کد خبر: ۱۶۹۹۷
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۰۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۷
یاسوج
سید ناصر بدیسار، جوانی است که فراز و فرودهای زیادی در زندگی‌اش دیده است اما با حمایت‌های کمیته امداد نه تنها از چنگال فقر رهایی یافت، بلکه امروز به یک نخبه فرهنگی و یک جوان موفق تبدیل شده وی هم اکنون مدیریت حراست شرکت آب منطقه‌ای و مدیر گروه و مدرس .......
پایگاه خبری آوای رودکوف : روابط عمومی کمیته امداد استان کهگیلویه و بویراحمد در گزارشی با عنوان «پاسخ شایسته سید ناصر به حمایت‌های کمیته امداد» نوشت:سید ناصر بدیسار یکی از جوانانی است که از همان دوران کودکی و نوجوانی با بزرگ‌ترها نشست و برخاست داشت و این شاید نخستین جرقه برای متفاوت بودن او از سایر هم سن و سال‌هایش بود.

او در سال64 در روستای محروم ‌لوداب به دنیا آمد و در سن هفت سالگی بعد از اتمام سال اول ابتدایی همراه خانواده‌ا‌ش به شهر یاسوج آمده و تا مقطع دوم راهنمایی در این شهر زندگی می‌کرد. زندگی سید ناصر خوب می‌گذشت و پدرش که یک مغازه دار بود از عهده مخارج او و پنج خواهر و برادر برمی‌آمد و سفره ی او بر روی همه فامیل پهن بود.

اما این دوران خوب دوامی نداشت، و پدر سید ناصر ورشکسته می‌شود؛ آنها راهی نداشتند جز اینکه به روستا برگردند تا بلکه بتوانند همه آنچه را که باختند، مجدد به دست بیاورند.

اما اینگونه نشد و سرنوشت دیگری برای سید ناصر در سن 15 سالگی رقم خورد؛ فوت پدرش باعث تنهایی همسر و 6 فرزندش با انبوهی از ناملایمت ها می شود. مرگ پدر، عملا زندگی را برای سید ناصر و برادران و خواهرانش سخت کرده بود تا اینکه سایه مهربان کمیته امداد بر سر این خانواده گسترده و حمایت های این نهاد پناه مشکلات آنها شد.

او تا سال سوم دبیرستان در لوداب بود و برای مقطع پیش‌دانشگاهی مجدداً به یاسوج برمی‌گردد آن را به پایان رساند. او در همه تابستان‌های دوران تحصیلاتش، در اردوهای کمیته امداد شرکت می‌کرد. این جوان ، هرگز از یاد نمی‎برد که سرمای زمستان‌ها را با کاپشن‌ها و لباس‌های اهدایی کمیته امداد می‌گذراند.

این خاطره از زبان خودش مربوط به دورانی بود که می‌خواست در یک مسابقه فرهنگی در یکصدمین سال تولد حضرت امام خمینی (ره) شرکت کند؛ او مجبور شد چند روز از تابستان را کارگری کند تا بتواند هزینه تایپ و تکمیل تحقیق خود را تأمین کند.

او چند روز کارگری کرد اما در آستانه مهر سال 79 بر سر یک دوراهی قرار داشت که آیا در این مسابقه فرهنگی شرکت کند و تحقیقش را تایپ کند یا پول‌هایش را صرف خرید لباس‌های نو کند. او با کمک مادرش، تصمیمش را گرفت و با لباس‌های کهنه به مدرسه رفت تا بتواند تحقیقش را تایپ کند و به دبیرخانه مسابقه فرهنگی یکصدمین سال تولد حضرت امام (ره) تحویل دهد.

او تحقیقش را تحویل داد و در دو مرحله شهرستانی و استانی پذیرفته و وارد مرحله کشوری شد. سید ناصر که در اوایل مهر درآمد چند روز کارگری‌اش را صرف هزینه تایپ تحقیقش کرده بود تا بهمن ماه چشم به راه بود و در حالی که دیگر از قبولی در این مسابقه ناامید شده بود؛ روزی مدیر آموزش و پرورش وقت سراغش را گرفت و خبر مسرت‌بخش اول شدن در مرحله کشوری را به او داد. او اکنون باید به تهران برود اما از میان لباس‌هایی که دارد سید ناصر راهی ندارد جز اینکه عیوب ژاکت مندرسش را با کاپشن روی آن بپوشد تا بتواند در مراسم تجلیل از برگزیدگان شرکت کند. این جوان با سرپرست اعزامی آموزش و پرورش به تهران می‌رود.اما این تنها مشکل سیدناصر نبود؛ او در آن مسابقه فرهنگی  رتبه اول کشور شد و باید در حضور مقامات مطرح کشور در آن همایش سخنرانی می‌کرد؛ کاری که خودش از احساس و شرایط آن روزهایش می‌گوید که از استرس و دلهره داشتم نابود می‌شدم.

سید ناصر به اجبار سرپرست اعزامی آموزش وپرورش پشت تریبون قرار می‌گیرد تا سخنرانی کند؛ متنی آماده کرده بوداما استرس داشت  ولی در همان ابتدای حرف‌هایش اتفاقی می‌افتد که مسیر رشد او را تغییر می‌دهد. وقتی او اسم حضرت امام خمینی (ره) را می‌آورد، جماعت صلواتی می‌فرستند و وقفه‌ای ‌ایجاد می‌شود که بعد از آن، همه استرسش می‌ریزد و زمینه مصاحبه‌های بعدی و مشهور شدن این جوان می‌شود.

پخش یکی از مصاحبه‌هایش از شبکه ملی و شبکه دنا که بعد از برگشت از تهران به سفارش مدیر کل آموزش و پرورش انجام شد، سید ناصر را بالا می‌کشد تا روی زبان‌ها بیفتد و جرقه‌های یک شخصیت اجتماعی در او شکل بگیرد.



اما نقش محوری کمیته امداد در زندگی سیدناصر مربوط به دوره ورود او به دانشگاه بود؛ سال 83 در رشته حقوق قضایی دانشگاه آزاد شیراز مشغول به تحصیل شد. اما تأمین هزینه‌های دانشگاه از توانش خارج بود. اینجا بود که کمیته امداد با پرداخت یک‌سوم شهریه، نقش نردبانی را برای بالارفتن او بازی کرد.

او البته خودش هم جوان علاقه‌مند به درس و پژوهش بود و برای تأمین هزینه‌هایش به فعالیت‌های پژوهشی روی آورد و در همین مدت موفق شد کتاب تبسم خونین را به سفارش اداره‌کل بنیاد شهید به رشته تحریر درآورد.

حق‌تألیف ناچیز این کتاب در کنار پرداخت یک‌سوم شهریه از سوی کمیته امداد، تاریکی‌های زندگی را برای این جوان موفق روشن‌تر می‌کرد.

این حمایت‌ها که به گفته خودش، بزرگ‌ترین کمک به او بودند، شرایط تحصیل را بعد از مرگ پدر مهیا کرد به طوری که او شاگرد ممتاز دانشگاه آزاد اسلامی شیراز شد.

او در این مدت فعالیت‌های پژوهشی هم داشت و علاوه بر عضویت در باشگاه پژوهشگران جوان، موفق شد دو سال پیاپی عنوان جوان برتر دانشگاهی استان فارس را در جشنواره حضرت علی اکبر(ع) کسب و دیپلم افتخار را از معاون رئیس جمهور دریافت کند و چندین عنوان پژوهشگر برتر استان فارس را نیز در کارنامه دارد.

سید ناصر در سال 87 به خاطر ممتاز شدن در دوره کارشناسی، در همان دانشگاه در مقطع ارشد پذیرفته شد و با توجه به تشخیص استعداد درخشان وی از سوی نهاد مرکز، مشمول دریافت کامل شهریه اش از کمیته امداد شد تا فشار مالی از دوش او برداشته شود و برای کارهای علمی و پژوهشی دغدغه‌ای نداشته باشد.

همین عامل باعث شد تا سید ناصر بدیسار بتواند دهها مقاله را در نشریات معتبر علمی کشور و دنیا به چاپ برساند.

او عضو کمیته نخبگان کمیته امداد هم شد و کارنامه فعالیت‌های پژوهشی‌اش را پربارتر کرد به طوری که این نهاد هرگز از حمایت‌های مالی‌اش از این جوان پشیمان نیست.

سید ناصر بعد از اتمام مقطع کارشناسی ارشد، در شرکت آب منطقه‌ای کهگیلویه و بویراحمد استخدام شد، یکسال بعد از کارمند شدن، در سال 90 ازدواج  و همسرش یک سال بعد با رتبه 73 وارد دانشگاه می‌شود و صاحب یک فرزند می‌شود که به عشق حضرت عباس نامش را سید امیر عباس گذاشت  وهمسرش نیز با معدل برتر فارغ‌التحصیل می‌شود و امسال نیز در شغل شریف معلمی مشغول به کار شد.

سیدناصر اکنون در شغل اداری‌اش نیز موفق است و چندین مقام و عنوان برتر نیز در کارنامه او ثبت شده است؛ اکنون مدیریت حراست شرکت آب منطقه‌ای را بر عهده ‌دارد و مدیر گروه و مدرس رشته حقوق دانشگاه علمی کاربردی و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی یاسوج است.

سید ناصر در سال 92 در مقطع دکتری دانشگاه آزاد اصفهان پذیرفته شد و امسال با درجه عالی (19.75) از رساله خود دفاع کرد.

وی در سال 93 مدرس نمونه و درسال 94 مدیر موفق صنعت آب کشور و پژوهشگر برتر دستگاه‌های اجرایی استان شد.

سید ناصر در مجموع سه کتاب تألیف کرده که کتاب شکفتن به وقت شهریور او از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، کتاب برتر سال 93 استان شدو دیپلم افتخار دریافت کردو یک کتاب دیگر در دست چاپ دارد. بیش از 50 مقاله چاپ شده ISI،  علمی پژوهشی و مقاله پذیرفته شده در همایش‌های معتبر ملی و بین المللی و 51 عنوان و جایزه معتبر از جشنواره‌ها و همایش‌های معتبر کشور را در کارنامه خود دارد.

اکنون که سید ناصر بعد از این همه فراز و فرود در زندگی‌اش به این درجه از موفقیت رسیده، به گذشته خودش افتخار می‌کند و خودش را از خانواده بزرگ کمیته امداد می‌داند.

او می‌گوید که از نام کمیته امداد احساس خوبی پیدا می‌کنم و دنبال فرصتی هستم تا در زمینه‌های مشترک همکاری‌هایی داشته باشیم.

نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۲
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۶:۵۸ - ۱۳۹۵/۱۲/۰۴
0
0
درود بر سید بزرگوار
ایشالله کلیه مراحل زندگی را با موفقیت پشت سر بگذراند ..
محمدی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۷:۰۱ - ۱۳۹۵/۱۲/۰۵
0
0
عالی....
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: