« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
گاردین در گزارشی به پخش خندوانه در ایران و استقبال ایرانی‌ها از استندآپ کمدی پرداخت. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir مجله مهر: هرچند که در چند روز گذشته خندوانه درکشور خودمان کم سروصداترین روزهای اخیرش را می‌گذراند، وبسایت خبری انگلیسی گاردین گزارش دیروز عصر خودش را از منطقه خاورمیانه به پخش این برنامه‌ی تاثیرگذار از رسانه ملی ایران اختصاص داد. گاردین با اشاره به نقاط قوت برنامه سازان این برنامه علی الخصوص رامبد جوان و حضور جناب‌خان تلاش این برنامه را زیرکانه و موفق دانست و فضای آن را توصیف و بخش‌های مختلفش را معرفی کرد. گاردین با دیدگاه خاص خود بی توجه به پیشینه و سابقه طنز در ادبیات و هنر ایران تحلیلی از دلایل استقبال ایرانی‌ها از استندآپ کمدی یا به قول خندوانه‌ای‌ها خنداننده ایستاده و عادت پخش و انتشار جوک ارائه داد و بدون ارائه آمار مشخصی سعی کرد با مقایسه این برنامه با برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان، تلویزیون ملی را درجذب مخاطب تا حدی ناموفق نشان بدهد و از خندوانه به عنوان یک مورد نادر در جذب مخاطب یاد کرد. این روزنامه البته به پخش همیشگی برنامه‌ها و سریال‌های طنز و غیرایرانی هم اشاره نکرد و محتوای کمیک این برنامه، پوشش و هم‌جواری مخاطبان زن و مرد را در این برنامه عجیب دانست که البته مشاهده این صحنه‌ها برای مخاطب ایرانی امری عادی‌ست. گاردین در ادامه با صحبت با معاون پیشین وزیر فرهنگ و ارشاد و صادق زیباکلام بر تحلیل‌های خود اعتبار داخلی هم اضافه کرد. گزارش را در زیر می‌خوانید: «یرانیان از جوک ساختن و شوخی کردن با هر چیزی لذت می‌برند و به اشتراک گذاشتن این شوخی‌ها از طریق تلفن‌های هوشمند به یک عادت افراطی روزانه در برخی از آنها تبدیل شده. در کشوری با فضای سیاسی محدود، طنز موقعیتی فراتر از سرگرمی‌های ساده به دست می‌آورد. در حال حاضر، استندآپ‌کمدی ارمغانی است که از طریق نمایش در تلویزیون دولتی به خانه‌های مردم آمده. خندوانه "laughmelon(ترکیبی از خنده و هندوانه) برنامه‌ای ست که در کانال کمدی نسیم چند شب در هفته پخش می‌شود. میزبانی این برنامه با رامبد جوان، یک طنز پرداز شناخته شده محبوب بین جوانان است که دیگر کمدین‌های ایرانی را به اجرای استندآپ کمدی دعوت می‌کند و در این نمایش رقابتی بین آن‌ها برگزار می‌شود. موفقیت این برنامه عجیب بوده چرا که تلویزیون دولتی با سانسورهایی همراه است در صورتی که برنامه‌هایی مثل بفرمایید شام که از شبکه‌های ماهواره‌ای مثل منوتو که از لندن پخش می‌شوند سانسوری ندارند و از این لحاظ جذابیت دارند.... اگر چه تعدادی از ایرانی‌ها تجربه قبلی در اجرای استندآپ کمدی را داشتند، این ژانر تنها به درستی با خندوانه معرفی شده و شروع این برنامه تبدیل شده به پلت فرمی برای اجرای استدآپ کمدی توسط بسیاری از کسانی که نمایش کمدی اجرا می‌کنند. جوان برنامه را در مقابل مخاطبان انتخاب شده از مردان و زنان جوان اجرا می‌کند. پوشش زنان مانتو و روسری‌های رنگارنگ است که در مقایسه با چادر سیاه و روسری که معمولا توسط زنان در تلویزیون ملی استفاده می‌شود جالب توجه است. کمدین ها اغلب آواز می‌خوانند و کف می‌زنند. مخاطبان مرد و زن کنار یکدیگر هستند که این یک صحنه غیر قابل تصور در تلویزیون دولتی ایران تا یک دهه پیش بود. علی اصغر رمضانپور، معاون وزیر فرهنگ سابق، گفت: تولید کنندگان برنامه در برقراری ارتباط با جوانان موفق بودند چرا که خندوانه مسائل را از نزدیک لمس کرده و به عبور از خط قرمزها نزدیک بوده. اما به اندازه کافی در انجام این کار ظریف عمل کرده وموفق شده است. رمضانپور به گاردین گفت: "این گروه سازنده و پشت صحنه با تلویزیون دولتی برای مدت زمان طولانی همکاری کردند به طوری که آنها به طور کامل از خطوط قرمز خود آگاه هستند، اما در عین حال می دانند که چگونه از منابع چشمگیر استفاده کنند به طوری که برای جوانان جذاب باشد. زیرکانه، در لفافه و عبور کردن از خط قرمزها" "با ظهور رسانه های اجتماعی، به ویژه برنامه های پیام رسان آنلاین مانند وایبر و تلگرام که در ایران محبوب هستند، جوک گفتن اوج گرفته و به یک رسانه خاص در ایران تبدیل شده و هنگامی که بحث فقط شوخی است مردم خیلی درباره آن نگران نیستند و راحت حرفشان را میزنندو از شوخی به عنوان یک قالب و فضا برای بیان خودشان استفاده می‌کنند" جوان نمایشی دونفره با یک عروسک مانند ماپت به نام "جناب‌خان" اجرا می‌کند که لهجه جنوبی ایران را دارد. در طول برنامه، عروسک آهنگ‌های فولکلور از نقاط مختلف ایران را می‌خواند که به نحوی تلاش برنامه نویسان برای رسیدن به توجه مردم سراسر کشور است. جوان همچنین بخشی از نمایش خود را به معرفی کتاب، نمایشنامه و گالری نمایشگاه‌ها جدید اختصاص می‌دهد. صادق زیبا کلام، استاد دانشگاه تهران و مفسر برجسته سیاسی، گفت دلیل اینکه خندوانه موفق بوده این است که یک برنامه دولتی معمولی نیست. و مطابق معمول دیدگاه‌های دولت را در موردمسائل اجتماعی بازتکرار نمی‌کند. " این برنامه صدای خاص خود را دارد. بر روی نظرات دولت منطبق نیست و واقعا به نحوی طبیعی است. " زیبا کلام گفت که برنامه به طور غیرمستقیم فرصتی را برای بینندگان فراهم آورده تا بیش از حد دیدگاه‌های سیاسی خودشان را بیان کنند. در طول یک مسابقه اخیر بین دو کمدین در مقابل مردم، کمدینی که نظرش به نظر رئيس جمهور سابق تندرو، محمود احمدی نژاد نزدیکتر تلقی ‌می‌شد رای پایین‌تری را از طریق پیامک‌های مردم به دست آورد.، درحالی که کمدین دیگری که گرایشش به اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر بود رای بالاتری به دست آورد. زیبا کلام گفت ایرانیان به فعال رسانه‌های اجتماعی تبدیل شده‌اند، چرا که آنها به طور طبیعی در بیان‌شان با محدودیت‌هایی روبرو هستند. او گفت این برای یک استاد دانشگاه مثل خودش عجیب است که صفحه اش در فیس بوک ۴۰۰۰۰۰ لایک کننده داشته باشد. "این یک اتفاق غیرمعمول است - به طور معمول یک استاد دانشگاه اروپا را با چنین دنبال کنندگانی در رسانه های اجتماعی نمیبینید."
کد خبر: ۷۳۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۱

پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir انتخاب به نقل از روزنامه گاردین نوشت: آیت الله سیدحسن خمینی نوه 43 ساله ی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران تلویحا به موضوع کاندیداتوری اش در انتخابات مجلس خبرگان اشاره کرده است. سیدحسن خمینی از جلب توجهات به خود دوری می کند اما بارها در به صورت تلویحی از توافق هسته ای ایران حمایت کرده است و در مخالفت با تندروی سخن گفته است. او در سال های گذشته به درخواست ها برای کاندیداتوری در مجلس خبرگان «نه» گفته است. در بخش دیگری از این گزارش آمده است: کاندیداتوری سید حسن خمینی می تواند منجر به تقویت اردوگاه میانه روها شود. وی طی سخنرانی در 29 اگوست وصیت پدربزرگ خود به پدرش حجت الاسلام و المسلمین احمد خمینی را نقل کرد. سیدحسن خمینی گفت: امام به ابوی ما گفت که «نمی گویم در جمهوری اسلامی کاری را قبول نکن، اگر لازم شد همه کار بکن و هر مسئولیتی را قبول کن؛ اما اگر دیگران هستند بگذار آنها انجام دهند.» وی افزود: «بنابراین، اگر روزی لازم شد که من کاری را انجام دهم در اینجا شانه خالی کردن کار غلطی است، زیرا مصلحت سنجی شخصى و عافیت طلبی با اندیشه امام و آرمانهای ما سازگار نیست.» سعید لیلاز، تحلیلگر مسائل سیاسی معتقد است که این سخنان سیدحسن خمینی بی سابقه است و بعلاوه به معنای کاندیداتوری اوست. محمدجواد حق شناس فعال سیاسی نیز گفت: در طول چندین سال گذشته، سیدحسن خمینی از شخصیت های مختلف و همینطور مردم درخواست های بسیاری برای کاندیداتوری در انتخابات دریافت کرده است. وی افزود: به نظر می آید که سخنان اخیر سیدحسن خمینی اعلام تلویحی نامزدی او در انتخابات است. در ادامه گزارش گاردین آمده است: سیدحسن خمینی ظاهرا این سخنان مهم را در پاسخ به آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام عنوان کرده است که از او برای حضور در انتخابات دعوت کرده بود. محبوبیت سیدحسن خمینی در میان ایرانیان باعث شده است که میانه روها از او بخواهند که نقشی سیاسی برعهده گیرد. اما این مسئله باعث شده است که او به هدف انتقادات تندروها تبدیل شود. آیت الله مصباح یزدی، رهبر معنوی جریان تندرو پایداری اخیرا به شکل تندی از سیدحسن خمینی انتقاد کرده است. در ماه اوریل نیز، انصار حزب الله بیانیه ای علیه سیدحسن خمینی برای جلوگیری از سخنرانی او در استان گلستان صادر کرد. او پس از مدتی و با دعوت گروه های مختلف، به گلستان سفر کرد و با استقبال گرم مردم روبرو شد. سیدحسن خمینی روابط بسیار خوبی با گروه های مختلف سیاسی ایران دارد و و به شدت قابل احترام است. این موضوع باعث می شود که او کاندیدایی قدرتمند برای انتخابات مجلس خبرگان باشد. در واقع این موضوع می تواند به تشکیل مثلث هاشمی، خمینی و روحانی در مقابل مثلث جنتی، یزدی و مصباح تبدیل شود.
کد خبر: ۷۲۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۷

براین اساس تمام سناتورهای دموکرات به غیر از چهار نفر به توافق هسته ای میان ایران و 1+5 رای مثبت دادند.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از میزان، سناتورهای دموکرات آمریکایی با بلوکه کردن قطعنامه جمهوری خواهان مبنی بر رد برجام تواسنتند به موفقیت دست پیدا کنند و توافق را در کنگره به تصویب برسانند. براین اساس تمام سناتورهای دموکرات به غیر از چهار نفر به توافق هسته ای میان ایران و 1+5 رای مثبت دادن دادند. به گزارش گاردین ،برهمین اساس سناتور مک دانل، رهبر اکثریت سنا درخواست کرده است هفته دیگر درباره رد توافق هسته ای رای گیری شود، اما بعید به نظر می رسد دموکرات ها نظر خود را تغییر دهند. بر اساس قوانین سنا، برای ختم بررسی یک طرح و تصمیم‌گیری در مورد آن، نیاز به حمایت دستکم سه پنجم اعضای سنا است. سنا 100 عضو دارد و جمهوری‌خواهان برای جلوگیری از اطاله بررسی به حمایت 60 نفر نیاز داشتند، اما تمام دموکرات‌هایی که از توافق هسته‌ای اعلام حمایت کرده بودند، علیه ختم بررسی رأی دادند و این طرح نهایتا با 58 رأی مثبت در برابر 42 رأی منفی، شکست خورد تا راه برای اجرای برجام، باز شود.
کد خبر: ۷۱۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۰

جاناتان استیل در بازدید اخیرش از تهران، گزارشی از چگونگی حضور دکتر احمدی نژاد در بین مردم، میزان محبوبیت، عملکرد، نوع نگاه مردم عادی و تحلیل گران سیاسی و گمانه زنی های مرتبط با بازگشت به انتخابات ریاست جمهوری گزارش مفصلی را تهیه کرده است. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com جاناتان استیل روزنامه نگار معروف و کهنه کار که در دفاتر روزنامه گاردین در واشنگتن و مسکو کار می کرده است، او در دانشگاه کمبریج و ییل در مورد عراق، افغانستان، آفریقای جنوبی و روسیه مطالعه وپژوهش داشته و در این خصوص، کتاب picture-162-1397145426هائی نوشته است. جاناتان استیل می نویسد: هیچ تغیری نکرده، هنوز چشمان نیمه باز او بر نیازمندانی که دوربرش حلقه می زنند برق زده و جدیّت هنوز در چین وچروک های پیشانی اش موج می زند، و قبل از هرچیز بایدگفت : در آمادگی محمود احمدی نژاد در برآوردن درخواست های ایرانیان فقیر هیچ تغیری ایجاد نشده است، این دسته از مردم هرکدام بسادگی و وقت کافی چهره به چهره با او ملاقات می کنند، تمامًا  مانند رویه قبل از این حتی تا آخرین روزهای ریاستش در سال 2013. فضای زمانی اینجا در 7 صبح جوّی احمدی نژادی است  مکانی که در بیشتر روزهای هفته در حاشیه شرق تهران که به نارمک معروف است می توان منتظر او بود، احمدی نژاد در منزل  خانوادگی اش با دوتا از فرزندان متاهلش زندگی می کند. و او پس از روبروشدن باصف طولانی متشکل از زنان ومردانی که در خیابان و پشت یک نرده آهنی کوتاه به انتظارش ایستاده اند درخواست های مکتوب آنها را که معولاً با دست نوشته(دستی ) تهیه شده، با دست خود دریافت میکند… این صحنه سنت قبلی و ریشه دار او را که نماینگر پاسخگوئی مسئولی قابل ستایش، در توجه به فقراست در اذهان تداعی می کند. چند لحظه قبل از ورود رئیس سابق، محافظان شخصی مسلح او در جایگاه بمنظور مراقبت از او حضور دارند، وی سرحال و قبراق با گام های حساب شده به طرف ارباب رجوعان میرود و با آنها به سلام و علیک و خوش و بش می پردازد، موضوع دیدار پر از دیدگاهی از عاطفه دوطرفه است ، و تمرکزی محاسبه شده، چندکلمه رد وب دل می شود، و نفر بعدی … لبخند مهربانانه رئیس سابق فقط هنگامی قطع شد که من و مترجم فارسی زبانم به اول صف و روبروی احمدی نژاد رسیدیم و هنگامی که از او سوال گرفتیم آیا تیم مذاکره کننده ایرانی در مذاکرات کارش را خوب پیش می برد؟ کوتاه و صریح جواب داد “مصاحبه ندارم “.   و مترجمم بنا به درخواست من بار دیگر از او سوال کرد آیا طرحی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو دارید ؟”، لبخندش را بطور کلی محو کرد و گره صورتش بیشتر شد و با قاطعیتی دوچندان با لهجه مصمم پاسخ داد “مصاحبه ندارم”. این سؤال  مطرح شده ” پیرامون نامزدی احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری” پرسشی است که بسیاری  از ایرانی ها آن را تکرار می کنند، چون هیچ کدام از روسای جمهور ایران قبلی و بعد از او این سبک سنتی را که راغب به روبرو شدن با مردمی که  بطرح مشکلات می پردازند و او به حل گرفتاری های آنها اقدام کند، دنبال نکرده اند، و احمدی نژاد به این روش مشهور است شیوه ی که در طول دو دوره ریاستی اش از سال 2005 تا 2013، به آن پرداخت  و این اقدام او باعث همان محبیوبیت ویژه اش در شنیدن شکاىت مردم عادی شده است، ولکن این سؤال باقیست:  آیا این سبک یک عادت ثابت و پایدار است، یا هدفی نهائی در آن نهفته است که احمدی نژاد در دراز مدت به آن چشم دوخته است؟ در اینجا ضروریست که اشاره کنم که این ارتباط احمدی نژاد با مردم در رسانه های ایران ندیده ام یا منتشر نشده است، و با این تفاصیل واضح است که پدید آمدن این چنین دیدارهای دو طرفه مردم با او  تبلیغات سیاسی یا برای کسب شهرت نیست. بازگشت به عرصه سیاسی براساس نظر بسیاری از تحلیل گران درتهران، یک آینده سیاسی در انتظار احمدی نژاد خواهد بود ،”بویژه  اگر مذاکرات هسته ی به نتیجه ی دلخواه نرسد، و همچنین روابط ایران با غرب همچنان که در  حالت نوسان است و تبادل تهمت ها باقی بماند، و ممکن است با این روند رفتار غرب علیه ایران باردیگر احساس شود که ایران به رئیسی مردمی با مواضعی سرسختانه نیازمند باشد، و حتی با احتمال وجود موفقیت در مذاکرات، فرصت حضور احمدی نژاد بقوت خود باقیست .” نکته مهم دیگر اینکه مشخص شد که فرایند لغو تحریم ها، که معظم ایرانیان با بی صبری  منتظرش بودند، باعث بهبود و ارتقاء چشمگیر در سطح معیشت آنها نشده است، و از همینجا سیاسمتداران روند سرزنش رئیس فعلی و تیمش را آغاز خواهند کرد، و خواستار بازگشت به توانمدی ملی و مردمی شان خواهند شد، و قطعاً در هر دو سیناریوی مورد اشاره، احمدی نژاد همچون یک برگ برنده در دستان آیت الله خامنه ی باقی خواهد ماند . علىرغم اینکه رسانه ها دیدارهای مردمی احمدی نژاد را پوشش نمی دهند، ولی تجمع مردم در نارمک از اول صبح بخاطر نقل و قول هائی است که میان عموم مردم در رابطه با ویژگی او رد و بدل می شود است، وصادقانه بگویم، که گرچه لیست انتظار  در آنجا بسیار طولانی نبود، ولی براساس گفته ی یکی از نگهبانان آنجا او مرتب از یک مکان به مکان دیگر در موقعیت های مشابه سفر می کند، و  تصویر احمدی نژاد بعنوان سیاستمداری مردمی که قادر بر درک مشکلات و نیازمندی مرد عادی است، دهان به دهان نقل شده و گوش دیگران می رسد . از جوانی که در ماشینش نشسته بود وبه خانمش در رابطه پاسخ احمدی نژاد توضیح می داد سوال کردم “چرا آمده ای؟” ، … او دریک شرکت نوشابه های گازدار که از 18 ماه پیش تعطیل شده، چهت دریافت کمک … پس از اینکه همه تلاش های قبلی اش ناموفق بوده و همینطور دستیابی به کار جدید به احمدی نژاد مراجعه کرده است ،  … جوان دیگری گفت: که چند شب است که در پارک مجاور میخوابد، تا هنگام آمدن احمدی نژاد بموقع حضور داشته باشد، چون اجاره منزلش عقب افتاده است، و در این غیر این صورت او و همسرش و بچه اش را از آن خانه بیرون می کنند، و…. دیگری   و در این میان بیوه ی سالمند، که بعنوان دستیار فروش در یک فروشگاه کار می کرده، گفت : احمدی نژاد هنوز  رئیس ماست، و مشکل مرا حل کرده است  …با همه ی اوصاف پیشین او منتقدانی هم دارد یکی هم می گفت: با اینکه زمان او وضعیت اقتصادی بمراتب بهتر بود  ولی کمتر به حرف های مشاوارانش گوش میداد ،…. و یکی دیگر او را مسئول رکود اقتصادی کشور معرف میکرد…. ایستادگی در برابر جورج دبلیو بوش از نگاه برخی از تحلیل گران اینگونه مطرح میشود : که نظام  سیاسی ایران به انتخاب احمدی نژاد در 2005 برای ریاست ایران نیاز داشت، و منطقی بود که در آن زمان که کاخ سفید در دست شخصی تهاجمی خلاصه شده بود و خلاصه شده در جورج دبلیو بوش بود، و ما احمدی نژاد را رو کردیم. امیر مواهبیان، مدیر  آژانس خبری  آریا، که خود را سیاسی معتدل توصیف کرد می گوید: ” احمدی نژاد تمامًا با روحانی فرق دارد، او فوق العاده  اعتماد بنفسی قوی دارد، و اعتقاد داشت حمله بهتر ین وسیله دفاع است، و بر این باور بود که “اقتدار” سازنده تفاوت میان کشورهاست، و این قدرت است که می تواند حق را ایفا و تامین کند  ، ….  “گرچه بسیار سخت بود که بدانیم در ذهن احمدی نژاد چه می گذرد و چه در سر دارد، ولی این موضوع خود برای همه طرف های خارجی توانمندی “بازدارندگی “بود “. مواهبیان، در پایان می گوید : ” در شرایط فعلی ایران در جایگاه خوب و عقلانی و معتدلی قرار گرفته است، و توپ اکنون در زمین ایالات  متحده است، و حالا  باید منظر  عقلانیت یا غیر عقلانی بودن آمریکا در مرحله پیش رو از مذاکرات هستیم، و ما به شخصی در مقابل ایالات متحده را ایستادگی کند در صورتی که بخواهد که آن کشور بشکل بدی عمل کند سخت نیاز داریم و ما در این عرصه آمادگی کامل داریم بار دیگر احمدی نژاد را به میدان سیاسی بازمی گردانیم “. منبع : میدل إیست آیجاناتان استیلتهیه وترجمه: نجوای کنگان
کد خبر: ۶۵۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۰

غروبِ یکی از روزهای آخر مارس، یکی از رهبران شورشیان سوری از جلسه در آن سوی مرز در ترکیه، بازگشت و از فرماندهان تحت امرش خواست تا به سرعت برای تشکیل جلسه اضطراری خود را برسانند. پنج مرد خود را به خانۀ رییسشان در استان ادلب رسانند و منتظر بودند که همان حرفهای همیشگی راجع به صبر داشتن و ناله کردن از اینکه فعلاً خبری از پول و سلاح نیست را بشنوند. اما این بار چیزهایی شنیدند که شگفت‌زدۀشان کرد. به گزارش فرادید به نقل از گاردین ، یکی از فرماندهان می‌گوید: "او با شوق وارد شد. وقتی دیدیمش همان ابتدا توجهمان به او جلب شد. اما وقتی که شروع به حرف زدن کرد، چشم‌هایمان چهارتا شد." رهبر این گروه، که خواسته‌اش نام واحدش محفوظ بماند، می‌گوید که به مردانش گفته که به زودی ورق در جنگ فرسایشی‌ای که از سال 2012 علیه اسد آغاز کرده بودند، به نفعشان برخواهد گشت. او به نشریۀ آبزرور گفته است: "دلیل این موضوع این است، که از حالا به بعد هر سلاحی که می‌خواهم را می‌توانم داشته باشم. برای اولین بارآنها چیزی از ما دریغ نمی‌کنند، به غیر از موشک ضدهوایی. ترکها و دوستانشان می‌خواهند که کار تمام شود." رهبر این گروه توضیح می‌دهد که همۀ گروههای مخالف در شمال سوریه، به غیر از داعش، قرار است از توافقی میان قدرتهای منطقه‌ای که قرار گذاشته‌اند اختلافاتشان را کنار بگذارند و روی دشمن مشترکشان، یعنی رژیم سوریه تمرکز کنند، بهره ببرند. بانی این توافق عربستان سعودی بوده است. این کشور مصمم است تا هر چه در توان دارد بگذارد و به رژیم بشار اسد خاتمه دهد و مهمتر از آن رویاهای اصلیترین حامی اسد، یعنی ایران را برای کنترل جریان جنگ، نقش بر آب کند. این موضوع، مسابقۀ رقبای منطقه‌ای قدیمی را بر سر قدرت و نفوذ، وارد مرحلۀ جدیدی خواهد کرد و تاثیر خود را در سوریه و سایر جنگهای نیابتی که در منطقه جاری است، نشان خواهد داد.  اوایل ماه مارس امسال، مقامات ارشد منطقه به ریاض دعوت شدند تا برنامه‌های ملک سلمانِ تازه به قدرت رسیده را برای منطقه بشنوند. رجب طیب اردوغان، رییس جمهور ترکیه، جزو اولین نفراتی بود که به ریاض رسید. پشت سر او مقامات قطر و رهبران کشورهای عضو شورای همکاری‌های خلیج فارس نیز سر رسیدند. پیام ملک سلمان سه بخش داشت: اول؛ دیگر خبری از انشقاق‌های منطقه‌ای نخواهد بود، چیزی که باعث شده بود دولتهای هوادار اخوان المسلمین در ترکیه و قطر با گشاده دستی از گروههای متحد در سوریه حمایت کنند و در مقابل سعودی‌ها بیشتر به دنبال راههای معتدلتر باشند. دوم؛ ریاض می‌پذیرفت که سلاح‌های سرنوشت‌ساز را به شمال سوریه بفرستد و در مقابل دیگران متعهد به انضباط و هماهنگی می‌شدند. و سوم؛ ایالات متحده مانع نخواهد شد. یک مقام سعودی به آبزرور گفته است: "صراحتاً می‌گویم، حتی اگر ایالات متحده تلاشی برای ممانعت هم می‌کرد، ذره‌ای برایمان اهمیت نداشت." در عرض تنها چند هفته، این تکان جدید نتایج ملموسی را نشان داده است. گروههای مخالف در سوریه، از جمله جبهۀ النصره که آمریکا آن را گروهی تروریستی می‌داند و مدتها مایۀ نگرانی ریاض بود، به مدد دهها موشک ضدتانک "TOW" که می‌توانند خودروهای زرهی ارتش سوریه را از چندین کیلومتری هدف قرار دهند، به شهرهایی پیشروی کرده‌اند که تا پیش از آن حتی خیال تصرف آنها نیز به ذهنشان خطور نمی‌کرد. نتایجی که رقم خورده، اعجاب انگیز است. ادلب در طول تنها چند روز سقوط کرد. چند هفتۀ بعد نیز شهر جسر الشغور به دست نیروهای مشترک جهادی‌ها و اعتدالگراها افتاد. حال، سرزمین‌های زراعی‌ای که تا شهرهای سوم و چهارم سوریه، یعینی حمص و حما، کشیده شده‌اند، بیش از هر زمان دیگر در معرض خطر قرار دارند. به اینها، ساحل مدیترانه و کوهستان‌های شمال سوریه که مرکز علوی‌ها محسوب می‌شوند را نیز اضافه کنید. در شرق، حلب که شش ماه پیش به طور جدی انتظار می‌رفت که از سوی نیروهای اسد محاصره شود، حالا بیش از همیشه احتمال دارد که کاملاً به دست شورشیان بیافتد. در آنکار و ریاض و حتی بغداد و بیروت، که این دو پایتخت آخر اسماً متحد اسد هستند، این حس وجود دارد که رژیم سوریه در حال شکست خوردن در جنگ است. از ماه مارس به این سو، ارتش سوریه در همۀ نبردهایش شکست خورده، از جمله در نبرد هفتۀ پیش بر سر دو میدان گازی در شمال پالمیرا. پالمیرایی که اکنون به دست گروه جهادی داعش افتاده و محل یکی از مهمترین آثار باستانی جهان است. دمشق برخی از ویژه‌ترین نیروهایش را برای دفاع از میدان‌های گازی، که از منابع ضروری انرژی سوریه هستند، فرستاد، اما نیروهایش خیلی زود در برابر داعش شکست خوردند. داعش آخر هفتۀ گذشته در استان انبار عراق نیز به پیروزی‌های مهمی دست یافت. یک دیپلمات ارشد در دنیای عرب می‌گوید: "این چیزی که شاهد هستید، فراز و فرود جنگ نیست. این گواهی واضح و مکرر از این موضوع است که ارتش رژیم نمی‌تواند از خود و کشور دفاع کند، حتی هر قدر هم که حمایت حامیش، ایران، نیز زیاد باشد." در آنسوی مرز، مقامات عراقی نیز هراس‌های مشابه در مورد ارتش ملی خود دارند. نیروهای عراقی که به نسبت ارتش سوریه از تجهیزات و آموزش‌های بهتری بهره‌مندند، در حدود 72 ساعت در برابر داعش تسلیم شدند، تا داعش به بزرگترین پیروزیش از زمان تصرف موصل در جولای سال گذشته در عراق برسد. در آن زمان این گروه تروریستی هدف خود را برچیدن مرزهایی که پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی به دست دول غربی به خصوص انگلیس و فرانسه ایجاد شده بود، و خاورمیانه را شکل داده بود، اعلام کرده بودند. یک سال از آن زمان گذشته، حالا دیگر نمی‌توان این هدف را برای داعش بلندپروازانه دانست. روز جمعه، سازمان رصد حقوق بشر سوریه گزارش داد که داعش در حال حاضر، تمامی شش گذرگاه مرزی میان سوریه و عراق را، در اختیار دارد. آن هم با وجود بمباران های مکرر از سوی جت‌های آمریکایی. داعش در حال حاضر بر بیش از 1600 کیلومتر مرز تسلط دارد و برای حرکت در آن آزادی مطلق دارد. با وجود اینکه 20 نفر از 43 رهبر ارشد این گروه به وسیلۀ پهپادها و جتهای آمریکایی کشته شده‌اند، رهبران داعش می‌توانند با آزادی کامل در منطقه‌ای به وسعت اردن، که آن را خلافت اسلامی نامیده‌اند، تردد کند. و کلید رشدشان، همیشه هم ایدئولوژی خشن و انعطاف ناپذیری که برخی رهبران برای به زانو در آوردن جوامعی که بر آنها مسلط می‌شوند، استفاده می‌کنند نیست. موفقیتهای بزرگی که تروریست‌ها در هفتۀ پیش به دست آوردند، بیش از آن که نمایانگر قدرت آنها باشد، نشانگر ضعف دولتهایی که است که با آنها در جنگند. هاشم الهاشمی، استراتژیست عراقی و کارشناس مسائل داعش، می‌گوید: "این یک مشکل بزرگ است. چیزی است که هیچ دولتی علاقه‌ای به صحبت درباره‌اش ندارد. آنها نمی‌خواهند بپذیرند که به تنهایی نمی‌توانند راه حل‌ها را پیدا کنند. اما این مسئله‌ای است که کل منطقه نگران آن است." در حالی که در جولای سال گذشته، داعش خود را به نزدیکی بغداد رسانده بود، ایران زودتر از هر متحد دیگر این کشور، مشاوران خود را به آنجا فرستاد تا دفاع این کشور را تقویت کنند. نیازی نبود که مسافت زیادی را بروند و از طرفی لازم هم نبود که از صفر شروع کنند. ژنرال‌های ایران دو سال بود که دقیقاٌ همین کار را برای سوریه انجام می‌دادند. یک سال از آن زمان گذشته، و ایران بیش از همیشه متعهد است تا این دو دولت متزلزل را سرپا نگاه دارد و اهداف استراتژیک خود را در دنیای عرب حفظ کند. در حالی که ریاض، پس از خروج کامل نیروهای آمریکایی در سال 2011 از عراق، با نگرانی شاهد افزایش روزافزون نفوذ ایران در این کشور بود، با شروع بلبشو در سوریه، زنگ خطر برایش به صدا درآمد. یک مقام سعودی می‌گوید: "این به ما نشان داد که آنها برای دفاع از منافع خود تا کجا حاضرند پیش بروند. آنها فقط از آن چه که داشتند دفاع نمی‌کردند، بلکه می‌خواستند روی خرابه‌ها برای خود قصری تازه بنا کنند. و همۀ این کارها را هم تحت پوشش آمریکا انجام می‌دادند." در طول جنگ سوریه، و در کل انقلابهای عربی، رابطۀ عربستان سعودی با مهم ترین متحد جهانیش، افت شدیدی پیدا کرد. همه می‌دانند که ملک سلمان، که سابقاٌ وزیر دفاع بود، از آنچه به نظر او تزلزل اوباما در برابر سوریه بوده، به خصوص تصمیم او در مورد بمباران نکردن دمشق در آگوست 2013، عصبانی است. مقام سعودی در این باره می‌گوید: "آن لحظه زمانی بود که فهمیدیم قویترین دوست ما، دیگر قابل اتکا نیست. ما می‌بایست از پشت پرده خارج می‌شدیم." تنها در عرض چند هفته پس از به قدرت رسیدن ملک سلمان، افزایش قاطعیت در سیاست خارجی عربستان کاملاً مشهود است. همچنین شاهد بودیم که او علناً آمریکا را به خاطر دلخوری از توافق اوباما با ایران، با عدم حضورش در کمپ دیوید، سرزنش کرد. مقامات حاشیۀ خلیج فارس در هفته‌های اخیر گفته‌اند که هراس از اینکه ایران نقش رهبری را در حل خطیرترین مناقشات منطقه‌ای را بر عهده بگیرد، آنها و ریاض را رها نمی‌کند. همۀ آنها اصرار دارند که تسلط حوثی‌های متحد ایران در یمن که در ماه مارس اتفاق افتاد، شمه‌ای از قدرت‌نمایی ایران، حتی پیش از آنکه توافق نهایی شود، بوده است. ضمن اینکه این قدرت‌نمایی را در حیاط خلوت عربستان سعودی و در مرز شرقی این کشور انجام داده است. در میانۀ هرج‌ومرج‌های اخیر، از نابودی یکی از گهواره‌های تمدن گرفته تا قدرتگیری دوبارۀ جنگجویان مخالف اسد و وحشیگری بی حد و حصر جهادی‌ها، یک چیز مثل روز آشکار شده است. قدرتهای اصلی منطقه، در حال حاضر آشکارا در حال جدال بر سر سرنوشت منطقه، و به خصوص سوریه هستند. جدالی که تنها با راه حلی جهانی امکان توقفش وجود دارد. یک مقام سعودی می‌گوید: "ایران گفته است که کلیدِ جهان عرب سوریه است. ما هم با آنها موافقیم." ریاض دیگران نگران نشان دادن این اعتقادش نیست.
