« آواي رودکوف» خود را به اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري پايبند مي‌داند و مبناي فعاليت اين سايت بر سه اصل « بيطرفي » ، «دقت » و « انصاف » استوار است.

      
برچسب ها
از هم‌اکنون نهادهای مجری و ناظر انتخابات برای هرچه باشکوه‌تر برگزار شدن انتخابات فعالیت خود را آغاز کرده و البته احزاب و جریان‌های سیاسی هم تنور انتخابات را گرم کرده‌اند
کد خبر: ۶۸۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۸

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com وطن امروز طی گزارشی نوشت:دکل را پسر مهاجرانی خورد. پس از اظهارنظر نادرست بیژن زنگنه درباره مفقود شدن دکل نفتی که توانست عده‌ای ساده‌لوح را مشغول کند؛ توجهات به ماجرا بیشتر شد و حالا آشی که زنگنه پخته است دارد گلوی دوستان اصلاحات را می‌سوزاند، چراکه پیگیری‌ها نشان داده است پسر عطا مهاجرانی، وزیر ارشاد و زینت الوزرای دولت اصلاحات در مفقود شدن پول دکل نفتی نقش داشته است. علاوه بر این، مشابه دکل مورد ادعای زنگنه، در دولت اصلاحات به ارزش 43 میلیون دلار  نیز وجود دارد که به مراتب بدتر است اما رسانه‌های زنجیره‌ای اصلاح‌طلب هیچگاه به آن اشاره نکردند. به گزارش «وطن امروز»، طی هفته گذشته رسانه‌های اصلاح‌طلب و حامی دولت اخبار متناقض و سراسر دروغی را با عنوان گم شدن دکل نفتی در دولت سابق منتشر کردند. این رسانه‌ها درحالی این موضوع را با استناد به سخنان بیژن زنگنه، وزیر نفت مطرح کردند که اساسا دکلی وارد کشور نشده بود که بخواهد گم شود! رستم قاسمی، وزیر سابق نفت در توضیح این ادعا ضمن خنده ‌دار بودن عنوان گم شدن برای دکل نفتی ارتباط این موضوع را با دولت سابق کاملا رد کرد و تاکید کرد پروسه خرید دکل نفتی به هیچ‌وجه از مجرای دولت صورت نگرفته است. قاسمی تصریح کرده بود وزارت نفت یک مجموعه حاکمیتی و کارفرمایی است و  دکل‌‌های حفاری مربوط به شرکت‌های پیمانکاری است و  شرکت تأسیسات دریایی که مالکیت عمده آن مربوط به بنیاد تعاون ناجا و صندوق بازنشستگی نفت است، به‌عنوان پیمانکار شرکت نفت‌وگاز پارس در پارس‌جنوبی فعالیت می‌کند و براساس آنچه مدیرعامل سابق این شرکت گفته است، یک فروند دکل حفاری خریداری شده است و بخشی از پول آن را پرداخت و ضمانت‌های لازم را نیز دریافت کرده‌اند.  قاسمی از پیگیری قضایی آن نیز خبر داد.  همچنین پس از توضیحات رستم قاسمی، مدیرعامل سابق تأسیسات دریایی نیز درباره اختلاف پیش‌آمده در خرید دکل نفتی توضیح داد و البته تصریح کرد به‌رغم تلاش برای تشکیل کمیته فنی و حقوقی برای حل کردن این اختلاف، دولت تاکنون این جلسه را تشکیل نداده است.   استفاده سیاسی اصلاح‌طلبان از مفاسد اقتصادی اما طرح ماجرای ادعای گم شدن دکل دریایی نفتی که اصلا وارد کشور نشده است و ارتباط دادن آن به وزارت نفت دولت قبل توسط رسانه‌های اصلاح‌طلب در حالی است که بررسی‌ها نشان می‌دهد رسانه‌های جریان اصولگرا از ماه‌ها پیش به این موضوع و البته موارد مشابه آن در دوران اصلاحات پرداخته بودند و جریان اصلاح‌طلب نسبت به این موضوع سکوت معناداری کرده بود. خبرگزاری فارس در گزارش خود در این‌باره نوشته است:  به‌‌رغم آنکه به تازگی درباره گم شدن یک دکل حفاری دریایی نفت ایران هیاهو و جنجال گسترده‌ای در رسانه‌های یک جریان خاص سیاسی به پا شده، اما واقعیت آن است که سابقه انتشار این خبر به 10 ماه پیش باز می‌گردد و هیچ یک از این رسانه‌ها در آن زمان به انتشار این خبر واکنش نشان ندادند تا شائبه برخورد سیاسی رسانه‌های مذکور با فساد بشدت تقویت شود. گزارش اولیه فارس در این باره در شهریور ماه 93 خبری با عنوان «دو نهاد نظارتی در جست‌وجوی دکل گمشده 87میلیون دلاری حفاری نفت» منتشر شد. در این خبر از قول یک مقام آگاه در وزارت نفت درباره فرآیند خرید این دکل اشاره شده بود که: « قرار بود 20 درصد از بهای 87 میلیون دلاری این دکل حفاری به عنوان پیش پرداخت در اختیار شرکت خارجی قرار بگیرد و 80 درصد باقیمانده نیز پس از تحویل دکل به این شرکت پرداخت شود البته این شرکت اقدام به خرید اقلام دیگری نیز به همین شیوه کرده است که در آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت».  کمتر از یک ماه بعد علی مروی، رئیس کمیسیون انرژی در گفت‌وگو با فارس از تشکیل پرونده تحقیق و تفحص از عملکرد شرکت تاسیسات دریایی از ابتدای تاسیس تاکنون در مجلس خبر داد. دیگر نمایندگان مجلس نیز موضوعات مطرح در این تحقیق و تفحص را مواردی چون تعیین‌تکلیف دکل 87 میلیون دلاری این شرکت، عملکرد شرکت‌هایی که با پول این شرکت و به نام بخش خصوصی تشکیل شده‌ و از این شرکت پروژه دریافت کرده‌اند، دکل دیگری که سال‌ها پیش خریداری شده اما به دلیل مشکلات متعدد سال‌هاست در بندر شارجه مانده و اساسا در کشور مورد استفاده قرار نگرفته است و خرید اقلام و تجهیزات مربوط به کار در پارس‌جنوبی اعلام کردند. تخلفات احتمالی مطرح شده از سوی نمایندگان از ابتدای تشکیل شرکت تاسیسات دریایی تاکنون بویژه در دولت‌های هشتم، نهم و دهم رخ داده‌اند، اما نکته جالب اینجاست که رسانه‌های جریان سیاسی خاص در آن زمان یعنی 9 یا 10 ماه پیش تمایلی به انعکاس این اخبار نشان ندادند و در عین حال، به طور کلی از تخلفات مربوط به قبل از دولت‌های نهم و دهم چشم پوشیدند، چنانکه امروز هم از نقش پسر یکی از وزرای مشهور دوره اصلاحات در دلالی دکل‌های نفتی و از جمله دکل اخیر سخنی نمی‌گویند. همچنین در دی ماه  93  در گزارش دیگری از تشکیل پرونده قضایی برای 2 تن از مدیران عامل سابق شرکت تاسیسات دریایی خبر داده شد اما این خبر هم مورد توجه این رسانه‌ها قرار نگرفت. این بی‌توجهی یک دلیل ساده داشت: به‌رغم اینکه یکی از این مدیران از سوی زنگنه معزول شده بود اما یکی از این دو مدیر نیز از سوی وی منصوب شده و همین امروز هم یکی از افراد بسیار نزدیک به وزیر نفت به شمار می‌رود که حتی دفاع از زنگنه در ماجرای کرسنت در رسانه‌ها نیز به عهده وی گذاشته شد. چنین برخورد متناقضی با فساد به وضوح نشان می‌دهد هدف اصلی این رسانه‌ها نه برخورد واقعی با مفاسد اقتصادی، بلکه استفاده سیاسی از مفاسد اقتصادی است. چنانکه این رسانه‌ها حتی به خبر بازداشت متهمان فساد در شرکت تاسیسات دریایی که در دی ماه گذشته در فارس منتشر شد نیز واکنشی نشان ندادند. در واقع تنها پس از انتشار خبر جمع‌آوری امضا برای استیضاح زنگنه بود که ناگهان این رسانه‌ها کشف کردند یک دکل نفتی گم شده و سیل اخبار و مصاحبه با افراد مرتبط و غیر مرتبط و تولید سناریوهای تخیلی و طنز و امثال آن به صورت کاملا خودجوش به این رسانه‌ها سرازیر شد. نکته جالب اینجاست که بعضا افرادی مورد مصاحبه قرار گرفتند و در این باره فیلمنامه تهیه کردند که خود پرونده‌های متعدد اقتصادی در مراجع قضایی داشته و دارند.   دکل گم شده اصلاحات را ندیدند! این رسانه‌ها در حالی ادعای دکل حفاری گمشده (فورچونا) را در راس اخبار خود قرار داده‌اند که مدت‌ها قبل از خرید این دکل توسط مدیرعامل شرکت تاسیسات دریایی، این شرکت یک دکل حفاری دیگر را در زمان تصدی یکی از مدیران عامل اسبق شرکت تاسیسات دریایی خریداری کرده است اما این دکل نیز ظاهرا سرنوشت مشابهی داشته است. با این تفاوت که دکل فورچونا (که به نام شرکت فروشنده یعنی «دین» نیز مشهور شده است) در حال حاضر به شرکت دیگری فروخته شده و در حال حفاری است اما دکل گلوبال پرل که در زمان مدیر منصوب زنگنه و نزدیک به یکی از خانواده‌های بسیار قدرتمند ایران خریداری شد به حدی در توفان کاترینا آسیب دیده بود که اساسا بازسازی و استفاده از آن امکانپذیر نشده است. این دکل به مبلغ 43 میلیون دلار خریداری شد و از زمان خرید، در بندر الخالد شارجه نگهداری می‌شود که هزینه نگهداری آن در بندر یاد شده تا سال 92 بیش از 7 میلیون دلار بوده است.به عبارت دقیق‌تر تاکنون 50  تا 60 میلیون دلار برای تملک این دکل هزینه شده است اما گزارش‌های شرکت تاسیسات دریایی نشان می‌دهد در حال حاضر این دکل حتی به‌عنوان آهن قراضه نیز خریداری ندارد و اگر خریداری برای آن پیدا شود بیش از 3 تا 5 میلیون دلار ارزش نخواهد داشت.با این وجود تاکنون خبری از لاشه این دکل حفاری که سال‌هاست در شارجه پهلو گرفته، منتشر نشده است.براساس این گزارش، در آینده گزارش‌های دیگری از نقش دلالان خرید دکل در پروژه‌های نفتی ایران از جمله فرزند زینت‌الوزرای دولت اول اصلاحات و همچنین دیگر مفاسد مطرح در شرکت تاسیسات دریایی در طول دوره‌های مختلف مدیریتی این شرکت بزرگ نفتی منتشر خواهد شد. براساس این گزارش، مدیریت شرکت تاسیسات دریایی از ابتدای تاسیس تاکنون در اختیار مهدی هاشمی، مسعود سلطانپور و علی طاهری‌مطلق قرار داشته و مدیریت این شرکت از یک سال پیش تاکنون برعهده غلامرضا منوچهری گذاشته شده است.   از بورسیه آل‌سعود تا خوردن دکل نفتی اما نکته مهم در این میان این است که ردپای پسر وزیر دولت اصلاحات در پرونده این دکل نفتی به چشم می‌خورد، رد پایی که با بررسی بیشتر روی دکل‌های دیگر نفتی نیز مشاهده می‌شود  اما ردپای پسر وزیر دولت اصلاحات در ماجرای دکل نفتی در حالی است که چندی پیش نیز ویکی‌لیکس سندی منتشر کرد که نشان می‌دهد دولت سعودی بنا به درخواست وزیر اصلاحات هزینه قابل‌توجهی را برای بورسیه تحصیلی پسرش آن هم در بریتانیا تخصیص داده است و این موضوع به خوبی از  عمق  ارتباط جریان فتنه با 2 مقوله فساد و بیگانه حکایت دارد. این سند که تاریخ آن متعلق به 10 اکتبر سال 2011 است، اشاره می‌کند به درخواست وزیر دولت خاتمی،  این بورس تحصیلی در مقطع دکترا برای پسرش توسط سفارت عربستان تامین شده است. همچنین این سند اشاره دارد به اینکه سفارت عربستان در لندن هزینه بیش از 12 هزار پوندی برای هرسال تحصیلی (4 سال، از 2011 تا2015) و هزینه‌ای بالغ بر 4256 پوند برای هزینه‌های زندگی پسر آقای وزیر را تامین کرده است. نگاهی به مجموعه این گزارش‌ها از عمق نفوذ فساد در جریان اصلاحات خبر می‌دهد.
کد خبر: ۶۷۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۱

رئیس حزب یمن آزاد در آخرین ضربات وارده به عربستان تأکید کرد که فرمانده توپخانه و 300 سربازی که وابسته به عربستان سعودی هستند به ارتش و نیروهای مردمی یمن پیوسته‌اند.خبرگزاری فارس: پیوستن فرمانده توپخانه و 300 سرباز وابسته به عربستان به ارتش و نیروهای مردمی یمن رئیس حزب یمن آزاد در آخرین ضربات وارده به عربستان تأکید کرد که فرمانده توپخانه و 300 سربازی که وابسته به عربستان سعودی هستند به ارتش و نیروهای مردمی یمن پیوسته‌اند. «ناصر بن یحیی العرجلی» عضو کمیته عالی انقلابی و رئیس حزب یمن آزاد از ضربات سختی خبر داد که آل سعود در تجاوز به یمن متحمل شده‌اند. وبگاه خبری «بانوراما الشرق الاوسط» گزارش داد که 300 نفر از کسانی که وابسته به نیروهای آل سعود بودند به ارتش یمن پیوسته‌اند. العرجلی در این زمینه گفت: «آخرین سیلی محکم [ی که آل سعود خورد] اعلام پیوستن هاشم الاحمر فرمانده توپخانه ارتش جیره‌خوار [عربستان] در گذرگاه مرزی الودیعه به ارتش و کمیته‌های مردمی [یمن] بود». وی با اشاره به پیوستن 300 نفر با همه سلاح و تجهزیزاتشان به ارتش یمن تأکید کرد: همه این افراد پس از اینکه از ظلم و خودبزرگ بینی عربستان و برخورد حقیرانه با یمنی‌ها خسته شدند با شجاعت تصمیم خود را گرفتند که به آغوش میهن بازگردند. رئیس حزب یمن آزاد ادامه داد: این قهرمانان که بازگشته‌اند زمانی که در مأرب الشیخ یاسر فیصل حسین الاحمر از آنها استقبال کرد اعلام کردند که کاملا آماده جانفشانی و فداکاری برای کشورشان هستند تا شوکت خود بزرگ‌بینی عربستان و اهانت مداوم آن به یمنی‌هایی که در خاک عربستان حضور دارند در هم شکسته شود. العرجلی با اشاره به پیروزی‌های جدید ارتش و کمیته‌های مردمی در داخل عربستان تصریح کرد که توجیهات «احمد عسیری» سخنگوی ائتلاف عربستان علیه یمن درباره ورود ارتش و نیروهای کمیته مردمی این کشور به نجران خنده ‌دار و تمسخرآمیز است. وی در پایان تأکید کرد که رژیم عربستان همچنان در وضعیت دشواری قرار دارد و به خوبی از تلخی این شکست آگاه است، ولی به خاطر حماقت رهبران جوان خود همچنان به خود و مردمشان دروغ می‌گویند و به تداوم فرار به جلو اصرار دارند.
کد خبر: ۶۶۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۵

این روزها تب و تاب کنکور جوانان، دانش آموزان و تمام جامعه را فرا گرفته است و یکی از مهمترین رخدادهای موجود در زندگی این دانش آموزان اتفاق خواهد افتاد
کد خبر: ۶۵۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۱۹

نمی دانم هدف سروش صحت از این طنز چیست .شاید طبق گفته هایش در خندوانه که گفت من به لطیفه های زشت بیشتر می خندم ،این هم از مدل دوست داشتنی اوست
کد خبر: ۶۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۲۳

عنایت بفرمایید از برگه هایی که برای استخدام وزارت‌خانه‌هایتان در آنها سوال طرح می‌کنید به ما هم بدهید تا نامه ای در آنها بنویسیم برای خدایمان/آقای رئیس جمهور آیا تا به حال بی پول به مدرسه رفته اید؟؟؟آیا تا به حال شرمنده‌ی فرزندانت شدی؟؟؟آیا تا به حال نان خشک در آب زده ای و بخوری؟؟؟
کد خبر: ۶۲۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۵

فقط کافی است حرفی بشنود که با چارچوب ذهنی‌اش مغایرت داشته باشد، سریع برافروخته می‌شود، بی‌محلی می‌کند، زیر لب غر می‌زند و به زمین و زمان فحش می‌دهد، اگر از اتفاق پیش آمده خیلی زیاد ناراحت شده باشد که دیگر نگو، روزگاری است که سیاه می‌شود! کنترل از دستش خارج می‌شود، هر چیزی جلوی دستش باشد پرت می‌کند و درها را به هم می‌کوبد، به همه اطرافیانش توهین می‌کند و گاه حتی کارش به تحقیر دیگران می‌رسد و... **** «خشم» هیجانی است که اگر بدرستی مهار نشود، اثرات مخرب زیادی دارد. اگر خشم به درون فرد رخنه کند و درونی شود ممکن است فرد را به مشکلات متعدد جسمی همچون، استرس و تنش مفرط، ناراحتی‌های عصبی، بیماری‌های گوارشی، سردرد، ناراحتی‌های قلبی و... مبتلا کند و در صورت بروز بیرونی نیز، اثرات منفی دیگری دارد که با توجه به تحقیقات متعدد شواهد اندکی وجود دارد مبنی بر این‌که ابراز خشم می‌تواند روش خوبی برای کاستن انرژی منفی لحظه‌ای و کم‌توان کردن انرژی آن باشد، چه‌بسا در بروز بیرونی خشم، فرد فحاشی کند، اشیاء را پرت کند، برخورد فیزیکی داشته باشد و... که در این وضعیت، نه‌تنها خود بلکه اطرافیانش هم، از بروز خشم و کنترل نشدن این هیجان احساس ناراحتی و شرمساری می‌کنند. بسیاری از ما با مراجعه به روان شناس ‌ یا مطالعه کتاب‌های روان‌شناسی سعی می‌کنیم به طریقی با اضطراب و افسردگی خود مقابله کنیم و از شدت آن بکاهیم، اما کمتر به فکر آن هستیم که خشم خود را کنترل کرده و در موقعیت‌های ناخوشایند آن را مدیریت کنیم، زیرا غالبا این تصور اشتباه را داریم که خشم هیجانی طبیعی است که ما قادر به کنترل آن نیستیم یا این‌که لازم نیست آن را مدیریت و مهار کنیم، این در حالی است که خشم، هیجان منفی قابل کنترلی است که اگر بخواهیم می‌توانیم آن را مدیریت کنیم. برای کاهش پرخاشگری و خصومت فیزیکی و کلامی، باید یاد بگیریم ‌چگونه خشم خود را کنترل کنیم و با شدت خفیف یا شدید آن مواجه شده و مقابله کنیم؛ به همین منظور برای کنترل خشم چند پیشنهاد ارائه می‌دهیم: بر هیجان خشمتان آگاه شوید این درست است که شما ‌ هنگام خشم، دچار تعارض شده‌ و در حالتی قرار گرفته‌اید که شاید کنترل آن از دستتان خارج است، اما یادتان باشد خشم شما هیجان موقتی است و پس از لحظاتی فروکش خواهد کرد و پس از گذشت آن مدت، شما خواهید ماند و رفتاری که از خود بروز داده‌اید، پس علاج واقعه پیش از مشکل کنید و با خود تمرین کنید که حتی‌المقدور اسیر هیجانات موقت و زود‌گذرتان نشوید، در عین حال که به آنها آگاهید و نشانه‌های بروز آن را می‌دانید، بتوانید بر خود مسلط شوید و کاری نکنید که بعد‌ها پشیمان شوید. علت خشم خود را بشناسید جستجو کنید تا دریابید چه چیز خشم و عصبانیت شما را تحریک و برانگیخته می‌کند. موقعیت‌های پیشینی را که خشمگین شده‌اید ،یادداشت کنید، به این طریق می‌توانید بفهمید ‌ در چه شرایط و موقعیت‌هایی عصبی می‌شوید و بیشتر در آن وضعیت، چه عکس‌العمل‌هایی نشان می‌دهید. قطعا با دانستن و پی بردن به این‌که چه کسی و چه چیزی باعث ناراحتی و خشمتان می‌شود می‌توانید برای مقابله و کنار آمدن با چنین موقعیت‌هایی یا وضعیت‌های مشابه آن، برنامه‌ریزی کنید و رفتاری را که کمتر آسیب‌زا و تهاجمی است، از خود بروز دهید. از تکنیک توجه برگردانی استفاده کنید توجه برگردانی یکی از بهترین روش‌های کنترل یا کاهش شدت خشم است. با معطوف کردن حواس به چیزهای دیگر ‌ یا با اشتغال به برخی از فعالیت‌های جذاب و متضاد با آن موقعیت ناراحت‌کننده، می‌توان با خشم لحظه‌ای مقابله کرد و بر آن چیره شد. برخی با انجام فعالیت‌های ورزشی، عده‌ای با گوش کردن به موسیقی یا تماشای تلویزیون و برخی نیز با مطالعه‌ یا پرداختن به سرگرمی‌های مورد علاقه خود احساس آرامش می‌کنند و از تلاطمات درونی خود می‌کاهند. با خود‌ گفت‌وگو کنید برخی ‌ افراد عادت دارند، راجع به پیشامدی که برایشان به وقوع پیوسته‌ با خودشان گفت‌وگو می‌کنند. گفت‌وگوی درونی در بسیاری از موارد باعث کاهش شدت خشم می‌شود، اگر چه در برخی دیگر، اثری عکس داشته و موجب افزایش یا تداوم و پایداری شدت خشم می‌گردد. مثلا، ممکن است فردی از شخصی بشدت عصبانی باشد و حتی سال‌ها‌ آن را در دل خود نگه دارد، و هر بار با یادآوری آن مساله برافروخته و عصبی شود، چراکه خود را مستحق عذرخواهی از جانب فرد مقابل می‌داند که از آن دریغ شده است؛ اما اگر گفت‌وگوی درونی با نگاه منصفانه و به دور از توقع و قضاوت یکجانبه‌ای انجام شود و گذشت و حل مساله در اولویت قرار داشته باشد، قطعا تاثیرات مثبتی خواهد داشت که باعث آرامش و تسکین خواهد شد. بی‌غرضانه با فرد مقابل‌تان، گفت‌وگو کنید به جای سکوت کردن، غرغر کردن، انتقادهای کلامی کوبنده یا حتی برخورد‌های فیزیکی، با فرد مقابلتان به گفت‌وگو بنشینید. بلی، گفت‌وگو یکی از موثرترین روش‌های کنترل و کاهش شدت خشم است. سعی کنید همیشه به جای حق به جانب جلوه دادن خود یا فرار از پذیرش مسئولیت اشتباه خود یا با متهم کردن دیگری، بپذیرید که می‌توانید مشکل بوجود آمده را با گفت‌وگو حل و فصل کنید، چراکه گفت‌‌وگو شرایطی را برای مذاکره، حل مساله و سازش فراهم می‌آورد. گفت‌وگو و مصاحبت باعث می‌شود که ما از نظریات فرد مقابل مان در مورد آن موقعیت خاص، رفتار، افکار و هیجانات متعاقب وی از آن شرایط، مطلع و آگاه شویم و بهتر بتوانیم اوضاع را از دیدگاه فرد مقابلمان نظاره‌گر شویم و با درک متقابل از آن، مساله را واکاوی کرده و به راه‌حلی مساعد و مناسب دست یابیم. توضیح بخواهید و آن را بشنوید اگر بدانید علت رفتار فرد مقابلتان به چه دلیل است و از چه نشأت می‌گیرد، هدف از آن چیست و عاقبت آن به کجا منتهی می‌شود؛ شاید به جای عصبی و خشمگین شدن، هیجان دیگری را تجربه کنید. وقتی با کسی روبه‌رو می‌شوید که از شما انتقاد می‌کند یا به گونه‌ای رفتار می‌کند که با هنجارها و انتظارات شما متناقض است و حتی بی‌حرمتی معنا می‌شود، چه می‌کنید؟! ما توصیه می‌کنیم به جای تقابل یا عکس‌العمل‌های شدید و دور از شأن‌تان، سعی کنید با نوشیدن یک لیوان آب سرد‌ بر خود و اعصابتان مسلط شوید و فرد مقابلتان را به آرامش دعوت کنید و از او بخواهید علت رفتارش یا فکری که آزارش می‌دهد را برایتان توضیح بدهد، گاهی با شنیدن نظرات او، نه‌تنها آرام می‌شوید بلکه با درک متقابل از شرایط وی به گونه‌ای کاملا متفاوت رفتار می‌کنید که شاید فرسنگ‌ها با خشم آن لحظه‌تان منافات داشته باشد. مثلا اگر به هنگام رانندگی کسی به دلیل بی‌احتیاطی، ماشینش را به ماشین شما بکوبد و آسیب بزند، بی‌تردید مایه تعجب نیست که خشمگین شوید و به سرعت از ماشین‌تان پیاده شده و فرد خاطی را متهم به بی‌احتیاطی کنید، اما اگر در همان لحظه راننده عذرخواهی کند و به شما توضیح دهد که تحت فشار عصبی و روحی، حواسش پرت شده چون بتازگی متوجه بیماری لاعلاج فرزندش شده است، قطعا خشمتان فروکش خواهد کرد و به جای توهین و بگو مگو کردن خواهید گفت، اتفاقی است که پیش آمده، اشکالی ندارد، خداوند همه مریض‌ها را شفا بدهد، اگر حالتان خوب نیست کناری بایستید و بعد از این‌که حالتان خوب شد رانندگی کنید، ممکن است اتفاق ناخوشایند دیگری رخ دهد که در این شرایط، اصلا به صلاحتان نیست و... . شما با تجسم این حالت می‌‌دانید که چگونه هیجان خشمتان به هیجان محبت و حس همدردی و نگرانی تقلیل می‌یابد. سازش کردن را یاد بگیرید وقتی مشکلی پیش می‌آید، بسیاری از ما به جای حل مساله‌ یا سازش با شرایط جدید، در مقام جبران یا دفاع برمی‌آییم تا شاید با به کرسی نشاندن حرف یا اندیشه خود، نه‌تنها اندکی از تلاطمات درونی خود بکاهیم، بلکه به فرد مقابلمان نشان دهیم که برتر از او هستیم و هرگز حاضر به تسلیم نخواهیم شد؛ این در حالی است که اگر بپذیریم و بیاموزیم ‌ سازش کردن بهتر از خشم و عصبانیت طولانی‌مدت است، بی‌تردید بسیاری از مشکلات بوجود آمده، بسیار سریع‌تر از آن‌که گمان ببریم، حل می‌شود و هیچ‌گاه به کلاف سردرگم مبدل نمی‌شود. بپذیرید سازش، همچون وسیله‌ای کارساز و مفید است که می‌تواند شما را برای داشتن زندگی ساده و سالم‌تر‌ آماده کند. پس برای کنترل خشم‌ بهتر است از همین امروز، علاقه‌مند به سازش شوید و اصول سازش را فرا بگیرید. زندگی همیشه بر وفق مراد ما نیست تا زمانی که نپذیرید زندگی هیچ وقت بی‌عیب و نقص نبوده و نخواهد بود، نسبت به همه چیز و همه کس حساس و خشمگین خواهید شد. زندگی همیشه توام با رفتارها یا وقایعی است که گاهی کنترل آنها از دست ما خارج است، مثلا‌ ممکن است با افرادی روبه‌رو شوید که رفتارهای مبادی آدابی ندارند، کسی شما را نادیده بگیرد، اوضاع مالی‌تان به هم بریزد، لاستیک ماشین‌تان به یکباره پنچر شود و.... برای اجتناب از خشم و عصبانیت، لازم است بپذیرید که در همیشه‌ روی یک پاشنه نمی‌چرخد و نه‌تنها زندگی شما، بلکه زندگی همگان، فراز و نشیب‌هایی دارد که راه فراری از آنان نیست. با پذیرش اصل زندگی همیشه منصفانه نیست، می‌توانید بخش اعظمی از خشم خود را کنترل کنید. خشمگین شدن یا نشدن، تصمیمی است که شما می‌توانید آن را آگاهانه یا ناآگاهانه یاد بگیرید و با این قانون طبیعی که زندگی گاهی غیرمنصفانه است، خو بگیرید. شوخی کنید شوخی و مزاح کردن روشی است که از طریق آن می‌توان برای بازسازی موقعیت یا یافتن ناهمخوانی‌ها یا حتی امر محال در آن وضعیت، استفاده کرد. شوخی کاملا با خشم مغایرت دارد و می‌تواند تا حدود بسیاری شدت خشم را کاهش دهد. اگر یاد بگیریم که چگونه به واکنش‌هایمان بخندیم یا موقعیت تلخ را به موقعیت خنثی یا خنده ‌دار مبدل کنیم، قطعا نه‌تنها توانسته‌ایم با تبدیل شرایط نامساعد به موقعیت مساعد، خشم خود را کنترل و کاهش دهیم، بلکه می‌توانیم با دیگران ارتباط سازنده‌ای برقرار کنیم و نشان دهیم که نسبت به ناموجه بودن و نامناسب بودن واکنش‌هایمان شناخت و آگاهی داریم و از تمام‌ جوانب مثبت و منفی آن مطلعیم. نسرین صفری‌/‌ مشاور خانواده
کد خبر: ۶۲۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۰۳

طرفی که مدارس را در سراسر جهان برای آموزش اندیشه ترور و تکفیر به جوانان مسلمان تاسیس می کند، پادشاهی سعودی است و اکنون جهان اسلام و عرب باید در مقابل آن بایستد و تاکید کند که دیگر بس وکافی است
کد خبر: ۶۲۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۲۸

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش فرهنگ نیوز؛ کمتر کسی است که در جریان اخبار کشور باشد و نادر قاضی پور عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس را نشناسد. نماینده آذری زبان مجلس که لهجه شیرین و پیگیر بودنش او را شهره شهر کرده است. حتی در مواقع ضروری نیز ترجیح می دهد که پشت رول موتورسیکلت نشسته و خود را به جلسه برساند. قاضی پور با تمام مشغله کاری در عصر یکی از روزهای تعطیل مجلس، پذیرای خانه ملت بود. - قاضی پور را در یک جمله معرفی می کنید؟نادر قاضی پور نم متولد یکم فروردین سال 1337 در ارومیه و دارای 4 فرزند.- قبل از نماینده شدن به چه فعالیتی مشغول بودید؟کارمند استانداری آذربایجان غربی هستم. اکنون هم کارمند مجموعه استانداری آذربایجان غربی و مامور به خدمت در مجلس هستم. - چرا وارد عرصه سیاست شدید؟ از چه زمانی تصمیم به کاندید شدن گرفتید؟همواره علاقه مند به حضور در مسایل اجتماعی بودم. سال 1364 و همزمان با اخذ مدرک کارشناسی در بخشداری پیران شهر مشغول به فعالیت شدم. پس از آن نیز در سایر مراکز فعال بودم و در نهایت در استانداری آذربایجان غربی کار خود را ادامه دادم. در زمان ثبت نام مجلس هفتم بسیاری از دوستان از بنده خواستند که کاندید شوم، اما اعلام کردم که این شغل با روحیات بنده سازگار نبوده و سواد آن را هم ندارم. اما در نهایت ثبت نام کردم که شورای نگهبان بنده را رد صلاحیت کرد. البته بازهم مردم به خیابان ها آمدند و در روز رای گیری نیز با اینکه کاندید نبودم رای زیادی را کسب کردم. در مجلس هشتم نیز رد صلاحیت شدم، اما چند روز قبل از انتخابات مجددا تایید صلاحیت شده و به مجلس ورود پیدا کردم، از آن زمان تاکنون نیز به عنوان نماینده مردم ارومیه در مجلس حضور دارم. - چقدر برای نماینده شدن هزینه کردید؟درانتخابات مجلس هشتم، رقابت به مرحله دوم کشیده شد و به همین دلیل نیز هزینه های بنده حدود 21 میلیون تومان شد. در مجلس نهم نیز حدود 11 میلیون تومان برای ورود به مجلس هزینه کردم. - چرا در اتاق شما این همه گل طبیعی وجود دارد؟من بهترین ساعات زندگیم را در این اتاق و در مجلس شورای اسلامی می گذرانم. گل مصنوعی بی روح است، اما گل طبیعی با توجه به انرژی مثبت آن در روحیه انسان اثرگذار است، پس طبیعی است که بهترین ساعات زندگیم را در کنار گل های طبیعی بگذرانم. - نادر قاضی پور در جنگ تحمیلی هم حضور داشت؟30 درصد جانباز هستم و در همه جای بدن به جز چشم ها، ترکش هایی را به یادگار دارم. - آیا تاکنون از امتیازات جانبازی استفاده کرده اید؟تنها یکبار برای استانداری برگه ای مبنی بر جانباز بودنم دریافت کردم. برادرم نیز جانباز درصد بالایی به شمار می رود، اما تاکنون از هیچ امتیازی استفاده نکرده است. - کدام جریان از شما برای حضور در مجلس حمایت کرد؟ما هیاتی و مذهبی هستیم و در شهرهایی مانند ارومیه حساب و کتاب وجود دارد. در کل می توان گفت که نیاز چندانی هم به حمایت گروه های سیاسی نیست.- از شما به عنوان یک نماینده مخالف با طرح ها و لوایح یاد می شود.( با خنده ) نه. این موضوع شایعه است. البته بنده همواره با طرح های غیر اصولی مخالف هستم. بطور مثال من برای بسیاری از طرح ها پیشنهاد حذف داده ام و نمایندگانی که با حذف آن مخالف بودند پس از مدتی اعلام می کنند که ما اشتباه کردیم. من در مورد تمام طرح ها و لوایح مطالعه می کنم و گاها از پشت پرده ها نیز مطلع می شوم و به همین دلیل نیز با تمام طرح های سودجویانه مخالفت می کنم. - در جلسه رای اعتماد به وزرای دولت یازدهم، شما در مخالفت با تعداد کثیری از آنها ثبت نام کردید. چه دلیلی برای مخالفت با آنها داشتید؟واقعیت امر اینکه من برنامه تمام وزرای پیشنهادی را بطور کامل مطالعه کرده و در کنار آن تحقیقاتی را نیز انجام دادم. بطور مثال من در مخالفت با وزیر بهداشت صحبت کردم و هنوز هم بابت مخالفتم پشیمان نیستم. وزیر بهداشت قصد دارد که تمام مشکلات را با پول حل کند، اما تمام مسایل با پول حل نخواهند شد. - چندی پیش وزیر کشور بحث هایی را در مورد پول های کثیف مطرح کرد. نظر شما در مورد این صحبت ها چیست؟وزیر کشور باید بصورت مصداقی حرف می زد. کلی گویی اشتباه است. بطور مثال نمی توان گفت که تمام وزرا با رانت خواران در ارتباط هستند. در مورد این پول های کثیف نیز باید بطور مشخص مصرف کنندگان را معرفی می کرد. - آیا استفاده از پولهای کثیف را تایید می کنید؟مطمئنم که در استان آذربایجان غربی این اتفاق رخ نداده، اما نمی توانم در مورد یک استان دیگر اظهار نظر کنم. - کمی هم در مورد مسایل اقتصادی صحبت کنیم. در جلسه کمیسیون صنایع با مدیران خودروسازی مقرر شد که قیمت خودرو کاهش یابد. اما قیمت خودرو کاهش نیافت. دلیل این موضوع چیست؟خوودروسازان همواره به دنبال افزایش قیمت هستند. حتی طی هفته های اخیر نیز درخواست افزایش قیمت خودروی ال 90 را به شورای رقابت ارسال کردند که این شورا با درخواست آنها موافقت نکرد. ما معتقدیم که در شرایط کنونی هرگونه افزایش قیمت خلاف قانون است. مجلس زمانی به این مساله ورود کرد که وزیر صنعت، معدن و تجارت در صدد آزاد سازی واردات بود. این موضوع 2 حالت داشت. در حالت اول در بازار رقابت صورت می گرفت و خودروسازان رشد می کردند. اما این ظاهر قضیه بوده و در واقعیت، هدف تعطیل کردن کارخانه های خودروسازی بود. به این موضوع توجه کنید که اکنون قیمت هر عدد پسته 120 تومان است، اما هر سهم سایپا در بورس 180 تومان است. یعنی سهام سایپا تفاوت چندانی با قیمت یک عدد پسته ندارد. متاسفانه افرادی پشت پرده هستند که به دولت گذشته و کنونی خط می دهند و با دادن اطلاعات رانتی، اقدامات سوداگرانه انجام می دهند. من معتقدم که اگر دفعه گذشته مجلس ورود نمی کرد همین افراد، سایپا را تعطیل کرده بودند و بیش از 100 هزار نفر از کارمندان سایپا بیکار می شدند. - مجلس ورود کرد، اما تغییری را در قیمت ها شاهد نبودیم!مجلس به این بحث ورود کرد و با اقداماتی از قبیل تحقیق و تفحص و تعیین خط قرمز بسیاری از مسایل را روشن کرد. به هر حال باید توجه داشت که خودروسازی ها یک بنگاه اقتصادی هستند، اما زمانی که به آنها به عنوان یک بنگاه سیاسی نگاه می شود مشاهده چنین اتفاقاتی کاملا طبیعی است. - موافق افزایش قیمت خودرو در سال جدید هستید؟با هرگونه افزایش قیمت در سال 94 مخالفت هستم، چرا که هزینه های آنها بالا بوده و عدم انضبباط مالی نیز بین 8 تا 13 درصد است که در صورت بهبود این وضعیت، 13 درصد قیمت تمام شده خودرو کاهش خواهد یافت. پس به جای افزایش قیمت، هزینه های اضافه را کاهش دهند. موضوع دیگر اینکه خودروسازان باید قطعات مورد نیاز را بصورت مستقیم از قطعه ساز داخلی خریداری کنند. - اکنون کیفیت خودرو نسبت به سالهای اخیر کاهش یافته، آیا همچنان از آنها دفاع می کنید؟هدف ما حمایت از تولید ملی است. یک سوال. چرا به جای پیله به خودروسازان، واردات را زیر ذره بین قرار نمی دهیم؟ قیمت یک چراغ خودروی بنز برابر با یک خودروی تولید داخل است، حال با این وضعیت، کوبیدن خودروی داخلی انصاف است؟ اصلا چرا به جای خودروسازان، مسئولانی که با پورشه و لوکس ترین خودروهای خارجی می کنند را مورد سوال قرار نمی دهیم؟ - بحث من در مورد کاهش کیفیت خودروهای داخلی است. بطور مثال آیا خودروهای جدید مجلس کاهش کیفیت نداشته اند؟خودروهای قبلی از کنونی ها بهتر بود و بازهم خودروهای سری های گذشته بهتر از همین قدیمی ها بود و در کل کیفیت خودروها طی سالیان اخیر تقریبا نزولی بوده است. البته مقصر این موضوع وزیر صنعت، معدن و تجارت است. ایشان هیات مدیره را انتخاب کرده و اعضا نیز به جای خرید لوازم با کیفیت داخلی، به فکر واردات محصولات بی کیفیت هستند. - آقای قاضی پور انضباط مالی دولت دهم بیشتر بود یا دولت یازدهم؟زمانی که فساد در یک محیط به وجود بیاید سالها برای از بین بردن بوی تعفن آن زمان نیاز است. یک باغبان 20 سال زمان صرف نگهداری از یک درخت می کند، اما شخصی در عرض 2 دقیقه و با تبر آن را قطع می کند. وضعیت فساد در دولت ها نیز مشابه همین موضوع است. بنده معتقدم افراد پشت پرده در دولت دهم همچنان حضور دارند. بطور مثال شخصی که در آن دوره با استفاده از رانت ارز دریافت می کرد در این دولت هم با همان شرایط ارز دریافت می کند. پس وابستگان به قدرت همچنان حضور دارند. - سهم تولید از منابع هدفمندی یارانه ها در بودجه سال آتی کاهش یافته، دلیل این موضوع چیست؟در سال اول اجرای قانون هدفمندی یارانه ها 30 درصد از درآمدهای حاصله برای تولید در نظر گرفته شد، اما احمدی نژاد با خیانت خود، این رقم را پرداخت نکرد. این رقم به تدریج کاهش یافت و همچنان هم مشخص نیست که این ارقام به چه کسانی پرداخت شده است. بطور مثال ممکن است که تولید 1 میلیون تومان نیاز داشته باشد، اما کل دارایی ما 5 هزار تومان باشد. پس هرجا که توزیع عادلانه نباشد رانت و تخلف هم رخ خواهد داد. - پس چرا رقم آن کاهش یافت؟زمانی که رقم مورد نظر محقق نشد دولت از منابع پروژه های عمرانی برداشت کرد. پس طبیعتا سهمی به تولید نخواهد رسید. البته من کلا با پرداخت پول نقد به مردم مخالف هستم و در کل نیز مخاف قانون هدفمندی هستم. - فکر نمی کنید که در این بین تولید نادیده گرفته شده است؟ما اکنون این امکان را داریم که پس از گذشت 10 سال بزرگترین تولیدکننده تسلیحات نظامی باشیم، به فضا دست پیدا کنیم و قاره پیما بسازیم، اما در صورت ثابت ماندن اقتصاد، وضعیتی مشابه کره شمالی خواهیم داشت.نکته حائز اهمیت اینکه تولید نسبت به حاکمیت از اولویت بالاتری برخوردار است. اگر تولید با پر جا باشد حاکمیت و رفاه اجتماعی نیز خواهند بود. حال اگر رفاه مزاحم حاکمیت است رفاه باید از بین برود، اما اگر تولید مزاحم هر دو است بازهم باید تولید پابرجا بماند و حاکمیت و رفاه در جایگاه های بعدی قرار دارند.حاکمیت ها باید بدانند که تولید نسبت به حاکمیت در اولویت است. صاحبان رفاه نیز بدانند حاکمیت از آنها مهمتر است و اگر حاکمیت نباشد رفاه نخواهیم داشت و تولید نیز از همه مهمتر است. - برای رونق تولید چه باید کرد؟برای رونق تولید در کشور، ابتدا باید استفاده از محصولات داخلی را تبدیل به فرهنگ کرد. اگر هر فرد ایرانی یک خودروی داخلی سوار شود قطعا یک خانواده ایرانی را صاحب شغل کرده است. انتظار ما از تمام مسئولین، تبلیغ جنس ایرانی است.یکی از موضوعات دیگر، رواج فرهنگ غلط سفر به سایر کشورها است، در حالی که هیچ یک از این کشورها مناظری مانند ایران را ندارد و سفر به سایر کشورهاتنها باعث خروج سرمایه از کشور می شود. - آقای قاضی پور چه خبر از دریاچه ارومیه؟اکنون حجم آب دریاچه ارومیه 3 سانتیمتر کاهش یافته و تمام صحبت ها در مورد احیای دریاچه ارومیه دروغ بود. این دولت دروغگویی را از احمدی نژاد به ارث برده است. دریاچه ارومیه باعث حیات مردم ارومیه بوده و هر زمانی که از کنار دریاچه ارومیه رد می شوم حالت افسردگی به من دست می دهد. - و در پایان چه صحبتی دارید؟ظیفه خود می دانم که از زحمات هیات رییسه مجلس مخصوصا دکتر لاریجانی و نواب رییس قدردانی داشته باشم. البته ما به برخی مسائل مانند عدم اعلام وصول سوال از وزرا اعتراض داریم، اما بازهم وظیفه خود می دانم که بابت تمام زحمات از آنها قدردانی داشته باشم.
کد خبر: ۶۰۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۱/۰۵

در گزارش «ارزیابی جوامع اطلاعاتی امریکا از تهدیدهای جهانی» به تلاش‌های ایران برای مقابله با گروههای افراطی‌گری از جمله گروه‌ تروریستی داعش اشاره شده است.  به گزارش گروه بین الملل دولت بهار، سازمان اطلاعات ملی امریکا در گزارش سالانه خود نام ایران و حزب الله را از فهرست «تهدیدهای تروریستی» حذف کرد. این گزارش غیرمحرمانه را جیمز کلاپر، رئیس این سازمان اخیرا به سنای امریکا ارائه کرده است. در گزارش «ارزیابی جوامع اطلاعاتی امریکا از تهدیدهای جهانی» به تلاش‌های ایران برای مقابله با گروههای افراطی‌گری از جمله گروه‌ تروریستی داعش اشاره شده است. این گزارش مدعی شده که گروه تروریستی داعش خطری برای منافع ایالات متحده آمریکا در سراسر جهان است. این گزارش در توصیف نقش منطقه‌ای ایران، جمهوری اسلامی را به عنوان کشوری که «قصد دارد آتش جدایی‌طلبی را خاموش کند» معرفی کرده است. در گزارش آمده است جنبش مقاومت حزب‌الله لبنان نیز با تروریست‌های داعش در حال جنگ است. با این حال، سازمان اطلاعات ملی امریکا ادعا کرده است که ایران با حمایت از دولت سوریه، مخالفت با رژیم اسرائیل، توسعه توانمندی‌های پیشرفته نظامی و پیگیری برنامه هسته‌ای، تهدیدی علیه منافع ملی ایالات متحده است. سازمان اطلاعات ملی امریکا در حالی نام ایران و حزب الله را از فهرست «تهدیدهای تروریستی» حذف کرده که مقامات این کشور در جریان سفر اخیر بنیامین نتانیاهو به آمریکا، بار دیگر جمهوری اسلامی را به حمایت از تروریسم متهم کرده بودند. این اتهام زنی مقامات آمریکایی با واکنش شدید رهبر انقلاب اسلامی مواجه شد. حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری گفته بودند: «... اظهاراتی هم که میکنند، واقعاً اظهارات سخیفی است، اظهارات مشمئزکننده‌ای است. مسئولین آمریکایی در همین ایّام به‌مناسبت اینکه حالا یک دلقک صهیونیست رفته آنجا و حرفهایی زده، برای اینکه خودشان را کنار بکشند مطالبی گفتند، امّا ایران را هم متّهم کردند که ایران طرف‌دار تروریسم است. خب این حرف، خنده ‌آور است؛ امروز در دنیا همه دارند مشاهده میکنند که آن قدرت و آن دولتی که از خبیث‌ترین تروریست‌ها - یعنی از همین داعش و امثال اینها - حمایت کرده است و اینها را به‌وجود آورده و هنوز هم علی‌رغم اینکه به‌ظاهر میگوید در مقابل اینها است، دست از حمایت اینها برنمیدارد، آمریکا است و هم‌پیمانان آمریکا. کسانی که در منطقه دست به دستِ آمریکا دارند و پشتیبانی میکنند، کمک میکنند، همکاری میکنند، اینها هستند که طرف‌دار تروریسم و تروریست‌های جرّار خبیث هستند.» دولت امریکا در حالی مشغول فاصله گذاری و تبری جویی از داعش است که برای ماه ها از این گروه تروریستی تحت عنوان مخالفان معتدل بشار اسد حمایت کرده است. گمانه زنی ها درباره علت و انگیزه آمریکایی ها برای فاصله گذاری میان خود و داعش به برنامه ریزی برای تجاوز زمینی نیروهای ائتلاف بین امللی به مرزهای سوریه و عراق اشاره دارد؛ بهانه این حمله زمینی احتمالی، مقابله با تروریست های داعش خواهد بود. گفته می شود ائتلاف بین المللی مقابله با داعش متشکل از 60 کشور به رهبری آمریکا با بهبود شرایط جوی شامات، در بهار آینده حمله زمینی به سوریه را آغاز خواهند کرد.
کد خبر: ۵۹۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۲۵

رییس جمهور با اشاره به اظهارات نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفت: یک آدم متجاوز و خبیث در کنگره آمریکا ماهیت خود را افشا می‌کند و می‌گوید اگر آمریکا با آن‌ها همراه نباشد به تنهایی مقابل ایران می‌ایستد. این حرف‌ها خنده ‌دار و مضحک است.خبرگزاری ایسنا: رییس جمهور با اشاره به اظهارات نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفت: یک آدم متجاوز و خبیث در کنگره آمریکا ماهیت خود را افشا می‌کند و می‌گوید اگر آمریکا با آن‌ها همراه نباشد به تنهایی مقابل ایران می‌ایستد. این حرف‌ها خنده ‌دار و مضحک است. حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی عصر امروز (چهارشنبه) در دیدار با اعضای ستاد مرکزی راهیان نور گفت: اسرائیل یک رژیم نامشروع بوده که عمق جغرافیایی و استراتژیک ندارد و به دلیل جنایت‌هایی که انجام داده تمام قلب جهان اسلام نسبت به این رژیم مالامال از کینه است. وی همچنین افزود: حالا این رژیم قصد دارد ایران که ملتی غیور و رهبری شجاع دارد را تهدید کند. ما به قدرت و توان نیاز داریم و دشمن باید از قدرت ما بترسد. قدرت ما متکی به ایمان جوانان ما و سلاح‌های ماست.
کد خبر: ۵۸۸۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۱۳

نماینده ولی‌فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد با بیان اینکه اکثر سربازان سپاه ولی‌عصر را جوانان تشکیل می‌دهند، گفت: سربازان جوان سپاه ولی‌عصر(عج) عمر خود را در واتس‌اپ و امثالهم هدر نمی‌دهند.سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش خبرنگار فارس از یاسوج، آیت‌الله سید شرف‌الدین ملک‌حسینی عصر امروز در اولین یادواره شهدای زیر 15 سال استان کهگیلویه و بویراحمد که با همکاری سپاه فتح، آموزش و پرورش، استانداری، شهرداری یاسوج و بنیاد شهید انقلاب اسلامی این استان برگزار شد، اظهار کرد: اولین اقدام در برگزاری چنین برنامه‌هایی تدارک هر چه بهتر است به نحوی که این یادواره‌ها تنها به یک نشست و گوش دادن و سپس رفتن منتهی نشود. نماینده مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: باید به گونه‌ای برنامه‌ریزی شود که چنین یادواره‌هایی خروجی داشته باشند و در آینده بتوان از اهداف آن‌ها استفاده کرد. ملک‌حسینی در ادامه به دو نوع تفکری که در خصوص شهادت در دنیا وجود دارد اشاره کرد و با بیان اینکه امروزه داعشی‌ها هم حرکات تروریستی خود را در قالب شهادت معرفی می‌کنند، افزود: اگر مصاحبه برخی از این به اصطلاح استشهادیون آن‌ها را بخوانیم و بشنویم به غیر از خنده کار دیگری نمی‌توان کرد. وی افزود: جالب است که تروریست لیبیایی قبل از حرکت انتحاری خود خطبه‌هایی با مضمون خطبه جهاد حضرت امیر(ع) در باب جهاد و خطبه جنگ پیامبر را می‌خواند و این ‌چنین نزد خود می‌پندارد که جهاد آن‌ها بابی از باب‌های بهشت است. این استاد برجسته حوزه در ادامه گفت: جالب است که حرف آن‌ها با حرف نهروانی‌ها یکی است و دقیقا همان اتفاقات نهروان امروز در حال وقوع است چراکه خوارج نهروانی تصور شهادت در صورت کشته شدن می‌کردند. آیت‌الله ملک‌حسینی تصریح کرد: وقتی آن‌ها به دست حضرت امیر کشته می‌شدند آن حضرت می‌فرمود که من بودم که چشم فتنه را از حدقه درآوردم و اکنون باید به مفتون بودن و فتنه‌گر بودن داعشی‌ها بیشتر پی برد. وی با یکی دانستن کمکی که معاویه به خوارج می‌کرد و حمایتی که اکنون توسط استکبار از داعش می‌شود، اظهار کرد: معاویه شبانه برای آن‌ها کیسه‌های زر و سیم می‌فرستاد و آمریکا هم بانک موصل را با 400 هزار دلار بیت‌المال مسلمین سر راه آن‌ها قرار می‌دهد تا چهره زشتی از اسلام را به نمایش بگذارند. نماینده مردم استان کهگیلویه و بویراحمد در مجلس خبرگان رهبری مسیر شهادت را در اوج شور و شعور دانست و گفت: هر چه اسلام تاکنون ضربه خورده از سرهای بی‌شعور بوده است. وی با بیان اینکه درود خدا بر شهدای 14 و 15 ساله‌‌ای که در دفاع مقدس خداوند شور و شعور را همزمان به آن‌ها عطا کرد، افزود: اغلب سربازان امام عصر(عج) را جوانانی تشکیل می‌دهند که هر یک توانایی اداره یک قاره را دارند. آیت‌الله ملک‌حسینی با ابراز تأسف از اینکه برخی از جوانان و نوجوانانی که وقت و عمر گرانمایه خود را در تماشای تلویزیون و واتس‌اپ و امثالهم صرف می‌کنند، تصریح کرد: این نوجوان همانی نیست که بتواند یک قاره را با وجود سن کم در سپاه امام عصر اداره کند. وی افزود: نوجوانی که می‌خواهد سرباز این سپاه باشد به جای هدر دادن عمر در این راه، باید بر علم و دانش و معرفت خود بیفزاید و دانش‌اندوزی کند.
کد خبر: ۵۸۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۲/۰۵

 سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: رویش نیوز: کمی دیر شهید شدی شاید، البته فقط شایدalt آنهم کجا؟ کنار مرز جعلی یک غده سرطانی آفرین سردار که خط جنگ را از پشت خرمشهر سال 61 بردی به پشت حیفای 93 سردار واقعی تو هستی گرچه صداوسیمای ما مدام سردار آزمون را نشان می دهد و دهها عکس و صدها تحلیل از گریه او برای مصدومیت احتمالی اش پخش میشود!! سردار واقعی توهستی که نه اینکه اشک بریزی برای کش آمدن کشاله رانت، که اشک صاحبان گنبد آهنین را در آوردی. و گلهای تو زیباتر است از گلهای سردار آزمون! رسانه ما سرگرم پخش مجدد چهارخونه هست برای استهزای فرهنگ افغان ها و میلیونها مسلمان آن اینجا کسی از احمدشاه مسعود نمیگوید از تو نیزهم. گویا پیام انتخابات را تو نیز نگرفتی که در دوران پیاده روی با کری در وین رفته ای دوندگی با جهاد مغنیه آنهم در قنیطره و چه جالب است که اولین سردار شهید ما بدست صهیونیسم پس از پیاده روی مردان خندان ما حادث میشود بعد بازنشستگی تازه رفته ای در مبارزه با اسرائیل یاللعجب! راستی داشت یادم میرفت اینجا برای سربازان فراری فوتبالیست 25 میلیون تومان پاداش در نظر میگیرند و آنها یا هم تیمی هایشان به جواب این حسن اعتماد با زنان عریان استرالیا عکس یادگاری می اندازند شاید کسی مسخره ام کند عیبی ندارد ولی سرباز فراری تو هستی سردار: فراری از بازنشستگی، راحتی، وام های کم بهره! و پا روي پا انداختن از آبروی گذشته در صندوق خاطرات خرج کردن اصلا نمیشود در کاروان امام خامنه ای بود و سرباز فراری نبود متوسلیان هم همینطور بود  ایضا چمران و... . و چه زیباست برای در آغوش کشیدن شهادت باید فراری شد !! و اینجاست که اینترپل و شیاطین انس و جن دستشان به تو نمیرسد! ممنون که مجدد یادآور شدی: خط مقدم و دشمن اصلی، اسرائیل است و سبب شدی یادمان نرود عماد فرزند مکتب روح الله بود و یاد دادی بما تازه به دوران رسیده ها، که برای رسیدن به شهید دوران ها باید به اسرائیل حمله برد اینجا در تهران که کسی حق زدن بنرضدآمریکائی ندارد تا آرامش مذاکرات بهم نخورد ناچارا باید خونی علم شود در قنیطره که اکسیژن خون انقلاب از استکبار ستیزی کم نشود! اینجا مقاماتش برای تجمع ضدفرانسوی نیز نمیآیند چه برسد به تشییع پیکرت دوران گذار از خون به خنده هست دیگر چه کنیم. سلام بر خانه ساده ات در روستای پاریز که تاکنون و در این سالها میزبان 15 زوج جوان بوده بقول خودت منزل برکت! سلام سردار: کشورمان در دهه چهارم چه عجیب شده است: یکی کنار وزیر خارجه آمریکا قدم میزند تا فضای گرفته مذاکرات عوض شود یکی کنار جهاد مغنیه با اسرائیل می جنگد تا ته مانده فضای تنفس اسرائیل تمام شود به ما یتیمان کوی سیدعلی یاد داده اند که: خون شهید راه را باز می کند و چه زیبا گفت سید علی بعد از شهادتت: جمهوری اسلامی ایران تا روزی که آرمان فلسطین به ثمر برسد، مصمم خواهد ایستاد و آن روز را جوانان قطعاً خواهند دید
کد خبر: ۵۵۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۸

یک زن ۹۰ ساله کنیایی با ۶ تا از نوه‌هایش در یک مدرسه ابتدایی همکلاس شد تا پیرترین دانش‌آموز ابتدایی جهان شناخته شود. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش مهر، «پریسیلا سیتینی» زن ۹۰ ساله يك شهروند كشور كنيا است كه هر روز صبح لباس فرم مدرسه‌اش را به تن می‌کند و مشتاقانه در کلاس درس حاضر می‌شود. پریسیلا تکلیف‌هایش را به درستی انجام می‌دهد و از اینکه می‌تواند در این سن و سال به مدرسه برود بسیار خوشحال است. این مادربزرگ نود ساله که نوه‌هایش به زبان محلی «گوگو» (مادر بزرگ) صدایش می‌کنند در روستای محل زندگی‌اش به عنوان قابله شناخته می‌شود. او ۶۵ سال از زندگی‌اش را صرف به دنیا آوردن نوزادان روستا کرده است. شايد خنده ‌دار باشد اگر بدانید بسیاری از همکلاسی‌های او در مدرسه همان‌هایی هستند که خود گوگو آنها را به دنیا آورده است. گوگو در سن ۹۰ سالگی به کودکان جهان به خصوص دختران توصیه می‌کند که حتما برای علم‌آموزی به مدرسه بروند چون بهترین ثروت آنها در آینده خواهد بود. ثروتی که گوگو در ۹۰ سالگی سعی می‌کند آن را به دست بیاورد. سردر مدرسه این روستا با خط درشت نوشته که برای آموزش دیدن هیچ محدوده سنی ندارد. او دلیلش برای درس خواندن در این سن و سال را خواندن کتاب مقدس و الگوشدن برای کودکان روستایش بیان می‌کند. مخصوصا کودکانی یتیمی که پدرشان را از دست داده‌اند. گوگو می‌خواهد با این کار به آنها امید دهد تا به مدرسه بیایند و فرصت سوادآموزی را از دست ندهند. حتی برخی از اهالی روستا سن‌شان را برای مدرسه رفتن زیاد می‌دانند و معتقدند این کار برایشان دیر شده. اما «پریسیلا سیتینی» ۹۰ ساله از مدرسه به آنها می‌گوید که در این سن و سال هم می‌شود درس خواند.
کد خبر: ۵۵۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۴

مجسم کن که بالای هر مزار شهیدی ، خود آن شهید ایستاده و در چشمانت زل میزند
کد خبر: ۵۵۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۱/۰۲

در ادامه تخریب های که این روزها با مشخص شدن نتایج نظرسنجی ها در مورد میزان محبوبیت دکتر احمدی نژاد شدت بیشتری گرفته است، روزنامه” مردم امروز” که از شماره اول تا کنون در بخش های سیاسی خود بطور روزانه بر علیه دکتر احمدی نژاد به تخریب مشغول است، دیروز در مطلبی کذب به بهانه نقد مطلب رسانه ها پیرامون انتسابات خویشاوندی دولت روحانی، مدعی انتساب فامیلی گسترده در دولت دکتر احمدی نژاد شده است. در بخشی از این مطلب روزنامه عضو حزب کارگزاران سازندگی آمده است:” خاطرتان هست آقای احمدی نژاد برادرش رئیس دفتر بازررسی، پدر زن پسرش ریس دفتر رئیس جمهور بود، خواهرش عضو شورای شهر بود و باجناقش رئیس بنیاد شهید بود، دامادش رئیس بیمارستان فیروز ابادی بود، خواهر زاده اش وزیر صنعت بود، آن یکی… پیرمرد همینطور سلسه وار اسم برخی از وزرا و مدیران احمدی نژاد را ردیف می کرد و نسبت فامیلی آنها را با رئیس جمهور و دیگر مدیران دولت می گفت. بعد که آرام گرفت گفت: کشور را به ورطه سقوط کشانده! هر دلسوزی حرف می زد، برکنارش می کردند حالا دولتی آمده است که می خواهد قدمی بردارد مشکلات را کم کند رهایش کنید!” در حالی مردم امروز به عنوان رسانه حامی دولت به تکرار ادعای وجود هزار فامیل در دولت دکتر احمدی نژاد می پردازد که در جریان انتخابات ریاست جمهوری دهم نیز لیستی با همین ادها از سوی سران سبز منتشر شد و در آن چنین اتهاماتی به دکتر احمدی نژاد وارد شده است. دکتر احمدی نژاد در جریان انتخابات سال ۸۸ و طی سخنرانی خود در جمع هوادارانشان در تهران در خصوص شایعه پراکنی عوامل فتنه می گویند:” اینها نموداری منتشر کردند و من را به هزار فامیل متهم کرده‌اند و پاسخ این است که ما عجب باجناق هایی پیدا کردیم! یک زمانی می‌گفتند که من داماد آیت‌الله یزدی و جنتی هستم اما همه می‌دانند که آیت‌الله جنتی اصلا دختری ندارد که من داماد او باشم و پدر همسر من سیدی بود که در سال ۷۲ در اثر یک سانحه رانندگی دار فانی را وداع گفت و آنها در تهمتی دیگر به من می‌گویند احمدی‌مقدم و زریبافان و چند نفر دیگر باجناق من هستند، اما بنده تنها سه باجناق دارم یکی در کارخانه شیر تهران، دیگری هنرمند نقاش و سومی یک بازنشسته و یک کوهنورد و ورزشکار حرفه‌ای است و آنها اینقدر ناشی بودند که آقای محرابیان وزیر صنایع را خواهرزاده من معرفی کردند، اما من ۴ تا شوهر خواهر بیشتر ندارم و کسانی که به این کارها متوسل می‌شوند ما را متهم به دروغ‌‌گویی می‌کنند در حالیکه هیچ کدام از ادعاهای آنها حقیقت ندارد” لازم به ذکر است رابطه سببی رئیس جمهور با مهندس مشایی هم پس از مسئولیت های ایشان در دولت نهم و دهم اتفاق افتاده است که نشان می دهد که اصل انتصابات با روحیه فامیلگرایی نبوده است. همچنین در خصوص رئیس دفتر بازرسی رئیس جمهور هم که داود احمدی نژاد آن را برعهده داشت، بعد از گذشت مدتی بلافاصله به دلیل ناهماهنگی با دولت برکنار شده و نسبت فامیلی به هیچ عنوان عامل جلوگیری برکناری نشد. سابقه نصب های این چنینی در دولت های قبل و همچنین برخورد دکتر احمدی نژاد با ایشان نشان دهنده روحیه ضدالیگارشیک ایشان است. اینکه خواهر رئیس جمهور پیشین نیز با رای مردم به شورای شهر رفته بود نیز طرح مسئله ای خنده دار است، چرا که از نگاه آقایان هیچ احمدی نژاد منش و اسمی حق ورود به منطقه ممنوعه را ولو با رای و انتخاب مردم را ندارد. پیش از این رسانه ها در واکنش به سخنان روحانی در همایش اقتصاد ایران با اشاره به این که همه دستگاه‌ها باید فعالیت اقتصادی‌شان را به صورت شفاف بیان کنند گفته بود: «همه مردم باید از آمار، ارقام و طرح‌های اقتصادی در یک لحظه باخبر شوند؛ در اینجا پسرخاله و پسرعمه نداریم! ” اقدام به انتشار گزارشی از انتصابات فامیلی دولت یازدهم نموده بودند که با استقبال در شبکه های اجتماعی رو به رو شد. منبع: میدان 72
کد خبر: ۵۳۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۸

به گزارش سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: پایگاه خبری شبکه العالم (Alalam)، در خبری از بازداشت شماری از مردان یکی از مناطق سوریه توسط عناصر گروه تروریستی داعش، به دلیل پوشیدن شلوار خبر داد. در این خبر آمده است: مرکز موسوم به "دیده بان حقوق بشر سوریه" وابسته به مخالفان این کشور در لندن تأکید کرد، عناصر داعش در شهر المیادین در حومه دیرالزور هر کسی را که شلوار پوشیده بود بازداشت کردند، و از خانواده آنان خواستند لباس گشاد بیاورند که بازداشت شدگان پس از پوشیدن آن آزاد شدند . عناصر داعش شلوار شماری از شهروندان را با اجسام تیز پاره و آنان را بدون بازداشت وادار به پوشیدن لباس گشاد کردند. عناصر داعش همچنین سه مرد را در منطقه الهول در حومه جنوب شرقی شهر حسکه به اتهام سیگار کشیدن و دو نفر را به اتهام خارج شدن زنانشان بدون حجاب شلاق زدند. داعش تراشیدن ریش و استفاده از حلقه نامزدی و ازدواج را تقلید از مسیحیان دانسته و آن را ممنوع اعلام کرده است.
کد خبر: ۵۳۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۱۳

عضو حزب موتلفه اسلامی تاکید کرد: ادعای اصلاح‌طلبان مبنی بر اینکه اصولگرایان با ابزارهای حاکمیتی همچون شورای نگهبان در صدد حذف اصلاح‌طلبان هستند، خنده ‌دار است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com: به گزارش مهر اسدالله بادامچیان، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار مهر در واکنش به اظهارات و ادعای اخیر برخی اصلاح‌طلبان مبنی بر استفاده ابزاری اصولگرایان از شورای نگهبان برای رقابت با جریان اصلاح‌طلبی، به بیان ریشه فکری و نظری جریان اصلاحات پرداخت و اظهار داشت: درباره اصلاحات، اصلاح‌طلبان و اصلاح‌طلبی باید قبل از هر چیز توجه کرد که اصلاح‌طلبان اشخاص حقیقی و یک شهروند هستند و باید از حقوق شهروندی برخوردار باشند و کسی در فکر حذف آنها نیست همانطور که حزب توده‌ای‌ها با همه ننگین بودن سابقه فعالیتشان و همچنین جریان کمونیستی هنوز در برخی لایه‌های مردم هستند هرچند که دیگر کسی به آنها اعتنایی ندارد ولی در عین حال از حقوق شهروندی برخوردارند. اصلاح‌طلبی و اصلاحات یک جریان التقاطی است که غربزدگی در آن غلبه داردوی با بیان اینکه اصلاح‌طلبی و اصلاحات یک جریان است که قطعا با جریان صحیح انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و اصل ولایت فقیه و خط امام خمینی(ره) انطباق ندارد، گفت: در جریان اصلاح‌طلبی سلایق خاص و تفکرات التقاطی حاکمیت دارد که گاه همراه با غربزدگی و لیبرالی و گاه همراه با چپ‌زدگی و چپ‌گرایی در سالهای اخیر عجین بوده است و در پی جامعه مدنی- با تعریف غربی- و دموکراسی بجای مردم سالاری دینی و مدرنیته غربی و حتی در پی سکولاریزاسیون با تعریف جدبد بوده‌اند که این مبانی را می‌توان در جزوات منتشره در دولت اصلاحات از طرف مرکز تحقیقات و پژوهش وزارت کشور آن دوران مشاهده کرد. بادامچیان تصریح کرد: بنابراین اصلاح‌طلبان بخشی از مردم ایران هستند ولی در واقع باید گفت اصلاح‌طلبی و اصلاحات یک جریان التقاطی است که غربزدگی در آن غلبه دارد و به همین دلیل است که آمریکا و برخی روسای جمهور آن و خانم آلبرایت و رسانه‌های غربی از اصلاح طلبی و اصلاحات در ایران حمایت کرده و امروز نیز حمایت می‌کنند.عضو شورای مرکزی حزب موتلفه گفت: اگر مردم ما که عشق به امام(ره) و ولایت فقیه دارند - با توجه به اینکه امام(ره) اسلام ناب نبوی را مطرح فرموده‌اند و فقه مطلوب را فقه حوزوی و جواهرالکلام می‌دانند- اگر متوجه باشند که جریان اصلاح‌طلبی در تقابل با امام و خط امام(ره) و اسلام فقاهت و ولایت و فقه حوزوی هستند، به آنها هرگز رای نداده و نمی‌دهند. ماجرای اتهام اصلاح‌طلبان به مرحوم آیت‌الله مهدوی‌کنیوی افزود: اما مشکل اینجاست که اصلاح‌طلبان خود را در خط امام(ره) و اصلاح‌طلبی را در جریان اصیل انقلابی معرفی می‌کنند و در هنگامه انتخابات که می‌شود خود را بیش از جریان ارزشگرایان و متعهدان به امام خمینی(ره) و امام خامنه ای و روحانیت اصیل و مبارز اسلامی، به امام(ره)نزدیک می‌دانند؛ در نتیجه تعدادی از مردم به تصور اینکه آنها در خط امامت و لایت هستند به آنها رای می‌دهند. این فعال اصولگرا به اتهام‌زنی اصلاح طلبان نسبت به اصولگرایان اشاره کرد و گفت: اصلاح‌طلبان رقبای خود بویژه اصولگرایان را به انواع تهمت‌ها متهم می‌کنند اما جرأت ندارند اصولگرایان واقعی را دارای اسلام آمریکایی بخوانند ولی در انتخابات دوره سوم مجلس شورای اسلامی شاهد این بودیم که اصلاح طلبان با جسارت تمام مخالفان و رقبای خود را به اسلام آمریکایی متهم کردند تا آنجا که مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی را متهم کردند و ایشان در محضر امام(ره) این موضوع را مطرح کرد و امام آن تائیدات را از ایشان بعمل آورد. وی با بیان اینکه اصلاح‌طلبان در گذشته خود را طرفدار محرومان و مستضعفان و فقرا معرفی می‌کردند و شعارهای داغ می‌دادند ولی با گذر زمان معلوم شد که این‌ها شعارهای انتخاباتی است گفت: در مجلس سوم و مجلس ششم که اکثریت یافتند و در فتنه 88 و فتنه 78 و در دولت اصلاحات مردم متوجه شدند که اینها کاری برای محرومان و مستضعفین نمی‌کنند و بیشتر در جهت تثبیت قدرت خود هستند لذا در انتخابات مجلس چهارم حتی یک نفر از آنها در 30 نفر تهران انتخاب نشد و مردم رأی به آنها ندادند و در مجلس هفتم هم همین اتفاق رخ داد.بادامچیان در ادامه اظهار داشت: اصلاح طلبان شعارهای بلندی می‌دهند اما در عمل غیر از شعارهایی که دارند را نشان می‌دهند؛ مثلا شعار آزادی عقیده و آزادی مخالف و آزادی رای داده و می‌دهند اما همین که در دولت اصلاحات به قدرت رسیدند چند هزار مدیر لایق مملکت را به جرم اینکه به آقای ناطق رای داده‌اند را از کار برکنار کردند و نیروهای وابسته باندی خود را بر سر کار آوردند که امروز اسامی آنها و جایگزین‌های آنان ثبت است و قابل انکار نیست.وی افزود: اصلاح طلبان در آن زمان در برکناری این افراد می‌گفتند، شما پیام دوم خرداد را نفهمیده اید؛ یعنی به مردم و آنها اهانت می‌کردند که شما نفهم هستید و پیام را نفهمیده اید! اصلاح‌طلبان با شروع دولتشان آبدارچی‌های دوره قبل را هم تغییر دادندعضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی تصریح کرد: در هر زمان که این جریان بر سر کار آمده است یا در هر دستگاه که مسئولیت یافته حتی در دولت آقای دکتر روحانی که اصلاح طلب نیست، همه افراد غیر اصلاح طلب را از وزرا و معاونان آنان و مدیرکل ها و استاندار و بخشدار و فرماندار را تغییر داده است، در حدی که مشهور شده و واقعیت هم دارد که حتی آبدارچی‌ها را هم تغییر داده‌اند و می‌دهند اما امروز با نهایت جسارت هنوز دم از آزادی فکر و عقیده و بیان و رأی آزاد می‌زنند.بادامچیان در ادامه خاطر نشان کرد: اصلاح‌طلبان دم از التزام به قانون اساسی می‌زنند اما در مواردی که به نفع آنها نیست اصول و موازین قانون اساسی را نه تنها حمایت نمی‌کنند بلکه آنها را زیر سوال برده و تهمت هم می‌زنند. اصلاح‌طلبان همواره شورای نگهبان را متهم به جناح‌گرایی کرده‌اندعضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی به اتهام‌زنی اصلاح‌طلبان به شورای نگهبان در خصوص روند تائید صلاحیت کاندیداهای ادوار انتخابات‌های مختلف اشاره کرد و گفت: در موضوع شورای نگهبان باید گفت قانون اساسی در اصل شورای محترم نگهبان را مسئول اصلی انتخابات‌ها می‌داند و تائید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی را بعهده آن گذاشته است اما اصلاح‌طلبان همواره شورای نگهبان را به حذف جریان اصلاح طلبی متهم کرده‌اند. وی افزود: این ادعای اصلاح‌طلبان در حالی مطرح می‌شود که شورای نگهبان آنان را که مشکلات صلاحیتی از هر جناح و گروهی چه اصولگرا و چه اصلاح طلب و چه منفردین نداشته‌اند، طبق وظیفه شرعی، انقلابی و قانونی خود "تائید صلاحیت" کرده است و در 9 دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و یازده دوره انتخابات ریاست جمهوری این امر قابل اثبات است. به گفته بادامچیان در مجلس سوم و ششم که اکثریت مجلس بدست اصلاح طلبان بوده باز تحت نظارت شورای نگهبان شکل گرفته است ولی اصلاح‌طلبان با مقاصد و اغراض سیاسی، همواره شورای نگهبان را تحت فشار قرار داده‌اند و می‌دهند.وی همچنین گفت: اصلاح‌طلبان برخلاف صراحت قانون اساسی در ایجاد شورای نگهبان و تائید صلاحیت نامزدها، کوشیده‌اند بگویند که شورای نگهبان باید عدم صلاحیت نامزدهایی که تائید صلاحیت نمی‌شوند را اثبات کنند در حالیکه قانون اساسی چنین امری را از شورای نگهبان نخواسته است چراکه اثبات عدم صلاحیت باید از طریق روند قضایی طی شود.عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با تاکید بر اینکه شورای محترم نگهبان آنان را که صلاحیت تصدی مسئولیت مهم ریاست جمهوری یا نمایندگی ملت و دستیابی به اسرار کشور و اختیارات وسیع مجلس را ندارند نمی‌تواند احراز کند گفت: شورای نگهبان درواقع راهی جز عدم تائید صلاحیت آنها ندارد و عدم تائید صلاحیت، غیر از اثبات عدم صلاحیت است، همانطور که در گزینش خلبانان یا کادر پرواز یا مهمانداران اگر صلاحیت آنها تائید نشود، دستگاه مربوطه جان مسافران را بدست عناصر دارای ابهام نمی‌سپارد چراکه این امری عقلایی و مرسوم در همه جهان است. بادامچیان حذف مدیران لایق اصولگرا توسط اصلاح‌طلبان در برخی دوره‌ها را بخاطر منافع باندی و جناحی جریان اصلاحات دانست و گفت: آنها با علم به لایق بودن مدیران اصولگرا آنان را در ادوار مختلف کنار گذاشتند اما آن زمان حرفی از "اثبات عدم صلاحیت" نمی‌زدند.چرا اصلاح‌طلبان عناصری را معرفی می‌کنند که شورای نگهبان نمی‌تواند آنها را تائید صلاحیت کند؟ وی با بیان اینکه اصلاح‌طلبان می‌دانند که شورای نگهبان از شش فقیه که منصوب ولی فقیه و شش حقوقدان که منتخب مجلس شورای اسلامی هستند تشکیل می‌شود اظهار داشت: اما با ابنهمه اصلاح طلبان با ادعای اینکه ما در خط امام(ره) هستیم، از گذشته تاکنون شورای محترم نگهبان را آماج انواع تهمت‌ها و حملات و فشارها قرار داده و می‌دهند. این فعال سیاسی با اشاره به ایراد اصلاح طلبان در سال های گذشته خاطر نشان کرد: مشکل بزرگ اصلاح‌طلبان - که در سالهای گذشته با عناوین دیگری همچون لیبرال‌ها مطرح بوده‌اند- اینست که کاندیداهای آنان مشکل تائید صلاحیت دارند و شورای نگهبان در مسئولیت قانونی خود نمی‌تواند آنها را تائید صلاحیت کند.وی افزود: جریانی که اینهمه رد صلاحیت دارد باز در این موضوع پافشاری می‌کند که شورای نگهبان آنها را حذف کرده‌اند و این مسئله را قبول نمی‌کنند که آنها اعمال و رفتار و گفتاری داشته اند که شورای نگهبان نتوانسته آنها را تائید کند.بادامچیان با طرح این سوال از اصلاح‌طلبان که چرا شما عناصری را معرفی می‌کنید که شورای نگهبان نمی‌تواند آنها را تائید صلاحیت کند گفت: اصلاح طلبان همواره فرافکنی می‌کنند و تقصیر را بعهده شورای نگهبان، فقها و حقوقدانان آن می‌گذارند. عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با رد این ادعای اصلاح‌طلبان مبنی بر اینکه اصولگرایان با ابزارهای حاکمیتی همچون شورای نگهبان در صدد حذف اصلاح طلبان هستند تصریح کرد: این ادعایی خنده دار است چراکه شورای نگهبان منصوب ولی فقیه عادل و رای نمایندگان مجلس شورای اسلامی است و جریان اصولگرا اعضای شورای نگهبان را نصب نمی‌کند که بخواهد تابع آنها باشد و بخواهد اصلاح‌طلبان را تائید صلاحیت نکند؛ آیا هیچ فکر عقلایی می‌تواند این تهمت اصلاح‌طلبان را بپذیرد؟. وی با بیان اینکه در شورای محترم نگهبان شخصیتی توانا و فقیهی متقی مانند آیت الله جنتی است که امام خمینی(ره) و امام خامنه ای در همه دوره های شورای نگهبان ایشان را نصب فرموده‌اند که این امر هم به دلیل تقوا، تعهد و بینش اسلامی و انقلابی آیت الله جنتی است گفت: بنابراین مگر می‌شود ایشان وظیفه الهی و قانون اساسی و امانت ولایت را بخاطر جریان این و آن فراموش کند؟این عضو موتلفه تاکید کرد: همین تهمت های جریان اصلاح طلب به شورای محترم نگهبان و نسبت دروغی که به جریان اصولگرایی می‌دهند که درصدد حذف رقیب اصلاح طلب از طریق شورای نگهبان است، بیش از گذشته ماهیت جریان اصلاح طلبی را نزد مردم افشا می‌کند.بادامچیان با تاکید بر اینکه اصولگرایان همواره به رای اکثریت مردم احترام گذاشته‌اند و می‌گذارند و حذف هیچ جریانی از جمله اصلاح طلبان را نمی‌خواهند اظهار داشت: اصولگرایان اصلاح اصلاح طلبان را در بازگشت به خط اصیل اسلام ناب نبوی و خط راستین امام خمینی(ره) و پذیرش ولایت فقیه و فقاهت حوزوی خواستارند.وی افزود: اصولگرایان به جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد رأی داده اند و به آن به عنوان میراث امام خمینی(ره) وفادارند لذا اصل جمهوریت اسلامی نظام را قبول دارند، نه مانند جریان اصلاح طلبی که جمهوریت را بر اسلامیت غلبه می‌دهد. به گفته بادامچیان اصولگرایان مانند اصلاح طلبان نیستند که تا به قدرت رسیدند شعارهایشان را فراموش کنند بلکه معتقدند که از همه نیروها و ظرفیت ها بدور از سلایق آنها باید در خدمت به نظام مانند دولت شهید رجایی و باهنر بهره گرفت. هفت مشکل اصلی اصولگرایان با اصلاح‌طلبانعضو حزب موتلفه اسلامی با برشمردن مشکلات اصلی اصولگرایان با اصلاح‌طلبان گفت: یکی از ایراداتی که اصولگرایان بر اصلاح‌طلبان وارد می‌دانند تفکر اصلاحات و اصلاح طلبی است که انطباقی با خط امام خمینی(ره) و اصل ولایت فقیه و فقاهت ندارد مگر در مواردی که خودشان آن را می پسندند یا مجبورند.وی باندگرایی و جناح گرایی را از دیگر مشکلات مربوط به اصلاح ‌طلبان دانست و تاکید کرد: اصلاح طلبان در هنگامه قدرت جز خودشان دیگران را کنار می‌زنند و کشور را از ظرفیت‌های نیروهای خدوم که با آنها هم عقیده نیستند خالی می‌کنند. بادامچیان همچنین گفت: سردادن شعارهای غیرواقعی و تهمت به رقبا همواره در روحیات این جریان وجود دارد در حالی که خود را آزادی خواه و دیگران را حذف‌طلب و ضد مدرنیته می‌دانند.وی به حمایت بیگانگان از جمله کشورهای استکباری و استعماری از اصلاح طلبی و اصلاح طلبان اشاره کرد و اظهار داشت وجود عناصری که قبلا با اصلاح‌طلبان بوده اند و امروز در آمریکا و انگلیس هستند و با بیگانگان همراهی می‌کنند مانند باطبی‌ها، اکبر گنجی ها، عطاالله مهاجرانی‌ها و ... از جمله نقاط ضعف اصلاح طلبان در تاریخ فعالیت هایشان محسوب می‌شود. این فعال اصولگرا عدم برائت از فتنه 88 و حمایت از عناصری که در فتنه نقشی کم یا زیاد داشته اند را از جمله انتقادات اصولگرایان به اصلاح طلبان برشمرد و تاکید کرد: بی درنگی و ناکارایی در مدیریت و اجرا که کشور را دچار ضعف مدیریت و ناهمواری‌ها می کند نیز از دیگر مشلات اصولگرایان با اصلاح طلبان است.بادامچیان همچنین با توصیه به اصلاح‌طلبان مبنی بر صادقانه رفتار کردن با مردم گفت: به اصلاح طلبان توصیه می‌کنم که با مردم بطور صادقانه تمامی گذشته، حال و برنامه های آینده خود را در میان بگذارند و بجای حمله و اتهام به اصولگرایان و شخصیت سیاسی به همه مسائلی که در دوران مجلس سوم و ششم و دولت اصلاحات اتفاق افتاده اشاره کنند و خطاهایشان را پذیرفته و از مردم و شهدا عذرخواهی کنند. وی همچنین به ذکر توصیه هایی به فعالین جریان اصولگرا پرداخت و گفت: به اصولگرایان نیز توصیه‌ام این است که مطالب و نظرات خود را نسبت به جریان اصلاح طلبی و اصلاحات و نقد خود را به رفتار و گفتار و تفکرات و سوابق اجرایی اصلاح‌طلبان مستند و با متانت و منصفانه مطرح کنند و قبل از همه اینها اصول و اصولگرایی را در تفکر، برنامه‌ها و بینش خود برای مردم شرح بدهند و خدمات و فداکاری های اصولگرایان را که اصلاح‌طلبان سعی در پوشش و نادیده گرفتن و انکار آن را دارند برای ملت بیان کنند.عضو شورای مرکزی حزب موتلفه همچنین خاطر نشان کرد: این تذکر و نصیحت بنده از روی تجربیات سیاسی و اجتماعی است، خواه از سخنم پند گیرند و خواه از سخنم ملال یابند.
کد خبر: ۵۲۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۱۰/۰۳

معمولا نماینده های مجلس یا نقاط خوش آب و هوای تهران را برای سکونت انتخاب می‌کنند، اما داستان نماینده ارومیه کمی متفاوت است. سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com:نادر قاضی پور را خیلی ها به نطق های پرشور با لهجه شیرین آذری اش می شناسند. نماینده ای که برخلاف خیلی دیگر از نمایندگان محله نظام آباد را برای زندگی انتخاب کرده است. خانه ای ساده و قدیمی که نشانگر زندگی ساده آقای نماینده است. بخش هایی از گپ و گفتی که به بهانه روز مجلس با همشهری محله صورت گرفته در ادامه آمده است:قرار نیست خانه نماینده با بقیه فرق داشته باشد.* وقتی از چرایی ماندن در نظام آباد می پرسیم می گوید: «من هم می توانم بهترین خانه در تهران را بخرم ولی آیا بقیه مردم هم می توانند؟ قرار نیست هرکاری که می توانیم انجام دهیم! من در ارومیه زمانی که دانشجو بودم خانه خریدم. اما وقتی بخشدار و فرماندار شدم و حتی در این هفت سالی که نماینده مجلس هستم خانه ارومیه ام را عوض نکرده ام و قرار نیست خانه دوران دانشجویی ام با خانه دوران نمایندگی تفاوتی داشته باشد.»یک روز مرخصی برای ۷ سال نمایندگی* قاضی پور از معدود نمایندگانی است که به قول خودش هیچ وقت تاخیر و غیبت نداشته است و در طول ۷ سال نمایندگی مجلس فقط یکبار مرخصی گرفته است که آن هم برای تشییع پدر مرحومش بوده است.مترو «سبلان – بهارستان»این نماینده نظام آبادی تا بحال نه ماشین شخصی داشته است و نه رانندگان مجلس تا بحال رنگ نظام آباد را دیده اند. این یعنی اینکه نادر قاضی پور را هر روز صبح زود می توانید در مترو سبلان ببینید! چون آقای نماینده صبح ها از طریق مترو از سبلان راهی بهارستان می شود. قاضی پور می گوید: «تا امروز یکبار هم از مجلس ماشین نگرفته ام. معمولا با مترو به مجلس می روم. مردم اغلب باور نمی کنند که من همان نادر قاضی پور نماینده مجلس هستم. خیلی ها محبت دارند و جای خودشان را به من تعارف می کنند. برخی هم با تعجب نگاهم می کنند و من هم به اینها می گویم تا حالا آدم ندیده اید؟!( خنده )»بچه هایم کارگری می کنند!خودش از بچگی با کارگری و گله داری شروع کرده تا اینکه راهی دانشگاه شد و به بخشداری و فرمانداری و مدیرکلی رسید. بچه هایش در همان دوران دبیرستان عروس و داماد شده اند! بچه هایی که رنگ و بوی آقازادگی نمی دهند. آقای نماینده می گوید: «دو دختر و دو پسر دارم و برای همه زود آستین بالا زدم. اگر برایشان زود زن نگیری خودشان دست به کار می شوند و معلوم نیست چه کسی را انتخاب کنند! در چرخاندن زندگی کمک شان می کنم اما هیچ وقت اجازه ندادم که آقازادگی کنند! الان یکی از پسرهایم پزشکی می خواند و دیگری تازه در تهران دانشجو شده است. ولی همین پسرها تابستان ها کارگری ساختمان می کنند تا بتوانند مرد بار بیایند.»بقال محل هم مرا نمی شناسد* بعد از این همه سال بقال محل مرا نمی شناسد! من هم همیشه سرم را می اندازم پائین که مبادا بشناسد برای همین خیلی راحت هستم ولی نانوایی و میوه فروشی محل مرا می شناسند برای همین معذب هستم چون خیلی لطف دارند و گاهی پول نمی گیرند! برای همین سعی می کنم از غریبه ها خرید کنم. هرچند که زندگی مجردی من خرید زیادی ندارد!نظام آباد شهر امام صادق* خاطرم هست در فتنه سال ۸۸ فقط یکبار یک نفر روی پشت بام الله اکبر گفت و همین کافی بود تا همسایه ها سرشان را از پنجره بیرون بیاورند و به آن صدا اعتراض کنند و این پایان فتنه در نظام آباد بود و دیگر هیچ خبری نبود.به حقوق نمایندگی نیازی ندارم!* تا همین چند وقت پیش حقوق ما ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان بود که الان ۳ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان شده است. ولی همیشه تلاش کردم که زندگی ام را بدون پول مجلس اداره کنم. بالاخره وضع مالی خانواده ام از ابتدا خوب بوده و ملک و مغازه هایی دارم که با کرایه آنها چرخ زندگی ام می چرخد. برای همین هیچ وقت وابستگی به حقوق مجلس نداشتم.»   منبع/مهر
کد خبر: ۵۰۹۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۹/۱۲

سایت تحلیلی خبری آوای دنا  avayedena.com :  رويش نيوز - مهرداد زینلیان: امان از مصیبت تشنگی و سوز عطش! چه بد مصیبتی بود، تشنگی و سوز جگر!! و تو سقا بودی و بیش از همه در این مصیبت شکستی! غم شهادت یاران و برادران آنقدر برایت سهمگین نبود که غم تحمل سوز عطش کودکان و صدای العطش به آسمان بلند شده آنان. مجلس اول:  مدینه شهر پیغمبر در آرامشی عجیب فرو رفته بود. سال، سال بیست و ششم پس از هجرت بود و شهر مدینه در این سالیان پس از رحلت رسول الله، تنها داغدار پیامبر نبود که داغ جگر گوشه و پاره تن پیامبر فاطمه (س) و داغ مظلومیت علی (ع)، وصی بر حق رسول خدا بر دوشش سنگینی می کرد. در این سالیان پس از پیامبر و فاطمه (س) نخلستانهای مدینه، تنها مونس خلوت و تنهایی علی (ع) بود و چاه، تنها محرم سوز و درد پنهانیش.   خانه علی اما در این روزها، میزبان مولود خجسته ای بود که وجودش، فضای مدینه را عطرآگین ساخته بود. فاطمه کلابی که عطر حضورش، یاس علی، زهرای مظلومه را در خاطرها مجسم می ساخت در نخستین روزهای شعبان سال بیست و ششم هجرت فرزند مبارکی را به دنیا آورد که همه هستی خویش را به پای ولایت فاطمه و فرزندانش نثار نمود.   و آن مولود خجسته تو بودی، عباس! و این نام مبارک را پدر و مولایت علی (ع) بر تو نهاد که نام نیکوی عمویش بود: «خشم گیرنده بر دشمنان».   روزی که تو متولد شدی، برادرانت حسن و حسین (ع) به همراه خواهرانت زینب و ام کلثوم (س)، برای چشم روشنی در خانه پدر بودند. همه خوشحال از این مولود مبارک و من نمی دانم تو را که به آغوش پدر دادند؛ چرا مولا علی (ع) گریان بود، در حالی که دستان کوچکت را بوسه می زد و بر چشم می گذاشت؟!    و تو اولین لبخند را بر چهره حسین (ع) نثار کردی و حسین چون فرزند، تو را در آغوش کشید و من نمی دانم چه رازی بود میان آن لبخند و آن آغوش که تفسیری از دنیا و آخرت تو بود... مجلس دوم:   کنار در ایستاده بودی و سر بر دیوار، چشمان اشکبارت را بر چهره خون گرفته پدر دوخته بودی. باورت نمی شد! آخر علی برای تو تنها پدر نبود که مولای تو و همه هستی تو بود. دست های پر مهرش، آرامش گر روح و جانت بود و ولایتش تکیه گاه امن ایمانت.   و حالا این پدر بود که این چنین خسته و بیمار، مجروح از تیغ جهالت دشمن در بستر شهادت افتاده بود. و تو نوجوانی چهارده ساله بیشتر نبودی. فکر مصیبت از دست دادن پدر، غم سنگینی بر دلت افکنده بود و بغض سنگینی گلوی نازنینت را می فشرد.   اطراف بستر پدر، برادرانت حسن و حسین و کمی آن سوتر، زینب و ام کلثوم، و مادر نیز در کار پرستاری پدر.   دستان پدر در دستان برادرانت بود و تو را شرم از اینکه نزدشان بروی که آنها فرزندان فاطمه (س) پاره تن رسول الله بودند و تو فرزند امّ البنین که خود را کنیز فاطمه زهرا (س) می دانست.   غرق در اندوه مصیبت فردا بودی که نگاه بی رمق پدر متوجه تو شد و تو سر از دیوار برداشتی و به اشاره پدر نزد بالینش نشستی کنار برادرت حسین که نه حکم برادر که حکم پدر داشت برای تو.   ــ .... گریه می کنی عباسم. اشک هایت را پاک کن میوه دلم؛ تو مصیبت بسیار خواهی کشید. و بعد دست های تو بود که با هرم دستان رنگ باخته پدر، گرما می گرفت و پدر بی آنکه بخواهی، دستان تو را غرق در بوسه کرد و تو شرمگین از این همه مهر، سر بر بالین پدر نهادی و بغض فروخورده ات را دوباره شکستی. پدر، دست تو را در دست حسین نهاد.   ــ .... حسین جانم! عباس را به تو می سپارم و ... عباس جانم! مبادا لحظه ای دست از یاری برادر برداری!   ... و ساعتی بعد روح ملکوتی پدر پرواز کرد و تو در این اندیشه که چگونه به وصیت پدرعمل خواهی نمود. مجلس سوم:   ... از درون خیمه فریادش را شنیدی. صدای نحسش را شناختی.   ــ کجایند خواهر زادگان ما؟!  قضیه را دانستی. دلت نمی خواست مولایت شاهد این منظره باشد. به سرعت از خیمه بیرون آمدی. شمر بود سوار بر اسب، رو به سوی خیمه ها فریاد می کشید و فرزندان بنی کلاب را طلب می کرد. تو را که دید، خنده مستانه ای سر داد و گفت:   ــ آمدی عباس؟! چرا تنهایی؟! پس برادرانت ....   سخنش را قطع کردی؛ ــ چه می خواهی؟ تو را با پسران علی (ع) چه کار؟!   ــ ابوفاضل! برای تو و برادرانت از سوی ابن زیاد، امان نامه آورده ام. شما خواهرزادگان ما، در امان هستید.  رگ های غیرتت به جوش آمد. حالا دیگر جعفر و عبدالله و عثمان هم با تو همراه بودند. دلت نمی خواست این گفتگو بیش از این به طول انجامد، شاید خبر آن به اهل حرم برسد. پس با تمام وجود بر سرش فریاد کشیدی:   ــ ... دستانت بریده باد ای دشمن خدا و لعنت و نفرین خدا بر امان نامه ات!! ... از ما می خواهی که برادر و مولایمان را تنها گذاریم و به لعنت شدگان الهی و فرزندانشان بپیوندیم؟! برادرانت نیز تو را در این نظر همراهی کردند.   حالا شمر را می دیدی که هی هی کنان، خشمگین از پاسخ دندان شکن امیر سپاه حسین(ع) بسوی لشکرگاه شام در تاخت و تاز است. مجلس چهارم:   خورشید نهم محرم، آرام آرام به افق نزدیک می شد. در لشگرگاه دشمن، گویا ولوله افتاده بود. صدای شیهه اسبان و سم ستوران، فضا را پر کرده بود. مثل اینکه دشمن قصد حمله داشت. شاید فرمان تازه ای از شام برای ابن سعد رسیده بود.   خواهرت را دیدی که مضطرب و پریشان، سر بر شانه مولا نهاده و مولایت حسین (ع) او را به آرامش می خواند.   ــ زینبم! آرام جانم! شتاب مکن، آرام باش، مبادا دشمن دلشاد گردد!!   خواستی اضطراب و التهاب خواهر را فرونشانی. نزد مولا رفتی تا اجازه رفتن بگیری، شاید از دشمن خبر تازه ای بیاوری. مولایت حسین (ع) ، تو را مأمور حرکت کرد:   ــ برادر جان، عباس! بر اسب سوار شو و نزد دشمن رو و از آنان بپرس که چه می خواهند.   درنگ نکردی. به همراه زهیر و حبیب و چند تن دیگر از اصحاب امام، بسمت لشکرگاه ابن سعد تاختی. لشکر دشمن پر ولوله بود. این همه ساز و برگ! این همه دشمن! مگر به جنگ که آمده اند؟! با کدام سپاه عظیم، قصد پیکار دارند؟!   بسوی عمر سعد رفتی. از هیبت تو لشکر دشمن شکافته شد. نجواهایشان را می شنیدی:   ــ .... این عباس است. علمدار حسین، پسر علی، قمر بنی هاشم .... حتماً امان نامه می خواهد؟!...   ابن سعد ملعون را دیدی. پیش از آنکه او هم در مورد تو به توهم بیفتد، پیام مولایت را ابلاغ کردی:   ــ از ما چه می خواهید؟! و پاسخ را شنیدی که:   ــ دستور از امیر ابن زیاد رسیده که به شما پیشنهاد کنیم یا بر حکم او گردن نهید یا با شما جنگ خواهیم کرد. و تو نزد مولایت بازگشتی تا پاسخ امام را بشنوی:   ــ نزد آنان بازگرد و اگر می توانی تا فردا از آنها مهلت بگیر، شاید امشب را برای خدا عبادت کنیم...   بسوی لشکرگاه دشمن بازگشتی و پیام مولا را ابلاغ کردی و چنین پاسخ شنیدی:   ــ تا فردا صبح به شما مهلت می دهیم. اگر تسلیم شدید، شما را بسوی ابن زیاد می بریم وگرنه دست از شما برنمی داریم... مجلس پنجم:  ... تاریکی شب، همه جا را فرا گرفته بود. آتش لشکرگاه دشمن، پهنه صحرا را پر کرده بود. دشمن خود را برای نبردی نابرابر در صبح فردا آماده می کرد.   مولایت حسین (ع) اصحاب را بیرون از خیمه دور هم فراخواند و چنین سخن آغاز کرد:   ــ خدای را به نیکوترین سپاسها ثنا می گویم و او را در نعمت، شدت و بلا سپاسگزارم... آگاه باشید! گمان نمی کنم، بیش از یک روز از این ملاعین مهلت داشته باشم. آگاه باشید! من به همه شما رخصت و اجازه رفتن دادم. همه شما آزادید و می توانید بروید و من بیعت خود را از گردن همگی شما برداشتم و از جانب من حرجی بر ذمه و عهده شما نیست. اینک سیاهی و تاریکی شب همه جا را فراگرفته، در تاریکی شب پراکنده شوید؛ زیرا که این گروه، فقط مرا می خواهند و اگر بر من، پیروز شده دست یابند از دیگران دست برمی دارند.   سخن امام که به اینجا رسید، نتوانستی تاب بیاوری. در حالی که چهره ماه منظرت، لاله گون و آسمان چشمانت از اشک ابری شده بود پیش از دیگران برخاستی و غیرت و مردانگی را فاش گفتی:   ــ مولای من! جانم به فدای تو! چگونه پس از تو زنده بمانیم؟! خدا نیاورد آن روزی را که پس از تو باشیم... زندگی پس از تو را نمی خواهیم... مجلس ششم:   ... امان از مصیبت تشنگی و سوز عطش! چه بد مصیبتی بود، تشنگی و سوز جگر!! و تو سقا بودی و بیش از همه در این مصیبت شکستی! غم شهادت یاران و برادران آنقدر برایت سهمگین نبود که غم تحمل سوز عطش کودکان و صدای العطش به آسمان بلند شده آنان.   بی تابی علی اصغر (ع) این طفل شش ماهه حسین (ع) در قنداقه و در آغوش بی شیر مادر، چقدر برایت سخت و جگر سوز بود!   به خاطر آوردی دو روز قبل را که برای آوردن آب با تنی چند از سپاه امام عازم فرات شدید و پس از درگیری با گروهی از لشکر دشمن، مشک ها را سیراب کرده به خیمه گاه آوردید و اکنون از آن یاران و دلاوران حتی یک تن هم باقی نمانده بود.   حالا مولا تنها و غریب در برابر خیل دشمن و تو تنها عمود خیمه گاه حسین (ع) که امیر و علمدار سپاهش  بودی و چشم امید زنان و کودکان حرم به دستانت که سقا بودی و آب، هدیه دستان تو بود بر لبان خشکیده و عطشناک اهل حرم.   زمان، زمان جانبازی تو بود. جان چه قابل دارد تا در مسلخ حسین (ع) قربانی شود. سوز عطش تمام وجودت را فراگرفته بود و این عطش، نه عطش تشنگی که عطش وصال و فنا شدن در راه معشوق بود. دیگر تاب ماندنت نبود. از هم اکنون رسول خدا (ص) و پدرت علی (ع) و برادرت حسن (ع) را بر درگاه بهشت، منتظر خود می یافتی.   بسوی مولا که اکنون یکه و تنها در برابر لشکری از دشمن ایستاده بود شتافتی و گفتی:   ــ مولای من! آیا اذن جهاد می دهید؟!   امام (ع) در حالی که به سختی می گریستند، فرمودند:   ــ برادر جان! تو علمدار و پرچمدار من هستی، اگر تو بروی، لشکر من پراکنده می شود. و تو عرض نمودی:   ــ راستی دلم تنگ شده و از این زندگی خسته و ملول شده ام؛ می خواهم انتقامم را از این منافقین بگیرم. و امام فرمودند:   ــ حال که عازم میدان هستی، پس قدری آب برای این کودکان بیاور. و تو خوشحال از این فرمان، آماده رزم که نه مهیای دیدار محبوب شدی.. مجلس هفتم:   ... و تو رفتی. سوار بر اسب با نیزه ای در دست و مشکی بر پشت، رو بسوی فرات. و من نمی دانم که چگونه گذشتی از میان خیل هزاران دشمن که از هر سو چون ابر سیاه بر ماه جمالت می تاختند و تیغ و سنان از هر سو بر تو می فکندند.   و تو قلب لشکر دشمن را شکافتی و علی وار با شجاعت و صلابتی حیدری، حلقه محاصره دشمن را شکستی و به تیغ اسداللهی، گروه کثیری از دشمنان خدا را به خاک مذلت افکندی و صاعقه وار تا کرانه فرات تاختی.   به ساحل فرات که رسیدی، تشنگی دیگر امانت را ربوده بود. لبهایت خشکیده تر از کویر در حسرت قطره ای آب و تو از اسب فرود آمدی و بر کرانه فرات نشستی. دست ها را بر خنکای آب فرو کردی و جرعه ای آب در کف بالا آوردی، اما...   ــ چگونه بنوشم از این آب که مولایم حسین لب تشنه و عطشناک است؟! چگونه بنوشم از این آب که کودکان اهل حرم، العطش گویان چشم به راه سقایند؟! این نه شرط عاشقی است که عاشق، سیراب و معشوق، تشنه لب بماند.   و آب از میان دو کفت فرو ریخت و برای همیشه فرات در حسرت بوسه بر لبان تو داغدار شد. و لب های مشک را از آب روان سیراب نمودی و بر پشت بستی و سوار بر اسب رو به خیام حرم تاختی که کودکان، منتظر آمدنت بودند.   آغاز مرثیه عشق بازی تو اینجا بود و تو چه زیبا درخشیدی در محضر معشوق، و من نمی دانم چه بر تو گذشت که هیچ قلمی نمی تواند صحنه شورانگیز جانبازی عاشقانه تو را به تصویر بکشد. مجلس هشتم:   سوار بر اسب بسوی خیمه گاه روان شدی، در حالیکه مشک بر پشت داشتی و چیزی بجز فریاد العطش کودکان در گوش تو طنین انداز نبود. باید هرچه زودتر قولی را که به سکینه داده بودی عمل می کردی و آب را به کودکان تشنه لب حرم می رساندی. این مشک می توانست همه آنها را سیراب کند و آتش عطش از جگر پر سوزشان بنشاند. آخر این کودکان ، فرزندان اهل بیت رسول بودند که چنین معصومانه در آتش کینه نامردمان بی ایمان دست و پا می زدند.   ناگاه لشکریان دشمن را دیدی که از هر سو به طرفت هجوم می آورند و تیر و نیزه هاشان را بسویت نشانه رفته اند. او نیز شجاعانه با آنان در جنگ شدی و به دست یداللهی خود، گروه کثیری از آنان را به جهنم فرستادی، در حالی که چنین رجز می خواندی: یا ارهب الموت اذالموت رقا حتی أواری هی المصالیت لقی نفسی لنفس المصطفی الطهر وقا انی أنا العباس أغروا بالسقا ولا أخاف الشر یوم الملتقی (نمی ترسم از مرگ چون رو کند                 دلم با دلیری مگر خو کند بود جانم از بهر مولا سپر                  که عباسم و مشک دارم به بر نمی ترسم از جنگ با کافران                  وگر باردم جمله تیغ و سنان)   کسی را یارای مقابله با تو نبود و از ضرب تیغت هیچ کافری جان به در نمی برد. اما دشمن که در برابر نبرد دلیرانه ات توان مقاومت نداشت، به حیله متوسل گشت و نابهنگام از کمین گاه نخلی، ضربه ای به دست راستت وارد و دست راست تو را از بدن جدا کرد. ولی تو شمشیر بدست چپ دادی درحالیکه چنین می خواندی: والله ان قطعتموا یمینی      انی أحامی ابداً عن دینی و عن امام صادق الیقین      نجل النبی الطاهر الأمین (قسم بر خدا کاو به حالم گواست      جدا گر کنید از تنم دست راست ز دین و امامم حمایت کنم      که فرزند پاکیزه مصطفاست)   و با دست چپ شمشیر بر دشمنان می زدی تا اینکه ضعف در رخصار چون ماهت نمایان شد. در این هنگام ملعونی دیگر از کمین گاه خود بیرون آمد و ضربتی دیگر بر دست چپت وارد ساخت و آن را قطع نمود. اما تو با روح بلند و مسیحاییت، عاشقانه ترین لحظات را در برابر محبوب حقیقی خود به نمایش گذاشته بودی و اینبار نیز عاشقانه نجوا کردی: یا نفس! لا تخشی من الکفار و أبشری برحمه الجبار مع النبی السید المختار قد قطعوا ببغیهم یساری فأصلهم یا رب حر النار (مترس ای نفس از کفار ملعون                     بشارت بر تو از حق باد اکنون که گردی با رسول الله مختار                      غریق رحمت جبار بی چون یسارم را جدا کردند دونان                       به دوزخ کن تو یا رب مردم دون)   خون پاک و مطهرت از رگ های بریده فوران می کرد و سرو استوار قامتت از شدت ضعف رو خمیدن گذاشته بود. اما صدای العطش کودکان، همچنان در گوش تو بود و امید سقایت اهل حرم، تو را بسوی خیمه گاه روان می ساخت. درحالیکه مشک بر دندان گرفته بودی، سوار بر اسب رو بسوی حرم می تاختی و دشمن از هر سو تو را احاطه کرده بود. در این هنگام آنچه امید تو را نومید ساخت، چوبه تیری بود که از سوی دشمن بر سینه مشک نشست و آخرین قطرات امید سقا را بر خاک تفتیده و عطشناک نینوا پاشید.   مشک که بر زمین افتاد، ضعف بر قامت سروت چیره گشت. تیر دیگری از سوی دشمن پرتاب شد و سینه سرشار از عشق به مولای تو را از هم درید. حالا دیگر خود را در آستانه شهادت می دیدی و آماده پرواز به ملکوت بودی. اما دلت می خواست سر بر دامن مولا داشته باشی و برای آخرین بار چشمان خون گرفته ات را به آفتاب جمال مولایت آشنا سازی. برای همین بود که درحالیکه با ضربه عمود آهنین دشمن از اسب فرو می افتادی، فریاد برآوردی که:   ــ برادر جان حسین! برادرت را دریاب!   دلت می خواست که این آخرین بار مولایت را، عشقت را، محبوبت را و همه هستی ات را «برادر» بخوانی تا لذت عاشقانه با محبوب را با پیوند برادری مضاعف سازی.   ... و حسین (ع)، برادر و مولایت بسویت شتافت درحالیکه پشتش از داغ فراق تو شکافته بود و خورشید چشمانش در کسوف ماه خون گرفته جمالت در محاق.   و تو در آغوش معشوق به ملکوت پر کشیدی تا به جبران دستهای قلم شده ات در راه محبوب ، صاحب بالهایی شوی که تو را به اعلی علیین برسانند؛ مقامی که تا ابد آرزوی همه شهدای راه حق و فضیلت خواهد بود. منابع: 1)     بحار الانوار، مرحوم علامه محمد باقر مجلسی(ره) 2)     الارشاد ، شیخ بزرگوار محمد بن نعمان معروف به شیخ مفید 3)     اللهوف ، عالم جلیل القدر سید ابن طاووس (ره) 4)     ذریعه النجاه ، مولا محمد رفیع گرمرودی تبریزی 5)     چهره درخشان قمر بنی هاشم ، استاد علی ربانی خلخالی
کد خبر: ۴۸۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۸/۱۱