نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران با صدور پیامی حلول ماه مبارک رمضان، ماه عبادت و بندگی، ماه تثبیت ایمان و اخلاص را به عموم مسلمانان تبریک گفت.
کد خبر: ۱۸۲۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۰۴
امام جمعه سوق:
امام جمعه سوق گفت: نماز جمعه محل بیان مصالح، مقررات و مسائل سیاسی روز کشور است.
کد خبر: ۱۴۳۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۰۲
پیام؛
عید قربان عید نزدیک شدن دلهایی است که به قرب الهی رسیده اند. عید قربان عید بر آمدن روزی نو و انسانی نو است.
کد خبر: ۱۴۱۰۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۲
روستایی که مردمش هنوز در ١٠٠سال پیش متوقف شدهاند؛
در روستای ایستا گاریها و فرغونها در زندگی روزمره حرف اول را میزنند. در کوچههای خاکی بیرون روستا روبهروی خیلی از درها به جای خودرو یک فرغون پارک شده است.
کد خبر: ۱۳۹۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۶
فرمانده نیروی قدس سپاه در واکنش به شایعات گسترده ای که درباره مجروح یا شهیدشدن وی منتشر شده است، خندید و گفت: "این ها چیزهایی است که دشتها و کوههایی را برای پیدا کردنش پیموده ام"
کد خبر: ۷۸۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۹
با دست مناجات تو دشمن شده ویران -افشاگریات شعر بلندیست که عمری / جاری شده درجوهره ی جان دبیران - از ریشهی پربار توای نخل تنومند
کد خبر: ۷۶۵۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۶
امام جمعه دهدشت تصریح کرد: پیام شهدا این بود که آمدیم به شما بگوییم تسلیم نشوید دشمن بیرحم است، اول دستها را میبندد بعد میکشد
کد خبر: ۶۶۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۹
سایت تحلیلی خبری آوای دنا avayedena.com:
تخت فولاد اصفهان، همچون گنجينه اي است كه گوهرهاي نايابي را در دل خود نگه داشته است و اسرار مگو در باب اين گوهرهاي ناياب بسيار دارد!
به گزارش رويش نيوز، تخت فولاد دركنار قبرستان بقیع مدینه، ابوطالب مكه و وادی السلام نجف اشرف از مهمترین و متبرك ترین مرقدهای جهان اسلام به شمار می رود. تا آنجایی كه برخی معتقدند تخت فولاد به واسطه قبور متبرك آن، دومین قبرستان جهان اسلام است.
در جاي جاي اين تكه از بهشت معنوي كه قدم مي گذاري عظمت هاي عرفاني و علمي زيادي مدفون است. يكي از اين ذخاير عظيم، عارف وارسته و عالم برجسته حضرت شيخ محمد صادق تخت فولادي است.
قدوه السالکین مرحوم حاج محمد صادق مشهور به تخت فولادی از عرفای بزرگ قرن سیزدهم و استاد سیر و سلوک مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به نخودکی رحمة الله علیه است كه در اواخر سلطنت فتحعلیشاه قاجار زندگی می کرده اند. در اوایل جوانی به کار رنگرزی اشتغال داشته و به کمک چند شاگرد کارگاه رنگرزی را اداره می کرده اند. عادت آن مرحوم در جوانی این بود که با وجود ناامنی حاکم به شهر هر روز عصر با شاگردان برای تفریح از شهر اصفهان خارج می شدند.
آشنایی با بابا رستم
روزی به هنگام غروب که از دروازه شهر به طرف شهر باز می گشتند، در بین راه در قبرستان تخت فولاد از دور چشمشان به پیرمردی می افتد که سر بر زانوی تفکر نهاده و در خود فرو رفته بود مرحوم حاجي (تخت فولادي) به شاگردان خود می گویند: هنوز تا غروب وقت زیادی است برویم و قدری با این پیر شوخی و مزاح کنیم پس از فرا رسیدن غروب به شهر باز می گردیم . به پیرمرد نزدیک می شوند و سلام می کنند پیرمرد سر برداشته جواب سلام می دهد و دوباره سر به زانو می گذارد. می پرسند اسم شما چیست؟ از کجا آمده اید؟ چکاره هستید؟ پیر جوابی نمی دهد، مرحوم حاجی با ته عصایی که در دست داشته به شانه پیرمرد می زنند و می گویند: انسانی یا دیوار که هر چه با تو صحبت می کنیم جوابی نمی دهی؟ باز هم جوابی نمی شنوند. لاجرم ایشان به همراهان می گویند برگردیم برویم ایستادن بیش از این نتیجه ای ندارد. چند گامی که از پیرمرد دور می شوند آن مرد بزرگ سر بر میدارد و به مرحوم حاج محمد صادق می فرماید: عجب جوانی هستی، حیف از جوانی تو! و دیگر حرفی نمی زند. مرحوم حاج شیخ محمد صادق با شنیدن این کلمات دیگر خود را قادر به حرکت نمی بیند، می ایستد و کلید دکان را به شاگردان می دهد. سپس خود برمی گردد و در خدمت پیر می نشیند. تا سه شبانه روز پیر سخنی نمی گوید جز اینکه هر چند ساعت یکبار بر سبیل استفهام می فرماید: اینجا چه کار داری؟ برخیز و به دنبال کار خود برو.
بعد از سه شبانه روز پیر روشن ضمیر به مرحوم حاجی می فرماید: شغل شما چیست؟ می گوید رنگرزی، پیر می فرماید: پس روزها برو به کسب خود مشغول باشد و شبها اینجا نزد من بیا.
مرحوم حاجی به دستور پیر عمل می کند روزها به شغل رنگرزی مشغول بوده و شبها با درآمد روزانه خود به خدمت پیر که نامش (بابا رستم بختیاری) بود می آمده است. آن پیر بزرگوار نیز وجوه مزبور را کاملا به فقرا ایثار می کرد. حتی اعاشه مرحوم حاج محمد صادق نیز از قبل مرحوم بابا رستم تأمین می گردید. پس از یکسال مرحوم بابا رستم می فرماید دیگر رفتن شما به دکان رنگرزی ضروری نیست، همین جا بمانید. مرحوم حاجی در آن محل که امروز به نام تکیه مادر شازده در قبرستان تخت فولاد اصفهان معروف می باشد، می ماند. مدت یکسال تمام شبها را به تهجد و عبادت و روزها را به ریاضت می گذراند.
پس از یکسال در روز عید قربان مرحوم بابا به مرحوم حاجی می فرمایند: امروز به شهر بروید. به منزل فلان شخص مراجعه کنید و جگر گوسفندی را که قربانی کرده اند بگیرید. بعد در ملا عام هیزم جمع کنید، و با جگر گوسفند اینجا بیاورید.
شخصی را که مرحوم بابا رستم نام برده بودند کسی بود که مرحوم حاجی محمد صادق با ایشان از قبل میانه خوبی نداشتند. به این علت مرحوم حاجی جگر گوسفندی را از بازار خریداری می کنند. قدری هیزم هم از نقاطی خلوت جمع آوری می کنند و با خود می برند. چون به خدمت بابا می رسند، ایشان با تشدد می فرمایند: هنوز اسیر هوی و هوس خود هستی و خلق را می بینی جگر را خریدی و هیزم را از محل خلوت جمع نمودی.
سالی دیگر می گذرد یک روز که مرحوم حاجی برای انجام حاجتی به شهر می روند در راه مقداری کشمش خریده و می خورند. پس از مراجعت مرحوم بابا با تغیر و تشدد می فرمایند: هنوز هم گرفتاری هوای نفسی.
مرحوم حاجی می فرمایند آنگاه تصمیم گرفتم چند ساعتی از نزد ایشان دور شوم بلکه غضب مرحوم بابا فرو نشیند. ولی به محض آنکه راه افتادم از اطراف بر من سنگ باریدن گرفت ناگاه مرحوم بابا با صدای بلند فرمودند: دو سال است زحمت تورا کشیده ام کجا می روی؟ برگشتم و فهمیدم که غضب ایشان بر حسب ظاهر خشم و غضب است ولی در باطن جز رحمت و محبت چیزی نیست.
یک روز مرحوم بابا رستم به مرحوم حاجی می فرمایند: بروید شهر مقداری ماست بخرید و بیاورید، مرحوم حاجی طبق دستور عمل می کنند. در مراجعت با یکی از سوارهای حکومتی برخورد می کنند. سوار از ایشان می خواهد که لباسها و اسبش نگهداری کنند تا او در رودخانه شنا کند، مرحوم حاجی می فرمایند وقت ندارم و باید بروم آن مرد جاهل با دسته تازیانه به سر حاجی می زند طوری که سر ایشان می شکند و ماستها می ریزد مرحوم حاجی با سکوت در کنار رودخانه خود را تمیز می کنند. مجددا ماست می خرند و مراجعت می نمایند. مرحوم بابا علت تأخیر را جویا می شوند مرحوم حاجی قضیه را شرح می دهند. مرحوم بابا سؤال می کنند شما چه عکس العملی نشان دادی؟ مرحوم حاجی می گویند: هیچ نگفتم و جزای عمل او را به خدا واگذار نمودم. می فرمایند: کار خوبی نکردی، برای اینکه او سر شما را شکسته به خدا واگذارش نمودی. فورا با عجله برگرد و با او تغیر و تشدد نمامرحوم حاجی فورا برمی گردند. ولی هنگامی که کار از کار گذشته و اسب او را بر زمین زده و هلاکش کرده بود.
حضرت «محمد صادق تخت فولادي» چند سالى در خدمت حضرت «بابا رستم»، به رياضتِ خود ادامه داده شبها را تا صبح بيدار و به عبادت مشغول بوده است. خودِ ايشان فرموده است : «هر زمان كه خواب بر من غلبه مىكرد، حضرت «بابا» مى فرمود : صادق اينجا محل خواب نيست ، اگر مى خواهى بخوابى به خانه خود برگرد.»
حضرتِ «تخت فولادي» فرموده بود: پاى حضرت «بابا» بر اثر زياد ايستادن، جهتِ عبادت و نماز از قدرت افتاده بود، به طورى كه در موقع حركت مى شَليد و به سببِ بيدارى مداوم نيز يك چشمشان ديد خود را از دست داده بود. لذا ايشان به لهجهي بختيارى با خداوند مناجات و عرض ميكرده است: «خدايا شلم كردى، كورم كردى ديگر از من چه مى خواهى؟»
مرگ بابا رستم
اين وضع ادامه داشته تا بعد از چند سال كه روزى حضرت بابا به حضرتِ «حاج محمد صادق» مى فرمايد: آرزو دارم به سفر حج مشرَّف شوم ولى استطاعت بدنى و قدرت راه رفتن ندارم. «حاج محمد صادق»، مى فرمايد: من شما را به پشت مى گيرم و به مكه مىبرم. حضرتِ «بابا» مىپذيرد. از «اصفهان» لباسِ احرام تهيه مىكند و حضرتِ «محمد صادق» ايشان را بر پشت مى گيرد و به عزمِ سفرِ خانهي خدا راه مىافتند. وقتى كه به «شاه رضا» كه 14 فرسنگ با «اصفهان» فاصله دارد مىرسند، حضرت «بابا» مى فرمايد: عمر من به پايان رسيده است. امشب من خرقه تُهى خواهم كرد. مرا غسل دهيد و با اين لباس احرام مرا كفن و دفن كنيد سه شبانه روز بر قبر من بيتوته و قرآن تلاوت كنيد و بعد برگرديد.
حضرت حاج محمد صادق مطابق دستور عمل مىكند و بعد از انجام مراسم به اصفهان باز ميگردد و سال ديگر به نيابت حضرتِ «بابا» به قصدِ زيارت خانهي خدا از «اصفهان» حركت مىكند.
طی کردن شبی سرد در زمستان با ذکر خدا
شخصى كه با ايشان همسفر بود نقل كرده است كه: نزديكِ «شيراز» در كاروانسرايى فرود آمديم. هوا سرد و برفى بود. حضرتِ «محمد صادق تخت فولادي» روىِ سكوىِ دربِ ورودىِ كاروانسرا، پوست را افكندند، و نشستند. ساير كاروانيان عرض كردند هوا سرد است و اينجا گذرگاهِ حيوانات درنده است. بهتر است كه به داخل كاروانسرا تشريف بياوريد. ولى ايشان در جواب فرموده بودند: «در داخلِ كاروانسرا آب نيست» و به جوى آبى كه در خارج از كاروانسرا جريان داشت اشاره فرموده و گفته بودند «اينجا براى من بهتر است». هنگامِ غروب، صاحبِ كاروانسرا به مسافرين مىگويد كه ما معمولاً سرِ شب دربِ كاروانسرا را مىبنديم و تا صبح باز نمىكنيم. اگر ايشان بيرون بمانند احتمال دارد سرما و حيوانات درنده به ايشان آسيب برسانند. مسافرين از راه محبّت تصميم مىگيرند كه عليرَغْمِ مخالفتِ حضرتِ «حاج محمد صادق» دستهجمعى گوشههاى پوستِ تخت را بگيرند و ايشان را به داخل كاروانسرا منتقل كنند. ولى همسفرِ مزبور كه به احوالِ ايشان آشنا بوده است مىگويد ايشان از اشخاص معمولى نيستند و اگر بر خلافِ ميلِ ايشان حركتى كنيم كه عصبانى و ناراحت شوند حتماً صدمه خواهيم خورد و خود مجدداً به خدمتِ «حاج محمد صادق» ميرسد و عرض مىكند كه: «اين مردم شما را نمىشناسند و به احوالِ شما وارد نيستند و از راه محبّت و نوعدوستى قصد دارند كه عليرغمِ ميلِ شما، شما را به داخل ببرند. من مىدانم كه بر اثر اين عمل صدمه مىخورند، پس شما خودتان لطف كنيد و به داخل كاروانسرا تشريف بياوريد و راضى نشويد افرادى كه باطناً نيّتى جز خيرخواهى ندارند صدمه ببينند». حضرتِ «محمد صادق» مى پرسند: «نگرانيشان از چيست؟» عرض مىكند: «يكى سردى هوا است كه ممكن است شما را از بين ببرد و ديگر وجودِ حيوانات درنده است كه در اين نواحى مختلف وجود دارد». حضرت «محمد صادق» به آن همسفر مىگويد: «دستت را به سينه من نزديك كن». آن همسفر گفته است: «به محضِ اينكه دستم را به سينه ايشان نزديك كردم گوئى به ديگ جوشانى دست كردهام و از شدت حرارت احساس تألُّم كردم». حضرتِ «محمد صادق» فرمود : «به اينها بگو آيا ذكرِ خداوند به اندازه ده سير زغال گرمى ندارد! اما در مورد حيوانات درنده هم تا خواست خداوند نباشد زيانى نمى رسانند. هرچه بشود به اذنِ حق و به ارادهي او است. من در زمين و آسمانها از حيوانات نمى ترسم.»
صبحِ روز بعد كه دربِ كاروانسرا را باز مىكنند مىبينند برفِ فراوانى باريده است، ولى در جلوي سجادهي حضرتِ «محمد صادقِ تخت فولادي» برف نيست. ظاهراً حيواناتى كه در طولِ شب جلوي سجاده نشسته بودهاند مانع شدهاند كه برف در آن قسمت به زمين بنشيند. آثارِ پاهاى حيوانات نيز بر روى برفها مشاهده مىگرديد. حضرتِ «محمد صادق تخت فولادي» فرموده بودند: «شب گذشته شيرى با بچههاى خود اينجا آمد، تا صبح همين جا بود. به او گفتم اگر مأموريتى دارى، من تسليم هستم. ولى معلوم شد مأموريت ندارد. تا صبح اينجا بودند. قبل از رفتن مقدارى از آش را خوردند و بعد همگى رفتند.»
پس از زيارتِ خانهي خدا و انجام اعمالِ شرعي، حضرتِ «محمد صادق تخت فولادي» به اصفهان بازميگردد و در همان محلِ «تكيهي مادرِ شازده» اقامت مى كند. يك سالِ تمام، هر روز صبح، به كوهى به نام «چشمه نقطه» مىرفت كه در آن كوه غارى و چشمهي آبى بود و غروب به تكيه بازمىگشت. مكتبدارى كه در آن حوالى زندگى مىكرد، هر روز يك سير «سنگينك» (دانهاى مانند نخود) را براى ايشان مى پخت تا شب را با آن افطار كنند. همان چند دانه سنگينك تنها غذاى ايشان تا شبِ ديگر بود.
روباهی که همخواب مرغ ها شد
در يك زمستانِ سخت كه برفِ زيادى باريده بود؛ يك شب به حضرت «محمد صادق تخت فولادي» عرض مىكنند : «روباهى، پاى ديوارِ تكيه، ايستاده و از سرما مىلرزد». مىفرمايد : «گوش او را بگيريد و بياوريد اينجا»، مىروند و روباه را مىآورند. حضرت خطاب به روباه مىفرمايد : «در اينجا اطاقى هست كه چند مرغ و خروس از ما در آنجا است، تو هم مىتوانى شبها بيايى و در آن اطاق با آن حيوانات بمانى و صبح كه شد دنبال كارت بروى»، سپس به خدمتكارشان مىفرمايد: «روباه را ببريد در اطاق مرغها جاى دهيد». از آن پس، روباه هر شب مىآمد و مستقيم به اطاق مرغها مىرفت و تا صبح پهلوى آنها بود. صبح كه ميشد، از تكيه بيرون مىرفت. بعد از مدتى يك شب يكى از مرغها را مىخورد و صبح زود هم طبق معمول از تكيه خارج مىگردد. اما شب كه برمىگردد، ديگر داخل تكيه نمىشود و بيرونِ تكيه، پاى ديوار مىخوابد. جريان را به حضرت «محمد صادق» عرض مىكنند مىفرمايد : «برويد روباه را بياوريد». روباه را مىآورند. حضرت رو به او كرده مىفرمايد : «تو تقصير ندارى، طبعِ روباهىِ تو غلبه كرد و برخلافِ تعهّدت عمل نمودى، حالا برو جاى هر شب بخواب ولى شرط كن ديگر خطا نكنى». مى فرمودند دو ماهِ ديگر روباه هر شب مىآمد و صبح مىرفت، بدونِ اينكه آن روباه، صدمهاي به مرغها برساند، تا اينكه زمستان تمام شد.
آثار و شاگردان
از آثار حاج محمدصادق تخت فولادی بیشتر باید به آثار عملی ایشان در جهت تربیت شاگردان اشاره نمود که از معروفترین شاگردان او شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به نخودکی است که به حق وارث عرفان عملی استاد خود بوده است و اثر دیگر ایشان، تاثیر عملی است که بر جامعه گذاشته و عمر خود را صرف خدمت به خلق کردهاند.
آتفاقات زمان مرگ
مرحوم حاجی قریب ۶۳سال عمر کردند و تا آخر عمر ازدواج ننمودند. در شب دوشنبه نیمه ذیالقعده سنه ۱۲۹۰قمری داعی حق را لبیک گفته و به سرای باقی میشتابند.
نقل کردهاند که آن بزرگوار در شب فوتشان دستور میدهند قبری در محل سکونتشان در تکیه –مادر شاهزاده –حفر نمایند سپس در آن قبر میخوابند پس از چند لحظه بلند شده میفرمایند این محل قبر من نیست دستور میدهند نقطه دیگری را در همان جا که در حال حاضر مدفن ایشان است حفر نمایند و میفرمایند قبر من اینجا است.
وصیت نموده بودند که مرحوم حاج شیخ محمد باقر نجفی که از علمای معروف اصفهان و مرید ایشان بود مرا غسل و کفن و دفن ایشان را انجام دهد و روز فوت ایشان برف زیادی باریده بود. مرحوم آقا نجفی را خبر کردند و ایشان را همراه جمعیت کثیری از شیفتگان مرحوم حاجی و مریدان خودش به سرعت به تخت فولاد آمده مشغول تغسیل و تکفین گردیدند. پس از دفن مرحوم آقا نجفی رو به جمعیت کرده میگوید سالها باید بگذرد تا درویش واصلی و مرد کاملی مثل مرحوم حاج محمد صادق پیدا شود که تمام افعال و حرکات و سکنات او مطابق شرع مطهر و سنن مقدس حضرت سید المرسلین خاتمالنبیین (ص) باشد. گفتني است كه مدفن پدر و مادر مرحوم آيت الله شيخ حسنعلي نخودكي اصفهاني، در كنار قبر پرفيض آيت الله محمد صادق تخت فولادي است.
کد خبر: ۴۷۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۲۷
امام جمعه دهدشت نسبت به کنار زدن نیروهای ارزشی در دستگاههای اجرایی کهگیلویه و بویراحمد هشدار داد و گفت: مدیران توانمند و متخصص در ادارات و نهادها ابقا شوند
کد خبر: ۴۵۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۷/۱۱
ماه رمضان و سفره های سحر و افطار یکی از آن مواقعی است که یاد گذشتگان را بیشتر از سایر اوقات در اذهان زنده می کند.خاطره عزیزانی که در سال یا سال های پیش ، روزه دار این ماه بوده اند و درکنار ما عبادت می کردند و مایه برکت سفره های ایرانی بوده اند و حال ، جسم شان در زیر خاک آرمیده است
کد خبر: ۳۸۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۲۴
آوای دنا:امام جمعه یاسوج امروز در خطبههای نماز جمعه با اشاره به ششم تیرماه سالروز سوءقصد نسبت به مقام معظم رهبری از سوی منافقان گفت : خنثی شدن این توطئه شوم از الطاف الهی بود تا معظمله هدایت کشتی انقلاب را بر عهده بگیرند.حجتالاسلام و المسلمین حسینی به اقدامات اخیر گروه تروریستی داعش در عراق اشاره کرد و افزود : آمریکا و رژیم صهیونیستی دست به دست هم دادند تا این گروهک تروریستی را برای کشتار مسلمانان تجهیز و آموزش دهند ،گروهکی که تاکنون جنایتهای زیادی انجام داده اند.وی با اشاره به هفتم تیر سالروز شهادت آیتالله بهشتی و 72 نفر از یاران با وفای ایشان و آغاز هفته قوه قضاییه اضافه کرد : قوه قضائیه حافظ منافع و امنیت مردم است.امام جمعه یاسوج به نزدیک شدن ماه مبارک رمضان نیز اشاره کرد و گفت : رمضان برترین ماهها برای دعا ، مناجات ، راز و نیاز و تقرب به درگاه الهی است.
(واحد خبر)
کد خبر: ۳۷۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۴/۰۶
اي علي! هميشه فکر ميکردم که تو بر مرگ من مرثيه خواهي گفت و چقدر متأثرم که اکنون من بر تو مرثيه ميخوانم! اي علي! من آمدهام كه بر حال زار خود گريه كنم، زيرا تو بزرگتر از آني كه به گريه و لابه ما احتياج داشته باشي!... خوش داشتم که وجود غمآلود خود را به سرپنجه هنرمند تو بسپارم، و تو نيِ وجودم را با هنرمندي خود بنوازي و از لابلاي زير و بم تار و پود وجودم، سرود عشق و آواي تنهايي و آواز بيابان و موسيقي آسمان بشنوي ميخواستم که غمهاي دلم را بر تو بگشايم و تو «اکسير صفت» غمهاي کثيفم را به زيبايي مبدّل کني و سوزوگداز دلم را تسکين بخشي ميخواستم که پردههاي جديدي از ظلم وستم را که بر شيعيان علي(ع) و حسين(ع) ميگذرد، بر تو نشان دهم و کينهها و حقهها و تهمتها و دسيسهبازيهاي کثيفي را که اززمان ابوسفيان تا به امروز بر همه جا ظلمت افکنده است بنمايانم اي علي! تو را وقتي شناختم که کوير تو را شکافتم و در اعماق قلبت و روحت شنا کردم و احساسات خفته وناگفته خود را در آن يافتم. قبل از آن خود را تنها ميديدم و حتي از احساسات و افکار خود خجل بودم و گاهگاهي از غيرطبيعي بودن خود شرم ميکردم؛ اما هنگامي که با تو آشنا شدم، در دوري دور از تنهايي به در آمدم و با تو همراز و همنشين شدم اي علي! تو مرا به خويشتن آشنا کردي. من از خود بيگانه بودم. همه ابعاد روحي و معنوي خود را نميدانستم. تو دريچهاي به سوي من باز کردي و مرا به ديدار اين بوستان شورانگيز بردي و زشتيها و زيباييهاي آن را به من نشان دادي. اي علي! شايد تعجب کني اگر بگويم که همين هفته گذشته که به محور جنگ «بنت جبيل» رفته بودم و چند روزي را در سنگرهاي متقدّم «تل مسعود» در ميان جنگندگان «امل» گذراندم، فقط يک کتاب با خودم بردم و آن «کوير» تو بود؛ کوير که يک عالم معنا و غنا داشت و مرا به آسمانها ميبرد و ازليّت و ابديّت را متصل ميکرد؛ کويري که در آن نداي عدم را ميشنيدم، از فشار وجود ميآرميدم، به ملکوت آسمانها پرواز ميکردم و در دنياي تنهايي به درجه وحدت ميرسيدم؛ کويري که گوهر وجود مرا، لخت و عريان، در برابر آفتاب سوزان حقيقت قرار داده، ميگداخت و همه ناخالصيها را دود و خاکستر ميکرد و مرا در قربانگاه عشق، فداي پروردگار عالم مينمود ... اي علي! همراه تو به کوير ميروم؛ کوير تنهايي، زير آتش سوزان عشق، در توفانهاي سهمگين تاريخ که امواج ظلم و ستم، در درياي بيانتهاي محروميت و شکنجه، بر پيکر کشتي شکسته حيات وجود ما ميتازد اي علي! همراه تو به حج ميروم؛ در ميان شور و شوق، در مقابل ابّهت وجلال، محو ميشوم، اندامم ميلرزد و خدا را از دريچه چشم تو ميبينم و همراه روح بلند تو به پرواز در ميآيم و با خدا به درجه وحدت ميرسم اي علي! همراه تو به قلب تاريخ فرو ميروم، راه و رسم عشق بازي را ميآموزم و به علي بزرگ آنقدر عشق ميورزم که از سر تا به پا ميسوزم .... اي علي! همراه تو به ديدار اتاق کوچک فاطمه ميروم؛ اتاقي که با همه کوچکياش، از دنيا و همه تاريخ بزرگتر است؛ اتاقي که يک در به مسجدالنبي دارد و پيغمبر بزرگ، آن را با نبوّت خود مبارک کرده است، اتاق کوچکي که علي(ع)، فاطمه(س)، زينب(س)، حسن(ع) و حسين(ع) را يکجا در خود جمع نموده است؛ اتاق کوچکي که مظهر عشق، فداکاري، ايمان، استقامت و شهادت است.راستي چقدر دلانگيز است آنجا که فاطمه کوچک را نشان ميدهي که صورت خاکآلود پدر بزرگوارش را با دستهاي بسيار کوچکش نوازش ميدهد و زير بغل او را که بيهوش بر زمين افتاده است، ميگيرد و بلند ميکند اي علي! تو «ابوذر غفاري» را به من شناساندي، مبارزات بيامانش را عليه ظلم و ستم نشان دادي، شجاعت، صراحت، پاکي و ايمانش را نمودي و اين پيرمرد آهنيناراده را چه زيبا تصوير کردي، وقتي که استخوانپارهاي را به دست گرفته، بر فرق «ابن کعب» ميکوبد و خون به راه مياندازد! من فرياد ضجهآساي ابوذر را از حلقوم تو ميشنوم و در برق چشمانت، خشم او را ميبينم، در سوز و گداز تو، بيابان سوزان ربذه را مييابم که ابوذر قهرمان، بر شنهاي داغ افتاده، در تنهايي و فقر جان ميدهد اي علي! تو در دنياي معاصر، با شيطانها و طاغوتها به جنگ پرداختي، با زر و زور و تزوير درافتادي؛ با تکفير روحانينمايان، با دشمني غربزدگان، با تحريف تاريخ، با خدعه علم، با جادوگري هنر روبهرو شدي، همه آنها عليه تو به جنگ پرداختند؛ اما تو با معجزه حق و ايمان و روح، بر آنها چيره شدي، با تکيه به ايمان به خدا و صبر و تحمل دريا و ايستادگي کوه و برّندگي شهادت، به مبارزه خداوندان «زر و زور و تزوير» برخاستي و همه را به زانو در آوردي اي علي! دينداران متعصّب و جاهل، تو را به حربه تکفير کوفتند و از هيچ دشمني و تهمت فروگذار نکردند و غربزدگان نيز که خود را به دروغ، «روشنفکر» ميناميدند، تو را به تهمت ارتجاع کوبيدند و اهانتها کردند. رژيم شاه نيز که نميتوانست وجود تو را تحمّل کند و روشنگري تو را مخالف مصالح خود ميديد، تو را به زنجير کشيد و بالاخره... «شهيد» کرد ... . يکي از مارکسيستهاي انقلابينما در جمع دوستانش در اروپا ميگفت: «دکتر علي شريعتي، انقلاب کمونيستي ايران را هفتاد سال به تأخير انداخت» و من ميگويم که: «دکتر علي شريعتي، سير تکاملي مبارزه در راه حقّ و عدالت را هفتاد سال به جلو برد »... . تو اي شمع زيباي من! چه خوب سوختي و چه زيبا نور تاباندي، و چه باشکوه، هستي خود را در قربانگاه عشق، فداي حق کردي . من هيچگاه از سوزش قلب تو و کوه اندوه تو و هاله حزني که بر وجودت سايه افکنده بود، احساس نگراني نميکردم؛ زيرا ميدانستم که تو شمعي و بايد بسوزي تا نور بدهي. سوختن، حيات است و آرامش، مرگ تو؛ و حرام است که شمع مقدّس وجود تو، قبل از آنکه سر تا به پا بسوزد، خاموش و تاريک گردد .اي علي! اي نماينده غم! اي درياي درد! اين رحمت بزرگ خدا بر تو گوارا باد ... . اي علي! شيعيان «حسين» در لبنان زندگي تيره و تاري دارند، توفان بلا بر آنها وزيدن گرفته است، سيلي بنيانکن ميخواهد که ريشه اين درخت عظيم را براندازد. همه ستمگران وجنايت پيشگان و عمّال ظلم و کفر و جهل، عليه ما به ميدان آمدهاند، قدرتهاي بزرگ جهاني، با زور و پول و نفوذ خود در پي نابودي ما هستند. مسيحيان به دشمني ما کمر بستهاند و مناطق فلکزده ما را زير رگبار گلولهها به خاک و خون ميکشند و همه روزه شهيدي به قافله شهداي خونينکفن ما اضافه ميشود، متحدين و عوامل کشورهاي به اصطلاح چپي نيز ما را دشمن استراتژيک خود ميدانند و در پنهان و آشکار، به دنبال نابودي ما هستند. عدّهاي از روحانينمايان و مؤمنين تقليدي و ظاهري نيز ما را محکوم ميکنند، که چرا با انقلاب فلسطين همکار و همقدم شدهايم. به شهداي ما اهانت ميکنند و آنها را «شهيد» نمينامند، زيرا فتواي مرجع براي قتال ضد اسرائيل و کتائب هنوز صادر نشده است! اين روحانينمايان، ما را به حربه تکفير ميکوبند . اي علي! به جسد بيجان تو مينگرم که از هر جانداري زندهتر است؛ يک دنيا غم، يک دنيا درد، يک کوير تنهايي، يک تاريخ ظلم وستم، يک آسمان عشق، يک خورشيد نور و شور و هيجان، از ازليّت تا به ابديت در اين جسد بيجان نهفته است تو اي علي! حيات جاويد يافتهاي و ما مردگان متحرک آمدهايم تا از فيض وجود تو، حيات يابيم قسم به غم، که تا روزگاري که درياي غم بر دلم موج ميزند، اي علي، تو در قلب من زنده و جاويدي ... .قسم به شهادت، که تا وقتي که فداييان از جان گذشته، حيات و هستي خود را در قربانگاه عشق فدا ميکنند، تو بر شهادت پاک آنها شاهدي و شهيدي ! و تو اي خداي بزرگ! علي را به ما هديه کردي تا راه و رسم عشقبازي و فداکاري را به ما بياموزاند؛ چون «شمع» بسوزد و راه ما را روشن کند و مابه عنوان بهترين و ارزندهترين هديه خود، او را به تو تقديم ميکنيم، تا در ملکوت اعلاي تو بياسايد و زندگي جاويد خود را آغاز کند...)) 29 خرداد سالروز شهادت دکتر شریعتی به همه دوستاران ایشان تسلیت باد
کد خبر: ۳۶۸۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۲۹
در ساعاتی از روز جمعه، بنده هر چیزی از خدا بخواهد، خداوند به وی عطا میکند
کد خبر: ۳۵۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۳/۱۶
پرسش وپاسخ دانش آموزي در خوابگاه شبانه روزي الزهرابا حضور جمعي از مسئولين شهرستان لنده جلسه پرسش وپاسخ فرهنگي ، آموزشي ، اقتصادي وسياسي در آموزشگاه الزهرا برگزار شد.در اين برنامه پس از تلاوت قرآن واجراي سرود جمهوري اسلامي ايران ابتدا عیسی تقوي فرد رئيس اداره آموزش وپرورش لنده ضمن خير مقدم به حضار، جلسات پرسش وپاسخ دانش آموزي را يکي از بهترين فرصتها جهت بررسي وحل مشکلات مختلف دانش آموزان دانست واذعان داشت با ابتکارات وخلاقيتهاي متعدد مي توان اين برنامه ها را با توجه به نوع مشکلات وبرنامه هاي مدارس برنامه ريزي کرد .در ادامه این جلسه تقوی فرد به سوالات پیرامون آموزش و پرورش و مسائل اداری و آموزشی ،حجت الاسلام الهی نیا به سوالات مذهبی ،سرهنگ مرادی به سوالات سیاسی،فروزنده بخشدار مرکزی به سوالات پیرامون شهر و بدری مدرس اموزش خانواده به سوالات تربیتی پاسخ دادند که در مجموع رضايت دانش آموزان را بدنبال داشت. بازدید مدير کل نوسازي مدارس از پروژه های در حال احداثدیو دیده مدیر کل نوسازی مدارس استان کهگیلویه و بویراحمد از مدارس در حال ساخت شهرستان لنده بازدید نموده است.
وی خواهان تسریع در روند ساخت و تکمیل مدارس نیمه تمام شد و اظهار امیدواری نمود تا ظرف روزهای اینده بعضی از این پروژها به بهره برداری برسد.
مدیرکل نوسازی همچنین از مساعدت نوسازي در جهت مفروش نمودن نمازخانه هاي اداره آموزش وپرورش لنده وآموزشگاه دارالفنون به فرش سجاده اي خبر داد وگفت کل هزينه اين دو مورد را پرداخت خواهد نمودبرگزاری مراسم دعای عرفه در لنده عصر امروز دعاي پرفيض عرفه با حضور پر شور مردم ولايتمدار و خانوادههاي معظم شهدا و ايثارگران شهرستان لنده در مسجد جامع صاحب الزمان(عج) برگزار شد.در این مراسم علاوه بر قرائت دعای عرفه مداحان اهل بیت به مدیحه سرایی پرداختند
عرفه، پنجرهاي است باز شده به عاشورا که نسيم دلانگيز عشق و ايثار و شهادت در آن ميورزد.
عرفه، فرودگاهِ «کلُّ يومٍ عاشوراست» . عرفه، آفتابْ خانهي «هيهات من الذّله» ، عرفه، يک خيمه مانده به «قتيل العبرات»، عرفه، حسينيّهي «ثاراللّه»، عرفه، ندبهگاهِ «السلام علي الشَّيْبِ الخضيب» است. عرفه، «الرحيل الرحيلِ» کاروان عاشقان است. عرفه، پيوندِ حجّ و عاشورا و ظهور است. عرفه، پايگاه ابراهيم، مناجات خانهي حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم)، مقتلِ حسين (عليهالسلام) و تجليگاهِ مهدي(عج) است. عرفه، باورگاهِ «ان الحسين مصباح الهدي و سفينة النجاة» است. عرفه، خيمهگاه است، علقمه است، قتلگاه است و ... عرفه، نام ديگر کربلاست!
کد خبر: ۲۱۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۷/۲۳
با نگاهی به آداب و رسوم جالب مردم مسلمان جهان در ماه مبارک رمضان با حال و هوای این روزهای آنان بیشتر آشنا شوید
به گزارش آوای دنا به نقل از باشگاه خبرنگاران،مسلمانان سراسر جهان در ماه رمضان به يک واحد مبدل ميشوند و همراه يکديگر به عبادت ميپردازند. زيبايي اين مراسم عبادي در اين است که در هر گوشه جهان، مردم آنرا با آداب و رسوم خود زينت بخشيده و آنرا به ماهي شگفت انگيز تبديل ميکنند. در اينجا به شيوه برگزاري مراسم ماه رمضان در چند کشور مختلف ميردازيم.برمهمسلمانان برمه ماه رمضان را با احترام و شادي آغاز ميکنند. مشاهده هلال ماه به قدري براي آنان اهميت دارد که همه در شب آغاز رمضان بر جاي بلندي رفته و ماه را تماشا ميکنند. جمع شدن در مساجد براي خواندن قرآن و نماز شب بسيار اهميت دارد. بسياري از مردم ده شب آخر رمضان را در مسجد ميمانند و آنرا اعتکاف مينامند.در شب،تمام مکانهاي تجاري تعطيل است زيرا مردم به عبادت مشغولند.آنها پس از اقامه نماز شب ميخوابند و تا هنگام سحر بيدار نمي شوند و بلافاصله پس از نماز صبح به سر کار ميروند.آنها روزه خود را با خرما و آب باز ميکنند و افطار را با مراسمي زيبا، مانند خواندن اشعار مناسب آغاز مينمايند. غذاي افطار آنها مفصل است و شامل غذايي از نان،برنج و مرغ ميشود که لوري فرا نام دارد.ترکيهمردم ترکيه با وجود تغييرات فراواني که در فرهنگ آنان به وجود آمده است، همچنان ماه رمضان را يکي از گرامي ترين ماه ها ميدانند. آنها ماه رمضان را با چراغاني کردن مناره ها و جشن و سرور آغاز ميکنند. چراغ مناره ها از نماز مغرب تا اولين ساعات صبح روشن است. به گفته مقامات مذهبي ترکيه، بيش از 77 هزار مسجد در اين کشور وجود دارد و در رمضان جلوه بي نظيري دارد. قرائت قرآن و برگزاري نمايشگاه کتب مذهبي در مسجد جامع آنکارا و مسجد سلطان احمد در استانبول از نشانه هاي رسيدن ماه رمضان است.در اين ماه کودکاني که در مراسم مذهبي شرکت ميکنند بسيار تشويق ميشوند و کانالهاي تلويزيوني نيز تعداد سريالهاي داستاني مناسبت دار و برنامه هاي آموزش مذهبي خود را افزايش ميدهد که طرفداران فراواني هم دارد.افغانستانماه رمضان هنگامي در افغانستان آغاز ميشود که يکي از کشورهاي همسايه ديده شدن هلال ماه را اعلام کند زيرا موقعيت جغرافيايي آن طوري است که مشاهده هلال ماه نو را بسيار مشکل و گاهي ناممکن مينمايد.آنها قبل از آغاز رمضان مواد غذايي لازم را تهيه ميکنند و افطار دسته جمعي از جمله رسوم اين ماه است. انواع سرگرميهاي مختلف در مکانهاي عمومي و مساجد برپا است و مردم افغانستان علاوه بر رسيدگي به امور روزانه به عبادت و قرائت قرآن ميپردازند. کلاسها و کنفرانسهاي ديني متعددي در اين ماه برگزار ميشود که غالبا پس از نماز شب انجام ميگيرد.غذاهاي معمول افطار شامل برنج، گوشت و شير است و آب انار از جمله نوشيدنيهاي محبوب پس از غذا به شمار مي آيد. کار کشاورزي در طي رمضان تقريبا تعطيل ميشود اما کارخانه جات و ادارات داير هستند و فقط ساعات کاري در آنها کاهش ميابد.سوئدهر چند دين اسلام دين اقليت کشور سوئد است، اما از نظر تعداد، دومين دين اين کشور محسوب ميشود. يکي از مشکلات مسلمانان سوئد، رويت هلال ماه است که به خاطر شرايط خاص جغرافيايي، در اکثر اوقات ناممکن است. به همين دليل همه ساله بحث و جدل فراواني در اين باب ايجاد ميشود و در نهايت اکثر آنان زمان آغاز رمضان و عيد فطر در مکه را انتخاب ميکنند.يک تفاوت بزرگ در شيوه اجراي مراسم ماه رمضان در کشورهاي اسکانديناوي وجود دارد و آن کم بودن تعدادمسلمانان است. با اين وجود اين ماه با مراسمي روحاني است که مسلمانان همه ساله منتظر فرا رسيدن آن هستند و آغاز آن را به يکديگر تبريک ميگويند و آماده رفتن به مساجد و اقامه نماز شب ميشوند. در شهرهايي که فاقد مسجد هستند، مسلمانان مکان مناسبي را براي عبادات گروهي اين ماه اجاره ميکنند و در آن به برگزاري مراسم عبادي و آموزشي مي پردازند.تانزانيامسلمانان تانزانيا با اهميت فراواني که براي ماه رمضان قايل هستند، از نيمه ماه شعبان به استقبال آن ميروند. خيابانها را چراغاني و تزيين کرده و مساجد را تميز و آراسته ميکنند. سپس به ديدار اعضاي خانواده رفته و براي يکديگر هديه ميبرند.به منظور آماده شدن براي ماه رمضان، بيشتر مسلمانان تانزانيا روزهاي دوشنبه و چهارشنبه ماه شعبان را روزه ميگيرند(مانند بسياري از ايرانيان). آنها روزه گرفتن را از سن 12 سالگي لازم و واجب ميدانند و هر کس که به عبادت نپردازد از نظر آنان ملحد و کافر است.غذا خوردن و به خصوص تظاهر به روزه خواري در مکانهاي عمومي مجازات سختي در پي دارد و تمام مغازه ها در طي روز تعطيل هستند. حتا کافه هاي هتلها نيز تا هنگام افطار تعطيل هستند و فضا طوري است که غير مسلمانان نيز از غذا خوردن در اين ماه اجتناب ميکنند.شربت قند، قهوه، برنج، ماهي و سبزيجات از غذاهاي اصلي افطار به شمار مي آيند.جزاير کوموروس (Comoros)اين جزاير در ساحل شرقي آفريقا و بين ماداگاسکار و موزامبيک قرار دارند. مسلمانان ساکن اين جزاير در رمضان تا صبح بيدار ميمانند. آنها رسيدن ماه رمضان را از ابتداي شعبان جشن ميگيرند و در رمضان، مساجد را چراغاني کرده و براي نماز و قرائت قرآن در آنها جمع ميشوند و در طي ماه سعي دارند تا بيشتر به کار خير بپردازند و از صدقه دادن غافل نشوند.در اولين شب رمضان، مردم با چراغهايي در دست، به کنار ساحل ميروند و تا نيمه شب آنجا ميمانند. نور چراغهاي روشن بر آب دريا منعکس ميشود و عده اي با نواختن طبل، فرا رسيدن ماه رمضان را اعلام ميکنند.غذاي افطار آنها شامل سوپ محلي، گوشت، انبه و آب ميوه تازه است.چينبا فرا رسيدن رمضان، مقامات مذهبي هر محل، مسلمانان را آگاه کرده و آموزش احکام رمضان را آغاز ميکنند. مسلمانان چين در طي اين ماه با تاکيد و وسواس بسياري به انجام فرائض ديني ميپردازند و نماز شبي که ميخوانند بسيار مفصل است.اين نماز شامل 20 رکعت است که به طور جماعت خوانده ميشود و پس از هر رکعت دعاي يا مقلب القلوب خوانده ميشود. قرائت قرآن و شب زنده داري در شبهاي قدر اهميت ويژه اي دارد. هنگام افطار چاي، شيريني و خرما خورده ميشود که از جمله خوراکيهاي پر برکت محسوب ميشوند.آلمانماه رمضان در آلمان در شرايطي کاملا متفاوت با کشورهاي مسلمان برگزار ميشود. زندگي و آداب اجتماعي عموم هيچ تغييري نميکند و زندگي به همان سرعت و شدت ادامه دارد. تفاوت ساعت در آلمان نيز از جمله مواردي است که انجام مراسم رمضان در آلمان را متفاوت ميکند.روزها در تابستان بسيار طولاني و زمستانها بسيار کوتاهند و در 4 عصر به پايان ميرسند.در حدود 3.5 ميليون مسلمان در آلمان زندگي ميکنند و کمپانيها و اداراتي که کارکنان مسلمان زيادي دارند، در اين ماه برايشان تسهيلاتي قايل ميشوند که شامل تغيير شيفت کاري در کارهاي دو شيفتي و اختصاص دادن زمان کوتاهي براي نماز و افطار است. از آنجايي که عده زيادي از مسلمانان آلمان را مهاجرين تشکيل ميدهند، سعي ميکنند در اين ماه به ديدار يکديگر رفته و به خصوص مهاجرين تنها و دور از خانواده را تنها نگذارند.سوریهبا شروع ماه رمضان محلههای قدیمی دمشق از سوق حمیدیه تا صحن مسجد اموی تا بازار مدحت پاشا جلوه رسوم کهن اهل شام از ماه رمضان است نمی توانی خرمای هندی یا العرق سوس را در سبد خرید کالای روزه داران سوریه مشاهده نکنی.در ماه رمضان بازارها به فروش انواع حلواهای معروف مانند کناقه و نهش که تهیه شده از شکر، پسته و کره است میپردازند و یا معجونهای معروفی ازنان، لوبیا وغیره را تهیه و به فروش میرسانند.دهه اول ماه رمضان برای مردم سوریه "دهه غذا" است چرا که سوریها در این 10 روز اهتمام خاصی به تهیه وعدههای غذایی محلی و مخصوص ماه مبارک میدهند.مردم سوریه اعتقاد دارند که سفره ماه رمضان سفره خیر و برکت است و خانواده چه فقیر باشد چه غنی، خداوند رزق و روزی این ماه را برایش قرار داده است."فته"، "فول"، "حمص"، " فتوش"، "تبوله" و "متبل" از مشهورترین پیش غذاهای سفره افطاری ماه رمضان در سوریه است.قرآن خوانی جمعی کودکان و مناجات های مذهبی از مساجد و اماکن مذهبی رونق خاصی میگیرد.دمشق که به گل و یاسمنش معروف است با گلاب خود به استقبال قدمهای مبارک رمضان آمده است و در بازار حمیدیه که قدم میزنی بوی گلهای خوشبوی یاس در مغازهها سروری وصف ناپذیر از عید مسلمانان ایجاد میکند.مردم سوریه در ماه رمضان هر روز صبح با آواز سحر که به آن " طبل زنی " میگویند، ازخواب بر میخیزند و با صدای این طبل مردم برای نماز و تهیه غذای سحری خود را آماده میکنند.مردم سوریه کوچک و بزرگ در ماه رمضان تکلیف خود میدانند که وقت بیشتری را در منزل یا مساجد برای قرائت قرآن کریم و احادیث نبوی اختصاص دهند.در 10 روز پایانی از ماه مبارک رمضان اماکن تاریخی مذهبی در نقاط مختلف دمشق با استقبال جمع کثیری از مردم سوریه روبه رو میشود که در آنجا مراسم شعرخوانی و سرودههای دینی اجرا میشود از مهم ترین این اماکن مسجد بزرگ اموی است که از بی نظیرترین مساجد تاریخ اسلامی از لحاظ شکل ساختاری آن به شمار می رود و به دست ولید بن عبد الملک خلیفه اموی ساخته شده است و بزرگ ترین مسجد در دمشق به شمار می رود و همواره با حضور همه اقشار و صاحبان مذاهب مختلف اسلامی و غیراسلامی جلوه همزیستی و همکاری و همبستگی بوده است.کمک به نیازمندان و دادن زکات، صدقه، کفاره، جمع آوری کالاهای دیگر برای توزیع میان نیازمندان از کارهای خوب روزه داران سوریه در این ماه به شمار میرود.فلسطینمردم فلسطین نیز در ماه مبارک رمضان آداب و رسوم خود را دارند زمانی که هلال روز اول ماه مبارک رمضان را مشاهده کردند از مناره های مساجد صدای الله اکبر همه سرزمین فلسطین را پر می کند همه خیابانها را آذین بندی میکنند و شادی و سرور دلهای اهالی این دیار را می توانی در چشمان آنها بیابی.هنوز صدای طبل و سرودههای سحرگاهان که مردم را برای زنده داری در سحر و صرف سحری از خواب بیدار میکند شنیده میشود که ندا میدهد "بیدار شوید وقت سحر آمده است."بوی نان گرم و مطبوع و شیرینیهای خاص مخصوص فلسطینیان در دست روزه داران در آستانه وقت افطار با هیچ کجای دیگر قابل مقایسه نیست.از خوراکیهای مشهور فلسطینیان در این ماه "المقلوبه"، الفریکه"، "المنسف" و انواع نوشیدنیهایی همچون آب انار، آب انگور و آب پرتقال است که سفره های افطار روزه داران فلسطینی را برکت داده است.شهر نابلس در کرانه باختری با جمعیتی بالغ بر 135 هزار فلسطینی یکی از مهمترین شهرهای فلسطینینشین محسوب میشود مسلمانان ساکن این شهر نیز همچون دیگر همکیشان خود این روزها در حال و هوای ماه رمضان به سر میبرند.
کد خبر: ۱۸۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۵/۰۴
این سالهای کودکی زمان مناسبی است تا فرزندتان عشق به انجام فرایض را تجربه کند. بهتر است کمک کنید تا او نیز روزه دار باشد اما به روشی که اذیت نشود.اگر هنگام سحر او را نیز بیدار کنید،خیلی خوب است به شرطی که این کار با هماهنگی قبلی با خود او انجام شود
کد خبر: ۱۸۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۴/۲۲
هدایت الله طیب در شهر تمپا،یکی از شهرهای ایالت فلوریدا ساکن شد و تحصیلات خود را در دانشگاه شهر تمپا شروع کرد.
کد خبر: ۱۲۹۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۰/۱۸
اوای دنا:كتاب «اين جويبار جاري» در راستاي ثبت آراء و نظريات رييس جمهور پيرامون شعر وادب فارسي، به همت مركز پژوهش، سنجش و اسناد رياست جمهوري چاپ و منتشر شد.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، كتاب "این جویبار جاری" با هدف تبيين آراء و نظريات و ثبت سخنان محمود احمدي نژاد درباره شعر و ادب فارسي در محافل، مجامع، همايشها و نشستهايي كه به مناسبت بزرگداشت شعراي بزرگ شعر فارسي يا تقويت و گسترش زبان فارسي ايراد گرديده، منتشر شده است. کتاب «اين جويبار جاري» ضمن تبيين ديدگاههاي رييس جمهور در خصوص شعر و شاعري، علاقهمندان و مشتاقان را به اين جنبه از زواياي شخصيت وي متوجه و رهنمون ميسازد. در مقدمه اين کتاب با بيان اينکه در انقلاب اسلامي كه انقلابي فرهنگي بود، البته مسئولان آن از ادبيات، شعر و بيان ادبي بركنار نبودهاند، عنوان شده که اشعار عارفانه حضرت امام (ره) در حد اعلاي شعر و در حقيقت، نجواي عاشقانه روح مشتاق، مهجور و بيتابي است كه در خلوت با معبود خويش به زيباترين بيانها به مناجات مينشيند و آنچه در طبع او شكوفا ميشود و گل ميكند، نثار گوشه جمال او مينمايد؛ سخنرانيها و خطابههاي مقام معظم رهبري نيز نمونه اعلاي فصاحت و بلاغت و برخوردار از ظرايف و بدايع ادبي و هنري است، ضمن آنكه همان معدود اشعاري كه تاكنون از ايشان منتشر گرديده، بيانگر طبع سرشار و ذوق خداداد معظم له است. در ادامه «سخنِ نخستِ» اين کتاب، رويكرد احمدينژاد به مقوله شعر و شاعري را از چند جهت قابل مطالعه دانسته شده و در بيان نوع نگاه رييس جمهور به مقوله شعر و شاعري و نيز عنايت و اهتمامي كه به شعر پارسي و شاعران ايراني به ويژه سلاطين سخن نغز دارد، آمده است: وي شعر را هديهاي الهي، تلاشي مقدس براي عبور از وادي عقل و ورود به آستانه عشق و جاري شدن در هستي لايتناهي، فرياد هنرمندانه آدمي، هنر برتر ايران زمين و شاعران را واصلان كمال و متصل به انسان كامل ميداند؛ از اينرو، همواره بر نگاه جهاني ايرانيان در طول تاريخ تأكيد ميورزد و انديشه شاعران ايراني را پاسخي در خور و مناسب به نيازهاي بشر امروز ميداند. همچنين در مقدمه کتاب «اين جويبار جاري» ذکر شده که در نظر رييس جمهور شاهنامه "منظومهاي توحيدي"، فردوسي "احياگر هويت ملي"، مولانا "جاري در جان انسانها" و حافظ "بهرهمند و برخوردار از دولت و گنج بيكران عشق" است و نگاه و ادبيات رودكي بر كلام و منطق مبتني بر بمب اتم غالب و چيره است؛ رييس جمهور فراخور و مقتضاي حال و مقام و از طريق تمثيل و تمثل از چاشني شعر در گفتهها و سخنرانيهاي خويش بهره گرفته و فضا را تلطيف مينمايد و در جايگاه و مكانت شاعري و سخنوري دکتر احمدي نژاد در وصف انسان كامل «امام زمان(عج)» يا در مقام مفاخره يا پاسخ به برخي شبهات و شايعات از زبان شعر بهره جسته و پاسخي در خور دادهاند.
کد خبر: ۸۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۵/۰۸
اوای دنا:مسابقات قرانی دانش آموزان، شهرستانها و مناطق استان کهگیلویه و بویراحمدبا حضور بیش از 2000دانش آموز در شهرستان چرام برگزار شد .به گزارش خبرنگار اوای دنا از چرام، پرویز طاهری مدیرکل آموزش و پرورش در مراسم افتتاحیه این مسابقات گفت: انسان نیازمند ارتباط مستقیم با آفریننده و هستی بخش خود است، این ارتباط اگر چه از طریق مناجات و رازگویی درونی انجام میگیرد اما دسترسی به کلمات خداوند لذتبخش است.طاهری گفت: پیامبران با کمترین تشریع الهی به سوی بشر روانه شدند و بشر هم با معجزات پیامبران که معجزاتی حسی بودند به حقانیت آنها پیبردند.وی با تاسی از جمله امام که تربیت باید تربیت قرآنی باشد، گفت: این جمله بسیار کوتاه ریشه عمیق در اعتقادات ما دارد و قرآن تنها نسخه الهی است که رهایی بخش انسانها خواهد بود.مدیرکل آموزش و پرورش ، ویژگی بارز قرآن کریم را جاودانه بودن آن دانست و تصریح کرد: اعجاز این کتاب آسمانی از نوع اندیشه و بیان است.وی از قرآن به عنوان باران رحمت الهی یاد کرد و اظهار داشت: قرآن کتابی است برای انتخاب بهترین زندگی که سعادت جاودانه در پرتو آن تحقق مییابد.حاج طاهری در ادامه خاطرنشان کرد: قرآن راهنمای زندگی انسانها است که خداوند انعکاس عظمت خود را در جهان طبیعت به تصویر کشیده تا انسان با تفکر در دل آیات مشهود خداوندی نشانه حق و حقیقت را دریابند.وی هدف از بر گزاری این مسابقات را ترغیب و ترویج فعالیتهای قرآنی و تدبر در قرآن کریم دانست.
کد خبر: ۶۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۰۱/۲۶
ارتباط با معبود و همکلامشدن با معشوق در ضمیر هر انسانی نهفته است و دل طوفانی هر فردی به یاد او آرام میگیرد و ملجأ و پناه درماندگان است، راز و رمزی بین عاشق و معشوق است که جز آن دو نمیدانند. هر ارتباطی با معشوق، الفبایی و رمزی دارد که عاشق باید آن را بداند...
کد خبر: ۱۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۰/۰۸/۲۴