شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۹  |  Saturday, 18 October 2025
کد خبر: ۳۷۷۹۹
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۴ - ۲۳:۴۹
یادمان ققنوس مقاومت در غبار آتش و ایمان به قلم سیده زهرا شرعی‌زاده ؛

۲۵ مهر؛ سالروز شهادت «یحیی سنوار» اسطوره مبارزه با اسلام آمریکایی

باد هنوز بوی خاکستر بال‌های ققنوس را دارد؛ آن‌جا که مردی از جنس یحیی، با دستان بسته، پهپاد دشمن را می‌راند و زمین ایمان را به خون خود زنده می‌کند. او ماند تا معنای “رحماء بینهم” را در میدان آتش بنویسد؛ همان جایی که انسانیت، مرز ندارد و ایمان، پرواز می‌کند.

پایگاه خبری آوای رودکوف:در تقویم مقاومت، برخی نام‌ها تنها یادآور یک انسان نیستند؛ آن‌ها مبدأ یک جریان، یک بیداری، یک تپش جاودانه‌اند. یحیی سنوار از آن چهره‌هایی است که دستان بسته‌اش، هزاران دیوار سکوت را شکست و پرنده‌های ایمان را از بند رهایی داد.

او اسطوره‌ای بود که در قلب آتش ایستاد تا معنای اسلام ناب محمدی(ص) را از زیر غبار اسلامِ تحریف‌شده و آمریکایی بیرون بکشد.

۲۵ مهر، نه فقط یاد یک شهید است، بلکه یاد روزی است که خون، به جای باروت، بر خاک قدس پاشید و از آن، گلِ فریاد رویید. سنوار، مردی که با چوب‌دستی ایمانش پهپادِ دشمن را راند، ققنوسی شد برای تمام مردانِ مقاومت؛ نمادی از ایستادگی، ایمان و بی‌هراسی در برابر جهل و اشغال.

در این روز، شعر سیده زهرا شرعی‌زاده پژواکی است از همان جان‌فشانی‌ها؛ واژه‌هایی برخاسته از خاکستر ایمان، که روایتگر مردی‌اند که با خون خود، «حیات» را معنا کرد.


💔 متن شعر

دست بسته می‌زند با چوبِ دستی باد را

چون سلیمان می‌رَمانَد باد، نه، پهپاد را

زیر آتش تکیه داده مرغِ خاکسترنشین

دوره کرده بادها ققنوسِ آتش‌زاد را

ذکر و تسبیح و دعا یوسف‌ترین جرم تو بود

گرگ جیبت را درید و می‌بَرد اَسناد را

خون «یَحیی» زندگی بخشیده بر آوارها

رُحَمَاءُ بَيْنَ…، آتش می‌زند جلّاد را

تک درختی ایستاده در دلِ آوارها

زیر بالِ زخم بُرده باغِ ناشمشاد را

مردِ میدان ماند در ویرانه‌هایِ خون و خون

تا رَمانَد عنکبوتِ سست و بی‌بنیاد را

گرچه از داغ تو می‌سوزد دلِ آل علی(ع)

آتش صهیون نسوزد لاله‌یِ فریاد را

جمع عمرت می‌شود منهای دستان بشر

شصت و سه شد دستِ برتر، مرحبا میلاد را

بزدلان را گلّه‌ گلّه رانده در طوفانِ قدس

اینکه می‌رانَد به چوبِ دستی‌اش پهپاد را

نظرات بینندگان