پایگاه خبری آوای رودکوف: استاد محمدرضا جعفری شاعر معاصر ، متعهد و ارزشی کشورمان به مناسبت حادثه دلخراش پلاسکو فطعه شعری سروده و تقدیم نمود به شهدای آتشنشان حادثۀ که در ادامه با هم می خوانیم:
ما همان سپرهایِ جانِ مردمیم
که اینگونه در خونِ خود شناوریم ،
اما دوباره تر از هر بار ، باید شناخته شویم !
آری ؛
این قطعه ای که نوشته ام
از زبانِ شهیدانِ آتش نشانی ، سروده ام
که ساعتِ کاری شان ، تازه آغاز شده بود
و آمده بودند تا ما را از دستانِ شعله هایِ آتش ، نجات دهند
که غیرتمندانه ما را نجات دادند ،
امّا خود ......... شهید شدند !
ای مردم !
آنان برایِ خاطرِ ما ،
شربتِ شهادت ، نوشیدند ...
من این بار می خواهم
از آتشی که در خانه هایمان شُعله ور شده است
و همه را داغدار نموده است ،
اینچنین بنویسم :
پرستوهایِ مهاجر
در سقفِ خانه های قدیمی
دارند ناله ای از جنس آوارها ، سر می دهند
و یکی یکی ، به پرواز در می آیند ...
عضویت در خبر نامه
صبر در برابر مصائب، در قیامت، ثواب و پاداش فراوانی دارد. قرآن کریم، اجر چنین صبری را بیاندازه و بیحساب میداند:
«إِنَما یُوَفَى الصَابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ»؛ در فرهنگ قرآن و عترت، هر عمل نیک و هر کار خیری، پاداش مشخص و معین دارد، اما بر اساس این آیه شریفه، در قیامت، پاداش صبر و استقامت صابرین، بدون اندازهگیری و بی حد و حصر است و به غیر از خداوند، کسی از میزان آن اطلاع ندارد.
در روایتی آمده است که رسول خدا (ص) فرمودند: در روز قیامت، هنگامی که دفترها گشوده میشود و ترازوهای حساب و کتاب را میآورند، براى اهل بلا و گرفتارى، ترازویى نصب نمىگردد و دفترى برای آنان گشوده نمىشود، سپس آیه «إِنَما یُوَفَى الصَابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ» را قرائت فرمودند.
سلامت و بر قرار باشید
شعر بسیار بسیار زیبا و اندوهباری است
موید باشید
با احترام
یا حق
همکاران شهید ما در آتش نشانی، همه مردم عاطفی ایران را داغدار کرد. این جایگاه برای همه آنها مبارک اما برای ما بسیار سخت است.
(169 آ ل عمران)
و گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شده اند، مردگانی هستند، بلكه آنان زنده و در بارگاه پروردگارشان بهره مندند.
شهید همواره زنده است و مرگ او در واقع انتقال از حیات جاری در سطح طبیعت به حیات پشت پرده آن می باشد.
و یا در آیه ای دیگر می فرماید : ((و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لكن لاتشعرون)) كه در این آیه نیز به زنده بودن شهید اشاره نموده است.
در قرآن مجید، حدود ده آیه به صورت صریح درباره كسانی كه در راه خدا كشته شده باشند وجود دارد. از جمله مسائلی كه در این آیات به آن اشاره شده است عبارت است از زنده بودن شهید، رزق شهید، آمرزش گناهان شهید، ضایع نشدن عمل شهید، مسرت و خوشحالی شهید، وارد شدن در رحمت الهی و رستگاری شهید.
ایشان در کتاب جاذبه و دافعه امام علی (ع)، بحث مفصّلی را درباره عشق، ماهیت، اقسام و آثار آن ارائه داده است که به طور فشرده گزیده ای از آن را می آوریم:
عشق، دو نوع است: نوعی از آن، مقدس است و آثار نیکی بر آن مترتب می شود و نوعی دیگر از آن، کاملاً مخرّب و شکننده و حیوانی است.
توضیح این که، احساسات انسان انواع و مراتبی دارد:
1 - برخی از آنها از مقوله شهوت و هوس، به ویژه شهوت جنسی است و از امور مشترک بین انسان و سایر حیوانات به شمار می رود. با این تفاوت که در انسان به علت خاصی این گونه احساسات و شهوات، اوج و غلیان زاید الوصفی می گیرد که عشق نامیده می شود و در حیوان هرگز به این صورت در نمی آید؛ ولی به هر حال از حیث حقیقت و ماهیّت، جز طغیان و فوران و طوفان شهوت، چیزی نیست. این گونه عشق های رنگی، با سرعت می آید و به سرعت می رود و قابل اعتماد و توجه نیست، بلکه بسیار خطرناک و فضیلت کُش می باشد و فقط با کمک عفاف و تقوا و تسلیم نشدن در برابر آن است که انسان سود می برد، وگرنه زیان کار خواهد بود.مولوی می گوید:
عشق هایی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود
2 - نوعی دیگر از عشق نیز وجود دارد که مقدس است و ماهیتی انسانی و الهی دارد و آن، عشقی است که نیرو و قدرت آفرین است، آدم ترسو را شجاع، و تنبل را چالاک و زرنگ می کند، از بخیل، بخشنده و از کم طاقت و ناشکیبا، متحمّل و شکیبا می سازد.
یک مادر را که تا دیروز دختری لوس، زود رنج و کم طاقت بود، با قدرت شگرفی در مقابل گرسنگی و بی خوابی و ژولیدگی اندام، بردبار می کند و تاب تحمل زحمات مادری را به او می دهد.چنان که حافظ می گوید:
بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود
این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
این نوع عشق است که نفس را تکمیل و استعدادهای حیرت انگیز باطنی را ظاهر می سازد و از نظر قوای ادراکی، الهام بخش و از نظر قوای احساسی، اراده و همت را تقویت می کند و آن گاه که اوج بگیرد، کرامت و خارق عادت به وجود می آورد و روح را از ناخالصی ها پاک می کند. به عبارت دیگر، این نوع عشق، تصفیه گر است، صفات رذیله ناشی از خودخواهی و یا سردی را از قبیل: بُخل، امساک، جُبن، تنبلی، تکبر و عُجب از بین می برد، علاقه و تمایل انسان را به خارج از وجود خود متوجه می کند، وجودش را توسعه می دهد و کانون هستی اش را عوض می کند و به همین دلیل عشق و محبت، یک عامل بزرگ اخلاقی و تربیتی است، مشروط به آن که خوب هدایت شود و به طور صحیح استفاده گردد.(برگرفته از: جاذبه و دافعه امام علی (ع)، موضوع عشق.)
و این همان عشقی است که شعرای عارف در وصفش چنین سروده اند:
در مکتب عشق گر خریدار شوی
از خواب هزار ساله بیدار شوی
یک تار زمویش به جهانی ندهی
وانگه به جمال او گرفتار شوی