنج‌های آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است. از حمله نظامی جان سالم به‌در برد و از کشتار جمعی و تجاوز گروه‌های مختلف در سوریه فرار کرد اما درست پس از رسیدن به بهشتی امن در کشور همسایه «لبنان» بود که فاطمه 13 ساله رگ دست خود را زد. این تنها مورد خودکشی در میان آوارگان سوری نیست. پس از سه‌سال زندگی در چادر، افسردگی، خود آسیب‌رسانی، تلاش برای خودکشی و دیگر مشکلات روحی در بین دختران سوری افزایش داشته است. نام فاطمه به‌خاطر امنیت او تغییر کرده و تیم فایننشال‌تایمز نمی‌تواند خود او را مستقیما ملاقات کند. اما مادرش داستان او را با ما در میان می‌گذارد تا نشان دهد که چگونه پس از فرار از جنگ سوریه، دختران بیشماری هنوز با خطر تجاوز، سوءاستفاده خانگی و ازدواج اجباری روبه‌رو هستند. یازده‌هزار سوری مجبور شدند از خانه خود فرار کنند و هیچ نشانه‌ای از پایان جنگی که چهار‌سال از شروع آن می‌گذرد و به جنگ داخلی تبدیل شده، وجود ندارد. اولویت‌های فوری در بحران آوارگی نسبتاً مشخص هستند: مردم به سرپناه و غذا نیاز دارند. اما وقتی بحرانی طولانی می‌شود - روزی پنج هزار نفر - تلاش برای کنترل آن طاقت‌فرسا می‌شود. فاطمه و مادرش به مرکز زنان که توسط کمیته نجات بین‌المللی راه‌اندازی شده، امید زیادی بسته‌اند. کمیته نجات در‌ سال 1933 توسط آلبرت اینشتین برای نجات خانواده‌های آلمانی که با خطر نازی‌ها روبه‌رو بودند، ایجاد شد. این خیریه در حال‌ حاضر در بیش از 30 کشور جهان از میانمار تا زیمباوه کار می‌کند و پس از طوفان‌ها و سونامی‌ها به مردم کمک‌رسانی می‌کند یا درمانگاه‌های بهداشت و سلامت دائمی می‌سازد. در‌ سال 2014 کمیته نجات در سطح جهانی به 14.8 میلیون نفر از جمله چهار میلیون آواره سوری کمک‌رسانی کرد. با وجودی که در بین جمعیت آواره سوری، زنان بیش از سایرین در معرض خطر قرار دارند اما به دلیل تلاش گروه‌های امداد برای تهیه غذا، دارو و آموزش، زنان جوان غالبا فراموش می‌شوند. مادر فاطمه با سیاهی زیر چشم که از دوران سخت حکایت دارد می‌گوید: دختران مهاجر در زندان هستند... شب‌ها در اردوگاه‌ها صدای گریه زنان را می‌شنوید و مردانی که زنان خود را کتک می‌زنند. نیمی از آن زنان زیر 14 ‌سال سن دارند. با دسترسی محدود به آموزش، دختران آینده را از دست می‌دهند. والدینی که زمانی از دختران خود حمایت می‌کردند، اکنون خود زخم خورده‌اند و غالبا دخترانشان را مورد آزار قرار می‌دهند و این‌قدر فقیرند که با ازدواج زودهنگام آنان موافقت می‌کنند، یکی از امدادگران می‌گوید که در این شرایط امکان این‌که دختری به خودفروشی وادار شود نیز وجود دارد. در شرایط پیچیده‌ای که هزاران مهاجر در آن قرار دارند، ترس از تعرض یعنی این‌که بسیاری از دختران به ندرت چادرهای برزنتی را که زمستان‌ها دچار سیل می‌شوند و تابستان‌ها از گرمای هوا مانند کوره سوزانند، ترک می‌کنند، وجود دارد. مادر فاطمه که با وجود درگیری با سوءرفتار خانوادگی، هنوز امیدوار است، می‌گوید: مرکز زنان ما را تشویق به ادامه زندگی و بازسازی توانایی‌مان می‌کند. اگر آنها نبودند، دخترم جان خود را از دست می‌داد و ممکن بود، خود من هم دست به خودکشی بزنم. تلاش‌های کمیته نجات کمیته نجات بیش از 30 مرکز در اردوگاه‌های پناهندگان در شمال سوریه و کشورهای همسایه دارد. حمایت از زنان و توانمندسازی آنان یکی از هزاران برنامه‌ای است که این خیریه به‌عنوان بخشی از واکنش به مصائب سوریه اجرا می‌کند و نیازهای بهداشتی و سلامتی تا آموزش شغلی را در بر دارد. این کمیته که ‌سال گذشته 456 میلیون دلار درآمد داشت، بر فوریت و گسترش کار خود در سراسر جهان تأکید دارد و علاوه‌بر بحران سوریه که در فراخنای پنج کشور گسترده است، درمانگاه‌هایی را برای معالجه بیماران ابولا در غرب آفریقا ایجاد کرد و در مناطقی که عراقی‌ها از دست نیروهای داعش می‌گریزند، کمک‌های انسانی توزیع کرد. کمیته همچنین در آمریکا به مهاجرانی که شانس شروع زندگی جدیدی را به دست آورده‌اند، کمک می‌کند. یافتن راه‌حل‌های درازمدت برای مهاجران، جهت ثبات منطقه بسیار حیاتی است زیرا اردوگاه‌ها، زمینی حاصلخیز برای رشد گروه‌های رادیکال افراطی هستند. جابه‌جایی عظیم مردم، موجب فشارهای اقتصادی می‌شود که می‌تواند در مناطق پذیرای آنان، ناامنی به‌وجود آورد اما همان‌گونه که بزرگترین بحران آوارگان جنگ جهانی عمیق‌تر می‌شود، بودجه خیریه‌ها کاهش می‌یابد. هفته گذشته سازمان ملل اعلام کرد که به علت کمبود بودجه، لیست غذای حیاتی خود را به 1.7 میلیون آواره سوری کاهش می‌دهد. دیوید میلبند، رئیس و مدیر اجرایی کمیته نجات می‌گوید: بحران سوریه بزرگترین فاجعه بشری قرن حاضر تاکنون است. حدود نیمی از 22 میلیون جمعیت کشور مجبور به ترک خانه خود شدند و این میزان بسیار بزرگتر از آن است که داوطلبان کمک بتوانند آن را درک کنند. جنگ، بیماری و فجایع محیطی به چیزی که از زمان جنگ‌جهانی‌دوم عنوان بزرگترین بحران مهاجرت را به‌خود اختصاص داده، افزوده است. میلبند، از کمیته نجات خواسته است که به نیازهای زنان مهاجر توجه بیشتری نشان دهند. سارا ابواصالی، رئیس برنامه زنان کمیته نجات در ترکیه می‌گوید: بازپروری حیاتی و لازم است، به این موضوع از منظر دیگری نگاه کنید؛ چه کسانی سوریه را دوباره خواهند ساخت؟ فقط رسیدن به اردوگاه‌ها در سوریه بسیار چالش‌برانگیز است زیرا جاده‌ها، نقطه‌های ایست و بازرسی و شهرها مرتباً بین گروه‌های مسلح مختلف دست‌به‌دست می‌شوند. قانع‌کردن خانواده‌های محافظه‌کار که غالباً خروج زنان از خانه را ممنوع کرده‌اند، خودش مانع جدی دیگری است. با وجود این مساله، حدود دو هزار زن روزانه از هشت مرکز زنان کمیته نجات در شمال سوریه دیدن می‌کنند و از کمک و مشاوره بهره می‌گیرند. کمیته «گروه‌های سیار» را به اردوگاه‌های بیشتری می‌فرستد ولی این تلاش مانند قطره‌ای در دل اقیانوس است. سوری‌های مهاجر در طول مرز شمالی حدود 500 اردوگاه ساخته‌اند که برخی ده‌ها‌ هزار ساکن دارند. کمیته نجات می‌گوید، کارش بسیار حیاتی است زیرا بسیاری از برنامه‌های مربوط به جوانان در اردوگاه‌ها به‌طور ناخواسته دختران را از برنامه‌ها حذف کرده‌اند؛ زیرا از نظر آوارگان پس از سن بلوغ دختران و پسران نباید کنار هم باشند. آمار ناامیدکننده برنامه زنان کمیته نجات به‌طور مرتب با حداقل 32 هزار زن آواره در یک‌سال کار کرده است اما حتی داستان‌های موفق نیز به دلیل مسائل تازه‌ای که گزارش می‌شود، مایه خوشحالی نیست. فاطمه یکی از این موارد است. زخم‌های روی بازوها و همچنین افسردگی او به کمک مشاوران کمیته التیام یافت اما کمی بعد، پدرش او را مجبور به ازدواج با پسرعمویش که دوبرابر فاطمه سن دارد، کرد و به راه دوری فرستاد. در حالی که آمار قابل اعتمادی از تجاوز یا خود آسیب‌رسانی وجود ندارد، مادر فاطمه می‌گوید، بسیاری از دختران به بریدن رگ خود اقدام می‌کنند. زنان جوان دیگری از این هم فراتر رفته‌اند. یک نفر خودسوزی کرد، آنها او را بیرون اردوگاه به خاک سپردند. دیگری سعی کرد با خوردن کُلر خودکشی کند که او را به بیمارستان رسانده و معده‌اش را شست‌وشو دادند. دختر دیگری را می‌شناسم که فقط 15 سال داشت و قبل از آن خانواده‌اش سه‌بار او را شوهر داده‌اند. این دختر سعی کرد فرار کند. متوقف‌ کردن همه ازدواج‌های اجباری و زودهنگام امکان‌پذیر نیست. در برخی مناطق روستایی سوریه، این مسأله امری متداول و عادی است اما اغلب سوری‌ها تا پایان تحصیلات دانشگاهی دخترشان منتظر می‌ماندند. اکنون مدرسه‌ای نیست و درحالی‌که بحران طولانی‌تر می‌شود، خانواده‌ها توسط خواستگاران خارجی که شیربهای خوبی هم می‌پردازند، وسوسه می‌شوند. هبا، دختر 26 ساله شاد و شلوغ با کت چرمی و روسری سفید، امید خود را از دست نداده است. مناطقی در شمال سوریه جایی که او مراکز زنان کمیته نجات را اداره می‌کند، برای بازدید بسیار خطرناکند به همین دلیل او برای دیدن تیم روزنامه فایننشال‌تایمز در ترکیه از مرز عبور می‌کند. برای ایمنی وی، نامش را اعلام نمی‌کنیم. هبا بیش از هر چیز از سرنوشت دخترانی که او نمی‌تواند به آنها کمک کند، بیم دارد. «تشخیص واقعیت از شایعاتی که مرتباً دهان به دهان می‌چرخد، کار بسیار سختی است. ما به ندرت دوباره از زنانی که به آنها کمک می‌کنیم، خبری می‌شنویم. برخی زنان بدون این‌که آگاه باشند، با مردان در ترکیه یا کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ازدواج می‌کنند و نمی‌دانند که این شرایط رسمی و قانونی نیست. گفته می‌شود بسیاریف از این دختران به فاحشگی وادار می‌شوند.» هبا می‌گوید: «حتی چادر محل اقامت یک دختر، امن نیست. خشونت جنگ، رفتارها را به‌ویژه در میان پسرانی که طی درگیری‌ها به بلوغ می‌رسند، تحت‌تأثیر قرار می‌دهد تا حدی که موارد زیادی از آزار جنسی دختران گزارش می‌شود. رهیافتن به این محیط‌ها بسیار سخت و پیچیده است. بسیاری زنان خجالتی‌تر از آن هستند که حتی بپذیرند مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند.» در لبنان، آوارگان مونث ممکن است سرپناه‌های مخفی پیدا کنند اما در شمال سوریه که از قانون خبری نیست، خانه امن یا مراکز قانونی وجود ندارد. به‌جای این مراکز، هبا و دوستانش استراتژی‌های مبارزه و کنار آمدن با شرایط را آموزش می‌دهند. در مرکز جوانان آواره در ترکیه، مشاوری به‌نام منال با گروهی از دختران خندان و شلوغ احاطه شده که پیشنهادهای خود درمورد «راه‌های نه گفتن» را با صدای بلند می‌گویند تا منال روی بورد بنویسد. دختران جملات را با هم تمرین می‌کنند تا ببینند چه کاری نتیجه بهتری دارد. کمی بعد، منال پیشنهاد می‌کند که ایده برتر را به والدینشان که اجازه نمی‌دهند دختران خانه را ترک کرده یا به مدرسه بروند، بگویند. هبا می‌گوید: «ما با چیزهای کوچک شروع می‌کنیم. اگر دختران نتوانند آن را انجام دهند، چگونه می‌توانند درمورد مسائل بسیار بزرگتر و مهم‌تری چون ازدواج بحث کنند؟ زمانی که دختران و زنان شروع به صحبت می‌کنند، اعتماد به نفس‌شان سریعا افزایش می‌یابد. گاهی لازم نیست خودمان زیاد صحبت کنیم، ما فقط فرصت را برایشان فراهم می‌کنیم... آنها خودشان همدیگر را راهنمایی می‌کنند. به‌عنوان مثال، زنان بزرگتری که قبلا و در سن کم ازدواج کرده‌اند، به مادران جوان‌تر می‌گویند، من خیلی عذاب کشیدم، سعی کن برای دخترت مادر بهتری باشی.» کمیته نجات امیدوار است با بودجه بیشتر بتواند چادرهایی ویژه آماده کند تا در آن‌جا به زنان آموزش شغلی بدهند و آنها بتوانند کار خود را آغاز کنند و در هزینه خانواده کمک‌خرج باشند. مادر فاطمه یاد می‌گیرد که قبل از این‌که دختر جوان‌ترش با سرنوشت مشابه خواهرش مواجه شود، صحبت کند. او می‌گوید: «فکر می‌کردم هیچ دوستی ندارم، از دنیا می‌ترسیدم... حالا جواب شوهرم را می‌دهم، آخرین‌بار که می‌خواست دخترم را کتک بزند، جلویش ایستادم و حرف زدم.» او لبخند می‌زند و با ناباوری می‌گوید: «شوهرم واقعا گوش کرد، بالاخره نتیجه گرفتم.»
