« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
دبیرکل جبهه پایداری با بیان اینکه وقتی نتوانیم مساله ساده‌ای مثل معرفی وزیر علوم را حل کنیم چطور می‌خواهیم مسائل اساسی را تدبیر کنیم،‌ گفت: اگر اینها اهل سیاست باشند می‌توانند به راحتی حدس بزنند که چه وزیری در مجلس رأی نمی‌آورد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : حجت‌الاسلام مرتضی آقاتهرانی دبیرکل جبهه پایداری انقلاب اسلامی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس درباره عدم رای اعتماد مجلس به وزرای علوم پیشنهادی و وضعیت وزارت علوم اظهار داشت: یکی از نکاتی که خطوط قرمز نظام محسوب می شود و صریحا در بیان مقام ولایت وجود دارد و مجلس نیز واقعا نسبت به آن حساسیت نشان می‌دهد، عدم فعال‌بودن افراد در فتنه است. حجت‌الاسلام آقاتهرانی با تاکید بر اینکه مجلس نمی‌تواند به افرادی که در فتنه حضور داشته‌اند اعتماد کند به یکی دیگر از تاکیدات نمایندگان ملت در رابطه به رای اعتماد به وزیر علوم جدید اشاره کرد و گفت: کارآمدی افراد برای وزارت علوم بسیار مهم است و یکی از نکاتی که در وزیر معرفی شده اخیر بیشترین بحث درباره آن صورت گرفت، همین کارآمدی بود. نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: نکته قابل توجه این است که دولت در بحث دانشگاه‌ها از افراد کاری، فعال و پرتلاشی برخوردار است و بدون اینکه چنین ایراداتی به آنها وارد باشد می‌تواند آنها را به مجلس معرفی کند اما نمی‌دانیم چرا افرادی را معرفی می‌کند که مجلس درباره آنها حساسیت دارد. وی با بیان اینکه به نظر می‌رسد برخی می‌خواهند رابطه دولت و مجلس را خراب کنند اما ما درباره افراد نیت‌خوانی نمی‌کنیم، تصریح کرد: به هر حال رئیس‌جمهور باید شاخص‌های نمایندگان مجلس را در رابطه با وزیر علوم پیشنهادی تمهید کند و مجلس هم می‌خواهد وزیری روی کار بیاید که پاسخگوی مردم باشد. حجت‌الاسلام آقاتهرانی به لزوم تطبیق حرف و عمل اشاره کرد و گفت: با اینکه رئیس‌جمهور می‌گوید ما نمی‌خواهیم دانشگاه به باشگاه سیاسی تبدیل شود باید به همین حرف خود عمل کند. دبیرکل جبهه پایداری درباره صحبت‌های آشنا مشاور رئیس‌جمهور که گفته بود مجلس اهمیتی به سلطه گفتمانی اقلیت پایداری ندهد گفت: باید از صحبت‌های آقای آشنا متوجه شوید که او نه از جو مجلس خبر دارد و نه درست می‌گوید و من تعجب می‌کنم که می‌گویند ایشان در دانشگاه امام صادق (ع) درس خوانده و مشخص نیست چگونه به خود اجازه می‌دهد که اینطور حرف بزند. وی بر همین اساس افزود: اگر جبهه پایداری کسی نیست و در اقلیت است، چرا وزیرتان می‌افتد و رای نمی‌آورد لذا این حرف‌ها اشتباه است و من کسی را به دروغگویی متهم نمی‌کنم اما معتقدم تحلیل‌های غلطی دارند. حجت‌الاسلام آقاتهرانی با بیان اینکه وقتی مسئولان برای پیشرفت کشور تلاش می‌کنند، مردم چنین فضاهایی را نمی‌پسندند، ادامه داد: وزیر علوم پیشنهادی آینده باید ولایتمدار و متعهد به نظام باشد و در اشتباهات گذشته ورود نکرده و در عین حال از کارآمدی لازم برخوردار باشد چرا که دانشگاه فردی با تجربه و باسواد می‌خواهد که مشکلات بزرگ به بار نیاورد و مجلس در این زمینه دارای تجربه است. نماینده مردم تهران در مجلس درباره فضای خانه ملت پیرامون وزرای علوم پیشنهادی تصریح کرد: بین نمایندگان و حتی کسانی که به لحاظ سیاسی مانند ما نیستند وحدت خوبی وجود دارد و کسی که به عنوان وزیر علوم پیشنهاد می‌شود باید مایه آبروی دولت و نظام باشد چرا که در غیر این صورت رای نخواهد آورد و این کار با صحبت و آمدن رئیس‌جمهور به مجلس هم حل نمی‌شود. وی با بیان اینکه رئیس‌جمهور می‌تواند در این زمینه بهتر از این عمل کند، یادآور شد: واقعا جای تعجب دارد که اگر نتوانیم این مسائل ساده را حل کنیم چطور می‌خواهیم مسائل اساسی نظام را پیش برده و تدبیر کنیم چرا که اگر اینها اهل سیاست باشند می‌توانند به راحتی حدس بزنند که چه وزیری در مجلس رای نمی‌آورد. حجت‌الاسلام آقاتهرانی در پایان نمایندگان را مورد اعتماد آحاد ملت و نماینده آنها دانست و اظهار داشت: وزارتخانه حساسی چون وزارت علوم نباید با سرپرست اداره شود در حالی که الان دوره مدیریت سرپرستی بسیار طول کشیده است.
کد خبر: ۴۷۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۹

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: ایسنا - اکرم احقاقی: تمایلی برای مطرح‌شدن در رسانه‌ها ندارند، افکار عمومی با وجود اینکه همسرانشان را به خوبی می‌شناسد، از آن‌ها تصویری در ذهن ندارد. خواسته یا ناخواسته، پشت پرده، نقش‌های سیاسی و اجتماعی‌شان را ایفا می‌کنند، با این حال نقش اصلی‌شان، همان‌ نقش سنتی همسری دلسوز و مادری مهربان است. همتایان آن‌ها در عالم سیاست در برخی کشورها به عنوان «بانوی اول» تلاش می‌کنند نقشی متفاوت از قبل داشته باشند و مستقل از همسرانشان شخصیت حقوقی متمایزی برای خود ایجاد کنند، اما در عرف سیاست ایران این جایگاه تعریف نشده و شاید خود این افراد هم چندان تمایلی برای کسب آن ندارند.  با این حال ، همسران روسای جمهور ایران اگرچه از الگوی کشورهای غربی در کسب جایگاه بانوی اول پیروی نکرده‌اند، اما قطعاً همواره در کنار همسرانشان، آنها را در پیشبرد کارها یاری داده‌اند.  صاحبه عربی  اطلاعات چندانی از خانم «صاحبه عربی» و فرزندانش در فضای مجازی منتشر نشده است؛ به نحوی که در برخی از گزارش‌های خبری در مورد خانواده‌ حسن روحانی در دوران انتخاب نیز، به این موضوع اشاره شده است.  اما بر اساس آنچه در کتاب خاطرات حسن روحانی نوشته شده «صاحبه در سال 1333 در سرخه‌ی سمنان در یک خانواده‌ مذهبی و سنتی به دنیا آمده و پدرش عبدالعظیم عربی راننده‌ مینی‌بوس بوده که بین سرخه و سمنان تردد می‌کرده است».   صاحبه عربی همسر حسن روحانی  او که فرزند اول خانواده است، دارای سه خواهر به نام سعید‌ه، جمیله و ربابه و چهار برادر به نام حسن‌، حسین ‌،عباس و مسعود است.  14 سالش بود که در سال 1347 با مهریه «دو دانگ منزل مسکونی پدر و مادر داما‌د، مقداری زمین‌، آب و چند مثقال طلا» به عقد پسرخاله‌ی 20 ساله‌اش حسن روحانی درآمد.  مراسم ازدواجشان را در شهریور 1348 در یک فضای سنتی و مذهبی برگزار کردند. حاصل ازدواج صاحبه و حسن که به پیشنهاد پدر روحانی و با وساطت زن‌دایی زوجین (روشن پیوندی) انجام شد‌ پنج فرزند (سه دختر و دو پسر) است.  صاحبه که داغدار فوت نابهنگام یکی از پسرانش است، در طول این سال‌ها بیشتر در قالب یک بانوی خانه‌دار نقش ایفا کرده؛ چنانچه در زمان تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری، خانواده روحانی نیز در کنار خانواده‌های جلیلی و ولایتی از حضور در برنامه‌ تلویزیونی «خانواده‌های کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری» که قرار بود برای اولین بار از شبکه 2 سیما پخش شود استقبال نکردند.  البته نام «صاحبه عربی» بعد از پیروزی روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم بیش از گذشته مطرح شد. او به اقتضای همسر رئیس‌جمهور بودن در برخی مراسم رسمی حضور پیدا می‌کند . خانم عربی در بهمن ماه سال 92 به همراه جمعی از همسران مقامات دولتی و سفرای خارجی مقیم تهران در مراسم افتتاحیه‌ بازارچه‌ خیریه‌ای که در برج میلاد برگزار شده بود شرکت کرد و در پایان بازدید از برج میلاد در دفتر یابود آن که به نام «صاحبه روحانی» امضا کرده بود نوشت «امروز از برج میلاد دیدن نمودم. خیلی جالب و دیدنی بود‌، امیدوارم که موفق باشید.»  اما آنچه اخیرا نام او را بیش از هر زمان دیگری رسانه‌ای کرد، انتشار خبری در خبرگزاری فارس بود با عنوان «ضیافت همسر رئیس جمهور برای زنان در کاخ (سعدآباد)». این خبرگزاری منتقد دولت در خبر خود مدعی شد که تالار حافظیه سعدآباد در شب میلاد حضرت زهرا(س) محل برپایی جشن همسر رئیس‌جمهور برای همسران وزرا‌، سفرای خارجی مقیم تهران و زنان دولتی بوده و این مهمانی زنانه‌ با رقص دختران و شوی لباس همراه بوده است.  البته این خبرگزاری در خبر اولیه خود که بعد آن را از روی خروجیش حذف کرد مدعی شده بود که به هر یک از شرکت‌کنندگان در این جشن سکه‌هایی نیز اهدا شده است.  انتشار این خبر در اواخر فروردین امسال با واکنش‌های متفاوتی از سوی حامیان و منتقدان دولت روبرو شد؛ تعدادی از شرکت‌کنندگان از جمله هنرمندانی که در این مهمانی حضور داشتند به تکذیب محتوای این خبر پرداختند و اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور نیز در صفحه‌ی شخصی‌اش در فیس‌بوک به نقل از همسرش که در این جشن حضور داشت روایتی کاملا متفاوت منتشر کرد.   صاحبه عربی همسر حسن روحانی   از سوی دیگر برخی از نمایندگان مخالف دولت در مجلس از جمله اعضای جبهه پایداری از طریق تریبون این نهاد قانونگذاری به روحانی به علت برگزاری چنین جشنی از سوی همسرش تذکر دادند و آن را نمادی از اشرافی‌گری عنوان کردند و در ادامه «تعدادی از بانوان تهرانی» نیز در مقابل نهاد ریاست‌جمهوری تجمعی را که گفته شد «خودجوش» است برگزار کردند.  اما ماجرای انتشار این‌ اخبار که بسیاری آنها را «جهت‌دار و حاشیه‌ای» خواندند، به همین جا ختم نشد. از آنجا که برخی رسانه‌های منتشرکننده این اخبار به برخی نهادهای امنیتی وابسته هستند، این بار سرلشگر فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح وارد میدان شد. او روز دوشنبه 29 اردیبهشت در مراسم اعطای دانش‌نامه به دانش‌آموختگان دوره دکتری دانشگاه عالی دفاع ملی در موضع‌گیری کم‌سابقه‌ای اظهار کرد: متاسفانه یک مقدار بازی‌های رسانه‌ای موجب تشویش اذهان عمومی می‌شود. مدیران رسانه‌ها باید جلوگیری کنند از اخباری که موجب تشویش اذهان مردم، تضعیف دولت و تخریب برخی از اقدامات می‌شود... .بعضی اخبار بی‌ارزش و تفرقه‌انگیز هستند، بعضی‌ها هم شایعه، تهمت و بی‌مبنا هستند. من خطی و سیاسی عرض نمی‌کنم، حتی رسانه‌هایی که به نوعی به نیروهای مسلح مرتبطند، خطا می‌کنند و برابر مشی و منویات رهبری حرکت نمی‌کنند. باید روششان را اصلاح کنند، والا ما با آنها برخورد می‌کنیم."  و البته پس از آن هم از ارائه گزارشی توسط وزارت اطلاعات در این زمینه که باز هم علیه رسانه‌های مذکور بود، اخباری منتشر شد و برخی نیز از تذکر مقامات عالی کشور نسبت به رویه این رسانه‌ها خبر دادند.  آخرین خبری که در مورد «صاحبه عربی» یا روحانی در رسانه‌ها منتشر شده، مربوط به عیادت وی از آیت‌الله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان در بیمارستان بهمن است.   اعظم‌السادات فراحی  همسر «محمود احمدی‌نژاد» در سال 1337 در منطقه رسالت تهران در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمد. او پدر و مادری با اصلیتی مشهدی دارد که او را برای تحصیل به دانشگاه علم و صنعت فرستادند؛ دانشگاهی که زمینه‌ساز ازدواج او با رئیس دولت‌های نهم و دهم شد.   اعظم‌السادات فراحی همسر احمدی‌نژاد  «اعظم» و «محمود» در تاریخ 22 خرداد 1359 دو سال بعد از انقلاب با یکدیگر ازدواج کردند. خواهر داماد (پروین احمدی‌نژاد) در مورد وصلت این دو که خود زمینه‌ساز آن بود می‌گوید: « هر دوی آنها در آن زمان دانشجوی علم و صنعت بودند و ما هم در رفت و آمدی که به دانشگاه داشتیم خانم فراحی را می‌دیدیم . در مورد ایشان با برادرم صحبت کردم، دیدم نظرشان مثبت است. بعد آدرس گرفتیم و رفتیم خواستگاری. ازدواج آن‌ها به سادگی برگزار شد؛ چون هر دو دانشجو بودند ، پدرم برای آن‌ها خانه‌ای در حوالی محله رسالت اجاره کرد تا رفت و آمدشان به دانشگاه راحت‌تر باشد.»  حاصل ازدواج این دو، دو پسر به نام مهدی و علیرضا و یک دختر به نام فاطمه است. مهدی احمدی‌نژاد پس از رئیس‌جمهور شدن پدر با « طیبه مشایی» دختر « اسفندیار رحیم مشایی» یار دیرین احمدی‌نژاد ازدواج کرد و حاصل این ازدواج دختری به نام زهرا است.  علیرضا احمدی‌نژاد پسر دوم نیز با خواهرزاده شهید محمود کاوه ازدواج کرده که حاصل این ازدواج نیز یک پسر است و فاطمه احمدی‌نژاد دختر خانواده که دارای مدرک مهندسی الکترونیک و مخابرات است هم با «مهدی خورشیدی» پسر سردار احمد خورشیدی با مهریه 14 سکه ازدواج کرده که حاصل ازدواج آنها زهرا خورشیدی است.  اعظم فراحی هم مانند دیگر همتایان سابق و اسبق خود تعامل چندانی با رسانه‌ها نداشت؛ گرچه طی هشت سال دولت نهم و دهم در بسیاری از سفرهای داخلی و خارجی همراه با همسرش حضور داشت و در جریان سفرهای استانی از برخی از موسسات خیریه و بهزیستی نیز بازدید می‌کرد.  او در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در سال 1387 نامه‌ای به «سوزان مبارک» همسر حسنی مبارک، دیکتاتور سابق مصر در ارتباط با اهمیت رفع حصر غزه ، تلاش در راستای کمک به مردم فلسطین و بازکردن گذرگاه رفح جهت جلوگیری از وقوع یک فاجعه‌ انسانی نوشت؛ نامه‌ای که در سایت ریاست جمهوری در 29 دی ماه منتشر شد.  اعظم‌سادات فراحی در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری دهم تلاش کرد نقش موثرتری نسبت به قبل داشته باشد و در برخی از برنامه‌های تبلیغاتی احمدی‌نژاد شرکت می‌کرد؛ موضوعی که در جریان انتخاب ریاست‌جمهوری نهم سابقه نداشت؛ گرچه برخی، فضای به وجود آمده در برنامه‌های تبلیغات انتخاباتی آن سال و حضور همسران رقبای دیگر در این برنامه‌ها را عامل فعالیت‌های انتخاباتی بیشتر فراحی می‌دانند.  اعظم‌سادات فراحی در‌ آذرماه 1388 در اجلاس «همسران سران جنبش عدم تعهد» که در ایتالیا با موضوع « امنیت غذایی و نقش زنان در تلاش جهانی برای مقابله با گرسنگی» برگزار شده بود هم شرکت و سخنرانی کرد. او در جریان این سفر با همسران روسای جمهور برخی کشورهای شرکت‌کننده در این اجلاس از جمله همسران روسای جمهور سنگال ، عراق‌، پاکستان و... نیز دیدار داشت.  برخی از نزدیکان وی معتقدند او نقش موثری در ترغیب همسرش در جهت استفاده از زنان در کابینه دولت دهم داشته است؛ چنانچه احمدی‌نژاد در لیست پینشهادی‌اش به مجلس هشتم در راستای تشکیل دولت دهم سوسن کشاورز ، فاطمه آجرلو و مرضیه وحید دستجردی را به عنوان وزرای پیشنهادی برای وزارتخانه‌های آموزش و پرورش، رفاه و بهداشت معرفی کرد.   اعظم‌السادات فراحی همسر احمدی‌نژاد  فراحی مدتی نیز به پیشنهاد «منیره نوبخت» مسئول سابق شورای فرهنگی اجتماعی زنان، به جمع زنان تصمیم‌گیرنده در این شورا که زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی فعالیت می‌کند پیوست.  او در شانزدهمین اجلاس سران جنبش غیر متعهدها که در تابستان سال 91 در تهران برگزار شد، میزبان همسران برخی از مقامات شرکت‌کننده در این اجلاس بود. او در تالار آینه وزارت خارجه برای همتایان خود ضیافت ناهار ترتیب داد و به همراهی آن‌ها از نمایشگاه صنایع دستی که در برج میلاد برگزار شده بود بازید کرد و با تعدادی از آنها هم دیدارهای دو‌جانبه‌ داشت.  