کد خبر: ۶۵۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۴

روزنامه گاردین انگلیس تأکید کرد که ابوبکر بغدادی سرکرده گروه تروریستی داعش به شدت مجروح شده است. به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا   avayedena.com به نقل از العالم، روزنامه گاردین روز سه شنبه در گزارشی تأکید کرد بغدادی هنوز توانایی اداره کامل داعش را ندارد. این روزنامه انگلیسی به نقل از یک منبع عراقی که با گروه های تروریستی در تماس است خاطرنشان کرد، بغدادی در مارس گذشته در حمله هوایی به شدت مجروح شد؛ و جراحات او در ابتدا به حدی خطرناک بود که احتمال مرگش وجود داشت، ولی اکنون در حال بهبود است. گاردین خاطرنشان کرد که پس از جراحت خطرناک بغدادی، سران داعش در نشستی تصمیم گرفتند که فرد دیگری را جایگزین او کنند، زیرا فکر می‌کردند که خواهد مرد.
کد خبر: ۶۲۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۱

به گفته ی ابو احمد بین 17 تا 25 تن از سران داعش کسانی هستند که در سال های 2004 تا 2011 در زندان های آمریکایی ها در عراق نظیر بوکا و ابوغریب حضور داشته اند
کد خبر: ۵۲۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۴

براساس آمارها، در حدود یک‌میلیون ایرانی در آمریکا سکونت دارند. از این تعداد چند نفر موفق به ورود به رده‌های بالا در ادارات دولتی آمریکا شده‌اند؟ بالاترین جایگاهی که یک ایرانی در دولت آمریکا کسب کرده است متعلق به کیست؟ در این گزارش با مقامات ایرانی دولت آمریکا بیشتر آشنا می‌شوید.گروه گزارش ویژه مشرق - چندی قبل خبر انتصاب یک ایرانی به عنوان معاون امور بین‌الملل وزارت خزانه‌داری آمریکا منتشر شد. رامین طلوعی، شهروند آمریکایی‌ ایرانی‌الاصلی است که به این سمت برگزیده شد. به همین بهانه، نگاهی به ایرانیان حاضر در مناصب مهم دولتی و فدرال در آمریکا خواهیم داشت. روایات مختلفی از تعداد ایرانیان مقیم آمریکا وجود دارد که هیچکدام معتبر نیست. چرا که بسیاری از ایرانیان هنوز ایرانی بودن خود را اعلام نکرده‌اند. اما نزدیکترین تخمین غیر رسمی را می‌توان برآورد "دفتر حفاظت منافع ایران" در واشنگتن دی سی دانست که این تعداد را 900 هزار نفر بر اساس گذرنامه‌های موجود اعلام کرده است. در هر حال، از این جمعیت تنها 12 نفر موفق به ورود حائز اهمیت به دستگاه سیاسی آمریکا شده‌اند که در این گزارش به معرفی آنها می‌پردازیم. گلی عامری (Goli Ameri)"گلی یزدی" متولد 4 مهر 1335 (26 سپتامبر 1956) در تهران است. او سیاستمدار و تاجر ایرانی مقیم آمریکا است. در پرتلند ایالت اورگن آمریکا زندگی می‌کند و دو فرزند دارد. او بنیانگذار و رییس اجرایی شرکت "مشارکت جهانی" (Global Engagement) است که هدف آن تقویت علائق و اهداف مشترک میان آمریکا و دیگر کشورهای جهان است. وی، معاون دبیر کل سابق دفتر ارزشهای انسانی و دیپلماسی صلیب سرخ و هلال احمر و مدیر کل سابق (معاونت وزیر) امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا بوده است. در سال 2004، به عنوان یک جمهوریخواه وارد مجلس نمایندگان آمریکا شد؛ در دوره جورج دابلیو بوش، به عنوان یکی از اعضای هیات سه نفرهٔ آمریکا در شصت و یکمین نشست کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد حضور داشت و سپس به عنوان نماینده امریکا در سازمان ملل متحد تا 26 می 2006 فعالیت کرد.عالیت‌ها و افتخاراتاو صاحب بیش از 50 مقاله و گزارش در زمینه بازار ارتباطات و دارای اعتبار و شهرت در مجلات و روزنامه‌های معتبری چون Telephony، The Oregonian, The Seattle Times, The San Jose Mercury News، و Internet Week است. شرکت او موسوم به eTinium آنقدر در کار خود موفق بود که چندین مرتبه بعنوان سخنران به کنفرانسهای صنعتی جهان دعوت شد. علاوه بر این، در رده‌های دانشگاهی به عنوان نماینده یا هماهنگ کننده فعالیتهای بسیاری داشت. عامری، به زبانهای انگلیسی و فرانسه تسلط کامل داشته و با اسپانیایی نیز آشنایی دارد. در اکتبر 2007، به خاطر تلاشهایش در سازمان ملل و فعالیتهای مستمرش در هیئت مشاور برنامه "آموزش ملی رهبری زنان" از سوی مجله "زنان شمال غرب" در لیست یکصد زن قدرتمند آمریکا قرار گرفت. همچنین در 11 می 2008، موفق به کسب جایزه "مدال افتخار جزیره الیس" که به 100 فرد موفق غیر بومی آمریکا اعطا می‌شود شد. او در سال 2012 به عضویت هیئت امناء سازمان خصوصی "خانه آزادی" در آمد. در روز 4 جولای 2012، روزنامه نیویورک تایمز به انتخاب عامری در لیست منتشره "موسسه کارنگی" بعنوان "مهاجرین افتخارآور آمریکا" اشاره کرد. مبارزات انتخاباتیسال 2004 اما سال مبارزات انتخاباتی عامری در منطقه خود برای ورود به مجلس نمایندگان بود. او با شکست "تیم فیلیپس" (Tim Phillips) اعتدالگرا که یک بازرگان کوچک بود و شکست "جیسون مشل" (Jason Meshell) محافظه‌کار به عنوان نامزد نهایی حزب جمهوریخواه اورگن وارد فاز رقابت با "دیوید وو" (David Wu) دموکرات شد. عامری، استاد جمع‌آوری کمک مالی است. به همین دلیل، توجه مقامات واشنگتن‌نشین به او جلب شد. او آنقدر در مرکز توجه قرار گرفت، که از وی به عنوان مورد بحث‌ترین و قویترین نامزد انتخاباتی مجلس نمایندگان در سال 2004 یاد می‌شد. رقابت وی با وو زمانی به چالش بزرگ کشیده شد که بحث تجاوز جنسی وو در دوران دانشگاه به یکی از همکلاسی‌هایش، در رسانه‌ها مطرح شد. در ابتدا، عامری خواهان ورود و دامان زدن به این بحث نبود، اما در مراحل اخر رقابت این بحث را پر رنگ کرد. سرانجام، وو با کسب اراء 58 درصد نسبت 38 درصد عامری وی را شکست داد. اما قصه به اینجا ختم نشد؛ این وو بود که در سال 2011 که فضاحت تعرض جنسی وی به یکی از دختران کمپین تبلیغاتی‌اش علنی شد، مجبور به استعفا گردید. دوران فعالیت در سازمان مللدانش و تخصص عامری در زمینه ارتباطات موجب موفقیت او در سامان ملل متحد شد. در تابستان 2005، جورج دابلیو بوش گلی عامری را به عنوان نماینده دائم امریکا در سازمان ملل برگزید. او با تسلط بر تکنولوژی نوین و طرح دولت اینترنتی در زمینه اصلاح سیستم مدیریتی سازمان ملل و شکل‌گیری شواری حقوق بشر موفقیت بسیاری را کسب کرد. مجلس سنا نیز به دلیل فعالیتهای وی دوره نمایندگی وی در سازمان ملل را تا 26 می 2006 تمدید کرد. او در کنفرانسهای مختلف در مورد موضوعات دموکراسی و حقوق‌بشری سخنرانی‌هایی داشته است که می‌توان مهمترین آنها را "بحران ایران: مسئله فرا قاره‌ای" اشاره کرد. فعالیت در وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکادر 15 نوامبر 2007، جورج دابلیو بوش وی را به عنوان نامزد احراز پست مدیر کل (معاونت وزیر) امور آموزشی و فرهنگی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا به مجلس سنا معرفی کرد. وظیفه وی، اشاعه دیپلماسی عمومی امریکا به دیگر نقاط جهان بود. مجلس سنا در روز 13 مارس 2008 صلاحیت وی را تایید کرد. عامری، به منظور انجام ماموریتهای خود به کشورهای مختلف سفر کرد. در اولین سفر خود در می 2008 به امارات متحده عربی و قطر سفر کرد تا سیاستهای آموزشی و فرهنگی آمریکا در آن کشورها را توسعه بخشد. سفر دوم او به برزیل بود. در همان ماه می، وی در "برزیلیا" با فرناندو حداد -وزیر آموزش برزیل دیدار کرد. در این دیدار او قول مساعدت یک میلیون دلاری به سیستم آموزشی برزیل را داد. در ماه ژوئن 2008، به جمهوری آذربایجان سفر کرد که طی آن به "میسیر مردانف" -وزیر آموزش این کشور- اطمینان داد که پذیرش سالیانه دانشجویان آذربایجانی در آمریکا را افزایش خواهد داد. در جولای 2008، به اندونزی سفر کرد و با "فصلی جلال" -مدیر کل آموزش عالی وزارت آموزش اندونزی- دیدار کرد. در سپتامبر 2008، به چین و ویتنام سفر کرد. در سفر به چین با تنی چند از مقامات آموزشی و فرهنگی این کشور دیدار کرد و در ویتنام اقدام به تاسیس دفتر مشاوره آموزشی نمود. دوره مدیریت وی در تاریخ 20 ژانویه 2009 همزمان با به پایان رسیدن دولت بوش، به اتمام رسید. سیروس امیر مکری (Cyrus Amir-Mokri)"سیروس امیر مکری" متولد 1334 تهران است. او پس از انقلاب به همراه خانواده خود در سال 1981 به آمریکا مهاجرت کرد. وی در سال 1986 از دانشگاه هاروارد در رشته زیست شیمی فارغ التحصیل شد. س‍‍‍‍‍‍پس در رشته تاریخ در دانشگاه شیکاگو با گرایش تاریخ مدرن خاورمیانه ادامه تحصیل داد. او کمک هزینه تحصیلی سال پایان‌نامه خود را از "بنیاد ملون" (Mellon Foundation) دریافت کرد. پایان نامه دکترای وی در مورد تاریخ مشروطه ایران بود. سرانجام وی موفق به اخذ مدرک دکترای تاریخ و همزمان با آن، کارشناسی از دانشگاه شیکاگو شد.بالاترین منصب دست یافته امیر مکری، معاونت وزیر در موسسات مالی وزارت خزانه‌داری آمریکا بوده است. او همچنین مشاور ارشد رییس "کمیسیون تجارت کالا" و از اصلی‌ترین افراد در تصویب قانون "داد فرانک" (Dodd-Frank) - که حقوق مصرف کننده و اصلاحات وال استریت را در بر داشت- بود. همچنین به عنوان نماینده کمیسیون در "شورای نظارت ثبات مالی" فعالیت کرده است. از دیگر منصب‌های وی، منشی‌گری قاضی "بروس ام. سیلا" (Bruce M. Selya) در دادگاه تجدیدنظر است. مکری قبل از اینکه وارد دستگاه دیپلماسی امریکا بشود، در موسسات حقوقی Skadden, Arps, Slate, Meagher & Flom LLP به عنوان سهامدار فعالیت داشت. او معمولا وکالت پرونده‌های پیچیده‌ تجاری را بر عهده گرفته است. او هم به "مدال افتحار جزیره الیس" که مختص غیربومیان موفق آمریکا می‌باشد، دست یافته است. هوشنگ انصاری (Houshang Ansari)"هوشنگ مستمند شیرازی" معروف به هوشنگ انصاری متولد 1305 اهواز است. این سرمایه‌دار ایرانی به مدت 18 سال در دوره پهلوی دوم فعالیت سیاسی و تجاری داشت. از مناصب وی در آن دوره می‌توان به معاونت فنی وزارت بازرگانی، سفیر ویژه در کشورهای آفریقایی، و سفیر ایران در پاکستان و سیلان اشاره کرد. وی در دولت امیر عباس هویدا به وزارت اطلاعات و جهانگردی و اقتصاد رسید، و در دولت آموزگار وزیر دارایی و وزیر اقتصاد بود. انصاری در سال 1933 از طریق "عباس آرام" -سفیر وقت ایران در آمریکا- با مریم پناهی آشنا شد و ازدواج کرد. از فعالیتهای وی در دورانی که سفیر ایران در آمریکا بود می‌توان به مجاب کردن محمدرضا شاه برای کمک‌های میلیون دلاری به کشورهای دیگر و امضاء قرارداد با "هنری کیسینجر" -وزیر امورخارجه وقت آمریکا- برای احداث 8 نیروگاه هسته‌ای اشاره کرد. در دهه ،1970 سازمان سیا در گزارشی هوشنگ انصاری را یکی از 17 نفر "حلقه درونی" محمدرضا شاه خواند و وی را یکی از 2 گزینه شاه برای جایگزینی هویدا نامید. وی، با تاسیس حزب رستاخیز به عنوان رهبر "جناح سازنده" این حزب از سوی شاه انتخاب شد. این جناح، رقیب "جناح پیشرو" به رهبری جمشید آموزگار بود. بسیاری از حامیان انصاری از کسانی بودند که از انتخاب آموزگار به عنوان رهبر جناح پیشرو و حزب رستاخیز رضایت نداشتند. "عباس میلانی" -مورخ معاصر ضدانقلاب- در کتاب خود به نقل از مریم پناهی -که در سالهای بعد از انصاری طلاق گرفت- آورده که "یکی از دو اشتباه بزرگ شاه انتخاب نکردن هوشنگ بعنوان رهبر حزب رستاخیز بود و یکی از قویترین علل وقوع انقلاب 57 را می‌توان همین امر دانست".انصاری که از ثروتمندان تاریخ ایران محسوب می‌گردد، پس از عدم توفیق شرکت معروف خود به نام "فخر ایران" آن را به دولت شاه فروخت. وی در سال 1356 به ریاست شرکت ملی نفت ایران برگزیده شد اما در سال 1357 همزمان با کوبیده شدن بر طبل انقلاب به بهانه درمان ناخوشی خود، برای همیشه به خارج از ایران عزیمت کرد. او که با ثروت هنگفتی پای به خاک آمریکا گذاشت در سال 1986، رسما شهروندی آمریکا را گرفت و مدیریت شرکت National Oilwell Varco را بر عهده گرفت اما بعدها از آن استعفا داد. انصاری هم اکنون مدیر عامل شرکت Stewart & Stevenson LLC است و صاحب هلدینگ بزرگ "گروه پارمان" (Parman Group) در هیوستن است. این هلدینگ دارای چند شرکت با زمینه فعالیت تجارت بین‌المللی، ساخت و ساز، تولید وسایل رفاهی، تولید منسوجات، و تولید تجهیزات صنعت نفت است. انصاری که به عنوان دوست قدیمی کیسینجر و شریک تجاری وی از جمهوریخواهان جانفدای آمریکا محسوب می‌گردد، در تاسیس چندین موسسه و نهاد آموزشی و پزشکی نقش اساسی داشته است که از آن دست می‌توان به "دانشگاه سن مارتین" و موسسه "جیمز بیکر" اشاره کرد. هم‌اکنون انصاری در هیوستون زندگی می‌کند و گرایش سیاسی جمهوریخواه دارد. او از اصلی‌ترین افراد در بنیانگذاری موسسه جیمز بیکر تگزاس است. همچنین بخش ذخایر اسلامی موزه هنرهای عالی هیوستن تا حد بسیاری مدیون سرمایه و حمایت انصاری و همسرش است. اما وی در سال 2004 با یک اقدام چشمگیر و سیاستمدارانه، 15 میلیون دلار جهت پیشبرد امور "مرکز پژوهشهای سلول‌های بنیادین" به دانشگاه "کرنل" اهدا کرد. او که هم اکنون یکی از افراد هیئت مشاور تصمیم‌سازان "انجمن سیاست رسانه‌ای آمریکا در خارج از مرزها" است، در فوریه 2014 از ورود کتاب "یک هزار سال کتاب ایرانی" به کنگره ملی امریکا حمایت بسیاری به عمل آورد. این سرمایه‌دار و سیاستمدار کهنه‌کار ایرانی در سال 2003 موفق به دریافت "مدال افتخار جزیره الیس" و جایزه "وودرو ویلسون" (Woodrow Wilson) شد. در سال 2004 انصاری و همسرش شهلا اقدام به کمک مالی برای پیشبرد پروژه سلول‌های بنیادین دانشکده علوم پزشکی دانشگاه کرنل کردند و این دانشکده در مقام قدردانی از این عمل، اقدام به ساخت "مرکز سلول‌های بنیادین انصاری" کرد. همچنین، در سال 2004 اقدام به تاسیس آکادمی آمریکایی دیپلماسی کرد که در طی 2 سال بسیاری از بحث‌ها، مناظرات، سخنرانی‌ها، و سمینارها در مورد سیاست خارجی امریکا در ان صورت گرفت. علاوه بر این، کلکسیون تصویری انصاری از تاریخ امریکا در سال 2004 در "کتابخانه جورج بوش" به نام او نامگذاری شد. مایکل بنیامین (Michael Benjamin)نام کامل او "مایکل بنیامین بونهور" و متولد 1348 (1969) نیویورک از یک پدر یهودی ایرانی و مادر هندوراسی است. او سرمایه‌گذار شخصی شرکتهای اینترنتی محسوب می‌گردد. در سال 2004 به عنوان نامزد جمهوریخواه برای ورود به مجلس سنا تلاش کرد اما توفیقی به دست نیاورد. پدر بنیامین در سال 1950 از تهران به آمریکا مهاجرت کرد. پس از تولد بنیامین، پدرش درخواست انتقال به شعبه بانک امریکایی هندوراس را داد و خانواده وی به آنجا عزیمت کرد. اما در سال 1971 پرو و در سال 1973 اکوادور در انتظار او و والدینش بود. او در اکوادور در "آکادمی امریکایی کوتوپاکسی" تحصیل کرد. مقاصد بعدی خانواده سال 1974 نیویورک، سال 1980 کلمبیا، سال 1982 مکزیک، و در سال 1987 گرینویچ بود. بالاخره او موفق به اخذ مدرک کارشناسی خود از دانشگاه نیویورک در رشته اقتصاد و ادبیات غرب شد و به عنوان معاون رییس بانک سرمایه‌گذاری ریچر و شرکا (Richter & Co.,) در منهتن مشغول به کار شد. وی تا قبل از سال 1997 که تجارت و سرمایه‌گذاری شخصی خود را شروع کند، در شرکت "بیمه عمر گاردین " هم فعالیت داشت.ر سال 1996، در حالی که فقط 25 سال داشت، در رقابتهای انتخاباتی کنگره ملی آمریکا از منطقه منهتن شرکت کرد اما با اینکه گوی رقابت را "جرولد ندلر" (Jerrold Nadler) دموکرات از وی ربود، مورد تحسین "نیویورک پست" و "رادولف دابلیو جیولیانی" واقع شد. رییس ستاد انتخاباتی وی "جان سی وایتهد" (John C. Whitehead) رییس شرکت "گلدمن ساکس و شرکا" و "بانک فدرال نیویورک" بود. وایتهد بعدها وارد شرکت و توسعه و نوسازی منهتن شد و وظیفه بازسازی برجهای مرکز تجارت جهانی پس از واقعه 11 سپتامبر را بر عهده گرفت. مایکل، در ژانویه 2003 اعلام کرد که قصد ورود به مبارزات انتخاباتی سنا و رویارویی با حریف دموکرات خود "چاک شامر" (Chuck Schumer) را دارد. وقنی او 20 هزار را نفر را در کمپین خود به کار گرفت و 820 هزار دلار هزینه این کمپین کرد، توجه ناظران را به خود جلب نمود. اما علیرغم تلاش بسیار مایکل بنیامین محافظه‌کار و موفقیتهای وی در جلب نظر مردم، کمیته جمهوریخواهان منطقه اقدام به انتخاب "هاوارد میلز" (Howard Mills) اعتدالگرا به جای وی کردند. هر چند که بعدها میلز در رقابت با شامر شکست خورد. اما کنار گذاشتن بنیامین موجب افشاگری وی علیه هیئت جمهوریخواهان منطقه و جورج پتکی (George Pataki) -فرماندار نیویورک- گردید. اما در نامه‌ای علنی مقامات نیویورکی را به طراحی بازیهای پنهان و ناجوانمردانه سیاسی و زد و بندهای کثیف و غیرانسانی متهم کرد و علت کنار گذاشته شدن خود را وابسته نبودن‌اش به آنها ابراز داشت. وعده‌های انتخاباتی او شامل کاهش مالیات، جلوگیری از ولخرجی‌های دولتی، تامین امنیت اجتماعی، حمایت از همه والدین در مدارس و نه فقط ثروتمندان، منع سقط جنین به جز در موارد اضطراری، اشتغال زایی و جلوگیری از دخالت دولت در امور اقتصادی مردم، دفاع از هویت ملی، و رویکرد جدی نسبت به محور شرارت شامل ایران، کره شمالی، وسوریه بود. او از حمله به عراق و قرار دادن ایران در لیست محور شرارت حمایت کامل به عمل آورد. جمشید دلشاد (Jamshid "Jimmy" Delshad)جمشید دلشاد معروف به جیمی دلشاد متولد 1318 شیراز و یهودی است.