کد خبر: ۶۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۷

آنقدر پررویی کردند که گفتند ما باید بیاییم تمام مراکز نظامی شما را هم بازدید کنیم. من گفتم به چه دلیل می خواهید بیایید؟ گفتند ممکن است کار مخفی بکنید. گفتم ممنوع! اگر کسی اجازه بدهد مامورین غربی پایشان را فقط به یک مرکز نظامی ما بگذارند، من آن کسی را که اجازه داده است با آن مامور را، هر دویشان را به جایی خواهم فرستاد که راه خانه شان را گم بکنند! معلوم بود که دنبال چه هستند. آنها به بهانه هسته ای می خواستند از قدرت دفاعی ما مطلع بشوند تا دشمنان به راحتی بتوانند نقشه آقای بوش را پیاده کنند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com به گزارش دولت بهار، آنچه در ادامه می خوانید، بخشی از سخنان دکتر احمدی نژاد در سال 88 درباره بازدید از مراکز نظامی کشور است: پنج سال پیش را یادتان بیاورید، پنج سال قبل فقط. آمدند با فشار تقاضاهایی را مطرح کردند. در آن زمان با شعار اینکه ما باید تنش زدایی بکنیم، ما باید گفتگو بکنیم، دشمنان قدم به قدم خواسته های خود را مطرح کردند و بالا بردند و از این طرف قدم به قدم عقب نشینی شد و تعهد سپرده شد تا جایی که آمدند چند قرارداد خانمان برانداز را بدون تصویب مجلس بر ملت ما تحمیل کردند و متن این قراردادها آن طوری که اتفاق افتاد، به اطلاع ملت نرسید. در ماجرای هسته ای همه تاسیسات را قفل کردند. آزمایشگاههای دانشگاهها را هم درخواست تعطیلی دادند و گفتند رشته های منتهی به هسته ای هم باید تعطیل بشود. در شرایطی که دولت وقت در افغانستان و در عراق و در موضوع هسته ای کمال همکاری را کرد، کمال عقب نشینی را کرد و تقریباً کلید هسته ای را برای همیشه تحویل آنها داد، بعد از این همه همکاری تحت شعار تنش زدایی، تازه آقای بوش آمد پشت تریبون اعلام کرد که ایران محور شرارت است و باید به ایران حمله کنیم. این اخلاق مستکبران است. اگر در برابر آنها عقب نشینی بکنید آنها تا انتها می آیند. آنقدر پررویی کردند که گفتند ما باید بیاییم تمام مراکز نظامی شما را هم بازدید کنیم. من گفتم به چه دلیل می خواهید بیایید؟ گفتند ممکن است کار مخفی بکنید. گفتم ممنوع! اگر کسی اجازه بدهد مامورین غربی پایشان را فقط به یک مرکز نظامی ما بگذارند، من آن کسی را که اجازه داده است با آن مامور را، هر دویشان را به جایی خواهم فرستاد که راه خانه شان را گم بکنند! معلوم بود که دنبال چه هستند. آنها به بهانه هسته ای می خواستند از قدرت دفاعی ما مطلع بشوند تا دشمنان به راحتی بتوانند نقشه آقای بوش را پیاده کنند. وقتی یک چماقی بالای سر یک ملت است امکان عزت، امکان پیشرفت وجود ندارد. اولین وظیفه دولت این است که آن چماق را از دست دشمن بگیرد و تو سر خود دشمن بکوبد و خرد بکند والا تا زمانی که آنها خودشان را مالک می دانند، محق می دانند، ایستاده اند، هر روز دارند تهدید می کنند، کاری نمی شود کرد. یک بار برای همیشه باید این تهدید کنار برود. بعضی ها می گویند آقا! برای رفع تهدید شما بیاد کوتاه بیایید، شما بیایید لبخند بزنید، شما بیاد همکاری بکنید با تهدید کنندگان. چرا می روید در شکمشان؟ چرا از موضع قدرت برخورد می کنید؟ منطق ما روشن است. میگوییم ذات استکبار پررویی و تجاوز طلبی است. اگر در برابر متکبر تواضع کنید، پررو تر می شود، زیاده خواه تر می شود و فهرست طلبهای خودش را طولانی خواهد کرد. اگر بخواهیم جنگ را و تهدید را از سرزمینمان دور کنیم باید از موضع قدرت و شجاعت و البته تدبیر این کار را بکنیم.
کد خبر: ۶۵۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۴

دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا گفت: صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها از قدرت ایران و حزب‌الله آگاه هستند و می‌دانند بیش از 80 هزار موشک آماده شلیک به تل‌آویو و حیفا است.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com ، سردار سرلشکر سیدیحیی صفوی دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا با اشاره به سخنان تهدید‌آمیز مقامات آمریکایی و صهیونیستی اظهار داشت: صهیونیست‌ها خوب می‌دانند که نتوانستند در جنگ 33 روزه در مقابل حزب‌الله و جنگ‌های 22 و 50 روزه در مقابل مردم غزه پیروز شوند در حالی که اینجا یک حکومت مقتدر و قدرتمند وجود دارد. وی افزود: حضرت آقا فرمودند اگر آنها غلطی کنند حیفا و تل‌آویو را با خاک یکسان می‌کنیم. این حرف شعاری نیست و ایران به کمک حزب‌الله و دوستانش این قدرت را دارد که حیفا و تل‌آویو را با خاک یکسان کند. صفوی تاکید کرد: صهیونیست‌ها مشکلات زیادی دارند و می‌دانند قدرت ایران فراتر از آن است که بخواهند با آن گلاویز شوند. مسئولین آمریکایی و صهیونیستی با این اظهاراتشان به دنبال فضاسازی هستند. دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا گفت: آنها از قدرت ایران و حزب‌الله آگاه هستند. بیش از 80 هزار موشک آماده شلیک به تل‌آویو و حیفا است و ایران کشوری قدرتمند است که پاسخ شکننده‌ای به آنها خواهد داد. وی ادامه داد:‌ما بخشی از توانمندی نظامی خود را نشان دادیم و بسیاری از دستاوردها و توانمندی خود را مخفی کرده‌ایم و نه تنها رژیم صهیونیستی بلکه هر متجاوزی بخواهد اقدامی کند پاسخ ما به آنها شکننده خواهد بود.   منبع: فارس
کد خبر: ۶۴۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۳۰

نایب‌رئیس جبهه پیروان با بیان اینکه استانی شدن انتخابات مجلس را از حالت مردمی‌بودن خارج کرده و آن را به مجلس سنا تبدیل می‌کند،‌گفت: طرح استانی شدن با روح قانون اساسی و مردمی بودن مجلس مغایر است.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: اسدالله بادامچیان نایب‌رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری و نماینده سابق مجلس در گفت‌وگو با فارس، درباره استانی شدن انتخابات اظهار داشت: قانون‌گذاری متعلق به مجلس است و آنچه که مجلس تصویب و شورای نگهبان تایید کند به قانون تبدیل شده و لازم‌الاجرا است اما به دلایل گوناگون و از نظر شخصی این طرح را مفید نمی‌دانم. بادامچیان با ذکر اولین نقطه‌ ضعف این طرح تصریح کرد: این طرح مجلس را از حالت مردمی‌بودن بیرون می‌آورد و آن را به مجلس سنا تبدیل می‌کند؛ ما یک مجلس نمایندگان داریم که مجلس ملت است و در برخی از کشورها علاوه بر آن یک مجلس سنا نیز وجود دارد که افراد با تجربه مصوبات مجلس ملی یا نمایندگان را به تصویب سنا می‌رساندند. این فعال سیاسی با بیان اینکه با اجرای طرح استانی شدن انتخابات ما دچار مجلس سنا می‌شویم و مجلس نمایندگی خود را از دست می‌دهیم افزود: تنها کسانی که در این طرح رای می‌آورند افراد چهره و مشهور هستند. وی تصریح کرد: طبیعی است که چه کسانی بیشتر از شهرت برخوردارند و ما در این صورت و شناخت استعدادهای مخفی در مردم ناشناخته بازمی‌مانیم چراکه یکی از راه‌های شناسایی مردم از طریق مجلس صورت می‌گیرد و ما در دوره‌های قبل شاهد حضور افرادی از مجلس تا وزارتخانه بودیم. بادامچیان با بیان اینکه سومین نکته منفی این طرح این است که روستاها محروم می‌مانند یادآور شد: به طور مثال کسی که در استان تهران باید رای بیاورد طبیعی است که بر روی تهران که چند صد هزار رای دارد تبلیغ می‌کند نه در ورامین که چند هزار نفر نهایتا به او رای خواهند داد. از این رو روستاها از رسیدگی نمایندگان باز می‌مانند. نایب‌رئیس جبهه پیروان افزایش مشکلات نمایندگان را از دیگر نقاط منفی این طرح برشمرد و گفت: طبق این قانون نماینده هم باید رای حوزه انتخابی را بیاورد و هم رای استان را و این به معنای این است که باید دو جا کار کند که این هزینه‌ها را نیز بالا برده و احتمال سواستفاده از موقعیت نماینده بیشتر می‌شود. وی برهمین اساس افزود: در این صورت نماینده مجبور است با صاحبان قدرت و احزاب بیشتر بسازد و این حق منفردین را کم می‌کند. بادامچیان با اشاره به افزایش نقش احزاب در استانی‌ شدن انتخابات در عین حال گفت: احزاب در کشور همه توده‌های مردم را در بر نمی‌گیرد و این امر می‌تواند حقوق منفردین را ضایع کند. عضو حزب موتلفه با بیان اینکه در استانی شدن حوزه انتخابیه به سراسر استان گسترده می‌شود یادآور شد: در این صورت فرد نه به استان می‌رسد و نه به حوزه انتخابیه در حالی که به طور مثال استان فارس در مجلس در حال حاضر 18 نماینده دارد که با یکدیگر جلسه استانی برگزار می‌کنند اما هر کدام در حوزه انتخابیه فعالیت مستقل دارند اما استانی‌ شدن باعث می‌شود آنها صرفا استانی فکر کنند نه حوزه‌ای. وی با بیان اینکه در این صورت زد و بندهای سیاسی نیز افزایش می‌یابد خاطرنشان کرد: از نکات مثبت این طرح حضور افراد با تجربه‌تر در مجلس است اما در عین حال استعدادهای مردم ناشناخته می‌ماند. بادامچیان به تاثیر استانی شدن انتخابات در مشارکت سیاسی مردم اشاره کرد و اظهار داشت: طبعا اگر شهرهای کوچک احساس کنند نماینده آنها در سرنوشتشان تاثیری ندارد به صحنه نمی‌آیند و مشارکت کاهش می‌یابد. این فعال سیاسی در پایان یادآور شد: با این طرح به طور مال مردم تهران باید به 40 نفر رای دهند و طبیعی است که افراد هر 40 نفر را ننوشته و نهایتا به 20 نفر رای می‌دهند از این رو امیدواریم نمایندگان خیر ملت را در این طرح در نظر بگیرند و بدانند که طرح استانی شدن با روح قانون اساسی و مردمی بودن مجلس مخالف است.
کد خبر: ۶۳۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۸

متخصصین معتقدند اگر بیماری سرطان در مراحل اولیه مورد شناسایی قرار بگیرد، احتمال درمان آن افزایش می‌یابد. با این حال، بیشتر افراد یا از نشانه‌های سرطان اطلاع ندارند یا این نشانه‌ها را نادیده می‌گیرند. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : قبل از این که سرفه مداوم خود را به بخشی از فصل آنفولانزا نسبت دهید، بهتر است از پزشک خود بخواهید شما را مجدداً معاینه کند. طبق یک تحقیق جدید که توسط Cancer Research U.K صورت گرفته، بیش از نیمی از افراد بالغ، علائم هشداری را داشته‌اند که ممکن است نشانه سرطان باشد. با این حال، تنها ۲ درصد این افراد فکر می‌کنند که این نشانه‌ها ممکن است در اثر سرطان به وجود آمده باشد. محققان پرسشنامه‌هایی به حدود ۵۰۰۰ شهروند بریتانیایی فرستادند. این افراد زنان و مردانی بودند که به یک پزشک متخصص مراجعه کرده بودند. تنها ۱۸۰۰ نفر این پرسشنامه‌ها را پر کردند که ۵ پرسشنامه به دلیل این که فرد پاسخگو به سرطان مبتلا شده بود، حذف گردید. محققان از این افراد سؤال کردند که آیا طی ۳ ماه اخیر، نشانه‌های مختلفی تجربه کرده‌اند، نشانه‌هایی از سرفه مداوم و کاهش وزن شدید گرفته تا کمبود انرژی. از افرادی که نشانه‌هایی را تجربه کرده بودند، خواسته شد تا نظر خود را در مورد علت آن نشانه بنویسند. یکی از محققان می‌گوید: «علت را دقیقاً نمی‌دانسیم؛ اما به نظر می‌رسد تفاوت زیادی میان اطلاعات افراد و آنچه در مورد خودشان فکر می‌کنند، وجود دارد. در نتیجه اگرچه اطلاعات افراد در مورد بسیاری از این نشانه‌ها و علائم بسیار زیاد بود؛ اما افراد کمی علت علائم خود را به سرطان ربط دادند». در ادامه به ۱۰ نشانه و علامتی می‌پردازیم که محققان به عنوان هشدارهای جدی در نظر می‌گیرند. اگرچه ممکن است این نشانه‌ها علت خاصی نداشته باشند؛ اما محققان معتقدند نکته مهم این است که بدانیم این نشانه‌ها ممکن است نشانه سرطان باشند و از پزشک خود بخواهیم تا نشانه‌ها را بررسی کند. ۱. سرفه مداوم یا گرفتگی صدا اگرچه سرفه هر چند وقت یک‌بار مسئله مهمی نیست؛ اما صدای گوش‌خراش یا سرفه مداومی که به همراه خون دیده می‌شود، مطمئناً مسئله مهمی است. بیشتر سرفه‌ها نشانه سرطان نیستند؛ اما مطمئناً یک سرفه مداوم باید ارزیابی شود تا ببینید این سرفه در اثر سرطان ریه به وجود آمده یا خیر. احتمالاً پزشک شما یک عکس X-ray یا سی‌تی‌اسکن انجام خواهد داد تا از نظر سرطان مطمئن شود. ۲. تغییر دائمی در عادت‌های روده زمانی که حرکات روده شما مانند قبل راحت نیستند یا مدفوع شما بزرگ‌تر از حد معمول یا نافرم است، ممکن است نشانه سرطان روده باشد. این تغییرات ممکن است نشانه این باشد که توده‌ای مانع حرکت مدفوع در روده است. افراد به هنگام مشاهده چنین علائمی باید به پزشک مراجعه کنند و یک کولونوسکوپی انجام دهند تا در صورت وجود توده، آن را شناسایی کنند. ۳. تغییر دائمی در عادت‌های مثانه اگر در ادرار خون دیده شود، ممکن است نشانه سرطان مثانه یا سرطان کلیه باشد؛ اما بیشتر اوقات این موضوع نشانه یک عفونت دستگاه ادراری است. ابتدا وجود عفونت را بررسی کنید و بعد مشکلات دیگر را چک کنید. ۴. درد مداومی که دلیل ندارد بیشتر دردها نشانه سرطان نیستند؛ اما دردهایی که همیشه وجود دارند، باید بررسی شوند. به عنوان مثال اگر همیشه سردرد دارید، احتمالاً سرطان مغز ندارید؛ اما به هر حال باید بررسی شود. دردهای مداوم در قفسه سینه ممکن است نشانه سرطان ریه باشد. درد در شکم نیز ممکن است نشانه سرطان تخمدان باشد. ۵. تغییر ظاهر خال گوشتی اگرچه همه خال‌ها نشانه سرطان پوست نیستند؛ اما به وجود آمدن یک خال جدید یا خالی که تغییر کرده، نشانه‌هایی هستند که در صورت مشاهده باید به متخصص پوست مراجعه کنید و احتمال وجود سرطان را بررسی نمایید. ۶. زخمی که خوب نمی‌شود اگر زخمی دارید که در طول ۳ هفته ترمیم نشده است؛ باید به پزشک مراجعه کنید. معمولاً انتظار داریم که بدن در عرض ۳ هفته زخم را ترمیم کند. اگر این اتفاق نیفتاده حتماً باید به پزشک مراجعه کنید تا بررسی شود. این زخم‌ها ممکن است نشانه غده سرطانی لایه بیرونی پوست بدن باشد. ۷. خونریزی غیرمنتظره خونریزی واژینال به غیر از روزهای عادت ماهیانه زنان، ممکن است نشانه سرطان تخمدان باشد. همچنین خونریزی مقعد ممکن است نشانه سرطان روده باشد. ۸. کاهش وزن بدون علت افراد بالغ معمولاً به شدت علاقه دارند وزن خود را کم کنند و برای دستیابی به این هدف، تلاش می‌کنند. با این حال، گاهی اوقات بدون این که کاری انجام دهید، وزن شما کم می‌شود. این امر باعث نگرانی است و ممکن است نشانه یک بیماری جدی باشد. یکی از این بیماری‌ها ممکن است وجود یک غده بدخیم یا یک تومور باشد. ۹. توده‌های بدون علت هر بار توده‌ای در بدنتان به وجود می‌آید که جدید است یا در حال تغییر است، چیزی است که باید حتماً برای بررسی آن به پزشک مراجعه کنید. اگرچه ممکن است این توده یک کیست خوش‌خیم باشد؛ اما ممکن است نوعی سرطان باشد که در بافت زیرین مخفی شده است. وجود توده در بافت سینه، یکی از علائم رایج سرطان سینه است. ۱۰. وجود مشکل دائمی در قورت دادن این مشکل ممکن است در اثر دو نوع سرطان به وجود آید؛ سرطان گردن و سرطان مری. افرادی که این نشانه‌ها را مشاهده می‌کنند، سعی می‌کنند رژیم غذایی خود را تغییر دهند و غذاهای نرم‌تری بخورند. اغلب این افراد به این موضوع فکر نمی‌کنند که ممکن است مسئله جدی‌تر از این حرف‌ها باشد. در کل باید بدانید اگر نشانه یا علائمی داشتید که مداوم بودند، باید به پزشک خود مراجعه کرده و نشانه‌ها را بررسی کنید.
کد خبر: ۶۳۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۷

در واپسین روزهای سال ۹۳ پس از انتشار اخبار بازگشت محسن رضایی به سپاه پاسداران توجهات زیادی از طریق رسانه‌ها، اظهار نظر‌ها و شبکه‌های اجتماعی به این مسأله جلب شد که این درخواست محسن رضایی از رهبری و پذیرش سریع آن و فعال شدن پرونده محسن رضایی در زمره پاسداران انقلاب اسلامی چه مفهوم و پیامی دارد تقریبا حدود ۱۸ سال از خروج رضایی از سپاه می‌گذرد پس چرا حالا پس از این همه مدت چنین اتفاقی می‌افتد؟ سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: امیرعلی امیری در یادداشتی در «تابناک» در پاسخ به این پرسش‌ها نوشت: چنین اتفاقی زمانی می‌افتد که پاسداران انقلاب، شاگردان سابق محسن رضایی که کشف و رشد آن‌ها توسط وی در سپاه و جنگ از خصوصیات بارز وی توسط رهبر انقلاب برشمرده می‌شود (در یکی دو سال گذشته و همین اواخر سال ۹۳ مقام معظم رهبری در دو دیدار جداگانه یکی با فرماندهان ارشد ستاد کل نیروهای مسلح و یکی در ملاقات سر لشکر رحیم صفوی اشاره می‌کنند به اینکه این هنر آقای رضایی در شناسایی انسان‌ها و میدان دادن به آن‌ها و...) به عنوان مستشاران طراز اول دفاعی و امنیتی در منطقه خاورمیانه نقش اول را ایفا می‌کنند و پس از بحران لبنان، فلسطین، سوریه، عراق و افغانستان منطقه آبستن حوادث یمن و تجاوز آل سعود به این کشور تا حدودی علوی است محسن رضایی مجددا به جمع پاسداران که البته هرگز هم در طول این ۱۸ سال با وجود همهٔ بی‌مهری‌ها از جمع آن‌ها جدا نبود بر می‌گردد. در همهٔ این ۱۸ سال به یاد دارم که هر ماه رمضان همهٔ فرماندهان دفاع مقدس مراسم افطار با صفا و صمیمیتی را در منزل محسن رضایی داشته و دارند و او میزبان همرزمان خود است و همه حتی آن‌ها که گا‌ها زبان به تخریب محسن رضایی در فضای سیاسی می‌گشایند حضور می‌یابند و همچون استادی او را در حلقه خود می‌گیرند آری او هرگز با پاسداری فاصله نداشته است با این همه این سؤال و عاقبت این کار و انجام آن در این ایام مرتب مطرح می‌شود. لذا بنده هم که افتخار دارم چند صباحی یک بار در جلسه‌ای و یا مشورتی با آقا محسن ملاقاتی داشته باشم، از طرف دوستان مختلفی مورد سؤال واقع شده‌ام که آیا معلوم است آقا محسن می‌خواهد چکار کند؟ حالا برای چی برگشتند به سپاه؟ با فعالیت‌های سیاسی و انتخاباتی و غیره چه می‌خواهد بکند؟ شایعه اینکه او قرار است رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بشود درست است یا نه؟ و... . فکر کردم با انتشار این سطور پاسخی به همهٔ این سؤال‌ها شاید بشود داد لذا به این سبب دست به قلم شدم دیدم برای بررسی این موضوع باید کمی به عقب برگشت نه کمی بلکه حدود ۳۵ سال باید به عقب برگشت تازه سال ۵۷ است و امام چند روزی است به کشور مراجعت کرده‌اند محسن رضایی در مدرسه رفاه با محمد بروجردی ملاقاتی دارند محسن رضایی لیدر گروه منصورون و بروجردی از لیدرهای گروه صف می‌باشد مبارزینی که در سال‌های آخر رژیم شاهنشاهی مبارزه فرهنگی و مسلحانه در کشور دارند و مدت‌ها است راه‌شان را از گروه مجاهدین خلق بدلیل بدلیل انحرافات اعتقادی آن‌ها جدا کرده‌اند و تحت هدایت روحانیت اصیل و مبارز شیعه و پیروی از خط امام (ره) به مبارزه مشغول هستند مهم‌ترین مسأله آن روز حفاظت از جان امام به عنوان قلب تپنده انقلاب است حکومت در دست بختیار و ازتش شاهنشاهی است حکومت نظامی برقرار است مردم مسلح نیستند مبارزه مسالمت آمیز و با دست خالی در برابر تفنگ و تانک‌های آرایش گرفته در خیابان‌ها جریان دارد و در این چنین وضعیتی رهبر انقلاب در وسط کانون بحران یعنی تهران در مدرسه‌ای مستقر شده و در حال هدایت انقلابش و امتش می‌باشد. تصور حفاظت از چنین شخصیتی و این چنین محل استقراری در آن شرایط زمانی چه حسی دارد نمی‌دانم بالاخره محسن رضایی و بروجردی تقسیم کار می‌کنند که حلقه اول حفاظت مسلحانه از مدرسه رفاه بعهده بروجردی و حلقه دوم را محسن رضایی ساماندهی کند همانطور که می‌دانید زیاد طول نمی‌کشد بساط حکومت پهلوی و دولت بختیار برچیده می‌شود و انقلاب پیروز می‌شود محسن رضایی می‌گوید مجاهدین خلق (منافقین) از چند سالی قبل از پیروزی که از سیر مبارزه امام و روحانیت فاصله گرفته و با مبارزینی در زندانهای رژیم اختلاف داشتند عنوان مجاهدین را برای خود مصادره کرده و در اثنای مبارزات سال ۵۷ هم هوادران آن‌ها با همین آرم و عنوان در راهپیمایی‌ها و تظاهرات شرکت می‌کردند و قصد داشتند که خود را نیروهای پیشگام انقلاب معرفی می‌کنند و سعی داشتند نقش سایر مبارزین و گروه‌ها را که به دلائل امنیتی کمتر تابلو آن‌ها معرفی شده بود راتحت الشعاع قرار دهند. برای خنثی کردن این توطئه وبا توجه به مسلح بودن منافقین، محسن رضایی مبتکر تشکیل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با ادغام هفت گروه مبارز مسلح شامل منصورون، صف، موحدین و... می‌شود و با تشکیل این سازمان راه فریبکاری منافقین (مجاهدین خلق) را تاحدود زیادی سد می‌کند وبه همین دلیل هم درگیری‌هایی بین این دو سازمان در آن ایام رخ می‌دهد. در هر صورت محسن رضایی دومین مأموریت و مسئولیت خود را دریکی دو ماهه ابتدای پیروزی انقلاب با موفقیت پشت سر می‌گذارد در اردیبهشت ۵۸ شهید مطهری و کمی قبل از آن و در پی بروز مسائل کردستان سپهبد قرنی توسط گروه فرقان ترور می‌شود. برادر محسن می‌گوید: من حس کردم که با این خلأ اطلاعاتی و نبود یک سازمان اطلاعاتی در کشور که با پیروزی انقلاب به وجود آمده و سلاح زیادی که سازمان یافته و نیافته در دست پس مانده‌های رژیم سابق و گروه‌های چریکی کمونیست و منحرف و منافق که با انقلاب میانه خوبی ندارند امنیت کشور دچار خطر جدی خواهد شد لذا احساس وظیفه کردم مهم‌ترین وظیفه‌ای که برای حفاظت از انقلاب اسلامی بر دوشم است تشکیل و سازماندهی اطلاعات کشور است و لذا با یک اتاق کوچک در ستاد مرکزی سپاه شروع کردم نه اینکه فکر کنید مرکزیتی در کشور به محسن رضایی حکم مسئولیت داده که شما برو اطلاعات درست کن، نه او خودش به این نتیجه می‌رسد و شروع می‌کند و البته همه مسئولین را توجیه می‌کند و با سرعت این سازمان را در سراسر کشور و در بستر سپاه پاسداران سازماندهی می‌کند. یادم است وقتی سال۵۸فرمانده سپاه یکی از شهرستانهای استان فارس بودم از فرماندهان خواسته شده بود فردی در حد نفر دوم سپاه برای مسئولیت واحد اطلاعات تعیین شود وبا