به گزارش پایگاه خبری آوای رودکوف به نقل از عصر ایران، «برنامه تلویزیونی «خندوانه» سهشنبه شب میزبان رسول صدرعاملی، کارگردان سرشناس سینما بود که همچنان خود را روزنامهنگار میداند و به سابقه روزنامهنگاری خود میبالد و از این حیث همکار نازنین و با صفای ماست.
رسول صدرعاملی در زمره معدود خبرنگاران ایرانی بود که مدت زمان قابل توجهی در سال ۱۳۵۷ در نوفللوشاتو همراه امام خمینی،رهبر فقید انقلاب به سر برد و عکس و گزارش میفرستاد و با پرواز انقلاب و در کنار چهرههایی چون صادق طباطبایی، ابوالحسن بنیصدر، ابراهیم یزدی، سیدمحمود دعایی، سیدمحمد موسوی خویینیها، هادی غفاری و حسن ابراهیم حبیبی در همان هواپیمای حامل امام خمینی در روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ به تهران بازگشت.
از این رو خاطرات بسیاری دارد؛ هر چند که در جامعه بیشتر به عنوان کارگردان سینما شناخته میشود و فیلمهای خاطرهساز و پر فروشی چون «گلهای داوودی» در کارنامه او به ثبت رسیده و شماری از مشهورترین بازیگران کنونی با فیلمهای او به دنیای بازیگری معرفی شدهاند. از جمله میتوان به ترانه علیدوستی، بازیگر اصلی سریال «شهرزاد» اشاره کرد که با فیلم «من ترانه ۱۵ سال دارم» معرفی شد و اسم خود بازیگر را هم بر عنوان فیلم نشاند.
با این حال او به جز سینما یادآور ۱۱۸ روز تاریخی نوفل لوشاتو است و اتفاقا یکی از کسانی که میتواند درباره خاطرات دکتر ابراهیم یزدی در جلد سوم «شصت سال صبوری و شکوری» نظر دهد و چه بسا نام او هم در این کتاب آمده باشد.
غرض از این نوشته اما تنها این اشارات نیست. هر چند که اقدام رامبد جوان را باید ستود چون دعوت از چنین چهرههایی چند حُسن دارد:
اول این که از درغلتیدن فضای برنامه «خندوانه» به فانتزی بیش از حد جلوگیری میکند.
ثانیا نسل جدید با اهداف اولیه انقلاب آشنا میشوند و شنیدن این حکایت از زبان کسی که با ادبیات رسمی فاصله دارد، شیرینتر است.
او همراه امام بوده و در جنگ به جبهه رفته و در عملیات فتح بُستان شرکت داشته و برادرش هم شهید و دیگری جانباز شده است اما نحوه لباس پوشیدن و حرف زدن او با هنرمندان و مردم دیگر تفاوت ندارد و نان عمل و هنر خویش را میخورد. او بیاختیار آدم را وادار به قیاس با انقلابندیدهها و جنگندیدهها و امامندیدههای مدعی میسازد که بر آنند اقیانوس انقلاب را درون پیالههای کوچک ذهنی خود جای دهند و عرصه را چنان بر دیگران تنگ کنند که تنها برای خودشان جا باقی بماند.
حُسن دوم هم این که در تلویزیون رسمی ایران از امام خمینی ِ نوفل لوشاتو کمتر سخن گفته میشود و تا سالگرد انقلاب و دهه فجر یا ایام سالروز درگذشت رهبر فقید انقلاب فرامیرسد سراغ سخنرانیهای عتابآلود امام در سال ۶۰ میروند که تحت تأثیر تشدید اختلافات اولین رییسجمهور و حزب جمهوری اسلامی ایراد میشد و به خاطر اولویت جنگ نزد امام از این اتفاق ناخرسند بودند. در این برنامه اما از «آیتالله خمینی»ِ نوفل لوشاتو گفته میشد.
حُسن سوم هم این که صداوسیما سعه صدر نشان داد و در بازپخش برنامه بخشهای مربوط به «آب و برق مجانی» یا «حجاب» را سانسور نکرد.
انگیزه اصلی این گفتار اما اشاره به آن بخش است که رسول صدرعاملی تأکید کرد امام از آب و برق مجانی نگفت و این ادعا دروغ است.
درباره این بخش از سخنان او چند نکته را میتوان توضیح داد چون ممکن است سوءتفاهم ایجاد کند.
۱- امام خمینی هرگز نه در نجف و نه در پاریس وعده آب و برق مجانی نداد. این حرف درست است.
۲- از ابتدا تا انتهای سخنرانی امام در بهشت زهرا در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ یک کلمه هم درباره آب و برق مجانی نیست و این تصور که این بخش سانسور میشود نادرست است. اتفاقا اگر بنا بر سانسور باشد باید بیشتر به این بخش حساسیت نشان دهند که «پدران ما چه حقی داشتند که سرنوشت ما را تعیین کنند. سرنوشت هر ملتی به دست خودش است.»
۳- اما این که امام «هیچ گاه» از «آب و برق مجانی» نگفته، درست نیست؛ چرا که سه بار به این موضوع اشاره کردهاند منتها نه در نوفل لوشاتو و نه در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و در بهشت زهرا بلکه
اول بار:
در پیام ۱۴ مادهای نهم اسفند سال ۵۷، قبل از ترک تهران به مقصد قم: «من به دولت راجع به مجانی کردن آب و برق و بعضی چیزهای دیگر فعلا برای طبقات کمبضاعتی که در اثر تبعیضات خانمانبرانداز رژیم شاهنشاهی دچار محرومیت شدهاند و با برپایی حکومت اسلامی به امید خدا این محرومیتها برطرف خواهد شد، سفارش اکید نمودم که عمل خواهد شد.» – صحیفه نور، ج۶
دوم: در بدو ورود به قم (۱۰ اسفند ۵۷) در سخنرانی مدرسه فیضیه: «ما علاوه بر این که زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشود، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش نباشید که مسکن فقط میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، اتوبوس را مجانی میکنیم برای طبقه مستمند، دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدهیم؛ شما را به مقام انسانیت میرسانیم.» – صحیفه نور، ج۶، ص ۲۶۳
سوم: روز جمعه ۱۱ اسفند ۵۷ در کتابخانه مدرسه فیضیه خطاب به خبرنگار روزنامه اطلاعات: «هر چه زودتر باید مشکل مسکن برای بیخانمانها و فقرای ایران حل گردد و برای هر خانواده، مسکن مورد نیازشان تأمین شود. آب و برق برای فقرا و بیبضاعتها باید مجانی گردد. به نظر من بیشتر انقلابیون واقعی یعنی آنها که نیروی عظیم و کوبنده این انقلاب بودند، مردم غیر مرفه بودند. کسانی که بیشترین کشتهها را دادند و با نیروی ایمان واقعی و اعتقاد راسخ، باعث پیروزی انقلاب شدند، همان کسانی بودند که به هیچ وجه اشرافی و مرفه نبودند و از طبقه پابرهنه بودند.» – صحیفه امام، ج۶، ص ۲۶۲
۴- نکته جالب اما این است که قبل از امام سخنگوی دولت موقت (عباس امیرانتظام) بود که در هشتم اسفند ۱۳۵۷ و قبل از سفر امام به قم وعده آب و برق مجانی البته با قید کمدرآمدها را مطرح کرد و در واقع اشاره رهبر فقید انقلاب به این بود که در امور مادی نباید توقف کرد و آن تعبیر پیش گفته را به کار بردند که «دل خوش به این نباشید که…»
۵- بنابراین در نوفل لوشاتو و ۱۲ بهمن در بهشت زهرای تهران گفته نشده بلکه در ۱۰ اسفند و «پس» از پیروزی انقلاب مطرح شده و آن هم پس از وعده سخنگوی دولت موقت.
۶- سه بار اشاره امام به آب و برق مجانی محدود به همان اسفند ۱۳۵۷ است و دیگر تکرار نشده اما قابل انکار نیست. همین سه بار اشاره در اسفند ۵۷ چنان بود که صدای مهندس بازرگان را درآورد و در پیام تلویزیونی نخستوزیر با صراحتی بیسابقه که ناشی از سالها آشنایی و دوستی بود، گفت: « آقا، شما هم که ما را کلافه کردهاید با این آب و برق مجانی…»
با این اوصاف میتوان گفت اگر منظور جناب رسول صدر عاملی این است که امام تا پیش از پیروزی انقلاب وعده آب و برق مجانی نداده بود تا یکی از انگیزشهای کمدرآمدها در پیوستن به امواج انقلاب باشد، سخنی درست و دقیق است. نه در نوفل لوشاتو و نه در بهشت زهرای تهران چنین وعدهای نداد.
اما اگر منظور این است که هرگز چنین نگفت این سخن نادرست است و چنان که آمد و البته نه در مقام وعده که به عنوان «دستور یا سفارش به دولت موقت» سه بار در اسفند ۵۷ مطرح شده است و انصاف این است که تا سالها و البته قبل از هدفمندی یارانهها مبالغ دریافتی برای برخی اقشار اندک بود و این ارقام تصاعدی به لطف پرداخت یارانههای نقدی بر قبوض نشستند.»
عضویت در خبر نامه