ستاد کنگره شهدای کهگیلویه و بویراحمد گزارش داد ؛
یکی از سرداران بزرگ کهگیلویه و بویراحمد که پایهگذار یگان موشکی نیروی د ریا ی سپاه بود چنان بلایی سر دشمن آورده بود که با شلیک موشکهایش قیمت نفت در جهان و در منطقه با این شلیکها در نوسان بود.
کد خبر: ۱۴۱۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۶
نیم نگاهی به زندگی «آ میر احمد تقوی مقدم»
« سید میر احمد تقوی مقدم» از عالمان برجسته دینی و از رجال سیاسی – مذهبی جنوب کشور و استان کهگیلویه و بویراحمد و موسس حوزه علیمه شهرستان کهگیلویه است که با نام «آمیر احمد» از وی یاد می شود
کد خبر: ۱۳۶۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۳۰
شعر-منصور نظری
منصور نظری شاعر انقلابی کشورمان در پی شهادت جانباز حاج رجب محمدزاده، قطعه شعری را سرود و تقدیم نموده به تمامی جانبازان مظلوم جنگ تحمیلی
کد خبر: ۱۳۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۶
آوای رودکوف:رئیس انجمن علمی هوا فضای کهگیلویه و بویراحمد پیروزی دکتر وکیلی را در انتخابات مجلس دهم تبریک گفت
کد خبر: ۸۸۹۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۱۰
شورای ائتلاف اصولگرایان لیست 188 نامزد اصولگرای تهران برای انتخابات مجلس دهم را که از بین آن 30 نفر نهایی میشود را ارائه کرد.
به گزارش "پایگاه خبری آوای رودکوف" به نقل از فارس،
لیست 188 نفره نامزدهای اصولگرای تهران برای انتخابات مجلس دهم در شورای ائتلاف اصولگرایان ارائه شد تا اعضا و نامزدها بر اساس آن، نظرات و پیشنهادات خود را مطرح کنند و شورای ائتلاف در نهایت لیست نهایی را ارائه کند.
اسامی نامزدهای مطرح اصولگرای شرکتکننده در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی شهر تهران بدین شرح است:ردیف نام خانوادگی نام1 افجه سیدعلی اصغر2 ابراهیمی حسین3 ابوترابیفرد سیدمحمدحسن4 اسکندری صالح5 اسلامدوست کاربندی عسکر6 اسلامی صفر7 اسماعیلی محمدمهدی8 اصلانی فیروز9 اعیانمنش زهرا10 افتخاری لاله11 اقرا ریا ن مهدی12 الماسینیا اکبر13 الهیان زهره14 امانی همدانی مجتبی15 امی داود16 انصا ریا ن ابراهیم18 آجرلو فاطمه19 آقاتهرانی مرتضی20 آقامحمدی ابراهیم21 آلاسحاق یحیی22 آلیا فاطمه23 بادامچیان اسدالله24 بخشیزاده محمدعلی25 بذرپاش مهرداد26 برنگی رضا27 بهرامی عطا28 بیات رفعت29 بیتاللهی رجب30 بیدکی شعبانعلی31 بیدگلی علیاصغر32 بیات سرمدی محمدرضا33 بیادی حسن34 بیدکی علی35 پاشنهطلا محمدحسین36 پاک سرشت حسین37 پرچمی داود38 پروینپور افشین39 ترابی عبدالرضا40 ترقی حمیدرضا41 تسخیری محمدمهدی42 توکلی یعقوب43 توکلی احمد44 جلالی کاظم45 جمالیفرد اصغر46 جولایی سیدمهدی47 چیتسازیان مرتضی48 حاجیانی عبدالله49 حبیبی محمدنبی50 حدادعادل غلامعلی51 حسینی سیدمحمد52 حمیدزاده حسن53 حیدرپور حسن54 خانیزاد 55 خجستهپور علیرضا56 خدامرادی لیلا57 خلیلیان صادق58 خلیلوند دولت59 خواجه سروی غلامرضا60 خوشچهره جمالی محمد61 داودی پرویز62 دهقان نیری محمدرضا63 دهقانی محمود64 دیوسالار وجیهه65 رجایی عباس66 رحماندوست مجتبی67 رحمانی عباس68 رحیمی طاهره69 رسایی حمید70 رشیدی احمدآبادی محمدحسین71 رفیعی عطاالله72 رنجبر بیژن73 رهبر فاطمه74 ریا ض سیدعلی75 رئوفیان ابوالقاسم76 زاکانی علیرضا77 زاهدی محمدمهدی78 زاهدی وفا محمدمهدی79 زمانی حسن80 ساعی محمدحسین81 ساعی رضا82 سجادی سیدکمال83 سجادی حمید84 سعیدی محمدی رضا85 سقای بی ریا محمدناصر86 سلیحی پروین87 سلیمانی محمد88 سویزی مهری89 سیفی حمیدرضا90 شایق عشرت91 شخص توکلیان جواد92 شکرآمیز زهرا93 شهرزاد محمدکریم94 شیخالاسلام حسین95 شیرمردی سیدیدالله96 صابر همیشگی محمود97 صدر سیدشهاب الدین98 صفارودی سوسن99 صفایی طیبه100 صولی مهدی101 طباطبایی سیدمحمد102 طباطبایینسب سیدمحمدحسین103 طیبزاده نوری زهره104 طریقت منفرد محمدحسن105 طلا حسین106 ظهرهوند ابوالفضل107 عابدی عیناله108 عامری شهرابی محمدجواد109 عباسی محمد110 عبدالملکی حجتالله111 عزیزآبادی فراهانی زهرا112 عزیزی ابراهیم113 عزیزی نصر114 علیرضا نژاد علی115 علیئی محمدباقر116 غفوری فرد حسن117 فارسی کرکان رقیه118 فارسینژاد امیرعباس119 فرمان باروق حمید120 فروزنده لطفالله121 فلاحیان علی122 فولادگر محمدرضا123 فیاض ایراندخت124 فاضی میرسعید فاطمه125 قدیمی اصغر126 قریشی سیدعلی127 کارخانه ابراهیم128 کاسهساز حبیبالله129 کاظمی پرویز130 کاظمی نجفآبادی عباس131 کتیرایی بهزاد132 کرمی حسین133 کوثری اسماعیل134 کوچکزاده امین135 کوهکن محسن136 کیهانیان علی137 گرانمایهپور اصغر138 مازنی احمد139 محمدزاده مرضیه140 محمدی عزیزالله141 محمودی نجف142 مرندی سیدمحمدرضا143 مصباحیمقدم غلامرضا144 مطیعیان محمدحسین145 مظفر حسین146 معتقد لاریجانی محمد147 مفتح مهدی148 ملکی بهنام149 منصوری ریحانه150 میدانی نوشآبادی حسین151 میرمحمدی سیدداوود152 میرکاظمی سیدمسعود153 نادران الیاس154 ناظمی اردکانی محمد155 نباتی نسرین156 نبویان محمود157 نجابت حسین158 نجاتبخش علی159 نظری طاهره160 نوباوه وطن بیژن161 نوبخت منیره162 نوبرانی سیدابوالفضل163 نورانی سیدابوالفضل164 نیکفر امیرمیثم165 نیکنام حسین166 هاشمی سیدمهدی167 همتی مقداد168 همیز طاهره169 واعظ جوادی فاطمه170 ولیزاده ساسان171 وثوق راضیه172 وحید دستجردی مرضیه173 ودود حیدری محمد174 وطنخواه لیلا175 وفائی محمدرضا176 وکیلپور مهدی177 یامینپور وحید178 یحیوی سیدمحسن179 یوسفپور علی180 یوسفی محمد181 شکوهی 182 سبحانی 183 کشوری محسن184 گودرزی عبدالرضا185 تقیآبادی 186 مؤمنی رضا187 حیدریآقا محمود188 آقاتقی محمدنبی
کد خبر: ۸۴۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۳۰
عدل هاشمی که چند وقتی است به خوبی در این زمینه فعالیت می کند در جدیدترین پیام از طریق کانال تلگرامی منتسب به خود پیامی برای طرفداران خود ارسال کرده است.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
تابناک نوشت: با شروع ثبت نام از کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی و داغ شدن تنور انتخابات به صورت تدریجی،فضای مجازی بهعنوان یکی از راه های عرض اندام و ارتباط با مخاطبان در حال باز کردن جای خود برای کادیداها شده است.عدل هاشمی که چند وقتی است به خوبی در این زمینه فعالیت می کند در جدیدترین پیام از طریق کانال تلگرامی منتسب به خود پیامی برای طرفداران خود ارسال کرده است.متن پیام:چند وقتی هست که در فضای مجازی موج حمایت از آقای هاشمی به راه افتاده و این فعالیتها توسط افراد نزدیک به ایشان رصد شده و به عرض ایشان می رسید.پیرو فعالیتها و بحث های این چند وقت در فضاهای مجازی، ایشان پیامی فرستاده اند که به عرض دوستان خواهد رسید:
ابتدا خداوند را بابت نعمت خدمتگذاری سپاسگذارم . از فعالیت همه جوانان عزیز که سرمایه های اصلی جامعه می باشند چه در فضاهای مجازی و چه در بیرون که اینجانب را مورد لطف و محبت خود قرار داده اند تقدیر و تشکر می نمایم. فعالیتها و اظهارنظرهای شما در فضاهای مجازی را به طور مرتب رصد می نمایم و از همه مطلع هستم. عزیزان من در طول خدمت سی و چند ساله ام به برکت وجود ولایت فقیه (معمار کبیر انقلاب حضرت امام ره و رهبرفرزانه انقلاب به عنوان ادامه دهنده راه امام)تجاربی را کسب نموده و بدون ریا ،بدون منت و بدون غرور تمام تلاشم را برای خدمت صادقانه و مخلصانه و عالمانه به کار گرفته ام و ماموریت خود را همواره خدمت به جوانان سرزمینم برای پیشرفت قرار داده ام. من از حضور افراد مختلف چه در داخل استان و چه خارج از استان همیشه بهره برده ام و همواره به کار گروهی و خرد جمعی اعتقاد داشته و قطعا از این به بعد هم همین خواهد بود. زلفتان را به خدا گره بزنید و همت کنید تا بتوانیم در راه توسعه و محرومیت زدایی و انجام کارهای اساسی و زیربنایی با اعتقاد به سه عنصر فن اوری ،اطلاعات و ارتباطات گام بزرگی برداریم.توصیه من به شما وحدت، همدلی،برادری و رعایت اخلاق و دست به دست هم دادن برای ساختن استانمان فارغ از هر گونه گرایش قومی و جناحی می باشد. خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار.
کد خبر: ۸۰۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۹
منصور نظری:مثنوی «طلیعۀِ ظُهور» تقدیم بهساحت مقدس شهدای سرو قامت مدافع حرم اهلبیت علیهمالسلام در سوریه و عراق
کد خبر: ۷۹۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۳
آوای رودکوف:منصور نظری شاعر انقلابی و متدین کشورمان در دو مثنوی جداگانه ، به نام "ظهور" با حضرت حجت(عج ) سخن گفته و دیگری «سلطان پوشالی»به یاوهگویی مقامات ترکیه در باب تهدید جمهوری اسلامی ایران پاسخ داد
کد خبر: ۷۹۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۹
به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
پس از انتشار فیلم خوشحالی علی ضیا و دوستانش از گل لحظات پایانی پرسپولیس در دربی 81 که توام با توهین به سر مربی استقلال بود، هواداران استقلال اقدام به واکنشهای تندی به این مجری تلویزیون در صفحات اجتماعی نمودند.
بهنوش بختیاری در واکنش به این اتفاقات در صفحه اجتماعی خود نوشت: دوستان عزیز علی ضیا پسر بسیار محترم و معتقدیست، از اشتباهی که کرده پشیمونه ومعذرت خواسته، شما را به خدا این جنگ روانی و فحاشی رو تموم کنید. آدمیزاده و هزار خطا،با احترام به همه استقلالیهای عزیز خواهش من به عنوان خواهرتان، هموطنتون اینه که حرمت شکنی رو تموم کنید، ایشون به گردن ما خیلی حق دارن، زحمت زیادی برای مردمشون کشیدن و ازون انسانهای بسیار مودب و جان ودلی هستن. روی منو زمین نندازید و از صدا وسیما نیز طلب بخشش دارم برای جوانی که اگر از نزدیک بشناسیدش میبینید تا چه اندازه بی ریا و دل پاکه، همه ما اشتباه میکنیم، اینم یک کرکری فوتبالی فکر نشده و بی غرض بوده.
علی ضیا پس از انتشار کلیپی از شادی پس از بازی دربی پایتخت و آنچه توهین به پرویز مظلومی عنوان گردید، ممنوع الفعالیت شد.
کد خبر: ۷۶۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۵
مثنوی«امام عاشقان» تقدیم به چشمان اشکبار پیر خراسانیَام، رهبر عرفانیَام، قوم وِلا را وَلی، حضرت سیِّد علی
کد خبر: ۷۴۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۵
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir،
بـِسـم ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ و الصِّـدیقیــن منصور نظری :در غروب غمبار آدینهای دیگر و در انتظار ظهور حضرت یار، مثنوی «شمیم ظهور» تقدیم به منتظران راستین آن حضرت .
بر لب د ریا ی پر موجِ جنون -ساحل خورشید چشمم غرقه خون
دل پریشان هِلالی بی مَزار - شیعه و دردِ فراق و انتظار
در بغل بگرفته زانوی فِراق - سینه میسوزد ز داغِ اشتیاق
غرقه در خون دل به تیغِ انتظار - سینهها را کرده داغش لاله زار
از عراق و از یمن تا از دمشق - دم به دم افزونتر آید شورِ عشق
عرشیان و فرشیان بیتاب او - از حجاز آید شمیمِ ناب او
سُرمه در چشمِ سَحَر، شب میکند - آسمان از داغ او، تب میکند
میزند سر از شفق، شمسِ ولا - دل پریشانِ غروبِ کربلا
گَشته در وادیِ حیرانی رَها - از غُرور حُسن او، آیینهها
کُشتۀِ یک غمزۀِ او صد هزار - پیرِ کنعان را فراقَش، کُشته زار
یوسفی گُم گَشته در مصرِ وَلا - صد هزارانش زلیخا مُبتلا
دام چشمش نُه فلک را کرده بَند - طُرۀِ او عرشیان را در کَمَند
ماه شیعه، یوسفِ زهرایِ عشق - میرسد خُنیاگر آوایِ عشق
بوی دیگر میدهد آدینهها - گشته برپا کربلا در سینهها
از یمن آید شَمیمی دلنواز - فاشِ مستی میکند، پیمانه راز
سینهها لبریز شوق و اشتیاق - صبحِ صادق چیره بر شامِ فراق
میرسد ما را سحرگاهِ ظُهور - رو به پایان میرسد این راه دور
زیجِ دلها کرده مِهرش را رَصَد - مژده یاران بوی مهدی میرسد
آید از ره یوسفی حیدر قیاس- - تا بگیرد انتقامِ خون یاس
غرقه در خون قلبِ او از ظُلمِ داس -- کرده بر زهرا ستم، گیرد تقاص
پردۀ حق می زند زیبا چه ساز - میسُراید نغمههای دلنواز
کآخر آید این شب دور و دراز - میرسد آن صبح صادق سَر فَراز
میرسد آن یوسف گُم گشته باز - تا بخواند با شقایقها نماز
میرسد گُم گشتۀِ زهرا ،وَلی؟ - بر اَلَست او که میگوید بَلی؟؟؟
گرچه در تاب و تبیم از انتظار - دل عطشناکِ شرابِ وصلِ یار
گرچه دل از دوریِ او گشته چاک - کرده ما را دردِ مستوری هلاک
دل پریشانم ولی بر آن اِمام - کربلا را چون به پا دارد قیام
دل پریشانم بر او از فتنهها - از نمودن مردمان او را رَها
دل پریشانم بر او از کوفیان - مردمانِ در غمِ سود و زیان
یادم آید قصّهای پُر رَمز و راز - بر سر نیزه سری در اِهتزاز
قَصۀِ پر اشک و آهِ کربلا - قصه تنهایی و رنجِ وَلا
یادم آید کوفیان را انتظار - بر ولی نامه نوشته صد هزار
انتظار کوفیان شد بر وَلا - کُشتنِ او، تشنه لب در کربلا
منتظر ماییم اینک بر وَلی - قوم خود خوانده ز یاران علی
از فراق او بهظاهر خستهایم - منتظر بر او بهجا بنشستهایم
نامهها بنوشته بر آن شاهِ عشق - نالهها کرده در آن جانکاهِ عشق
کهی شه خوبان، عزیزِ مصرِ جان – تا به کی از قومِ کنعانی نهان
پرده افکن از رُخِ زهراییت - تا به کی ما را غمِ تنهاییات
یک نظر بر چشم عاشق رو نما - کُن ظهور ای آخرین مُنجیِ ما
انتظارت میکشیم ای خوب عشق - پرده افکن از رخ ای محجوب عشق
کُشت ما را از عطش آبِ لَبَت - سینه میسوزد چو آتش در تَبَت
قصد ما کن ای نظر پردازِ عشق - تا بخوانیم از نگاهت، رازِ عشق
بر ظهورت اندکی تعجیل کن - یاری مادر گذر از نیل کن
نیلِ هجران را شکاف از یک نگاه -- دِه نشان بر کب ریا ،ما را تو راه
این سخنها بر زبان ما را بَسی - مُدَعی بر عشق مهدی هر کَسی
گرچه ما را بر زبان یاری اوست - بر سحرگاه ظهورش آرزوست
گرچه میدانم یقین میآید او - دل پریشانم که تنها ماند او
دل پریشانم که او را وا نهیم - دل به دینار و به دِرهمها دَهیم
دل پریشانم زِ گندُمهایِ رِی - با ولایت تا کجا مانیم و کی؟؟؟
گرچه ما را انتظار اوست عشق - باغم هجران او نیکوست عشق
در هراسم از وقوع واقعه - باب نیرنگ و ریا در جامعه
منتظرها بر حسین فاطمه - کُشتَن او را تشنه لب در خاتمه
میهراسم چون به مهدی ما کنیم --ما چه با آن یوسف زهرا کنیم
میهراسم با ولی بد تا کنیم -ما هم او را کربلا بر پا کنیم
خوانَد او ما را و ما، وایَش نهیم - بیکس و بییار و تنهایش نهیم
می هراسم تاچه با مهدی کنیم - با ولی ترسم که بد عهدی کنیم
آید او آخر شبی از سمت نور - میخورد آخر تَرَک تُنگِ بلور
بیرق سبز ولا در اهتزاز - بوی زهرا آید از سمتِ حجاز
آن به دوش افکنده را شولایِ نور - میرسد هنگامۀِ سبز ظهور
آن شقایق را به دل بِنهاده داغ - میرسد بوی ظهورش از عراق
لمیزل را دلبر آیینه رو - آسمان را میشکافد سینه او
ذوالفقار حیدری در کف رسد - ناجی انسانِ مُستَضعَف رسد
آفتابی سر زند سبز از شَفَق - تا بَرافشاند جهان را نورِ حق
میتراود بوی زهرا از پِگاه - میتوان دیدن خدا را یک نگاه
لنترانی را به آتش کِشته عشق - دفترِ دل را به خون آغِشته عشق
از شفق شهزادهای دُلدُل سوار - کز لبش خیزد شمیم نوبهار
هم چو حیدر از غم زهرا قتیل - آید از ره شَهسواری بیبَدیل
میرسد ما را پِیَمبر زادهای - چون حسین فاطمه آزادهای
پَردۀِ طاقت دریده دوریاش - کِشته آتش دل، تبِ مستوریاش
آید از ره یوسفی انجم نشان - آفتاب گشته گُم در کهکشان
بسته بر سر حیدری زُلفی دوتا - نفخۀِ او نُکهتِ مُشکِ خُتا
جلوهاش آیینهها را کرده مست - چون علی شوریدهای زهرا پرست
ساغرِ سبز وِلا بِگرفته دست - میرسد ساقیِ صَهبای اَلَست
در میان بسته دودَم را ذوالفقار - آن محمد زادۀِ حیدر تبار
در شبستانِ علی مهتابِ عشق - وز لبش جاری شرابِ نابِ عشق
میرسد آن مخزن الاسرار هست – تا دهد بر لشکر ظلمت شکست
نغمۀِ چنگ و رباب و تار و دَف - میزند شوریده او را از شَعَف
عرشیان در بزم او بنشستهاند - آسمان را زیب خاتم بستهاند
از سبویِ عشق زهرا باده ریز - مصرِ جانِ شیعه را آید عزیز میرسد ما را غزل پردازِ عشق - فاشِ چشمِ می پرستش رازِ عشق
کِشتیِ دل را به طوفان بَلا - میرسد نوحِ سبکبار وَلا
وارثِ آن کُشتۀِ سَر در تنور - میرسد آن ساقیِ صهبایِ نور
بر شب ظلمت پگاهی میرسد - همچو حیدر سر به چاهی میرسد
بوی نرگس در جهان افکنده شور - اندکاندک میرسد وقت ظهور
پرده از رو افکند محجوبِ عشق - میرسد رعنای شهر آشوب عشق
تا برآشوبد فلک را شورِ او - جلوه میگردد رُخِ مَستورِ او
شورِ شیدایی جهان را کرده مست - میرسد آن ساقیِ بَزمِ اَلَست
آوَرَد ما را به مستی رهنما - خونِ دل، ریزد به ساغَرهای ما
جاریِ چشم ترش کوثر مَهی - لمیزل را میرسد سِرّ آگَهی
آن به یَغما برده از دل صبر و طاق - شهسوار مُلک هجران و فراق
بسته مَحمل بر سَرِ دوشِ خیال - کرده قصدِ ترکِ وادیِ مَلال
یوسفِ رویش، مَلَک را از جنون - میکِشَد از پردۀِ عصمت برون
فاطمی آن زادۀ حیدر بَدیل - میبرد دل را زِ دستِ جبرئیل
تیغ ابرویش شکافد فرقِ نیل - وز لبانش میتراوَد سَلسَبیل
نام مهدی در جهان افکنده شور - اندکاندک میرسد وقت ظهور
زین تغزّلها که بلبل میکند -- شاخۀِ نرگس، سَحَر گُل میکند
به امید ظهور حضرت یار ... غروب جمعه 27 شهریور ماه1394-منصور نظری
کد خبر: ۷۲۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۸
مادر شهید جرنده وقتی پسر را به آغوش کشید و می گریست ، علی آقا به عربی حرف زد و خنده های مهربانش را ارزانی آغوش پرمهر و محبت مادر می کرد و غبار انتظار را از سیمای مادر می زدود
کد خبر: ۷۰۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۳۰
تخت فولاد اصفهان، همچون گنجينه اي است كه گوهرهاي نايابي را در دل خود نگه داشته است و اسرار مگو در باب اين گوهرهاي ناياب بسيار دارد!
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
به گزارش رويش نيوز، تخت فولاد دركنار قبرستان بقیع مدینه، ابوطالب مكه و وادی السلام نجف اشرف از مهمترین و متبرك ترین مرقدهای جهان اسلام به شمار می رود. تا آنجایی كه برخی معتقدند تخت فولاد به واسطه قبور متبرك آن، دومین قبرستان جهان اسلام است.
در جاي جاي اين تكه از بهشت معنوي كه قدم مي گذاري عظمت هاي عرفاني و علمي زيادي مدفون است. يكي از اين ذخاير عظيم، مرحوم میرزا حسین کشیکچی مشهور به هالو است.
باربر ، حمّال و نگهبان ساده بازار اصفهان بود. آنقدر ساده بود و بی ریا که مردم به او لقب "هالو" داده بودند. امّا کسی نمی دانست که در ورای این ظاهر ساده و فقیرانه، روح بلندی وجود دارد، صاحب مقامی رفیع که ملازم و همنشین حجّت یگانه خداوند، واسطه فیض زمین و آسمان، حضرت صاحب الأمر و الزّمان أرواحنا لتراب مقدمه الفداء)گردیده است. مرحوم میرزا حسین کشیکچی مشهور به هالو (متوفی 1309 ه.ق) که بدن مطهرش در بهشت تخت پولاد، خاک تابان جنوب زاینده رود آرام گرفته است، حکایتی شگفت انگیز دارد که از قول مرحوم حاج آقا جمال اصفهانی در کتاب عبقری الحسان نقل گردیده است. نوشتار زیر، داستان این حکایت است:
نزدیک اذان ظهر روز بود. مثل هر روز مهیای رفتن به مسجد شدم. از منزل ما تا مسجد فاصله چندانی نبود. چند سالی بود که توفیق امامت جماعت در این مسجد به من عنایت شده بود. مسجدی که به واسطه قرار گرفتنش در راسته بازار، پاتوق کسبه و اهل بازار بود و البته حضور باربران و کشیکچیان و نگهبان های بازار هم رونق خاصی به مسجد می داد.
هنوز چند قدمی به مسجد مانده بود که صدای جمعیت اندکی که تابوتی را بر دوش خود حمل می کردند مرا متوجه خود ساخت. جلوتر رفتم؛ تابوتی ساده و فقیرانه بر دوش چند نفر که همه از باربران بازار بودند و چند نفری مشایعت کننده نیز در کسوت ساده حمّالان و کشیکچیان بازار که البته چهره برخی از آنها برایم آشنا بود. معلوم بود که میّت، یکی از منسوبان همین آدم های سر و ساده و فقیر است که اینچنین غریبانه و بی پیرایه تشییع می شود.
در همین بین، ناگهان چشمم به میرزا حبیب، تاجر سرشناس و مؤمن بازار افتاد که با حالتی نزار و پریشان در حالی که بشدت می گریست و مویه می کرد، جنازه را مشایعت می نمود. مشاهده میرزا حبیب، آن هم با این حال پریشان که گویی صاحب عزای اصلی است و نزدیک ترین کسان خود را از دست داده است، مرا بسیار شگفت زده کرد. آخر میرزا حبیب از بازا ریا ن و تجّار سرشناس و مؤمن بازار و از نیکان اصفهان بود. اگر از نزدیکان و بستگان او کسی فوت نموده، پس چگونه است که اینچنین غریبانه و بی خبر تشییع می شود؟! چرا از بزرگان تجار و کسبه و اقربای خود میرزا حبیب، کسی در این تشییع جنازه شرکت ندارد؟! ... همه اینها سؤالاتی بود که ذهن مرا به خود مشغول ساخته و بشدّت کنجکاو یافتن اصل ماجرا کرده بود.
در همین حال بودم که نگاه پریشان میرزا حبیب به من افتاد و گویی متوجه تعجب و حیرانی من شد. بطرفش رفتم و دست بر شانه اش گذاشتم. پیش از آنکه سخنی بگویم با صدایی لرزان و مصیبت زده گفت: «حاج آقا جمال! به تشییع جنازه یکی از اولیای خدا نمی آیید؟! »كشيكچي
کلامش بر قلب و جانم نشست و مرا بی اختیار بسوی جنازه کشاند. از رفتن به مسجد منصرف شدم و به همراه میرزا حبیب و جماعت باربران و کشیکچیان بازار، جنازه را به طرف غسّالخانه مشایعت نمودم. از بازار تا غسالخانه که در محلی بنام «سرچشمه پاقلعه» قرار داشت، مسافت نسبتاً زیادی بود و من باتفاق عده معدود مشایعت کننده در حالی این مسافت را پیمودم که در تمام طول مسیر، جمله میرزا حبیب در توصیف صاحب جنازه، ذهنم را به خود مشغول ساخته بود و بشدت کنجکاو بودم تا صاحب آن را بشناسم.
به غسالخانه که رسیدیم، جنازه را تحویل مغتسل دادند تا مراسم تغسیل و تکفین میت انجام شود. گوشه خلوتی یافتم و تا مهیا شدن جنازه، در انتظار نشستم. ساعتی از ظهر گذشته بود و من خسته از راه دراز و اندوهناک از فوت نماز جماعت اول وقت، به سرزنش خود پرداختم که چرا بی جهت، تحت تأثیر سخنان یک تاجر پریشان حال، مسجد و نماز جماعت را ترک گفته ام. در حال و هوای خود بودم که دستی بر شانه خود احساس کردم. خودش بود، میرزا حبیب. مثل اینکه تحیّر و سرگردانی مرا بیش از این تاب نیاورده بود. حالا مثل اینکه کمی آرام گرفته بود. به او گفتم: «میرزا! این جنازه کیست؟! حکایت این حال پریشان شما چیست؟!»
میرزا حبیب، آه بلندی کشید و در حالی که دست بر کمر گرفته بود و می نشست، گفت: «قصه عجیبی است حکایت من و آشناییم با صاحب این جنازه!! قصه ای که تا کنون برای کسی آن را بازگو نکرده ام.»
با کنجکاوی و تعجب گفتم: «بسیار مشتاق شنیدنم میرزا حبیب! بگو و مرا از این بهت و حیرانی بیرون آور.»
میرزا حبیب دوباره آهی کشید و ادامه داد:
« همینطور که می دانید امسال من مسافر قافله حج بودم. کاروان ما ابتدا راهی عراق شد تا پس از زیارت عتبات مقدسه نجف و کربلا، راهی حجاز شویم. همه چیز بخوبی می گذشت تا در چند فرسخی کربلا، کیسه حاوی سکه ها و بعضی اثاثیه ضروری سفرم را دزدان به سرقت بردند. جستجوهایم نتیجه ای نداشت و از طرفی دلم نمی خواست که غیر از خودم، همسفرانم را نیز درگیر مشکل پیش آمده خود نمایم. برای همین بی اینکه کسی متوجه موضوع شود، بهانه ای آوردم و خود را از همسفران جدا کردم. قافله حج عازم حجاز شد و من درمانده و مستأصل در عراق ماندم بلکه فرجی شود و بتوانم راهی به اموال از دست رفته خویش بیابم. اندوهی سنگین و عمیق بر من مستولی شده بود و از اینکه می دیدم علی رغم دارایی های بسیار، توفیق انجام مناسک حج از من سلب شده است احساس غبن و خسارتی جانکاه می کردم. هیچ دوست و آشنایی هم نداشتم تا به او پناه ببرم و پولی قرض بگیرم.
شبی تنها از نجف بسمت کوفه به راه افتادم تا در مسجد کوفه معتکف گردم بلکه فرجی حاصل شود. در راه حالتی عجیب بر من مستولی شده بود. احساس درماندگی و استیصال می کردم و در همان حال به آقا و مولایم، حضرت صاحب الأمر (عج) متوسل گردیدم. چیزی نگذشت که در همان بیابان و در تاریکی شب، ناگهان سواری در برابرم ظاهر شد. با حضور او همه جا روشن و نورانی شد و بزرگی و شکوهش مرا مسحور خود ساخت. آنگاه که جمال و چهره پرفروغش را نگریستم، اوصاف و نشانه هایی را که در مورد امام زمان، حضرت صاحب الأمر (عج) شنیده بودم در آن بزرگوار مشاهده نمودم.
در آن حال، ایشان در برابرم ایستاده فرمودند: «چرا اینطور افسرده حالی؟! » عرض کردم که خستگی راه سفر دارم. فرمودند: «اگر سببی غیر از این دارد بگو.» چون دیدم آن بزرگوار اصرار دارند که سرگذشتم را شرح دهم، ماجرای خود را بیان کردم و سبب ناراحتی و تأثر خود را عرضه داشتم.
در این هنگام دیدم، حضرتش فردی بنام «هالو» را صدا زدند. بلافاصله فردی نمد پوش درهیأت و لباس کشیکچی ها و باربرهای بازار اصفهان، در کنارمان نمایان شد. وقتی که جلو آمد به دقت در وی نگریستم و متوجه شدم همان هالوی اصفهان خودمان است؛ کشیکچی بازار که ازسال ها پیش در اطراف حجره ام رفت و آمد دارد و او را کاملاً می شناسم.
حضرت رو به او نموده فرمودند: «اسباب سرقت شده اش را به او برسان و او را به مکه ببر و بازگردان.» آقا این جمله را فرمودند و از نظرم ناپدید شدند.
آن شخص، ساعتی از شب را با من در محل مشخصی از کوفه قرار گذاشت تا پول و وسایل گمشده ام را به من برساند. من متحیّر از آنچه می دیدم با نگاه مبهوت خویش هالو را بدرقه کردم. او رفت و ساعتی دیگر در مکانی که وعده گاهمان بود نمایان شد. در حالی که بسته ای در دست داشت. آن را به من داد و گفت: «درست ببین، قفل آن را باز کن و آنچه را داشتی به دقت بنگر تا بدانی که صحیح و سالم تحویل گرفته ای.»
من به بررسی وسایل و شمارش سکه هایم مشغول شدم. دیدم همه چیز دست نخورده و سالم است. آن شخص که مطمئن بودم هالوی خودمان است ولی از هیبت او جرأت سؤال کردن نداشتم، با من در کربلا و در زمانی دیگر وعده کرد و از من خواست تا وسایلم را به شخص امینی بسپارم و مهیای حرکت بسمت مکه شوم. من نیز در زمان مقرر در وعده گاه حاضر شدم. هالو جلو می رفت و من به دنبال او. پس از مدت کمی راه رفتن، بناگاه خود را در مکه یافتم. در مکه از من جدا شد و هنگام خداحافظی مکانی را تعیین نمود و از من خواست تا پس از انجام مناسک حج به آنجا بروم تا مرا بازگرداند. او همچنین از من خواست تا این راز را برای کسی بازگو نکنم و فقط در جواب هم کاروانیان خویش بگویم که همراه کس دیگری از راهی نزدیک تر آمده ام.
مناسک حج به پایان رسید و من در تمام طول انجام اعمال خویش، مشعوف از عنایت مولا و صاحب خویش بودم و دلتنگ از فراق حضرتش، او را جستجو می کردم. پس از پایان مناسک حج، در وعده گاه خویش حاضر شدم و در ساعت مقرر دوباره هالو را دیدم که بسویم آمد و پس از سلام و مصاحفه، به همان کیفیت قبل و در مدتی بسیار کوتاه مرا به کربلا برگرداند. عجیب آنکه در تمام این مدت با اینکه با من سخنان نرم و ملایمی داشت، از شدت هیبت و عظمت او جرأت سؤال کردن پیدا نکردم. موقع خداحافظی در کربلا، خواستم از مَراحم او در حق خویش تشکر کنم که گفت: «از تو خواسته هایی دارم که امیدوارم هرگاه وقتش رسید، برایم انجام دهی.» این را گفت و از من جدا شد.
روزها و هفته ها سپری شد. سفر شگفت انگیز و معجزه آسای من به پایان رسید و به اصفهان بازگشتم. مدتی کوتاه به استراحت و دید و بازدید گذشت. اولین روزی که به حجره خود در بازار رفتم، جمعی از تجّار و بازا ریا ن به دیدنم آمدند. در این بین، ناگاه هالو، همان شخص باکرامت و والا مقام را دیدم، با همان لباس و کسوتی که در کربلا و مکه دیده بودم. خواستم که از جای برخیزم و او را تعظیم کنم که با اشاره دست مانع شد و از من خواست که سخنی بر زبان نیاورم و رازش را پوشیده دارم. سپس نزد باربرها و کشیکچی ها رفت و با آنها چای خورد و قلیانی کشید. مدتی بعد موقع رفتن، نزد من آمد و آهسته گفت: «آن تقاضایی که از تو داشتم این است که روز پنجشنبه دو ساعت مانده به ظهر بیایی منزل ما تا کارم را به تو بگویم.» آن گاه آدرس منزلش را داد و تأکید کرد که سر ساعتی که گفته بروم، نه دیرتر و نه زودتر. تا پنجشنبه موعود برسد ، چند روز فاصله بود که برای من یک عمر گذشت و من دیگر او را در بازار ندیدم. در تمام این مدت به راز وعده آخر هالو می اندیشیدم و لحظه شماری می کردم تا دیدارمان تازه شود و من از او احوال مولا و صاحبمان را جویا شوم. و بالاخره آن پنجشنبه موعود از راه رسید و آن همین دیروز بود.
صبح با خود گفتم خوب است ساعتی زودتر به ملاقات هالو بروم تا با او درباره مولایمان و راز و رمز ارتباطش با امام زمان (عج) گفتگو کنم. به آدرسی که داده بود رفتم، اما اثری از منزل هالو و نشانه هایی که گفته بود نیافتم. ساعتی جستجو کردم تا سرانجام در همان ساعتی که وعده کرده بودیم ، منزلش را یافتم.»
میرزا حبیب در حالی که بشدّت منقلب شده بود و اشک از دیدگانش جاری بود، آه بلندی کشید و با صدایی لرزان ادامه داد:
«وقتی خود را پشت درب خانه هالو یافتم، آماده در زدن شدم که ناگاه دیدم درب خانه باز شد و سید بزرگواری غرق نور با عمامه ای سبز بر سر و شال مشکی به کمر از خانه هالو خارج شد و هالو نیز شتابان به دنبال او از خانه بیرون آمد در حالی که بشدت ادب می کرد و تواضع و احترام فوق العاده ای نثار آن جناب می نمود. در آن حال صدای هالو را می شنیدم که می گفـت: «سیدی و مولای! خوش آمدید، لطف فرمودید به خانه این حقیر تشریف فرما شدید... »
هالو تا انتهای کوچه آن سید بزرگوار را بدرقه کرد و بازگشت. مقابلم که رسید، آثار شعف و شور زایدالوصفی را در سیمایش مشاهده کردم. سلام کردم و با حالتی آمیخته از بهت و حیرت از او پرسیدم: «هالو! او که بود؟» چهره اش دگرگون شد و پاسخ داد: «وای بر تو!! مولا و صاحب خود را نشناختی؟!!.... او سرور و مولایم، حضرت حجت ابن الحسن (عج) بود که در واپسین روز عمرم، لطف فرموده و به دیدار نوکر خود آمده بود....»
آن گاه مرا با خود به داخل خانه اش برد و چنین گفت: «از شما می خواهم فردا به ابتدای بازار بروی و دو ساعت مانده به ظهر، حمال ها و کشیکچی ها را با خود به این خانه بیاوری. درب این خانه باز خواهد بود و وقتی به آن وارد می شوید ، من از دنیا رفته ام. کفنم را به همراه هشت تومان پول آماده کرده و داخل صندوق گوشه اتاق گذاشته ام. آن را بردار و خرج کفن و دفنم نما و در قبرستان تخت پولاد به خاکم بسپار....!! »
با شنیدن این سخنان ، تأثّری عمیق بر جانم نشست. مات و مبهوت از آنچه دیدم و شنیدم، با جناب هالو، وداعی سخت و حسرت آلود نمودم و خانه اش را ترک گفتم.
امروز صبح به بازار رفتم و دوستان و رفقای حمّال و کشیکچی هالو را خبر کردم و با هم به سمت منزل هالو به راه افتادیم، بی آنکه طبق خواسته جناب هالو، کس دیگری را با خبر سازم. در ساعت مقرّر به منزلش رسیدیم، در حالی که درب خانه باز بود و همانطور که خودش دیروز خبر داده بود، روح از بدنش مفارقت کرده و در اتاق، رو به سمت قبله آرام گرفته بود. درب صندوقی را که گوشه اتاق بود گشودم و داخل آن کفنی دیدم با هشت تومان پول که در آن نهاده شده بود. جنازه او را غریبانه برداشتیم و اکنون طبق وصیّت او سوی قبرستان تخت پولادش می بریم....»
صحبت های میرزا حبیب که به اینجا رسید، با صدای صلوات تشییع کنندگان که تعدادشان از عدد انگشتان دست فراتر نمی رفت، متوجه شدم که کار غسل و تکفین میت تمام شده است. حالت عجیبی داشتم. بغض سنگینی در گلویم نشسته بود و از اینکه تاکنون از وجود امثال هالو در اطراف خویش بی خبر بوده ام، در وجود خویش احساس شرمساری می کردم. بی اختیار میرزا حبیب را در آغوش گرفتم و چشمان او را که لیاقت دیدار مولا و صاحبمان، حضرت ولی عصر (عج) را یافته بود، غرق بوسه خویش کردم.
چیزی نگذشت که تابوت جناب هالو دوباره بر دستان اقلیت تشییع کننده بسوی آرامگاه تخت پولاد روانه شد. خود را به زیر تابوت آن ولیّ خدا رساندم و با چشمانی اشکبار او را تا تخت پولاد مشایعت کردم. دلم می خواست، پرتوی از نور معرفت یکی از عاشقان و دلباختگان ملازم و همراه حجّت خدا، وجودم را روشن سازد.
مراسم تدفین جناب هالو که تمام شد، دیدم میرزا حبیب تاجر که تا همین جا نیز سوز و بی قراری بی اندازه اش در فراق هالو، حاضران و تشییع کنندگان اندک او را که همگی از دوستان و همکاران او بودند به حیرت وا داشته بود، طاقت از کف داد و خود را بر خاک مزار او انداخت، در حالی که با صدای بلند می گفت: «ای مردم! هیچ کدام از شما او را نشناختید!... او یکی از اولیای خدا و از ملازمان امام زمان (عج) بود....» و در آن هنگام کسی از حاضران جز من، راز سوز و گداز بی اندازه میرزا حبیب را نمی دانست.
صبح فردای آن روز، میرزا حبیب به سراغ من فرستاد تا به مسجد بازار بروم. من که هنوز مبهوت ماجرای دیروز و حکایت میرزا حبیب و هالو بودم، بی درنگ خود را به مسجد رساندم. دیدم جمع زیادی که اکثر آنها از حاجیان کاروان حج امسال و همسفران میرزا حبیب بودند در مسجد جمع شده اند. چشم میرزا حبیب که به من افتاد جلو آمد و گفت: «می خواهم راز شگفت انگیز سفر حج خود را با همسف ریا ن و هم کاروانیان خویش در محضر مبارک آیت الله چهارسوقی فاش نمایم و پرده از چهره غریب و گمنام چناب هالو بردارم.» لبخند رضایتی به نشانه تأیید از خود نشان دادم و سپس در معیّت میرزا حبیب و دیگر همسفران او عازم بیت آیت الله سید محمد چهار سوقی، صاحب کتاب شریف روضات الجنّات شدیم.
در منزل آیت الله روضاتی (چهار سوقی) همهمه و شور و حال عجیبی بود. میرزا حبیب تاجر، در حالی که ردای مشکی بر تن داشت و مصیبت زده ای را می مانست که نزدیک ترین فرد زندگیش را از دست داده است، با صدایی لرزان و گ ریا ن، حکایت عجیب و شگفت انگیز سفر حج خود و ماجرای عنایت حضرت صاحب الأمر (عج) بواسطه جناب هالو را برای حضرت آیت الله و دیگر حاضران تعریف می کرد و در این بین صدای گریه و ضجّه مردم، همراه با ذکر یابن الحسن آنها شور و حال عجیبی در بیت روحانی بزرگترین عالم شهر ایجاد کرده بود. سخنان میرزا حبیب که تمام شد ولوله ای وصف ناشدنی در حاضران ایجاد شد و از همه پر سوز و گدازتر، حال خود مرحوم آیت الله روضاتی بود که با شنیدن حکایت میرزا حبیب و جناب هالو، در حالی که اشک شوق از دیدگان مبارکش روان بود، منقلب و پریشان از جای برخاسته و عازم تخت پولاد، محل دفن جناب هالو گردید.
موج زیادی از جمعیت، یابن الحسن گویان در حالی که مرحوم آیت الله روضاتی در پیشاپیش آنها حرکت می کرد بسمت تخت پولاد روانه شدند. لحظه به لحظه بر شمار جمعیت افزوده می شد و طولی نکشید که سیل مشتاقان امام زمان (عج) به قبرستان مقدّس تخت پولاد رسید.
مرحوم آیت الله سید محمد چهارسوقی در حالی که بشدت گریه می کرد و پریشان بود، خود را بسرعت به کنار قبر هالو رساند. سپس این عالم ربّانی خود را بر روی قبر جناب هالو افکند و پس از گریه ها و راز و نیازهای فراوان، برخاست و رو به جمعیت فرمود: «مردم اصفهان! در همین جا به شما وصیّت می کنم، هنگامی که مُردم، مرا اینجا کنار قبر هالو دفن کنید. می خواهم وقتی امام زمان به زیارت قبر هالو تشریف می آورند، از روی قبر من عبور کنند و نگاهی هم به قبر من بیندازند.»
اکنون سالیان درازی از آن روز می گذرد و مزار مرحوم میرزا حسین کشیکچی ، مشهور به « هالو» در تکیه صاحب روضات تخت پولاد اصفهان ، این خاک تابان و سرزمین ستارگان درخشان علم و عرفان و معرفت ، ملجأ و زیارتگاه عاشقان و دلباختگان حضرت ولی عصر (عج) است تا روزی که ان شاء الله دل های عاشق و طوفانزده منتظرانش به ساحل آرامش ظهور مبارکش ، اطمینان و سکون یابد.
در پایان نکته ای باید خاطرنشان كرد که دسترسی ما به منابع محدود بوده و درباره دیگر شرح حالات این والامقام اطلاع خاصی در دست نمی باشد، لذا اگر افرادی هستند که جزییات بیشتری از سیر و سلوک این بزرگوار می دانند، مطالب و مستندات خود را به اين ايميل ارسال فرمايند: info@rooyeshnews.com
کد خبر: ۵۰۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۰۷
تخت فولاد اصفهان، همچون گنجينه اي است كه گوهرهاي نايابي را در دل خود نگه داشته است و اسرار مگو در باب اين گوهرهاي ناياب بسيار دارد!
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش رويش نيوز، تخت فولاد دركنار قبرستان بقیع مدینه، ابوطالب مكه و وادی السلام نجف اشرف از مهمترین و متبرك ترین مرقدهای جهان اسلام به شمار می رود. تا آنجایی كه برخی معتقدند تخت فولاد به واسطه قبور متبرك آن، دومین قبرستان جهان اسلام است.
در جاي جاي اين تكه از بهشت معنوي كه قدم مي گذاري عظمت هاي عرفاني و علمي زيادي مدفون است. يكي از اين ذخاير عظيم، عارف وارسته و عالم برجسته حضرت علامه آقا محمد بيدآبادي هستند و امروز - اول محرم - سالروز رحلت ايشان است.
نگاهی گذرا بر زندگینامه علاّمه بیدآبادی
آقامحمّد ـ که به خاطر سکونت در محلّه بیدآباد اصفهان،به بیدآبادی شهرت یافت، در خانواده ای علمی و مذهبی دیده به جهان گشود، پدرش ملاّ محمّد رفیع گیلانی، که نسبش به شیخ زاهد گیلانی (درگذشته 700 ق) می رسد، دانشمندی محقق و زاهد و مجتهد بوده است. آقا محمّد رفیع، از زادگاه خود، گیلان، به اصفهان مهاجرت و در محله بیدآباد اصفهان سکونت کرد و از این رو،به ملاّ محمّد رفیع گیلانی بیدآبادی مشهور شد.
ایشان در دامان پدری فرزانه و زاهد و در بستر علمی و مذهبی حوزه علمیه اصفهان، که در آن روزگار بزرگ ترین حوزه علمی تشیع به شمار می رفت، به تحصیل علم و کمالات پرداخت و با ذهن و روان حق جویش، از محضر فقیهان، محدثان، حکیمان و عارفان بزرگ بهره برد و با دستیابی به درجه های بالای علم و کمال از جمله بزرگان و نام آوران تشیع،در آن زمان گردیدalt.
اوایل عمر حضرت علامه بیدآبادی مقارن با پایان صفویه و غائله افغانها است. وی از شاگردان سید قطب الدین محمد نیریزی شیرازی (صاحب منظومه فصل الخطاب) و آخوند ملا اسماعیل خواجویی (م 1173 ق) بود. گفته شده که علامه بیدآبادی محتملا از سید حیدر آملی و او از فیض کاشانی و او از ملا صدرا حکمت را یاد گرفته است.
افزون بر آن، آقا محمّد که مربّی بسیاری از بزرگان در سیر و سلوک گردید، به منزل ها و مرحله های بالایی در «سلوک الی الله» دست یافت و به ویژه، در مرتبه «خوف» به جایگاه بلندی رسید.
«خوف» و «رجاء» دو مرحله سیر و سلوک است. در اثر خوف، انسان خود را از انجام دادن کارهای حرام و ناپسند و رفتارهای بد و برداشتن گام های خطرناک باز می دارد و از تماس با کارهای نهی شده دوری می کند و رجاء و امیدواری، انسان را به سوی امور حلال و پسندیده سوق می دهد.
آقا محمّد بیدآبادی، علاوه بر جامعیت در علوم عقلی و نقلی و چیرگی بر دانش های متداول زمان خود، در دانش های غیر رسمی و به اصطلاح، «علوم غریبه»، از جمله «کیمیا» نیز مهارت بسيار ویژه ای داشته اند.
حضرت علامه بیدآبادی در اول محرم 1198 وفات یافت و پیکر مطهر او را بنا به وصیت خودش در تخت فولاد اصفهان کنار قبر میر معصوم خاتون آبادی، که قبر پدرش هم در همانجا قرار داشت، دفن نمودند. مقبره او در صحن شرقی تکیه خوانساری قرار دارد. مرحوم محمدکاظم واله در قطعه شعری که اکنون بر سنگ مزار او حک شده است ماده تاریخ وفات او را اینچنین به نظم آورده است:
کرد واله از پی تاریخ او بیتی رقم تا بود هر مصرعی بر سال فوتش رهنمون
قبلهی ارباب علم آقا محمد شد ز دهر برگزیده عارفی عالم شد از دنیای دون
علامه بیدآبادی وصیت کرده بودند که بر بالای قبر وی گنبد و بارگاهی ساخته نشود.و بر طبق همین وصیت قبر وی تا حدود 120 سال بعد از وفاتش بدون گنبد و بارگاه بوده است.تا اینکه مرحوم میرزا سلیمان خان رکن الملک که نایب الحکومه اصفهان و از اولاد خلف بیک بود،عمارت چهار طاقی بر بالای قبر وی ایجاد نمود.بر مزار وي سنگي بسيار نفيس و ارزشمند قرار دارد كه اشعار آقا محمد كاظم واله به خط بسيار زيباي نستعليق بر روي آن حك شده است. يكي از كرامات مشاهده شده در تخت فولاد مربوط به ايشان است . مرحوم مهدوي نقل مي كنند كه هنگام دفن ميرزا حسين ناييني در كنار قبر آقا محمد بيدآبادي ، به قبر ايشان راهي باز شد و جسد مطهر آقا محمد بيدآبادي سالم بود و هيچگونه تغييري نكرده بود در حالي كه 127 سال از فوت ايشان مي گذشت.
ویژگی های اخلاقی و رفتاری آقا محمّد
عارف بید آبادی، با اینکه مورد مراجعه بیشتر مردم بود و نیازهای همگان را برطرف می ساخت، هیچ گاه از کسی درخواستی نکرد. او مصداق حقیقی «کن فی الناس و لا تکن معهم؛ در میان مردم باش و با آنها نباش» بود. روح توکل و اعتماد او به پروردگار جهان و علوّ مرتبه شخصیت انسانی اش، به او اجازه نمی داد، دست نیاز به سوی دیگران دراز نماید.
آقامحمّد کارهای شخصی، از جمله خرید لوازم ضروری زندگی و حمل و نقل آنها و…را خودش انجام می داد و یاری کسی را نمی پذیرفت.
صاحب رسم التواریخ در این مورد می نویسد:مرحوم آقا محمّد بیدآبادی،خودش به در دکان خبّاز و بقال و قصاب و سبزی فروش می آمد و آذوقه و مایحتاج خود را به دوش گرفته و به خانه خود می برد.
قناعت و بی نیازی
پادشاهان و فرمانروایان وقت، احترام بسیاری برای آقامحمّد قائل بودند. وزیران و امیران به خدمتش می رسیدند و از او کسب فیض می کردند، آنها آرزو داشتند، علامه از ایشان بخواهند کاری برایش انجام دهند و آنها با انجام آن خواسته، ارادت خود را به وی نشان دهند، ولی او از آنها هیچ چیزی نمی خواست.
از جمله آنها علی مراد خان زند، چهارمین پادشاه از خاندان زندیان بود که یک روز، با کمال فروتنی به دیدنش آمد. آن ذات مقدّس، آن سلطان را در مجلس خود، با فقیرانی که در آنجا حاضر بودند، هم ردیف و همنشین نمود. سلطان هفت هزار تومان پول نقد از مال خالص حلال خود را که از زراعت به دست آورده و برابر با قیمت بیست هزار خروار غله بود، نزدش گذارد و عرض کرد که این پول را میان نیازمندان قسمت نما.
آقا محمد فرمود: من مستحق نمی شناسم، مستحق شناس خدا می باشد، این مال را به رعیت ها بده. علی مراد خان گفت، من با رعیت ها به زراعت پرداختیم و بنابر عدالت آنها بهره خود را بردند و من هم بهره و سود خود را.
فرمود: اگر چنین است «ای بنده خدا» به تدریج من فقیر و مستحق پیدا می کنم و با نوشته ای نزد تو می فرستم. تو به دست خود پول را به آنها بده، زیرا طبق روایت، اگر تو به دست خود یک دینار به ایشان انفاق کنی، بهتر از آن است که من مال تو را به اذن خودت هزار دینار انفاق نمایم….
وقتی حضرت بیدآبادی(ره) قلب زن رقاص و اشرار را از شیطان تخلیه کرد
در كتاب کرامات و حکایات عاشقان خدا جلد اول، آمده است كه روزی جمعی از اشرار اصفهان که مرتکب هرگونه خلافی شده بودند،تصمیم می گیرند کار جدیدی و سرگرمی تازه ای برای آن روز خود بسازند.پس از شور و مشورت با یکدیگر،به این فکر می افتند که یک نفر روحانی را پیدا کرده و سر به سر او گذاشته و به اصطلاح خودشان(تفریحی) بکنند!
به همین خاطر در خیابان و کوچه به دنبال یک روحانی می گردند که از قضا چشم آنان به عارف بالله و سالک الی الله مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ بیدآبادی(رضوان الله علیه)
می افتد که در حال گذر بودند.گروه اراذل و اوباش به محض دیدن این عالم گرانقدر نزد ایشان رفته و دست آقا را می بوسند و از ایشان تقاضا می کنند که جهت ایراد خطبه عقد به منزلی در همان حوالی بروند و از تجرد درآورند.ایشان نگاهی به قیافه شیطان زده آنان نمود و در هیچ کدام اثری از صلاح و سداد نمی بینند ولی با خود می اندیشند که شاید حکمتی در آن کار باشد،به همین دلیل دعوت را قبول نموده و به همراه آنان به یکی از محله های اصفهان می روند.سرانجام به خانه ای می رسند و آنان از ایشان دعوت می کنند که به آن مکان وارد شوند.
به محض ورود ایشان،زنی سربرهنه و با لباس نامناسب و صد قلم آرایش صورت،از اتاق بیرون آمده و خطاب به مرحوم حضرت آیت الله بیدآبادی(نور الله قبره)می گوید: به به!حاج آقا خوش آمدی،صفا آوردی!!
ایشان متوجه قضایا می شوند و قصد مراجعت می کنند که جمع اوباش جلوی ایشان را گرفته و می گویند:چاره ای نداری جز این که امروز را با ما بگذرانی!!!
آن عالم سالک در همان زمان متوجه دسیسه آن گروه مزاحم می شوند و به ناچار داخل اتاق می شوند.آن جماعت گمراه به ایشان دستور می دهند که در بالای اتاق بنشینند، و سپس همان زن که در ابتدا به ایشان خوش آمد گفته بود،در حالی که دایره ای یا تنبکی به دست داشته،وارد اتاق می شود و شروع به زدن و رقصیدن نموده و به دور اتاق می چرخد!!
جماعت اوباش نیز حلقه وار دور تا دور اتاق نشسته و کف می زنند.زن مزبور،در حال رقص گهگاه به آن عالم ربانی نزدیک شده و در حالی که جسارتی به آن بزرگوار نیز
می نماید،این شعر را خطاب به ایشان خوانده و مکرر می گوید:گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را!!!!!
پس از دقایقی که آن گروه گمراه غرق شعف و شادی و سرگرمی خود بودند و ایشان سر به زیر افکنده بودند،ناگهان سر بلند کردند و خطاب به آنان می فرماید: تغییر دادم.........
به محض آن که این دو کلمه از دهان عالم سالک خارج می شود،آن جماعت به طرف ایشان به سجده می افتند و از رفتار و کردار خود عذرخواهی نموده و بر دست و پای آن ولی الهی بوسه می زنند و ایشان نیز حکم توبه بر آنان جاری می نماید.
در ارتباط با این حادثه خود آن بزرگوار فرمودند: در یک لحظه قلب آنان را از تصرف شیطان به سوی خداوند بازگرداندم.....
alt
نحوه برخورد با مخالفین
از جمله ویژگی های اولیای خدا، بردباری و گذشت است و در فضیلت این دو ویژگی، همان بس که خداوند متعال با این دو صفت خودش را در قرآن توصیف کرده است.
إنَّهُ کان حلیماً غفور
در داستانی نقل کرده اند: یکی از بدخواهان حکیم متأله بیدآبادی -که ظاهراًشاگرد ایشان هم بوده است- در غیاب معظم له نسبت های ناروا به ایشان می دهد و زبان به بدگویی از علاّمه باز می کند. عارف بیدآبادی که به راستی، عالمی حلیم و برخوردار از صفات پسندیده کریم بود، بدون هیچ گونه واکنشی منفی، تنها نامه ای برای تنبه و آگاهی این فرد می نویسد. بیدآبادی که عابد و سالکی زاهد و اهل ریا ضت و مجاهدت بود، با شنیدن این ناسزاها و بدگویی ها نه تنها ناراحت نشد، بلکه تحمل این نوع دردها را موجب تذکر و فرو رفتن بیشتر در خود و نیز دستیابی به مقامات عرفانی و معنوی بیشتر می دانست.
داستاني از علم كيمياي علامه بيدآبادي
بيدآبادي همچنين در علم كيميا مهارت داشت و تبديل فلزات پست به طلا را عملاً در اصفهان انجام مي داد و چندين رساله و كتاب در اين خصوص از خود بجاي گذاشته است. در رستم التواريخ آمده است كه:«آن مرحوم نزديك وفات خود به ديدن جناب قدسي آداب،ميرزا محمد علي ولد ميرزا مظفر خليفه سلطاني آمد و خواست علم كيميا را تعليمش نمايد، آن كروبي قريحه قبول ننمود و فرمود اين بار بسيار گران است و مرا تاب و طاقت و توانايي برداشتن اين بار گران نيست و اگر متحمل اين بار گران بشوم تكليف بر من شاق مي شود و در اين باب صلاح خود را نمي دانم پس مرحوم آقا محمد چون غير آن پاك فطرت از براي اين علم شريف سزاوار با اهليتي نيافت، چه از اولاد خود چه از ديگران،پس ناچار اين امانت خدايي را مانند درّ مكنون در گنجينه دل به خاك برد و آن را به هيچ كس نسپرد.»
نکوهش دنیا و دنیا داران و عُزلت
عارف بید آبادی درباره ی اهل دنیا -به معنای نکوهیده آن- و خوبی کناره گیری از آنها می فرماید: پس اگر خواهی که نفس خالص به دست آوری و این قلب قلاّبی به جا بگذاری، از این دنیا در نفست نفرین کن و گوشه گیری و عزلت از این دنیا بکن و از رفت و آمد مردم روزگار خود، چه خواص و چه عوام بپرهیز….
در حکایتی زیبا و شنیدنی، می توان، دیدگاه عارف بیدآبادی را در مورد دنیا و دنیاداران د ریا فت. یکی از عمّال دیوان، به آقا محمّد بیدآبادی ـ که از علماء العارفین است ـ گفت که تو مرد خدایی و من مرد دنیایم. آقا محمد هم دو دست بلند کرده بر مغز او اشاره کرد که خاک بر سرت که تو دنیا نیز نداری، دنیا آن بود که نمرود و شدّاد و فرعون داشتند
.
ساده زیستی
آقا محمّد، با اینکه در زمان خود از نامداران و مورد توجه همگان بود، به گونه ای که صاحب منصب های حکومتی آن زمان در تلاش برای نزدیک شدن به او بودند، زندگی ساده و بی پیرایه و سختی را انتخاب کرده بود. همین زهد و سخت زیستی و روی گردانی از دنیا، وجود او را شایسته پذیرش فیوضات ربانی گردانید. بیدآبادی، حقیقت زهد را یافته و در خود پیاده کرده بود، البته نه زهد به معنای رهبانیت و ترک دنیا که اسلام با آن مخالف است، بلکه زهد اسلامی که آدمی، برای بهتر انجام دادن همه مسئولیت های فردی و اجتماعی، سادگی و دوری در آلایش های زندگی، شیوه خود قرار دهد و نسبت به زرق و برق زندگی بی توجه باشد، از گرم و سرد زمانه ترسی نداشته باشد. زهد اسلامی با ریا ست داشتن و مال و زن و فرزند و غیره مغایرتی ندارد، چنان که همه اینها، در حدّ اعلا برای آقا محمّد بیدآبادی فراهم بود.
این عارف بزرگوار، خود می فرمود: طالب عقبی باید، به دل از جاه و مال دنیا بی رغبت باشد، نه آنکه به زبان و گفتگو زاهد و به دست و پا ودندان چنگ به دنیا بزند….
می گفتند: منزل شخصی آقا محمّد در محلّه بیدآباد و دارای درب کوتاه و کوچکی بود. روزی به وی پیشنهاد کردند تا درب خانه اش را تغییر بدهد و بلند سازد، او پاسخ داد: «پس از این، کسی که در آن ساکن شود، درب منزل را تغییر خواهد داد»، یعنی بزرگ کردن درب خانه مربوط به مالک بعدی این خانه خواهد بود.
حاضران تعجب کردند، ولی به احترام شخصیت آقامحمد و نیز به خاطر اطمینان به گفته های او، که از روی دانش و آگاهی پیشگویی می کرد، ساکت شدند و سخنی نگفتند. طولی نکشید که پس از وی، منزل در اختیار سید حجت الاسلام شفتی قرار گرفت و چنانچه آقا محمّد پیش بینی کرده بود، حجت الاسلام، وضع منزل را تغییر داد و درستی گفتار آن عارف بر همگان آشکار گردید.
از دیگر ویژگی های آقا محمّد این بود که با همه احترامی که فرمانروایان و زمامداران وقت، به او می گذاشتند، ساده زیستی و فروتنی او به گونه ای بود که از سوار شدن بر چهارپا و بیرون رفتن با آن ابایی نداشت، آن هم سوار شدن بر یک الاغ رعیتی با پالان معمولی؛ و با همان حال، مسافت های دوری را می پیمود.
در مورد خوراک او می نویسند: در ماه، یک مرتبه گوشت می خورد و پیش از استفاده از این گوشت، صد رأس گوسفند قربانی می کرد و میان نیازمندان و مستمندان تقسیم می نمود.
در مورد پوشاک و حرفه وی نیز چنین نوشته اند:«و جامه های وی کرباس و پشمینه کم بها بود و به کسب تکمه چینی اشتغال داشت و خط شکسته را خوب می نوشت…»
در مورد محل تدریس و تربیت او گفته اند که بسیار ساده و بی ریا بوده است:و در حجره ی نشیمن خاصش که دانش آموزان بسیار، از ارباب علم و حکمت در آنجا فراهم می آمدند، فرش بو ریا و در اطراف و حواشی اش پوست گوسفند گسترده بود و بر آنها می نشستند«
دستوري از علامه بيدآبادي
در كتاب فيض حضور آمده است، مرحوم حاج محمد حسن شرکت يكي از علما و عرفاي اصفهان نقل می کنند كه آیت الله بیدآبادی 5 سفارش مهم داشتند و همیشه می فرمودند که افراد ملتزم به آن باشند:
(1) همیشه با طهارت (وضوء) باشید.
(2) نماز اول وقت اقامه شود.
(3) بیداری سحر از دست نرود.
(4) غسل جمعه فراموش نشود.
(5) مهمتر از همه: همیشه خود را در حضور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه ببینید(دائم الحضور بودن)
فهرست کلی مکتوبات و آثار علامه بیدآبادی عبارتند از:
1.آثار در زمینه تفسیر قرآن
2.آثار در زمینه علم کیمیا
3.آثار در سبک عرفای متاله
4.نوشتهها در زمینه حکمت و کلام
بیدآبادی به عربی و فارسی آثاری از خود برجای نهاده است که عبارت اند از:
1.تفسیر قرآن به عربی
2.رساله ای به فارسی با عنوان فی علم التوحید علی نهج التجرید که در منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران چاپ شده است.
3.رساله حُسن دل به فارسی، تحقیق و تصحیح علی صدرایی خویی و محمدجواد نورمحمدی
4.«رساله در سیر و سلوک» در پاسخ میرزای قمی به عربی که همراه با ترجمه فارسی در مجله پیام حوزه 1372ش به چاپ رسیده است.
5.«رساله در سیر و سلوک» در پاسخ سید حسین قزوینی که مکرراً چاپ شده است.
6.«فصلی در آداب تخلیه و تحلیه»
رساله ای با عنوان سیر و سلوک نیز منسوب به علامه بیدآبادی است که همراه با شرح میر سیدحسین مدرس هاشمی در 1377 ش منتشر شده است. نراقی نیز دستورالعملی از او در سیر و سلوک نقل کرده است.
اهمیت ویژه حضرت علامه محمد بیدآبادی در انتقال فلسفه غنی اصفهان عصر صفوی به روزگار بعد از خودش بود زیرا با انقراض سلسله صفویه فلسفه در حوزهی اصفهان دستخوش نابودی و فراموشی بود ولی آقا محمد بیدآبادی با تربیت شاگردان بزرگی همچون ملا علی نوری توانست فلسفه ملاصدرا و علم حکمت را به نسل بعد منتقل کند.
در عین حال مرحوم بید آبادی بیشتر در عرفان بروز و ظهور کرده است. بیدآبادی در عرفان، مرید سیّد قطب الدین نیریزی (1100ـ1173)، از ارکان سلسلة ذهبیّه بود و پس از مرگ او قطب این سلسله شد. گفته اند سلسلة عرفانی برخی عارفان متشرع ساکن نجف و کربلا، مانند سید احمد کربلایی سیّد مرتضی کشمیری، ملا فتحعلی سلطان آبادی، ملا حسینقلی همدانی و سید مهدی بحرالعلوم به بیدآبادی متصل است.
رسائل عرفانی بسیار ارزشمند و جذاب او روح آدمی را مخاطب ساخته و به آن هشدار میدهد تا پرده غفلت را کنار زند. چنانکه مینویسد: «مرگ را دایم در نظر دار تا همه کارهای دشوار بر تو آسان شود. بلکه مشتاق آن گرد تا به شیرینی بمیری نه به تلخی، یعنی با گریه و زاری و سوگواری از برخورداری:
آنچه نوشته شد، تنها شمّه ای از زندگانی حکیم بیدآبادی بود.
کد خبر: ۴۷۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۰۵
اصولگرایان امروز یک همایش بزرگ با حضور شخصیتهای زیادی از گروههای مختلف اصولگرا برگزار کردند. این نخستن گام اصولگ ریا ن برای وحدت راهبردی بود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
همایش گام مقدماتی اصولگرایان برای همگرایی از عصر امروز شنبه در مجتمع فرهنگی 13 آبان و با حضور شخصیتهای مختلف از گروهها و احزاب متعدد اصولگرا و با حضور آیتالله مصباحیزدی برگزار شد.
در این همایش آیتالله مصباح یزدی، آیتالله موحدی کرمانی عضو جامعه روحانیت مبارز، غلامعلی حدادعادل رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس، سعید جلیلی، کامران دانشجو وزیر سابق علوم، علیرضا زاکانی دبیرکل جمعیت رهپویان، حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران، محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب موتلفه اسلامی، اسدالله بادامچیان عضو جبهه پیروان، آیتالله قرهی رئیس حوزه علمیه امام مهدی(عج)، حجت الاسلام شجونی عضو جامعه روحانیت مبارز، ابراهیم انصا ریا ن رئیس دفتر آیتالله مهدویکنی، رضا روستا آزاد رئیس سابق دانشگاه صنعتی شریف، حسین طلا نماینده مردم تهران، حجتالاسلام سیدمحمود نبویان، مصطفی میرسلیم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجتبی رحماندوست نماینده مجلس، سید مهدی هاشمی نماینده تهران، سعید حدادیان مداح اهل بیت(ع)، حجتالاسلام سید علی طاهری نماینده گرگان در مجلس، علی اصغر زارعی نماینده مردم تهران، مسعود میرکاظمی نماینده مردم تهران، حجتالاسلام میرتاج الدینی معاون پارلمانی صداوسیما، حجتالاسلام سیدرضا تقوی عضو جامعه روحانیت مبارز، حجتالاسلام یدالله شیرمردی، صادق خلیلیان وزیر سابق کشاورزی، حجتالاسلام سید صدرالدین شریعتی، علی سعیدلو، سیدمحمد حسینی وزیر سابق ارشاد، حجتالاسلام مرتضی آقاتهرانی نماینده مردم تهران، حجتالاسلام سقای بی ریا ، حجتالاسلام ابراهیمی عضو شورای مرکزی روحانیت مبارز و حاجیبابایی وزیر سابق آموزش و پرورش حضور داشتند.
همچنین در این همایش قدیری ابیانه، رضا تقیپور وزیر سابق ارتباطات، نقوی حسینی عضو فراکسیون رهروان ولایت، فرجالله سلحشور کارگردان، طریقتمنفرد سرپرست وزارت بهداشت در دولت دهم، محمدجواد شمقدری، حجتالاسلام قاسم روانبخش، صادق محصولی وزیر اسبق کشور، محمد سلیمانی وزیر اسبق ارتباطات، حجتالاسلام حمید رسایی نماینده مردم تهران، حمیدرضا ترقی معاون بینالملل حزب موتلفه، عوض حیدرپور عضو فراکسیون رهوران ولایت مجلس، مسعود زریبافان، فاطمه آلیا نماینده مردم تهران، حسین الله کرم، حجتالاسلام حسین جلالی رئیس دفتر آیتالله مصباح یزدی، مصطفی محمدنجار وزیر سابق کشور، محسن کوهکن عضو جبهه پیروان، حجتالاسلام روح الله حسینیان نماینده مردم تهران، مهرداد بذرپاش نماینده مردم تهران، علی نیکزاد وزیر سابق مسکن حضور یافتند.
حجتالاسلام سید رضا تقوی عضو جامعه روحانیت مبارز اولین سخنران این همایش بود.
** تقوی: وحدت اصولگرایان را دنبال میکنیم/ باید برای آینده برنامه داشته باشیم
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام سیدرضا تقوی رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه در نشست همگرایی اصولگرایان که در مجتمع 13 آبان تهران در حال برگزاری است، با تبریک اعیاد قربان و غدیر اظهارداشت: جفا است که اگر در چنین روزهایی مجلس و محفلی تشکیل شود و از غدیر و محور و صاحب غدیر سخنی به میان نیاید.
وی ادامه داد: غدیر یک برکه نیست بلکه د ریا ی مواج و عمیقی است؛ غدیر فکر و فرهنگ است که باید در طول تاریخ، جامعه بشری را بسازد و تربیت کند. هر حادثهای که در تاریخ اتفاق میافتد، پیامی در دل خود دارد و این انسانهای هوشمند هستند که پیام تحولات اجتماعی را میگیرند و به آن عمل میکنند.
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه افزود: غدیر مانند همه حوادث تاریخی پیامی دارد. پیامهایی که باید آن را بگیریم و درک کنیم. اولین نکتهای که در غدیر وجود دارد این است که غدیر و سیره نبوت را به سلسله امامت پیوند میزند و آن حرکتی که انبیا در طول تاریخ به امر خدای متعال آغاز کرده بودند، در غدیر با رهبری و هدایت امام و امامت دنبال میشود.
حجتالاسلام تقوی گفت: نبوت مقام تشریع است و امامت مقام تفسیر و شیعه این افتخار را دارد که در هر دو مقام به وحی اتصال پیدا کند و از وحی تغذیه کند. پیام غدیر این بود که ما این پیام را از نبی در ارتباط با ولی بگیریم.
وی اظهار داشت: اگر در غدیر این اتفاق نمیافتاد، دین کامل نمیشد و نعمت تمام نمیگردید. پیام دیگر غدیر این است که در مسیر معرفی، ترویج و تبلیغ حق نباید ترس و تردید به خود راه داد و باید در مسیر حق بر حق تاکید و آن را معرفی کرد.
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ادامه داد: پیام سوم غدیر این است که کارها را باید تمام کرد و نباید کار را نیمه کاره رها کرد؛ یعنی اگر کسی مسئولیتی را برعهده میگیرد باید به این درس غدیر توجه کند که مسئولیت خود را تا نهایت به سرانجام برساند؛ چهارمین درس غدیر این است که باید رهبری یک ج ریا ن الهی و اعتقادی را معرفی و تایید کرد و باید در غدیر مردم رهبر خود را بشناسند. یعنی باید رهبری ج ریا ن فکری و اعتقادی را معرفی کرده و پای آن ایستاد.
حجتالاسلام تقوی گفت: پنجمین درس غدیر بیعت با ولی امر است و باید ولایت او راتایید کرده و با او بیعت کنیم؛ پیام دیگر غدیر این است که دین با ولایت کامل میشود و نعمت با ولایت تمام میشود.
وی درباره درس دیگر غدیر گفت: درس هفتم غدیر شایستهسالاری است؛ چهرههای فراوانی در حضور پیامبر اکرم(ص) بودند که سنشان بیشتر بود، اما غدیر بر محور شایستهسالاری شکل میگیرد؛ پیام هشتم غدیر آیندهنگری است. کسی که در مکتب غدیر آموزش میبیند نمیتواند نسبت به آینده بیتفاوت باشد و نگاه به آینده از اصول دینی ماست.
رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه ادامه داد: در تشیع اعتقاد به آیندهای روشن و با افقی روشن و نگاه به آیندهای که سرتا پا امید و امیدواری باشد، دارای اهمیت است. بنابراین درس غدیر این است که باید به آینده و برای آینده امیدوار باشیم و برنامه داشته باشیم.
حجتالاسلام تقوی گفت: پیام نهم غدیر بهرهگیری ازفرصتهاست؛ نباید فرصتها را از دست داد. پیامبر از فرصت حج بهترین استفاده را کرد و پیام غدیر مرجعیت فکری اهلبیت است. یعنی غدیر میگوید باید با مرجعیت فکری اهلبیت کارها راپیش برد؛ نکته آخر یاس و ناامیدی دشمنان است، یعنی وقتی غدیر شکل میگیرد دشمنان ناامید میشوند.
وی در تشریح عملکرد یکساله خود برای همگرایی اصولگرایان گفت: ما حدود یک سال است که همگرایی را در بین اصولگرایان آغاز کردیم و از همه دعوت کردهایم؛ من از همه اصولگرایان با همه سلیقهها که دعوت ما را پذیرفتند تشکر میکنم. البته از کسانی که در جلسات شرکت کردند و کسانی که حضور نیافتند ولی در جای دیگر این جلسات را تایید کردند، تشکر دارم.
رئیس شورای همگرایی اصولگرایان ادامه داد: ما بعد از انتخابات ریا ست جمهوری که همه گفتند اصولگرایان ناامید و سرخورده شدهاند و برخی از آنها از پست خود خلع شدهاند، احساس کردیم که باید کاری انجام دهیم. بنابر این ما به آیتالله مهدوی کنی پیام دادیم که ایشان اصولگرایان را دور هم جمع کند اما آیتالله مهدوی کنی ناراحت و نگران بود و این موضوع را نپذیرفت؛ بعد از آن پیشنهاد دوم این بود که یکی از اعضای جامعیت روحانیت مبارز این کار را برعهده گیرد و از آیتالله مهدوی کنی اجازه خواستیم.
حجتالاسلام تقوی ادامه داد:در آن جلسه آیتالله موحدی کرمانی به آیتالله مهدوی کنی گفتند که حالا که شما به میدان نمیآیید تا اصولگرایان را جمع کنید، یکی این کار را انجام دهد و بالاخره قرعه به نام من افتاد و من حدود یکسال است که جلسات همگرایی اصولگرایان را تشکیل دادهام.
وی در خصوص جلسات همگرایی اصولگرایان افزود: جلسه اول اصولگرایان به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در مصلای تهران و جلسه دوم به مناسبت میلاد سالار شهیدان با سخنرانی آیتالله موحدی کرمانی، جلسه سوم باحضور هزار نفر از بانوان اصولگرا به مناسبت میلاد حضرت فاطمه(س) و با سخنان آیتالله جنتی برگزار شد و امروز در اینجا جلسه چهارم برگزار میشود و از محضر آیتالله مصباح استفاده کرده و از ایشان میخواهیم که به اینگونه حرکات که متصل به ج ریا ن ولایت است مدد برسانند.
رئیس شورای همگرایی اصولگرایان در باره جلسات همگرایی اصولگرایان در استانها یادآور شد: تا به حال من به 13 یا 14 استان رفتهام و استقبال عجیبی در استانها از جلسات همگرایی اصولگرایان شده است و هدف ما این است که همه سلایق اصولگرایی را در کنار هم جمع کرده و ذهنهای آنها را به هم نزدیک کرده و نگذاریم متفرق و ناامید شوند.
عضو جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه ما به دنبال دغدغه مقام معظم رهبری افتادهایم، تاکید کرد: وقتی حضرت آقا فرمودند باعنوان اعتدال نباید نیروهای مومن و حزباللهی کنار زده شوند، ما وظیفه داریم و میخواهیم نشاط اجتماعی به وجود آوریم و این نشاط اجتماعی کمک به دولت و مدیران و تمام کسانی است که میخواهند مخلصانه به ارزشهای والای اسلامی خدمت کنند.
حجتالاسلام تقوی ادامه داد: برخی میگفتند که آقای تقوی پشت صحنه با چه کسی بستهاید؛ من گفتم این جلسات پشت و رو ندارد و روی صحنه و پشت صحنه ما با هیچکس نبستهایم و اگر قرار باشد از این جلسات گزارشی دهیم، فقط و فقط به جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین و شخص آقای مصباح یزدی گزارش میدهیم.
وی تاکید کرد: ما با هیچ کس نبستهایم و مقلدان رهبری هستیم؛ ما میخواهیم اندیشههای رهبری، مواضع روشن رهبری و سخنان بلند و حکیمانه رهبری را به سهم خود و میزان تواناییمان تبلیغ و پشتیبانی کنیم.
رئیس شورای همگرایی اصولگرایان یادآور شد: ما هر یک پنجشنبه در میان جلساتی برگزار کردیم و از 50 تا 60 نفر از اصولگرایان با سلایق مختلف در آن حضور دارند و ما دست همه را به گرمی میفشاریم؛ ما این جلسات را برای تقویت رفاه و همگرایی میان اصولگرایان برگزار میکنیم تا مجموع نیروهای اصولگرایی و این جامعه باید در صحنه حضور داشته و نشاط بدهند. ما فقط همگرایی را دنبال میکنیم و امیدواریم با کمک اساتید بزرگواری همچون آیتالله مصباح یزدی بتوانیم این حرکت را به نتیجه برسانیم.
پس از حجتالاسلام تقوی، آیتالله مصباح یزدی رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) به سخنرانی پرداخت.
آیتالله مصباح یزدی: تحولاتی در برخی رخ داد که برای خودشان هم باورکردنی نبود/ اصولگرا تا پای جان پای ولایت فقیه میماند
آیتالله محمدتقی مصباحیزدی رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) در نشست همگرایی اصولگرایان که در مجتمع فرهنگی 13 آبان با حضور اکثر اصولگرایان برگزار شد، ضمن گرامیداشت یاد امام، یادگارش و شهدای انقلاب، گفت: خداوند متعال را سپاسگزارم که توفیق داد در جمع شما که برای هدف مقدس و برای جلب عنایت خداوند و قلب مقدس حضرت ولیعصر(عج) در این جمع حاضر شدهاید، شرکت کنم. به امید اینکه بتوانم به عنوان فردی کوچک خدمتی به اهداف مقدس شما عزیزان داشته باشم.
وی افزود: حرکتهایی که در طول تاریخ انسان و بشر صورت گرفته و عمدتا حرکتهایی که در سرنوشت انسان موثر بوده، خواه سرنوشت مطلوبی برای او رقم زده شده و یا سرنوشت نامطلوبی برای او ایجاد شده که به طور کلی به دو دسته تقسیم میشود.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به اینکه کسانی که در اهدافشان و در روشهایشان مسائل معنوی و الهی را مدنظر نداشتهاند جزو دسته اول هستند، گفت: این افراد یا به مسائل معنوی اعتقاد نداشتند و یا اگر هم به آن اعتقاد داشتند دغدغه آن را نداشتند. این همان حرکتی است که به عنوان حرکتهای سکولار از آن یاد میشود.
آیتالله مصباح یزدی خاطرنشان کرد: در مقابل این حرکت، حرکتهایی که مصداق بین آن انبیا(ص) بودند، قرار دارد. دیدگاههای انبیاء در برابر دیگران ممتاز بوده و همین مسئله باعث تفاوت حرکت آنها با افراد دیگر شده است.
وی تصریح کرد: ویژگیها و دیدگاههای هر دو دسته باعث شده اهداف و روشهای این دو دسته و در نهایت رفتارهایشان با یکدیگر متفاوت شود که دلیل و چگونگی آن بحثهای طولانی را میطلبد.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) یادآور شد: سالهای گذشته بحثهایی در این خصوص در نمازجمعه انجام میگرفت. خود بنده فراموش کردم که چه مباحثی را مطرح میکردم، اما مطلبی با عنوان انقلاب اسلامی جهشی در تاریخ تحولات سیاسی عنوان آن بود.
آیتالله مصباحیزدی با بیان اینکه حرکتهای اجتماعی سه بند مقدمه لازم دارند تا انجام شوند، گفت: اولین مقدمه آن بینش است. کسی که میخواهد حرکتی انجام دهد، نگرشی نسبت به خود، جامعه و عالم هستی دارد. هر کسی تعریفی از خود و شرایط محیط به شکل درست یا نادرست دارد و این بینشها و نگاههای مختلف که میتوان آن را جهانبینی هم گذاشت، باعث میشود حرکتهایی گاها آگاهانه و یا ناآگاهانه انجام شود و براساس همین شناختهای ناآگاهانه، نیمهآگاهانه و آگاهانه برایش فراهم میشود.
وی با بیان اینکه کسانی که حرکتهایشان براساس بینش مادی بوده، عالم را محصولی مادی میدانند، گفت: این افراد پیدایش عالم را تصادفی و اتفاقی که رخ داده، میدانند. اتفاقی که انفجارهایی را در پی داشت و ستارگان پدید آمدند و در نهایت زمین آماده پیدایش حیات شد و همه این اتفاقات پشت سر هم رخ داد و زمین محصول این اتفاقات است.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) با اشاره به اینکه این بینش در مقابل بینش انبیاء که خدای حکیم براساس حکمت عالم را آفریده، قرار دارد، گفت: از نظر انبیاء خداوند براساس حکمت خود عالم را آفرید و تدبیر این عالم را لحظه به لحظه در اختیار دارد و در میان این عالم موجودی با هدف مشخص به نام انسان در این عالم هدفی را در پیش دارد.
آیتالله مصباحیزدی با بیان اینکه این دسته عالم را هدفدار و براساس حکمت خدا میدانند، ادامه داد: از نظر این افراد، انسان دارای اختیار، حرکتهای اجتماعی و بشری را صورت میدهند. همین حرکتهای موثر تاریخ که عمدتا برگرفته از بینشها و براساس ارزشهاست.
وی ادامه داد: انسان پس از به دست آوردن بینش و شناخت، ارزشها و ضدارزشهایی را برای خود تعریف میکند. این ارزشها در حقیقت بایدها و نبایدهایی هستند که به آنها دل میبندد و همه میدانیم اینها چیزهایی است که شکل میگیرد که البته چگونگی ایجاد شدن این ارزشها بحثهای مهم فلسفی را میطلبد که از عهده بنده و این جلسه خارج است.
عضو مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر اینکه هر کسی که با نگاه و نیتی که دارد یک سلسله ارزشهایی را برای خود تعریف میکند و به آن دل میبندد، افزود: برخی از ارزشها هستند که وسعت آنها فراگیر است و اکثر افراد دنیا و ملیتهای مختلف آن را به عنوان ارزش قبول دارند، اما برخی از ارزشها نیز هستند که محدودترند و تنها برای برخی از اقوام و ملتها ارزش محسوب میشوند.
آیتالله مصباحیزدی خاطرنشان کرد: ملتی نیست که بگوید عدالت چیز بدی است و یا ظلم چیز خوبی است و هیچ انسان عاقلی عنوان ظلم و ضایع شدن حق دیگران را ارزش نمیداند.
وی یادآور شد: پس چیزهایی که در رفتار اجتماعی انسانها موثر هستند ابتدا بینش و سپس ارزشها هستند و براساس پذیرش ارزشها افراد روشهایی را برای رسیدن به اهداف خود در نظر میگیرند که در فرهنگ و نظامها راههای رسیدن به این ارزشها نیز میتواند متفاوت باشد و مصادیق مختلفی را در جوامع دارد که منشأ برخی از اختلافات است.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) گفت: نقش اساسی را در این حرکتهای اجتماعی، بینشها دارند و تفاوت اصلی حرکت انبیاء با انسانهای دیگر در این نقطه است. مادهگرایان و سکولارها که فقط دنبال لذت مادی هستند، عالم را همین عالم مادی میدانند و عبارتی مانند خداوند، فرشته و وحی را اگر مؤدبانه با آن برخورد کنند مفهومی ادبی و شاعرانه میدانند، اما در نگرش انبیاء حقیقت اصلی لذات دیگری است و این لذات مادی مقدمهای برای رسیدن به لذتهای ابدی جهان دیگر است.
آیتالله مصباحیزدی افزود: از نگاه انبیاء انسان این جنس مادی نیست، بلکه روح دارد و زمانی که این روح به انسان تعلق گرفت، خداوند به فرشتگان دستور داد که بر او سجده کنید. این بینش و این دیدگاه در مقابل دیدگاه و بینشی است که همه چیز را خلاصه در این دنیا میداند و به دلیل همین بینشها روشها متفاوت است.
وی گفت: از نظر انبیاء دنیای مادی و زندگی مادی بازیچه و سرگرمی است و همه آنها وسیلهای برای بالا رفتن روح است. اگر به مادیات با این دیدگاه نگاه کنیم این دنیا نیز برای ما مفهوم دیگری دارد و مقدمهای برای دنیای دیگر میشود.
این استاد برجسته حوزه علمیه قم با اشاره به سختیها و مصیبتهایی که در دنیا وجود دارد، گفت: برخی از فیلسوفان بزرگ تصریح میکردند که انسان اگر سختیها و خوشیهای دنیا را با یکدیگر جمع کند چیزی جز سختی برای او نمیماند و همین او را به این نتیجه میرساند که خودکشی کند، اما قرآن میفرماید این دنیا مقدمهای است برای آخرت و وقتی با این نگاه به دنیا نگاه کنیم دنیا نیز برای ما ارزشمندتر میشود، مانند داروی تلخی که شادی تلخ به نظر بیاید، اما اگر اینگونه تفسیر کنیم که وسیلهای برای رسیدن به سعادت و خوشبختی است، آن را با دیدگاه دیگری نگاه میکنیم.
آیتالله مصباحیزدی با بیان اینکه ارزشها به طبع بینشها معنی میدهند، گفت: پس از اینکه ارزشها تعیین شد، روشها برای انسان ایجاد میشوند و بهترین روش همان چیزی است که خداوند به انبیای خود معرفی کرده و همان دین است که کاملترین آن دین اسلام است.
وی با اشاره به اینکه آدمیزادی که خدا او را خلق کرده، دارای استعداد و توانمندی است و حق انتخاب و اختیار دارد، گفت: اگر کسی به زور به مسجد ببرند، فایده ندارد، همچنان که اگر کسی را به زور مجبور به گناه کنند، مطلوب نیست، یعنی ترقی و انحطاط افراد در گرو اختیارشان است. خداوند در دنیا شرایطی را فراهم میسازد که انسانها مدام در معرض انتخاب و امتحان جدیدی به سر میبرند که این یکی از بزرگترین نمادهای قدرت الهی است که شرایطی را برای افراد خلق کرده که هر لحظه شرایط جدیدی را پیشرو میبینند و بسته به انتخاب و اختیارشان راهی را انتخاب میکنند.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) با اشاره به اینکه انسانها در پذیرش راه انبیاء نیز دارای انتخاب هستند و راه انتخاب همواره پیشروی آنها باز است، گفت: اینطور نیست که کسی مجبور باشد راهی را در پیش بگیرد، حتی در میان معجزه پیامبران نیز هیچ معجزهای نبوده که آنها را مجبور به انتخاب کند. براساس همین انتخابها روشهای مختلفی را انتخاب میکند و شاید حرف پیامبران را قبول نکند.
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به اینکه برخی از اختلافها نیز از جهل نشأت میگیرد، یادآور شد: گمان نکنید جهل فقط مخصوص انسانهای عادی است. عالمان بزرگ هم جهل دارند. جهل خیلی چیز عجیبی نیست و ما نیز کم و بیش ممکن است جهل داشته باشیم، زیرا جهل در مقابل علم است و همه ما کم و بیش جهلی داریم. اینکه علم و شناخت کم است، اما جهلمان زیاد میشود.
وی تأکید کرد: برخی در زمینه جهل نتوانستند به خوبی به علم دست یابند و یا کوتاهی کردند و گاهی اختلافات نیز در زمینه درک و تشخیص است.
آیتالله مصباح یزدی در بخش دوم سخنان خود با بیان اینکه برخی از اختلافات اینگونه نیست و قرآن در آیات متعدد میفرماید اختلاف در دین همیشه عامدا بوده است، گفت: برخی این کارها را آگاهانه انجام میدهند و میدانند که کار بیهودهای است اما آن را انجام میدهند و برای اینکه تسلط و برتریافکنی داشته باشند و برای اینکه موقعیت و دین جدیدی دست و پا کنند، این کار را انجام میدهند.
وی ادامه داد: اختلاف در دین به نص قرآن همیشه از روی برتریطلبی، تسلط و تجاوز به حقوق دیگران صورت گرفته است و باید دانست که همه اختلافات معذور نیست، بلکه اختلافاتی که عمدی نباشد و تحقیق در آن شده باشد و تحقیقات به نتیجه مطلوبی رسیده باشد و پذیرفتنی باشد و خداوند آن را بپذیرد، آن اختلاف معذور نیست و این ج ریا نی است که در طول تاریخ همواره تکرار میشود.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) با اشاره به اینکه از قبل از پیامبر(ص) اطلاعات کافی نداریم و اطلاعات موثق ما از خود قرآن است، گفت: ما در این زمینهها از قرآن و روایات استفاده میکنیم و در مواردی پیامبر اکرم(ص) پیامی را از طریق خدا برای مردم آورد و به قدر کافی که حجت را تمام کند، آن را بیان کرد اما کسانی نپذیرفتند. آنقدر در کتابهای سایر فرق غیر از تشیع مواردی ذکر شده که پیامبر آن را برای مردم خواند ولی نزدیکان پیامبر آن را نپذیرفتند.
"به طور مثال در زمان جاهلیت مرسوم بود که عمره و حج را با هم به جا آورند. در اسلام آیهای نازل شد که وقتی عمره را تمام کردید، میتوانید از احرام خارج شوید. در همین حال یکی از بزرگان پیش پیامبر(ص) آمد و گفت که ما چگونه میتوانیم این کار را انجام دهیم؟ بنابراین ایمان آنها اینگونه بود و میگفتند که ما قبول داریم ولی عملا قبول نمیکردند."
وی خطاب به حاضران گفت: انشاءلله که هیچ کدام از شما اهل گناه نباشید ولی وقتی گناه میکنیم آیا میگوییم پیامبر دروغ گفته است؟ میدانیم که گناه میکنیم گاهی شیطان گولمان میزند، منِ نوعی را عرض میکنم.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) ادامه داد: در صدر اسلام کسانی پیدا شدند و گفتند که اگر کسی مرتکب گناه کبیره شود، کافر است. اساس فکر خوارج این بود که اگر کسی مرتکب گناه کبیره شود، از دین خارج است و برهمین اساس فتوای قتل علی(ع) را دادند و گفتند که حکمت، خلاف قرآن است و ما آن را در قرآن پیدا نکردیم.
آیتالله مصباح ادامه داد: ما شیعیان به این معتقد نیستیم ولی به هر حال ارتکاب گناه نشانه ضعف ایمان است. خطر مهم این است که وقتی این گناهان متراکم شد و ایمان ضعیفتر شد، ایمان از بین میرود، دفعه اول که انسان کافر نمیشود.
وی افزود: قرآن از کسانی یاد میکند که میگویند اینها به مقامات عالی معنوی رسیدهاند و ما چیزهایی به آنها دادیم که به انبیاء میدادیم؛ کسی که مستجابدعوه بود و اوصافی داشت که مخصوص انبیاء بود، ولی علاقهای به دنیا و مال و مقام و تیترها و عناوین نداشت، کارش را به جایی رساند که قرآن میفرماید، مثله کمثل الکلب، یعنی مثل سگ شد؛ بنابراین آدمیزاد همچین زمینهای دارد یعنی اگر گناه متراکم شد، کمکم ایمان ضعیف میشود.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) ادامه داد: در طول تاریخ اسلام و بعد از رحلت پیامبر(ص) این نوسانات در افراد زیاد دیده شده است؛ در زمانهای قدیم که نبودیم ببینیم ولی در دوران انقلاب برخی افراد که هم سن و سال بنده هستند، در مجلس دیدند که در برخی افراد چه تحولاتی رخ داد؛ تحولاتی که به نظر من برای خودشان هم باورکردنی نبود. یعنی اگر یک روز به آنها میگفتند قرار است تو چنین شوی، میگفت ابدا و محال است و مگر میشود، اما شدند.
آیتالله مصباح ادامه داد: در من و جنابعالی امکان این تحولات وجود دارد و ما استثنا نیستیم، باید نگران باشیم آیا لذات دنیا، ریا ست دنیا، شهوات دنیا، پُست و مقامها، پولها، ذخیرههای بانکهای خارجی، پول سهام کارخانجات و مقادیر زیاد زمینهایی که احیا شده، مانع میشود از اینکه وظیفه خود را انجام دهیم یا خیر؛ این امتحان برای همه است و تعارف و استثنا ندارد.
وی گفت: در زمان ما یعنی از زمان دوران مشروطیت تا به حال تحولات زیادی اتفاق افتاده که من شاهد آن بودهام و برخی از اشخاص در برخی از جاها شخصا حضور جدی و فعال داشتند و تصور من این است که افرادی که در اینجا جمع شدند، میخواهند خودشان را از این انحرافها، سقوطها و نوسانات زشت حفظ کنند و اگر میخواهند اینگونه باشد، باید اصول فکری، ارزشی و روشی را رعایت کنند و اگر بنا داریم این اصول را دقیقا رعایت کنیم، 99 درصد مصونیت ما تضمین است اما اگر از ابتدا زیر حرفمان بزنیم و بگوییم امروز دوستان ما اینجوری میپسندند و باید اینگونه رفتار کنیم، فردا طور دیگری رفتار کنیم، معنایش این است که طبق ادبیات روز، جامعه ما دو گروه است؛ اصولگرا و غیر اصولگرا.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) ادامه داد: اصولگرا یعنی کسانی که سه دسته اصول را قبول و باور میکند و اگر گفت ولایت فقیه را قبول داریم، آن را با جان و دل میگوید و تا پای جان برای آن میایستد اما امروز برخی میگویند آقا ما حالا یک چیزی گفتیم و میگویند ما خودمان آقا را به اینجا رساندیم آیا مطیع او شویم؟
آیتالله مصباح تاکید کرد: پس ادعای ولایت فقیهی ما کجا رفت؟ حالا که شما کمک کردید فردی به حقش برسد، آیا شما سر او منت میگذارید؛ آنهایی که با پیامبر بیعت کردند، پیامبر را پیامبر کردند و آیا آنهایی که با علی بیعت کردند، آنها علی را علی کردند؟ آنها باید افتخار کنند که علی(ع) را شناختند و ما باید خدا را شاکر باشیم که کسی را به ما شناساند که کسی زیر آسمان و روی زمین شایستهتر از او برای این مقام سراغ نداریم.
وی گفت: ما قدر این را نعمت خدا میدانیم که این شناخت را به ما داد و عهد میبندیم که تا پای جان اطاعت کنیم، چون شعاعی از ولایتی است که در روز غدیر داده شد. امام خمینی(ره) فرمودند ولایت فقیه ادامه ولایت رسولالله(ص) است. ولی میبینیم همه اینجور نیستند البته همه کافر و ضدانقلاب نیستند بلکه ایمانشان ضعف دارد همان ضعفی که بنده هم دارم و گناه میکنم و در مسائل اجتماعی هم گناهی را مرتکب میشوم.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امامخمینی(ره) گفت: کسی ممکن است بگوید من رئیس باشم، ولی ضررش به 70 میلیون مسلمان برسد، مهم نیست؛ هدف اینگونه اجتماعات این است که بینش آگاهانه نسبت به اصول بینشی و باور آگاهانه نسبت به ارزشهای اسلامی و انقلابی و اعتقاد به روشهای امام و جانشین امام براساس کتاب و سنت را تقویت کنیم و باور کنید که راه صحیح همین است و باید این بصیرت را پیدا کنیم.
آیتالله مصباح یزدی در پایان تأکید کرد: راه همین است و دیگران هر جا کوتاه آمدند، همانجا اشتباه کردند و دنیا و آخرت خود را از دست دادند لذا اگر میخواهیم اینگونه نشویم، باید اصول را بشناسیم و به آن عمل کرده و در عمل پایبند به آن باشیم.
براساس این گزارش، پس از پایان سخنرانی آیتالله مصباح یزدی، همایش به پایان رسید و با خارج شدن شخصیتها از سالن، خبرنگاران سوالاتی از آنها پرسیدند.
** میرتاجالدینی: اشتراکی میان اصولگرایان و اصلاحطلبان برای ائتلاف در انتخابات مجلس وجود ندارد
سیدمحمدرضا میرتاجالدینی معاون پارلمانی سازمان صداوسیما در حاشیه همایش سراسری وحدت اصولگرایان در واکنش به اظهارات محمدرضا عارف، مبنی بر اینکه اگر اصولگرایان از ما دعوت کنند، با آنها تعامل خواهیم کرد، گفت: معنای تعامل را باید خود آقای عارف روشن کند. اشتراکی میان دو طرف وجود ندارد که بخواهند در انتخابات ائتلاف کنند، اما اگر اصلاحطلبان به مجلس راه یابند نیروهای اصولگرا با آنها و سایر طیفها تعامل خواهند داشت.
وی درپاسخ به سوالی پیرامون برنامه احمدینژاد برای انتخابات مجلس دهم گفت: اطلاعی از برنامههای وی ندارم.
** حدادعادل: اصولگرایان برای نظر جامعتین و آیتالله مصباح یزدی احترام خاصی قائل هستند
غلامعلی حدادعادل نماینده مردم تهران و رئیس فراکسیون اصولگ ریا ن مجلس شورای اسلامی در حاشیه همایش همگرایی اصولگرایان در جمع خبرنگاران با بیان اینکه برگزاری این همایش میتواند مقدمه خوبی برای رسیدن به وحدت برای اصولگرایان باشد، گفت: امیدوار هستیم راه و روش رسیدن به وحدت را با مشورت و همگرایی د ریا بیم.وی در پاسخ به این سوال که چگونه ممکن است شما برای انتخابات مجلس به وحدت برسید در حالی که در انتخابات ریا ست جمهوری نتوانستید به این هدف خود دست یابید، گفت: به هر حال این 2 انتخابات متفاوت هستند. در انتخابات ریا ست جمهوری یک نفر انتخاب میشود اما در انتخابات مجلس چون تعداد نامزدها بیشتر است، زمینه برای وحدت نیز بیشتر فراهم است.
حدادعادل با اظهار امیدواری برای رسیدن به وحدت برای انتخابات مجلس گفت: امیدواریم همانگونه که در دورههای گذشته اصولگرایان به وحدت رسیدند برای انتخابات مجلس نیز به وحدت برسند.
نماینده مردم تهران در پاسخ به سوالی درباره ارائه لیست واحد از سوی اصولگرایان برای انتخابات مجلس گفت: فعلا زود است در این باره صحبت کنیم البته این کمال مطلوب است ولی با توجه به فاصله زیادی که تا انتخابات داریم، صحبت از فهرست واحد کمی شتابزده است و باید سازوکارهای رسیدن به وحدت را مدنظر قرار دهیم.
وی در خصوص تحرکات اصلاحطلبان برای انتخابات مجلس نیز گفت: از نظر ما کسانی که در فتنه 88 فعال بودند، خط قرمز هستند، اما همه کسانی که اصول انقلاب را قبول دارند و به قانون پایبندند، میتوانند در این انتخابات شرکت و رقابت کنند.
رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس گفت: حضور گروهها و طیفهای مختلف اصولگرا در همایش امروز نشان داد که ما باید به آینده خوشبین باشیم.
وی در پاسخ به سوال خبرنگاری که میگفت چرا اصولگرایان به انتخابات زودهنگام دامن میزنند، گفت: این همایش، انتخاباتی نبود و اینکه برخی خبرنگاران سوالات انتخاباتی میکنند، دلیل بر انتخاباتی بودن این همایش نیست؛ امروز ما جشن غدیر برگزار کردیم و دور هم جمع شدیم تا از نقطه نظرات حضرت آیتالله مصباح بهرهمند شویم.
رئیس فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی در ادامه با بیان اینکه اصولگرایان به نظر جامعتین و آیت الله مصباح یزدی احترام خاصی قائل هستند، تأکید کرد: ما برای وحدت در جبهه اصولگرایی مصمم هستیم و امیدواریم وحدت شکل بگیرد.
** آیتالله موحدیکرمانی: علاوه بر جامعتین، مؤسسه امامخمینی(ره) هم در تصمیمات اصولگرایان سهیم است
آیتالله موحدیکرمانی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم عصر امروز شنبه در حاشیه همایش همگرایی اصولگرایان در جمع خبرنگاران، گفت: علاوه بر جامعتین، مؤسسه امامخمینی(ره) هم در تصمیمات اصولگرایان سهیم هستند و جامعتین همراه با آیتالله مصباحیزدی خواهند بود.
** فدایی: روحانیت نقش اساسی در وحدت اصولگرایان دارد/ از هر سازوکاری برای وحدت حمایت میکنیم
حسین فدایی دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی عصر امروز شنبه در حاشیه همایش همگرایی اصولگرایان با اشاره به لزوم وحدت اصولگرایان، گفت: ما از هر سازوکاری که برای وحدت اصولگرایان طراحی شود، حمایت میکنیم.
وی در پاسخ به سوالی درباره محوریت آیتالله مصباحیزدی در وحدت اصولگرایی، گفت: روحانیت و نقش فراگیر آن در وحدت اصولگرایی نقش اساسی دارد.
** زاکانی: اصولگرایان باید از گذشته درس عبرت گرفته و وحدت کنند
علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی عصر امروز شنبه در حاشیه مراسم همگرایی اصولگرایان در جمع خبرنگاران، با بیان اینکه اساس وحدت باید مبتنی بر اصول باشد و بر پایههای استوار آن قرار گیرد، گفت: قطعا اگر به این شکل به وحدت برسیم ماحصل آن نیز نتیجهبخش خواهد بود و در مرحله بعد نیز اقبال مردم را فراهم میکند که محصول این اقبال شکلگیری یک مجلس رشد یافته نسبت به دورههای گذشته است.وی با تاکید بر اینکه باید به سمت همگرایی و وحدت برویم و از گذشته درس عبرت بگیریم، اظهار داشت: باید متوجه باشیم که هر کجا تفرقه داشتهایم دیگران از آن بهره بردهاند.
زاکانی در پاسخ به سوالی در خصوص سازوکار رسیدن به وحدت در بین اصولگرایان، اظهار داشت: سازوکار وحدت باید در مسیر مشخص باشد و جامعتین نیز در این زمینه یک نقش ویژه دارند.
** حجتالاسلام حسینیان: آینده اصولگرایان روشن است/ به وحدت میرسیم
حجتالاسلام روحالله حسینیان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی عصر امروز در حاشیه مراسم همگرایی اصولگرایان، ملزومات همگرایی و اتحاد اصولگرایان را مشخص شدن اصولی که قرار است ج ریا ن اصولگرایان را به وحدت برساند، دانست و گفت: اگر بین اصولگرایان اختلافی ایجاد نشود، تاکید میکنم که همه موظف به این هستند اصول اتحاد را رعایت کرده و بر آن پایبند باشند.وی با بیان اینکه نقش علما و روحانیت در وحدت رسیدن اصول گرایان مهم است، گفت: در این ج ریا ن شخص نباید محور قرار بگیرد و همان اصول مدنظر رهبری محور قرار گیرد و اصولی که سازمان اصولگرایی را تشکیل میدهد باید مشخص و همه آنها رعایت شوند تا اصولگرایان در آن محور بتوانند به وحدت برسند.
حجتالاسلام حسینیان گفت: مسلما بهترین راه برای حل اختلافات احتمالی بین اصولگرایان گفتوگوست و قطعا با همین راه به نتیجه خواهیم رسید.
وی جلسه امروز اصولگرایان را مفید ارزیابی کرد و گفت: قطعا آینده اصولگرایی روشن است و اصولگرایان به وحدت خواهند رسید.
منبع/تسنیم
کد خبر: ۴۶۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۹
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی با بیان این که در سیستم نظام تعلیم و تربیت اگر موضوعات سیاسی دخیل داده شود، نظام آموزشی به تباهی کشیده خواهد شد گفت: برخی افکار تنگ نظرانه از بدنه آموزش و پرورش زدوده شود.
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
غلاممحمد زارعی در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری خانه ملت گفت: استان کهگیلویه و بویراحمد برای رسیدن به نقطه مطلوب در توسعه و پیشرفت باید بیش از گذشته به مقوله آموزش و پرورش توجه داشته باشد.
نماینده مردم بویراحمد و دنا در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: باید بیش از پیش دیدگاه تخصصی در آموزش و پرورش را تقویت کرد تا این که نسل جوان و نوجوان ما قربانی سیاسیکاری و نگاه غیر تخصصی در آموزش و پرورش نشود.
وی بسیاری از ناکامیهای کهگیلویه و بویراحمد را در سالهای گذشته به این موضوع دانست و گفت: رویکرد مثبتی اکنون در آموزش و پرورش استان ما برای تحقق بخشیدن به اهداف اصلی و اصیل تعلیم و تربیت وجود دارد.
این نماینده مردم در مجلس نهم شورای اسلامی حفظ کرامت معلمان را در چرخه آموزش و پرورش بیش از هر چیز دارای اهمیت دانست و گفت: نباید اجازه دهیم با سخن و گفتار و رفتارهای ناصواب و ناپخته به ساحت حتی یک معلم بیاحترامی شود.
وی گفت: همه ما مسئولان باید وظایف و تکالیف خود را در برابر این قشر انجام دهیم و اجازه ندهیم معلمان ما از دو جنبه مادی و معنوی دچار آسیب و ضربه شوند.
زارعی معلمان را قشری بی ریا و کم توقع دانست و گفت: نباید مسئولان از این حجب و حیا سوء استفاده کنند و حقوق معلم پایمال شود.
عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی زدودن برخی افکار تنگ نظرانه از بدنه آموزش و پرورش را لازم و ضروری دانست وخاطر نشان کرد: بیشک خاستگاه توسعه کهگیلویه و بویراحمد آموزش و پرورش است.
کد خبر: ۴۶۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۸
بسیاری از کارشناسان سیاسی برگزاری همایش غدیر اصولگرایان را نقطه عطفی در همگرایی حداکثری اصولگرایان میدانند که باعث شده طیفهای مختلف اصولگرایی از سنتیها و پایداریها تا جامعتین آماده یک وحدت راهبردی شوند.سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com :
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، همایش سراسری اصولگرایان همزمان با جشن بزرگ ولایت روز شنبه 19 مهر ماه با سخنرانی آیتالله مصباح یزدی و با حضور طیفها و احزاب و تشکلهای مختلف اصولگرایی در سازمان بسیج دانشجویی برگزار خواهد شد.
جلسات هماندیشی اصولگرایان که هر هفته با حضور طیفهای مختلف اصولگرایی به میزبانی حجتالاسلام تقوی عضو جامعه روحانیت مبارز برگزار میشود، تاکنون با همایشهای مختلفی سعی در سازماندهی و ایجاد همگرایی در بین اصولگرایان داشته است که برگزاری همایش اصولگرایان با سخنرانی آیتالله نوری همدانی، آیتالله موحدیکرمانی و آیتالله جنتی در همین راستاست.
اما بسیاری از کارشناسان سیاسی برگزاری همایش غدیر اصولگرایان با سخنرانی آیتالله مصباح یزدی را نقطه عطفی در هماهنگی و همگرایی حداکثری اصولگرایان میدانند که باعث شده طیفهای مختلف اصولگرایی از سنتیها و پایداریها تا جامعتین آماده یک ائتلاف گفتمانی و وحدت راهبردی شوند.
در همین زمینه محمد کاظم انبارلویی مسئول سیاسی حزب موتلفه در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، اظهار داشت: تلاشهای حجتالاسلام تقوی به عنوان یک شخص حقیقی برای همگرایی اصولگرایان در چند ماه اخیر به ثمر نشسته و توفیقات برای وحدت و همگرایی اصولگرایان ایجاد شده است.
انبارلویی ادامه داد: نشست اصولگرایان با حضور علمای اصولگرا دستاورد خوبی داشته و قرار شده آیتالله مصباح سخنران نشست سراسری اصولگرایان باشد.
*انبارلویی: روز شنبه وحدت را زیر سقف گفتوگو میبریم
سردبیر روزنامه رسالت با تاکید براینکه آیتالله مصباح به همه ج ریا ن اصولگرایی تعلق دارد تاکید کرد: ایشان یک روحانی فیلسوف و حکیم است.
وی با بیان اینکه نشست روز شنبه اصولگرایان گامی در راستای همگرایی اصولگرایان و احزاب آن خواهد بود تصریح کرد: این نشست نقش مهمی در همگرایی اصولگرایان دارد و آنها میتوانند با این نشست وحدت را زیر سقف گفتوگو ببرند و از تجربیات گذشته استفاده کنند تا انتخابات بعدی با آرایش جدید در کشور ظاهر شوند.
*ابراهیمی: نشستهای اصولگرایان ادامه دارد
به گزارش فارس، همچنین حجتالاسلام حسین ابراهیمی عضو جامعه روحانیت مبارز در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، با بیان اینکه مشابه این نشست پیش از این نیز تشکیل شده است به برگزاری همایش اصولگرایان با حضور آیات نوری همدانی، موحدی کرمانی و جنتی اشاره کرد.
ابراهیمی ادامه داد: در این نشست آیت الله مصباح سخنران خواهد بود و قرار است این نشستها ادامه داشته باشد و از شخصیتهای دیگر نیز دعوت شود.
عضو جامعه روحانیت مبارز این همایش را در راستای همگرایی اصولگرایان ارزیابی کرد و با بیان این نکته که این همگرایی در این نشست وسیعتر به نمایش گذاشته میشود گفت: با توجه به حضور علاقمندان آیتالله مصباح و جشن عید غدیر، این همایش بسیار گسترده است.
وی ابراز امیدواری کرد: اصولگرایان با این نشستها به یکدیگر نزدیک شوند و بتوانند ج ریا ناتی که تا به حال به هم نپیوستند، به یکدیگر بپیوندند.
ابراهیمی تصریح کرد: این همایش به هیچ عنوان انتخاباتی نیست و رویکرد آن همگرایی اصولگرایی است.
*کوهکن: آثار مثبت همایشهای اصولگرایی در یک سال آینده خود را نشان میدهد
همچنین محسن کوهکن نایبرئیس جبهه پیروان نیز در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، با بیان اینکه این همایش به دعوت حجتالاسلام تقوی برگزار میشود یادآور شد: ایشان از ابتدا به دنبال ایجاد فضای همدلی و هماهنگی بین مجموعه اصولگرایی بود و از افراد مختلفی نیز دعوت به عمل آورد.
کوهکن با بیان اینکه همه سلایق اصولگرایی به دور از واگرایی در این جلسات دعوت شدهاند گفت: سخنرانی آیتالله مصباح در همایش بزرگ اصولگرایان با حضور همه سلایق به دعوتکننده و میزبان باز میگردد که به ایجاد همگرایی کمک میکند.
نایبرئیس جبهه پیروان با بیان اینکه ایجاد این همگرایی به معنای تاسیس تشکیلات جدید نیست گفت: هر میزان که هر ج ریا ن به سمت همگرایی و وحدت حرکت کند، آثار آن برای خود این ج ریا ن فکری به جای میماند.
وی برهمین اساس افزود: با اینکه این همایش انتخاباتی نیست اما همین پرچم همگرایی، آثار مثبت خود را در یک سال آینده نشان میدهد.
کوهکن از حضور جبهه پیروان در همایش بزرگ عید ولایت خبر داد.
*سقایبی ریا : همایش اصولگرایان تاثیر بسزایی در همگرایی آنها خواهد داشت
حجتالاسلام سقای بی ریا سخنگوی جبهه پایداری نیز در گفتوگو با خبرنگار احزاب خبرگزاری فارس، با بیان اینکه جبهه پایداری در همایش وحدت اصولگرایان حضور خواهد داشت گفت: همه اصولگرایان به این همایش دعوت شدهاند و ما معتقدیم این نشست تاثیر بسزایی در همگرایی خواهد داشت.
سقای بی ریا همایش بزرگ اصولگرایان را یک نقطه عطف برای این ج ریا ن دانست و درباره تفاوت چنین نشستهایی با ساز و کارهای انتخاباتی گفت: آثار این همایشها به عملکرد خود اصولگرایان بستگی دارد و باید راهکارهای علما را به کار ببندند چراکه آیتالله مصباح همیشه صحبتهای تاثیرگذاری داشتهاند که بسیار موثر بوده است.
*حضور برخی اعضای جامعه مدرسین به نمایندگی از این تشکل در همایش اصولگرایان
حجتالاسلام محمود رجبی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، با تأکید بر اینکه همایش «همه با هم» سرآغاز یک وحدت پایدار، فراگیر و عمیق بین اصولگرایی است، اظهار داشت: الحمدالله آیتالله مصباح از کسانی هستند که همواره به شعار این همایش یعنی «همه با هم» تأکید داشته و معتقد است معتقدان به نظام در سلایق مختلف باید با همدلی آنچه مورد نظر خداست را محقق سازند.
حجتالاسلام رجبی تصریح کرد: در شرایطی که آیتالله مهدویکنی به دلیل بیماری نمیتوانند نقش فعالی ایفاء کنند، اصولگرایی به لطف خداوند به این نتیجه رسید که حول محورِِِِِ مورد تأئید مقام معظم رهبری و شخصی فرهیخته یعنی آیتالله مصباح جمع شوند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، سخنرانی آیتالله مصباح در همایش اصولگرایان را موجب استحکام و وحدت اصولگرایانی که دل در گرو منویات رهبری دارند دانست و خاطرنشان کرد: خدای جبهه و جنگ در اینجا هم حضور دارد و امیدواریم همانطور که بر دشمن غلبه کردیم بر مشکلات نیز فائق آییم.
وی در خصوص حضور اعضای جامعه مدرسین در همایش روز شنبه گفت: اعضای جامعه مدرسین در همایشهای عمومی خارج از قم شرکت نمیکنند چرا که اکثر آنها اساتید درس خارج از حوزه هستند ولی با این حال وحدت اصولگرایان و خطی مشی اتخاذ شده را قبول دارند.
حجتالاسلام رجبی در عین حال تأکید کرد: احتمالاً برخی از اعضای جامعه مدرسین به نمایندگی از این تشکل در همایش روز شنبه حضور خواهند داشت.
*تقوی: همگرایی و وحدت؛ شعار اصلی همایش اصولگرایان
به گزارش فارس، حجتالاسلام تقوی میزبان همایش اصولگرایی نیز با تاکید بر اینکه این همایش براساس تشکیل جلسات همگرایی میان اصولگرایان شکل گرفته است، گفت: هدف ما از برگزاری چنین برنامههایی، تنها ایجاد وحدت و همگرایی بین اصولگرایان است.
عضو جامعه روحانیت مبارز تصریح کرد: تاکید بر همگرایی و وحدت، شعار اصلی همایش اصولگرایان در نوزدهم مهر ماه خواهد بود.
کد خبر: ۴۵۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۶
شهدا دعا داشتند ، ادعا نداشتند
شهدا نیایش داشتند ، نمایش نداشتند
شهدا حیا داشتند ، ریا نداشتند
شهدا رسم داشتند ، اسم نداشتند
شادی روح شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
کد خبر: ۴۴۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۲۹
روح الله حسینیان، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری گفت قضاوت رهبر معظم انقلاب برای ارزیابی ما از کارنامه دولت دکتر احمدی نژاد کافی است. به گزارش آوای دنا ،در پی انتشار اظهارات ناصر سقای بی ریا ، سخنگوی جبهه پایداری ، مبنی بر عدم صلاحیت دکتر احمدی نژاد، روح الله حسینیان، عضو شورای مرکزی جبهه پایداری، در گفتگو با دولت بهار تاکید کرد: رهبر معظم انقلاب اسلامی در آخرین دیدار دولت دکتر احمدی نژاد با ایشان فرمودند دولت شما بیش از سایر دولت ها مورد هجمه قرار گرفت که بخاطر دفاع از ارزش های انقلاب بود. همین قضاوت رهبر معظم انقلاب برای ارزیابی ما از کارنامه دولت دکتر احمدی نژاد کافی است.
حسینیان افزود: دکتر احمدی نژاد خدمات بسیار ارزنده ای انجام داده که فراموش شدنی نیست و من خودم به ایشان ارادت دارم.
به گزارش دولت بهار، یک نماینده عضو این جبهه خبر داد چندی پیش جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی عضو جبهه پایداری با حضور در دفتر رییس جمهور سابق با ایشان دیدار و گفتگو کردند.
کد خبر: ۴۲۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۰۶
صندلی مدیریت شاید برای شما از عسل هم شیرین تر باشد اما برای مدیری که سال های سال مدیر بوده مانند زهر تلخ است ، تحمل این مسئولیت سنگین فقط و فقط برای خدمت به مردم و خشنودی خداوند متعال است.برای به دست اوردن این صندلی دست به هر کاری میزنید حتی اگر دشمنی با خداوند هم باشد ، باشد که خداوند همه ما را هدایت کند
کد خبر: ۴۰۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۵/۱۲