کد خبر: ۲۰۰۹۱
تاریخ انتشار: ۰۱ آبان ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۹
سیاسیت
مجلس نیاز به تغییرات بسیار جدی تری دارد. وقتی من نقدی می کنم خودم را هم شامل می شود. وقتی کاری می خواهیم انجام دهیم کسب مهارت برای انجام آن کار واجب است و برای ما نمایندگی مجلس و یا ریاست جمهوری هیچ گونه مهارتی مد نظر قرار نمی گیرد.
گفت و گوی پروانه سلحشوری با عصر ایران: مجلس نیاز به تغییرات بسیار جدی تری دارد. وقتی من نقدی می کنم خودم را هم شامل می شود. وقتی کاری می خواهیم انجام دهیم کسب مهارت برای انجام آن کار واجب است و برای ما نمایندگی مجلس و یا  ریاست جمهوری هیچ گونه مهارتی مد نظر قرار نمی گیرد. تازه وقتی وارد مجلس می شویم با نحوه قانون گذاري و ارائه طرحها و بررسي انها اشنا ميشويم.

بله درست است اما وقتی سیستم احزاب را به رسمیت نمی شناسد به این معنی است که انتخابات پارلمانی ما نیز حزبی نخواهد بود و شما به احزاب رای نمی دهید بلکه تنها به افراد رای می دهید.

من با حرف شما کاملا موافق هستم که ما احزاب قوی و بنیادین که تقسیمات جدی داشته باشند را نداریم اما خرده حزب و تشکل ها ی مختلف تا دلتان بخواهد داریم. جمعیت های صنفی، قومیتی و جنسیتی و سیاسی در کشور زیاد داریم. یک زمانی ما می گفتیم احزاب 18 گانه اصلاح طلبان و چند وقت پیش به 23 افزایش یافته بود که بعضی از این احزاب به اندازه یک اتوبوس هم نیستند. ولی همین تشکل های سیاسی آموزش این موضوعات را باید انجام دهند که متاسفانه این هم انجام نمی شود. همچنین گزینش هایی که انجام می شود نیز بر اساس توانمندی افراد نیست.

عربستان د ر رقابت منطقه ای با ایران این آزادی ها را داده است و طنز ماجرا این است که ایران در این روند معکوس عمل کند و خیلی از آزادی ها را از زنان بگیرد کما اینکه خیلی ها معتقدند که اجازه درس خواندن زنان در ایران اشتباه بوده است. اما موضوع اصلی این است که تغییرات در عربستان دموکراتيك  نیست بلکه یک توسعه از بالا است که تا جامعه مدنی آماده نباشد نیز این توسعه به درستی انجام نمی شود.

اگر آمارها درست باشد که سطح سواد زنان در عربستان 98 درصد است و برای ما 93 درصد است ( فكر كنم ايران كمتر از اين ميزان است لطفا جك شود) و در عربستان زنان بعد از آموزش در سطح عالی به کشورهای دیگر فرستاده می شوند تا از این طریق جامعه مدنی را نیز برای تغییرات آماده کنند. پس این اتفاقات با سرعت خیلی بیشتری در عربستان رخ خواهد داد و ما هنوز چالش حضور زنان در ورزشگاه و یا تصویب سن ازدواد به 15 سال داریم.
 
این درحالی است که ما در حال تصویب قانونی هستیم که اول شغل برای مردم متاهل و بعد برای مرد مجرد وبعد نوبت به زنان می رسد و اگر چه این تصویب نشده است اما به هر حال طرح چنین نگاههای کار را سخت تر می کند. اما به نظر من فشار اجتماعی بالاخره خودش را نشان خواهد داد.

موضوع دیگر این است که  در بحث شغل این یک امر پذیرفته شده اجتماعی میان زنان است که اگر درس خوانده اند باید صاحب شغل هم بشوند اما در موضوعات دیگر انتظار اجتماع در لحظه است و برای مثال وقتی شعار رفع حصر در انتخابات ریاست جمهوری داده شد یا زنان تقاضای حضور در استادیوم را کردند انتظار ندارند که مجلس سکوت کند بلکه انتظار داشتند فردای انتخابات در استادیوم باشند.
 
