پایگاه خبری آوای رودکوف-مدینه صابری: همه ساله با برپائی کنکورهای مختلف از مقطع کاردانی گرفته تا کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری، این مرحله از زندگی قشرهای علاقهمند به علم را به تلاش برای فتح قلههای کنکور پیوست داده است و چه بسا همین قشر میدانند که فتح چنین قلههائی از علم و دانش بشری، در بسیاری موارد، تصاحب جایگاههای مادی و معنوی را درپی دارد و همین خود به یک بسته تشویقی معنوی و یک نوع گرایش به برتر بودگی را برای رقبای کنکوری فراهم آورده است و چه بسا همین موضوع یک عامل مهم برای رقابت علمی محسوب شده است.
کنکور سراسریِ هر سال که برای دانشآموزان همانند یک ماراتون، دوندگیهای خاص خود را دارد پس از فراز و نشیبهای فراوان بار دیگر پس از برگزاری کنکور، کولهبار سنگین خود را بر زمین مینشاند تا همچون سالهای گذشته پرتوئی از علم را بر سر نسل جوان بگستراند.
اهمیت این مسأله آنجا به منصه ظهور نشست که حتی رسانههای محلی و رسانههای نوشتاری و رسانههای گفتاری نیز در کنار اخبار و برنامههای خبری رسانههای جمعی ، خبر اعلام برگزیدگان کنکور سراسری را برای مردم کشورمان افتخارآفرین و غرورانگیز میخواندند و پس از اعلام نتایج این ماراتون عظیم و مهیج، با رسانهای کردن نفرات برتر و مخصوصا تک رقمی کنکورها، سعی در این دارند بر این نکته متذکر شوند کخ توجه به امر تحصیل و کسب علم در مقطعی از زمان که به نام سرنوشتسازترین مقطع زندگی هر فرد رقم میخورد با اعلام اسامی برگزیدگان ماراتون کنکور، پیشانی بر تلاش و پشتکار میساید.
بهطور یقین قرار گرفتن هر کدام از کنکوریها بر طبق تکرقمیهای کنکور، نشان از هوش والا و اخلاص این قشر بر مسند علم و دانش دارد.
نخبهسازی و نخبهپروری در موضوع علم و دانش، در کشورمان هماره زبانزد خاص و عام بوده و چه بسا این مسأله نه فقط در مقطع کنکور کارشناسی بلکه در مقاطع دیگر نیز جلوهای با رنگ و لعاب خاص خود را دارد و آثار مثبت و ماندگار آن در دو مقطع کارشناسی ارشد و دکترا نیز در تنوعی از رشتههای دانشگاهی در داخل و خارج از کشور به خوبی نمایان و آشکار است.
بر اساس اصول پایهای تولید دانش در صورتیکه ارتقای دانش هدف دانشافزائی در منطقه لارستان بزرگ باشد لازم و شایسته و بایسته است که در حد توان از خروج مغزها و مهاجرت چنین نخبگان علمی در راستای تثبیت مراحل پیشرفت لارستان ممانعت بعمل آید و چنین امری محقق نخواهد شد مگر با تشویق نخبگان علم و ایجاد انگیزه تلاش علمی –کاری !
بر مبنای اصول روانشناسی و علوم اجتماعی آنچه مُسَلّم است استفاده از بستههای تشویقی نقشی اثرگذار و مثبت برای ترغیب افزایش میزان پاسخگوئی این قشر به نیاز روز مناطق دارد و چه بسا در همین مسیر پر تلاطم است که هر گونه کوتاهی در تأمین تدارکات در رفع نیازها و خواستههای نخبههای علمی ، مراحل پیگیری جذب و ممانعت از فرار مغزها را به مخاطره اندازد و حتی میزان تدارکات نیز بر میزان پاسخگوئی قشر نخبه به نیازهای روز ، مسأله اساسی ایجاد کند.
