مرحوم آیت الله سید اسماعیل هاشمی از علمای صاحب نفس شهر اصفهان و نماینده ی سابق مردم این شهر در مجلس خبرگان، در سخنانی به مناسبت دهه فجر و بازگشت تاریخی حضرت امام(ره) به ایران، با اشاره به شعار معروف مردم اصفهان در راهپیمایی 12 بهمن 57 به مکاشفه ای اشاره کرده است که مبنای این شعار قرار گرفته بود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش رویش نیوز، آیت الله هاشمی با اشاره به بازگشت امام راحل در 12 بهمن فرمودند: زمانیكه به دستور بختیار فرودگاه های سراسر كشور بسته شده بود تا از ورود امام به میهن جلو گیری شود، مردم شهرهای مختلف برای اعتراض به همراه علما در مساجد تحصن کردند. مردم شهر اصفهان نیز در مسجد سید این شهر متحصن شدند. زمانی كه خبر آوردند بالاخره پرواز امام موفق به فرود شده است و امام به كشور تشریف آورده اند، مردم كه از شنیدن این خبر بسیار خوشحال شده بودند از مسجد خارج شدند و با سر دادن شعار هایی شروع به راهپیمایی كردند اما آنچه بیشتر برای من جالب بود شعاری بود كه مردم سر می دادند:
خمینی بت شكن آمده اندر وطن
آتش نمرودیان زمقدمش گلستان
حس كنجكای من تحریك شد كه كدام قریحهای بی درنگ این شعار را در میان مردم پخش کرده است؟ بعد از راهپیمایی آن روز از مردم جویا شدم تا ببینم سازنده ی این شعار چه كسی است تا اینكه متوجه شدم این شعار از مرحوم آیت الله طیب بوده است. برای اطمینان از صحت این ماجرا روزی در مجلسی كه تنی چند از علما شهر هم حضور داشتند از ایشان ماجرا را جویا شدم كه ایشان ضمن تایید این ماجرا بیان داشتند كه : مدتی بود به شدت نسبت به وضعیت كشور و سلامتی امام امت و مسلمین نگران بودم و می ترسیدم كه مبادا در جریان بازگشت امام به كشور برای ایشان اتفاقی بیافتد تا اینكه شب 12 بهمن برای من مكاشفه ای رخ داد هاتفی این شعر را زمزمه می كرد كه:
خمینی بت شكن آمده اندر وطن
آتش نمرودیان زمقدمش گلستان
من ناگاه به خود آمدم و در فكر بودم تا اینكه فردای آن شب از منزل خارج شدم و به طرف مسجد سید در حركت بودم كه جمعیت مردم را در حالی كه شعار هایی سر می دادند دیدم. پرسیدم چه اتفاقی افتاده كه مردم گفتند امام تشریف آوردهاند من به یاد اتفاق شب قبل افتادم آن شعر را نوشتم و به مردم دادم تا آنرا تکرار کنند."
اين خاطره همه ساله و در ايام دهه فجر، توسط شخص آيت الله سید اسماعیل هاشمی بازگو مي شد.
کد خبر: ۵۶۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
وظیفه دانش آموزان در این دهه آشنایی بیشتر با انقلابی است که با خون شهدا پیروز شد و تمام آحاد مردم و جامعه در این انقلاب و به ثمررساندن آن مشارکت کردند
کد خبر: ۵۶۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۲
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه دولت از انتقاد خوشش نمی آید، گفت: قوه مجریه با طرح ادعای عدم پوشش صحیح اخبار از سوی رسانه ملی به دنبال منحرف ساختن مسیر انتقادات از دولت است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
بیژن نوباوه وطن در مورد آنچه دولت "عدم پوشش صحیح اخبار این قوه از سوی صدا و سیما میداند" اظهار کرد: این موضوع که اخبار دولت توسط صداو سیما به خوبی پوشش داده نمی شود به طور صریح از سوی رییس جمهور طرح نشده است و مصداقی هم دراین زمینه برای ادعای خود ارایه نکره اند.
وی افزود: چطور ممکن است با وجود رسانه های در اختیار دولت مثل روزنامه ایران و سایت های وابسته، صدا و سیما بتواند اخبار دولت را به خوبی پوشش ندهد.
نماینده مردم تهران در مجلس، صدا و سیما را رسانه ای عدالت محور خواند و گفت: با توجه به تجربه ای که بنده در کار صداو سیما داشته ام بعید به نظر می رسد که این رسانه بتواند در این سطح مود ادعای طرفداران دولت در پوشش اخبار مربوط به قوه مجریه تبعیض قائل شود.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی برخی مقامات اجرایی را تمامیت خواه دانست و تصریح کرد: مقامات اجرایی به طور معمول یک حس تمامیت خواهی دارند و سعی می کنند با در اختیار گرفتن رسانه قدرت اجرایی خود را تثبیت و کسترش دهند.
نوباوه مطرح شدن بحث عدم پوشش اخبار قوه اجرایی از سوی دولتی ها را نوعی فرایند برای امتیاز گیری بیشتر عنوان و خاطر نشان کرد: دولت به دنبال فرافکنی در این زمینه و امتیاز گیری بیشتر در مسائل رسانه ای است.
وی پوشش رسانه ای دولت یازدهم را بسیار مطلوب ارزیابی کرد و گفت: همه وزرای دولت و به ویژه وزیر بهداشت که آبروی دولت محسوب می شود از بیشترین پوشش رسانه ای برخوردار هستند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: تمامی عملکرد وزیر بهداشت حتی جراحی هاو حضور وی در روستاها و مناطق محروم نیز به تصویر کشیده می شود چطور ممکن است صدا و سیما در پوشش رسانه ای دولت مضایقه کند.
نوباوه ادعای دولت مبنی بر عدم پوشش صحیح اخبار را منحصر به دولت یازدهم ندانست و خاطر نشان کرد: در دولت قبل هم چنین ادعایی از سوی رییس جمهور وقت مطرح بود که این اقدامات را صرفا می توان در سهم خواهی بیشتر دولت ها ارزیابی کرد.
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه دولت ها از انتقاد خوششان نمی آید، تصریح کرد: با مطرح شدن انتقادات از دولت در رسانه دولت با طرح ادعای خود مبنی بر عدم پوشش صحیح اخبار قوه مجریه از سوی صدا و سیما به دنبال منحرف ساختن مسیر انتقادات از دولت هستند. ( میزان)
کد خبر: ۵۶۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۰
خانم افسر فاضلی شعر خود را که در وصف شهیدان طهماسبی، الله دادی و مغنیه سروده بود در مراسم گرامیداشت این شهیدان در شهربابک قرائت کرد.
شما می توانید در ذیل متن شعر را بخوانید:
گلی پرپر زمجنون بازگشته بهار دیگری آغاز گشته
کنون از باغ خونین شهادت پس از سی سال و اندی درد غربت
گل گمگشته ی مادر رسیده در آغوش وطن منزل گزیده
کجایی ای پدر، برگشته یوسف کجایی از سفر برگشته یوسف؟
کجایی مادر چشم انتظارش که روز و شب بنالی بر مزارش؟
رضا طهماسبی برگشته اینک ز شوقش دیده ها تر گشته اینک
رضا طهماسبی آن مرد خیبر همان در خاک و خون گشته شناور
همان مفقود چندین ساله ی ما همان پرپر گل آلاله ی ما
همان رزمنده پاک و فداکار به اسلام و به ایران او وفادار
همان رفته به امر رهبر خویش فدا بنموده هم جان و سر خویش
کنون برگشته از میدان سرافراز سبکبال و سبک با بال پرواز
رضا برگشته تا عطر شهادت بپیچد باز در کوی ولایت
رضا برگشته تا شهر شهیدان شود در مقدم سرخش گل افشان
ز دیدارش خبرها دارد این شهر شراری در جگرها دارد این شهر
رضا طهماسبی برگشته و باز چه جاویدالاثرها دارد این شهر
و اینک باز هم بوی شهادت رسید از مرزهای عشق و عزت
شهادت تازگی دارد همیشه که رحمت وار می بارد همیشه
شهادت مرد می خواهد که داریم دل پر درد می خواهد که داریم
شهادت رایگانی نیست مردم به غیر از جان فشانی نیست مردم
شهادت قیمتش خیلی زیادست شهادت مزد مردان جهادست
چه پیغامی شنید الله دادی چه راهی بر گزید الله دادی
حریم یار را چون در خطر دید به پای سر دوید الله دادی
عجب نظر شهادت کرده بود او که از دنیا برید الله دادی
شهادت آرزو و عشق او بود به عشق خود رسید الله دادی
سپاه قدس را او یاری کرد عجب شد رو سفید الله دادی
همان دیرینه یار حاج قاسم همان مرد سعید الله دادی
به همرزمان خود پیوست آخر چه هجران ها کشید الله دادی
گل سرخ شهادت را چه زیبا ز روی شاخه چید الله دادی
به همراه جهاد مغنیه تاخت بر آن خصم پلید الله دادی
شهید خشم اسراییل غاصب چه زیبا پر کشید الله دادی
الهی بود و اللهی یقیناً خدا دادش نوید الله دادی
درود ما بر آن سردار عاشق شهید آری شهید الله دادی
شعار او نبود ایران و ایران فقط ایران و نه غزه نه لبنان
که با حزب خدا همگام بود او و در جغرافی اسلام بود او
گهی در سوریه احساس می شد برای زینب او عباس می شد
برای پاسداری از ولایت قدم می زد به میدان شهادت
همان مردی که دلها بود جایش بلندی های جولان زیر پایش
همان عاشق همان فرمانده ی مرد که جانش را به راه دین فدا کرد
خدا او را برای خویش می خواست که دل ها را ز داغش ریش می خواست.
بر آن پیروزمند نهر جاسم زیارتنامه خوان شد حاج قاسم
چه دانیم از جهاد کوه و دشتش؟ ز بدر و خیبر و والفجر هشتش
ز نصر و کربلاهایش چه گویم؟ ز اخلاص و تمنایش چه گویم؟
بلی آن یادگار سالها جنگ به دیدار شهیدان بود دل تنگ
به همراه جهاد آن مرد میدان جهادی مرد حزب الله لبنان
همان فرمانده ی از خود گذشته ز رسم و راه بابا بر نگشته
همان خصم ستمکاران سرکش مقاوم مرد میدان های آتش
به اسراییل و تکفیری و داعش چه رزم و همتی داد او نمایش
شد اینک فخر ثارالله کرمان شهیدی از بلندی های جولان
به امیدی که با آزادی قدس هم آزادی و هم آبادی قدس
بگیریم انتقام این شهیدان ز آمریکا و اسراییل نادان
*افسر فاضلی شهربابکی*
کد خبر: ۵۵۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۱۰
امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن نفرت بخشی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملتها از یک سو و مشروع دانستن اقدامات تجاوزکارانه علیه ملتهای مسلمان از سوی دیگر می شود. "سیدمحمد خاتمی" رئیس جمهوری اسبق کشورمان در نامهای به دبیرکل سازمان ملل از او خواسته تا با دعوت از همه نیروهای صلحطلب، اقدامی عملی برای توقف خشونت و ترور انجام دهد. وی آمادگی "بنیاد گفتوگوی تمدنها" را نیز برای همکاری اعلام کرده است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن كامل اين نامه که در وبسایت سیدمحمد خاتمی منتشر شده است را در ادامه آمده می خوانید:
به نام خدا
عالیجناب آقای بان کی مون
دبیرکل محترم سازمان ملل متحد
با احترام و درود
من نیز چون شما و صدها میلیون نفر در سراسر جهان از جنایت تروریستی پاریس و رویدادهای مشابه ونگران کننده پیش و پس از آن که نمونهای از آثار شوم و ضدانسانی تروریسم و افراط گرایی در شرق و غرب عالم است متأثرم و آن را به شدت محکوم میکنم؛ اما از سازمان ملل متحد، سازمانهای بینالمللی، دولتها، نهادهای مدنی، نخبگان و سرآمدان جهان انتظاری فراتر از محکوم کردن این حوادث می رود.
آقای بان کی مون
در جهان امروز، خشونت و ناامنی و افراط، جهنمی سوزان آفریده است که همه انسان ها، پیروان همه مذاهب، همه ملت ها و اقوام را در همه جای جان در کام خود می کشد، اما مسأله این است که آنچه احیاناً به نام مبارزه با ترور و خشونت انجام میگیرد نه تنها راهگشا نیست، بلکه متأسفانه گاه آتش این بلای سهمگین را افروخته تر میکند.
تروریسم و خشونت، نه جنگ دین و آزادی، نه منازعه شرق و غرب و نه مواجهه میان مذاهب و اقوام و ملل که خطری جدید و جدی است که ریشه های گوناگون دارد و باید این ریشه ها را خشکاند و جهان را از پرتگاه “افراطی گری” دور کرد.
آقای دبیرکل
در سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی برج های دوقلوی نیویورک در اثر اقدامی تروریستی و تکان دهنده فروریخت و خطر “تروریسم” که پیش از آن هم وجود داشت، به چشم آمد و جمهوری اسلامی ایران در نخستین لحظات بروز حادثه، آن را محکوم کرد و پیشبرد “گفت و گوی تمدن ها” و طرح “ائتلاف برای صلح” را چاره کار دانست، اما در سویی دیگر پنداشته شد با ائتلاف برای “جنگ علیه تروریسم” که پنداشته می شد پرچم آن در دست جریانهایی چون القاعده است، می توان ریشه این پدیده شوم را کند؟ اما اگر این شیوه پاسخ می داد چرا امروز شاهد گسترش امواج تروریسم در سراسر جهان هستیم و امواجی که نمونهای از آن در پاریس به چشم خورده هر روز ازشرقیترین نقطه عالم تا غربیترین نقطه آن، در عراق و سوریه، در فلسطین و لبنان، در افغانستان و پاکستان، در نیجریه و میانمار و در جای جای عالم خشونت و خون و ترور عرصه را برهمگان از شیعه و سنی و ایزدی و مسیحی و یهودی تا عالم دینی و روشنفکر و سیاستمدار و کودک و پیر و جوان تنگ کرده است!
امروز تنها در خاورمیانه و آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین نیست که امنیت از میان رفته است، بلکه در قلب کشورهای اروپایی و آمریکا نیز هیچکس در امان نیست و بپذیریم که امنیت در جهان به هم پیوسته امروز یا در همه جا برقرار می شود یا هیچ کجا روی امنیت را نمی بیند.
اگر صدای گفتوگو، صلح و مدار را که در لحظه ای حساس از تاریخ در سازمان ملل طنین افکند و مورد استقبال همگان قرار گرفت، جدی گرفته می شد و با ریشهیابی امور در جستجوی راهکارهای عملی با ضمانت اجرایی بودیم و سازمان ملل متحد و نهادهای بین المللی می توانستند سیاستمداران را وادار به رعایت موازین و ملزومات برقراری صلح کند و نهادهای مدنی و اندیشمندان و عالمان عالم در این راه گامهای بلندتری بر می داشتند، امروز شاهد چنین وضعیت تلخی نبودیم.
اگر دعوت به “ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت” در سال 2001 و پس از تصویب پیشنهاد ”گفتوگوی تمدنها” در هیاهوی جنگ و خون و انتقام و لشگرکشی پس از حادثه تروریستی یازده سپتامبر که خونبارتر از آن حادثه هولناک بود گم نمی شد و اگر نصایح خیرخواهان مبنای تصمیمات بین المللی قرار می گرفت آیا بازهم شاهد چنین روزهای تلخی بودیم؟
عالیجناب
آیا فکر کرده ایم، نه تنها برپایه تعالیم ادیان و موازین اخلاقی که به اعتبار رهیافتهای علمی و حتی تجارب سیاسی، فقر، محرومیت، سرکوب، اشغال، آوارگی، استبداد و بدتر از همه تحقیر انسان که از سوی حکومتهای فاسد و قدرتهای توسعه طلب بر عالم و آدم تحمیل شده است در پدید آمدن این حوادث شوم چه نقشی دارد؟
اگر به جای مدارا و محبت، نفرت وخشونت و به جای دیگردوستی، دیگرستیزی حاکم شود و آن که قدرتمندتر است خشونت بیشتری را اعمال و از خشونت ورزانی که آنان را همسو با منافع خود می داند حمایت کند، آیا در دور باطل خشونت و سرکوب و تحقیر از یکسو و ترور و افراطیگری از سوی دیگر گرفتار نخواهیم شد؟
وقتی میلیونها انسان که سرزمینشان اشغال می شود و فریاد مظلومیت و ستم دیدگان و آوارگان در هلهله جنونآمیز اشغالگران سرکوبگر و آدمکش گم شود و بسیاری از قدرتمندان به جای تنبیه متجاوز، مظلوم و آواره را تحقیر کنند، هویت های مرگبار برساخته می شود و تروریسم بی وطن حتی از میان غربیان سربازگیری می کند. تروریسم، افراطیگری و به حاشیهراندگی نوع خوب و بد ندارد. نباید تبعیضهای وحشتناکی که حاصل اعمال ضابطه ها و معیارهای دوگانه است از نظر دور داشت.
آقای دبیرکل
موسی (ع) پیامبر عزت و مبارزه با فرعونیت است و مسیح (ع) پیامبر محبت و مهربانی و انسانیت و محمد مصطفی (ص) پیامبر رحمت و آزادگی. آیا پرسیده ایم که اشغال و جنایت و سرکوب به نام موسی و تحقیر انسانها و به راه اندازی جنگهای صلیبی جدید به نام عیسی و سربریدن بیگناهان و به بردگی کشاندن زنان و ترور و به خاک و خون کشاندن انسانها به نام محمد که هم جنایت علیه بشریت است و هم اهانت بزرگ به این پیامبران عظیم الشأن؟
آقای بان کی مون
محبت ورزان و مدافعان آزادی و عدالت و حقوق بشر در همه جا و با هر آئین و مشرب و مسلک مخالفان با تبعیض و تحمیل و طرفداران برخورداری همگان از برکات زندگی و حق و حرمت در جهان کم نیستند، ولی صدایشان شنیده نمی شود! باید عملاً به فکر راهکارهایی بود، که این صداها بهتر به گوش برسد. امروز وقت آن است که نهادهای بین المللی با همه سرآمدان عالم، همه دولت ها و همه نهادهای مدنی به علل و عوامل گوناگون پدید آمدن این وضع ناگوار بیاندیشند و منصفانه و واقع بینانه در صدد مبارزه با آن برآیند.
عالیجناب
من می دانم که آنچه طی زمانی دراز شکل گرفته است و منجر به تبعیض و بی عدالتی و عقب ماندگی ملتها و استقرار نظامات ناعادلانه بین المللی و نهایتاً تولید خشونت و افراطیگری شده است نه با گفتار و اندرز از میان می رود و نه به سرعت و به یکباره. من می دانم که تعصب و جهالت و کژاندیشی در میان جریانهایی که عقب ماندگی و تحقیر شدگی خود را مبدل به نفرت کرده اند وخشونت و ترور را راه استیفای حقوق از دست رفته خود کرده اند و با کمال تأسف بر اندام رفتار زشت و غیر انسانی خود جامه تقدس می پوشانند و از این راه به انسان و ارزشهای متعالی و مقدس خیانت می کنند، با نصیحت خیرخواهان و حتی بیانیه و تظاهرات و راهپیمایی به سادگی دست از جنایت بر نمیدارند و نیز میدانم که توسل به زور و خشونت برای نابود کردن این جریانها هم همانگونه که به تجربه نیز ثابت شده است، جز به عمیقتر شدن گرایشهای انحرافی و بسط و گسترش این جریانهای منحط نمی انجامد و حتی گاه سبب مظلوم نشان دادن آنها و جذب و جلب بیشتر تحقیر شدگان به سوی آنان نیز خواهد شد.
من میدانم که امواج سهمگین اسلام هراسی که موجب برانگیختن خشم و نفرت بخش هایی از افکار عمومی علیه اسلام و مسلمانان و توجیه کننده هر گونه اهانتی به مقدسات ملتها و اقوام از یک سو و مشروع نشان دادن اقدامهای تجاوزکارانه علیه ملتهای مظلوم، به خصوص مسلمانان از سوی دیگر می شود و نیز غربهراسی که حاصل عدم تفکیک میان جنبههای استعماری سیاستهای غربی در خارج از مرزهای ملی کشورهای غربی با جنبههای تمدنی و فرهنگی مغرب زمین که لااقل دستآوردهای مثبتی برای خود غربیان داشته است می باشد به سادگی و با توصیه های اخلاقی و سیاسی از میان نخواهد رفت.
اما نمی توان از تجارب و تلاش های عملی نیز غافل ماند. جلب توجه واقعی جهانیان و دست اندرکاران عالم اندیشه و عمل به دور از احساسات، مسؤولیتی جهانی و انسانی است. ریشهیابی وضعیت و واقعیت تلخی که به صورت خشونت و افراط گرایی، چه از سوی دولتها و چه جریانهای سیاسی و عقیدتی بروز کرده است و تروریسم تنها یکی از جلوههای وحشتناک و ملموس آن است، نخستین گام برای یافتن راهحلی است که اگر ارائه شود بدون تردید مورد اقبال افکار عمومی عالم و نیز همه خیرخواهان صلحطلب و انساندوست قرار خواهد گرفت و اندک اندک موجب انزوای افراطیون و خشونت گرایان و انشاءالله محو آن از صحنه بین المللی خواهد شد.
من به سهم اندک خود پیشنهاد می کنم سازمان ملل متحد با شجاعت در این راه گام بردارد و عالمان و اندیشمندان، روشنفکران، سیاستمداران، دولت ها و نهادهای مدنی را برای اقدامی عاجل با هدف تحقق آشتی تاریخی که از اهداف مهم گفتوگوی فرهنگها و تمدنها است در این سو فراخواند. بنیاد گفتوگوی تمدنها نیز آمادگی آن را دارد با بازخوانی تجربه خویش و با مشارکت اندیشمندان خیرخواه و صلح طلب جهان در حد توان خود به بلندتر شدن صدای گفت و گو و صلح و نزدیکتر شدن به جهان عاری از خشونت و افراط کمک کند.
آقای دبیرکل
نگذارید و نگذاریم جهان و انسان تحت هیچ عنوانی در معرض هراس، نا امنی و مخاطره باقی بماند. باید از کیان دین، آزادی، عدالت، اخلاق و گفت و گو و صلح به جد دفاع کرد.
سید محمد خاتمی
مؤسس و رئیس
کد خبر: ۵۴۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۸
مسئولین رده های پایین مملکت و نمایندگان لر و مسئولین وقت استانی این هدیه ی بزرگ رهبر معظم انقلاب را با دید نگاه کلی به استان برنامه ریزی ننمودند و این طرح را تنها در محدوده جنوب استان اختصاص دادند،حال این که ...
کد خبر: ۵۴۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۷
چرا مأموران انتظامی در مرزها به قاچاقچیانی که به سوی مرزبانان آتش گشوده بودند، اجازه نمیدادند ابتداء درباره انگیزه خود از حمله به مرزبانان توضیح بدهند و بعد مانع آتشافروزی آنان شوند؟! و یا چرا رزمندگان اسلام در جریان جنگ تحمیلی بیآن که درباره علت حضور نظامیان دشمن در جبهه نبرد توضیح بخواهند به سوی آنها شلیک میکردند؟ و یا چرا پلیس بعد از اسارت سارقان مسلح و قاتلان محارب، آنان را بدون محاکمه در زندان نگاه میدارد؟! پاسخ این لاطائلات بدیهیتر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حسین شریعتمداری در یادداشتی نوشت: ۱-چرا در مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) که همه ساله در سراسر جهاناسلام برپا میشود و دهها میلیون نفر علیه قاتلان اباعبدالله الحسین(ع) به کوچه و خیابان آمده و جنایت وحشیانه آنان را محکوم میکنند، به طرفداران شمر و یزید و ابنسعد و ابنزیاد و حرمله و... اجازه داده نمیشود که در میان تودههای عظیم و انبوه مردم عزادار حضور یافته و از خود دفاع کنند؟ و مثلا برای مردم توضیح بدهند که چرا در عاشورای سال ۶۱ هجری، خون پاک فرزند رسولخدا(ص) و اصحاب و یاران او را برزمین ریختهاند؟ و چرا سرهای مطهر آنان را از بدن جدا کرده، خیمهها را به آتش کشیده و زنان و کودکان را به اسارت بردهاند؟ شاید آنها برای آنچه در آن روز مرتکب شده بودند، دلیل قانعکنندهای داشته باشند؟! که اگر فرصت و امکان ارائه دلایل و نظرات خود را پیدا کنند، قضاوت مردم درباره آنها تغییر کند! از کجا معلوم که تقصیر اصلی با اردوگاه امام حسین(ع) نبوده است؟! و یا بخشی از گناه آن جنایت وحشیانه به خاطر برخی از اقدامات در همین اردوگاه نبوده باشد؟!چرا با خواندن این چند سطر عصبانی شده و با خشم ابرو در هم کشیدهاید؟! و نگارنده را احمق! و یا دستکم، دیوانه تصور میکنید؟! و این احتمال را پیش میکشید که شاید طرحکننده این سوال با اردوگاه یزید و ابنزیاد سر و سرّی داشته باشد؟!
حتما در پاسخ خواهید گفت؛
اولا؛ رذالت و خباثت شمر و یزید و ابنسعد به اندازهای آشکار و بدیهی است که کمترین نیازی به اثبات ندارد و نه فقط یک یا دو یا ده یا صد، بلکه هزاران دلیل و سند غیرقابل انکار از جنایت وحشیانهای که یزیدیان نسبت به خاندان رسالت و همه انسانها از عصر عاشورا تا عصر حاضر مرتکب شدهاند، حکایت میکند. به گونهای که جزئیترین ابراز تردید در آن، تنها میتواند ناشی از حماقت، دیوانگی و یا مأموریت و وابستگی تردیدکننده تلقی شود.
ثانیا؛ خواهید گفت؛ که اردوگاه سیدالشهداء علیهالسلام غیر از سخنان و بیانات حضرت اباعبدالله(ع) و برخی از یارانش که آنهم در همهمه و شیهه اسبان مهمیز خورده گم میشد، هیچ تریبون دیگری نداشت ولی در همان حال اردوگاه یزیدیان از تمامی تریبونهای آن روز برای تبلیغ نظر و ادعای وارونه خود علیه اردوگاه حسینی(ع) برخوردار بود. سگها را گشاده و سنگها را بسته بودند. بنابراین آنچه نیاز به بازخوانی دارد، مظلومیت مولای شهید ما حسین بن علی(ع) است و آنچه نباید به فراموشی سپرده شود- تا فرصت تکرار نیابد- شرح و تفصیل جنایات وحشیانه یزید و شمر و عمرسعد و ابنزیاد و حرمله و... است. مگر آن حرامیان تاریخ، غیر از آنچه با صدای بلند و در همه جهان آن روز اسلام عربده کشیدهاند، سخن ناگفته دیگری دارند که فرصت گفتن نیافته باشند؟!
ثالثا؛ شاید بگویید؛ مگر تاکنون در هیچیک از مراسم بزرگداشت حماسه حسینی(ع) شرکت نکرده و در سوگ او حضور نداشتهای؟! و مگر نمیبینی که در این مراسم فراگیر و در عزای سالار شهیدان، بیشتر از آنچه درباره مظلومیت مولای شهیدمان حسین بن علی(ع) و علت قیام آن بزرگوار گفته میشود، از انگیزه یزیدیان در قتل مولای شهید(ع) و به اصطلاح دلایلی که برای ارتکاب آن جنایت بزرگ تاریخی آورده بودند، سخن در میان است. و تمامی آنچه درباره انگیزه اباعبداللهالحسین علیهالسلام از قیام و انگیزه و چرایی ارتکاب آن جنایت از سوی حرامیان، گفته و نوشته میشود، مستند به اسناد غیرقابل خدشه و مکتوب و مضبوط است. بنابراین، چرا تصور میکنید و به دروغ حنجره پاره میکنید که یزیدیان فرصت اعلام نظر و دفاع از خود را نداشتهاند و پیروان اباعبدالله الحسین(ع) درباره واقعه عاشورای سال ۶۱ هجری، یکطرفه به قاضی رفته و شمر و یزید و ابنسعد و ابنزیاد و بقیه حرامیان را محکوم میکنند!
بسیار خوب! نگارنده از ادعای کاذب خود دست میکشد و استدلال شما را قاطع، غیرقابل خدشه و پذیرفتنی میداند. اما آنچه نگارنده، مطرح کرده است، فقط یک ادعای کاذب و سؤال جعلی است که منظور از طرح آن، شنیدن هزارباره استدلالها و نظرات منطقی و مستحکم شما بوده است وگرنه، نگارنده نیز از ژرفای دل با شما عزیزان همراه و همعقیده است و برای مزید اطلاع شما، این توفیق حداقلی را دارد که با هربار نوشیدن آب، به ساحت مقدس اباعبداللهالحسین(ع) سلام و بر قاتلان آن امام مظلوم و شهید لعن و نفرین بفرستد. حتما میپرسید، در حالی که پاسخ ادعای کاذب و پرسش جعلی خود را میدانی از طرح آن چه انگیزهای داشتهای؟!
جواب آن است که دیروز یکی از نمایندگان مجلس که مدعی است هوشمند! و عاقل! و غیروابسته است، سؤال مضحک فوق را که پاسخی بدیهی دارد، برای تبرئه سران فتنه آمریکایی، اسرائیلی ۸۸ و پاککردن داغ ننگ وطن فروشی آنان بر زبان آورده و این واقعیت را نادیده گرفته است که اصحاب فتنه نه فقط از دهها رسانه و سایت اینترنتی داخلی برای پمپاژ ادعای دروغ تقلب و تلاش برای براندازی نظام برخوردار بودهاند بلکه تمامی رسانههای پردامنه دشمنان بیرونی نظیر بیبیسی فارسی، صدای آمریکا، العربیه فارسی، یورو نیوز فارسی، رادیو زمانه، رادیو و تلویزیون اسرائیل، شبکههای تلویزیونی کشورهای عربی و دهها شبکه تلویزیونی فارسی زبان در آمریکا و اروپا، شبکههای اجتماعی فیسبوک، توئیتر و... نیز در خدمت همین پادوهای وطن فروش بوده است. ضمن آن که آزادانه هر از چند روز بیانیه صادر کرده، مصاحبه میکردند و... گفتنی است که «گوگل» بزرگترین و معروفترین موتور جستجوگر، سرویس «ترجمه فارسی- GOOGLE TRANSLATE -» را اختصاصا و با اعلام قبلی برای حمایت از سران فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ راهاندازی کرده بود و فیسبوک به دستور رسمی وزارت خارجه آمریکا تعمیرات سالانه خود را با همین منظور به بعد موکول کرده بود و...
۲- چرا مأموران انتظامی در مرزها به قاچاقچیانی که به سوی مرزبانان آتش گشوده بودند، اجازه نمیدادند ابتداء درباره انگیزه خود از حمله به مرزبانان توضیح بدهند و بعد مانع آتشافروزی آنان شوند؟! و یا چرا رزمندگان اسلام در جریان جنگ تحمیلی بیآن که درباره علت حضور نظامیان دشمن در جبهه نبرد توضیح بخواهند به سوی آنها شلیک میکردند؟ و یا چرا پلیس بعد از اسارت سارقان مسلح و قاتلان محارب، آنان را بدون محاکمه در زندان نگاه میدارد؟! پاسخ این لاطائلات بدیهیتر از آن است که نیازی به توضیح داشته باشد. چرا که افراد یاد شده مرتکب جرم مشهود شده بودند که در حال محاربه مستوجب قتل بودهاند و در غیر اینصورت مظلومان را به قتل میرساندند - که رساندند- و در حال اسارت محاکمه آنان فقط برای تعیین مجازات بود و نه اثبات جرم.
دیروز آقای علی مطهری، همان نماینده یاد شده از تریبون مجلس و برای چندمین بار اعلام کرد که حصر سران فتنه بدون حکم قضایی بوده و غیرقانونی است! و این واقعیت ملموس را نادیده گرفت که سران فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ به گواهی صدها سند غیرقابل انکار تحت مدیریت مستقیم مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس و با هدف براندازی نظام دست به وطن فروشی و جنایت زدهاند و جرایم و جنایات مشهودی نظیر ادعای تقلب در انتخابات - فرمول دیکته شده جرج سوروس صهیونیست به خاتمی و دستورالعمل آشکار ریچارد رورتی به فتنهگران- دریافت کمک مالی کلان از ملکعبدالله سعودی و چند کشور اروپایی، حمایت آشکار از اسرائیل و آمریکا، قتل مردم کوچه و بازار، آتش زدن مسجد، آشوب خیابانی، اهانت به ساحت مقدس عاشورای حسینی(ع)، سنگباران نمازگزاران عاشورا، پاره و لگدمال کردن عکس مبارک حضرت امام(ره)، اعلام آشکار محاربه با نظام اسلامی - شعار انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است- و دهها جنایت دیگر فقط بخشی از جرم غیرقابل اغماض آنان است تا آنجا که نتانیاهو از آنها با عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد کرد و اوباما، حمایت از سران فتنه را با ذکر نام، وظیفه استراتژیک آمریکا دانست و...
آیا سران فتنه فقط به خاطر بخش اندکی از این همه جنایت، مستحق چندین بار اعدام نیستند؟ ضمن آن که قانونی بودن شورای عالی امنیت ملی و ضرورت اجرای تصمیمات آن در قانون اساسی تصریح شده است و رئیس قوه قضائیه که بالاترین مقام قضایی است از جمله اعضای این شورا میباشد.
آقای علی مطهری، از قانون سخن میگوید و توضیح نمیدهد که آیا سران و عوامل فتنه حاضر به پذیرش حکم قانون هستند؟! و اگر بودند، چرا درباره ادعای تقلب- که خود با عمل خویش و در مواردی با بیان صریح آن را تکذیب کردهاند- حاضر به پذیرش قانون و طی روال قانونی تصریح و شناخته شده نبودند؟ و...
۳- و بالاخره اگرچه دراینباره گفتنی بسیار است ولی تنها به نکتهای که هوشیاری آقای علی مطهری در اظهارنظر را میطلبد، اشاره میکنیم و آن، این که، آنچه ایشان هر از چند گاه مطرح میکند و مانند اظهارات دیروز وی بلافاصله با استقبال گسترده رسانههای آمریکایی و صهیونیستی روبرو شده و با کف و سوت گروههای ضدانقلاب همراهی میشود، حاوی هیچ نکته تازه و یا سخن ناگفتهای نیست بلکه نظیر آن بارهاوبارها از سوی دیگران مطرح شده و بیاعتنایی رسانهها و محافل دشمنان اسلام و انقلاب و نظام را در پی داشته است. بنابراین بدون کمترین تردیدی میتوان نتیجه گرفت که اظهارات ایشان به خودی خود برای دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها کمترین ارزش و اهمیتی ندارد و اگر چنین بود، چرا وقتی مشابه همین اظهارات از سوی دیگران مطرح میشود، به آن اعتنایی نمیکنند؟ پاسخ فقط به فقط در انتساب آقای علی مطهری به بیت شریف استاد بزرگوار، آیتالله شهید مطهری است. توضیح آن که رسانهها و محافل بیگانه و ضدانقلابیون وابسته به آنها بدون استثناء در نقل قول از ایشان تاکید میکنند، آقای علی مطهری فرزند آیتالله مطهری و به سختی میتوان حتی یک نمونه را یافت که قید یاد شده را نداشته باشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که جناب علی مطهری بدون انتساب به پدربزرگوار و شهیدشان نزد رسانهها و محافلی که برای ایشان کف و سوت میزنند، اهمیتی ندارد.
و باید از ایشان پرسید که اولا؛ دیدگاهها و نظرات وی چه نسبتی با دیدگاهها و نظرات استاد شهید دارد ثانیا؛ اگر انتساب نسبی وی با استاد شهید نادیده گرفته شود، چه باقی میماند؟! ثالثا؛ مگر نه اینکه در کلام خدا به صراحت آمده است؛ اناولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه «نزدیکترین انسانها به حضرت ابراهیم(ع) کسانی هستند که از آن پیامبر بزرگوار پیروی میکنند» و نه کسانی که با آن پیامبر اولوالعزم فقط رابطه نسبی داشتهاند. و رابعا؛ آیا جناب ایشان به این نکته توجه کرده است که چرا قاتلان استاد شهید مطهری، از اظهارات وی ذوقزده شده و برایش کف میزنند؟! و خامسا؛ آقای علی مطهری، غیر از مطالعه آثار شهید مطهری- اگر آنها را مطالعه کرده باشند!- چه کانال دیگری برای درک و فهم نظرات آن بزرگوار داشتهاند؟ چرا که سن ایشان به بهرهگیری از محضر مستقیم استاد، قد نمیدهد بنابراین باید بپذیرند اگر قرار به بهرهگیری از طریق آثار استاد باشد، دیگران به مراتب از ایشان به دیدگاهها و نظرات استاد شهید نزدیکتر هستند.
کد خبر: ۵۴۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۲۲
هدف اصلی و مأموریت کلی سپاه بدر از ابتدای تشکیل این سازمان، دفاع از مقدسات و پیروی از خط امام خمینی(ره) بوده است.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
باشگاه خبرنگاران در گزارشی نوشت: خروج آمریکا از خاک عراق، شکست سنگینی بر پیکره ایالات متحده وارد کرد زیرا اعتبار خود را در بین کشورهای خلیجفارس از دست داد و کشورهای عربی خلیجفارس بهویژه عربستان سعودی و حتی دیگر کشورها، از آمریکا خواسته بودند بر عراق مسلط شوند زیرا این کشورها از نظام حاکم در عراق به دلیل شیعه بودن مسئولان اجرایی عراق خوف دارند و میترسند که مبادا عراق و ایران متحد شوند و یک قدرت منطقهای بزرگ شکل بگیرد.
بعد از بیداری اسلامی، بعثیهای منحوس فعالیتهای خود را در غرب عراق آغاز کردند، آنها هر جمعه از مردم اهل سنت الانبار، فلوجه، موصل و نینوا درخواست میکردند تا به خیابانها بیایند و علیه حکومت تظاهرات کنند، رسانههای سعودی نیز از این مساله سوءاستفاده کردند و مدعی بودند اهل سنت در عراق در اقلیت قرار گرفتند و حکومت وقت اقدام به سرکوب اهل سنت کرده است از همین رو حکومت وقت به شورشیان و مزدوران بعثی هیچ اهمیتی نداد، بعثیها با همکاری چندین افسر بعثی و تعدادی از قبایل عراق، راه را برای ورود تکفیریهایی که در سوریه بودند باز کردند و گروهک تروریستی داعش که در ابتدا فقط چند گروهک خود را روانه عراق کرده بود باتوجه به اینکه موصل را برای فعالیت خود امن دید، اقدام به حضور گسترده نیروهای خود کرد.
در واپسین ساعات نهم ژوئن سال 2014 بود که گروهک تروریستی موسوم به داعش درپی پیشروی به شمال عراق، توانست زیر چتر خیانت برخی قبایل اهل تسنن منتسب به حزب بعث و اهمالکاری و خیانتهای مقامات مسئول در ارتش و قسمتهای اداری موصل و دیگر استانها موفق شد کنترل سه استان مهم کشور عراق را در دست گیرد.
در حالیکه غرب و به خصوص آمریکا با تشکیل ائتلاف صرفا تبلیغاتی ضد داعش برای عوام فریبی گوش فلک را کر کرده بود، زیرسایه این ائتلاف و به صورت آشکار و پنهان به حمایتهای خود از عناصر داعش و فرستادن تسلیحات به آنها ادامه داد اما سپاه بدر به کمک نیروهای مردمی که به فرمان مرجعیت عراق لبیک گفته بودند و ارتش عراق به مبارزه با این گروه خون آشام پرداخت و توانست با تعداد محدودی نیرو و تجهیزات کمر داعش را در عراق بشکند.
سال 1362 بود که شهید اسماعیل دقایقی دست به یک اقدامی ماندگار یعنی فرماندهی تیپ بدر زد و از سال 1364 این تیپ به صورت سازمان یافته و منظم وارد فاز نظامی شد و از آن سال بود که گسترش یافت. تیپ بدر با گسترش توانست به سپاه بدر موسوم شود که این سپاه شاخهای از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است که ابتدا توسط آیتالله هاشمی شاهرودی تشکیل و پس از چند ماه به آیتالله محمدباقر حکیم منتقل شد و آن دوران که مشخص نبود، چگونه باید این توان نظامی سازماندهی شود شهید دقایقی مسئولیت آن را برعهده گرفت.
شهید دقایقی یکی از عناصر انقلابی ایران بود که برای به ثمر رسیدن انقلاب به مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی پرداخت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سپاه مشغول شد و در 28 دیماه 1365 در عملیات کربلای 5 براثر اصابت خمپاره به شهادت رسید.
این شهید بزرگوار زمانی که فرماندهی تیپ 9 بدر را پذیرفت، با تمامی قدرت و پشتکار در مدت کوتاهی موفق شد یگان رزم منسجم و قدرتمندی را در این تیپ پایه گذاری کند.تیپ بدر در آن مقطع زمانی متشکل از دو گروه احرار و بعدها مجاهدین میشد که احرار متشکل از اسیران عراقی بود و مجاهدین نیز افرادی بودند که علیه رژیم بعث و صدام به مبارزه میپرداختند و اکثر آنها توسط عوامل رژیم بعث زندانی و بعد از شکنجه وحشتناک و سهمگین به اعدام محکوم میشدند.احرار از میان اسیران عراقی تشکیل میشد که به رغم آنکه اسیر بودند، اما به این نتیجه دست یافته بودند که صدام آنها را به زور و با فریب به جبهه کشیده است تا با ایرانیها بجنگند که این دسته از اسیران علاقمند بودند تا در نبرد حق علیه باطل در جبهه حق قرار گیرد و با علاقه و اشتیاق در این گردان با ارتشی که خودشان سالها در آن میجنگیدند، و در بسیاری از عملیاتها توانست ضربات سنگین و سهمناکی را بر بدنه رژیم بعث وارد کند و بسیاری از آنها هم به شهادت رسیدند.بعد از سرنگونی صدام و در پی آن متلاشی شدن حزب بعث و تشکیل دولت مستقل در عراق افرادی که در سپاه بدر سازماندهی شده بودند، نقش مهم و بسزایی را در ایجاد امنیت و استقرار حکومت ایفا کردند و اکنون شاخه نظامی بدر نیز به فرماندهی "هادیالعامری" مقابل جنایات داعش ایستاده و در پی آزادسازی کل عراق از شر این تروریستها است و شاید یکی از اقدامات مهمی که از این سازمان صورت گرفتهاست آزادسازی آمرلی بود.
* فرماندهی به دور از پستهای دنیوی در پی رهاسازی عراق از شر تروریستها"هادی فرحان عبدالله العامری" ملقب به "حاج العامری" متولد سال 1954 در استان دیاله عراق است. وی از دهه هشتاد قرن گذشته میلادی مبارزات خود با رژیم بعث عراق و حاکمیت دیکتاتوری صدام بر این کشور را آغاز کرد. العامری به علت فعالیتهایی که در عرصه سیاسی و مبارزه با حزب بعث داشت به واسطه سیاستهای سرکوب گرایانه صدام در حالی که حکم اعدامش صادر شده بود، سالها مجبور به دوری از عراق شد.
هادیالعامری تابعیت ایرانی دارد و همسرش نیز ایرانی است و حتی در تبعید نیز مبارزات خود با رژیم صدام را ادامه داد و در سال1982 متولی امور خاص سپاه بدر در ایران بود و بعد از سال 1991 مدیریت عملیاتهای نظامی در داخل عراق را به عهده گرفت، در آن سالها توانست ضربات سنگینی به حزب بعث وارد کند.
بعد از سقوط حزب بعث در عراق، وی به همراه همکارانش وارد عراق شد و با توجه به حساسیت آنزمان و اینکه عراق در دست بیگانگان قرار نگیرد، وارد مراکز اصلی دولت شد و در سال 2005 با همکاری همرزمانش توانست سازمان اطلاعاتی نوپایی را در عراق راهاندازی کند. وی سابقه نمایندگی در پارلمان عراق و وزارت راه و ترابری در دولت نوری مالکی را در کارنامه فعالیتهای سیاسی خود نیز دارد.
العامری از 20 خرداد در حالی که وزیر راه و ترابری عراق بود، با درخواست نوری المالکی نخستوزیر وقت و فتوای آیتالله سیستانی مرجع تقلید شیعیان عراق، لباس نظامی به تن کرد و خود به استان دیالی (مکانی که داعش قصد داشت از آنجا به عنوان یک محور برای عملیات به سمت بغداد استفاده کند) رفت.
آنقدر اقدامات مثبت از سوی العامری در مبارزه با تروریسم صورت گرفت تا باعث شد در روند تشکیل دولت وحدت ملی به ریاست حیدر العبادی، وی به عنوان گزینه پیشنهادی ائتلاف دولت قانون برای تصدی وزارتدفاع معرفی شود، اما همانگونه که در دولت ائتلاف قانون به رهبری نوری مالکی، وزیر راه و ترابری بود و بارها مقامات آمریکایی بهویژه جانکری، وزیر خارجه آمریکا تلاش کردند مانع از ادامه حضور وی در کابینه عراق شوند که البته این تلاش آنها ناکام ماند در این دولت هم با سمپاشیهای رسانهای و مداخله آمریکا و عربستان سعودی و فشار آنها بر برخی گروههای وابسته اهل تسنن باعث مخالفت قاطع آنها با انتخاب وی به این سمت شد اما در عین حال در دوره جدید نیز العامری به اقدامات خود در مبارزه با تروریستها ادامه داد.
"هادیالعامری" در مصاحبههای صورت داده هدف اصلی و مأموریت کلی سپاه بدر از ابتدای تشکیل این سازمان را دفاع از مقدسات و پیروی از خط امام خمینی(ره) دانسته است.
* کمکهای مستشاری ایران به سپاه بدربزرگترین موفقیتهای سپاه بدر و نیروهای مردمی در اوایل محرمالحرام امسال به دست آمد؛ عملیات استراتژیک جرفالصخر که با همکاری همه گروههای مقاومتی و کمک مستشاری سپاه قدس از جمله سردار حاجقاسم سلیمانی به عراق صورت گرفت.هادیالعامری در مصاحبهای با روزنامه وطن امروز در رابطه با کمکهای جمهوری اسلامی ایران به سپاه بدر اذعان کرد: ما بهوسیله فدایی شدن جوانان شیعه عراقی و همکاری سپاه پاسداران جمهوری اسلامی ایران با گروههای مقاومتی شیعه است. اگر حاجقاسم و امثال او نبودند هماکنون نه اثری از حرم حضرت زینب سلامالله علیها بود و نه اثری حتی از سامرا و حرم عسکریین سلامالله علیهما. همه عملیاتهای سرنوشتساز از جمله آمرلی، جرف الصخر، سامرا، مناطق فلوجه و مناطقی از الانبار با همکاری مجاهدان از جمله حاجقاسم صورت گرفته است.
حضور حاجقاسم سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس در عراق باعث محبوبیت چند برابری نیروهای پاسدار در بین مردم عراق شد. در فضای مجازی مردم عراق تصاویر حاجقاسم را به همدیگر ارسال میکنند و وحدت میان نیروهای مقاومتی شیعه توانسته است کمر تکفیریها را در عراق بشکند. یکی از آرزوهای حامیان داعش این است که حاجقاسم کشته شود، داعش از اسم این رزمنده در هراس است، اگر به رسانههای داعشیها سری بزنید، خواهید فهمید که چقدر تکفیریها از این مجاهد قهرمان در هراس هستند. در اینجا جا دارد از مجاهدان ایرانی که به صورت خودجوش پا به پای نیروهای مجاهد عراقی جنگیدند و به شهادت رسیدند یاد کنم و از خداوند برای آنها علو درجات را خواستار باشم.
وی ادامه داد: مهمات و تسلیحات نیروهای مجاهد رزمنده غالبا ایرانی است، همه نقشههای نظامی با هماهنگی نیروهای مجاهد و پاسدار ایرانی و عراقی صورت میگیرد و امور اجرایی و پشتیبانی به طور کل برعهده سپاه بدر است و همه گروههای مقاومتی در یک محور علیه تکفیریها عمل میکنند و عملیات جرف الصخر که در استان بابل عراق انجام شد، اولین عملیات پیروزمندانه و به نوعی آغاز موفقیتها به شمار میرفت.
پانزدهم دی ماه امسال نیز حاجی العامری در حاشیه مراسم گرامیداشت سردار شهید "حمید تقوی" در جمع خبرنگاران در رابطه با کمکهای مستشاری جمهوری اسلامی ایران به عراق برای مبارزه با تروریست اظهار داشت: نیروهای مردمی در کنار نیروهای ارتش و پلیس عراق با داعش (تروریستهای تکفیری ) مبارزه میکنند و بدون نیاز به کمک ائتلاف بر تروریستها پیروز شوند و اگر قاسم سلیمانی و جمهوری اسلامی ایران در عراق نبودند، اکنون دولت حیدر العبادی هم نبود.
* آمریکا بهدنبال انحلال سازمان بدرسایت گلوبال سکیوریتی در رابطه با سازمان بدر اینگونه نوشته استکه؛ اکنون سازمان بدر متشکل از دهها هزار نیروی پیاده نظام، زره پوش، توپخانه، ضدهوایی و واحدهای کماندویی است. این سایت ادامه داد: در ابتدا استراتژی این سازمان ایجاد یک حلقه محبوب مقاومتی بین مردم بود و هدف دیگرش بسیج عراقیها در خارج از عراق و آموزش استفاده از سلاح به آنها بود.
سایت گلوبال سکیوریتی افزود: یکی از اهداف مهم این سازمان استفاده از سلاح برای ایجاد یک نیروی مسلح علیه صدام به شمار میآمد اما اکنون استراتژی سازمان بدر حرکت بر محور مقاومت و ایجاد امنیت پایدار در عراق است و آمریکا نیز طی سالهای 2000 تا 2007 خواهان انحلال این سازمان بوده است که دلیل آن را خشونت علیه اعراب سنی و ایجاد ناامنی در منطقه میدانند.
سایت تایمز در این باره نوشت؛ از اوایل اشغال عراق توسط آمریکا، ایالات متحده به دنبال انحلال این شاخه نظامی بود، اما بعد از ترور آیتالله باقر حکیم متوجه شد که مجلس اعلای انقلاب اسلامی نیاز به یک شاخه امنیتی دارد.
کد خبر: ۵۳۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
حجتالاسلام طاهری، سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس درباره نظر نمایندگان نسبت به فخرالدین احمدیدانشآشتیانی، وزیر پیشنهادی علوم، گفت: اخبار و اطلاعات موثق حاکی از آن است که وی تفاوت قابل توجهی با وزرای قبلی و گزینههای پیشین ندارد. به گزارش فارس، وی با طرح این سوال که تفاوت دانشآشتیانی با فرجیدانا، میلیمنفرد، توفیقی و نیلیاحمدآبادی چیست؟ اظهار داشت: این گزینه نیز دقیقاً مانند همانهاست و اگر قرار است وی وزیر شود همان آقای فرجیدانا میماند. طاهری ایرادات مجلس به فرجیدانا را به دانشآشتیانی نیز وارد دانست و با ابراز امیدواری نسبت به معرفی گزینهای دیگر برای وزارت علوم تا روز سهشنبه، گفت: مدیران لایق برای این وزارتخانه در اطراف آقای روحانی کم نیستند. وی فتنه را خط قرمز نمایندگان برای رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی خواند و تصریح کرد: در مورد آقای فرجیدانا، وی پس از استقرار، دانشگاه را تبدیل به باشگاه سیاسی احزاب کرده بود. سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: عملکرد آقای دانشآشتیانی در زمان تصدی معاونت وزارت علوم نگرانیهایی برای نمایندگان ایجاد کرده، از این رو نمایندگان صرفاً به دنبال یافتن سوابق افراد در فتنه 88 نیستند بلکه به سوابق پیش از آن نیز نظر دارند. صهیونیستها از اخبار مذاکرات باخبرند و مجلس ما بیخبر! نادرقاضیپور، نماینده مردم ارومیه در مجلس در تذکر شفاهی در صحن علنی مجلس اظهار داشت: اخبار مذاکرات به صهیونیستها رسیده است ولی ما هنوز بیاطلاعیم. نماینده مردم ارومیه افزود: داعش زاییده آمریکاست و از رئیس مجلس و رئیسجمهور انتظار داریم جواب قاطعی به اظهارات اخیر اوباما بدهند. قاضیپور تاکید کرد: روحانی باید جواب یاوهگوییهای اوباما را بدهد.
منبع/ وطن امروز
کد خبر: ۴۸۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۲
ظاهرا مذاکره کنند گان از طرف ملت امریکا، نمی دانند در عرف مردم دنیاو علم روانشناسی ، کسی که با تمام شواهد و قرائن ، احساس اعتماد در اوایجاد نمی شود . ان فرد بیمار است .بیماری که دچار بیماری بدبینی شده است
کد خبر: ۴۸۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۲۱
فرماندار چرام از آمادگی کامل این شهرستان برای استقبال باشکوه و خاکسپاری ۲ شهید گمنام در این شهرستان خبر داد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش خبرگزاری تسنیم از چرام، ابراهیم فتاح پور در جلسه هماهنگی استقبال از شهدای گمنام که با حضور اعضای شورای اداری وامام جمعه شهر برگزار شد، اظهار کرد: شهدا عامل وحدت وانسجام اجتماعی هستند که این وحدت مورد تاکید مقام معظم رهبری در دنیای امروز است.
وی با اشاره به اینکه دستگاهها و ادارات چرام آمادگی کامل برای استقبال و تشیع شهدای گمنام دارند، افزود: مراسم استقبال از این عزیزان روز سه شنبه 93/8/6 ساعت 16 در ورودی شهر چرام با حضور پرشور مردم ولایتمدار این شهرستان و مسئولان وائمه جمعه شهرستانهای همجوار برگزار میشود.
فتاح پور خاطرنشان کرد:مراسم تشیع و تدفین سبک بالان خونین وطن روز چهارشنبه 93/8/7 در پارک شهدای گمنام چرام انجام میشود.
جمعه چرام نیز در این نشست با اشاره به اینکه ماه محرم ماه حیات شیعیان است و خیلی از توطئه ها به برکت همین ماه برچیده می شود، ابراز کرد: لطف خداوند بود که از برکت دو شهید گرانقدر که به ظاهر گمنام اما از اولیاالله می باشند برخوردار شویم.
حجت الاسلام طزری خاطرنشان کرد: شهر چرام به برکت شهدای گمنام از نظر فرهنگی پیشرفت دو چندانی خواهد کرد و یکی از قطبهای فرهنگی استان میشود.
وی افزود: مراسم استقبال باشکوه از شهدای گمنام به خاطر خودمان است چرا که ما مدیون شهدا هستیم .
فرمانده پایگاه مقاومت بسیج شهرستان چرام نیز در این نشست با بیان اینکه نماینده حفظ آثار وارزشهای دفاع مقدس همه کارها وفعالیتهای مارا در مورد استقبال و امکانات از شهدای گمنام با دقت زیر نظر دارد وبه مرکز ارائه می دهد خواستار همکاری همه دستگاهها و ادارات برای نصب بنر وفضا سازی شهری شد.
وی افزود: در روز استقبال و به احترام شهدای گمنام گروه موزیک سپاه فتح استان در ورودی شهر چرام برنامه اجرا میکنند.
کد خبر: ۴۷۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
نشریه 'دابق' وابسته به گروه داعش خبر اسارت و فروش زنان ایزدی عراق را تایید کرده است و همزمان، با ادامه جنگ در کوبانی نقش زنان در رویارویی با داعش روزبه روز پررنگتر میشود و اکنون بیش از 5000 زن درحال نبرد با داعش هستند.به گزارش فاکس نیوز، مجله 'دابق' در شماره روز یکشنبه (دیروز) خود، از فروش خانواده های ایزدی خبر داد و نوشت: 'زنان و فرزندان ایزدی میان رزمندگانی که در عملیات سنجار شرکت داشتند، تقسیم شده اند'. در بخشی از این مجله، 'محمد العدنانی' سخنگوی داعش با تهدید کسانی که حکومت این گروه را نمیپذیرند، نوشته است 'ما رومِ شما را تسخیر خواهیم کرد، صلیب هایتان را خواهیم شکست و زنانتان را به غنیمت خواهیم گرفت'. سازمان دیده بان حقوق بشر نیز به تازگی از خرید و فروش زنان ایزدی در عراق خبر داده است. یک عضو این سازمان می گوید: شاهد فروش دختران نوجوان ایزدی توسط گروه داعش به قیمت یک هزار دلار بوده است.
5000 زن در کوبانی با داعش میجنگندبا ادامه جنگ در کوبانی نقش زنان در رویارویی با داعش روزبه روز پررنگتر می شود و اکنون بیش از 5000 زن درحال نبرد با داعش هستند که از این تعداد 500 تن در خط مقدم نبردهای کوبانی حضور دارند.
به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه الشرق الاوسط، طبق گفتههای میسا عبدو، رهبر یگانهای حمایت از زنان از یگانهای مردمی کردهای سوریه، 500 زن در این یگانها در کنار مردها در شهر کوبانی سوریه میجنگند و در شدیدترین نبردهایی که علیه ساکنان این منطقه شکل گرفته، برای دفاع از شهرشان حضور دارند. عبدو گفت: این نبرد به ما تحمیل شده ولی ما دسته بسته نیاستادهایم و در خانهها ننشستیم تا برادران و همسرانمان از ما دفاع کنند.
وی ادامه داد: زن کرد در وطن پرستی از زنان عرب و به ویژه زنان فلسطینی کمتر نیست. ما نه به اسم قوم گرایی یا نژاد پرستی بلکه برای دفاع از انسانیت در مقابل دشمن مشترک اعراب، کردها و ترکها میایستیم. این زن سی ساله که با نام مستعار نارین عفرین شناخته میشود، افزود: ما پیش از اینکه کرد باشیم اهل کشور سوریه هستیم و آنچه ما به دنبال آن هستیم این است که سوریه یک کشور آزاد و دموکرات باشد.
به گفته عبدو، تعداد زنانی که در خط مقدم جبهههای کوبانی در حال مبارزه هستند به 500 تن میرسد. به همین تعداد هم زنانی در اردوگاههای آموزشی حضور دارند. تعداد زنانی کردی که در یگانهای حمایت از زنان در مناطق کردنشین سوریه حضور دارند، بیش از 5000 تن است. طی 25 روز اولیه آغاز نبرد کوبانی 30 زن کشته شدند اما وخامت این درگیریها به حدی است که امکان جمع آوری آمار و اطلاعات دقیقی از تعداد مبارزان زنی که در این نبردها کشته شدهاند، ممکن نیست.
عبدو اظهار داشت: مرد و زن در جبهه نبرد همچون دورههای آموزشی در استفاده از انواع سلاح سبک و سنگین مساوی هستند. وی تاکید کرد: تیری که زنان کرد شلیک میکنند بیش از تیر اندازی مردان، داعشیها را میترساند چرا که آنها بر این باورند که اگر به دست زنان کرد کشته شوند به جای بهشت به جهنم می روند!
وی ادامه داد: من مشکلی برای تعامل و آموزش دوستان مبارز خود در گروههای مردان نمیبینم همه ما در یک جبهه و برای یک هدف میجنگیم. یگانهای حمایت از زنان در نیمه سال 2012 تشکیل شد و شورای نظامی برای اداره این یگانها متشکل از 31 مبارز تشکیل شد. میسا عبدو در کنار 3 تا 5 عضو دیگر از فرماندهان اصلی یگانهای حمایت از زنان هستند. این یگانها به سه نوع تقسیم میشوند: نیروهای حرفهای، نیروهای مقاومت و نیروهای بومی. بر اساس سیستم داخلی تشکیلات کردها در سوریه و عراق باید نسبت زنان در یگانهای حاکمیتی و نظامی حداقل به 40 درصد برسد و این نسبتی است که با یگانهای حمایت زنان که تعداد اعضای آنها بیش از این نسبت است، مطابقت دارد.
کد خبر: ۴۶۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۱
محمدعلی نجفی، سرپرست وزارت علوم آماری از ماجرای جنجالی بورسیههای دوره 8 ساله ریاستجمهوری احمدینژاد ارائه کرده که دروغگویی باند محمد خاتمی در وزارت علوم را اثبات میکند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش پایگاه 598 به نقل از وطن امروز، در جریان استیضاح وزیر علوم در مجلس شورای اسلامی، خبری منتشر شد مبنی بر اینکه 3 هزار بورسیه شده دوران 8 سال گذشته غیرقانونی بودهاند. رسانههای جریان فتنه نیز این خبر را به صورت مداوم به عنوان تیترهای برگزیده خود منتشر میکردند تا جنجال بورسیهها را ایجاد کنند.
همزمان با این ماجرا، عامل انتشار خبر بورسیهها فاش کرد این عوامل وزارت علوم بودند که این آمار را در اختیار او قرار دادند. بر اساس اظهارات این فرد، تیم مدیریتی فرجیدانا در واقع عامل انتشار این اسامی بوده است.
اما پس از استیضاح و رفتن فرجیدانا که در واقع سهمیه محمد خاتمی در دولت حسن روحانی بود، محمدعلی نجفی اکنون از بررسی همه بورسیهشدههای دوران 8 ساله دولتهای نهم و دهم خبر داده و آمار جالبی ارائه کرده است.
سرپرست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در حاشیه انعقاد موافقتنامه همکاری با وزارت نفت در جمع خبرنگاران در پاسخ به سؤالی درباره آخرین وضعیت بورسیهها گفت: کمیسیون 5نفرهای تطبیق وضعیت این بورسیهها را با ضوابط و آییننامههای وقت که درباره بورسیه شدن آنها تصمیمگیری شده، بررسی میکند.
نجفی افزود: در این زمینه به پرونده 450 دانشجو و بورسیه شده رسیدگی و وضعیت آنها مشخص شده است. البته بررسی تمام پروندهها و زمان این فرآیند بستگی به حجم و وقتی که اعضا برای این مساله میگذارند، دارد، ممکن است مدت زمان ثبتشده برای یک پرونده طولانی شود یا شکل دیگری باشد که امیدوارم تا پایان هفته آینده تکلیف همه بورسیهها مشخص شده باشد.
نجفی یادآور شد: 480 نفر از بورسیههای اعلام شده نیز که مربیان دانشگاهها بودند تا حدودی وضعیتشان مشخص شده و پروندههای آنها برای تصمیمگیری به هیات امنای دانشگاهها ارسال شده و تکلیفشان مشخص شده است. وی افزود: حدود 2هزار و 100 نفر از این افراد براساس بررسیهای اولیه ادارهکل بورسیه وزارت علوم مشکلی از نظر ادامه تحصیل ندارند، بنابراین در این بین تکلیف 1100 نفر باقی میماند که از این تعداد نیز 450 پرونده در کمیسیون مطرح و تکلیفشان مشخص شده و تنها حدود 650 پرونده بررسی نشده در کمیسیون وجود دارد.
سرپرست وزارت علوم ضمن ابراز امیدواری از اینکه در هفته آینده با تشکیل جلسات دیگر کمیسیون، تکلیف 650 پرونده باقیمانده نیز مشخص شود، اضافه کرد: مجلس در هفته آینده تعطیل است و از این نظر که 2 تن از اعضای این کمیسیون از نمایندگان مجلس هستند امیدواریم با حضور این افراد و انجام جلسات مختلف تا پایان هفته آینده نتیجه قطعی بورسیه این افراد که حدود 3 هزار و 700 نفر هستند مشخص شود و تکلیف برای آنها و دانشگاهیان مشخص شود.
بر اساس اظهارات نجفی مشخص شده است ادعای 3 هزار بورسیه غیرقانونی کاملا دروغ بوده است. اکنون که رفتار غیرانسانی تیم محمد خاتمی نسبت به دانشجویان بورسیه شده ثابت شده، به نظر میرسد کمیسیون آموزش میتواند به پرونده بورسیه شدههای دوران اصلاحات رسیدگی کند. به هر حال همین افراد در دوره محمد خاتمی در وزارت علوم مدیریت میکردند و قاعدتا کسانی که بهراحتی نسبت دروغ به دانشجویان میبندند، میتوانند اقدامات خلاف قانونی مانند مجوز غیرقانونی بورسیه نیز صادر کنند.
کد خبر: ۴۵۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
به نام خدا
برای یادآوری:
هشتمین یادواره سرداران و 800 شهید شهرستان بهشهر و اربعین ارتحال حضرت ایت ا... سید صابر جباری
با سپاس از همه کسانی که تلاش می کنند نهاد و الگوهای نظری، عملی، نوع دوستی، مهربانی،مردم داری و ... دوران جهاد و شهادت جریان، مستمرزندگی باشد.
دردها، دلشوره ها، نگرانی ها و راه های آرامش ما نوجوانان وجوانان سال 57
خلقت خداوند بزرگ، مهربان، سرشار از حکمت و نعمت است.
چه نعمت بزرگی است که پدر داشته باشی و بی پناه نباشی.
چه نعمت بزرگی است مادر داشته باشی و با دعاهایش نوازش را حس کنی.
چه نعمت بزرگی است برادر، خواهر داشته باشی و به آنان امر و نهی کنی.
چه نعمت بزرگی است دوست و دوستانی داشته باشی، آرنج دست روی شانه آنان بگذاری و به آنان تکیه کنی.
و چه نعمت بزرگی است
چه زیباست دلشوره، نگرانی، انتظار، ترس، دل تنگی، درباره همه انسان های، بی ادعا،گمنام دوران جهاد و شهادت که در پیچ و خم زندگی فراموش نشوند.
مگر فراموش شوند چه می شود؟
آن وقت آرزوهای:پناه داشتن، شنیدن دعاهای تداعی کننده نوازش، تجربه حس امرو نهی، تکیه گاهی برای تکیه کردن و ... نیز فراموش می شود.
پسران، دختران: مهربان، با مسئولیت می دانید چه چیزی درد دائمی و داغ همیشگی دل ماست و چگونه آرام می شویم؟
رنج و درد از دست دادن شانه هایی که به آن تکیه داشته ایم، و گردن هایی که برای دست در گردن هم بگذاریم و با هم سخن دوستانه بگوییم و راه برویم.
و نگران از دست دادن دوستان جبهه ای که دادیم اما شاید تقدیر روزگار ما و آنان را از هم بگیرد. آرام می شویم، آرامش پیدا می کنیم چون به کسی اقتدا کردیم چراغ راه هدایت و کشتی نجات ماست. فرموده است:حضرت امام حسین (ع) آخرین کلام در صحنه کربلا:
خدایا راضی ام به رضای تو یعنی راه درست را پیمودم، امر خدای خود را اطاعت کردم.
دوران جهاد و شهادت مصداق واقعی دوران درست زندگی بوده است.
آرام می شویم، آرامش داریم چون اعتقاد داریم که شماها از همه ما بهترید، چرا؟
چون مفهوم زندگی ، ثمره نهایی سال های عمرما، مدال ها، ستاره های افتخار و غرور ما شما پسران، دختران خوب، همشهری، هم استانی و هم وطن هستید.
با امید به لطف خداوند بزرگ
" الف . احمدی "
کد خبر: ۴۵۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۰
چرا ترانه هاي منفي و غم انگيز اين همه مد شده است؟ بررسي يك پديده از نگاه روان شناختي، جامعه شناسي و موسيقيزندگی مثبت/ دکتر افشين يداللهي: پيش از اينکه وارد مبحث علل فراگير شدن ترانه هاي غمگين در جامعه شويم، بايد در نظر بگيريم که ترانه از دل همين مردم بيرون ميآيد و خيلي اوقات همان چيزي است که آنها ميخواهند اما لزوماً به ذهنيت مردم جهت نميدهد. اين دو کاملاً به هم مرتبط هستند چون خود هنرمند -اعم از آهنگساز، ترانهسرا و تنظيمکننده- هم از دل همين مردم بيرون ميآيند و همان حرفها و موضوعات مبتلابه جامعه را به زبان ميآورند.
غم و غصه ديگه بسه!
حالا در اين ميان موضوعاتي که در ترانهها به آنها پرداخته نمي شود، مسائلي است که اجازه پرداختن به آنها نيست. از طرفي هم وقتي واژهها محدود و ممنوع ميشوند، بعد از مدتي به صورت واکنشي و حتي مقابلهاي، کلمات و تعابير بيپردهتري در ترانههاي زيرزميني جاي آنها را ميگيرد. در نتيجه اگر اين تعادل را به هم بزنيم، در نهايت به سمت تشديد موضوع پيش ميرويم.
اينکه چرا ترانههاي غمگين در ايران بيشتر رواج پيدا ميکنند چند دليل ميتوانـــد داشته باشد؛ يکي اينکه فضاي جامعه و فضاي روابط به نوعي است که غم و غصه براي مردم، زبانِ حال آشناتري است تا شادي؛ يعني مردم ميخواهند ترانهاي را بشنوند که با آن همذاتپنداري کنند و در واقع مشابه احساساتشان را در آن ترانه بشنوند تا به تحمل آنچه باعث درگيري ذهنيشان شده، کمک کند. از طرفي افراد زماني که عاشقاند و در وصال، کمتر فرصت غم خوردن يا ترانه گفتن پيدا ميکنند، چون آنقدر درگير لذتهاي آن رابطه عاطفي ميشوند که ليبيدو يا زيستمايه رواني آنها، در رابطه همراه با وصال مصرف ميشود بنابراين خيلي فرصت يا انرژي براي شعر گفتن باقي نميماند.
اما زماني که رابطه به هم ميخورد، آن زيست مايه روايي شروع به تجمع ميکند و شخص فرصت پيدا ميکند تا تنشي را که درگير آن شده، به کمک شعر تا حدي تخليه کند؛ پس به همين دليل است که تعداد شعرهايي که در اين شرايط سروده ميشود، بيشتر است. معمولاً افراد در اين شرايط تحت فشار هستند، براي همين ميخواهند به نحوي احساسات خود را بيان کنند که هم ياد معشوق را زنده نگاه داشته باشند، هم با احساسات و عواطف خود کنار بيايند. در اين شرايط، اينگونه شعرها تأثيرگذاري بيشتري هم ميتوانند داشته باشند. ضمناً افرادي که در وصال و خوشي هستند، مشغلههاي مشترک زيادي دارند، بنابراين تنها يکي از مشغلههاي آنها گوش کردن به موسيقي است، اما زماني که از هم جدا ميشوند و زمان بيشتري را در تنهايي سپري ميکنند، زمان خالي براي شنيدن موسيقي دارند؛ بهخصوص موسيقيهايي که حکايت بيشتري از اين فراق دارد. پس به دليل اين شرايط، هم سرايش شعرهاي غمگين و هم مخاطب اينگونه شعرها بيشتر خواهد بود.
البته اين موضوع به فرهنگ ما نيز ارتباط دارد، اينکه نوع نگاه ما به روابط عاطفي چگونه است و ما چقدر درگير آنها ميمانيم. کلمه عشق در زبان ما به معاني خيلي زيادي به کار ميرود؛ از چلوکباب بگيريد تا وطن و خدا و حالا در اين ميان، روابط عاطفي را هم شامل ميشود. زماني که ارتباط عاطفي پيش ميآيد، کلمه عشق با آن پيشينه اسطورهاي آشکار ميشود و ما نام اين غليان احساسات را «عشق» ميگذاريم.
در نتيجه تمام برخوردهاي نادرست را تحمل ميکنيم و انعطافهاي بيش از حد نشان ميدهيم؛ چون فکر ميکنيم عشق يک امتحان است که ما بايد در آن از پيشگاه معشوق سربلند بيرون بياييم. خيلي از اين فشارها را تحمل ميکنيم و در نهايت هم به آن نتيجه اسطورهاي و افسانهاي که در داستانها از عشق شنيده بوديم، نميرسيم.
به طور معمول، جامعه در شرايط استرس و ناراحتي ممکن است روحيه غمگيني پيدا کند اما ممکن است به صورت معکوس هم عمل کرده و بعضاً با پرداختن به موضوعات شادتر و توجه به نکات طنزآميز، براي قابل تحملتر کردن آن شرايط تلاش کند. کما اينکه ميبينيم در مقاطع پراسترس، تعداد جوکهايي که مردم ميسازند هم بيشتر ميشود و به اتفاقات تلخ اطراف ميخندند؛ حالا از اختلاسهاي ميلياردي گرفته تا خيلي از رفتارهاي غلط سياسي و تصميمگيريهايي که به مردم آسيب زده يا آنها را ناراحت کرده است. در چنين شرايطي ممکن است روي ديگري از ترانه گل کند؛ ترانههايي که به موضوعات شادتر ميپردازد و طنز را وارد ترانههاي معمول ميکند که در بسياري از مواقع نقدهاي اجتماعي هم در آنها به چشم ميخورد.
به طور مثال ترانه «همه چي آرومه» در زماني پخش شد که جامعه در حال تجربه سنگينترين استرسها بود اما ديديم که اين ترانه در آن زمان توانست مخاطب زيادي را جذب کند. شايد دليلش اين باشد که مردم انعکاس آرزوها و نيازهاي ساده خود را در آن ترانه ميديدند. اين اثر به نوعي يک تخليه فشار رواني براي مخاطباني بود که واقعيت جامعهشان پرتنش شده بود. مخاطباني هم هستند که با اين ترانه از بخش آرام زندگي خود خاطره دارند بنابراين کارکردها در هر ترانه و تعامل ترانه با اجتماع چندبُعدي است و ما نميتوانيم به اين موضوع تکبُعدي نگاه کنيم؛ چون عاملهاي زيادي از جمله عاملهاي شخصي، اجتماعي و حتي عامل هاي تعاملي بين دو نفر در فراگير شدن يا نشدن يک ترانه نقش دارد.
کد خبر: ۴۳۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۷
علیاکبر ولایتی در حاشیه نشست خبری جشن نفس و قبل از شروع این نشست در پاسخ به برخی سوالات سیاسی خبرنگاران درباره حضور داعش در عراق و فعالیتهای آنان اظهار داشت: بنده قبل از شروع رسمی این نشست خبری درباره برخی سوالات که خبرنگاران دارند بویژه در زمینه فعالیت داعش، باید عنوان کنم حضور داعش یکی از پیچیدهترین موضوعاتی است که در یکی، دو سال اخیر شکل گرفته. البته معلوم شده تمام طراحی آن در سالهای گذشته صورت پذیرفته و این پدیده شبیه طالبان و القاعده است. به گزارش تسنیم، وی در ادامه به زمان نخست وزیری بینظیربوتو در پاکستان اشاره کرد و گفت: در آن زمان طالبان که بر کابل حاکم شده بودند کارهای عجیب و عصر حجری انجام میدادند. مثلا مدرسه دختران را میبستند یا ریش افراد را اندازه میگرفتند و وقتی از خانم بوتو سوال کرده بودند چرا طالبان را به وجود آوردهاید، وی به صراحت گفته بود این پاکستان نیست که باید به تنهایی پاسخ دهد بلکه کشورهای عربستان، انگلیس و آمریکا باید همراه پاکستان به این سوال پاسخ دهند. ولایتی تصریح کرد: براساس گفته خانم بینظیر بوتو، طراحی، حمایت مالی و در نهایت پشتیبانی لجستیکی طالبان توسط انگلیس، آمریکا، پاکستان و عربستان صورت پذیرفته است. ولایتی تصریح کرد: طالبان تمام افغانستان را به جز دره پنجشیر که در دست احمدشاه مسعود بود گرفتند ولی فقط دره پنجشیر سقوط نکرد و برای اولین بار این مطلب را عنوان میکنم که علت سقوط نکردن احمد شاه مسعود به دلیل حمایتهای ایران بود که از راه تاجیکستان و از منطقه جیحون کمک کرد تا طالبان نتواند بر دره پنجشیر مسلط شود و براین اساس کمک ایران و تاجیکها باعث شد طالبان نتواند بر کل افغانستان مسلط شود. وی ادامه داد: همین مساله درباره داعش نیز وجود دارد، زیرا دشمنان میخواهند در برابر ایران یک گروه انقلابی افراطی و ضدشیعی ایجاد کنند همانطور که بارها شاهد بودیم که خون شیعه را مباح اعلام کردهاند. بنابراین همانطور که یک سرکنسولگری در کویته نخستین مدرسه طالبان را تشکیل داد امروز هم میخواهند با گسترش گروه داعش به دنیا اینگونه القا کنند که اگر اسلام در دنیا گسترش یابد دنیا گرفتار چنین افراطیهایی میشود. ولایتی به نشست مشترک دکتر ظریف و مسعود بارزانی نیز اشاره کرد و گفت: آقای بارزانی در این نشست مشترک عنوان کرده بود ما پس از حمله داعش از همه کشورها از جمله آمریکا و ترکیه کمک خواستیم ولی هیچکس به ما کمک نکرد جز ایران که به ما اسلحه داد بنابراین نقش ایران در جلوگیری از گسترش داعش و نجات سوریه و عراق و در نهایت پیروزیهای فلسطین با موشکهای ایران که بر سر اسرائیلیها میریخت بسیار مشهود است. وی خاطرنشان کرد: مسؤولان فلسطینی بارها عنوان کردند از فشنگ تا موشکی که فلسطینیها بر سر اسرائیلیها میریختند توسط ایران تامین میشد. حال آنها که میگفتند شیعه کافر است مشاهده کردند همین ایران شیعی به سنیهای فلسطینی کمک کرد و همه آنها خفه شدند.
وطن امروز
کد خبر: ۴۲۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۰
به گزارش آوای دنا به نقل از وطن امروز ،وزیر بهداشت از برطرف شدن اشکالات برنامه پزشک خانواده و اجرای این طرح در شهرهای زیر 20هزار نفر و همچنین جذب ۴ هزار پزشک عمومی جدید خبر داد. سیدحسن هاشمی، وزیر بهداشت در حاشیه هفتاد و هشتمین اجلاس رؤسای دانشگاه علوم پزشکی کشور، بیان داشت: شاخصها در وزارت بهداشت موجود است که براساس آن گروههای تخصصی اندازهگیری و ارزیابی میشوند. با این وجود از همه تشکر میکنم که در این فرصت کوتاه و با مشکلات موجود که هنوز بسیاری از آنها بر زمین مانده کار کردهاند که باعث رضایت عموم مردم شده، هر چند اشکالات زیادی هنوز وجود دارد. وی در رابطه با اینکه آیا در زمان اجرای طرح تحول نظام سلامت رؤسای دانشگاهها عزل شدهاند، خاطرنشان کرد: در یک مورد رئیس دانشگاه تغییر کرده و در سایر موارد تذکر داده شده است.پزشک خانواده در شهرهای زیر 20هزار نفروی درباره اجرای فاز بهداشتی طرح تحول یادآور شد: در 2، 3 ماه گذشته زیرساختها آماده شده و از دوشنبه گروههای بهداشتی کار خود را آغاز میکنند به طوری که در شهرهای زیر 20 هزار نفر اشکالات برنامه پزشک خانواده را برطرف میکنیم و خانههای بهداشت اصلاح میشوند. وزیر بهداشت تصریح کرد: 2 هزار خانه بهداشت نیاز به تعمیرات دارند که بازسازی میشوند، همچنین مکملهای غذایی به خانوادهها داده میشود بویژه زنان باردار و شیرخواران در اولویت دریافت این مکملها قرار دارند. هاشمی افزود: برنامه پزشک خانواده در 2 استان فارس و مازندران با انجام اصلاحاتی اجرا خواهد شد و همچنین به 4 هزار پزشک عمومی جدید نیازمند هستیم که باید جذب شود.محرومیت 10 میلیون نفر از خدمات بهداشتیوزیر بهداشت همچنین از ایجاد شبکه بهداشتی در سراسر کشور خبر داد و بیان داشت: این شبکه در حاشیه شهرها مستقر میشود چرا که طبق آخرین سرشماری که در دو ماه گذشته انجام شد، 10 میلیون نفر در حاشیه شهرها زندگی میکنند که فاقد خدمات بهداشتی مناسب هستند. هاشمی بر تربیت مدیران و تأمین نیروی انسانی تأکید کرد و افزود: در اجرای برنامه نظام سلامت بیمهها بهخوبی همکاری کردند، البته بیمه پایه بهتر عمل کرده و انتظار داریم بیمههای تکمیلی نیز همکاریهای خود را بیشتر کرده و خدمات خود را کاهش ندهند. به گفته وزیر بهداشت، بیمههای تکمیلی تخلفاتی داشتهاند که انتظار داریم در بخشی از خدماتی که دولت از منابع خود به سلامت اختصاص میدهد همکاری بیشتری داشته و سطح خدمات خود را نسبت به سال گذشته کاهش ندهند.رضایت 73درصدی از طرح تحولوی در رابطه با رضایتمندی مردم از اجرای طرح تحول گفت: به صورت نسبی و قطعی 73 درصد مردم رضایت داشتهاند به طوری که 32 درصد آنها بسیار راضی بوده و سایر موارد رضایت نسبی داشتهاند. وزیر بهداشت یادآور شد: 90 درصد در برخی بیمارستانها اشغال تخت وجود دارد و وضع برخی بیمارستانها بسیار ناجور است که باید اصلاح شود. حتی میبینیم تخت را در راهروها گذاشتهاند که باید این تختها تغییر کنند و به تأسیسات بیمارستانها توجه شود.هاشمی خاطرنشان کرد: آن قسمتی که به رعایت حقوق بیماران مربوط است، بویژه در بخشهایی که زنان و مردان بستری میشوند، باید به تفکیک محیط توجه کنند تا مردم شرایط را تحمل کرده و رضایتمندی بیشتری داشته باشند.زمانبندی 15ساله برای اجرای پزشک خانوادهوزیر بهداشت درباره زمانبندی برای اجرای برنامه پزشک خانواده، به فارسگفته است: پیشبینی میکنیم که همان 10 تا 15 سالی که پیش از این اعلام کردند اجرای پزشک خانواده زمان میبرد، همان میزان زمان لازم است، البته باید ببینیم جامعه پزشکی از این برنامه چگونه استقبال میکند و به قول سیاسیها نیروهایی که در اختیار داریم آیا حرکت ژلهای دارند یعنی از منطقهای به منطقه دیگر میروند یا خیر. وی گفت: در هر صورت اگر بتوانیم نیروها را به صورت کافی جذب کنیم و آموزشهای لازم داده شود نظام سلامت کارآمد و نظام اجرای واقعی خواهیم داشت.اطلاعرسانی پیامکی برای پزشکانوی همچنین درباره پرداختی پزشکان و نارضایتیهای آنها، یادآورشد: از زمانی که برنامه تحول نظام سلامت اجرا شده، حقوق پزشکان داده شده، البته یکی، دو دانشگاه بوده است که تذکر لازم به آنها داده شده و در همین زمینه سیستم اطلاعرسانی برای پزشکان از طریق پیامک ایجاد شده که اگر تأخیری در دریافتها دارند، اعلام کنند تا تذکر داده شود. به باور وزیر بهداشت، مراجعه به اورژانس با اجرای این طرح بیشتر شده اما بار کاری پزشکان کمتر از 10 درصد افزایش یافته است، پرداختی به پزشکان مقیم داده شده، شایعات در این باره زیاد است و مشکل برای تعداد کمی بوده است. وی همچنین درباره راهاندازی اداره نیروی انسانی، خاطرنشان کرد: در طول یک سال آینده قرار است تصمیمات جدی منظم و قانونمندی در این اداره ایجاد شود تا بر انجام تعهدات و بهکارگیری نیروها تاکید شود.
کد خبر: ۴۲۵۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۰
وزیر ورزش هفته گذشته در کنفرانس خبری خود بیان کرد به هیچ عنوان نمیخواهد در کارهای داخلی فدراسیونهای زیرمجموعهاش دخالت کند ولی رفتن کارلوس کیروش و شنیدن این حرف از زبان مربی پرتغالی که «تا زمانی که وزیر مرا نخواهد، نمیتوانم قراردادی امضا کنم» چه معنایی دارد؟ وقتی این حرفها از زبان یک خارجی به صراحت بیان میشود تنها یک معنا را میرساند و آن این است که دخالت مستقیم وزیر ورزش در انتخاب سرمربی تیم ملی کاملا مشهود است.
آوای دنا-حسین جوادی در روزنامه وطن امروز نوشت : هفته دولت به روز پایانی خودش نزدیک شد و عملکرد وزیران دولت یازدهم در برهه یک ساله از عمر دولت، موضوعی است که باید به آن پرداخت. در حوزه ورزش از زمان تصدی محمود گودرزی بر وزارت ورزش و جوانان تا امروز اتفاقهای ریز و درشتی رخ داده که بیشتر به فوتبال داخلی و تیم ملی بازمیگردد. شعار دولت حضور متخصصان در راس ورزش و پیش رفتن به سوی تحولات ورزشی جهانی و همسو بودن با سیاستهای برنامهریزی شده است ولی تا به امروز متاسفانه هیچ آییننامهای برای تحول در ورزش تهیه و تدوین نشده است. برای نقد به وزارت ورزش میتوان به مقوله ورزش حرفهای (قهرمانی) اشاره کرد. در بحث ورزش قهرمانی موضوع خصوصیسازی باشگاههای پرطرفدار استقلال و پرسپولیس اصلیترین دغدغهای بود که از سوی وزارت ورزش بیان شد و حتی برای اینکه بتوانند سیاستهای ابلاغی را به شکل عملیاتی پیش ببرند تیشه به ریشه دو باشگاه زدند، محکم هم زدند! فصل گذشته افشاگری از مبلغ قراردادهای بازیکنان و کادر فنی دو تیم مشکلات روحی- روانی خاصی را برای بازیکنان این باشگاهها به وجود آورد؛ یکی از این مشکلات دور شدن تیمها از کورس قهرمانی بود. پرسپولیس در شرایطی بحرانی انتظار حمایت پدر معنوی یعنی وزیر را در سر میپروراند و استقلال نیز برای بقا و راه یافتن به لیگ قهرمانان در لبه پرتگاه قرار داشت؛ اولی به خاطر برهم خوردن آرامش درونتیمی در لحظه آخر به مقام نایب قهرمانی بسنده کرد و دومی نیز آنقدر به لبه پرتگاه نزدیک شد که سرانجام توفیق حضور در لیگ قهرمانان آسیا را پس از سالها حضور پی در پی، از دست داد. از آن روز به بعد وزارت ورزش با شعار تغییر و تحول در اعضای هیات مدیره باشگاههای سرخابی به میدان آمد که این پروسه در پرسپولیس با شکست مواجه شد. انتخاب اعضای هیات مدیره پرسپولیس به هیچ عنوان براساس خرد جمعی نبود و حضور افرادی بعضا سیاسی و اقتصادی لطمه جبرانناپذیری را به تیم وارد کرد. این استدلال با توجه به نتایج دور از انتظار سرخها از هفته اول تا پنجم لیگ اثباتپذیر است. مشکلات عمده هیات مدیره با مدیرعامل باشگاه و دخالت در امور فنی تیم و مشکل بزرگ اسپانسرینگ که از همان ابتدا نیز با حرف و حدیثهای فراوان روبهرو بود از عوامل اصلی نتیجه نگرفتن پرسپولیس در هفتههای ابتدایی لیگ به حساب میآید. این موضوع را نمیتوان بیارتباط با وزارت ورزش دانست. محمود گودرزی در بخشی از صحبتهای خود در جلسه با اعضای اتحادیه فوتبال بیان کرده بود: «سالهای گذشته کسانی قیم فوتبال بودهاند که فاقد صلاحیت فنی بودند.»در اینجا باید سوالی را از جناب وزیر مطرح کرد: اگر شما به این حرف خود پایبند هستید، چرا از امیررضا خادم در بحث خصوصیسازی 2 تیم استفاده میکنید؟ واقعا خادم تا چه اندازه از دانش فنی و مدیریتی در فوتبال آگاه است؟ آیا صرفا یکسری از خصوصیات مدیریتی میتواند تضمینکننده این مساله باشد که شخصی برای ورزش محبوب کشور راهگشاست؟ فوتبال در جامعه ما تبدیل به پدیدهای شده که اگر مدیریت صحیح در بدنه آن شکل بگیرد راهگشای دیگر ورزشها خواهد بود ولی انتخاب وزیر در بحث خصوصیسازی و انتخاب هیات مدیره باشگاههای تحت پوشش این حرف او را نقض میکند. وقتی وزارت ورزش نمیتواند براساس شعارهای خود پیش برود چگونه میتوان کارنامه آنها را در طول این مدت کوتاه در حوزه قهرمانی به نفع ورزش پنداشت؟ چرا وقتی امیررضا خادم در جایی عنوان میکند باید از محبوبیت استقلال و پرسپولیس کاسته شود(!) کسی واکنشی به این سخنان نشان نمیدهد؟! اگر مدیری از لحاظ فنی در حوزه فوتبال مسؤولیت فعالیتهای مهم را برعهده داشته باشد هرگز چنین حرفی درباره ۲ باشگاه پرطرفدار فوتبال ایران نمیزند. این کالبدشکافی نشان میدهد وزارت ورزش از شعارهای خود فاصله دارد؛ شعارهایی که حتی در نوع دیگری نیز دچار پارادوکس است. وزیر ورزش هفته گذشته در کنفرانس خبری خود بیان کرد به هیچ عنوان نمیخواهد در کارهای داخلی فدراسیونهای زیرمجموعهاش دخالت کند ولی رفتن کارلوس کیروش و شنیدن این حرف از زبان مربی پرتغالی که «تا زمانی که وزیر مرا نخواهد، نمیتوانم قراردادی امضا کنم» چه معنایی دارد؟ وقتی این حرفها از زبان یک خارجی به صراحت بیان میشود تنها یک معنا را میرساند و آن این است که دخالت مستقیم وزیر ورزش در انتخاب سرمربی تیم ملی کاملا مشهود است. رئیس فدراسیون فوتبال نیز که همیشه از سیاست گفتوگوی ابهامبرانگیز استفاده میکند این بار نیز حرفهایش را مبنی بر دخالت وزارت ورزش به زبان آورد. کفاشیان در لابهلای حرفهایش به نکتهای اشاره کرد که نشان میداد عوامل برونسازمانی در نبستن قرارداد با کیروش بیش از عوامل درونسازمانی تاثیر دارند. گفتن جمله «بعضی اوقات اقلیت زورش از اکثریت بیشتر است» نشان میدهد آقای رئیس دوست دارد براساس خواستههای وزارت ورزش حرکت کند؛ در حالی که این دخالتهای وزارتخانه مربوط در فدراسیون فوتبال؛ چه در حوزه تیم ملی و چه در حوزه فوتبال داخلی نتیجه خوشایندی ندارد.
کد خبر: ۴۲۲۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۷
سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد هرگونه انتقال تسلیحات از سوی ایران نقض قطعنامههای شورای امنیت خواهد بود و فروش سلاح توسط ایران به عراق تحریمهای آمریکا را نیز نقض میکند. جن ساکی در کنفرانس خبری خود افزود: مطمئنا مداخله خارجی به این شیوه مسالهای است که ما نگران آن هستیم. وی در پاسخ به این سوال که غنیسازی اورانیوم در ایران نیز نقض تحریمهای شورای امنیت است، اینگونه واکنش نشان داد: روندی در جریان است تا به برنامه هستهای بپردازد؛ با این حال طیفی از تحریمها و محدودیتها اعمال میشود. ساکی در ادامه به این سوال که آیا ایران را به عنوان شریکی مفید در ثبات آینده عراق در نظر دارید، گفت: میدانیم که ایران و عراق روابط تاریخی دیرینهای دارند، اما نگرانیهایی درباره نوع کمک یا نوع تعامل وجود دارد که تغییر نکرده است. مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق روز سهشنبه در کنفرانس خبری مشترک با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران که به عراق سفر کرده است، گفت: تهران سلاح در اختیار نیروهای پیشمرگ قرار داده است. وی افزود: ما خواستار سلاح شدیم و ایران اولین کشوری بود که تسلیحات در اختیار ما قرار داد. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درباره این اظهارنظر بارزانی گفت: تاییدی در این باره ندارم. وزارت دفاع آمریکا روز گذشته خبر داد 7 کشور وعده کمک تسلیحاتی به کردهای عراق را دادهاند. طی هفته اخیر حمایتهای بینالمللی برای مبارزه با گروه تروریستی داعش در عراق افزایش یافته و دولت آمریکا علاوه بر عراق اقدام به پروازهای شناسایی بر فراز سوریه نیز کرده است.
منبع/ وطن امروز
کد خبر: ۴۲۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
فرزند شهيد سيد محمود مصطفوي از شناسايي پيكر پدرش در منطقه فاو در کشور عراق خبر داد.
آوای دنا-مهر نوشت: پيكر تعدادي از شهدا را از منطقه فاو به تهران آوردند و پس از انجام آزمايشات (DNA) از ما، پيكر پدر شهيدمان شناسايي شد. شهيد مصطفوي از سوي لشكر هفت شهرستان اميديه و آغاجاري به مناطق جنگي اعزام شد.
وي افزود: شهيد مصطفوي 29 فروردين در منطقه فاو عراق و در عمليات تك فاو به فيض شهادت نائل آمد. پدرم در دوران جنگ در شركت گاز مشغول به كار بوده و به دليل علاقه به حضور در جبهه از پست و منصب هاي مهم پيشنهادي چشم پوشي كرد.
فرزند شهيد تصريح كرد: شهيد مصطفوي دو برادر به نام هاي اسماعيل و مهدي داشت كه اسماعيل مصطفوي در سال 62 در شيب ميسان عراق و مهدي مصطفوي نيز در سال 59 و در خرمشهر به فيض شهادت نائل آمدند.
مصطفوي بیان كرد: جنگ براي خانواده هاي شهدا هنوز تمام نشده است. هر وقت كه شهداي تازه تفحص شده به وطن خود بازمي گردند تمام خانواده هاي شهدا به دوران جنگ بر مي گردند. دوران جنگ و آن روزها هنوز در اذهان خانواده شهدا مانده و همزمان با بازگشت هر شهيد بيشتر خودش را نشان مي دهد و خانواده ها را ياد آن دوران مي اندازد. جنگ هرگز براي ما تمام نشده است.
وي عنوان كرد: پيكر شهيد مصطفوي پس از 26 سال به وطن بازگشت. خانواده من در دوران جنگ در منطقه ميانكوه از توابع شهرستان اميديه زندگي مي كردند ولي در حال حاضر همه در اهواز ساكن هستيم. هنگام شهادت پدر من هفت سال سن داشتم.
فرزند شهيد در ارتباط با مراسم خاكسپاري شهيد گفت: هنوز مشخص نشده است كه مراسم خاكسپاري را در چه روزي از هفته آينده برگزار مي كنيم ولي به محض تعيين روز مراسم حتما تاريخ خاكسپاري و وداع را به تمامي مردم شريف و شهيد پرور خوزستان اعلام خواهيم كرد.
شهيد محمود مصطفوي داراي سه فرزند پسر و يك فرزند دختر است.
کد خبر: ۴۱۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۳۰