زندگی باغچه ای ست
که در آن هر چه بکاری پیداست !
زندگی حرمتِ یک برکه یِ زیباست ولی
شوقِ دریا دارد ،
زندگی رازِ عجیبِ دلِ یک کودکِ معصوم شده ست !
زندگی بافتن است
زندگی ساختن است
زندگی یک دم و یک بازدم است
زندگی حیرتِ یک گنجشک است
زندگی خواستن است ،
زندگی پنجره ای رو به خداست
زندگی معرفتِ شیرِ غیوری ست که با غُرّش خود
می دهد هر نفسی را بر باد !
زندگی دفتری از خاطره هاست
زندگی مشقِ شبِ حادثه هاست
زندگی مشقِ شبِ کودکِ ماست !
زندگی خاطره انگیزترین چهره یِ خوشبختی هاست
زندگی دامِ بزرگی ست که دراوجِ نگاهی پیداست
زندگی محورِ سختی ست که آدابِ رهائی شده است
زندگی شورِ دلی هست که تاوان دارد !
زندگی آواز است
زندگی ماتمِ یک گنجشک است
زندگی مهدِ عروسی ست که با هر نفسی می رقصد
زندگی لایقِ پندارِ تمامِ گل هاست
زندگی بافته یِ عشقِ خداحافظیِ دوران است !
زندگی گرمیِ خود را دارد !
گاهگاهی چون شب
گاهگاهی چون روز
گاهگاهی چو سَحَر پشتِ خداحافظیِ یک شبِ تار
گاهگاهی چون صبح
گاهگاهی چو نفس هایِ پریشان حالان
گاهگاهی چو قفس پشتِ هوس
گاهگاهی چو گلِ یاس و صنوبر خندان
گاهگاهی چو شقایق خاموش
گاهگاهی کوتاه
گاهگاهی به درازایِ شبی سرد ز دستانِ غمی ویرانگر
گاهگاهی نرمش
گاهگاهی چرخش
گاهگاهی لرزان
گاهگاهی گریان !
زندگانی این است !
امّا
من همین را دانم
که دراین عرصه یِ صدها غافل
زندگی بندگیِ عشقِ بزرگی ست که با زورقِ خویش
روبرویِ ساحل
پُشت آوازِ قشنگِ چشمی
می رود با امواج
تا که اندیشه یِ ما را به یکی بسپارد
و خودش نقشِ دلِ کودکِ آواره شود !
سرویس شعر و ادب "پایگاه خبری آوای رودکوف"را اینجا دنبال کنید.