بافت فرسوده از جمله مسائل پیش روی مدیریت شهری در جای جای کشورمان در پاسخگوئی به نیاز روز مناطق مختلف کشور و همچنین تأمین حقوق شهروندی است.
هویت شهری و آنچه به این هویت شکل و جلا میبخشد؛ در دو بخش بافت جدیدالاحداث و بافت قدیمی و کهن بهتر و بیشتر نمود پیدا میکند.
وقتی از عدالت در توسعه و پیشرفت سخن به میان میآید؛ توجه به بافت شهری، گویای هویت منطقهای و نمادی از فرهنگ گذشتگان و نسل حاضر است را ترسیم میکند.
عدالت در توسعه نیز به این معناست که باید مدیریت شهری منطقه با رعایت اصول مهندسی ساختمان و تأمین اعتبار بین بخشی، تأمین اعتبار میانبخشی و اعتبار درونبخشی به یک توازن نسبی بر مبنای عقل و منطق پیش روند و از آنجائیکه در مقیاس نقشه کشوری هر منطقه، یک منطقه منحصر به فرد یا بین راهی یا گذرگاهی یا اقتصادی و یا کریدر و محور تبادل است و محملی بس مناسب و بکر برای حضور مسافران خارجی و داخلی قلمداد شده است؛ بهتر است به منظور تأمین زیرساختهای گردشگری که بافتهای کهن و بعضأ بافتهای فرسوده نیز جزئی لاینفک از آن است اقدام عاجل شود که در این مسیر باید موانع برداشته و تسهیل شود.
بافتهای فرسوده با یک مدیریت درست و حسابشده میتواند مولفههائی چون محیط و فرهنگ، هویت فرهنگی، انسان و فرهنگ، هویت انسانی، بر همکنشی اشتراکها و تفریقها را در مواجهه با بحرانهای قابل پیشبینی و بحرانهای غیرقابل پیشبینی نشان دهد.
توجه به میراث فرهنگی کشورمان در بخش بافتهای فرسوده و عدم تجانس ارزشی حوزه معماری و شهرسازی در برخی موارد گویای این مسأله است که هنوز رضایتمندی سکونتی آنچنان که شایسته و بایسته است با امکانات زیستی، همخوانی ندارد.
بهطور کلی فضاهای شهری یا روستائی یکی از رکنهای شاخصه هویتی است و این موضوع باید نهادینه شود.
جای جای کشورمان از گذشتههای دور تا به امروز با داستان سگ های ولگردی مواجه است که روزها و شب ها آزادانه در سطح شهر به صورت گله ای می چرخند و باعث ایجاد رعب و وحشت برای والدینی می شوند که کودکان خود در کوچه و خیابان مشغول بازی هستند.
حمله سگ های ولگرد باعث ایجاد رعب و وحشت در میان مردم شده است به طوری که در بیشتر محلات از این موضوع گلایه مندی های ابراز شده است.
انسان به عنوان موجودی اجتماعی در همه اعصار گرایش به زندگی در محیط مناسب داشته است؛ بنابراین اتخاذ تصمیمات درست و قابل اجرا در بخش عمران و آبادانی و سلامت ، رویکردی محوری برای تامین شادابی ، شور ، نشاط شهروندی و ایجاد ثبات در جمعیت است.
این مساله خود به رکنی اساسی در مسیر دستیابی به شاخصه هایی مثل بهداشت ، سلامت و امنیت عمومی فردی و جمعی و حتی امنیت غذائی شهروندان تبدیل شده است؛ از سوی دیگر اعمال مدیریت افسار گسیخته و فقدان علم بر امور شهری از سوی مردم و مسئولین، موضوعی بس مهم و تاثیرگذار برای شهرنشینی و حقوق شهروندی است.
در این میان عدم احیاء و بازسازی محلات قدیمی تر مانند بافتهای فرسوده خود محلی برای تجمع حیوانات ولگرد و موزی شده است و چه بسا ماندگاری بافتهای فرسوده خالی از سکنه نیز بر مشکلات حاصل از تجمع حیوانات ولگرد و موزی، حتما ثبات جمعیت و تامین وسعت خاک را بعنوان دو شاخصه مهم و اصلی شهرنشینی را خدشهدار کند.
چنانکه به گفته شهروندان، وجود حیوانات ولگرد و موزی همچون سگ نقشی موثر بر تداوم مشکلاتی مانند فقدان امنیت عمومی، افت سلامت و امنیت غذائی داشته است.
خطر انتقال بیماریها و عدم واکسینه شدن سگهای ولگرد و موزی بر دامنه کشورمان و مهمتر از همه در مناطق مسکونی و خطر سرایت بیماریهای مسری از سگ به انسان و بالعکس، این ضرورت را فراهم می کند شورای سلامت، شهرداری و شورای اسلامی، دانشکده علوم پزشکی با همکاری محیط زیست و دامپزشکی به راهکار مناسبی جهت رفع این چالش بزرگ اقدام نمایند تا میزان نگرانی مردم از این چالش فراگیر کاسته شود.
از طرف دیگر بابد توجه به این نکته مهم را از نظر دور نداشت که عوامل بیرونی زیستمحیطی در ایجاد هویت شهری اثرگذار ، نقشی حیاتی ایفا میکند و باید به این مسأله پرداخت که وقتی از وجوه سهگانه تمدن سخن به میان میآوریم در وهله اول متوجه سطوح نرم همچون ارزشها، پاره فرهنگها و کنشها میشویم که خود بر توجه انسانی به حیوانات دارد که نباید کشته شوند که چه بسا راهکارهائی همچون عقیم کردن و ... بر سر راه اضافه شدن جمعیت سگهای ولگرد باشد .
در وهله بعد وجود افسار گسیخته حیوانات وحشی و موزی بر پیکره مناطق اذهان عموم را متوجه ساختار شهری-ساختار منطقهای، میکند که وجود یا عدم وجود چنین حیواناتی در هر منطقه میتواند بر مینای علم اجتماعی و حتی علم وانشناسی، نوعی از انطباق پذیری فرهنگ زندگی با حیوان را به منصه ظهور بگذارد و این در صورتی است که اگر وجود سگ بهعنوان یک حیوان نجس و فاقد پاکیزگی، کنترل یا محو نشود آنوقت است که کشورمان از فرهنگ اصیل خود که یک فرهنگ اصیل اسلامی است فاصله میگیرد و همین مکتب اسلام است که با توجه به معماری ایرانی- اسلامی بر تعادل و تناسب با تأمین حداقل تضادها مولفهها و مصالحی را برای ایجاد یک زندگی بدور از هرگونه رعب و وحشت مطرح میکند و چه بسا توجه به مساله سگ و حیوانات ولگرد در مناطق مختلف شهر و روستا بتواند بسیاری از ابهامات را در این راستا بزداید.
در س و تحصیل با خردی آسوده و عزمی راسخ هم نیازمند تأمین امنیت و سلامت شهروندی برای رسیدن به جامعهای ایدئال است و حالا در ساعات اولیه صبح که دانش آموزان راهی کلاس های درس می باشند باید اول صبح خود را با ترس از حمله سگ های ولگرد تا مدرسه سپری کنند که این موضوع نیز سال گذشته یکی از چالش های مهم خانواده ها بوده است." و بدرستی که رعب و وحشت جمعی و ترس و گریز به خاطر حمایت از جان فرزندان دلبند این خطه زرخیز خود مسألهای است وظیفهای سنگین را بر دوش مدیران شهری و کارگروه سلامت و امنیت غذائی مینهد و همین موضوع است که به درک قرابت مدیریت شهر و شهروندی با سبک زندگی اسلامی لارستان با معماری شهری مدگرای امروز را که به یقین سبکباور نیست را بیشتر به چالش میکشد.
مدینه صابری/خبرنگار پایگاه خبری آوای رودکوف
عضویت در خبر نامه