در سال 1338 همراه با برادران خود به آمریکا مهاجرت نموده و در دانشگاه "نوردریج" کالیفرنیا در رشته علوم تحصیل کرد. دلشاد در سال 1338 به آمریکا مهاجرت کرد و در سال 1358 یک شرکت رایانه‌ای را تاسیس کرد. بعدها در سال 1369 به عنوان رییس کنیسه "سینای" که بزرگترین کنیسه جهان است، انتخاب شد. او هم اکنون از کاریزما و نفوذ بسیاری در جامعه یهودیان آمریکا برخوردار است.او در سال 2003 وارد شورای شهر بورلی هیلز شد و در 27 مارس سال 2007 رسما به عنوان شهردار این شهر انتخاب گردید. دلشاد، تا مارس 2011 شهردار شهر بورلی هیلز بود. وی، اولین ایرانی و تنها شخصیت ایرانی است که شهرداری یک شهر در امریکا را عهده‌دار شده است. جیمی دلشاد پس ار پایان دوره تحصیل، فعالیت خود را در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ادامه داد و به مدت 7 سال در جایگاه یکی از مدیران اجرایی هیئت اموزشی آن دانشگاه تصمیمات مهمی را اتخاذ کرد. او در سال 1965 اقدام به تحصیل در رشته فن‌آوری انبارداری رایانه‌ای کرد و در سال 1978 موفق شد که مستقلا در زمینه فعالیت خود را داشته باشد. اما دلشاد در سال 1999 با انتخاب بعنوان رییس کنیسه "سینای"، شرکت رایانه‌ای خود را به جهت کمک و مساعدت به جامعه یهودیان فروخت. او علت این عمل خود را وقف کامل خود به جامعه یهودیان و کشوری اعلام کرد که فرصت تجربه "زندگی آمریکایی" را به وی بخشیده است. جیمی اینچنین ابراز داشت: "من به عنوان یک تاجر و متخصص تکنولوژی با این عمل نه تنها قصد انتقال تجربه خود به سازمانهای یهودی غیرانتفاعی را دارم بلکه می‌خواهم مردم پیرامونی خود را به رویارویی با چالشهای جذاب و جدید زندگی دعوت کنم تا از این مجرا آنها مرا به عنوان یک الگوی موفق ببینندو تا به حدی با جامعه یهودیان آشنا شوند که خود را جزئی از ما ببینند". وبسایت رسمی خود او جایی در معرفی‌اش اینچنین بیان می‌کند: "با آنکه او ایرانی است، اما آمریکا را کشور و بهشت خود دانسته و همیشه قدردان آن بوده است". وی وقتی در انتخابات 2003 شورای شهر پیروز شد، چنین گفت: "من با حس غرور ملی آمریکایی و افتخار به این مرز و بوم وارد شورای شهر شدم. من به این کشور که در حق من لطف کرد تا بتوانم از طریق ایجاد کار مساعد یک زندگی واقعی را تجربه کنم، همیشه بدهکارم". جمشید دلشاد که علاقه عجیبی به جیمی بودن دارد اما نام فامیلی دلشاد را هنوز به عللی که روشن نکرده حفظ نموده است، 48 سال است که در لس انجلس و 18 سال است که در بورلی هیلز زندگی می‌کند. وی 38 سال است که با لانی گرشتاین دلشاد ازدواج کرده و دارای دو فرزند دختر و پسر به نامهای "دبرا" و "دانیل" است. جیمی وقتی در سال 2007 شهردار شهر مورد علاقه‌اش شد، قول داد که آن شهر را تبدیل به امن‌ترین و آماده‌ترین جای آمریکا برای یهودیان کند. بدین ترتیب، دستور داد که در جای و جای شهر دوربین مدار بسته نصب شود تا هرگونه مشکل ترافیکی، دزدی و درگیری سریعا در دید پلیس باشد. وی، هر آنچه که برای استفاده از ابزار تکنولوژیک جهت کنترل بزهکاریهای شهر در توان داشت، بکار گرفت.افتخارات و جوایز جیمی دلشاد شامل موارد ذیل می‌گردد:جایزه انجمن مالکان وطنی B.H.P.E.T سال 2005جایزه سال 1990 کنیسه سینای به عنوان "مرد سال"جایزه سال 1991 فدراسیون یهودی باشگاه مردان با عنوان "بوته سوزان"جایزه رهبریت یهودی محافظه‌کار از موسسه "ماسوت/استسچر" کنیسه سینایاین کنیسه که بزرگترین کنیسه یهودی جهان است، در روزهای شنبه پذیرای یکهزار و 500 میهمان و روزهای تعطیلات رسمی 400 میهمان است. دو مدرسه را با یکهزار دانش‌آموز مدیریت می‌کند. همچنین دو غسالخانه در لس آنجلس دارد. ظاهرا کارکرد دلشاد تا به آن حد بود که با ایجاد اتحاد و هماهنگی میان بخشهای مختلف کنیسه، رشد عضویت در این مجموعه را تا 30 درصد بالا برد. او از 2002 تا 2010 ریاست بنیاد ماگبیت را بر عهده داشت. وظیفه این بنیاد، جذب دانشجویان گرفتار و بی‌پول به یهودیان از راه حمایت مالی آنها است. اما مناصبی که دلشاد در سازمانهای خصوصی و غیرانتفاعی داشته است:* عضویت در هیئت مدیره مرکز مشاوره ماپل* عضویت در هیئت مدیره مرکز پزشکی شبا* ریاست فدراسیون یهودیان ایرانی مقیم آمریکا* عضویت در هیئت مدیره کنیسه نصا* عضویت در بنیاد آگاهی فرهنگی اسراییل* ریاست کنیسه سینای* عضویت در آیپک* دیدار افتخاری بعنوان نماینده یهودیان با دالائی لاما* شرکت در همایشهای مختلف یهودیان به عنوان سرمایه‌گذار* عضویت در فدراسیون یهودیان JCRC جمشید دلشاد که از هیچ تلاشی برای رفاه حال هموطنان آمریکایی خود فروگذار نکرده، دستی هم بر آتش ایران ستیزی دارد. پایگاه خبری "فردا نیوز" در همین رابطه به نقل از روزنامه "لس آنجلس تایمز" در مطلب خود به تاریخ 20 تیر 1386 اورد که دلشاد قصد دارد از شورای شهر بورلی هیلز بخواهد که سرمایه‌گذاری‌های صندوق بازنشستگی بورلی هیلز در شركت‌های فعال در ایران را خارج كنند. هدف از این "اقدام نمادین" جمع‌آوری حمایت برای تشکیل جنبش در كالیفرنیا و سایر ایالت‌های آمریكا به منظور منزوی ساختن ایران معرفی شده است. لس انجلس تایمز در این رابطه اورده که هدف دقیق دلشاد مقابله با ایران بعنوان حامی تروریسم است؛ کمااینکه وی در این رابطه اینگونه ابراز داشته که "نمی‌خواهم چون ایرانی‌الاصل هستم، به این بهانه در قبال ایران سکوت کنم. می‌خواهم همه بدانند که برغم ایرانی بودنم، حامی امریکا هستم". سیروس حبیب (Cyrus Habib)سیروس حبیب متولد 31 مرداد 1360 است. او تا سن 8 سالگی سه مرتبه به سرطان عجیب و کمیابی دچار شد که هر سه مرتبه درمان گردید اما نهایتا او را در سن 8 سالگی برای همیشه نابینا کرد.وی در 4 نوامبر 2014 به عنوان نامزد دموکرات با کسب 65 درصد آرا رسما از ناحیه قانونی 48 واشنگتن وارد مجلس سنا شد. البته وی در سال 2012 هم با کسب 61 درصد آرا موفق به ورود به مجلس نمایندگان شده بود. او در آن زمان از سوی هم‌حزبی‌های خود به عنوان نایب رییس "کمیسیون تکنولوژی و توسعه اقتصادی" انتخاب شد. حبیب در رشته حقوق در دانشگاه "پرکنیز کوی" سیاتل موفق به اخذ مدرک کارشناسی شده است. او بورسیه موسوم به "رودز" دانشگاه آکسفورد را گرفت که فقط به دانشجویان ممتاز خارجی اهدا می‌شود. همچنین بورسیه موسوم به "ترومن" را برای انواع طرحهای ابتکاری و خدمت به جامعه آمریکا بدست آورد. او از پیروان پل سوروس برادر بزرگتر جورج سوروس تاجر و سرمایه‌گذار مشهور است که یک مجارستانی متولد آمریکا و مهندس و تاجر بزرگ بود، می‌باشد. سیروس حبیب، از دانشگاه کلمبیا با درجه "سوما کوم لاده" (لاتین-Summa Cum Laude) که بالاترین درجه علمی است، فارغ‌التحصیل شد. او عضو جامعه افتخاری "فی بتا کاپا" دانشگاه اکسفورد و سردبیر "مجله حقوق و قضا" دانشکده حقوق دانشگاه ییل آمریکا است. او در خدمت اساتیدی چون قاضی "گوئیدو کالابرسی"، پروفسور "آخیل امار"، و پروفسور "هارولد کوح" بوده است. حبیب در سال 2014 از سوی مجله "حکومتداری" به عنوان یکی از 12 قانونگذار برتر واشنگتن انتخاب شد. همچنین به عنوان یکی از 40 سیاستمدار برتر زیر 40 سال 2014 امریکا" از سوی واشنگتن پست انتخاب شد. راس میرکریمی (Ross Mirkarimi) "راس میرکریمی" متولد 13 مرداد 1340 (4 آگوست 1961) شیکاگو از پدری ایرانی به نام "حمید میرکریمی" و مادر روس یهودی با نام "نانسی کلمن" است. وقتی 5 سال بیش نداشت، والدینش از هم جدا شدند. مادر، او را با خود به "جیمز تاون" برد. پدر را بسیار کم می‌دید. راس، بعدها کارشناسی علوم سیاسی خود را از دانشگاه "سنت لوئیز" گرفت. سپس در رشته اقتصاد بین‌الملل موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه "گلدن گیت" شد. او که از سال 1984 در سان فرانسیسکو زندگی می‌کند، دومین مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم محیطی از دانشگاه سان فرانسیسکو دریافت کرده است. راس، در سال 2009 از همسر خود "الیانا لوپز" (Eliana Lopez) که یک ستاره تلویزیونی در ونزوئلا است، صاحب یک فرزند شد. اما در 13 ژانویه 2012 پس از به خطر انداختن بچه به دلیل مشاجره با همسرش در شب سال نو، به خشونت خانوادگی متهم شد. لذا، وی که رییس پلیس سان فرانسیسکو بود، تا مدتی توسط "اد لی" (Ed Lee) شهردار سان فرانسیسکو در تعلیق ماند. لی، از "شورای سرپرستان سان فرانسیسکو" خواست تا با اخذ رای نسبت به ابقا یا عزل وی تصمیم‌گیری کنند. نتیجه اینکه آراء کاملا به نفع وی صادر گردید و میرکریمی در سمت خود ابقا شد.میرکریمی، در ابتدای دوره خدمت خود در اداره پلیس سان فرانسیسکو، مامور دایره جرائم "یقه سفید" یا "بدون خشونت" (white collar crime) که توسط مقامات رخ می‌داد و عموما ارتباط به فساد مالی داشت، بود. نقشهایی که میرکریمی در سازمانهای مدنی و جوامع مختلف داشته است:*‌ رهبر ائتلاف منطقه آزاد هسته‌ای (Nuclear Free Zone)* عضویت در اتحادیه صنایع امریکا* عضویت در فدراسیون بین‌المللی مهندسین و متخصصین* عضویت در تالار تجار ایرانی-آمریکایی* تحلیلگر محیطی تیم مطالعاتی هاروارد بر روی مورد بحران عراق* عضویت در سازمان ملی زنان آمریکا راس، در سال 1990 همراه با "رالف نادر" لبنانی‌الاصل حزب سبز کالیفرنیا را تشکیل داد اما بعدا که عضو "شورای سرپرستان سان فرانسیسکو" بود، با علم به این موضوع که دیگر نمی‌تواند راه حزب سبز را بپیماید، در مارس 2010 دموکرات شد. او سیاستهایی همچون مجاز دانستن توزیع ماری جوآنا جهت استفاده‌های درمانی، تامین امنیت خیابانها و معابر، مبارزه با انواع جرائم و جنایات، منع مصرف تنباکو در زمین‌های گلف، تغییر نام برخی خیابانها برای احترام به اقلیت رنگین پوست جهت جلوگیری از عدم عزیمت آنها از شهر، کنترل سلاح، حمایت از "جاش وولف" ابر سرمایه‌گذار مشهور، حفظ و نگهداری محیط زیست، افزایش پلیس گشت پیاده، و افزایش تاثیربخشی معماری و ساخت و ساز شهری را در دستور کار قرار داد. اما هنگامی که اولین منع قانونی استفاده از کیسه‌های پلاستیکی را در سوپرمارکتهای بزرگ و داروخانه‌ها در 2007 پیشنهاد داد، توجه جامعه آمریکا را به خود جلب کرد. راس میرکریمی، در چندین وهله از نامزدان دموکرات سان فرانسیسکو به عنوان مسئول کمپین حمایت کرد و در سال 2003 هماهنگ‌کننده و سخنگوی کمپین "مت گونزالس" در انتخابات شهرداری سان فرانسیسکو بود. او، در سال 2008 حمایت خود از باراک اوباما را ابراز داشت. هم اکنون میرکریمی رییس پلیس سان فرانسیسکو است. قبل از این، از سال 2005 تا 2011 رییس پلیس منطقه 5 این شهر بود. سیاستهای او تحت عنوان "سیاستهای سبز" شامل عدالت اجتماعی و مبارزه با خشونت است. الکس نورسته (Alex Nowrasteh) "الکس نورسته" تحلیلگر امور مهاجرت است و برای "مرکز شکوفایی و آزادی جهانی موسسه کاتو" که یک اتاق فکر است، کار می‌کند. او فرزند "سیروس نورسته" و همسر آمریکایی‌اش به نام "بتسی گریفین نورسته" و متولد کالیفرنیای جنوبی است. پدرش فیلمساز مشهوری است که فیلم "مسیری تا 11 سپتامبر" را در کارنامه خود دارد. سیروس نورسته بابت ساخت فیلم "روزی که به ریگان شلیک شد" به تهیه کنندگی "الیور استون" مشهور، به شدت بابت تبعیضات لیبرالی از سمت محافظه‌کاران زیر سوال رفت. "ریچارد آلن" -مشاور امنیت ملی ریگان- با چاپ مقاله‌ای در وال استرین ژورنال، وی را به شدت کوبید و نام فیلم او را "روزی که نورسته به حقیقت شلیک کرد" گذاشت. بدین ترتیب نورسته پاسخ شدیداللحن خود را طی چاپ مطلبی در لس انجلس تایمز به وی داد. جنجالی‌ترین فیلم او در ایران، "سنگسار ثریا" نام دارد.الکس، کارشناسی اقتصاد خود را از "دانشگاه جورج میسون" و کارشناسی ارشد همین رشته را از "دانشگاه اقتصاد لندن" اخذ نمود. در ژانویه 2013، شبکه خبر ABC او را به عنوان یکی از 15 تحلیلگر و کارشناس بزرگ مهاجرت در شبکه اجتماعی توئیتر اعلام کرد. همچنین مجله نشنال ژورنال او را یک وکیل آزادیخواه مهاجرت و مجله ملی‌گرای "رنسانس آمریکایی" وی را وکیل طرفدار مهاجرت آزاد و همتراز با وکلای مشهوری چون "آنتونی گرگوری"، "والتر بلاک"، "آلوارو وارگاس لیوزا"، و "خسوس هوئرتا دو سوتو" خواند. الکس نورسته دارای مقالات متعدد در زمینه مهاجرت برای روزنامه‌ هافینگتون پست، مجله فوربس، مجله نشنال ژورنال، و خبرگزاری رویترز است. دیوید صفویان (David Safavian)"دیوید حسین صفویان" متولد 13 مرداد 1346 (4 آگوست 1967) است و یک دختر دارد. او یک وکیل جمهوریخواه و رییس ستاد اداره خدمات دولتی امریکا است. صفویان که در میشیگان زندگی می‌کند، دارای مدرک کارشناسی حقوق از دانشگاه دترویت بوده و مدارج دیگر تحصیلی را در دانشگاههای لویولا، جرج تاون، میشیگان، و سنت لوئیز طی کرده است. او در مقاطع مختلف از شخصیتهای جمهوریخواه حمایت نموده است.صفویان در سال 1997، با همکاری "گراور نورکوئیست" اقدام به تاسیس بنگاه لابی "گروه مریت" کرد. او در گفتگو با "لگال تایمز" در آن زمان، بنگاه خود را کاملا پیرو اصول و رها از رشوه‌گیری و لابی خواند. اما در طی این سالها، صفویان از لابی‌گری برای بسیاری از شرکتهای خارجی مثل شرکتهای نفتی ونزوئلا و شرکتهای مختلف هندی و دولتهای پاکستان، گابون و کنگو دریغ نکرد. در سال 1999، سناتور "جون کیل" از آریزونا لایحه‌ای را به سنا برد که قمار اینترنتی را یک جرم محسوب می‌کرد. این امر، به شدت منافع صفویان را به خطر انداخت و او را ناراحت کرد. لذا، اقدام به تشکیل ائتلاف "حق انتخاب کاربر اینترنتی" بر علیه این لایحه کرد. لابی و نفوذ صفویان انقدر قوی بود که فوجی از قماربازان شامل انجمن‌ها و اتحادیه‌های مختلف امریکا -که برخی از آنها مشتری او بودند- را وارد این ائتلاف نمود. در نهایت ائتلاف وی موفق به کارشکنی در آن لایحه شد. صوفیان، در ژانویه 2001 بنگاه خود را به قصد تصدی ریاست ستاد انتخاباتی "کریس کانن" -نامزد جمهوریخواه- ترک کرد. او در فضاحت بزرگ پرونده "جک آبراموف" (تاجر و لابی‌گر مشهور یهودی) که مربوط به لابی‌گری و فساد مالی 87 میلیون دلاری می‌شود، دخیل بود. وی که رفیق گرمابه و گلستان آبراموف است، در آن زمان کارمند سازمان برنامه و بودجه دولت امریکا بود. صفویان، به 18 ماه حبس محکوم شد و تقاضای فرجام‌خواهی داد اما در دادگاه تجدیدنظر به شهادت دروغ محکوم شد. نهایتا، پس از کش و قوس فراوان، تمامی اتهامات وی فاقد وجاهت قانونی شناخته شد و صفویان تنها برای دروغ گفتن به دادگاه در رابطه با همکاری با آبراموف در 16 اکتبر 2009 به یک سال حبس محکوم گردید. فریار شیرزاد (Faryar Shirzad)"فریار شیرزاد" متولد 1965 لندن است. وی، دارای مدرک کارشناسی اقتصاد از دانشگاه مریلند، کارشناسی ارشد سیاست عمومیاز دانشکده جان اف کندی دانشگاه هاروارد، و دکترای حقوق از دانشگاه ویرجینیا است. شیرزاد، از مارس 2003 تا آگوست 2006 در شورای امنیت ملی آمریکا فعالیت داشت. او مشاور مخصوص جروج دابلیو بوش، رییس شورای اقتصاد ملی، و مشاور امنیت ملی در امور اقتصادی بوده است. شیرزاد همچنین فرستاده ویژه جورج دابلیو بوش به اجلاس گروه 8 بود. او بوش را برای شرکت در کنفرانسهای اقتصادی بین‌المللی آماده می‌کرد.این اقتصاددان، پیش از ورود به کاخ سفید، در اداره واردات وزارت بازرگانی فعالیت داشت و مسئولیت مذاکرات تجاری و اقتصادی با تمامی کشورها را بر عهده داشت. کمی پیش از آن هماهنگ‌کننده تیم تجاری "بوش-چنی" بود. همچنین مشاور مخصوص کمیته اقتصاد مجلس سنا بوده و به غالب دانشگاههای آمریکا مشاوره تجاری و اقتصادی داده است. او نیز موفق به دریافت "مدال افتخار جزیره الیس" شده است. شیرزاد از امضاءکنندگان پرونده دادگاه عالی آمریکا موسوم به "هالینگوورث وی پری" در حمایت از ازدواج همجنس‌گرایان در سال 2013 است. وی در حال حاضر مدیر ارشد دفتر روابط دولتی شرکت گلدمن ساکس است. ولی نصر (Vali Nasr)"سید ولی رضا نصر" در 29 آذر 1339 در تهران به دنیا آمد. او فرزند "سید حسین نصر" -استاد علوم اسلامی- است. در 16 سالگی به انگلیس رفت و پس از انقلاب 1357 به همراه خانواده برای همیشه به امریکا مهاجرت کرد. او موفق به اخذ مدرک کارشناسی روابط بین‌الملل از دانشگاه "تافتس" با درجه ممتاز "سوما کوم لاد" گردید. سپس در سال 1984 مدرک کارشناسی ارشد اقتصاد بین‌الملل و مطالعات خاورمیانه را از دانشگاه "فلچر" و در سال 1991 دکترای علوم سیاسی را از دانشگاه ماساچوست دریافت نمود. همسر او "دریا" یک مهندس تکنولوژی است و سه فرزند او امیر، حسین، و دنیا نام دارند. ولین نصر سه بار در برنامه معروف "دیلی شو" با میزبانی "جان استوارت" در تاریخهای یکم آگوست 2006، 22 سپتامبر 2009، و 25 آوریل 2013 حضور یافته است. او، هم‌اکنون دارای بیش از 20 کتاب و مقاله است. نصر، مفسر سیاسی مسائل خاورمیانه، اسلام شناس، نویسنده، و استاد دانشگاه است. از اعضای مستمر و ارشد موسسه بروکینگز بوده و ریاست موسسه مطالعات بین‌المللی پیشرفته دانشگاه جان هاپکینز را بر عهده دارد. وی، مشاور "ریچارد هولبروک" (Richard Holbrooke) -نماینده اوباما در امور پاکستان و افغانستان- بود. همچنین، عضو دائم شورای مناسبات خارجی دولت آمریکا است و در دانشگاههای کالیفرنیا و استراتفورد تدریس می‌کند. رامین طلوعی (Ramin Toloui)اما رامین طلوعی دموکرات دست به نقدترین ایرانی دستگاه دیپلماسی امریکا است، چرا که هم‌اکنون نسبت به هم‌نژادان خود در مهمترین پست دولتی قرار دارد. اما رامین طلوعی دموکرات دست به نقدترین ایرانی دستگاه دیپلماسی امریکا است، چرا که هم‌اکنون نسبت به هم‌نژادان خود در مهمترین پست دولتی قرار دارد.رامین طلوعی تهرانی در نوامبر 2014 به عنوان معاون امور بین‌الملل وزارت خزانه‌داری آمریکا منصوب شد. وی دارای مدرک کارشناسی فلسفه از دانشگاه هاروارد و کارشناسی ارشد فلسفه از دانشگاه آکسفورد است. وظایف وی در وزارت خزانه‌داری شامل مدیریت سیاستهای مالی بین‌المللی، ارتباط و همکاری با کشورهای گروه 20، و مدیریت مسائل اقتصادی داخلی و دو طرفه خارجی است. البته گفتنی است که طلوعی از سال 1999 همواره در خدمت این وزارت بوده است. وی، از سال 1999 تا 2001 اقتصاددان بخش اروپای مرکزی و جنوب شرقی، از سال 2001 تا 2003 مشاور معاون وزیر و از سال 2003 تا 2006 مدیر اداره نیمکره غربی وزارت خزانه‌داری آمریکا بود. از سوایق کاری طلوعی می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:* فعالیت در شرکت مدیریت سرمایه‌گذاری پاسیفیک* فعالیت در هلدینگ پیمپکو (PIMPCO) شامل: صندوق گروه بازارهای نوظهور پیمپکو، شرکت پیمپکو کانادا، شرکت استراتژی سود جهانی پیمیکو، بنیاد مجمع پیمپکو، صندوق بیمه پیمپکو، گروه بازار پیمپکو.* وزارت خزانه‌داری آمریکا
کد خبر: ۵۱۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۲۳

بیشتر زنانی که در گروه تروریستی داعش عضویت دارند، اتباع کشورهای اروپایی هستند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه خبری شبکه العالم، بیشتر زنانی که در گروه تروریستی داعش عضویت دارند، اتباع کشورهای اروپایی از جمله فرانسه، انگلیس و آلمان هستند. پیوستن زنان و دختران اروپایی به گروه های تروریستی در سوریه و عراق به ویژه عضویت در داعش و روند رو به رشد مهاجرت شهروندان اروپایی به مناطق درگیری های تروریستی باعث نگرانی مقامات امنیتی اروپایی شده است. القدس العربی در گزارشی نوشت: یک چهارم از زنان و دختران اروپایی که از خانه و خانواده خود می گریزند تا به گروهک های تروریستی ملحق شوند، فرانسوی هستند. انگلیس و آلمان نیز پس از فرانسه در این زمینه بیشترین آمار را به خود اختصاص داده اند. روزنامه گاردین نیز نوشت که 50 زن از انگلیس و 40 زن از آلمان به داعش پیوسته اند و کوچکترین آنها یک دختر ۱۲ ساله آلمانی می باشد و اتریش با 14 زن در مکان چهارم قرار دارد. گفته می شود بیشتر این زنان در استان الرقه ساکن هستند. براساس تحقیقات مرکز کینگز وابسته به دانشگاه لندن، تعدادی از دختران نوجوان اروپایی برای ازدواج با اعضای داعش به سوریه رفته اند و تنها تعداد کمی از آنها در این کشور سلاح به دست گرفته اند. اگرچه تحقیقات اندکی در مورد انگیزه زنان و دختران از پیوستن به داعش وجود دارد اما تبلیغات گروهک تروریستی داعش در شبکه های اجتماعی حاکی است که سربازگیری از زنان از طریق فریب دادن آنها برای شرکت در اعمال خیریه و بشردوستانه انجام می شود و در این میان صفحات گروهک داعش در شبکه اجتماعی فیسبوک و دیگر شبکه های اجتماعی تصاویری از زنان مسلح و حتی زنانی را نشان می دهد که سر بریده در دستان خود دارند تا از این طریق قدرت این زنان عضو داعش نشان داده شود. ازدواج یکی از دلایل سربازگیری داعش از زنان است، گرچه مسائل دیگری چون جهاد نکاح نیز مطرح است. بر اساس پژوهشی که در موسسه کینگز انجام شده است: بیشتر زنان و دختران اروپایی عضو داعش بین 16 تا 24 سال سن دارند و اغلب آنها از تحصیلات دانشگاهی برخور دارند.
کد خبر: ۴۵۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۰

یک رسانه آمریکایی طی گزارشی در خصوص سردار سرلشکر قاسم سلیمانی، وی را قهرمان فراملی جمهوری اسلامی ایران نام نهاد.خبرگزاری فارس: فرمانده‌ای که مقام‌های عالی پنتاگون از شنیدن نامش هراس دارند/ قهرمان فراملی ایران؛ قاسم سلیمانی به گزارش آوای دنا به نقل از خبرگزاری فارس ، پایگاه خبری «وترنز نیوز»  طی گزارشی در زمینه سرلشگر «قاسم سلیمانی»، فرمانده سپاه قدس ایران می‌نویسد: نام این فرمانده ایرانی برای کسانی که در زمینه خاورمیانه به مطالعه مشغولند ناشناس نیست . در واقع نام قاسم سلیمانی بارها در رسانه های خبری چون «فاکس نیوز»، «واشنگتن پست»، «سی‌بی‌اس نیوز» و « گاردین » و.... تکرار می‌شود و فرماندهان عالی‌رتبه پنتاگون از شنیدن نام وی هراس دارند. بر اساس این گزارش، ژنرال سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران پیشتر به نیروهای افغانی جهت مقاومت علیه آمریکا کمک کرده بود.  وی همچنین به جبهه مقاومت حزب‌الله لبنان نیز کمک های شایانی کرده است. این پایگاه خبری در ادامه می‌نویسد: در داخل و خارج ایران هیچ کس نمی‌تواند منکر نقش وی در مبارزه علیه آمریکا و اسرائیل شود. قاسم سلیمانی فردی بود که از سوی فرماندهی کل قوای ایران نیز پیام تبریک دریافت کرد. این در حالی است که در ایران جوانان زیادی وجود دارند که حاضرند جان خود را فدای «آیت الله علی خامنه‌ای» ، رهبر عالی‌ ایران  و کشورشان کنند به ویژه در زمانی که جنگ و درگیری از سوی آمریکا  و اروپا بر سوریه، عراق و اوکراین سایه افکنده و عبارت «همه گزینه‌ها بر روی میز است» علیه ایران و نیز سوریه شنیده می‌شود. به نوشته این پایگاه خبری، قاسم سلیمانی فردی است که «جان ماگر»، افسر سازمان سیا در عراق در وصف وی گفت:  «سلیمانی قدرتمندترین نیروی اطلاعاتی در خاورمیانه است.» وترنزنیوز در خاتمه آورده است: برای بسیاری از پیروان آیت‌الله خامنه‌ای، ژنرال سلیمانی قهرمانی فراملی است که به نبرد علیه سلطه آمریکا و صهیونیسم کمک می‌کند.
کد خبر: ۳۸۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۴

فکر می کنید چه کسی مبارزه علیه داعش را هدایت می کند؟ آن سه ژنرال بلندپایه که فرار کردند؟ نه! مردی که کابوس "داعش" شده
کد خبر: ۳۶۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۹

مجید نجاتی حین بازی شهرداری یاسوج و نساجی قائمشهر در لیگ دست یک، پشت دروازه خودی مشغول گرم کردن بود. او زمانی که فوروارد حریف را مقابل دروازه خالی دید در یک حرکت انتحاری به داخل زمین پرید و دروازه تیمش را نجات داد!
کد خبر: ۳۱۳۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۲۷

نام ژنرال قاسم سلیمانی سالها است که مایه هراس و وحشت آمریکائی ها و صهیونیست ها است. جمله معروفی که از شیمون پرز در وصف هیمنه سردار تیزهوش ایران آمده نشانه همین ترس و واهمه است:"شیمون پرز: خاور میانه روی انگشت ژنرال قاسم سلیمانی می چرخد ...
کد خبر: ۱۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