هدایت مستقیم از مرکز این واحد‌ها شروع به انجام فعالیت‌های اطلاعاتی کردند وبخصوص در شناسایی گروه‌های مسلحی که محسن رضایی پیش بینی می‌کرد عن قریب مسلحانه مقابل انقلاب خواهند ایستاد کار بزرگی انجام دادند به نحوی که وقتی در خرداد سال۶۰ منافقین اعلام جنگ مسلحانه کردند اکثر مراکز و مخفی گاه‌ها وانبارهای سلاح و مهمات آن‌ها ورفت وآمد ومقر رهبران آن‌ها برای اطلاعات سپاه شناسایی شده بود ودره‌مان روزهای اول ضربات سهمگینی از اطلاعات سپاه به فرماندهی محسن رضایی دریافت کردند و موج خشونت و ناامنی که در نقشه آن‌ها برای روزهای اول شروع جنگ مسلحانه طراحی شده بود به کلی با شکست مواجه و آن‌ها را مجبور به عقب نشینی و ادامه کار مخفی نمود. محسن رضایی از زمان شروع به کار در سپاه و پی ریزی تشکیلات اطلاعاتی سپاه از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که خود از بنیان‌گذاران آن بود کناره‌گیری کرد، حتی قبل از اعلام ممنوعیت فعالیت پاسداران در سازمان‌ها و احزاب سیاسی توسط امام در این مدت محسن رضایی ۲۶ ساله مسئول ستاد خنثی سازی کودتاهای نظامی پس مانده‌های رژیم شاه برای سرنگونی انقلاب هم بود وشخصا درهدایت عملیات خنثی سازی کودتای نوژه شرکت داشت. اقدامات گروه‌های مسلح البته فقط به منافقین محدود نمی‌شد قبل از آن در اکثر نقاط مرزی کشور گروهک‌هایی که اکثرا مارکسیست بودند با سوء استفاده از پتانسیل‌های قومیتی تحت عناوین خلق کرد درکردستان، خلق عرب در خوزستان، خلق بلوچ در بلوچستان، خلق ترکمن در گلستان، خلق مسلمان در آذربایجان ندای تجزیه وجدایی طلبی سر می‌دادند و سازمان اطلاعاتی سپاه تنها سازمان آماده و محوری برای مبارزه وکنترل آن‌ها بود. این یکی از کارهایی بود که محسن رضایی در آن مقطع انتخاب کرد شروع کرد و به انجام رساند و یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های ابتدای انقلاب اسلامی را با هشیاری پیگیری و در خنثی‌سازی آن موفق بود. حالا جنگ هم یک سالی بود که شروع شده بود، محسن رضایی عضو شورایعالی سپاه و مسئول واحد اطلاعات سپاه است واحد اطلاعات عملیات را در قرارگاه عملیات سپاه در خوزستان را هم راه‌اندازی کرده وحسن باقری را برای مسئولیت آنجا تعیین نموده است. درگیری‌های امنیتی که بسیار هم اهمیت داشت و انسجام و امنیت داخلی را تهدید می‌کرد بیشتر ذهن محسن رضایی را مشغول کرده و از طرفی نگرانی اوضاع جنگ هم هست البته میانه خوبی که با بنی صدر به عنوان جانشین فرماندهی کل قوا ندارد باعث می‌شود خیلی هم در صحنه نبرد نتواند ایفای نقش بیشتری کند ۹ ماهی از جنگ گذشته که سقوط بنی صدر و فرار او از کشور صورت می‌گیرد و درست در همین روز‌ها منافقین اعلام جنگ مسلحانه می‌کنند و رسالت مقابله سازمان اطلاعاتی تشکیل شده توسط محسن رضایی به اوج خود می‌رسد؛ لذا پس از رفتن بنی صدر دو سه ماهی این درگیری‌ها تمام وقت او را می‌گیرد در شهریور سال۶۰ باز محسن رضایی فکر دیگری به سرش می‌زند راه اصلی مبارزه برای برقراری امنیت در کشور و دفع تجاوز چیست او برای به عهده گرفتی فرماندهی کل سپاه اعلام آمادگی می‌کند و در پاسخ امام (ره) که در این صورت مسئولیت مهم اطلاعات کشور چه می‌شود می‌گوید تأمین امنیت با پیروزی در جنگ بهتر تأمین می‌شود و او به عنوان فرمانده سپاه اطلاعات را هم هدایت خواهد کرد اینک او در ۲۷ سالگی با حکم امام فرمانده کل سپاه و راهی مناطق جنگی می‌شود جنگ پس از سال‌ها ی اول انقلاب که بحران امنیتی کشور را تهدید می‌کرد دومین بحران بزرگ کشور بود که از طریق دشمن خارجی به کشور تحمیل شده بود که محسن رضایی رسالت خود را عبور کشور از هر بحرانی که پیش رو داشت می‌دانست شکست‌های استراتژی و تاکتیک‌های جنگی بنی صدر هم باعث زمین گیر شدن جنگ شده و آینده کشور و وضعیت مناطق اشغال شده در هاله‌ای از ابهام است سر‌لشکر رشید، جانشین ستاد کل نیروهای مسلح می‌گوید فرماندهان قبلی سپاه می‌آمدند در قرارگاه چند روزی بودند و می‌رفتند و قرار می‌شد پشتیبانی‌هایی از مراکز سپاه که در جنگ در‌گیر بودند، داشته باشند که بیشتر هم پس از بازگشت به فراموشی سپرده می‌شد حالا محسن رضایی آمده بود من و رحیم صفوی، حسن باقری و... باز هم منتظر چنین رفتاری بودیم ولی او طور دیگری آمده بود او آمده بود که بماند و بجنگد بعد‌ها یاد این داستان افتادم که زمانی نادرشاه در جنگ با افغان‌ها متوجه هنر‌نمایی جنگجویی می‌شود که بسیار خوب می‌جنگد در جایی با او مواجه می‌شود و می‌گوید، پس تو زمان حمله افغان‌ها کجا بودی که جلوی آن‌ها را بگیری آن جنگجو می‌گوید، من بودم ولی نادر نبود قبل از آمدن محسن رضایی من بودم آقا رحیم بود، حسن باقری، عزیز جعفری بود، همت بود، متوسلیان بود، باکری بود، بقایی بود و بقیه ولی محسن رضایی نبود. در عملیات حصر آبادان برای سازماندهی و فراهم کردن دو گردان نیرو مستأصل بودیم محسن رضایی آمده بود می‌گفت عملیات طریق القدس بزودی باید با چند تیپ نیروی سپاه انجام شود می‌گفتیم یا او نمی‌داند تیپ چیست و یا نمی‌داند عملیات چگونه است از کجا چند تیپ باید بیاید فراموش نکنیم حتی قبل از فرمانده شدن محسن رضایی فرمان بسیج و ارتش بیست میلیونی هم صادر شده بود و بنی صدر برای آن فرمانده تعیین کرده بود یعنی بسیج هم بود محسن رضایی می‌گفت هر عملیاتی که انجام می‌شود با زمان کوتاهی بعد از آن و با استعدادی سه برابر باید عملیات بعدی انجام شود و برای این طرح ریزی عملیات می‌کرد سلسله عملیاتهای کربلا را طرح ریزی کرد او پیگیری کرد تا شهید صیاد شیرازی هم فرمانده نیروی زمینی ارتش شود و در کنار سپاه و کنار محسن رضایی سپاه و ارتش را یک لشکر واحد کردند و در کمتر از یکسال از پاییز ۶۰تا خرداد ۶۱ تدابیر جنگی و عملیاتی محسن رضایی و فرماندهی منحصر به فرد وی ماشین جنگی عراق را چنان دچار انهدام نمود که فریاد مذاکره از کاخ صدام بلند شد یادم است محسن رضایی می‌گفت این مذاکره پیشنهادی صدام مثل جنگ تحمیلی است و نباید زیر بار آن رفت در ۳ خرداد ۶۱ خرمشهر آزاد شد. محسن رضایی حالا در جنگ ژنرال‌هایی تربیت کرده بود که هر کدام به تنهایی قادر بودند و هستند که هدایت نیروهای نظامی و دفاعی چندکشور را بعهده بگیرند در همین مقطع از جنگ است که او متوسلیان و لشکر۲۷ را راهی لبنان می‌کند که مرزهای دفاعی جمهوری اسلامی را خارج از سرزمین اصلی دنبال کند اینک آثار آن حضور در لبنان فریاد بلند افتخار و عزت اسلام است. محسن