« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
رئیس‌جمهوری روسیه تصریح کرد: اگر بناست تروریست‌ها بخشیده شوند، این کار بر عهده خداوند خواهد بود، ولی وظیفه نظامیان روسیه، فرستادن این افراد به «آن دنیا» است.به گزارش به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از  فارس، «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه که با اقدامات و حرکات جالب، در میان جوانان و رسانه‌های روس برای خود جا باز کرده، حالا از نقل قول‌های فیلم‌های معروف تاریخ سینما برای نشان دادن عزم ارتش سرخ در راه مبارزه با داعش استفاده کرده است. بر اساس گزارش «آی‌بی‌تایمز»، رئیس‌جمهور روسیه دیروز در خصوص میزان جدیت ارتش کشورش در نابودی تروریست‌های سوریه گفت: « بخشش تروریست‌ها به خدا مربوط است، فرستادن آنها به سمت وی (کشتن آنها) اما به من مربوط است.» وی در ادامه سخنان مهیج خود گفت: «تروریست‌ها هر جا که بروند، تعقیبشان می‌کنیم؛ اگر در فرودگاه باشند ما هم در فرودگاه خواهیم بود. اگر در توالت باشند، آنها را می‌گیریم و در حیاط خلوت به زباله تبدیلشان می‌کنیم. اینطور مسئله یکبار برای همیشه حل می‌شود.» پوتین در این سخنان از دیالوگ «دنزل واشنگتن» هنرپیشه معروف هالیوود در فیلم «مرد آتش» که سال 2004 بر روی پرده رفت، الهام گرفته است.
کد خبر: ۷۷۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۹

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، پس از انتشار فیلم خوشحالی علی ضیا و دوستانش از گل لحظات پایانی پرسپولیس در دربی 81 که توام با توهین به سر مربی استقلال بود، هواداران استقلال اقدام به واکنشهای تندی به این مجری تلویزیون در صفحات اجتماعی نمودند. بهنوش بختیاری در واکنش به این اتفاقات در صفحه اجتماعی خود نوشت: دوستان عزیز علی ضیا پسر بسیار محترم و معتقدیست، از اشتباهی که کرده پشیمونه ومعذرت خواسته، شما را به خدا این جنگ روانی و فحاشی رو تموم کنید. آدمیزاده و هزار خطا،‌با احترام به همه استقلالیهای عزیز خواهش من به عنوان خواهرتان، هموطنتون اینه که حرمت شکنی رو تموم کنید، ایشون به گردن ما خیلی حق دارن، زحمت زیادی برای مردمشون کشیدن و ازون انسانهای بسیار مودب و جان ودلی هستن. روی منو زمین نندازید و از صدا وسیما نیز طلب بخشش دارم برای جوانی که اگر از نزدیک بشناسیدش میبینید تا چه اندازه بی ریا و دل پاکه، همه ما اشتباه میکنیم، اینم یک کرکری فوتبالی فکر نشده و بی غرض بوده. علی ضیا پس از انتشار کلیپی از شادی پس از بازی دربی پایتخت و آنچه توهین به پرویز مظلومی عنوان گردید، ممنوع الفعالیت شد.
کد خبر: ۷۶۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۵

رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی گفت: وقتی صحبت از ساخت پارک علم و فناوری در کهگیلویه و بویراحمد و اختصاص زمین برای آن می‌شود کسی پا پیش نمی‌گذارد ولی افراد قادر به تصرف چندین هکتار هستند. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir  غلامرضا تاجگردون شامگاه شنبه در نشست اندیشکده فرساد پژوهان رایمند که با حضور جمع زیادی از مسئولان و فارغ‌التحصیلان دانشگاهی در سالن حکیم جرجانی شهر یاسوج برگزار شد، اظهار کرد: باید مسئولان استانی برای حضور در چنین نشست‌هایی پیشقدم شوند؛ مسئولان باید هر فکر و اندیشه‌ای را که برای ساختن و توسعه استان قدم برمی‌دارد، کمک کنند. رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی با اشاره به این که محور برنامه‌های توسعه کشور از ابتدا علم و دانش بود، افزود: در آن سال‌ها اقتصاد مبتنی بر دانایی را در دستور کار قرار داده بودیم و با توجه به جمیع جهات فکر رسیدن به این سطح از توسعه را در کشور نمی‌کردیم. وی افزود: با همه تجاربی که از آن سال‌ها تاکنون به دست آورده‌ایم اینگونه باید نتیجه گرفت که به تنهایی با پول و منابع اعتباری نمی‌توان از توسعه نایافتگی خارج شد. تاجگردون از موفقیت اقتصاد مبتنی بر دانش در کشور سخن به میان آورد و گفت: از مهم‌ترین عوامل مؤثر در این زمینه تشکیل نهادها و سازمان‌های غیردولتی یا همان تشکل‌های مردم‌نهاد است. وی به شرایط استان کهگیلویه و بویراحمد از نظر علمی اشاره کرد و گفت: اکنون بیش از 50 واحد دانشگاهی در استان داریم که اگر رقابت رو به جلو با یکدیگر داشته باشند کارهای بزرگی با این ظرفیت می‌توان انجام داد. نماینده مردم کهگیلویه و بویراحمد در مجلس شورای اسلامی به برخی کمبودها در استان از جمله پارک علم و فناوری اشاره کرد و گفت: اولین پارک در کشور در اصفهان و در سال 82 راه‌اندازی شد که می‌توانستیم در این سال‌ها از وجود پارک‌ها در استان‌های همجوار برای کسب تجربه استفاد بیشتری کنیم. تاجگردون گفت: فرایند تبدیل علم به اندیشه در این پارک‌ها شکل گرفته و اجرای پروژه‌های عمیق در چنین اماکنی عملی است. وی با بیان اینکه برای رفع بیکاری در استان زمین و پول محدود است اما علم و دانش نامحدود، تصریح کرد: باید ناراحت شویم که سال گذشته برای تخصیص زمین برای پارک علم و فناوری هر چه تلاش صورت گرفت کسی خود را مسئول ندانست. نماینده مردم گچساران و باشت در مجلس شورای اسلامی افزود: اما وقتی صحبت از واگذاری همین مقدار زمین به افراد است مشکلی پیش نمی‌آید و اینگونه است که استان‌هایی مانند اصفهان و فارس و حتی چهارمحال و بختیاری از رشد بالایی در توسعه برخوردار هستند. رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی با بیان این که از منابع خود در استان به خوبی استفاده نمی‌کنیم، افزود: رشد اعتبارات ملی ما چندین و چند برابر کشور است اما اگر صد درصد آن هم محقق شود تا وقتی نتوانیم منابع خود را از دو ریال به چهار ریال تبدیل کنیم وضعیت به همین منوال است. تاجگردون با درخواست از نخبگان برای رقابت بدوت تقابل در استان گفت: مسئولان باید در نشست‌های نخبگان شرکت کنند و برنامه‌هایی از جمله برگزاری تورها برای بازدید از پارک‌های علم و فناوری داشته باشند تا از تجربه سایرین برای کمک به توسعه استان استفاده شود.     منبع/فارس
کد خبر: ۷۵۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۶

سردار شهید حاج حسین همدانی : این اواخر دلم هوای رفتن کرده بود خدا کند که موقع جان دادن خدای مهربان از من راضی باشد چرا که به رحمت او امیدوار هستم نه به عملکرد خودم
کد خبر: ۷۴۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۰

شادی عید برای کسانی است که از بند خودخواهی‌‌ رها شده و توانسته باشند دوست بدارند، ببخشند و فداکاری کنند
کد خبر: ۷۲۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۱

این رزوها هموطنان عزیزما ، با چشم های اشک بار عزیزی را بدرقه کرده اند ، که در طول حیاتش جلوه های دلنشین از بزرگ بودن در دسترس همه قرار داده است .کنکاش و تعمل در این خصلت الهی ،عرض ادب واحترامی است . نسبت به همه کسانی که علامت ها بزرگی را دارند و بزرگی می کنند سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com-الف احمدیبنام خدا بزرگان برکت زندگی هستند حضرت ایت ا...سید صا بر جباری ، امام جمعه محترم شهرستان بهشهر ، نماینده  محترم  مردم استان مازندران در مجلس خبرگان رهبری                                                                                                                                        این رزوها هموطنان عزیزما ، با چشم های اشک بار عزیزی را بدرقه کرده اند ، که در طول حیاتش جلوه های دلنشین از بزرگ بودن در دسترس                                                                                                                                                                                                 ،                                                                                                                            همه قرار داده است .کنکاش و تعمل در این  خصلت الهی ،عرض ادب واحترامی است . نسبت  به  همه کسانی که علامت ها  بزرگی  را دارند و بزرگی می کنند .                                                                                                                             1- بزرگ بودن علامت ، و علامت های دارد . که دیگران قادر به درک ان هستند . حضرت ایت ا...سید صابر جباری ، از  سادات بود .اما سادات  چگونه بزرگی می کنند . درشهرعزیز ما بهشهرودر متن و بدنه جامعه ما ، هر سال جشنی برگزار می شود . که عید غدیر نام دارد . در این روز ، سادات از اول صبح درب خانه را باز می کنند .منتظر و چشم براه عزیزانی هستند .قدم در خانه می گذارنند . که صاحب خانه با روی گشاده ، اغوش باز منتظر انان است . از انان به وسع خویش پذرایی می کند . هدیه ای از باب تبرک تقدیم مهمان می گردد.  اجبار وزوری هم در انجا م این کار نیست . اگر گسی از سادات  تمایل به این کار نداشته با شد فقط کافی است درب خانه نیمه باز نباشد و یا میز بان در خانه نماند .   خانه حضرت ایت ا.. .سید صابر جباری در این سالهای،مملو از عزیزانی بوده است . که میزبان ، برای مهمانان در همه سال ها سنگ تمام گذاشت و از بزرگی کردن به  این   نحو شانه خالی نکرد                                                                                                                                                                     2      –-علامت دیگر بزرگی حضرت ایت ا... سید صابر جباری ، در کسوت روحانی بودن ایشان  است .  ا نسانی که در جایگاه رو حانیت قرار می گیرد .تما م تلاش اش این است .  راه درست ، جریان ، جاری و داءمی زندگی باشد. حضرت ایت ا...سید صابر جباری در شرح وبسط  نظری ، عملی اسلا م عزیز اهنمام تام داشت .  ویزگی روحا نیت با اعمال ورفتارهایی عجین شده است  . که  ، در هنگا م شادی ،وغم  ، انان کنار ما باشند. رو حانیت با راهنما یی های درست   کمک می کند .معنویت از خانه ها دور نشود . اموزش مسایل دینی ، قران کریم ،سیره عملی اءمه معصومین وراهنمای عملی خانواده ها ازقبیل ( گفتن اذان کنار گوش نوزادان ، راهنمایی  در خصو ص انتخاب اسم خوب برای فرزندان ،گرفتن استخاره یا مشورت با قران ،ترغیب مومنین به انجام اعمال حج ، نماز جماعت ، دادن ارامش به خانواده ها در هنگام از دست دادن عزیزان ،خواندن نماز میت بر پیکر مومنین در گذشته .  رسمی کردن سنت ازدواج و تقویت فکری ونظری سیستم خانواده ، اموزش نحوه برخورد خانواده ها با ارث ومیراث خانوادگی       ،تامین هزینه های شخصی زندگی از بخشش   و سخاوت همه مردم ،این شیوه تامین هزینه زندگی از زیباترین و قشنگ ترین روابط انسانی است . که فقط  بزرگانی در کسوت روحانیت هستند قادر به انجام ان هستند.با دعوت یکی از سادات دوست داشتنی ،در جلسه بزرگداشت رحلت پیامبر  با دوستان توفیق حضور داشتم . سنت ان است که سخنرانی تو سط  یکی از عالمان دینی که لباس روحانیت دارد .برای جمع موعظه کند .این کار انجام شد . از همه مهمانان به نحو شایسته پذیرایی بعمل امد . میزبا ن با تکریم و احترام   سخنران را در پایان جلسه بدرقه کرد . وهمزمان پاکتی را سر بسته تقدیم ان عزیز بزرگوار که حاوی مبلغی پول بوده است تقدیم نمود .  به نحو کار دقت کردم  . برداشتم این شد که ان بزرگوار با قبو ل کردن پاکت به میز بان بیشتر از همه تکریم واحترام ،  روا داشته است .  شاید خیلی در زندگی شخصی شان افتخار کنند .هدیه ای تقدیم بزرگان روحانی نموده  اند و انان به بزرگواری ان را قبو ل کردند . رو حانیت عزیز طوری این روابط را تنظیم کرده است . هر کسی که این کار را انجام می دهد . از بزرگان است . خیلی از هزینه در زندگی انجام می شود  ولی فراموش می شود .ولی این رفتار ها فراموش نمی شود چون در زندگی تاثیر شگفت دارد .  و.........)بعد بسیار وسیع و فراگیر ،که نسل به نسل تداوم دارد . مردم عزیز شهرستان بهشهر ، استان مازندران و دیگر هموطنان مان سعادت انر ا داشته اند که در اموری که ذکر شد از راهنمایی و هدایت جهره بچهره این عزیز برخوردار باشند .                                                                                                       3- حضرت ایت ا... سید صابر جبار ی در طو ل سال های امام جمعه بودن به همه نشان داد ، امام جمعه بودن علامت بزرگ بودن است .برگزاری نما ز جماعت ، نماز جمعه، کنا ر هم قرار دادن انسان  ها  ،برای ان است .که یکی از اثرات دینداری ان است که تنها و بی کس نیستند. به جمعی بزرگ تعلق دارند . امام جمعه محتر م شهرستان بهشهر ، نماز جمعه را دوست داشت .خطبه های او طو لانی بود . اما مملو از پای منبر نشین های مشتاق و علاقه مند ،که در طو ل 35 سال هر روز به شکوه و عظمت ان افزوده شده است.راز این شکو ه وعظمت ا ن  بود  ..که از همه دعو ت ، در خواست ، داشت . که حتما در نماز جمعه شرکت کنند ..بسیاری از اوقات اگر کسانی را که توقع داشت انان در صف نماز جمعه ببیند ، دل تنگشان می شد. شخصا در خواست می کرد که دوست دارد انان را در صوف با شکوه نماز جمعه شهرستان بهشهر          ببیند .                                                                                    4-به برکت نظا م جمهوری اسلامی ایران ، بخشش   و سخاوت همه ملت بزرگ ایران شرایطی فراهم شد . که همه بتوانند ، با هر امکاناتی دارند .کسانی که سالهای سال بر کت زندگی انان بوده اند . دیگران همه بتوانند ، از این نعمت های الهی برخوردار باشند .حضرت ایت ... سید صابر جباری ، با رای مردم استان مازنددران، نما ینده مردم استان مازنداران در مجلس خبر گان رهبری شد .این عزیز  ارتباط  بسیار خوب با منبر داشت . جایگاهی که حضرت محمد (ص) بعنوان  امانت در اختیار عالمان دینی قرارداد .که کلام  خداوند را برای مردم بیان نمایند ..نمایندگی ملت در خبر گان رهبری ، پاداش ادب و احترامی بو د که حضرت ایت ا...  سید صابر جباری برای منبر قایل بوده  است . تو سط مومنین پای منبر ها ی ایشان ،  به ایشان  ، عطا شد .                                    5-   اصلی در زند گی وجود دارد ،کسانی خلق وخویی را ترویج می کنند ، تا کسانی که دچار کمبود امکانات وتنگ دستی هستند . ارامش از انان دور نشود . این اصل زندگی ساده زیستی است .حضرت ایت ا... سید صابر جباری ، محل زند گی اش، کنار خانه همشهرها یش بوده وهست .برای خواندن نماز جماعت از منزل تا مسجد با پای پیاده بد ون همرا هان زیاد بوده است .   برای زیارات خانه خدا ، ورفتن به حج اقدام نکرد . زمانی که بیماری بر او عارض می شد .در بیمارستان امام خمینی ره بستری و درمانش را پی گیری می کرد . در یک سال اخیر  بارها و بارها در بخش دیالیز بیمارستان امام خمینی ره شهرستان بهشهر ، کنا ر سایر همشهری ها یش دیالیز شد.با محرومین و اقشار زحمتکش جامعه هم سفره  بود.و....کار هاییکه 35 سال دارای سابقه است .                         اگر به رفتار و اعما ل پدر و ما در هایمان دقیق باشیم  . بسیاری از اوقات از استفاده کردن از امکانت امتناع می کنند . تا شرایطی فراهم شود . همه بتوانند از ان استفاده کنند . فرزندان احساس کمبود نکنند .وارامش انان بهم نخورد  . .کاری که حضرت ایت ا... سید صابر جباری نبست به رعایت  ان خیلی حساس بود .  این خصلت نیکو ، علامتی، از نشانه های انسان بزرگ است .   .  6-  انسان   در  حیاتش با موضو عا ت  ، بسیار فراوان ، مواجهه است . توجه انسان به همه علامت بزرگی او ست . که قادر است موضو عات فروان را درک کند . اهمیت این نگاه در ان است.   انسانی که رو ح بزرگی داردو از ارامش درونی بر خوردار است .همه موضوعات را با دیده احترا م ولایق تکریم می بیند .بطور مثال اگر با دیدن یک رفتار فرد یا افراد  بخواهیم . قضاوتی را بیان کنیم دستمان بسته است . اگر همه رفتار و کردار فرد یا افراد را کنار هم لیست  کنیم. انو فت خیل عظیمی از انسان های خوب را دارا هستیم . این معجزه  تو جه به  ، همه ، است . .بطور مثال :در شهر عزیزمان بهشهر بواسطه خیرات همشهریان بزرگوارمان  هر محله ای دارای مساجد تکایا  حسینیه و....با نام های 14 معصوم وجود دارد .و مرهون راهنمایی های است که  ایشان تاکید داشته اند . که ما از عنایات همه  معصومین  بهرهمند باشیم .                                                                                     یا نگاه هم جانبه که موجب می شود . که خوبی ها برجسته شود .کاری که حضرت ایت ا...سید صابر جباری برای همه هموطنان ما انجام داده است .در این سر زمین بزرگ ایران این شکو ه پا برجا ،مکان به مکان ایشان با لای منبر سخنرانی داشته است .قسمت برجسته و پر رنگ سخنرانی  هایش تعریف تمجید و تکریم کسانی بوده است    . که در ان مکان زندگی می کرده  اند .  ومروج نیکی هاوخوبی ها ،بوده اند . عمل  و رفتا ری که  بزرگان  قادر به انجام ان هستند. ، همه مردم  را دوست بدانیم .      7–حضرت ایت ا... سید صابر جباری ،پدر  بود .پدر ی خو ب و مهربان ، که هرگز از این مسءولیت بزرگ شانه خالی نکرد .نسل جدید از بزرگترین پشتوانه ،مادی و معنوی زندگی (داشتن پدر و مادر های مسءولیت پذیر) برخوردار هستند .اما   نکته ظریف انکه هرچه انسانها از توانمندی های زند گی بیشتر برخوردار شود .از خانواده خود دورتر می شو د . اگر بگو ییم فرزندان بزرگان یتیمی را تجربه می کنند شاید حرف گزافی نگفته باشیم. مثل کسی که جراح زبر دستی است.ومردم به او نیاز دارند،و ساعتها باید در اتاق عمل باشد .ورود و خروج اواز خانه فرزندان در خواب هستند .وشغل های  دیگر ........  .در حقیقت بزرگان معنوی ،علمی، سیاسی ،اجرایی هرچه  بیشترعلامت های بزرگی  را دارا باشند . بیشتر متعلق به همه مردم خواهند بود تا خانواده و فرزندان  . والدین ( پدر و مادر ها ) دوست دارند .روزی راشا هد باشند ،که توانمندهای فرزندان را تما شا کنند در حالی که قوی تر از انان باشد .همشهریان گرامی بهشهری  شااهد بودند پسر ی با هو ش زیرک   متواضع وفروتن ، که سابقه طولانی حضور شرکت در نماز جمعه دارد .   در محضر پدر بزرگوارش  توانمند ی   هایش را   ( فهم عمیق و درست      مسایل اسلامی ، سیاسی ، اجتماعی ، بیان شیوا و قابل فهم همه ،تواضع و فروتنی ،عشق محبت و دوستی وافر به منبر ، و......)  تقدیم      :     به همه مردم و به الگوی   عملی و نظری   زندگی  خویش( پدرش ، حضرت ایت ا.. سید صابر جباری ) نمود .ارزوی که هر پدر ومادری تو قع تحقق پیدا کردن انرا دارند  . سید ضیاء جباری ، در کسوت روحانیت،با بودن  در کنا ر  همه مردم ، پدر ومادر   نشان داد . که  فرزندی برومند ، توانا ،مهر بان ؛ و...برای همه  مردم ، والدین خویش ، بوده و خواهد بود .   8-در سال 58 مردم   شریف و بزرگوار  شهر ستان بهشهر با شرکت در نماز جمعه ،باحضور پر تعداد استقبال با شکوهی از ایت ا...سید سابر جباری بعمل اوردند . 35 سال از ان روز گذشته است . گذشت زمان بسیاری از امور را دچار تغییر و تحول نموده است .اما بدرقه این سید اولاد پیامبر با شکوه غیر قابل تصور توسط  همشهریان شریف شهرستان بهشهر و هموطنان عزیز سایر نقا ط ایران  ثابت کرد . مردم ، همه مردم ، قدر دان ، بزرگان خود بوده وخواهند بود . این راز بزرگی  ، بزرگان،   همه مردم   ، است .              9-حضرت ایت...سید صابر جباری در زمان حیاتش ،با حضور طولانی در جبهه ،حضو ر مداوم  در بدرقه و پیشواز رزمند گان ، ازادگان،؛ تکریم واحترا م  همه خانواده ها رزمندگان ، ایثار گران ،شهیدان و.....شخصیت دوست داشتنی این قشر بوده است . اگر وصیت نامه شهیدان که زادگاه شان بهشهر است مطالعه کنید  حتما به قسمت هایی را خواهید خواند .که در مورد ایت ا... سید صابر جباری سفارش شده است .که او را تنها نگذارید .شاید این رابطه توام با مهرباتی موجب شد که ایشان اخرین وداع شان با شهیدان باشد .(شروع تشییع جنازه از گلزار شهدا به سمت مصلای نماز جمعه  و ارام گرفتن کنار شهیدان گمنام )                                                10-واکنش بزرگان ، عالمان دینی ، شخصیت های سیاسی ، علمی ، اجرایی؛تو جه قوق العاده افکار عمومی ، نظم و انظبا ط، ، وحدت و همدلی  برگزاری مراسم  های بزرگداشت ( ، بقول حضرت ایت ا...سید صابر جباری  همه بنده نوازی کردند .همیشه کار دیگران در ارتباط با خودش را بنده نوازی تعبیر می کردند.) نشان از ان دارد .که انسانی بزرگ، برکت زندگی همه مردم ،به ملکوت اعلی برگشته است. شهر عزیزمان بهشهر ؛شهری عالم پرور ، شهید پرور ، و بزرگ پرور است .چون مردمانی سخاوتمند و جوانمرد در ان زندگی می گنند .                                                                                                                           همشهریان گرامی شهرستان بهشهر ، هموطنان عزیز این شکوه پا بر جا ، ایران عزیز ،توجه به همه ، دوست داشتن همه ؛ شنیدن سخنان همه، خد متگزاری به همه، تکریم و احترام به همه ،و... موجب شکو فا شدن ،وحدت و همدلی  می شود کاری که حیاتی ترین نیاز ، امروز ، فردا ، و فرداهای  مردم عزیز ما ست .انرا با تمام توان حفظ کنیم .                                             با امید به لطف خداوند بزرگ -  الف احمدی
کد خبر: ۷۱۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۹

روزی یکی از اقوام نزدیکم برایم تعریف میکرد که هر چه به سال های عمر من اضافه میشود علاقه بیشتری در من به زادگاهم ایجاد میشود و ایشان برایم نقل میکرد که حتی پرندگان به هنگام مرگ برگشت به زادگاه خود را آغاز میکنند و آنگاه به پیشواز مرگ میروند
کد خبر: ۶۷۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۸

دختر صدام دیکتاتور معدوم عراق، در واکنش به خبر مرگ "طارق عزیز" مدعی شد که او درحالی مرد که در مقابل ستمگران ایستاده بود !  به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com، سایت خبری رأی الیوم نوشت:  "رغد" با تسلیت مرگ طارق عزیز به خانواده‌اش و طلب بخشش و مغفرت برای او، ادعا کرد که وی درحالی مرد که در مقابل ستمگران ایستاده بود.طارق عزیز به اعدام محکوم شده بود. محافل عراقی دختر صدام را که در اردن ساکن است، به حمایت از بعثیهای باقیمانده جهت ایجاد آشوب و ناآرامی در این کشور متهم می کنند.طارق عزیز که نام واقعی او "میخائیل یوحنا" بود در سال 1936 متولد شد. وی پس از فارغ التحصیلی در رشته زبان انگلیسی از دانشکده ادبیات دانشگاه بغداد، بعنوان یک روزنامه نگار مشغول به کار شد ولی پس از مدتی به حزب بعث پیوست.در دوران صدام، طارق عزیز همواره نماینده او در نشستها و کنفرانسهای بین المللی و عربی بود. وی در سالهای 1983-1991 وزارت خارجه صدام را برعهده داشت و در سالهای 1979-2003 نیز نائب رئیس شورای وزیران بود.طارق عزیز، از مشاوران بسیار نزدیک صدام به شمار می آمد. طارق عزیز که در ردیف دوازدهم فهرست شخصیتهای تحت تعقیب نیروهای آمریکایی قرار داشت، در 19 مارس 2003 دستگیر شد.وی در ارتباط با پرونده سرکوب احزاب دینی از سوی دادگاه عالی جنایی عراق، به اعدام با چوبه دار محکوم شده بود.منبع: العالم
کد خبر: ۶۵۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۶

مرجع عالیقدر شیعیان عراق به منظور رعایت حقوق مردم و حفاظت از خون افراد بیگناه به گر‌وه‌های خودجوش مردمی مسلح ۲۰ مورد نصیحت را صادر کرد. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری المنار، مرجع عالیقدر شیعیان عراق آیت الله سید علی سیستانی توصیه ها و سفارش هایی را خطاب به رزمندگان و گروه های مسلح داوطلب مردمی در میدان های نبرد و جهاد برضد تبهکاران تروریست داعشی صادر کرد و در این سفارش ها آنها را به رعایت حقوق شهروندان و حفظ خون افراد بی دفاع در میادین نبرد و مناطق درگیری ها سفارش کرد. آیت الله سیستانی همچنین این نیروهای مسلح مردمی را به پرهیز از غفلت و کوتاهی در برابر دشمن فرا خوانده است. از جمله این توصیه ها و سفارش های آیت الله سید علی سیستانی که از سوی دفتر این مرجع در عراق صادر شده و خبرگزاری های عراقی آن را مخابره کرده اند و نسخه ای از آن به دست آمده چنین آمده است: از رزمندگان عزیزی که خداوند متعال به آنها توفیق حضور در میادین رزم و جهاد در جبهه های نبرد با متجاوزین عنایت فرموده توجه به موارد ذیل لازم است: 1 – همانا پروردگار سبحان – همان گونه که بر جهاد تاکید و بر آن دعوت کرده اند و این جهاد را یکی از ستون های اصلی دفاع از دین قرار داده است و مجاهدان را بر غیر ان ترجیح داده اند – همانا پروردگار برای این جهاد حدود و آدابی قرار داده که رعایت آن را موجب حکمت و عمل به آن را بر اساس فطرت انسان نهادینه کرده است و لازم است به این نکات توجه گردد و مورد رعایت قرار گیرند، و هرکس به این اصول توجه و به آنها عمل کند فضیلت مشارکت در آن نیز مشمول وی خواهد بود، و از برکات آن بهره مند خواهد شد، و هرکس به ان توجه نکند یا در عمل به انها خلل ورزد اجر عملش را از دست خواهد داد و هرگز به مقصود نخواهد رسید. 2- از این رو جهاد آدابی عمومی دارد که می بایست مورد توجه قرار گیرند، و این آداب را حتی در قبال غیر مسلمانان باید رعایت کنید،‌و پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز همواره بر رعایت آنها سفارش می کردند و یارانش را پیش از عزیمت به نبرد به این مسائل سفارش می کردند. 3 – همچنین در نبرد با خوارج و کسانی از مسلمانان که از دین خروج می کنند و اعتصاب می کنند، اخلاقی و آدابی در نظر گرفته شده که از حضرت امام علی علیه السلام در این باره مواضعی از ایشان به ما رسیده است و سیره ایشان و توصیه های ایشان به یارانشان در خطبه ها و گفتارها آمده است، و امت بر عمل به این سفارش ها به اتفاق نظر رسیده است و این گفته ها و فرموده ها را برای خود با خدای خود حجت قرار داده است تا به موجب آن عمل شود و به این راه رهنمون شوند. 4 – زنهار شما را از قتل مردم بی گناه و پروردگار به آن تاکید داشته اند، از این رو هرگز نباید به این حقوق تعرض شود، مگر در مواردی که به آن اجازه داده شده است و برای آن شرایطی در نظر گرفته شده است، چرا که بزرگ ترین گناه قتل نفس انسان بی گناه است، و بالاترین ثواب در رعایت و توجه به این حق و جلوگیری از توجه نشدن به آن در نظر گرفته شده است، همانگونه که پروردگار متعال در قرآن کریم فرموده است، که در قتل نفس بی گناه آثار خطرناکی در این زندگی قرار داده شده است و در بعد از این زندگی هم آثاری مترتب است، اگر به موردی مشکوک برخوردید و ترسیدید که در آن خطایی باشد، ابتدا با گفتار هشدار دهید یا به صورتی تیراندازی کنید که به هدف اصابت نکند، یا به گونه ای شلیک کنید که منجر به مرگ نشود، برای خودداری از معصیت الهی و توجه به اختیاط در قتل انسان های بی گناه. 5 – زنهار شما را از تعرض به عموم مردمی که با شما نبرد نکرده اند، بخصوص مستضعفانی که سالخورده هستند و کم سن و سال می باشند و زنان جامعه هستند، حتی اگر از وابستگان به کسانی باشند که با شما سر جنگ دارند، چرا که تنها حرمت کسانی لازم نیست رعایت شود که با شما سرجنگ دارند و تنها می توانید اموال آنها را به دست آورید. 6 – زنهار شما را از تهمت زدن به مردم براساس دین و متهم شدنشان به این دلیل، و از این طریق بخواهید به آنها تعرض کنید، همان گونه که خوارج در صدر اول اسلام و پس از ان در این زمان قومی که از اهل فقه دین نبودند به آن دست زدند و براساس برداشت های شخصی و هواهای نفسانی به آن مبادرت کردند و در این راه با برخی از متون متشابهی که داشتند آن را توجیه کردند و پس از آن بود که مسلمانان با هم دچار بلایایی شدند. آیت الله سیستانی خطاب به رزمندگان افزودند: همانا بدانید که هر کس لفظ شهادتین را بر زبان آورد دیگر مسلمان است و خونش و مالش در امان است، هرچند مرتکب برخی گمراهی ها شود یا مرتکب عمل به برخی از بدعت ها گردد، چرا که هر گمراهی موجب کفر و تکفیر نمی شود،‌ و نه هر بدعتی موجب نفی صفت اسلام از صاحب آن نمی گردد، و شاید کسی را واجب مرگ به دلیل فساد یا قصاص دانسته باشید ولی او مسلمان است. 7 – برحذر می دارم شما را { ای رزمندگان } از تعرض به غیر مسلمانان حال هرچه دین و مذهبش بخواهد باشد فرقی نمی کند، چرا که آنها در حمایت مسلمانان هستند و در امان آنها به سر می برند، و هرکس به حرمت آنها تعرض کند وی خائن و توطئه گر است،‌ وهمانا که خیانت و توطئه زشت ترین کردار در فطرت و دین اللهی به شمار می رود.ایشان افزودند: بلکه باید گفت یک مسلمان نباید اجازه دهد حرمت غیر مسلمانی که در امان مسلمین است مورد تعرض قرار گیرد، و باید در قبال آنها به گونه ای با غیرت عمل کند که گویی آنها هم از بستگانش هستند. 8 – زنهار شما را در قبال تعرض به اموال مردم، چرا که اموال یک مسلمان برای غیر او حالا نمی باشد مگر با رضایت وی تسلیم شود، از این رو هرکس اموال دیگری را غصب کند، وی برای خود قطعه ای از جهنم را به خود اختصاص داده است. 9 – زنهار شما را از ارتکاب به تمام افعال حرام، شما را برحذر می دارم از نزدیکی  و تعرض به این مساله یا نقض چیزی از این قبیل خواه با زبان باشد یا با دست و شما را برحذر می دارم از مجازات کسی به خاطر گناه دیگری . 10 – همچنین هیچ قومی را از حقوقشان منع نکنید ولو این که شما را به خشم آورند ولی با شما نبرد نکرده باشند. 11 – و بدانید که بیشتر کسانی که با شما نبرد می کنند، به این دلیل است که به دلیل گمراهی دیگران به اشتباه به این کار دست زده اند، از این رو با کردار خود به گونه ای عمل نکنید که این اشتباه آنها به دلیل نادرستی کردارتان موجبات تایید گمراهان نشوید و کسانی که هنوز شک دارند با دیدن کردارتان به آنها نپیوندند، بلکه با رفتار سنجیده و درست خود به گونه ای رفتار کنید و نصیحت کنید و با عدالت برخورد کنید و بخشش را مدنظر قرار دهید تا راستی شما بر آنها ثابت گردد، و از ظلم و توهین و دشمنی بپرهیزید، چرا که هرکس شبه ای را از ذهن انسانی دور سازد گویی به وی زندگی مجدد بخشیده است و هرکس انسانی را بدون عذر دچار شبه سازد گویی وی را به قتل رسانده است. 12 – هرگز کسی گمان نکند که با ظلم می شود مساله ای را درمان کرد، در حالی که با عدالت می توان آن را حل نمود، چرا که توجه به برخی از رویدادها از روی شتاب و عدم توجه باعث بوجود آمدن عواقب و نتایجی در مدت متوسط و دور می گردد و با اطلاع از شیوه های زندگی و تاریخ امت ها می توان پی برد که این رویدادها می تواند باعث وجود چه ظلمی گردد که در برگیرنده ایجاد انگیزه دشمنی در نفوس و احساسات  جامعه می شود و جامعه را با خطر فروپاشی رو به رو می سازد. 13 – اگر چه در برخی خویشتنداری ها و کنترل کردن خود و کامل کردن برهان – باهدف رعایت موازین و ارزش های عالی – ممکن است برخی از خسارتها در مدت کوتاه حاصل شود، اما این راه برکات بیشتر و عاقبت پسندیده تر و نتایجی بهتر را می تواند به دنبال داشته باشد، و در سیره امامان از آل البیت علیهم السلام امثال این مساله را بسیار می توان دید، و حتی آنها هرگز با طرف مقابل خواهان جنگ ، وارد جنگ نمی شدند مگر انها به این جنگ مبادرت ورزند، ولو این که در این آغازگری جنگ شماری از طرف خودی کشته شوند. 14 – برای کسانی از مردم که پیش از شما هستند حامیانی نصیحت کننده باشید، تا برای طرفداری از شما و یاریتان بر دشمنتان کمکتان کنند، و همچنین ضعفای آنها را در صورت توان یاری کنید، چرا که آنها برادرانتان و خانواده هایتان هستند، و بر آنها شفقت ورزید همان گونه که بر نزدیکان خود شفقت می ورزید، و همواره بدانید که پروردگار رفتار شما را نظاره گر است و کردارتان را می شمارد و از نیت هایتان آگاه است و شما را می آزماید. 15 - مبادا توجه به نمازهای واجب را فراموش کنید، چرا که کسی نیست که بتواند برای پروردگار سبحان عملی انجام دهد که از نماز فضیلتش بالاتر باشد، و همانا که نماز آدابی دارد که انسان با رعایت آن آداب به خالق خود نزدیک می شود، و با آن به پروردگارش درود می فرستد، و این نماز ستون دین است و ملاک قبول اعمال است و پروردگار متعال این وظیفه را براساس مقتضیاتی همچون ترس و جنگ کوتاه کرده است ، و حتی در صورتی که برای مدتی طولانی به جنگ مشغول باشد برای هر رکعت به یک تکبیر بسنده کرده است ولو این که انسان رو به قبله نبوده باشد که پروردگار متعال در این باره فرموده است: [حافظوا على الصلوات والصلاة الوسطى وقوموا لله قانتین، فإن خفتم فرجالاً أو رکباناً ، فإذا أمنتم فاذکروا الله کما علّمکم ما لم تکونوا تعلمون]. 16 – و برای خود کمک بگیرید با استفاده از یاد بسیار ذکر یاد الله سبحانه و تعالی و تلاوت قران کریم و دیدارتان با پروردگار را به یاد آورید و این که به نزد او بر می گردید همان گونه که حضرت امیر المومنین علیه السلام چنین می کردند، حتی گفته شده است که ایشان به این مساله محافظت داشته اند به گونه ای که در میدان جنگ در حین مداومت بر این امر تیر کمان ها در کنار او به زمین می نشستند و تیرها از سمت چپ و راست سرشان می گذشتند و به او اصابت نمی کردند و هرگز از این عبادت بر نمی خواستند تا عبادت را به پایان برسانند. 18 – شما را بر حذر می دارم از شتابزدگی در جایی که خویشتنداری و توجه لازم است تا به واین وسیله خود را گرفتار مشکل نسازید، چرا که بسیاری از آن مسائلی که دشمن می خواهد در آن از شما امتیاز بگیرد و گرفتارتان کند مسائلی هستند که به انها توجه ندارید و حذر نمی کنید، و این که بدون توجه و حرفه ای گری دست به کار می شوید،‌  همواره به تنظیم صفوف خود همت گمارید، و گام هایی را که بر می دارید حساب شده باشند، و هرگز دچار شتابزدگی نشوید و همواره با تامل و دقت آن را بررسی کنید، و وسایل مورد نیاز را در نظر آورید، و مستلزمات را مدنظر داشته باشید، و مطمئن شوید که می توانید در این راه استوار باشید و نتایج مطلوب را به دست آورید، و همواره در برخورد با دشمنان قوی باشید که شما بر حق هستید و بدانید که اگر درد می کشید آنها هم به مانند شما درد می کشند، ولی شما از خداوند خواسته ای دارید که آنها ندارند، خواسته های آنها مقبول نمی افتد و آرزوهای آنها دروغین است و اوهامی گذرا هستند که همچون سراب در مکانی است که فرد تشنه آن را آب می پندارد، بهانه های آنها شبهاتی در تاریکی شب است و چشمان آنها در اوهام کور گشته اند. 19 – از این رو و همچنین کسانی از مردم که پیش از شما هستند و دشمن با توسل به آنها قوت یافته باید نصیحت پذیر باشند، و جانفشانی های مدافعان را درک کرده و آزار را از آنها دور سازند و باعث ظن به خود نشوند، چرا که خداوند سبحان به کسی در قبال دیگری حقی نداده است مگر آن که بر آن دیگری هم حقی تعیین کرده باشد، از این رو هرکسی حقوقی متقابل دارد. این مرجع عالیقدر دینی خطاب به رزمندگان افزودند: همانا بدانید که ناصح تر از خود بین خودتان کسانی را نمی یابید اگر باهم اختلافات را کنار گذارید و باهم در امور مثبت متحد شوید، ولو این که این امر خواهان بخشش یا گذشت از برخی از اشتباهات را بطلبد ولو این که این خطاها و اشتباهات آشکار باشند، و هرکس گمان کند غریبه ای می تواند ناصح بهتر از خانواده و خاندان و همشهریان او باشد و از او تبعیت کند بداند که این امر توهمی بیش نیست و هرکس مسائلی را تجربه کند که از قبل تجربه شده اند این امر برای او در عاقبت پشیمانی به همراه خواهد داشت. ایشان افزودند : بدانید کسی که آغاز گر این بخشش است اجر و ثوابی دارد که هرکس در این صفخات بخشش را دنبال کند و اجر و ثواب این عمل به پای او نوشته خواهد شد، و این عمل نزد خداوند محفوظ خواهد بود، و باز خورد این اقدام خیر آن انسان در روزی که به آن نیاز دارد در سیاهی های برزخ و اوقات سخت قیامت به یاری او می رسند و هرکس از یکی از حامیان مسلمین پشتیبانی کند یا از خانواده اش حمایت نماید و او را در امور خانواده اش یاری رساند اجر و ثوابی دارد که یک مجاهد دارد. 20 – همچنین از همه می خواهم از امور و تعصبات ناپسندیده نوهش شده دوری کنند، و به مکارم اخلاق تمسک جویند چرا که پروردگار مردم را اقوام و ملت های محتلفی آفریده است تا باهم آشنا شوند، و منافع را با هم مبادله کنند، و هرکدامشان دیگری را یاری رساند ، از این رو افکار محدود و خودخواهی های شخصی بر شما غلبه نکنند، و شما آگاهید که چه بر سر شما و به کل امت اسلامی در سایر کشورها گذشته تا که امروز توانایی ها و قدرت ها و اموالتان و ثروت های شما به این صورت که به هم حمله ور شده اید هدر رود، به جای این که در جهت پیشبرد علوم و بهره برداری از نعمت ها به کار برید و امور مردم را با آن اصلاح کنید، از فتنه ای دوری کنید که تنها به ظالمین از شما شامل نشود، اما حال که فتنه روی داده است تلاش کنید تا این فتنه خاموش گردد و برحذر باشید تا دوباره بیدار نشود و همه به ریسمان الهی چنگ زنید و هرگز متفرق نشوید و بدانید که پروردگار متعال هرگاه از خیری که در دلتان باشد آگاه گردد جزای خیری در قبال آن چه از شما گرفته است به شما می دهد ، و خداوند بر همه چیز قادر و توانا است.
کد خبر: ۵۸۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۲

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: وزیر امور خارجه ایران یکی از وزرای دولت یازدهم بود که به دلایل مختلف بسیار مورد متوجه رسانه‌ها و مردم قرار گرفت. دیروز سالگرد تولد ۵۵ سالگی محمدجواد ظریف بود و روزنامه ایران گفت‌وگویی با محمدجواد ظریف در سالروز تولد ایشان داشته که در ادامه می خوانیم. * در آغاز بهتر است بدانیم که شما در چه سالی و در چه شهری متولد شدید؟– من در هفدهم دی ۱۳۳۸ در تهران متولد شدم. مادرم دختر مرحوم حاج میرزا علی نقی کاشانی از تجار بزرگ تهران و پدرم از تجار به‌نام اصفهان بود. * در کدام محله تهران زندگی می‌کردید؟– خانه ما بین خیابان کاشان و خیابان کمالی، پشت باغ شاه سابق بود؛ خانه‌ای بزرگ و قدیمی که تا بعد از فوت پدرم آن را داشتیم. بعد از ایشان نگهداری آن خانه برای مادرم مشکل شد. در شش سالگی، چند ماهی به اصفهان رفتیم و من در دبستان کار مشغول شدم اما خیلی زود به تهران بازگشتیم و با آغاز سال تحصیلی بعد من به دبستان علوی رفتم. فکر می‌کنم کلاس دوم دبستان بودم که اولین سخنرانی‌ام را در روز عید غدیر انجام دادم. این شد که از همان ابتدا به نوشتن متن و سخنرانی عادت کردم. * پدرتان در چه سالی به رحمت خدا رفت؟– پدرم در سال ۱۳۶۳ مرحوم شدند. همسرم دو ماهه باردار بود که ایشان از دنیا رفتند. آن زمان من در آمریکا بودم و متأسفانه نتوانستم برای مراسم پدرم به ایران بازگردم. * دوران کودکی شما مصادف با کدام تحولات سیاسی و اجتماعی در ایران بود؟– من در خانه تنها فرزند بودم و هیچ هم‌بازی‌ای نداشتم. از طرفی خانواده ما به شدت محافظه‌کار بودند. * به لحاظ سیاسی؟ – از همه لحاظ. ما در منزلمان تلویزیون و رادیو نداشتیم. پدرم رادیو را در کمدی می‌گذاشت و در آن را قفل می‌کرد. فقط برای شنیدن دعای سحر ماه مبارک رمضان از آن استفاده می‌کرد.* با اینکه توان مالی خرید تلویزیون را داشتید.– بله. بیش از اینها توانایی مالی داشتند، اما به علت اعتقاداتی که داشتیم، تلویزیون خریداری نشده بود. فکر می‌کنم تا ۱۵ سالگی به سینما نرفتم. علاوه بر این روزنامه‌ای هم در خانه ما پیدا نمی‌شد. پدر و مادرم اجازه رفت و آمد را نیز به من نمی‌دادند. * با دوستان؟– اجازه رفت و آمد با هیچ‌کس را نمی‌دادند. من فقط هر روز صبح به مدرسه می‌رفتم. حتی پدرم برای کنترل بیشتر، به باغبان خانه سپرده بود که مرا تا ایستگاه اتوبوس مدرسه همراهی کند. لذا در کودکی بسیار از جامعه دور بودم. البته به خاطر گرایش‌های شخصی و مطالعه خودم، کم و بیش از اوضاع جامعه باخبر می‌شدم. مثلاً در آن زمان به تازگی حسینیه ارشاد افتتاح شده بود و مرحوم شریعتی در آنجا صحبت می‌کرد. من نیز برای بعضی سخنرانی‌هایم به هر طریق ممکن از کتاب‌های مرحوم شریعتی استفاده می‌کردم. در آن مقطع کتاب‌های زیادی می‌خریدم که خواندن بعضی از آنها نیز در آن زمان ممنوعیت داشت. * در همان شرایط خانواده شما بیشتر به کدام طیف سیاسی گرایش داشتند؟ منتقدانی مانند جلال آل‌احمد، مرحوم شریعتی، گروه‌های اسلام‌خواهی مانند حزب مؤتلفه اسلامی یا گروه‌ها و جریانات ملی، همانند جبهه ملی ایران؟– هیچ‌کدام. پدربزرگ من در زمان مرحوم مصدق از لحاظ اقتصادی به ایشان کمک می‌کرد. از طرفی ایشان با مرحوم کاشانی آشنا بود و رفت و آمد نزدیک داشت. اما من در مدرسه با کسانی که گرایش‌های سیاسی داشتند، مانند چند نفر از فرزندان سردمداران حسینیه ارشاد ارتباط داشتم و در هر فرصتی از آنها کتاب می‌گرفتم و می‌خواندم. مرحوم آقای مطهری نیز به مدرسه علوی می‌آمدند، اما من هیچ‌گاه سعادت دیدن ایشان را نداشتم. در مدرسه علوی دیدگاه‌های متدین را مطالعه می‌کردیم. همچنین کسانی که سیاسی‌تر بودند کتاب‌های مرحوم آقای طالقانی را می‌خواندند. به خاطر ندارم دیدگاه‌های ملی‌گرایان در آنجا رواج داشته باشد. * گرایش شما بیشتر به کدام سمت بود؟– بنده کتاب‌های سنتی و انقلابی را همزمان مطالعه می‌کردم و از معدود شاگردان مدرسه علوی بودم که هم در جلسات حجتیه و هم در جلسات انقلابیون شرکت می‌کرد. در مدرسه دو طیف وجود داشت؛ یک طیف حجتیه‌ای بودند و در جلسات مرحوم آقای حلبی که بعضاً در منزلشان تشکیل می‌شد، شرکت می‌کردند. بنده نیز به منزل ایشان می‌رفتم و از طرف دیگر در جلسات بچه‌های انقلابی نیز شرکت می‌کردم. بنابراین فکر می‌کنم قبل از سفرم به آمریکا با هر دو تفکر آشنایی پیدا کردم. * چطور بحث سفر شما به آمریکا در خانواده مطرح شد؟– این عزیمت به اصرار من صورت گرفت. پدر و مادرم مخالفت می‌کردند و بیشتر آمادگی داشتند در صورت ضرورت مرا به انگلیس که به ایران نزدیک‌تر است، بفرستند. خاطرم هست که دعوای خیلی جدی هم بین ما پیش آمد، زیرا پدر و مادرم می‌گفتند کمی صبر کنم تا به لندن بروم. اما من نگران بودم که خیلی دیر بشود. آنجا بود که با رفتنم به آمریکا موافقت کردند. به یاد دارم در این میان با مرحوم پدرم خیلی تندی کردم. خدا از سر تقصیرات همه ما بگذرد. * پس ایده سفر به آمریکا نظر خودتان بود؟– خارج شدن از ایران نظر بنده بود. در سه ماهی که در دبیرستان خوارزمی بودم روزی به مدرسه علوی رفتم تا دوستانم را ببینم. یکی از مربیان مدرسه مرا صدا کرد و گفت که از آنجا بروم، زیرا احتمال دارد برای خودم و مدرسه دردسر درست کنم. حتی یکی از معلم‌های مدرسه خوارزمی بیرون از کلاس به بنده هشدار داد که بیشتر مواظب خودم باشم. من فقط شانزده سال داشتم و طبیعتاً این موارد باعث نگرانی او می‌شد. به همین خاطر برای رفتن به آمریکا به خانواده‌ام اصرار می‌کردم. * یعنی دقیقا در ۱۷ سالگی از ایران خارج شدید؟– سال دوم نظری را تمام کرده بودم. سه ماه از سوم نظری را نیز در مدرسه خوارزمی تجریش گذراندم که در ژانویه ۱۹۷۷ و در زمان حکومت کارتر از ایران خارج شدم. * چه سالی ازدواج کردید؟– در تابستان ۱۳۵۸ به تهران بازگشتم. با مادرم تماس گرفتم که می‌خواهم به ایران بازگردم و ازدواج کنم. به فاصله یک هفته به اصفهان رفتم تا خواهرم را که پانزده سال از من بزرگتر است، ببینم. ایشان نیز خواهر یکی از دوستان خودش را به عنوان دختری متدین و انقلابی، برای ازدواج معرفی کرد. * و این اولین مراسم خواستگاری برای شما بود؟– بله؛ اولین و آخرین. اقامت بنده در ایران سه هفته به طول انجامید. در ماه مبارک رمضان بود که روزی خواهرم آنها را به خانه خود دعوت کرد. دو خانم جوان آمدند، اما من دقت نکردم و حتی متوجه نشدم منظورشان کدام‌یک از آنهاست. مادر و پدرم هنوز در تهران بودند. بنابراین با اجازه آنها همراه خواهر و شوهر خواهرم به خواستگاری رفتیم. ایشان همانطور که فکر می‌کردم، متدین و انقلابی بودند. به یاد دارم در آن جلسه کمی قرآن و حدیث خواندم که ایشان پسندیده بودند. زمانی که به خانه بازگشتیم به مادرم اطلاع دادم که برای تشریفات به اصفهان بیایند. نامزدی‌مان مصادف با شب‌های احیا بود. در آن زمان ایشان ۱۷ سال داشتند و من ۱۹ ساله بودم که ازدواج کردیم. جالب اینکه پسرم نیز در سن ۱۹ سالگی و دخترم در ۱۷ سالگی ازدواج کردند. * به لحاظ فرهنگی چگونه با آمریکایی‌ها کنار آمدید؟– من در دوره دبیرستان به سانفرانسیسکو رفتم. آن زمان دوران اوج حضور ایرانی‌ها در آمریکا بود؛ یعنی بیشترین تعداد دانشجوی خارجی در آمریکا را ایرانیان تشکیل می‌دادند. هر جایی که می‌رفتم، به خصوص در کالیفرنیا، آنقدر حضورشان پررنگ بود که خود را در همان محیط ایرانی حس می‌کردم. فارغ از گرایش‌های مذهبی، در همان دبیرستانی که من ثبت‌نام کردم به اندازه کافی دانش‌آموز ایرانی وجود داشت. * از ملیت‌های دیگر هم بودند؟– چینی‌ها هم بودند. عرب‌ها نیز به تازگی شروع به آمدن کرده بودند، اما ایرانی‌ها جو غالب را تشکیل می‌دادند. در مجموع در طول دوران دانشجویی‌ام تنها یک بار به همراه دوستان به منزل معلم دبیرستانمان دعوت داشتیم و یک بار نیز برای ناهار میهمان یکی از استادهای دانشگاه بودیم. به جرأت می‌توانم بگویم که فقط همین دو بار بود که به محیط آمریکایی وارد شدم. نزد معلم دبیرستان سالاد خوردیم و نزد آن استاد دانشگاه نیز چون با فرهنگ اسلامی آشنایی داشت، مقداری پنیر خوردیم؛ چراکه سایر غذاها ذبح شرعی نشده بود. * پس می‌دانستید ذبح اسلامی نشده بود؟– بله، به همین خاطر ارتباط محدودی با آمریکایی‌ها داشتیم. پس از ازدواج نیز ارتباط محدودی داشتیم، تا زمانی که نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک شدم. به خاطر نوع کارم و اینکه باید با محیط آمریکا تعامل داشته باشم، من و همسرم سعی کردیم با آمریکایی‌ها رفت و آمد کنیم. البته بنده حدود ۳۰ سال در این کشور زندگی کردم و فرهنگ این کشور را خوب می‌شناسم. جالب ایناست که اکثر ایرانیانی که در آمریکا زندگی می‌کنند، اسم غذاها و ادویه‌ها را به انگلیسی می‌دادند اما من و هسمرم هنوز نمی‌دانیم. * چون رستوران کم می‌رفتید؟– به رستوران مسلمان‌ها می‌رفتیم یا به رستوران‌هایی که ماهی یا سبزیجات سرو می‌کردند. به خانه آمریکایی‌ها رفت و آمد نداشتیم. به طور کلی حتی رفت و آمدمان در ایران نیز به هر دلیل محدود بوده است، شاید به خاطر اینکه چندان اجتماعی نیستیم. * یعنی این تمایل، برخاسته از تضاد فرهنگ و نظام اجتماعی میان ایران و آمریکا در وجود شماست؟– نه الزاماً، زیرا افرادی هستند که خیلی راحت با محیط آمریکا ارتباط برقرار می‌کنند. شاید به خاطر این است که من از کودکی تنها بوده‌ام و میل زیادی به شرکت در میهمانی و عروسی ندارم. حتی در مورد مجالس مذهبی نیز اگر در خانه به روضه گوش بدهم راحت‌تر هستم. * رابطه شما با شعر، ادبیات و موسیقی و به طور کلی با عالم هنر و خیال چگونه است؟– سالی که من در دبیرستان سه و نیم نمره تا بیست کم داشتم، ۲ نمره آن از هنر بود. در مورد خط و نقاشی ذوقی نداشتم. هیچ وقت خطم خوب نبوده. به همین خاطر در آمریکا همیشه متن‌هایم را با کامپیوتر تایپ می‌کردم. * در مورد شعر و ادبیات چطور؟– به شعر و ادبیات بسیار علاقه‌مند بودم. در مدرسه علوی به خاطر اینکه انشاء را خیلی خوب می‌نوشتم، سخنران شدم. از زمانی که مطالعه را شروع کردم، خیلی جدی کتاب خواندم. خدا پدرم را رحمت کند. طبع شعری داشت و برای ائمه شعر می‌گفت. به همین خاطر در خانواده ما علاقه به شعر و شاعری وجود داشت اما هنری مثل موسیقی در بین نبود، زیرا آن را حرام می‌دانستند. من تا ۱۵ – ۱۶ سالگی هیچ نوع موسیقی‌ای نشنیده بودم. حتی اگر در تاکسی موسیقی پخش می‌شد، می‌گفتیم لطفاً خاموش کنید. اما بعد از آن کمی تغییر کردیم و حتی قبل از انقلاب موسیقی گوش می‌کردیم. برخلاف فرزندانم، هیچ‌گاه خودم را متعلق به عالم هنر ندانستم. رشته دخترم طراحی داخلی است و پیانو می‌نوازد. پسرم نیز سنتور می‌زند. * آیا شده که همسرتان با پدر و مادرتان گله کنند که این چه رشته‌ای بود که شما انتخاب کردید، مثلاً ای‌کاش کامپیوتر می‌خواندید و در شرکتی کار می‌کردید؟– الحمدالله چون نیاز مالی ندارم، از این جهت ناراحت نیستم، اما به طور کلی وقت زیادی را با کامپیوتر می‌گذرانم. اولین بار بنده کامپیوتر را به وزارت خارجه آوردم و اولین مسئول کامپیوتر وزارت خارجه توسط من با کامپیوتر شخصی آشنا شد. رشته‌ای که انتخاب کردم، مسئولیت بسیار سنگینی را برایم به دنبال داشته است. بسیار اتفاق افتاده که با خود فکر می‌کنم خسارت اشتباهاتی را که من و امثال من در حوزه سیاست خارجی مرتکب شدیم، در واقع ۷۰ میلیون ایرانی متحمل شدند. حتی به این فکر می‌کنم که با این وضعیت، چقدر به جای اجر و ثواب، نگرانی اخروی دارم. البته ناشکری نمی‌کنم؛ زیرا زندگی بسیار راحتی داشتم و به خاطر اموالی که از پدر و مادرم به من رسیده است هیچ‌گاه مشکل مادی نداشتم. هیچ وقت نه نیاز داشتم و نه موقیعتش برایم فراهم شده که از عواید شغلم، چیزی به من برسد و جز حقوقم چیزی دریافت نکرده‌ام. ماشین یا خانه‌ای به خاطر کارم نگرفتم. خانه و هر چیز دیگری که دارم از ارث پدرم و بخشش مادرم است. از این ۲۵ سال کار، هیچ به دست نیاوردم، جز ناسزا؛ هم از طرف مخالفان که من را مانند دیگران می‌دیدند و هم از طرف دوستان خودمان. * نمی‌دانم فیلم «حاجی واشنگتن» مرحوم علی حاتمی را دیده‌اید یا نه؟ داستان فیلم مربوط به سفر اولین نماینده سیاسی ایران در عهد قاجار به ینگه دنیا با همان ایالات متحده آمریکاست. آیا شباهت‌ها و تفاوت‌هایی با شخصیت حاجی واشنگتن در خود می‌بینید؟ می‌توانید با آن شخصیت شباهت‌هایی داشته باشید یا برقرار کنید؟– شاید شباهتش این باشد که با وجود اینکه با کم و زیادش سی سال در آمریکا زندگی کردم، آداب و رسوم ایرانی و اسلامی خود را حفظ کرده‌ام؛ گرچه امیدوارم نکات مثبتی هم از ظواهر فرهنگ غربی، مانند احترام به حقوق و وقت دیگران آموخته باشم. ولی در مجموع هنوز فرهنگ غرب برای بنده، یک فرهنگ بیگانه است. * و تفاوت‌های شما با حاجی واشنگتن؟– فکر می‌کنم بقیه ویژگی‌های او، جزو تفاوت‌هایمان باشد. * در پایان تمایل دارم بدانم تعریف شما از خود دیپلماتتان چیست؟ آیا خود را به فرض یک دیپلمات ایرانی شیعه انقلابی مدرن جهانی شده یا چیزی شبیه به این تعبیر می‌دانید؟– شما در انتخاب این عناوین صاحب اختیارید. البته چون بسیار سخاوتمندانه این عناوین را انتخاب کرده‌اید! گذشته از شوخی و بدون تعارف، من خودم را خدمتگزاری می‌دانم که تمام تلاشش را در حد توانش کرده، سعی کرده منافع کشور را فدای منافع خودش نکند و منافع دیگران را هم در نظر بگیرد. قضاوت در مورد نتایج تلاش‌هایم با مردم بلندنظر و پرگذشت است که امیدوارم کاستی‌های مرا ببخشند و البته قضاوت نهایی با خداوند علیم و کریم است که بیش از هر چیز به مغفرت واسعه دل بسته‌ام.
کد خبر: ۵۴۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۳۰

دادستان عمومی و انقلاب شهرستان بندر ماهشهر گفت: با رضایت اولیای دم، قاتل ماهشهری پیش از اجرای حکم و پای چوبه دار از قصاص رهایی یافت.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com : علیرضا آقاجری لحظاتی پیش در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در ماهشهر اظهار کرد: یک جوان ماهشهری که سال‌ها پیش در یک دیگری مرتکب قتل شده بود امروز پای چوبه دار و پیش از اجرای حکم توسط اولیای دم مورد بخشش قرار گرفت. وی افزود: در حالی که طناب دار به گردن محکوم انداخته شده بود و قاتل در آستانه قصاص قرار گفته بود، اولیای دم مقتول رضایت دادند در ازای دریافت خون‌بها از قصاص گذشت کنند. دادستان عمومی و انقلاب شهرستان بندر ماهشهر خاطرنشان کرد: مدت محکومیت این محکوم در زندان سپری شده و نامبرده پس از انجام مراحل قانونی آزادی خود را باز خواهد یافت. آقاجری در ادامه با اشاره به نقش تأثیرگذار طوایف و عشایر در پایان خوش این پرونده، اظهار کرد: برای جلب رضایت اولیای دم و بخشش محکوم، نقش عشایر و طوایف، سادات و روحانیت بسیار سازنده و مؤثر بود و این پرونده پس از 10 سال به صلح و سازش ختم شد. وی با تأکید بر لزوم بهره‌گیری مناسب از نقش اثرگذار عشایر در جامعه، ادامه داد: عشایر و طوایف در عرصه‌های مختلف نقش مثبت و سازنده خود را به خوبی ایفا کرده‌ و نشان داده‌اند راهگشای بسیار خوبی برای بسیاری از مشکلات اجتماعی و فرهنگی جامعه هستند. دادستان عمومی و انقلاب شهرستان بندر ماهشهر در پایان تأکید کرد: بدون شک اگر این ظرفیت بسیار بزرگ به خوبی مورد توجه و بهره‌گیری قرار بگیرد بسیاری از مشکلات اجتماعی برطرف خواهد شد.
کد خبر: ۴۷۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۶

نماینده مردم چهار شهرستان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس با تقدیر از دستگاه قضا برای رسیدگی به پرونده آقازاده‌ها گفت: امیدواریم که آقای مهدی هاشمی جرمی مرتکب نشده باشد اما اگر چنین باشد باید بدون چشم‌پوشی از جایگاه آقازادگی به پرونده وی مانند همه شهروندان عادی رسیدگی شود.به گزارش آوای دنا ،حجت‌الاسلام سید علی‌محمد بزرگواری صبح امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در یاسوج اظهار کرد: در نظام جمهوری اسلامی قوه ‌قضاییه کار خود را مستقل از هر قوه دیگری انجام می‌دهد. وی گفت: براساس استقلالی که این قوه دارد هیچ احدی حق دخالت در کار دستگاه قضایی را ندارد و برای اجرای عدالت از ملامت هیچ فرد و گروهی هراس ندارد. نماینده مردم چهار شهرستان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: قوه قضاییه وامدار هیچ جریان و گروهی نیست و به همین خاطر در محاکمه افراد چه ریز و درشت و چه آقازاده و غیر آقازاده بر اساس قانون و شرع عمل می‌کند. بزرگواری به پرونده مهدی هاشمی و محاکمه وی در دادگاه اشاره کرد و گفت: مهدی هاشمی هم فردی عادی در این مملکت است که کار خاصی برای مردم و نظام و انقلاب نکرده که مستحق بخشش و تخفیف باشد و اگر جرمی دارد باید بدون اغماض به آن رسیدگی شود. این نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی با بیان این‌که کاری به جزئیات جرائم این فرد نداریم، ادامه داد: نباید جنجال برای رسیدگی به این پرونده درست شود و قوه‌ قضاییه هم با توجه به شناختی که از مسئولان آن داریم تحت هیچ شرایطی مرعوب افراد و جریانات سیاسی نخواهند شد. وی گفت: امیدواریم که مهدی هاشمی هم جرمی مرتکب نشده باشد اما اگر چنین باشد باید بدون چشم‌پوشی از جایگاه آقازادگی به پرونده وی مانند همه شهروندان عادی رسیدگی شود.
کد خبر: ۴۰۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۲

به گزارش آوای دنا به نقل از ایسنا، شب‌ عید فطر بسیار مبارک است و در فضیلت و اهمیت آن همین بس که در بعضی از روایات آمده است، اهمیت آن کمتر از شب قدر نیست و در روایات توصیه به عبادت و احیای این شب شده است.  برای این شب چند عمل ذکر شده است که در ادامه می‌آید:اول غسل است به هنگامی که آفتاب غروب کند. دوم این شب را به نماز، دعا و استغفار زنده نگه دارد و در مسجد بیتوته کند، یعنی شب را در آنجا سپری نماید و به عبادت مشغول باشد همانگونه که امام علی بن الحسین (ع) چنین می‌کرد. سوم امام صادق (ع) فرمود: پس از نماز مغرب و نماز عشا، نماز صبح و نماز عید، این ذکرها را بگوید: اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است، معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است. وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَی مَا هَدَانَا وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلَی مَا أَوْلانَا. و خدای را سپاس و سپاس خدای را بر آنچه ما را بدان هدایت کرد، و او را شکر بر آنچه به ما ارزانی داشت. چهارم طبق روایتی از امام صادق (ع) پس از خواندن نماز مغرب و نافله آن، دست‌ها را به سوی آسمان بلند کند و بگوید: یا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ یا ذَا الْجُودِ، یا مُصْطَفِی مُحَمَّدٍ وَ نَاصِرَهُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْ لِی کُلَّ ذَنْبٍ أَحْصَیتَهُ وَ هُوَ عِنْدَکَ فِی کِتَابٍ مُبِینٍ. ای صاحب نعمت و کرم، ای دارای جود، ای برگزیننده محمد و ای یاور او، بر محمد و خاندان محمد درود فرست و بر من بیامرز هر گناهی که شماره نمودی‏‌اش و آن پیش تو در کتابی آشکار است. آنگاه به سجده برود و صد مرتبه بگوید: اَتوُبُ الَی اللهِ (بازگشتم به سوی خدا). سپس هر حاجتی که دارد از خداوند طلب کند که ان‌شاءالله برآورده خواهد شد. پنجم زیارت امام حسین (ع) در این شب فضیلت بسیار دارد. به سند معتبر از امام صادق (ع) روایت شده: هرکه در یک شب از سه شب زیر قبر امام حسین (ع) را زیارت کند، گناهان گذشته و آینده‌‏اش آمرزیده شود: شب عید فطر یا قربان یا نیمه شعبان. چون در این دو شب (عید فطر یا قربان) زیارت آن حضرت را اراده کردی بر در بارگاه بایست و به جانب قبر نظر کن و برای اذن دخول بگو: یا مَوْلای یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَبْدُکَ وَ ابْنُ أَمَتِکَ الذَّلِیلُ بَینَ یدَیکَ وَ الْمُصَغَّرُ فِی عُلُوِّ قَدْرِکَ وَ الْمُعْتَرِفُ بِحَقِّکَ ای مولای من ای ابا عبد اللّه، ای فرزند رسول خدا، بنده‌ات و فرزند کنیزت، خوار در برابرت و کوچک ‏شده در برابر بلندی مقامت و اعتراف‏‌کننده به حقت، جَاءَکَ مُسْتَجِیرا بِکَ قَاصِدا إِلَی حَرَمِکَ مُتَوَجِّها إِلَی مَقَامِکَ مُتَوَسِّلا إِلَی اللَّهِ تَعَالَی بِکَ پناه‏‌خواه به سویت آمده، آهنگ حرمت نموده‏، رو به سوی مقامت کرده، به وسیله تو متوسل به خدای تعالی است، أَ أَدْخُلُ یا مَوْلای أَ أَدْخُلُ یا وَلِی اللَّهِ أَ أَدْخُلُ یا مَلائِکَةَ اللَّهِ الْمُحْدِقِینَ بِهَذَا الْحَرَمِ الْمُقِیمِینَ فِی هَذَا الْمَشْهَدِ. آیا وارد شوم ای مولای من، آیا وارد شوم ای‏ ولی خدا، آیا وارد شوم ای فرشتگان خدا، ای در بر گیرندگان این حرم، ای مأوی گزیدگان در این زیارتگاه. سپس پای راست را جلو بگذار و داخل شو و بگو: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ اللَّهُمَّ أَنْزِلْنِی مُنْزَلا مُبَارَکا وَ أَنْتَ خَیرُ الْمُنْزِلِینَ به نام خدا و در راه خدا و بر آیین رسول خدا. خدایا مرا در منزلی با برکت فرود آر، که تو بهترین فرود آورندگانی. آنگاه بگو: اللَّهُ أَکْبَرُ کَبِیرا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ کَثِیرا وَ سُبْحَانَ اللَّهِ بُکْرَةً وَ أَصِیلا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ الْمَاجِدِ الْأَحَدِ الْمُتَفَضِّلِ الْمَنَّانِ الْمُتَطَوِّلِ الْحَنَّانِ خدا بزرگتر است بزرگتر و سپاس بسیار خدای را و منزه است‏ در هر بامداد شامگاه، سپاس خدای را، خدای فرد، بی‏‌نیاز، بزرگوار، تفضل‏‌کننده، نعمت‏‌بخش، بزرگوار به بخشش ، بسیار مهربان، الَّذِی مِنْ تَطَوُّلِهِ سَهَّلَ لِی زِیارَةَ مَوْلای بِإِحْسَانِهِ وَ لَمْ یجْعَلْنِی عَنْ زِیارَتِهِ مَمْنُوعا وَ لا عَنْ ذِمَّتِهِ مَدْفُوعا بَلْ تَطَوَّلَ وَ مَنَحَ. آنکه از بزرگواری در بخشش ، زیارت مولایم را به احسانش بر من آسان نمود، و از زیارتش مرا باز نداشت‏ و از پناهش دورم ننمود، بلکه بر من لطف و احسان فرمود. آنگاه حرکت کن و پس از رسیدن به میان حرم، مقابل قبر مطهر با حال خضوع و تضرع بایست و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ آدَمَ صِفْوَةِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث آدم برگزیده خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ نُوحٍ أَمِینِ اللَّهِ سلام‏ بر تو ای وارث نوح پیامبر خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث ابراهیم دوست خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ مُوسَی کَلِیمِ اللَّهِ سلام‏ بر تو ای وارث موسی همنشین خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ عِیسَی رُوحِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث عیسی روح خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ حَبِیبِ اللَّهِ سلام‏ بر تو ای وارث محمد(درود خدا بر او و خاندانش)حبیب خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا وَارِثَ عَلِی حُجَّةِ اللَّهِ سلام بر تو ای وارث علی‏ حجّت خدا، السَّلامُ عَلَیکَ أَیهَا الْوَصِی الْبَرُّ التَّقِی سلام بر تو ای جانشین نیکوکار باتقوا، السَّلامُ عَلَیکَ یا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ سلام بر تو ای خون خدا و فرزند خون خدا و ای تنهای ستمدیده، أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَیتَ الزَّکَاةَ گواهی‏ می‏‌دهم که تو نماز بپا داشتی و زکات پرداختی، وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیتَ عَنِ الْمُنْکَرِ و امر به معروف نمودی و نهی از منکر کردی، وَ جَاهَدْتَ فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّی اسْتُبِیحَ حَرَمُکَ وَ قُتِلْتَ مَظْلُوما. و در راه خدا به جهاد برخاستی، جهادی شایسته، تا حرم تو مباح شمرده شد و مظلومانه کشته شدی. پس با دلی خاشع و چشمی گریان نزد سر مقدس بایست و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا أَبَا عَبْدِاللَّهِ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ سلام بر تو ای ابا عبد اللّه، سلام بر تو ای فرزند رسول خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ سَیدِ الْوَصِیینَ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَیدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلامُ عَلَیکَ یا بَطَلَ الْمُسْلِمِینَ سلام بر تو ای‏ فرزند آقای جانشینان، سلام بر تو ای فرزند فاطمه زهرا، سرور بانوان جهانیان، سلام‏ بر تو ای قهرمان مسلمانان، یا مَوْلای أَشْهَدُ أَنَّکَ کُنْتَ نُورا فِی الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجَاهِلِیةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْکَ مِنْ‏ مُدْلَهِمَّاتِ ثِیابِهَا ای مولای من، گواهی می‏‌دهم که تو نوری بودی در صلب‌های والا مرتبه و رحم‌های پاکیزه، جاهلیت تو را به ناپاکی‌هایش نیالود و از جامه‏‌های تیره و تارش به تو نپوشانید، وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْکَانِ الْمُسْلِمِینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِی الرَّضِی الزَّکِی الْهَادِی الْمَهْدِی و گواهی می‏‌دهم که تو از استوانه‏‌های دین و پایه‏‌های مسلمانان و پناهگاه مردم مؤمنی و گواهی می‏‌دهم که تویی‏ پیشوای نیکوکار، باتقوا، خشنودکننده حق، پاک، هدایت‏گر، هدایت‏ شده، وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوَی وَ أَعْلامُ الْهُدَی وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَی وَ الْحُجَّةُ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیا. و گواهی می‏‌دهم که امامان از فرزندانت‏ پایه‏‌های تقوا و نشانه‏‌های هدایت و دستاویز محکم و حجت بر اهل دنیا هستند. آنگاه بگو: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ ما از خداییم و به سوی او باز می‏‌گردیم یا مَوْلای أَنَا مُوَالٍ لِوَلِیکُمْ وَ مُعَادٍ لِعَدُوِّکُمْ ای مولای من، من دوستدار دوست شما و دشمن‏ دشمن شمایم، وَ أَنَا بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی به شما مؤمنم، به بازگشتتان یقین دارم، بر پایه قوانین دین و عواقب عملم، وَ قَلْبِی لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ دلم نسبت به دل شما تسلیم‏ و کارم پیرو کار شماست، یا مَوْلای أَتَیتُکَ خَائِفا فَآمِنِّی وَ أَتَیتُکَ مُسْتَجِیرا فَأَجِرْنِی وَ أَتَیتُکَ فَقِیرا فَأَغْنِنِی ای مولای من ترسان به نزدت آمدم، پس مرا ایمنی ده و پناهنده آمدم، پس پناهم ده‏ و تهیدست آمدم، پس بی‏‌نیازم گردان، سَیدِی وَ مَوْلای أَنْتَ مَوْلای حُجَّةُ اللَّهِ عَلَی الْخَلْقِ أَجْمَعِینَ آقا و مولای من، تو مولای منی، حجت خدا بر همه خلقی، آمَنْتُ بِسِرِّکُمْ وَ عَلانِیتِکُمْ وَ بِظَاهِرِکُمْ وَ بَاطِنِکُمْ وَ أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ ایمان آوردم به نهان و آشکارتان، به ظاهر و باطنتان و اول و آخرتان، وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ التَّالِی لِکِتَابِ اللَّهِ وَ أَمِینُ اللَّهِ الدَّاعِی إِلَی اللَّهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ و گواهی می‏‌دهم که تو البته‏ تلاوت‏‌کننده کتاب خدایی و امین خدا و دعوت‏‌کننده به سوی خدا با حکمت و موعظه حسنه‏‌ای، لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیتْ بِهِ. خدا لعنت کند امتی را که به‏ تو ستم کردند و تو را کشتند و خدا لعنت کند امتی را که این حادثه را شنیدند و به آن خشنود شدند. سپس نزد سر آن حضرت دو رکعت‏ نماز بخوان و چون سلام دادی بگو: اللَّهُمَّ إِنِّی لَکَ صَلَّیتُ وَ لَکَ رَکَعْتُ وَ لَکَ سَجَدْتُ وَحْدَکَ لا شَرِیکَ لَکَ فَإِنَّهُ لا تَجُوزُ الصَّلاةُ وَ الرُّکُوعُ وَ السُّجُودُ إِلا لَکَ لِأَنَّکَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ اللَّهُمَ‏ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّی أَفْضَلَ‏ السَّلامِ وَ التَّحِیةِ وَ ارْدُدْ عَلَی مِنْهُمُ السَّلامَ اللَّهُمَّ وَ هَاتَانِ الرَّکْعَتَانِ هَدِیةٌ مِنِّی إِلَی سَیدِی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی عَلَیهِمَا السَّلامُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَیهِ وَ تَقَبَّلْهُمَا مِنِّی وَ اجْزِنِی عَلَیهِمَا أَفْضَلَ أَمَلِی وَ رَجَائِی فِیکَ وَ فِی وَلِیکَ یا وَلِی الْمُؤْمِنِینَ. خدایا برای تو نماز خواندم و برای تو رکوع کردم و برای تو سجده نمودم یکتایی و شریکی نداری، همانا نماز و رکوع و سجود، جز برای تو جایز نمی‏‌باشد، زیرا تو خدایی که معبودی جز تو نیست. خدایا بر محمد و خاندان محمد درود فرست و برترین‏ سلام و تحیت را از سوی من به ایشان برسان و سلام ایشان را به من بازگردان. خدایا این دو رکعت هدیه‏‌ای‏ است از جانب من به آقایم حسین بن علی(درود بر ایشان). خدایا بر محمد و بر او درود فرست‏ این دو رکعت نماز را از من بپذیر و بر آن دو رکعت پاداشم ده به برترین امید و آرزویم نسبت به تو و ولی‌‏ات ای ولی مردم مومن‏. سپس قبر را ببوس و بگو: السَّلامُ عَلَی الْحُسَینِ بْنِ عَلِی الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ وَ أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ سلام بر حسین بن علی مظلوم شهید کشته اشک‌ها، گرفتار غم‌ها و غصه‏‌ها اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیکَ وَ ابْنُ وَلِیکَ وَ صَفِیکَ الثَّائِرُ بِحَقِّکَ خدایا شهادت می‏‌دهم او ولی تو و فرزند ولی تو و برگزیده تو و قیام‏‌کننده به حق تو است أَکْرَمْتَهُ بِکَرَامَتِکَ وَ خَتَمْتَ لَهُ بِالشَّهَادَةِ او را گرامی داشتی به کرامتت و برای او به شهادت ختم کردی وَ جَعَلْتَهُ سَیدا مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِدا مِنَ الْقَادَةِ و او را آقایی از آقایان‏ و پیشوایی از پیشوایان قرار دادی وَ أَکْرَمْتَهُ بِطِیبِ الْوِلادَةِ وَ أَعْطَیتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیاءِ و به پاکی ولادت گرامی‏‌اش داشتی و میراث‌های پیامبران را به او اعطا نمودی وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَی خَلْقِکَ مِنَ الْأَوْصِیاءِ و قرار دادی او را حجت بر خلق از میان پیشوایان فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النَّصِیحَةَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُِ فیکَ پس در دعوت به خدا، کوتاهی نکرد و در خیرخواهی کوتاهی ننمود و نثار کرد جانش را در راه تو، حَتَّی اسْتَنْقَذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَةِ تا بندگانت را از نادانی و سرگردانی و گمراهی نجات داد، وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ بَاعَ حَظَّهُ مِنَ الْآخِرَةِ بِالْأَدْنَی وَ تَرَدَّی فِی هَوَاهُ در صورتی که بر ضدش همدست شدند، کسانی‏ که دنیا فریبشان داد و بهره خود را از آخرت به پایین‏‌ترین چیزی فروختند و خود را در هوای نفس خویش سرنگون کردند وَ أَسْخَطَکَ وَ أَسْخَطَ نَبِیکَ وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِکَ أُولِی الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ و تو را و پیامبرت‏ را به خشم آوردند و از میان بندگانت از نفاق اندازان دورو و آنان‏‌که بارکشان گناه و سزاوار آتش‏ دوزخ بودند اطاعت کردند، فَجَاهَدَهُمْ فِیکَ صَابِرا مُحْتَسِبا مُقْبِلا غَیرَ مُدْبِرٍ لا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ حَتَّی سُفِکَ فِی طَاعَتِکَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ پس با آن‌ها برای تو شکیبایی و به حساب تو جهاد کرد، بدون اینکه از دشمن رو برگرداند، برای تو سرزنش ملامت‏‌گران را به چیزی نگرفت، تا جایی که خونش در طاعت تو ریخته شد و هتک حریمش حلال شمرده شد. اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ لَعْنا وَبِیلا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَابا أَلِیماً. خدایا آنان را لعنت کن لعنتی ناگوار و سخت‏ و عذابشان کن عذابی دردناک. آنگاه به سوی قبر علی بن الحسین (ع) (علی اکبر) حرکت کن که در پایین پای امام‏ حسین (ع) واقع است و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا وَلِی اللَّهِ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ سلام بر تو ای ولی خدا، سلام بر تو ای‏ فرزند رسول خدا، السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ خَاتَمِ النَّبِیینَ السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ فَاطِمَةَ سَیدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ سلام بر تو ای فرزند خاتم انبیا، سلام بر تو ای فرزند فاطمه، سرور بانوان جهانیان، السَّلامُ عَلَیکَ یا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیکَ أَیهَا الْمَظْلُومُ الشَّهِیدُ سلام بر تو ای فرزند امیر مؤمنان، سلام بر تو ای مظلوم شهید، ِبأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی عِشْتَ سَعِیدا وَ قُتِلْتَ مَظْلُوما شَهِیدا. پدر و مادرم به فدایت، خوشبخت زندگی کردی و مظلوم و شهید کشته شدی. بعد از آن به سوی قبور سایر شهدا (رضوان اللّه علیهم) رو می‌کنی و می‌گویی: السَّلامُ عَلَیکُمْ أَیهَا الذَّابُّونَ عَنْ تَوْحِیدِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیکُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدَّارِ بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی فُزْتُمْ فَوْزا عَظِیما. سلام بر شما ای دفاع‌‏کنندگان از توحید خدا، سلام بر شما در برابر آنچه که صبر کردید، چه نیکو سرانجامی است خانه آخرت، پدر و مادرم به فدایتان، به رستگاری رسیدید، رستگاری بس بزرگ. آنگاه به سوی حرم عباس بن علی (ع) حرکت کن و نزد ضریح شریف آن جناب بایست و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ أَیهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ وَ الصِّدِّیقُ الْمُوَاسِی سلام بر تو ای بنده‏ شایسته و صدیق همدرد، أَشْهَدُ أَنَّکَ آمَنْتَ بِاللَّهِ گواهی می‏‌دهم که ایمان آوردی به خدا، وَ نَصَرْتَ ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ و فرزند رسول خدا را یاری نمودی، وَ دَعَوْتَ إِلَی سَبِیلِ اللَّهِ و به راه خدا دعوت کردی، وَ وَاسَیتَ بِنَفْسِکَ و با جانت به فداکاری برخاستی، فَعَلَیکَ مِنَ اللَّهِ أَفْضَلُ التَّحِیةِ وَ السَّلامِ. از جانب خدا برترین تحیت و سلام بر تو باد سپس بگو: بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یا نَاصِرَ دِینِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیکَ یا نَاصِرَ الْحُسَینِ الصِّدِّیقِ السَّلامُ عَلَیکَ یا نَاصِرَ الْحُسَینِ الشَّهِیدِ عَلَیکَ مِنِّی السَّلامُ مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ. پدرم و مادرم فدایت، ای یاور دین خدا، سلام بر تو ای یاور حسین صدیق، سلام بر تو ای یاور حسین شهید، از سوی من سلام بر تو باد تا زنده‏‌ام و تا باقی است شب و روز. آنگاه دو رکعت نماز بالای سر آن حضرت بخوان و پس از آن، دعایی که بالای سر امام حسین (ع) خواندی، یعنی اللَّهُمَّ إِنِّی لَکَ صَلَّیتُ وَ لَکَ رَکَعْتُ وَ لَکَ سَجَدْتُ در اینجا نیز آن را بخوان و آنگاه به سوی حرم امام حسین (ع) برگرد و نزد آن حضرت هر مقدار که خواستی بمان (به گونه‌ای که مزاحمت برای دیگران نشود) و هنگامی که خواستی وداع کنی بالای سر آن حضرت بایست و بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا مَوْلای سَلامَ مُوَدِّعٍ لا قَالٍ وَ لا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلا عَنْ مَلالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِینَ سلام بر تو ای مولای من، سلام وداع‏‌کننده‏‌ای که او را نه کراهت است نه خستگی، اگر بازگردم از روی ملالت نیست و اگر بمانم نه از جهت بدگمانی به آنچه خدا صابران را وعده داد، یا مَوْلای لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِکَ وَ رَزَقَنِی الْعَوْدَ إِلَیکَ وَ الْمُقَامَ فِی حَرَمِکَ وَ الْکَوْنَ فِی مَشْهَدِکَ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ. ای مولای من، خدا این زیارتم را آخرین‏ بار از زیارتم قرار ندهد و بازگشت به سویت و توقف در حرمت و بودن در مشهدت را روزی‏‌ام کند،( و خطاب به خداوند متعال می‌گویی...) آمین‏ ای پروردگار جهانیان. در پایان نیز در صورت امکان قبر آن حضرت را ببوس و به طوری‌که رویت به جانب قبر باشد و تا خروج از حرم، پشت به قبر مکن و هنگام خارج شدن بگو: السَّلامُ عَلَیکَ یا بَابَ الْمَقَامِ السَّلامُ عَلَیکَ یا شَرِیکَ الْقُرْآنِ السَّلامُ عَلَیکَ یا حُجَّةَ الْخِصَامِ السَّلامُ عَلَیکَ یا سَفِینَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَیکُمْ یا مَلائِکَةَ رَبِّی الْمُقِیمِینَ فِی هَذَا الْحَرَمِ السَّلامُ عَلَیکَ أَبَدا مَا بَقِیتُ وَ بَقِی اللَّیلُ وَ النَّهَارُ و بگو: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ. سلام بر تو ای درگاه مقام، سلام بر تو ای همردیف قرآن، سلام بر تو ای‏ حجت بر اهل دشمنی، سلام بر تو ای کشتی نجات، سلام بر شما ای فرشتگان پروردگارم که بر گرد این حرم هستید، سلام بر تو همیشه، تا زنده‏‌ام و شب‏ و روز باقی است. ما از خداییم و به سوی او باز می‏‌گردیم و جنبش و نیرویی نیست جز بوسیله خدای بزرگ. قابل توجه اینکه برای این زیارت ثواب عظیمی نقل شده است. ششم 10 رکعت نماز بخواند. در شب آخر ماه رمضان، ده رکعت نماز به صورت دو رکعت بخواند، در هر رکعت سوره «حمد»را یک بار و سوره «توحید» را 10 بار و در هر یک رکوع و سجود 10 مرتبه بگوید: سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ پاک است خدا و ستایش شایسته اوست و معبودی جز او نیست و خدا بزرگتر است. و هنگامی‏ که از 10 رکعت فراغت یافت‏ هزار مرتبه استغفار کند و پس از استغفار سر به سجده گذارد و در حال سجده بگوید: یا حَی یا قَیومُ یا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ یا رَحْمَانَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ رَحِیمَهُمَا یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ یا إِلَهَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ تَقَبَّلْ صَوْمِی وَ صَلاتِی وَ قِیامِی ای زنده به خود پاینده، ای دارای بزرگی و بزرگواری، ای بخشنده دنیا و آخرت و ای مهربان دنیا و آخرت، ای مهربان‏ترین مهربانان، ای معبود گذشتگان و آیندگان، گناهم را بیامرز، و روزه و نماز و شب زنده داری ام را بپذیر. هفتم این ذکر را که در شب جمعه نیز گفتنش مستحب است، 10 بار بگوید: یا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَی الْبَرِیةِ یا بَاسِطَ الْیدَینِ بِالْعَطِیةِ یا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِیةِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَیرِ الْوَرَی سَجِیةً وَ اغْفِرْ لَنَا یا ذَا الْعُلَی فِی هَذِهِ الْعَشِیةِ. ای کسی‏ که جود و بخشش تو به آفریدگان، همیشگی است، ای آن‏که دو دست سخاوت خود را برای عطا گشوده‏‌ای، ای صاحب‏ عطاهای گرانبها، بر محمد و خاندان او، نیکوخوترین مردمان درود فرست و من را ای خدای بلند مرتبه‏ در چنین شبی بیامرز. هشتم دو رکعت نماز معروف شب عید را بخواند؛ در رکعت اول بعد از سوره حمد، هزار مرتبه سوره توحید(قل هو الله) و در رکعت دوم؛ پس از سوره حمد،‌ یک مرتبه سوره توحید را بخواند پس از سلام سر به سجده بگذارد و 100 مرتبه بگوید: اَتُوبً اِلَی اللهِ. آنگاه بگوید: یا ذَا الْمَنِّ وَ الْجُودِ یا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ یا مُصْطَفِی مُحَمَّدٍ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ افْعَلْ بِی کَذَا وَ کَذَا. ای دارای نعمت و جود، ای صاحب بخشش ‏ و عطا، ای برگزیننده محمد(درود خدا بر او و خاندانش)، بر محمد و خاندانش درود فرست و با من چنین و چنان کن. بجای افعل "بی‌کذا و کذا" حاجات خود را ذکر کند. در روایت است که امیر مومنان (ع) این نماز را به همین کیفیت که ذکر شد، انجام می‌داد و سر از سجده برمی‌داشت و می‌فرمود: "به حق آن خدایی که جانم به دست اوست، هر کس این نماز را بجا آورد، هر حاجتی که از خداوند طلب کند، به وی عنایت خواهد شد و وی گناهان زیادی را از او بیامرزد". در روایت دیگری از امیر مومنان (ع) به جای خواندن هزار مرتبه سوره قل هو الله، 100 مرتبه آمده است؛ ولی در این روایت آمده است که این نماز را باید بعد از نماز مغرب و نافله آن بجا آورد. (هر دو نماز خوب است). مرحوم "شیخ طوسی" و "سید بن‌طاووس" این دعای نورانی را بعد از خواندن این نماز نقل کرده‌اند: یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا رَحْمَانُ یا اللَّهُ یا رَحِیمُ یا اللَّهُ یا مَلِکُ یا اللَّهُ یا قُدُّوسُ یا اللَّهُ یا سَلامُ یا اللَّهُ یا مُؤْمِنُ یا اللَّهُ یا مُهَیمِنُ یا اللَّهُ یا عَزِیزُ یا اللَّهُ یا جَبَّارُ ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای مهربان، ای خدا، ای بخشنده، ای خدا، ای فرمانروا، ای خدا، ای پاک، ای خدا، ای‏ سلام، ای خدا، ای ایمنی‏‌بخش، ای خدا، ای چیره‏‌گر، ای خدا، ای عزتمند، ای خدا، ای جبار، یا اللَّهُ یا مُتَکَبِّرُ یا اللَّهُ یا خَالِقُ یا اللَّهُ یا بَارِئُ یا اللَّهُ یا مُصَوِّرُ یا اللَّهُ یا عَالِمُ یا اللَّهُ یا عَظِیمُ یا اللَّهُ یا عَلِیمُ یا اللَّهُ یا کَرِیمُ یا اللَّهُ یا حَلِیمُ یا اللَّهُ یا حَکِیمُ ای خدا، ای بزرگمنش‏، ای خدا، ای آفریننده، ای خدا، ای پدیدآورنده، ای خدا، ای صورتگر، ای خدا، ای دانا، ای خدا، ای بزرگ، ای خدا، ای‏ آگاه، ای خدا، ای کریم، ای خدا، ای بردبار، ای خدا، ای فرزانه، یا اللَّهُ یا سَمِیعُ یا اللَّهُ یا بَصِیرُ یا اللَّهُ یا قَرِیبُ یا اللَّهُ یا مُجِیبُ یا اللَّهُ یا جَوَادُ یا اللَّهُ یا مَاجِدُ یا اللَّهُ یا مَلِی یا اللَّهُ یا وَفِی یا اللَّهُ یا مَوْلَی یا اللَّهُ یا قَاضِی، ای خدا، ای شنوا، ای خدا، ای بینا، ای خدا، ای نزدیک، ای خدا، ای اجابت‏ کننده، ای خدا، ای سخاوتمند، ای خدا، ای بزرگوار، ای خدا، ای نیرومند، ای خدا، ای وفادار، ای خدا، ای سرپرست، ای خدا، ای داور، یا اللَّهُ یا سَرِیعُ یا اللَّهُ یا شَدِیدُ یا اللَّهُ یا رَئُُوفُ یا اللَّهُ یا رَقِیبُ یا اللَّهُ یا مَجِیدُ یا اللَّهُ یا حَفِیظُ یا اللَّهُ یا مُحِیطُ یا اللَّهُ یا سَیدَ السَّادَاتِ ای خدا، ای سریع، ای خدا، ای سخت‏گیر، ای خدا، ای مهربان، ای خدا، ای نگهبان، ای خدا، ای باشکوت، ای خدا، ای نگهدار، ای خدا، ای فراگیر، ای خدا، ای آقای آقایان یا اللَّهُ یا أَوَّلُ یا اللَّهُ یا آخِرُ یا اللَّهُ یا ظَاهِرُ یا اللَّهُ یا بَاطِنُ یا اللَّهُ یا فَاخِرُ یا اللَّهُ یا قَاهِرُ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا وَدُودُ ‏ای خدا، ای آغاز، ای خدا، ای انجام، ای خدا، ای آشکار، ای خدا، ای نهان، ای خدا، ای فخرکننده، ای خدا، ای‏ چیره، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای دوست، یا اللَّهُ یا نُورُ یا اللَّهُ یا رَافِعُ یا اللَّهُ یا مَانِعُ یا اللَّهُ یا دَافِعُ یا اللَّهُ یا فَاتِحُ یا اللَّهُ یا نَفَّاحُ نَفَّاعُ‏ یا اللَّهُ یا جَلِیلُ یا اللَّهُ یا جَمِیلُ یا اللَّهُ یا شَهِیدُ ای خدا، ای نور، ای خدا، ای بالابرنده، ای خدا، ای بازدارنده، ای خدا، ای دفع‏‌کننده، ای خدا، ای گشاینده، ای خدا، ای بهره ‏رسان، ای خدا، ای‏ با شکوه، ای خدا، ای زیبا، ای خدا، ای گواه، یا اللَّهُ یا شَاهِدُ یا اللَّهُ یا مُغِیثُ یا اللَّهُ یا حَبِیبُ یا اللَّهُ یا فَاطِرُ یا اللَّهُ یا مُطَهِّرُ یا اللَّهُ یا مَلِکُ،(مَلِیکُ‏) ای خدا، ای شاهد، ای خدا، ای فریادرس، ای خدا ای حبیب، ای خدا، ای آفریننده، ای خدا، ای پاک کننده، ای خدا، ای پادشاه، یا اللَّهُ یا مُقْتَدِرُ یا اللَّهُ یا قَابِضُ یا اللَّهُ یا بَاسِطُ یا اللَّهُ یا مُحْیی یا اللَّهُ یا مُمِیتُ یا اللَّهُ یا بَاعِثُ یا اللَّهُ یا وَارِثُ یا اللَّهُ یا مُعْطِی یا اللَّهُ یا مُفْضِلُ ای خدا، ای نیرومند، ای خدا ای قبض‏‌کننده، ای خدا، ای گستراننده، ای خدا، ای زنده کننده، ای خدا، ای میراننده، ای خدا، ای برانگیزاننده، ای خدا، ای وارث، ای خدا، ای عطابخش، ای خدا، ای فزوین‏ده، یا اللَّهُ یا مُنْعِمُ یا اللَّهُ یا حَقُّ یا اللَّهُ یا مُبِینُ یا اللَّهُ یا طَیبُ یا اللَّهُ یا مُحْسِنُ یا اللَّهُ یا مُجْمِلُ یا اللَّهُ یا مُبْدِئُ یا اللَّهُ یا مُعِیدُ یا اللَّهُ یا بَارِئُ یا اللَّهُ یا بَدِیعُ ای خدا، ای نعمت‏دهنده، ای خدا، ای حق، ای خدا،‏ ای آشکار، ای خدا، ای پاکیزه، ای خدا، ای نیکوکار، ای خدا، ای زیباکار، ای آغازگر، ای خدا، ای‏ بازآور، ای خدا، ای پدیدآور، ای خدا، ای نوآفرین، یا اللَّهُ یا هَادِی یا اللَّهُ یا کَافِی یا اللَّهُ یا شَافِی یا اللَّهُ یا عَلِی یا اللَّهُ یا عَظِیمُ یا اللَّهُ یا حَنَّانُ یا اللَّهُ یا مَنَّانُ یا اللَّهُ یا ذَا الطَّوْلِ یا اللَّهُ یا مُتَعَالِی ای خدا، ای هدایتگر، ای خدا، ای کفایت‏‌کننده، ای خدا، ای‏ شفابخش، ای خدا، ای بلندپایه، ای خدا، ای بزرگ، ای خدا، ای مهربان، ای خدا، ای نعمت‌‏بخش، ای خدا، ای‏ عطابخش، ای خدا، ای برتر، یا اللَّهُ یا عَدْلُ یا اللَّهُ یا ذَا الْمَعَارِجِ یا اللَّهُ یا صَادِقُ یا اللَّهُ یا صَدُوقُ، یا اللَّهُ یا دَیانُ یا اللَّهُ یا بَاقِی یا اللَّهُ یا وَاقِی یا اللَّهُ یا ذَا الْجَلالِ یا اللَّهُ یا ذَا الْإِکْرَامِ ای خدا، ای دادگر، ای خدا، ای صاحب مراتب بلند، ای خدا، ای راستگو، ای خدا، ای راست‌پیشه، ای خدا، ای جزادهنده، ای خدا، ای پایدار، ای خدا، ای نگهدار، ای خدا، ای صاحب بزرگی‏، ای خدا، ای دارای بزرگواری، یا اللَّهُ یا مَحْمُودُ یا اللَّهُ یا مَعْبُودُ یا اللَّهُ یا صَانِعُ یا اللَّهُ یا مُعِینُ یا اللَّهُ یا مُکَوِّنُ یا اللَّهُ یا فَعَّالُ یا اللَّهُ یا لَطِیفُ یا اللَّهُ یا غَفُورُ یا اللَّهُ (یا جَلِیلُ یا اللّهُ‏) یا شَکُورُ ای خدا، ای پسندیده، ای خدا، ای پرستیده، ای خدا، ای سازنده، ای خدا، ای‏ یاری‏ده، ای خدا، ای پدیدآورنده، ای خدا، ای پرکار، ای خدا، ای لطیف، ای خدا، ای آمرزنده، ای خدا، ای سپاسگذار یا اللَّهُ یا نُورُ یا اللَّهُ یا قَدِیرُ (قَدِیمُ‏) یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ یا اللَّهُ یا رَبَّاهْ ای خدا، ای نور، ای خدا، ای توانا، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، ای خدا، ای پروردگار، یا اللَّهُ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَمُنَّ عَلَی بِرِضَاکَ وَ تَعْفُوَ عَنِّی بِحِلْمِکَ وَ تُوَسِّعَ عَلَی مِنْ رِزْقِکَ الْحَلالِ الطَّیبِ وَ مِنْ حَیثُ أَحْتَسِبُ وَ مِنْ حَیثُ لا أَحْتَسِبُ فَإِنِّی عَبْدُکَ لَیسَ لِی أَحَدٌ سِوَاکَ وَ لا أَحَدٌ أَسْأَلُهُ غَیرُکَ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِی الْعَظِیمِ ای خدا، از تو درخواست می‏‌کنم که بر محمد و خاندان محمد درود فرستی و به خشنودی‏‌ات بر من منت نهی و به بردباری‏‌ات از من درگذری و از روزی حلال پاکیزه‏‌ات به من بگستری، از جایی که گمان می‏‌برم و از جایی‌که گمان نمی‌برم، من بنده توام و کسی را جز تو ندارم و نه احدی غیر تو که از او گدایی کنم، ای‏ مهربان‏ترین مهربانان، آنچه را خدا خواهد شود، نیرویی نیست جز به خدای برتر بزرگ. پس به سجده می‌روی و می‌گویی: یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا اللَّهُ یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ یا مُنْزِلَ الْبَرَکَاتِ بِکَ تُنْزَلُ کُلُّ حَاجَةٍ أَسْأَلُکَ بِکُلِّ اسْمٍ فِی مَخْزُونِ الْغَیبِ عِنْدَکَ وَ الْأَسْمَاءِ الْمَشْهُورَاتِ عِنْدَکَ الْمَکْتُوبَةِ عَلَی سُرَادِقِ عَرْشِکَ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْبَلَ مِنِّی شَهْرَ رَمَضَانَ وَ تَکْتُبَنِی مِنَ الْوَافِدِینَ إِلَی بَیتِکَ الْحَرَامِ وَ تَصْفَحَ لِی عَنِ الذُّنُوبِ الْعِظَامِ وَ تَسْتَخْرِجَ لِی یا رَبِّ کُنُوزَکَ یا رَحْمَانُ. ای خدا، ای خدا، ای خدا، ای پروردگار، ای پروردگار، ای پروردگار، ای فرو فرستنده برکات، به عنایت تو هر حاجتی فرود آورده شود، از تو درخواست می‌کنم، به هر نامی که در خزانه غیب نزد توست و نام‌های مشهور در پیشگاهت، که بر سراپرده‏ عرشت نوشته شده، این‌که بر محمد و خاندان محمد درود فرستی و ماه رمضان را از من بپذیری‏ و مرا در شمار واردان به خانه محترمت بنویسی و از گناهان من چشم‏ پوشی و گنج‌های خود را برایم بیرون آوری، ای مهربان. نهم 14 رکعت نماز بخواند (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعتی، سوره حمد و آیةالکرسی و سه مرتبه سوره قل هو الله را بخواند. در روایت است هر کس چنین کند، خداوند در برابر هر رکعتی ثواب‌های بسیار زیادی به او می‌دهد. دهم: مرحوم "شیخ طوسی" در "مصباح المتهجد" فرموده است: در پایان شب نیز غسل کن و تا طلوع صبح در مصلایت (محل خواندن نماز) بنشین (و ذکر خدا بگو).
کد خبر: ۳۹۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۰۶

آوای دنا-الف احمدی:از خوبی های این دوران ، اگردرخواستی از مردم جنبه عمومی پیدا کند . به آن خواسته هم توجه می شود. استان مازندران به علت وسعت وگستردگی به سمت شرق و غرب ، از استان های مهم شمال کشور بوده است . این واقعیت استان مازندران غیرقابل انکار است. عزیزانی بامواجه بودن با ،واقعیت این گستردگی اعتقاد پیدا کردند . که استانی جدید به نام گلستان تاسیس شود . این خواست مورد توجه قرار گرفت . جنبه عملی پیدا کرد. هرچند جدا شدن، تکه تکه شدن، کوچک شدن، منفعتی برای ساکنین آن نخواهد داشت. آرزو دارم روزی برسد : تمام کسانی که مسیر جدا شدن را پیموده اند . درخواست کنند . مجددا همه مجموعه ها کنار هم جمع شوند . استان متحد ومنسجم، بزرگ را احیا کنند. شاید ما در آن دوران نباشیم. جدا شدن قسمتی از روح، جان استان مازندران نام خود را، گلستان انتخاب کرد. این استان جدید گلستان ، با راهنمایی های بزرگان معنوی، اجرائی و قانون در این مسیر راهی را پیموده است .که می تواند توجه به آن ، راهگشا خوبی برای عرصه زندگی باشد: ایجاد استان جدید به نام گلستان ،هرچند برای مجموعه به هم پیوسته استان مازندران، از نظر عاطفی، انسانی، روحی و روانی سخت و رنج آوربوده است. اما این خواست با بالاترین احترام ، کم ترین تنش مورد اجابت قرار گرفت . تصور ایجاد شد که عزیزانی تصمیم گرفته اند . این مسیر را برای خدمت به ، ولی نعمتان خود تجربه کنند . استان مازندران تا زمانی که زندگی برقرار است متحد و یکپارچه است چرا؟ الف- توجه همه عزیزان را جلب می کنم . به فصل هایی از سال ،که هر سال تکرار می شود .وقتی مسیر جاده تهران به سمت شمال ( مازندران ) از مازندران به سمت مشهد حرکت می کنیم . خط مرزی ایجاد می شود : که یک سمت آن سرسبز ،سمت دیگر آن درخت و گیاهانی وجود ندارد . همین خط مرزی در سمت شرق مازندران، مرز اتصال گلستان جدید ،استان خراسان تکرار می شود. به حکم قانون طبیعت استان مازندران، استان متحد و واحد است. با شروع فصل بهار ، فصل پاییز ،این اتحاد و واحد بودن در مقابل دید، همگان قرار می گیرد .هرچند این مساحت ، در قسمت های مختلف ، دارای نام های متفاوت ،مورد احترام ، به خواست مردم باشد. ب- اجداد، نیاکان، گذشتگان ما، این استان متحد را به دست ما سپرده اند، اتحاد و کنار هم بودن رمز بقا است . کاری کنیم که استان مازندران مال همه کسانی باشد که در محدوده ای زندگی می کنند، که هر سال بهار و پاییز این خطوط مرزی مازندران را تماشایی می کنند .فکر کنیم چرا ؟ استان ها ، تاکنون این مساحت ها را دارا بوده اند. پ- هموطنان و عزیزان ما در استان گلستان توجه دارند . که روزی استان گلستان امروز ، محل تولید طلای سفید (پنبه) بوده است . خریدار این طلای سفید کارخانجات نساجی بهشهر، قائم شهر و... بوده است. یک نیازمندی پیوسته و خوب ، یک رابطه همراه با تکریم و احترام متقابل ، که شرط ادامه آن ، توانمندی دوطرفه بوده است. اکنون که کارخانجات چیت سازی بهشهر، نساجی قائم شهر و... فعال نیست .دیگر کاشت، داشت ، برداشت ، طلای سفید (پنبه) محصول اول استان گلستان نیست. ت- لازم است یادی کنیم . از کسانی که پیگیری نام گذاری این قسمت از استان مازندران به نام استان گلستان بوده اند . عزیزان و بزرگوارانی ، که با اهدای جان خویش ، به همه ی ما اعلام کرده اند . ایجاد استان ( گلستانی ) مد نظر ماست . که به این خطه ظرفیت های جدید اضافه کنیم . به طور مثال فرودگاه هواپیمایی که در استان مازندران وجود داشت .را جا به جا نکرده اند .که به استان گلستان بیاورند .بلکه فرودگاهی جدید به ظرفیت گلستان اضافه کردند . با اهدای جان خویش ،برای ابد الگوی ارائه داده اند . با ایجاد امکانات جدید ، اضافه کردن توانمندی های جدید ، استان گلستان را گلستان ایران و جهان کنیم (منظور نمایندگان کشته شده در حادثه افتتاح فرودگاه گلستان) ث- در عرف مردم مازندران ،سایر نقاط ایران بزرگ باشکوه ،تعیین خطوط مرزی اهمیت خاص و ویژه ای دارد . که از همان کودکی به همه آموزش می دهند . که رعایت این حق ، بسیار ، بسیار ، مهم است. خاطره ای را در ذهن دارم . که بیان آن ممکن است مفید باشد . برای ما تعریف می کردند.: زمانی کره ی زمین ، بین دو برادر ، به نام هابیل و قابیل دو تقسیم می شد. نصف جهان مال قابیل ، نصف دیگر جهان مال ، هابیل بود . در تعیین مرز باهم اختلاف پیدا کردند هر بار که ، این دو برادر باهم ،بر سر این موضوع زورآزمایی می کردند . هابیل حریف قابیل بود. نقل می کنند که قابیل همیشه در این زورآزمایی شکست می خورد حتی زمانی که اسیر قدرت بدنی ، هابیل بود . با پاها به این مرزها می زد . تا مقداری مرز دو قسمت جهان کمی ،به نفع او جابجا شود . در مسیر زندگی این حس وجود دارد .که انسان مالکیت خود را در سطح خاک گسترش دهد . تلاش می کند این محدوده ها بزرگ و بزرگتر شود. در عرف جامعه ما ، روابط بسیار ، بسیار خوبی وجود دارد . برای تعیین حدود ، زمین وملک، اداره ثبت اسناد ، قانون ، بسیار محکم و منسجم وجود دارد . که تفسیر پذیر نیست . در بدنه ی جامعه هم زمانی مشکل تعیین مرز زمین ها و املاک وجود دارد . تمام طرف ها در مکان مورد نظر جمع می شوند . با گفتگو ،همراه با بخشش وسخاوت مشکل طرفین مرز ، را حل می کنند . کاری که قرن ها ، در بدنه ی جامعه وجود دارد و تکرار می شود جالب است. برای تعیین مرز مثلا درختی کاشته می شود . یا سنگی گذاشته می شود . که بعضی از این موارد بیش از نیم قرن سابقه دارد . درخت وسنگ مورد نظر جابجا نشده است. ج- اما عزیزانی که در فکر تعیین خط مرزی ، برای میانکاله بین استان مازندران و استان گلستان هستند . عنایت داشته باشند . میراث هایی از اجداد ، نیاکان و گذشتگان به ما به صورت واحد و یکپارچه با ارث رسیده است. هر وقت بدون دلیل آن میراث را حفظ نکرده ایم .هزینه های سنگینی بر جامعه ، متن مردم وارد شده است . به طور مثال انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور میراث 63 ساله برنامه ریزی کشور شورای پول و اعتبار ، (هر چند در حال احیاء مجدد هستند) و... چه بر سر اقتصاد کشور آورده است. همشهریان گرامی بهشهری ،سال ها با بهترین نحو ممکن ، با کمترین آسیب به محیط زیست میانکاله، از این میراث نگهداری کرده اند . با تعهد وعمل به عرف ، سنت ، قانون خدشه ای به این میراث وارد نکرده اند. با تمام مشکلات اقتصادی ، که دست بر گریبان بوده اند . بدون اجازه قانون کاری را انجام نداده اند . که موجب تهدید میانکاله شود. آیا پاداش نگهداری خوب از میانکاله، گرفتن بخشی از میانکاله از شهرستان بهشهر است . حتی قسمت کوچکی برای تعیین مرز ، گسترش کمی بیشتر ، استان گلستان باشد. کسانی که واحد بودن میانکاله، مسئولیت حفظ و نگهداری میانکاله را ، از مردم بهشهر که دانای این کار هستند بگیرند . مجازات سختی را باید انتظار داشته باشند . که توسط همین خاک ، اب ، باد و نور خورشید ، میانکاله ، نصیب آنان خواهد شد. ورود بدون دانش و تجربه برای نگهداری میانکاله توسط افراد جدید، مجازات کسانی است که حق مردم شهرستان بهشهر را نادیده بگیرند. ح - همسایه های عزیز ، بزرگواران استان گلستان ، در همسایگی دیوار ،به دیوار شما مردم عزیز و شریف شهرستان گلوگاه زندگی میکنند . گردان امام حسین (ع) نماد پیش کسوتی در دوران جهاد و شهادت فرزندان آنان است . دارای قلب های مهربان، طبع بلند ،متعهد برای به دست آوردن روزی برای زندگی از راه درست ، با به جان خریدن خطرات به همه ثابت کرده اند، برای حل مشکلات اقتصادی خود به حق دیگران دست اندازی نمی کنند . مشکل بیکاری فرزندان خویش را با بخشش و سخاوت جان خویش حل می کنند . گواه محکم، سند با اعتبار، بخشش و سخاوت مردم شریف شهرستان گلوگاه برای به دست آوردن روزی از راه درست، مجموعه توانمند دکل بندان است شجاعت گردان امام حسین (ع) در چهره های معصوم پاک مجموعه توانمند دکل بند، مجموعه های اقتصادی فعال مختلف اعم از کارخانه های موجود ، مجموعه های فعال فرهنگی ، بنگاههای اقتصادی ، و..... جریان دارد که در این راه جان های زیادی از فرزندان شهرستان گلوگاه تقدیم بارگاه خداوند بزرگ شده است. مجموعه توانمند دکل بند گلوگاه ده ها، بلکه صدها سختی ها را با گذشتن از جان خویش تحمل می کنند . تا روزی بدست آید که به حق دیگران دست اندازی نشود. مجموعه توانمند دکل بند گلوگاه مجموعه فعال اقتصادی که شجاعت گردان امام حسین (ع) دوران جهاد و شهادت در سیمای آنان تماشایی است. با تلاش همراه با بخشش و سخاوت ،به همه می گویند برای پیشرفت و تعالی کشور باید کار کرد، تلاش کرد، حتی اگر این کوشش و تلاش با سخت ترین موانع همراه باشد. به همه می گویند تمام تلاش های ما را این چنین نظاره گر هستید . آیا وجدانتان رضایت می دهد که حقی از ما فراموش شود. ج- استان گلستان در گذشته و در حال حاضر دارای بزرگان معنوی، قانون گذاری و مسئولین اجرایی و... خوبی بوده است. عزیزانی که رقابت برای خدمت گذاری مردم، ولی نعمتان خویش را به زمان انتخابات محدود کرده اند . بعد از برگزاری انتخابات، این مجموعه فعالیت تعطیل می شود . تا انتخاباتی دیگر پیش رو باشد . همه از مسئولین اجرایی، قانون گذاری، با تکریم و احترام، حمایت می کنند . خدمت بهتری به مردم منطقه صورت می گیرد .عملکردی که می تواند الگوی برای دیگران باشد. خ- ضرب المثلی در جامعه وجود دارد درخت زمانی تنومند وثمرده ، می شود که به طور ثابت و دائم در یک مکان بمدت طو لانی رشد ونمو کند. ثمره و پاداشی که از استمرار و تداوم ادامه حیاط از آن حاصل می شود . بطور مثال: چرا رستوران اکبر جوجه شهرستان گلوگاه مجموعه ای کارآفرین، فعال، سود ده است . شهرت ملی، جهانی پیدا کرده است. چرا تخمه حاج علی تولید کننده (تنقلات، تخمه و...) فعال، کارآفرین دارای شهرت، شهرستانی، استانی و کشوری شده است. مگر نه این که وارثان خوب، با وجدان، این مجموعه ، دیگر مجموعه، اعتبار این نام را حفظ کرده اند . از آن خوب نگهداری کرده اند. سوال می کنم چرا ؟شرکت های تولید کننده انواع لوازمات مورد نیاز زندگی ، یک نام را سال ها وحتی قرن ها عوض نمی کنند . برای چه؟ توسعه و پیشرفت حاصل نخواهد شد .تا زمانی که کسانی اعتماد پیدا کنند که می توانند برای توسعه و پیشرفت مفید باشند . یکی از مواردی که کمک می کند تلاش ها مفید بوده است . داشتن سابقه وآن هم سابقه طولانی مثبت است . پس بیاییم تلاش کنیم که این توانمندی را از خود دور نکنیم . مجموعه ها و فعالیت های صاحب نام را تغییر ندهیم . آن را متحد و منسجم و با نام های مشهور جهانی حذف کنیم . حل مشکلات و معضلات و برآورده کردن امید ها و آرزوها با کارهای متناقض حاصل نخواهد شد. کسانی که مسیر جدایی را با نیت خیرو خوب برای پی گیری و حل مشکلات دنبال می کنند . عنایت داشته باشند در مسیر کمک به این جریان قرار ندارند. یکی از راه های ساده و فراگیر ، حل بسیار از مشکلات، حفظ و نگهداری بسیاری از امور صاحب نام است . که از گذشتگان به ما رسیده است. تجربه ها و نکاتی که گاهی ما حصل سال های عمر نسل های زیادی بوده است. د- چرا مجموعه ها یی به دنبال آن هستند که روستا را شهر و شهر را شهرستان و استان های جدید ایجاد کنند؟ زندگی نعمت های دارد که موجب تداوم دل انگیز آن می شود . یکی از نعمت های بزرگ زندگی وجود نوجوانان و جوانان سال 93 است. اصلی در زندگی وجود دارد . که استادی تدریس این اصل زندگی فعلا در انحصار نوجوانان و جوانان 93 است .این عزیزان برای بدست آوردن خواسته ها و مطالبات خویش از نوجوانان و جوانان سال 57 ، از این اصل زندگی کمک می گیرند . حتما شاهد بوده اید که موضوع ساده و روان را با چه آب و تاب و با چه حرارتی، توضیح می دهند . تا آن موضوع را بزرگ و بزرگتر جلوه دهند (شوخی: این کار نوجوانان و جوانان سال93 همان قانون یک کلاغ وچهل کلاغ است) تا برای نوجوانان و جوانان سال 57 موضوع مورد نظر بزرگ جلوه داده شود . تا با آن موضوع توجه شود . خواسته آنان با همین جلب توجه برآورده می شود. ظاهرا عده ای از هموطنان عزیزمان با کسانی مواجه شده اند . که گاهی اوقات به خواسته ها و مطالبات آنان توجه ای نمی کنند .برای حل مشکل خود ، نوجوانان و جوانان سال 93 را ؛الگوی خود قرار داده اند . مشکلات برطرف، آرزوها و آرمان ها تحقق عملی پیدا کند . آن هم بواسط بزرگ جلوه دادن منطقه و محل سکونت خود. به مبارکی 22 بهمن 57 ، با بخشش و سخاوت ملت بزرگ ایران ، رهبری پیامبر گونه حضرت امام خمینی (ره) ، میراث گرانقدری نزد تک تک همشهریان، هم استانی ها و هموطنان ، به امانت ، قرار داده شده است . میزان رای ملت است. عاملی که هر عده، مجموعه، جمع بی توجه، بی تفاوت را هوشیار می کند . همه توجه ها را خیره می کند. هر عده ای که در میدان خدمتگذاری دچار فراموشی شود . آنگاه نمی تواند نظر همه مردم را متوجه خویش کند . آن وقت دیگر در جایگاه بزرگ معنوی ، اجرائی ،و قانون گذاری ، مسیر زندگی قرار نمی گیرد . نعمتی از نعمات خداوند از او سلب و به فرد دیگر عطاء می شود. هموطنان عزیز : شاید بهتر باشد . به جای اینکه هر روز روستائی را تبدیل به شهر یا شهری را تبدیل به شهرستان یا استانی را تبدیل به چند استان کنیم . که به خواسته های ما توجه شود. کسانی را با رای خود بزرگ کنیم .که بتواند در پی جلب نظر مردم باشند، به همه توجه داشته باشند . دید وسیع و گسترده داشته باشد . ایران بزرگ مملو از چنین انسان های شایسته، مهربان اما گمنام است. شرط درخشش چنین انسان های بزرگ، توجه فرد، فرد ما نسبت به آنان است. کاری آسان، روان،و دست یافتنی. ذ- الگوی جمهوری اسلامی ایران : در متن خود برنامه ها، هدف ها،نهاد ها ، و ... را طراحی کرده است .برای همیشه در مسیر زندگی درک واقعی از خواسته های آرمان، آرزوها و ... ملت بزرگ ایران حاصل شود . یکی از این پیش بینی ها ، هم زمانی گسترش مدیریت اجرایی، شانه به شانه ان شورای اسلامی در کشور است .مکان و جمعی را نخواهید یافت . که از نظر و دید مدیریت میانی کشور+ شوراهای اسلامی کشور(روستا- شهر- شهرستان- استان- کشور) پنهان مانده باشد. تلاش کنیم .در مسیر زندگی ،از این مجموعه های توانمندی بزرگ ،بهره مند باشیم .آن وقت دیگر صدای نیست .که شنیده نشود . کار و خدمتی نیست که پیگیری آن بر زمین بماند. با امید به لطف خداوند بزرگ الف- احمدی
کد خبر: ۳۱۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۲/۰۲

اکبر اعلمی نماینده اصلاح‌طلب دور ششم مجلس شورای اسلامی در صفحه شخصی اجتماعی خود از پیامک‌های «نوروزی رئیس جمهور» انتقاد کرد و نوشت: حتی اگر مخارج این اقدام از محل درآمدهای شخصی رئیس‌جمهور هم تامین شده باشد، باز با توجه به پیام تبریکی که همزمان و در چند نوبت بطور فراگیر از طریق شبکه‌های مختلف صدا و سیما پخش شد، این عمل بجز اسراف و تبلیغات پوپولیستی و عوام‌فریبانه زودرس حاصل دیگری به همراه نداشته است. به گزارش آوای دنا به نقل از  فارس وی با تاکید بر اینکه تبریک دوباره از طریق تلفن‌های همراه توسط رئیس جمهور چندان ضرورتی نداشت، نگاشته است: صرف‌نظر از اینکه رفتارها و خلقیات دستکم سه دهه گذشته ایشان در مسئولیت‌های مختلف خصوصاً در کسوت نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری که ضرورت حفظ ارتباط تنگاتنگ با موکلین را ایجاب می‌کند با چنین ادعائی سازگار نیست. اعلمی ادامه داده است که ارسال پیامک از طریق مخابرات به تلفن‌های همراه مردم هر چند که بنام رئیس‌جمهور باشد به تنهایی نمی‌تواند بیان‌گر نوع‌دوستی و تواضع یک رئیس دولت باشد، زیرا در ارسال این پیامک‌ها خطاب به مردم، آقای روحانی شخصاً هیچ نقشی نداشته و هیچ رنج و زحمتی را هم متحمل نشده و همه چیز توسط مخابرات و تکنولوژی خریداری شده، صورت گرفته است. این فعال سیاسی اصلاح‌طلب همچنین به هزینه پیامک‌های نوروزی رئیس‌جمهور به مردم کشورمان اشاره و تاکید کرد: طبق آمار رسمی اعلام شده ،تعداد مشترکین تلفن همراه در کشور هم اکنون بالغ بر 56 میلیون نفر می باشد و اگر پیامک منتسب به رئیس جمهور برای همه مشترکین ارسال شده باشد با احتساب هزینه ارسال هر پیامک 50 ریال، قیمت تمام شده ارسال این پیامک ها برای همه مشترکین تلفن همراه رقمی معادل 280 میلیون تومان خواهد شد و اگر بخشی از مشترکین تلفن همراه مشمول دریافت این پیام ها شده باشند هزینه آن کمتر خواهد شد اما از آنجا که روحانی رئیس جمهور ایران محسوب می شود در این صورت ارسال تبعیض آمیز پیام تبریک برای مردم فاقد وجاهت اخلاقی است. وی در ادامه نوشته است: گرچه در این کشور عدد 280 میلیون در برابر ارقام اختلاس‌های چند هزار میلیارد تومانی رقم ناچیزی به حساب می‌آید، اما از قدیم گفته‌اند «حساب به دینار، بخشش به خروار» و آقای روحانی بعنوان رئیس جمهوری که نام دولت خود را تدبیر و امید نام نهاده و سوگند یاد کرده پاسدار و مجری قانون اساسی و حقوق ملت باشد و همچنین نظر به اینکه در اصل 53 قانون اساسی تصریح شده است «همه پرداخت ها درحدود اعتبارات مصوب به موجب قانون صورت می گیرد»، باید به این پرسش پاسخ دهند که آیا این مبلغ را از محل درآمدهای شخصی خود پرداخته‌اند یا از محل بودجه عمومی و چرا بدعتی را بنا می‌گذارند تا روسای دولت‌های بعدی هم آنرا تکرار کنند، زیرا «خرج چو از کیسه مهمان بود، حاتم طائی شدن آسان بود»!.. اعلمی در پایان نگاره فیس‌بوکی خود تاکید کرده است: حتی اگر مخارج این اقدام از محل درآمدهای شخصی رئیس‌جمهور هم تامین شده باشد، باز با توجه به پیام تبریکی که همزمان و در چند نوبت بطور فراگیر از طریق شبکه‌های مختلف صدا و سیما پخش شد، این عمل بجز اسراف و تبلیغات پوپولیستی و عوام‌فریبانه زودرس حاصل دیگری به همراه نداشته است.
کد خبر: ۳۰۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۱/۱۴

جهان طبيعت در حال تغيير است و چه خوب است كه ما خود را به جريان طبيعت بسپاريم، تازه شويم، بيدار شويم، نوعدوستي و محبت را در دل‌ها زنده كنيم، از گذشته درس عبرت بگيريم و خطاهاي گذشته را مرتكب نشويم
کد خبر: ۲۸۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۷

نماینده تهران با بیان اینکه از بی‌برنامگی اقتصادی دولت نگرانیم، گفت:‌ دولت نمایندگان را به رأی نیاوردن تهدید نکند، چراکه نمایندگان بر اساس وظیفه عمل می‌کنند و آن را تکلیف می‌دانند، بنابراین رأی آوردن یا نیاوردن نیز همین طور است. به گزارش آوای دنا به نقل از خبرگزاری فارس، حجت‌الاسلام روح‌الله حسینیان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی پیش از ظهر امروز (دوشنبه) در نطق میان‌ دستور خود در صحن علنی مجلس ضمن تسلیت ایام فاطمیه و تبریک پیروزی تیم ملی کشتی ایران بر آمریکا و روسیه اظهار داشت: برخی مسائل سبب نگرانی نمایندگان مجلس شده است که باید آنها را به اطلاع مردم رساند. وی با اشاره به نگرانی‌های اقتصادی تصریح کرد: حجت‌الاسلام شیخ‌ حسن روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود گفت که در صورت پیروزی در 100 روز اول، تغییری اساسی در اقتصاد به عمل می‌آورد، البته هر کس از وضعیت اقتصاد آگاهی داشته باشد انتظار ندارد که در این مدت تغییر اساسی ایجاد شود. نماینده مردم تهران در مجلس ادامه داد: در روند اقتصادی موجود، هیچ‌گونه نشانه‌ای مبنی بر تغییر اساسی وجود ندارد و اشیای غیرضروری و لوکس بیش از گذشته در حال وارد شدن به کشور است، بنابراین، این به معنای مصرف بیشتر ارزهای خارجی و وابستگی اقتصاد به فروش نفت است. وی با بیان اینکه درست است که دولت با جمع‌آوری نقدینگی از سرعت تورم کاسته است، اما کاستن نقدینگی مشکل بزرگ‌تری به دنبال خواهد داشت، ادامه داد: رکود مشکلی بزرگ‌تر است که نتیجه‌ای جز بیکاری و کاسته شدن از تولید داخلی و نیاز به واردات خارجی نخواهد داشت. عضو کمیسیون اصل 90 مجلس بر لزوم هدایت نقدینگی به سمت تولید داخلی اشاره و یادآور شد: کاستن نقدینگی در این برهه زمانی آینده تولید ملی را به شدت در ابهام فرو می‌برد؛ بنابراین یکی از نگرانی‌های ما درباره بی‌برنامگی‌های اقتصادی دولت است. حسینیان با بیان اینکه دولت باید اقتصاد مقاومتی را پایه کار خود قرار دهد و برای اجرایی شدن آن برنامه‌ریزی کند، متذکر شد: نگرانی دیگر ما درباره مسائل فرهنگی است و این امر سبب نگرانی رهبر معظم انقلاب و مراجع تقلید و نیروهای مذهبی شده است. نماینده مردم تهران با انتقاد از رفتار دوگانه دولت در مقابل جراید ارزشی و غیر ارزشی تصریح کرد: اظهار تأسف وزیر ارشاد از برخورد قوه قضائیه با جراید هتاک نسبت به مبانی اسلام و معرفی کردن جراید هتاک و مخل اسلام به عنوان دوستان دولت از سوی رئیس ‌جمهور سبب تأسف است. وی با اشاره به توزیع ناعادلانه یارانه بین یارانه‌های ارزشی و غیر ارزشی و بخشش سخاوتمندانه به جراید زرد و رفتار سختگیرانه با جراید حامی ارزش‌های انقلاب ادامه داد: این مسائل از دغدغه‌های ماست؛ همچنین عزل، منفصل کردن و برکنار کردن نیروهای مذهبی و حتی حذف بورسیه دانشجویان انقلابی و حاکم کردن نیروهای فتنه‌گر آینده آموزش عالی را مبهم و تیره می‌کند. حسینیان با بیان اینکه دانشگاه‌ها برای رشد علمی نیاز به آرامش دارند و نباید به محل منازعه فتنه‌جویان تبدیل شود، تصریح کرد: شیوه مدیریت کشور از دیگر دغدغه‌های نمایندگان ملت است. عضو کمیسیون اصل 90 مجلس در همین زمینه به شیوه مدیریت مذاکرات اشاره کرد و گفت: در زمان مذاکرات که باید ثبات و قدرت نظامی به رخ دشمن کشیده شود سخن گفتن از خزانه خالی و ناتوانی در مقابل دشمن با هیچ یک از اصول مدیریت سازگار نیست. وی خاطرنشان کرد: ناکارآمدی‌ها را به گردن دولت سابق و نمایندگان انداختن با اصول مدیریت سازگار نیست و شاید این شیوه در کوتاه مدت پاسخ دهد اما در طولانی مدت این منطق کند خواهد شد. حسینیان تأکید کرد: نمایندگان را به رأی نیاوردن تهدید نکنید، چراکه نمایندگان بر اساس وظیفه عمل می‌کنند و آن را تکلیف می‌دانند، بنابراین رأی آوردن یا نیاوردن نیز همین طور است. نماینده مردم تهران، کشور را نیازمند برخورداری از مدیریت چالاک دانست و گفت: دولت در توزیع سبد کالا تجربه و متوجه شد کار بسیار مشکل است؛ کارمندان با حقوق بالا مشمول سبد کالا شدند ولی حقوق‌بگیران سطح پایین از دایره شمول سبد کالا خارج شدند لذا از طرف دیگر نحوه توزیع سبد کالا سبب شکسته شدن شخصیت مردم شد تا جایی که زبان سخنگوی کاخ سفید علیه ملت با کرامت به تهدید گشوده شد. وی تأکید کرد: ما با مذاکره مخالف نیستیم اما با شیوه کنونی آن مخالفیم؛ ما آنچه که به دست آورده‌ایم در مقابل آنچه از دست داده‌ایم متوازن نیست. حسینیان با بیان اینکه ما از اینکه مستکبران را نسبت به عقب‌نشینی انقلاب امیدوار کنیم نگران هستیم،خاطرنشان کرد: صحبت‌های توهین‌آمیز رئیس‌جمهور آمریکا و وزیر امور خارجه‌اش، تمدید تحریم‌ها، سخنان توهین آمیز بانکی‌مون به عنوان دست‌نشانده آمریکا و رفتار تحقیرکننده هیأت‌های غربی خصوصا اشتون را نشانه‌ای از جسور شدن غربی‌ها در برابر جمهوری اسلامی می‌دانیم. نماینده مردم تهران با اشاره به بی‌توجهی و سکوت غیرمسئولانه دبیرکل سازمان ملل نسبت به کشتار کودکان فلسطینی و لبنانی توسط صهیونیست‌ها، کشته شدن افغان‌ها توسط آمریکایی ها، کشتار مسلمانان میانمار و قتل عامل مردم عراق و سوریه توسط سلاح‌های غربی و شیوخ مرتجع، خاطرنشان کرد: با این وضعیت آنها چرا در برابر جمهوری اسلامی زبان به گستاخی می‌گشایند. وی گفت: در وزارت امور خارجه در توجیه این عمل احمقانه اشتون گفته‌اند که تماس‌های خارجی با مخالفان داخلی نشانه‌های دموکراسی است. حسینیان با اشاره به وقایع اوکراین تصریح کرد: اگر وزیر امور خارجه اوکراین خرد داشت و این سخنان را به دور می‌ریخت و از ورود مداخله‌گران غربی به اوکراین جلوگیری می‌کرد در حال حاضر شاهد متلاشی شدن اوکراین نبودند بنابراین وزارت امور خارجه باید بداند این جا سرزمین اوکراین نیست بلکه سرزمین میرزای شیرازی، فضل‌الله نوری، ثقةالاسلام تبریزی، آیت‌الله سعیدی، آرش، کاوه، هزار رستم، میرزاکوچک‌خان‌ها، رئیسعلی‌ها، باقرخان‌ها، باکری‌ها، همت‌ها، علم‌الهدی‌ها، زین‌الدین‌ها، احمدی‌روشن‌ و شهریاری است؛ اینجا سرزمین خمینی و سیدخراسانی است. وی در پایان از آیت‌الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه به خاطر مواضع قاطعانه در برابر فتنه ‌گران و حق هسته‌ای ایران تشکر کرد.
کد خبر: ۲۸۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۲۶

رئیس سازمان وظیفه عمومی ناجا، گفت: دو سوم اضافه خدمتهای ناشی از «غیبت سنواتی» توسط فرماندهان بخشیده می‌شود. به گزارش آوای دنا به نقل از  ایسنا، سردار سیدحمید صدرالسادات در تشریح این خبر گفت: براساس قانون وظیفه عمومی که هم اکنون قابل اجرا است، دو سوم اضافه خدمت‌هایی که ناشی از غیبت سنواتی (اضافه خدمت ناشی از غیبت اولیه) است توسط فرماندهان نیروهای مسلح بخشیده می‌شود؛ دستورالعمل اجرایی آن ۴ ماه پیش تهیه و به ستاد کل نیروهای مسلح ابلاغ شد. وی افزود: براساس این دستورالعمل، سربازانی که حین خدمت، شایستگی لازم و حسن رفتار از خود نشان دهند مورد بخشش قرار می‌گیرند. رئیس سازمان وظیفه عمومی ناجا، یادآور شد: آنچه که به تازگی از سوی ستاد کل نیروهای مسلح، ابلاغ شد، در مورد بخشش اضافه خدمت‌های انضباطی بود که براساس آن، مسئولان یگان‌ها با اختیاراتی که دارند، می‌توانند این نوع اضافه خدمت‌ها را مورد بخشش قرار دهند.
کد خبر: ۲۷۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۱۲/۱۱

متهم یک ماه قبل پای چوبه دار رفت و حکم صادره اجرا شد اما ساعاتی بعد، یکی از ماموران سردخانه متوجه صدایی از داخل یکی از کشوها شد و به سمت آن رفت. او وقتی کشو را بیرون کشید کاور بخار گرفته حاوی جسد علیرضا را دید و متوجه زنده بودن او شد. به گزارش آوای دنا،«خدا را شکر، خیلی سخت بود.» اولین جمله ای است که اعدامی زنده شده بجنوردی بعد از اینکه قدرت تکلمش را پیدا کرد در گفت وگو با روزنامه شرق بیان کرد. در ادامه مطلب آمده است: علیرضا - اعدامی زنده شده - چهار روز پیش توانست برای اولین بار از زمان اجرای حکم با اعضای خانواده اش ملاقات کند. آنطور که خانواده علیرضا نقل کرده اند او بعد از اینکه بچه هایش را دید هر سه آنها را در آغوش گرفت و گریه کرد. برادر علیرضا که پیش از این به ما گفته بود، آمادگی ملاقات با برادرش را ندارد، سرانجام همراه همسر و فرزندان برادرش به ملاقات وی رفت. او در این باره به خبرنگار ما گفت: «بالاخره شرایط روحی برادرم و خانواده به حدی رسید که توانستیم او را ببینیم و با هم صحبت کنیم. لحظه بسیار سختی بود. دست و پایم می لرزید، نمی توانستم جلو بروم وقتی ما را دید گریه کرد. البته اول بچه ها و همسرش به دیدارش رفتند، علیرضا آغوشش را باز کرد و بچه ها را بغل کرد و گریست. او فقط خدا را شکر می کرد. وقتی که ما بالای سرش رفتیم بعد از اینکه همدیگر را در آغوش گرفتیم و گریه کردیم چیزی نپرسیدم، می ترسیدم از او بپرسم چه شده است اما خودش گفت خیلی سخت بود، مرتب می گفت خدا را شکر. خیلی سخت گذشت.» او درباره وضعیت جسمی برادرش نیز گفت: وضعیت جسمانی اش خیلی خوب است. راه می رود. غذا می خورد و کارهای شخصی اش را خودش انجام می دهد. می تواند صحبت هم بکند اما به خاطر فشاری که به حنجره اش وارد شده هنوز صدایش خوب نشده و مثل آدم سرماخورده که صدایش گرفته، صحبت می کند. دکترها گفته اند به خاطر حنجره اش بهتر است زیاد صحبت نکند، با این حال وقتی بچه هایش را دید آنقدر هیجان زده شد که نتوانست آرام بگیرد و بارها آنها را بوسید و خدا را شکر کرد. هنوز شوکه است و نتوانسته صحنه اعدام را فراموش کند. علیرضا، مرد 37ساله به جرم قاچاق و نگهداری نزدیک به یک کیلوگرم شیشه از سوی دادگاه انقلاب به اعدام محکوم شده بود. به گفته وکیل متهم پرونده، قبلا پرونده با درخواست قاضی صادر کننده حکم دوبار به کمیسیون عفو و بخشودگی فرستاده شده بود اما به دلیل سوابق متهم هر دوبار درخواست بخشش رد شده بود. متهم یک ماه قبل پای چوبه دار رفت و حکم صادره اجرا شد اما ساعاتی بعد، یکی از ماموران سردخانه متوجه صدایی از داخل یکی از کشوها شد و به سمت آن رفت. او وقتی کشو را بیرون کشید کاور بخار گرفته حاوی جسد علیرضا را دید و متوجه زنده بودن او شد. با انتقال علیرضا به بخش مراقبت های ویژه پیگیری های پزشکی در مورد او انجام شد و وی اکنون سلامتش را بازیافته است. در این مدت واکنش های متفاوتی درباره پرونده علیرضا وجود داشت تا اینکه رییس قوه قضاییه اعلام کرد هرچند به لحاظ قانونی او باید اعدام شود اما به لحاظ عاطفی اجرای دوباره حکم درست نیست بنابراین متهم می تواند مشمول یک درجه عفو شود. در حال حاضر علیرضا همچنان در بیمارستان به سر می برد و روند درمان او ادامه دارد. این مرد بعد از بهبود به زندان منتقل خواهد شد. این در حالی است که وکیل مدافع علیرضا از ارسال درخواست عفو موکلش به کمیسیون عفو و بخشودگی استان خراسان شمالی خبر داد. وی در این خصوص به خبرنگار ما گفت: درخواست عفو از سوی من به عنوان وکیل علیرضا و همچنین از طرف خانواده اش برای بخشش او به کمیسیون عفو و بخشودگی استان خراسان شمالی فرستاده شده است. اگر کمیسیون استان با این درخواست موافقت کند پرونده برای اظهارنظر به کمیسیون عفو و بخشودگی قوه قضاییه در تهران فرستاده خواهد شد و در صورت موافقت آنها رای بر بخشودگی صادر می شود. حمیدی در پاسخ به این سوال که چند درجه تخفیف به علیرضا داده خواهد شد، گفت: این مساله ای است که کمیسیون باید در مورد آن تصمیم بگیرد. من به عنوان وکیلش به لحاظ قانونی می توانم درخواست عفو را ارایه دهم که این کار نیز انجام شده است و با توجه به مساعدت مسوولان قضایی استان و گفته های رییس قوه قضاییه در این خصوص به نظر می رسد درخواست عفو مورد قبول واقع شود. این وکیل دادگستری درخصوص دیدار با موکلش گفت: با کمک و مساعدت فراوانی که دادگستری و دادستانی بجنورد کردند شرایط برای ملاقات من با موکلم فراهم شد و چند روز قبل او را دیدم، وضعیت جسمانی و روحی اش خوب است. او به شدت از کاری که کرده پشیمان است و به نظر می رسد تنبیه شده است. از علیرضا به خوبی در بیمارستان نگهداری می شود و مسوولان بیمارستان و دادستانی کمال توجه را درخصوص وی دارند.
کد خبر: ۲۲۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۸/۲۷

پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می‌کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد : ای گشاینده گره های ناگشوده عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای. پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت : من تو را کی گفتم ای یار عزیز کاین گره بگشای و گندم را بریز آن گره را چون نیارستی گشود این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟! پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است !پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود... نتيجه گيري  مولانا از بيان اين حكايت:‌تو مبین اندر درختی یا به چاه    تو مرا بین که منم مفتاح راه
کد خبر: ۱۴۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۱/۰۷