شهادت رئیس جمهور خدوم ‌و مغتنم و همراهان را محضر رهبر معظم انقلاب ‌‌و امت شهیدپرور ایران تسلیت عرض می‌نماییم.آوای رودکوف

      
برچسب ها
پایگاه صهیونیستی دبکا فایل؛
«پوتین نمی تواند مانع از حضور دائمی نیروی های نظامی و همچنین نیروهای دریایی ایران در سوریه شود...»
کد خبر: ۱۷۲۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۱۸

رئیس‌جمهوری ترکیه با ارسال چند پیام متوالی در صفحه توئیتر خود، خواستار ادامه روند تخلیه حلب شد؛ این در حالی است که آنکارا همواره از تروریستها برای کشتار غیرنظامیان سوری حمایت کرده است.
کد خبر: ۱۵۷۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۲۷

رئیس‌جمهور منتخب آمریکا با «شرم‌آور» خواندن وضعیت سوریه، گفت باید به وضعیت کنونی در این کشور پایان داد.
کد خبر: ۱۵۳۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۰۴

کد خبر: ۱۴۹۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۳۰

کد خبر: ۱۴۸۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۲۸

رویترز خبر داد؛
یکی از دشواری‌هایی که درباره استفاده از گزینه نظامی وجود دارد، این است که نیروهای ارتش سوریه و روسیه در کنار یکدیگر به‌سر می‌برند و در نتیجه، استفاده از گزینه نظامی می‌تواند احتمال درگیری نظامی با روسیه را افزایش دهد.
کد خبر: ۱۴۷۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۲۲

«رسانه‎ها در آمریکا معمولا به مناقشات منطقه‎ای -چه در جنوب سودان باشد، چه سریلانکا و چه یمن- توجه چندانی نشان نمی‌دهند. سوریه یک استثنای کم‎نظیر است.»
کد خبر: ۱۴۶۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۱۴

کد خبر: ۱۴۲۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۶

کد خبر: ۱۴۰۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۰

نمی دانم عنوان کودتای 16 ژوئیه در ترکیه را چه می توان گذاشت اما به هر حال مردم ترکیه نشان دادند که علیرغم همه اختلافات درونی خود به هیچ وجه اجازه برهم زدن مردم سالاری (دمکراسی) با یک بچه بازی نظامی را نخواهند داد.
کد خبر: ۱۳۱۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۲۶

مردم در اقصی‌نقاط ایران زندگی روزمره‌ی خود را می‌گذرانند و از این حیث هیچ خطری، امنیت کشور را تهدید نمی‌کند.
کد خبر: ۱۳۱۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۲۶

مسئولان نظامی رژیم صهیونیستی می‌گویند با توجه به تغییرات کنونی در سوریه ارتش این رژیم در مرز با این کشور در حالت آماده باش قرار گرفته است.به گزارش آوای رودکوف به نقل از خبرگزاری ایسنا، مسئولان نظامی رژیم صهیونیستی می‌گویند با توجه به تغییرات کنونی در سوریه ارتش این رژیم در مرز با این کشور در حالت آماده باش قرار گرفته است. یکی از فرماندهان نظامی ارتش رژیم صهیونیستی در جنوب جولان اشغالی در این باره گفت: از زمان آغاز جنگ در سوریه تغییری در شکل استقرار نیروهای ما در مرزها به وجود آمده است. اکنون نیز با توجه به تغییر اوضاع در سوریه احتمالات جدیدی به وجود آمده که براساس آن اسرائیل باید استراتژی خود را تغییر دهد. به گفته این مسئول نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی در مرزها با سوریه در حالت آماده باش قرار گرفته‌اند و با هرگونه حمله‌ای که از خاک سوریه علیه آن‌ها صورت بگیرد مقابله خواهند کرد. این مسئول افزود: سطح آمادگی نیروهای ما و مستقر شدن آن‌ها در مرزها متناسب با تغییراتی است که رخ داده است. آماده‌باش ارتش رژیم صهیونیستی پس از آن رخ می دهد که روسیه اخیرا تصمیم گرفت نیروهای اصلی خود را از خاک سوریه خارج کند. از سوی دیگر خبرنگار امور نظامی در رادیو رژیم صهیونیستی نیز اعلام کرد: از زمان سیطره برخی گروه‌های مسلح بر مناطق مرزی سوریه با اسرائیل ما شاهد درگیری یا تنش نظامی در مرزها نبوده‌ایم به نظر می‌رسد در این مرحله دست‌کم این گروه‌ها مشغول جنگ داخلی هستند اما در آینده ممکن است وقت کافی برای حمله علیه اسرائیل را بیابند. با این حال در شرایط کنونی خطر واقعی علیه اسرائیل نیستند.
کد خبر: ۹۱۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۲۸

موسسه امریکن انترپرایز از تغییر روند نبرد در سوریه خبر داد. پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به گزارش گروه بین الملل باشگاه خبرنگاران جوان، موسسه امریکن انترپرایز در پایگاه اینترنتی خود و در گزارشی به قلم "متیو مک اینیس" نوشت: نیروی هوایی روسیه، ارتش سوریه، حزب الله لبنان و شبه نظامیانی که تحت آموزش و هدایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران قرار دارند، نقش مهمی در نبرد سوریه ایفا می کنند. در گزارش این موسسه آمده است نیروها به عنوان بخشی از یک تلاش چند جبهه ای به منظور تضعیف دستاوردهای سال 2015 نیروهای مخالف بشار اسد – رئیس جمهور سوریه -- قصد دارند حلب، دومین شهر بزرگ این کشور را باز پس گیرند. نقش جدید روسیه در هدف گرفتن مخالفان سوری کاملا شفاف است. اما علت دقیق افزایش آشکار حضور ایران که احتمالا پیامدهای قابل توجهی نیز خواهد داشت، همچنان در پرده ای از ابهام قرار دارد. گزارش ها حاکی از آن است که در چند هفته اخیر ایران 2 هزار شبه نظامی مورد حمایت خود را به خطوط مقدم نبرد اعزام کرده است. تهران همچنان به طور رسمی تاکید می کند که نیروهایش تنها وظیفه ارائه مشاوره را برعهده دارند و در نبرد شرکت نمی کنند. از زمان آغاز جنگ داخلی سوریه در سال 2011 این ادعا در مورد مداخله ایران در این کشور صحت داشته است. فرماندهان مجرب و نیروهای متخصص سپاه قدس سپاه پاسداران ایران، نیروهای زمینی و شاخه های بسیج - متخصصان جنگ های نیابتی، عملیات ضد شورش و شبه نظامی - نیروهای امنیتی سوریه را به یک ارتش ترکیبی متعارف-شبه نظامی تبدیل کردند که از کمک حزب الله لبنان و دیگر شبه نظامیان شیعه از افغانستان و عراق برخوردار بود. با این وجود، ایرانیان به ندرت در میدان های نبرد حضور داشتند.   امریکن انترپرایز در ادامه مدعی شد با این وجود، شاید نیروهای جدید سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران پا را فراتر بگذارند. اکنون تهران و مسکو به طور قطع برای هدایت و تقویت مبارزات جدید حکومت سوریه در حلب و دیگر نقاط نیازمند اهرم های جدید هستند. گزارش ها حاکی است که نیروهای جدید سپاه پاسداران انقلاب به طور مستقیم درگیر نبرد نیز هستند. افزایش اعلام خبر کشته شدن نیروهای سپاه و بسیج نشان می دهد ایران دست کم راحت تر درمورد هویت نیروهای کشته شده خود اطلاع رسانی می کند و احتمالا نشان دهنده آن است که تهران قصد دارد افراد بیشتری را در این راه قرار دهد. در ادامه این گزارش آمده است سخنان سران ایران نیز نشان دهنده یک تغییر رویه است. محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، به طور تلویحی از تغییر نقش ایران در سوریه خبر داد. وی اظهار داشت نیروهای نظامی ایران همچنان نقش مشاور را ایفا می کنند. دیگر مقامات ارشد نیز اذعان داشتند که اگر دمشق یا مسکو بخواهند، ایران احتمالا حضور نظامی خود را در سوریه گسترش خواهد داد. در گزارش موسسه انترپرایز آمده است حال این پرسش مطرح است که چرا حضور نیروهای ایرانی در نبرد سوریه اهمیت دارد؟ اول آن که این مسئله نشان دهنده یک تحول تاریخی و شاید تغییر در دکترین نظامی محسوب می شود. این نخستین بار پس از جنگ ایران و عراق در دهه 1980 خواهد بود که واحدهای سپاه به جای ارائه مشاوره، آموزش، تجهیز و اجرای ماموریت های نیابتی، به نبرد اعزام می شوند.  حتی اگر این تغییر از روی نیاز باشد، اما کل منطقه خاور میانه [غرب آسیا] اکنون باید نگران نیروهای ایرانی باشند که به جای جنگ نیابتی در سایه می خواهند آشکارا در طول مرزها بجنگند. دلیل دوم این است که این مسئله نشان دهنده عمق مشکلاتی است که تهران و دمشق برای ایجاد نیروی کافی به منظور دفاع از سرزمین های سوریه با آن مواجه اند. معقول به نظر می رسد که ایران تمایلی به گسترش نیروهایش در سوریه نداشته باشد؛ اما احتمالا چاره دیگری نبوده است. این استقرار نیروهای سپاه در ابعاد کوچک می تواند آزمونی باشد برای افزایش حضور آنها در صورت نیاز.   دلیل سوم این که شاید پوتین برحضور نیروهای ایرانی تاکید کرده باشد. البته باید گفت که از لحاظ راهبردی روسیه احتمالا اهدافی متفاوت با ایران در نظر دارد. احتمالا اگر شرایطی ایجاد شود که منافع پوتین تامین و پایگاه دریایی روسیه در سواحل مدیترانه حفظ شود، روسیه با قربانی کردن اسد یا موضع درحال ظهور ایران برضد اسرائیل در بلندی های جولان مشکلی نخواهد داشت. از این رو شاید افزایش حضور ایران در سوریه واکنشی باشد به نگرانی واگذار کردن کنترل راهبری اوضاع به روسیه و تلاش به منظور تضمین این مسئله که ایران در هر مذاکره ای که برگزار شود، اهرم قدرت را در اختیار خواهد داشت.
کد خبر: ۷۵۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۱

رسانه‌های خارجی به شهادت یک سردار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در حلب سوریه، واکنش نشان دادند.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، خبرگزاری رویترز اعلام کرد: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران روز جمعه در بیانیه ای اعلام کرد یکی از فرماندهان سپاه که به عنوان مستشار به ارتش سوریه در جنگ با گروه (تکفیری صهیونیستی) داعش مشاوره می داد نزدیک حلب به شهادت رسیده است. در این بیانیه آمده است: سردار حسین همدانی چهارشنبه نزدیک حلب شهید شد. رویترز نوشت: ایران یکی از متحدان اصلی بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، در منطقه به شمار می‌رود و در جنگ داخلی چهار ساله این کشور از وی حمایت کرده است. شبکه العربیه نیز گزارش داد: منابع رسمی ایرانی کشته شدن حسین همدانی از فرماندهان سپاه پاسداران ایران را در حلب سوریه تائید کردند. به گزارش العربیه، منابع رسمی ایرانی اعلام کردند حسین همدانی از فرماندهان سپاه پاسداران ایران در حلب سوریه کشته شد. منابع ایرانی افزودند همدانی به عنوان مشاور نظامی با ارتش سوریه همکاری می کرده است. او در درگیری با اعضای داعش در شهر حلب کشته شده است.  خبرگزاری فرانسه نیز گزارش داد: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران روز جمعه در بیانیه‌ای از شهادت یکی از فرماندهان بلندپایه خود در سوریه «هنگام مأموریت مستشاری در منطقه حلب» خبر داد.
کد خبر: ۷۴۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۷

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان در حاشیه هفتادمین نشست سازمان ملل متحد با شبکه CNN آمریکا مصاحبه اختصاصی داشت. متن کامل گفت و گوی کریستین امانپور خبرنگار شبکه سی ان ان آمریکا با رییس جمهور به این شرح است: مجری: به نظر می‌رسد کوشش‌های دیپلماتیک بسیار زیاد و متمرکزی این هفته در رابطه با سوریه انجام خواهد شد. آیا ایران به گفتگوی سیاسی دعوت شده و آیا ایران در کنار ایالات متحده کوشش‌هایی را برای اتمام جنگ در سوریه ارائه خواهد داد؟ رییس جمهوری: ما از آغاز تحولات سوریه در طول 5 سال گذشته همواره تلاش کردیم که امنیت و ثبات به سوریه برگردد. در این راه اقدامات فراوانی را انجام داده‌ایم. از جمله گفتگو و رایزنی با کشورهای مختلف؛ هم اکنون نیز با برخی از کشورهای منطقه از قبیل عراق و روسیه و همچنین با برخی از کشورهای دیگر از اتحادیه اروپایی راجع به سوریه گفتگو می‌کنیم و هدف اصلی ما آن است که با تروریسم به طور جدی در سوریه مبارزه و شرایطی فراهم شود که مردم سوریه به کشورشان برگردند و در نهایت یک دموکراسی در این کشور حاکم شود. مجری: ولی برای مدت زیادی ایالات متحده می‌گفت که ایران نمی‌تواند عضو این گفتگوهای سیاسی برای پیدا کردن راه و چاره سیاسی باشد. با توجه به آنچه از دیدار وزیر خارجه آقای جان کری با دکتر ظریف شنیده ایم، آیا این شرایط عوض شده است؟ رییس جمهوری: آنچه که قبلا هم اعلام شده بود این که گفتگوی ما با ایالات متحده آمریکا صرفاً راجع به مسأله هسته‌ای خواهد بود و پس از آن که مسأله هسته‌ای اجرایی و عملیاتی شد و مطمئن شدیم که این مسیر به درستی پیش می‌رود، آن وقت ممکن است که موضوع دیگری قابل گفتگو شود. هنوز راجع به اجرای برجام قدم‌هایی باقی است که باید انجام بدهیم. مجری: پس می‌فرمایید که در حال حاضر ایران با آمریکا گفتگویی درباره سوریه نخواهد داشت ؟ رییس جمهوری: بین ایران و آمریکا مذاکره مستقیمی راجع به سوریه وجود ندارد اما در عین حال ایران با اتحادیه اروپا و کشورهای دیگر مذاکره دارد و آن کشورها هم با ایالات متحده در گفتگو هستند. بنابراین گفتگوی غیرمستقیم وجود دارد. مجری: به نظر می‌رسد که ایالات متحده، بریتانیا، روسیه و ایران همگی از تعویض قدرت به نوعی صحبت می‌کنند که برجا ماندن پرزیدنت اسد را ولو برای مدت محدودی در بر خواهد داشت. آیا زمانی را می‌توانید پیش بینی کنید که اسد جزو جغرافیای سیاسی این کشور قرار نگیرد؟ رییس جمهوری: وقتی در سوریه هدف اول ما بیرون راندن تروریست‌ها باشد و مبارزه با آنها، چاره‌ای نداریم جز این که حکومت مرکزی آن کشور را به عنوان مرکزیت برای مبارزه بپذیریم. والا اگر حکومت آن کشور را در نظر نگیرید، کجاست آن مرکزی که می‌خواهد با تروریست‌ها بجنگد و مبارزه کند؟ من فکر می‌کنم که امروز همه پذیرفته‌اند که حکومت اسد باید بماند تا بتوانیم با تروریزم مبارزه کنیم. اما به محض این که دیدیم این حرکت در حال موفقیت است و می‌تواند قدم به قدم تروریست‌ها را به عقب براند، باید اقدامات دیگری انجام گیرد برای اینکه صدای مخالفین هم شنیده شود. و در سوریه آنهایی که معترض حکومت اسد هستند - البته نه آنهایی که تروریست هستند - پای میز مذاکره بیایند و با گروه‌های دیگر بنشینند و از جمله مقامات دولتی و آنوقت توسط خودشان برای آینده سوریه تصمیم‌گیری شود. مجری: جناب رییس جمهور فکر می‌کنید روسیه در حال انجام چه کاری است؟ چرا پرزیدنت پوتین پرسنل، تسلیحات و جت‌های جنگنده‌ می‌فرستد سوریه و آنجا اردوگاه می‌سازد؟ فکر می‌کنید برای این است که از پیشرفت‌ها و موفقیت‌های ایالات متحده جلوگیری کند؟ رییس جمهوری: چند ماه پیش در ملاقاتی که با آقای پوتین داشتیم ایشان این مسأله را بطور مفصل مطرح کرد که روسیه تصمیم گرفته یک مبارزه جدی‌تری را با داعش در منطقه شروع کند. حتی در آن ملاقات پیشنهاد کرد که برخی از کشورها مثل ایران، عراق و روسیه با هم یک نوع شبه ائتلافی را تشکیل بدهند و به هم برای مبارزه با داعش و گروه‌هایی شبیه به آن کمک کنند و در اصل مسأله، من موافق بودم و گفتم به هر حال هدف ما مبارزه با داعش است و هر کس کمک کند چه بهتر. او در آن ملاقات به من گفت که در این زمینه با آقای اوباما هم صحبت کرده و گفت که می‌خواهد مبارزه با داعش را تشدید کند و به من گفت که آقای اوباما هم از این کار استقبال کرده است. بنابراین از این حرکت جدید روسیه قبلاً ما مطلع بودیم. خود آمریکا هم مطلع بوده و حتی در آن ملاقات به من گفت که با آقای اردوغان صحبت کرده و با دیگران. بنابراین از قبل پیش بینی می‌شد که روسیه در زمینه مسایل منطقه‌ای و از جمله مبارزه با داعش فعال‌تر شود و الان توان خودش را در منطقه برای مبارزه با داعش بیشتر کرده است. مجری: ایالات متحده مدام تکرار می‌کند که اهداف روسیه معلوم نیست؟ چرا ایران از کسی که بیش از صدها هزار نفر از مردم خودش را کشته و از بمب‌های بشکه‌ای استفاده کرده و چندین میلیون نفر از هموطنان خودش را از خانه‌های خودشان رانده، پشتیبانی می‌کند؟ از چنین شخصی که خیلی‌ها می‌گویند مسئولیت بوجود آمدن داعش و این گروه‌ها را دارد؟ رییس جمهوری: واقعیت این است که دو نوع تصویر از سوریه مطرح است. یک تصویر همانی است که شما بیان کردید که عمدتاً در غرب و در آمریکا بیشتر مطرح است. و یک تصویر دیگری که در ایران و در برخی از کشورهای منطقه و شاید از جمله روسیه مطرح باشد. شما می‌دانید که در زمانی که ما در جنگ با عراق بودیم و صدام به ما حمله کرد و یک جنگ هشت ساله داشتیم یکی از کشورهای معدودی که در منطقه از ما حمایت می‌کرد علیه صدام، پدر همین آقای بشار اسد، حافظ اسد بود. ما از آن زمان یک روابط بسیار خوب و نزدیکی با این کشور داشتیم. باز شما می‌دانید آن زمانی که اسراییلی‌ها حمله کردند به لبنان و با حزب‌الله وارد جنگ شدند - مقصودم البته جنگ 33 روزه در سال 2006 است- وقتی که اسراییل شکست خورد و حزب‌الله پیروز شد، فرمانده حزب‌الله در یک سخنرانی اعلام کرد که در این جنگ ما از کمک‌های سوریه هم برخوردار بودیم. بنابر این سوریه در منطقه بعنوان یک دوست قدیمی ما بوده و مطرح است. این خیلی روشن است. اما این که امروز در سوریه چه می‌گذرد، ممکن است اشکالاتی هم بر حکومت ‌آقای اسد وارد باشد و ممکن است برخی از معترضین فضای بازتری را در سوریه بخواهند. اما واقعیت امر این است که خطر اول امروز در سوریه داعش است؛ داعش حدود دو سوم این کشور را اشغال کرده، از شهرها و روستاها مردم فرار کردند. از این مناطق به لبنان، ترکیه، کردستان و جاهای مختلف رفته و پناهنده شده‌اند و مردم وضع بسیار بدی دارند. داعش بسیار بی‌رحمانه با مردم رفتار می‌کند. به هیچ چارچوبی معتقد نیست. به نظر من همه باید قبول و باور کنیم امروز در سوریه اولویت اول، باید مبارزه با تروریسم و با داعش و اولویت دوم اصلاحات سیاسی در حکومت سوریه باشد. مجری: شما توضیح دادید که سوریه مدت زیادی دوست خوب شما بود. آیا وقت آن شده که ایران تفسیر جدیدی را در نگاه خودش و دوستان دیگری بدست بیاورد. همه می‌گویند که قبل از بوجود آمدن داعش، رژیم اسد مردم را به فرار از شهرهایشان وا داشت؟ رییس جمهوری: ببینید آن زمانی که تظاهرات در سوریه شروع شد، خیلی طول نکشید که تظاهرات مردم با حضور گروه‌های تروریستی توأم شد. البته اول اسم اینها داعش نبود واسم‌های دیگری داشتند و الان هم هستند گروه‌های مختلف با نام‌های مختلف. داعش بعداً فضای بیشتری را در سوریه پیدا کرد و یک مدتی هم با سایر گروه‌های تروریستی جنگید و آنها را منزوی کرد و خودش میدان‌دار معرکه شد. بنابراین از همان ماه‌های اولیه اعتراض مردم، بلافاصله تبدیل به جنگ داخلی شد. وقتی اعتراض تبدیل به جنگ داخلی می‌شود شرایط فرق می‌کند و هر کشوری که حکومت مرکزی دارد وقتی ببیند در آن کشور جنگ داخلی به پا شده با جنگجویان و تروریست‌ها می‌جنگد. این طبیعت هر کشوری است و شما در انگلیس ‌دیدید که چطور حکومت مرکزی لندن با یک گروه می‌جنگید و مبارزه می‌کرد و آنها را تروریست می‌دانست. مشابه همین داستان در آمریکا هم اگر اتفاق بیفتد همین حالت خواهد شد. یک وقتی در اوکلاهما چه بساطی شد و نیروها ریختند و گفتند این گروه یک گروه تروریستی است و مغازه‌ها را آتش زدند. همه جای دنیا همین است وقتی یک جنگ داخلی رخ بدهد و عده‌ای بخواهند در کشور از اسلحه استفاده و نا امنی کنند با آنها مقابله می شود. بنابراین آنچه وجود دارد یک واقعیتی است در سوریه امروز. مردمی آواره شدند، گروه‌های تروریستی بخش بزرگی از کشور را اشغال کردند و امنیت وجود ندارد. داعش بسیار بی‌رحم است و من شک ندارم که اگر از مردم سوریه حتی آنهایی که مخالف حکومت اسد هستند سؤال کنید که در شهر شما ارتش سوریه بیاید بهتر است یا داعش؟ حتماً ارتش را انتخاب می‌کنند نه داعش را. برای این که ارتش سوریه به هر حال یک قواعد و چارچوب و نظاماتی از گذشته دارد ولی داعش به هیچ اصلی معتقد نیست. بنابراین من معتقدم در این اصل نباید تردید کنیم که در اولین قدم ما باید داعش و سایر تروریست‌ها را از سوریه بیرون برانیم بعد برویم سراغ اقدامات بعدی. مجری: توجه کنیم به چیزی که بسیار نگران کننده است برای مردم ایالات متحده آمریکا. در حالی که شما یک توافق تاریخی را با ایالات متحده آمریکا و بقیه دنیا امضا کردید، چند آمریکایی را شما آنجا در زندان نگه داشته‌اید که تابعیت آمریکایی دارند. یکی از آنها همکار ماست آقای جیسون رضاییان. آیا شما فکر می‌کنید که رسیدگی قانونی به این پرونده‌ها حداقل بتواند با عدالت و سرعت بیشتری انجام شود؟ رییس جمهوری: فکر می‌کنم یک سؤال مربوط‌تری در اینجا وجود دارد. شما سؤال کردید که ما با آمریکایی‌ها در زمینه مسایل هسته‌ای به یک توافقاتی رسیدیم و زندانی‌های دوتابعیتی در ایران وجود دارند. زندانی شدن آنها که ربطی به توافق هسته‌ای نداشته و اتهاماتشان چیز دیگری است. ولی من از این طرف سؤال می‌کنم عده‌ای از ایرانیها در آمریکا زندانی هستند که دقیقاً در رابطه با مسایل هسته‌ای در زندان هستند. یعنی بخاطر تحریمی که بوده و امروز در این توافق با قطعنامه 2231 این تحریم برداشته شده و وقتی این تحریم برداشته می شود، ماندن آنها در زندان چه معنایی دارد؟ یعنی بعد از این توافق اولین سؤال این است که ایرانیهایی که به خاطر دور زدن تحریم‌ در زندان به سر می‌برند، برای چه در زندان هستند؟ بلافاصله باید آنها آزاد شوند و اگر آمریکایی‌ها در این زمینه اقدام درست خودشان را انجام دهند و آنها را آزاد کنند حتما فضایی باز می‌شود که ما هم از همه توانمان استفاده کنیم برای کمک به زندانیها در ایران که آنها هم زودتر آزاد شوند. مجری: یعنی اگر یک طرف زندانی‌ها را رها کند آن طرف هم همین کار را خواهد کرد؟ هیچ راه دیگری نمی‌بینید که مثلاً حداقل یک روزنامه‌نگار را زودتر از اقدام طرف مقابل آزاد کنید؟ رییس جمهوری: من نظر شخصی خودم این است که به هر زندانی‌ای که امکانش باشد کمک کنیم. تا آنچه از دیدگاه قانونی باید نسبت به او انجام گیرد، تسریع و زودتر تمام شود. یا بخشی از زندانش مورد عفو قرار گیرد. من که شخصاً بسیار خوشحالم، نه نسبت به یک روزنامه‌نگار بلکه نسبت به دیگران هم خوشحالم که اقدامی شود که اینها زودتر آزاد شوند. در واقع هر کسی که ضرورت ندارد که در زندان بماند، چرا در زندان بماند؟ ما باید بتوانیم از شیوه‌های جایگزین استفاده کنیم، در دنیای امروز خیلی شیوه های جایگزین وجود دارد بجای زندان با ابزار الکترونیکی که در اختیار همه هست می توان کنترل کرد. بنابراین اصل این که ما تسهیلات را در اختیار زندانیان بگذاریم و تلاش کنیم برای آزادی زودتر آنها، این یک حرف درستی است و هم دولت و هم خود من دنبال این کار هستیم. اما اگر در عین حال آمریکایی‌ها نسبت به زندانی‌های ما اقدامات درستی انجام دهند در فضای ایران بسیار مؤثر خواهد بود. مجری: برای این که درست متوجه بشوم فرمایشتان را؛ آیا اکنون درباره همین مطلب دقیقی که به آن اشاره کردید پیگیری می‌کنید؟ رییس جمهوری: راجع به مسایل کنسولی هم گاهی بحث بوده. بله. اگر امروز هم باشد من تعجب نمی‌کنم چون قبلا در این زمینه‌ها بحث‌هایی مطرح بوده است. مجری: این اولین دفعه‌ای است که پس از امضای توافق برجام به ایالات متحده آمده اید. آیا رهبر معظم ایران پشتیبان و مدافع این توافق هسته‌ای هستند؟ رییس جمهوری: از اول در بیانات رسمی ایشان فرمودند که من با اصل توافق موافق هستم و ادامه پیدا کند. نکاتی را ایشان اعلام کردند بعنوان خط قرمزهایی که باید مذاکره کننده‌ها مراعات کنند. آن خطوط قرمز هم مورد مراعات مذاکره کننده‌ها همیشه بوده و بنابراین دلیلی ندارد که ایشان مخالفتی با توافق هسته‌ای داشته باشند. مجری: پارلمان چطور؟ گفته موافق است و مشکلی ندارند؟ همانطور که می‌دانید پارلمان آمریکا نتوانست جلوی این توافق را بگیرد. مجلس ایران چطور؟ رییس جمهوری: مجلس ایران همانطور که می‌دانید یک کمیسیون ویژه‌ای را در این باره انتخاب کرده و چند هفته است که مشغول بررسی هستند و آن مقداری که قبلاً من خبر داشتم جزو برنامه‌های پارلمان بود و بنا بود که -امروز که روز یکشنبه است- گزارش این کمیسیون در مجلس مطرح شود و اگر آن گزارش در کمیسیون مطرح شود، معمولاً مجلس دو تا کار می‌تواند انجام دهد. یکی این که تبدیل کند به یک بیانیه و آن را منتشر کند و یکی این که تبدیل کند به یک طرح. که یک عده‌ای از نمایندگان امضا کنند و در جلسه‌ای مطرح شود و راجع به مواد آن طرح بحث و بررسی و تصویب شود و هر کدام از آنها که باشد احتمال می‌دهم که در هفته جاری در مجلس تمام شود. مجری: شما حتماً در ایران کمپین انتخاباتی جمهوری‌خواهان و تعدادی از گفتگوها و مناظره‌ها بین آنها را مشاهده می‌کردید که تعداد زیادی از کاندیداها می‌گفتند اگر رییس جمهور شوند این توافق را پاره می‌کنند. آنها می‌گفتند که می‌توانید اینقدر ساده فکر کنید که ایران به تعهدش عمل خواهد کرد؟! و بازرس خودش باشد؟ عکس‌العمل شما درباره عدم اعتماد جدی و عمیقی که اینجا وجود دارد چگونه است و بخصوص که تعداد زیادی شک دارند که ایران بر سرتعهداتش بماند؟ رییس جمهوری: چند مسأله است که باید اینها را مورد توجه قرار دهیم. اولاً آنچه در ایالات متحده آمریکا گفتگو می‌شد گاهی وقتها که من می‌رسیدم از ایران یک قسمت هایی که مستقیم پخش می‌شد و من می‌دیدم بسیار خنده‌آور بود و مسایل عجیب و غریبی را مطرح می‌کردند. هر کس با ایران آشنا باشد می‌فهمد که حرف‌های اینها با واقعیت ایران چقدر زیاد فاصله دارد. برخی از آنها حتی اسم تهران و ایران را هم اشتباه می‌کردند و بلد نبودند و بعضی حتی نمی‌دانستند ایران کجاست و صحبت‌هایی که می‌کردند با واقعیت خیلی فاصله داشت. خود مردم ایران بصورت یک جوک به آن نگاه می‌کردند و می‌خندیدند. نکته دوم این که داستان برجام و توافق هسته‌ای به یک مسأله حزبی تبدیل شد و این از نقطه ضعف‌های سیاست خارجی آمریکا بود. این گونه مسایل که مسایل ملی است نباید مسأله حزبی بشود و یک حزب بگوید من خیلی موافقم یا حزبی بگوید من خیلی مخالفم. در نهایت باز هم شکل ظاهری آن یک شکل حزبی بود نه یک نظر ملی. این هم بحث دیگری بود که ما در آمریکا مشاهده می‌کردیم. مسأله بعد این که بله طبیعی است که در آمریکا عده‌ای مخالف یا موافق باشند اما مسأله برجام مسأله ایران و آمریکا نیست، مسأله برجام یک مسأله بین المللی است. مسأله‌ای است که ایران با شش کشور دنیا صحبت کرده نه فقط با آمریکا و در نهایت برجام در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده. یعنی در قطعنامه 2231 مورد تأیید قرار گرفته است. بنابراین مخالفت با برجام مخالفت با آقای اوباما یا حزب دموکرات یا توافق ایران و آمریکا نیست. مخالفت آنها، مخالفت با یک نهاد بین‌المللی است. یعنی آنها داشتند با سازمان ملل و شورای امنیت مخالفت می‌‌کردند. در آمریکا قبلاً کمتر مشاهده می‌شد کنگره یا سنا با سازمان ملل روبه‌رو بشود و با آنها بجنگد و یک حرف‌هایی بزند که غیرقابل قبول است. مگر می‌شود یک کشوری یک تعهدی را قبول کند و دولت بعد آن، تعهد را پاره کند. این کار، کار صدام است. صدام یک تعهدی خودش امضاء کرد با ایران، بعداً پاره کرد. بعد هم ناچار شد که قبول کند و بگوید اشتباه کردم. مگر چنین چیزی امکان‌پذیر است. هر دولتی در هر کشوری که می‌آید، باید متعهد باشد به تعهد دولت قبلی خودش. والا آن کشور اعتمادش از بین می‌رود، و هیچ‌کس در دنیا به ان اعتماد نمی کند. من فکر می‌کنم اینها بیشتر شعار است. مجری: جزییاتی مردم از پایگاه‌های نظامی که بازرسان بین‌المللی اجازه بازرسی آنجا را ندارند، نگران هستند. جناب آقای رییس‌ جمهوری درباره این نگرانی شما چه توضیحی دارید؟ رییس‌ جمهوری: چرا نگران باشند؟! اگر این توافق اجرایی و عملیاتی شد معنی‌اش این است که ما پروتکل الحاقی را اجرا می کنیم و پروتکل الحاقی مقررات خاص خودش را دارد. امروز در دنیا 120 کشور پروتکل الحاقی را اجرا می‌کنند و ایران کشور 121 خواهد بود هر چیزی که در کشورهای دیگر اجرا می‌شود در ایران هم اجرا خواهد شد. تفاوتی بین ما با آن 120 کشور نخواهد بود. مجری: از زمانی که این توافق امضا شد شعارها علیه شیطان بزرگ در ایران شنیده شده. شما هم تندروهای خودتان را دارید که نمی‌خواهند این توافق را ببینند. شما صحبت کردید از تندروهای آمریکایی، در ایران هم وجود دارند و هنوز آمریکا را به عنوان شیطان بزرگ خطاب می‌کنند، روزی را می‌بینید که ایالات متحده شیطان بزرگ نباشد آیا وقتش رسیده که این شعار را بازنشسته کنیم؟ رییس‌ جمهوری: این کلمه شیطان بزرگ برای حالا نیست. این داستان مربوط به سال 1980 می‌شود، یعنی آن زمان بود که امام ره این مسأله را مطرح کرد. زمانی که آمریکایی‌ها ایران را به دخالت نظامی و حضور نظامی و اشغال نظامی تهدید کردند. امام آن زمان این نکته را مطرح کرد و این حرف‌ها همیشه بوده است در طول این 37 سال بوده و یک چیز جدید در ایران نیست. ایرانیان به طور طبیعی از سیاست‌های ایالات متحده آمریکا در گذشته از زمان دولت مصدق تا کنون ناراحت هستند بخاطر مداخلات آمریکا، بخاطر حمایت‌های آمریکا از برخی از کشورهای اشغالگر، بخاطر دخالت نظامی، حمایتی که از صدام در جنگ کرد و دلایل مختلف. بنابراین در جنگ بین ایران و عراق آمریکایی‌ها حمایت کردند از عراق و از صدام از همه اینها مردم ناراحت و عصبانی هستند. طبیعی است که شعارهایی هم علیه آمریکا داشته باشند. مجری: درست است تاریخش را می‌دانم. ولی مردم ایران خواستار روابط بهتری هستند. حتی قبل از این توافق هسته‌ای. آیا رابطه بهتری را می‌بینید که با ایالات متحده شروع شود که فراتر از توافق هسته‌ای باشد؟ رییس‌ جمهوری: مردم ایران خواستار این هستند که تنش بین ایران و آمریکا کم شود. من جزو شعارهای انتخاباتی‌ام قبل از اینکه انتخاب شوم، این بود که با دنیا می‌خواهم تعامل سازنده داشته باشم و با کشورهایی که امروز تنش و حتی تخاصم وجود دارد، این تنش یا تخاصم کم شود. و ما بتوانیم به یک روابط طبیعی و نرمال نزدیک‌تر شویم. من این نظر را دارم الان هم می‌گویم. به نظر من هم در این 2 سال ایران و آمریکا نزدیک‌تر شدند تا گذشته. به هر حال 2 سال پیش تصور نمی‌شد که دو وزیر ایران و آمریکا ساعت‌ها بنشینند با هم حرف بزنند و مذاکره بکنند و به توافق برسند. مجری: پس آیا رییس‌ جمهور ایران و رییس‌ جمهور ایالات متحده ممکن است که الان دست بدهند با هم و سلامی بکنند در سازمان ملل؟ و دقایقی با هم صرف و صحبت بکنند؟ بویژه اینکه هدف اولی را به دست آوردید و پشت سر گذاشتید؟ رییس‌ جمهوری: من فکر می‌کنم شبیه این سوال پارسال مطرح کردید. پاسخ من این بود که خیلی من در ذهنم این حرکات سمبلیک مطرح نیست که به هم برسیم و به هم دست دهیم. یا به هم نرسیم. به هم سلام کنیم و یا به هم نامه بنویسیم. البته نامه می‌نویسیم گاهی ایشان می‌نویسند و گاهی من می‌نویسم. مهم این است که بین ایران و آمریکا فاصله خیلی زیادی وجود دارد و خیلی مسایل در طول 37 سال گذشته بوده که باید جبران شود. مهم این است که بتوانیم طراحی کنیم چگونه این مسایل را حل و فصل کنیم. چگونه رضایت مردم خودمان را جلب بکنیم و چگونه بتوانیم مردم دو کشور نزدیک‌تر بشوند. بحث این نیست که گذشته فراموش بشود، بحث این است که چگونه جبران شود و چگونه به آینده نگاه کنیم. من معتقدم مردم ایران بیشتر می‌خواهند به آینده نگاه کنند تا در گذشته بمانند و این بسیار مهم است. اگر همین حالت در آمریکا هم باشد، مردم آمریکا هم همین را بخواهند؛ خواست ملی، حکومت‌ها را وادار می‌کند به اینکه راه جدیدی را پیدا و انتخاب کنند. مجری: تعداد زیادی از ایرانیان در حادثه چند روز پیش در زیارت حج در عربستان سعودی کشته شدند و شما فوق‌العاده خشمگین بودید، چرا این عکس‌العمل شما بود؟ چرا دولت عربستان سعودی را مسئول می‌شناسید؟ رییس‌ جمهوری: به هر حال این همه حاجیانی که به عربستان سعودی می‌روند، دولت عربستان سعودی به عنوان میزبان مسئولیت‌هایی را به عهده دارد. مخصوصاً برای حج که برنامه‌های بسیار مهمی وجود دارد. امسال دو حادثه عجیب و غریب اتفاق افتاد. یک بار، یک جرثقیل در مسجدالحرام افتاد و عده‌ای کشته شدند و از جمله عده‌ای ایرانی. اخیراً هم در روز پنج‌شنبه در مراسم منا عده‌ زیادی کشته و مصدوم شدند. من آمار دقیقش را ندارم. هنوز عربستان آمار دقیق را اعلام نکرده است که عدد چه مقدار است. کشته و زخمی‌ها هزاران نفر هستند و در این میان صدها ایرانی کشته و یا مصدوم شدند. تاکنون آنچه معلوم شده حدود 150 نفر کشته از ایرانی‌هاست که این عدد ممکن است بالاتر برود. بخاطر اینکه ما عده‌ای مفقود داریم این کار به معنی بی‌برنامگی و بی‌کفایتی دولت عربستان است. دولت عربستان علی‌الظاهر همه ذهن، فکر و برنامه‌اش را مشغول کرده برای کشتار مردم یمن و ظاهراً وقت ندارد که راجع به مردم خودش و یا راجع به میهمان‌های خانه خدا، فکر و برنامه‌ریزی کند. این جای بسیار بسیار تأسف است و عربستان باید پاسخگو باشد در برابر این بی‌برنامگی، بی‌انضباطی و عدم کارآیی دولتش که منجر شده به کشته شدن تعداد زیادی از حاجیان از کشورهای مختلف. ما از لحاظ سیاسی و حقوقی مسأله را دنبال خواهیم کرد. مجری: سپاس جناب رییس‌ جمهوری. می‌دانم که وقت زیادی را از جنابعالی گرفتیم. رییس‌ جمهوری: خیلی متشکرم.
کد خبر: ۷۳۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۰۹

سعد عبدالهادی العنزی مدیر مرکز ورزشی شاهزاده مشعل بن سعود وعضو افتخاری باشگاه النصر از تعیین جایزه عربستان برای کسی که عبدالله صالح ردیس جمهوری سابق یمن را بکشد خبر داد.خبرگزاری ایرنا: سعد عبدالهادی العنزی مدیر مرکز ورزشی شاهزاده مشعل بن سعود وعضو افتخاری باشگاه النصر از تعیین جایزه عربستان برای کسی که عبدالله صالح ردیس جمهوری سابق یمن را بکشد خبر داد. العنزی در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی توییتر نوشت کسی که علی عبدالله صالح را بکشد دولت عربستان یک مجتمع مسکونی 35 واحدی ویک دستگاه جیب لکسوس ویک مرکز ورزشی به وی می دهد. عربستان درصدد است با تعیین این جایزه ،انگیزه قتل عبدالله صالح رئیس جمهوری سابق یمن را در یمنی ها تحریک می کند. العنزی این پیشنهاد را در چارچوب عملیات موسوم به بازگشت امید علیه انصار الله وعلی عبدالله صالح رئیس جمهوری سابق یمن مطرح کرد. پیش از این علی عبدالله صالح رئیس جمهوری سابق یمن با هرگونه پیشنهاد مالی عربستان برای همکاری با این کشور علیه انصار الله مخالفت کرد. علی عبدالله صالح رئیس جمهوری سابق ورئیس حزب کنگره سراسری مردمی همچنین ضمن تکذیب ادعاهای رسانه های مزدور عربستان وقطر گفت: ادعاهای آنها در خصوص مشارکت وی وحزب کنگره سراسری مردمی یمن در جنگ داخلی را کذب خواند. عربستان با ائتلاف 9 کشور عربی منطقه به جز عمان به همراهی آمریکا از ششم فروردین سال جاری حملات گسترده ای را علیه یمن آغاز کرد تا عبد ربه منصور هادی رییس جمهوری مستعفی و فراری این کشور را به حاکمیت بازگرداند و از قدرت گرفتن انقلابیون یمنی که امنیت شهرهای آن کشور را تامین می کنند، جلوگیری کند. بر اثر این حملات تاکنون بیشتر تاسیسات زیربنایی، خدماتی، بیمارستان ها، مدارس و خانه های مردم یمن ویران و هزاران یمنی از جمله صدها زن و کودک کشته و یا مجروح شده اند. رژیم عربستان که با اهداف خاصی از جمله بازگرداندن رییس جمهوری مستعفی و فراری یمن به حکومت صنعا، این جنگ را با فریب اذهان عمومی آغاز کرد، اکنون در باتلاق یمن گرفتار شده و به هیچ کدام از خواسته های خود نرسیده است.
کد خبر: ۶۷۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۴

متن زیر، گزارش تکان‌دهنده «فایننشال تایمز» درباره رنج‌های آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است.خبرگزاری ایسنا: متن زیر، گزارش تکان‌دهنده «فایننشال تایمز» درباره رنج‌های آوارگان و بویژه کودکان در سوریه است. از حمله نظامی جان سالم به‌در برد و از کشتار جمعی و تجاوز گروه‌های مختلف در سوریه فرار کرد اما درست پس از رسیدن به بهشتی امن در کشور همسایه «لبنان» بود که فاطمه 13 ساله رگ دست خود را زد. این تنها مورد خودکشی در میان آوارگان سوری نیست. پس از سه‌سال زندگی در چادر، افسردگی، خود آسیب‌رسانی، تلاش برای خودکشی و دیگر مشکلات روحی در بین دختران سوری افزایش داشته است. نام فاطمه به‌خاطر امنیت او تغییر کرده و تیم فایننشال‌تایمز نمی‌تواند خود او را مستقیما ملاقات کند. اما مادرش داستان او را با ما در میان می‌گذارد تا نشان دهد که چگونه پس از فرار از جنگ سوریه، دختران بیشماری هنوز با خطر تجاوز، سوءاستفاده خانگی و ازدواج اجباری روبه‌رو هستند. یازده‌هزار سوری مجبور شدند از خانه خود فرار کنند و هیچ نشانه‌ای از پایان جنگی که چهار‌سال از شروع آن می‌گذرد و به جنگ داخلی تبدیل شده، وجود ندارد. اولویت‌های فوری در بحران آوارگی نسبتاً مشخص هستند: مردم به سرپناه و غذا نیاز دارند. اما وقتی بحرانی طولانی می‌شود - روزی پنج هزار نفر - تلاش برای کنترل آن طاقت‌فرسا می‌شود. فاطمه و مادرش به مرکز زنان که توسط کمیته نجات بین‌المللی راه‌اندازی شده، امید زیادی بسته‌اند. کمیته نجات در‌ سال 1933 توسط آلبرت اینشتین برای نجات خانواده‌های آلمانی که با خطر نازی‌ها روبه‌رو بودند، ایجاد شد. این خیریه در حال‌ حاضر در بیش از 30 کشور جهان از میانمار تا زیمباوه کار می‌کند و پس از طوفان‌ها و سونامی‌ها به مردم کمک‌رسانی می‌کند یا درمانگاه‌های بهداشت و سلامت دائمی می‌سازد. در‌ سال 2014 کمیته نجات در سطح جهانی به 14.8 میلیون نفر از جمله چهار میلیون آواره سوری کمک‌رسانی کرد. با وجودی که در بین جمعیت آواره سوری، زنان بیش از سایرین در معرض خطر قرار دارند اما به دلیل تلاش گروه‌های امداد برای تهیه غذا، دارو و آموزش، زنان جوان غالبا فراموش می‌شوند. مادر فاطمه با سیاهی زیر چشم که از دوران سخت حکایت دارد می‌گوید: دختران مهاجر در زندان هستند... شب‌ها در اردوگاه‌ها صدای گریه زنان را می‌شنوید و مردانی که زنان خود را کتک می‌زنند. نیمی از آن زنان زیر 14 ‌سال سن دارند. با دسترسی محدود به آموزش، دختران آینده را از دست می‌دهند. والدینی که زمانی از دختران خود حمایت می‌کردند، اکنون خود زخم خورده‌اند و غالبا دخترانشان را مورد آزار قرار می‌دهند و این‌قدر فقیرند که با ازدواج زودهنگام آنان موافقت می‌کنند، یکی از امدادگران می‌گوید که در این شرایط امکان این‌که دختری به خودفروشی وادار شود نیز وجود دارد. در شرایط پیچیده‌ای که هزاران مهاجر در آن قرار دارند، ترس از تعرض یعنی این‌که بسیاری از دختران به ندرت چادرهای برزنتی را که زمستان‌ها دچار سیل می‌شوند و تابستان‌ها از گرمای هوا مانند کوره سوزانند، ترک می‌کنند، وجود دارد. مادر فاطمه که با وجود درگیری با سوءرفتار خانوادگی، هنوز امیدوار است، می‌گوید: مرکز زنان ما را تشویق به ادامه زندگی و بازسازی توانایی‌مان می‌کند. اگر آنها نبودند، دخترم جان خود را از دست می‌داد و ممکن بود، خود من هم دست به خودکشی بزنم. تلاش‌های کمیته نجات کمیته نجات بیش از 30 مرکز در اردوگاه‌های پناهندگان در شمال سوریه و کشورهای همسایه دارد. حمایت از زنان و توانمندسازی آنان یکی از هزاران برنامه‌ای است که این خیریه به‌عنوان بخشی از واکنش به مصائب سوریه اجرا می‌کند و نیازهای بهداشتی و سلامتی تا آموزش شغلی را در بر دارد. این کمیته که ‌سال گذشته 456 میلیون دلار درآمد داشت، بر فوریت و گسترش کار خود در سراسر جهان تأکید دارد و علاوه‌بر بحران سوریه که در فراخنای پنج کشور گسترده است، درمانگاه‌هایی را برای معالجه بیماران ابولا در غرب آفریقا ایجاد کرد و در مناطقی که عراقی‌ها از دست نیروهای داعش می‌گریزند، کمک‌های انسانی توزیع کرد. کمیته همچنین در آمریکا به مهاجرانی که شانس شروع زندگی جدیدی را به دست آورده‌اند، کمک می‌کند. یافتن راه‌حل‌های درازمدت برای مهاجران، جهت ثبات منطقه بسیار حیاتی است زیرا اردوگاه‌ها، زمینی حاصلخیز برای رشد گروه‌های رادیکال افراطی هستند. جابه‌جایی عظیم مردم، موجب فشارهای اقتصادی می‌شود که می‌تواند در مناطق پذیرای آنان، ناامنی به‌وجود آورد اما همان‌گونه که بزرگترین بحران آوارگان جنگ جهانی عمیق‌تر می‌شود، بودجه خیریه‌ها کاهش می‌یابد. هفته گذشته سازمان ملل اعلام کرد که به علت کمبود بودجه، لیست غذای حیاتی خود را به 1.7 میلیون آواره سوری کاهش می‌دهد. دیوید میلبند، رئیس و مدیر اجرایی کمیته نجات می‌گوید: بحران سوریه بزرگترین فاجعه بشری قرن حاضر تاکنون است. حدود نیمی از 22 میلیون جمعیت کشور مجبور به ترک خانه خود شدند و این میزان بسیار بزرگتر از آن است که داوطلبان کمک بتوانند آن را درک کنند. جنگ، بیماری و فجایع محیطی به چیزی که از زمان جنگ‌جهانی‌دوم عنوان بزرگترین بحران مهاجرت را به‌خود اختصاص داده، افزوده است. میلبند، از کمیته نجات خواسته است که به نیازهای زنان مهاجر توجه بیشتری نشان دهند. سارا ابواصالی، رئیس برنامه زنان کمیته نجات در ترکیه می‌گوید: بازپروری حیاتی و لازم است، به این موضوع از منظر دیگری نگاه کنید؛ چه کسانی سوریه را دوباره خواهند ساخت؟ فقط رسیدن به اردوگاه‌ها در سوریه بسیار چالش‌برانگیز است زیرا جاده‌ها، نقطه‌های ایست و بازرسی و شهرها مرتباً بین گروه‌های مسلح مختلف دست‌به‌دست می‌شوند. قانع‌کردن خانواده‌های محافظه‌کار که غالباً خروج زنان از خانه را ممنوع کرده‌اند، خودش مانع جدی دیگری است. با وجود این مساله، حدود دو هزار زن روزانه از هشت مرکز زنان کمیته نجات در شمال سوریه دیدن می‌کنند و از کمک و مشاوره بهره می‌گیرند. کمیته «گروه‌های سیار» را به اردوگاه‌های بیشتری می‌فرستد ولی این تلاش مانند قطره‌ای در دل اقیانوس است. سوری‌های مهاجر در طول مرز شمالی حدود 500 اردوگاه ساخته‌اند که برخی ده‌ها‌ هزار ساکن دارند. کمیته نجات می‌گوید، کارش بسیار حیاتی است زیرا بسیاری از برنامه‌های مربوط به جوانان در اردوگاه‌ها به‌طور ناخواسته دختران را از برنامه‌ها حذف کرده‌اند؛ زیرا از نظر آوارگان پس از سن بلوغ دختران و پسران نباید کنار هم باشند. آمار ناامیدکننده برنامه زنان کمیته نجات به‌طور مرتب با حداقل 32 هزار زن آواره در یک‌سال کار کرده است اما حتی داستان‌های موفق نیز به دلیل مسائل تازه‌ای که گزارش می‌شود، مایه خوشحالی نیست. فاطمه یکی از این موارد است. زخم‌های روی بازوها و همچنین افسردگی او به کمک مشاوران کمیته التیام یافت اما کمی بعد، پدرش او را مجبور به ازدواج با پسرعمویش که دوبرابر فاطمه سن دارد، کرد و به راه دوری فرستاد. در حالی که آمار قابل اعتمادی از تجاوز یا خود آسیب‌رسانی وجود ندارد، مادر فاطمه می‌گوید، بسیاری از دختران به بریدن رگ خود اقدام می‌کنند. زنان جوان دیگری از این هم فراتر رفته‌اند. یک نفر خودسوزی کرد، آنها او را بیرون اردوگاه به خاک سپردند. دیگری سعی کرد با خوردن کُلر خودکشی کند که او را به بیمارستان رسانده و معده‌اش را شست‌وشو دادند. دختر دیگری را می‌شناسم که فقط 15 سال داشت و قبل از آن خانواده‌اش سه‌بار او را شوهر داده‌اند. این دختر سعی کرد فرار کند. متوقف‌ کردن همه ازدواج‌های اجباری و زودهنگام امکان‌پذیر نیست. در برخی مناطق روستایی سوریه، این مسأله امری متداول و عادی است اما اغلب سوری‌ها تا پایان تحصیلات دانشگاهی دخترشان منتظر می‌ماندند. اکنون مدرسه‌ای نیست و درحالی‌که بحران طولانی‌تر می‌شود، خانواده‌ها توسط خواستگاران خارجی که شیربهای خوبی هم می‌پردازند، وسوسه می‌شوند. هبا، دختر 26 ساله شاد و شلوغ با کت چرمی و روسری سفید، امید خود را از دست نداده است. مناطقی در شمال سوریه جایی که او مراکز زنان کمیته نجات را اداره می‌کند، برای بازدید بسیار خطرناکند به همین دلیل او برای دیدن تیم روزنامه فایننشال‌تایمز در ترکیه از مرز عبور می‌کند. برای ایمنی وی، نامش را اعلام نمی‌کنیم. هبا بیش از هر چیز از سرنوشت دخترانی که او نمی‌تواند به آنها کمک کند، بیم دارد. «تشخیص واقعیت از شایعاتی که مرتباً دهان به دهان می‌چرخد، کار بسیار سختی است. ما به ندرت دوباره از زنانی که به آنها کمک می‌کنیم، خبری می‌شنویم. برخی زنان بدون این‌که آگاه باشند، با مردان در ترکیه یا کشورهای حاشیه خلیج‌فارس ازدواج می‌کنند و نمی‌دانند که این شرایط رسمی و قانونی نیست. گفته می‌شود بسیاریف از این دختران به فاحشگی وادار می‌شوند.» هبا می‌گوید: «حتی چادر محل اقامت یک دختر، امن نیست. خشونت جنگ، رفتارها را به‌ویژه در میان پسرانی که طی درگیری‌ها به بلوغ می‌رسند، تحت‌تأثیر قرار می‌دهد تا حدی که موارد زیادی از آزار جنسی دختران گزارش می‌شود. رهیافتن به این محیط‌ها بسیار سخت و پیچیده است. بسیاری زنان خجالتی‌تر از آن هستند که حتی بپذیرند مورد سوءاستفاده قرار گرفته‌اند.» در لبنان، آوارگان مونث ممکن است سرپناه‌های مخفی پیدا کنند اما در شمال سوریه که از قانون خبری نیست، خانه امن یا مراکز قانونی وجود ندارد. به‌جای این مراکز، هبا و دوستانش استراتژی‌های مبارزه و کنار آمدن با شرایط را آموزش می‌دهند. در مرکز جوانان آواره در ترکیه، مشاوری به‌نام منال با گروهی از دختران خندان و شلوغ احاطه شده که پیشنهادهای خود درمورد «راه‌های نه گفتن» را با صدای بلند می‌گویند تا منال روی بورد بنویسد. دختران جملات را با هم تمرین می‌کنند تا ببینند چه کاری نتیجه بهتری دارد. کمی بعد، منال پیشنهاد می‌کند که ایده برتر را به والدینشان که اجازه نمی‌دهند دختران خانه را ترک کرده یا به مدرسه بروند، بگویند. هبا می‌گوید: «ما با چیزهای کوچک شروع می‌کنیم. اگر دختران نتوانند آن را انجام دهند، چگونه می‌توانند درمورد مسائل بسیار بزرگتر و مهم‌تری چون ازدواج بحث کنند؟ زمانی که دختران و زنان شروع به صحبت می‌کنند، اعتماد به نفس‌شان سریعا افزایش می‌یابد. گاهی لازم نیست خودمان زیاد صحبت کنیم، ما فقط فرصت را برایشان فراهم می‌کنیم... آنها خودشان همدیگر را راهنمایی می‌کنند. به‌عنوان مثال، زنان بزرگتری که قبلا و در سن کم ازدواج کرده‌اند، به مادران جوان‌تر می‌گویند، من خیلی عذاب کشیدم، سعی کن برای دخترت مادر بهتری باشی.» کمیته نجات امیدوار است با بودجه بیشتر بتواند چادرهایی ویژه آماده کند تا در آن‌جا به زنان آموزش شغلی بدهند و آنها بتوانند کار خود را آغاز کنند و در هزینه خانواده کمک‌خرج باشند. مادر فاطمه یاد می‌گیرد که قبل از این‌که دختر جوان‌ترش با سرنوشت مشابه خواهرش مواجه شود، صحبت کند. او می‌گوید: «فکر می‌کردم هیچ دوستی ندارم، از دنیا می‌ترسیدم... حالا جواب شوهرم را می‌دهم، آخرین‌بار که می‌خواست دخترم را کتک بزند، جلویش ایستادم و حرف زدم.» او لبخند می‌زند و با ناباوری می‌گوید: «شوهرم واقعا گوش کرد، بالاخره نتیجه گرفتم.»
کد خبر: ۶۵۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۷

هرچند عربستان به‌ خوبی می‌داند که نمی‌تواند در بلندمدت به وضعیت موجود ادامه داده و فشار افکارعمومی را تحمل کند، اما به‌ نظر می‌رسد رهبران تازه‌ کار عربستان امیدوارند با تغییر شرایط میدانی یمن، دست کم فضایی را به‌ وجود آورند که کشتی نجات ایرانی نتواند حضوری قهرمانانه در یمن داشته و منجی یمنی‌ها قلمداد شود.  حتی بی‌تجربه‌ترین رهبران سعودی هم می‌دانند که تهران به‌دلیل نزدیک شدن به کشوری چون یمن که مدت‌هاست به‌دلیل جنگ داخلی و دیکتاتوری پیش از آن، مزیت‌های خود را از دست داده، وارد یک نزاع منطقه‌ای نمی‌شود، اما به‌راستی ریاض از چه می‌ترسد که با این شدت از نزدیکی تهران به باب‌المندب می‌ترسد و برای کشتی نجات ایرانی شاخ و شانه می‌کشد؟1- شاید در سطحی‌ترین لایه تحلیل بتوان گفت که عربستان در یمن دنبال بهانه‌گیری است. کشوری که نتوانست جلوی پیشرفت مذاکرات هسته‌ای را بگیرد و پیش از این در سوریه، لبنان و عراق نیز سرخورده شده بود، حالا در یمن می‌خواهد تهران را وارد نزاعی کند که از دل آن، تضعیف قدرت منطقه‌ای کشورمان نتیجه شود. عربستان پیش از این در سوریه نیز تلاش کرده بود ایران را درگیر یک جنگ فرسایشی کند ولی تحولات میدانی مانع از این شد که این شیطنت‌ها دامی جدی پیش‌روی تهران بیندازد و ایران را رودرروی واشنگتن و پاریس، به‌عنوان بازیگران فرامنطقه‌ای درگیر در جدال سوریه قرار دهد. چنین است که در سطح اولیه تحلیل باید گفت که عربستان در بحران یمن می‌خواهد پای ایران را به میدان نزاع کشیده و اثبات کند که کشورمان عامل بی‌ثباتی منطقه است؛ هرچند تجاوز نظامی مستقیم ریاض به صنعا، اثباتی بر خلاف بودن چنین گزاره‌ای است. شاید تهدید به تجاوز به کشتی نجات ایرانی، بتواند آخرین فرصت عربستان برای تحریک ایران به یک درگیری منطقه‌ای باشد. جنگی که البته ایران بارها گفته، هیچ علاقه‌ای برای ورود به آن ندارد. 2- در سطح دیگری از تحلیل می‌توان گفت که عربستان می‌خواهد با تهدید کشتی نجات ایران و پیش از این با مانع شدن برای فرود هواپیمای ایرانی، تحقیر خود در جنگی نابرابر علیه حوثی‌ها را جبران کند. ریاض که پیش از این مجبور شد اعتراف کند که نتوانسته به اهداف هفت‌گانه خود برای حمله به یمن برسد، حالا این ضعف را با بهانه‌گیری برای ورود هواپیماها و کشتی‌های ایرانی به یمن جبران می‌کند. روشن است که عربستان به‌خوبی می‌داند ایران هیچ‌گاه در یک کشتی که فعالان ضدجنگ آمریکایی و اروپایی در آن مستقر هستند، دنبال ارسال سلاح نیست، با این وجود، تهدید این کشتی، نوعی عرض اندام عربستانی است که با وجود همه ادعاها، خود را ضعیف‌تر و تنهاتر از همیشه در منطقه می‌بیند. رسیدن کشتی نجات ایرانی به مقصد و انتشار تصاویر استقبال مردم یمن از این کشتی، باعث برد رسانه‌ای ایران در جدال تبلیغاتی با آل‌سعود خواهد شد، چراکه تصویر نهفته در این موفقیت، انسان‌دوستی ایران و تجاوزگری غیرانسانی عربستان را به نمایش می گذارد 3- عربستان همچنین می‌داند که پهلو گرفتن کشتی ایرانی در یمن به معنی شکسته شدن محاصره یمن است. ریاض می‌پندارد، از طریق محاصره یمن و در تنگنا قرار دادن مردم این کشور، می‌تواند حوثی‌ها را وادار به عقب‌نشینی کند و در چنین شرایطی، شکستن حلقه محاصره یمن از سوی ایران، به‌معنی ادامه پیدا کردن یک جنگ فرسایشی است که جز تحقیر عربستان و تضعیف این کشور نتیجه‌ای ندارد. برای همین هم ریاض مایل نیست ایران بتواند تنها استراتژی به‌ظاهر کارآمد عربستان برای پایان دادن موفقیت‌آمیز تجاوز به یمن را به شکست بکشاند. 4- عربستان همچنین نگران محبوبیت تهران در جهان عرب است. ریاض می‌داند که در 36 سال گذشته ایران با حمایت از ملت‌های مظلوم عربی، به موقعیتی بی‌نظیر در میان اعراب دست یافته و برای همین هم مدام تلاش می‌کند با احیای شکاف شیعه/سنی، جلوی این محبوبیت فزاینده را بگیرد. با این حال حضور کشتی نجات ایرانی در یک کشور عربی همسایه عربستان، به‌معنی یاری ایران به ملتی عربی است که تحت ظلم عربستان – که خود را برادر بزرگ‌تر اعراب می‌داند – قرار دارد و این، در بلندمدت، محبوبیت ایران را بیشتر خواهد کرد. واقعیتی که عربستان نمی‌خواهد آن را بپذیرد، چراکه به‌خوبی می‌داند پیام کمک ایران به یک کشور عربی، چیزی به‌جز برتری قدرت تهران در خاورمیانه نیست. 5- عربستان همچنین در حال یک رقابت پنهان نظامی با ایران در دریا و آسمان است. عربستان می‌داند که اگر کشتی نجات ایرانی با حمایت ناوگان ارتش به مقصد برسد، این به معنی شکست نمادین ارتش‌های عربی است و تحقیری مضاعف برای اعراب محسوب می‌شود. ریاض با این حال هیچ مشروعیتی برای حمله احتمالی به این کشتی پیش روی خود نمی‌بیند و هم امر، ماجرای کشتی نجات را برای عربستان به یک بازی باخت – باخت تبدیل کرده است. عربستان می‌داند که ریسک درگیری نظامی با ایران آن هم در شرایط دور شدن غربی‌ها از ریاض، بالاست و همین واقعیت‌ها، آل‌سعود را در شرایط سختی قرار داده است. 6- رسیدن کشتی نجات ایرانی به مقصد و انتشار تصاویر استقبال مردم یمن از کالاهای موجود در این کشتی، همچنین باعث برد رسانه‌ای ایران در جدال تبلیغاتی با آل‌سعود خواهد شد، چراکه تصویر نهفته در این موفقیت، انسان‌دوستی ایران و تجاوزگری غیرانسانی عربستان را به نمایش خواهد گذاشت و ریاض حاضر نیست در چنین شرایط حساسی، بازی رسانه‌ای را به ایران ببازد. 7- اگر کشتی نجات ایران به مقصد برسد و عربستان قادر به اقناع بازیگران فرامنطقه‌ای برای جلوگیری از به نتیجه رسیدن این عملیات انسان‌دوستانه ایران نباشد، ریاض بار دیگر درخواهد یافت که موقعیتش در میان استراتژیست‌های غربی بیش از هر زمان دیگری تضعیف شده و دیگر نمی‌تواند روی کمک‌های خارجی حساب باز کند. عربستان که چه در بحران سوریه، چه تحولات عراق، چه مذاکرات هسته‌ای و چه اخیرا در کمپ‌دیوید، بارها در رقابت با ایران برای جلب نظر مثبت غرب، بازی را باخته بود، این بار نیز اگر نتواند کشورهای حاضر در آب‌های بین‌المللی را راضی کند تا کشتی نجات ایرانی را از راهی که پیش گرفته منصرف سازند، دچار یک باخت حیثیتی شده و نشانه‌ای از تضعیف ریاض در منطقه را پیش‌روی خود خواهد دید.با نگاهی به این هفت دلیل، می‌توان دریافت چرا ریاض با این سرسختی می‌خواهد مانع از ارسال کمک‌های انسان‌دوستانه ایران به یمن شود. هرچند عربستان به‌خوبی می‌داند که نمی‌تواند در بلندمدت به وضعیت موجود ادامه داده و فشار افکار عمومی را تحمل کند، اما به‌نظر می‌رسد رهبران تازه‌کار عربستان امیدوارند با تغییر شرایط میدانی یمن، دست کم فضایی را به‌وجود آورند که کشتی نجات ایرانی نتواند حضوری قهرمانانه در یمن داشته و منجی یمنی‌ها قلمداد شود. با این وجود ناگفته پیداست که معادلات موجود یمن حاکی از این است که ریاض فعلا قادر به تغییر اوضاع نبوده و باید پذیرفت که کشتی نجات ایران، پیام‌آور قدرت بلامنازع کشورمان در منطقه‌ای است که پس از توافق هسته‌ای تیرماه، شاهد واقعیت‌های تازه‌ای خواهد بود. واقعیت‌هایی که برای آل‌سعود خوشایند نیست!  مصطفی انتظاری هروی منبع:‌ رصد، پایگاه تحلیلی دفتر پژوهش
کد خبر: ۶۴۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۳۰

رژیم آل سعود که با در گذشت ملک عبدالله به شدت دچار بحران مشروعیت شده بود بدنبال فرصتی برای قدرت نمایی بود .چراکه ائتلاف ضد داعش به علت ناکارآمدی نتوانسته بود جایگاه دولت سعودی را ارتقا دهد
کد خبر: ۶۰۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۹

تجاوز نظامی آل سعود به خاک یمن واکنش های متفاوتی را در صحنه بین المللی به دنبال داشت. ایران این تجاوز را محکوم، آمریکا اعلام کرد که این تجاوز با هماهنگی او صورت گرفته و روسیه و چین نیز نسبت به این رویه خطرناک ابراز نگرانی کردند. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، شبکه الجزیره قطر که کشورش نیز در این تجاوز همداستان بوده در خبری نوشت: واکنش ها نسبت به تجاوز نظامی  عربستان به خاک یمن مختلف بوده و در حالی که جمهوری اسلامی ایران این تجاوز را محکوم و آن را مغایر با منشور سازمان ملل دانست آمریکا اعلام کرد که این تجاوز با هماهنگی کاخ سفید صورت گرفته است. برپایه این گزارش  چین نیز با صدور بیانیه ای از این اقدام عربستان ابراز نگرانی کرده و خواستار ادامه گفت وگوها در یمن با نظارت سازمان ملل شدند.  و روسیه و چین نیز از این موضوع ابراز نگرانی کردند.   الجزیره به نقل از بیانیه وزارت خارجه ایران نوشت: ایران عملیات نظامی عربستان را محکوم و آن را گام خطرناک توصیف کرد. در این بیانیه، ایران «عملیات نظامی سعودی» به یمن را باعث پیچیده تر شدن بحران دانسته  و خواستار توقف فوری هرگونه عملیات نظامی و حملات هوایی شده است. این شبکه قطری همچنین به نقل از علاءالدین بروجردی رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی نوشت: دود جنگی که سعودی ها علیه یمن براه انداخته اند به چشم خود سعودی ها خواهد رفت. الجزیره نوشت: رسانه های گروهی ایران نیز روز پنجشنبه  عملیات موسوم به توفان قاطع علیه یمن را «تجاوزات حمایت شده از سوی آمریکا» توصیف کردند. بر پایه این گزارش دمشق نیز در واکنش به حملات سعودی ها به یمن عملیات « توفان قاطع» را « تجاوز آشکار» توصیف کرد. واشنگتن اما در ابتدا به طور ضمنی این عملیات را تایید کرد و در بیانیه ای که کاخ سفید صادر کرد تاکید نمود که  ایالات متحده با رئیس جمهور(فراری) یمن و متحدان خود در منطقه در تماس بوده است. دراین بیانیه همچنین تاکید شده است که اوباما رئیس جمهوری آمریکا اجازه حمایت لجستیکی و اطلاعاتی به حمله نظامی علیه یمن به رهبری سعودی را داده است. جان مک کین و لیندسی گراهام دو سناتور جمهوری خواه نیز در بیانیه ای مشترک حمایت خود را از این عملیات اعلام کرده و گفتند: پادشاهی عربستان سعودی و متحدان عرب ما مستحق هرگونه حمایتی برای بازپس گیری نظام در یمن که به سوی جنگ داخلی حرکت می کند، هستند. وزارت خارجه کشورهای انگلیس و فرانسه و ترکیه نیزعملیات نظامی سعودی ها علیه یمن را تایید کردند. در موضعی کاملا متفاوت وزارت خارجه چین – در اولین تحلیل از سوی یک دولت عضو دائم شورای امنیت- نیز امروز نگرانی شدید خود را نسبت به وضعیت بحرانی در یمن ابراز داشت. هوا چون یینگ سخنگوی وزارت خارجه چین در کنفرانسی مطبوعاتی گفت: چین از همه طرف ها خواستار پایبندی به قطعنامه های صادره از سوی شورای امنیت سازمان ملل خاصه در باره یمن است و حل درگیریها را تنها از طریق گفت‌و گو میسر می داند. وزارت خارجه روسیه نیز در موضعی مخالف آمریکا و فرانسه از تجاوز آل سعود به یمن ابراز نگرانی کرد و خواستار احترام به حاکمیت یمن و وحدت اراضی آن شد. در بیانیه وزارتخارجه روسیه آمده است که بهترین راهکار برای حل بحران یمن ادامه گفت‌و گوها با نظارت سازمان ملل متحد است. وزارت خارجه عراق نیز با صدور بیانیه ای که خبرگزاری آناتولی آن را منتشر کرد، اعلام نمود از اساس این اقدام نظامی را محکوم می کند. بغداد خواستار احترام به حق حاکمیت و تمامیت ارضی یمن شد. شبکه المیادین نیز نوشت: دولت الجزایر نیز در واکنش به اقدام نظامی ال سعود و چند کشور حاشیه خلیج فارس اعلام کرد که تنها راه برون رفت از بحران یمن گفت‌وگوهای سیاسی با نظارت سازمان ملل است. گفتنی است پس از استعفای عبدربه منصور هادی رئیس جمهور یمن شورای عالی انقلاب یمن برای پیشبرد امور با نظارت جمال بن عمر نماینده سازمان ملل بیانیه قانون اساسی را صادر کرد که براساس ان در غیاب رئیس جمهوری یک شورای ریاستی پنج نفره و یک پارلمان موقت 551 نفره تشکیل شد و ماموریت این دو نهاد زمینه سازی برای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری،‌پارلمانی و پیشبرد امور مملکتی بود. الجزیره نوشت: عملیات نظامی عربستان با حمایت کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به جز عمان صورت گرفته است. همچنین سودان  و مغرب هم در این عملیات مشارکت داشته اند. علاوه براین مصر، اردن و پاکستان نیز از عزم خود برای مشارکت دراین عملیات با ارسال  نیروی هوایی و زمینی خبرداده اند. برپایه این گزارش یک منبع اردنی بلندپایه  مشارکت کشورش در عملیات نظامی علیه یمن را تایید کرده اما گفته است که امان هیچ قصدی برای مشارکت در عملیات زمینی احتمالی در داخل یمن ندارد.
کد خبر: ۶۰۳۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۶