رضایی بحران جنگ را به کنترل در‌می‌آورد و تا سال‌ها ارتش عراق و دنیای غرب و شرق پشت سر او را زمین‌گیر می‌کند و در ‌‌‌نهایت ایران پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را به صدام تحمیل می‌کند. تاریخ شاهد است ‌با پذیرش قطعنامه توسط جمهوری اسلامی عراق قطعنامه را نپذیرفت بلکه در غرب از طریق منافقین و جنوب ارتش عراق مجددا حملات خود را برای اشغال کشور شروع کرد ولی با شکست مفتضحانه مجبور به پذیرش قطعنامه گردید وصدام روی از مرزهای شرقی برگرداند و به سمت کویت وعربستان نشانه رفت این کار سوم محسن رضایی بود. حالا جنگ تمام شده رهبری انقلاب تغییر یافته در اولین قدم به عنوان فرمانده کل سپاه نیرومند‌ترین ارتش خاورمیانه با رهبری آیت الله خامنه‌ای بیعت می‌کند وبا حکم ایشان که تکمیل حکم امام در تشکیل نیروهای سه گانه سپاه است سپاه را به پنج نیروی زمینی، هوایی و دریایی مقاومت بسیج وقدس مجهز می‌کند وبا تشکیل قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء برای کمک به بازسازی کشور از جنگ خارج شده کمر همت را محکم می‌کند برادر محسن رضایی آماده‌ترین ولایق‌ترین فرد بود که در آن برهه رسالت عبور از بحران سازندگی و رونق اقتصادی کشور را به عهده بگیرد، ولی این مسئولیت به وی داده نشد و در ‌۸سال دولت سازندگی با موانع بسیاری که بر سر راهش بود تمام تلاشش را برای به کار گرفتن انرژی ذخیره شده دفاع وجنگ در کشور را کرد و موفقیتهای بزرگی نیز رقم خورد حالا سال ۷۶است ۸ سال از پایان جنگ می‌گذرد محسن رضایی در این سال‌ها پیش بینی می‌کند که بحران پیش روی انقلاب چیست او در‌می‌یابد که اقتصاد و مدیریت بحران پیش روی ماست تحصیلاتش در مقطع دکترای اقتصاد را تکمیل می‌کند او خود را آماده ایفای نقش در این صحنه به رهبری انقلاب عرضه می‌کند. پس از کش وقوس‌هایی در سمت دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام از رهبری حکم می‌گیرد و شروع به کار می‌کند حکم مسئولیت وی یکی از احکام تاریخی است که رهبری به این مشروحی صادر کرده‌اند. خود رئیس کمیسیون اقتصادی مجمع می‌شود چشم انداز سیاستهای کلان اقتصادی، اصل۴۴ اقتصاد مقاومتی و.... تلاش‌های او در سالهایی است که سال‌های بد اقتصادی است در سال۸۴ کاندیدای ریاست جمهوری می‌شود در روزهای پایانی کناره گیری می‌کند تلاش می‌کند به دولت نهم نزدیک شود وهمکاری کند اما رئیس دولت نهم درکی از کشورداری و اقتصاد ندارد ودرسال ۸۸ محسن رضایی باز کاندیدا می‌شود وهشدار می‌دهد که ادامه ریاست جمهوری احمدی‌نژاد رفتن به پرتگاه است ولی شرایط غبارآلود رقابت‌های سیاسی سال۸۸ منجر به عدم موفقیت وی می‌شود ومحسن رضایی در طول دولت دهم با زهم برای کمک به دولت از هیچ اقدامی دریغ نمی‌کند اما رئیس دولت راه دیگری را درپیش گرفته اگر محسن رضایی دنبال کنترل بحران است او دنبال بحران آفرینی است و این دو راه به هم نمی‌رسند تا سال ۹۲، حرف‌های محسن رضایی در انتخابات سال ۹۲بهتر شنیده می‌شود، مردم او را صاحب سبک وبرنامه می‌دانند اقبال خوبی به سمت او می‌شود. محسن رضایی در دومین دور کاندیداتوری خود وبا عبور افتخار آمیز از غائله فتنه سال ۸۸ با ۴میلیون رأی و نفر اول شدن در چند استان کشور با محدودیت شدید امکانات توانسته بود پیام خود را به گوش مردم برساند. اکنون سال۹۳ است محسن رضایی طی نامه‌هایی به سید حسن نصرالله، رهبر انصارالله یمن برخی حرف‌ها و تجربیاتش را با آن‌ها بازگو می‌کند اینک انقلاب اسلامی درگیر یک فرایند دفاعی امنیتی منطقه‌ای در خاورمیانه است اینک هدایت مدافعین اسلام و نیروهای مقاومت ضد صهیونیستی درجبهه‌های مختلف غرب آسیا بر دوش پاسدارانی از نسل شاگردان محسن رضایی است، امروز برگ برنده ایران در منطقه در این جبهه رقم می‌خورد باز هم می‌پرسید چرا محسن رضایی برگشته است به پاسداری و سپاه او باز انجام تکلیفش را در این راه یافته است تایید و موافقت رهبری با پیشنهاد او برای برگشت به سپاه مهر تأییدی است بر صحت این تصمیم و او در راهی قدم می‌گذارد که با آن غریبه نیست. او سازماندهی نیروهای مدافع انقلاب در خارج از سرزمین اصلی جمهوری اسلامی را از سال ۶۱ در بیروت پایه گذاری کرده است و هم اینک می‌گوید سرباز رهبری و ملت هستم. درود بر غیرتت آقا محسن که با همهٔ این اوصاف، باز هم هنوز درست و حسابی تو را نمی‌شناسیم. همیشه چند گامی جلو‌تر حرکت می‌کردی و می‌کنی و کسی نمی‌تواند باور کند نیروهای اسلام در عراق و لبنان و فلسطین و سوریه و یمن جهاد می‌کنند و محسن رضایی خارج از گود است؛ خدا یار و نگهدارت باشد برادر محسن.
کد خبر: ۶۲۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۱

«این پسر مرضیه را که خواهر بزرگ‌تر الهام بود عامل مخالفت الهام می‌دانست به همین دلیل مرضیه را هم کشت. چون مرضیه الهام را راضی کرده بود که با آن پسر یاسوجی ازدواج کند»
کد خبر: ۶۲۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۳۰

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: مردی ۳۹ ساله با نام “جیمز اندروز” بعد از اینکه نامزدش ” جما لویس” او را رها کرد و رابطه با مرد دیگری را آغاز کرد، به یک اقدام ازاردهنده و بیمارگونه علیه خانم ” لویس” مرتکب شد. “اندروز” بعد ازاینکه خانم “لویس” از او جدا شد، با دادن پیغام های متعدد و متوالی در فیس بوک او ا تهدید کرد که عکس های برهنه اش را در اینترت منتشر می کند. دادگاه بیرمنگهام انگلیس، گزراش داد “اندروز” یک چادر پنهانی در حیاط باغی خانه خانم ” لویس” به پا کرده بود و به طور مخفی انه از طریق پنجره خانه اش از او در حالت های مختلف عکس برداری می کرد. قاضی دادگاه ، “ماری استیسی” می گوید: اقدامات او بسیار جدی بود و با دادن پیغام های تلفن همراه، زنگ های متوالی ، تعقیب و گریز زن جوان و حتی قرار دادن یک چادر مخفی در حیاط خانه او باعث مزاحمت و تجاوز به حریم شخصی او شده است. او افزود: این مرد روان پریش همچنین گلوی خانم ” لویس” را در خیابان چنگ زده و او را تهدید کرده بود با ریختن آب جوش برروی صورتش از او انتقام خواهد گرفت. مامور پرونده، “لین ویلیس” بیان داشت: ” اندروز” حتی به طور مخفی انه از خانم ” لویس” ۲۹ ساله در حمام و اتاقش فیلم و عکس گرفته بود. او در ادامه گفت: پلیس یک چادر موقتی مخفی انه که با علف و چمن پوشیده شده بود به همراه کیفی از لوازم مورد نیاز ” اندروز” را، در حیاط خانه آن زن کشف کرد.
کد خبر: ۶۱۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۷

فرهنگ ظلم‌ستیزی و مدافع حریم ولایت بودن با شهادت حضرت زهرا(س) جان گرفت و ایشان با نثار جان خویش درخت ولایت را بارور کردند و این جریان تداوم یافت و ما در قیام عاشورا نیز این مسأله را به وضوح می‌بینیم.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به نقل از فارس، استاد سیدعبدالله فاطمی‌نیا از اساتید اخلاق درباره ولایت‌مداری حضرت صدیقه طاهره(س) گفتاری بیان کرده که در مجله پنجره منتشر شده است: *فریاد سکوت دفاع از ولایت، مهمترین رکن اعتقادی حضرت فاطمه(س) است و ایشان آنچنان ذوب در ولایت است که در جریان رحلت رسول اکرم(ص) مشاهده می‌کنیم، حضرت(س) تنها کسی است که حق امام علی(ع) را بر همگان روشن و دسیسه‌های توطئه‌گران را برای کسب منصب خلافت مسلمین رو می‌کند. به عبارت دیگر حضرت فاطمه(س) اولین فردی است که با فتنه زمان خود مبارزه می‌کند، چرا که امامت و ولایت، مهمترین پایه اعتقادی و زیربنای زندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ما شیعیان محسوب می‌شود و جایگاهی بالاتر از نماز دارد، همانطور که می‌دانید، پس از رحلت نبی‌مکرم اسلام(ص) مسأله خلافت مسلمین مطرح شد و حال آنکه این موضوع مهم در آخرین حج پیامبر(ص) و در واقعه غدیر بر همگان روشن و مسجل شده بود که علی(ع) به عنوان جانشین رسول خدا(ص) منصوب و اداره امور مسلمین نیز به ایشان تفویض شده بود. اما پس از پایان مراسم تدفین پیامبر(ص) خدعه‌ها و نیرنگ‌ها آغاز و واقعه عظیم غدیر به فراموشی سپرده شد، خلافت از علی(ع) غصب و ایشان به مدت 25 سال خانه‌نشین شدند، فاطمه(س) از رحلت پدر تا شهادت خویش عمر کوتاهی داشتند، اما در همین مدت با تمام توان فتنه‌های دشمنان ولایت را روشن و افکار انحرافی آن‌ها را رسوا کردند. سیاست حضرت علی(ع) سکوت اعتراض‌آمیز بود، چرا که جریان ولایت و امامت ایشان در حجه‌الوداع بر همه روشن شده بود و نقض ولایت ایشان بزنگاه ورود انحراف در مسأله امام معصوم بود که مولای متقیان(ع) در عین همکاری با خلفا سکوت را پیشه کردند، چرا که تعصبات جاهلیت دوباره بروز کرده بود و عامه مردم نگاه و رویکرد خوبی به مسائل دینی نداشتند و حاضر بودند برای رفاه خود هر فردی را برای اداره امور مسلمین به عنوان خلیفه بپذیرند! ضمن اینکه اوضاع سیاسی اجتماعی عصر رحلت رسول خدا(ص) سرشار از کینه‌های متعدد بود که با طرح مسأله ولایت، سر باز کرد، البته سکوت مولای متقیان نشان از درایت ایشان برای اشاعه وحدت در میان امت اسلام داشت که آن حضرت(ع) از حق خویش گذشتند تا اتحاد مسلمین حفظ شود، آن حضرت در فلسفه سکوت خود فرمود: «دیدم صبر بر این حادثه، بهتر از ایجاد تفرقه میان مسلمانان و ریختن خونشان است، مردم تازه مسلمانند و دین مانند مشک شیر، به هم زده می‌شود و کوچکترین سستی آن را فساد و کمترین پیمان‌شکنی آن را واژگون می‌سازد». در این شرایط حضرت زهرا(س) نیز مبتنی بر خواست و نظر ولی خدا حرکت می‌کرد، اما تنها کسی بود که موقعیت اجتماعی و قداست بسیار بالایی در میان مردم داشت و می‌توانست با ایستادگی در برابر جریان حذف علی(ع) حقایق را برای حق‌طلبان روشن کند، این بانوی بزرگوار بار سنگین دفاع از ولایت را بر دوش گرفت و علی(ع) نیز با سکوت خویش، رضایت خود را از فریاد تاریخ‌ساز فاطمه(ع) اعلام کرد تا بزرگ بانوی هستی، ریشه ظلم را رسوا کرد. حضرت فاطمه(س) در صحبت‌ها و خطابه‌های خود بارها و بارها همگان را به این نکته توجه داد که حق ولایت و امامت سازش‌ناپذیر است و نباید نسبت به تنها یادگار رسول خدا(ص) با مسامحه برخورد کنیم، ضمن اینکه باید در این مسیر از مال و جان خویش بگذریم تا سلسله ولایت مستدام و پایدار بماند، فاطمه(س) همواره تأکید داشت که ولایت، ریشه و بن مایه اصلی اسلام است و نباید در این مسیر نورانی، سیاست تردید و جود داشته باشد، ایشان در خطابه‌های خود پیوسته مسأله غدیر را عنوان می‌کردند تا اذهان خفته بیدار شوند و ولایت مورد غفلت واقع نشود. فرهنگ ظلم‌ستیزی و مدافع حریم ولایت بودن با شهادت حضرت زهرا(س) جان گرفت و ایشان با نثار جان خویش درخت ولایت را بارور کردند و این جریان تداوم یافت و ما در قیام عاشورا نیز این مسأله را به وضوح می‌بینیم که حضرت عباس(ع) در دفاع از ولایت و حفظ احترام امام و حجت خدا تا پای جان ایستادگی کرد و با لب تشنه به شهادت رسید، دفاع از ولایت با قیام فاطمی آغاز و تا قیام پرشور و حیات‌بخش امام زمان(عج) تداوم خواهد داشت. چرا که مزار حضرت زهرا(س) بر همگان مخفی است و این هم ابتکار عملی از سوی حضرت صدیقه طاهره(س) بوده است تا دشمنان بدانند مبارزه این بانوی مکرمه برای صیانت از ولایت امام معصوم همچنان ادامه دارد. مهمترین درس سیره ولایی فاطمه(س) این است که تابع محض ولایت باشیم و همان طور که حضرت زهرا(س) از ولایت صیانت کرد تا رسالت نبوی تا قیامت پایدار ماند، ما نیز باید در دفاع از ولایت و پاسداشت ارزش‌های امامان معصوم، آن هم در عصر حاضر که دوران غیبت است و انتظار فرج، از هیچ تلاشی مضایقه نداشته باشیم، ضمن اینکه در عصر حاضر که زمین پر از انفاق، دورویی و انحرافات شده، تنها راه حفظ ایمان، برای ما بصیرت‌افزایی است تا حفظ ایمان برای ما بصیرت افزایی است تا در شرایط سخت زندگی راه درست را از غلط تشخیص دهیم و بصیرت توسعه پیدا نمی‌کند، مگر با تأسی به ولایت که البته در دوران غیبت تبعیت از ولی فقیه بر همه ما واجب است و ما باید پشتوانه خوبی برای ولایت فقیه باشیم، یادمان باشد بی‌توجهی به ولایت فقیه موجب نابودی ما می‌شود و آنچه رشته ارتباط ما را با حضرت حق محکم می‌کند توجه به ولایت است، بنابراین همه ما تکلیف داریم که تابع محض فرامین ولایت فقیه باشیم که با رهنمودهای ایشان از راه درست منحرف نخواهیم شد.
کد خبر: ۶۰۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۴