نگارنده معتقد است که عدم مشارکت دکتر احمدی نژاد و به تبع آن جریان ایشان در دهمین دوره انتخابات مجلس دهم ناشی از توجه و انتخابی عقلانی از سوی ایشان است
کد خبر: ۸۵۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۱۰
آوای رودکوف-سرپرست دانشگاه اصفهان گفت: ایران رتبه نخست تولید علم در منطقه را دارد
کد خبر: ۸۵۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
آوای رودکوف-دبیر حمایت از کرسی های نظریه پرداری :ایده پردازی های زیادی توسط افراد مختلف بیان می شود اما نظریه پردازی ها در کشور مناسب و رضایت بخش نیست
کد خبر: ۸۵۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۵
خبرگزاری ارم در گزارش با عنوان «ایرانی ها دستمزد شعار 37 ساله مرگ بر آمریکا را گرفتند» نوشت: لغو تحریم ها علیه ایران به خوراکی چرب برای رسانه ها و کاربران شبکه های اجتماعی بخصوص در عربستان سعودی تبدیل شد
کد خبر: ۸۴۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۱
حجت الاسلام سید علی محمد بزرگواری با انتشار بیانیه ای اعلام نمود بر عهد خود باقی مانده و بر خلاف شایعات موجود در هیچ حوز ای ثبت نام نکرده است
کد خبر: ۸۱۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۴
استادخسرو معتضد - تاریخپژوه - متنی را در پاسخ به برخی اتهاماتی که علیه وی مطرح میشود منتشر کرده است.
به گزارش ،پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir، به نقل از ایسنا،
در پی ابهامات و اتهاماتی که هر از گاهی در شبکه پیامرسان موبایلی تلگرام متوجه خسرو معتضد میشود، این تاریخپژوه و روزنامهنگار متنی را ارسال کرده است.
در این متن آمده است:
«نادانان و بیسوادان و کمسوادان در هر دوره و زمانهای بودهاند و کسانی را که بنا به دلایلی مورد لطف و محبت مردم قرار میگرفتهاند به گونهای مورد حمله قرار میدادهاند تا آنان را تخریب کنند.
به مرحوم دکتر محمد مصدق هیچ وصلهای نمیچسبید. از این رو شایع کردند کتابی که او به عنوان رساله دکترای خود درباره ارث در اسلام نوشته است به قلم یکی از روحانیون قم بوده است. در حالی که آن کتاب را دکتر مصدق در سوییس به زبان فرانسوی نوشته بود و بعدها در سال 1331 که میراشرافی معروف مدیر روزنامه رسوای آتش خواست آن را در روزنامهاش به چاپ برساند مجبور شد مترجمی استخدام کند.
سرفرانسیس شپرد سفیر انگلیس در ایران که از مصدق به علت مبارزه او علیه استعمار ننگین شرکت نفت انگلیس و ایران تنفر داشت روزی در یادداشتی از سفارت انگلیس به وزارت خارجه لندن نوشته بود: از دهان مصدق بوی تریاک میآید. روزنامههای لندن هم این مهمل را چاپ کردند و جراید جیرهخوار در شرکت نفت در تهران آن را تکرار کردند.
حسین مکی سرسختانه در مقام نماینده مجلس به مبارزه با انگلیسیها پرداخت و آنها را با همه ید بیضایشان از آبادان بیرون انداخته بود و چون لکهای به دامان او نمیچسبید گذشته او را پیش کشیدند که در جوانی درجهدار و استوار نیروی هوایی بوده و در قسمت فنی نیروی هوایی خدمت میکرده است.
یک مامور اطلاعاتی انگلیس هم در گزارشی نوشت: «مکی مرد جسور و جدی و خطرناکی است. از مال دنیا چیزی جز خانه پدری ارثی ندارد و شاید بتوان با دادن صد هزار دلار رشوه او را از مخالفت بازداشت».
در حالی که این پیشنهاد باتوجه به شخصیت خاص مکی که ممکن بود پیشنهاد رشوه انگلیسیها را افشا کند خطرناک بود و اقدامی برای سنجش مکی نشد اما بعدها دشمنان آن رادمرد شایع کردند که به او صد هزار دلار رشوه دادهاند. مکی آنقدر نترس و بیباک بود که در سخنرانیهای خود در آمریکا، آنان را مورد عتاب و خطاب قرار داد که چرا مهار خود را دست انگلیسیها دادهاند و مردم تمام بدبختیهای خود را به دلیل حمایت آمریکا از انگلستان میانگارند.
یا به آیتالله کاشانی تهمت زدند که مبارزات 50 ساله خود و پدرش با انگلستان را فراموش کرده و انگلیسی شده است.
اخیراً نوبت من شده است که دیدم فردی در فلان شبکه پیامرسان موبایلی و در فضای مجازی این کشف را درباره من کرده است که من از خانواده و دودمان قاجاریه هستم و به همین علت در آثارم از پهلویها که اجداد مرا از سلطنت برکنار کردهاند انتقاد میکنم! متاسفانه کسانی هم بی هیچ مطالعه و پرسشی از روی دست هم کپی میکنند و برای هم میفرستند.
چند شب پیش از رادیو فردا تصادفاً شنیدم سوابق فعالیتهای کمونیستی جعفر پیشهوری در باکو را به طور کامل و جامع بیان میکرد اما اگر ما بخواهیم این مطالب را در رسانهها بگوییم فوراً عدهای رگ گردنشان بالا خواهد آمد که چرا این حرفها را میزنید. به ما برمیخورد.
مضحکتر اینکه دیگری در سایتی دیگر نوشته: فلانی - یعنی من - نوه عضدالملک قاجار هستم. بنابراین از قاجاریه هستم و مطالبی که مینوشتم و مینویسم از روی حب به قاجاریه و بغض به پهلوی است.
در همان حال یک مدعی هم مقاله ای منسوب به من مربوط به 45 سال پیش را کشف میکند و روی سایت میگذارد و ادعا میکند من از شاه تعریف کردهام. آخر نفهمیدم من از قاجارها هستم و از پهلویها بدم میآید یا مداح شاه بودهام؟!
واقعیت را اما از زبان خود من بشنوید یا بخوانید:
من از سلسله قاجار که 125 سال ایران را در حالت قهقرا و ضعف و عقبماندگی نگاه داشت بسیار بدم میآید و کمترین نسبت خانوادگی با این ایل و تبار ندارم اما در میان همان قاجارها شاهزادگان شجاعی مانند عباس میرزا نایبالسلطنه وطنپرست و باسواد و عاشق ترقی و عظمت ایران و محمدعلی دولتشاه برادر او - که عثمانیها را سر جای خود نشاند - و شاهزاده حسامالسلطنه سلطان مراد میرزا که هرات را بازپس گرفته بودهاند که مورد احترام هر ایرانی هستند.
بنابراین ترهاتی را که بدخواهان مینویسند کما این که درباره مرحوم استاد علیاکبر دهخدا مینوشتند او صدهزار تومان بودجه دولت را صرف تدوین یک مشت مطالب بیهودهای کرد که لغتنامه خوانده میشود و خواسته نامش را بلندآوازه کند چیزی از ارزش و اهمیت مرحوم دهخدا کم نمیکند.
بیمایگانی در دوران حیات مرحوم ملکالشعرای بهار به او حمله میکردند که چگونه در دوران حیات رضاشاه قصیده بلندبالایی در وصف او به نام «دیروز و امروز» ساختی و چرا برای عروسی محمدرضا پهلوی ولیعهد و فوزیه شاهزاده خانم مصری سرود شادباش سر دادی که آهنگ آن را سرهنگ مین باشیان ساخت.
خدا بیامرزد ملکالشعرای بهار را که از آغاز سلطنت رضاشاه یا مأمورین دایره عملیات ویژه نظمیه قصد قتل او را در سال 1304 کردند و به علت اشتباه محض دیگری به نام واعظ قزوینی را سر بریدند، یا به علت سرودن اشعار انتقادی خود به زندان میافتاد و چند بار زندانی شد و یک بار او را به اصفهان تبعید کردند و آخر سر محمد علی فروغی شفاعت کرد و او را به تهران بازگرداندند و قرار شد کارهای ادبی و تحقیقی کند و حقوق او را که قطع کرده بودند برای امرار معاش خانوادهاش از نو برقرار کنند. به او پیشنهاد شد قصیدهای بسراید تا دیکتاتور، کینه خود را به او فراموش کند و او آن قصیده را سرود.
این کینتوزیها اما ادامه دارد.
فردا اگر بنویسم آدولف هیتلر آدمکش بوده لابد یکی پیدا میشود و مرا فرزند چهارم ژوزف استالین و از کمونیستهای صحیحالنسل و بلشویکهای وفادار مینامد!
من یکی از میان مردمم. مانند همه مردم و با همه احساسات و اندیشههای آنان. از دیکتاتوری نفرت دارم و از هوچیگری و شانتاژ نیز نمیترسم. ابلهان هرچه میخواهند و در چنته دارند بسازند و در فضای مجازی بگذارند.
این توضیح هم برای عدهای از طایفه قاجاریه است که از من میپرسند: آیا جنابعالی هم از ما هستی؟ در جوابشان عرض کردم خیر. از هیچ ایل و تبار و طایفهای نیستم. فقط ایرانی هستم و افتخار میکنم که از درون ملت ایرانم. همین!»
کد خبر: ۸۰۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۷
مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کهگیلویه و بویراحمد در جمع دانشجویان پیام نور بهمئی با تبیین حادثه ١٦ آذر، به مهم ترین مطالبات دانشجویان پرداخت
کد خبر: ۷۹۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
جوایز معاون رئیس جمهور به 26دانش آموز کهگیلویه وبویراحمد برگزیده کنفرانس ملی استاندارد اهدا شد.
به گزارش « پایگاه خبری آوای رودکوف» به نقل از خبرگزاری صداو سیما
معاون استاندارکهگیلویه وبویراحمدگفت: در فراخوان مقاله تبیین فرهنگ استاندارد هزار و600دانش آموز شرکت کردند که201نفر به عنوان برگزیده استانی انتخاب شدند.
آقای محنایی افزود: از بین برگزیدگان استانی 26نفر بعنوان برگزیده کشوری در کنفرانس ملی استاندارد انتخاب شدند.
وی گفت: این همایش با هدف تبیین فرهنگ استاندارد ودر دوره های ابتدایی ومتوسطه هم برگزار شد.
143هزار دانش آموز در کهگیلویه وبویراحمد در دوهزار و845 آموزشگاه با 9هزار و800 کلاس تحصیل می کنند.
کد خبر: ۷۸۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۹
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
مشرق نوشت:امپراطوری خلاف واقعگویی در رسانههای اصلاحات هژمونی پیدا کرده است؛ گویی داستانسرایی جایگزین بیان واقعیت شده است تا به این روزنامهها رنگی مخاطبپسند بدهد. پس از «قرچک» نوبت به «یاسوج» رسید و پس از دروغگویی عمامهانداختن در قرچک، نوبت به خلاف واقعگویی چاقوکشی در دانشگاه یاسوج فرا رسیده است.
«داعشبازی در ورامین»، «حمله تندروها» «افراطیها در قرچک» عبارتهای برای توصیف اعتراض مردم قرچک نسبت به حضور فعالان فتنه 88 در این شهر از سوی اصلاحطلبان بود. روزنامههای اصلاحطلب در پوشش این اخبار از تصاویر بدون عمامه موسویلاری به عنوان حمله از سوی معترضان به وی یاد کردند. اما روایت موسوی لاری با داستانسرایی روزنامههای اصلاحطلب متفاوت است گویا راوی رخداد قرچک در روایت یک سویه روزنامههای زنجیرهای جایگاهی ندارد؛ موسویلاری پیرامون آنچه رسانههای اصلاحات حمله به وی اعلام کردند؛ اظهار دروغگویی روزنامههای اصلاحطلب درباره عمامه موسوی لاری داشت: «عدهای از ناراضیها به همراه نماینده مجلس، جلوی در سالن همایش تجمع کرده بودند. در مسیری که به سمت بالا حرکت میکردیم، دست همراهان خورد و عمامه از سر من افتاد...» حسین نقوی حسینی، نماینده ورامین و قرچک هم در جمع معترضان این مراسم حضور داشت؛ اظهار کرد: «تنها تنشی که به وجود آمد این بود که یکی از محافظان آقای موسوی لاری در مراسم گاز اشکآور زد و عدهای از مردم را آزار داد. این آقای محافظ نگران شد و گاز اشکآور زد. آقای موسوی لاری چون سابقه افتادن عمامه را دارند، فوری عمامهاش را برداشتند که نیفتد.... چون اطرافیانش یک باند قوی بودند و اصلاً مردم نتوانستند دستشان را به آقای موسوی لاری برسانند. اطرافش هم برادران نیروی انتظامی بودند و هم یک تیم قوی. از ترس اینکه عمامهشان نیفتد هم آن را برداشتند.»
تحلیلی بر روزنامههای اصلاحطلب؛اما روایت دانشگاه یاسوج ژانری جذابتر برای روزنامههای اصلاحات دارد؛ دانشجویی به جای کتاب، چاقو به دست گرفته است و به دنبال سخنران مراسم میگردد! و حالا نوبت به صادق زیباکلام است که مانند همیشه جلودار به اصولگرایان حمله کند؛ وی در همین رابطه دو مقاله منتشر کرد و در سر مقاله روزنامه قانون نوشت: «اما در آخر یک سؤال بزرگ از بسیاری از نهاد های وابسته به اصولگرایان دارم و آن این است که چرا جلوی این اتفاقات را نمیگیرید و اجازه میدهید با سلاح سرد به یک انسان حمله کنند؟» اما روایت جنایی اصلاحطلبان با سخنان مسئولین دولت یازدهم رد میشود؛ محمدکاظم نظری، فرماندار شهرستان یاسوج، در گفتوگو با روزنامه دولتی «ایران» چاقو خوردن یکی از دانشجویان از سوی معترضان را نیز «اغراق» توصیف کرد و افزود: «خوشبختانه به خانم منصوری صدمهای نرسید و درگیری سطحی بین دانشجویان بود و تمام شد و قضیه چندان حاد نبوده است.» و همچنین فتاح محمدی، معاون سیاسی استاندار کهگیلویه و بویراحمد، در خصوص این حادثه به «ابتکار» گفت: «این سخنرانی و مراسم در دانشگاه بوده است. بنابراین برقراری نظم و امنیت هم به عهده مسئولان دانشگاه است. هر شخصی که نسبت به این اتفاق شکایت داشته باشد قطعاً پیگیری خواهیم کرد.» معاون سیاسی استاندار کهگیلویه و بویراحمد در ادامه ضرب و شتم و زخمی شدن دانشجویان را کذب دانست و تاکید کرد: «به هیچ عنوان چنین سخنی صحت ندارد و هیچکسی در این ماجرا مجروح نشده است. شاید عدهای همدیگر را هل داده و باعث بینظمی شده باشند، اما شخصی مورد ضرب و شتم قرار نگرفته است.» با این اوصاف بار دیگر خلاف واقعگویی دیگری بر کارنامه روزنامههای اصلاحات اضافه میشود.
شاید پاسخ روزنامههای اصلاحطلب نسبت به خلافگویی رسانهٔ این جریان به رخداد یاسوج، دروغگویی مسئولین امین دولت یازدهم باشد! که این پاسخ باعث تردید نسبت به اعتماد به اظهارات منصوبان دولت یازدهم در افکارعمومی میشود و مسلماً با واکنش دولت راستگویان همراه است.
کد خبر: ۷۸۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۹
رسانه های معلوم الحال هر کسی را که همراه احمدی نژاد است می کوبند تا چیزی از آن باقی نماند. من در این مملکت قلم می زنم چون ایران را دوست دارم. این مملکت مظلوم است و مورد هجمه تبلیغاتی قرار دارد. من می نویسم تا اجازه ندهم مشتی ادم کوچک، محقر و خودفروش با تحریف و دروغ مردم را گیج کنند. هر کس در مملکت مورد توجه مردم واقع می شود او را می کوبند. وقتی در مجلس ترحیم مادر آقای احمدی نژاد شرکت کردم، گفتند چرا به آنجا رفتی؟ گفتم دلم خواست بروم، شما چه کار دارید؟ خیلی هم کار خوبی کردم.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
همزمان با پخش سریال معمای شاه که مقطعی 10 ساله از دوران پهلوی را روایت می کند، حملات رسانه ای به خسرو معتضد مجددا اوج گرفته است. این مورخ برجسته اگرچه طی چند سال اخیر به دلیل همراهی با رئیس جمهور سابق حملات زیادی را متحمل شد اما ترجیح داد از کنار ادعاهای غیر علمی و کینه جویانه با سکوت عبور کند. استاد معتضد می گوید تا آنجایی که خودش هدف حملات بوده، نیازی به دفاع و پاسخگویی ندیده است اما حالا که به بهانه همکاری او با سریال معمای شاه، این مجموعه مورد هجوم قرار گرفته لازم است نکاتی را مطرح کند.
خسرو معتضد در گفت و گو با خبرنگار دولت بهار با بیان اینکه سریال معمای شاه حاصل تلاش 4 ساله 150 نفر از عوامل فنی و 1900 بازیگر و هنرور است، گفت: سریال معمای شاه واکنشی به هیچ یک از سریال ها و مستندهای پخش شده توسط شبکه های ماهواره ای نیست، بلکه این سریال مطابق برنامه ریزی صدا و سیما برای روایت تاریخ معاصر کشورمان ساخته شده است. تا امروز سریال های تاریخی زیادی ساخته شده و به حوادث دوره قاجار از جمله جنگ های ایران و روس در قرن 19 میلادی، وقایع دوران ناصرالدین شاه، دوره امیر کبیر، وقایع بعد از مشروطه، اواخر قاجاریه و احمد شاه و دوره پهلوی پرداخته شده است و سریال معمای شاه نیز در همین سیر قرار دارد.
وی با اشاره به اینکه از سیاه ترین ادوار ترکیه، دوره حکمرانی عثمانی هاست، اظهارکرد: دولت عثمانی یک دولت ستمگر و زورگو بود و امثال سلطان سلیم، سلطان سلیمان، سلطان مراد، سلطان احمد و سلطان محمد بارها به کشور ما تجاوز کردند و هر بار ایرانی ها در نبردهایی جانانه از پس آن ها بر آمدند. به خصوص سلطان سلیم و سلطان سلیمان با خفت از ایران رانده شدند. در دوران ضعف صفویه بعد از مرگ شاه طهماسب، عثمانی ها توانستند برای مدت 18 سال آذربایجان را از ایران جدا کنند تا اینکه در زمان شاه عباس صفوی دولت ایران دوباره قدرتمند شد. شاه عباس ابتدا ازبک ها را که خراسان را اشغال کرده بودند از خاک ایران بیرون کرد و سپس عثمانی ها را از تبریز و پرتغالی ها واسپانیایی ها را از جنوب ایران راند. با توجه به تحریف تاریخ توسط سریال های ترکیه ای، این ها از جمله مقاطع تاریخی است که می تواند دستمایه ساخت سریال و مجموعه های تلویزیونی باشد.
ماجرای همکاری با معمای شاهمورخ برجسته کشورمان درباره همکاری اش با سریال معمای شاه، خاطرنشان کرد: نویسنده و کارگردان این سریال آقای محمد رضا ورزی است که مطالعات تاریخی زیادی دارد. سریال معمای شاه زیر نظر آقای دکتر موسی حقانی رئیس موسسه مطالعات تاریخ معاصر انجام شده و ایشان یکی از محققین برجسته در این حوزه است. آقای محمد رضا ورزی از آنجایی که وسواس زیادی برای روایت درست تاریخ با همه جزئیات دارد، به توصیه آقای حقانی به سراغ من آمد تا درباره جزئیات حوادث تاریخی به این سریال کمک کنم.
وی افزود: مسائل فرعی روایت شده در این سریال مانند حادثه 30 تیر، 28 مرداد و سوم شهریور و نیز مسائل جزئی تری مانند لباس پاسبان ها، اسلحه سربازان و ... بر عهده من بوده و کارشناسی فنی این امور را انجام داده ام و مسئولیت پاسخگویی در قبال این موارد بر عهده اینجانب است.
علت دشمنی رسول جعفریان با خودم را نمی دانم استاد معتضد با بیان اینکه هیچگاه در قبال اتهام زنی های که شخص خودم را هدف گرفته بود، از خودم دفاع نکردم اما امروز می بینم که به بهانه دشمنی با من به سریال معمای شاه حمله می شود، گفت: علت دشمنی رسول جعفریان با خودم را نمی دانم البته اهمیتی هم برای او قائل نیستم. آقای رسول جعفریان همواره پست های حکومتی زیادی در اختیار داشته و زندگی مرفهی دارد اما با این وجود به نظر می رسد اوقات بیکاری زیادی دارد که صرف اتهام زنی های بی مورد به افراد کند. وی سه سال قبل یک به اصطلاح افشاگری انجام داد و گفت خسرو معتضد زمانی که کارمند وزارات اطلاعات و جهانگیری بوده در سال 50 مقاله ای در مدح شاه نوشته است.
روزنامه نگار قدیمی کشورمان در باره ماجرای این مقاله گفت: من در سال 1338 روزنامه نگاری را آغاز کردم و یک سال پیش از آن در حالی که دانش آموز دبیرستانی بودم در رادیو مشغول به کار شدم. همکاری ام با رادیو تلویزیون همواره به صورت قراردادی بود و مدت کوتاهی در سال 43 کارمند پیمانی شدم اما رها کردم و به وزارت بهداری رفتم و در بخش تبلیغات بهداشت مشغول به کار شد و تا سطح رئیس اداره پیش رفتم.
خسرو معتضد افزود: در آن زمان به مناسبت جشن های کذایی شاهنشاهی تمام دستگاه ها از جمله ارتش، وزارت اطلاعات و جهانگردی و دانشگاه ها مجبور به همکاری در این زمینه بودند. من در روزنامه ای که به صورت ضمیمه روزنامه های کیهان و اطلاعات منتشر می شد و سردبیر آن ایرج نقوی بود، سلسله مقالاتی درباره تاریخ سامانیان، سلوکیان و تاریخ 500 مورخی که به ایران پرداخته بودند، نوشتم. علاوه بر این مقاله ای هم درباره کوروش نوشتم که سردبیر روزنامه بنا به دلایلی چند سطری به آن اضافه کرد و این همان مقاله مورد اشاره آقای جعفریان است.
پیشگویی شوم، راز 71 سالهمورخ برجسته تاریخ معاصر با بیان اینکه در آن زمان جوانی 29 ساله بودم، خاطرنشان کرد: من در سال 44 کتابی نوشتم به نام "پیشگویی شوم، راز 71 ساله" درباره قتل ناصرالدین شاه. محمد علی میرزا درباره ناصر الدین شاه پیش بینی کرده بود که ممکن است در 50 سالگی سلطنتش کشته شود. در این کتاب جریانات مربوط به ناصرالدین شاه را نوشتم و کتابی معمولی بود. انتشار این کتاب مواجه شد با روز 22 فروردین یعنی یک روز پس از تیراندازی به شاه. در نتیجه ساواک به تصور اینکه من در جریان تیراندازی به شاه قرار داشتم، مورد بازجویی ام قرار داد و با حمله به انتشارات همه کتاب های چاپ شده را سوزاند. من به ساواک گفتم که فقط یک مورخ هستم و اطلاعی از تیراندازی به شاه ندارم و این همزمانی کاملا اتفاقی است. ساواک بالاخره نتوانست ارتباط بین این کتاب و تیراندازی به شاه را ثابت کند اما از آنجا روی من بسیار حساس شدند. در آن مقطع کتاب هایی چون بردار کردن شیخ فضل الله و کمیته مجازات را هم نوشتم.
وی افزود: سردبیر آن نشریه دولتی برای اینکه کمکی به من کرده باشد و بگوید کتاب معتضد درباره ناصرالدین شاه صرفا تاریخی بوده و حساسیت ساواک را نسبت به من کاهش دهد، چند سطر به مقاله من درباره کوروش اضافه کرد. در آن دوره همه اساتید تاریخ دانشگاه تهران مشغول استخراج تاریخ شاهنشاهی بودند چون تاریخ ایران بود و ربطی به پهلوی نداشت. همه می دانند که من قبل از انقلاب در رادیو و تلویزیون کار می کردم و از سال 39 روزنامه نگار بودم. روزنامه نگار بودن هم در دوران قبل از انقلاب یعنی یعنی پذیرش سانسور. من سردبیر مجله ترقی بودم و همه شماره های آن قبل از انتشار سانسور می شد با این وجود سه بار توقیف شد. در سال ترور منصور اولین کسی بودم که خبر ترور او را دادم چون وظیفه ام اگاه سازی مردم بود. حالا آقای جعفریان می گوید من مداح شاه بوده ام. من از آقای جعفریان می پرسم شما آن موقع کجا بودید؟ احتمالا یا به دنیا نیامده بودید یا آنقدر بچه بودید که خبری از وضعیت سانسور آن موقع نداشته باشید.
معتضد با بیان اینکه هر روز ساعت 13 از رادیو جوان درباره هخامنشیان صحبت می کنم، اظهارکرد: همیشه درباره تاریخ کهن ایران صحبت کرده و خواهم کرد زیرا اگر من به کوروش و تاریخ هخامنشیان نپردازم آدم های بی سواد و نادان در شبکه های ماهواره ای دروغ تحویل مردم می دهند. مردم باید دلایل قدرت و فراز و فرود و در نهایت اضمحلال هخامنشیان را بدانند. علت اینکه اسکندر 23 ساله همه ایران گرفت چیزی به جز فاسد شدن حکومت در اواخر دوره هخامنشیان نبود.
7 ردیف بالاتر از هاشمی رفسنجانیمورخ برجسته کشورمان به اشاره به ممنوع القلم شدنش پیش از انقلاب، خاطرنشان کرد: سند ساواک که خسرو معتضد را ممنوع القلم اعلام کرده، موجود است. جالب اینکه در این سند نام من 7 ردیف بالاتر از آقای هاشمی رفسنجانی و دوستانی چون آقای جلال الدین فارسی قرار دارد.
رسانه های معلوم الحال همراهان احمدی نژاد را می کوبندمعتضد ادامه داد: حملات از زمانی شروع شد که در دولت آقای احمدی نژاد کمیسیونی برای گرفتن غرامت جنگ جهانی دوم تشکیل شد و من مقاله ای در این باره نوشتم. مرتبا می گفتند معتضد رفیق آقای مشایی است و بد و بیراه می گفتند در حالی که من آقای مشایی را فقط دوباره دیدم آن هم درباره همین مساله غرامت. رسانه های معلوم الحال هر کسی را که همراه احمدی نژاد است می کوبند تا چیزی از آن باقی نماند. من در این مملکت قلم می زنم چون ایران را دوست دارم. این مملکت مظلوم است و مورد هجمه تبلیغاتی قرار دارد. من می نویسم تا اجازه ندهم مشتی ادم کوچک، محقر و خودفروش با تحریف و دروغ مردم را گیج کنند. هر کس در مملکت مورد توجه مردم واقع می شود او را می کوبند. وقتی در مجلس ترحیم مادر آقای احمدی نژاد شرکت کردم، گفتند چرا به آنجا رفتی؟ گفتم دلم خواست بروم، شما چه کار دارید؟ خیلی هم کار خوبی کردم.
بازگشت به رادیو به دستور رهبر انقلابوی با بیان اینکه تا امروز 150 جلد کتاب نوشته که اکثر آن ها توسط بخش خصوصی چاپ شده است، گفت: من یک محقق هستم نه یک چهره سیاسی و با نهادهای مختلف همکاری می کنم. به هیچ جناحی وابسته نیستم. اخیرا 3 جلد کتاب برای وزارت دفاع، 2 جلد کتاب برای نیروی زمینی و 10 جلد کتاب برای شرکت ملی نفت نوشته یا در دست تحریر دارم و به درخواست نهادهای مربوطه روی تاریخ یگان ویژه، آب و برق و صنعت پتروشیمی هم در حال کار هستم. کار من مطالعه و تحقیق است و زمان انقلاب بازنشسته شدم و بازگشتم به رادیو به دستور مقام معظم رهبری بود.
اصرارشان بر این است که همه باید به اردوگاه آقای روحانی بروندمورخ برجسته کشورمان با بیان اینکه کینه ها و قساوت ها ناشی از مشاهده لطف و محبت مردم است، گفت: برنامه پلی به گذشته که بسیار پر بیننده بود پس از 8 سال در نتیجه همین قساوت ورزی ها متوقف شد اما محبت مردم متوقف نمی شود. من حاضرم همین الان با آقای جعفریان برویم بین مردم و واکنش آن ها را بسنجیم. اصرارشان بر این است که همه باید به اردوگاه آقای روحانی بروند اما من تمایلی ندارم. گناه من این است که کنار احمدی نژاد هستم و می مانم چون احمدی نژاد تاریخ را دوست دارد و از آن استفاده می کند. آقایان توقع دارند من مثل خودشان ابن الوقت باشم. رسانه های معلوم الحال می خواهند مملکت را تهی کنند و کاری کنند که همه با آسودگی خاطر کنار بکشند تا مملکت دست آدم های بی سواد و بی عرضه باشد.
کد خبر: ۷۷۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۳۰
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
پس از اظهارنظرهای مقامات کشورمان از جمله رئیس مجلس و معاون عربی و آفریقای وزارت امور خارجه درباره وضعیت غضنفر رکنآبادی و احتمال زنده بودن وی، حجتالاسلام آقاتهرانی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز در اظهارنظری گفت که براساس اخبار رسیده، رکنآبادی زنده است و در اختیار رژیم صهیونیستی قرار گرفته است! حجتالاسلام والمسلمین آقاتهرانی دیروز در سخنرانی دعای ندبه مدرسه علمیه معصومیه قم گفت: امروز خبردار شدیم که رکنآبادی زنده و در اختیار رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. این اظهارنظر آقاتهرانی در حالی است که پیش از این نیز گمانههایی درباره احتمال ربایش رکنآبادی بسیار محتمل بود. با این حال آنچه ماجرا را بسیار مشکوک میکند؛ مقاله اخیر روزنامه یدیعوت آحارونوت چاپ سرزمینهای اشغالی است که در گزارشی نوشت یک گنج گرانبهای ایرانی در اختیار اسرائیل قرار گرفته است! شبکه العالم نیز در تحلیلی، این گزارش یدیعوت آحارونوت را ناظر بر ماجرای ربوده شدن رکنآبادی تفسیر کرده است.
وطن امروز
کد خبر: ۷۷۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۲۳
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
علیرضا نریمانی در رویش نیوز نوشت: چندی است در برخی رسانه ها و یا توسط بعضی افراد و جریان ها شاهد القای موضوع خاصی در جامعه هستیم. موضوعی که به شدت روی آن کار می شود تا به یک اصل غیر قابل انکار تبدیل شود. موضوعی که این جریان روی آن کار می کند کمرنگ کردن شعار مرگ بر آمریکا و مباحث استکبار ستیزی است. افراد و رسانه های همسو با این جریان با استدلال ها و برخی مباحث در پی کمرنگ کردن و از بین بردن این شعار که یکی از شعارهای اساسی انقلاب اسلامی بوده، هستند.
آخرین اقدامی که این جریان در راستای اهداف خود انجام داده است صحبت های صادق زیبا کلام در مناظره اخیرش با حجت الاسلام رسایی است. زیبا کلام که پیش از این هم سابقه ایراد چنین سخنانی را داشته است در این مناظره بیان داشته است: "شما میتوانید به مصاحبههای مرحوم امام خمینی نگاه کنید. نزدیک به12 مصاحبه در نوفل لوشاتوداشتند که وقتی از ایشان سوال شده علت مخالفت شما با شاه چیست گفتهاند برای آزادی بیان ،آزادی مطبوعات، آزادی سیاسیون و اجرای حاکمیت قانون و مفاهیمی که ذیل جامعه مدنی و حقوق شهروندی است مبارزه کرده و به دنبال انقلاب هستند. در اوایل انقلاب پدیده استکبارستیزی و غربستیزی نه تنها اهداف مدنی انقلاب را تحت الشعاع قرار داد، بلکه به گفتمان مسلط تبدیل شد. اگر کسی از خارج وارد ایران میشد تصور میکرد هدف از انقلاب فقط آمریکا و غربستیزی بود."
در پی سخنان صادق زیبا کلام سایت خبری عصر ایران نیز برای حفظ این خط و ادامه دادن مسیر این جریان اقدام به انتشار مطلبی در تحلیل صحبت های زیباکلام کرده است. مقصود عصر ایران از این مقاله این است که شعار مرگ بر آمریکا و مبارزه با استکبار جهانی از اصول اصلی قانون اساسی و اهدافی که امام خمینی از انقلاب اسلامی بیان داشته اند نبوده است و این شعار پس از انقلاب و در پی برخی هیجانات یا اتفاقات خاص به اصل انقلاب اضافه شده و جزیی از ارزش های نظام جمهوری اسلامی شده است.
سایت خبری مذکور در این مقاله با چشم پوشی از اصول قانون اساسی که مبارزه با استکبار را بیان می کند و برخورد گزینشی با آن صرفاً به ذکر برخی اصول قانون اساسی پرداخته است که درباره مسائل داخلی است و در آن ها صحبتی از مبارزه با استکبار و این شعار نشده است و این گونه نتیجه گیری کرده است که مبحث مبارزه با استکبار در قانون اساسی وجود ندارد و حضور این شعار در حال حاضر به خاطر جابجایی جایگاه ارزش ها است.
اما در جستجویی که در اصول قانون اساسی داشتیم به اصولی برخورد کردیم که از دید نویسنده این مقاله مغفول مانده است. این اصول که در باب مباحث سیاست خارجی نظام است به روشنی درباره این موضوع صحبت کرده است و تکلیف مسئولان و سیستم دیپلماسی کشور را مشخص کرده است:
1- اصل 2 قانون اساسی که درباره اهداف اصلی جمهوری اسلامی ایران است. در بند 5 این اصل و به عنوان یکی از اهداف آمده است: 5. طرد کامل استعمار و جلوگیری از نفوذ اجانب
2- در بند 16 اصل 2 قانون اساسی نیز به این موضوع پرداخته شده است و اینگونه آورده شده است: 16. تنظیم سیاست خارجی کشور براساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بی دریغ از مستضعفان جهان
3- اصل 10 قانون اساسی نیز به همین موضوع اشاره دارد: به حکم آیه کریمه «ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون» همه مسلمانان یک امتند و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد.
4- اصل 151 قانون اساسی نیز درباره سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران آورده است: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس نفی هرگونه سلطه جویی و سلطه پذیری، حفظ استقلال همه جانبه و تمامیت ارضی کشور، دفاع از حقوق همه مسلمانان و عدم تعهد در برابر قدرت های سلطه گر و روابط صلح آمیزمتقابل با دول غیرمحارب استوار است.
5- اصل 153 قانون اساسی نیز پیرامون حمایت از مستضعفین جهان است: جمهوری اسلامی ایران سعادت انسان در کل جامعه بشری را آرمان خود می داند و استقلال و آزادی و حکومت حق و عدل را حق همه مردم جهان می شناسد. بنابراین در عین خودداری کامل از هرگونه دخالت در امور داخلی ملت های دیگر از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستکبرین در هر نقطه از جهان حمایت می کند.
همانطور که مشاهده شد در اصول قانون اساسی به دقت پیرامون این موضوع صحبت شده است که به هیچ وجه هم قابل انکار نیست. آیا حمایت از مستضعفین در سراسر جهان و یا حرکت در جهت وحدت امت واحده جز با استکبار ستیزی و نفی مصداق اتم آن یعنی ایالات متحده ممکن است؟ آیا زمانی که در قانون اساسی صحبت از تنظیم سیاست خارجه کشور بر اساس معیارهای اسلام می شود، به معنی مبارزه و مقابله با استکبار و ایادی آن نیست؟ آمریکا که در جنگ 8 ساله ابتدا به صورت حمایت همه جانبه و بعد از آن علناً وارد جنگ با ایران می شود، آمریکایی که هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی را با قریب به سیصد مسافر زن و مرد وکودک مورد حمله قرار می دهد، مستکبرانی که با اعمال تحریم های ظالمانه مشکلات بسیاری را برای مردم ایران درست کرده اند و کشوری که علناً برای یک گروه تروریستی مخالف جمهوری اسلامی که سابقه 60 هزار ترور در ایران را دارد مجلس عزا برپا می کند، آیا چنین کشور و نظامی با این همه سابقه دشمنی با ایران و مردم آن که هنوز هم ادامه دارد، مصداق کامل یک دولت محارب که قانون اساسی ما را از رابطه با آن منع کرده است، نیست؟ بر خلاف تصور نویسنده مقاله ذکر شده، مبارزه با استکبار در متن قانون اساسی آمده است و همانطور که وی اشاره می کند برای فهم اهداف انقلاب باید به قانون اساسی رجوع کرد.
رهبر انقلاب نیز در دیدار اخیر خود با مسئولان دستگاه دیپلماسی کشور با ذکر این نکته که سیاست خارجی کشور همان سیاست خارجی نظام در قانون اساسی است، خاطر نشان کردند: "این سیاست خارجی متخذ از اسلام و منبعث از اهداف و آرمانهای انقلاب است. سیاست خارجی کشور مانند همهی کشورهای جهان بر منافع بلندمدت و اصول و ارزشها استوار است و با رفتوآمد دولتها با سلایق سیاسی گوناگون، تغییر نمیکند؛ دولتها فقط در تاکتیکها و ابتکارات اجراییِ راهبردهای سیاست خارجی تأثیرگذار و دخیلند".
با توجه به صحبت های مقام معظم رهبری و اصول ذکر شده قانون اساسی می توان به راحتی می توان این نتیجه را گرفت که سیاست خارجی جمهوری اسلامی که مبارزه با استکبار جهانی نیز در آن ها بیان شده است از اصول جدایی ناپذیر انقلاب اسلامی است و با برخی تحرکات رسانه ای یا اقدام مقامات مسئول نمی توان آن را حتی کمرنگ کرد.
کد خبر: ۷۶۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۸
مهلت ارسال مقاله کامل به همایش 20 بهمن 1394 و اعلام نتایج داوری مقالات 10اسفند می باشد
کد خبر: ۷۵۹۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۰
رئیس دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء بهبهان با صدور حکمی معاون اداری و مالی و مدیریت منابع این دانشگاه را منصوب کرد
کد خبر: ۷۵۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۰۹
هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با ارسال نامهای به تیتر اول و یادداشت کیهان اعتراض کرد.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir
، هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با ارسال نامهای از طریق روابط عمومی مجلس به تیتر اول و یادداشت کیهان روز پنجشنبه- 23 مهرماه 94- اعتراض کرده است که متن جوابیه مجلس و پاسخ کیهان از نظر خوانندگان میگذرد.
مدیر مسئول محترم روزنامه کیهانجناب آقای شریعتمداریبا سلامدر روزنامه کیهان پنجشنبه 23 مهرماه سال 94، در صفحات اول و دوم، مطالبی علیه مجلس شورای اسلامی انتشار یافته که از نمونههای بارز تهمت، تخریب و افترا است، لذا وفق قانون برای تنویر افکار ملت شریف ایران، در همان صفحات و به همان کیفیت، مطالب زیر به عنوان پاسخ آورده شود:
1- در تیتر و سوتیترها و سر مقاله مطالبی آورده شده که حاکی از بیاطلاعی مسئولین روزنامه از امور کشور است، لذا با برداشت انحرافی و 180 درجه خلاف واقع، به جای اصلاح تحریکات و مواضع قبلی روزنامه، خود را از مواجهه با اطلاعیه دفتر مقام معظم رهبری کنار کشانده و باز هم به روش فرار به جلو، رئیس و نایب رئیس مجلس را آماج تهمت قرار داده است. این اقدام کیهان اگر با این احتمال بررسی شود که اطلاعات کافی در اختیار داشته و چنین خلافگویی میکند که بسیار مایه تاسف و عین بیصداقتی است و اگر با این احتمال باشد که اطلاعات کافی نداشته، سوال این است که چرا بدون اطلاع، دیگران را آماج تهمت قرار میدهد که البته در هر دو صورت، ضعف سلوک اخلاق رسانهای آن روزنامه را نشان میدهد.آنچه در مسیر مراحل «طرح اقدام متناسب و متقابل دولت جمهوری اسلامی ایران در اجرای برجام» انجام گرفت، مسئولین هر دو فراکسیون مجلس در جریان هستند و میدانند که مطالب آن روزنامه خلاف واقع و کذب محض است.
2- رئیس محترم مجلس توصیههای لازم در هماهنگی کلی در کشور در چنین طرح مهمی را با محوریت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی مطرح کردند که عین حقیقت و واقع بوده است، لذا مخالف نشان دادن این امر با بیانیه دفتر مقام معظم رهبری از عجایب روزگار و خلاف است و اتفاقا در چند طرح دیگر هستهای که در مجلس نیز به تصویب رسید، دقیقا چنین هماهنگی صورت پذیرفته بود و همچنین مطالب مطرح شده توسط نایب رئیس محترم مجلس با برخی نمایندگان، درست بوده و برداشت آن روزنامه بیاساس و مردود است.
3- از رفتارهای نسنجیده دیگر آن روزنامه، نشستن در مقام افتاء و مشروع و غیرمشروع دانستن رای نمایندگان در این طرح است. کیست که نداند رعایت ضوابط شرعی و قانون اساسی، مرجعی مشخص به نام شورای نگهبان دارد و در آن زمان که این مقاله مغشوش در آن روزنامه نوشته شده، شورای محترم نگهبان رای خود را صادر نموده بود. البته اینگونه رفتارهای رسانهای که در چند ماه اخیر آن روزنامه نسبت به مجلس انجام داده و موجب تشویش اذهان عمومی گردیده است، غیرمترقبه نیست و متاسفانه این رسانه، گاه با کلمات سخیف، مانند «سیبزمینی سرخ کرده» یا «طرح ابوالبقاء» و نظایر آن نسبت به مهمترین نهاد مردمسالاری دینی اسائه ادب نموده است و حال این سوال مطرح است که با چه مجوز شرعی و قانونی روزنامهای که از بودجه عمومی ارتزاق میکند و مدیر مسئول آن ریالی در آن سرمایهگذاری نکرده، حق دارد مجلس را که مهمترین رکن مردمسالاری است تحقیر و تخریب کند؟ (گرچه رسانههای خصوصی هم چنین حقی را ندارند تا چه رسد به یک رسانه که از بودجه عمومی استفاده میکند).
4- در سایر مطالب این مقاله نیز دستپاچگی و تحلیل نادرست وجود دارد که تاسفآور است. مثل اینکه گفته شده: «در اقدامی تاملبرانگیز فقط چند دقیقه بعد از قرائت گزارش کمیسیون طرح دو فوریتی ارائه شد!»
این در حالی است که قبل از طرح دو فوریتی، حداقل در سه جلسه مفصل بین اعضایی از دو فراکسیون اصلی مجلس، این طرح مورد بررسی قرار گرفته و اصلاحات انجام شده بود و با دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نیز هماهنگی صورت گرفته بود و قرار بر این شد که بعد از قرائت گزارش کمیسیون، طرح در صحن مطرح شود.
آیا اینکه برای طرحی بسیار مهم و سرنوشتساز، در کل کشور هماهنگی به عمل آمد ایراد دارد؟ یا اینکه ساعتها اعضایی از دو فراکسیون روی این طرح کار کردند و به نتیجه رسیدند تا در مجلس با هماهنگی بیشتری کار جلو برود مورد اشکال است؟ طبعا در طرحهای مهم نه در ایران که در سطح جهان معمول است خارج از متن جلسات، رایزنیها و بحثهایی صورت گیرد تا در جلسات عاقلانهتر کار جلو برود حتی در همین قطعنامه اخیر شورای امنیت که کلا 10 دقیقه تصویب آن طول کشید ولی همگان میدانند چند ماه طرفین روی آن کار کردند و توافقاتی داشتند.
اما اینکه گفته شده طرح به کمیسیون دیگری ارجاع شد با کمی دقت و رجوع به آییننامه داخلی مجلس متوجه میشوید که کمیسیون برجام مسئول ارائه گزارش بود و کار خود را به سرانجام رساند و هیئت رئیسه میتواند طرحهایی را به این کمیسیون ارجاع دهد اما اصل وظیفه هیئت رئیسه ارجاع طرح به کمیسیون تخصصی یعنی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی است که در آییننامه مشخص شده است و اتفاقا تمامی طرحهایی که در زمینه مباحث هستهای در طول سالیان گذشته در مجلس مطرح شده از طریق همین کمیسیون بوده است.
همه این مسائل نشانگر این است که آن روزنامه چون در چند ماه اخیر با تحلیلهای اشتباه مسیر نادرستی را مورد توجه قرار داد که امروز روشن گردید با حقیقت و واقعیت فاصله دارد، لذا با چنگ زدن به آسمان و ریسمان، قصد فرار از تحلیلهای غلط گذشته خود را دارد.
لذا در پایان تاکید میشود نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی طی دو ماه گذشته با دقت موضوع هستهای را مورد توجه قرار دادند و از سر خیرخواهی و مصالح کشور قانون سنجیدهای را با هماهنگی سایر مراجع مسئول سامان دادند که با تایید کامل و بلافاصله آن توسط شورای محترم نگهبان، برای اجرا ابلاغ گردید و بحثهایی از سنخ مطالب آن روزنامه نه تنها اشکالات و تخلفات گذشته آن جریده را علاج نمیکند که به دودستگیها در کشور در این زمینه دامن میزند که رهبری معظم انقلاب همگان را از آن منع کردند.
مهدی کیاییمدیرکل فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی
کیهان: از مجلس محترم که باید «عصاره فضائل ملت» باشد انتظار نمیرفت به جای پاسخ مستند، این همه اتهام ناروا را علیه کیهان ردیف کند و کیهان نیز در پی آن نیست که اتهامات مزبور را یک به یک پاسخ بدهد ولی اشاره به چند نمونه از این موارد را برای قضاوت افکار عمومی لازم تلقی میکند.
1- ادعا کردهاند که مسئولین هر دو فراکسیون مجلس در تمامی مسیر تهیه طرح اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام، حضور داشتهاند و توضیح نمیدهند که اگر مسئولان هر دو فراکسیون در جریان بودهاند، آن همه اعتراض و انتقاد شدید آنها که طرح یاد شده بدون حضور و کسب نظر آنها تهیه شده، چه علتی داشته است؟ نوار مذاکرات جلسات علنی مجلس در این خصوص موجود است. بنابراین، باید پرسید مسئولین فراکسیون مورد اشاره، مطالب روزنامه را «کذب محض»! تلقی میکنند یا ادعای مطرح شده در جوابیه را؟!
2- نوشتهاند که «توصیههای رئیس محترم مجلس» در هماهنگی کلی کشور و با محوریت شورای عالی امنیت ملی بوده که «عین حقیقت» بوده است که باید پرسید؛ اولا؛ کدام توصیهها؟ اگر منظورتان توصیههای جلسه غیرعلنی است که در جلسه علنی نیز مطرح شد، پس چرا آن را تکذیب فرمودید؟ و ثانیا، وظیفه مجلس که در بیانات رهبر معظم انقلاب هم به آن توصیه شده است، بررسی و اظهارنظر «نمایندگان ملت» است و نه شورای عالی امنیت ملی، ثالثا؛ اگر با همه نمایندگان هماهنگ کرده بودید چرا اجازه طرح پیشنهادات - که حق نمایندگان است- را به نمایندگان ندادید؟!
3- اعتراض کردهاند که بیانیه دفتر رهبر معظم انقلاب، تأیید نظر هیئت رئیسه بوده است و کیهان آن را وارونه توصیف کرده است! و توضیح ندادهاند ادعای مطرح شده آن بود که تصمیم برای تصویب طرح یک فوریتی - بدون حق اظهارنظر و پیشنهاد نمایندگان - در جلسه سه نفره آقایان لاریجانی و شمخانی و حجازی - از بیت مقام معظم رهبری - اتخاذ شده است و اینگونه وانمود شده بود که این تصمیم از سوی حضرت آقا بوده است! که در بیانیه بیت معظمله با صراحت این ادعا رد شده بود. بنابراین چگونه بیانیه را در تأیید اقدام خود تلقی فرمودهاید؟ و اساسا اگر بیانیه در پی تأیید اقدام شما بود، چه نیازی به صدور آن وجود داشت؟!
4- آوردهاند که مرجعی بنام شورای نگهبان طرح تصویب شده را تأیید کرده است و از این روی یادداشت و گزارش کیهان را «مغشوش» نامیدهاند، که باید گفت؛ اولا؛ اعتراض روز پنجشنبه کیهان به نحوه اخذ رأی بود و نه متن و مفاد طرح و ثانیا؛ وظیفه شورای نگهبان ورود و اظهارنظر درباره چگونگی اخذ رأی نیست، بلکه تنها اعلام انطباق یا عدم انطباق مصوبه با شرع مقدس و یا قانون اساسی است و اکنون با توجه به اتهام فرار به جلو که به کیهان نسبت دادهاید باید پرسید این ادعای شما که هیچ ربطی به موضوع ندارد، از نوع «فرار به جلو» است یا انتقاد مستند کیهان به نحوه برخورد خلاف آئیننامه آقایان در تصویب طرح مورد اشاره که شواهد آن موجود است؟!
5- نوشتهاند کیهان گاه با کلمات سخیف نظیر «سیبزمینی سرخ کرده» یا «طرح ابوالبقاء» نسبت به مهمترین نماد مردمسالاری اسائه ادب کرده است که باید گفت؛ کاش به جای آن که کیهان را به «شتابزدگی» متهم کنید، در تهیه جوابیه شتاب نمیکردید و میدیدید که تیتر یک کیهان روز 30 تیرماه 94 با عنوان «ورق خوردن تاریخ با سیبزمینی سرخ کرده» درباره درخواست «مک دونالد» برای حضور در ایران و اعتراض به آمریکاییها بوده است که به جای رفع تحریمها دنبال حضور «مک دونالد» در ایران هستند. این تیتر و گزارش مربوط به آن چه ربطی به مجلس داشت؟! حالا بفرمایید، شما شتابزدهاید یا کیهان؟!
6- درباره کیهان نوشتهاند «روزنامهای که از بودجه عمومی ارتزاق میکند و مدیرمسئول آن ریالی در آن سرمایهگذاری نکرده است»! که باید گفت: اولا؛ تأسفآور است که قانونگذاران از معنای بودجه عمومی خبر ندارند و نمیدانند که از قضا، کیهان روزنامهای است که هیچ ردیف بودجهای ندارد و صرفا متکی به درآمدهای مطبوعاتی خود نظیر آگهی، چاپ و... است، ضمن آن که مانند برخی روزنامهها و نشریات کذایی، وابسته به هیچ حزب و گروهی هم نیست که از طریق آن حزب و گروه تأمین مالی شود. ثانیا؛ مگر آقایان لاریجانی و باهنر و بقیه نمایندگان، ریالی در مجلس شورای اسلامی سرمایهگذاری کردهاند که به خود حق میدهند از جایگاه مجلس اظهارنظر کنند؟ فرق کیهان با شما در این زمینه، آن است که کیهان متکی به درآمد خود است و شما از بودجه کلان کشور ارتزاق میکنید و البته در هر دوره نیز بیآن که به هیچ یک از مراکز آموزشی بروید، یک رتبه تحصیلی از نوع لیسانس و فوقلیسانس و دکتری دریافت میفرمایید و سایر مزایا بماند.
7- درباره ارجاع طرح به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به جای کمیسیون ویژه بررسی برجام نوشتهاند «کمیسیون برجام مسئول ارائه گزارش بود و کار خود را به سرانجام رساند و هیئت رئیسه میتواند طرحهایی را به این کمیسیون ارجاع دهد، اما اصل وظیفه هیئت رئیسه ارجاع طرح به کمیسیون تخصصی یعنی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی است» دراینباره گفتنی است که اگر کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی برای بررسی برجام کافی بود، چرا به تشکیل کمیسیون ویژه بررسی برجام رأی دادید؟ و اگر کمیسیون امنیت ملی را ناکافی میدانستید- که میدانستید و اعلام هم کرده بودید- و به همین علت کمیسیون ویژه را تشکیل داده بودید، چرا بررسی طرح را به همین کمیسیون ویژه ارجاع ندادید؟ مگر نمیفرمایید وظیفه هیئت رئیسه ارجاع به کمیسیون تخصصی است؟ پس چرا از یک طرف کمیسیون ویژه را تخصصیتر از کمیسیون امنیت ملی میدانید و از سوی دیگر هنگام بررسی طرح، تخصصی بودن آن را قبول نمیفرمایید؟!
8- فرمودهاند امروزه تحلیلهای نادرست کیهان معلوم شده است که باید پرسید کدام یک از تحلیلها و پیشبینیهای کیهان با همان دقت که مطرح شده بود، تحقق نیافته است؟ کاش به یک نمونه از آن اشاره میکردید و یا کدام یک از تحلیلهای شما برادران محترم دقیق بوده است، کاش از این عرصه هم یک نمونه میآوردید؟!
و بالاخره درباره جوابیه مجلس محترم اگرچه گفتنیهای دیگری نیز هست ولی میگذاریم و میگذریم و بر این نکته تاکید میورزیم که در یادداشت و گزارش مورد اعتراض آقایان هیچ مطلبی بیرون از آنچه در جلسه علنی آن روز مجلس مطرح شده بود، وجود ندارد.
منبع/میزان
کد خبر: ۷۵۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۲۶
من احساس میکنم که هرکدام از ما دیدگاهی خاص نسبت به مسائل داریم و میتوانیم در عین حفظ احترام و دوستی، با نظرات همدیگر مخالفت کنیم
کد خبر: ۷۴۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۷
نوه بنیانگذار انقلاب اسلامی با بیان اینکه امام(ره) صرفا در بیانات و سخنرانی ها خلاصه نمی شوند،گفت: هرکس مدافع اندیشه امام(ره) است حداقل یکبار باید کتابهای ایشان را تورق کرده باشدپایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irحجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی روز چهارشنبه در دیدار با اعضای ستاد برگزاری همایش بین المللی قرآن در سیره و اندیشه امام خمینی، با اشاره به اهداف برگزاری کنگرهها و همایشهای مربوط به امام راحل، اظهار داشت: امام(ره) خود یک اندیشمند بود و بر همین اساس تحلیل یک اندیشه نیز اقدامی در راستای بالا بردن حوزه فهم و درک در هر جامعه است. وی با اشاره به سخن مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه بن مایه فکری جمهوری اسلامی اندیشه امام(ره) است، افزود: در جامعه ما مدعیان تفکر امام(ره) زیاد هستند که امرمبارکی است، اما مهم آن است که وقتی کسی می خواهد از یک اندیشه دفاع کند باید با آن آشنا باشند؛ طبعا کسانی که امام(ره) را نمیشناسند دفاع آنها ناقص خواهد بود. حجت الاسلام خمینی ادامه داد: خوب است از کسانی که مدعی تحلیل امام هستند ابتدا بپرسیم که امام(ره) چند کتاب نگاشتهاند و با عناوین کدامیک از آنها آشنایی دارند که میخواهند ایشان را تحلیل کنند؟ زیرا امام(ره) صرفا در بیانات و سخنرانی ها خلاصه نمی شوند. یادگار امام با تأکید بر شناخت شخصیت امام(ره) ازهمه جهات، گفت: امام(ره) را بدون فلسفه، اصول و فقه نمیتوان شناخت و لذا معرفی ایشان کمک کردن به بالا بردن دانش عمومی جامعه برای کسانی است که دغدغه دفاع از امام(ره) را دارند.
وی گفت: هرکس مدافع اندیشه امام(ره) است حداقل یکبار باید کتابهای ایشان را تورق کرده باشد اما به خاطر آسان نبودن این کار، برگزاری چنین همایشهایی در مسیر شناخت ایشان می تواند کمک کند. حجت الاسلام خمینی تأکید کرد: تبیین شخصیت امام(ره) در حوزه های مختلف، کمک به استحکام بن مایه های فکری نظام جمهوری اسلامی است و هرگونه سستی، منجر به خلل در این کار می شود. وی گفت: حوزه های علمیه باید آراء فقهی و اصولی امام(ره) را محور بحث های خود کنند، خصوصا آنکه دست ما کم کم از نسل اول شاگردان امام(ره) که درس و سخن ایشان را شنیده بودند خالی میشود و با نسلهایی رو به رو می شویم که ممکن است سخن امام(ره) را نشنیده باشند.
یادگار امام با اشاره به اینکه برخی بزرگان معاصر با امام(ره) بخشی از سخنان ایشان را نشنیده و درک نکرده اند، افزود: پررنگ شدن بعد سیاسی شخصیت امام(ره)، موجب ناشناخته ماندن ابعاد دیگر آن از جمله ابعاد علمی آن شده است؛ اما واقعیت این است که مجموعه ابعاد گوناگون، شخصیت امام(ره) را ساخته است و آن امام(ره) که دارای ابعاد مختلف است، خط امام واقعی را، به عنوان پایه و اساس جمهوری اسلامی، تشکیل می دهد. حجت الاسلام خمینی در ادامه سخنان خود در خصوص نسبت میان امام(ره) و قرآن، بررسی روش تفسیری امام(ره)، تأثیر قرآن در اندیشه سیاسی، اجتماعی، فقهی و کلامی امام(ره) و نقش ایشان در خارج کردن قرآن از مهجوریت را از موضوعات مهم در این بحث ذکر کرد. وی با بیان این توصیه که بسیار باید مراقب بود گرفتار دام کنگره سازی و مقاله سازی نشویم، افزود: تأثیر برگزاری یک کنگره میتواند شکل گرفتن یک سوال در ذهن مخاطب باشد تا او در آینده به دنبال یافتن پاسخ آن برود.
همچنین حجتالاسلام سیدحسن خمینی در مراسم تجدید میثاق نیروی پلیس با امام خمینی و تجدید بیعت با فرمانده کل قوا گفت: نامگذاری یک هفته به نام نیروی انتظامی فرصتی است برای شناساندن و معرفی خدماتی که پلیس به مردم ارائه میدهد و از سوی دیگر فرصتی است تا تجارب و نقاط ضعف شناسایی شده و برای برطرف کردن چالشها چارهاندیشی شود. وی گفت: پلیس باید خواستار آرامش روانی جامعه باشد. از یکسو با متخلفان و مجرمان برخورد کند و آنها بدانند که تخلف و جرم از چشمان تیزبین پلیس پنهان نمیماند و از سوی دیگر مردم باید احساس کنند که آرامش و امنیت آنها حفظ شده و نباید احساس کنند که تحت کنترل غیرضروری قرار گرفتهاند. نباید فضای جامعه یک فضای امنیتی باشد که مردم در آن احساس ناامنی کنند.
تولیت مرقد امام خمینی افزود: وظیفه پلیس به عنوان نیروی انتظامی وظیفهای ظریف و سخت است. تفاوت نیروهای نظامی و انتظامی در این است که نیروهای انتظامی علاوه بر وظیفه تامین امنیت باید احساس آرامش را نیز به جامعه منتقل کنند. حجتالاسلام خمینی افزود: امنیت مهمترین رکن جامعه است و از قدیم تامین امنیت مهمترین وظیفه حاکمیت بوده و حکومتهایی که بیش از دیگران موفق به استقرار نظم و امنیت در جامعه شده بودند توانستند نامی ماندگار برای خود به یادگار بگذارند. وی تاکید کرد: تمام پیشرفتهای بشری ازجمله تولید علم در بستر امنیت رخ می دهد و احساس امنیت و آرامش فراتر از خود امنیت است و خوشبختانه امروز ایران در منطقه آشوبخیز دنیا در شرایطی ایستاده که سقف امنیتی خوبی بر فراز این مرز و بوم حاکم است و مردم در هر کجای ایران، در هر ساعتی از شبانهروز در امنیت به سر میبرند.
مرجع :ایلنا
کد خبر: ۷۴۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۶
پیکر پاک دکتر سید ابراهیم جباری فر از جان باختگان حادثه منا در یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد فردا چهارشنبه تشییع می شود.
پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.irمراسم تشییع پیکر مطهر دکتر سید ابراهیم جباری فر که ازجان باختگان حوادث حج امسال بود فردا از جلوی کانون بسیج به طرف میدان هفت تیر تشییع وسپس برای خاکسپاری به اصفهان منتقل می شود.
سید ابراهیم جباری فر از فرزندان شایسته استان کهگیلویه و بویراحمد و نخستین استاد تمام دانشکده دندان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود ، بیش از 50 مقاله در مجلات پژوهشی وعلمی داخلی وبین المللی چاپ و 5 جلد کتاب نیز در زمینه های مختلف دندان پزشکی کودکان تالیف کرده است.
کد خبر: ۷۴۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۴
آیتالله ابوالقاسم خزعلی یار صدیق امام و رهبری و عضو مجلس خبرگان، دارفانی را وداع گفت.به گزارش پایگاه تحلیلی خبری آوای رودکوف avayerodkof.ir به نقل از فارس، آیتالله ابوالقاسم خزعلی عضو مجلس خبرگان پس از یک دوره طولانی بیماری و به دلیل کهولت سن صبح امروز چهارشنبه دعوت حق را لبیک گفت.
آیت الله ابوالقاسم خزعلی، در سال 1304 هجری شمسی در بروجرد، از توابع استان لرستان متولد شد. بخشی از تحصیلات ابتدایی را در استان لرستان و باقیمانده آن را به دلیل مهاجرت به مشهد مقدس در این شهر سپری کرد. در سن 17 سالگی به تحصیلات حوزوی علاقمند شد و به حوزهٔ مشهد رفت و دورهٔ مقدمات و سطح را در این حوزه فراگرفت سپس برای ادامه تحصیلات حوزوی و بهرهمندی از محضر اساتید برجسته نظیر آیت الله العظمی بروجردی و امام خمینی(ره) عازم قم شد و در کلاس درس خارج فقه و اصول آنان شرکت کرد.
مشاهده شخصیت امام خمینی(ره) در زمان تحصیل و ارتباط نزدیک با ایشان به دلیل شرکت در کلاس درس حضرت امام باعث علاقمندی وی به شخصیت ایشان و قدم گذاشتن در مسیر مبارزات علیه رژیم پهلوی شد. آیت الله بروجردی نیز علاقه ویژهای به وی به عنوان یکی از شاگردان برجستهٔ خود داشت. ارتباط نزدیک با این دو شخصیت سبب انجام فعالیتهای مبارزاتی نظیر سخنرانی، انتشار اعلامیهها و رهبری مردم جهت حرکتهای اعتراضی علیه رژیم شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی وی مسئولیتهایی نظیر عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی و عضویت در مجلس خبرگان رهبری به نمایندگی از مردم خراسان رضوی را بر عهده داشته است.
دو سال قبل از ازدواج، آیت الله خزعلی، برای تکمیل معلومات حوزوی خود و گذراندن دورهٔ خارج به شهر قم رفت. آیت الله خزعلی در قم، در درس خارج فقه "آیت الله بروجردی" و درس "خارج فقه" حضرت امام خمینی (ره) شرکت کرد. وی همچنین مدتی در درس "آیت الله بهجت" حاضر شد و از محضر این استاد برجسته استفاده کرد.
آیت الله خزعلی، علاوه بر شاگردی، ارتباط ویژهای با حضرت امام(ره) داشت و به علت اقامت در محلهٔ "یخچال"، این مجاورت با امام، نقش مهمی در زندگی ایشان داشت. چون امام به رغم مقام رفیع خود در تمام رشتههای دینی، میخواست برخی نکات فقهی را با توجه به دانش گستردهٔ آیتالله بروجردی فراگیرد آیت الله خزعلی چون شاهد حضور امام در کلاس فقه آیتالله بروجردی بود، به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و این روحیهٔ فروتنی و تواضع تأثیر عمیقی برجای نهاد و مقدمهٔ پیوند و الفت نسبت به امام در ایشان شد.
او در سال 1338 طی یک سخنرانی در شهر رفسنجان، با مقایسهٔ شاه و آیت الله بروجردی، شاه را به یک انگشتر در دستان بروجردی تشبیه کرد و در توضیح قدرت مرجع تقلید شیعیان اظهار کرد که هرگاه ایشان اراده نماید این انگشتر را پرت مینماید. این سخنان تأثیر گستردهای در میان نیروهای امنیتی و حتی خود شاه به جا نهاد. به زودی دستگاه امنیتی رژیم پهلوی در برخورد نسبت به سخنان آقای خزعلی ایشان را به سه سال تبعید به گناباد محکوم کرد.
حضور مستمر در نهضت امام خمینی(ره)
بارزترین جنبهٔ سیاسی شخصیت آیتالله خزعلی حضور مستمر و شایان در نهضت اسلامی امام خمینی(ره) بود. در سال 1352 باز به دلیل امضای نامه و اعلامیه به نفع حضرت امام(ره) به بندر گناوه تبعید شد. پس از جریان تبعید در گناباد، امام(ره) ایشان را به حضور طلبید و ضمن تشویق خواستار ادامهٔ مبارزه با دستگاه پهلوی گردیدند.
در دههٔ 1340 آیت الله خزعلی سفرهای تبلیغی زیادی به نقاط مختلف ایران، به خصوص استان خوزستان، انجام داد. از دیگر فعالیتهای آیت الله خزعلی سخنرانی در حسینیهٔ ارشاد است. این مرکز در اواخر دههٔ 1340 محل سخنرانی شخصیتهایی چون استاد مطهری و دکتر شریعتی بود. آقای خزعلی نیز در سال 1348 چند سخنرانی در حسینیهٔ ارشاد ایراد کرد که محتوای آنها ضرورت فعالیتهای فرهنگی از جمله تأسیس کتابخانه بود.
تبعیدهای پیاپی و محدودیتهای روزافزون، آیت الله خزعلی را از پیگیری مبارزه علیه رژیم بازنمیداشت. در سال 1354 آیت الله خزعلی در مسجدالجواد تهران دستگیر و در زندان قزلقلعه به مدت 48 روز در یک سلول به همراه یک نفر دیگر حبس گردید.
پس از انتشار مقاله ٔ توهینآمیز روزنامهٔ اطلاعات علیه امام خمینی(ره) در روزهای 18 و به خصوص 19 دی ماه 1356 مردم قم تظاهرات وسیعی علیه رژیم پهلوی برگزار کردند. رژیم این تظاهرات را در 19 دی ماه به شدت سرکوب کرد. پس از این واقعه، کمیسیون حفاظت امنیت اجتماعی شهرستان قم در 12 دیماه 135، 10 نفر فوق را به نقاط دوردست تبعید نمود. آیت الله خزعلی این بار زیر بار این تبعید نرفت، از این رو ناچار شد به صورت مخفی در تهران زندگی نماید. وی تا آستانهٔ پیروزی انقلاب به همین صورت در تهران زندگی کرد.
آیت الله خزعلی پس از استعفای "آیت الله مهدوی کنی" به عضویت شورای نگهبان در آمد. دور دوم انتصاب فقهای شواری نگهبان در سال 1359، شورای نگهبان با حضور آیت الله صافی گلپایگانی، آیت الله احمد جنتی، آیت الله ابوالقاسم خزعلی، آیت الله محمدی گیلانی، آیت الله محمد مؤمن و آیت الله امامی کاشانی تشکیل شد.
اعلام برائت آیت الله خزعلی از اظهارات فرزندش مهدی خزعلی
یکی از فرزندان آیت الله خزعلی، به نام مهدی خزعلی از فعالان فتنه سال 1388 بود که آیتالله خزعلی 28 خردادماه 1388 بیانیهای را مبنی بر اعلام برائت از مواضع فرزندش، مهدی خزعلی منتشر کرد.
آیتالله خزعلی در بخشی از این بیانیه نوشته بود: «مدت مدیدی است پسرم مهدی خزعلی از راه مستقیم منحرف شده درست در خط مقابل قرار گرفته هر چه نصحیت میکنم و برای هدایتش متوسل به اولیای خدا میشوم اثر نمیکند. با بعضی از علمای بزرگ صحبت کردم، فرمود دست نگه دار شاید به راه بیاید. دیگر کاسه صبرم لبریز شده، دیگر با او صحبت نمیکنم و حرفهای نامناسب او را بر نمیتابم.
ملت انقلابی عزیز همیشه در صحنه ما بدانند او از ما جدا هست و هر چه از من نقل کند، نپذیرند. با من ارتباطی ندارد ولی الان هم دعا میکنم خداوند به او توفیق دهد که از راه انحرافی که پیش گرفته است برگردد و گرنه خداوند مقتدر، اسلام و انقلاب و امام و رهبر و رئیس جمهور و مسلمین عزیز را از شر او مصون و محفوظ بفرماید...»
کد خبر: ۷۲۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۵
دبیرخانه جشنواره مردمی فیلم عمار، فراخوان ششمین دوره این جشنواره را در هشت موضوع و پنج بخش منتشر کرد
کد خبر: ۷۱۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۷