کد خبر: ۲۱۶۷۵
تاریخ انتشار: ۱۴ فروردين ۱۳۹۷ - ۲۰:۴۴
یاداشت / وحید حاج سعیدی
در جامعه کنونی افراد سرشناسی که به سبب داشتن مهارت در برخی فنون نظیر بازیگری، هنرپیشگی، خوانندگی، ورزش، مجری گری و ... به شهرت رسیده اند و از آنها با عنوان سلبریتی یاد می شود، با برهم زدن قواعد و اصول تعاملات اجتماعی، بدون داشتن آگاهی از جوانب یک رویداد یا حادثه یا حتی دانش نسبی در باب رویداد حادث شده، به اظهار نظر و سخن پراکنی می پردازند که ...
پایگاه خبری آوای رودکوف-وحید حاج سعیدی:یکی از توانمندی های چشمگیر و قابل اعتنای نوع بشر، داشتن مهارت انتخاب در شرایط و موقعیت های گوناگون است. اینکه فرد به سطحی از دانایی و دانش رسیده باشد که بتواند در ‏شرایط مختلف، تصمیمات مقتضی اتخاذ کند؛ رفتار خود را بر اساس اصول منطقی، ارزشمندی هدف و جانمایی دلایل پرسشگری نظیر چرا، چگونه، کی و ... تنظیم کند و یا حتی برای خود ‏ممنوعیتی در بروز رفتار تعریف کند، در زمره ارزشمند ترین مهارت هایی است که انسان می تواند در طول حیات کسب کند. ‏

یکی از این مهارت ها انتخاب مکان، زمان و شرایط مناسب ‏برای سخن گفتن و اظهار نظر است. در واقع سخن گفتن که شاید به ‏زعم عده ای از ساده ترین افعال بشری است، اگر بر ‏اساس مطالعه، دانش و پیش آگاهی باشد در زمره پیچیده ‏ترین و اساسی ترین ارکان تعاملات بشری محسوب می ‏شود و دارای جایگاه و شان والایی است. بزرگان ادب و شعر فارسی نیز بر این نکته صحه ‏گذارده اند؛ چنان که سعدی علیه الرحمه می فرماید:« دو چيز طيره عقل ‏است: دم فرو بستن به وقتِ گفتن و گفتن به وقتِ خاموشي» امام علی علیه السّلام نیز در این باره فرموده اند: «لَا خَيْرَ فِي الصَّمْتِ عَنِ الْحُكْمِ كَمَا أَنَّهُ لَا خَيْرَ فِي الْقَوْلِ بِالْجَهْلِ؛ در سكوت از دانش و حق، خيري نيست همچنان كه در سخن جاهلانه.» ( نهج البلاغه، حکمت 173)

با وجود اهمیت این مقوله و لزوم دقت در گفتار از سوی افراد جامعه، در جامعه کنونی افراد سرشناسی که به سبب داشتن مهارت در برخی فنون نظیر بازیگری، هنرپیشگی، خوانندگی، ورزش، مجری گری و ... به شهرت رسیده اند و از آنها با عنوان سلبریتی یاد می شود، با برهم زدن قواعد و اصول تعاملات اجتماعی، بدون داشتن آگاهی از جوانب یک رویداد یا حادثه یا حتی دانش نسبی در باب رویداد حادث شده، به اظهار نظر و سخن پراکنی می پردازند که این رفتار نسنجیده و بدون رنگ و لعاب گاهاً موجب تمسخر، تعجب یا حتی وهن در اصول ساختار اجتماعی یک جامعه می شود. ریشه یابی ساختار این رفتار کژتابانه که در سال های اخیر با روکش و پز روشنفکری و به مدد فضای همیشه در دسترس مجازی، توسعه فراوانی یافته است، نشان می دهد که سلبریتی ها با این اظهارات و اقدامات، قصد تاثیرگذاری در دکترین و زیربنای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حتی مذهبی کشور دارند. اما غافل از اینکه هر سخن یا رفتار تاثیرگذار، ولو در حدی جزئی در وهله اول نیاز به مطالعه، تحقیق و کسب دانش دارد و فرد در ابتدا خود باید به درک و باور عمیقی از موضوع مورد مناقشه رسیده باشد تا بتواند در خصوص آن اظهار نظر کند. چرا که قدما فرموده اند:« دو صد گفته چون نیم کردار نیست.» البته عده ای در خصوص رفتار های خارج از اصول تعامل سلبریتی ها بر این باورند که سلبریتی ها برای مطرح شدن بیشتر، کسب شهرت مجدد، یار کشی، افزایش تعداد هوا داران یا همان فالوئر های اینستاگرام شان و یا ... دست به اقداماتی از قبیل اظهار نظر های مختلف در باب موضوعات جامعه یا رفتار هایی نظیر جمع آوری کمک های مردمی، عکس گرفتن با جنازه و سرطانی و ... می زنند؛ اما واقعیت کمی فراتر از این دیدگاه است و این مقوله باید از دید رفتار شناسی، شخصیت شناسی و سایر علوم اجتماعی مربوط به شخصیت افراد مورد بحث قرار گیرد.

در آخرین مورد از این دست هنر نمایی ها شاهد اظهار نظر بی محتوا و خلاف واقع "لیلا حاتمی" از هنرپیشگان سینمای ایران بودیم. ایشان پس از حوادث شوم خیابان پاسداران (که نگارنده علاقه ای به نسبت دادن این رفتار وحشیانه عده ای از اراذل و اوباش به هیچ گروه و مسلکی را ندارد) در برلین با ادبیات انگلیسی نیم پز و دست و پا شکسته اظهار داشته است: « شرم‌‌آور است که در کشور من تظاهرات و اعتراض به بهای جان تظاهرکنندگان تمام می‌شود!» یعنی این خانم حتی به تماشای کامل خبر ننشسته و از جان باختن چند نفر از نیروهای انتظامی توسط اراذل و اوباش بی خبر است که این چنین، سخن می راند! رفتاری که جز با قید « وحشیانه» با هیچ کلمه دیگری قابل توصیف نیست از دیدگاه این هموطن «اعتراض به بهای جان» نامگذاری می شود! شوربختانه از این دست اظهارات نیم بند در طول سال های اخیر به کرات از سلبریتی ها دیده و شنیده شد که حتی مورد تمسخر هم کیشان خودشان واقع شده است.

با این وجود باید بپذیریم، سلبریتی ها در همه جای دنیا هستند،؛ اظهار نظر هم می کنند؛ گاهاً به سبب داشتن هواخواهان و طرفداران، تاثیر گذاری هم دارند اما اینکه کسی در سطح مردم عادی جامعه زندگی نکند، نگاهش از بالا به پائین باشد، دغدغه هایش با عامه مردم در تضاد باشد ولی در مناسبت های مختلف ادای حمایت از اقشار عادی جامعه را بازی کند، جای شگفتی است!

این جماعت یک روز با نمایش ناخن لاک زده پای خود یا عکس گربه مرحوم شان به لایک اندوزی و یارکشی در فضای مجازی می پردازند و روز دیگر با افتتاح حساب و جمع آوری اعانه های مردمی برای زلزله زدگان کرمانشاه و سرپل ذهاب یاد و خاطره خودشان را گرامی می دارند. در حالی که زلزله زدگان این بلاد کماکان زیر چادر های پلاستیک کشیده و پر آب، منتظر کانکس ها و کمک های اهدایی مردم به سلبریتی هایی هستند، که از محل سود سپرده های جمع آوری شده، برای خود باقیات الصالحات پیش خرید می کنند!

دردمندانه تر از این رویداد که گاه و بیگاه با بروز سیل و زلزله یا سقوط هواپیما و بالا و پائین شدن نرخ ارز یا عوارض خروج از کشور و ... روند صعودی پیدا می کند،  نوع نگاه و سیاست غریب رسانه کم فروغ ملی است که در اکثر مراسم به اصطلاح شاد و مناسبتی و برنامه های تاک شو( گفتگو محور) با دعوت از این افراد، به نوعی با تائید غیر مستقیم آنها، صحه بر رفتار های شبه روشنفکرانه آنها می گذارد. جا دارد مردم با نگاه عمیق تر به مسائل پیش رو و انطباق رفتار و گفته های سلبریتی ها با پوشش، دیدگاه ها و سطح و نوع زندگی شان، عاقلانه تر و روشنفکرانه تر تصمیم گیری کنند و با تائیدات مجازی در صفحه های مجازی آنان، از ریختن آب به آسیابی که خشت آرد می کند، بپرهیزند. چرا که ماحصل این آسیاب چیزی جز خاک نیست!

یاسوج

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: