رقابت اصلی در استان کهگیلویه و بویراحمد بین اصولگرایان و اصلاح طلبان شکل خواهد گرفت، اعتدال گرایان هم زیر چتر اصلاح طلبان قرار خواهند گرفت و احمدی نژادی ها حاشیه را به سرمایه گذاری در این استان تریج می دهند
کد خبر: ۶۹۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۱
رئیس بنیاد امید ایرانیان با بیان اینکه حرف آخر را صندوق رأی میزند، گفت: چارهای جز پیروزی نداریم. باید پیروز شویم و برای پیروزی هم راهی جز اجماع نداریم.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.comبه گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، "محمدرضا عارف" رئیس بنیاد امید ایرانیان در دیدار جمعی از نخبگان، خانواده معظم شهدا و فعالان سیاسی استان فارس که در دفتر بنیاد امید ایرانیان انجام شد، با تسلیت فرار رسیدن ایام شهادت امام جعفر صادق(ع) به ظرفیتهای بالقوه استان فارس اشاره کرد و اظهار داشت: استان فارس از هر نظر وضعیت برجستهای دارد. در دولت اصلاحات همیشه در مسئله کیفیت گندم نگاهمان اول به استان فارس و بعد به استان گلستان بوده است. دانشگاه شیراز نیز اکنون جزء بهترین دانشگاهها محسوب میشود.
وی تصریح کرد: به دلایلی نتوانستیم از ظرفیت این استان بهصورت مطلوب استفاده کنیم و امیدواریم در دولت تدبیر و امید شرایط بهتر شود. استان فارس در یک مسیری که نباید میافتاد، قرار گرفت ولی امیدواریم که در دوره استاندار جدید شرایط تغییر کند و مدیران ارشد استان همسو با دولت در جهت پاسخگویی به مطالبات مردم گام بردارند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با برشمردن پتانسیلها و ظرفیت استان تأکید کرد: اگر فقط گردشگری استان تقویت شود بهتنهایی میتواند حداقل 50 درصد درآمد نفتی کشور را تأمین کند.
وی در پاسخ به انتقاد برخی از حاضرین در جلسه از سیاست داخلی دولت تدبیر و امید گفت: در انتقادهایی که از دولت مطرح میشود باید توجه کرد که دولت در چه شرایطی روی کارآمد. در آن زمان رقیب اصلاحات تصور نمیکرد که اصلاحطلبان پیروز شوند و اگر یک درصد احتمال میداد که پیروزی از آن ماست، رقابت را بین خودشان تقسیم نمیکردند.
عارف با اشاره به پیروزی روحانی در انتخابات سال 92 تصریح کرد: نباید احساس کنیم که کار در 24 خرداد تمام شده؛ بلکه بعد از آن باید با همکاری صمیمانه مردم و دولت روند حاکم شدن اخلاق، ارزشها و اجرایی شدن تمام اصول قانون اساسی به تدریج و با برداشتن گامهای استوار و پایدار دنبال شود.
وی ادامه داد: عملکرد دولت روند قابل دفاعی دارد و البته تا الان هم یکی از دستاوردهای دولت بیانیه ارزشمند توافق هستهای بوده که نگاهها را به ایران تغییر میدهد، البته این دستاورد به خاطر پیروزی مردم در 24 خرداد بود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه تیم مذاکرهکننده کاری کارستان کرده و باید مورد تقدیر قرار بگیرد، ادامه داد: ویژگی انتخابات 24 خرداد 92 این بود که در یک فضای ناامیدی و امنیتی کاذبی که به جامعه تحمیل شده بود، مردم پیروز شدند و جوانان، بزرگان اصلاحطلب را به میدان انتخابات هل دادند. این حرکت باید استمرار پیدا کند تا گام بعدی که اسفندماه امسال است بهتر برداشته شود. باید نشان دهیم که پیروزی مردم در 24 خرداد تصادفی نبود.به این عقیده ام که اگر این حرکت ادامه یابد، گامهای بعدی راحتتر خواهد بود.
وی تأکید کرد: با توجه به شرایط کشور و منطقه مهمترین راهبرد برای جریانهای سیاسی در انتخابات باید حضور حداکثری مردم باشد.
عارف با بیان اینکه «حرف آخر را صندوق رأی میزند»، تصریح کرد: چارهای جز پیروزی نداریم. باید پیروز شویم و برای پیروزی هم راهی جز اجماع نداریم. اختلاف سلیقه را ارج بنهیم؛ اما فعلاً باید بر اساس مشترکات حرکت کنیم.
وی درباره راهبرد انتخاباتی اصلاحطلبان تشریح کرد: در گذشته به صورت متمرکز لیستها تهیه میشد، اما الان حوزههای انتخابیه مبنا قرار گرفته و اگر اختلافی در حوزه باشد، شورای استان باید آن را حل و فصل کند.
رئیس بنیاد امید ایرانیان تأکید کرد: تقاضایم از خواهران و برادران اصلاحطلب این است که به صورت فردی رفتار نکنند و در یک حرکت جمعی و جبههای باید مسئولیتپذیری را افزایش دهیم.
عارف با بیان اینکه «باید هدف ارتقای جایگاه مجلس و رسیدن به یک مجلس خبره با کارایی بالا باشد»، گفت: افرادی که در خود این ظرفیت را میبینند به انتخابات ورود پیدا کنند.
وی تصریح کرد: با تشکیل مجلسی مقتدر که دغدغه اصلیاش منافع ملی باشد دولت میتواند دستاوردهای خود را در حوزه های مختلف افزایش دهد و پاسخ گویی مطالبات بهحق مردم و جوانان نظیر مسائل معیشتی، اشتغال و حقوق شهروندی باشد.
عارف در ادامه تأکید کرد: باور ما به ارزشها کمتر از رقیب نیست؛ هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا ریشه در انقلاب دارند، هرچند که در هر دو جریان افرادی تندرو هستند.
رئیس بنیاد امید ایرانیان با بیان اینکه اصلاح طلبان هیچگاه به رقیب خود برچسبهای ناروا نزدند، خاطرنشان کرد: متأسفانه افراطیون رقیب برای از میدان به در بردن اصلاحطلبان از روشهای نخنمای اتهام زنی استفاده میکنند. اگر زمانی با چنین روشهای ضداخلاقی به نتیجه میرسیدند بدانند که دیگر آن دوران به سر آمد ونمی اصلاح طلبان را حذف کنند. باید با تعامل مثبت در صحنه مبارزات سیاسی حضور پیدا کرد.
رئیس بنیاد امید ایرانیان با تاکید بر اینکه رأی تودههای مردم پشتیبان اصلاحطلبان است، گفت: نمیخواهیم حرکتهای عوامفریبانه داشته باشیم. نمیخواهیم برای رأی جمع کردن شعاری بدهیم که نمیتوانیم اجرا کنیم.
عارف در این دیدار در بخش دیگری از سخنان خود، به ضرورت تشکیل احزاب تأثیرگذار در کشور اشاره کرد و گفت: باید تلاش کنیم احزاب فراگیر داشته باشیم که مسئولیت بگیرند و پاسخگو باشند؛ اما چون در آن مرحله نیستیم ناچاریم که حرکت جبههای داشته باشیم، در این حرکت جبههای احزاب باید خواستههای خود را تعدیل کنند و خرد جمعی را مبنا اقدام عملی خود قرار دهند.
در این مراسم لوح تقدیری به پاس اقدام اخلاقی عارف در انتخابات سال 92 و توجه وی به خانواده معظم شهدا از طرف خانواده سرداران شهید نوری به رئیس بنیاد امید ایرانیان اهدا شد.
کد خبر: ۶۹۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۹
ایران و گروه موسوم به 1+5 روز سه شنبه پس از حدود سه هفته مذاکرات در شهر وین اتریش، بر سر سند برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) به جمع بندی رسیدند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
این سند از یک متن اصلی به علاوه 5 ضمیمه تشکیل شده و متن انگلیسی آن مجموعا 159 صفحه است.
در ادامه متن کامل ترجمه غیررسمی این سند به همراه ضمایم آن که وزارت امور خارجه در اختیار رسانه ها قرار داده، آمده است:
مقدمه و مفاد عمومی
أ. جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5 (چین، فرانسه، آلمان، فدراسیون روسیه، انگلیس و ایالات متحده، و نماینده عالی اتحادیه اروپایی در امور خارجی و سیاست امنیتی)، در مورد این برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) تصمیم گیری نمودند. این برجام بازتاب یک فرآیند گام به گام بوده و مشتمل بر تکالیف متقابل به نحو مندرج در این سند و پیوست های آن می باشد که قرار است توسط شورای امنیت مورد تایید قرار گیرد.
ب. اجرای کامل این برجام موجب حصول اطمینان از ماهیت صرفا صلح آمیز برنامه هسته ای ایران خواهد شد.
ج. ایران مجددا تائید می نماید که هیچگاه و تحت هیچ شرایطی در پی سلاح های هسته ای، تولید و یا به دست آوردن آنها نخواهد بود.
د. اجرای موفقیت آمیز این برجام ایران را قادر خواهد ساخت تا به طور کامل حق خود بر انرژی هسته ای جهت مقاصد صلح آمیز را طبق مواد ذیربط معاهده عدم اشاعه هسته ای و همسو با تعهداتش در آن سند استیفاء نماید و در نتیجه با برنامه هسته ای ایران همچون برنامه هر دولت دیگر غیر دارنده سلاح های هسته ای عضو معاهده عدم اشاعه رفتار خواهد شد.
ه. این برجام موجب لغو جامع کلیه تحریم های شورای امنیت سازمان ملل متحد و همچنین تحریم های چندجانبه و ملی مرتبط با برنامه هسته ای ایران و نیز شامل گام هایی برای ایجاد دسترسی در حوزه های تجارت، فناوری، مالی، و انرژی خواهد شد.
و. گروه 1+5 و ایران مجددا بر تعهد خود نسبت به اهداف و اصول ملل متحد به نحو مندرج در منشور سازمان ملل متحد تاکید می نمایند.
ز. گروه 1+5 و ایران اذعان می نمایند که معاهده عدم اشاعه هسته ای کماکان مبنای اساسی رژیم عدم اشاعه هسته ای و رکن بنیادین پیگیری خلع سلاح هسته ای و استفاده های صلح آمیز از انرژی هسته ای می باشد.
ح. گروه 1+5 و ایران بر عهده می گیرند که این برجام را با حسن نیت و در فضایی سازنده، بر مبنای احترام متقابل اجرا نمایند، و از هرگونه اقدام مغایر با نص، روح و هدف این برجام خودداری نمایند. گروه 1+5 از تحمیل الزامات مقرراتی و آئین نامه ای تبعیض آمیز، به جایگزینی تحریم ها و اقدامات محدودیت سازی که مشمول این برجام می شوند، خودداری خواهند ورزید. این برجام بر پایه اجرای برنامه اقدام مشترک (توافق ژنو) که در تاریخ 3 آذرماه 1392 در ژنو مورد توافق قرار گرفت، استوار می گردد.
ط. کمیسیون مشترکی متشکل از گروه 1+5 و ایران به منظور نظارت بر اجرای این برجام تشکیل خواهد شد و وظایف پیش بینی شده در این برجام را ایفا خواهد نمود. کمیسیون مشترک به موضوعات ناشی از اجرای این برجام رسیدگی نموده و مطابق با مفادی که در پیوست مربوطه شرح داده شده است، عمل خواهد کرد.
ی. از آژانس بین المللی انرژی اتمی خواسته خواهد شد تا نسبت به اقدامات داوطلبانه مرتبط با هسته ای به نحو مورد توافق در این برجام، نظارت و راستی آزمایی نماید. از آژانس درخواست خواهد شد که به طور منظم به شورای حکام، و آنگونه که در این برجام مقرر شده است به شورای امنیت اطلاع رسانی نماید. کلیه قواعد و مقررات مربوطه ی آژانس در خصوص حفاظت از اطلاعات توسط کلیه طرفهای دخیل به طور کامل رعایت خواهد شد.
ک. کلیه مفاد و اقدامات مندرج در این برجام صرفاً برای اجرای آن بین گروه 1+5 و ایران می باشد و نمیبایست به منزله ی ایجاد رویه برای هیچ دولت دیگری، یا برای اصول بنیادین حقوق بین الملل و حقوق و تعهدات وفق معاهده ی عدم اشاعه هسته ای و سایر اسناد مربوطه، و همچنین اصول و رویه های شناخته شده ی بین المللی تلقی گردد.
ل. به جزئیات فنی اجرای این برجام در پیوست های این سند پرداخته می شود.
م. اتحادیه اروپایی، کشورهای گروه 1+5 و ایران در چارچوب این برجام، به نحو مقتضی در زمینه مصارف صلح آمیز انرژی هسته ای همکاری کرده و در طرح های مربوط به همکاری های هسته ای صلح آمیز که مشترکا توسط طرفین تعیین می شوند، از جمله از طریق مشارکت آژانس، تعامل خواهند نمود.
ن. گروه 1+5 پیش نویس قطعنامه ای تاییدکننده ی این برجام را برای تصویب به شورای امنیت ارائه خواهد کرد که تاکید می نماید که انعقاد این برجام نشانگر یک دگرگونی بنیادین در بررسی این موضوع توسط شورای امنیت بوده و تمایل شورا برای برقراری یک رابطه جدید با ایران را اعلام می نماید. این قطعنامه شورای امنیت، همچنین لغو تمامی مفاد وضع شده وفق قطعنامه های قبلی شورای امنیت از روز اجرا؛ ایجاد برخی محدودیت های خاص؛ و خاتمه بررسی موضوع هسته ای ایران توسط شورای امنیت سازمان ملل 10 سال پس از روز توافق برجام را مقرر خواهد نمود.
س. مفاد پیش بینی شده در این برجام برای دوره های زمانی مربوطه به شرحی که خواهد آمد و جزئیات آن در پیوست ها ذکر شده است، اجرا خواهد شد.
ع. گروه 1+5 و ایران هر دو سال یک بار، یا در صورت نیاز زودتر، به منظور بازنگری و ارزیابی پیشرفت صورت گرفته، و اتخاذ تصمیمات مقتضی با اجماع ، در سطح وزیر دیدار خواهند نمود.
ایران و گروه 1+5 اقدامات داوطلبانه زیر را در چارچوب زمانی که جزئیات آن در این برجام و پیوست های آن تشریح گردیده است، اتخاذ خواهند نمود:
هسته ای
الف- غنی سازی، تحقیق و توسعه غنی سازی، ذخایر
1. طرح بلندمدت ایران شامل برخی محدودیتهای مورد توافق در مورد همه ی فعالیت های غنی سازی اورانیوم و فعالیت های مرتبط با غنی سازی اورانیوم، از جمله برخی محدودیت های مشخص در برخی فعالیت های خاص تحقیق و توسعه، برای هشت سال نخست، و به دنبال آن، با یک ضرباهنگ معقول، تکامل تدریجی به سمت مرحله ی بعدی فعالیتهای غنی سازی ایران برای اهداف منحصرا صلح آمیز، به نحو موصوف در پیوست 1 خواهد بود. ایران به تعهد داوطلبانه خود، به نحو شرح داده شده در برنامه بلندمدت غنی سازی و تحقیق و توسعه غنی سازی خود که به عنوان بخشی از اعلامیه ی اولیه ی ایران برای پروتکل الحاقی ارائه خواهد شد پایبند خواهد بود.
2. ایران، در ده سال آغاز به از رده خارج کردن سانتریفیوژهای IR-1 خود خواهد نمود. طی این دوره، ایران ظرفیت غنی سازی خود در نظنز را حداکثر تا ظرفیت غنی سازی اورانیوم تعداد 5060 سانتریفیوژ IR-1 نصب شده نگه خواهد داشت. سانتریفیوژهای اضافی و زیرساخت های غنی سازی مربوطه در نطنز تحت نظارت مستمر آژانس به نحو مشروح در پیوست 1 انبار خواهد شد.
3. ایران تحقیق و توسعه ی غنی سازی را به شیوه ای که به انباشت اورانیوم غنی شده منتج نشود ادامه خواهد داد. تحقیق و توسعه غنی سازی ایران با اورانیوم برای مدت 10 سال شامل صرفا ماشین های IR-4، IR-5، IR-6 و IR-8 به نحو تشریح شده در پیوست 1 خواهد بود، و ایران به نحو مشخص شده در پیوست یک در سایر فناوری های جداسازی ایزوتوپ برای غنی سازی اورانیوم وارد نخواهد شد. ایران به تست دستگاه های IR-6 و IR-8 ادامه خواهد داد، و در میانه سال هشتم، تست تا سی دستگاه ماشین IR-6 و IR-8 را به نحو مشخص شده در پیوست 1 آغاز خواهد کرد.
4. همچنان که ایران سانتریفیوژهای IR-1 را از رده خارج می نماید، به جز نحوه مندرج در پیوست 1 اقدام به ساخت یا سرهم کردن سانتریفیوژ نخواهد کرد، و سانتریفیوژهای از کار افتاده را با نوع مشابه جایگزین خواهد نمود. ایران تولید دستگاه های سانتریفیوژ پیشرفته را صرفا برای فعالیت های مشخص شده در این برجام صورت خواهد داد. از پایان سال هشتم، و به نحو مندرج در پیوست 1، ایران آغاز به ساخت تعداد مورد توافقی از دستگاه های سانتریفیوژ IR-6 و IR-8 بدون روتورز نموده و تمامی دستگاه های تولید شده را در نطنز، تا زمانی که بر اساس برنامه بلندمدت ایران مورد نیاز واقع شوند، تحت نظارت مستمر آژانس انبار خواهد نمود.
5. ایران بر اساس برنامه بلندمدت خود، برای 15 سال، فعالیت های مرتبط با غنی سازی اورانیوم، از جمله تحقیق و توسعه ی تحت نظارت پادمانی خود را صرفا در تاسیسات غنی سازی نطنز انجام خواهد داد، سطح غنی سازی اورانیوم خود را تا سقف 3.67 درصد نگه خواهد داشت، و، در فردو، از هرگونه غنی سازی اورانیوم و تحقیق و توسعه غنی سازی اورانیوم و از نگاهداری هرگونه مواد شکافت پذیر خودداری خواهد ورزید.
6. ایران تاسیسات فردو را به یک مرکز هسته ای، فیزیک و فن آوری تبدیل خواهد نمود. همکاری بین المللی از جمله به شکل سرمایه گذاری های مشترک علمی در حوزه های تحقیقاتی مورد توافق ایجاد خواهد شد. 1044 ماشین IR-1 در قالب شش آبشار در یک بال در تاسیسات فردو باقی خواهد ماند. دو عدد از این آبشارها به همراه زیرساخت های مربوطه بدون اورانیوم به چرخش ادامه خواهد داد و از جمله از طریق اصلاح مقتضی زیرساخت ها، برای تولید ایزوتوپهای پایدار منتقل خواهد شد. چهار آبشار دیگر به همراه کلیه ی زیرساختهای مربوطه به صورت ساکن باقی خواهند ماند. کلیه سانتریفیوژهای دیگر و زیرساختهای مرتبط با غنی سازی جمع آوری و تحت نظارت مستمر آژانس به نحو مشخص شده در پیوست 1 انبار خواهد شد.
7. طی این مدت پانزده سال، و همچنان که ایران به طور تدریجی به سمت رسیدن به استانداردهای بین المللی کیفیت برای سوخت تولیدی در ایران حرکت میکند، ذخایر اورانیوم خود را به 300 کیلوگرم هگزافلوراید اورانیوم غنی شده تا 67/3 درصد یا معادل آن در سایر اشکال شیمیایی محدود خواهد کرد. مقادیر اضافه بر این میزان براساس قیمتهای بین المللی و در عوض دریافت هگزافلوارید اورانیوم طبیعی تحویل داده شده به ایران، به فروش رسیده و به خریدار بین المللی تحویل داده خواهد شد، یا به سطح اورانیوم طبیعی ترقیق خواهد گردید. اورانیوم غنی شده موجود در مجتمع های سوخت تولید شده از روسیه یا سایر منابع، برای استفاده در راکتورهای هسته ای ایران، اگر شرایط مندرج در پیوست 1 را دارا باشد، در زمره این 300 کیلوگرم ذخیره UF6 فوق الذکر محاسبه نخواهد شد. کمیسیون مشترک از کمک به ایران، از جمله به نحو مقتضی از طریق همکاری های فنی آژانس، حمایت خواهد نمود تا سوخت هسته ای تولید شده توسط ایران حائز استانداردهای کیفی بین المللی گردد. کلیه اکسید اورانیوم باقی مانده غنی شده بین 5 تا 20 درصد به منظور استفاده در راکتور تحقیقاتی تهران به سوخت تبدیل خواهد شد. هر گونه سوخت اضافی مورد نیاز راکتور تحقیقاتی تهران، با نرخ بازارهای بین المللی در دسترس ایران قرار خواهد گرفت.
ب- اراک، آب سنگین، باز-فرآوری
8. ایران مبادرت به بازطراحی و بازساخت یک راکتور تحقیقاتی آب سنگین مدرنیزه شده در اراک بر اساس طراحی اولیه مورد توافق و در قالب یک همکاری بین المللی که طراحی نهایی آن را نیز تصدیق خواهد کرد، خواهد نمود که با استفاده از سوخت غنی شده تا 3.67 درصد فعالیت خواهد کرد. این راکتور تحقیقات هسته ای صلح آمیز و تولید رادیو ایزوتوپ برای مقاصد پزشکی و صنعتی را پشتیبانی خواهد کرد. راکتور بازطراحی شده و بازسازی شده اراک پلوتونیوم در سطح تسلیحاتی تولید نخواهد کرد. کلیه فعالیت ها برای بازطراحی و ساخت مجتمع های سوخت برای راکتور بازطراحی شده، بجز برای نخستین بارگذاری سوخت، در ایران انجام خواهد گرفت. همه سوخت مصرف شده در اراک برای دوره ی عمر راکتور به خارج از ایران منتقل خواهد شد. این مشارکت بین المللی مشتمل بر کشورهای مشارکت کننده ی گروه 1+5، ایران و سایر کشورهایی که طرفین ممکن است مشترکا تعیین کنند، خواهد بود. ایران به عنوان مالک و مدیر پروژه، نقش راهبری را ایفا خواهد نمود و گروه پنج بعلاوه یک و ایران قبل از روز اجرای توافق، یک سند رسمی که مسئولیت هایی که اعضای پنج بعلاوه یک برعهده خواهند گرفت را مشخص خواهد نمود، منعقد می نمایند.
9. ایران برنامه دارد که با همکاری گسترده تر بین المللی شامل تضمین عرضه سوخت، همگام با روندهای پیشرفت فنآوری بین المللی در اتکاء بر آب سبک برای راکتورهای تحقیقاتی و تولید برق آینده خود، حرکت نماید.
10.به مدت 15 سال، راکتور آب سنگین دیگر یا انباشت آب سنگین در ایران نخواهد بود. همه آب سنگین اضافی برای صادرات در بازارهای بین المللی عرضه خواهد شد.
11. ایران قصد دارد همه سوخت مصرف شده کلیه راکتورهای هسته ای تحقیقاتی و قدرتی فعلی و آینده خود را برای پسمانداری یا اقدامات بعدی، آنگونه که در قراردادهایی که به نحو صحیح با طرف دریافت کننده منعقد خواهد شد، از کشور خارج کند.
12. به جز فعالیت های جداسازی با هدف تولید رادیوایزوتوپ های پزشکی و صنعتی از نمونه های تابش دیده ی اورانیوم غنی شده، ایران به مدت 15 سال وارد بازفرآوری یا ساخت تاسیسات قادر به بازفرآوری سوخت مصرفی، یا فعالیت های تحقیق و توسعه ی بازفرآوری که منتج به ایجاد قابلیت بازفرآوری سوخت مصرفی شود، نگردیده و پس از این مدت نیز قصد چنین کاری را ندارد.
ج. شفافیت و اقدامات اعتمادساز
13. ایران، منطبق با اختیارات مربوطه ی رئیس جمهور و مجلس (پارلمان)، وفق ماده 17 (ب) پروتکل الحاقی به موافقتنامه جامع پادمان خود، این پروتکل را به صورت موقتی اجراء، و اقدام به تصویب آن در چارچوب زمانی پیش بینی شده در پیوست 5 کرده، و کد 1/3 اصلاحی ترتیبات فرعی بر موافقتنامه پادمان خود را به طور کامل اجرا خواهد نمود.
14. ایران «نقشه راه برای رفع ابهام از مسائل مورد اختلاف حال و گذشته» مورد توافق با آژانس، شامل ترتیباتی برای پرداختن به مسائل مورد نگرانی حال و گذشته ی مربوط به برنامه هسته ای ایران مندرج در ضمیمه گزارش مورخ 8 نوامبر 2011 آژانس (GOV/2011/65)، را کاملا اجرا خواهد نمود. اجرای کامل فعالیت هایی که ایران بر اساس این نقشه راه برعهده می گیرد تا 15 اکتبر 2015 تکمیل خواهد شد و متعاقبا مدیرکل تا 15 دسامبر 2015 ارزیابی نهایی خود پیرامون حل و فصل تمامی مسائل اختلافی باقی مانده ی گذشته و حال را به شورای حکام ارائه خواهد نمود، و فارغ از صلاحیت شورای حکام، کشورهای پنج بعلاوه یک به عنوان اعضای شورای حکام قطعنامه ای را برای اتخاذ اقدامات لازم، با هدف بسته شدن این موضوع، به شورای حکام ارائه خواهند کرد.
15. ایران به آژانس اجازه خواهد داد که بر اجرای اقدامات داوطلبانه فوق الذکر برای دوره های زمانی مربوطه و نیز اجرای تدابیر شفافیت ساز به شرح مندرج در این برجام و پیوست های آن نظارت نماید. این اقدامات شامل: حضور بلندمدت آژانس در ایران؛ نظارت آژانس بر کنسانتره سنگ معدن اورانیوم تولیدی توسط ایران در همه کارخانه های تغلیظ سنگ معدن اورانیوم به مدت 25 سال؛ نظارت و مراقبت در مورد روتورزها و بیلوزهای سانتریفیوژ به مدت 20 سال؛ استفاده از فنآوری های مدرن تائید شده و گواهی شده توسط آژانس از جمله دستگاه سنجش میزان غنی سازی به صورت مستقیم، و مهر و موم های الکترونیک؛ و یک سازوکار قابل اتکا برای اطمینان از رفع سریع نگرانی های آژانس در زمینه دسترسی به مدت 15 سال، به شرح مندرج در پیوست 1.
16. ایران به فعالیت هایی که به توسعه تجهیزات انفجاری هسته ای منجر می تواند شود شامل فعالیت های متالورژی اورانیوم و پلوتونیوم به نحو مشخص شده در پیوست 1، از جمله در سطح تحقیق و توسعه، مبادرت نخواهد نمود.
17. ایران با کانال خریدی که جزئیات آن در این برجام، به شرح مندرج در پیوست 5، آمده و مورد تایید قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل خواهد بود همکاری نموده و مطابق آن عمل خواهد کرد.
تحریم ها
18. قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد که برجام را تایید خواهد نمود تمام مفاد قطعنامه های قبلی شورای امنیت در خصوص موضوع هسته ای ایران- 1696 (2006)، 1737 (2006)، 1747 (2007)، 1803 (2008)، 1835 (2008)، 1929 (2010) و 2224 (2015) را همزمان با اجرای اقداماتِ توافق شده ی مرتبط با هسته ای توسط ایران، راستی آزمایی شده توسط آژانس، به نحو مشخص شده در پیوست 5 لغو خواهد کرد و محدودیتهای خاصی را به نحو مشخص شده در پیوست 2 برقرار خواهد نمود؛
19. اتحادیه اروپایی همه مفاد «مقررات اتحادیه اروپایی» را، آنگونه که موخرا اصلاح شده است، که کلیه تحریم های اقتصادی و مالی مرتبط با هسته ای را اجرائی می سازد، از جمله فهرست افراد مشخص شده ی مربوطه، همزمان با اجرای اقداماتِ توافق شده ی مرتبط با هسته ای توسط ایران، به نحو مشخص شده در پیوست 5، که توسط آژانس راستی آزمایی شده باشد، لغو خواهد کرد، و (این لغو) شامل تمامی تحریم ها و تدابیر محدودکننده در حوزه های زیر، که در پیوست 2 تشریح شده، خواهد بود:
الف- نقل و انتقالات مالی بین اشخاص و نهادهای اروپایی، از جمله موسسات مالی، و اشخاص و نهادهای ایرانی از جمله موسسات مالی؛
ب- فعالیت های بانکی، شامل ایجاد روابط کارگزاری بانکی جدید و افتتاح شعب و بانکهای تابعه بانکهای ایرانی در قلمرو کشورهای عضو اتحادیه؛
ج- ارائه خدمات بیمه و بیمه اتکائی؛
د- ارائه خدمات پیام رسانی مالی (از جمله سوئیفت) برای افراد و اشخاص حقوقی نامبرده شده در الحاقیه ی 1 پیوست 2 شامل بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و موسسات مالی ایرانی؛
ه- حمایت مالی از تجارت با ایران (اعتبارات صادراتی، تضامین، یا بیمه)؛
و- تعهد به پرداخت وام های بلاعوض، خدمات مالی و وام های ترجیحی به دولت ایران؛
ز- معاملات راجع به اوراق مشارکت دولت ایران و اوراق تضمین شده توسط دولت؛
ح- واردات و حمل نفت، فراورده های نفتی، گاز و فرآورده های پتروشیمی ایرانی؛
ط- صادرات تجهیزات یا تکنولوژی کلیدی برای بخش های نفت، گاز و پتروشیمی؛
ی- سرمایه گذاری در حوزه های نفت و گاز و پتروشیمی؛
ک- صادرات تجهیزات و تکنولوژی کلیدی صنایع دریایی؛
ل- طراحی و ساخت کشتی های باری و تانکرهای نفتی؛
م- ارائه خدمات پرچم و تعیین وضعیت (classification)؛
ن- دسترسی به فرودگاه های اتحادیه اروپایی برای هواپیماهای باری ایرانی؛
س- صادرات طلا، فلزات گرانبها و الماس؛
ع- تحویل مسکوکات و اسکناس ایرانی؛
ف- صادرات گرافیت، فلزات خام و نیمه ساخته مانند آلومینیوم و فولاد و صادرات نرم افزار برای یکپارچه سازی فرآیندهای صنعتی؛
ذ- لغو فهرست اشخاص حقیقی، حقوقی و نهادها (مسدود شدن اموال و ممنوعیت ویزا) مذکور در الحاقیه یک پیوست شماره 2 و؛
ق- خدمات تبعی برای هر یک از گروه های فوق.
20. اتحادیه اروپایی 8 سال پس از روز توافق برجام یا زمانی که آژانس به نتیجه گیری گسترده تر رسیده باشد که تمام مواد هسته ای در ایران در فعالیت های صلح آمیز باقی می ماند، هرکدام که زودتر حاصل شود، تمامی مفاد «مقررات اتحادیه اروپایی» را که تحریمهای مرتبط با عدم اشاعه را اجرایی می سازد، از جمله فهرست های اسامی، لغو خواهد کرد.
21. ایالات متحده منطبق با این برجام اعمال تحریم های مشخص شده در پیوست 2 را با اثربخشی همزمان با اجرای اقداماتِ توافق شده ی مرتبط با هسته ای توسط ایران به نحو مشخص شده در پیوست 5، که توسط آژانس راستی آزمایی شده باشد، متوقف ساخته و به این توقف ادامه خواهد داد. این تحریم ها شامل حوزه های زیر، به نحوی که در پیوست دو تشریح شده می گردد:
الف. معاملات مالی و بانکی با بانک ها و موسسات مالی ایرانی مشخص شده در پیوست 2، از جمله بانک مرکزی ایران و افراد و موجودیت هایی که به عنوان دولت ایران در فهرست Specially Designated National and Blocked Person مشخص شده اند، به نحوی که در الحاقیه 3 پیوست 2 آمده است (شامل افتتاح و نگهداری حساب های واسطه نزد موسسات مالی غیرآمریکایی، سرمایه گذاری، خرید و فروش ارز و افتتاح اعتبارات اسنادی)؛
ب. معاملات به ریال ایران؛
ج. ارائه اسکناس دلار آمریکایی به دولت ایران؛
د. محدودیتهای تجارت دوجانبه بر درآمدهای ایران در خارج از کشور شامل محدودیت ها بر نقل و انتقال درآمدها؛
ه. خرید، پذیره نویسی یا تسهیل معاملات راجع به دیون حاکمیتی ایران شامل اوراق قرضه دولتی؛
و. خدمات پیام رسانی مالی به بانک مرکزی ایران و موسسات مالی ایرانی به نحو مندرج در الحاقیه شماره 3 پیوست 2؛
ز. خدمات بیمه ای یا بیمه اتکائی؛
ح. (توقف) تلاش برای کاهش فروش نفت ایران؛
ط. سرمایه گذاری شامل مشارکت در سرمایه گذاری های مشترک، کالا، خدمات، اطلاعات، فناوری و دانش و کمک فنی برای بخش های نفت، گاز و پتروشیمی؛
ی. خرید، تحصیل، فروش، حمل و نقل یا بازاریابی نفت، محصولات پتروشیمی یا گاز طبیعی از ایران؛
ک. صادرات، فروش یا عرضه فراورده های نفتی تصفیه شده و فراورده های پتروشیمی به ایران؛
ل. معاملات در حوزه انرژی ایران؛
م. معاملات با بخشهای کشتیرانی و کشتی سازی و عاملان بنادر ایران؛
ن. خرید و فروش طلا و سایر فلزات گرانبها؛
س. خرید و فروش گرافیت، فلزات خام یا نیمه ساخته مانند آلومینیوم، فولاد، زعال سنگ و نرم افزار برای یکپارچه سازی فرآیندهای صنعتی؛
ع. فروش، عرضه یا انتقال کالاها و خدمات مورد استفاده در ارتباط با بخش خودروسازی ایران؛
ف. تحریم های راجع به خدمات تبعی در مورد هریک از گروه های فوق؛
ذ. برداشتن نام افراد و اشخاص حقیقی و حقوقی به شرح مندرج در الحاقیه 3 پیوست 2 از فهرست SDN؛ یا لیست اشخاص تحریمی غیرSDN؛
ق. لغو دستورات اجرایی 13574، 13590، 13622، و 13645 و بخشهای 5 تا 7 و 15 دستورالعمل اجرایی 13628؛
22. ایالات متحده، به نحو مشخص شده در پیوست 2و منطبق با پیوست 5، اجازه فروش هواپیماهای مسافری و قطعات و خدمات مربوطه به ایران؛ مجوز اینکه اشخاص غیرآمریکایی که در مالکیت یا کنترل اشخاص آمریکایی هستند، به نحو منطبق با این برجام با ایران مشارکت نمایند؛ و مجوز واردات فرش و مواد غذایی از مبدا ایران به آمریکا را صادر خواهد نمود.
23. هشت سال پس از روز توافق، یا در زمانی که آژانس به نتیجه گیری گسترده تر خود مبنی بر اینکه مواد هسته ای در ایران در فعالیتهای صلح آمیز باقی می ماند، هرکدام که زودتر باشد، ایالات متحده اقدام قانونی مقتضی را برای لغو، یا تغییر به منظور اجرایی کردن لغو تحریم های مشخص شده در پیوست 2 در خصوص دستیابی به اقلام و خدمات مرتبط با هسته ای برای فعالیت های هسته ای مندرج در این برجام، منطبق با رویکرد ایالات متحده نسبت به سایر دولتهای غیردارنده ی سلاح هسته ای تحت معاهده عدم اشاعه پی خواهد گرفت.
24. اتحادیه اروپایی، کشورهای آلمان، انگلیس و فرانسه و نیز ایالات متحده فهرست کامل و جامعی از تحریم ها یا اقدامات محدودیت ساز مرتبط با هسته ای را مشخص می نمایند و آنها را منطبق با پیوست 5 لغو خواهند نمود. پیوست 2 همچنین اثرات لغو تحریم ها را از زمان «روز اجرا» مشخص خواهد نمود. چنانچه در هر زمانی پس از روز اجرا ایران بر این اعتقاد باشد که هر تحریم یا اقدام محدودیت ساز مرتبط با هسته ای دیگری از یک عضو 1+5 در حال ممانعت از اجرای کامل لغو تحریم ها به نحو تشریح شده در این برجام است، عضو ذیربط برجام با هدف فیصله موضوع با ایران مشورت خواهد نمود و چنانچه توافق داشته باشند که لغو این تحریم یا اقدام محدودیت ساز مناسب میباشد، عضو مربوطه ی برجام اقدام مقتضی را به عمل خواهد آورد. در صورتی که قادر به فیصله این موضوع نباشند، ایران یا هر عضو گروه1+5 می توانند موضوع را به کمیسیون مشترک ارجاع نمایند.
25. چنانچه قانونی در سطح ایالتی یا محلی در ایالات متحده مانع از اجرای لغو تحریمهای مشخص شده در این برجام شود، ایالات متحده، با در نظر گرفتن تمامی اختیارات موجود، گام های مقتضی را به منظور تحقق اجرای مزبور اتخاذ خواهد نمود. ایالات متحده به طور فعال، مقامات در سطح ایالتی یا محلی را تشویق خواهد کرد که تغییرات در سیاست ایالات متحده منعکس شده در لغو تحریمهای وفق این برجام را در نظر داشته و از اقداماتی که با این تغییر در سیاست همخوانی ندارد خودداری نمایند.
26. اتحادیه اروپایی از بازگرداندن یا تحمیل مجدد تحریم هایی که اجرای آنها را وفق این برجام لغو کرده است، خودداری می نماید، فارغ از فرآیند حل و فصل اختلافات پیش بینی شده در این برجام. هیچ گونه تحریم جدید هسته ای شورای امنیت و هیچ گونه تحریم جدید اتحادیه اروپایی وجود نخواهد داشت. ایالات متحده، با حسن نیت، نهایت تلاش خود را برای دوام این برجام و پیشگیری از ایجاد تداخل در تحقق متمتع شدن ایران از لغو تحریم های مشخص شده در پیوست دو به عمل خواهد آورد. دولت ایالات متحده، در چارچوب اختیارات قانونی رئیس جمهور و کنگره، از بازگرداندن یا تحمیل مجدد تحریم های مشخص شده در پیوست 2 که اعمال آنها را وفق این برجام متوقف کرده است، خودداری مینماید، فارغ از فرآیند حل و فصل اختلافات پیش بینی شده در این برجام. دولت ایالات متحده، در چارچوب اختیارات قانونی رئیس جمهور و کنگره، از اعمال تحریم های جدید مرتبط با هسته ای خودداری خواهد کرد. ایران اعلام کرده است که تحمیل چنین تحریم های جدید مرتبط با هسته ای را به منزله مبنایی برای توقف کلی یا جزیی اجرای تعهدات خود وفق این برجام، تلقی خواهد نمود.
27. گروه 1+5 به منظور تضمین شفافیت و کارآمدی در ارتباط با لغو تحریم ها وفق این برجام، تدابیر اداری و آئین نامه های اجرایی کافی را تمهید خواهند کرد. اتحادیه اروپایی و دولتهای عضو و همچنین ایالات متحده دستورالعمل های مرتبط را صادر خواهند نمود و در خصوص جزئیات تحریم ها یا اقدامات محدودیت سازی که به موجب این برجام لغو شده اند، بیانیه هایی را که در دسترس عموم باشد، منتشر خواهند کرد. اتحادیه اروپایی و دولت های عضو و ایالات متحده متعهد هستند که در خصوص محتوای این دستورالعمل ها یا بیانیه ها با ایران به صورت منظم و بنا به اقتضاء مشورت نمایند.
28. گروه 1+5 و ایران متعهد هستند که این برجام را با حسن نیت و در فضایی سازنده، برمبنای احترام متقابل اجرا نمایند و از هرگونه اقدام مغایر با نص، روح و نیت این برجام که اجرای موفقیت آمیز آن را مختل سازد، خودداری کنند. مقامات ارشد دولتی در گروه 1+5 و ایران تمام تلاش خود را برای اجرای موفقیت آمیز این برجام، از جمله در بیانات عمومی خود، به کار خواهند بست. گروه 1+5 کلیه اقدامات لازم را برای لغو تحریم ها به نحو مقتضی به عمل خواهند آورد، و از تحمیل مقررات آئین نامه ای استثنائی یا تبعیض آمیز و الزامات شکلی به جای تحریم ها و اقدامات محدودیت ساز تحت پوشش این برجام، خودداری می ورزند.
29. اتحادیه اروپایی و دولت های عضو و همچنین ایالات متحده، منطبق با قوانین خود، از هرگونه سیاست با هدف خاص تاثیرگذاری خصمانه و مستقیم بر عادی سازی تجارت و روابط اقتصادی با ایران، در تعارض با تعهداتشان مبنی بر عدم اخلال در اجرای موفقیت آمیز این برجام خودداری خواهند کرد.
30. گروه 1+5 هیچ تحریم یا اقدام محدودیت سازی را نسبت به افراد و یا نهادها به دلیل مبادرت به فعالیت هایی که مشمول لغو تحریم های مندرج در این برجام شده است، اعمال نخواهند کرد مشروط بر اینکه این فعالیت ها با سایر قوانین و مقررات جاری گروه 1+5 منطبق باشد. به دنبال لغو تحریم ها وفق این برجام به نحو مشخص شده در پیوست 2، تحقیقات در دست رسیدگی در خصوص نقض های احتمالی تحریم ها و/یا اقدامات محدودیت ساز می تواند طبق قوانین ملی مربوطه مورد بازبینی واقع شود.
31. منطبق با زمان بندی مشخص شده در پیوست 5، اتحادیه اروپایی و دولتهای عضو آن اجرای اقدامات قابل اعمال نسبت به افراد و نهادهای فهرست شده، از جمله بانک مرکزی ایران و سایر بانک ها و موسسات مالی ایرانی را به نحو تفصیل یافته در پیوست 2 و ملحقات آن لغو خواهد نمود. منطبق با زمان بندی تعیین شده در پیوست 5، ایالات متحده برخی نهادها و افراد موردنظر را از فهرست SDN و برخی نهادها و افراد موردنظر را از فهرست Foreign Sanctions Evaders خارج خواهد کرد که تفصیل آن در پیوست 2 و ملحقات آن آمده است.
32. اتحادیه اروپایی و کشورهای گروه 1+5 و شرکای بین المللی با ایران در پروژه های مشترک در زمینه فن آوری هسته ای صلح آمیز از جمله نیروگاه هسته ای، راکتورهای تحقیقاتی، تولید سوخت، تحقیق و توسعه پیشرفته مشترک مورد توافق همانند گداخت هسته ای، ایجاد مرکز پزشکی هسته ای منطقه ای با فن آوری های پیشرفته روز، آموزش افراد، ایمنی و امنیت هسته ای، و حفاظت محیط زیستی، به نحو مندرج در پیوست 3، از جمله از طریق پروژه های همکاری فنی آژانس، تعامل خواهند کرد. آنان تدابیر لازم برای اجرای این پروژه ها را به نحو مقتضی اتخاذ خواهند نمود.
33. گروه 1+5 و ایران در خصوص گام های لازم برای تضمین دسترسی ایران در حوزه های تجارت، فن آوری، مالی و انرژی توافق خواهند کرد. اتحادیه اروپایی حوزه های ممکن برای همکاری بین اتحادیه اروپایی، دولت های عضو و ایران را بررسی بیشتر خواهد نمود، و در این چارچوب بهره گیری از ابزارهای ممکن همانند اعتبارات صادراتی به منظور تسهیل تجارت، تامین اعتبار پروژه ها و سرمایه گذاری در ایران را بررسی خواهد کرد.
برنامه اجرایی
34. ایران و گروه 5+1 تعهدات خود وفق برجام را بر اساس توالی مشخص شده در پیوست 5 اجرا خواهند کرد. نقاط عمده برای اجرا به شرح زیر می باشد:
الف. روز نهایی شدن، تاریخی است که در آن مذاکرات این برجام میان گروه 5+1 و ایران جمع بندی شده، و بی درنگ به دنبال آن، قطعنامه یی که این برجام را تایید می نماید به شورای امنیت سازمان ملل برای تصویب بدون تاخیر تسلیم خواهد شد.
ب. روز توافق، نود روز پس از تایید این برجام توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، یا تاریخ مقدمی که با رضایت متقابل اعضای برجام تعیین شود خواهد بود که در آن، این برجام و تعهدات مندرج این برجام از تاثیر برخوردار خواهند شد. از این روز، اعضاء برجام آغاز به فراهم آوردن ترتیبات و تمهیدات لازم برای اجرای تعهدات خود وفق برجام خواهند نمود.
ج. روز اجرا، زمانی است که در آن، همزمان با گزارش آژانس مبنی بر راستی آزمایی اجرای تدابیر مرتبط با هسته ای ایران به نحو مندرج در بخش های 14.1 تا 14.12 پیوست 5، اتحادیه اروپایی و ایالات متحده به ترتیب اقدامات مشروحه در بخشهای 15 و 16 پیوست 5 را انجام داده و منطبق با قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، اقدامات شرح داده شده در بخش 17 پیوست 5 در سطح سازمان ملل متحد انجام می شود.
د. روز انتقالی، هشت سال پس از روز توافق خواهد بود، یا تاریخی که مدیرکل آژانس گزارشی ارائه نماید دال بر اینکه آژانس به نتیجه گیری گسترده تر خود مبنی بر اینکه تمام مواد هسته ای در ایران در فعالیت های صلح آمیز باقی می ماند، هرکدام زودتر باشد. در آن روز، اتحادیه اروپایی و ایالات متحده به ترتیب اقدامات مشروحه در بخشهای 20 و 21 پیوست 5 را انجام داده، و منطبق با قطعنامه شورای امنیت، اقدامات شرح داده شده در بخش 22 پیوست 5 در سطح سازمان ملل متحد صورت خواهد پذیرفت و ایران، منطبق با اختیارات قانونی رییس جمهور و مجلس، تصویب پروتکل الحاقی را پیگیری خواهد نمود.
ه. روز خاتمه قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد، روزی است که در آن، قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد که این برجام را تایید می نماید، منطبق با شرایط خود خاتمه می یابد، که این روز ده سال از زمان روز توافق خواهد بود، مشروط به اینکه مفاد قطعنامه های قبلی بازگردانده نشده باشد. در آن روز، اتحادیه اروپایی اقدامات شرح داده شده در بخش 25 پیوست 5 را به انجام می رساند.
35. توالی و نقاط عمده درج شده در بالا و در پیوست 5، فارغ از مدت ذکر شده در این برجام برای تعهدات برجام می باشد.
ساز و کار حل و فصل اختلافات
36. چنانچه ایران معتقد باشد که هر یک یا کلیه گروه 1+5 تعهدات خود را رعایت ننموده اند، ایران می تواند موضوع را به منظور حل و فصل به کمیسیون مشترک ارجاع نماید؛ به همین ترتیب، چنانچه هر یک از اعضای گروه 1+5 معتقد باشد که ایران تعهدات خود را رعایت نکرده است، هر یک از دولت های گروه 1+5 می تواند اقدام مشابه به عمل آورد. کمیسیون مشترک 15 روز زمان خواهد داشت تا موضوع را فیصله دهد، مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود. متعاقب بررسی کمیسیون مشترک، چنانچه هر عضو معتقد باشد که موضوع پایبندی فیصله نیافته است، می تواند موضوع را به وزیران امور خارجه ارجاع دهد. وزیران 15 روز خواهند داشت تا موضوع را فیصله دهند، مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود. پس از بررسی کمیسیون مشترک - همزمان با (یا به جای) بررسی در سطح وزیران - خواه عضو شاکی یا عضوی که اجرای تکالیف اش موضوع بوده است می تواند درخواست نماید که موضوع توسط یک هیات مشورتی که متشکل از سه عضو خواهد بود (یکی از سوی هر یک از طرف های درگیر در اختلاف و طرف سوم مستقل) بررسی شود. هیات مشورتی می بایست نظریه غیرالزام آوری را در خصوص موضوع پایبندی ظرف 15 روز ارائه نماید. چنانچه، متعاقب این فرایند 30 روزه موضوع فیصله نیابد، کمیسیون مشترک در کمتر از 5 روز نظریه هیات مشورتی را با هدف فیصله موضوع بررسی خواهد کرد. چنانچه موضوع کماکان به نحو مورد رضایت طرف شاکی فیصله نیافته باشد، و چنانچه طرف شاکی معتقد باشد که موضوع، مصداق «عدم پایبندی اساسی» می باشد، آنگاه آن طرف می تواند موضوع فیصله نیافته را به عنوان مبنای توقف کلی و یا جزئی اجرای تعهدات اش وفق برجام قلمداد کرده و/یا به شورای امنیت سازمان ملل متحد ابلاغ نماید که معتقد است موضوع مصداق «عدم پایبندی اساسی» بشمار می آید.
37. متعاقب دریافت ابلاغ طرف شاکی، به نحو مشروح در فوق، به همراه توضیحی از تلاش های توام با حسن نیت آن طرف برای طی فرایند حل و فصل اختلاف پیش بینی شده در برجام، شورای امنیت سازمان ملل متحد می بایست منطبق با رویه های خود در خصوص قطعنامه ای برای تداوم لغو تحریم ها رای گیری نماید. چنانچه قطعنامه فوق الذکر ظرف 30 روز از تاریخ ابلاغ به تصویب نرسد، سپس مفاد قطعنامه های سابق شورای امنیت سازمان ملل متحد مجددا اعمال خواهند شد، مگر اینکه شورای امنیت سازمان ملل متحد به نحو دیگری تصمیم گیری نماید. در چنین صورتی، این مفاد در خصوص قراردادهایی که بین هر طرف و ایران یا افراد و نهادهای ایرانی قبل از تاریخ اعمال آنها امضا شده باشد، دارای اثر عطف به ما سبق ندارد مشروط به این که فعالیت های صورت گرفته وفق اجرای این قراردادها منطبق با این برجام و قطعنامه های قبلی و فعلی شورای امنیت باشد. شورای امنیت سازمان ملل متحد، با ابراز نیت خود برای تصمیم گیری مبتنی بر ممانعت از اجرای دوباره و خودکار تدابیر در صورتی که ظرف این مدت موضوعی که موجب ابلاغ فوق شده است حل و فصل شده باشد، دیدگاه های طرف های اختلاف و هرگونه نظریه صادره توسط هیات مشورتی را ملحوظ خواهد داشت. ایران بیان داشته است که چنانچه تحریم ها جزئا یا کلا مجددا اعمال شوند، ایران این امر را به منزله زمینه ای برای توقف کلی یا جزئی تعهدات خود وفق این برجام قلمداد خواهد نمود.
-------------------------------------------------
مفاد این قطعنامه به منزله مفاد این برجام نیست.
از نظر آمریکا، منظور از مقامات ارشد دولتی، مقامات ارشد قوه مجریه هستند.
------------------------------------------------
ضمیمه 1
موارد عمومی
1. ترتیب اجرای این تعهدات که در این پیوست آمده است، در ضمیمه شماره 5 از برنامه اقدام مشترک (برجام)مشخص شده است.بجز مواردی که مشخص شده، زمان شروع تعهدات از روز اجرای توافق خواهد بود.
راکتور تحقیقاتی آب سنگین اراک
2. ایران برای پشتیبانی از تحقیقات صلح آمیز هسته ای وتولید رادیو ایزوتوپ های صنعتی و دارویی، راکتور تحقیقاتی آب سنگین اراک را مدرن خواهد کرد. ایران برای پشتیبانی از تحقیقات صلح آمیز هسته ای ونیازهای تولیدی، از جمله تست نمونه های میله و مجتمع سوخت ومواد ساختاری، بر اساس طراحی مفهومی موافقت شده (که به این پیوست الحاق شده است)، این راکتور را دوباره طراحی و بازسازی خواهد کرد.طراحی به صورتی خواهد بود که تولید پلوتونیم در کمترین مقدار ممکن باشد و در شرایط نرمال پلوتونیم با خصوصیات مناسب ساخت سلاح اتمی تولید نکند. قدرت راکتور باز طراحی شده از20 مگاوات حرارتی تجاوز نکند. 1+5 وایران این تفاهم را به اشتراک می گذارند که برای توسعه و تکمیل طراحی نهایی، پارامترهایی که در طراحی مفهومی بیان شده است می تواند دستخوش تغییر و تنظیم شود، منوط به آنکه اهداف و مقاصد پیش گفته همچنان پا بر جا باقی بماند.
3. ایران به ساخت وساز راکتور ناتمام موجود برمبنای طرح اولیه ادامه نخواهد داد و کالندریای موجود را خارج کرده و آن را در ایران نگهداری می کند. تمام کانال های کالندریا با بتن به گونه ای پر میشوند که برای کاربرد هسته ای غیر قابل استفاده باشد و آژانس بتواند غیر قابل استفاده بودن آن را راستی آزمایی کند. برای مدرن کردن و بازسازی راکتور آب سنگین اراک، ایران بیشترین استفاده را از زیر ساختهای موجود در راکتور آب سنگین اراک خواهد داشت.
4. ایران به عنوان مدیر پروژه نقش راهبری و مسئولیت اجرای مدرن سازی و بازسازی راکتور آب سنگین اراک را به عهده می گیرد و هر کدام از اعضای 1+5 تقبل مسئولیتی که در این پیوست ذکر شده است را در ارتباط با مدرن سازی و بازسازی راکتور آب سنگین اراک را به عهده می گیرند. یک کار گروه متشکل از اعضای 1+5 تشکیل خواهد شد تا زمینه بازطراحی وبازسازی این راکتور را فراهم سازد. یک مشارکت بین المللی متشکل از ایران و گروه کاری، اجرای پروژه مدرن سازی را به عهده خواهد گرفت. گروه کاری می تواند با اضافه شدن کشورهای دیگر به جمع مشارکت ایران وگروه کاری بزرگتر شود. اعضای 1+5 و ایران اسنادی را امضاء خواهند کرد که در آن به تعهد قوی در پروژه مدرن سازی راکتور اراک قبل از روز اجرای برجام بیان شده است که متضمن نقشه راه برای مدرن سازی راکتورخواهد بود و مسئولیت اعضای 1+5 راتعریف می کند و متعاقباً قراردادها بر اساس آن منعقد می شود . اعضای تشکیل دهنده کار گروه کمک های لازم را برای بازطراحی و بازسازی راکتور هماهنگ با قوانین ملی خود با ایران خواهند کرد به صورتی که ساخت و راه اندازی ایمن و به موقع راکتور مدرن را امکان پذیر سازد.
5. ایران و گروه کاری همکاری خواهند کرد تا طرح نهایی راکتور مدرن و طراحی آزمایشگاه های مربوط به آن که قرار است توسط ایران انجام گیرد، و بررسی اینکه امنیت آن با استانداردهای بین المللی هم خوانی داشته باشد به طوری که راکتور توسط نظام ایمنی ایران پروانه راه اندازی و بهره برداری دریافت کند. طرح نهایی راکتور مدرن و طراحی آزمایشگاه های مربوط به آن به کمسیون مشترک ارائه خواهد شد.کمسیون مشترک برسی وتایید طراحی نهایی را در سه ماه بعد از دریافت طرح نهایی به اتمام می رساند. چنانچه کمسیون مشترک بررسی و تایید آن را در مدت سه ماه به پایان نرساند، ایران می تواند این مورد را از طریق مکانیزم پیش بینی شده در این برجام پیگیری کند.
6. آژانس برساخت راکتور نظارت کرده و به کار گروه جهت انطباق آن با طراحی نهایی تایید شده گزارش می دهد.
7. به عنوان مدیر پروژه، ایران مسئولیت ساخت را به عهده می گیرد. اعضای 1+5 بر مبنای قوانین ملی خود اقدامات مناسب اداری، قانونی، فنی و قانون گذاری برای پشتیبانی از این همکاری را انجام می دهد. اعضای 1+5 از طریق مکانیزم های پایه گذاری شده در این برجامو همچنین از طریق مشارکت های مالی مربوطه، خریدهای مورد نیاز ایران، انتقال و تهیه مواد، تجهیزات، سیستمهای ابزار دقیق و کنترل و تکنولوژی مورد نیاز برای ساخت راکتور بازطراحی شده را پشتیبانی می کنند.
8. اعضای 1+5 از طریق همکاری های فنی آژانس چنانچه متناسب باشد، از جمله و نه محدود به کمک های فنی و مالی، امکانات ساخت ایمن و به موقع راکتور آب سنگین اراک و آزمایشگاه های مربوط به آن را فراهم و تدارک مواد و تجهیزات، ابزار دقیق و سیستم های کنترلی پشتیبانی خواهد کرد و پشتیبانی لازم برای اخذ پروانه و قانونی کردن آن را به عهده می گیرد.
9. راکتور باز طراحی شده اورانیوم غنی شده 3.67 درصد در ترکیب شیمیایی دی اکسید اورانیوم، با جرم حدود 350 کیلوگرم در بار گذاری اول قلب با سوختی که توسط کمیسیون مشترک بررسی و تایید شده است به کار خواهد برد. مشارکت بین المللی با همکاری ایران سوخت اولیه راکتور را در خارج از ایران خواهند ساخت. مشارکت بین المللی از طریق کمک های فنی به ایران در ساخت و تست سوخت مورد استفاده در بارگذاری های آتی این راکتورو اعطای پروانه توانایی ساخت سوخت در ایران همکاری خواهند کرد. تست های مخرب و غیر مخرب این سوخت ها ازجمله تستهای بعد از تابشدهی توسط یکی از کشورهای مشارکت کننده در خارج از ایران انجام خواهد گرفت و آن کشور با ایران کار خواهد کرد تا بتواند پروانه ساخت سوخت در ایران را متعاقباً برای بارگذاری های آتی راکتور باز طراحی شده تحت نظارت آژانس انجام دهد.
10. ایران قرص سوخت و میله سوخت و مجتمع سوخت با اورانیوم طبیعی که منحصراً مناسب برای طراحی اولیه راکتور اراک که با نام IR40 توسط آژانس شناخته می شد بوده، نخواهد ساخت و یا تست نخواهد کرد. ایران تا زمانی که راکتور مدرن اراک قابل استفاده شود، موجودی قرص های سوخت ومجتمع سوخت طبیعی IR40 را تحت نظارت پیوسته آژانس انبار می کند ودر آن زمان موجودی قرص های سوخت ومجتمع سوخت IR40 به UNH تبدیل شده و یا با معادل آن با اورانیوم طبیعی معاوضه می گردد. ایران تغییرات لازم را در خطوط تولید سوخت طبیعی خود که قرار بود برای IR40 سوخت تولید کند به وجود خواهد آورد تا بتوان توسط آن سوخت برای بارگذاری آینده راکتور مدرن اراک تهیه شود.
11. تمام سوخت مصرف شده راکتور مدرن اراک، صرف نظر از محل تهیۀ آنها، در تمام طول عمر راکتور، یکسال پس از خروج از راکتور و یا هر زمان ایمنی آن اجازه حمل بدهد، به خارج از ایران به محلی مشخص در یکی از کشورهای 1+5 ویا یک کشور ثالث ارسال خواهد شد تا در آنجا طبق آنچه در قرار داد آمده و طبق قوانین کشور دریافت کننده جابجایی و یا عملیات لازم برروی آنها صورت گیرد.
12. ایران DIQ راکتور باز طراحی شده را به آژانس ارائه خواهد کرد که در آن برنامه تولید رادیو ایزوتوپ ها و برنامه بهره برداری از راکتور مشخص شده است. آژانس بر بهره برداری راکتور نظارت خواهد کرد.
13. ایران از تاسیسات FMP فقط برای تولید مجتمع سوخت برای راکتورهای آب سبک و راکتور مدرن اراک استفاده خواهد کرد.
کارخانه تولید آب سنگین
14. به مدت 15 سال تمامی آب سنگین مازاد بر نیاز راکتور مدرن اراک، راکتور آب سنگین صفر قدرت و حداقل ذخیره احتیاطی لازم برای آنها، به همراه مقداری که برای تحقیقات دارویی مورد نیاز است،مقداری که برای تولید محلولهای دوتره و ترکیبات شیمیایی مورد نیاز است، مابقی برای صادرات به بازارهای بین المللی آماده شده و بر اساس قیمت بین المللی به آنها تحویل می گردد. مقدار آب سنگین با خلوص هسته ای برای نیازهای گفته شده در بالا، یا معادل آن در غنای دیگر قبل از راه اندازی راکتور اراک، 130 تن و پس از راه اندازی با احتساب مقدار آب سنگین داخل راکتور مدرن اراک 90 تن برآورد میشود.
15. ایران آژانس را در مورد موجودی آب سنگین و تولید کارخانه تولید آب سنگین آگاه می سازد و به آژانس اجازه خواهد داد تا بر مقادیر آب سنگین ذخیره شده و مقدار آب سنگین تولید شده نظارت داشته باشد. این کار در صورت درخواست، از طریق بازدید از سایت صورت می گیرد.
راکتور های دیگر
16. سازگار با برنامه خود، ایران توسعه راکتورهای آینده تحقیقاتی و قدرت خود را با پیشرفت تکنولوژی در سطح بین المللی مبنی بر تکیه بر استفاده از راکتورهای آب سبک، همراه با بهره مندی از همکاری های بین المللی شامل تضمین سوخت لازم، همگام خواهد کرد.
17. ایران تمایل دارد تمامی سوخت مصرف شده خود را برای تمام نیروگاه های قدرت و تحقیقاتی در حال و آینده،برای پسمانداری یافرآیندهای بعدی، که در قرار داد مربوطه ای که به موقع خود، وفق قوانین و قواعد ملی، با کشور دریافت کننده منعقد خواهد شد، به خارج از کشور ارسال کند.
فعالیت های بازفرآوری سوخت مصرف
کد خبر: ۶۸۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۶
در فهرستی که طرف مقابل خواسته با آنها مصاحبه کند من اولین نفر هستم اما مشخص نیست چه سؤالی دارند؛ 23 نفر هستند که مذاکرهکنندگان ما این درخواست را قبول نکردند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com به نقل از فارس، علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی امشب در برنامه نگاه یک شبکه اول سیما طی سخنانی با اشاره به خرداد ماه و با بیان اینکه خرداد، ماه امام (ره) است، یاد بنیانگذار انقلاب اسلامی را گرامی داشت.
شمخانی در خصوص نامگذاری سال جاری از سوی مقام معظم رهبری تحت عنوان سال همدلی، همزبانی ملت و دولت گفت:بستر سال 94 نیازمند تعمیم عملی این واژگان پر محتوا است. شرایط منطقهای، مذاکرات هستهای و انتخابات مجلس در پایان سال ایجاب میکرد به نحوی این بستر فراهم شود تا ضمن عبور از آسیب پذیریهای محتمل به یک مدلی برسیم که فارغ از نگاههای جناحی، فتح و پیروزی را نصیب کشور کند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی درباره محور همدلی و وحدت در بین دولت و ملت گفت: زمانی میگوییم مستقلترین، مقتدرترین و با ثباتترین کشور هستیم، این وضعیت ناشی از نوع حکومت ماست. ساختار و اقدامات حکومت باعث شد که ما ثبات پیدا کنیم.
نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی در خصوص ریشه ثبات و امنیت در ایران در حالی که در منطقه پرآشوبی حضور داریم، خاطرنشان کرد: ایران باثباتترین کشور منطقه است، به راحتی از تحولات درونی عبور میکند و در مورد تحولات بیرونی نیز اقدامات پیشدستانهای دارد. ایران کشوری است که با ثباتترین و مقتدرترین کشور منطقه است و دارای صبر استراتژیک (راهبردی) میباشد.
شمخانی در خصوص حضور گروههای تروریستی و تکفیری در منطقه نیز عنوان کرد: در منطقهای که ما زندگی میکنیم، مدلهای حکومتی موروثی، خانوادگی و ... وجود دارد. متاسفانه سرخوردگی ناشی از استبداد، تحقیر ناشی از استکبار و احساس بی هویتی ناشی از محدودسازی در کشورهای پیرامون بستری را فراهم میکند که اعتراض صورت میگیرد.
وی ادامه داد: امروز افراط شکل گرفته در منطقه ما همراه با ارتجاع، استکبار و صهیونیسم است و اینها در اینکه محور مقاومت باید مورد تضعیف قرار گیرد و به وضع فرسایشی برسد، متفق هستند.
شمخانی همچنین جنگ نیابتی را یک جنگ مکمل برای تضعیف محور مقاومت و محور انقلاب اسلامی خواند و به اقدامات و تلاشهای استکبار جهانی برای مقابله با انقلاب اسلامی طی سالهای گذشته اشاره کرد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی در خصوص تهاجم سعودیها علیه یمن و اهداف ریاض از این حمله نیز گفت: اهداف خام و مبتنی بر تفکر آماتوری و هیجانی و جوان ناشی از تغییر حاکمیت در عربستان منجر به تصمیم راهبردی غلطی شد که میشد به شیوه دیگری و به صورت مسالمتآمیز حل شود ولی یک مدل بسیار بد تصمیمگیری را در منطقه ما اجرا کردند.
وی ادامه داد: امروز حدود دو ماه است که بدون توقف - البته 5 روزه که آن هم به صورت گزینشی حمله میکردند -اعلام کردند که گروه حاکم صنعا را ترک و اسلحهها را تحویل دهد و حاکمیت قبلی برگردد. اما امروز گروه کوچکی (انصارالله) که ادعای حاکمیت در یمن نداشت و انصارالله گروهی جهانی شده است.
شمخانی به تنفر ایجاد شده از عربستان در بین مردم یمن نیز اشاره کرد و گفت: دیگران خارج از منطقه به جای جلوگیری از این تهاجم، معتقدند با فرسایش بردن امت اسلامی از لحاظ راهبردی، امنیت اسرائیل تامین میشود.
وی در خصوص اینکه گفته میشود میخواهند ارتش عربی ایجاد کنند،پرسید: مگر یمن عربی نیست؟ هرموقع انبار مهمات اسرائیل پر میشود یک دسر غذایی دارد و میرود غزه را بمباران میکند.
به باور دبیر شورای عالی امنیت ملی باید جبهه عربی تشکیل شود برای مقابله با کسی که منافع جهان اسلام را هدف قرار داده است.
وی از تکفیریها پرسید آیا شما تا به حال راکتی به سمت تل آویو شلیک کردهاید؟ گفت: چطور میشود تلآویو در امنیت باشد، ولی اهل سنت در رمادی و عراق در امنیت نباشند.
شمخانی در ادامه به طرح 4 مادهای ایران برای یمن اشاره کرد و گفت: این مدل سختی نیست. نگاه آنها بیش از آنکه به واقعیات صحنه باشد به نوع هواپیما، انبار مهمات و سلاح های خریداری شده توسط دلارهای نفتی است. اما آنها نمیتوانند مقاومت یک ملت را از بین ببرند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی اضافه کرد: ما در زمان حاکمیت قبلی عربستان و بعد از آن سعی کردیم از این بی مهاباگری مبتنی بر دستور دادن به دیگران دست بردارند و حتما در کنار هم به شکل منطقهای، حتما میتوانیم مشکلات منطقه را حل کنیم.
شمخانی تصریح کرد: هیچ کس قصدی در توسعه وضعیت جغرافیایی خود ندارد. ما نیازی نداریم مساحت خود را وسعت ببخشیم؛ نه اول انقلاب به کشوری تجاوز کردیم و نه آموزههای دینی ما این اجازه را به ما میدهد.
وی افزود: نخبگان اهل سنت باید نسخهای را برای نسل کشی که به نام دین صورت میگیرد، ترسیم کنند و ما نیز کمک میکنیم.
به گفته شمخانی جنگ بین تمدنها در راستای منافع اسرائیل است.
دبیر شورای عالی امنیت ملی درباره هدف ایران در حمایت از محور مقاومت گفت: هدف ما مقابله با توسعه رژیم صهیونیستی با شعار از نیل تا فرات بود. این رژیم هر زمان اراده میکرد هر زمینی در اطراف مرزهای خود را اشغال میکرد. ما مدعی تاسی به شعار رسول خدا هستیم، مگر ما میتوانیم نسبت به سرنوشت جهان اسلام بی تفاوت باشیم، ما غمخوار مستضعفان جهان هستیم.
وی خاطرنشان کرد: گروههای تکفیری وقتی بروز و ظهور یافتند گفتند تهدید اول ما ایران و شیعیان هستند، میگویند اگر در عراق دولت اسلامی شکل گرفته این دولت با توجه به اینکه صدام سنی را ساقط کرده، دولت مطلوب بغداد نیست. اگر در سوریه امروز حاکمیتی وجود دارد که ذلت پذیر نیست، مبتنی بر حمایت ایران شکل گرفته است.
شمخانی در خصوص تلاشها برای کشاندن ناامنی به مرزهای ایران، عنوان کرد: اینکه تا امروز نتوانستند ناامنی را به ایران بکاشند این نیست که نخواستهاند بلکه واقعیت این است که نمیتوانستند.
وی در خصوص پاسخ ایران به هرگونه ماجراجویی در کشاندن جنگهای نیابتی به مرزهای ایران خاطرنشان کرد: آنها تا یک زمانی تا نزدیکی مرز ما با خانقین آمدند، ولی منهدم شدند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: اجازه نخواهیم داد تهدیدی علیه مرزهای ما شکل بگیرد.
شمخانی در ادامه برنامه نگاه یک و درباره پاسخ ایران به هرگونه ماجراجویی به هر گونه جنگهای نیابتی گفت: بحث حضور تکفیریها در 40 کیلومتری مرزهای ایران، مربوط به وضعیت فعلی نیست و مربوط به گذشته است.
وی با بیان اینکه ایران سه خط قرمز در عراق دارد، عنوان کرد: تهدید مرزهای ایران، تهدید بغداد و تهدید عتبات عالیات، این سه خط قرمز برای جمهوری اسلامی محسوب میشود.
شمخانی تصریح کرد: ایران به کمک ملت عراق که شامل شیعه، کرد، سنی و مرجعیت هستند و حمایت از آنان توانسته گروههای تروریستی در عراق را تضعیف کند و اگر ایران از اتفاقات عراق، پشتیبانی نمیکرد، حتما وضعیت این کشور تغییر میکرد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی اظهار داشت: دستگاههای امنیتی، انتظامی و دفاعی ایران تمامی اقدامات تروریستی در عراق و در نزدیکی مرزهای ایران را رصد و آنها را خنثی کردهاند.
وی با اشاره به تلاش گروههای تروریستی برای نفوذ به ایران از طریق مرزهای غربی گفت: حضور تهدیدآمیز گروههای تروریستی در 40 کیلومتری مرزهای ایران مربوط به سال 1393 است که ما توانستیم آنها را به صدها کیلومتر عقبتر برانیم، ضمن اینکه نیروهای امنیتی ایران هم اکنون بر قرارگاههای شیطانی گروههای تروریستی که هم اکنون بسیار آسیب پذیر هم هستند، مسلط است.
شمخانی درباره عملکرد ائتلاف بینالمللی شکل گرفته علیه داعش در عراق، افزود: تشکیک بسیار زیادی در ائتلاف تشکیل شده با حضور 60 کشور برای مبارزه علیه داعش وجود دارد، چرا که اقدامات و عملکردشان به هیچ وجه مشخص نیست.
وی خاطرنشان کرد: ائتلاف بینالمللی علیه داعش در عراق با محوریت آمریکا شکل گرفته است در حالی که همین ائتلاف بینالمللی با محوریت آمریکا در سوریه از گروههای تروریستی حمایت میکند، لذا آنها باید پاسخ دهند چرا ائتلاف تشکیل شده بینالمللی، علیه سوریه هم اکنون علیه دولت حاکم دمشق اقداماتی را در راستای تضعیف آن انجام میدهد. پس باید گفت که آمریکا در منطقه راهبرد متناقضی دارد.
شمخانی تصریح کرد: کشورهای حاضر در ائتلاف بین المللی علیه داعش در عراق باید توضیح دهند که چه کارنامه قابل قبولی درباره مبارزه علیه گروههای تروریستی داشتهاند.
نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی در خصوص طرح تجزیه عراق اظهار داشت: طرح تجزیه کشورهای اسلامی، ریشه در اندیشکدهها و مراکز مطالعاتی آمریکا دارد و مربوط به شرایط حال نیست.
وی افزود: احساس مردم عراق این است که مزایای در کنار هم بودنشان برتری و غلبه بر منفعت تجزیه تاکتیکی دارد، ضمن اینکه آمریکا و غرب میدانند که قادر به تجزیه عراق نخواهند بود.
شمخانی با اشاره به مذاکرات هستهای اظهار داشت: آمریکاییها زمانی به شروع مذاکرات با ایران گرفتند که به این جمع بندی رسیدند که اعمال تهدید نظامی علیه ایران قابل تصور نیست. همچنین آنها متوجه شده بودند که آنها میتوانند آغازگر جنگ علیه تهران باشند ولی به هیچ وجه پایان دهنده آن نیستند. ضمن اینکه قادر نخواهند فناوری بومی هستهای ایران را از بین ببرند.
وی گفت: آمریکاییها تهدید نظامی علیه تهران را کنار گذاشتهاند، ضمن اینکه آنها متوجه شده بودند که برنامه هستهای ایران متوقف نشده و حتی پیشرفتهای زیادی نیز داشته است، لذا آنها در نهایت به دنبال مذاکره با ایران برآمدند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی افزود: آمریکاییها برای رسیدن به منافع حداکثری و راضی کردن برخی متحدان نامشروع منطقهای مانند رژیم صهیونیستی هر از گاهی بر طبل تهدید دم میزنند که البته طبلی توخالی است.
شمخانی اظهار داشت: آمریکاییها ضمن مذاکره با ایران زیر سایه شبح تهدید، تحریمها علیه تهران را ادامه میدهند و سعی میکنند که متحدان ایران را تضعیف کرده و سر پنجههای آنها را از بین ببرند.
وی گفت: آمریکاییها باید بدانند که ایران زیگزاگی و هیجان زده نیست، بلکه اصولی رفتار کرده و دارای صبر و بصیرت استراتژیک است.
دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: در اواخر دولت قبل جان کری در یکی از کشورهای منطقه اعلام کرد که ما برنامه صلح آمیز هستهای ایران را به رسمیت میشناسیم.
وی افزود: در تصمیم گیری ایران، تهدیدات هیچ تاثیری ندارد، زیرا ما مبتنی بر توانمندی ذاتی خود هستیم و دارای مردمی متحد و نیروی مسلحی مقتدر و ضد بیگانه میباشیم. لذا تهدیدات هیچ تاثیری در هیچ یک از بندهای توافق هستهای نخواهد داشت.
دبیر شورای عالی امنیت ملی در ادامه در خصوص مذاکرات هستهای گفت: آنها برای خودشان یک ترتیبی از قلدری و کدخدایی را ترسیم کردند، ما هم عزت، اقتدار و دفاع از توانمندی ذاتی و بومی خود را تعریف کردیم. ما در فضای چالش به دنبال تامین منافع خود هستیم و آنها به دنبال مهار ایران هستند.
شمخانی خاطرنشان کرد: مهار ایران هدف آنهاست. مهار یک اقدام تعاملی و صلح جویانه نیست. اینجا جنگ بین ارادههاست، هر کس اراده قویتر داشته باشد میتواند بهره مناسبتری ببرد و مذاکره کار دشواری است.
وی گفت: ما محتوای متن را فدای توافق نمیکنیم. محتوا و متن توافق را فدای تعجیل و شتاب زدگی یا زمانبندی خاص نخواهیم کرد. موضوع هستهای یک موضوع کشوری و فراتر از دولتهاست و به همین دلیل نیازمند مفاهمه و همگرایی است و نیازمند این است که توافق در اجماع صورت گیرد و اگر نخواهد صورت گیرد نیز باید در اجماع باشد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: محتوای فنی به نحو شایستهای باید محقق شود و توافق خوب توافقی است که پیامدهای پس از توافق یا عدم توافق موقعیت راهبردی و استراتژیک ایران را اعتلا ببخشد.
شمخانی در خصوص اصرار آمریکاییها برای بازرسی از سایتهای نظامی ایران گفت: آنچه را به عنوان تحریم بر کشور ما به شکل ظالمانهای اعمال شد، به نحوی تقاص اتهامی بود که آنها حالا دنبال اثبات آن هستند. کل تهدیدی که انجام دادند بر مبنای اسناد واهی بود.
وی خطاب به آمریکاییها گفت: شما ایران را از حق طبیعیاش محروم کردید آن هم به خواست اسرائیل، 12 سال است به اشکال مختلف آنچه را میخواستید نظارت و بازرسی کردید، حال به دنبال چه چیزی هستید؟ حال بر این اصرار دارید که باید مراکز نظامی را بازرسی کنیم.
شمخانی دوباره پرسید: حالا به دنبال اثبات چه مدعایی هستید؟ برای چه به دنبال این اقدامات هستید؟ ایران به شکل شفافی نشان داده که مراکز هستهایش کجاست و ... و ایران ترسیم کرده در افق چشم انداز 1404 در موضوعات کلیدی در منطقه وضع برتری پیدا کند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران در موضوع هستهای هیچ هدف دیگری غیر از صلحآمیز را دنبال نمیکند. آنها باید به دنبال حل مسائل فنی باشند نه تحقیر ملی.
وی در خصوص بازرسیهای فراتر از پروتکل الحاقی گفت: بسیاری از کشورها معتقدند که ایران نباید استثنا باشد و تیم مذاکره کننده نیز این را نپذیرفته و با حمایتهای ملت ایران از تیم مذاکره کننده این رویا محقق نخواهد شد.
شمخانی در خصوص مقابله با این درخواستهای غیر واقعی گفت: میز مذاکره میز دعوا و جدل است، با نگرانیها نباید برخورد سادهانگارانه کرد.
وی با ذکر این نکته که طرف مقابل بیشتر از ایران نیازمند مذاکره است، تصریح کرد: موضوعات را به موضوعات جناحی تبدیل نکنیم و همدیگر را متهم به خیانت و واژههای بی بستر و زمینه نکنیم و نسبت به همدیگر سوء نیت نداشته باشیم. کسانی که دلسوز و دلواپس هستند میتوانند کمک کنند نگرانیها و دلواپسیهایشان رفع شود.
شمخانی با بیان اینکه رهبری فرمودند ما در مذاکرات هستهای چیز پنهانی نداریم، عنوان کرد: مراحل هستهای مراحل حساسی شده و اجماع ملی مهم است.
وی درباره اینکه آیا اطلاعات مربوط به مذاکرات در اختیار مردم قرار گرفته است؟ خاطرنشان کرد: میشود باز هم اطلاعات را در اختیار مردم قرار داد. اگر فریادی داریم بر سر دبه درآوران در بیاوریم نه به سر مذاکره کنندگان.
شمخانی همچنین گفت که او اولین کسی است که در فهرستی که طرف مقابل خواسته با آنها مصاحبه کند.
دبیر شورای عالی امنیت ملی در خصوص افراد دیگر عنوان کرد: مشخص نیست چه سؤالی دارند، 23 نفر هستند که مذاکره کنندگان ما این درخواست را قبول نکردند.
شمخانی خاطرنشان کرد: مسیر مذاکره ما یک تصمیم اصولی است و به دنبال رسیدن به توافق هستیم ولی توافق خوب، همه تلاشگران این صحنه به دنبال تحقق توافق هستند، ولی اگر توافق شد به این معنا نیست که همه مسائل اقتصادی ما فردا حل میشود. این افزودن مطالبات غیر واقعی است. حصول توافق از لحاظ روانی آسایشی ایجاد میکند، ولی اینگونه نیست که همه مشکلات اقتصادی ما حل میشود.
وی گفت: مشکلات اقتصادی ما تنها مرتبط با تحریم نیست.
دبیر شورای عالی امنیت ملی موثرترین راه برای بی اثر کردن تحریمها و دشمنی آمریکا را تقویت دست مذاکره کننده و مقابله با درک غلط طرف مقابل برشمرد.
شمخانی گفت: باید بر مبنای اقتصاد مقاومتی، سکویی که آنها سوار شدند را خنثی کنیم.
نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی در خصوص ادامه تحریمها علیه ایران بعد از توافق نیز گفت: این مطالبه آنهاست ولی اینگونه نیست که ما به این وضعیت تن داده یا بدهیم. آنها یک بار میگویند رئیس جمهور اختیاراتی دارد که منفک از کنگره است و تحریمهای ما تحریمهای مبتنی بر قطعنامه شورای امنیت است. هم وزن سازی اقدامات ما با گامهایی که بر میدارند چاره اقدام است.
به باور وی آنها به دنبال این هستند که این اهرم (تحریم) را که احساس میکنند برندهتر از جنگ نیابتی و حمله است، به منظور حفظ قدرت مهار ایران به شکلی نگه دارند.
کد خبر: ۶۵۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۰
اگر چه در انتخابات اینده هنوز حتی استانی بودن یا نبودن به قطعیت معلوم نیست اما انچه هشداری به اصلاح طلبان کهگیلویه است مهاجرت گسترده اکثریت نخبگان و تحصیلکرده ها به مرکز استان بوده که اینها بدنه اصلی و خاستگاه جریان اصلاح طلبی در کهگیلویه بوده اند
کد خبر: ۶۵۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۷
رییس فراکسیون رهروان ولایت مجلس گفت: دو فراکسیون اصولگرایان و رهروان ولایت مجلس هنوز به نظر واحدی در مورد انتخابات هیات رییسه مجلس نرسیده اند.خبرگزاری ایلنا: رییس فراکسیون رهروان ولایت مجلس گفت: دو فراکسیون اصولگرایان و رهروان ولایت مجلس هنوز به نظر واحدی در مورد انتخابات هیات رییسه مجلس نرسیده اند.
کاظم جلالی روز یکشنبه در جمع خبرنگاران در مورد انتخابات هیات ریسه مجلس و رایزنی های خود با حداد عادل رییس فراکسیون اصولگریان گفت: آقای حداد عادل مدتی پیش بحثی را مبنی بر اینکه ترکیب فعلی هیات رییسه حفظ شود مطرح کرد که من به وی گفتم این موضوع را باید در فراکسیون رهروان ولایت مطرح کنم چون روند فراکسیون دمکراتیک است.
وی اضافه کرد: حداد عادل همچنین گفت و گوهایی را با آقای لاریجانی در مورد حفظ وضع موجود در هیات رییسه مجلس داشت که پاسخ من و آقای لاریجانی این بود که همه نظرها باید در فراکسیون رهروان ولایت مطرح شود که اگر آنان بپذیرند ما قبول می کنیم.
وی اضافه کرد: پس از آن فراکسیون اصولگرایان مجلس جلسه ای داشت و در مورد صحبت های آقای حداد عادل موافقت ها و مخالفت هایی ابراز شد. آقای حدادل عادل به من گفت که ما با کلیت این موضوع که تغییری در هیات رییسه رخ ندهد موافقیم.
جلالی گفت: ولی پس از این صحبت ها ما زمزمه هایی شنیدیم که برخی افراد در فراکسیون اصولگرایان می خواهند کاندیدا شوند. من اسم این افراد را به آقای حداد عادل گفتم و بیان کردم که نمی شود این گونه باشد و باید همگرایی که بیان شده حفظ شود ولی آقای حداد گفت من با این افراد صحبت می کنم.
رییس فراکسیون رهروان ولایت مجلس ادامه داد: من امروز با آقای حداد در این باره صحبت کردم و پرسیدم نتیجه کار چه شد که آقای حداد هنوز نتیجه را به من نگفته است.
وی ادامه داد من به آقای حداد گفتم که برخی خبر ها رسیده که عده ای می خواهند برای ریاست کاندیدا شوند که آقای حداد عادل گفت این ها از یک جبهه هستند و سلیقه ای دارند که خیلی مورد توجه قرار نمی گیرد. من به آقای حدادل گفتم این ها از فراکسیون شما هستند و شما باید پیگیری کنید.
جلالی اضافه کرد: تاکنون من سخنی در این راستا از آقای حدادل عادل دریافت نکردم ولی برخی دوستان فراکسیون اصولگرایان که افراد موثری هستند امروز می گفتند ما در جریان صحبت آقای حداد که گفته هیات رییسه فعلی حفظ شود نیستیم و برخی دیگر می گفتند ما حتما می خواهیم کاندیدا شویم.
جلالی اضافه کرد: من روز پنجشنبه تماس تلفنی با آقای حدادل عادل داشتم و امروز نیز حضوری با وی حرف زدم و پیش از آنکه در جمع شما بیایم تلفنی با وی گفت و گو کردم ولی هم اکنون خبر متقنی در این زمینه نداریم.
جلالی اضافه کرد: این موضوع ایده ای است که آقای حدادل پیگیری صادقانه می کند ولی انگار در فراکسیون اصولگرایان به جمع بندی نرسیده اند.
جلالی با اشاره به نشست عصر اصولگریان و رهروان ولایت گفت: نشست عصر برای تعیین تکلیف خودماست زیرا رهروان ولایت درونش دمکراسی حاکم است.
وی در پاسخ به خبری درباره اینکه آیا محمدرضا باهنر نایب رییس کنونی مجلس برای انتخابات هیات رییسه کاندیدا می شود یا خیر گفت: باهنر فرد تشکیلاتی است و اینکه کاندیدا شود یا نشود با خودشان است ولی اگر کاندیدا شود و اگر رقیبی داشته باشد با رقیبش در فراکسیون رقابت می کند.
جلالی گفت: اگر باهنر در صحن رای بیاورد از پشتیبانی فراکسیون برخوردار می شود زیرا هر کس در فراکسیون رای بیاورد از پشتیبانی فراکسیون برخوردار است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا باهنر در فراکسیون رقیب دارد یا خیر گفت: در داخل فراکسیون ما هنوز کسی به عنوان رقیب مطرح نشده است ولی حالا باید ببینیم آیا تا بعدازظهر کسی کاندیدا می شود یا خیر؟
رییس فراکسیون رهروان ولایت مجلس یادآور شد: نقدهایی نسبت به باهنر در فراکسیون وجود دارد که به وی انتقال داده شد و حتی در جلسه صبح امروز نیز باهنر نقدها را پذیرفت و بیان کرد که باید آنان را برطرف کند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا ابوترابی فرد نایب رییس کنونی مجلس رای خواهد آورد، گفت: اجماع مستحکم تری نسبت به آقای ابوترابی فرد وجود دارد و وی مشکلی ندارد.
جلالی اضافه کرد: ما پخت و پز خارج از مجمع عمومی نداریم و دکتر لاریجانی اکراه دارند که جلسه خصوصی تری بگذارند تا شائبه ایجاد شود.
نماینده شاهرود در پاسخ به این سوال که آیا برای انتخابات هیات رییسه کاندیدا می شود یا خیر گفت: برخی دوستان به من لطف داشته و دارند ولی من کاندیدا نمی شوم و در مرکز پژوهش های مجلس کارم را دنبال می کنم.
کد خبر: ۶۵۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۳
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com: ، «علی اکبر رائفی پور» کارشناس ارشد رسانه و ادیان و تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با «گروه بینالملل خبرگزاری فارس» علت اصلی حمله عربستان به یمن را تسهیل تغییرات در هرم قدرت و کسب مشروعیت برای پسر جوان شاه کنونی سعودی دانست و با یادآوری سیاست امام خمینی (ره) در مقابل آل سعود، از برخی مسئولان جمهوری اسلامی انتقاد کرد و از آنان خواست تا با حکومت فعلی سعودی، اصلا مماشات نکنند.رائفیپور، عربستان را به دو مرحله «قبل از حمله و بعد از حمله به یمن» تقسیم کرد و با بیان اینکه عملکرد دولت عربستان اکنون هیچ فرقی با عملکرد اسرائیل ندارد، گفت، پیش از حمله به یمن سیاست عربستان معاویهگونه بود اما پس از حمله، این سیاست تبدیل به «سیاست یزیدی» شده است و نباید به هیچ عنوان با آن مماشات کرد.وی با بیان اینکه عربستان هیچ خیری برای جمهوری اسلامی نداشته بلکه مانند رژیم صهیونیستی علیه ایران فعالیت کرده خواستار به کارگیری ادبیاتی تند در قبال آل سعود شد.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
دلیل اصلی حمله عربستان به یمن/ یمن چالهای برای ایران؟رائفیپور در پاسخ به سوالی درباره علل و انگیزه حمله عربستان به یمن گفت: دلایل این حمله چند مورد است، ابتدا اینکه سعودیها خواستند از یمن چالهای برای ایران ایجاد کنند، با بحرین نتوانستند ایران را وسط بکشند، خواستند با تشکیل ائتلافی موسوم به اسلامی و نه عربی این کار را انجام دهند. عربستان در ابتدا میخواست تا ترکیه و پاکستان را به میان بکشد و ادعا کند ائتلاف تشکیل شده محدود به کشورهای عربی نیست، اما پس از سفر آقای (محمد جواد) ظریف (وزیر امور خارجه ایران) به پاکستان و سفر (رجب طیب) اردوغان (رئیسجمهور ترکیه) به ایران و فعالیت دیپلماسی و خط و نشان کشیدنهای مختلف، به صورت کژ دار و مریز عقب کشیدند و آن ائتلاف شکل نگرفت.دلیل دیگر اینکه عربستان نگران تشکیل دولت شیعی در شمال یمن است که این مسأله با تأثیر بر جمعیت ۶ میلیونی شیعه عربستان که عمدتا در مناطق نفتی ساکن هستند، حکمرانان سعودی را نگران کرده است.اما بعد مهمتر، این است که ساختار قدرت در عربستان فروریزنده است که فقط فرزندان عبدالعزیز (آل سعود) باید پادشاه شوند؛ فرزندان عبدالعزیز هم همه فوت کرده یا فرتوت شدهاند، به طوریکه دو ولیعهد در زمان ملک عبدالله (شاه شابق) قبل از اینکه به پادشاهی برسند به هلاکت رسیدند. حال باید نوهها به قدرت برسند، اما کدام نوهها؟ از کدام فرزند؟ از سُدیریها یا غیر سدیریها؟ و تمام اینها منشأ اختلاف است و به جرأت میتوان گفت در حال حاضر ۹۵% شاهزادهها، انتصابات جدید ملک سلمان ناراضی هستند. آن کاربر معترض سعودی (مجتهد) نیز در حساب تویتری خود به این مسأله اشاره کرد .رائفی پور افزود: اما بهترین فرصت برای این تغییرات چه زمانی است؟ هنگامی که پای یک دشمن خارجی در میان است؛ آن هم دشمنی به نام شیعه و «محمد بن سلمان» نیز مسئولیت این جنگ را بر عهده گرفته است.این اتفاقات در شرایط رخ میدهد که جامعه عربستانی نیز غرق در تبلیغات ضد شیعی و ضد ایرانی و محور مقاومت است و به طور کلی، مردم عربستان از کودکی با این تبلیغات بزرگ میشوند و حال به گونهای باید به علت مبارزه با شیعیان و ایران در مقابل این تغییرات کوتاه بیایند و این وجه مهمترین بعدی است که باید به آن نگاه کرد؛ وگرنه آمریکاییها بیشتر از ایران باید نگران حمله عربستان به یمن باشند؛ چرا که به معنای واقعی کلمه (حمله به یمن) بازی با آتش است آن هم برای عربستانی که تأمینکننده ۱۱ میلیون بشکه نفت برای آمریکاست.پس، اصل (علت حمله، تسهیل) تغییرات داخلی است؛ در نشست کمپ دیوید نیز ملک سلمان «محمد بن نایف» و «محمد بن سلمان» را فرستاد تا یک وجههای نیز برای اینها در پی داشته باشد. پس نیاز به مشروعیت داخلی عامل اساسی حمله عربستان به یمن است، وگرنه هیچ کسی نمیتوانست پیشبینی حمله عربستان به یمن را بکند، این کار عاقلانه نبود که عربستان بخواهد چنین کاری انجام دهد و تنهاترین دلیل میتواند همین باشد که به مشروعیت داخلی به واسطه یک دشمن خارجی نیاز دارد.عربستان معاویهای و عربستان یزیدیرائفی پور در ادامه با لحنی انتقادی از مسئولان داخلی گفت: من سؤالی دارم؛ چرا ما اسرائیل را به رسمیت نمیشناسیم؟ اسلامی نیست؟ نه؛ چون مشروعیت ندارد، بیایید بگوییم چرا مشروعیت ندارد و عربستان چه کارهایی کرده و اسرائیل چه کارهایی کرده که عربستان تاکنون نکرده است؟میخواهم کمی چالشی صحبت کنم و برخی از سیاستها و مماشات مسئولان با آل سعود را زیر سؤال ببرم؛ یک سؤال دارم حضرت اباعبدالله چرا حاضر به بیعت با یزید نشد؟ چون که میخواست جلوی خوانش یزیدی از اسلام را بگیرد، حضرت میفرمایند من فاتحهی آن اسلامی را خواندم که یزید در آن مُهر (تأیید) اسلامی بخورد و مسلمان نامیده شود. امام حسین (ع) ۱۰ سال با معاویه در صلح بود، چرا که معاویه لااقل یک مقداری ظاهر را حفظ میکرد و وقاری برای خود قائل بود.عربستان قبل از حمله به یمن و بعد از حمله به یمنبنده عربستان را به دو مرحله تقسیم میکنم، عربستان قبل از حمله به یمن و عربستان پس از حمله به یمن و عربستان پیش از حمله به یمن معاویه است و پس از حمله به یمن به مثابه یزید است. بنده معتقدم پس از حمله به یمن، عربستان خود یزید بن معاویه است و هیچ تفاوتی با اسرائیل ندارد، شما یک خیر و منفعت از عربستان برای دنیای اسلام نام ببرید، یک منفعت از عربستان برای ایران را نام ببرید! وجود ندارد، پس چرا باید با این رژیم مماشات کنیم؟، چرا باید با عربستان سازش کنیم، سعودیها با تمام قوا برای مقابله با ایران به پا خواستهاند، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و هر نوع دشمنی را در حق ما به کار میگیرند.چرا تلویزیون صحبتهای حضرت امام خمینی (ره) در مورد آل سعود را پخش نمیکند؟حضرت امام (ره) میفرمایند: ما اگر از مسأله قدس بگذریم -فکر کنید ما از مسأله قدس بگذریم، ما در زمان جنگ با عراق نیز میگفتیم راه قدس از کربلا میگذرد بعد حضرت امام میفرماید ما اگر از قدس هم بگذزیم-، اگر از صدام بگذریم، اگر مسأله قدس را فراموش کنیم، اگر از جنایتهای آمریکا بگذریم از آل سعود نخواهیم گذشت. انشاالله اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از آمریکا و آل سعود برطرف خواهیم کرد و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم گذاشت و با برپایی جشن پیروزی حق بر جنود کفر و نفاق و آزادی کعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجد الحرام وارد خواهیم شد.رائفیپور معترضانه افزود: [امام چرا اینقدر تند گفته است؟] چون خوانش سعودی از اسلام، بزرگترین ضربه به اسلام است و من تعجبم از این سخن برخی آقایان این است که میگفتند ایران و عربستان دو بال اسلام هستند. یعنی باید به فرزندانمان تجاوز میشد تا صدایتان بلند میشد؟ در مورد این قضیه تعطیلی حج عمره برخی به علت منافعی که داشتند مقاومت کردند و آیت الله مکام شیرازی خیلی خوب به آن مسأله پرداخت و فرمودند که این اتفاق نباید رسانهای میشد و حال که چنین شده، باید تا آخر ایستاد.من درخواستم از مسئولان و مردم این است که ادبیاتتان را در مورد عربستان تغییر دهید، ادبیات باید حالت حمله به خود بگیرد. رهبری در مورد اسرائیل از چه ادبیاتی استفاده میکنند؟ سگ هار، حرامزاده؛ چرا؟ چون بچهکش است، عربستان نیز بچه میکشد. بنده عرضم این است که ما باید عربستان معاویهای و یزدی را از هم تفکیک کنیم. حضرت اباعبدالله حج واجب خودشان را قطع کردند، نهایت این است که دیگر شما را به حج راه ندهند، خب ندهند، مولای ما حسین است و مولای اینها یزید. تاریخ در حال تکرار است، کأنه همان اتفاقات در حال رخ دادن است، این واقعیت سعودیهاست و ما باید تغییر رویه دهیم.
نقش نهاد دینی عربستان در حمله به یمنرائفیپور در پاسخ به سوالی درباره نقش نهادهای دینی در کنار نهاد تصمیمگیر سیاسی در عربستان و نقش آن در جنگ علیه یمن گفت: عربستان بر مبنای وهابیت پیش میرود، ببینید اولین جایی که سکولاریزم پایهریزی و مستند شد در تورات است، در عهد عتیق دو تن از پیامبران بنی اسرائیل هستند که ما آنان را پیامبر میدانیم اما یهودیان آن دو را پادشاه قبول دارند نه پیامبر. آن دو نیز حضرت داود و سلیمان هستند، یعنی یهودیها این دو را به عنوان پادشاه و نه پیامبر قبول دارند.یا اینها نگذاشتند که پیامبران حکومت تشکیل دهند یا اگر تشکیل دادند سانسور کردند.برخی سؤال میکنند چرا اسرائیل سکولار است؟ مگر بر مبنای دین یهود شکل نگرفته است؟ [در پاسخ باید گفت] چون تورات اجازه نمیدهد فقیه [فرد دین شناس] حاکم شود، آنها بر مبنای فقه خودشان حکومت تشکیل دادهاند. شیعه این دوران را ۴۰۰ سال پیش گذرانده. یکی از دلایل مشکل اینها با جمهوری اسلامی ایران همین است [که حکومتی دینی با حضور فقیهان تشکیل داده است]. آنها کتابشان را تحریف کردهاند. جالب این است که عربستان نیز بر همین مبنا است، حاکم، آل سعود است و نهاد دینی هم آل شیخ؛ مثلا فتوای جدید آل شیخ مفتی وهابی این است که نگاه کردن به شبکه «الاصلاح» ( یک شبکه اهل تسنن و مخالف آل سعود) حرام است و این به معنای جاده صاف کردن برای حکومت سعودی است.وهابیت در حال توجیه و حمایت از آل سعود است، شما اگر بخواهید تمام قوانین حقوق بشری را یکجا زیر سؤال ببرید، عربستان کفایت میکند، برای جمهوری اسلامی ایران؛ عربستان بهترین فرصت است تا غرب را به چالش بکشیم؛ سفرا و رایزنان فرهنگی باید مدام این مسأله را بگویند.همین ایده در ایالات متحده نیز شکل گرفت؛ اوینجلیکالها (evangelical ) یا همان مسیحیان صهیونیست، اینها اولین مهاجران به آمریکا هستند، دانشگاه هاروارد را اینها به وجود آوردند، پیوریتنها (Puritan) بودند یعنی مخلصین و پرهیزکاران، کسانی که آمریکا رفتهاند میدانند، آمریکاییها بسیار بیشتر از اروپاییها مذهبیترند، اما بسیار زودتر از فرانسویها، سکولاریسم را به وجود آوردند، چرا که مسیحیت اوینجلیکال کاملا برگرفته از تورات است، اصلا نمیتوانند حکومت دینی تشکیل دهند. حکومت دینیشان نهایت این بود که مشاور دولتی باشند.اینها [وهابیها] جاده صاف کن حکومتها میشوند، زمانی که ملک عبدالله با (جرج) بوش (رئیسجمهور سابق آمریکا) مشروب خورد، علمای وهابی گفتند که یک جرعه ایرادی ندارد؛ یعنی پادشاه مبنای دین است و بر مبنای او باید دین تفسیر شود؛ من یاد «علی محمد باب» افتادم، او چیزهایی نوشته بود که با قواعد عربی جور در نمیآمد و اشتباه بود اصلا، بعد از او میپرسیدند که اینها مشکل دارد و او هم جواب میداد که نخیر قواعد عربی اشتباه است؛ درست همینهایی است که من نوشتم و شما ادبیات عربی را تغییر دهید.دقیقا کارهایی که یزید (لعنة الله علیه) انجام میداد، هر کاری میکرد، او هم با غربی (رومیها) دوست و هم پیمان بود، سعودیها هم یزید را کاملا قبول دارند و الگویشان اصلا او است، اگر مردم عربستان رفتار یزید را درک کنند، به سعودیها هم گیر میدهند که خب شما هم مثل او هستید.به نظرم باید با سعودیها هتاکانه صحبت کرد، بی پرده تحقیرشان کرد و آبرویشان را برد، این خیلی خوب است که برخی مسئولان نظام اینگونه راجع به آل سعود صحبت میکنند، نمونهاش مقام معظم رهبری که فرمودند، بینی سعودیها به خاک مالیده خواهد شد.ادامه جنگطبعا اینها دوست دارند که زود قائله را تمام کنند، آنها به خوبی میدانند که بالاخره داخل یمن مردم به این اجماع میرسند که باید یک مقابلهای بشود.
دلیل صبر انصاراللهیکی از دلایل عمده صبر و حلم انصارالله این است که اینها میخواهند تا از جبهه داخلی یمن خیالشان راحت شود؛ این طور نشود که در دو جبهه بجنگند.موضوع بعدی اینکه اگر فردا روز جنگ شروع شد، مردم یمن اینطور نگویند که جنگ شیعه و سنی است؛ انصارالله میخواهد با این صبری که در پیش گرفته مردم و قبائل را علیه عربستان تهییج کنند؛ به خاطر همین است که در تبلیغاتی که سعودیها دارند، مرتب تأکید میکنند که ما فقط داریم انصارالله را بمبباران میکنیم.حال مطمئن باشید با اولین موشک به ریاض، خیلی چیزها تغییر خواهد کرد. پروازهای خروجی از عربستان ترافیک خواهد شد، این سنت الهی است که یاغیها و قدرتمندان را با ضعفا از بین ببرد، چه بسا مشیت الهی است که ثروتمندترین کشور عربی به وسیله فقیرترین کشور عربی به زیر کشیده شود.حضرت امام خمینی (ره) تعبیر جالبی دارند. امام میفرمایند: مسأله ما با آل سعود بالاتر از این مسائل است و ما باید با همه قوایی که داریم، مسلمین با همه قوایی که دارند و دنیا آنهایی که به خدا اعتقاد دارند با تمام قوایی که دارند، باید با این مسأله محاربه کنند، با هر طوری که خودشان صلاح میدانند.امام حتی راه مقابله را به عهده خود مردم گذاشته و میگوید «هر طور خودشان صلاح میدانند». امام در مورد چه کسی اینگونه صحبت کردهاند؟ چرا؟ چون که چنین خوانشی از اسلام نباید شکل بگیرد.
جنگ نیابتی در یمن؛ اما یمن تسلیم نمیشودسعودیها نمیتوانند حمله زمینی انجام دهند، (امپراتوری) عثمانی تمام کشورهای عربی را گرفت، اما نتوانست یمن را اشغال کند، کوههای منطقه شمالی یمن، مانع بزرگی است. چاره کار چیست؟ چاره کار این است که دوباره همین تکفیریها به کمکشان بیایند، بشود مانند سوریه، یک جنگ شیعه و سنی راه بیندازد، گفتیم چرا انصارالله صبر میکند؟ یکی همین است که از ایجاد جنگ شیعه و سنی جلوگیری کند.در این باره یک مسأله تاریخی را بگویم که بسیاری از آن مطلع نیستند. در صدر اسلام دسته بندی مسلمانان پس از قتل عثمان ۵ گروه شکل گرفت:
یک: عثمانی؛ محب شیخین بودند و عثمان را قبول داشتند و حضرت علی (ع) را قاتل عثمان میدانستند؛ به اینها میگفتند عثمانی.
دو: شیعه؛ محب شیخین بودند، حضرت علی (ع) را قبول داشتند و عثمان را رد میکردند و میگفتند که عثمان فامیلهایش و «بنی ابی معیط» را بر گرده مردم سوار کرده است؛ به این میگفتند شیعه.
سه: اهل جماعت؛ اقلیت ناچیزی بودند که اهل تسامح بودند و میگفتند گیر ندهید، همه خوب هستند؛ اینها میگفتند اهل جماعت (حال این دسته اکثریت شده و اهل تسنن را شکل داده است).چهار: خوارج؛ کسانی بودند که شیخین را قبول داشتند و میگفتند کار که به عثمان و علی رسید کار خراب شد، اینها را «صهرینی» میگفتند که خوارج نیز از این دستهاند.پنج: رافضیها؛ کسانی بودند که میگفتند از ابتدا نیز علی (ع) بر حق بود که اینها را رافضی میگفتند و الان معادل شیعه امروز است.حالا نکته جالب اینجاست که ۹۵% سپاه حضر امیرالمؤمنین شیعه بودند یعنی شیخین را قبول داشتند؛ و معاویه خواست از این قضیه سوء استفاده کند و علی (ع) را در مقابل شیخین قرار دهد. نامه نوشت به حضرت امیرالمؤمنین و گفت: «به یاد داری شیخین همچون شتران تو را بسته بودند و برای بیعت میبردند؟» یعنی در اینجا خواست [با توهین و تحریک امام] بین حضرت علی (ع) و شیخین اختلاف را برجسته کند [تا سپاهیان امام علیه امام موضع بگیرند].حضرت در جواب معاویه فقط فرمودند: خواستی خوار کنی اما ستودی، اینکه کسی مظلوم واقع شود تقصیر او نیست؛ در ادامه حضرت میفرمایند، [دیگر پاسخ را ادامه نمیدهند و میگویند] اصلا به تو ربطی ندارد. یعنی حضرت [با هوشمندی] جلوی غرضورزی معاویه را گرفت، معاویه میخواست به لشکر امام بگوید که به فرماندهی کسی میجنگید که شیخین را قبول ندارد و لشکر را از حضرت جدا کند [اما ناکام ماند].عربستان نیز میخواهد فضا را به سمت تقابل شیعه و سنی در یمن ببرد، مردم یمن باید مراقب این باشند. پس عربستان سعودی چارهای ندارد جز اینکه استراتژی معاویه بن ابوسفیان را در پیش بگیرد و ما هم چارهای نداریم جز اینکه روش حضرت امیرالمؤمنین را در پیش بگیریم و مواظب فتنه انگیزی و اختلاف آفرینی سعودیها را باشیم.
کد خبر: ۶۴۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۳۰
فناوری هسته ای ایران ، بازدارنده است چرا که توانسته محاسبات دشمن را تغییر داده و مجبور به تغییر رفتار کند.این وضعیت در عین حال که منافعی دارد می تواند به تهدیدهایی در آینده دامن بزند
کد خبر: ۶۴۵۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
عباس عبدی میگوید: به نظرم آقای هاشمی اگر مخالف بازداشت من بود، هم از ماجرا مطلع میشد و هم حتماً جلوی این کار را میگرفت البته شاید بگویند مطلع نبودند که این خیلی بدتر است.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
عباس عبدی عضو در گفتوگویی با نشریه اصلاحطلب اندیشه پویا مباحث مختلفی را درباره تسخیر سفارت آمریکا، زندانی شدن در دوران ریاستجمهوری هاشمی، وقایع دولت خاتمی، انتخابات سال 84 و نیز روی کار آمدن دولت روحانی مطرح کرد که بخشهایی از این مصاحبه در ادامه میآید:*شاید این یک خوش خیالی است که برخی فکر میکنند همه مشکلات ما به دلیل نداشتن رابطه با آمریکاست همچنان که عدهای هم در مقابل این ذهنیت فکر میکنند همه بدبختی ما از وجود احتمالی چنین رابطهای است.*در موضوع تسخیر سفارت آمریکا باید چه کسی گرفته میشد؟ کارتر؟ کسی که در سفارت آنها کار میکند مثل همان سرباز جنگی است و در گروگانگیری هم همان اتفاقی میافتد که در جنگ.*آنهایی که امروز میگویند مخالفیم جدی نگیرید، آقای دکتر یزدی که در آن زمان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی بود و منطقاً باید به لحاظ حرفهاش با این کار مخالفت میکرد مدعی است من اولین کسی بودم که زنگ زدم و از این کار (تسخیر سفارت آمریکا) حمایت کردم. ولی الآن میگوید مخالفم.*آن کسی که مخالف تسخیر سفارت بود هم باید توضیح دهد که چرا نتوانسته در عقلانیت جمعی تأثیر بگذارد، من در ماجرای تسخیر سفارت اگر هم تقصیری قائل باشد برای کسانی قائلم که تجربه داشتند و در دولت بودند و بد عمل کردند نه برای دانشجویان.*در ماجرای تسخیر سفارت قدرت با مرحوم بازرگان بود، شما باید آن اتفاق را با 78 مقایسه کنید. مرحوم بازرگان تا حدی میشود معادل رئیس دولت اصلاحات، دانشجوها هم همین دانشجویان هستند و نیروهایی هم موافق دانشجویانند و نیروهایی مخالف. چنین چیزی نیست که هدف از تسخیر سفارت سقوط دولت بازرگان بوده باشد.
اشغال سفارت هنوز یک مسئله سیاسی روز است*یک دلیل که نمیتوان درباره اشغال سفارت بحث دقیق و بیطرفانه کرد این است که این موضوع به مقوله تاریخ تبدیل نشده و مسئله اشغال سفارت هنوز یک مسئله سیاسی روز است. به این دلیل نمیتوانید خیلی جدی به آن بپردازید.*کار در وزارت اطلاعات خیلی با روحیات من سازگار نبود، استعفاء هم ندادم و یک روز دیگر نرفتم خیلی افراد دیگر هم بیرون آمدند شاید من اولین نفر بودم که سال 64 بیرون آمد و اصلاً کسی پیگیری نکرد وقتی هم که به حسابداری نرفتم یعنی همه چیز تمام شده بود.*من در جنگ حضور نداشتم من کلاً به دلایل فیزیکی جنگ نرفتم، هم گوشم در صورت صدای زیاد کر میشود و هم معاف هستم، خصلت و روحیه نظامی هم ندارم. اول انقلاب زمانی که ترور زیاد بود مدتی اسلحه دستم بود اما خیلی زود کنار گذاشتم و فکر کردم اصلاً نمیتوانم از آن استفاده کنم و یکی دیگر را هدف بگیرم.*یکی از دلایل حذف آقای خوئینیها از مرکز تحقیقات استراتژیک این بود که شاید آقای هاشمی فکر میکرد که این مرکز کارش این است که سیاستهای برنامه اول را تئوریزه کند، یک بار جلسهای بود و مرکز نظری را به آقای هاشمی انتقال داد، ایشان برای کوچک کردن گفت که این حرفها ژورنالیستی است، مرکز تحقیقات و روزنامه سلام در ذهن آقای هاشمی یکی شده بود و دیگر ادامه دادن معنا نداشت.*مسئله آقای موسوی خوئینیها با آقای هاشمی به خاطر این بود که سروکله یک روزنامه منتقد به مدیرمسئولی ایشان به نام سلام پیدا شده بود من مشکلی با ماندنم (در مرکز تحقیقات) نداشتم، من آقای روحانی را هیچ وقت ندیدم فقط آقای مهاجرانی را جای من گذاشتند و من تبدیل شدن به یک پژوهشگر عادی تا اینکه سال 72 به زندان افتادم و فردایش آمده بودند و ماشین بردند بعد از زندان دوباره سر کار رفتم اما بعد از مدتی گفتند تسویه کن و من هم تسویه کردم.*مجلس سوم که تمام شد یک عده را بازداشت کردند به سلام هم کشیده شده بود و یکی را گرفتند این احتمال را میدادند که شاید اتفاقی بیفتد اما این اتفاق خیلی زودتر از تصورم رخ داد؛ معمولاً یادداشتهای سلام به نام نبود و نویسنده خاصی نداشت و به پای کل سلام نوشته میشد. شاید برخی بیشتر از «الو سلام»ها عصبانی میشدند.
بر اساس دستور وزارت اطلاعات فلاحیان بازداشت شدم*نهایتاً بر اساس دستور وزارت اطلاعات آقای فلاحیان بازداشت شدم. ربطش هم برمیگردد به بیماری آقای منتظری که برای درمان تهران آمده بودند و خبری که در سلام زده بود بعدش من را گرفتند من اساساً حکم بازداشت نداشتم.*من نمیخواهم انگیزه آقای هاشمی را بدانم اما حتماً وزارت اطلاعات قدرتی برای این اقدام داشت و بر همین اساس کارهایی کرده بود و برایش کف زده بودند.*به نظرم آقای هاشمی اگر مخالف بازداشت هم بود هم از ماجرا مطلع میشدند و هم حتماً جلوی این کار را میگرفت البته شاید بگویند که مطلع نبودند که این خیلی بدتراست. آقای هاشمی خودش میتوانست برخورد کند و توضیح بخواهد. دیوان عالی کشور نوشته که من سه روز بدون حکم بازداشت زندانی بودم.*سؤال: برخی منتقد شما و اکبر گنجی بودند و میگفتند با این مواجهه هاشمی را به اردوگاه راست هل میدهید؛ عبدی: آقای هاشمی اصلاً همانجا بود کسی نمیخواست ایشان را به آنجا بفرستد اتفاقاً کارهایی که شد ایشان را آورد این طرف و الا ایشان آن طرف بود.*اصلاً کسی آقای هاشمی را به آن طرف هل نداد آقای هاشمی بچه نیست که بتوانید ایشان را به این طرف و آن طرف هل دهید. مصاحبه ایشان با همشهری را در جریان انتخابات مجلس ششم خواندهاید؟ نزدیکان ایشان مثل آقای عطریانفر چقدر در آن دستکاری کرده بودند آخرش هم آنطور در آمده بود آخرش هم با دستکاری نتوانستند مواضع آن گفتوگو را جمع و جو کنند؛ آن نوع آمدن علیه این طرف بود نه علیه آن طرف، اصولاً سرلیست آنان بودند. شما موضع امروز ایشان را رها کنید. در چنان شرایطی چرا نباید انتقاد میشد.*سؤال: به نظر شما سال 92 آقای هاشمی با کاندیداتوری خود گرهای باز نکرد؟ عبدی: ایشان آمده بود که رد صلاحیت شود تا موج ایجاد شود؟ آقای هاشمی باید کسی باشد که رد صلاحیت شود؟ باید کارش به اینجا بکشند؟ موج به دلیل بیکفایتی و مشکلات دیگر ایجاد شد. این حرفها برای سیاست زده میشود نه برای تحلیل واقعی. آقای هاشمی اگر کنار رفته بود، اگر نمیرفت در مجمع تشخیص مصلحت بالای دست رئیسجمهور منتخب در سال 76 بنشیند در مواقعی که این مملکت گرفتار میشد میتوانست گره را باز کند.* آقای هاشمی صریحا نمیگوید نگاهم تغییر کرده است، هاشمی آن روز با هاشمی امروز فرق میکند من میتوانم از آن زمانش انتقاد کنم و برای امروزش کف بزنم.*اگر به سال 84 برگردیم به هیچ وجه برای ایجاد اجماع بر سر آقای هاشمی تلاش نمیکنم برای آنکه آن اجماع کمکی به حل مشکل نمیکند.*سؤال: چرا امروز آقای هاشمی در این موقعیت متفاوت از آن روز ایستاده است؟ عبدی: برای اینکه اصلاحطلبان بیخاصیت هستند. اصلاحطلبان اگر قوی بودند کسی به آقای هاشمی این حد که الآن هست کاری نداشت.*رفقای ما با اولین شکست شبیه لشکر شکستخورده شدند و به جای این که به گذشته برگردند با همدیگر دعوا کردند، شروع کردند علیه رئیس مجلس حرف زدن و این مسیر تا انتخابات 84 ادامه پیدا کرد. منشأ شکست 84 رفتن به کار غیر جبههای بود.*یکی از کارهای من این است که کلیشههای ذهنی را مورد سؤال قرار دهم. هر موقع میگفتید این کار را بکنید آن کار را نکنید، میگفتند سرمایه اجتماعیمان را نباید از طریق اقدامات مسالمتجویانه از دست بدهیم اما نتیجه چه شد؟ نتیجه این شد که بخش قابل توجهی از نیروهای رادیکال اینها خارج نرفتند بلکه زیر چتر ندا رفتند.*پس اینطور هم نیست که جریان اصلی در جامعه خواهان افزایش مطالبات رادیکال باشد. علت اینکه مطالبات رادیکال میشد این بود که میدیدند مطالباتشان در سطح 10 درصد انجام نمیشود و آن را در سطح 20 درصد و بیشتر مطرح میکردند اما اگر رئیسجمهور همان 10 درصد را به انجام میرساند. آنها هم همانجا میایستادند. در 92 زیر چتر یک نامزدی که عضو جامعه روحانیت و سخنران بیست و سوم تیر بود آمدند آیا کسی میگوید چرا این کار را کردهاید؟ با افتخار هم با این مشی حمایت میکنند.*انتخاب آقای روحانی قضیهاش فرق میکند به نظر من اصلاحطلبان بر حسب یک راهبرد مشخص به این نتیجه نرسیدهاند چون بخش قابل توجهی از اصلاحطلبان تا ساعت 4 بعد از ظهر روزی که ثبت نام تمام شد منتظر بودند کاندیدای خودشان نامزد شود.*اساساً کسانی که اینقدر مدعی هستند که میگویند ما بودیم که آوردیمش حالا هم باید مشارکت کنند اما کاری ندارم که آنها میخواهند سرمایهشان را پای روحانی بیاورند یا نیاورند اشکالی ندارد که نیاورند به شرطی که از تصمیمی که میگیرند دفاع کنند و به مردم توضیح دهند که مواضعشان چقدر در پیشرفت امور مؤثر است.*من معتقدم چیزی که اصلاحطلبان میدهند خیلی کمتر از دستاورد با ارزشی است که میتوانند بگیرند، همان چیزی را که دارند اگر به دولت کمک کنند به ازایش بیشتر گیرشان میآید و به اهدافشان نزدیک میشود.
اصلاحطلبان قدرتشان در جامعه تضعیف شده و توان بسیجیشان از بین رفته است*در شرایط کنونی اگر قالیباف هم رئیسجمهور میشد با اینکه در جناح مقابل است اما اگر همینطور مذاکرات 1+5 را پیش میبرد از او حمایت میکردم چون فارغ از دعواها معتقدم امروز مهمترین مسئله این است که تنشهای بینالمللیمان به خطر جنگ منتهی نشود. بنابراین میگویم که باید سرمایه سیاسی و اجتماعیمان را با احتیاط کامل پشت دولت قرار دهیم.*امروز اصلاحطلبان قدرتشان در جامعه تضعیف شده و توان بسیجیشان از بین رفته است. وقتی یک رئیسجمهوری به نام شما بالا آمده باشد متفاوتی است با زمانی که یک رئیسجمهور از دل اصولگرایان برآمده باشد؛ خارج از چارچوب موازنه قوا نباید حرف زد.
کد خبر: ۶۳۹۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۰
دبیرکل حزب مردمسالاری با بیان اینکه با پذیرش توافق لوزان اوضاع کشور گل و بلبل نمیشود، گفت: 70 درصد مشکلات ما ریشه در درون کشور دارد.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com
به گزارش خبرگزاری فارس از گچساران، مصطفی کواکبیان بعدازظهر امروز در جمع اصلاحطلبان این شهرستان با بیان اینکه از جمله اهداف دولتها از دیدگاه امام علی(ع) اصلاح جامعه است، افزود: مسئولان باید دنبال این راه باشند.
وی افزود: سازندگی و پیشرفت جامعه در زیرساختها غیر از بحث اقتصاد است و داشتن سد و نیروگاه غیر از معیشت مردم بوده که باید دولت دنبال کرده و به عدالت رفتار کند.
دبیر حزب مردمسالاری تصریح کرد: واقعیت این است اگر به سمت عمل کردن عادلانه حرکت کنیم اخلاق جامعه نیز شکل بهتری میگیرد.
کواکبیان با اشاره به برخی مطالبات فرهنگیان اظهار کرد: مطالبات فرهنگیان این نیست که حقوقشان کم است بلکه اعتراض به تبعیضاتی است که میان حقوق فرهنگیان و دیگر شرکتها قائلند.
وی ادامه داد: معتقد هستم به میزان پیشرفت و سازندگی اگر خواهان موفقیت هستیم باید بحث عدالت در همه زمینهها جدی گرفته شود.
کواکبیان با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه با «دزد دزد گفتن دزدی کم نمیشود» گفت: طرف سخنان رهبری ما که نیستیم زیرا خارج از دولت هستیم مقام معظم رهبری به مجلس، دولت و قوه قضائیه میگویند.
دبیرکل حزب مردمسالاری اظهار کرد: به شخصی به عنوان بابک زنجانی با سن و سال کم دو میلیارد و 700 میلیون یورو نفت دادهاند، معادل 11 هزار میلیارد تومان اما موفق نشدند بیشتر از پنج الی 6 هزار میلیارد را اخذ کنند.
کواکبیان ادامه داد: وزیر کشور قرار بود در مجلس در خصوص پولهای کثیف حرف بزند، کاش نمیآمد زیرا هیچ چیزی نگفت فقط عذرخواهی کرد و رفت که اگر قرار است عدالت جدی باشد باید از مسائل اینچنینی جلوگیری شود.
کواکبیان با اشاره به فعالیت خود در مجلس هشتم گفت: در آن زمان تحقیق و تفحص از معاون اول رئیس جمهور در دولت دهم در دستور کار قرار گرفت اما هیئت رئیسه گفت ما نمیتوانیم از معاون اول تحقیق و تفحص داشته باشیم باید از وزرا تحقیق کنید.
دبیر کل حزب مردمسالاری ادامه داد: اگر دولت و مجلس و دوستان قوه قضائیه پیگیر سخنان رهبری در بحث برخورد با مفاسد هستند، باید تلاش کنند که چه کسانی پول گرفتهاند، مگر چه اشکالی دارد اسامی آنها منتشر شود.
کواکبیان اظهار کرد: اعتقاد من بر این است که خواسته رهبری نباید بر زمین بماند و قوه قضائیه، مجلس و دولت باید عمل کنند و این خواسته مردم نیز است.
وی با بیان اینکه بر اساس آمار ارائه شده توسط وزیر بهداشت بسیاری از بیماریها ریشه در فقر جامعه داشته است، گفت: معضلاتی که در جامعه وجود دارد میتواند زمینهساز این مشکلات باشد.
کواکبیان با بیان اینکه قبول ندارم در توافقات دیپلماتیک قرار است همه مشکلات حل شود، گفت: در این صورت شاید 30 الی 40 درصد رفع تحریم اثرگذار باشد و 60 الی 70 درصد باقی مانده باید در داخل کشور مرتفع شود.
دبیرکل حزب مردمسالاری با بیان اینکه با پذیرش قطعنامه لوزان اوضاع کشور گل و بلبل نمیشود، گفت: دلواپسان دیگر دلواپسی را کنار بگذارند اجازه بدهند دولت با پشتوانه رأی مردم و تأیید رهبری به کار خود ادامه دهند.
وی با بیان اینکه رهبری به تیم مذاکرهکنندگان اعتماد دارند، گفت: بعضیها دائماً از تیم هستهای فکت شیت میخواهند و این به معنی عدم اعتماد به تیم هستهای است.
کواکبیان خاطرنشان کرد: بسیار خوشبین هستم که مذاکرات تا 10 تیرماه نتیجهبخش باشد و ما بتوانیم مذاکرات را به سرانجام مقصود به نفع ملت ایران، نظام و ارزشهای انقلاب به پایان برسانیم.
دبیرحزب مردمسالاری ادامه داد: کسانی قصد دارند چوب لای چرخ مذاکرات بیندازند زیرا فکر میکنند دورهای مشابه مذاکرات استانبول، بغداد، مسکو و آلماتی است که با تلف کردن هفت الی هشت سال زمان؛ حاصل آن تنها قطعنامه علیه ملت ایران شود.
کواکبیان افزود: یا باید راه گذشته انتخاب شود یا راهی که مفهوم آن بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری در جمع نیروهای سپاه مبنی بر نرمش قهرمانانه عنوان شده است.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: در بحث مذاکرات باید برد ـ برد در نظر باشد اگر طرف مقابل بردی نداشته باشد توطئهای جدید طراحی میکند.
دبیر حزب مردمسالاری عنوان کرد: کسانی که دلواپس هستند چند ماهی دیگر نیز تحمل کنند زیرا مذاکرات رصد میشود اگر بحث خطی و جناحی داشته باشند، موضوع دیگری است اما اگر واقعا دلسوز هستند اجازه بدهند مذاکرات به خوبی پیش برود.
کواکبیان یادآور شد: افتخار ما این است که با اجماع ملی و همبستگی کامل مردم مسائل هستهای و مذاکرات در حال اجراست.
کد خبر: ۶۳۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۱
آیتالله مکارم شیرازی با انتقاد به اظهارات اخیر رییسجمهور درباره مسؤولیت نداشتن پلیس در اجرای احکام اسلامی، این سخن را دارای سه اشکال مبنایی دانست و به رییسجمهور توصیه کرد که از طرح چنین اظهاراتی پرهیز کند.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com : به نقل از میزان،
آیتالله ناصر مکارم شیرازى از مراجع تقلید صبح امروز دوشنبه در ابتداى درس خارج فقه خود در مسجد اعظم قم به سخنان اخیر رییسجمهور درباره این که پلیس موظف به اجرای قانون است نه اسلام، واکنش نشان داد.
وی تصریح کرد: اخیراً یکى از مسؤولان محترم گفته بودند وظیفه نیروى انتظامى اجراى قانون است نه اجراى اسلام؛ این سخن از سه جهت اثر منفى داشت و به هیج وجه مناسب نبود.
آیتالله مکارم شیرازی با تبیین سه اشکال و اثر منفی اساسی مترتب بر این سخن ناصواب، تصریح کرد: نخست اینکه معلوم مىشود قوانین ما چیزى غیر از قوانین اسلامى است؛ در حالى که همه بر گرفته از اسلام است و همه افراد اعم از پلیس و غیر پلیس موظف به اجراى قوانین اسلام هستند.
این مرجع تقلید تاکید کرد: حتى وظیفه امر به معروف و نهى از منکر بنا به تصریح قرآن کریم و اجماع مسلمین وظیفه همگان است.
آیتالله مکارم شیرازی یادآورشد: اثر منفی دیگر اینکه، اینگونه سخنان روحیه نیروى انتظامى را تضعیف مىکند و زحماتى را که براى تهذیب اخلاق و مبارزه با منکرات متحمل شده است نادیده مىگیرند و آنها را در اجراى قوانین اسلامى سست مىسازد.
این مرجع تقلید سومین اثر منفی مترتب بر این سخن را مهمتر و حساستر از دو مورد قبل دانست و خاطرنشان کرد: از همه مهمتر چراغ سبزى است که به افراد آلوده به انواع مفاسد اخلاقى و مجالس کثیف و مانند آن داده مىشود که از این به بعد آزاد هستید و پلیس کارى به شما ندارد، آنها بدون این سخنان طوفان مىکنند واى اگر چراغ سبزى هم به آنها نشان داده شود.
آیتالله مکارم شیرازی تاکید کرد: امیدواریم نصیحت دوستانه ما را بپذیرند و بعد از این چنین سخنانى را تکرار نکنند.
استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم یادآورشد: مخصوصاً به سخنان رهبر معظم انقلاب که اخیراً خطاب به نیروى انتظامى فرمودند گوش فرا دهند؛ همان طور که ایشان تاکید کردند حفظ آرامشهاى روحى و اخلاقى جامعه مهمتر از آرامش جسمانى آنهاست.
کد خبر: ۶۳۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۷
آقای آسیب پذیر برای گرفتن امضا از یکی از مسؤلین به محل جلسه آمد اما مسؤل محترم با لحنی تند به او پرخاش کرد و گفت :_ «هرکاری را باید سر جای خودش و در مکان تعیین شده انجام داد. اصلا چه کسی به شما آدرس اینجا را داده؟ وقت شناسی هم خوب چیزی است. اداره را برای چی گذاشتند؟»
کد خبر: ۶۳۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۶
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس شوراي اسلامي در گفتگو با آريا از جلسه انتخاباتي حداد عادل با اصولگرايان مجلس خبر داد و گفت:هفته گذشته جلسه اصولگرايان مجلس برگزار شد كه انتخابات آتي هم بخشي از اين جلسه بوده است.وي تاكيد كرد:به طور حتم نشست هاي اصولگرايان كه بعضا برگزار مي شود به وحدت اصولگرايان در انتخابات مجلس دهم كمك خواهد كرد.نماينده مردم محمودآباد اظهار داشت:نشست هاي سياسي-انتخاباتي اصولگرايان در تهران و شهرستانها در حال برگزاري است لذا قرائن و شواهد حاكي از آن است كه برنامه هاي اين طيف به سرانجام خوبي مي رسد.وي گفت:بنده رسيدن به شاهراه ائتلاف را براي اصولگرايان امري بديهي و سهل الوصول مي دانم و معتقدم اين طيف به وحدت و اجماع خواهند رسيد.فياضي درباره ائتلاف اصلاح طلبان و اصولگرايان ميانه رو نيز گفت:شباهت هايي ميان اصلاح طلبان و اصولگرايان معتدل وجود دارد لذا ممكن است اين شباهت ها اينها را به هم نزديك كند البته تندروهاي جريان اصلاحات تن به اين ائتلاف نمي دهند و بازي به سرانجام درستي نخواهد رسيد.وي تاكيد كرد:درجريان هاي سياسي افراطيون نقش بيشتري ايفا مي كنند تا معتدلين .درواقع افراطيون به جاي همگرايي بيشتر به واگرايي فكر مي كنند البته اصلاح طلبان درحال حاضر بين خودشان هم دچار اين مشكلات هستند به طور طبيعي هرجرياني كه در قدرت باشد همگرايي ميانشان كمتر صورت مي گيرد و جريان هايي كه در حاشيه هستند به دليل احساس قربتي كه دارند باهم برادرتر و صميمي تر مي شوند تا به هدف نهايي خود برسند بنابراين درحال حاضر همگرايي در بين اصولگرايان بيشتر است.اين نماينده مجلس گفت:به طور حتم اوضاع منطقه و جهان ، مذاكرات هسته اي و مساله استاني كردن انتخابات مجلس هم در انتخابات تاثير گذار خواهد بود درواقع اين طرح انتخابات را به سمت جريان سازي سياسي پيش مي برد و تحزب را جايگزين رفتارهاي فردي ، قبيله اي و تبارسالاري مي كند اينها در جريان شكل گيري ويترين سياسي هرجناح و جرياني كه مي خواهد به صحنه بيايد نقش دارد.وي تاكيد كرد:به نظر مي رسد تا دو سه ماه آينده برخي ائتلاف ها نشان خواهند داد تا چه حدي موفق هستند.
کد خبر: ۶۲۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۴
دوازدهم فروردین روز اقتدار و شوکت و استیلای قاطع مردم سالاری دینی و پایه ریزی ام القرای اسلامی برای تمام کشورهای آزادیخواه بوده است
کد خبر: ۶۰۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۱۱
بسیاری از ناظران سیاسی پروژه اتاقهای فکر اصلاحات را با هدف ناامیدسازی اصولگرایان از تحقق وحدت، مفقودسازی پایگاه اجتماعی جریان اصولگرا و نمایش انسجام اصلاحات در مقابل اصولگرایی تحلیل میکنند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
مهر نوشت: به دنبال تشدید فعالیتهای سیاسی گروهها و احزاب کشور با برگزاری همایشها، کنگرهها، نشستها و همچنین جلسات تعیین استراتژی درون جریانی، سران و احزاب اصولگرا همواره از ضرورت تحقق وحدت و تشکیل ائتلاف گروههای مختلف اصولگرایی سخن گفتهاند و در این راستا نشستهای مشترکی میان تشکلها و احزاب این جریان برگزار شده است.
در این میان رسانههای اصلاحطلب کمر همت به القای تشتت، اختلاف و چنددستگی در اردوگاه اصولگرایان بسته اند و فعالین سیاسی این جریان نیز برای طراحی یک بازی جدید سیاسی جهت مقابله با اصولگرایان تلاش میکنند.
پروژه اول: ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل
«ائتلاف با اصولگرایان معتدل» پروژه جدیدی است که اصلاحطلبان برای تقسیم کردن اصولگرایان به دو دسته افراطی و اعتدالی و ارسال موج تفرق به میانه اردوگاه این جریان کلید زده اند. شاید بتوان محمدرضا عارف را در زمره کسانی دانست که بارها در سخنرانی و مصاحبههای خود از این عبارت استفاده کرده و میکند.
عارف در همایش سراسری اصلاحطلبان که دی ماه سال جاری برگزار شد، تاکید کرد: «ما پیشنهاد تشکیل یک ائتلاف نسبی حتی با رقبای خود را میدهیم و امیدواریم در این راه موفق باشیم».
وی همچنین در گفتگویی که با یک روزنامه اصلاحطلب داشت در پاسخ به این سوال که آیا بحث ائتلاف با اصولگرایان معتدل را غیر واقعی میدانید یا خیر گفت: «نه. من فكر میكنم كه به واقعیت نزدیك است».
در همین راستا احمد خرم وزیر دولت اصلاحات نیز همنوا با هم جریانیهای اصلاحطلب خود بر تعامل و گفتگو با اصولگرایان معتدل تاکید کرد و گفت: «ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرايان معتدل نه در قالبي رسمي بلكه به شكل هماهنگي براي جلوگيري از ريزش آرا به سبد راي افراطيون ميتواند شكل بگيرد. چنانچه طيف تندروي اصولگرا نیز مجهز به ميدان بيايد، شرايط براي همكاري و ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل فراهمتر ميشود».
اصلاحات
بسیاری از ناظران سیاسی اظهارات اصلاحطلبان مبنی بر وجود دوگانه افراطی- اعتدالی در اردوگاه اصولگرایان را اینگونه تحلیل میکنند که «اصلاحطلبان هرنوع موضعگیری و گفتمانی که مبتنی بر آموزههای انقلاب باشد را افراطیگری تلقی میکنند؛ چراکه اساسا در قاموس نظری اصلاحات، انقلابی بودن و انقلابی ماندن خارج از چارچوبهای عقل و اعتدال لیبرالی محسوب میشود»
محمدرضا باهنر در پی این قبیل اظهارات از سوی اصلاحطلبان با تاکید بر اینکه «جبهه پيروان خط امام و رهبري و جامعه اسلامي مهندسين ائتلاف اصولگراها با معتدلین اصلاحطلب را قبول ندارد» گفت: «اگر اصلاحطلبان نرم و معتدل و در چارچوب قانون اساسي باشند، به عنوان رقيب خوب ميپسنديم؛ اما به عنوان موتلف آنها را نميپسنديم چراكه ما با هم در مسائل سياسي اختلاف نظر اساسي داريم ولي بهعنوان رقيب خوب آنها را ميپذيريم» .
مبنای نظر دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری هم این استدلال بود که «اصلاحطلبان معتدل نشان دادهاند كه اگر به قدرت برسند، دوباره فضا را به دست راديكالهاي خودشان خواهند داد».
محسن کوهکن نیز در همین رابطه در گفتگو به با مهر با بیان اینکه من ائتلاف اصولگرایان و اصلاحطلبان معتدل را بعید میدانم تاکید کرد: باید به این مهم توجه کرد که روابط معتدلین اصلاحات با تندروهای اصلاحات همواره محفوظ است.
نایب رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری همچنین گفت: «روابط اصولگرایان با معتدلین اصلاحات تنها میتواند عدم تخاصم باشد».
پرویز سروری قائم مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی هم در گفتگو با مهر ارائه پیشنهاد ائتلاف اصولگرایان معتدل و اصلاح طلبان را بازی جدید سیاسی اصلاحطلبان دانست و تصریح کرد: «هدف اصلاحطلبان در طرح پیشنهاد ائتلاف با اصولگرایان معتدل، ایجاد اختلاف در میان اردوگاه اصولگرایی، تولید فضای ناامیدی و دمیدن در چالشهای درون گروهی اصولگرایان است».
قائم مقام جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی افزود: «احساس من این است که یک برنامه از پیش تعیین شده توسط اصلاحطلبان طرح ریزی شده است تا بتوانند به شکلی فضای انسجام اصولگرایان در مقابل اصلاحطلبان را به فضای اختلاف تبدیل کند».
حجتالاسلام غلامرضا مصباحی مقدم نیز معتقد است نباید به پيشنهاداتي مانند ائتلاف با اصلاحطلبان توجه كنيم زیرا همت اصلاحطلبان ايجاد شكاف در ميان اصولگرايان است.
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز تاکید میکند: «بنده تصور ميكنم تقسيم اصولگرايان در ادبيات به سنتي و نوگرا، محافظهكار و غير محافظهكار، تند و كند و حزباللهي و مذهبي كاملا حساب شده است و اين نوع القائات براي دستهبندي صورت ميگيرد و به دنبال دستهبندي هدف آنها ايجاد شكاف و انشقاق ميان مجموعه اصولگرايي است» .
پروژه دوم: سیاهنمایی ائتلاف گروههای اصولگرایی با جبهه پایداری
پس از رد پیشنهاد ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل از سوی برخی چهرههای شاخص اصولگرا، محمدرضا باهنر در نشستی خبری تاکید کرد که در انتخابات آتی «باید با جبهه پایداری ائتلاف کنیم».
دبیر کل جبهه پیروان گفت: «امروز اصولگرایان باید به هم نزدیک بشوند و این دوره ما به عنوان جبهه پیروان خط امام و رهبری احساس می کنیم که باید با جبهه پایداری موتلف شویم»
باهنر همچنین افزود: «علاقهمند هستیم که جامعتین با آیت الله مصباح یزدی نیز جلساتی را داشته باشند؛ چراکه وحدت این دو برای ما بسیار مهم و ضروری است».
پس از سخنان دبیرکل جبهه پیروان بود که موجی از تحلیلها و القائات رسانههای اصلاحطلب مبنی بر افراطی شدن طیف اصولگرایان سنتی و احتمال جدایی طیف لاریجانی از آنها به دلیل همراهی با اعضای پایداری شدت گرفت و همچنین فعالین اصلاحطلب نیز به نکوهش این تصمیم باهنر پرداختند.
در همین راستا محسن رهامی عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاحات با تاکید بر اینکه حق طبيعي اصولگرايان است كه اردوگاه خود را متمركز كنند، گفت: «عملي شدن این اتفاق تا زماني كه صفت افراط و تفريط از جبهه پايداري حذف نشود عملاً اتفاق نخواهد افتاد مگر اينكه جريان اصولگرايي معتدل و سنتي از معيارهاي اصولگرايي خود دست بردارند و مشي تندروي را كه با ماهيت آنها در تعارض است پيش بگيرند».
وی همچنین در تحلیلی ورای موضوع ائتلاف جبهه پیروان با پایداری، معتقد است: «در حال حاضر هيچ كدام از شخصيتهاي اصولگرا از جمله آیت الله محمد یزدی نمیتوانند خلأ وجود آيتالله مهدوي كني پر كنند، بنابراين ريش سفيدي اشخاص حاضر در صحنه اصولگرايي موجب حل اختلافات اصولگرايان نخواهد شد و من هم بعيد ميدانم اصولگرايان به اجماع برسند».
پروژه سوم: تفکیک لاریجانی از جریان اصولگرایی
در این پروژه اصلاحطلبان و رسانههای آنان سعی دارند در موضوع وحدت اصولگرایی، دوگانهای از باهنر و لاریجانی بسازند و وانمود کنند که لاریجانی با پیشنهادات دبیر کل جبهه پیروان مبنی بر ائتلاف صد در صدی در میان اصولگرایان مخالف است و قصد دارد با تشکیل حزبی جدید(حزب رهروان ولایت) از جریان اصولگرایی جدا شده و مستقلا به فعالیت بپردازد.
روزنامه اصلاحطلب اعتماد نیز در همین رابطه طی تحلیلی مینویسد: «باهنر تلاش ميكند تا مرد اول ميدان عملياتي براي ائتلاف فراگير اصولگرايان باشد و لاريجاني نيز براي خود جايگاهي را تعريف ميكند كه جامعتين و ائتلاف اصولگرايان – در صورت تحقق – نتوانند روي نامهايي كه او معرفي ميكند قلم قرمز بكشند. نقطه اختلاف مشي جديد باهنر و لاريجاني نيز همانجاست؛ جايي كه اصولگرايان حتي حاضر ميشوند حاميان احمدينژاد را هم در ليست خود بگذارند و لاريجاني حاضر نيست كانديداهاي خود را كنار آنان قرار دهد» .
روزنامه اعتماد در این تحلیل و تحلیلهای دیگر خود سعی بر وجود اختلاف میان رئیس و نایب رئیس مجلس دارد و مینویسد: «اختلاف لاريجاني و باهنر اگرچه اختلاف ميان دو شخصيت مهم اصولگراست اما بيش از آن نشاندهنده دو نگاه متفاوت در اين جريان است. يك نگاه به راهبري لاريجاني معتقد به دوري از تندروها و پالايش جريان اصولگرايي است و نگاه ديگر به سردمداري باهنر به دنبال جذب تمام اصولگرايان براي مقابله با اصلاحطلبان است».
این روزنامه همچنین پس از برگزار نشدن نشست سه جانبه آیات عظام موحدی کرمانی، محمد یزدی و مصباح یزدی یا تیتر ادعایی «مخالفت علي لاريجاني با سازوكار وحدت اصولگرايان» نوشت: «علي لاريجاني سازوكار وحدت اصولگرايان را قبول ندارد. اين را مي شد از همان روزي كه به راهاندازي حزب رهروان ولايت چراغ سبز نشان داد، ديد». سپس در ادامه مینویسد: «آيت الله محمد يزدي به اين راحتي ها دور يك ميز با آيت الله مصباح یزدی نمي نشيند و نه علي لاريجاني به اين راحتيها در قبال برخي تلاشها براي بازگرداندن پدر معنوي جبهه پايداري به اردوگاه ديگر اصولگرايان سكوت مي كند».
روزنامههای اصلاح طلب «شرق، اعتماد و آرمان» در شماره های اخیر خود بطور هماهنگ در تیترها، خبرها و تحلیلهای خود از وجود اختلافات حزب منسوب به علی لاریجانی با طیف اصولگرایان سنتی یعنی جبهه پیروان و جامعتین مینویسند. در همین رابطه روزنامه اعتماد در گفتگویی که با کاظم جلالی انجام داد با انتخاب تیتری خطاب به محمدرضا باهنر نوشت: «نگران حزب لاریجانی نباشید» .
رسانههای اصلاحطلب در حالی از اختلاف شدید محمدرضا باهنر با حزب منسوب به لاریجانی(حزب رهروان ولایت) و شخص کاظم جلالی سخن می گویند که دبیرکل جبهه پیروان بارها تاکید کرده است: «اگر آقاي جلالي ميخواهد حزب رهروان ولايت را راه بيندازند، راه بيندازند ما مخالفت نميكنيم و تشويقشان هم ميكنيم. ما مثلا پنج حزب اصولگرا داريم و اين هم ميشود ششمين حزب».
باهنر همچنین میافزاید: «امروز اعضاي جبهه پيروان خط امام و رهبري ١٥ تشكل هستند كه همه اينها مجوزدار هستند. حال اگر (اعضای فراکسیون رهروان ولایت) رفتند و حزب تشكيل دادند، قاعدتا از آنجايي كه ما با آنها مواضع نزديك داريم ميتوانيم با هم كار كنيم».
پروژه چهارم: القای اختلافات شدید در جامعتین
از سوی دیگر آیتالله موحدی کرمانی دبیرکل جامعه روحانیت هم که بارها بر ضرورت وحدت جریان اصولگرایی تاکید داشته است، در رابطه با دیدار و مشورت با آیتالله مصباحیزدی گفت: «تلاش میکنیم جامعتین و آیتالله مصباح یزدی به نظری واحد دست پیدا کنند».
در پی سخنان آیت الله موحدی کرمانی بود که روزنامههای اصلاحطلب با هدف مخدوش جلوه دادن تعامل جامعتین با آیتالله مصباح نوشتند: «جامعه روحانیت به جبهه پایداری گرایش پیدا کرده است». این رسانهها همچنین مدعی اختلاف آیتالله محمد یزدی و عدم پذیرش وی در ائتلاف و نشست با آیت الله مصباح یزدی شدند.
اصلاحات
این درحالی است که دبیر کل جامعه روحانیت مبارز از قطعیت نشست با آیتالله مصباح و آیت الله محمد یزدی خبر داد و تاکید کرد: «زمان برگزاری این نشست اواخر اسفندماه سال جاری مشخص خواهد شد».
مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در واکنش به خبرسازی رسانههای اصلاحطلب ضمن تکذیب هرگونه گرایش جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین به حزب یا جبههای خاص تاکید کرد: «واقعیت این است که محور فعالیت سیاسی اصولگرایان، جامعتین است و اصولگرایان در چارچوب همین تشکیلات، فعالیتهای خود را انجام میدهند؛ جامعتین جهتگیری به سمت شخصیتها و گروهها نخواهد داشت».
ناظران سیاسی معتقدند اصلاحطلبان وحدت اصولگرایان را در گرو وحدت سران و بزرگان این جریان میدانند به همین جهت درصدد القای وجود اختلافات لاینحل میان اعضای جامعتین با یکدیگر و نیز با آیت الله مصباح یزدی هستند.
از نگاه بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان سیاسی پروژه اتاقهای فکر اصلاحات از قبیل «طرح ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرایان معتدل، سیاهنمایی ائتلاف گروههای اصولگرایی با جبهه پایداری، تفکیک لاریجانی و فراکسیون رهروان از جریان اصولگرایی و القای اختلافات شدید در جامعتین»، همگی با هدف ناامیدسازی اصولگرایان از تحقق وحدت، مفقودسازی پایگاه اجتماعی مناسب برای جریان اصولگرا و نمایش انسجام اصلاحات در مقابل اصولگرایی به منظور رقابت در انتخابات آتی مجلس صورت میگیرد.
کد خبر: ۵۸۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۳
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش رویش نیوز دکتر فواد ایزدی، در جلسه ای که به همت تشکل رویش نیروهای انقلاب اصفهان برگزار شده بود به صحبت پیرامون برخی زوایای مذاکرات هسته ای، تعامل ايران و آمريكا، توافق ژنو و ... پرداخت.
چرا به توافق نمی رسیم؟ قطعا مشکل از طرف دولت آقای روحانی نیست
دكتر ايزدي درباره دلايل عدم حصول توافق گفت: مشکل آقای اوباما و آقای کری هم نیستند چون آنها نیز بدشان نمی آید که توافق وجود داشته باشد، اما حقیقتاً مشکل بر می گردد به توافق ژنو، در توافق ژنو ایران به یک سری اصولی پایبند شد که الان یک سری مشکلی پیش آورده است، در متن توافق ژنو هر جایی صحبت از، تحریم شده است یک کلمه «هسته ای» قبلش آمده است، این مسأله مهم است، در قدم نهایی تحریم ها گفته ایم، اگر قرار باشد تحریمی برداشته بشود، تحریم های هسته ای برداشته می شود، در متن آمده است، الان چه اتفاقی افتاده است؟ اخیرا به صحبت های حضرت آقا توجه کرده اید؟ ایشان فرمودند: «اگر ما به دیکته طرف مقابل هم تمکین کنیم، و بگوییم که چشم در نهایت تحریم ها قرار نیست که اصلی هایش برداشته بشود» چرا؟ چون در توافق ژنو این ما بودیم که پذیرفتیم که فقط تحریم های هسته ای برداشته بشود، خوب تحریم های هسته ای برداشته بشود دیگر، نه مشکل این است که این تحریم هایی که وجود دارد تحریم های نفتی، تحریم های بانکی، اینها فقط به دلیل هسته ای ایجاد نشده است، دو سه دلیل دیگر هم لیست کرده اند، یعنی زمانی که این کار صورت گرفته نگفته ما ایران را تحریم می کنیم فقط به خاطر هسته ای بودنش، یه دو سه مورد دیگر هم گفته است، و نتیجه اش شده است وضعیت فعلی، وضعیت فعلی چیست؟ وضعیت فعلی این است که ایران علاقه دارد به توافق برسد، حتی آماده دادن امتیاز هم در حوزه هسته ای هست، منتها طرف مقابل می گوید هسته ای کافی نیست، شما بروید در حوزه های دیگر هم هماهنگ بشوید، اگر هماهنگ شدید آن وقت ممکن است که ما تحریم ها را فکری به حالش بکنیم. خوب این اتفاق افتاده است.
وي درباره چگونگي برخورد با تحريم ها در مذاكرات و عدم رفع و رجوع آن ها طي يك سال و دو ماه گذشته اظهار داشت: مشکلات فنی هسته ای ایران قابل حل است، چون دوستان یک سری امتیاز می دهند و یک جورایی بحث هسته ای را رفع و رجوع می کنند مشکل تحریم هاست که الان ایجاد دردسر کرده، یک مشکل دیگر این است که ما پذیرفتیم که به تحریم های سازمان ملل هم بپردازیم، تحریم های سازمان ملل یک بخشی اش مربوط به موشک های بالستیک ایران است، مربوط به فناوری نظامی ایران است، قبل از توافق ژنو ما می گفتیم تحریم های سازمان ملل غیر قانونی است، چرا؟ چون برنامه ای هسته ای ایران، بر اساس مدارک خودشان هیچ وقت از مسیر صلح آمیزش خارج نشده است، یعنی در متن های متعددی که در آژانس بین المللی انرژی اتمی منتشر کرده هیچ وقت نگفته که ایران مثلا دو کیلو مواد اورانیوم غنی شده را، برده تبدیل به غنی شده در سطح سلاح کرده است، چون ایران بر اساس قوانین آژانس عمل کرده، از این جهت ادعای ایران قبل از توافق ژنو این بود که بردن ایران به سمت سازمان ملل یک اقدام سیاسی بود چون اقدام سیاسی بود و فنی نبود غیر قانونی بود، چون غیر قانونی بود پس تحقیقاتی هم که وضع شده غیر قانونی بوده، این را ایران قبل از توافق ژنو می گفت، بعد از این توافق در حقیقت پذیرفت، که به قطعنامه های سازمان ملل هم بپردازد، اما الآن گیر آژانس چیست؟alt
استاد دانشگاه تهران درباره مشكلات پيش روي مسائل هسته اي ايران به نكته جالبي اشاره كرد و گفت: مشکلشان این است که می گویند ما نمی دانیم برنامه هسته ای شما حتما صلح آمیز هست یا نه؟ بعد ایران می گوید شما موردی پیدا کرده اید؟ می گویند نه! ولی ما هنوز مطمئن نیستیم. این مشکل است. مشکل این که شما ثابت کنید ما دزد نیستیم. این نوع برخورد آژانس با ما است. همچنين چون آمریکا و انگلیس، در آژانس حضور دارند، اجازه نداده اند که آژانس بیاید مثل کشورهای دیگر با ما برخورد کند، مشکل دومی که در مذاکرات وجود دارد، این است که طرف مقابل می خواهد دسترسی داشته باشد به سایتهای نظامی ایران، اینم ایران حاضر نیست، حرف ایران هم حرف نابجایی نیست، چون هیچ کشوری اجازه نمی دهد که سایت های نظامی اش در اختیار کشورهای دیگر باشد مخصوصاً آمریکا، آمریکایی که ما را به حمله نظامی تهدید می کند.
فؤاد ایزدی رسيدن به توافق را ممكن دانست و افزود: بله، امکانش هست. چطور؟ اگر ایران اصرار نکند که تحریم ها برداشته بشود، و بگوید ما در حوزه هسته ای امتیاز می دهیم، تحریم ها برداشته نشود، تعلیق بشود فقط، راضی به تعلیق بشود، اگر این توافق بشود، ما به توافق می رسیم، منتها به شرط این که طرف مقابل هم مسأله حضور در سایت های نظامی ما را کوتاه بیاید. اگر طرف مقابل اصرار به دسترسی به سایت های نظامی کشور داشته باشد، آن وقت بعید است که ایران بپذیرد، چون انقلاب اسلامی اتفاق افتاد به خاطر همین مسائل، که آمریکایی ها هر جایی خواستند نیایند و بروند، و سیستم در دست آنها باشد، اگر این طور بود که نیازی به انقلاب نبود، و هیچ کشوری هم اجازه نمی دهد، مگر کشورهای دست چندمه وابسته به آمریکا، که اجازه بدهند که سیستم نظامی شان در اختیار آمریکا باشد.
دكتر ايزدي درباره اين سوال كه چه مشکلی با تعلیق وجود دارد؟ گفت: مشکل تعلیق این است که تعلیق دست رئیس جمهور است، و اوباما دو سال بیشتر دیگر رئیس جمهور نیست، و دو سال دیگر دوباره همان مشکلات ایجاد می شود، این ظرفیت هم هست. چون در آمریکا تیم آقای اوباما در اقلیت است در این مذاکرات، جمهوری خواهان و اکثر دموکرات ها مخالف هستند. به همین دلیل می گویند شما تحریم ها را بردارید و تعلیق نکنید، فقط، حرف غیر منطقی هم نیست. می گویند ما به حرفهای شما گوش می دهیم منتها شما هم تحریم ها را بردارید ولی طرف مقابل این کار را انجام نمی دهد، هم می خواهد تحریم سر جایش باشد و هم می خواهد برنامه هسته ای محدود بشود.
استاد دانشگاه تهران درباره تحريم هاي وضع شده عليه ملت ايران اظهار داشت: از سال 58 آمریکا تحریم هایش را اعمال کرده است، و این نکته ای که آقا فرمودند تحریم ها خیلی هایش قبل از بحث هسته ای بوده، نکته درستی است، بحث هسته ای ایران الان حدود 12 سال است مطرح شده در صورتی که از 35 سال پیش این تحریم ها بوده، در این تحریم ها چهار دسته دلیل ذکر شده: 1. عدم اشاعه یعنی سلاح های کشتار جمعی؛ 2. تروریسم3. حقوق بشر4.دیگران. ما دو نوع تحریم اصلی داریم: یکی تحریم بانکی، یکی تحریم نفتی، تحریم نفتی یعنی ما مثل قبل نمی توانیم نفت بفروشیم، تحریم بانکی یعنی نفتی که فروختیم را نمی توانیم پولش را بیاوریم داخل کشور، چون نقل و انتقال مالی محدود شده است، الان می خواهیم ببینیم اگر به توافق نهایی برسیم و طرف مقابل امضاء بکند، طرف مقابل در حوزه اقتصادی، چقدر می تواند حرکت مثبت داشته باشد یا ما داشته باشیم؟
در ادامه فواد ايزدي به ذكر مثالي از رابطه ايران و آمريكا در طول تاريخ پرداخت و توضيحاتي پيرامون آن داد: سال 1996 زمانی که آقای هاشمی رییس جمهور بود یک تفکری را داشت چون علاقمند به بهبود روابط با آمریکا بود، به ذهنش رسید که ما بیاییم از شرکت های نفتی آمریکایی دعوت کنیم که بیایند در خلیج فارس حضور داشته باشند، سود خودشان را هم ببرند بعد از روابط اقتصادی با آمریکا باعث بشود که این شرکت ها از نفوذ سیاسی خودشان استفاده کنند، این یخ روابط شکسته شود، در عمل چه شد؟ نهادهای صهیونیستی متوجه شدند که چه اتفاقی دارد می افتد با نفوذی که در کنگره داشتند این قانون را سال 1996 تصویب کردند که چه اتفاقی بیفتد؟ که نه تنها شرکت های آمریکایی منع شدند از آمدن به صنعت نفتی ایران، شرکت های دیگر هم منع شدند، و این سال 5 سال قبل از آن سالی بود که بحث هسته ای مطرح شود. خود آمریکا که به داعش و دیگر گروه های تروریستی از جمله منافقین کمک و مساعدت کرده است، چرا به ما می گوید شما تروریسم هستید؟ خوب این طور است دیگر، قانون جنگل این کار را می کند. می گویند شما از حزب الله حمایت می کنید. دلیل حمایت ایران از حزب الله این است که حزب الله یک نیروی بازدارنده است برای ما، یعنی چی؟ یعنی زمانی که نتانیاهو ما را تهدید به حمله نظامی می کند، چرا حمله نمی کند؟ چون می داند اگر حمله کند ده هزار تا موشک می خورد بر روی سرش. این خیلی خوب است برای ما، چون اسرائیل خوف جنوب لبنان را دارد. همان طور که می خواهند در حوزه هسته ای این فناوری را از ایران بگیرند، در حوزه های دفاعی هم می خواهند حزب الله را از دست ایران بگیرند.
آیا آمریکایی ها فکر می کنند ما واقعا می خواهیم بمب اتم بسازیم؟
فواد ايزدي درباره چگونگي تفكر آمريكا پيرامون مسئله هسته اي ايران گفت: آمريكا اگر واقعا این فکر را بکنند ما می رویم شفاف سازی می کنیم و داستان فیصله پیدا می کند، اگر کسی خواب باشد تکانش که بدهید بیدار می شود منتها اگر کسی خودش را زده باشد به خوابی تکانش هم که بدهید بیدار نمی شود، آیا آمریکایی ها واقعا خوابند یا خودشان را زده اند به خوابی؟ آمریکایی ها می گویند که ما نمی دانیم که ایران تصمیم به ساخت سلاح هسته ای دارد یا نه؟ و اگر ایران بخواهد به سمت سلاح هسته ای برود ما کشف می کنیم. از این جهت کل سلاح هسته ای بهانه است خودشان هم می دانندکه بهانه است، ایران یک سری محیط هسته ای دارد که به صورت بیست و چهار ساعته دارد بررسی می شود. مشکل انقلاب اسلامی است، که از آن خوششان نیامده است. آمریکا کشورهای دنیا را دو گروه می کند، کشورهایی که هماهنگ می شوند، یک سری کشورهایی که می گویند اینها هماهنگ نمی شوند، اینها دشمنند، مثل ایران، کار نهادهایی آمریکایی این است که اینقدر به این کشورهای غیرهماهنگ فشار بیاورند که آنها نیز هماهنگ شوند، که بعضی وقتها هم موفق می شوند.
خوب حالا باید چه کنیم با این وضعیت فعلی؟
وي درباره نحوه برخورد با شرايط فعلي دو نظريه مطرح كرد: در کشور دو نظریه مطرح می شود، یک نظریه، نظریه سیاست خارجی پسر خوب است، یعنی ما به آمریکایی ها می گوییم ما یک زمانی انقلابی بودیم، سر و صدا می کردیم، شعار می دادیم، ولی الان اینها دیگر تعطیل و ما می خواهیم تبدیل به کشور هماهنگ شویم، آیا اجازه می دهید؟ نظریه دیگر هم این است که می گویند نخیر ایران باید مقاومت کند، اقتصاد مقاومتی داشته باشد، چرا ما حتی اگر بخواهیم نمی توانیم پسر خوب باشیم؟ چرا آمریکایی ها حتی اگر ما حاضر بشویم هماهنگ شویم، لزوما از ما نمی پذیرند؟ چین انقلاب کرد و بعد دوباره پسر خوبی شد و با آمریکا دوست شد عده ای می گویند چرا ما مثل چین نمی شویم؟ این نظر دو تا مشکل دارد: ما مشکل لابی اسرائیل را داریم، اگر ایران و آمریکا بخواهند به هم نزدیک شوند به خاطر این استکه اسرائیل نمی گذارد، مشکل دوم این است که چین آن زمانی که با آمریکا به توافق رسید بمب اتم داشت، یعنی آمریکا چین را تهدید به حمله نظامی نمی کرد. آمریکا مدام ما را به حمله نظامی تهدید می کند، که مخالف منشور سازمان ملل است. این نظر، نظر کارشناسی نیست ما اگر بخواهیم هم نمی توانیم چین باشیم به دلایلی که عرض کردم.
در ادامه سوالاتي توسط حاضرين در جلسه از ايشان پرسيده شد:
*** اگر آمریکا به ایران حمله کند چه می شود؟
از وزیر دفاع آمریکا پرسیدند: اگر آمریکا به ایران حمله کند چه می شود؟ گفت: «ایرانی ها کشتی های ما را غرق می کنند» چون ایران می تواند از خودش دفاع کند.
*** چرا توافقات نبايد دو مرحله ای باشد؟
آقا چند روز پیش در سخنانشان فرمودند: اینکه بعضی ها می گویند توافقات را دو مرحله ای انجام دهیم یعنی اول توافقات سیاسی انجام شود و بعد برویم سراغ جزئیات این به نفع کشور نیست، چرا؟ چون ما در کلیات که حرف اختلاف جدی وجود ندارد، کلیات این است که ایران حق غنی سازی دارد، طرف مقابل هم پذیرفته است که این حق را دارد منتها می گویند این غنی سازی اسباب بازی باشد، صنعتی نباشد، همین طوری سرگرمی باشد. بنابراین کلیاتش به خاطر مقاومت مردم ایران حل شده است، الان مسأله حل شده است، منتها مسأله این است که این غنی سازی به درد ما می خورد یا نه؟ به درد نیروگاه بوشهر می خورد یا نه؟ مشکل خاص همین جزئیات است، طرف مقابل می خواست کلک بزند می گفت: ما می آییم کلیات را توافق می کنیم، که راحت است بعد یک سری انتظارات داخل کشور انجام بشود،بعد در جزئیات گیر بدهیم، یعنی زمانی که ایران پرید در استخر سرش را زیر آب نگه می دارد، متأسفانه بعضی دوستان در امور خارجه نیز داشتند به همین مسیر می رفتند، که آقا جلوی این کار را گرفتند.
مشکل ما این است که زمانی که به طرف مقابلمان امتیاز زیاد می دهیم، نتیجه ای که در ذهنش می آید این نیست که ایران امتیاز داد ما هم امتیاز بدهیم، نتیجه ای که در ذهنش ایجاد می شود این است که ایران امتیاز به ما داد به خاطر فشار ما، ما فشار را زیاد می کنیم تا کار تمام شود. این هم به خاطر تفاوت فرهنگی است. در فرهنگ آمریکایی خشونت زیاد است. مثلا ورزش های زورخانه ای ما با فوتبال آمریکایی مقایسه کنید. این تفاوت فرهنگی است. از این جهت شما نگاه کنید، ما می خواهیم کوتاه بیاییم ولی طرف مقابل می خواهد سوار شود.
مشکل ایران و آمریکا این طوری است زمانی که ما زیاد امتیاز می دهیم با تفکر ایرانی داریم این کار را می کنیم، می گوییم مثلا آقای اوباما فرد باهوش و مؤدبی است، قدم می زنیم، می خندیم، تفکر تفکر ایرانی است، تفکر آمریکایی چیست؟ می خندد و می گوید بله فشارهای ما جواب داده، فشارها را بیشتر کنیم تا کار تمام شود، ما مشکلی با قدم زدن نداریم، منتها این پیام نباید در ذهن طرف مقابل ایجاد شود که ایران به خاطر فشارها عقب نشینی کرده است. انعطاف زیاد خوب نیست.
در بحث هسته ای وقتی که با مردم صحبت می کنند کلی گویی می کنند، خوب مردم در ذهنشان سؤال هست، یک عده ای هم دسترسی به ماهواره دارند، اگر سوالاتشان را جواب نگیرند آنجا جواب می گیرند، از این جهت خیلی بهتر بود که صداقت دوستان در این حوزه ها بیشتر می بود، و واقعیت ها را راحتتر بگویند، یعنی زمانی که مردم دقیقا متوجه باشند که کار به چه صورت پیش رفته است زمانی هم که اگر به شکست منجر شود، می گویند اینها سعی خودشان را کردند ولی اگر همه اش گل و بلبلی صحبت کنند پس فردا توجیحش سخت تر می شود.
*** زیرساخت برای جوانان براي ورود به اين عرصه چگونه آماده مي شود؟
مشکل ما این است که کارشناس آمریکا کم داریم، جوانان در این حوزه باید وارد شوند، یک مقدار باید زبانشان تقویت شود، کارشناس باید بتواند زبان را بخواند ما در این حوزه ضعف داریم، باید بدانیم که طراحی طرف مقابل چه چیزی است، این را که بفهمیم این نیاز به بستر مناسب و دقت دارد، دوستانی هم که در دولت هستند در حوزه کارشناسی مشکل پیدا می کنند. دانستن زبان و توجه به طراحی های دشمن خیلی مهم است.
دولت قبل، بحث هسته ای اش دست آقای جلیلی بود، آقای جلیلی انسان بسیار شریفی است آدم توانمندی هم هست،منتها مشکل این بود که جواب نگرفتند دوستان، یعنی نتیجه ای که قابل ارائه باشد جواب نگرفتند و جواب نگرفتنشان را نیز نتوانستند برای مردم توجیه کنند، یعنی در انتخابات گذشته همه یک طرف بودند و آقای جلیلی یک طرف، همه بهش حمله می کردند، ایشان هم خوب نمی توانست دفاع کند از خودش، آدمهای خوب لزوما توانمندی در جواب دادن ندارند. منتها امتیازی که داشت این بود که به باد نداد همه چیزی را. این موفقیتش بود.
نکته آقا همیشه یادتان باشد اگر این مذاکرات به نتیجه رسید خوب است، اگر هم به نتیجه نرسید، این هم برای برد است چون ما یک قشر جوانی داریم که این طور فکر می کنند که اگر ما برویم به آمریکا لبخند بزنیم همه چیز حل می شود الان آن قشر هم به این نتیجه رسیده است که اشتباه می کرده، چون دوستان رفتند، لبخند هم زدند، سعی هم کردند، راهپیمایی هم کردند، اتفاقی نیفتاد. این اجماع را ما داخل کشور نیاز داشتیم، یک عده بودند می گفتند چرا صحبت نمی کنید؟ اگر تا آخر هم مشکل حل نشود باز هم برای افکار عمومی داخل کشور خوب است، که بفهمند دعوای ایران و آمریکا تقصیر ما نبوده، ما سعی خودمان را کرده ایم، هیچ کس بیشتر از آقای روحانی و ظریف خواهان توافق نیستند منتها اگر آنها هم نتوانند بگیرند نشان دهنده این است که تقصیر از ما نیست. از طرف مقابل است این برای ما حُسن است.
اگر تاریخ را مطالعه کنید، بعد از پایان جنگ تحمیلی همه دولت هایی که آمده اند همه شان دنبال کاهش تنش با آمریکا بوده اند، پنجاه درصد ما همیشه حل بوده است. کاری که حضرت آقا انجام دادند، آمدند فراتر از کانال های دیپلماتیک با مردم کشورهای مخاطب صحبت کردند، این را می گویند دیپلماسی عمومی، فعالیت هایی که یک کشور انجام می دهد برای تأثیرگذاری بر روی افکار عمومی کشورهای دیگر.
کد خبر: ۵۸۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۵
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
اصلاح طلبان همواره سعی در به میدان کشیدن اکثر مردم دارند و از انتخابات حداکثری حمایت کردهاند. اگر ایران وجود نداشته باشد اسلام در مدل شیعی را نميتوانيم حفظ، تقویت و گسترش دهیم. برخی اعضای اصلاح طلب شورای شهر به دنبال حزب اتحاد ملت هستند. اصولگرا از ایجاد جریان رقابت آزاد نگران است و با ابهام و اتهام سعی میکند هر گونه رقیب را حذف کند. اصولگرایان فاقد پایگاه مردمی هستند. در انتخابات ۹۲ کسانی که به دنبال مهندسی انتخابات بودند با مهندسی مواجه شدند. درشرایط برابر، مردم جریان اصلاحات را به هر جریان دیگري ترجیح میدهند. تنها با وجود مجلس اعتدالی، دولت اعتدالی میتواند راه خود را پیش ببرد.
كيانوش راد از فعالان سياسي و حزبي در سه دهه اخير در گفتوگو با قانون به بررسي و نقد سياست ورزي از طريق احزاب و نيز رويدادهاي جاري كشور پرداخته است.
چرا در ایران احزاب پا نميگيرد؟
حزب یک پدیده مدرن انسانی است که در شرایط و بستر خاصی شکل گرفته و اگر از شرایط خود جدا شود و در زمینه دیگری قرارگیرد، کار کردهای خود را كامل نشان نمیدهد. متاسفانه در جامعه ما ساختارهای اجتماعی و اقتصادی به معنای کامل با وجود حزب شکل نگرفته است و همچنین به لحاظ فرهنگی میل به حركات فردی وجود دارد. از سوی دیگر نوعی نگاه منفی به فعالیتهای حزبی و سیاسی وجود دارد و در سادهترين برخورد، حکومت مخالفان خود را به وابستگی به بیرون متهم میکند. در این فضای مبهم، فعالیت و کار حزبی با مشکلات عدیدهای مواجه است. دو عامل از سوی حکومت و فعالان سیاسی اصلیترین عواملی است که برای فقدان کار حزبی در ایران میتوان نام برد.اول اينكه حکومت باید به شرح صدر رسیده باشد تا انتقادات، مخالفتها و اعتراضات را در درون خود جذب کند و در بازخورد مثبت آنها را در تصميمات خود به جامعه برگرداند. مسئله دوم اينكه فعالان سیاسی باید به واقع بینی رسیده باشند که همه چیز را به یک باره نميتوان به دست آورد و باید آرمانهای خود را در قالب سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران پیش ببرند.
آيا كارهاي حزبي معايبي ندارد؟
هر کار جمعی احتمال خطا دارد ولی همواره کار فردی از میزان آسیب پذیری بیشتری برخوردار است و تاثیرگذاری کمتری نیز دارد ومعدل کار حزبی قابل قبولتر است.
براي جدي تر شدن فعاليت هاي حزبي در ايران چه راهكاري ارائه ميدهيد؟
باید کار حزبی در کشور تقویت شود و اگرزمانی در بازنگری قانون اساسی وجود احزاب را در شیوه پارلمانی خود به شیوه محسوستر لحاظ کنیم، میتوانیم امیدوار باشیم فعالیتهای حزبی جدیتر صورت بگیرد. چون در شرایط فعلی فعالیت پارلمان ما حزبی نیست و در ساختار نظام ما احزاب به طور جدی حضور ندارند.
چرا در زمان اصلاحات كه قدرت در دستان شما بود براي اين اهداف اقدامي نكرديد؟
در دوره اصلاحات خانه احزاب به شکل منظم شکل گرفت و تعداد مجوزهایی که به احزاب سیاسی جدید داده شد، تسهیلات کمک به احزاب و مبالغی را که به صورت عادلانه به احزاب سیاسی واگذارشد، همه در راستاي كمك به حزب گرايي بود. شکل گیری و تاسیس خانه احزاب بعد از دوره اصلاحات به تعطیلی کشیده شد ولی به لحاظ فرهنگی باید کار گستردهای میکردیم.
اين جديت براي حزب گرايي در ميان اصولگرايان نيز وجود دارد؟
امروز ما شاهد آن هستيم كه ضرورت شکلگیری احزاب را اصولگرايان نيز درک کردهاند. اصولگرایان نگاه به حزب را تجمیع افراد برای یک هدف از پیش تعیین شده ميدانند ولی در اصلاحات با اینکه آرمانها كلي مورد توجه است ،حزب یک مکانیزم خود انگیخته نيز دارد و در مسائل مختلف کشور تصمیمگيری میکند. خط قرمزها برای اصلاحطلبان افراد و شخصیتها نیستند و تنها چارچوب قانون اسیاسی است که ما در آن مسیر حرکت میکنیم.
صحبت از خانه احزاب شد، دلايل مقاومت در برابر بازگشايي مجدد آن چيست؟
مکانهایی که ویژگی صنفی آنها بیشتر است باید در دست اصناف قرار بگیرد و اینکه در رای گیری چه افرادی وارد خانه احزاب شوند، مهم نيست. حتی اگر اصولگرایان وارد خانه احزاب شوند اصلاح طلبان هيچ اعتراض و نگراني ندارند. تنها نگراني ما از اين است كه كانديداهاي مارا حذف كنند.
به نظر شما اين حساسيت حاكميت به دليل اقدامات صورت گرفته توسط برخي افراد در سالهاي گذشته نيست؟
اگر یک نظام سیاسی تعریف درستی از منافع ملی نداشته باشد، آن نظام سیاسی مقابل منتقدان و مخالفان قرار میگیرد. برای مثال اتفاقاتی در جامعه ایران رخ میدهد و اعتراضاتی را ما شاهد هستیم اگر این اعتراضات مساوی با براندازی شناخته شود نظام به سمت برخورد با آنها میرود ولی اگر به عنوان اعتراض انگاشته شود و به جای برخورد به گفتوگو رو آورده شود، مشکل حل خواهد شد. ماباید بپذیریم در فهم خواستههای معترضان برداشت نادرستی صورت گرفته و این موضوعات اعتراضی باعث رشد سیستم سیاسی شده است نه اينكه مشكل ايجاد كند.
در اين اعتراضها به قانون تعرضي نميشود؟
در این روزها از براندازی قانونی نام برده میشود که این هم درست نیست. قانون نباید هیچ وقت زیر پا گذاشته شود ولی خود قانون اجازه اعتراض و مخالفت را نیز داده است. اکثر جریان فعال سیاسی هیچ وقت به دنبال براندازی نظام نبوده و همواره تلاش اصلاح طلبان در جهت اصلاح سیستم سیاسی كشور بوده است.
اين سخن راچگونه ميتوان به منتقدان اصلاحات ثابت كرد؟
نوع رفتار اصلاح طلبان هنگام ورود به انتخابات یعنی اینکه نظام را قبول و تنها مردم ميتوانند در رابطه با اتهاماتي كه به اصلاح طلبان زده ميشود، قضاوت كنند. اشکالی ندارد یک گروه، جناح دیگری را برانداز بنامد. بايد توجه داشت که بالاترین فساد عدم رعایت قانون است و حتی کسانی که ادعای پیاده کردن عدالت را دارند و عدالت را بدون رعایت قانون پیاده ميکنند، چیزی غیر از فساد در بر ندارد. محدودیتهای قانوني را باید با قانون مرتفع کرد، ولی اینکه مسئولان با بهانه اینکه من برای مردم کار میکنم و اگر قانون جلوي پای من را گرفته باشد باید آن را دور بزنم درست نيست و سیاست رابین هودی ما را به جایی نمیرساند. عدالت قانونمدارانه ما را به پیش میبرد و ما باید به اجرای قانون اساسی تاکید کنیم. .. اصولگرايان مدعي هستند اگر جبهه اصلاحات حرف هاي حكومت پسند بزند، بدنه اجتماعي خود را از دست خواهد داد، شما اين ادعا را قبول داريد؟
انتخابات برای تامین منافع مردم صورت میگيرد و طبق قانون اسیاسی حاکمیت متعلق به مردم است و همه مردم فارغ از رنگ، آيین و مذهب در تعیین سرنوشت خود دخیل هستند. شما شاهد هستيد حتی رهبری در انتخابات سال 92گفتند کسانی که نظام را قبول ندارند در تعیین سرنوشت خود دخالت کنند. وقتی رهبری و قانون به این صراحت تاکید بر حضور مخالفان در انتخابات میکنند كسي نميتواند نسبت به رای مردم بیتفاوت باشد. ما اگر ادعای مخالفت با اسلام هراسی را در جهان داریم ابتدا باید اسلام هراسی را در داخل جامعه برچینیم. چرا در هنگام راهپیمایی ۲۲ بهمن خانمهای کم حجاب را نشان میدهند ولی در مواقع دیگر در خیابان پلیس به دنبال آنها میرود و برخورد میکند!؟ اصلاح طلبان همواره سعی در به میدان کشیدن اکثر مردم دارند و از انتخابات حداکثری حمایت کردهاند.
به نظر شما نبايد حريم ارزشهاي ديني حفظ شود؟
توجه داشته باشيم این سخن قابل دفاعی است که اگر ایران وجود نداشته باشد اسلام در مدل شیعی را نمي توانيم حفظ، تقویت و گسترش دهیم. دفاع از مسلمین جهان در چارچوب تعریف شده همواره و همیشه ممکن است و نمیشود نسبت به مسائل جهان اسلام بیتفاوت بود ولي ناديده گرفتن منافع ملی راهی است که مارا به خطا میکشد.
حزب اتحاد ملت با حزب مشاركت ارتباطي دارد؟
این حزب مانند سایر احزاب اعضايي را دارد که با گرایشهای مختلف هستند، برخی اعضای شورای شهر که اصلاح طلب بودهاند به دنبال ایجاد این حزب هستند مانند هر حزب دیگری باید در انتظار نشست تا اساسنامه آنها تعیین شود و بعد از آن با موضعگیریهایی که دارند ما بتوانيم در باره آنها قضاوت كنيم ولی افراد موسس این حزب در دایره اصلاح طلبان قرار دارند.
چرا درباره تشكيل اين حزب مخفيكاري ميشود؟
جریان اصولگرا از ایجاد جریان رقابت آزاد نگران است و با ابهام و اتهام سعی میکند هر گونه رقیب را حذف کند. اصولگرایان صاحب آرا هستند ولی نه حداکثری چرا كه اصولگرایان فاقد پایگاه مردمی هستند. آنها براي پيروزي دو راه حل را در پيش گرفته اند؛ یا باید از رانتهای انتخاباتی مانند کنار گذاشتن رقبا بهره بگیرند و در میدان بدون رقیب بتازند یا باید به بازسازی فکری و فلسفی خود برای اداره کشور بپردازند. اصولگرایان باید مفهوم آرای مردم رابفهمند و فلسفه سیاسی خود را تصحيح کنند. اگر اصولگرایان حق حاکمیت واقعی مردم را تبیین کنند، میتوان در یک رقابت آزاد پیروز شد و جناح پيروز نقش خود را در اداره كشور ايفا كند.
جناح هاي رقيب را به دو طيف تقسيم كرديد، آيا جايگاهي براي جريان اعتدال هم در انتخابات سال آينده داريد؟
بعید ميدانم تيم آقاي روحاني قصد ورود به انتخابات را در جايگاه دولت داشته باشد ولی نمیتوان منکر شد احزابی که حامی دولت بودند، مانند اعتدال و توسعه در انتخابات پر تلاش باشندو اگر اصلاح طلبان بخواهند مجلسی متعادل و غیر تندروشکل بگیرد باید از همگرایی بیشتری استفاده كنند وجلوی تکثر را بگیرند. نبايد فراموش شود اشتباه حریفان باعث پیروزی جناح دیگر میشود و ديديم در انتخابات ۹۲ کسانی که به دنبال مهندسی انتخابات بودند با مهندسی مواجه شدند. اصلاح طلبان حتما باید سعی در ایجاد اجماع حداکثری با خواستههای حداقلی در انتخابات آینده داشته باشند و اين خواسته تنها با همگرايي به دست مي آيد.
اين همگرايي را در نيرو هاي اصلاحطلب و به ويژه در نشست اخير مي توان حس كرد؟
بعد از سالها اولین حضور اصلاح طلبان خود را نشان داد. در نخستين گام ممکن بود كاستيهايي باشد ولی در ادامه باید هماهنگیهایی صورت گيرد تا مشكلات مرتفع شود.
عدم حضور برخي چهرهها دليل خاصي داشت؟
خير. تنها دليل اينكه برخي چهره ها و افراد جريان اصلاح طلب در نخستين همايش اصلاحات بعد از 6 سال شركت نكردند، اين بود كه هماهنگيهايي بايد صورت مي گرفت و انجام نشد.
گاهي چهره هاي اصلاح طلب در مورد دولت اظهار نظر هايي ميكنند كه مخالفان اعتدال آن را عليه روحاني به كار ميگيرند،آيا عمدي در اين گونه اظهارات وجود دارد؟
تصور نمي كنم عمدي در كار باشد. به اعتقاد من در فضای سیاسی باید از سخنان سیاسی استفاده شود. اصلاح طلبان شاید استراتژی متفاوتی از دولت داشته باشند ولی اینکه در یک حرکت سیاسی ما ناگزیریم خود را به جريانات نزدیکتر، نزدیک کنیم، از این قاعده پیروی میکنیم. گاهی ما به عنوان یک کنشگر سیاسی سخن میگوییم و برخی اوقات شخصی حرف میزنیم و نبايد خارج از عرف سخن بگوييم.
آینده مجلس را چگونه ارزیابی میکنید؟ میتوانید با اصولگرایان مقابله كنيد؟
من اعتقاد دارم درشرایط برابر مردم جریان اصلاحات را به هر جریان دیگري ترجیح میدهند. ولی چون ممکن است موانعی باشد ما باید با احتیاط بيشتري عمل کنیم تا مجلس را نه هماهنگ با دولت بلکه غیر مزاحم دولت تشکيل دهیم. تنها با وجود مجلس اعتدالی، دولت اعتدالی میتواند راه خود را پیش ببرد و هر وقت دولت اصلاح طلب داشتیم، مجلس اصلاح طلب را دنبال میکنیم ولی برای این دولت باید مجلس اعتدالی تشكيل شود.
اگر اين پولي كه رحيمي مدعي است به نامزدهاي انتخاباتي مجلس هشتم داده در دوره اصلاحات پرداخت مي شد چه برخوردي با اصلاح طلبان صورت ميگرفت؟
در دورههای مختلف افرادی با انگيزههای متفاوت برای تبلیغات به نمایندگان کمک میکردند و اين روند در جهان رواج دارد. ولی استفاده از پولهای حرام كه در اختيار افراد بد نام و مسئله دار است، برای هر شخص و هر جناحي پسنديده نيست. در بعضی از کشورها مکانیزم دولت راه قانونی را برای کمک برخی از شرکتها به احزاب سیاسی بازگذاشته است كه اين یک سیستم شفاف و قابل رویت براي مردم است كه اين روند از فساد سیاسی جلوگیری میكند.
ولی اتفاق نادری که در دوره احمدینژاد وتوسط معاون اول او صورت گرفت دخالت سازمان یافته وسیستماتیک در استفاده از پولهای دولتی و شبههناک در پیروزی یافتن یک جریان خاص سیاسی بود.اين جريان خاص متاسفانه بیشترین شعارهای پایبندی به اصول اخلاقی و اسلامی را سر داده بود و رقبای خود را به بیدینی متهم مي كرد.
اگراین اتفاق در مجلس ششم یا دوران اصلاحطلبان اتفاق مي افتاد، قيامت ميشد و همين جناح فضا را آنچنان تیره و تار نشان ميدادند که گويي اسلام و نظام از بین رفته است. اما ماشاهد آن هستيم كه وقتي اين فاجعه در میان اصولگرایان صورت مي گيرد با بهانه هاي گوناگون و پرده پوشي سعی مي شود براي حفظ جایگاه خود اقدام كنند.
برخي مي گويند در زمان اصلاحات نيز از اينگونه اتفاق ها رخ داده است،چه پاسخي به منتقدان داريد؟
مجموعه مدیران دوره اصلاحات و دورهای که دولت هفتم و هشتم سر کار بود از جمله پاکدستترین افراد در طول دوره اجرایی جمهوری اسلامي بوده است. پاکدستی دولتهای هفتم وهشتم به نحوی بوده است که اصولگرایان نيز بارها بر آن تاکید كردهاند.
اصولگرايان در واكنش به اين ماجرا بايد چه اقدامي را انجام دهند؟
صداقت و شفافیت در برخورد با مردم و پذیرش فساد بزرگ سیاسی که در دولت احمدینژاد اتفاق افتاد از سوی محافظه کاران میتواند به ترمیم بخشی از ضایعهای که به جناح اصولگرا خورده است را پوشش دهد.
کد خبر: ۵۷۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۹
دکتر محمدرضا عارف در گفت وگو با روزنامه آفتاب بزد درخصوص مهمترین موضوعات روز کشور سخن گفت.
به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
متن کامل این گفتوگو در پی می آید:
ميخواستم در مورد احزاب اصلاحطلب جديدي كه اخیرا تشکیل شده اند نظرتان را بدانم. این احزاب به نسل اصلاح طلبان قبل از خود انتقاد می کنند و مثلا ميگويند این نسل تندرويهايي انجام دادهاند .یا گفته می شود که اصلاح طلبان بايد وارد تعامل با حكومت ميشدند كه نشدند و در واقع خسارتهايي را به جريان اصلاحات زدند. اول اينكه ميخواستم نظرتان را درمورد احزاب جديد بپرسم، دوم اينكه نقدهايي كه این احزاب به نسلهاي قبل تر ازخودشان دارندرا چقدر وارد و درست ميدانيد.
یکی از شعارهای قانون اساسي و اصلاحطلبان «دموكراسي» است ،لازمه دموكراسي هم حضور تشكلهاي مردمي می باشد. يعني اگر بخواهيم حقيقتا قانون اساسي به طور كامل پياده شودهيچ راهي جز تخزب نداريم. نگاه قانون اساسي در همه امور برمحوريت مردم است ، مردم تصميم گيرنده هستند حال گاهي مستقيم مثل انتخاب رئيس جمهور و نمايندگان مجلس گاهي هم غير مستقيم. اگر اين رويكرد را بپذيريم هيچ راهي جز تخزب نداريم. براي اينكه مسئله تحزب به معناي واقعي پياده شود بايد هر گروه و دستهاي كه تفكر خاصی دارد بتواند فعاليت خودش را شناسنامهدار كند. شناسنامهدار كردن يعني تشكيل يك تشكل؛ حال اگر این تشکل سیاسی باشد ميشود حزب و اگر در فضاي غير سياسي باشد می شود سازمانهاي مردم نهاد. من باتشكيل تشكلهاي مختلف موافقم. البته در شرايطي كه هنوز حزب به معناي واقعي و فراگیر در كشور نداريم می توانیم حركت جبههاي را دنبال كنيم؛ يعني احزاب همسو يا احزابي كه احساس ميكنند مشتركاتشان زياد است می توانند حركت جبههاي را دنبال كنند تا نقشی موثرتر در امور کشور داشته باشند. بنابراين خوشحاليم كه احزاب جديد تشكيل ميشوند و از آنها استقبال می کنیم . من از وزارت كشور كه با سعه صدر زمينه شناسنامهدار شدن فعالیت گروه ها را فراهم می کند تشکر می کنم.
در مورد قسمت بعدی سوال هم باید بگویم بحث انتقاد يك ضرورت برای حيات و رشد است. به خصوص که نقد پذيري جزء شعارهاي ماست اما آن عنصری که در نقد مهم است توجه به مسائل اخلاقي و نپرداختن به برخي حواشي است. نقد باید سازنده و مشفقانه باشد.در مورد نقد عملكرد گذشته نیز، باید این نقد بدون لکه دار کردن افراد و حفظ حرمت آنها باشد. حتما بايد يك جبهه نقد عملكرد خود را داشته باشد تا برخي از اشكالات و ضعفها را تكرار نكند. وقتي كه تشكلي در درون يك جبهه تشكيل ميشود و به نقد گذشته آن جبهه بپردازد به نظرم كار خوب و لازمی است،این کار می تواند مسیر حرکت مفیدتر و موثرتر را نشان دهد.
فكر نميكنيد تشكيلات ندا در این نقد گذشته تندروی كرده است؟ضمن اینکه جناح مقابل هم خيلي از اين حزب و مواضعش استقبال كرده است. مصداقا در مورد نداو مواضعشان چه نظري داريد؟
ما معياري براي تشخيص تندروي و كندروي موضع احزاب نداريم بلكه سليقهاي است .البته هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم بگيرد و بگوید چه كسي باید از قطار اصلاحات پیاده شود و چه کسی بماند . معياري براي اصلاحطلبي سنجي نداريم كه بياييم بگوييم فلان فرد اصلاح طلب واقعي است فلاني اصلاح طلب واقعي نيست. هيچ تشكلي نبايد به خودش اجازه دهد در مورد ديگران تصميم گيري كند. اگر ميتواند، همسو شود و همكاري كند اگر نتوانست نبايد وارد مسائل حاشيهاي شود. به ويژه وقتي اينگونه رفتارها در فضاي سياسي كشورمان بروز پيدا ميكند متوجه افراد خاص و برخي بزرگان يك جبهه ميشود كه اين جفا در حق آن افراد است.
آقاي دكتر در مورد نقد های محتوایی ندا چه نظری دارید؟
اگر نقدها صادقانه و با نگاه به آینده باشد مطمئنا همه افراد از آن استقبال خواهند کرد.
منظورم خود «نقد» است. مثلا اینکه بگویند احزابي مثل مشاركت و مجاهدين تندرو بودند و عملكرد خودشان بود كه باعث شد مجوزشان لغو شود؟
اگر خواستيم نقد كنيم نبايد این نقد يك طرفه باشد. اخلاق به ما حكم ميكند كه افراد مورد نقد حاضر باشند تا بتوانند جواب دهند. مثلا در يك ميز گردي يا در يك هم انديشي که طرف ها هستند چنین نقد هایی هيچ اشكالي ندارد. بنابراین اگر تشکلی نسبت به رفتار تشكلي ديگر نقدي داشته باشد اولا بايد ببينيد آيا آن تشكل حاضر است بنشيند ودر كنار هم صحبت كنند. ثانیا بايد دو طرفه باشد يعني دو طرف حضور داشته باشند كه اگر حرفي و انتقادي دارند عنوان كنند.
آيا خودتان اين نقد را قبول داريد كه اين احزاب تندرويهايي كردند كه منجر به اين وضعيتشان شد؟
اولا من بر اين باورم كه نبايد شروع فعاليت خودمان را پايان فعاليت يك جريان بدانيم. آنقدر ظرفيت كار و نيرو در كشور داريم كه لازم نیست هيچ گروهي عضوگيري خود را از جدا شدگان بدنه گروه ديگر انجام دهد. در ضمن من هيچ وقت اينگونه هيچ گروهي را نقد نمی کنم و اگر نقدي می کنیم كلي است؛ يعني شرايط كشور ما طوري نيست كه ما بخواهيم احزابي را اینگونه نقد كنيم؛ به ويژه احزابي كه در مقطعي با برخي مشكلات و مسائلي روبرو شدند. اخلاق حكم ميكند با رعایت همه جوانب را داشته باشیم.
و نقدي كه اگر خودتان بخواهيد انجام دهيد؟
من در شرایط فعلی هيچ حزبي را نقد نميكنم چون نگاه من هميشه به آينده بوده و عقيده دارم نبايد در گذشته متوقف شويم. اگر نقد گذشته كمك به آينده كند، انجام ميدهيم. سعي ما بر اين است كه نقاط ضعفي كه ديگران داشتهاند را تكرار نكنيم؛ اگر تندروي بوده تندروي نكنيم، اگر انحصار طلبي بوده انحصار طلبي نكنيم ،اگر يك جا احساس ميكرديم از معيارها و شاخصهاي اصلاح طلبي فاصله گرفتهاند، فاصله نگيريم و ...
س: بدون ذكر نام بارها از انحصار طلبي صحبت فرموديد اكنون هم به آن اشاره كرديد. لطفا بگوييد اين مسئله متوجه چه گروههايي ميشود؟
آفت فعاليت و حركت سياسي انحصار طلبي است. در داخل يك حزب انحصار طلبي اين است كه از قبل مشخص باشد در كنگره چه كسي دبيركل ميشود و چه کسانی در دفتر سیاسی حضور پیدا خواهند کرد ؛ يعني فعاليتهاي حزبي كه نمودش فعاليتهاي جمعي است همه در يك نفر یا یک گروه محدود جمع شود . انحصار در داخل جبهه هم اين است كه يك تشكل و حزب بخواهد حرفهاي خود را به كرسي بنشاند. ممكن است در كوتاه مدت اين نگاه انحصار طلبي ما را به اهدافي برساند اما مطمئنا در دراز مدت اين نگاه نميتواند سامان پيدا كند و نميتواند ما را به سر مقصود منزل برساند و جز تضعیف کار تشکیلاتی و کنار گداشتن یا حذف تشکل ه نتیجه ای نخواهد داشت.
اگر بخواهيد مثالهاي تاريخي بدون ذكر نام افراد بزنيد در چه مقطعي از تاريخ این انحصار طلبی ها رخ داد و منجر به آسیب شد؟
شما اگر عملكرد احزاب را بعد از انقلاب نگاه كنيد آسيب هايي داشتند. مثلا يك حزب براي مدت كوتاهي مي آيد رشد مي كند و تاثيرگذار است و حتي در انتخابات و محافل مختلف حضور پيدا مي كند اما اين تاثيرگذاري موقتي است كه من يكي از دلايل آن را ريشه در انحصارطلبي ميدانم. به همين دليل ما همان ابتدا كه بنياد اميد را راه اندازي كرديم به این آسیب توجه شد و تصميم گرفتيم رويكردمان خرد جمعی باشد ؛یعنی تلاش شود به تدريج نقش فرد و اسم فرد از بين برود ؛ما در این خصوص در بنیاد که یک سازمان مردم نهاد است در مجموع موفق بوده ايم. البته هنوز به آن مطلوب كه مدنظرمان بوده است نرسيدهايم.
ما تشكلها را صاحب عقل و شعور ميدانيم و معتقديم باید خردجمعي را دنبال کرد و اين طور نيست كه يك نفر هرچه ميگويد تشكل بايد عمل كند. مهم ترين محور همه فعاليت هاي ما از سال 86 كه بنياد امید آغاز به کار کرد «اخلاق» ، «عقلانيت» و «خردجمعي» بوده است. به نظر من اگر بحث «خردجمعي» را در همه تشكلهاي سياسي محور قرار دهيم آسيب پذيري احزاب و تشكل ها كم مي شود و كمتر به فرد محوري سوق پيدا مي كنند.
مثال تاريخي از دوران انتخابات و دوم خرداد ميزنيد؟
اينكه در كشور ما بيشتر احزاب دولت محور و دولت ساخته بودند، واقعيتي است كه اگر بخواهيم هر كدام را مطرح كنم شايد گروه و احزاب ديگر وضعيتشان بهتر از اين نباشد. بهتر است وارد مصداق نشويم ما روند را نگاه ميكنيم و تلاش مان اين است كه حداقل گروه ما اين كار را نكند و فعالیت ها و تقسیم وظایف و مسئولیت ها در چارچوب اساسنامه و مرامنامه از پایین به بالا در یک پروسه کاملا منطقی و دموکراتیک انجام شود.
آقاي دكتر! ندا بحث تعامل با حكومت را مطرح ميكند و به گونه ای اظهار نظر ميكند كه گویی قبليها تعامل كافي نداشتند.آيا اصلاح طلبان قبل از اين با حكومت تعامل نداشتند كه عدهاي در حال حاضر بحث تعامل را مطرح ميكنند؟
اصلاح طلبان بخشي از حكومت هستند. سهم اصلاح طلبان يعني تفكر اصلاحات، در پيروزي انقلاب و در همه صحنههاي بعد از انقلاب يك سهم قوي و تاثيرگذار و موثر بوده است.
تفكر اصلاحات را عملا تفكر انقلاب ميدانيم. مفهوم تعامل شايد زماني مطرح باشد كه قرابت و همدلی بين دو گروه نباشد. ما بخشي از حكومت هستيم.
براي ما همدلي، هماهنگي و همراهي با حكومت يك فرض است بنابراين همکاری و همراهی و نزدیکی با بخش های مختلف ل با حكومت چيز جديدي نيست. اين موضوع هميشه وجود داشته است.
ما بايد تلاش كنيم جايگاهمان را با پتانسيلي كه داريم تثبيت كنيم و جايگاه مناسبتر و بهتر را كسب كنيم. من به جاي واژه تعامل، از همكاري، همدلي و همراهي با بخشهاي حكومت نام بردم چرا كه ما رودرروي حكومت نيستيم كه بگوييم با حكومت تعامل مي كنيم بلكه ما بخشي از حكومت هستيم. ممكن است يكسري افراد كه در جناح مخالف هستند اين طور فكر نكنند. ميخواستم بدانم اين تعامل چه قدر بايد باشد؟
تعامل با گروه رقيب را قبول داريم. در داخل نظام همه گروههاي سياسي بايد با هم تعامل داشته باشند و بخشي از مشكلاتي كه در حال حاظر با آن روبه رو هستيم به دليل عدم همكاري، همدلي و تعامل بین گروههاست.
يعني بحث تعامل در اينجا وجهي ندارد چون اصلاح طلبان درون نظام هستند؟
ج: دقیقا،هميشه همدلي، همكاري و همفكري بوده است و در هيچ شرايطي نبوده كه ما با بخشهاي حكومت رابطهمان قطع باشد.
س: با توجه به اينكه پايگاه اصلاح طلبان از مردم می باشد اگر تعارضي بين خواسته حكومت و خواسته مردم پيش بيايد اصلاح طلبان چه كار ميكنند؟
اصلا امكان ندارد. ما بر اين باوريم كه نظام و حكومت ما مبتني بر مردم است. مشروعيت نظام را از مردم ميدانيم. خود امام اولين فرمايششان اين بود كه من به نمايندگي از مردم حكومت تشكيل ميدهم اين موضوع را در قانون اساسي نیز ميبينيد ،هر وقت نظام نياز دارد مشروعيت خود را تثبيت كند مردم حضور پيدا ميكنند. در مورد راهپيمايي 22 بهمن می بینید علي رغم بيمهريها، يا برخوردهاي غيرمنطقي با مردم و با توجه به مشكلاتي كه دارند اما حضورشان قابل توجه است. ما هيچ وقت فكر نميكنيم نظام بخواهد رودرروي مردم باشد كه تفكر اصلاحات بخواهد يكي را انتخاب كند.
می توان این سوال را به گونه ای دیگر هم مطرح کرد؛اگر بین خواسته مردم و دولت تعارضی پیش بیایدآن زمان اصلاحطلبان چه خواهند کرد؟
مبنا مردم هستند.
حتي اگر دولت نزدیک به اصلاح طلبان یا اصلاح طلب باشد؟
ج: بله . اما ما هيچ وقت فكر نمي كنيم تعارضي بين نظام و دولت و مردم پيش بيايد. شايد با دولت، مجلس يا بخشي از نظام اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد. آن وقت ما مجبوريم و بايد منافع و مطالبات مردم را پيگيري كنيم چون خودمان را برآمده از مردم ميدانيم و فكر ميكنيم اصلاحطلبان برخلاف شعارهايي كه داده ميشود كه در بدنه جامعه نفوذ ندارند اتفاقا در بدنه جامعه نفوذ دارند. آقاي دكتر! در 8 سال گذشته بخش عظيمي از اصلاحطلبان از بدنه حكومت اخراج شدند و بعد از آنکه روحانی پیروز شد كمكم زمینه بازگشت اصلاحطلبان به قدرت صورت گرفت. اکنون مدام از تعامل با حکومت صحبت می شود ، حال این پرسش مطرح است که مرزهای این تعامل با بخش ها و گروه های داخل حکومت کجاست ؟
ج: سوال خوبی است.به نظر من مهمترين مرزها منافع ملي و خطوط قرمز نظام هستند. خوشبختانه اصلاحطلبان با رقباي خود روي اصول اختلافي ندارند؛ یعنی همه ما چه اصلاح طلب چه اصولگرا ارزشها و قانون اساسي را قبول داريم. اما مهمترين مسئله امروز،توجه به ارزشها و منافع ملی در همه تصمیمات و امور است ؛ معتقدم گاهي تصميماتي كه در گروهها و افراد گرفته ميشود توجه جدي به منافع ملي نميشود و در این تصمیمات اولویت منافع باندي و گروهي و جناحی را ميبينيم.
در حال حاضر اينها بخشهاي عظيمي از قدرت هستند و اجازه ورود به اصلاح طلبان را نميدهند. از ابتداي انقلاب دو گروه در داخل نظام روبهروي هم بودهاند؛ چپ و راست، خط امام وخط بازار، اصولگرا و اصلاحطلب ؛ همیشه يك گروه ، گروه دیگر را متهم به انحصارطلبي مي کند. گروه رقيب اصلاحات متاسفانه در عمل در طول سالهاي گذشته انحصارطلبي خود را نشان داده است.مثلا با حربههاي فرهنگي و تريبون هایی كه در اختيار داشته تلاش کرده رقیب خود را حذف کند ؛ رقيبي كه حذف شدني نيست و اگر حذف هم شود آنها هم به جايي نميرسند و مطمئنا کشور ضرر می کند.
بنابراين شما معتقديد مرزي براي تعامل وجود ندارد؟
اصلا هيچ مرزي وجود ندارد قانون اساسي و ارزشهايمان بهترين مصاديق است. مهمترين مسئلهاي كه بايد محور همكاريمان قرار گيرد منافع ملي است. اگر اين را مبنا قرار دهيم شايد بتوان راحت با رقيب تعامل و همکاری و همفكري كنيم.
يكي از بزرگترين سوابق شما معاون اولي در دوره اصلاحات بود. در آن دوران آيا خاطرهاي داريد از اينكه بخشي از اصلاح طلبان با عملكرد خاص خود جريان اصلاحات را منحرف كرده باشند؟
واژه انحراف را قبول ندارم اما گاهي با حرکاتی روبهرو ميشديم كه مقداري فعاليت ما را كند ميكرد.
آيا شما در برابر اینگونه حرکات موضعگيري کردید؟
موضعگيريهای من عموما محرمانه و خصوصي بوده است،با هدف اصلاح و حل مشکل! من بر اين عقيدهام كه به جاي «من»، «ما» را در نظر بگيريم ؛من همیشه سعي كردهام مواضع خودم را رسانهاي نكنم ؛يعني در این راستا عارف 93 با عارف 63 هيچ فرقي ندارد.
آقاي دكتر! فکر می کنید این تفکر شما بین مردم طرفداری دارد؟
به نظرم مردم هم همين تفكر را دارند و همين را ميخواهند.مردم از تندروي و دعواهاي رسانه ای كه هيچ چيزي از درونش درنميآيد خسته شدهاند. مشكل و اختلاف نظر داريم اما بايد بنشينيم با هم آنها را حل كنيم و حتی الامکان به سطح جامعه نکشانیم.
شايد عدهاي به دليل اين سياست شما به آقاي عارف بگويند «محافظهكار» و حتی اصولگرايان در مورد شما اصطلاح « اصلاح طلب بيخطر» را به كار ميبرند.
قرار نیست اصلاح طلب "خطرناک" باشد . اصلاح طلب واقعی منافع ملی را در نظر می گیرد . این بی خطر بودن یعنی عدم ایجاد هزینه برای مردم و کشور.بنابراین معتقدم نبايد هزينه مردم را بالا ببريم و دلشان را خالي كنيم. مردم خسته ميشوند از دعواهاي بيهوده. ما نميخواهيم براي رقيب خود در داخل نظام خطري ايجاد كنيم. خطر ما بايد متوجه دشمن باشد. بايد متوجه كساني باشد كه ميخواهند تيشه به ريشه انقلاب بزنند.
حالا من با همكارم اختلافنظر دارم چرا بايد آن را به تهدیدی تبديل كنم. به همين دليل هم در طول اين سه دهه گذشته هميشه يك خطوط قرمزي داشتهام و به اصولي وفادار بودم و تا آنجايي كه به اين خطوط قرمز و اصولم آسيب وارد نشده كوتاه آمدهام.
در دهههاي 70،80 هم به دفتر تحكيم وحدت انتقادي داشتهايد؟
من خودم يكي از فعالین انجمن اسلامي در دوره دانشجویی بودم و همواره از روند رو به رشد انجمن های اسلامي حمايت ميكردم. اما هر وقت احساس ميكردم كه موضعگيري اعضا و تصميمي كه ميگيرند ممكن است مشكلاتي ايجاد كند سعي ميكردم در حد توانم با توضيح و تذكر ، راهنمايي كنم. وقتي رئيس دانشگاه تهران شدم همان ارتباطي كه با انجمنهاي اسلامي داشتم با جامعه اسلامي دانشجویان داشتم. حتما می دانید جامعه اسلامي دانشجويان يك جريان رقيب بود و زمان مدیریت من از دانشگاه تهران مجوز فعالیت گرفت. در واقع همان ارتباطي كه با انجمن اسلامي داشتم با دیگر تشکلها هم داشتم و در همگرا كردن جريانهاي دانشجويي تلاش می کردم. همواره بعنوان یک استاد مسلمان که دغدغه اش تقویت تشکل های اسلامی در دانشگاه است اگر نقد یا نظری داشته ام به دانشجویان و افراد مسئول منتقل کرده ام.
به نظرتان اين انجمن تندرويهايي داشت كه منجر به غيرقانوني شدنشان شد؟
به هر حال بايد بپذيريم وقتی يك تشكل دانشجویی هستيم و اعضايش برخلاف تشكلهاي سياسي دائمی نيستند و فقط دوران داشنجویی عضو تشکل هستند. پس بعضي از مواضعي كه یک حزب سیاسی ميگيرد نبايد تشكلهاي دانشجويي بگيرند. بنابراين دخالت بيش از حد در امور اجرايي درست نیست . مثلا در برهه ای تشکل های دانشجویی می خواستند رییس دانشگاه انتخاب کنند، این درست نیست. باید ارتقاء فرهنگی و علمی دانشگاه و پیگیری مسایل صنفی اولویت تشکل های دانشجویی باشد .به نظرم بايد عملکرد جنبش دانشجويي در سه دهه گذشته به نقد كشيده شود تا نقد سازنده و مفید راهگشای آینده جنبش دانشجویی کشور باشد.
طي يك سال و نيم اخير غالب جريان اصلاحات به پرهيز از تندروي تاكيد ميكنند. می توانید صراحتا بفرمایید کجا ها تندروی شده است؟مثلا در مورد همین تشکل های دانشجویی.
اجازه بدهيد من در یک مصاحبه يك طرفه به قضاوت نپردازم ؛ نمی خواهم وارد مصادیق شوم. بارها اعلام آمادگي
16 آذر 83 را يك بار گفتهايد.
نه فقط 16 آذر 83 بلكه همه 16 آذرها از اول انقلاب را ببينيم. به هر حال بايد به بررسی نقش جنبش دانشجویی بپردازیم و تعیین کنیم آیا در حال حاضر این جنبش آن تاثيرگذاري كه قبلا داشت را دارد ؟اگر الان اين تاثیر گذاری را ندارد بايد آسيبشناسي شود چرا!.ما به یک جنبش دانشجویی با نشاط و پویا و دردمند و متعهد نیاز داریم.
آقاي دكتر!ما حدودا يك ماه پيش خدمت آقاي توفيقي بوديم و ايشان تاکید داشتند که در دولت قبل تلاش شد در حوزه وزارت علوم تمرکز گرایی رخ دهد اما در این دولت این تمرکز گرایی در حال از بین رفتن است ؛یعنی دانشگاهیان خودشان بتوانند در امور دانشگاه دخالت کنند و مثلا بتنوانند رییس دانشگاه انتخاب کنند.به نظر می رسد فرمایش جنابعالی که فرمودید جنبش دانشجویی نبایستی وارد کار اجرایی شود در تعارض با این موضوع است.
من اینگونه نگفتم؛یک زمانی یک تشکل دانشجویی می خواهد رییس دانشگاه انتخاب کند و زمانی دیگر ممکن است طی سازوکاری از دانشجویان بخواهند در مورد انتخاب رییس دانشگاه نظر بدهند. ما بعد از عملكرد دو دهه تمركزي كه در امور اجراي دانشگاه داشتيم به روش غيرمتمركز هيئت امنايي رسيده ایم. يعني محوريت تصميمات دانشگاه در هيئت امنا باشد. با ساز و كارهايي كه مراجع قانوني تاييد ميكنند. در آنجا قطعا دانشجو و استاد و كارمند بايد نقش داشته باشند در مديريت و در تصميمات دانشگاه؛ اما در جايگاه خودشان !اگر ميخواهيد دانشگاه مشكلات كشور را سامان دهد و اگر ميخواهيد دانشگاه مركز توليد علم باشد هم دانشجو بايد در تصميمات آن موثر باشد هم استاد و هم كارمند.اين اتفاقي است كه در دانشگاههاي بزرگ دنيا رخ داده و ما كشف نكرديم و تجربه موفقی هم بوده است.دانشجو را نباید حذف کرد اما يك تشكل دانشجویی نبايد به خودش اجازه دهد فقط او تصميم بگيرد. در مقاطعي ما اين فضا را حس ميكرديم.
در مورد تشکل اساتید هم که اخیرا مجوز گرفته توضیحاتی بفرمایید.
بحث خوبي را مطرح كرديد. ما از ابتداي انقلاب تشكلهاي دانشجوييمان قوي بودند؛ انجمنهاي اسلامي، حضور موثري داشتند و كمك ميكردند اما كمتر ما با تشكل فراگير و منسجم اساتيد روبه رو بوديم. دو تشكل شكل گرفتند اما بنا به دلایلی نشدند. خوشبختانه در روزها و هفته های بعد از 24 خرداد سال گذشته و براساس نيازي كه به طور طبيعي در دانشگاه ها حس ميشد ، پيشنهاد يك تشكل منسجم هيئت علمي داده شد. پس از بررسی هایی ضرورت داتشن تشکلی فراگیر از اساتید به تایید جمعی از اساتید رسید و به این نتیجه رسیدیم که این تشکل باید بیشتر صنفی باشد البته قرار شد تشکل از موضع گیری های سیاسی نیز منع نشود.بهر حال تعدادی اساتید برجسته در ا ایجاد ین تشکل حضور دارند و نمی شود گفت در امور مختلف موضع گیری نداشته باشند.همچنین به این نتیجه رسیدیم که باید در مسائل راهبردی علم و فناوری مثل سند چشم انداز و تحقق آنها مشارکت داشته باشند.بنابر این با این نگاه سال گذشته درخواست مجوز این تشکل به کمیسیون ماده ده قانون احزاب وزارت کشور ارسال شد و اخیرا این مجوز صادر شده است.من از وزارت کشور هر چند که تاخیر داشت تشکر می کنم.فکر می کنم این تشکل می تواند در کشور مهم و مو ثر باشد.
اساتيدي كه ميخواهند عضو اين تشكل شوند به معناي عام است يا خاص؟
همه اعضای هئیت علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی دولتی و غیر دولتی می توانند طبق ضوابط عضو شوند.
آقاي دكتر! چه عاملي باعث شد كه تخلفات مالي و اختلاسها در دولت آقای خاتمی نباشد يا خيلي كم باشد ؟
شاید نباید من به این سوال پاسخ بدهم اما ما براي انتخاب افراد خيلي مراقب بوديم هم از نظر سياسي، هم عقيدتي و فرهنگي به خصوص سلامت اقتصادي. خود من روي سلامت اقتصادي افراد و تعهد آنان خيلي وسواس داشتم و تاكيدم روي افرادي بود كه حرف و حديثي پشت سرشان نباشد، انصافا هم دولت آقاي خاتمي در اين زمينه موفق بود. در آن دوره اتهامات بيربطسیاسی و فرهنگی زده شد ولي كمتر به يك مدير دوران اصلاحات اتهام مسائل اقتصادي و اختلاس زده شد.اگر آن وسواس را به خرج نمی دادیم شاید تخلفات هزاران ميلياردي و غيره پيش مي آمد. خوشبختانه در آن دوره ما از اين موارد نداشتيم و البته نگاه ما نگاه پيشگيري بود. همواره من از نهادهاي نظارتي خواهش ميكردم و هم خود ما مراقبت ميكرديم اگر يك مديرمان خداي ناكرده در حال افتادن در يك مسير ناصحيح است، جلوگيري كنيم و به محض اينكه متوجه ميشديم تذكر ميداديم. الحمدالله دولت اصلاحات در اين زمينه موفق بود.
آقاي دكتر در مورد عملکرد شما یک انتقادی وجود دارد؛ در 8 سالي كه به اصلاحات خيلي فشار آمد شما در بعضي از نهادها از جمله شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مجمع تشخيص عضويت داشتید و دارید؛در این ایام آقای عارف چه کاری برای اصلاحات انجام داد؟
قاعدتا هر کاری برای کشور و برای اصلاحات لازم بود انجام و تشخیص می دادم انجام می دادم.همانطور که گفتم اصلاح طلبان بخشی از حاکمیت هستند حتی اگر مقطعی از دولت و امور اجرایی دور باشند.شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام هم بخشهایی از حکومت هستند.
در مورد حوزه دانشگاه خيلي از اتفاقاتي كه می افتاد مثل امنيتي كردن فضاي دانشگاهها هيچ ربطي به مصوبات شوراي انقلاب فرهنگي نداشت بلكه منش دستگاه های اجرايي بود. یعنی نهادهاي اجرايي، دانشگاهها را به سمت غيرفرهنگي و امنيتي می بردند و در برخی موارد به دوستان در دستگاه های اجرایی تذکراتی می دادم.
به هر حال شورا بر فعاليتهاي وزارت علوم ناظر است.
نظارت كه طبيعي است اما بپذیریم که رییس شورا رییس جمهور است و شورا نمی خواهد سمت و سویش برخلاف جهت حرکت کلی دولت باشد.من در شورا رابطه نزديكي با تك تك افراد داشتم و ديدگاههاي خود را مطرح ميكردم.
البته این نظر ها را رسانه ای نمی کردم.
به نظر من رسانهاي كردن مسائل در خیلی از موارد، راهحل درستي نيست. نبايد چالشها را به ميان مردم كشيد و دل مردم را خالي كرد.
به هر حال هميشه اختلاف نظر وجود دارد.
پس یک جاهایی نظر مخالف داشتید اما رسانه ای نمی کردید.
نمی گویم لزوما نظر مخالف داشتم بلکه نظر داشتم و نظرات خودم را به نحو مقتضی اعلام می کردم و الان هم اعلام می کنم ، اما عموما رسانهاي نميكنم من راهكار را اين ميدانم.
ما نظام را قبول داريم و اختلاف نظر ها دقيقا مثل مسائل خانواده است. شما چه قدر مسائل خانوادهتان را به دوستانتان ميگوييد؟ نگاه من هميشه به مسائل خودمان مثل داخل خانواده است. نميخواستم از يك فرصت و تريبوني براي تبيين و معرفي خودم استفاده كنم.
البته نميگويم ارتباط رسانهاي نباشد. ارتباط رسانهاي براي اين است كه مردم از رسانه استفاده كنند حتي بحثهاي چالشي ميتواند رسانهاي شود به شرط رعابت اخلاق و حرمت افراد و توجه به منافع ملی. شركت در بحثهاي اختلاف برانگيز و تفرقه برانگيز و اينكه نتيجهاش مطرح شدن يك نفر باشد من سعي ميكردم پرهيز كنم.
شما بحث ائتلاف نسبي با اصولگرايان در انتخابات مجلس را مطرح كرديد، مقداري رويايي نيست كه اصلاح طلبان بيايند با اصولگرايان ائتلاف نسبي داشته باشند؟
ج: فكر ميكنم بهمن سال گذشته بود در كنگره یکی از احزاب راهبردها و رويكردهاي خودم را درباره انتخابات مجلس آینده مطرح کردم.
اول: حفظ سرمايه اجتماعي كه خلق شده و تقويت آن (يعني مشاركت مردم را از 73 درصد بالاتر ببريم)
دوم؛ پيروزي در انتخابات 94. ما باید پیروز انتخابات شویم ؛لازمه این موضوع ارائه لیست واحد از سوی اصلاح طلبان در انتخابات است .
با اين رويكرد شروع كرديم و واقعا در يك سال گذشته روي رويكرد و راهبردهاي خود جدي ايستادهايم. گفتيم برنامه ميدهيم و الان داريم برنامه تدوين ميكنيم. ما گفتیم برخلاف برخی جریانات رقیب را نقی نمی کنیم و به همه جریانات داخل نظام اصالت می دهیم.
بايد با رقیب تعامل كنيم؛ شايد بهترين و مناسبترين مكان براي تعامل مجلس باشد.. من وقتي بحث ائتلاف نسبي با اصولگرایان را مطرح كردم همین موضوع مدنظرم بود.یعنی بتوانیم در مجلس مثلا 30 نفر را پیدا کنیم که محور تفاهم و همدلی و دوستی جریانات داخل مجلس باشند..اگر این اتفاق رخ دهد ما خیلی از اتفاقات که در مجلس رخ می دهد مثل دعوا ،سوال و تذکرات آنچنانی را درچنین مجلسی نخواهیم داشت.
در این شرایط مجلس ديگر به وظيفه خودش عمل ميكند يعني نگاهش ملي ميشود و به مسائل حاشيهاي كمتر ميپردازد. اين موضوع جزء راهبردهايمان است و به همين دليل اجماع كامل در جریان اصلاحات و ائتلاف نسبي را با بخشهايي از جریان رقیب را مطرح كرديم.
اميدوارم در اين مسير بتوانيم جلو برويم .البته وقتي ميتوانيم در این خصوص موفق شويم كه هر دو جناح این موضوع را بخواهند و قبول داشته باشند.
مثلا چه اشكالي دارد در مركز استاني كه 5 نماينده هست يك نفر در دو ليست مشترك باشد. يعني نميتوانيم در يك استان يك نفر را پيدا كنيم كه هر دو جناح قبولش داشته باشند؟
نشانههايي ديدهايد كه بخواهند؟
هر دو جناح بايد بخواهند.
چه اصولگرا و چه اصلاح طلب اين موضوع را قبول داشته اند؟
ج: من راهبرد خودم را مطرح كردم و انتظارم نداشتم روز اول از آن استقبال شود. اخيرا يكي از سايتهاي اصولگرا گفته هدف عارف از اين راهبرد تفرقهافكني در بين اصولگرايان است؛ به نظر من اين گفته نهايت بيتقوايي است. من نگاه خيرخواهانه به موضوع داشتم و اگر هم نشد اشكالي ندارد ما كه با كسي دعوايي نداريم. اين بحث هم مهم است كه شما چه كساني را اصولگرا ميدانيد؟ مثلا جبهه پايداري هم خود را اصولگرا ميداند.
ج: با دوستانی که این نظریه را قبول دارند و در جبهه رقیب فعالیت می کنند.
اسم نمی آورید؟
نه . نیازی نیست.
در یکی از سایت ها اسم آقای ناطق آمده بود .
گذشته آقای ناطق نشان می دهد که مطمئنا یکی از این افرادمی توانند ایشان باشند.اما بهتر است اسم نبریم.
جناح مقابل مرتب دوگانه عارف و ناطق را مطرح ميكند و به نظر می رسد ميخواهند يك مدل تفرقه را ه بیاندازد.به هرحال گفته می شود بخشی از اصلاح طلبان طرفدار حضور ناطق و حمایت از ایشان هستند و بخش دیگری از اصلاح طلبان بر عارف تمایل دارند.نظر جنابعالی چیست؟
اولا هر تشكل سياسي و حزبی بايد هويت خود را حفظ كند. اصلامهمترين دليل حضور ما تقويت هويتمان است.
هرچند خيلي تعصبي به تشكيلات ندارم اما به حفظ و ارتقاي هويت تشكيلاتی تاكيد دارم. امادر عين حال آمادگي نهايت همكاري را داريم. به هر حال، من در يك اردوگاه تعريف شدهام آقاي ناطق در اردوگاه ديگر.
ما نميتوانيم اين مسئله را نفي كنيم. حال اين دو اردوگاه چه قدر همپوشاني دارند و اهدافشان يكي است يك بحث تشکیلاتی است. واقعيت اين است كه اين دو اردوگاه مرامنامه شفافي ندارند كه خط كشي كنيم اين اصلاح طلب است، او اصولگرا. ما با حفظ هويت آمادگي کلی همكاري با همه دوستانمان در جبهه رقيب را داريم.
چه قدر شما مراقبت ميكنيد كه بين اصلاح طلبان تفرقه ايجاد نشود؟مصداقا عرض می کنم ؛از جانب شما در سایت های اصولگرا خبری منتشر شد مبنی بر اینکه «اصلاح طلبان رهبر ندارند.»این سخن باعث تفرقه افکنی می شود.
معمولا جواب اينگونه تيترها را نميدهم و هميشه از بداخلاقيهاي رسانهاي گلهمند هستم. انقلاب ما انقلاب فرهنگي بود و اين فرهنگي بودن انقلاب را فقط نبايد در حكومت ببينيم بلكه در نهادهاي عمومي و مردمي و مهمتر از همه رسانهها باید ببينيم؛ اگر اين موضوع را بپذيريم باید کمتر تيترهاي مشتريپسند و تفرقه افکن بزنبم.
دغدغه اصلي و مهم من انسجام داخلي اصلاحات است و تا اينجا هم با این راهبرد كوتاه آمده ام؛ هر تصميمي كه تا بحال گرفته ام در این راستا بوده است بر این باورم كه بايد جبههها هم مثل احزاب حساب و كتاب و رهبری مشخص داشته باشند.
ممكن است همین الان خبرنگاري از شما بپرسد كه آیا آقاي خاتمي را به عنوان رهبر جريان اصلاحات قبول داريد يا خير؟پاسخ شما چیست؟
موضع بنده را همه نسبت به آقاي خاتمي ميدانند و عملکردم در انتخابات ریاست جمهوری رویکردم را نسبت به جایگاه آقای خاتمی در جبهه اصلاحات نشان داده است و اخیرا نیز در همایش اصلاح طلبان موضع خودم نسبت به جایگاه ایشان را شفاف بیان نموده ام.
در حال حاضر همین اصولگرایانی که به عنوان معتدل شناخته می شوند وقتی همایشی برگزار می کنند تندروترین اصولگرا ها را دعوت می کنند و افتخار می نمایند که می خواهند با آنها ائتلاف کنند.بنابراین این بحث ائتلاف با اصولگرایان معتدل غیر واقعی است.
نه .من فكر ميكنم كه به واقعيت نزديك است .
این ائتلاف پس با چه کسانی است؟
الان نمی خواهم اسم بیاورم. يک زماني ممكن است كه يك تشكلي در يك مقطع خاص موضع تندي بگيرد تا طرفداران و سمپات هایش را به خودش نزديك كند. اين مسائل را به حساب رفتار آن تشکل نگذاريد؛ گاهي اين نشستها و جلسات براي انسجام دروني است .واقعيتها گاهي متفاوت از مسائل رسانهاي است و ما در دو جبهه گروههاي معتدل بسياري را داريم.و افراد برجسته تاثیرگذار در هر دو جبهه.
پس بیشتر مدنظرتان افراد هستند.
ج : الان در كشور ما نقش افراد كمتر از تشكلها نيست. اگر با ده نفر از افراد تاثيرگذار اصولگرا به توافق برسيم به نظرم جا انداختن آن خيلي راحتتر است.
رابطهتان با شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات چگونه است؟به هر حال حزب تشکیل ندادید و در این شرایط چکونه قرار است با جبهه در ارتباط باشید ؟
در مورد ضرورت تشکیل حزب بنده هیچ تردیدی ندارم؛ اما یک سوال همیشه برای من مطرح بود ه ؛ آیا تشکیل حزب قبل از انتخابات 94 به انسجام اصلاح طلبان کمک می کند یا خیر ؟ ؛ من در مورد این سوال به نتیجه نرسیدم ؛بنابراین تشکیل حزب را مرعا گذاشتیم تا بعد از انتخابات94 در مورد آن تصمیم گیری کنیم .در عين حال يك گروه سياسي به نام پويش اميد كه اعضای آن جوانان بودند را داریم كه در انتخابات 92 حضور جدي داشتند و خيلي از كارها در انتخابات با محوريت و همكاري آنان صورت ميگرفت.
وقتي مسئله حزب به تعویق افتاد دوستان و جوانا مرتبط با ما به سمت ثبت تشكل سیاسی جوانان رفتند كه بزودی ایجاد یک سازمان سياسي جوانان را به وزارت کشور اعلام و تقاضای مجوز خواهند کرد.
ارتباط ارگانيكي با شوراي هماهنگي نداريد؟
ج: ما با همه ارتباط مان نزديك است؛ اعضاي آنها در جلسات ما شركت ميكنند و ديدگاههاي ما را ميدانند.
آقاي دكتر لطفا در مورد پيشنهاد همه پرسي كه آقاي روحاني مطرح كردند نظرتان را بفرمایید.
ج: رئيسجمهور به عنوان بالاترين مقام اجرايي كشور حق دارد این قبیل مسائل را مطرح کند و واضح است كه هر رئيسجمهور به خصوص آقاي روحاني كه حقوقدان هم هستند وقتي يك پيشنهاد و طرحي را مطرح ميكند به حواشي و جوانب حقوقياش هم فكر ميكنند.
به نظر شما اين پيشنهاد قابل اجرا شدن است؟
بايد بپذيريم رئيسجمهور كشور حق دارد در همه امور اظهارنظر كند و پيشنهاد دهد منتهي با ساز و كارهاي قانوني. برخي اوقات بعضي افراد اجازه نميدهند حتی بالاترين مقام اجرايي كشور ديدگاه و نظرش را مطرح كند. ايشان مطمئنا به ساز و كارهايي كه در قانون اساسي ديده شده اشراف كامل دارد انقلاب و نظام ما براساس رفراندوم و نظر مردم به وجود آمده و پشتوانه و صاحب انقلاب، نظام و حكومت ما مردم هستند.قطعا توجه به نظر مردم در ایجاد آرامش بیشتر در دولت و ارائه جدی تر کار می تواند موثر باشد.
کد خبر: ۵۷۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۲۵
مسئول کمیته هماهنگی اصلاحطلبان گفت روحانی پیروزی خود را مدیون اصلاحطلبان است و نباید بگوید وامدار هیچ حزبی نیست.به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
محسن رهامی در «برنامه انتخابات شورای هماهنگی اصلاحطلبان» در بندرعباس، اظهارات رئیسجمهور مبنی بر این که وامدار هیچ حزبی نیست را «غلط» دانست و گفت: روحانی برای پیروزی انتخاباتی خود بدهکار احزاب است.
وی افزود: پنج روز پیش از انتخابات ریاست جمهوری، روحانی با ۱۰/۸ درصد در رتبه چهارم نظرسنجیها قرار داشت که با تدبیر و اجماع احزاب اصلاحطلب به بیش از ۵۰ درصد افزایش یافت و برنده انتخابات شد. این ادعا در حالی است که عارف نامزد اصلاحطلبان در همان نظرسنجی ۷-۸ درصد بیشتر رای نداشت.
رهامی تصریح کرد: هرچند حق اصلاحطلبان و افرادی مانند عارف در این دولت ادا نشد، استراتژی اصلاحطلبان حمایت از دولت است اما این طیف با هیچکس عقد اخوت نبسته و رویکرد انتقادی خود را خواهد داشت.وی همچنین حضور مدیران و افراد دارای سمتهای دولتی در نشست اصلاحطلبان بندرعباس را ارزشمند توصیف و اضافه کرد: در برخی استانها مسئولان با این توجیه که نباید برچسب حزبی بخورند، از حضور در نشستها خودداری میکنند در حالی که آنان موقعیت و مسئولیت خود را مدیون رای و اعتماد مردم به احزاب هستند.
نشست شورای هماهنگی اصلاحطلبان شهرستان بندرعباس با حضور چهرههای سیاسی اصلاحطلب و مشاور عالی استاندار هرمزگان و تعدادی دیگر از مسئولان استان در فرهنگسرای طوبی بندرعباس برگزار شد.
منبع/کیهان
کد خبر: ۵۵۵۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز با اشاره به مطرح بودن سه گزینه آیات عظام امامیکاشانی، مجتهدشبستری و موحدیکرمانی برای دبیرکلی این تشکل، گفت: هیچکدام از این گزینهها خواهان کاندیداتوری برای دبیرکلی نبودند.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
حجتالاسلام غلامرضا مصباحیمقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز صبح امروز (چهارشنبه) در نشستی خبری در جمع خبرنگاران، با گرامیداشت یاد و خاطره مرحوم آیتالله مهدویکنی دبیرکل فقید این تشکل، اظهار داشت: شب گذشته جلسه فوقالعاده جامعه روحانیت مبارز برگزار شد و آیتالله موحدیکرمانی با اجماع اعضا به عنوان دبیرکل جدید جامعه روحانیت مبارز انتخاب شد.
وی از گفتوگوها و رایزنیها در طول 2 هفته گذشته روی 3 گزینه برای دبیرکلی خبر داد و افزود: آیتالله امامیکاشانی، آیتالله مجتهدشبستری و آیتالله موحدیکرمانی به عنوان گزینههای دبیرکلی مطرح بودند.
مصباحیمقدم بر همین اساس یادآور شد: دبیرکلی آیتالله مجتهدشبستری منوط به این بود که ایشان تبریز را رها کند اما با مشورتی که با دفتر رهبر معظم انقلاب انجام دادند، از آنجا که معظمله جایگزینی برای ایشان نیافتند و روی ادامه حضور ایشان به عنوان نماینده ولیفقیه در استان آذربایجانشرقی و امام جمعه تبریز تأکید داشتند، لذا بحث دبیرکلی آیتالله مجتهدشبستری منتفی شد.
وی با اشاره به اینکه آیتالله امامیکاشانی نیز با اصرار خود کاندیداتوری برای دبیرکل جامعه روحانیت مبارز را نپذیرفت، گفت: لذا کاندیداتوری از طرف خود هیچ کدام از گزینهها مطرح نشده بود و صرفاً به آنان پیشنهاد شده بود.
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در مورد محتوای سخنان آیتالله موحدیکرمانی پس از انتخاب به عنوان دبیرکل این تشکل، تصریح کرد: آیتالله موحدیکرمانی بر فعالتر شدن جامعه روحانیت مبارز تأکید داشت به علاوه معتقد بود که شوراهای مناطق این تشکل باید تقویت شود.
وی وجود دفاتر جامعه روحانیت مبارز در چند منطقه و چند استان را یادآور شد و گفت: شوراهای استانی و مناطق کاندیداهای خود را برای ترمیم جامعه روحانیت مبارز مطرح خواهند کرد و در شورای مرکزی برای افزایش تعداد تصمیمگیری میشود.
وی با اعلام خبر برگزاری نشست عمومی اعضای جامعه روحانیت مبارز در تهران در آینده نزدیک گفت: در این جلسه آیتالله موحدیکرمانی دبیرکل، حجتالاسلام تقوی معاون سیاسی و اینجانب به عنوان سخنگوی جامعه روحانیت مبارز سخنرانی خواهیم کرد.
مصباحیمقدم از تعداد زیادی از روحانیون تهران برای شرکت در این جلسه به منظور برگزاری جلسهای بزرگ و پربار خبر داد و در مورد جلسه دیشب گفت: همه اعضا در جلسه دیشب حضور نداشتند اما بیش از دوسوم اعضا شرکت کرده بودند.
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در پایان تصریح کرد: در ترکیب این تشکل فعلاً بنای تغییر نداریم اما با توجه به وفات تعدادی از اعضا از جمله حجتالاسلام دعاگو، حجتالاسلام هزاوهای و حجتالاسلام انواری باید برای آنها جایگزین یافته و در ترکیب جامعه روحانیت مبارز دست به ترمیم بزنند.
منبع: فارس
کد خبر: ۵۰۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۲