ما می دانیم که انجام این کارهای به سرعت نمی شود اما برای جوانی که برای بار اول رای داده است برایش پذیرفتنی نیست و می گوید که اگر شعاری داده می شود باید زمینه اجرای آن را فراهم کند. اگر چنین نشود در انتخابات بعدی سرخرده می شود و ممکن است شاهد ریزش باشیم.

حرف شما درست است. به نظر من خود آقای روحانی وقتی صحبت می کرد باید در مورد زمان اجرا نیز صحبت می کرد. مسئولین باید با مردم شفاف تر صحبت کنند چه مجلس چه مسئولین در ادارات. اگر شفافیت وجود داشته باشد و صادقانه مشکل مطرح شود و صادقانه از مردم کمک بخواهند همان جوان که تاب و تحمل ندارد و نتیجه را سریعا جست و جو می کند نیز با مسئولین همراه می شوند.

افرادی می گویند که فراکسیون امید فردا رد صلاحیت می شوند پس چرا ما باید با آنها باقی بمانیم! همزمان نصف این فراکسیون امید نیز می گوید برای آنکه رد صلاحیت نشویم باید آهسته حرکت کنیم. در چنین شرایطی هرچقدر هم عارف بگوید شناخته شویم اما اجرا نمی شود. عارف بارها این موضوع را گفته است.

آنها فکر می کنند که ما مجبور هستیم و می گویند اصلاح طلبان از حکومت رانده شده اند و تا همین اندازه نیز ما آنها را به سیاست راه داده ایم. در خصوص روحانی هم ما دربه در و شهر به شهر رفتیم تا روحانی رای بیاورد و بعد از انتخاب وزرا از آنها انتخاب شد. یعنی این حسی که الزام برای ما ایجاد کند که ما همیشه باید از اینها تبعیت کنیم دست آنها را باز کرده است که همه کاری کنند.

نظر من این است که وقتی عارف می گوید ممکن است در سال 98 ائتلاف نکنیم باید این موضوع را به فال نیک گرفت نه اینکه آقای صادقی بر علیه عارف مصاحبه کند. ( من اگر گفتم ليست ارائه شده بود اشتباه كردم چون يادم هست قرار برد ما شاخص ارائه كنيم) بحث این است که در قبل از انتخابات یک عده ای بر رای روحانی تاثیر گذار بودند اما بعد از انتخابات عده ای دیگر تعیین کننده شرایط بودند. مشکل از اینجا بوجود آمد که کسانی در دولت روحانی تعیین کننده شدند که افرادی نبودند که برای رای روحانی تلاش کردند. این افراد بعد از انتخاب کنار گذاشته شدند.

مگر آقای صالحی امیری از نزدیکان آقای روحانی نبود؟ ولی می بینیم که کنار گذاشته شد. این موضوع مثل این است که خانه ای آتش گرفته است و یک عده به فکر خاموش کردن آتش باشند ام بعضی به فکر تغییر دکوراسیون. اصلاح طلبان شهر به شهر می گشتند که روحانی رای بیاورد آقایون هم داشتند وزرای بعد انتخاب را می چیدند. برای مثال آقای جهانگیری ایثار کردند تا روحانی انتخاب شود و انتظار بیش از این بود که بعد از انتخابات دیدیم.

به نظر من آقای روحانی باید این کار را انجام دهند و نباید بگویند نشد چرا که این واژه برای رییس جمهور مناسب نیست. ایشان باید از این پتانسیل استفاده کنند و همانطور که می دانید رای اول استان های اهل سنت ما به آقای روحانی بود و این به معنی حمایت هفت میلیون از آنها را داشته اند و مشارکت این استان ها نیز خیلی بالا تر بود. در مورد زنان هم این امکان ها وجود دارد و اتفاقات خوبی افتاده است. به نظر من این حداقل خواسته ای است که استاندار اهل سنت از خودشان باشد./
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: