به گزارش
پایگاه خبری آوای رودکوف ؛ این روزها به خاطر بر سر کار آمدن دولت دوازدهم بحث های زیادی پیرامون استاندار جدید کهگیلویه و بویراحمد در سایت های محلی مطرح شده است.
برخی سایت ها با تحلیل و اطلاعات آگاهانه یا نا آگاهانه ی خود افرادی را مبنی بر ریاست بعدی استاندار مطرح کردند. چنین موضوعی وقتی مطرح شد که استاندار فعلی یعنی سید موسی خادمی را گزینه ی نا موفقی برای مسند ریاست می دانند و علل هرچه باشد، تقریبا ماندن یک استاندار بعد از چند سال خیلی ضعیف خواهد بود.
حال در بین افراد مطرح شده دو گزینه احتمالی دیگر هم از میدان رسیدن به جایگاه استانداری جا مانده است که به علت مدیریت آنها در دولت یازدهم و در دوره انتخابات ریاست جمهوری امسال، می توانند زیر ذره بین وزارت قرار بگیرند.
گزینه ی اول سید رضا توفیقی رئیس ستاد آقای روحانی در انتخابات امسال می باشد که بعد از چندین سال گوشه نشینی و دوری از عرصه ی مدیریتی، باز با ورود جدی در انتخابات خودش را به معرکه ی سیاست رسانده است.
آقای توفیقی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان در دوره ی اصلاحات بوده که از او به عنوان نماد اصلی جریان روشنفکری اصلاح طلب در استان کهگیلویه و بویراحمد یاد می کنند. یکی از عللی که می تواند حدس زد که موجب انزوای او در این چندسال اخیر شده است، موضع گیری در سال ۸۸ بوده است. برخی تحلیل ها حاوی آن است که ایشان از جریان فتنه ی سال ۸۸ حمایت کرده و در اصل انزوای او سیاسی حکومتی بوده است.
سید رضا توفیقی از خانواده ای مذهبی و آخوندزاده می باشد که مدت ها بعد از سال ۸۸ خود را با اتصال به دانشگاه یاسوج و ارتباط با سرپرست قبل از دکتر رحیمی (دکتر رمضانی) و حضور در شورای فرهنگی دانشگاه با مجوز جناب دکتر رمضانی وارد فضای حقیقی سیاست کرده است. منتقدان وی او را فردی خردمند و با اصالت خانوادگی می دانند و افسار اصلاح طلبان استان را به دست او می بینند.
در انتخابات امسال ریاست جمهوری (۲۹ اردیبهشت ۹۶) فعالیت جدی خود را دوباره آغاز کرده و حتی به مناظره با منتقدین خود (محمد علی دانشی، دبیر حزب مؤتلفه ی استان و رئیس ستاد مهندس میرسلیم در یاسوج) پرداخته است.
با توجه به تحلیل های مطرح شده، یکی از گزینه های قابل تأمل برای جایگاه استانداری (البته با تکیه بر صحت فتنه ی ۸۸) است که می تواند صندلی ریاست را تا چند سال به دستان خود بگیرد و سکان دار مدیریت استان باشد. ولو اینکه جریان اصلاح طلبی با جریان دولت (که اعتدالی است) شاید آنچنان هم خوانی نداشته باشد، اما بواسطه ی ریاست ستاد در انتخابات اخیر می تواند مد نظر تصمیم گیران قرار بگیرد.
گزینه ی بعدی که کمی احتمال پایین تری دارد اما از پازل تحلیل ها به دور ماند، آقای سید ضیاء الدین هاشمی از فرزندان بویراحمد و معاون فرهنگی وزارت علوم در دولت یازدهم بوده است.
وزارت علوم از اون به عنوان یکی از قوی ترین بازوان اجرایی و فکری در مجموعه ی خود یاد می کند و عملکرد او از همان اوایل کار به سمتی پیش رفت که تشکل های منزوی را دوباره در دانشگاه ها احیا کند. همین کار باعث شد تا تحلیل گران دانشگاهی و منتقد او را پل کمربندی از اصلاحات تا اعتدالی را به او منتصب کنند چرا که بعد از منزوی شدن اتحادیه ی تحکیم وحدت دوران اصلاحات، شروع به احیای همان دانشجویان اما با اتحادیه ای جدید به نام «انجمن اسلامی پیرو خط امام» کند.
چکیده ی کارهایی که آقای معاون می خواست انجام دهد در دو چیز خلاصه می شود: یکی اصلاح قانون و احیای کرسی های آزاداندیشی و دومی تأسیس اتحادیه ی انجمن های اسلامی پیرو خط امام. او قوانین موجود در آیین نامه ی تشکل های دانشجویی در دوران احمدی نژاد را به هیچ وجه قبول نداشت و می گفت که اصلا قانونی در آن دوران نبوده است. به گمان خود او قوانین را اصلاح کرده و تشکل ها در وضعیت بهتری نسبت به گذشته فعالیت می کردند.
در مورد کرسی های آزاداندیشی هم می توان گفت که او به علت اینکه فضای حاکم دانشگاهی را یک طرفه می دید (صحبت های مطرح شده در برنامه دیروز، امروز، فردا) شروه به تأسیس انجمن های اسلامی پیرو خط امام در دانشگاه ها کرد که منتقدین، این تشکل را به رسمیت نشناخته چرا که آنها را طوری می دیدند که از اسم امام سوء استفاده کرده و برای رسیدن به یک سری منافعی اقدام به تأسیس این انجمن های اسلامی کرده اند.
سید ضیاء دفاع تمام قدی از پیرو خط امام کرده و معتقد بود در فضای منتقدانه می شود دانشگاه ها را احیا کرد. در انتخابات ریاست جمهوری امسال، یکی از تشکل هایی که فضا را برای دولتی ها و سیاسیون اصلاح طلبی در دانشگاه ها فعال کرده است، همین پیروها بوده اند. باید خیلی ساده لوح باشیم که هدف تأسیس آن را ادامه ی مسیر امام خمینی (ره) بدانیم و جالب تر اینجاست که مقام معظم رهبری سال ۹۴ در دیدار دانشجویان هشدار تشکل تشکل های یکبار مصرف را داده است: «تشکّلهایی هم هستند که مثل ظرفهای یکبار مصرف، فقط برای انتخابات بهوجود میآیند؛ مصرفش فقط انتخابات است. بعضی از تشکّلها اینجوری هستند؛ تشکّل را درست میکنند، خجالت هم نمیکشند بعضیها،(۲۳) میگویند هم که این تشکّل را درست کردیم برای اینکه در انتخاباتِ فلانجا بهدردمان بخورد. خب بابا! اینکه اهانت به دانشجو است؛ نگاه ابزاری به دانشجو، آن هم دانشجوی نخبهای که حالا در یک تشکّل بنا است گرد بیاید، این اهانت به او است. مگر انتخابات چقدر قیمت دارد که انسان بهخاطر آن، دانشجو را تحقیر کند؛ آن هم دانشجوی نخبه را. این تشکّلها را بنده اعتقادی ندارم و معتقد نیستم که اینها به نفع کشورند یا میتوانند مفید باشند برای کشور؛ [تشکیل] آنها را توصیه نمیکنیم، لکن تشکّلهایی که واقعاً اسلامیاند، علاقهمندند و در خدمت انقلاب و اسلام و آیندهی کشورند، میتوانند خیلی مفید باشند.»
نباید فراموش کرد که برنامه ریزی ۴ ساله برای تشکیل این تشکل، خیلی نرم و آرام شکل گرفته و اتفاقا یکی از بازوان اصلی بسیار مؤثر در انتخابات ۹۶ برای روحانی، همین تشکل های یکبار مصرف بوده اند که خیلی خوب از این عهده هم بر آمدند.
حال گذشته از اینها، برادر سید ضیاء هم اکنون نماینده وزارت در دانشگاه یاسوج و رئیس پارک علمی فناوری استان می باشد.
این نگاه می تواند وجود داشته باشد که مجموعه ی دولت به این خانواده نگاه ویژه ای حتما خواهد داشت. طبق نکات و تحلیل های بالا، سید ضیاء الدین هاشمی گزینه ی احتمالی دوم مسند استانداری خواهد بود.