فراحی به طور معمول در دیدارهای رئیس دولت نهم و دهم با زنان که به مناسبت‌های مختلف برگزار می‌شد حضور پیدا می‌کرد. احمدی‌نژاد نیز در تعدادی از این دیدارها در تقدیر از مادر و همسرش سخنانی را بیان می‌کرد. او در همایش پنج هزار نفری «بانوی بصیر» که در تالار بزرگ وزارت کشور برگزار شد در مورد تعامل خود و همسرش گفت: «من بقیه مردها را نمی‌دانم‌، اما بنده اگر یک روز همسر خود را نبینم می‌میرم. حاضرم همه‌ این دنیا را برای دیدن لبخند مادر و همسرم بدهم.»  اعظم فراحی در سال 91 به همراه مرضیه دستجردی (وزیر بهداشت) از سوی خبرگزاری (وفا) به عنوان یکی از 10 زن خبرساز کشور در سال 90 معرفی شد.  در پایان عمر دولت دهم نیز احمدی‌نژاد به نمایندگی از دیگر اعضای هیات دولت لوح تقدیری را به پاس تلاش‌ها و حمایت‌های فراحی از دولت و رئیس‌جمهور به وی اهدا کرد.  زهره صادقی  همسر «سیدمحمد خاتمی» سال 1329 در قم در خانواده‌ای اصیل، ریشه‌دار و شناخته شده به دنیا آمد. مادرش خواهر امام موسی صدر و پدرش دکتر حجت‌الاسلام والمسلمین علی اکبر صادقی بود، پدر اهل علمی که 38 سال سابقه تدریس در دانشگاه شهید بهشتی را داشت و فروردین امسال دار فانی را وداع گفت.   زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی  زهره صادقی که دختر خاله فاطمه طباطبایی (همسر مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین سیداحمد خمینی) و سیدصادق طباطبایی است در سال 1353 با سیدمحمد خاتمی ازدواج کرد؛ ازدواجی که خاتمی در مورد آن می‌گوید: « در سال 1353 با خانواده‌های معتبر و ریشه‌دار صدر و صادقی پیوند خوردم و از نعمت‌های بزرگ این خانواده به این کوچک‌، ازدواج با زنی با فضیلت‌، صبور و مهربان از خانواده‌ مهم صدر و صادقی است.»  حاصل وصلت آنها، دو دختر به نام‌های لیلا و نرگس و یک پسر به نام عماد است؛ فرزندانی که علاقه چندانی برای حضور در عرصه‌ سیاست ندارند.  لیلا در سال 1354 به دنیا آمده و دارای مدرک دکتری است و اکنون به همراه همسرش در خارج از کشور زندگی می‌کند. دختر کوچکتر آن‌ها شش سال بعد (1360) به دنیا آمد و اکنون در مقطع دکترا درحال تحصیل است. او نیز به همراه همسرش در خارج از کشور اقامت دارد، عماد تنها پسر این خانواده نیز در فرودین ماه سال 1367 به دنیا آمده و اکنون دانشجوی دوره کارشناسی ارشد مطالعات منطقه‌ای است و به همراه همسرش در تهران زندگی می‌کند.  زهره صادقی اگرچه در خانواده‌ای فرهنگی و سیاسی بزرگ شده، اما هیچ وقت به صورت جدی وارد فعالیت‌های سیاسی نشده و ترجیح داده بیشتر در کارهای اجتماعی و امور خیریه مشارکت داشته باشد.   زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی  او در سال 78 به همراه تعدادی از همسران اعضای دولت وقت، موسسه خیریه‌ «به‌آفرین فردا» را تاسیس کرد؛ موسسه‌ای که مختص دانش‌آموزان دختر مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان است و عضویت و حمایت از فرزندان ایتام از اولویت‌های اصلی آن.  زهره صادقی در زمان ریاست‌جمهوری سید محمد خاتمی به اقتضای جایگاهی که داشت در برخی از سفرها همسرش را همراهی می‌کرد. او در سال 87 در جریان حملات رژیم صهیونیستی به غزه در پاسخ به نامه‌ همسر امیر وقت قطر خواستار فراخوان دولت‌ها و ملت‌ها برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین شد.  عفت مرعشی  «عفت مرعشی» در سال 1314 در خانواده‌ حجت‌الاسلام سید محمد صادق مرعشی به دنیا آمد. او که عضوی از فامیل بزرگ خانواده مرعشی و از نوادگان آیت‌الله سیدکاظم طباطبایی است، در سال 1337 با مهریه «مقداری باغ پسته» به همراه «آب» با علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی ازدواج کرد.   عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی  عفت مرعشی که شاید بتوان او را از بین همسران روسای جمهور بعد از انقلاب، خبرسازترین و سیاسی‌ترین فرد در سال‌های اخیر دانست در کتاب خاطراتش که با عنوان «پا به پای سرو» از سوی دفتر نشر معارف انقلاب منتشر شده خود را این گونه معرفی می‌کند: «من، عفت مرعشی، همسر عالم مجاهد، روحانی وارسته، سیاستمدار نامی ایران زمین، تربیت‌یافته مکتب اهل بیت (ع)، انسان شریف و بزگوار حضرت آیت‌الله آشیخ اکبرهاشمی رفسنجانی هستم. مردم عزیز مرا اغلب با دو حادثه و دو روایت می‌شناسند. اول حادثه ترور همسرم در سال 1358 که در نجات معجزه‌وار ایشان صاحب نقش بودم و دوم حوادث تلخ بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 1388 و صحنه‌ رای دادن در حسینیه جماران که جملاتی از من در رسانه‌ها انتشار یافت و بهانه‌ای برای تخریب همسر و فرزندانم توسط تندروها شد.»  عفت مرعشی در بیان خاطراتش از ازدواج با هاشمی رفسنجانی که در سالنامه سال 92 روزنامه اعتماد بازنشر شده می‌نویسد: "خواستگار زیاد داشتم، هم از فامیل و هم از غریبه، اما پدرم با همه‌ آنها مخالفت کرده بود. پدرم برای دیدن آمیرزاعلی (پدر هاشمی رفسنجانی) به نوق (یکی از بخش‌های شهرستان رفسنجان در کرمان ) رفته بود. بعد از بازگشت با مادرم صحبت کوتاهی کرد و پس از مدتی نیز مادرم من را صدا کرد و گفت بیا اتاق کارت دارم. نگران شدم ، حدس زدم که موضوع درباره‌ ازدواج من است. «خانم جون» گفت: عفت جان ! حاج آقا که به نوق رفته بود آمیرزاعلی برای پسرش اکبر از تو خواستگاری کرده است. حاج آقا هم همان جا جواب قبول داده است. خشکم زده بود، دستپاچه شدم ، نمی‌دانستم چه جوابی بدهم ، سپاهی از افکار پریشان به یکباره به ذهنم هجوم آورد .خانم جون حرف‌هایش را تکرار کرد با دست اشاره کردم سکوت کند و خیلی خونسرد بدون ذره‌ای عصبانیت گفتم خانم‌جون یعنی چه همان‌جا جواب قبول داده ؟ چرا به من چیزی نگفته است؟ مگر زندگی من نیست ؟ مگر برای عذرا ، اقدس و نصرت با خودشان مشورت نکرد؟ برای چی قبل از این که نظر من را بپرسد‌، قبول کرده است؟ مگر من روی دست شما مانده‌ام که این جوری برخورد می‌کنید؟ مادرم گفت: عفت جان ‌، حرف تو درست است، اما پدرت را که می‌شناسی. کاری را بدون دلیل و مصلحت انجام نمی‌دهد. حتما دلیل خود را دارد. پسر سیدآمیرزاعلی باسواد است. 10 سالی است که در قم درس می‌خواند. می‌دانی که پدرت اهل علم را دوست دارد. حتما به خاطر همین موضوع بوده. تو هم لجبازی نکن و اگر نظر دیگری داری، با آقاجون صحبت می‌کنم که به نحوی موضوع را منتفی کند. خودت می‌دانی که او چقدر در مورد داماد سختگیر است. حتما خیری در این کار بوده که جواب مثبت داده و....»  همراهی عفت مرعشی در جریانات مبارزات قبل از انقلاب و فعالیت‌های بعد از انقلاب هاشمی رفسنجانی به خوبی در خاطرات هاشمی رفسنجانی نمود دارد؛ به نحوی که او در کتب خاطراتش بارها در جریان رخدادها و حوادث گوناگون به این نقش و نام (عفت) اشاره می‌کند.  حاصل ازدواج عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی پنج فرزند به نام‌های فاطمه‌،محسن‌،فائزه‌، محمد و یاسر است . دو دختر او با دو پسر آیت‌الله لاهوتی اشکوری امام جمعه سابق رشت و از دوستان هاشمی رفسنجانی در دوره زندان، ازدواج کردند. از بین فرزندان او فائزه هاشمی به صورت رسمی وارد سیاست و در مجلس پنجم به عنوان نماینده مردم تهران با رای بالایی مشغول به فعالیت شد.   عفت مرعشی همسر هاشمی رفسنجانی    صحبت‌های جنجالی وی در آن زمان در ارتباط با ورزش بانوان از جمله دوچرخه‌سواری آنها با واکنش‌های متفاوتی رو به رو شد. او در مجلس ششم هم کاندیدا شد ولی برخلاف مجلس پنجم با استقبال مواجه نشد . فائزه در زمان اصلاحات روزنامه «زن» را منتشر کرد که بعد از مدتی توقیف شد.  اولین عکسی که از عفت مرعشی به صورت رسمی منتشر شده مربوط به سال 1360 است؛ زمانی که وی به همراه همسرش که در آن زمان ریاست مجلس را برعهده داشت به کره شمالی رفتند و با «کیم ایل سونگ» رهبر وقت کره شمالی و پدر بزرگ رهبر فعلی این کشور عکس یادگاری گرفتند.  مرعشی، همسری است که هاشمی حفظ جانش را به نحوی مدیون اوست؛ چنان‌که در شب ‌4 خرداد 1358 در حالی که دو نفر از اعضای گروهک فرقان تلاش می‌کردند هاشمی را به رگبار گلوله ببندند مانع از کار آنها شد و جان شوهرش را از مرگ حتمی نجات داد.  آن‌چه باعث شد طی سال‌های اخیر بار دیگر نام عفت مرعشی در رسانه‌ها و افکار عمومی پررنگ‌تر شود سخنان وی بعد از رای دادن در حسینیه جماران در انتخابات ریاست‌جمهوری دهم در سال 88 بود. عده‌ای از اصول‌گرایان سخنان وی در مورد نتایج انتخابات را تحریک‌آمیز عنوان کردند.  اعضای خانواده عفت مرعشی و هاشمی رفسنجانی بعد از انتخابات 88 با چالش‌های زیادی روبه رو شدند؛ به نحوی که دو فرزند آن‌ها فائزه و مهدی هاشمی به علت اتهاماتی که علیه آنها مطرح بود مدتی را در زندان اوین به سر بردند و همچنان پرونده‌هایی علیه مهدی و فاطمه هاشمی در دادگاه انقلاب مفتوح است، اما عفت مرعشی در طول این مدت همواره سعی کرده در کنار آنها باشد و حتی به همراه آنها چندین بار به دادگاه رفته است.  منصوره خجسته باقرزاده  «منصوره خجسته باقرزاده» در سال 1326 در خانواده‌ای مذهبی، سنتی و بازاری متولد شد. پدرش حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده از کاسبان دین دار و باسواد مشهد بود.  منصوره توسط خدیجه میردامادی (مادر مکرمه رهبر معظم انقلاب) به «سیدعلی» معرفی شد و در نهایت در پاییز 1343 در حالی که 17 سال بیشتر نداشت توسط آیت‌الله میلانی به عقد سیدعلی خامنه‌ای درآمد.  در کتاب "شرح اسم "که به بیان زندگی مقام معظم رهبری در سال‌های قبل از انقلاب 1357-1318 پرداخته است در ارتباط با ازدواج ایشان نوشته شده: «مدتی از بازگشت به مشهد نمی‌گذشت. بانو خدیجه که در اندیشه ازدواج پسر دومش بود، دست به کار شد و دختری را که در خانواده‌ای سنتی و با علایق مذهبی پرورش یافته بود به او پیشنهاد کرد. همو پا پیش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. همان راهی که چهار پنج سال پیش برای سیدمحمد ( برادر بزرگتر) رفته بود، این بار برای سیدعلی پیمود. حاج محمداسماعیل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از کاسبان دین‌دار و باسواد مشهد بود. او پذیرفت که دخترش به عقد طلبه تازه از قم برگشته‌ای درآید که تصمیم دارد در مشهد ساکن شود، آیت‌الله میلانی و دیگر بزرگان اهل علم مشهد او را می‌شناسند و تأیید می‌کنند و به او علاقه دارند. هزینه ازدواج، آن بخش که طبق توافق به عهده داماد بود، توسط آیت‌الله حاج سیدجواد خامنه‌ای تأمین شد که مبلغ قابل توجهی نبود. مخارج عقد را گذاشتند به عهده خانواده عروس که حتما قابل توجه بود. «آنها مرفه بودند، می‌توانستند و کردند» اوایل پاییز 1343 سیدعلی خامنه‌ای و خانم خجسته پیوند زناشویی بستند، خطبه عقد توسط آیت‌الله میلانی خوانده شد. از این زمان، همدم، همسر و همراهی تازه که هفده بهار بیشتر از عمرش نگذشته بود، پا به دنیای ‌آیت‌الله خامنه‌ای گذاشت که در همه فرودهای سرد و سخت زندگی سیاسی و شاید تک‌فرازهای آن در آن روزگار، یاری غمخوار و دوستی مهربان بود. کارت دعوت را سفارش دادند و روز جشن را که در خانه پدر عروس در پایین خیابان برگزار می‌شد، تعیین کردند. پس از عقد و پیش از هم‌خانه شدن، نوعروس خامنه‌ای باخبر شد که شوی 25 ساله‌اش پای در میدان مبارزه دارد.»  خانم خجسته که خواهر حسن خجسته باقرزاده است آن طور که در کتب و رسانه‌ها آمده نقش زیادی در همراهی و پشتیبانی آیت‌الله خامنه‌ای در شرایط سخت و دشوار زندان و بازداشت‌ها در پیش از انقلاب داشته است.  خجسته باقرزاده در سال 72 در زمانی که چهار سال بود آیت‌الله خامنه‌ای از سوی مجلس خبرگان رهبری به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران انتخاب شده بود در مصاحبه‌ای با مجله انگلیسی زبان «محجوبه» که از سوی بنیاد اندیشه اسلامی وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی منتشر می‌شود به بیان خاطراتی از زندگی خود با آیت‌الله خامنه‌ای پرداخته است.  در این مصاحبه که متن کامل آن در منابع اینترنتی وجود ندارد و در آرشیو بنیاد اندیشه اسلامی در حال حاضر نسخه‌ای از آن در دست نیست، باقرزاده در پاسخ به این سوال که شما چگونه همسرتان را در مبارزاتشان یاری می‌کردید می‌گوید: « فکر می‌کنم بزرگترین نقش من حفظ جو آرامش خانه بود؛ طوری که ایشان بتوانند با خیال راحت به کارشان ادامه دهند. من سعی داشتم تا ایشان را از نگرانی در مورد خود و فرزندانم دور نگه دارم. البته من نیز در زمینه‌های مختلف نظیر پخش اعلامیه‌ها، حمل پیام‌ها، اختفای اسناد و نظیر آن فعالیت داشتم. ولی فکر می‌کنم اصلا قابل ذکر نیستند؛ در آخرین‌ ماه‌های مبارزه در رابطه با پیام‌های تلفنی امام خمینی (ره) از پاریس، من آنها را برای تکثیر و توزیع به مراکزی در مشهد و دیگر شهرها ارسال می‌نمودم و اخبار را از مشهد و دیگر شهرهای خراسان جمع‌آوری نموده و به پاریس مخابره می‌کردم.»  وی در این مصاحبه که توسط خانم شیلا مالکی دیزجی به فارسی برگردانده شده و بخش‌هایی از آن در ماهنامه خبری و فرهنگی «ره‌آورد دانشگاه» بازنشر داده شده می‌گوید: «هیچ مسئولیت رسمی بخصوصی ندارم و همسرم بیش از هر چیز دیگری انتظار دارند که محیط خانوادگی آرام، شاد و سالم باشد.»  حاصل ازدواج آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای و منصوره خجسته باقرزاده، چهار پسر و دو دختر است که بنا به گفته خانم خجسته پسرانش قبل از انقلاب و دخترانش بعد انقلاب اسلامی به دنیا آمده‌اند. مصطفی بزرگترین فرزند آیت‌الله خامنه‌ای است که بیشتر در مطالعات حوزوی مشغول است. او با دختر مرحوم آیت‌الله عزیزالله خوشوقت ازدواج کرده است.  فرزند دوم خانم خجسته (سیدمجتبی خامنه‌ای) از دیگر فرزندان این خانواده در عرصه رسانه‌ای و سیاست کشور مطرح‌تر است. او داماد غلامعلی حداد عادل رئیس سابق مجلس و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است.  مسعود فرزند دیگر خانم خجسته باقرزاده و آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای است. او با دختر آیت‌الله سیدمحسن خرازی نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین ازدواج کرده است و با کمال و صادق خرازی رابطه خویشاوندی دارد.  گفته می‌شود حجت‌الاسلام سیدمسعود خامنه‌ای در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب مشغول به فعالیت است.  آخرین پسر این خانواده حجت‌الاسلام سیدمیثم خامنه‌ای است که با دختر محمود لولاچیان از بازاریان مذهبی تهران ازدواج کرده است. او نیز مانند سیدمسعود با دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب همکاری دارد.  بشرا دختر اول خانواده با حجت‌الاسلام والمسلمین محمدجواد گلپایگانی پسر حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری ازدواج کرده است.  فرزند آخر این خانواده هدی خامنه‌ای نیز با مصباح‌الهدی باقری کنی فرزند آیت‌الله باقری کنی عضو مجلس خبرگان رهبری و قائم مقام دانشگاه امام صادق (ع) و برادرزاده آیت‌الله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان رهبری ازدواج کرده است.  از همسر رهبر معظم انقلاب، تاکنون تصویری در رسانه ها منتشر نشده است. گرچه او در مراسم رسمی و سیاسی حاضر نمی‌شود و علاقه‌ای نیز برای شناخته شدن ندارد، اما به طور معمول به دیدار خانواده‌های شهدا می‌رود؛ چنانچه در مستندی که در مورد شهدای هسته‌ای چندی پیش از تلویزیون پخش شد همسر شهید رضایی‌نژاد یکی از شهدای هسته‌ای به حضور چندین‌باره منصوره خجسته باقرزاده در منزلش اشاره کرد.  عاتقه صدیقی (پوران رجایی)  «عاتقه صدیقی» یا «پوران رجایی» تنها همسر رئیس جمهوری است که در عرصه سیاسی کشور به صورت رسمی در قالب نماینده مجلس شورای اسلامی و عضویت در احزاب فعالیت کرده است.  پوران در سال 1322 در قزوین در خانواده‌ای متدین متولد شد، او در سال 1341 با شهید رجایی که نسبت فامیلی با او داشت ازدواج کرد.   عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی  پوران که در گذر فعالیت‌های سیاسی نام خود را به عاتقه صدیقی تغییر داد، در مبارزات قبل از انقلاب به همراه شهید رجایی در فعالیت‌های سیاسی مخفی شرکت داشت.  در سال 1354 که شهید رجایی دبستان دخترانه رفاه را اداره می‌کرد در امور فرهنگی مدرسه فعال بود و علوم دینی و قرآن تدریس می‌کرد. در آستانه ورود امام(ره) همکاری‌هایی با شهید رجایی در ستاد استقبال از حضرت امام داشت. او پس از شهادت شهید رجایی، در انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس شورای اسلامی که همزمان با سومین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار شد از طرف مردم تهران با یک میلیون و 842 هزار و 746 رأی موفق شد به مجلس راه پیدا کند. او چهارمین نماینده زن در این مجلس بود. او توانست در دو دوره بعد هم به عنوان منتخب مردم تهران به مجلس شورای اسلامی راه پیدا کند. او در چهارمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی هم کاندیدا شد، ولی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد.  عاتقه صدیقی سال‌ها از اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان بود و اکنون نیز همچنان عضو این انجمن است. او طی این سال‌ها از منتقدان سرسخت احمدی‌نژاد بود و معتقد بود که او نام رجایی را مصادره کرده است.   عاتقه صدیقی همسر شهید رجایی  حاصل ازدواج 20 ساله عاتقه صدیقی و شهید محمدعلی رجایی دو دختر و یک پسر است. کمال رجایی که بیشتر ترجیح می دهد در عرصه ی عمومی از نام خانوادگی مادرش استفاده کند، در سال 87 در گفت‌وگویی با شماره 61 مجله «شهروند امروز» اظهار کرد بعد از شهادت رجایی، خواستگاری‌هایی سیاسی از دختران رئیس‌جمهور شهید صورت گرفت، ولی عاتقه رجایی تلاش کرد بعد از فوت شوهرش، «این دو دختر را به آقازاده‌ها ندهد و خانواده را حفظ کند.»  عذرا حسینی یا عذرا بنی‌صدر  «عذرا حسینی» هنگامی که در سال‌های آخر دبیرستان بود با «ابوالحسن بنی‌صدر» که بعدها به عنوان اولین و بحث‌برانگیزترین رئیس جمهور ایران بعد از انقلاب، انتخاب شد، ازدواج کرد.  بنی‌صدر در کتاب دو جلدی "درس تجربه" که انعکاس‌دهنده خاطرات وی است و در آبان‌ماه 1380 در آلمان به چاپ رسیده در مورد ازدواجش می‌گوید "درصدد ازدواج بودم که خواهرم به من گفت در همدان در همسایگی‌مان که خانواده همسر کنونی‌ام در آنجا اقامت داشتند و من هم با برادر ایشان با هم به مدرسه می‌رفتیم دختری است و... . به رسم ایران خواستگاری شد و ترتیب عروسی و ازدواج داده شد. عقد در همدان صورت گرفت ولی در تهران عروسی کردیم".  ابوالحسن بنی‌صدر و همسرش در 7 شهریور 1340 با یکدیگر ازدواج کردند و در پاییز 1342 برای ادامه تحصیل و زندگی به پاریس رفتند و سپس همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی به تهران برگشتند.   عذرا حسینی همسر بنی‌صدر  حاصل ازدواج ابوالحسن بنی‌صدر و عذرا حسینی دو دختر و یک پسر است که یکی از دختران آنها به نام فیروزه در 24 مهرماه 1361 در حالی که 18 سال داشت با مسعود رجوی، سرکرده منافقین، که در آن زمان هم‌پیمان پدرش بود و مدتی بود که همسر قبلی‌اش اشرف ربیعی کشته شده بود، ازدواج کرد.  در مورد این ازدواج که گفته می‌شود بنی‌صدر چندان با آن موافق نبوده و به اصرار فیروزه و موافقت عذرا حسینی صورت گرفته، بنی‌صدر در کتاب خاطرات خود می‌گوید: " یک روزی که دخترم آمد پیش من، این موضوع مطرح شد. به او گفتم: « بهتر است کسی دیگری را پیدا کنیم برای ازدواج. این فرد، همسر مناسبی برای شما نیست.» او از من پرسید: «پس شما جرا با آنها در یک میثاق هستید؟» گفتم: «این میثاق، این طوری بوده، وضعیت کودتای خرداد 1360 پیش آمد و باید مقاومت از موضع آزادی انجام می‌گرفت. اگر آنها به سراغ من نمی‌آمدند، من به سراغ آنها می‌رفتم، اما ازدواج یک مسأله دیگری است و تنها سیاسی نیست. این موضوع، زندگی مشترک است. مضافا" من الان خودم توی تجربه هستم. بیشتر از این نمی‌توانم جلو بروم»."  البته ازدواج این دو چندان دوام پیدا نکرد و پس از مدتی مسعود رجوی و فیروزه بنی‌صدر از یکدیگر جدا شدند و مسعود رجوی با مریم قجر عضدانلو ازدواج کرد. ابوالحسن بنی صدر و عذرا حسینی همسر بنی‌صدر که در روز 30 خرداد 1360 بازداشت شد، در مورد بازداشت و نحوه آزادی‌ خود روایات متفاوتی را نقل می‌کند. ولی آیت‌الله موسوی اردبیلی چند سال پیش در جلسه‌ای که محمدرضا بهشتی فرزند شهید بهشتی نیز در آن حضور داشته در بیان خاطراتش در مورد دستگیری همسر بنی‌صدر و آزادی‌اش می‌گوید: « بعد از ماجرای پنهان شدن بنی‌صدر و فرار او مسأله‌ای پیش آمد. کمیته‌های انقلاب اسلامی سودابه سدیفی (همسر یکی از نزدیکترین یاران بنی‌صدر) را به اتفاق همسر بنی‌صدر شناسایی و دستگیر کرده بودند. من از این قضیه مطلع نبودم. اما علی‌الظاهر شهید بهشتی مطلع شده بودند و با وجود همه آن سوابق دوستانه و عمیقی که بین ما وجود داشت، آقای بهشتی بر سر من فریاد کشیدند و گفتند که شنیده ام که شما همسر بنی‌صدر را دستگیر کرده‌اید، ما با بنی‌صدر اختلافاتی داریم و اگر خطاهایی هم کرده باشد هنوز به خطاهای او یک دادگاه صالح رسیدگی نکرده است، اما حتی اگر آن دادگاه صالح رسیدگی کند و بنی‌صدر را مجرم بداند هم هیچ‌کس در ایران حق جسارت و تعرض به حقوق همسر ایشان را ندارد. ایشان فرمودند که مگر قرار است ما دوباره مناسبات ساواک را اینجا بازسازی کنیم؟!»  آن‌طور که سایت خبر آنلاین روایت کرده است، آقای موسوی اردبیلی در این جلسه ادامه می‌دهد: «شهید بهشتی به من مهلت دادند و گفتند که ظرف کمتر از 24 ساعت همسر بنی‌صدر باید آزاد بشود.»  وی همچنین از قول شهید بهشتی نقل کرده است که «ایشان فرمودند من می‌خواستم مستقیماً و رأساً این کار را بکنم اما چون همیشه به قانون احترام می‌گذارم و این ابتدا در حیطه اختیارات دادستان کل است و اگر آنجا تعللی پیش آمد رئیس دیوان عالی کشور باید مداخله کند، این اخلاق را رعایت کردم و ابتدا با شما در میان می‌گذارم و از شما می‌خواهم که پیگیری کنید ولی اگر کوچکترین تعللی بشود خودم شخصاً این کار را خواهم کرد.»  ابوالحسن بنی‌صدر در مصاحبه‌ای که با بی‌بی‌سی فارسی در خرداد 88 انجام داد در مورد فعالیت‌های همسرش در مدت 16 ماهی که او به عنوان رییس‌جمهور ایران مشغول به کار بوده می‌گوید: «همسر من در فعالیت سیاسی به شکل جداگانه و شخصی حضور نداشت و در حال حاضر هم فعالیت سیاسی ندارد.»  بنی‌صدر، 5 بهمن 1358 به ریاست جمهوری رسید، 20 خرداد 1360 با حکم امام از فرماندهی کل قوا برکنار شد، اول تیر 1360 به دنبال تصویب طرح عدم کفایت سیاسی در مجلس شورای اسلامی و به حکم امام خمینی(ره) از ریاست جمهوری عزل شد و هفتم مرداد 1360 به همراه مسعود رجوی حدود یک هفته پس از انتخاب محمدعلی رجایی به سمت ریاست جمهوری، با یک فروند هواپیمای بوئینگ 707 به خلبانی سرهنگ معزی، خلبان ویژه شاه، از ایران فرار کرد.
کد خبر: ۴۷۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۷

یک مرد 30 ساله در منطقه سینچوآن چین کسی است که از ته دل آرزوی داشتن مادر دارد و حالا قصد دارد یک مادر برای خود بخرد
کد خبر: ۴۴۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۹

متاسفانه يکي از عادت‌هاي ناسالم ما ايراني‌ها اين است که نمي‌دانيم چطور و چقدر احساسات خود را به ديگران، مخصوصا بچه‌ها، بروز بدهيم و خيلي‌هايمان هم مديريت و کنترلي بر احساسات و هيجان‌هاي خود نداريم
کد خبر: ۴۴۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۹

گروهی از دختران دم‌بخت به نیت باز شدن بخت سه مرتبه از منبر بالا و پایین می‌روند و معتقدند که با این کار تا سه روز یا سه هفته و یا سه ماه بعد به خانه بخت می‌روند.آوای دنا :شیرازی‌ها به آخرین جمعه ماه رمضان «جمعه الوداعی» می‌گویند. روز جمعه الوداعی مسجد جمعه شیراز بسیار شلوغ می‌شود به طوری‌که زنان شهر هر کدام به نیت خاصی از پیش از ظهر و اوایل روز برای گرفتن جای مناسب به مسجد هجوم می‌آورند یک دسته برای درست کردن چل بسم الله، جماعتی برای گرفتن دعای کیسه از دست امام جماعت مسجد، یک عده برای نوشتن دعای سیاه سرفه روی پوست کدو، یک گروه از دخترهای دم‌بخت به نیت گشایش بخت، جمعی از زن‌های بی‌فرزند به قصد بچه‌دار شدن، عده‌ای از زنان بچه‌دار به نیت گرفتن فرزندشان از شیر و خلاصه هر کسی به امید و نیتی به مسجد جامع می‌رود. در مسجد جامع شیراز منبری بلند و بسیار قدیمی با پله‌های متعدد وجود دارد که به منبر امام حسن(ع) معروف است. روز جمعه الوداعی بعد از نماز جماعت و وعظ و سخنرانی عده زیادی از زن‌ها اطراف منبر جمع می‌شوند. گروهی از دختران دم‌بخت به نیت باز شدن بخت سه مرتبه از منبر بالا و پایین می‌روند و معتقدند که با این کار تا سه روز یا سه هفته و یا سه ماه بعد به خانه بخت می‌روند.زنان بی‌فرزند که آرزوی داشتن فرزند دارند، ننی «ننو» کوچک درست می‌کنند و یک عروسک قنداق کرده داخل ننی می‌گذارند و با خود به مسجد می‌آورند و در گوشه‌ای می‌بندند و چند مرتبه ننی را می‌جنبانند و نیت می‌کنند اگر تا سال بعد صاحب فرزندی شوند جمعه آخر ماه رمضان داخل صحن مسجد حلوا بپزند و خیرات کنند. بسیاری از زنان عقیده دارند اگر ننی را پشت منبر امام حسن(ع) ببندند اثرش بیشتر است.اما زنانی که باردار هستند مخصوصا آنهایی که شکم اولشان است مقداری پارچه و ریسمان و قیچی و سوزن و انگشتانه‌ای با خود به مسجد می‌آورند و بعد از نماز ظهر و عصر پارچه را می‌برند و رختکی می‌دوزند چنانچه فرصت نکردند رختک را در مسجد بدوزند چند بخیه به آن می‌زنند و رختک را در خانه می‌دوزند و این رختک را تا زمان تولد فرزندشان نگه می‌دارند و به عنوان اولین لباس به تن نوزاد می‌پوشانند و عقیده دارند با پوشیدن این رختک فرزندشان تا آخر عمر لباس عافیت می‌پوشد و ناخوش و بیمار نمی‌شود.مادرانی هم که می‌خواهند بچه از شیر بگیرند روز جمعه آخر ماه رمضان چند عدد انار شیرین به مسجد می‌آورند اگر خود سواد داشته باشند سوره مبارکه یاسین می‌خوانند و به انارها می‌دمند و اگر سواد نداشته باشند از شخصی باسواد خواهش می‌کنند تا سوره یاسین را خوانده و به انارها بدمد. انارها را تا زمانی که می‌خواهند بچه را از شیر بگیرند نگه می‌دارند و چند روز از آب انار شیرین به طفل می‌دهند معتقدند از برکت سوره یاسین و میوه بهشتی انار بچه صبور می‌شود و بهانه نمی‌گیرد.بسیاری از زنان شیرازی بعد از مراسم جمعه الوداعی از مسجد جامع به مسجد فتح می‌روند بیشتر جمعیت را دختران دم بخت و زنان حاجتمند تشکیل می‌دهند و این مسجد در بعدازظهر جمعه آخر ماه مبارک رمضان پر از جمعیت می‌شود هرکس برای برآورده شدن حاجتش شمعی روشن می‌کند به‌طوری که شبستان مسجد از دود شمع دیده نمی‌شود.عده‌ای از زنان هم در صحن مسجد مشغول پختن حلوا می‌شدند و بچه‌ها هم برای گرفتن حلوای نذری هجوم می‌آوردند در حیاط مسجد درختان نارنج و حوض آبی است و هر حاجتمندی برگ نارنجی می‌چیند و به امید برآورده شدن حاجتش در حوض آب می‌اندازد هر کدام از حاجتمندان هم در آخر مراسم دو رکعت نماز می‌خوانند و ثواب آن را به روان بانی و کسانی که مسجد را تهیه کرده‌اند می‌فرستند مردم با انجام این عمل اعتقاد دارند تا جمعه آخر ماه رمضان سال بعد حاجتشان برآورده می‌شود.صبح عید فطر افراد خیر صبحانه که شامل (نان، پنیر و سبزی) است در بین مردم تقسیم می‌کنند.خوراکی‌های ویژه ماه رمضان در شیراز: رنگینک، ترحلوا، کوفته هلو، کشمش پلو و قنبرپلو است.به‌طور کلی خوراک‌هایی در این ماه بیشتر مصرف دارند که چاشنی داشته باشند.نان شیرین فروش‌ها هم در این ماه بازار گرمی دارند و نوعی نان شیرین تهیه می‌کنند به نام نان چاهی که هنگام افطار قبل از این که خوراک را بخورند این نان را با چای میل می‌کنند. کسی که از روزه درمی‌آید ابتدا یک استکان عرق گاوزبان می‌خورد. مردم شیراز می‌گویند روزه سرد است عرق گاوزبان گرم را می‌خورند که سردی آن را از بین ببرد. منبع /کیهان
کد خبر: ۳۹۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۳

آوای دنا- بدری : شهیدان را بنوری پاک شوییم /درون چشمه مهتاب شوییمشهیدان همچو آب چشمه پاکند /شگفتا آب را با آب شویند وقتی که جنگ آغاز شد، همه به صحنه آمدند، شهری و روستایی، فقیر و غنی، باسواد و بی‌سواد، کارگر و مهندس، معلم و دانش‌آموز...بعضی‌ از شهدا معرفی شدند، اما از غفلت ما حتی اسمی از بعضی‌هاشون درکوچه و خیابان‌ها، قفسه کتابخانه‌ها، سایت‌ها و روزنامه‌ها نیست. یکی از همین شهدا فرمانده شهیدی است به نام پاسدار شهید «جواد بلند اختر» فرزند علی ضامن متولد 1344 که در منطقه عملیاتی نصر 4 در تاریخ هفتم تیرماه 1366 به فیض عظمای شهادت نایل آمده، شهیدی از جنس بلال ، فرمانده ای که صدای اذان او در خط مقدم جنگ هنوز آرامبخش دلهای دوستان و همرزمانش می باشد ، او که به تنهایی یک دنیا ایثار بود و از خود گذشتگی واینک در روستایی متروکه ، در روستای خالی از سکنه «راستکوه» از توابع شهرستان لنده آرمیده است. و قصه مظلومیت این شهید را با این جمله به پایان می برم و تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل .ای فرمانده شهید برای ما حمدی بخوانید که شما زنده اید و ما مرده ...
کد خبر: ۲۷۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۶

اینجانب بعنوان یک فرهنگی نسل اول انقلاب اسلامی اشاره ای به 6 اهانت در ظرف 6 ماه نموده تا هشداری باشد با اعتدالیون که در دام افراطیون قرار نگیرند که سرانجام مطلوبی را نداشته و شکاف دولت –ملت را ایجاد می نماید.
کد خبر: ۲۶۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۱/۲۵

اگر امروز در جامعه كم‌كاري از سوي مسؤولان ديده شود،اگر بازاريان گران‌فروشي مي‌كنند، اگر دانشجويان وقتشان هدر مي‌رود، اگر كارمندان ادارات ساعت كار مفيد ندارند، اگر آسيب‌هاي اجتماعي در جامعه زياد شده به علت اين است كه مدرسه و معلم را جدي نگرفته‌ايم...
کد خبر: ۲۵۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۰/۲۹

اوای دنا :مجتمع های آموزشی وپرورشی که بیش از 75 بیسواد زیر پوشش داشته باشند دارای معاون سوادآموزی می شوند. معاون سوادآموزی آموزش وپرورش استان کهگیلویه و بویراحمد درهمایش مجتمع های آموزشی وپرورشی شهرستان بهمئی گفت:براساس مصوبه وزارت آموزش وپرورش درصورتی که 2یا3 مجتمع که حداقل 75 بیسواد زیر پوشش داشته باشند نیز ازاین امتیاز برخوردار می شوند.به گزارش اداره روابط عمومی آموزش وپرورش استان،سید مسعود ارجمند گفت:جامعه هدف سوادآموزی جمعیت 10 تا49 سال جامعه است که براساس برنامه سوادآموزی تا3 سال آینده باسواد می شوند.سید ابراهیم حصار رئیس آموزش وپرورش بهمئی هم گفت : ساماندهی نیروی انسانی دوره ابتدائی با اولویت تأمین نیروهای آموزشی وپرورشی دراجرای طرح 3-3-6 انجام می شود.
کد خبر: ۷۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۲/۲۱

اوای دنا-همشهری: :سیاست خوب و بد دارد.یکی خوب میگه یکی بد.یکی انتقاد می کنه دیگری اعتراض.در مجلس برای احقاق حق و اظهار نظر و اعتراض و حمایت و بر علیه بودن و . . . که حلوا قسمت نمیکنن.یکی نامه اعتراض آمیز می نویسه دیگری نقضش می کنه.یکی یه درخواست میده دیگری جوابش می ده.یکی، های میگه دیگری هوی.وقتی حرف و یا درخواستی به مذاق طرف مقابل خوش نیاید یا محترمانه و یا بی ادبانه و یا مودبانه جواب می دهد.درمجلس هم دوستی هست و هم دشمنی.هم جنگ است و هم صلح.هم سیاست بازی می کند هم پول.یکیسفارش می کند دیگری برانداز.یکی محبوب است و دیگری منفور.جوابیه به خبر منتشر شده در وب سایت خبری استان کهگیلویه و بویراحمدمورخ : ۴ اسفند / ۰۹۳۱ در ۲۹:۲۲با موضوع : آقای بزرگواری به این دلایل به شما رای نمیدهیمنوشته ی: مهدی رضاییhttp://kebnanews.ir/?p=19689با سلاممن اگر در جایگاه مسئولیت قرار گرفتم و اخلاق زشتی داشتم؛ فهم بدی از مسائل جامعه داشتم و معتقدبودم كه باید جیب خودم را پر كنم، نمی توانم به مردم بگویم این عقیده و اخلاق شخصی من است و اخلاق و عقیده ربطی به كسی ندارد !برای یك مسئول عقیده و اخلاق مسئله شخصی نیست؛ مسئله ای اجتماعی و عمومی است؛ حاكم شدن بر سرنوشت مردم است. آن كسی كه به مجلس می رود، یا به هر مسئولیت دیگری در نظام جمهوری اسلامی می رسد، اگر فاسد، بیگانه پرست و در خدمت منافع طبقات برخوردار جامعه بود، دیگرنمی تواند نقشی را كه ملت و طبقات محروم می خواهند، ایفا كند. اگر آن شخص انسان معامله گر، رشوه و توصیه پذیر و مرعوبی بود؛ در مقابل تشر تبلیغات و سیاستهای خارجی جا زد، دیگر نمی تواند مورد اعتماد مردم قرار گیرد و برود آنجا بنشیند و تكلیف ملك و ملت را معین كند. این شخص غیر از كفایت ذاتی و دانایی ذاتی، به . شجاعت اخلاقی، تقوای دینی و سیاسی و عقیده درست هم احتیاج دارحضرت آیت اله خامنه ایhttp://fadayivelayat.mihanblog.com وب سایت* * * * *همانطور که از سخنان آیت اله خامنه ای مشخص می گردد می توان گفت که بیشتر کاندید های تایید صلاحیت شده جهت انتخابات مجلس نهم که هم اکنون نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی هستند اکثراً از شرایط فوق برخورمی باشند.حال شما از کجا می دانید کاندیدای دیگری که هنوز درب بهارستان را ندیده و تاکنون بر کرسی آن تکیه نزده است لیاقتش بیشتر از آنچه که تاکنون تصور کرده اید باشد.شما که قلمی به این زیبایی دارید و خوش بیان هستید واز سیاست کشور خود با خبر هستید چرا سخن اززبان عوام می گویید؟جواب اول : آیا شما می دانید در کشوری زندگی می کنید که به جهان سوم معروف است؟آیا می دانید که معیار با سوادی که شما می گویید نه برای ما بلکه برای کشورهای جهان اول است؟آیا شما می توانید یک کارشناس کامپیوتر که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده پیدا کنید که بتواند حداقل 05 خط برنامه نویسی بکند؟یا بتواند همانند یه کاردان کامپیوتر به ارائه خدمات بپردازد؟من کارشناس کامپیوتر هستم و تا حالا ادعایی مبنی بر باسواد دانستن خود در این رشته نداشته ام حال چه رسد به حاج آقا بزرگواری که رشته تحصیلی ایشان هیچ ارتباطی به علم کامپیوتر ندارد.اشکال از آقای بزرگواری و سطح سواد ایشان نیست،بلکه از تحصیلات رشته های حوزه انسانی و حوزه های علمیه می باشد که اساس سواد آموزیشان بر اساس ریاضیات و فیزیک و مهندسی نمی باشد.شما که ادعای مهندسی و باسواد بودنتان می شود آیا می توانید 05 غزل حافظ را از بر بخوانید؟برعکس همین نیز وجود دارد.شما کاری به کار کسانیکه بطور تجربی این حرفه را یاد گرفته اند نداشته باشید چون بر حسب علاقه بوده است.در کشور ما به دلیل نبود قانون کپی رایت همه می توانند در هر حرفه و گرایشی از کامپیوتراستاد شود.)برای اوسا شدن در برنامه فتوشاپ و اتوکد اصلاً نیازی به پرداخت هزینه زیادی ندارید.از دوستانتان که سی دی کرک شده آنرا دارند بصورت امانی تحویل گرفته و بر روی کامپیوتر شخصی خود نصب نمایید وسپس آموزش آنرا بوسیله کتاب و یا فایل دانلود شده از اینترنت فرا گیرید.شما به جای تحسین کردن آقای بزرگواری که صراحت و راستگویی را پیشه کرده اند و این حرف را زده اندایشان را به باد انتقاد گرفته اید؟حالا شما از کجا می دانید ایشان تاکنون در کامپیوتر مهارت کافی را بدست نیاورده باشند؟جاییکه من کار می کنم حدود دو هزار نفر مشغول به کار هستند.یعنی بیشتر از تمام کارمندان همه ادارات و سازمانهای محل زندگی شما.از دکترا تا زیر دیپلم.اما هیچکدام ادعایی بر اینکه چون کامپیوتر می دانند و بر این اساس حتماً باسواد هستند ندارند.شما شخصیت و اخلاق و سواد حوزوی و سیاسی آقای بزرگواری را ) شاید از سیاسی بودنشان هم شاکی باشید ولی طول چهار سال نمایندگی مجلس می تواند یک آدم بیسواد را به یک مهندس همه فن حریف درحوزه سیاست و اقتصاد و سایر حوزه ها تبدیل کند( نادیده گرفته اید و سطح سواد و آگاهی ایشان را با خود مقایسه نموده اید.این نشاندهنده بیسوادی خود شماست که نتوانسته اید مقایسه درستی انجام دهید و به انتقاد از آقای بزرگواری پرداخته اید.چه کسانی به ما و نماینده ما خندیده اند؟حالا ما به کاندیدها و نماینده های رد صلاحیت شده خودشان می خندیم که دلیل رد صلاحیت شدنشان بدتر از هر جرم و جنایتی است.جواب 0:در انتقاد اول شما کمی به آگاهی شما نسبت به دورو ورتان و اوضاع مملکت شک داشتم که با این انتقاد مطمئن شدم که کاملاً نا آگاه هستید و اینکه کلاً شما با مکتب فکری و سیاسی آقای بزرگواری مخالف می باشید وگرنه چه دلیلی دارد با شعار دادن و مخالفت ایشان با آقای کروبی و موسوی شما را ناراحت کند؟در اکثر راهپیماییها و مساجد و نمازجمعه ها از این شعارها زیاد بوده است و شما چرا از آنان نمی گویید؟مکتب فکری و عقیدتی ایشان خلاف عقاید شماست و با جبهه سیاسی شما متفاوت می باشد،پس چه دلیلی دارد عملکرد ایشان را به انتقاد گرفته و معیار خود را طرز نگاه دیگران قرار داده اید؟شما در دل آنان بوده اید یاخودشان بوده اید؟طرز نگاهشان شما را آزرده خاطر کرده است؟شما را حقیر و خار کرده است؟شما را در بین دوستانتان بیسواد و بی ارزش جلوه داده است؟به ناگاه دوربین تصاویر جمعیت حاضر در مجلس را نشان داده است که هر کسی در حال وهوای خود بوده است و چگونه شما توانسته اید در یک نگاه تا آخر ماجرا را خوانده باشید؟شما وقتی کسی را مخالف عقیده خود می بینید حق اعتراض و انتقاد یکجانبه را ندارید،بلکه در همچین مواقعی باید به مناظره بپردازید تا اینکه یکطرف مناظره کوتاه بیاید. سیاست خوب و بد دارد.یکی خوب میگه یکی بد.یکی انتقاد می کنه دیگری اعتراض.در مجلس برای احقاق حق و اظهار نظر و اعتراض و حمایت و بر علیه بودن و . . . که حلوا قسمت نمیکنن.یکی نامه اعتراض آمیز می نویسه دیگری نقضش می کنه.یکی یه درخواست میده دیگری جوابش می ده.یکی، های میگه دیگری هوی.وقتی حرف و یا درخواستی به مذاق طرف مقابل خوش نیاید یا محترمانه و یا بی ادبانه و یا مودبانه جواب می دهد.درمجلس هم دوستی هست و هم دشمنی.هم جنگ است و هم صلح.هم سیاست بازی می کند هم پول.یکیسفارش می کند دیگری برانداز.یکی محبوب است و دیگری منفور.اما همه برای یک هدف آنجا جمع شده اند :1- قانونگذاری2- نظارتپشت پرده این دو گزینه تمام موارد فوق بوده است که ما به ندرت با آنها برخورد مستقیم داشته ایم به جزء درمواردیکه خودمان نامه به دست در بهارستان بر روی صندلیهای انتظار جهت نوبت دهی و ملاقات نماینده موردنظر خود نشسته باشیم.حاج آقای بزرگواری کارشان را به نحو احسن انجام می دهند و تمام مسایل و مشکلات شهری و استانی راپیگیری و به رفع آنها می پردازند.هر چند که بیشتر مشکلات پیش آمده برای ما شخصی هستند و انتظار برطرف نمودن صد در صدی چنین مشکلاتی بر عهده ایشان نمی باشد.ولی چه فایده!!! زیرا معیار انتخاب و شایستگی یک نماینده از نگاه شما انجام دادن و برطرف نمودن مشکلات شخصی افراد می باشد که اگر نماینده ای نتواند پاسخگوی چنین مشکلاتی باشد دیگر لیاقت نامزدی درانتخابات را ندارد.اگر تایید صلاحیت هر نماینده وکاندیدایی دست خود ما بود یا هیچ نماینده ای تایید نمی شد و یا خودمان راجهت انجام مسایل شخصی خود تایید می کردیم.آقای بزرگواری تمام مشکلات عام المنفعه را پیگیری و حل می نماید و بخاطر اینکه ایشان،انسانی متدین و باایمانی هستند کمتر کارهای شخصی دیگران را،بدلیل ضایع نشدن حقوق دیگران انجام می دهند و در زدو بندهای سیاسی به هیچ عنوان شرکت نمی کنند.از نظر شما چونکه ایشان چنین اخلاقی دارند دیگر صلاحیت انتخاب شدن را ندارند.جواب 3:آخی!!!خیلی خجالت کشیدی؟بمیرم برات!!!اکنون که مدت هاست از این گفته شما می گذرد آیا شما در زندگی بدبخت شده اید؟آیا استانهای همجوار راه را بر شما بسته اند؟آیا آقای بزرگواری مورد لعن و نفرین مردم قرار گرفته و به دردی بی درمان دچار شده است؟آیااکنون کسی آین گفته شما را به یاد دارد و اهمیتی می دهد؟آیا ستاد انتخاباتی ایشان پلمپ شده و کسی اجازه تبلیغات را ندارد؟آیا استان شما نابود شده است؟آیا متخصصین و مهندسین و استادان سازمانها و ادارات و دانشگاههای شهر و استانتان گریخته اند؟اگر توجه کنید می بینید که کسی به این حرف ها اهمیت نمیدهد.پس خود را مسخره سوژه خبری خبرنگاری نکنید . آقای بزرگواری فقط و فقط جهت خنده گفته بودند که چرا کسی با من مصاحبه نمی کند(که این خبر را جهت کسب درآمد و پاداش روزانه خود ،روانه آنتن تلویزیون کرده بود) شما چقدر بیکارید که در این اوضاع ولبشوی اقتصادی و تحریم و گرانی و گرمی بازار انتخابات چنین مطالب مسخره ای را به خورد خوانندگان خود می دهید.سوژه خبرنگاران دیگر را جهت تخریب چهره سیاسی کاندیدها،سوژه خبری خود کرده اید.به فکر نان باش که خربزه آب است!!!شما اگر قصد انتقاد از کسی را دارید با تخریب شخصیت،این کار را نکنید. آقای بزرگواری انسانی وارسته و با شخصیت هستند و اصلاً درخور این ناملایمات و بی احترامی ها نمی باشند.در واقع شما ایشان را مسخره کرده اید.شما حتی در این خبر اجازه پاسخ و اظهار نظر را نداده اید که کسی در دفاع از آقای بزرگواری و محکوم کردن شما مطلبی بنویسد. حال با این وجود چند روز به انتخابات بیشتر نمانده و اگر هزاران صفحه از این نوشته ها بر روی اینترنت منتشرشود هیچ امتیازی از آقای بزرگواری کسر نمی کند و کسی هم اهمیتی نمی دهد.چرا که مردم آن دیار سواد رادر دانستن علم کامپیوتر و اینترنت نمی دانند که اگر اینگونه باشد همه آنها بیسواد هستند.والسلام.
کد خبر: ۵۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۱۲/۰۹

پاسخ هوشمندانه معلم بزرگ ايل (بهمن بیگی) به فرح پهلوی کودکي که در فقر به دنيا آمددر آن شرايط، بايد تبديل به چوپاني مي شد اما مبتکر آموزش به عشاير شد «به دنبال چه مي گرديد؟ من معجزه خداوند هستم!» من به نام اين مردم، با اين چشم هاي پر فروغ، پوست هاي پر چروک، لباس هاي ژنده، شکم هاي گرسنه، با اين لب هاي بي خنده و دل هاي پرخون، به نام اين مردم به نام چوپان ها، مهترها، کنگرزن ها، درودگر ها، هيزم شکن ها، ني زن ها، فعله ها، بي کارها و ولگردها از شما مي خواهم که به پا خيزيد و روز و شب و گاه و بي گاه درس بدهيد، درس بخوانيد، درس بدهيد، درس بخوانيد...»
کد خبر: ۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