پایگاه خبری آوای رودکوف:علی پناه دهقان در شعری به فراگیری کرونا و ورودش به ایران پرداخته است.
کرونا بر آمد زووهان چین
شده حاکم بی چرای زمین
به سال یک وسیصد ونه وهشت
زمین فتح این غول ناپاک گشت
به چین وبه ووهان سواری نمود
هماوردی آنجا برایش نبود
چنان تاخت بر مردم بینوا
به هم ریخت تاراج شاه وگدا
به هرجا رسیده چنان تارکرد
همه مردمان زارو بیمار کرد
بلایی شده همطراز عذاب
نه آرامشی مانده ازاو نه خواب
لبش بر ژن مردمان چرب بود
وگویند از جانب غرب بود
زشیطان پدیدآمداین غول کور
که درنده خو بود وذاتش شرور
نه بر پیر رحمی نه بر باردار
روان کرد صدها به سوی مزار
خیالش چوراحت شد از چینیان
شداندیشه اش فتح کل جهان
نبودش هماوردی اندر نبرد
عرب را به انگشت خود فتح کرد
شبی رفت دیدار آل سعود
ولی دولتش راز پنهان نمود
به شوخی وبازی با سرسره
به یک دم رسانید خود را کره
به خاک اروپا سلامی نمود
گرفت خواب از غاصبان یهود
سمی داشت از علم در آستین
ومی تاخت بر شرق وغرب زمین
گمانم دمی راه را گرده گم
سری هم برآورد ازشهرقم
خجل شد وسرافکنده وسربزیز
بیفکند خودرا به پای وزیر
شد این پیک در خاک ایران اسیر
سلامی به گیلان رساند از حریر
درایران چوجوراگرفت اوبدست
شده چون خرفتان دیگر پرست
چو میهن فروشان خودش کردرخت
رسانید خود را شبی پایتخت
ندانست اینجا ندارد امان
ندانست شیرند ایرانیان
بدان ای کرونا که گیر آمدی
به چنگال شیران شیر آمدی
به تقدیرتوبینم اینک زوال
قدم رنجه کردی به دربارزال
دراینجا برقصید صد ها خطر
ولی محو گردیده اند از نظر
کمی گوش ای دون شیطان صفت
میزاز شیران حق بی جهت
مزن برهم این گونه سامان ما
بیا دست بردار از جان ما
به این کاسه لیسان خاک وطن
بگو با زبان خودت این سخن
نشو در وطن عامل اهرمن
وبر سینه ات سنگ دشمن مزن
بگو من بلایم که نازل شدم
به جان همه من حمایل شدم
بلا چون فرو آید از آسمان
زعالم ونادان بگیرد توان
زتو خودفروشان بسی بد ترند
ودشمن ترین دشمن کشورند
ندارند کاری به درد کسی
بتازند بر دین ومذهب بسی
فقط ادعایند واهل شعار
خموشند وخائن به هر کارزار
علی پناه دهقان
دهم اسفند نود وهشت
شهرستان لنده
عضویت در خبر نامه